|
جیووانی البر، رقاص برزیلی بایرن مونیخ
در نوامبر سال 2003 تیم لیون در استادیوم المپیک مونیخ به مصاف بایرن مونیخ رفت و با نتیجه 2-1 باوارایی ها را شکست داد، گل پیروزی بخش تیم فرانسوی در این دیدار را جیووانی البر مهاجم برزیلی لیون به ثمر رساند. علیرغم اینکه این گل به معنای شکست برای تیم میزبان بود اما هواداران بایرن مونیخ با آغوش گرم از البر پذیرایی کردند و به تشویق او پرداختند. از دید بسیاری از فوتبال دوستان این یک عکس العمل عجیب از جانب هواداران بایرن مونیخ بود، اما از دید هواداران بایرن این یک فرصت مناسب برای قدردانی و نشان دادن احترامشان به ستاره ای بود که نقش پر رنگی در موفقیت سال های گذشته تیمشان ایفا کرده بود.
شواهد میزان محبوبیت جیووانی البر در مونیخ در وبسایت بایرن مونیخ قابل مشاهده است، جایی که به او لقب جادوگر برزیلی را دادهاند و جیووانی البر را فاتح قلب ها و کتاب رکورد ها معرفی کردهاند و در ادامه به میراث فراموش نشدنی او برای باشگاه و هواداران اشاره شده است. زمانی که او از بایرن مونیخ جدا شد لقب بهترین گلزن غیر آلمانی بوندسلیگا را با خود یدک میکشید. او که موفق شده بود در 250 دیدار 132 مرتبه دروازه حریفان را با لباس بایرن مونیخ باز کند و این رکورد فوق العاده را تا 2 دهه در اختیار خود داشت تا در سال 2017 یک باواریایی دیگر، یعنی آرین روبن موفق به شکست رکورد او شد.
تشویق او توسط هواداران بایرن مونیخ در دیدار مقابل لیون درواقع برای قدردانی از بازیکنی بود که به او لقب مهاجم سامبا (یک رقص برزیلی) داده بودند. باشگاه بایرن مونیخ او را با درخشش های متوالی در سال های 1997 تا 2003 به خاطر میآورد و گل های او زمینه ساز افتخارات فراوانی برای باواریایی ها بوده و نام البر همواره پیامآور شادی در مونیخ بوده است.
جیووانی البر پس از طی کردن 3 فصل درخشان در اشتوتگارت به بایرن مونیخ پیوست، او با لباس اشتوتگارت موفق شد 41 گل به ثمر برساند و به طور میانگین یک بازی در میان موفق به گشودن دروازه حریفان میشد. بایرن مونیخ به دنبال خرید یک گلزن بالفطره بود و این خصوصیت کاملاً در البر مشهود بود. به جز فصل 2003/04 که تنها 4 مرتبه برای بایرن به میدان رفت و البته 2 گل نیز به ثمر رساند، در 6 فصل قبل از پیوستن به لیون موفق شده بود حداقل 20 گل در هر فصل برای باواریایی ها به ثمر برساند، تنها فصلی که او موفق به ثبت این رکورد نشده بود به فصل 1999/2000 برمیگردد که در آن فصل 19 مرتبه دروازه رقبا را باز کرده بود و به جز یک فصل که کارستن یانکر آقای گل بایرن مونیخ شده بود جیووانی البر در تمامی فصول حضور در بایرن مونیخ موفق شده بود بهترین گلزن تیم در پایان فصل لقب بگیرد.
در اولین فصل حضور او در بایرن مونیخ آنها موفق به دفاع از عنوان قهرمانی جام حذفی و قهرمانی سوپر لیگ آلمان (رقابت 5 تیم برتر لیگ و قهرمان جام حذفی فصل قبل) شدند و البر با به ثمر رساندن 21 گل ارزش های خود را اثبات کرد. در دومین سال حضور او در مونیخ یعنی فصل 1998/99 او موفق شد بار دیگر در تمامی رقابت ها 21 گل به ثمر برساند و علیرغم تصاحب سوپر لیگ آلمان پیش از شروع فصل -که در 2 فصل بعد نیز اتفاق افتاد-، آنها موفق شدند بار دیگر باواریایی ها را به قله فوتبال آلمان رسانده و بوندسلیگا را از آن خود کنند.
در فصل بعد که البر 19 مرتبه دروازه حریفان را باز کرده بود بایرن مونیخ موفق به کسب دوگانه داخلی با قهرمانی در بوندسلیگا و جام حذفی شد. اتفاقی که 2 سال بعد از آن نیز تکرار شد و بایرن مونیخ علاوه بر قهرمانی در بوندسلیگا موفق به کسب قهرمانی در جام بین قاره ای (دیدار قهرمان باشگاه های اروپا و آمریکا جنوبی که از سال 1980 تا 2004 انجام میشد) شد.
در کسب این دوگانه بایرن مونیخ رد پای البر به وضوح دیده میشود که با به ثمر رساندن 21 گل در لیگ موفق به کسب عنوان آقای گلی آلمان شد. او که یک فصل فوقالعاده را سپری کرده بود در تمامی رقابت ها 31 مرتبه دروازه رقبا را باز کرده بود. شرح شرایط آن زمان توسط البر در وبسایت بایرن مونیخ به این صورت عنوان شده است: «پس از گذشت یک دهه همچنان کاری که آن فصل بوندسلیگا انجام داده بودم فوقالعاده است، کسب دوگانه، کسب عنوان آقای گلی بوندسلیگا و انتخاب به عنوان بهترین بازیکن فصل توسط هواداران، تمام این ها باعث افتخار من هستند، من بسیار خوشحال هستم که تعداد بسیار زیادی از هواداران به من رأی داده بودند.»
مدیر کل بایرن مونیخ، اولی هونس درباره او صحبت هایی کرده است که احتمالاً نظر اکثر هواداران بایرن مونیخ درباره جیووانی البر نیز باشد: «او یک پسر شگفتآور و یک بازیکن خارقالعاده است که به مقدار سالمی زیرکی در وجود خود دارد و تمام هواداران بایرن مونیخ همچنان عاشق او هستند.»
این نظر نشان میدهد که جیووانی البر در میان هواداران باواریایی ها جایگاه ویژهای دارد و آنها بسیار به او علاقهمند هستند، حتی بیشتر از دقایقی که با پیراهن بایرن مونیخ به میدان رفته و بیشتر از گل هایی که با پیراهن بایرن به ثمر رسانده است. او از بازی کردن برای بایرن مونیخ لذت میبرد و هیچ گاه آن را پنهان نمیکرد و همواره رابطه خوب و صادقانهای با هواداران داشت، رفتارهایی از این قبیل باعث شدند که هواداران پس از گذشت سال ها همچنان احترام زیادی برای مهاجم سابق تیمشان قائل باشند.
او هرازگاهی مصاحبه های تندی خطاب به رقبای بایرن انجام میداد که باعث مستحکمتر شدن جایگاهش در قلب هواداران میشد. در فوریه سال 2000 و پس از جدال 2 تیم بایرن مونیخ و رئال مادرید تعدادی از بازیکنان بایرن مونیخ با صحبت های خود ویسنته دل بوسکه سرمربی آن زمان رئال مادرید را به سخره گرفتند، اینکه صحبت های آنها تا چه اندازه موثق بوده بحث دیگری است اما پس از تحقیر رئال مادرید در سانتیاگو برنابئو با نتیجه 4-2 توسط بایرن مونیخ، جیووانی البر به شدت از خجالت سرمربی لوس بلانکوس در آمد. او در یک اظهار نظر گستاخانه گفته بود: «سرمربی رئال مادرید گفته بود که آلمانی ها بلد نیستند پاس کاری کنند و تنها در زمین میجنگند، اما او امروز یک درس جدید یاد گرفت. او باید دفعه بعدی در تقابل با بایرن مونیخ دهانش را بسته نگه دارد.»
هواداران بایرن عاشق او هستند نه تنها برای اینکه یک هوادار واقعی تیم است بلکه به این علت که آن را پنهان نمیکند و به عشقش به باواریایی ها افتخار میکند. به همین دلایل زمانی که اینچنین بازیکنی به پایان همکاری خود با باشگاه مورد علاقهاش میرسد، یک خداحافظی تلخ در انتظار او و هواداران است. همانطور که شکسپیر در نمایشنامه رومئو و ژولیت گفته بود: «بدون شک جدایی دردناک است، همینکه بدانید از فردا صبح دیگر او را نخواهید دید.»
اوتمار هیتسفلد از همین نقل قول در وصف خداحافظی جیووانی البر استفاده کرده بود. اولی هونس نیز در آن زمان البر را مورد تحسین قرار داده و اطمینان داده بود که یک مراسم خداحافظی در شأن او برایش برگزار کنند: «او لایق بهترین مراسم خداحافظی است که تاکنون برای بازیکنی برگزار شده که در حال پیوستن به یک باشگاه دیگر است.»
این یک قدردانی درخور ستایش برای بازیکنی است که از آغاز کار در مونیخ با آغوش گرم هواداران مواجه شد و در کنار آنها موفق به کسب موفقیت های بسیاری شد. هوادارانی که در یکی از سردترین عصر های ماه نوامبر در سال 2003 به استادیوم رفتند تا بازیکنی را به فراموشی بسپارند که دروازه آنها را باز کرده بود، بازیکنی که پس از گذشت یک دهه همچنان به عنوان «رقاص برزیلی خط حمله» برای باواریایی ها به خاطر آورده میشود.
پیرمردهای تمام نشدنی
سخت بتوان مهاجم ۳۸ سالهای را به خاطر آورد که از آمریکا برگردد و باشگاههای بزرگ اروپا به دنبالش باشند. درست است که زلاتان ابراهیموویچ بازیکنی خاص است اما او نماینده یک روند هم هست. لیونل مسی و مگان راپینو، برندگان توپ طلای امسال، به ترتیب ۳۲ و ۳۴ سال سن دارند. کریستیانو رونالدو هم دو ماه دیگر ۳۵ ساله میشود. آنها البته استثناهای عجیب و غریب نیستند. بازیکنان با سنین بالاتر حالا زمان بیشتری را به بازی در بالاترین سطح میگذرانند. به نظر میرسد که هرچند فوتبال سختتر شده است و بازیکنان نسبت به یک دهه پیش بیشتر استارت میزنند و مناطق بیشتری را پوشش میدهند اما دوران ورزشی بازیکنان هم طولانیتر شده است. چه خبر است؟
کارلوس لاگو پنیاس از دانشگاه ویگو در گزارشی که برای «قطب نوآوری بارسلونا» (مرکز پژوهشهای بارسلونا) فراهم کرده، مینویسد: «ورزشکاران نخبه دارند پیرتر میشوند». او به مقالهای علمی ارجاع داده که خودش با همکارانش در ویگو نوشتهاند که در آن نشان داده، میانگین سن بازیکنان حاضر در لیگ قهرمانان از ۲۴.۹ سال در فصل ۱۹۹۲ به ۲۶.۵ سال در فصل گذشته افزایش یافته است. افزایش ۱.۶ ساله بیشتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد، چرا که میانگین سنی تقریباً تمامی تیمهای بزرگ، بین ۲۳ تا ۲۹ سال است.
در تنیس، سن میانگین ۱۰۰ ورزشکار برتر در یک دهه از ۲۶.۲ به ۲۷.۹ افزایش یافته که رکوردی برای خود به شمار میرود. سه تنیسور بزرگ امروز دنیا، رافائل نادال ۳۳ ساله، نواک جوکوویچ ۳۲ ساله و راجر فدرر ۳۸ ساله هستند. سرنا ویلیامز ۳۸ ساله هم بهترین تنیسور زن دنیا است. پژوهشگران دانشگاه ویگو به این اشاره کردهاند که مطالعات روی بازیکنان بیسبال و سهگانه هم همین را نشان میدهد: «سن اوج عملکرد ورزشکاران نخبه در دو دهه گذشته افزایش قابل توجهی داشته است».
دوران ورزشی بازیکنان طولانیتر شده است، که بخشی از آن به این دلیل است که معیارهای ستاره بودن در ورزش عوض شده است. فوتبالیستهای بزرگ پیش از این شبیه به ستارههای راک زندگی میکردند. آنها درآمد هنگفت نداشتند، انتظار میرفت که تا ۳۰ سالگی تمام شوند و به همین دلیل، سالها را به خوشگذرانی میپرداختند. وسوسه ستاره شدن بسیار شدید بود و تقریباً هر کسی به این مرحله میرسید، جذب آن میشد. فرانس پوشکاش در دهه ۱۹۵۰ اضافهوزن داشت. جرج بست در دهه ۱۹۶۰ معتاد به الکل بود. یوهان کرویف، مطرحترین بازیکن اوایل دهه ۱۹۷۰ هم سیگار را با سیگار روشن میکرد. در دهه ۱۹۸۰، دیهگو مارادونا چاق بود و با اعتیاد به کوکایین دست و پنجه نرم میکرد. رونالدینیو هم بهحدی اهل رفتن به باشگاههای شبانه بود که بارسلونا او را در سال ۲۰۰۸ فروخت، چرا که به باور آنها، او میتوانست تأثیری منفی روی مسی بگذارد.
در گذشته، خطاهای سنگینی هم روی بازیکنان انجام میشد. در سال ۱۹۶۶، پله لنگلنگان از جام جهانی کنار رفت. در سال ۱۹۸۳، مچ پای مارادونا با تکل بسیار خشن آندونی گویکوچهآ، معروف به «قصاب بیلبائو» خرد شد. مارکو فانباستن در سال ۱۹۹۲ در ۲۸ سالگی مصدوم شد و بعد از آن دیگر چندان بازی نکرد. پزشکی ورزشی اغلب محدود میشد به یک فیزیوتراپ (که معمولاً بازیکنی بازنشسته بود) که اسفنج جادوییاش را روی محل مصدومیت میمالید. عملهای جراحی نسبتاً ابتدایی بودند و شکستن پا اغلب به معنای پایان دوران بازی بود.
چیزی که باعث شد دوران اوج ستارهها ادامه پیدا کند، تا حد زیادی تلویزیون و بعدتر، پیشرفت علم بود. در دهه ۱۹۹۰ بود که دو شبکه تلویزیونی خصوصی در انگلیس (اسکای) و ایتالیا (مدیاست) راهاندازی شد. حالا که ستارهها تبدیل به محتوای تلویزیونی شده بودند، باید از آنها مراقبت میشد تا بتوانند به سرگرم کردن مردم ادامه بدهند. حالا دیگر با خطاها به صورت جدی برخورد میشد و تکل از پشت ممنوع اعلام شد. مسی در اکثر دوران بازیاش، هر بار که برخوردی با بازیکنان حریف داشته، خطا گرفته است.
باشگاههای بزرگ هم قراردادهای جدیدی با ستارگان امضا کردند. آنها به این بازیکنان درآمدهای بالا میدادند، در ازای اینکه آنها حرفهای زندگی کنند. زلاتان ابراهیموویچ که حالا خبر پیوستنش به میلان منتشر شده، یک بار گفت که اگر استعدادش را داشته باشید، موفقیت دیگر به انتخاب شما برمیگردد و باید تصمیم بگیرید که برای موفقیت اقدام کنید. ستارهها به شکل فزایندهای به سراغ این انتخاب میروند و کادرهای پزشکی باشگاهها هم در مراقبت از آنها بهتر عمل میکنند.
تقریباً یک دهه پیش، رایان گیگز، خاویر زانتی و پائولو مالدینی تا ۴۰ سالگی بازی کردند. باشگاه پیشرو در سلامت بازیکنان میلان و آزمایشگاه معروفش بود. ژان پیر میرسمان در سال ۲۰۰۸ به من گفت: «اگر بتوانید مصدومیت بازیکن را پیشبینی کنید، نمیگذارید به بازی ادامه دهد». در این آزمایشگاه، میلیونها داده از هر بازیکن در کامپیوترها ذخیره شده بود و بر اساس آن مصدومیت بازیکنان پیشبینی میشد. میرسمان گفت: «احتمال مصدومیتهای بدون برخورد با حریف نسبت به پنج سال گذشته بیش از ۹۰ درصد کاهش یافته است. حداکثر سن ممکن برای اینکه فوتبالیستی در کلاس جهانی باشید هم به حدود ۴۰ سال افزایش یافته است. پیشتر، این عدد حداکثر ۳۴ سال بود.»
بازیکنان از آن هنگام سالمتر شدهاند. برخی مانند جرمین دفو، کریس اسمالینگ و هکتور بهیرین، گیاهخوار هستند. برای فوتبالیستها تمرینهای انفرادی مجزا در نظر گرفته شده و آنها دستگاههای GPSای به خود وصل میکنند که به شکل مداوم میزان تلاش آنها را ثبت میکند. آنها هر روز آزمایش بزاق میدهند تا شرایط فیزیکیشان سنجیده شود و پرسشنامههایی درباره کیفیت خواب هر شب خود پر میکنند.
همه این پیشرفتها باعث شده که مسی و رونالدو بیش از بزرگان دیگر فوتبال دوام داشته باشند. بازیکن آرژانتینی حالا شش توپ طلا دارد و رونالدو پنج توپ طلا. پیش از آنها، رکورد سه توپ طلا بود. تنها کسی که در یک دهه گذشته به جز این دو نفر توپ طلا گرفته لوکا مودریچ بوده که در سال ۲۰۱۸ و در ۳۳ سالگی به این جایزه رسیده است. در حال حاضر هیچ بازیکن زیر ۳۲ سالهای وجود ندارد که توپ طلا گرفته باشد.
البته، فوتبالیستهای امروز هم افول را تجربه میکنند. لاگو پنیاس به تحقیقی از بازیکنان بوندسلیگا ارجاع داده است: پس از ۳۰ سالگی، تعداد استارت زدنهای آنها (یعنی دویدن با سرعت بیش از ۳.۶ متر در ثانیه برای دست کم یک ثانیه)، ۲۱ درصد کمتر از بازیکنان جوانتر بوده است. مسی در دوران جوانیاش در پس گرفتن توپ از حریف عالی بود اما حالا این وظیفه به دیگران سپرده شده است. کار آرتورو ویدال در بارسا این است که در عمل پای مسی باشد. حالا که یک بازیکن تنها کارش این است که حواسش به تیم رقیب در حین داشتن توپ باشد، بارسلونا دیگر نمیتواند بازی پرفشار سابق خود را تکرار کند.
یک مزیت دیگر اینکه بازیکنان تا سنین بالا به بازی ادامه دهند، این است که بازیکنانی که سن بالایی دارند و سالم هستند، ترکیبی عالی از ذهن پخته و پاهای جوان را به نمایش میگذارند. لاگو پنیاس مینویسد که تصمیمگیری و هوش بازی با افزایش سن بیشتر میشود: «درصد پاسهای موفق در بازیکنان بالای ۳۰ سال ۳ تا ۵ درصد بیشتر از بازیکنان ۱۶ تا ۲۹ ساله است.»
دیوید سومپتر، ریاضیدان و نویسنده کتاب «ریاضیات ورزش»، «استدلال فضایی» خارقالعاده مسی را تحلیل کرده است. این بازیکن آرژانتینی اغلب در هر بازی تنها ۴ تا ۵ کیلومتر میدود اما هر قدم او مهم است. او هدفش این است که به یک نقطه مشخص برود: به فضای پشت نیمدایره محوطه جریمه، جایی که در میدان بیشترین ارزش را دارد. او اغلب قدمزنان به این منطقه میرود اما زمانی که میدود، همتیمیهایش میدانند که اولین دویدن او برای فریب دادن رقیبان است. او سپس مکث میکند و برای بار دوم به این منطقه میرود. در آن هنگام است که همتیمیاش به او پاس میدهد.
مسی همچنین ممکن است بدود و بعد ناگهان متوقف شود، آنقدر ناگهان که بازیکن مهارکنندهاش یک یا دو قدم اضافه بردارد. مسی دقیقاً در جای اصلی متوقف میشود و توپ را در آنجا میگیرد. به این ترتیب برای بهترین بازیکن دنیا بسیار پیش میآید که توپ را در حالی دریافت کند که کسی مهارش نکرده است. زمانبندی او فوقالعاده است و او در حالی توپ را میگیرد که مدافع مأمور مهارش پشت به او دارد. تصمیمگیری او باعث میشود که کاهش شتابش جبران شود.
بازیکنان تنیس هم با مرور زمان، استدلال فضایی و بازیخوانی بهتری پیدا میکنند. فدرر امسال به من گفت: «در ۲۰ سالگی به نقطهای میرسید که میگویید، من بهحدی محکم به توپ ضربه خواهم زد که زمین را سوراخ کند اما در ۳۷ سالگی میگویید، بهتر است اول توپ را به آنجا بفرستم، بعد که رقیب به آنجا رفت من خودم را به نزدیکی تور برسانم و با یک والی خوب کار را تمام کنم.»
عملکرد هر فردی در نهایت رو به افول خواهد گذاشت. یک بار مدیر یک باشگاه ورزشی به من گفت: «ورزشکاران مانند قطعات یخ هستند. همه آنها آب میشوند و باشگاههایشان تلاش میکنند که پیش از آنکه از آنها قطرات آب باقی مانده باشد، آنها را بفروشند.» این فرآیند آب شدن سرانجام روی رونالدو تأثیر گذاشت و او در ۲۰ بازی در سری آ و لیگ قهرمانان در این فصل تنها ۱۲ گل (بدون احتساب ضربات پنالتی) زده است. این عدد در مقایسه با معیارهای فوقالعاده او ناچیز است. البته یکی از دلایل این افت این است که سبک تهاجمی یوونتوس با مائوریتسیو ساری، چندان مبتنی بر ضدحملات محبوب او نیست.
بسیاری از بازیکنان مسنتر، از جمله راپینو، خودشان انتخاب میکنند که در چه دیدارهایی به میدان بروند. میلان یک دهه پیش به این نتیجه رسید که با تیم مسنی که دارد، بهترین کار این است که به فکر فتح لیگ قهرمانان باشد و سری آ را رها کند. مثلاً شاید به فیلیپو اینتزاگی (که گل آخرش را در آخرین دیدارش برای میلان در ۳۸ سالگی زد) گفته باشند: «تو ۱۰ روز بعد بازی خواهی کرد». او بعد ممکن است از مادرش خواسته باشد که از او مراقبت کند و در این مدت استراحت تا انرژیاش را جمع کند تا در آن بازی بدرخشد و بعد دوباره استراحت کند.
دوران دیدیه دروگبا و میشاییل بالاک در اواخر حضورشان در چلسی شبیه به هم بود. بالاک دیگر نمیتوانست در هر دیدار به میدان برود و هدف او این بود که در بازیهای بزرگ به اوج برسد. دروگبا هم به همین ترتیب. او همیشه به عنوان نقش قهرمان که در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۲ و در ۳۴ سالگی ایفا کرد شناخته خواهد شد اما او در آن نقطه از دوران بازی، دیگر نمیتوانست هر هفته بدرخشد. این بازیکن ساحل عاجی سپس به MLS رفت و تلاش کرد با بازی نکردن روی چمن مصنوعی، سلامت خود را حفظ کند. تیری آنری هم همینطور بود.
یک مورد دیگر، لدلی کینگ، مدافع همیشه مصدوم تاتنهام بود. اگر او در یک جلسه تمرینی به صورت کامل حضور مییافت، زانویش آب میآورد و متورم میشد. او اغلب هفته را روی دوچرخه ثابت یا در استخر میگذراند و بعد میرفت و در زمین میدرخشید.
این مسأله حالا رواج بیشتری یافته است. در بسکتبال، تیمهای NBA دارند به «مدیریت بار» میپردازند؛ حتی بازیکنان جوانتر هم در برخی بازیها استراحت میکنند تا توانشان حفظ شود. شاید رونالدو و مسی در آینده درخشانتر هم ظاهر شوند. فراموش نکنیم که زمانی که مسی توپ طلای ششم را گرفت، گفت: «من حالا احساسی بهتر از هر زمان دیگری دارم، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر شخصی. پس امیدوارم که بتوانم بسیار بیشتر به بازی ادامه بدهم.» احتمالاً هم همینطور خواهد بود.
اخبار
پایان سیتی
منچسترسیتی در زمین ولورهمپتون جان کند، اما حالا دیگر شانسی برای دفاع از قهرمانی ندارد، پپ گواردیولا نیز راهی بهجز فکر کردن به اروپا ندارد. برنامهریزی اشتباه -دو بازی در ۴۸ ساعت- به معنای آن بود که سیتی امید زیادی برای کم کردن فاصله با لیورپول صدرنشین و نزدیک شدن به بالای جدول در مسابقات ایام کریسمس نداشت. این امید کمتر از قبل شد وقتی جمعهشب تقریباً یک مسابقه را با یک بازیکن کمتر انجام دادند؛ آن هم در جو خصمانه و سخت مالی نیو. مسابقهای که باید از آن جان سالم بهدر میبردند، خیلی طول کشید. درست است، ادرسون را باید بهخاطر کارت قرمزی که در دقیقه ۱۱ گرفت -دلیلش خطایی بود که بهخاطر سر وقت نرسیدن و تصمیمگیری اشتباه روی دیوگو ژوتا انجام داد- سرزنش کرد اما کار سیتی تمام شد وقتی ولوز توانست یک بازگشت رویایی را رقم بزند و با گل دقیقه آخر مت دوهرتی ۳-۲ به پیروزی رسید. یورگن کلوپ گفت برنامه کریسمس سیتی یک «جنایت» است و حالا مدافع عنوان قهرمانی با یک بازی بیشتر نسبت به صدرنشین ۱۴ امتیاز کمتر دارد.
برنامه خارقالعاده بازی لیگ برتر انگلیس برای همه بازیکنان سخت است و این در بازی سیتی در زمین ولورهمپتون کاملاً به چشم آمد. کوین دبروین در بازی شنبه با لسترسیتی با وجود درد و ناراحتی بازی درخشانی انجام داد و اواخر مسابقه مجبور به ترک زمین شد. در مالی نیو، روی فرمترین بازیکن لیگ برتر نتوانست همان تأثیرگذاری را داشته باشد و در اواسط نیمه دوم بیرون کشیده شد اگرچه باز هم توانست یک پاس گل استثنایی روی گل دوم رحیم استرلینگ به بازیکن تیم ملی انگلیس بدهد. آن موقع با پنالتی دقیقه ۲۵ استرلینگ پیش افتاده بودند. داور با اشاره کمکداور ویدئویی هفت دقیقه زمان برد تا خطا لیاندر دندانکر روی ریاض محرز را پنالتی اعلام کند. روی پاتریسیو پنالتی اول استرلینگ را دفع کرد و دومی را هم بعد از آنکه VAR حکم به تکرار پنالتی داد، اما مهاجم سیتی بالاخره روی ریباند گل زد. جمعیت حاضر در مالی نیو تصور کردند به تیمشان ظلم شده و همین باعث شد مسابقه به نبرد بقا تبدیل شود بهجای آنکه فوتبال زیبا و روان ولوز باشد. سیتی از عهده آن برنیامد. دوندگی خستگیناپذیر آداما ترائوره به کار آمد. از ۲۰ متری گل زد و بعد از آن با فشار آوردن به بنژامین مندی زمینهساز گل تساوی رائول خیمنس شد. آن موقع دیگر سیتی خیلی خسته بود. دبروین تنها بازیکنی نبود که نای دویدن نداشت.
مندی آشکارا برابر قدرت بدنی و سرعت ترائوره کم آورده بود. فرناندینیو و نیکلاس اوتامندی در زمین خودشان حبس شده بودند، برناردو سیلوا و استرلینگ هم برای اینکه روی ضدحملات خطری ایجاد کنند، تنها و کمجان بودند. گواردیولا همان موقع به بازی به شفیلدیونایتد فکر کرد چون تیمش بعد از نیمهشب به منچستر رسید و نزدیک به ۴۰ ساعت بعد باید برابر تیم سرحال شفیلد که یک روز زودتر بازی کرده و سرحالتر است، قرار بگیرد. یکی از مهمترین چیزهایی که به آن فکر میکند این است که چطور از بازیکنانش در برابر این برنامه آزاردهنده حمایت کند. او گزینههایی دارد. فیل فودن، ایلکای گوندوغان، اولکساندر زینچنکو و ژوائو کانسلو میتوانند به ترکیب تیمش اضافه شوند بدون آنکه کیفیت زیادی از تیمش کاسته شود. جان استونز و داوید سیلوا هم به بازگشت از مصدومیت نزدیک شدهاند. اما چه کسی میتوانست گواردیولا را سرزنش کند اگر تصمیم میگرفت از بازیکنانش مراقبت و آنها را برای رقابتهای قارهای حفظ کند؟ لیگ قهرمانان اروپا بهترین شانس سیتی برای قهرمانی در این فصل است و بزرگترین جایزهای که شیخ منصور آن را از تیم میطلبد. کلوپ سه روز آمادهسازی تیمش برای بازی امشب با ولورهمپتون را مثل یک تعطیلات توصیف کرد. حریف بعدی لیورپول، ولورهمپتون است که امروز قبل از سیتی بازی میکند و حتی استراحتش از تیم گواردیولا هم کمتر است. نبرد قهرمانی چندان نزدیک نیست با این 14 امتیاز اختلاف و یک بازی کمتر. همه چیز تمام است مگر اینکه یک اتفاق استثنایی رخ دهد.
با توجه به اینکه قرمزها تا اینجای فصل فقط دو امتیاز از دست دادهاند، احتمال آن نزدیک به صفر است. سیتی بعد از کارت قرمز ادرسون و نزدیک به ۹۰ دقیقه بازی سخت انرژیاش تمام شد و وقتی دوهرتی گل سوم تیمش را زد، از پا درآمده بود، حالا دیگر در کورس قهرمانی هم جانش درآمده.
اوبا، تنها دلخوشی این روزهای آرسنالیها
آرسنال عصر امروز و در دیداری عجیب در شرایطی مغلوب چلسی شد که با گل دقایق ابتدایی پیر آمریک اوبامیانگ در آستانه کسب پیروزی بود، اما دو اشتباه مهلک برند لنو در دقایق پایانی باعث شد توپچی ها دو بار دروازه خود را باز شده ببینند و در نهایت دربی را به رقیب دیرینه واگذار کنند. اما در این روزهای تلخ آرسنال و در شرایطی که این تیم برای اولین بار از دسامبر سال 1959 در چهار بازی متوالی خانگی مغلوب شده، شاید درخشش پیر آمریک اوبامیانگ تنها دلخوشی هواداران این تیم باشد. از زمان اولین بازی در لیگ برتر بعد از انتقال زمستانی در فوریه 2018، پیر آمریک اوبامیانگ بیش از هر بازیکن دیگری در این رقابت ها موفق به گلزنی شده و طی این مدت 45 گل به ثمر رسانده است. در این فاصله زمانی جیمی واردی و محمد صلاح با 44 گل در رتبه دوم قرار دارند. البته به نظر می رسد حفظ همین پیر آمریک اوبامیانگ نیز برای آرسنال کار آسانی نباشد. نتایج ضعیف این تیم و احتمال نه چندان زیاد کسب سهمیه لیگ قهرمانان باعث شده در هفته های اخیر اخبار زیادی در مورد تمایل اوبامیانگ به جدایی در پایان فصل منتشر شود و باید دید آیا این ستاره گلزن حاضر به تحمیل این شرایط در ماه های آینده خواهد بود یا خیر.
اخبار
واکنش رونالدو؛ چرا سعودیها را جدی نمیگیرند؟
عربستانیها این روزها دل خجستهای دارند. به لطف دستودلبازی مقامات سیاسی، این کشور میزبان بسیاری از ستارههای ورزش جهان است.
اگر ستارههایی مثل زیدان و رونالدو و پیانیچ و جوکوویچ در سواحل دبی تعطیلات زمستانی خود را سپری میکنند یا باشگاههای بزرگی مثل بایرنمونیخ کمپ اسپایر قطر را برای اردوی زمستانی برمیگزینند، سعودیها دلار به پای ستارهها میریزند تا آنها را از نزدیک ببینند.
رونالدو هماکنون در دبی به نواک جوکوویچ- تنیسور مشهور صربستانی- آموزش پرشهای بلند میدهد. هفته گذشته سوپرجام ایتالیا بین یوونتوس و لاتزیو در ریاض برگزار شد که این دیدار با نتیجه 1-3به سود لاتزیو پایان یافت.
هواداران حاضر در ورزشگاه 25هزار نفری دانشگاه ملکسعود (ورزشگاه الهلال) ناشکری کردند و برای عصبانی کردن کریستیانو رونالدو که برای اولینبار در دهه اخیر یک فینال را میباخت شعارهایی ساختند و مسی را تشویق کردند.
واکنش کریستیانو واقعا بیادبانه بود و به سبک سیمئونه به آنها واکنش نشان داد. شاید تماشاگران عربستانی که دومین سال پیاپی سوپرجام ایتالیا را در ازای پرداخت 3.5میلیون یورو به تیم بازنده و 4.5میلیون یورو به تیم برنده از نزدیک میدیدند، فکرش را نمیکردند که شاهد یکی از جنجالیترین واکنشهای تاریخ نسبت به تماشاگران باشند.
شاید اگر این واکنش در دیداری جدیتر صورت گرفته بود و مقابل تماشاگران اروپایی، الان رونالدو با محرومیتی انضباطی روبهرو میشد اما انگار جامعه جهانی فوتبال به میزبانی سعودیها به چشم یک سیرک و محلی برای پول درآوردن نگاه میکند و نگاهی فوتبالی وجود ندارد.
سیمئونه بعد از شادی گل منشوریاش در بازی رفت لیگ قهرمانان بین اتلتیکو و یوونتوس 17هزار یورو جریمه شده بود و رونالدو هم با محرومیتی مشابه روبهرو شد. تازه؛ سیمئونه ادعا کرده بود که آن حرکت را خطاب به هواداران تیم خودش انجام داده، درحالیکه طرف مقابل رونالدو کاملا مشخص است و این بیاحترامی به تماشاگران تیم رقیب است.
آنها کمی پیشتر در همین ورزشگاه مبارزه آنتونی جاشوا و اندی روییس جونیور را تماشا کرده بودند و قرار است چهارشنبه آینده نخستین دوره سوپرجام اسپانیا با حضور 4تیم رئال، بارسا، اتلتیکو و والنسیا را هم میزبانی کنند.
همین ورزشگاه هم چندی پیش میزبان تورنمنت تنیس دیریه بود.
همه داستان پرسپولیس کالدرون
سختگیر و سختجان!
کالدرون بعد از اینکه نتوانست شاگردانش را با خواسته خود منطبق کند، خودش با پرسپولیس انطباق پیدا کرد و با سختگیری از پرسپولیس یک مجموعه سختجان ساخت.
۱-پرسپولیس همچنان در قامت یک مدعی است. با گابریل کالدرون، با مردی که در کوتاهترین زمان ممکن، خدشهای به روندپرشکوه گذشته پرسپولیس وارد نکرد!
۲-پرسپولیس کالدرون، با دست روی دست گذاشتن به این جایگاه نرسید. مرد آرژانتینی، با خون دل زیاد، راهی را پیمود که از ابتدا به درست بودنش آگاه بود.
۳-پرسپولیس کالدرون باانضباط و سختگیر است! ظاهر و باطنی که شباهت بسیار به مربی اش دارد.
۴-در و تخته پرسپولیس با کالدرون جفت و جور شده و بازیکنان این تیم کاملاً در قالب تفکرات مرد آرژانتینی قرار گرفتهاند. انگار آب توی دل کسی تکان نمیخورد! کالدرون بعد از اینکه نتوانست شاگردانش را با خواسته خود منطبق کند، خودش با پرسپولیس انطباق پیدا کرد و با سختگیری از پرسپولیس یک مجموعه سختجان ساخت.
۵-پرسپولیس کالدرون، با کسی شوخی ندارد! خلاف تفکرات او «شنا» کردن، شناگر را غرق خواهد کرد! او از برانکو به شدت سختگیرتر است!
۶-پیرمرد آرژانتینی اهل ریسک است و خطر را با جان و دل میپذیرد! همین پیه خطر را به تن مالیدن باعث شد، رادو جای بیرانوند را بگیرد. نتیجه اش بسته ماندن دروازه پرسپولیس، آنهم در چند بازی بدون مرد شماره «یک»!
۷-پرسپولیس کالدرون، فوتبال را قبل از سوت پایان بازی، برده یا باخته تصور نمیکند. او از تیمش بازیکنانی ساخته، که سر هیچ قضیهای کوتاه نمیآیند.
۸-برای موفقیت، حتماً جاهطلبی و اخلاق حرفهای لازم است، اما آیا کسانی که پیرمرد آرژانتینی را جایگزین مرد کروات کردند، جاهطلب هستند و اخلاق حرفهای دارند؟
۹-گابریل کالدرون میخواهد بماند و برای پیشرفت خود و تیمش از تلاش کردن ابایی ندارد. سؤال؛ کسانی که پیرمرد آرژانتینی را جایگزین مرد کروات کردند، از چه میزان تلاش برای ماندن او ابایی ندارند؟
۱۰-تیم واقعی، تیمی است که نفرات اصلی و ذخیره اش یکی باشند. او از پرسپولیس چنین تیمی ساخت. سؤال؛ کسانی که او را جایگرین مرد کروات کردند، غیر از این، انتظار دیگری داشتند؟
۱۱-از سنگر بیرون آمدن و تیر نخوردن، مثل در آب پریدن و خیس نشدن است! کسانی که پیرمرد آرژانتینی را جایگزین مرد کروات کردید، این گوی و این میدان!
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4193/18815/73467
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4193/18815/73468
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4193/18815/73469
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4193/18815/73470
|
عناوین این صفحه
- جیووانی البر، رقاص برزیلی بایرن مونیخ
- پیرمردهای تمام نشدنی
- اخبار
- اخبار