فرماندار سرپل ذهاب گفت: حدود ۳۰ درصد مستاجران خانه‌های تخریبی شهری در کرمانشاه کف خیابان زندگی می‌کنند، به این معنا که هنوز در اسکان موقت به سر می‌برند و در چادر و کانکس هستند.

محبت جمالی‌نیا (فرماندار سرپل ذهاب)، در مورد آخرین آمار اعلام شده از افرادی که هنوز در چادر زندگی می‌کنند و با وجود نزدیک شدن به فصل سرما هنوز در اسکان موقت به سر میبرند گفت: این روز‌ها همه مشغول مشارکت در ساخت‌وساز کرمانشاه هستند و در خصوص آماده نشدن همه خانه‌ها، باید بگویم؛ فقط ۲۸ روز بتن‌ریزی کف زمان می‌برد، بنابراین با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که ترمیم همه خانه‌ها زمان زیادی را نیاز دارد.او با اشاره به اینکه مستاجران خانه‌های تخریبی و تعمیری به دلیل تورم برای اجاره خانه دچار مشکل شده‌اند، گفت: حدود ۳۰ درصد مستاجران خانه‌های تخریبی شهری در کرمانشاه کف خیابان زندگی می‌کنند، به این معنا که هنوز در اسکان موقت به سر می‌برند و در چادر و کانکس هستند، البته برخی از آن‌ها هم برای اجاره واحد‌ها مراجعه کرده‌اند. فرماندار سرپل ذهاب در رابطه با تامین وسایل گرمایشی برای مردم اظهار داشت: در سال گذشته هلال‌احمر ۲ میلیون تومان به واحد‌های تخریبی برای تامین وسایل گرمایشی اختصاص داد و این وسایل به تعداد نیاز در اختیار مردم قرار گرفت و اگر در حال حاضر کسی نیاز به وسایل گرمایشی داشته باشد، هلال‌احمر برای تامین آن ورود می‌کند. برای من هنوز برایم محرز نشده که کسی در سرپل ذهاب در کانکس زندگی کند، اما کمترین وسایل گرمایشی را نداشته باشد.او با اشاره به اینکه اسکان مردم در چادر به آن وسعتی که مطرح می‌شود، وجود ندارد، گفت: اکثر مردم در شهرستان سرپل ذهاب در کانکس اسکان دارند، شاید اسکان در چادر هم وجود داشته باشد، اما درصد بسیار کمی را شامل می‌شود. برای تمام کسانی که اسکان موقت دارند و در فضای عمومی ساکن هستند، تاسیسات فاضلاب، آب، خدمات بهداشتی و برق نیز به طور رایگان وجود دارد. جمالی نیا تاکید کرد: به اکثر کسانی که واحد‌های تخریبی داشتند، دولت پیشنهاد ۵ میلیون تومان وجه نقد بلاعوض و کانکس را داد، اما برخی از آن‌ها ۵ میلیون را انتخاب کرده‌اند و در چادر باقی ماندند. از سال گذشته تاکنون ۳ هزار واحد جدید حداقل به شهرستان سرپل ذهاب اضافه شده‌است.

دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران می‌گوید:دولت باید جدا از دهکهای محروم و خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی برای کارگران بسته‌های غذایی در نظر بگیرد تا بیش از این سبد معیشت کارگران به مخاطره نیفتد. او همچنین پیشنهاد اجاره واحدهای خالی از سکنه به کارگران برای مدت دو سال را مطرح کرد.

هادی ابوی ـ،  با اشاره به نامه سرگشاده کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران به سرپرست وزارت کار، گفت: در این نامه صراحتا اعلام کردیم حقوقی که در ابتدای سال برای کارگران تصویب شد با وضعیت امروز اقتصاد کفاف معیشت و هزینه‌های زندگی کارگران را نمی‌دهد و لذا با توجه به افزایش قیمت بسیاری از اقلام مصرفی لازم است تا توجه اساسی برای حفظ معیشت کارگران صورت گیرد.

دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران درباره اعطای کمک هزینه مسکن به خانوارهای کارگری گفت: اعتقاد ما این است که در شرایط فعلی هر راهکاری که برای کمک به معیشت خانوارهای کارگری دنبال شود، مثبت است منتها اگر دولت وام ودیعه مسکن به کارگران اختصاص بدهد تبعات دارد چون در شرایط کنونی هیچ‌گونه نظارتی بر بحث قیمتها نیست، از آن طرف کارگران درگیر بروکراسی‌های اداری گرفتن وام خواهند شد و باید یک ضامن کارمند معرفی کنند، مهمتر این که چنین تصمیماتی اثرات تورمی در جامعه می‌گذارد و قطعا روی بخش مسکن اثرگذار خواهد بود.

ابوی ادامه داد: به همین دلیل در شرایط فعلی نمایندگان کارگری روی سبد کالا تاکید دارند تا از این طریق بخشی از هزینه‌های خوراک و تامین اقلام مصرفی خانوارهای کارگری پوشش داده شود.

وی افزود: دولت باید جدا از دهکهای محروم و خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی برای کارگران بسته‌های غذایی در نظر بگیرد تا بیش از این سبد معیشت کارگران به مخاطره نیفتد و به افت شدید قدرت خرید کارگران در بازار منجر نشود.

این مقام مسئول کارگری در عین حال پیشنهاد کرد که دولت کارگران را در واحدهای خالی از سکنه اسکان دهد و گفت: در بخش مسکن واحدهای خالی از سکنه زیادی در کشور داریم که بخش اعظمی از آنها در اختیار دولت است. بر اساس آمارها نزدیک به ۲۰۰۰ خانه در حاشیه‌ها و اطراف شهر وجود دارد که دولت می‌تواند به جای دادن وام ودیعه مسکن، این واحدها را در اختیار کارگران بگذارد و با حداقل اجاره برای مدت دو سال به آنها اجاره بدهد. این امر قطعا به کاهش تقاضا در بازار مسکن و افت شدید قیمتها منجر خواهد شد. ابوی با اشاره به لایحه دولت برای انعقاد قراردادهای دوساله مسکن، گفت: این لایحه می‌تواند تاثیر بسیاری در شکست قیمتها در بازار مسکن داشته باشد مشروط بر این که تمام ساز وکارهای آن دیده شده باشد و منجر به انعقاد قراردادهای پنهانی بین موجر و مستاجر یا برخی تخلفات مسکن نشود.

به گفته دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران به دلیل نوسانات نرخ ارز دولت باید به میدان بیاید و سیاستگذاری خاصی در بحث مسکن و بازارهای داخلی اتخاذ کند تا بر قیمتها اثرکند.

وی گفت: اگر بخواهیم یارانه نقدی یا وام ودیعه مسکن بدهیم، قطعا اثرات تورمی در جامعه خواهد داشت. از طرفی افزایش حقوق‌ و دستمزد در شرایط کنونی از سوی دولت در اولویت نیست لذا بهترین راهی که می‌توان به معیشت خانوارکارگری کمک کرد، این است که با ماهی ۲۰۰ هزار تومان هزینه سبد معیشت کارگران را جبران کرد.

ابوی خاطر نشان کرد: بر اساس آمارها خط فقر در کشور به سه میلیون تومان رسیده و حقوق یک میلیون تومانی کارگر دردی از او و هزینه‌های خانواده دوا نمی‌کند. چون بخش اعظمی از دریافتی کارگر صرف هزینه تحصیل فرزندان، ‌اجاره‌بها و ایاب و ذهاب می‌شود بنابر این باید به کاهش هزینه‌های سبد زندگی کارگر کمک کنیم و بهترین کار دادن بسته‌های حمایت غذایی یا هزینه سبد کالا است.

موضوع بررسی اعطای کوپن الکترونیکی به آحاد جامعه با هدف تامین کالاهای اساسی از هفته‌های گذشته مطرح شد و در همین راستا سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از توزیع سبد کالا به تمامی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و اجرای برنامه تامین کالای اساسی برای هشت دهک با اعطای کوپن الکترونیکی خبر داد. پرداخت نقدی سبد غذایی مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی و توزیع سبد کالای آن‌ها با توجه به شارژ کارت‌های یارانه در روزهای اخیر در حالی آغاز شده که هنوز اقدامی برای کمک به معیشت خانوارهای کارگری و توزیع سبد حمایت غذایی وعده داده شده به کارگران صورت نگرفته است.

نگاهی به سریال تلویزیونی «خاک سرخ» به بهانه پخش از کانال فارسی شبکه «آی فیلم»

وقتی خاک آبرو گرفت

فاطمه محمدی

38 سال پیش واقعه‌‌ای عظیم و دردناک از سر ایران گذشت و قربانیان بی شماری را به قربانگاه کشاند. جنگ تحمیلی ایران که در شهریور سال 59 با یورش نیروهای بعثی عراق به صورت رسمی آغاز شد، مهر داغی را بر قلب ایران کوباند که همواره تیرکشیدن‌‌هایش بر جگر داغدارانش احساس می‌‌شود. اما جوانان ایران امروز تقریبا چیزی از جنگ نمی‌‌دانند و آنچه را نیز که از طریق رسانه شنیده و دیده‌‌اند، محدود بوده و شاید به دلیل سبک ساختار و محتوا از چنان جذابیتی برخوردار نیستند. داستان‌‌های پرکشش و جذابی نیاز است تا خاطرات آن روزها را مقابل دیدگان جوانان امروز با جذابیت به تصویر بکشند. 

در جهت به بار نشستن این هدف و تصمیم، آی‌‌فیلم به نمایش سریال داستانی «خاک سرخ» مبادرت نموده-است. خاک سرخ از خاک خونین خرمشهر می‌‌گوید که به رنگ خون درآمد و غرق در خون شهدای مظلوم خرمشهر شد. این سریال داستانی که توسط ابراهیم حاتمی‌‌کیا ساخته شده‌‌ نمایش درستی  است از حوادث آن روزگار و سقوط خاک مقدس خرمشهر. 

آنچه در «خاک سرخ» بسیار قابل شهود و تحسین است و نیز عوامل جذابیت را برای جوانان فراهم آورده، حرکت موازی داستان اصلی در کنار ماجرای آغاز جنگ و سقوط خرمشهر است. در واقع ماجرای جنگ به عنوان سایه در کنار پیکره داستان حرکت می‌‌کند.  

داستان «خاک سرخ»، داستان لیلا (لاله اسکندری) دختری است که در شب عروسی خود متوجه می‌‌شود که خانواده اصلی او در خرمشهر زندگی می‌‌کنند. او به قصد یافتن خانواده و در حقیقت هویت خویش قصد خرمشهر می‌‌کند. او دختر گمشده خانواده‌‌ای است که در کودکی گم شده است.در واقع پدرش ایرج (پرویز پرستویی) که پیش از انقلاب یک فعال سیاسی بود. طی یک اقدام سیاسی و در پی شناسایی و تعقیب ماموران یکی از دختران خود (لیلا) را در خیابان جا گذاشته و خود دستگیر شده و به زندان می‌‌افتد.

سفر لیلا به خرمشهر با آغاز جنگ مقارن شده و لیلا و شوهرش در پی یافتن خانواده‌‌، با جنگ و حملات بعثی ها دست به گریبان می‌‌شوند. 

 این سریال نخستین تجربه تلویزیونی ابراهیم حاتمی‌‌کیا محسوب می‌‌شود که توانسته حتی با گذشت سال‌‌ها از اولین پخشش از شبکه یک سیما، با اقبال عموم مردم، حتی جوانان و نوجوانان روبه‌‌رو شود و تفسیری داستانی از جنگ ارائه دهد تا در عین برخورداری، کمی از تلخی جنگ و خشونت آن بکاهد و واقعیت را در نگاه مخاطب جذاب جلوه دهد. 

وجه تراژیک سقوط خرمشهر آنقدر برای کارگردان مهم بوده که با قوای هرچه تمام در جهت نمایش تلخی ترک شهر و سقوط آن تلاش کرده است . تیزبینی و هوشیاری کارگردان در پایبندی به این تفکر یکی دیگر از علل دیده شدن و جذابیت فیلم است و تضمین‌‌کننده مخاطبان بی‌‌شمار آن می‌‌باشد.

حاتمی‌‌کیا با مدیون دانستن خود در قبال شیرمردان و شیرزنان عرصه جنگ و جبهه، همانند آثار سینمایی گذشته‌‌اش مانند موج مرده، ارتفاع پست و یا آژانس شیشه‌‌ای، می‌‌خواهد در برابر آنان ادای دینی داشته‌‌باشد و یاد و خاطرهشان را زنده نگه دارد. 

«خاک سرخ» نقطه روشن دیگری در کارنامه فیلمسازی حاتمی‌‌کیا به شمار می‌‌آید و چه بسا که این اثر در عرصه یک رسانه گسترده و برای مخاطبان میلیونی به نمایش درمی‌‌آید و تاثیر آن را صدچندان می‌‌نماید. 

حاتمی‌‌کیا آنقدر برای طبیعی جلوه دادن فیلم کوشش کرده که طبق اظهار خویش، گویی انرژی ساخت 5 فیلم سینمایی را برای ساخت آن صرف کرده‌‌است. به طوری که می‌‌توان آن را از نظر بافت کلی در رده فیلم-های مستند-داستانی قرار داد؛ چراکه بسیار طبیعی و باورپذیر است و مخاطب توانایی تصور خود در لحظه‌‌های گلوله‌‌باران توپ‌‌های عراقی و به خاک و خون کشیده‌‌ شدن خرمشهر و ترک سراسیمه شهر را که گویی قیامت به پا شده‌‌، پیدا می‌‌کند.

نقش‌‌آفرینان «خاک سرخ» به شایستگی نقش‌‌های خویش را ایفا نموده‌‌ و یکی دیگر از ویژگی‌‌های جذابیت در داستان را فراهم آورده‌‌اند. آنان با دقت و وسواس برگزیده شده‌‌اند و هر یک به نوبه خویش کوشیده‌‌اند تا در بالاترین حد تواناییشان نقش را از آب درآورند. با وجود اینکه لاله اسکندری اولین حضورش در یک اثر بلند تلویزیونی را آن هم در کنار کارگردانی بزرگ و بازیگرانی حرفه‌‌ای، تجربه می‌‌کند اما توانست فاصله تجربی میان خود و آن‌‌ها را پر کند و خود را در ردیف بهترین‌‌ها قرار دهد.  

«خاک سرخ» اگرچه نمایش‌‌دهنده روزهای متوالی اشغال و سقوط خرمشهر است، اما درواقع جنگ و دفاع هشت ساله ایرانیان را مد نظر دارد. دفاعی که هریک از ایرانیان غیور، هر کس در هر لباسی انجام داد. لیلا نیز دفاع کرد. او از هویتش دفاع کرد و به نمایندگی از تمامی زنان جنگ‌‌زده آن دوران کوشش کرد تا هویت و آزادگی خویشتن را حفظ نماید و با چنگ و دندان از آن حراست کند. او نمونه بارز یک زن ایرانی مسلمان است و الگویی قدرتمند برای دختران امروز به شمار می‌‌آید؛ او پیامش را در زیرمتن قرار داده و فریاد نمی‌‌زند. لیلا یک نمونه از زنان شجاع این مرز و بوم در جریان دفاع مقدس است.

چرا راستگویی بیشتر از دروغ 

تاوان دارد؟

 

احسان‌‌محمدی

 

در دانشگاه، همکار محترمی دارم که برایم نمونه یک شهروند محترم است. جوانی تحصیلکرده، ورزشکار، فروتن و مشتاق آموختن که هرروز تلاش‌اش را به کار می‌گیرد تا علیرغم همه مشکلات، نه ناامید شود و نه تخم ناامیدی بپراکند.

امروز صبح در حالیکه یک شنبه بارانی را با حس خوب پاییز آغاز کرده‌بودیم آمد و از تصادف‌اش گفت. از اینکه دور میدانی در شهر تصادف کرده و علیرغم اینکه افسر متوجه شده که راننده خودروی مقابل زیرکی کرده اما مطابق قانونِ پیچیدن پیرامون میدان، او را  مقصر شناخته‌بود.

گفتم می‌توانستم دروغ بگویم که مسیرم مستقیم بود و افسر هم قبول می‌کرد اما ترجیح دادم مقصر شناخته‌شوم و خسارت مالی را قبول کنم اما دروغ نگویم.

با این همه دل چرکین بود که وقتی راننده مقابل رفتار صادقانه او را دیده خودش را جلوی ماشین دراز کرده که باید خسارت من را نقدی بدهی و ماشین من را نابود کردی و ... چرا راستگویی بیشتر از دروغ تاوان دارد؟

دلخور بود که چرا در مقابل رفتار او طرف مقابل سواستفاده کرده و چرا راست گفتن و صداقت در جامعه این همه هزینه دارد؟!

مواردی مثل این را بارها در زندگی‌مان تجربه کرده‌ایم. اینکه گفتن حقیقت بیش از دروغگویی، تاوان دارد! مواجه‌شدن با این لحظه، تلخ و جانگزاست. 

با خودت کلنجار می‌روی که طرف مقابل با رندی و زرنگی ماهی خودش را از آب گل آلود گرفته و روح شما را خراش داده‌است. از این درجه منفعت‌طلبی حال‌تان بد می‌شود اما چکار می‌کنید؟

عده‌ای ممکن است تصمیم بگیرند «همرنگ جماعت» شوند و از این پس آنها هم دروغ بگویند. خودشان را توجیه می‌کنند «در شهری که عصا از کور می دزدند» دنبال صداقت گشتن خوش‌خیالی است و باعث می‌شود هر روز زیان کنی و به ریش‌ات بخندند. ابله تصور می‌شوی.

 همان دیالوگ حمیدفرخ نژاد در فیلم گشت ارشاد 2 سرلوحه برخی می‌شود که به دانش آموزان یک مدرسه می‌گفت: 

«یه زمانی که قد شما بودم یه روزی معلمه اومد تو کلاس گفت آقا میخوایم یه تیاتر راه بندازیم، کی میخواد نقش گوسفندو بازی بکنه؟… آقا به حرضت عباس، به حرضت عباس کل کلاس ایجوری دستاشونو گرفتن، همه جز حاجی ات!

بعد گفت کی میخواد نقش گرگو بازی بکنه؟ ما گفتیم آقا ببخشید نقش جک و جونور دیگه ای، غلاغی، فیلی، شیری، پلنگی، چیزی نداری بدی به ما؟ گفت نه، یا بایست گوسفند باشی یا گرگ؛ بعد از اون بود که ما تو زندگیمون فهمیدیم آقا یا بایست گرگ باشی یا گوسفند، یا بایست بزنی یا می زننت، یا بایست بخوری یا می خورنت، یا بایست بمالی یا می مالنت»!

اما مرز ممیزه انسان ها درست همین‌جا مشخص می‌شود. همانطور که می‌گویند ادب واقعی هر انسان در لحظه خشم آشکار می‌شود، درست در همین دقیقه هاست که میزان باور ما به پندار و گفتار و کردار خوب مشخص می‌شود. 

اینکه برای منفعت فردی، دروغ می‌گوییم یا نه؟ برای سود لحظه‌ای صداقت و حقیقت را قربانی می‌کنیم یا نه؟ وگرنه در روز بی‌دردسر که همه مان در گفتار مدافع مهربانی و گذشت و صداقت هستیم!

افلاطون هزاران سال پیش گفت: آدمی را آزمون به کردار باید کرد نه گفتار، که اکثراً نیکوگفتارند و زشت کردار!... و در ادبیات فارسی هم بسیار داریم که «خوش بود گر محک تجربه آید به میان...»

این لحظه‌های آزمایش، ثانیه‌هایی هستند که بودمان را در مقابل نمودمان قرار می‌دهد. اینکه وقتی مسئولانی را به خیانت، اختلاس، دزدی و سواستفاده از بیت‌المال برای منافع شخصی سرزنش می‌کنیم، اگر آب گیر خودمان بیاید، چطور شنا می‌کنیم!

صداقت در این سرزمین تاوان دارد. اما آنها که تاوان‌اش را می دهد و تن به رذالت و پستی دروغ نمی‌آلایند، همان کسانی هستند که این سرزمین را و کره‌زمین را برای زیستن قابل تحمل می‌کنند. آنها گوسفند نیستند، اما نمی‌خواهند گرگ حریص و منفعت‌طلب باشند ...

اگر شجاعت دفاع از راستی و انسان حقیقت‌گو را نداریم، برای دروغگو و ظالم کف نزنیم!