|
یحیی، پپ نشد ، سیمئونه چرا!
محمد قراگزلو
اگر ایدهآلیست باشید از این پرسپولیس با بهترین متریال ممکن، بهترین نمایش ممکن در استانداردهای فوتبال ایرانی را طلب خواهید کرد اما گاهی باید جایی برای واقعیتها کنار گذاشت و از فکتهای ممکن به نتیجهای رسید که اعتدال را به نفع کادر فنی فعلی این تیم برمیگرداند. در واقع همانطور که یحیی گلمحمدی بعد از بازی با تراکتور گفت نمیشد از او و کادرش توقع داشت بعد از ۱۲ روز شکل فوتبال پرسپولیس را کنفیکن کنند اما آنچه عصر یکشنبه در ورزشگاه آزادی ثبت شد یک برد مهم و شیرین اما زشت بود که حتی چند گام از نمایشهای تیم کالدرون عقبتر قرار میگیرد!
قرار است پرسپولیس با یحیی و اندیشههایش زیباتر بازی کند. زیبایی یک واژه کلی است اما اگر فوتبالیتر معنیاش کنیم میشود فوتبالی پویا و جذاب مبتنی بر مالکیت بالا، پرس شدید و البته خلق موقعیتهای زیاد. این نکتهای است که یحیی و دستیارانش روی آن تأکید دارند اما از سوی دیگر تأکید میکنند فشردگی مسابقات و زمان کم برای بازسازی تیم، آنها را مجبور خواهد کرد که نتیجهگرا باشند. در چنین وضعیتی احتمالاً در بازیهای فشرده پرسپولیس طی 5 هفته پیشرو شیب صعودی پرسپولیس به سوی فوتبال داینامیک و آنچه تیمهای بزرگ دنیا ارائه میدهند بسیار کند پیش خواهد رفت و شاید در همینجا متوقف شود. درست جایی که تیم کالدرون ایستاده بود یا برانکو در فصل آخر حضورش در پرسپولیس به آن رسید و تکان نخورد.
آمار میگوید نمایش پرسپولیس مقابل تراکتور در تهران چیزی شبیه به فاجعه بوده و احتمالاً این مسابقه در رده بدترین نمایشهای این تیم در فصل جاری قرار خواهد گرفت هرچند آنچه در پایان روی اسکوربورد نقش بست آنقدر اهمیت دارد و شیرین است که این برد زشت را در پس پرده نگه خواهد داشت و همه خیلی زود از این بازی عبور کرده و به پله بعدی فکر خواهند کرد.
پرسپولیس با دو گل حریف قلدر و پرمهرهاش را شکست داد، آن هم در شرایطی که توپ را به تیم مقابل داده بود و برای ضربه زدن به حریف، آن را به زمین خود کشاند و در موقع مقتضی ضربات نهایی و کشنده را وارد آورد. خیلیها میگویند این دو گل با همان ویژگی تیم کالدرون به دست آمد. اینکه تیم با ضدحملههای برقآسا و در کسری از ثانیه فاز انتقال توپ از جلوی دروازه خودی به دروازه حریف را انجام میدهد و در لحظه نهایی اگر مهاجمی با کیفیت در نقطه مناسب باشد کار حریف تمام است.
عصر دوشنبه هم امیری و هم علیپور کیفیت لازم برای رقم زدن این اتفاق را داشتند اما آنچه اینجا اهمیت دارد سبک بازی پرسپولیس در این بازی بزرگ بود که حتی در طول مسابقه نیز تغییری نکرد. تیم یحیی زشت شروع کرد، زشت ادامه داد و زشت هم برنده شد. آنها ۶۳ درصد مالکیت توپ را به حریف دادند و تعداد پاسهایشان تقریباً نصف تیم حریف بود؛ ۲۶۴ به ۴۶۶ و درصد پاسهای موفق هم به همین نسبت ناامیدکننده به نظر میرسید؛ ۱۶۷ به ۳۸۰. از دقت پاس، پرسپولیس با حربهای که برگزیده بود موقعیت گل زیادی هم نساخت. آنها در نود دقیقه سه شانس گل داشتند و با اینکه به حریف هم موقعیت زیادی ندادند (شانس گل تراکتور هم سه تا بود) اما از این سه شانس دو گل تمیز ساختند که نه با کار تیمی فوقالعاده بلکه بیشتر با مهارت و کیفیت دو بازیکنش (علیپور و امیری) به دست آمد و موقعیت دیگر هم با ضربه ایستگاهی (شانسی که کمال در شروع بازی از دست داد) ثبت شد.
پرسپولیس یک پنجم حریف کرنر زد (۱ به ۵) ، یک چهارم حریف سانتر کرد (۴ به ۱۶) و در نبردهای هوایی هم ناموفقتر از حریف بود (۱۰ به ۱۵) تا آمار حکایت از نمایش ضعیف این تیم مقابل تراکتور داشته باشد. بخشی از این آمار البته با توجه به تغییرات کادر فنی و تمرین یک خط در میان تیم پرسپولیس توجیه میشود اما یحیی گلمحمدی که دوست داشته و دارد با فلسفهای شبیه فلسفه پپ گواردیولا (بازی مالکانه با پرس شدید) حریفانش را به چهارمیخ بکشد، نه به شکل او بلکه دقیقاً خلاف روش پپ عمل کرد و درست شبیه به تیم دیگو سیمئونه پیروز شد؛ جمع شدن در زمین حریف، خطاهای متعدد برای خراب کردن بازی تیم و در نهایت ضربه مرگباری که جایی برای جبران باقی نمیگذارد. شاید این راهکار او برای بردن بازیهای بزرگ پیشرو در فاصلههای کوتاه باشد.
غفلت از مشکلات؛ خطای مدیران استقلال
سعید سرفرازیان
استقلال موفق شد با عملکرد درخشان و فوقالعادهاش پلی آف لیگ قهرمانان را به بهترین شکل ممکن پشت سر بگذارد تا دوازدهمین حضور آبیپوشان در مرحلهی گروهی لیگ قهرمانان آسیا برای پرافتخارترین تیم ایرانی حاضر در این مسابقات رقم بخورد. آبیها در حالی موفق به ثبت این نتیجه شدند که از آمادگی آرمانی به خاطر شرایط خاصی که داشتند به دور بودند و کمتر کسی فکر میکرد که فرهاد مجیدی بتواند این مانع سخت را با موفقیت پشت سر بگذارد. به هرحال انتظار از تیمهایی مثل استقلال که هواداران بیشماری دارند همیشه بالاست و هواداران در هر شرایطی برد و موفقیت میخواهند.
به همین دلیل وقتی فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم انتخاب شد هدف اصلی و مهم خود را خوشحالی هواداران بیان میکند و ادامه میدهد برای موفقیت استقلال با کسی شوخی ندارد و اگر احساس کند در مسیر موفقیت استقلال بازیکنی همگام و همراه نیست بدون تردید او را کنار میگذارد.
شنیدن این حرفها از زبان فرهاد مجیدی باعث میشود که هوادار به آیندهی استقلال امیدوارانهتر نگاه کند و مطمئن باشد که فرهاد مجیدی برای اعتلای نام استقلال گزینهای مناسب است. شاید اگر کسی غیر از فرهاد جانشین استراماچونی شده بود آبیپوشان موفق به کسب این نتایج خوب حداقل در این دو بازی سخت و سرنوشت ساز نمیشدند، اما انگیزه و و کاریزمای فرهاد آنقدر تاثیرگذار بود که از تیم بی انگیزه و سرخوردهی استقلال یک مدعی تمام عیار بسازد و الریان مغرور و قدرتمند را در دوحه با خاک یکسان کند. غرض از نوشتن این مطلب بیشتر برای متوجه کردن مدیران باشگاه به اهمیت کار و وظیفهای است که در قبال استقلال دارند متاسفانه واقعیتی که وجود دارد و قابل کتمان نیست نوع و کیفیت مدیریت استقلال چندان باب میل هواداران استقلال نیست این دوستان با وجود اینکه به خوبی از اهمیت بالای استقلال در فوتبال ایران آگاهند اما بعضاً جوری وانمود میکنند که انگار با تیمی معمولی روبرو هستند. بدون تعارف به مدیران استقلال متذکر میشویم که نباید در باد بردهای به دست آمده با سرمربیگری فرهاد مجیدی بخوابند و به نوعی همه چیز را تمام شده تلقی کنند. مدیران استقلال باید بدانند با کسب این نتایج مسئولیت آنها به مراتب سختتر هم شده است. حفظ این روند و ادامهی آن مسئلهای نیست که به سادگی با آن برخورد شود. در اطراف استقلال مشکلاتی وجود دارد که حتماً در اسرع وقت حل و فصل شود.
نداشتن زمین تمرین مناسب، پرداخت دستمزدها در موعد مقرر که متاسفانه مدیران باشگاه در این زمینه کوتاهیهای زیادی انجام دادهاند، تقویت تیم در برخی از خطوط تا فاصلهی نفرات اصلی و نیمکتنشین کم و کمتر شود، تعیین راهبرد و تدوین یک برنامهی منسجم برای موفقیت استقلال در طول فصل از مشکلاتی است که در حال حاضر استقلال با آنها دست به گریبان است و به نوعی دغدغهی آنها ذهن و فکر کادر فنی به ویژه فرهاد مجیدی را درگیر کرده است.
البته مشکلاتی که به آنها اشاره شد مشکلاتی هستند که به چشم میآیند و این در حالی است که برخی از مشکلات آبیها ساختاری هستند و حل کردن آنها نیازمند دقت و توجه بیشتری از سوی مدیران باشگاه است.
یکی از مشکلاتی که استقلال را اذیت میکند درگیر شدن سرمربی تیم به امور اجرایی و مدیریتی تیم تحت رهبریش است به عنوان مثال وقتی مدیران باشگاه از انجام تعهدات مالی خود غافل میشوند و بازیکنان به این موضوع عکسالعمل نشان میدهند ناخودآگاه سرمربی تیم به عنوان واسطهی حل و فصل کردن این معضل وارد عمل شده و دغدغهی حل این موضوع تمرکز او را بهم میریزد سرمربی تیم حق دارد تیمی در اختیار داشته باشد که بازیکنان آن تیم تنها به تمرین و ارائه بازیهای خوب فکر کنند، استقلال بارها از این سمت ضربه خورده و در بزنگاه های حساس امتیازات مهمی از دست داده است. فردی که به عنوان مدیرعامل یا عضو هیئت مدیره به استقلال میآید باید بداند به کجا و برای چه چیزی آمده است. دوران انجام وظایف به صورت باری به هر جهت تمام شده است. امروزه با کثرت رسانهها و مطبوعات مدیران ورزشی و فوتبالی زیر ذرهبین نقد و بررسی قرار دارند و فرار به جلو با عناوین پوپولیستی و عوامفریبانه کار راحتی نیست. با توجه به این موضوع از مدیران استقلال سوال میکنیم: آیا زمان آن نرسیده که فارغ از هرگونه جهت گیری و فرافکنی با یک اقدام اصولی و اساسی مسائل مالی را به سرانجامی مطلوب برسانند؟ اگر قرار است پرداخت پول دیاباتهها و میلیچها و حتی بازیکنان داخلی در زمان قهر و ترک تیم از سوی این افراد پرداخت شود چرا از همین حالا آماده نمی شود تا لااقل استقلال از یک سوراخ بارها گزیده نشود و تن و بدن هواداران نگون بخت استقلال به لرزه بیفتد که قرار است چه بلایی دوباره سر استقلال نازل شود.
مدیریت صحیح و درست که بر پایهی منطق و استدلال باشد در مجموعهای مانند استقلال مهم و حیاتی است. آیا رواست که از سمت کسی که برای کمک به استقلال آمده حاشیه سازی صورت گیرد؟ هواداران استقلال چیزی زیادی از مدیران باشگاه نمیخواهند، انجام وظایف قانونی با توجه به وجدان کاری که فرد برای خود قائل است تنها انتظاری است که هوادار عاشق استقلال از مدیریت باشگاه انتظار دارد.
تعیین سخنگو برای وحدت رویه
موضوع مهمی که نباید از آن غافل شد تعیین یک سخنگو مطمئن و امین برای استقلال است. کسی که بتواند اخبار و اطلاعات مربوط به باشگاه را به صورت درست و صحیح به اطلاع هواداران و رسانهها برساند. در حال حاضر در باشگاه ناهماهنگیها و دوگانگیهایی وجود دارد که در ذوق میزند. متلکها و طعنههایی که مدیران و عوامل اجرایی باشگاه در رسانهها به هم میپرانند نشان دهندهی اینست که هماهنگی و هارمونی وجود ندارد. اصلا خوب نیست که تمرکز مدیریت کلان استقلال صرف حل و فصل مشکلاتی شود که شهوت دیده شدن برخی از افراد آن را به وجود آورده است.
مخلص کلام اینکه مدیران باشگاه استقلال با تمام وجود مراقب استقلال باشند. استقلال به همهی هواداران و دوستدارانش تعلق دارد همانهایی که قلبشان به عشق این آبی دوستداشتنی میتپد، هوادارانی که با بردهای استقلال میخندند و با شکستهای آن اشک میریزند اما هیچگاه پشت تیم خود را خالی نمیکنند. استقلال جزیی از زندگی آنها شده و پشت کردن به آن کاری سخت و دشوار است.
شهر خودرو و یک رویای واقعی واقعی
مهدی بشکنی
اگر در سر رویایی بنظر دست نیافتنی دارید به فوتبال پناه ببرید. جادوی آن هر آرزویی را محقق می سازد. مثل رویای بزرگ فوتبال آسیایی خراسان. با وجود همه ی کمی ها و کاستی ها، باور نکردنی، معجزه وار و شگفت انگیز! فوتبال معجزه ای زمینی است. آنجا که توپ ۹۰ دقیقه و گاه بیشتر از آن چرخ می خورد چرخ می خورد چرخ می خورد آنقدر که به سمت توری بچرخد و به آن بچسبد تا هورایی بلند کند. آنوقت دنیا به کام است. حتی در نهایت تشویش، ناامیدی، خستگی، بی پولی، تنهایی و ...
توپ فوتبال؟ شاید آن شی چرمی و گرد که زیر پای ۲۲ بازیکن اینطرف آنطرف می رود هم نوعی موجود زنده فراموشکار است. با قلبی تپنده و بسیار احساساتی. آنجا که چشم هایش را روی منطق می بندد تا دلی را شاد کند که هیچ چیز جز دل خوش با خودش وارد مستطیل سبز نکرده است.
فوتبال احتمالا اسم دیگر جادوگری متبحر است که هروقت اراده کند نیرویی ماورایی برای غلبه بر هر غیرممکنی منتشر می کند. آنجا که فوتبال خراسان را بدون داشتن حتی یک زمین تمرینی درجه سه به اوج می رساند، به بازیکنان فوق العاده خسته اش توان و قدرتی می بخشد باور نکردنی و در سوی دیگر میلیون ها دلار قطری ها را بی اثر می کند.
فوتبال شبیه سخت ترین معادله های ریاضی است اما میانه ای با حساب و کتاب ندارد! در واقع معمای پیچیده ای است، با مجهول های بسیار که وقتی به سراغ تجزیه و تحلیلش می روی، چون از هیچ فرمول معینی پیروی نمی کند به هیچ نتیجه ای نمی رسی. تنها چاره ی پیش رو برای حل شدن این معما سوتی است که در پایان بازی به صدا در می آید و ثبت نتیجه ای که می ماند.
این جادوگر احساساتی و این معجزه ی پیچیده هرچه که هست چیز فوق العاده عجیبی است! چیزی که در وصفش گفته اند: «از مرگ و زندگی مهمتر است، یک بازی معمولی نیست. سختی دارد، تنهایی دارد، بیزاری دارد، خرج دارد، ناراحتی دارد اما چشمش که به دلخوشی می افتد خودش را می بازد. مثل عاشقی که دل و دین از کف داده، مثل معشوقه ای با کرشمه های فراوان و شوق دیدارهای آینده.»
فوتبال شاید الهام بخش ترین واقعیت روی زمین است وقتی می شود در آن هر آرزویی داشت وقتی می توان همه ی شکست ها را با یکپیروزی بزرگ فراموش کرد: “بدانید سخت تلاش کرده ام. این جایزه درباره بردن نیست، درباره تسلیم نشدن است. اگر رویایی دارید برایش بجنگید. مهم نیست چند بار رد می شوید یا سقوط می کنید یا ضربه می خورید، بلکه درباره این است که چندبار می ایستید، شجاع هستید و ادامه می دهید.
برای دیدن تیم یحیی صبور باشید
آرمن ساروخانیان
خطاها و سوتهای پرشمار در جدال پرسپولیس – تراکتور اجازه نداد این بازی ریتم مناسبی پیدا کند و به کیفیتی برسد که هواداران انتظار دارند، با این حال در لحظاتی که توپ جریان داشت، تفکرات و برنامه تاکتیکی دو مربی قابل رؤیت بود. یحیی هرچند اولین بازیاش در بازگشت به پرسپولیس، آن هم مقابل یک رقیب مستقیم را برد، ولی نمایش تیم با آنچه از تفکرات این مربی میشناسیم فاصله زیادی داشت. گلمحمدی در شهر خودرو و پیشتر در ذوبآهن نشان داده بود که تمایل به مالکیت توپ و بازی باحوصله دارد. آمار پاس تیمهای او معمولاً در لیگ برتر یکی از بالاترینها بوده و شهر خودرو در نیمفصل اول توانست بیشترین متوسط مالکیت توپ را ثبت کند.
با این حال پرسپولیس یکشنبه تنها 35 درصد مالک توپ بود و 215 پاس بین بازیکنانش رد و بدل شد. بخشی از مالکیت پایین پرسپولیس به مدل بازی تراکتور برمیگردد که اصرار داشت توپ را در اختیار بگیرد. الهامی پنج هافبک در میانه زمین قرار داده بود و تأکید داشت که بازیسازی از انتهای زمین شروع شود. مدافعان این تیم حتی تحت فشار هم زیر توپ نمیزدند و تلاش میکردند توپهای سالمی به هافبکها برسانند. مشکل اصلی تراکتور اما از خط میانی شروع میشد که انتقال توپ به یک سوم تهاجمی سرعت و دقت کافی نداشت و آنها پس از فرصت خوب انصاری در شروع بازی به ندرت توانستند دروازه بیرانوند را تهدید کنند.
عامل دوم و مهمتر در مالکیت پایین پرسپولیس زمان کمی است که یحیی در اختیار داشته و خودش هم پس از بازی گفت: «انتظار زیادی است که در ۱۲ روز تأثیر زیادی روی تیم داشته باشم.» پیاده کردن سبک بازی مورد علاقه گلمحمدی نیاز به زمان نسبتاً زیادی دارد و احتمالاً ترکیب خط میانی هم متناسب با آن تغییر خواهد کرد، ولی او در میانه فصل به پرسپولیس آمده و نمیتواند تیم را خیلی به هم بریزد. پرسپولیس مقابل تراکتور بیشتر به تیم دوران کالدرون شباهت داشت و با ضدحملات سریع که ویژگی بازی مربی آرژانتینی بود توانست به حریف ضربه بزند. انتظار میرود با گذشت زمان شاهد تحول پرسپولیس باشیم و این تیم آرام آرام به سبک تیمهای یحیی بازی کند، ولی سرخپوشان در کورس قهرمانی هستند و او به خاطر حساسیت لیگ نمیتواند وسواس زیادی برای تغییر مدل بازی به خرج دهد.
سه بازی مهمان و یک دربی!
حسین غفوری
هفده روز سخت در انتظار تیم است. تازه بعد هم سپاهان و شهرخودرو در انتظارمان است. سازمان لیگ طوری برنامهریزی کرده که پرسپولیس از این تونل وحشت جان سالم بدر نبرد. اول صنعت نفتی که به اندازه نصف گلهایی که سپاهان در یک نیمفصل خورده بود را در یک بازی به آنها زد، پس تیم قابل احترامی است. سپس استقلال احیا شدهای که در دو بازی هشت گل زده و تقریبا قویترین اسکواد ده سال اخیر این تیم است و به قول خودشان این «ابراستقلال» دیگر غول آخر است. بعد باید با الدحیل و لشکر بازیکنان مشهور و بینالمللیاش بجنگیم. آنهم در شرایطی که میزبانیهای دور رفتمان با لابیهای ایافسی مصادره شد. چند روز بعد هم با الشارجه بازی داریم. باز هم در خانه حریف. برنامه سختی است اما با اتحاد همه چیز ممکن است. اتحاد کادر فنی، سرپرست، مدیر، بازیکنان و هواداران.
در این میان اگر خدای نکرده امتیازی از دست دادیم وقتی برای سوگواری نداریم، چرا که بازی بعدی به سرعت فرا میرسد. مراقب دشمنان در لباس دوست، خبردلاران، خبرنهاران، پرسپولیسینماها، «من خودم پرسپولیسیام ولیها»، کیروشیپورها و کالدرونپورها باشید. اینها منتظر کوچکترین لغزش از تیم هستند تا به بهانهای مربی یا مدیر را بکوبند. برنامه ظالمانه را میبینید. بیپولی تیم هم میبینید. تازه وارد مسابقات که شویم، مثل فصل پیش داوران و گلهای آفساید هم از راه میرسد. پس یک «یاعلی» میخواهیم. یک دست مردانه و زنانه برای بیعت با تیمی که هیچ ندارد جز هوادارش. نه میلیاردر دارد، نه کمیته مسابقات، نه بود و نبودش برای وزارت ورزش مهم است. بیایید ما یکی فقط دستش را بگیریم نه مچش را. اگر از قیافه افشین، محمدحسن یا فلانی خوشتان نمیآید بگذارید برای بعد از این مرحله. الان زمان تسویه حساب نیست. با سرنوشت تیم بازی نکنید. وجدان داشته باشید. به امید آنکه ماه دیگر با آرامش نشسته باشیم و از خاطرات خوش این یک ماه طاقتفرسا بگوییم.
اخبار
مدیران چمدان بدست...
حسین محمدی
برنامه ریزی دقیق و هدفمند؛ نظارت دقیق بر اعمال زیر مجموعه، هدایت به سمت اهداف عالی در کنار تخصص، تعهد و سلامت و وجدان و اخلاق از مهمترین شاخصه های مدیریتی محسوب می شوند.
کم نبوده و نیستند مدیرانی که در ابتدا بسیار پاک نیت بودند اما به مرور زمان و با مدح و نوازش های همراهان و یا از این شاخه به آن شاخه پریدن ها دچار زوال و نابودی خود و مجموعه در اختیار خود را فراهم ساخته باشند.
این یک معضل مدیریتی در کشور است که با نوعی استبداد زدگی، تنها مقربان و نزدیکان خود را بدون در نظر گرفتن شاخصه های فوق به قدرت می رساند. اکثر مدیران فعلی ما چون آینده ای برای خود متصور نیستند، این یک دو سه روز نوبت مدیریت خود را هم جدی نمی گیرند و فرصت سوزی می کنند و تنها به فکر منافع خود و نزدیکان می افتند.
فدراسیون کاراته برای اولین بار و شاید آخرین بار این فرصت را بدست آورده که در المپیک حضور پیدا کند. فرصتی که فدراسیون های کشتی، وزنه برداری، تکواندو و همه آنهایی که در در آن حضور داشته می دانند چه فرصت ارزشمند و گران بهایی است. ورزشکارانی که در المپیک حضور پیدا کردند و مدال هم کسب کردند می دانند المپیک چه گوهر گران بهایی است که نصیب ورزشکار می شود.
در کاراته اما چه بسا خود ورزشکاران و سرمربیان هم ندانند که چه فرصتی قرار است نصیبشان شود. اگر ورزشکاران هنوز به اهمیت داستان پی نبرده باشند متاسفانه مدیران آنها به هیچ وجه به اهمیت کار واقف نیستند. در حال حاضر هیچ چیز نباید برای اعضای این فدراسیون اعم از ورزشکار، کادر فنی و مسئولان مهمتر از کسب سهمیه برای المپیک باشد. با این اوضاعی که در این چند کاراته وان برگزار شده: مسکو، توکیو، مادرید، شیلی و پاریس دیدیم، اگر مدال هلی کسب شده را هم لحاظ کنیم باز هم افتان و خیزان عجیبی داریم. روزهای بدمان به مراتب بیشتر از روزهای خوبمان است. در شیلی که ورزشکاران شاخصی حضور نداشتند ما درخشیدیم اما این درخشش در جاهای دیگر دیده نشد. گیریم سهمیه را هم گرفتیم. در المپیک که کشورها با تمام توان خود حاضر می شوند و ژاپنی که مدیرانش به دنبال کسب 30 طلا در المپیک هستند را چه خواهیم کرد؟ مسلما ژاپن و کشورهایی که کاراته وان ها را برگزار می کنند گزینه های اول کسب مدال طلا هستند. مگر مدیران ژاپنی می گذارند به همین راحتی مدال های طلا در تنها المپیکی که کاراته در آن حاضر است نصیب ورزشکاران ما شود؟ کسب سهمیه قدم اول است اما کسب مدال است که باید برای آن برنامه ریزی و تلاش کرد. در پاریس برخی ورزشکاران ما در دور اول متحمل شکست شدند و این قابل پذیرش نیست.
مسلما حسن طباطبایی چیزی را از دست نمی دهد. او کما فی السابق مدیر وزارت ورزش است و چمدانش آماده، از کاراته به جایی دیگر منتقل می شود. همان طور که پیش از این هم در کاراته بود، به ورزشگاه آزادی رفت و دوباره بازگشت و فردا هم به گوشه ای دیگر نقل مکان می کند.
اما معتقدیم طباطبایی شانس این را دارد که تاریخ سازی کند. تاریخ سازی مختص ورزشکاران نیست. هروی و خوشقدم هم این شانس را دارند. شانس در خانه این عزیزان را زده که در دوره ای در راس امور بسر می برند که شانس حضور در المپیک به میزبانی کشوری که خاستگاه کاراته است را تجربه کنند. اخلاف و اسلاف این رشته پر طرفدار در کشورمان این مربیان، ورزشکاران و مسئولان فدراسیون را به خاطر خواهند داشت. دست خود این افراد است که در آینده از آنان به نیکی یاد کنند و یا در ذم آنان سخن گویند.
اما المپیک و کسب سهمیه جنبه نمایان و آشکار فدراسیون کاراته است. لایه های پنهان دیگری هم در شرف تکوین است.
ماجرا اعزام به باکو، جام پایتخت، مسابقه پیشکسوتان و همچنین دریافت حق عضویت از سبک ها چیست؟ حق مدرک و نامه و ... کم بود که اکنون می خواهند حق عضویت هم از سبک ها بگیرند؟ این درآمد ها که از فروش دان و ... کسب می شود کم است که حق عضویت هم قرار است بدان ها افزون گردد؟ مسلما کادر فدراسیون نیاز به ترمیم دارد.
خوب است حسن طباطبایی هر از چند گاهی اینستاگرام را کنار بگذارد و این اندک روزهای باقی مانده تا المپیک را غنیمت شمارد و کمی هم به امور فدراسیون و هیئت ها رسیدگی کند. به زودی با تحقیق لازم ماجرای اعزام باکو و سایر تحولاتی که در این فدراسیون رخ می دهد را در یادداشتی جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.
موافقت باشگاه ریوآوه با انتقال ۲.۵میلیون یورویی طارمی به بوردو
طبق ادعای نشریه اکیپ فرانسه حالا انگار پیشنهاد جدیدی به مهدی طارمی داده شده و مهاجم ایرانی ریوآوه یکی از گزینههای تقویت خط حمله تیم بوردو فرانسه به حساب میآید.
بعد از اینکه صحبت های زیادی در خصوص ترانسفر شدن مهدی طارمی از باشگاه ریوآوه پرتغال به اسپورتینگ لیسبون این کشور مطرح شد، حالا شنیده می شود یکی از باشگاه های فرانسوی هم به دنبال لژیونر ایرانی تیم پرتغالی است. طبق ادعای نشریه اکیپ فرانسه، باشگاه بوردو این کشور خواهان جذب طارمی شده. طبق اعلام نشریه اکیپ باشگاه بوردو با باشگاه ریوآوه مذاکره کرده تا مهدی طارمی مهاجم تیم ملی ایران را جذب کند. پیشنهاد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار یورویی بوردو (به علاوه پاداش) از سوی باشگاه پرتغالی پذیرفته شده است ولی اکنون هیچ خبری از باشگاه بوردو نیست.
اخبار
صعود زمستانی کوهنوردان منتخب نیروی پدافند هوایی به قله برف انبار
کوهنوردان منتخب ارتش جمهوری اسلامی ایران به میزبانی نیروی پدافند هوایی در یک صعود زمستانی موفقیت آمیز توانستند به قله 3200 متری برف انبار واقع در استان قم صعود کنند.
به گزارش امتیاز، صعود به قله 3200 متری برف انبار که در ادامه اجرای تقویم ورزشی هیئت کوهنوردی تربیت بدنی پدافند هوایی و با هدف افزایش روحیه نشاط و توانمند سازی پرسنل نیروی پدافند هوایی و تیم کوهنوردی منتخب ارتش صورت گرفت.
این صعود 40 نفره در مورخه 2 بهمن ماه سال جاری در شرایطی صورت گرفت که باد مخالف با سرعت 60 کیلومتر در ساعت می وزید و دمای منفی 31 درجه در منطقه وجود داشت اما با این وجود تیم منتخب به میزبانی و رهبری کوهنوردان نیروی پدافند هوایی موفق به این صعود شدند.
در راستای این صعود سرهنگ صانعی مدیر تربیت بدنی نیروی پدافند هوایی بیان کرد: نیروی پدافند هوایی در کنار ماموریت های اصلی با هدف تامین سلامت و نشاط پرسنل، فعالیت های ورزشی خود را در رشته های مختلف از جمله کوهنوردی دنبال می کند. تا پایان سال نیز برنامه های ورزشی مختلفی در تقویم ورزشی این نیرو تدوین شده که یکی پس از دیگری برگزار می شود. این صعود زمستانه بیانگر آمادگی سربازان و کارکنان پایور بود که منتخبی از سایر نیروها همراه این عزیزان حضور داشتند.
آمار خوب استقلال؛
نرخ تبدیل شوت به گل!
آمار دیدار استقلال و الریان بسیار جالب توجه بود. آبی پوشان در حالی توانستند نماینده متمول قطر را در دوحه گل باران کنند که تعداد ضربات به چارچوب آنها با تعداد گلها تقریباً برابری میکرد.
آبی پوشان در روزی که ترجیح دادند توپ و مالکیت را در اختیار تیم قطری قرار داده و خودشان از فضا استفاده کنند، با همین تدبیر بدون آنکه حتی یک بار دروازه شان باز شود، ۵ بار دروازه میزبان شان را گشودند و بر اساس آمار رسمی منتشر شده پس از بازی، تعداد شوتهای به سمت دروازه استقلال تنها ۶ بود.
آبی پوشان ۶ بار در این بازی به سمت دروازه الریان شلیک کردند که ۵ بار توپ با تور آشنا شد و یکبار هم توپ به دیرک دروازه این تیم برخورد کرد که این آمار نشان از نرخ بسیار بالای تبدیل شوت به گل در این تیم را نشان میدهد.
این در حالی است که شاگردان مجیدی در حالی که تیم مقابل ۶۲/۵ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و توانست ۴۵۷ بار پاس بدهند، اجازه خلق موقعیت ندادند و بازیکنان الریان تنها ۳ بار موفق به زدن ضربه به سوی دروازه آبیها شدند.
نمای ساختمان تیم ملی با قلعه نویی
بهنظر میرسد توافقات نهایی بعد از دو ماه با امیر قلعهنویی انجام شده است و او مربی بعدی تیم ملی ایران است. در ابتدا مهمترین چالش قلعهنویی با بازیکنان خواهد بود چراکه آنها بیشتر علاقه داشتند از میان مربیان داخلی، علی دایی را روی نیمکت تیم ملی ببیند. این موضوع شاید در دو بازی مهم تیم ملی مقابل عراق و بحرین به بزرگترین چالش قلعهنویی تبدیل شود.
پس از حل این مسئله کار فنی قلعهنویی در تیم ملی آغاز میشود و او احتمالا سانتر از جناحین، سبکی که به اجرای آن علاقه خاصی دارد را در تیم ملی اجرا خواهد کند. تیم ملی برای اجرای این تاکتیک بازیکنان مناسبی خواهد دارد؛ مهاجمان این تیم سرزن هستند و رامین رضاییان و میلاد محمدی دو مدافع کناری این تیم توانایی ارسال توپهای بلند به زمین حریف را دارند. برای کنترل میانه میدان هم بازیکنان ایرانی باکیفیتی هم در لیگ برتر و در لیگهای خارجی بازی میکنند. در طرف دیگر تیم ملی مدافعان وسط سطح بالایی دارد و او برای انتخاب از بازیکنان از این پست هم دردسر شیرینی خواهد داشت.
نکته مهم دیگر که کمی نگرانکننده است به ذهنیت خود امیر قلعهنویی برمیگردد. او در سالهای اخیر تیمهای بزرگ بوده، اما بیشترین افتخارش کسب سهمیه است و چند سالی است که از جام دور مانده است. باید دید او چگونه از پس چالشها و اجرای تاکتیکهایش در تیم ملی بر خواهد آمد و این مشکل را هم از سرمیگذراند؟
موفقیت فرهاد؛ استیلی تحت فشار!
حمید استیلی این روزها به خاطر ناکامی با تیم ملی امید شدیدا مورد انتقاد واقع شده و انتقادات زیادی به عملکرد او وارد شده است. با این حال موضوعی که باعث شده استیلی بیش از قبل تحت فشار قرار بگیرد صعود استقلال با فرهاد مجیدی است. مجیدی در زمان حضورش روی نیمکت تیم ملی امید با استیلی دچار مشکل شد و استیلی که آن زمان مدیر تیم امید بود فرهاد مجیدی را کنار گذاشت و خودش روی نیمکت تیم امید نشست. استیلی معتقد بود مجیدی نمیتواند تیم را به خوبی تمرین دهد ولی حالا مجیدی با استقلال شروع خوبی داشته است. علاوه بر این استیلی در تیم امید خیلی به نفراتی چون مهدی قائدی و شاهین طاهرخانی بازی نمیداد و حتی در شرایطی که مدافع هم نداشت، نورافکن را در خط دفاع گذاشت که نتیجه هم نگرفت. با این حال قائدی و طاهرخانی در این دو بازی اخیر به خصوص دیدار با الریان نشان دادند شایسته توجه بیشتری از سوی سرمربی ناکام امیدها بودند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74222
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74223
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74224
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74225
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74226
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74227
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4213/18999/74228
|
عناوین این صفحه
- یحیی، پپ نشد ، سیمئونه چرا!
- غفلت از مشکلات؛ خطای مدیران استقلال
- شهر خودرو و یک رویای واقعی واقعی
- برای دیدن تیم یحیی صبور باشید
- سه بازی مهمان و یک دربی!
- اخبار
- اخبار