|
یوونتوس آلگری هویت ندارد!
مهرداد برزگریان نبی
در سال ۲۰۱۴ که ماسیمیلیانو آلگری به باشگاه یوونتوس رفت تا جانشین آنتونیو کونته شود، به سمت خودرو او تخم مرغ پرتاب کردند. پنج سال از آن روزها میگذرد و او ثابت کرده که منتقدانش اشتباه میکردهاند. او چندین رکورد و قهرمانی را به نام خود ثبت کرده و در لیگ قهرمانان هم دو بار حضور یافته و جوایز فردی بسیاری هم کسب کرده است. با این حال بررسی شبکههای اجتماعی شما را به این باور میرساند که او فردی شکستخورده است که باعث شرمساری یوونتوس شده و باید مدتی پیش اخراج میشد.
طرفداران سرسخت بیانکونری از تاکتیکهای منفی و فوتبال خستهکننده آلگری حوصلهشان سر رفته است. آنها به این اشاره میکنند که یوونتوس هرگز تیم بسیار گرانقیمتی نبوده است و آن انسجام دفاعی که زمانی داشتند هم دیگر دارد از بین میرود. اتکا به نقطه قوتی که حالا تبدیل به نقطه ضعف شده و استفاده نکردن از بازیکنان بااستعدادی که در تیم حضور دارند، آنها را به سمت شکست و ناکامی میبرد.
در ۱۸ ماه گذشته تغییراتی بنیادین در طرز تفکر او شکل گرفته است. یکی از نقاط قوت آلگری این بود که او میتوانست برای مسائل راه حل پیدا کند. انعطافپذیری او، اینکه تیم او با شرایط سازگار میشد و روشهای چندلایه او باعث میشد یوونتوس موفق باشد. به همین دلیل بود که آنها توانستند پیروزیهای تاثیرگذاری مقابل امثال بارسلونا، رئال مادرید و موناکو در سالهای اخیر به دست بیاورند و سری آ را هم در سیطره خود بگیرند.
اما پیادهسازی تغییرات زمان میبرد و معمولا اثرات آنها هنگامی دیده میشد که سال نو میلادی آغاز میشد. یوونتوس با ادامه فرمول فصل پیش، میتوانست در ابتدای فصل جدید ثبات داشته باشد و سپس تمرکز تیم روی کسب پیروزیهای پیاپی و تغییرات در نیمه دوم فصل میرفت. این را میشد در تغییرات تاکتیکی تیم آلگری دید.
آلگری از سیستم مشهور ۲-۵-۳ به سراغ ۲-۱-۳-۴رفت و سپس به۲-۵-۳ بازگشت. سپس آلگری همه را با سیستم ۱-۳-۲-۴ خود غافلگیر کرد. در نهایت او به سیستم ۳-۳-۴ رسید که هرچند بارها نامتوازن به نظر میرسیده اما در تیم حفظ شده.
این مربی سابق میلان و ساسولو البته مجبور بود خود را با شرایط سازگار کند، چرا که عملکرد قهرمان ایتالیا در بازار نقل و انتقالات این را ایجاب میکرد. در دوران حضور آلگری، بازیکنان درخشان زیادی از یوونتوس جدا شدند. امثال آندرهآ پیرلو، کارلوس توس، آرتورو ویدال، پل پوگبا، آلوارو موراتا و دنی آلوز در برهههای مهمی از یوونتوس رفتند و جای خالی آنها در تیم حس شد اما آلگری با برقراری مجدد توازن، تلاش میکرد مشکل را برطرف کند. آلگری توانست با رفت و آمدهای پرشمار بازیکنان خود را وفق دهد و تیمی مدعی داشته باشد. این دستاورد او بیتردید عالی بوده است.
اما چرا آن آلگری را دیگر نمیتوان دید؟ یک دلیلش این است که اوضاع یوونتوس متفاوت شده است. آنها دیگر نیازی به راه حلهای کوتاهمدت ندارند و کیفیت بازیکنان آنها افزایش یافته و قرار بوده که این افزایش کیفیت در زمین هم دیده شود اما این اتفاق نیفتاده است و در عوض، اتکا به بازیکنان افزایش یافته است. بازیکنان در زمین با درخشش انفرادی خود یوونتوس را نجات میدهند و تیم را پیروز میکنند.
زمانی که آلگری مجبور شد طرز تفکر خود را بسازد و روش جدیدی برای بازی یوونتوس ابداع کند، نتوانست این کار را انجام دهد. اگر به ۱۸ماه گذشته نگاه کنید، میبینید که تعداد دفعاتی که یوونتوس بهعنوان یک تیم منسجم بازی کرده از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرود. میتوان بازیهای زیادی را مثال زد که یوونتوس بد بازی کرده اما ماریو مانجوکیچ، پائولو دیبالا، داگلاس کاستا، میرالم پیانیچ و اخیرا کریستیانو رونالدو تیم را نجات دادهاند.
آیا میتوان گفت زمانی که گزینههای پیش روی آلگری محدود باشد، او بهتر عمل میکند؟ در فصلهای اول حضور او در یوونتوس، بازیکنان ترکیب ثابت و بازیکنان روی نیمکت فاصله زیادی با هم داشتند. او مجبور بود به بازیکنانی مانند آنجلو اوگبونا، سیمئونه پادویین، روبرتو پریرا، ماریو لمینا و استفانو استورارو اعتماد کند. نتیجه این شد که او مجبور شد با تعداد بازیکنان کمتری کار کند و به این ترتیب از ظرفیت آنها نهایت استفاده را ببرد. محدودیتها وجود داشت اما آلگری مرزها را جابهجا میکرد ولی حالا او گزینههای متعددی دارد و به این ترتیب میتواند با روشهای گوناگونی بازی کند.
البته تیم یوونتوس در حال حاضر تیم کاملی نیست. لئوناردو بونوچی سایهای از آن بازیکن سابق است و عدم تعادل در خط میانی این تیم بیتردید روی آلگری تاثیر منفی گذاشته است. گزینههای خط میانی این تیم تکبعدی هستند و یک هافبک متخصص که از محوطه جریمه خودی تا محوطه جریمه حریف را بپیماید و روی جریان بازی تاثیر بگذارد در تیم حضور ندارد اما از سوی دیگر، آلگری بااین چالش روبهرو است که از رونالدو، پیانیچ، ژوائو کانسلو و سایر بازیکنان در کنار هم بهترین تیم را بسازد.
آلگری به جای آنکه به سراغ حل مشکلات برود، از پیروزیهای تیمش بهعنوان سرپوش مشکلات استفاده میکند. او حالا در هر بازی به دنبال راهی جدید برای پیروزی است، در حالی که اکثر تیمهای بزرگ، فلسفهای دارند که مربیشان در تیم پیاده کرده است. منچسترسیتی پپ گواردیولا مثالی آشکار است اما سایر تیمها مانند اتلتیکو مادرید با دیهگو سیمئونه، لیورپول با یورگن کلوپ و بارسلونا با ارنستو والورده هم فلسفه خود را دارند. آیا کسی میتواند بگوید یوونتوس با چه روشی بازی میکند؟
مساله این است که آیا تاکتیکهای آلگری منفی است؟ تیم او بیتردید عملگرایانه بازی میکند اما آیا مساله این است که آلگری خود را در شرایطی غیرمنتظره یافته است؟ آیا او حالا محافظهکار شده است؟ زمانی که یوونتوس و آلگری از هم جدا شوند، از او بهعنوان یکی از بهترین مربیان تاریخ یوونتوس یاد خواهد شد. با اینکه برخی تلاش میکنند وجهه او را خدشهدار کنند، او یکی از مربیان بزرگ یووه خواهد ماند و باید از او برای موفقیتهایی که به همراه آورده تجلیل شود.
اما بازیکنان فعلی یوونتوس ظرفیت فوقالعادهای دارند و آلگری مردی است که میتواند از این ظرفیت استفاده کند اما آیا او شجاعت برداشتن گام بعدی را دارد؟ در حال حاضر که جواب منفی است.
نیمار، ستاره فوتبال یا سلبریتی؟
نیمار در بازی چهارشنبه پاریسنژرمن و منچستریونایتد در ورزشگاه پارک دو پرنس حضور داشت و دید که تیمش چطور نتوانست به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کند. او بازی را در حالی تماشا میکرد که کمی خسته بود؛ هم بابت پروازی که بر فراز اقیانوس اطلس داشت و هم به دلیل حضور در کارناوالهای اخیر برزیل. اما هنگامی که او روی صندلی نشسته بود، حتما آدرنالین در رگهایش جریان داشت، بهویژه زمانی که مارکوس رشفورد آن پنالتی لحظات تلفشده را به گل تبدیل کرد و یونایتد را به دور بعد فرستاد. پست او در اینستاگرام که این را نشان میداد.
نیمار بازی نمیکرد اما این دیدار روی سرنوشت او تاثیر زیادی داشت. برد پیاسجی باعث میشد او فرصت آن را پیدا کند که پس از بهبودی، در قسمت مهم فصل به تیمش برگردد و آنها را در لیگ قهرمانان همراهی کند. پیروزی باعث میشد او بتواند به پرسشی پاسخ بدهد که مدتی است پیرامون او شکل گرفته است و روزنامه ورزشی لانسه برزیل هم برایش تیتر زده: «نیمار، ستاره فوتبال یا سلبریتی؟»
در جریان کارناوال برزیل بود که این بحث بالا گرفت. نیمار در شهر پرهیاهوی سالوادور در کارناوال شرکت کرد و به حرکات موزون پرداخت. همین باعث شد که از او انتقاد شود، چرا که او از ناحیه پا مصدوم است و دارد روی روند بهبودیاش کار میکند، و این کار میتوانست اثر منفی روی بازگشت او بگذارد. حواشی او در این کارناوال هم زیاد بود. گفته شد که نیمار با حضور در کارناوال دوران ورزشیاش را به خطر میاندازد. اما او هر روز زیر نظر کادر پزشکی پیاسجی دارد روی آمادگیاش کار میکند.
همچنین نباید گفت که تمرکز او روی فوتبال نیست و روی چیزهای دیگر است. مورد او با رونالدینیو فرق میکند که در جشنوارهای در ریو، یک جایگاه اختصاصی برایش در نظر گرفته بودند. رونالدینیو بهسرعت از فوتبال در بالاترین سطح خسته شد. همتیمیهای سابق رونالدینیو به این اشاره کرده بودند که او چگونه در تمرینات دیگر آن انرژی سابق را نداشت. او بیشتر به دنبال حواشی بود، و دوران فوتبال او ۲۶سالگی رو به افول رفت.
اما نیمار همین حالا ۲۷سال دارد. گزارشها از برزیل و پیاسجی حاکی از آن است که او تمرکزش را از دست نداده است و در تمرینات سخت تلاش میکند و تاثیر مثبتی روی همتیمیهایش میگذارد. البته، او پس از ساعت کاریاش به مسائل دیگر هم میپردازد. در مقالهای که لوییز گومز در لانسه نوشته است، آمده بود: «او از دوران حضور در سانتوس، زندگی شخصی خود را در معرض دید همه گذاشته است.»
در اینجا بحث تعارض نسلها پیش میآید. نیمار چهره اصلی نسل شبکههای اجتماعی است. یکی از دلایل اینکه او به دنبال شهرت در فوتبال بوده این است که میخواسته زیر نورافکنها باشد. تعارضی بین اینکه بازیکن بزرگی باشید و سبک زندگی پرسروصدایی داشته باشید هم وجود ندارد. همه اینها به این معنی است که او میتواند رابطه خوبی با افرادی داشته باشد که با شبکههای اجتماعی زندگی میکنند. و البته رابطه او با افراد دیگر چندان خوب نیست.
همچنین کارهایی که او خارج از میدان انجام میدهد تاثیری روی فوتبالش نگذاشته است. مصدومیت او از ناحیه استخوان کف پا در امسال و سال گذشته تنها به دلیل مسائل فوتبالی بوده است. هیچ چیز نشان نمیدهد که او سرعت بالایش، توازن عالیاش و قدرت بداههپردازیاش در زمین را از دست داده باشد. نیمار به این ترتیب میتواند پاسخ این پرسش که «ستاره فوتبال یا سلبریتی؟» را بدهد. پاسخ این است: «چرا هر دو نه؟»
اما آیا او میتواند این کار را با پیاسجی انجام بدهد؟ این پرسشی است که بیتردید در ذهن او بارها و بارها تکرار میشود. او خریداری شد تا در مراحل حذفی لیگ قهرمانان بدرخشد. برای باشگاه او چیز دیگری مهم نیست. اما در دو سال گذشته، او به دلیل مصدومیت تنها در یک بازی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان حضور داشته و در آن هم خیلی خوب کار نکرده است. انگار که دوران جدی او با پیراهن پیاسجی هنوز آغاز نشده است.
پس آیا این انتقال ارزشش را داشت؟ خانهتکانی در رئال مادرید میتواند فضا را برای حضور نیمار باز کند و باشگاه رئال میتواند منابع مالی لازم را برای خرید نیمار به دست بیاورد. او میتواند عضوی کلیدی از فرآیند بازسازی رئال مادرید باشد، که در لیگ بسیار رقابتیتری بازی میکند.
البته یک تفاوت مهم دیگر بین نیمار و رونالدینیو وجود دارد. رونالدینیو عملا در ۲۶سالگی کار را رها کرد. ناکامی او در جام جهانی ۲۰۰۶ نقطه عطف دوران ورزشی او شد. اما او تا آن هنگام دنیای فوتبال را فتح کرده بود. او قهرمان جام جهانی شده بود (هرچند به عنوان عضوی کمسن در خط حمله)، و سپس در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶در بارسلونا چنان درخشید که میراثی ماندگار از خود به جا گذاشت.
نیمار در ۲۷سالگی هنوز قلههای زیادی برای فتح کردن در اختیار دارد. مساله اصلی این نیست که آیا او ستاره فوتبال است یا سلبریتی. مساله این است که او تا چه حد ستاره فوتبال است. بیتردید تماشای اینکه او چه پاسخی در سالهای آینده ارائه خواهد کرد، جذاب خواهد بود؛ حالا با هر رنگ پیراهنی که باشد.
منطقی دیگر برای استخدام اوله:
اسکواد ساختن
پیش از بازی چهارشنبه شب در پاریس، اد وودوارد، رئیس باشگاه منچستر یونایتد، دلایل کافی برای سپردن آینده تیمش به اوله گونار سولشر داشت. اما احتمالا نام فرد، آندریاس پریرا و اسکات مکتامنی در فهرست این دلایل قرار نداشت.
وقتی، نه اگر، وودوارد قرارداد سولشر را دائمی کند، او قادر خواهد بود تصمیمش را در لایههای مختلفی توضیح دهد. اول از همه قطعا نتایج تیم در زمین بوده. وقتی ژوزه مورینیو در اواخر دسامبر اخراج شد، یونایتد ۱۱ امتیاز با رده چهارم جدول فاصله داشت و کسب سهمیه چمپیونز لیگ برای فصل آینده رویایی دور دست به نظر میرسید. یازده هفته بعد از ورود سولشر اما یونایتد حالا در شرایطی قرار گرفته که با پیروزی مقابل آرسنال امشب میتواند چهار امتیاز اختلاف با رقیب لندنی در کورس قرار گرفتن در جمع «تاپ فور» ایجاد کند.
تمام تغییر حال و هوای کل باشگاه و روی فرم آمدن بازیکنان کلیدی و حمایت سنگین دوباره هواداران ریشه در این نتایج دارد. حتی پیروزی بزرگ یونایتد در پاریس مقابل قهرمان فرانسه هم یکی از به یاد ماندنیترین شبهای اروپایی تاریخ این باشگاه را رقم زد، به پشتوانه همین نتایج داخلی و باوری که به خودش به همراه آورده بود به دست آمد.
پس وقتی وودوارد و گلیزها تصمیم خودشان مبنی بر حفظ سولشر را اعلام کنند، دلایل بسیار زیادی برای این انتخاب خواهند داشت و بعید است با مخالفتی هم مواجه شوند. اما جدا از این پیروزیها و این شب رویایی در پاریس و روی فرم آمدن پل پوگبا و مارکوس رشفورد و روملو لوکاکو، نمایش فرد، پریرا و مکتامنی در پارک د پرنس موفقیت بزرگ دیگری برای مربی ۴۶ ساله یونایتد به ثبت رساند. سولشر حالا موفق شده از بازیکنانی که مورینیو کنارشان گذاشته بود، یا نمیتوانست استفاده درست ازشان ببرد، اسکوادی پربار بسازد. به این فهرست نام ویکتور لیندلوف و کریس اسمالینگ و دیوگو دالوت را هم اضافه کنید.
دلیل دیگر برای لیاقت باقی ماندن سولشر در اولدترافورد، باور او به بازیکنان آکادمی باشگاه است. یونایتد پیروزی بزرگش در پاریس را در حالی به پایان برد که میسون گرینوود و تاهیت چونگ در زمین بودند. سولشر به جای اینکه از لشکر مصدومیناش به عنوان بهانهای برای نتیجه نگرفتن استفاده کند، این بحران را فرصتی برای بازیکنان نوجوانش دانست. منچستر یونایتد باشگاهی متمول است و مشکلی برای خرید ستارههای گرانقیمت ندارد. اما برعکس روندی که در شش سال اخیر طی شده، سولشر یک بار دیگر به مدیرانش ارزش و امکان ساختن اسکوادی متشکل از بازیکنان نامدار و پدیدههای آکادمی را نشان داده است.
مورینیو مربیای بود که اولین بار به مکتامنی در تیم اول یونایتد بازی داد و فصل پیش ۱۴ بار او را در ترکیب اصلی به زمین فرستاد. اما بیش از باور به این هافبک اسکاتلندی، انگار مورینیو از او به عنوان وسیلهای برای اعلام خطر به پوگبا استفاده میکرد تا به ستاره فرانسویاش نشان دهد جایش در ترکیب اصلی از پیش تعیین شده نیست.
پریرا را هم با اینکه مورینیو بسیار ازش تعریف میکرد و حتی با انتقال قرضیاش به والنسیا، دو فصل پیش، موافق نبود، هرگز جایی در برنامههای اصلی او پیدا نکرد. حتی فرد، خرید ۵۲ میلیون پوندی تابستانی یونایتد از شاختار هم خیلی زود از برنامههای مورینیو خارج و تبدیل به سوالی بزرگ برای هواداران یونایتد شد.
بیشترین اتکای مورینیو در این فصل به ماروان فلینی بود، بازیکنی که سولشر در اولین فرصت ممکن فروختش. به جای استفاده از این هافبک بلژیکی که برای خیلی از هواداران یونایتد نمادی آزاردهنده از وضعیت تیم محبوبشان در دوران پسا سر الکس فرگوسن بود، سولشر در بزرگترین بازیاش به فرد و پریرا و مکتامنی اعتماد کرد و جواب این اعتماد را در پاریس گرفت.
تمام این نکات است که انتخاب سولشر به عنوان مربی آینده یونایتد را صد در صد منطقی جلوه میدهد. یونایتد در تابستان قطعا وارد بازار نقل و انتقالات خواهد شد و به دنبال تقویت تیمش خواهد بود، اما راهی که سولشر رفته و اسکوادی که تا امروز ساخته، رویکردی کیفی، نه کمی، برای ترنسفرهای آینده باشگاه پدید آورده.به دست آوردن سهمیه چمپیونز لیگ برای فصل آینده و قرار گرفتن بین هشت تیم نهایی این تورنمنت در فصل جاری قطعا تیترهای اول را به خودشان اختصاص میدهند. اما شاید نکته کلیدیتر اینجا باشد که سولشر نشان داده، برعکس نظر مورینیو، عمق اسکواد یونایتد خیلی بیشتر از آنچه تصور میشد است. این نکته از منظر باشگاهداری و سویه اقتصادی آن برای مدیر و مالکین منچستر یونایتد اهمیت بسیاری دارد.
اخبار
شعار روز؛ اینجا جای مزدورها نیست
هواداران معترض پاریسنژرمن که از ناکامی بزرگ این تیم در اروپا خشمگین هستند، انگشت اتهام را به سمت بازیکنان PSG گرفتند. اولتراهای تیم فوتبال پاریسنژرمن این روزها به هیچوجه از عملکرد تیمشان راضی نیستند. تیم آنها چهارشنبه هفته گذشته در شبی شوکه کننده، مقابل منچستریونایتد متحمل شکست خانگی ۳-۱ شدند و از صعود به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان بازماندند.
هواداران PSG کمکاری بازیکنان را مسبب حذف تیم محبوبشان از رقابتهای اروپایی میدانند و به همین دلیل با انتشار بیانیهای از خجالت آنها درآمدند. در این نامه که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، آمده است: «آن بازیکنانی که قرار بود با افتخار بازی و از پیراهن پاریسنژرمن دفاع کنند، به هواداران، باشگاه، کارفرمایان خود و تمام آنهایی که میجنگند، مدیون هستند. ما کسانی نیستیم که فقط در پیروزیها طرفدار و حامی تیممان باشیم اما اجازه هم نمیدهیم که بازیکنی بدون احساس غرور و تعصب نسبت به تیم، باشگاههام را غرق در منجلاب کند. لیاقت PSG بیش از داشتن یک مشت مزدور است، مزدورانی که بیشتر به فکر حقوقشان هستند تا دفاع از پیراهن تیم. ما به تیممان افتخار میکنیم اما به بازیکنان آن نه.»
سرنوشت تلخ راموس؛ در فکر جدایی؟
یکی از موانع بزرگ بازگشت ژوزه مورینیو به رئال مادرید، اختلافات قدیمی و ریشه دار او با سرخیو راموس، کاپیتان و مدافع ۳۲ساله و متعصب این تیم است. این اختلافات از فصل پایانی حضور سرمربی پرتغالی در برنابئو کلید خورد و حالا راموس یکی از مخالفان بازگشت مورینیو به نیمکت این تیم است. اما امروز کالچو مرکاتو مدعی شد با توجه به درگیری بعد از بازی با آژاکس با فلورنتینو پرز و همچنین احتمال بازگشت مورینیو، احتمال دارد سرخیو راموس در فصل تابستان امسال به یوونتوس ملحق شده و در سری آ به میدان برود.
با توجه به افزایش سن مثلث جورجو کیه لینی، لئوناردو بونوچی و آندره بارزالی، بیانکونری به دنبال جذب یک مدافع میانی باتجربه و در کلاس بالای جهانی بوده و راموس بهترین گزینه ممکن برای تقویت این پست خواهد بود. قرارداد فعلی راموس در سال ۲۰۲۰ با رئال مادرید به پایان خواهد رسید و با توجه به درگیری ایجاد شده بعد از دیدار مقابل آژاکس در لیگ قهرمانان و جنگ لفظی با فلورنتینو پرز، احتمال جدایی او افزایش یافته است. معمولا رئال مادرید در سالهای اخیر کمتر اجازه داده بازیکنان با سابقه این تیم از جمله رائول و ایکر کاسیاس و برخی دیگر در لباس سفید از میادین خداحافظی کنند و ممکن است این رویه شامل سرخیو راموس نیز شده و وی نیز مجبور به ترک سانتیاگو برنابئو در اواخر دوران ورزشی خود باشد.
آمار عجیب فولام؛
۲گل خورده در هر بازی
در یکی از مسابقات هفته سی ام لیگ برتر انگلیس عصر امروز لسترسیتی در ورزشگاه کینگ پاور میزبان فولام بود و در پایان ۳-۱ بر حریف لندنی خود غلبه کرد. فولام که در این بازی برای دومین بار تحت هدایت اسکات پارکر به زمین میرفت، با این شکست ۱۷ امتیازی ماند تا در فاصله ۸ هفته به پایان رقابت ها، با آخرین جایگاه امن جدول فاصله ای ۱۳ امتیازی پیدا کرده باشد. ماندن فولام در رقابت های لیگ برتر دیگر معجزه به نظر میرسد و بعید است پارکر راهی برای نجات تیمش پیدا کند.اصلی ترین مشکل فولام در این فصل در خط دفاعی بوده، جایی که این تیم با دریافت ۶۸ گل، با فاصله ضعیف ترین آمار دفاعی فصل ۲۰۱۸ را داشته و حتی از هادرزفیلد قعرنشین هم ۱۳ گل بیشتر دریافت کرده است. فولام در سرتاسر فصل تنها در دو مسابقه موفق به کلین شیت شده و از این نظر نیز بدترین تیم لیگ بوده است. حتی اندیشه های کلودیو رانیری نیز در این زمینه کمکی به تیم باسابقه لندنی نکرد و فولام با این آمار، شتابان به سمت چمپیونپیپ در حرکت است.اما آمار فولام در ۱۰ بازی گذشته جالب تر هم به نظر میرسد. بعد از پیروزی ۱-۰ مقابل هادرزفیلد در هفته بیستم، فولام در تمامی ۱۰ مسابقه بعدی خود حداقل ۲ گل دریافت کرده است. ۹شکست و یک پیروزی حاصل کار فولام در این ۱۰ مسابقه بوده و جالب آن که آن ها در همان تنها پیروزی هم ۲ گل برابر برایتون دریافت کردند و برای کسب هر سه امتیاز مجبور به زدن ۴ گل شدند! فولام در این ۱۰ بازی مجموعا ۲۵ گل دریافت کرده و به هیچ حریفی نه نگفته است.
در تاریخ رقابت های لیگ برتر، فولام سومین تیمی است که در حداقل ۱۰ بازی متوالی، حداقل ۲گل دریافت میکند. اولین تیم ویمبلدون در فصل ۱۹۹۹ بود که در ۱۰ بازی پایانی فصل ۲۴ گل دریافت کرد و با ۹ شکست و یک تساوی در این مسابقات، در رده هجدهم جدول قرار گرفت و به دسته پایین تر سقوط کرد. ویمبلدون در آن فصل مجموعا ۷۴ گل دریافت کرد و بعد از واتفورد قعرنشین با ۷۷ گل خورده بدترین خط دفاع مسابقات را در اختیار داشت.
تیم بعدی البته پایان بهتری نسبت به ویمبلدون داشت. وستبروم فصل ۲۰۱۰ در فاصله دسامبر ۲۰۱۰ تا فوریه ۲۰۱۱ ده بازی انجام داد و هیچ کدام از آن ها را بدون دریافت کمتر از ۲ گل ترک نکرد. وستبروم در این مسابقات ۲۴ گل خورد و در این ۱۰ مسابقه آمار یک برد، ۲ تساوی و ۷ شکست را ثبت کرد. البته تغییر مربی و آمدن روی هاجسون به جای دیمتئو در همان ماه شرایط را تغییر داد تا وستبروم فصل را با رتبه قابل قبول یازدهمی به پایان برساند.
فولام در بازی بعدی خود یکشنبه هفته بعد در کریون کاتج میزبان لیورپول است و به احتمال خیلی زیاد این رکورد منفی امتداد خواهد یافت. هرچند فولام آن قدر فرصت سوزی کرده که بعید به نظر میرسد یک تحول عظیم هم بتواند این تیم را در جدول لیگ برتر نگه دارد.
اخبار
آمار فاجعهبار کورتوا؛
هر ۶۸دقیقه یک گل!
تیبو کورتوا دوران خوبی را در لباس رئال مادرید تجربه نمیکند. گلر بلژیکی طی دو بازی 5گل دریافت کرد. تعداد گلهایی که کوارتوا در این فصل خورده، باعث شده بدترین آمار دوران بازیاش به ثبت برسد. او در این فصل در ۳۱ مسابقه، ۴۱گل دریافت کرده و میانگین ضعیف ۱.۳۲گل در هر بازی را ثبت کرده است. کورتوا هر ۶۸ دقیقه یک گل دریافت کرده است. او تنها در ۳۲درصد بازیها دروازهاش را بسته نگه داشت.
این آمار فاصله زیادی با عملکردش در چلسی، اتلتیکو مادرید و خنک دارد. کورتوا با چلسی در ۱۵۴ بازی ۱۵۲ گل دریافت کرد و در ۵۸ دیدار کلین شیت کرد. او در چهار فصل میانگین ۰.۹۸ گل در هر بازی را به ثبت رساند یعنی هر ۹۱دقیقه یکبار گل میخورد و در ۳۷درصد مسابقات هم گلی نخورد. کیلور ناواس با حضور کورتوا در مادرید در ترکیب اصلی جایی ندارد. دروازهبان کاستاریکایی هر بار که فرصت بازی پیدا میکند میدرخشد و آمار بهتری نسبت به دروازهبان بلژیکی به ثبت رسانده است. ناواس در این فصل ۱۴ بار برای مادرید به میدان رفت و ۱۵ گل دریافت کرد و در چهار بازی دروازهاش را بسته نگه داشت و میانگین ۱.۰۷گل در هر دیدار را ثبت کرد (هر ۸۶ دقیقه یک گل). البته آشفتگی دفاعی مادریدیها هم بیتاثیر نبوده و در دوران حضور سانتیاگو سولاری ۱۳مدافع برای رئالمادرید به میدان رفتهاند.
گزارش آماری؛
ضعیفترین کورتوا در مادرید
تیبو کورتوا در بهترین دوران خود به سر نمیبرد. دروازهبان رئال مادرید در شکست یک بر صفر تیمش مقابل بارسلونا (در لالیگا) و برابر آژاکس که با شکست ۴ بر یک سفیدپوشان به پایان رسید درون دروازه بود. او در دو بازی پنچ گل دریافت کرد. آماری که برای دروازهبان بلژیکی تعجبآور نبود. تعداد گلهایی که کوارتوا در این فصل دریافت کرده باعث شده است بدترین آمار دوران بازیاش به ثبت برسد. او در این فصل (۱۹-۲۰۱۸) در ۳۱ بازی ۴۱ گل دریافت کرد و میانگین ضعیف ۱.۳۲ گل در هر بازی را به ثبت رساند. دروازهبان بلژیکی در هر ۶۸ دقیقه یک گل دریافت کرده است. او تنها در ۳۲ درصد بازیها دروازهاش را بسته نگه داشت.این آمار فاصله زیادی با عملکردش در چلسی، اتلتیکو مادرید و خنک دارد. کوارتوا با چلسی در ۱۵۴ بازی ۱۵۲ گل دریافت کرد و در ۵۸ دیدار کلین شیت کرد. او در چهار فصل میانگین ۰.۹۸ گل در هر بازی را به ثبت رساند یعنی در هر ۹۱ دقیقه دروازه اش باز میشد و در ۳۷ درصد دیدارها گلی دریافت نکرد. بهترین عملکرد دروازهبان بلژیکی در اتلتیکو اتفاق افتاد. او به عنوان دروازهبان روخی بلانکو در ۱۵۴ بازی ۱۲۵ گل دریافت کرد و در ۷۶ بازی دروازهاش را بسته نگه داشت. میانگین گلهای دریافتیاش ۰.۸۱ در هر بازی بود. او در ۴۹ درصد بازیها کلین شیت کرد و هر ۱۰۲ دقیقه دروازه اش باز شد. کیلور ناواس با حضور کورتوا در مادرید در ترکیب اصلی جایی ندارد. دروازهبان کاستاریکایی هر بار که فرصت بازی پیدا میکند میدرخشد. او آمار بهتری را نسبت به دروازهبان بلژیکی به ثبت رسانده است. ناواس در این فصل ۱۴ بار برای مادرید به میدان رفت و ۱۵ گل دریافت کرد. او در چهار بازی دروازهاش را بسته نگه داشت و میانگین ۱.۰۷ گل در هر دیدار را به ثبت رساند (هر ۸۶ دقیقه یک گل). با این حال تنها دروازهبانها در باز شدن دروازهها مقصر نیستند. دفاع هم مقصر است و سرمربی هم در این میان مقصر است. از زمان حضور سانتیاگو سولاری ۱۳ مدافع برای مادرید به میدان رفتهاند.
افشاگری روز؛
چرا زیدان از رئال جدا شد؟
اتفاقات عجیبی که پیش از دیدار فینال لیگ قهرمانان رخ داده، باعث جدایی زین الدین زیدان از رئال مادرید شده است. کمتر کسی انتظار داشت حدود یک هفته بعد از فتح دوباره لیگ قهرمانان و پیروزی برابر لیورپول در فینال کیف، سرمربی موفق فرانسوی از سمت خود استعفا داده و از جمع کهکشانی ها جدا شود.در ماه های گذشته دلایل زیادی در مورد تصمیم غیر منتظره زیزو مطرح شده و اختلاف نظر او با فلورنتینو پرز در بازار نقل و انتقالات تابستانی را دلیل اصلی این اتفاق میدانستند، اما به ادعای کادناسر، گویا تنش و درگیری زیدان با بازیکنان پیش از دیدار فینال به رهبری سرخیو راموس، او را به فکر جدایی از رئال مادرید انداخته. پیش از دو فینال قبلی در میلان و کاردیف، رئال مادرید یک روز پیش از بازی نهایی به مقصد سفر کرد اما قبل از فینال برابر لیورپول، زیدان احساس کرد بهتر است چند روز قبل از برگزاری بازی تیمش را راهی اوکراین کند.اما این بار در میان گذاشتن تصمیم سفر به کیف، یک صحبت عادی میان کادر فنی و بازیکنان نبود و با اعتراض ستاره های رئال مادرید همراه شد که در این میان سرخیو راموس علنا به مخالفت با سرمربی فرانسوی پرداخت. البته در نهایت زیدان به خوزه آنخل سانچس، مدیر رئال مادرید تاکید کرد که این نه یک پیشنهاد، بلکه یک دستور است و بازیکنان متعهد به اجرای تصمیم زیزو و سفر در روز پنج شنبه و چند روز قبل از فینال به کیف هستند. اما پنج روز بعد از سومین قهرمانی متوالی در لیگ قهرمانان با شکست لیورپول و پس از گذشت هفت روز از سفر به کیف، زیدان احساس کرد دیگر با توجه به این اتفاقات زمان جدایی فرا رسیده و با استعفای خود همه را غافلگیر کرد، اما به نظر می رسید تنشی که در روزهای پایانی حضور زیزو در رختکن رئال مادرید ایجاد شده، یکی از دلایل اصلی جدایی او بعد از سه فصل موفق از جمع کهکشانی ها بوده است.به نظر می رسد در حال حاضر ژوزه مورینیو از شانس بالایی برای بازگشت به رختکن رئال مادرید برخوردار است و در نظرسنجی ها نیز هواداران علاقمند به حضور دوباره او هستند. بسیاری معتقدند دیسیپلین بالای سرمربی پرتغالی باعث برقراری دوباره نظم در رختکن کهکشانی ها خواهد بود و چنین شرایطی برای بازگشت به جاده موفقیت، در حال حاضر نیاز اصلی رئال مادرید است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4005/17300/63163
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4005/17300/63164
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4005/17300/63165
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4005/17300/63166
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4005/17300/63167
|
عناوین این صفحه
- یوونتوس آلگری هویت ندارد!
- نیمار، ستاره فوتبال یا سلبریتی؟
- اسکواد ساختن
- اخبار
- اخبار