|
بچههای «روایت فتح» به حال خود رها شدهاند
سومین روز از برنامه «سه روز با مرتضی آوینی» با موضوع نقد و بررسی آثار و شخصیت سید شهیدان اهل قلم در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این برنامه فیلم «شب عاشورایی» به نمایش درآمد و در ادامه پنل تخصصی با حضور فریدون جیرانی، محمدحسین مهدویان و شهاب اسفندیاری برگزار شد. مریم امینی، مصطفی دالایی و مجید رجبی معمار نیز در این برنامه به ایراد سخنرانی پرداختند.
از «شب عاشورایی» تا «ایستاده در غبار»
جیرانی در ابتدای پنل تخصصی گفت: امیدوارم تاثر و گریههایی که در سالن دیدم همچنان در تاریخ باقی بماند و 10 سال دیگر هم در هنگام نمایش «شب عاشورایی» باز هم همه مخاطبان گریه کنند و متاثر شوند و خاطرهای برایشان زنده نشود. دلم نمیخواهد این فیلمها 10سال دیگر تبدیل به یک سند صرف در موزههای سینمایی شود. از این نگاه عرفانی و روحانی به جبههها تا نگاه واقعگرایانه و کمی تلخ «ایستاده در غبار» و از «دیدهبان» تا «مزرعه پدری»، در طول این سالها اتفاقاتی افتاده است و گذر زمان آن نگاه عرفانی را به نگاه «ایستاده در غبار» تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: برای بررسی شخصیت و آثار آوینی لازم است بافت سیاسی وتاریخی دوره او را مدنظر قرار دهیم، نه اینکه نگاه امروز خودمان به تاریخ را ملاک قرار دهیم. آوینی 46 سال زندگی کرد و از زمانی که پیرامون خود را درک کرد، در سه مقطع تاریخی زندگی کرد. دوران استبداد پهلوی از سال 43 تا 57 که آوینی در سال 44 وارد دانشکده هنرهای زیبا شد که در دل دانشگاه تهران یک دانشکده مدرن به حساب میآمد. دوران انقلاب و جنگ از سال 57 تا 67 و مقطع بعد از پایان جنگ که دوران توسعه اقتصادی و بازسازی خرابههای جنگ بود. «شب عاشورایی» مربوط به دوران جنگ است و رفتن آوینی به جهاد سازندگی.
دهه 60؛ دههای پرتناقض
این کارگردان سینمای ایران ادامه داد: دهه 60 خود دههای قابل بررسی و دههای پر از تناقض است. در آن ایثار و از خودگذشتگی را میبینیم و حضور طبقات پایین جامعه در جبههها را شاهدیم و همزمان محدود کردن آزادیهای فردی در سطح جامعه اتفاق میافتد که باعث میشود پاتوقها بسته شوند و شهر تبدیل به شهر دیگری شود. از طرف دیگر اقتصادی داریم که کمک میکند شهر سنتی شکل بگیرد. در دهه 60 دولت در اقتصاد و تجارت دخالت و سرمایهداری و ورود کالاهای مصرفی را محدود میکند.
جیرانی افزود: اما چرا بسته شدن پاتوقها در آن مقطع تاریخی واکنشی برنمیانگیزد؟ چون شکاف طبقاتی در آن دهه کاهش پیدا میکند و فاصله بین طبقات پایین و بالای جامعه دیگر مثل فاصله طبقاتی سالهای دهه 50 نیست. همین امر کمک میکند که شهر سنتی شکل بگیرد. در دل شهر سنتی است که این ایثار و از خود گذشتگی این نسل، یعنی نسل انقلاب اسلامی، در جبههها حضور پیدا کنند. جبههها کمک میکنند که این شهرِ سنتی بماند. قبلا فاصله بین شهر و روستا و فاصله بین شهر و شهرستان، فاصله بسیار زیادی بود. اما در دهه 60 فاصله بین شهر و جبههها باید کم شود. اگر در آن زمان کنترل اقتصاد وجود نداشت، در شهر مصرفزده سرمایهداری آخر دهه 50 نمیشد این ایثارگری را دید.
آوینی و آل احمد نقطه عکس یکدیگر بودند
وی اضافه کرد: آوینی در دهه 50 نمیتوانست از بحران هویت که همه افراد تحصیلکرده و روشنفکران را گرفتار کرده بود، فرار کند. استبداد پهلوی، مدرن کردن جامعه از بالا و پدید آمدن از خود بیگانگی در میان جمعیت مهاجر شهری نمیتوانست طبقه متوسط و روشنفکران را آزار ندهد. کامران آوینی در دل دانشکدهای رشد کرد که چندان سیاسی نبود و در میان دانشکدههای دانشگاه تهران دیر سیاسی شد. شاید به همین دلیل باشد که نشانههای از گرایشهای آوینی به گفتمان چپ در هیچ مصاحبهای از او یا در نوشتههای دوستانش اثری دیده نمیشود. در حالیکه در دهه 50 گفتمان چپ گفتمان غالب روشنفکری بود، چه چپ مذهبی و چه چپ غیرمذهبی.
جیرانی ادامه داد: آوینی در دل انقلاب، از یک آدم عرفی به یک آدم مذهبی تبدیل میشود. درست برعکس تحول جلال آل احمد که بعد از شکست ملی شدن صنعت نفت متحول و به یک آدم مذهبی تبدیل میشود؛ درست دو نقطه عکس. آوینی چون از دل روشنفکری به جهان دیگر پای گذاشته است، سعی میکند انقلاب اسلامی را با تفسیر خود بازگو کند؛ «در عالم رازیست که عقل به آن راه نمیبرد، میان این راز و آسمان رابطهای هست. آدمها بر دو نوعند، آدمهایی که با عقلشان زیست میکنند و آنها که زیستشان دل است. ما میگوییم تکلیف در برابر خدا، ماکسیم گورکی میگوید تکلیف در برابر مردم. انسان مختار است، اما آزادیاش مقدم بر حقیقت و عدالت نیست. آزادی حق انسان نیست بلکه تکلیف اوست در برابر حقیقت و عدالت. با پیدایش عالم جدید که از لحاظ فلسفی با اومانیسم و ازلحاظ اقتصادی با روح سرمایهداری و مناسبات همگام آن و از لحاظ سیاسی با ماکیاولیسم فرق دارد، انسان دیگری پای به عالم ظهور نهاد که طرحی نو در خواهد انداخت. عصر تازهای آغاز و انسان تازهای متولد شده است و او روایت تازهای چگونه بودن خویش باز خواهد گفت».
آوینی و آل احمد به آرزویشان نرسیدند
وی در ادامه صحبتهایش گفت: وقوع جنگ به آوینی امکان میدهد شکلی از دینداری را در جبههها پیدا کند و شناختش از عرفان کمک میکند تا با حضورش در جبههها و جهاد تلویزیون و مستندهای «روایت فتح» نگاه روحانی و عرفانی به جنگ را وارد مستندهایش کند. آوینی دین را در یک هویت جمعی میبیند که مهمترین تجلی آن اجتماع رزمندگان است و این اجتماع را شناختی از زندگی دینی میداند. نگاه رمانتیک او به جنگ باعث میشود احساس جای عقل را بگیرد و چون آوینی تعبیری از این دارد، به مثابه یک فرآیند درونی تعالی، در ساختههایش میشود او را عارف دید. آوینی متشرع نیست. روشنفکر عارف مسلکی است که دینداری واقعی را در طبقات پایین جامعه در جبههها دیده است و از آنها در مستندهایش انسانهای متعالی ساخته است.
این کارگردان سینمای ایران اضافه کرد: همین نگاه آوینی به رزمندگان به مثابه عارف، محملی میشود برای نقد جامعه توسعهیافته و تفکر توسعهمحور و ماتریالیستی بعد از جنگ. اگرچه تفکر توسعه به خاطر خرابیهای جنگ اجتنابناپذیر بود، اما همین تفکر توسعه بین تصویر روحانی و عرفانی از رزمنده و جبههها و جامعه تعارض ایجاد میکند. از دل همین تعارض حاتمیکیا و ژانر تازهای برای سینمای ایران بیرون میآید که سینمای دفاع مقدس است که به آدمهای سادهزیست، سالم و بیرون از شهری که دارد تغییر میکند، متکی است.
جیرانی افزود: برای آوینی پایان جنگ خیلی تلخ است و این جملهاش خیلی تلختر؛ «اکنون که دیگر جنگی در میان نیست که سربازی و جانبازی معیار دینداری باشد، چگونه میتوان دینداران را از غیر آنان تشخیص داد؟». همین نگاه است که بین او و متشرعین فاصله میاندازد و جایگاه او را به عنوان یک روشنفکرعارف مسلک مشخص میکند. عارفی که سعی میکند دین را از باطن عرفان خارج نکند تا مذهبی که بر جای میماند، مذهب خانقاهی باشد. درست در شرایطی که آوینی در جبههها سعی میکند با دلش و احساسش تصویری عرفانی و روحانی از رزمندهها بسازد، جمعی دیگر از روشنفکران دینی در «کیهان فرهنگی» دور هم جمع میشوند تا در شرایط غلبه عواطف، راهی به سوی عقلانیت بگشایند، آن هم عقلانیت دینی.
کارگردان «صورتی» در پایان گفت: درست پس از جنگ، توسعه اقتصادی نیازمند فرهنگ لیبرالیسم است، بنابراین خواه ناخواه ادامه این وضع جامعه ما را به یک تعارض درونی و فرهنگی دچار خواهد کرد. جلال آل احمد هم 46 سال عمر کرد و او هم متحول شد و سه دوره را دید. هر دو روشنفکرانی بودند که مخالفتشان با دنیای مدرن روشنفکری، ریشه متعصبانه و جاهلی نداشت. آنها با نگاه تاریخی به این مقوله مینگریستند و دنبال یک مدرنیته بومی بودند. مدرنیتهای که با فرهنگ ایرانی اسلامی ما همگون باشد؛ هر دو به آرزویشان نرسیدند.
آوینی در زمانه یقین زندگی کرد
«محمد حسین مهدویان» کارگردان سینمای ایران دیگر سخنران این مراسم بود که در ابتدای صحبتهایش گفت: آوینی در فیلمهایش نگاهی مبتنی بر یک یقین داشت، در حالی که نگاه من از شک و تردید شروع میشود. این شاید فرق عمده فیلمهایی باشد که در این سالها ساختهام، با فیلمهای سید مرتضی آوینی. ایمان و یقین آوینی برای من شگفتانگیز است؛ ما در زمانه شک و تردیدها زندگی میکنیم و آوینی این بخت را داشت که در زمانه یقین زندگی کند. او میگوید «غایت خلقت جهان، پرورش انسانهایی است که بر شک و تردید غلبه کنند». یکی از جستجوهای آوینی این بود که چگونه بر شک و تردیدهای بشری غلبه کند و این امر طبیعتا در آثارش هم منعکس میشود. اما تجربیات ما شبیه به تجربیات مرتضی آوینی نیست و طبیعتا نگاهمان در فیلمسازی متفاوت است.
وی ادامه داد: من از سه جنبه از سید مرتضی آوینی تاثیر پذیرفتهام؛ یکی از لحاظ سبک و ظاهر. فیلمهای روایت فتح شکل و ظاهری دارد و من و هادی بهروز در فکر کردن به فیلمسازی به ویژه از فیلم «شب عاشورایی» تاثیر زیادی گرفتهایم. از شیوه فیلمبرداری دالایی آموختهایم و برای ساخت «آخرین روزهای زمستان» با او مشورت کردهام تا فیلمم شبیه فیلمهای «روایت فتح» شود. انتخاب دوربین 16 میلیمتری و دوربین روی دست و میزانسن شلوغ فیلم تحت تاثیر «روایت فتح» است. این یک میراث بصری است که از زمان جنگ باقی مانده و ما با آن خو گرفتهایم. فرم بصری فیلمهای متاثر از فضای بصری «روایت فتح» است.
اصالت تئوری سینمایی آوینی
این کارگردان سینمای ایران اضافه کرد: جنبه دوم تاثیرپذیری من از آوینی این است که در دوره دانشجویی آثار شهید آوینی را مطالعه کردهام. یعنی در دورهای که آدم به عنوان دانشجو علاقه مند است تئوریهای سینمایی را بخواند، «آیین جادو» را خواندم و اصالت یک تئوری سینمایی را در آن یافتم. آوینی در «آیین جادو» یک تئوریپردازی کاملا ایرانی از یک انسان مسلمان راجع به سینما ارائه میدهد که خیلی ناب است و ویژگیهای منحصر به فردی دارد که واقعا از نظر من در هیچ نظریه سینمایی دیگری پیدا نمیشود. برای من عجیب است که آن اندازه که باید، به این نظریات توجه نشده است. این نظریات در ساخته شدن من به عنوان یک فیلمساز خیلی موثر بود و به من شجاعت داد که جور دیگری فکر کنم. از او آموختم که به چیزی که دوست دارم و در ناخودآگاهم اثر میکند توجه کنم و خودم و روحم را بسازم.
مهدویان ادامه داد: تاثیر سوم آوینی این بود که ما در جامعهای زندگی میکردیم که بهتدریج که رشد میکردیم تعارضات جامعه خودش را نشان میداد. ما به خصوص دوران دوم خرداد را بهخوبی درک کردیم که همزمان با دوران دانشجوییمان بود. در فضای توسعه سیاسی بعد از دوم خرداد و فضای باز رسانهها حرفهای تازهای میشنیدیم و دوران خیلی جذاب و شگفتانگیزی بود که باعث شد ما خیلی با هم گفتگو کنیم. زندگی در جامعه ایرانی در آن دوران هیجانانگیز بود. ما در جامعهای زندگی میکردیم که یک انقلاب را از سر گذرانده بود و ما در آن نقش و تاثیری نداشتیم.
وی در پایان گفت: ما اولین نسل از کسانی بودیم که میراثی را تجربه میکردیم که تاثیری در آن نداشتیم اما باید نسبت خودمان را با این جامعه پیدا میکردیم. وقتی در چیزی مشارکت جدی نداشتهاید در مورد آن تردید میکنید، و این تردید کردن به معنای نفی آن نیست بلکه به معنای شروع یک تامل تازه در مورد آن است. زندگی سید مرتضی آوینی از این جهت بسیار موثر است. یکی از راههایی که میشود در مورد این تردید بهطور جدی تامل کرد، تبدیل شدن آوینی به یک آدم انقلابی است. من در طول دوران زندگیام، هیچ نوع تجربهای از آدمهایی ندارم که در «شب عاشورایی» میبینیم آنگونه به استقبال مرگ میروند. بخش زیادی از فیلمسازی من امروز، تلاشی برای کشف این دوران است. یک دوره 10 ساله بین سالهای 58 تا 68 وجود دارد که آدمها شکل غریبی دارند. این سوال پیش میآید که چه چیزی در لحظه تاریخی انقلاب اتفاق افتاد که آوینی را دگرگون کرد؟ این بخش از تاثیر آوینی، در محتوای فیلمها و مضامینی که کار کردهام موثر بوده است.
نسبت بین شخصیت آوینی و آثارش
پس از آن امینی در توضیحاتی درباره نسبت بین شخصیت شهید آوینی و آثار او گفت: این نسبت همان چیزیست که باعث سوءتفاهمهایی در طول این سالها شده است. بخشی از سوءتفاهمها به این دلیل است که در این نسبت جستجویی صورت نگرفته است. گفته میشود آوینی قبل از انقلاب یک جور و بعد از انقلاب جور دیگری بود و یک دو قطبی شکل داده میشود، اما چنین چیزی درست نیست. من از دوران آشنایی با شهید آوینی، با شخصیت جستجوگر او مواجه شدم؛ به این معنا که زندگی روزمره و مناسبات معمولی برایش کافی نبود. این مسائل آنقدر به او انگیزه نمیداد که اشتیاقی برای طی کردن زندگی به او بدهد. مثلا اینکه رشته معماری تحصیل میکرد، باعث نمیشد به دنبال مسیر فارغالتحصیلی و احداث بنا و ماندگار کردن اسم خودش باشد.
وی ادامه داد: او برای اینکه معنایی برای این زندگی پیدا کند، به عالم ادبیات، هنر و فلسفه روی آورد. البته فراموش نکنیم که در معماری نیز ما با فضا سر و کار داریم نه با آجر و سیمان پس وی از طریق معماری، ارتباطی با فضا پیدا کرده بود و در اینجا میتوان نقطه اتصالی بین معماری و سینما پیدا کرد. همانطور که در فیلمهای مستند آوینی با فضاسازی مواجه هستیم. آوینی کارش را در معماری ادامه نداد، اما در فلسفه و ادبیات و شعر به دنبال معنا و انگیزهای برای ادامه زندگی بود. مطالعات او در این زمینهها جدی بود اما باز هم جواب نمیگرفتند و انگار با یک ظلمت روبرو میشد و یک فروبستگی در این حوزهها میدید. آوینی قبل از انقلاب تجربیاتی داشت که به صراحت نشانه علاقه مند نبودن به ادامه زندگی بود.
انقلاب در درون آوینی
امینی اضافه کرد: در مقطع انقلاب اتفاق مهمی میافتد و آوینی به عنوان یک فرد جستجوگر متفکر که قانع نشده، برای سوالهایش در درون خود به جواب میرسد. آوینی با انقلاب همجنس و همسنخ است و در نتیجه این انقلاب در درون خودش رخ میدهد. او در تعریف هنری از انقلاب مینویسد «انقلاب یعنی شکافتن، شکفتن و شکوفه». به نظر من این اتفاق هنری در وجود او افتاده است که بعدا آن را بیان میکند. شکافی در زندگی پیشین او ایجاد میشود که از درونش یک نهال سر بر میآورد و شکوفا میشود و ما ثمرات آنرا میبینیم.
وی ادامه داد: شاید خیلیها گفته باشند یا بگویند مستندهای جنگ آوینی، پروپاگاندا است. این مشکلی ندارد و خوشحال میشوم عدهای بگویند پروپاگاندا است و عدهای هم در پاسخ بگویند نه اینطور نیست، و اینکه در نهایت به چه نتیجهای برسیم هم زیاد برایم اهمیتی ندارد. اما نظر من اینست که وقتی یک ماجرا بخشی از هویت آوینی میشود، دیگر با پروپاگاندا یکجا جمع شدنی نیست و به نظرم نمیتوان اصطلاح پروپاگاندا را برای این فرم و ساختار فیلمسازی بکار ببریم. هرچند که وی با انقلاب همذاتپنداری میکرد و طبیعتا با آنچه در فیلمهایش تصویر کرده موافق است و آنها را توصیه میکند و با زبان خودش تهییج میکند. اما این سطحی از فیلمسازی اوست. هیچکدام از اینها با سفارشی جز از دورن خود آوینی حاصل نشده است و به همین دلیل همچنان جذاب است. ممکن است مستندهای آوینی ایرادهای سینمایی داشته باشند اما بهعنوان یک فرم جدید در مستند جنگی، به نظر من یک فرم ماندگار خواهد بود.
دو جهان موازی آوینی
امینی افزود: تصور من از این فیلمهای مستند و تصاویر و حضور آوینی در هر دو بخش، اینست که فیلم در دو جهان موازی سیر میکند؛ یکی جهان واقعیت و زمان حال و تصویر است که میتواند خیلی خشن و گزنده باشد. دیگری بخش گفتار فیلم است که در جهان دیگری است و به نظر من، این ادامه همان جستجو در پی یافتن معنا برای واقعیت روزمره است که به این سطح گفتار منتقل شده است. چرا این دو جهان را موازی مینامم؟ این دو جهان متنافر نیستند و از هم دور نمیشوند بلکه با یک فاصلهای، زمان و مکان را محو میکنند و روی همدیگر پیش میروند. یکی از آنها در حیطه معناشناسی است و دیگری در حیطه واقعیت. این نکته عجیب و منحصر به فردی است که این دو لایه را با هم حس میکنیم. اینطور نیست که حس کنیم چیزی بر چیز دیگر اضافه شده، بلکه این دو همزمان با هم پیش میروند. این اتفاق در وجود و زندگی خود آوینی افتاده است و خیلی از مسائل دیگر را هم همینطور میبینم.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: شاید از روی فیلمهای آوینی نتوان به یک دستورالعمل سینمایی برای فیلمسازی مطلوب رسید. کمااینکه او تحصیلات آکادمیک در حوزه سینما نداشت و آموختنش هم از مجرای زندگی کردن و تجربه زیسته بوده است و به چنین محصولی منجر میشود. اما بعد از ساختن این فیلمها چیزهایی را که آموخته تدوین میکند که تبدیل به کتاب «آیین جادو» میشود. وقتی این کتاب را میخوانم حس میکنم یک انسجام فکری در آن وجود دارد و میتوان به آن به عنوان یک نظریه سینمایی رجوع کرد. ما در انتشارات واحه یک فصل از این کتاب را در مکاتباتی در اختیار یک ناشر دانشگاهی در آمریکا قرار دادیم و آنها با خواندن این یک فصل به ما گفتند وی قطعا یک نظریهپرداز بسیار مهم است و خواستار چاپ مابقی فصول شدند. آنها آوینی را با آندره بازن مقایسه کردند که هر دو از پرسش «سینما چیست؟» شروع میکنند. یعنی پرسشی ماهوی از سینما که هر کدام از این دو نفر در مسیر خود به جوابهایی برای آن میرسند. اما متاسفانه این نگاه در خود جامعه ما وجود ندارد.
فیلمبرداران «روایت فتح» سیر خودشان را داشتند
در بخش دیگری از این برنامه مصطفی دالایی از تجربه کار کردن با شهید آوینی گفت و توضیح داد: گروه جهاد تلویزیون چند اتاق در سازمان صدا و سیما داشت که محل فعلی شبکه خبر است. جهاد سازندگی به نوعی از کار ما انتقاد داشت که به اندازه کافی به کاری که از طرف جهاد به شما محول شده است نمیپردازید. اما شهید آوینی نسبت خودش را با جنگ روشن کرده بود و میگفت اگر ما را نمیخواهید از اینجا میرویم و اتاق را تحویل میدهیم. در نهایت قرار شد پشتیبانی جهاد در جنگ و همینطور از روستاها هم فیلم بگیریم. سازمان صدا و سیما هم با توجه به مدیریتهای مختلفش، حالتهای مختلفی نسبت به سید مرتضی آوینی میگرفت.
وی ادامه داد: من قضیه را اینطور نمیدیدم که آوینی بهعنوان کارگردان در اتاقش نشسته و یکسری فیلم به او میرسد. من به شخصه تصویر را خیلی دوست داشتم و حضور در جبهه صرفا به این دلیل نبود که احساس وظیفه کرده باشم. همیشه تصویر و زیبایی تصویر و مستند را دنبال میکردم. هر کدام از فیلمبرداران حاضر در جبهه و همینطور سید مرتضی آوینی سیر و زیباییشناسی خودشان را داشتند. آوینی از ساختن آن فیلمها هیچ رنجی نمیکشید. او با یکسری افراد کار میکرد و علاقهای دوسویه میان آنها برقرار بود و بچهها منسجم کار میکردند.
اخبار
با حضور دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی استاد و پژوهشگر تئاتر برگزار شد
افتتاح نمایش «مثل خاراندن یک زخم»
آیین افتتاح نمایش «مثل خاراندن یک زخم» به نویسندگی و کارگردانی فرانک فروتن با حضور دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی استاد و پژوهشگر تئاتر در عمارت نوفل لوشاتو برگزار شد. کارگردان اثر ضمن تقدیر از حضور ایشان در افتتاحیه, اجرای نمایش مثل خاراندن یک زخم را به این استاد دانشگاه تقدیم کرد. ایشان پس از تماشای اثر در حضور پرشور مخاطبان گفت « من فرانک فروتن را یک استعداد درخشان در عرصه هنرهای نمایشی ارزیابی می کنم» نویسنده کتاب درآمدی بر نمایشنامه شناسی, سبک نگارش فرانک فروتن را تکان دهنده تر از یاسمینا رضا اما در همان حال و هوا دانست و نوید از ظهور نمایشنامه نویس زنی داد که از روابط روزمره انسانی میتواند درامی تاثیر گذار خلق کند.
ایشان به مخاطبان این اثر گفت « من تا به امروز با ایده ی کارگردان_نویسنده مخالف بودم چرا که معتقدم کارگردان باید چیزی به متن بیافزاید اما امروز بر صحنه یک اثر موفق دیدم. فروتن در مقام کارگردان آورده ای جدید بر متن خویش افزوده است. ما دراین نمایش شاهد اجرایی خلاقانه و دارای ایده ای نو هستیم . «
ایشان ضمن اشاره به بازی های روان و تاثیر گذار بازیگران این نمایش, برای این گروه به سرپرستی فرانک فروتن که خود دانش آموخته نمایش در مقطع کارشناسی ارشد است آرزوی فعالیتی مستمر داشت و ابراز امیدواری کرد که از این کارگردان شاهد اجراهای تاثیرگذار بیشتری باشیم.
جودی فاستر درباره آینده کاریاش سخن گفت
بازیگر و کارگردان سرشناس هالیوود اعلام کرده تا هشتاد و چند سالگی به بازیگری ادامه میدهد.جودی فاستر اعلام کرده مطمئن است وقتی هفتاد و هشتاد سالگی را پشت سر بگذارد هم به بازیگری ادامه میدهد.وی در پاسخ به مصاحبهکنندگان درباره آینده کاریاش این پاسخ را داد.
در حالی که در مراسمی در لسآنجلس با نمایش فیلم «طبیعی باش: داستان ناگفته آلیس گی- بلاش» از آلیس گی- بلاش کارگردان فرانسوی و نخستین کارگردان زن دنیا تجلیل میشد، جودی فاستر از جمله چهرههایی بود که درباره پیشگامی این کارگردان صحبت کرد.این کارگردان سال ۱۸۹۶ با ساخت فیلم «افسانه کلم» که از نظر شماری از تاریخنگاران سینما نخستین فیلم روایتی و قصهگو نیز است، در تاریخ ماندگار شد.آلیس گی- بلاش که سال ۱۸۷۳ متولد شد تهیهکننده، هنرپیشه و کارگردان اهل فرانسه بود. وی بین سالهای ۱۸۹۴ تا ۱۹۲۲ میلادی فعالیت میکرد و سال ۱۹۶۸ درگذشت.
وی در آغاز منشیِ «کمپانی فیلمسازی گومون» بود و سال ۱۹۰۸ گومون را ترک کرد و در سال ۱۹۱۰ همراه همسرش هربت بلاش استودیو سولاکس را تأسیس کردند که بزرگترین استودیو تا پیش از ایجاد هالیوود بود. او در این استودیو فیلمهای بسیاری کارگردانی کرد که شمار آنها بیش از ۱۰۰۰ فیلم است.
مستند «طبیعی باش: داستان ناگفته آلیس گی- بلاش» توسط پاملا بی. گرین ساخته شده است.
جودی فاستر در این مراسم از اهمیت گی- بلاش در زندگی خودش صحبت کرد و گفت به عنوان یک کارگردان هنوز در حال جستجو است. وی گفت به عنوان یک کارگردان هنوز جوان محسوب میشود و باید خیلی چیزها یاد بگیرد.
وی افزود مطمئن است تا ۷۰ و ۸۰ سالگی به بازیگری ادامه میدهد.
اخبار
جیک جیلنهال بازیگر سریال شد
جیک جیلنهال بازیگر سریالی شد که با اقتباس از رمان «دریاچه موفقیت» نوشته گری ستینگارت برای اچبیاو ساخته میشود.
این نخستین نقشآفرینی جیلنهال در نقش اصلی یک سریال خواهد بود. وی قرار است در کنار ریوا مارکر تهیهکننده اجرایی این سریال هم باشد. ستینگارت به عنوان یکی از نویسندگان سریال در کنار تام اِشپزیالی حضور خواهد داشت.
داستان این مجموعه درباره مردی به نام بری کوئن با بازی جیلنهال است که مدیر مالی و شخصیتی خودشیفته و گریزان از خانواده و گذشتهاش است که راهی سفری در کشور میشود تا بتواند نامزد سابقش را پیدا کند و آخرین شانس شروع یک زندگی جدید و رمانتیک را برای خودش رقم بزند. این در حالی است که در منهتن همسر خیلی دوستداشتنی او سعی دارد تا پسر اوتیستیشان را بزرگ کند.
جیلنهال از این رمان به عنوان نتیجهای بسیار زیبا در مطالعه عمق شخصیتی با تناقضها و عوارض انسانی یاد کرد که با توجه به مسائل پشت صحنه امروز آمریکا بسیار به موقع است.
وی و شریکش مارکر از همکاری با اچبیاو ابراز خوشحالی و از فعالیت این شبکه در ۲ دهه اخیر تجلیل کردند.
جیلنهال به عنوان یکی از مشهورترین بازیگران نسل خودش مطرح است و نامزدی اسکار را برای نقش مکمل برای بازی در «کوهستان بروکبک» دریافت کرده و نامزدی گلدن گلوب را برای «خزنده در شب» و «عشق و دیگر مخدرها» به دست آورده است. وی از بازیگران «برادران سیسترز» بوده و در فیلم بعدی مارول با عنوان «اسپایدر من: دور از خانه» به زودی دیده میشود.
۶ گروه داوری در جشنواره جهانی فیلم فجر
امیر اسفندیاری با اشاره به ۱۰۹ اثر خارجی که در بخشهای مختلف سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارند، تعداد کشورهایی را که در این جشنواره نماینده یا فیلم دارند ۷۵ کشور عنوان کرد.
به گزارش ستاد خبری سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، معاون بینالملل سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با اشاره به بیش از ۱۴۰۰ اثر خارجی که برای بازبینی به این دوره از جشنواره ارسال شده است، بیان کرد: از بین این آثار حدود ۹۰۰ فیلم داستانی بلند، حدود ۲۰۰ فیلم مستند بلند و حدود ۳۰۰ فیلم کوتاه هستند.
او افزود: در نهایت ۱۰۹ اثر خارجی در بخش های مختلف جشنواره مانند مسابقه بین الملل (سینمای سعادت)، جلوه گاه شرق (سینمای کشورهای آسیایی و اسلامی)، جشنواره جشنواره ها (جام جهان نما)، نمایش های ویژه بهترین آثار ملل (فیلم هایی که کشورهای مختلف به اسکار معرفی میکنند)، مستند زیر ذره بین، شاخه های زیتون، آثار مرمت شده کلاسیک و گونه های محبوب مردمی که امسال مروری به سینمای کمدی معاصر جهان است، حضور خواهند داشت.
معاون بینالملل سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با بیان اینکه بسیاری از داوران، مدرسان کارگاه ها، صاحبان آثار و مهمانان بازار تا به امروز حضورشان را در جشنواره تایید کرده اند، گفت: تا به امروز بیش از ۲۵۵ مهمان شرکتشان را در جشنواره قطعی کردهاند. همچنین جشنواره سیوهفتم میزبان نمایندگان و آثار ۷۵ کشور جهان خواهد بود.
اسفندیاری با اشاره به اینکه شش گروه داوری مختلف در جشنواره سیوهفتم حضور خواهند داشت، گفت: به غیر از داوری بین الملل که پنج داور خارجی و دو داور ایرانی فیلم های آن را قضاوت می کنند، داوران بقیه بخش ها مانند بخش آسیا، فیلم های اول، منتقدان بین المللی، نت پک و جایزه بین الادیان برای هر بخش بین سه تا پنج نفر داور هستند. عضو هیات مدیره جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک با ابراز تاسف از تلاش برخی کشورها برای در انزوا نگه داشتن ایران اظهار کرد: به دلیل وضعیت بسیار عجیبی که در مورد ارز پیش آمده است، امسال طبیعتاً محدودیتهای بیشتری برای خودمان قائل شدیم. برای مثال از سالهای گذشته تهیه بلیت هواپیما برای مهمانان بازار و برخی بخش های دیگر برعهده خودشان بود. ما امسال این روند را گسترش دادیم و در عین حال تصمیم گرفتیم برخی بخشها را نیز محدودتر برگزار کنیم.آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره Info@Fajriff.com است.سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار میشود.
جشنواره کن با فیلم «جیم جارموش» افتتاح می شود
به گزارش ایسنا، فیلم «مردهها نمیمیرند» به عنوان یکی از فیلمهای بخش رقابتی کن ۲۰۱۹ به نمایش گذاشته خواهد شد و اولین فیلمی است که برای کسب نخل طلای بهترین فیلم رقابت خواهد کرد.
در خلاصه داستان جدیدترین ساخته «جیم جارموش» کارگردان آمریکایی آمده است: در شهر خواب آلود و کوچک «سنترویل» چیزی سر جایش قرار ندارد. ماه بسیار بزرگ و نزدیک است و ساعتهای روز غیرقابل پیش بینی شده است و حیوانات رفتارهای غیرمعمول از خود نشان میدهند و هیچ کس نمیداند دلیل این اتفاقات چیست. گزارشهای خبری ترسناک و دانشمندان نگران هستند اما هیچکس اتفاقات بسیار خطرناک و عجیب و غریبی که قرار است در شهر اتفاق روی دهند را پیشبینی نمیکند. مردهها از گور بر میخیزند و وحشیانه به شهر و موجودات زنده حمله میکنند و شهروندان برای بقای خود باید بجنگند.
«جیم جارموش» پس از ساخت فیلم «مرد مرده» در ژانر وسترن، «گوست داگ: سلوک سامورایی» در ژانر جنایی / سامورایی و فیلم خونآشام «تنها عشاق زنده ماندند»، حالا به سمت ساخت فیلم زامبی روی آورده است که در آن بازیگران معروفی چون «بیل مورای»، «آدام درایور»، «تیلدا سوئینتون»، «استیو بوشمی»، «دنی گلوور» و…ایفای نقش کردهاند.
«مردهها نمیمیرند» سیزدهمین ساخته «جیم جارموش» که با اشارهای به فیلم معروف و تعیین کننده «شب مرگان زنده» ساخته «جورج رومرو» در واقع ادای احترامی به سینماست.
این فیلم همزمان با نمایش در افتتاحیه جشنواره کن ۲۰۱۹ در تاریخ ۱۴ می، در سینماهای فرانسه نیز اکران عمومی خود را آغاز میکند و از ۱۴ ژوئن نیز در سینماهای آمریکا و در ادامه در سطح جهان به نمایش گذاشته میشود.هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۴ تا ۲۵ می (۲۴ اردیبهشت تا ۴ خرداد) در کشور فرانسه برگزار میشود و امسال «الخاندرو گونزالز ایناریتو» کارگردان برنده اسکار مکزیکی ریاست هیأت داوران بخش رقابتی را بر عهده دارد.
میرجلالالدین کزازی: بزرگترین ایراد نمایشگاه کتاب تهران
میرجلالالدین کزازی ضمن معرفی کتابهایی که امسال در نمایشگاه کتاب دارد، بزرگترین خردهای را که به عقیده او میتوان بر نمایشگاه کتاب گرفت بیان کرد.
این نویسنده و مترجم درباره وضعیت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پس از سالها گذشتن از برگزاری آن، اظهار کرد: من بارها گفتهام آنچه ما نمایشگاه کتاب مینامیم به راستی یک نهاد کارساز و اثرگذار فرهنگی نیست و سالی یک بار این نمایشگاه سامان داده میشود، اما کار فرهنگی و اجتماعی آن با این نمایشگاه آغاز میشود و با اتمام آن پایان میپذیرد.
او با اشاره به لزوم کارسازی و پایداری نمایشگاه کتاب گفت: نمایشگاه کتاب بیشتر فروشگاهی بزرگ است که کتابها در آن فراپیش خواستاران نهاده میشود و ارج و ارزش آن در همین است که خواستار و خریدار کتاب میتواند کتابهای گوناگونی را که به آنها نیاز دارد در این فروشگاه بزرگ به آسانی بهدست بیاورد. اما اگر نمایشگاه کتاب نهادی فرهنگی است، میباید کارساز، پایدار و اثرگذار باشد. میباید هنگامی که برچیده میشود کارآیی و پویایی و اثربخشی آن را بتوان در قلمرو کتاب و کتابخوانی و کتابدوستی و هر آنچه به کتاب بازمیگردد همچنان آشکارا دید؛ اما چنین نیست و این شاید بزرگترین خردهای است که میتوان بر نمایشگاه کتاب گرفت.این شاهنامهپژوه سپس از کتابهایی که در نمایشگاه کتاب امسال دارد نام برد و بیان کرد: «کمدی الهی»، «پدر ایران»، داستانی درباره زندگانی فردوسی در چاپ چندم و «دفتر دانایی» در چاپ چندم کتابهایی هستند که از نشر معین بهدست داده میشوند. همچنین «در سایه آفتاب» و «نهادنامه داد»، کتابی در زمینه شاهنامهشناسی که پیشتر در نشر یار دانش چاپ شده، دو کتابی هستند که از نشر گویا و همچنین کتابهای دیگری در نمایشگاه خواهند بود.
سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۴ تا ۱۴ اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4011/17352/64383
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4011/17352/64384
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4011/17352/64385
|
عناوین این صفحه
- بچههای «روایت فتح» به حال خود رها شدهاند
- اخبار
- اخبار