|
افت «قیمت» از دورهمی تا تبلیغات
مخاطب آماربازیهای سیما کیست؟
عطیه موذن
در صف ورود بازیگران به میدان تبلیغات بازرگانی، این روزها نوبت به سروش جمشیدی بازیگر «قیمت» در مجموعه «دورهمی» رسیده است؛ حضوری که به نظر میرسد نتیجه چندان مثبتی به همراه نداشته است!
«هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که قرار است هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته بپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۲۳ آبانماه میتوانید با هفدهمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در هفتهای که گذشت، با خبرگزاری مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ افت «قیمت» از دورهمی تا تبلیغات بازرگانی
سروش جمشیدی با ایفای نقش «قیمت» در مجموعه «دورهمی» که روی آنتن شبکه نسیم رفت به شهرت زیادی دست یافت. او پیش از این مجموعه در سکانسهایی از کارهای سعید آقاخانی و رضا عطاران هم بازی کرده بود و بعد از آنها هم در سریال «در حاشیه» حضور داشت. با این حال اوج حضور نمایشی او به نقش «قیمت» برمیگردد که توانست با لحن مخصوص به خود، بازیها و شوخیهایی که به کار میگرفت در دل مردم بنشیند و حتی بیشتر از دیگر بازیگرانی که در آیتمهای نمایشی «دورهمی» نقش ایفا میکردند دیده شود.
حضور جمشیدی در «دورهمی» و آیتمهای کوتاه نمایشی او در این مجموعه آنقدر مورد توجه قرار گرفت که در فضای مجازی هم فالوورهای زیادی پیدا کرد و حتی حمید گودرزی زمانی که مهمان دورهمی شد، اعلام کرد از اینکه شنیده جمشیدی یک میلیون فالور از او بیشتر دارد، حیرت کرده است!
خود جمشیدی هم بارها نسبت به این میزان مورد توجه قرار گرفتن از طرف مردم، واکنش نشان داده و مدیری را باعث این اتفاق میدانست که چنین بستری را فراهم کرد تا بعد از سالها بازیگری بالاخره حضورش به چشم بیاید. او که یک باره در این مجموعه درخشیده بود و چهره ناآشنایی برای خیلی از مخاطبان تلویزیون بود در مصاحبهای با خبرگزاری مهر در سال ۹۵ ضمن توضیحی بیان کرده بود که با پارتی و باندبازی وارد تلویزیون نشده و ۱۸ سال پیشینه کاری دارد اما یک باره با مهران مدیری دیده شده است.
جمشیدی بعد از آن یک سریال با نام «مرز خوشبختی» به کارگردانی حسین سهیلیزاده بازی کرد که سریال چندان موفقی نبود و طبیعتا نقش او هم در ترکیب بازیگران این سریال ارزش افزوده ویژهای برایش ایجاد نکرد.
جمشیدی این روزها در قالبی متفاوت با حضور در یک تبلیغات تلویزیونی در چندین نوبت در شبکههای مختلف سیما دیده میشود. تبلیغاتی که در ابتدا میگوید «یک چیز بامزه بگم» و با مدل آشنای استندآپ کمدی سعی میکند ماجرایی را تعریف کند که بامزه باشد و مردمی هم در مقابل او در استودیو نشستهاند و به جملات او میخندند. تبلیغی که نه تنها در ساختار، جذاب و بامزه نیست بلکه رپورتاژی با سواستفاده از ساختار استندآپ کمدی است و تا کنون بیشتر به اعتبار سروش جمشیدی لطمه زده تا کمکی به اعتبار یک محصول کرده باشد. از سوی دیگر استفاده از فرمول تکراری برخی فیلمهای سخیف سینمایی در قالب کلمات و عبارات دوپهلو با محتوای نامناسب در این تبلیغات نیز در فضای مجازی انتقاداتی را متوجه این حضور جمشیدی کرده است.
هرچند این روزها چند چهره دیگر از بازیگران نیز در تبلیغات تلویزیونی دیده میشوند اما شاید تفاوت نحوه حضور جمشیدی در این تبلیغات که رپورتاژی چند دقیقهای است و از قالب تازه محبوبشده استندآپ کمدی نیز در آن استفاده شده است، مخاطب را نسبت به این تبلیغ خاص و حضور جمشیدی در آن پس زده است.
حاشیه هفته: بازی با آمار برای جلب کدام مخاطب؟
طی چند هفته اخیر مرکز تحقیقات صداوسیما به انتشار نتایج نظرسنجیهایی در زمینه برنامههای تلویزیونی اقدام کرده است، به صورتی که در این نظرسنجیها هر بار شبکهای را در یک حوزه تخصصی مثلا شبکه مستند در حوزه علمی، شبکه یک در حوزه خانواده، شبکه نسیم در حوزه سرگرمی و... شبکه برتر معرفی میشود اما این رویکرد با یک چالش اساسی مواجه است.
آخرین نظرسنجی به برنامههای کودک تلویزیون اختصاص داشت که طبق پیشبینی شبکه کودک (و به ویژه کانال پویا) را به عنوان پربینندهترین شبکه خردسالان معرفی کرد، در حالی که این شبکه (که مسلما برای خردسالان و کودکان شبکهای پربیننده است) رقیب قدری ندارد که عملکردش بخواهد با آن مقایسه شود. کمااینکه بعد از پویا و با فاصله شبکه دو سیما در این رتبهبندی قرار گرفته که صرفاًچند باکس محدود در طول روز برای کودک و نوجوان دارد. بعد هم شبکه امید با رویکرد برنامههای نوجوانانه و شبکه پنج که باکس کوتاهتری برای برنامههای کودک در اختیار دارد در رتبههای بعد قرار گرفتهاند و با یک شبکه تخصصی مقایسه شدهاند.
در نظرسنجیای دیگر نسبت به برنامههای اقتصادی تلویزیون با تاکید بر اینکه «در پیگیری مخاطبان در خصوص برنامهها و مطالب اقتصادی مرجع اصلی مراجعه مردم رسانه ملی است» شبکه یک با حدود ۸ درصد در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن رتبه دوم با حدود ۷ درصد به شبکه خبر اختصاص دارد و این در حالی است که این آمار مدعی میشود کمتر از آمار ارائه شده، مردم اخبار مورد نظر خود را از سایر رسانهها دریافت کرده اند.
در خبری دیگر با تیتر «مردم پای ثابت برنامههای پزشکی و بهداشتی شبکه سلامت رسانه ملی» باز هم با استناد به آمار، نشان داده شده که مردم چقدر به برنامههای شبکه سلامت رجوع میکنند و اطلاعات مورد نظر خود در حوزه تخصصی سلامت را از این شبکه دریافت میکنند تا دیگر شبکهها.
این نظرسنجی پیش از این درباره دیگر حوزهها از جمله ورزش، برنامههای طنز و سرگرمی، برنامههای مذهبی، برنامههای علمی و خانواده محور نیز آماری ارائه کرده و در هر زمینهای شبکههای برتر را معرفی کرده است و نکته جالب توجه در این نظرسنجیها این است که وجه مشترک همه آنها این است که درصد مخاطبی که در همه این حوزهها، تلویزیون و برنامههای مورد نظر را به سایر رسانهها ترجیح داده بیشتر است و حتی یک بار هم کفه ترازوی این آمار به سمت رسانههای دیگر مثل شبکههای اجتماعی و رسانههایی غیر از تلویزیون که مخاطب امروز را به شدت احاطه کرده، سنگین نشده است.
ارائه این آمار که احتمالا «مخاطب هدف» آن جز مدیران خود شبکههای مورد مطالعه نمیتواند باشد، بیشتر به بازی با آمار برای دل خوش کردن خود میماند تا هر بار شبکهای را براساس این آمار و ارقام از عملکرد خود راضی نگه دارد!
اساسا عناوین پربینندهترین شبکه و یا بیشترین و کمترین و اصلا اطلاق «تر» و «ترین» زمانی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد که شرایط مقایسه یکسان باشد نه اینکه وقتی هر شبکهای به صورت تخصصی به یک حوزه میپردازد برنامههای همان شبکه بهعنوان دیدهشدهترین برنامهها انتخاب شوند. هرچند برخی از این شبکهها در مدل کاری خود بسیار موفق هستند اما نفس مقایسه بیشتر در شرایطی استاندارد است که دو گزینه با ویژگیهایی مشابه موجود باشد.
اتفاق ویژه هفته؛ پخش ویژه توقیفیها از تلویزیون
فیلم «آقای رییس جمهور» ساخته ابوالقاسم طالبی جمعه ۱۷ آبانماه بعد از ۱۸ سال توقیف از شبکه سه سیما پخش شد که پیش از این هم در همین بسته خبری نسبت به پخش آن واکنش نشان داده بودیم. بعد از پخش فیلم، گفتگویی هم با کارگردان این فیلم انجام شد و او در گفتگویی درباره اثر خود بعد از سالها سخن گفت. همچنین بعد از آن روابط عمومی شبکه سه طبق خبری اعلام کرد که به دلیل استقبال مخاطبان از این فیلم قرار است این اثر روز سه شنبه ۲۱ آبان بعد از خبر ساعت ۲۲ روی آنتن برود که دوباره هم پخش شد.
«آقای رییس جمهور» در سال ۸۰ ساخته شد و بعد از سالها توقیف خیلی بی سر و صدا به شبکه نمایش خانگی راه پیدا کرد. با این حال پخش یک اثر توقیفی که نتوانست در سینماها اکران داشته باشد از تلویزیون اتفاق ویژهای نه تنها برای این فیلم که برای هر اثری است که میتواند آن را در معرض نقد و تحلیل عموم مخاطبان قرار دهد. اگرچه ساختار این فیلم بعد از ۱۸ سال در برخی از تکنیکها و پرداختهای بصری و سینمایی قدیمی شده است اما قصه چالشی آن در حوزه روزنامه نگاری، نقد سرمایه داری، تغییر تفکر و از همه مهمتر کاندیدای ریاست جمهوری است که با بیگانگان ارتباط دارد و به راحتی دستور به قتل روزنامه نگاران را صادر میکند هنوز ویژگیهای به روزی دارد. قصهای که میتواند فارغ از هر زمانی و نسبت به هر مقام رسمی ای مورد توجه قرار بگیرد و حتی فراتر از بافت و متن اصلی خود فیلم ارزیابی شود.
از دیگر فیلمهایی که ابتدای این هفته روی آنتن تلویزیون رفت «آدم برفی» ساخته داوود میرباقری بود که برای نخستین بار در شبکه نمایش، «نسخه باکیفیت و اصلاح رنگ شده» این فیلم دیده شد. این اثر به شیوه حدواسط دیجیتال (digital intermediate) اصلاح رنگ و تصویر شده بود و مخاطبان بعد از سالها توانستند نسخه باکیفیتی از این فیلم را شاهد باشند.
هرچند «آدم برفی» بارها از سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده اما این فیلم هم در دورهای توقیف شد که اتفاقا چندی پیش عزتالله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما از پشیمانی خود نسبت به نقشی که در توقیف این فیلم بهعنوان مسئول وقت معاونت سینمایی داشته سخن گفته بود.
او در اینستاگرام خود نوشته بود «نباید فیلم «آدم برفی» را توقیف میکردم، اگر به گذشته برگردم ترجیح میدادم به روح توصیه رهبر انقلاب در مورد فیلم سینمایی «آدم برفی» عمل کنم و به دلایل نظارتی که در جای خود مورد تأکید ایشان هم بود مردم را از دیدن این فیلم خوشساخت و پر پیام محروم نمیساختم.»
«آدم برفی» بعد از دریافت مجوز نمایش، بارها از سیما پخش شد و حالا نسخه اصلاح رنگ شده این فیلم که روزی به محاق توقیف رفته بود نشانه خوبی برای تلویزیون است؛ نشانهای که میتواند گویای این باشد که یک فیلم توقیفی همیشه توقیفی نیست و حتی میتواند رویکردها در زمانهای مختلف نسبت به آن متفاوت باشد. اصلاح رنگ این فیلم نیز میتواند نوید دهنده باشد که بخشی از فیلمهای آرشیوی تاریخ سینمای ایرانی بهصورت مرمت شده و دوباره برای مخاطب نمایش داده شوند.
سینما در سیما؛ بازگشت بیسروصدای «نقد سینما»
پخش برنامه سینمایی «نقد سینما» با ایام محرم و صفر متوقف شده بود و بعد از یک فاصله حدودا دو ماهه از جمعه هفته گذشته ۱۷ آبان دوباره به آنتن شبکه پنج سیما بازگشت. مجری این برنامه همچنان بهروز افخمی است و او تقریبا به شیوه گذشته میز گفتگو دارد و برنامه را پیش میبرد.
بازگشت اولین قسمت از فصل جدید «نقد سینما» نه تنها بازخورد ویژهای نداشت بلکه اثری از صحبتهای چالشی بهروز افخمی هم در شبکههای اجتماعی دیده نشد. بهروز افخمی فردی رسانهای است و صحبتهای او معمولا باری ژورنالیستی دارد که همیشه در فضاهای رسانهای فارغ از محتوای بیان شده، مورد توجه قرار گرفته است. او هر بار در هر برنامه تلویزیونی که شرکت میکند اطلاعات خبری و یا دادهها و تیترهایی را ارائه میکند که تا مدتی برخی را هم به واکنش وامیدارد.
حتی زمانی که بهعنوان مجری «هفت» فعالیت میکرد هر برنامه را بیشتر از یک برنامه نقد و تحلیل سینمایی به سمت حاشیهها و هیاهوهای رسانهای میبرد تا بتواند آن را مورد توجه قرار دهد. «نقد سینما» اما کمتر این فضای ژورنالیستی را دارد و او نه حد میانه که بیشتر به سمت دیگری از این ماجرا سوق پیدا کرده است.
پیشنهاد ویژه؛ تماشای «محمد رسولالله(ص)» ایرانی
سالهاست که در هر مناسبتی که پیوندی با پیامبر اکرم(ص) دارد به تماشای فیلم «محمد رسول الله» (ص) ساخته مصطفی عقاد از قاب تلویزیون نشسته ایم. شوق مخاطب و ارادت قلبی مسلمان و غیرمسلمان نسبت به زندگانی آخرین فرستاده خداوند، موفقیت فیلمساز در ترسیم موقعیت زمانی این فیلم و جذابیت آن برای مخاطب باعث شده است که بعد از چند صدمین بار باز هم وقتی این فیلم در قاب تلویزیون قرار میگیرد باز هم مورد توجه واقع شود.
با این حال داستان زندگی پیامبران و امامان، از چنان جذابیتی برای مخاطب برخوردار است که تقریبا بیشتر ساختههای کارگردانان ایرانی درباره شخصیتها و چهرههای دینی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای همسایه نیز مورد استقبال قرار گرفته است. درباره پیامبر اسلام (ص) نیز همیشه حسرت فیلمی با مختصاتی از آنچه که یک کارگردان مسلمان از این پیامبر عظیم شان میداند و میتواند به تصویر کشیده شود وجود داشت و خلا آن احساس میشد.
فیلم «محمدرسول الله (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی برای اولین بار در کنداکتور پخش تلویزیون قرار گرفته است و از این پس، دومین فیلمی خواهد بود که مخاطب میتواند در چنین ایامی به تماشای آن بنشیند.
این فیلم به زندگانی پیامبر در زمان کودکی میپردازد و مجیدی زمانی درباره آن گفته بود؛ «باعث افتخار است که هشت سال از عمرم را صرف پروژهای با نام مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) کردهام.»
«محمدرسول الله(ص)» در سال ۹۴ اکران عمومی شد و دو سال بعد به شبکه نمایش خانگی رسید وحالا همزمان با میلاد پیامبر اسلام(ص) قرار است در دو قسمت از شبکه یک سیما روی آنتن برود. هرچند ساخته مجید مجیدی در همان مقطع اکران عمومی با نقدهایی از طرف منتقدان نسبت به ضعف فیلمنامه مواجه بود اما در اکران فروش موفقیت آمیزی را رقم زد و نمایش آن در تلویزیون میتواند طیف گستردهتری از مخاطبان را با خود همراه کند.
فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» را مجید مجیدی در حد فاصل سالهای ۸۹ تا ۹۳ و با همراهی چهرههای بینالمللی کارگردانی کرد. ویتوریو استورارو، ای. آر. رحمان، میلژن کرکا کلژاکویچ، مایکل اوکانر و اسکات ای. اندرسون از مهمترین چهرههای مطرح حاضر در تیم تولید این فیلم سینمایی بودند. علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب، مهدی پاکدل در نقش ابوطالب، محسن تنابنده در نقش ساموئل، مینا ساداتی در نقش آمنه بنت وهب، ساره بیات در نقش حلیمه سعدیه، داریوش فرهنگ در نقش ابوسفیان، رعنا آزادیور در نقش امجمیل، نسرین نصرتی در نقش برکه، حمیدرضا تاج دولت در نقش حمزه از جمله بازیگران این فیلم هستند و بازیگران دیگری هم در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
اخبار
مهلت ارسال آثار به جشنواره «شورعشق» اربعین تمدید شد
مهلت ارسال آثار به جشنواره سراسری فیلم و عکس «شورعشق» اربعین تا 20 آذر تمدید شد.
به گزارش امتیاز، با توجه به اتمام دریافت آثار جشنواره «شورعشق» اربعین، نظر به تماسهای مکرر و درخواستهای هنرمندان متقاضی به شرکت در جشنواره، مهلت ارسال آثار تا 20 آذر تمدید شد. علاقمندان برای شرکت در جشنواره تا پایان وقت اداری چهارشنبه 20 آذرماه فرصت دارند تا آثار خود را به آدرس ایمیل
arbaeenfestival98@gmail.com بر اساس فرم موجود در لینک http://bit.ly/2qJR3St ارسال نمایند. جشنواره سراسری «شورعشق» در دو بخش فیلم (مستند و موبایلی) و عکس (حرفهای و موبایلی) پذیرای دریافت آثار علاقمندان به حضور در این جشنواره است. این جشنواره تلاش دارد با محوریت قراردادن «مسیر آزادگی» (ایثارگران مسیر - یاریگران مسیر-پرچم داران مسیر) و «وحدت اسلامی» (نماز وحدت- همراهان وحدت-یاران جهانی حسینی)، به معرفی زیباییهای پیاده روی اربعین به عنوان نماد همبستگی بین مسلمانان جهان اسلام، انعکاس شور ولایی حرکت اربعین به جامعه اسلامی و تشویق جوانان به حضور در این رویداد، هدایت استعدادهای هنری و اسلامی و تشویق جوانان به حضور در این رویداد و تشویق جوانان برای حضور موثر در فضای مجازی و تولید محتوا با محوریت شعار های دینی و اسلامی بپردازد و قدمی در راستای تحقق فرهنگ سرور و سالار شهیدان بردارد.
خداحافظی آقای محتشم در رادیو نمایش
بهرام ابراهیمی درباره متن نمایش رادیویی «خداحافظی باشکوه آقای محتشم» گفت: ویدا دانشمند از نویسندگان رادیو نمایش که هم ذهن فانتزی خلاقی دارد و هم رادیو را خوب می شناسد، متن این نمایشنامه را نوشته است. من متن این نمایشی را دوست داشتم چون داستان ساده و روانی دارد و البته این را بگویم که کارهای دیگری هم از این نویسنده کار کرده ام.
وی ادامه داد: اسم کار هم انتخاب خوبی است چرا که احترام عمیقی است به مرحوم اکبر رادی اما داستان آن ارتباطی به داستان «لبخند باشکوه آقای گیل» ندارد.
ابراهیمی تأکید کرد: این نمایش با ظرافت هر چه تمام تر به مسائل اجتماعی و خانوادگی می پردازد و داستان آن درباره فردی است که تخصص فنی دارد و بسیار در حرفه خودش کار آمد است اما ناگزیر می شود سر کاری برود که ربطی به آموخته ها و دانشش ندارد.
نمایش رادیویی «خداحافظی باشکوه آقای محتشم» از روز شنبه ساعت ۸:۴۵ از رادیو نمایش پخش می شود. علاقه مندان می توانند نمایش ها و برنامه های رادیو نمایش را بر روی موج اف ام ردیف ۱۰۷.۵ مگاهرتز بشنوند.
احسان کاوه: ملاک انتخاب انیمیشنها در «رویازی۲»
شفافیت رااز خودمان شروع کردیم
احسان کاوه مدیر مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری ضمن تشریح دستاوردهای برگزاری رویداد «رویازی» درباره شرایط انتخاب انیمیشنهای متقاضی عرضه در این رویداد، توضیحاتی ارائه کرد.
دومین دوره پیچینگ انیمیشن «رویازی» در حال سپری شدن مراحل آموزش است و شرکتکنندگان در این رویداد، هفته به هفته به روز نهایی نزدیکتر میشوند، روزی که باید در مقابل سرمایهگذاران بایستند و از قابلیت طرحهایشان بگویند تا بتوانند برای طرح انیمیشنی خود سرمایهگذار پیدا کنند.
* دورههای پیچینگ «رویازی۲» این روزها در حال برگزاری است، بعد از برگزاری دورههای آموزشی تعدادی از طرحها کنار گذاشته شدند و به منتورشیپ پیچینگ نرسیدند، فرمول حذف و انتخاب آثار در این مرحله چگونه بود؟
براساس تمامی مواردی که در قوانین و مقررات رویازی و همچنین کارگاههای آموزشی رویازی ۲ اعلام شده بود تمامی آثار، مورد ارزیابی کمی قرار گرفتند و طرحهای آماده دوره منتورشیپ مشخص شدند. تصور ما به صورت اساسی و درباره آن چیزی که با دانش تولید در حوزه هنرهای تصویری مطرح است، این است که وقتی یک محصول تولید میشود، این محصول در یک کمپانی تولید شود.
* چرا از اصطلاح کمپانی استفاده میکنید؟ چون ما در ایران کمپانی انیمیشن شبیه به آنچه در خارج از کشور است، نداریم.
در ایران اکثرا از اصطلاحاتی مثل شرکت و یا دفتر انیمیشنسازی استفاده میشود. یک دفتر متشکل از چند نفر است اما یک شرکت متشکل از بخشهای مختلف با تخصصهای مختلف است. برای یک پروژهای به ویژه پروژهای که قرار است سرمایهای میلیاردی در آن هزینه شود، باید یک سازوکار اساسی وجود داشته باشد تا از طرف سرمایهگذار این تصور به وجود بیاید که تیمی که این پروژه را انجام میدهد، از همه نظر آماده است.
با صداقتی که بچههای انیمیشنی دارند، خیلی سریع دوست دارند تولید را شروع کنند و با زحمتی جدی یک کار را تولید میکنند و زمانی که اثر به جایی میرسد و متوجه میشوند کار خوبی تولید شده، ممکن است این سوال پیش بیاید که این طرح برای کیست؟نمیشود تهیهکننده، سردبیر، مجری طرح، مسئول بخش محتوایی، مسئول بازاریابی و... یک نفر باشد و آن یک نفر طرحش را ارائه کند و توقع داشته باشد سرمایهگذار مناسب هم پیدا کند.
* در کنار این موارد به نظر میرسد بحث مالکیت ِ آثار حاضر در رویداد نیز برای رویازی خیلی مهم است، اینطور نیست؟
بدیهی است که هرکسی که طرحی را ارائه میکند، باید از مالک اجازه داشته باشد. برمبنای همین قاعده که یک قاعده اساسی است، برخی از افراد که طرح در رویازی آورده بودند و ما شنیده بودیم که بخشی از این طرح، یا تمام آن برای خودشان نیست، از آنها خواستیم که اسناد مالکیتی طرحشان را ارائه کنند و در صورتی که نتوانند این کار را انجام دهند، باید انصراف دهند، مثل یکی از کارهایی که این هفته هم در گروههای بچههای انیمیشنی بحث آن داغ شده بود.
وقتی با کسی که طرح را ارائه کرده صحبت کردم، فهمیدم اینکه ایشان نمیتواند سند مالکیت کار را ارائه کند، به این دلیل نیست که پروژه برای او نیست، دلیل بر این است که متاسفانه برای تولید در صنعت انیمیشن ایران (که هنوز واژه صنعت را هم نمیتوان به راحتی به آن اطلاق کرد) یک سری قواعد پایهای، اصولی و ساده رعایت نمیشود.
* مثلا چه نکاتی؟
مواردی مثل عقد قرارداد، مشخص کردن لایسنس و آیپی، اینکه این پروژه متعلق به چه کسی یا چه کسانی است؟ چه نوع مشارکتی در تولید آن شکل گرفته؟ درصد هرکدام از طرفین چقدر است؟ این موارد مشخص نمیشود.
از طرف دیگر با صداقتی که بچههای انیمیشنی دارند، خیلی سریع دوست دارند تولید را شروع کنند و با زحمتی جدی یک کار را تولید میکنند و زمانی که اثر به جایی میرسد و متوجه میشوند کار خوبی تولید شده، ممکن است این سوال پیش بیاید که این طرح برای کیست؟ اولین بار چه کسی برای آن هزینه کرد؟ ایده اصلی آن کجا مطرح شد و چه کسی طرح را ارائه داد؟ مثلا در این مورد بهویژه باتوجه به سوابقی که از این پروژه دارم، شنیدم و دیدم، مطمئنم که حق آقای فضلعلیزاده ضایع شده است. او از زندگیاش برای این طرح مایه گذاشته و حالا ممکن است مالکیت این اثر حرف و حدیثهایی داشته باشد. پس این خیلی مهم است کسی که طرح را برای پیچینگ ارائه میکند، مالک طرح باشد یا از مالک اجازه داشته باشد.
* امسال خود حوزه هنری هم در پیچینگ رویازی نمایندگانی دارد؟
خیر. ما به عنوان مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری، محلی هستیم که به ما ارجاع میشود، افراد به سراغمان میآیند، طرحهایشان را ارائه میدهند تا حوزه هنری با سرمایهگذاری و... از آنها حمایت کند اما باید رسما اعلام کنم که ملاک انتخاب پروژههای جدید در مرکز حضور در پیچینگ رویازی است. از سال گذشته تا به امروز، هرکسی به مجموعه ما طرح آورده، راهنماییاش کردم و گفتم در رویازی ثبت نام کند، فارغ از اینکه حوزه هنری و بنده در رویازی چه نقشی دارند.
* یعنی شما تعهدی نسبت به آن طرحها ندارید که حتما حوزه هنری یا یک سفارشدهنده تولید آنها را قبول میکند؟
خیر. آن شرکت توانایی لازم برای پیچ کردن و ارائه دادن طرحش را نداشته و از ما کمک خواسته، ما هم بر اساس توافقی که با آنها داشتیم کمکشان میکنیم و اگر سرمایهگذاری پیدا کرد، بر اساس خدماتی که در پیچ و ارائه طرح ارائه کردیم درصدی از پروژه متعلق به حوزه هنری خواهد شد. به این ترتیب اگر موفق شد، حوزه هنری نفع میبرد و اگر موفق نشد، به نظرم این کمکی است که ما به پروسه تولید انیمیشن در ایران و به طور کلی بچههای انیمیشنساز کردیم. مانند اتفاقی که در شتابدهندهها میافتد، شتابدهنده به همه کمک میکند و اگر یکی دو طرح موفقیتی داشته باشد، برای آنها نیز سودآوری دارد.
مروری تحلیلی بر سه فیلم؛
ادای دین به «سینما» به زبان فیلم کوتاه
فیلمهای کوتاه «آشو»، «آقای خیابان» و «شما زندهاید آقای بدیعی؟» از آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم کوتاه تهران هستند که میتوان در یک نگاه کلی آنها را ادای دین به سینما توصیف کرد.
سیوششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران این روزها در حال برگزاری است و مخاطبان و علاقمندان در پردیس سینمایی ملت شاهد رونمایی از تازهترین فیلمهای کوتاه فیلمسازان ایرانی هستند.
محدثه واعظیپور روزنامهنگار و منتقد سینما در یادداشتی کوتاه نگاهی به ۳ فیلم «آشو»، «آقای خیابان» و «شما زندهاید آقای بدیعی؟» داشته که به تازگی در این رویداد به نمایش درآمدهاند.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
۳ فیلم کوتاه «آشو» (جعفر نجفی)، «آقای خیابان» (مازیار کاظمی) و «شما زندهاید آقای بدیعی؟» (مسعود عینآبادی) که در سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران روی پرده رفتند، درباره سینما و عاشقان سینما ساخته شدهاند.
دلبستگیهای نوجوانانه به سینما
در میان این ۳ فیلم، «آشو» جذابترین و خوش ساختترین اثر است. بخشی از جذابیت فیلم به دلیل شخصیت منحصر به فرد آشو (محمدرضا) قهرمان اصلی فیلم است. نوجوانی دلبسته سینما که خوب فیلم دیده و با شخصیتهای فیلمهای سینمایی زندگی میکند. آشو چوپان است و دور از هر شهر بزرگی در دل طبیعت زندگی میکند، رویای بزرگ او بازیگری است. فیلمساز که مشخص است فضا، محیط و شخصیتها را خوب میشناسد به زندگی خصوصی آشو سرک کشیده و بازیگوشانه برشهایی از این زندگی ظاهرا ساده اما بسیار عمیق را به تصویر میکشد. فیلم، سرگرمکننده و تاثیرگذار است و بیش از همه اینها انعکاسی درست از زندگی نوجوانی است که در طبیعت رشد کرده، هوشی فوقالعاده و طنزی غریزی دارد. «آشو» فیلمی حرفهای است و خامدستیهای یک اثر تجربی و کوتاه کمتر در آن دیده میشود. فیلمی با شروعی خوب و پایانی هوشمندانه. «آشو» از معدود فیلمهای ایرانی است که زندگی روستاییان را پر از زیبایی، اصالت و درخشندگی نشان میدهد.
روایت تلخ ایستادن پای عشق به سینما
«آقای خیابان» هم مانند «آشو» یک شخصیت جذاب دارد و بخش عمده موفقیت فیلم به کشف این شخصیت ربط دارد. یک عاشق سینما که سال ها است در تربت حیدریه کتابهای سینمایی میخواند و فیلم میبیند. شخصیت اصلی فیلم زندگی سادهای دارد اما این عشق دیوانهوار به سینما است که او را ممتاز و متمایز کرده است. در «آقای خیابان» و «آشو» کارگردان سوژه (شخصیت اصلی) را مقابل دوربین گذاشته و با او صحبت کرده است. اما در «آشو» این اتفاق روندی طبیعیتر و توام با طنز دارد.
در «آقای خیابان» و «آشو» کارگردان سوژه (شخصیت اصلی) را مقابل دوربین گذاشته و با او صحبت کرده است. اما در «آشو» این اتفاق روندی طبیعیتر و توام با طنز دارد
«آقای خیابان» فیلمی است تلخ، این تلخی به واسطه درک سادگی، صداقت و سلامت شخصیت اصلی است که مثل یک قهرمان، در دنیایی که سراسر منفعتطلبی است، پای عشقش ایستاده است.
ساختار «آقای خیابان» کمی خامدستانه است، اصرار بر نشان دادن دوربین در ماشین یا بعضی کاتها به تصاویر فیلمهای سینمایی می توانست در فیلم وجود نداشته باشد.
با این همه و در شکل فعلی هر ۲ فیلم دوست داشتنی، ملیح و تماشایی هستند. عشق به سینما به عنوان نقطه مشترک هر دو فیلم، عاملی است جذاب برای تماشاگر که تا انتها این آثار را دنبال کند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4159/18535/72185
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4159/18535/72186
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4159/18535/72187
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4159/18535/72188
|
عناوین این صفحه
- مخاطب آماربازیهای سیما کیست؟
- اخبار
- شفافیت رااز خودمان شروع کردیم
- ادای دین به «سینما» به زبان فیلم کوتاه