|
داستان فرار بزرگ آفای کلوپ
محمد بات
در یک عصر جذاب فوتبالی در روز یکشنبه دو تیم منچستریونایتد و لیورپول در ورزشگاه اولدترافورد در دربی بزرگ فوتبال انگلیس به مصاف هم رفتند که این دیدار برندهای نداشت و دو تیم به تساوی یک بر یک رضایت دادند. پیش از بازی بسیاری از هواداران لیورپول با توجه به شرایط دو تیم به کسب یک پیروزی آسان در خانه حریف دیرینه امید داشتند اما در زمین مسابقه، شیاطین سرخ عملکرد بهتری ارائه دادند و شاید سرخپوشان مرسیساید خوش شانس بودند که شهر منچستر را با یک امتیاز ترک کردند. این بازی نکات زیادی در دل خود داشت و بد نیست برجستهترین آنها را با یکدیگر مرور کنیم.
۱- مارکوس رشفورد فوقالعاده
وقفه تعطیلات مسابقات باشگاهی به دلیل برگزاری دیدارهای ملی چه تفاوتی میتواند رقم بزند؟ دو هفته پیش، «مارکوس رشفورد» از لحاظ جسمی و روحی آشفته، بیحال و خسته به نظر میرسید. او اعتماد به نفس کافی را نداشت و موقعیتهای فراوانی را از دست داد اما توسط ساوتگیت به اردوی تیم ملی انگلیس فراخوانده شد، در ترکیب «سهشیر» در دو بازی به میدان رفت، گلزنی کرد و حالا با انرژی کامل به باشگاهش بازگشته و چهره جدیدی از خود به تصویر کشیده است.
رشفورد برابر لیورپول از فرم خوبی برخوردار بود و در زمین جنب و جوش فراوانی داشت. او خستگیناپذیر به خط دفاعی لیورپول فشار وارد و مانند یک سگ شکاری خط دفاع لیورپول را اذیت میکرد. مارکوس در ارسال پاسهایش هم پیشرفت کرده بود و خطاهایش به طرز چشمگیری کاهش داشت. از همه مهمتر او باز هم به گلزنی در مسابقات بزرگ برای شیاطین سرخ ادامه داد.
دو سال پیش، رشفورد برابر لیورپول در اولدترافورد موفق به ثبت دبل شد و یکشنبه عصر یک بار دیگر مقابل آنفیلدیها گلزنی کرد تا نشان دهد راه فرو ریختن دروازه سرخهای مرسیساید را بسیار خوب بلد است. این گل که حاصل حرکت هوشمندانه رشفورد بود میتوانست گل برتری منچستریونایتد در این مسابقه باشد اما با تعویض او و به میدان آمدن «آنتونی مارسیال» انرژی از خط حمله شیاطین سرخ کاسته شد و در نهایت آنها برتریشان را از دست دادند.
۲- VAR
وقتی از سیستم «VAR» در لیگ برتر انگلیس رونمایی شد، همگان میدانستند که ورود یک تکنولوژی جدید به دنیای رقابتی سنتی میتواند مشکلاتی را ایجاد کند. تاثیر این تکنولوژی را در گذشته در لیگ قهرمانان اروپا و پیش از آن در جام جهانی دیدهایم و از اهمیتش با خبر هستیم. به همین دلیل نیز هنگام معرفی این تکنولوژی در فوتبال انگلیس هواداران و اهالی فوتبال امید داشتند VAR در لیگ برتر نیز به همان اندازه کمککننده باشد اما در حال حاضر واکنشها به کمک داور ویدیویی مثبت نبوده است.
فراموش نکنید که این تکنولوژی در فوتبال انگلیس در نسخهای ضعیف مورد استفاده قرار میگیرد. البته سیستم همان است اما طرز استفاده از آن بسیار متفاوت. در حالی که در تمام نقاط جهان که از این سیستم در مسابقات استفاده میشود، داوران برای بررسی صحنههای مشکوک به سمت مانیتور کنار زمین میروند و صحنه مورد نظر را بررسی میکنند؛ در فوتبال انگلیس VAR مانند یک بازپخش اضافه ایفای نقش میکند.
روز یکشنبه در ورزشگاه اولدترافورد استفاده از سیستم VAR در چند مورد اتفاقات خندهداری رقم زد؛ در صحنه تک گل منچستریونایتد، «ویکتور لیندلوف» در آغاز حمله روی «دیووک اوریگی» مرتکب خطا شد اما پس از بازبینی صحنه در اتاق VAR داوران ویدیویی رای به سلامت گل دادند. چرا؟ چون صحنه کاملاً مشخص نبود!
در ادامه نیمه نخست، «سادیو مانه» دروازه «داوید دخئا» را فرو ریخت اما گل او به درستی توسط VAR به دلیل خطای هند مردود اعلام شد! اما همانقدر که این صحنه هند بود، صحنه برخورد لیندلوف و اوریگی نیز باید خطا تشخیص داده میشد! در واقع در لیگ برتر انگلیس استفاده از VAR حتی در یک مسابقه هم فرم و شکل ثابتی ندارد! سیستم کمک داور ویدیویی یک وسیله است و همانند تمام ابزار هنگامی بهترین عملکرد خود را ارائه میدهد که به درستی از آن استفاده شود. تا این لحظه اما داوران لیگ برتر انگلیس از VAR به درستی بهره نمیگیرند.
۳- لالانا نجاتدهنده
آخرین گل «آدام لالانا» برای لیورپول در یک دیدار رسمی به ماه می سال ۲۰۱۷ و دیدار برابر میدلزبورو بازمیگشت. او که با تبدیل شدن لیورپول به یکی از قدرتهای برتر اروپا، به دلیل مصدومیت و سپس مسائل فنی از ترکیب اصلی بیرون رانده شده بود، این فصل قصد دارد با پشت سر گذاشتن مصدومیتها آمادگی خود را حفظ کند و به دوران اوجش بازگردد. لالانا مدتی پیش از سوی «جردن هندرسون» با پیشنهاد تغییر پست مواجه شد تا شاید فرصت بازی بیشتری نصیبش شود.
یکشنبه اما «یورگن کلوپ» که تیمش را با یک گل عقب میدید، به ناچار آدام را به زمین فرستاد و همه دیدیم که چه اتفاقی افتاد! لالانا عملکرد خوبی نداشت و به نمایش تیم کمک خاصی نکرد اما در زمان مناسب در مکان مناسب حضور پیدا کرد؛ او پشت مدافعان حریف در نقطه کور پنهان ماند و در زمان مناسب توانست دروازه دخئا را در دقیقه 85 فرو بریزد و کلوپ را از تحمل اولین شکست فصل نجات دهد.
۴- ترس و احتیاط سمی کشنده برای شیاطین سرخ
تیم تحت رهبری سرمربی آلمانی در این فصل در تمام مسابقات فوقالعاده ظاهر نشده اما همواره راه پیروزی را پیدا کرده است. شاید تیمی که در هشت هفته نخست بیشتر از سایر رقیبان، سرخپوشان مرسیساید را آزار داد تیم تازه صعود کرده شفیلدیونایتد بود؛ شاگردان آقای «کریس وایلدرم در آن مسابقه لیورپول را در اکثر دقایق مسابقه ناکام گذاشتند اما در نهایت روی اشتباه «دین هندرسون» - دروازهبان شفیلد – با یک گل تسلیم قهرمان اروپا شدند.
نکته مهم آن مسابقه نحوه بازی تیم «کریس وایلدر» بود؛ شفیلدیونایتد با ترکیب ۲-۵-۳ به میدان رفت تا مدافعان کناری لیورپول که اصلیترین و خطرناکترین مهرههای کلوپ هستند را از کار بیندازد و در انجام این کار نیز موفق شد. وینگبکهای شفیلد، سایهبهسایه «ترنت الکساندر آرنولد» و «اندرو رابرتسون» را تحت نظر داشتند و توانستند خلاقیت را از حملات لیورپول بگیرند.
به نظر میرسد «اولهگونار سولشائر» نیز آن مسابقه را به خوبی تماشا کرده چرا که منچستریونایتد با همان سیستم مقابل لیورپول قرار گرفت؛ «آرون ونبیساکا» و «اشلی یانگ» به عنوان وینگبک راست و چپ شیاطین سرخ در میدان حاضر شدند و وظیفه یارگیری نفر به نفر با مدافعان کناری لیورپول را بر عهده گرفتند. البته منچستریونایتد به طور کامل مانند شفیلد بازی نکرد ولی سرمربی نروژی شیاطینسرخ برای چینش تیم تحت رهبریاش از روی دست وایلدر الگو گرفت.
یونایتد با مهار مدافعان کناری حریف و با کمک مهاجمان کناریاش، توانست از فضای پشت سر مدافعان لیورپول استفاده کند. به لطف همین حربه نیز شیاطین سرخ به گل رسیدند؛ «دنیل جیمز» از فضای خالی در سمت چپ خط دفاعی آنفیلدیها استفاده و نفوذ کرد، ارسال خوب او در محوطه شش قدم به مارکوس رشفورد رسید و مهاجم انگلیسی بیدرنگ تور دروازه حریف را به لرزه درآورد.
منیو زمانی برتری خود را از دست داد که سرمربی نروژی در اواخر نیمه دوم چینش تیمش را به ۱-۴-۵ تغییر داد. سولشائر با بالا بردن تعداد نفرات در عقب زمین قصد حفظ نتیجه را داشت اما در حقیقت با اضافه شدن هافبکهای کناری به ترکیب منچستریونایتد، آنها نتوانستند رابرتسون و آرنولد را مهار کنند. در دقیقه ۸۵ توپ به اندرسون رسید؛ در آن لحظه نه ونبیساکا و نه پریرا با او یارگیری نکرده بودند و به این ترتیب مدافع اسکاتلندی با خیال آسوده توپ را برای لالانا فرستاد و او به راحتی دروازه دخئا را گشود.
شاید اگر سولشائر تیمش را بیشتر شبیه شفیلد به میدان میفرستاد و در زمین بیشتر همانند آنها بازی میکرد؛ شیاطین سرخ و او به یک پیروزی تاریخی و ضروری میرسیدند اما احتیاط و ترسِ اوله باعث از دست رفتن پیروزی شد.
۵- نوار پیروزیها پاره شد، رقابت قهرمانی برقرار است
شاگردان کلوپ در حالی گام به چمن سبز اولدترافورد گذاشتند که در سودای رسیدن به رکورد ۱۸ پیروزی پیاپی منچسترسیتی در لیگ برتر بودند و با کسب یک برد دلچسب میتوانستند به رکورد ۹ پیروزی در ۹ هفته نخست رسیده و با رکورد چلسی نیز برابری کنند. اما تساوی در پایان مسابقه یکشنبه به منزله توقف در اعداد ۱۷ و ۸ بود تا شاگردان یورگن به هیچ یک از دو رکورد مد نظرشان دست پیدا نکنند.
نکته منفی ماجرا اینجاست که شاید سایر تیمهای حاضر در لیگ برتر متوجه شوند برای از کار انداختن لیورپول، سیستم ۲-۵-۳، تاکتیکی مفید است. سرخپوشان مرسیساید البته هنوز از تیم دوم جدول ۶امتیاز بیشتر دارند و همچنان مدعی اول قهرمانی هستند اما با توجه به دو مسابقه رو در روی منچسترسیتی و لیورپول احتمال از دست رفتن این برتری نیز وجود دارد.
تولد وازا؛ پسری که شیطان را به آغوش کشید
فردی مرکوری، خواننده فقید انگلیسی، همیشه معتقد بود که سرنوشت آدمها از روز تولد آنها نوشته میشود. شاید حق با او بود. وقتی داستان رسیدن اسطورهها و قهرمانها به قله موفقیت را مرور میکنیم گویا در کنار تلاش و انتخابهای درست، همه چیز دست به دست هم داده تا آنها تبدیل به یک نماد شوند.
سرنوشت اما برای پسر انگلیسی متولد شهر لیورپول داستان عجیبی زیر سر داشت. وین مارک رونی، متولد کروکسدس شهر لیورپول است. فوتبالش را از تیمهای پایه قسمت آبی رنگ شهر لیورپول شروع کرد و با پیوستن به اورتون اولین گامهای مسیر حرفه ای خود را برداشت. رونی از همان اول هم یک استعداد خاص به نظر میرسید. زدن ۱۱۴ گل در ۲۹ بازی برای تیمهای پایه که به نوعی رکورد عجیبی محسوب میشد، وی را بیش از پیش در مرکز توجهات قرار داد. خیلی زود و در 17 سالگی اولین بازی خود را برای تیم بزرگسالان اورتون انجام داد تا تبدیل به دومین بازیکن جوان تاریخ این باشگاه شود. اولین گل وی خیلی زود و در بازی برابر رکسهام زده شد تا وی را تبدیل به جوان ترین گلزن تاریخ این باشگاه نیز بکند.
در تاریخ بشریت هزاران بار نه بزرگترین موشکها و سلاحها بلکه تصمیمات غلط در اوج قدرت باعث سقوطهایی بزرگ به جایگاههایی کوچک شده اند. روزهایی که احساس میکنید به اندازه رویاهای خود بزرگ شده اید و میخواهید آن ها را لمس کنید، همه چیز عوض میشود. درست مثل پیوستن کاکا در اوج فوتبالش به لوس بلانکوس یا حتی در فصول اخیر حضور نا فرجام کوتینیو در نیوکمپ و خرید نا امید کننده سانچز توسط منچستریونایتد. پسرک قصه ما اما در ۱۹ سالگی صبرش به اتمام رسید و در ساعات پایانی نقل و انتقالات به شیاطین سرخ اضافه شد. تصمیمی که خیلی زود اتفاق افتاد و هم میتوانست رونی را به سطحی دیگر از فوتبالش ببرد و یا آنکه با نیمکت نشین شدن در برابر نامهای بزرگ، فوتبالش را به روندی نزولی برساند. وین درحال تطبیق پذیری با قرمزها بود تا زمانی که در نهمین بازی خود و با گل دقایق پایانی اش نشان داد او هم یک شیطان از ارتش بزرگ الکس فرگوسن است. ادامه روند خوبش باعث شد تا با دعوت شدن به تیم ملی انگلستان به جوان ترین بازیکن تاریخ این کشور تبدیل شود. همه جا صحبت از استعدادی بود که هنوز به صورت کامل شکوفا نشده بود.
این سربازها هستند که همیشه فرماندههای معمولی را با پیروزی در جنگهای بزرگ به اسمهایی ماندگار در تاریخ یک کشور تبدیل میکنند. کسی از سربازها نخواهد گفت و حتی شاید کسی آنها را به یاد نیاورد. اوضاع بعد از چند فصل در اولدترافورد همین گونه بود. شکل گیری مثلث فوق العاده رونالدو-توز-رونی هرچند پایانی خوش را با یک بار فتح لیگ قهرمانان اروپا و در فصل آخر نیز رسیدن به فینال این رقابت ها را تداعی کرد ولی سایه رونالدو به حدی بزرگ شده بود که درخشش رونی وتوز کمتر به چشم میآمد. در این مواقع معمولا ستارهها برای اثبات خودشان به تیمی دیگر منتقل میشوند اما رفتن رونالدو و توس در پایان فصل ۲۰۰۹ همه چیز را برای درخشش وازا فراهم کرده بود. رونی در اولین فصل بعد از جدایی ستاره پرتغالی موفق شد ۴۰ گل در تمامی رقابتها به ثمر برساند. این درحالی بود که فصل قبل وی 15 گل کمتر به ثمر رسانده بود. دو فصل بعد و این بار زدن ۳۶ گل ولی حالا رونی ستاره اصلی نمایش فرگی شده بود. مرد انگلیسی خیلی زود تبدیل به رهبر کشور و تیمش شده بود. بازوبندی که زمانی قهرمانهای دوران بچگیاش به بازو میبستند، این بار در دستان شخصی بسته شده بود که به اندازه قهرمانهایش بزرگ شده بود.
قهرمانها اما همیشه به دنبال جاه طلبی سیری نا پذیر خود هستند. تبدیل شدن به ستاره اول شهر منچستر و تیم ملی انگلیس برای رونی کافی به نظر نمیرسید. رونی چیزی فراتر و بزرگتر میخواست. شاید چیزی به بزرگی تبدیل شدن به بهترین گلزن تاریخ باشگاه و تیم ملی کشورش را طلب میکرد. برای رسیدن به این مهم اما 3 فصل صبر کرد تا در نهایت تاج و تخت سه شیرها را از آن خود کند. اما قبل از بازگو کردن سکانس پایانی بهتر است دوباره همیشه چیز را مرور کنیم. وقتی چنین قصههایی را میخوانیم انگار همه چیز آسان است. با خود میگوییم زدن تعداد ثابتی گل در هر فصل و عبور از رکوردها آنقدرها هم سخت نیست. اما خواندن همیشه آسان است حتی یک معادله سخت ریاضی را نیز به آسانی میتوان خواند ولی حل کردن آن دیگر به آسانی بازگو کردن کلمات از روی نوشته ای نیست. چه کسی فکرش را میکرد پسری از بندر لیورپول فاتح میراث بزرگان شیاطین سرخ در قلب شهر منچستر باشد؟ سکانس پایانی تئاتر رویاها اما رویایی بود. در ردیف اول تئاتر تلخی که مربوط به تساوی یک بر یک برابراستوک سیتی بود، سر بابی چارلتون، دنیس لاو، جک راولی و جورج بست در کنار یکدیگر نشسته و نظاره گر چیزی بودند که روزی ماورای باورهایشان بود. دیدن آنکه چگونه شیطان، کاپیتان شیاطین سرخ را به مناسبت تبدیل شدن به بهترین گلزن تاریخ این باشگاه به آغوش میکشد. زمانی که نمایش به پایان رسید همه چیز آرام بود. شاید به آرامی پسری که شیطان را نیز به تعظیم در برابر خود در آورد. وین مارک رونی!
چلسی ورژن سوپر فرانکی؛ عاشق شماییم آقای لمپارد!
چلسی تا جایی که خاطره ما بچه های نود و هشت یاری می کند تینیجر دوست داشتنی جزیره بوده است. در تک تک نفرات، مهره ها، عناصر، چهره ها، ریخت ها، قیافه ها و ادا و اطوار حتی یک جور چارچوب گریزی بود که آنها را میان تشریفات سخت گیرانه بریتانیایی دوست داشتنی تر می کرد. جوری که به آدم فرصت همزاد پنداری با چیزی را می داد که غیر قابل دسترس به نظر می رسید. عضو خاکی و بی غل و غش یک خانواده خیلی خیلی ثروت مند، که انگار اشتباهی آنجاست و قاعدتا باید اینجا کنار خود ما می بود. همین است که چلسی را ما بیش از کت و شلوارهای برند و لیموزین های رسمی با پیرهن چهارخانه، شلوار جین، آستین بالا، یقه باز، کفش اسپورت و عطر زیر بغل به خاطر می آوریم. تقریبا هر جور فانتزی توی دنیای فوتبال یک ما به ازایی توی چلسی دارد، از بازیکن های تکنیکی مثل جان فرانکو زولا بگیر تا جنگجویان وظیفه شناسی مثل دنیس وایز یا حتی ستارگان خوش اسمی مثل جیمی فلوید هاسلبانک که آدم دلش می خواهد همینجور بی دلیل اسمش را تکرار کند، همه، همه آنها عکسی با پیراهن چلسی دارند. بعدها با حضور آبراموویچ خاصیت خیال انگیزی چلسی بیشتر هم شد، نام هایی که توی آن تابستان یکی پس از دیگری توی لندن معارفه می شدند بیشتر شبیه چهره هایی بودند که خود ما با جوی استیک هایمان روی صندلی کلوب های بازی های کامپیوتری می خریدیم و از کنار هم داشتنشان سرشار از هر حس و حال خوب می شدیم. انگار بر طبق یک سنت ازلی فاصله رویا تا واقعیت آنجا توی مرزهای استمفورد بریج همیشه باید کوتاه باشد، مثلا به اندازه فاصله لوکا ویالی یا رود گولیت از نیمکت ذخیره ها تا هیجده قدم حریف. آن ها با مهره هایی نظیر سلستین بابایارو، اد دی گوی، گوستاوو پویت، مارسل دسایی و توره آندره فلو غیر انگلیسی ترین مجموعه توی جزیره بودند و همین خاصیت چند فرهنگی باعث می شد تا اولتراهای اسپانیایی یا تیفوسی های متعصب ایتالیایی هم با سلایق و علاقه مندی های خاصشان هر کدام در کنار تیم دلخواه خود، دلیلی برای دوست داشتن چلسیِ انگلستان داشته باشند. پس عجیب نیست اگر بگوییم انتخاب سوپر فرانکی توی این سن و سال، وسط این بحران، با این تیپ و استایل و شور و هیجان و محبوبیت را باید تداوم سنتی دانست که بخشی از هویت ابدی چلسی است که در کنار شیرهای آبی، شاخک توجهات را از گوشه و کنار فوتبال اروپا به سمت جزیره معطوف کرده است. درست در حالیکه یونایتد در سال های اخیر ضمن دور ریختن بیش از هشتصد میلیون پوند، کماکان در سراشیبی آزمون و خطای امثال سولشر است، یا آرسنال با اونای امری و خریدهایی که به قول مدیرانش قرار بود طرفداران را هیجان زده کنند، کماکان همان همیشگیِ ناامید کننده است. این چلسی است که سورپرایز بزرگ جزیره بوده که قطعه گمشده اش را پیدا کرده است. آن هم در فصلی که به نظر می رسید به واسطه محرومیت از نقل و انتقالات و فروش ابر ستاره ای نظیر هازارد و رفتن غم انگیز ساری و مشکلات دنباله دار مدیریتی، سرآغاز سقوط آنها به جمع معمولی های جزیره باشد. درخشش جوانانی نظیر تامی آبراهام، میسن مونت، توموری و زوما در حکم چشمه هایِ شفا بخشِ آب گرمی بود که از شیارهای ناشی از زمین لرزه تکان دهنده تابستان اخیر در لندن جوشید و حیاتِ تازه ای به چلسی داد. ضمن احترام به همه بدسلیقه های دنیای فوتبال، سوپر فرانکی از حاضرین بی چون و چرای پانتئون مشاهیر فوتبالی در هزاره جاری است. شادی های پس از گل و گل های دیدنی اش هنوز از خاطره ها محو نشده که این بار در لباس مربی گری با دو امتیاز کمتر از سیتی پپ چشم ها را دوباره خیره کرده. این درست است که چلسی نسبت به سال های درخشانش دو سه قدمی به عقب برگشته، اما همه می دانیم که برای جهش های بزرگ آدم گاهی مجبور است دو سه قدمی هم به عقب برگردد، این را هم همه می دانند که زمان می گذرد، بچه ها بزرگ می شوند و جوانه ها قد می کشند و ورق دوباره بر می گردد. القصه که تحت هر شرایطی ما شما را خیلی خیلی عاشقیم آقای لمپارد.
اخبار
زندگی بدون ژوائو آسان نیست
اتلتیکومادرید شاید سه امتیاز بازی با بایرلورکوزن را گرفته باشد اما این برد یک بر صفر فاصله زیادی با آن نمایشهای مقتدرانه داشت. این نخستین بازی تیم دیگو سیمئونه بعد از مصدومیت ژوائو فلیکس بود و به نظر میرسد تیم بدون او با مشکل مواجه بود. سفید و قرمزپوشان در هفتههای اخیر حتی با وجود ستاره 19 ساله پرتغالیشان در یک سوم دفاعی رقبا سختیهای زیادی را تحمل کردهاند و حالا کارشان دشوارتر از قبل شده است.
گرانترین خرید تاریخ باشگاه ممکن است تا شش هفته نتواند بازی کند و اتلتیکو بدون او کار آسانی نخواهد داشت. در نبود او هیچکس تلاش نمیکرد به خطوط دفاعی حریف نفوذ کند. حالا برای رسیدن به یک سوم دفاعی حریف و اثرگذاری در دیدارهای پیش رو مقابل اتلتیک بیلبائو، آلاوس، سویا، بایرلورکوزن، اسپانیول و گرانادا باید سخت تلاش کنند.
هکتور هررا در ترکیب اصلی اتلتیکو قرار گرفت و کوشش بسیاری کرد. با آنکه کمتر از همه مورد استفاده قرار گرفته، بهترین هافبک اتلتیکو در این مسابقه بود.
جو استادیوم واندا متروپولیتانو هم متفاوت بود، عدهای نام دیگو سیمئونه را فریاد میزدند و بعضی دیگر با سوت و هو پاسخ میدادند. شاید یک جنگ داخلی در میان هواداران اتلتیکو در مورد مربی آرژانتینی در بگیرد.
خوسه ماریا خیمنس کمتر فرصت استراحت پیدا کرده اما بعد از تنها 15 دقیقه مجبور شد از زمین بیرون برود و کمی استراحت کند. با آسیبدیدگی او و در حالی که استفان ساویچ مصدوم است، تنها فلیپه و ماریو ارموسو به عنوان مدافع میانی تخصصی برای بازیهای پیش رو برای سیمئونه باقی ماندهاند.
تجربه بازی زودهنگام در ساعت 7 عصر ناامیدکننده بود. بسیاری از هواداران بعد از ساعت کاری نتوانستند خود را به این مسابقه برسانند و این منجر شد به اینکه خبری از جو فوقالعاده متروپولیتانو نباشد.
امیدهای قهرمانی سیتی با استرلینگ
رحیم استرلینگ شاید مایل نباشد با لیونل مسی و کریستیانو رونالدو مقایسه شود اما اگر همینطور در لیگ قهرمانان بازی کند، باید به این مقایسهها عادت کند. منچسترسیتی در میانه یک لغزش اروپایی دیگر بود که مهاجم تیم ملی انگلیس خودش را نشان داد. سیتی از تیم تازه وارد ایتالیایی عقب بود اما در ۳۵ دقیقه پنج گل زد و اثر انگشت استرلینگ روی تک تک آنها بود. این دقیقاً همان اثری است که مسی و رونالدو وقتی کار تیمشان سخت میشود، میگذارند و حالا دیگر چنین پاسخی از استرلینگ انتظار میرود.
او از شهریور ۴ سال پیش که نخستین بازیاش در لیگ قهرمانان اروپا را برای سیتی انجام داد، در ۲۹ گل دست داشته، ۱۸ گل و ۱۱ پاس گل که از هر بازیکن انگلیسی دیگری در این بازه زمانی بهتر است. شش دقیقه بعد از آنکه با پنالتی روسلان مالینوفسکی از میهمان عقب افتادند، استرلینگ یک پاس عالی به سرخیو آگوئرو داد که گلش کرد، چهار دقیقه بعد در محوطه جریمه رویش خطا کردند که مهاجم آرژانتینی گل دومش را زد. در نیمه دوم نوبت خودش بود و در 11 دقیقه هتتریک کرد. حالا سیتی با سه پیروزی و پنج امتیاز اختلاف مقتدرانه در صدر گروه C قرار گرفته و اگر دو هفته بعد در سنسیرو به پیروزی برسند از صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان برای هفتمین بار متوالی مطمئن میشوند.تنها نکته منفی این بازی اخراج فیل فودن بود که نمیتواند در سفر به میلان تیم را همراهی کند. این بازیکن ۱۹ ساله برای نخستین بار در این فصل در لیگ برتر یا لیگ قهرمانان در ترکیب اصلی قرار گرفت و همه کار کرد که نظر پپ گواردیولا را جلب کند حتی پاس گل اول استرلینگ را داد، همکاری خوبی با کوین دبروین و آگوئرو داشت و یک پاس خوب به مهاجم آرژانتینی داد که میتوانست هتتریک کند اما شب خود را خراب کرد وقتی دو کارت زرد غیرضروری گرفت. گواردیولا گفته تیمش هنوز برای بردن لیگ قهرمانان آمادگی لازم را ندارد اما استرلینگ و فودن-به غیر از اخراجش- شاید ثابت کنند او اشتباه میکند.
نیمار با ۶۰ میلیون یورو میتواند
جدا شود!
نشریه «لوپاریزین» فرانسه خبر داد که نیمار، فوق ستاره برزیلی پاری سن ژرمن بنا به قوانین جدید فیفا میتواند با پرداخت تنها ۶۰ میلیون یورو از این تیم جدا شود. قانون فیفا در نقل و انتقالات به کمک نیمار آمده تا از پاریس جدا شود و راهی بارسلونا شود. در تابستان گذشته ستاره برزیلی تلاش زیادی کرد تا پاریس را ترک کند ولی به خاطر مبلغ بالای فسخ قراردادش این اتفاق رخ نداد. بنا به قانون جدید فیفا هر بازیکنی میتواند بعد از 3 سال بازی برای هر تیم با پرداخت مبلغی معین، قراردادش را فسخ کند و به تیم دیگری برود. مبلغ فسخ قرارداد نیمار با این قانون ۶۰ میلیون یورو است. این درحالی است که در تابستان گذشته بنا به اعلام رسانههای اسپانیا نیمار برای جدایی از پاریس و بازگشت به بارسلونا باید ۱۷۰ میلیون یورو غرامت پرداخت میکرد.
اخبار
ماجرای ساعت مچی گواردیولا چیست؟
پپ گواردیولا سرمربی اسپانیایی منچسترسیتی همیشه به خاطر تیپ های متفاوتش در کانون توجهات است. او از زمانی که فوتبال بازی می کرد، همواره لباسهای خاص و متفاوتی به تن می کرد و همراه با همسرش کریستینا یک بوتیک زنجیره ای فروشگاه لباس هم دارند. پپ گواردیولا همیشه لباسهای شیکی به تن می کند و از زمانی که هدایت بارسا را در دست داشت تا همین امروز همواره لباسهایش سوژه خبری می شوند. اما حالا رسانه های بیشتری در مورد لباسها و به ویژه زیورآلات گواردیولا مطلب می نویسند. حالا و در کنفرانس خبری پپ گواردیولا قبل از مصاف تیمش مقابل شاختار دونتسک توجه عکاسان به ساعت پپ که از برند Richard Mille بود جلب شد. پس از آن صحبتهای زیادی درمورد قیمت ساعت پپ مطرح شد.
این ساعت دقیقا همان ساعتی است که با نام رافا نادال تنیسور سرشناس اسپانیایی تولید می شود. مدل این ساعت ‘RM 27-01 Tourbillon Rafael Nadal’، است که خود نادال هم در جریان بازیها ساعتی مشابه آن را مورد استفاده قرار می دهد و قیمت آن حدودا ۱.۵ میلیون یورو است. این ساعت یکی از مدلهای کلکسیونی است و تنها ۵۰ عدد از آن تولید شده و وزنش تنها ۱۳ گرم است و درنتیجه یکی از سبک ترین ساعتهای دنیاست.
ریچارد میله یکی از برندهای معروف کلکسیونرهای ساعت است و هرروزه سلبریتی های بیشتری به سراغ آن می روند. در دنیای ورزش، ستاره هایی مثل ادن هازارد، نیمار و در دنیای موسیقی، خواننده هایی مثل کانیه وست و جی زی از آن استفاده می کنند. این برند سوئیسی ساعت در تولید محصولاتش از موادی حیرت آور بهره می برد که از جمله آنها می توان به موادی که در ایرودینامیک اتومبیلهای فرمول 1 استفاده می شود، بهره می برند. به همین خاطر هیچ یک از مدلهای این ساعت قیمتی کمتر از 100هزار یورو ندارند.
مخالفت بازیکنان رئال با مربیگری مورینیو
درحالیکه شایعات درباره احتمال روی کار آمدن ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی جدید رئال مادرید و جانشینی او به جای زینالدین زیدان، سرمربی فعلی این تیم، مطرح بود، روزنامه اسپانیایی آ اس مدعی شد بازیکنان رئال مخالفت خود را با چنین سناریویی اعلام کردهاند. مورینیوی 55ساله که از 2010 تا 2013 سکان هدایت رئال را در دست داشت از ماه دسامبر و بعد از اخراج از منچستریونایتد تا این لحظه بی باشگاه است. شروع نه چندان خوب فصل توسط رئال باعث شده اخیرا شایعاتی درباره متزلزل بودن جایگاه زیدان در این تیم مطرح شده و نام مورینیو به عنوان یکی از گزینههای محتمل جانشینی او مطرح شود. اما بر اساس گزارش آ اس، بازیکنان رئال و به خصوص بازیکنان ارشد و مطرح این تیم نمیخواهند در فصل جاری شاهد بازگشت مورینیو به برنابئو باشند. این روزنامه میگوید دوران بسیار ناموفق خولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری در فصل گذشته باعث شده رختکن رئال کمترین علاقهای به تغییر مربی در میانه فصل نداشته باشد.
خنگها در دو راهی خنت و خنک!
لیورپول از هفته سوم لیگ قهرمانان توانست با نتیجه پر گل 1-4 در زمین خنک بلژیک به پیروزی دست یابد. حریف بلژیکی مانع دشواری برای قهرمان اروپا نبود و قرمزها با دو گل چمبرلین و گل های سادیو مانه و محمد صلاح توانستند از بلژیک با دست پر خارج شوند اما سوای پیروزی ارزشمند لیورپول، یک اتفاق دیگر مربوط به این بازی به سوژه رسانه ها بدل شد.
دو هوادار متعصب لیورپول که برای حمایت از تیم محبوب خود راهی بلژیک شده بودند، دچار اشتباهی عجیب و مضحک شدند. این دو به جای رفتن به شهر خنک به شهر خنت که 104 مایل دورتر بود، رفتند و تنها 30 دقیقه به شروع بازی بود که متوجه اشتباه خود شدند.
تشابه اسمی خنک و خنت باعث شد تا این دو هوادار دچار اشتباه شوند. آنها وقتی متوجه اشتباه خود شدند که دیگر دیر شده بود و راهی یک کافه شدند تا بازی لیورپول را از تلویزیون تماشا کنند. بلیت قطار و مسابقه برای هر کدام نزدیک به 190 پوند هزینه در پی داشت. انتشار عکسی از این دو در کافه در حالی که با قیافه ای درهم بلیت بازی را در دست دارند، بازتاب گسترده ای در انگلیس داشت.
کار به جایی رسید که مسئولان باشگاه خنت در حساب رسمی توئیتر خود از لیورپولی ها خواستند تا در شناسایی این دو هوادار کمک کنند. خنت این دو را برای تماشای بازی امشب برابر ولفسبورگ در لیگ اروپا به ورزشگاه اختصاصی خود دعوت کرده است؛ تا حداقل سفرشان به بلژیک بیهوده نباشد.
در توئیت باشگاه خنت آمده است:« لیورپول تبریک به خاطر پیروزی دیشب. می توانید به ما برای شناسایی این دو نفر که کمی سردرگم شده بودند، کمک کنید؟ در هر صورت به آنها درس جغرافیای بلژیک نیز خواهیم داد.» همچنین در توئیتی دیگر از کسانی که این دو را می شناسند درخواست شده تا به آنها اطلاع دهند که برای بازی خنت و ولفسبورگ به ورزشگاه دعوت شده اند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4148/18437/71762
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4148/18437/71763
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4148/18437/71764
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4148/18437/71765
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4148/18437/71766
|
عناوین این صفحه
- داستان فرار بزرگ آفای کلوپ
- تولد وازا؛ پسری که شیطان را به آغوش کشید
- چلسی ورژن سوپر فرانکی؛ عاشق شماییم آقای لمپارد!
- اخبار
- اخبار