|
استقلال؛ از محافظه کاری تا شجاعت افراطی
فرهاد مجیدی 43 ساله، جوانتر از آن است که برای دربی تبدیل به یک مربی محافظهکار شود.
این رسم غلط و غالباً بینتیجه استراحت دادن به بازیکنان کلیدی قبل از دربی، یک متد منسوخ است که از فرهاد مجیدی انتظار نمیرفت از آن پیروی کند. درست برخلاف یحیی گل محمدی که با وجود کنعانیزادگان ملی پوش، باز هم از شجاع خلیلزاده و مهدی ترابی استفاده کرد، فرهاد مجیدی نه تنها ریگی را روی نیمکت نشاند و به ضعیفترین بازیکنش در روز بازی با الریان یعنی فرشید باقری میدان داد، بلکه وریا غفوری و مهدی قائدی را هم از ترکیب اصلی کنار گذاشت، تا استقلال در شروع بازی هیچ شباهتی به آن تیم مخوف مقابل الریان نداشته باشد.
جدا از مصدومیت ناخواسته شیخ دیاباته، مصدومیت فرشید اسماعیلی و تغییرات اجباری در خط دفاع، تغییرات اختیاری فرهاد مجیدی در ترکیب استقلال، عملاً به این تیم لطمه زد. قطعاً خستگی ناشی از دو بازی در پلی آف لیگ قهرمانان آسیا، در تصمیم غیرمنتظره مجیدی بیتأثیر نبوده اما اینکه در یک بازی حساس لیگ، مهرههای کلیدی استقلال از ترکیب اصلی کنار گذاشته میشوند، ناخواسته این پیام را به بازیکنان منتقل میکند که استقلال بختی برای قهرمانی در لیگ ندارد و فقط به موفقیت در تک بازیهایی مثل رویارویی با پرسپولیس تمرکز میکند. در نیمه اول، در غیاب وریا غفوری نمایش فاجعهبار علی دشتی جناح راست استقلال را که در بازیهای گذشته اصلیترین مرکز طراحی حملات استقلال بود از کار انداخت. دشتی با اینکه در چند نوبت در فضای خالی صاحب موقعیت شد، با ارسالهایش نشان داد چرا از اول فصل به نیمکت استقلال پیچ شده است.
با شروع نیمه دوم، فرهاد مجیدی که اول بازی با محافظهکاری افراطی تیمش را آرایش کرده بود، 180 درجه تغییر وضعیت داد و با دو تعویض بین نیمه، این بار شجاعتی افراطی بروز داد. وقتی یک مربی در دقیقه 46 هر سه تعویضش (خواه اجباری و خواه اختیاری) را انجام میدهد، این ریسک بزرگ را به جان میخرد که به محض اولین مصدومیت یا هر حادثه دیگری، بقیه دقایق بازی را 10 نفره بازی کند. از منظری دیگر وقتی یک مربی اینقدر زودهنگام از همه ظرفیتهای تعویض استفاده میکند، ناخواسته اعتراف کرده که در تعیین استراتژی اولیه اشتباه کرده و حالا میخواهد اشتباهش را اصلاح کند. در روزی که ارسلان مطهری نشان داد چه خرید موثری در نیم فصل بوده و چه خوب چارچوب را میشناسد، استقلالیها باید از علی کریمی ممنون باشند که در میانه زمین، یک مهره کلیدی و ارزشمند است. جدا از نقش ویژهای که کریمی در تنظیم ریتم بازی استقلال ایفا میکند. اگر صحنه گل اول و دوم استقلال را مرور کنید، میبینید که مرد شماره 6 آبیها با چه پاسهای سالمی میلاد زکی پور و مسعود ریگی را در موقعیت ارسال پاس گل قرار میدهد. استقلال با این برد، اگرچه فاصلهای 8 امتیازی با صدرجدول و رقیب سنتیاش دارد اما به لطف یک بازی کمتر، همچنان در کورس باقی ماند. این یک برد روحیه بخش برای تیمی بود که چیزی نمانده بود با یک بیاحتیاطی بزرگ از سوی کادر فنی، دست خالی به استقبال دربی برود.
پشت پرده حکم پرحاشیه وزیر برای علی دایی
رییس فدراسیون هاکی ۳.۵ ماه قبل علی دایی و پورمحمدی را به وزارت ورزش پیشنهاد کرده بود.
به گزارش “ورزشسه”، از دیروز نام هاکی به واسطه خبری که از سوی وزارت ورزش اعلام شد، بر سر زبانها افتاده است. در حالی که بهرام قدیمی در آستانه یک ساله شدن ریاست خود در فدراسیون هاکی قرار داشت، خبر انتصاب علی دایی و علیاصغر پورمحمدی را به عنوان عضو هیات رییسه این فدراسیون از سوی وزارت ورزش شنید.
این خبر خیلی زود به سوژه کاربران مجازی تبدیل شد که ارتباطی بین علی دایی و رشته هاکی نمیدیدند.
اولین واکنش رییس فدراسیون هاکی در گفتوگویی با “ورزشسه” به این شکل بود: «ما اسامی پیشنهادی خود را حدود ۶ ماه قبل به وزارت ورزش ارسال کردیم و در این مدت هیچ خبری نشد. فکر میکردیم این ماجرا منتفی شده، اما حالا میشنوم که وزارت ورزش به صورت رسمی این موضوع را اعلام کرده است.»
قدیمی با وجود تعجب از صدور حکم علی دایی در این مقطع، پیشنهاد خود به وزارت ورزش برای عضویت علی دایی و علیاصغر پورمحمدی را تایید و از حضور آنها در هاکی استقبال کرد.
اما ساعاتی زیادی نگذشته بود که علی دایی با انتشار پستی در اینستاگرام خود به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: «من عادت کردم به بازیهای زشت پشت پرده برای خراب کردنم پیش شما. یک سال قبل صحبتهایی با من شد که من هرگز موافقت نکردم، چون همیشه در جایی وارد میشوم که مفید باشم، نه ورزشی مثل هاکی که هیچ سررشتهای از آن ندارم. حالا دقیقاً امروز با اهدافی خاص خبری بدون هماهنگی با من، بعد از یک سال منتشر و سریع همه جا رسانهای میشود، آنهم دقیقاً در روزهایی که همه مردم فوتبالدوست ما میدانند چرا و به چه دلیل و از چه سمتی این خبر منتشر شده است.»
و البته امروز هم علی اصغر پورمحمدی در مصاحبهای حضورش در هیات رییسه فدراسیون هاکی را رد کرد و گفت: «چند ماه قبل در تابستان، آقای قدیمی برای بازدید از فدراسیون هاکی مرا دعوت کردند و درباره فعالیتهایی که برای پیشرفت این فدراسیون در حال انجام است، توضیحاتی دادند که من هم در حد توانم کارهای کوچکی انجام دادهام؛ اما بحثی درباره هیات رییسه بین ما نبوده است.»
صحبتهای مطرح شده تناقض هایی را نشان می دهد. اول از همه بهرام قدیمی باید پاسخ بدهد که چطور علی دایی و پورمحمدی از عضویتشان در هیات رییسه ابراز بی اطلاعی می کنند و مدعی شدند به هیچ وجه با حضورشان در چنین پستی موافقت نکردند، اما رییس فدراسیون هاکی در نامهای به وزارت ورزش درخواست عضویت این ۲ نفر در هیات رییسه را مطرح کرده است.
موضوع بعدی درباره زمان درخواست قدیمی از وزارت ورزش برای معرفی اعضای هیات رییسه است. علی دایی به یک سال قبل اشاره کرده و رییس فدراسیون هاکی هم به ۶ ماه قبل اشاره کرده است.
در این میان نامه قدیمی به مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیونها که نام علی دایی و پورمحمدی در آن ذکر شده، منتشر شده که نشان میدهد او ۲۹ مهرماه این نامه را به وزارت ورزش زده؛ یعنی چیزی حدود ۳.۵ ماه قبل.
با توجه به اینکه پورمحمدی هم به مذاکره با قدیمی در تابستان اشاره کرده، به نظر می رسد هم رییس فدراسیون هاکی خیلی دیر نامه معرفی اعضای هیات رییسه را به وزارت ورزش ارسال کرده و هم وزارتخانه خیلی دیر موافقت خود را با این مساله اعلام کرده است.
ای بینوا تیم ملی!
بهروز رسایلی
امیر قلعهنویی سرانجام لطف فرموده و مذاکره فدراسیون با او برای تصاحب نیمکت تیم ملی را تأیید کرد، اما در عین حال گفت اولویت اول، دوم و سومش سپاهان است و برای این انتقال، باشگاه باید رضایت بدهد. این مصاحبه در نشست خبری پیش از بازی سپاهان با فولاد انجام شد؛ یعنی روز دهم بهمن، درست یک سال بعد از اینکه کاروان تیم ملی کشورمان با شکست مقابل ژاپن در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا به تهران برگشت و قرار شد فدراسیون فوتبال برای دوره «پسا کیروش» استارت بزند. سرمربی پرتغالی پروژه هشت سالهاش در ایران را به پایان برده بود و حالا نیمکت تیم ملی باید به فردی دیگر سپرده میشد. امروز اما، دقیقا یک سال بعد از آن داستان چه میبینیم؟ اینکه صاحبمنصبان کوتاهقامت فدراسیون، دنبال بازگرداندن یک مربی شکست خورده ایرانی روی این نیمکت هستند و به خاطرش ناچارند حتی ناز تیم باشگاهی او را بکشند. این احتمالا سریعترین سقوط تاریخ ظرف تنها 370روز است!
شاید آنهایی که امروز مستاصل و بیچاره دنبال توافق با امیر قلعهنویی افتادهاند و عنقریب است حتی رضایت بدهند او مثل علی پروین 30سال پیش بهطور همزمان هدایت سپاهان و تیم ملی را بر عهده داشته باشد، خبر ندارند نیمکت ایران تا همین یک سال پیش در اختیار چهکسی بود. لازم به یادآوری است صاحب این نیمکت، پیش از شروع به کارش در ایران سرمربی تیم ملی پرتغال بود و پس از آن هم هدایت تیم ملی کلمبیا را بر عهده گرفت. حالا چطور ممکن است شما از چنان ژانر رفیعی، ناگهان به ژانر بازگرداندن مربی ناکام 13سال پیش و تن دادن به شرط دو شغله بودنش سقوط کنید؟ مردی که 7سال است هیچ جامی در این فوتبال نبرده و تا همین چندماه پیش حتی رؤیای بازگشت به تیم ملی را هم دور از تصور میدید؟ راستی امضای چهکسی پای این سقوط دهشتناک است؟ مهدی تاج که از نظرها پنهان شده یا همکاران درجه چندمش که بویی از کلاس و اهمیت تیم ملی نبردهاند؟ از وزارت ورزش چه خبر؟ این آیا همان «طلوع» معروفی است که قولش را داده بودید؟ این آفتاب نیمهجان که در اوج جوانیاش هم کسی را گرم نکرد، چطور قرار است اعتبار در خطر افتاده فوتبال ایران را به آن برگرداند؟ کیروش با همه کموکاستیهایش ذرهذره به قیمت این تیم اضافه کرد، اینکه بعد از خداحافظی او و یک تجربه نیمبند ناموفق فورا تیم اول مملکت را به امثال قلعهنویی برگردانید، اسمش «مدیریت» است؟ آفرین دوستان!
میخواهید بگویید وقت تنگ است، پول نداریم و در بدوضعی گرفتار شدهایم؟ همه حرفهایتان درست، گرچه گناه خیلی از اینها پای خودتان و انتخاب غلط و گران مارک ویلموتس است. ما اما دلمان میخواهد برای تیم ملی مملکتمان خون گریه کنیم؛ تیمی که یک سال بعد از شکست برابر ژاپن در هزاع بنزاید، حالا گروگان ژنرالهای گذشتهگرا میشود. کاش حداقل استنلی کیروش ملیت ایرانی داشت و میشد در تیم ملی توپها را بلند روی سرش ریخت. خیالتان راحت که دیگر کیروشیپوری هم در کار نیست و قرار نیست بعد از ناکامی احتمالی، محاکمههای تلویزیونی تشکیل شود.
آزمون معرفت، صداقت وفاداری برای قلعه
نیما رمضانیراد
روزی که آقای قلعه نویی به سپاهان آمد اظهار داشت که برای انتخاب این تیم با خدا معامله کردم و به خاطر مردم به سپاهان رفتم. مدیران باشگاه و کارخانه فولاد مبارکه هم بخاطر هواداران و اوج گیری دوباره زردها برای وی سنگ تمام گذاشتند و فکر میکنم در دو سال اخیر بهترین قرارداد های عمر مربیگری ایشان از لحاظ مادی، معنوی و توجه به عمده خواسته هایش در همه ابعاد منعقد شده باشد. این روزها که قلعه نویی تحت قرارداد باشگاه است و با پیشنهاد فدراسیون مواجه شده در معرض آزمون بزرگی قرار گرفته، آزمونی از جنس معرفت،صداقت و وفاداری... معرفت و وفاداری موضوعی است که آقای قلعه نویی همیشه بر آن تاکیدی خاص و مکرر دارد. قطعا به دور از معرفت و وفاداری است وقتی قراردادی قرص و محکم با سپاهان داشته و کل خانواده سپاهان اعم از مدیران و هواداران به صراحت مخالف جدایی او در این مقطع هستند، وی سپاهان به عنوان تیمی که ورودش به آن را معامله با خدا قلمداد کرده و کاملا طبق نظراتش بسته شده را تنها بگذارد. اما آزمون صداقت، قلعه نویی میگوید که به فدراسیون گفته اولویت اول،دوم و سومش سپاهان است و همه چیز به موافقت مدیران باشگاه بستگی دارد. مدیران سپاهان از جمله آقایان نیکفر و تابش به کرات مخالفت قاطع خود با این جدایی را اعلام کرده اند و به قول مدیرعامل سپاهان منتظرند تا آقای سرمربی به فدراسیونی ها یک “نه ساده” بگوید. بنابراین اگر سرمربی مان صادقانه این موضع را ابراز داشته و همه چیز را به مدیران و دست اندرکاران باشگاه واگذار کرده حالا که مدیران قاطعانه میگویند مخالف جداییش از سپاهان هستند همین حالا به فدراسیون فوتبال نه بگوید. پاسخ منفی قلعه نویی این شائبه برخی رسانه ها که میگویند وی منتظر ورود وزیر ورزش به ماجرا و رایزنی های وزارت خانه ای است تا مدیران سپاهان و کارخانه تحت فشارهای متعدد اجازه خروجش را دهند ، رد میکند و صداقت و وفاداری وی را بیش از پیش عیان مینماید. آقای سرمربی! منتظر سربلندی شما در این آزمون بزرگ هستیم. در جایی که برای حضور در آن با خدا معامله کردی بمان و برای همان مردمی که انگیزه ات برای عقد قرارداد با سپاهان بودند در راه مهیج دبل قهرمانی قاطعانه بجنگ.
یادداشت
در انتظار شهرآورد رویایی؟
آرمن ساروخانیان
استقلال و پرسپولیس آخرین بازی قبل از شهرآورد را بردند تا هوادارانشان را برای این بازی حساس امیدوار کنند. اوضاع دو تیم تهرانی پس از تعطیلات نیمفصل پرماجرا و تغییرات روی نیمکت ناباورانه خوب است و هر دو برای قهرمانی لیگ برتر دورخیز کردهاند.
پرسپولیس در آبادان بازی سختی داشت، ولی توانست تیم آماده اسکوچیچ را ببرد و برتریاش در صدر جدول را حفظ کند. این دومین برد متوالی یحیی در بازگشت به پرسپولیس بود، با این تفاوت که این بار بیشتر به سلیقه این مربی شباهت داشت. پرسپولیس مقابل تراکتور بیشتر تیم کالدرون بود، ولی در آبادان نشانههایی از تحول دیده شد. گلمحمدی طرفدار فوتبال مالکانه است و انتظار میرود پرسپولیس بازی به بازی بیشتر به این سمت میل کند.
با این حال دو اتفاق کادر فنی پرسپولیس را نگران میکند: اخطار و محرومیت شجاع و گل نزدن مهاجمان. برای مورد اول یحیی میتواند روی کنعانیزادگان حساب کند که در نیمفصل اول کیفیتش تفاوت زیادی با شجاع نداشت. تداوم بیدقتی مهاجمان اما میتواند در شهرآورد برای پرسپولیس گران تمام شود. اتکای این تیم برای گلزنی در این فصل بیشتر به هافبکها بوده و در آبادان هم نوراللهی گره بازی را باز کرد.
اصرار کالدرون برای خرید یک مهاجم خارجی بیجواب ماند و اوساگونا که در نیمفصل اضافه شده، بیشتر یک مهاجم دوم جنگنده است تا یک تمامکننده. یحیی در شهرآورد باید امیدوار باشد که علیپور یا اوساگونا گل بزنند، وگرنه باید چشم امیدش به هافبکهایی مثل ترابی، امیری یا نوراللهی باشد.
برد دیروز استقلال به اندازه برد پرسپولیس بیدردسر نبود. مجیدی با توجه به تقویم فشرده داخلی – آسیایی هفتههای اخیر، تصمیم به استراحت دادن به چند بازیکن اصلیاش گرفت، ولی مصدومیت دیاباته و گل سریع نفت مسجدسلیمان معادلات بازی را پیچیده کرد.هنوز دقایقی از این گل نگذشته بود که اعتراض به تصمیمات مجیدی در شبکههای اجتماعی شروع شد، ولی استقلال پیش از پایان نیمه اول به گل تساوی رسید و با اضافه شدن وریا و ریگی در شروع نیمه دوم گل برتری را زد.
نقطه قوت این روزهای استقلال بیتردید در خط حمله است که با اضافه شدن مطهری سه مهاجم آماده دارد. ارسلان دقایقی پس از اینکه جانشین دیاباته شد، گل تساوی را زد تا آمارش در دو بازی را به سه گل برساند. استقلال در سه مسابقه با هدایت سرمربی جدیدش توانسته 10 گل بزند و مهاجمانی دارد که آرزوی هر تیمی هستند.
خبر خوب برای مجیدی در پایان بازی این بود که برای شهرآورد محرومی ندارد و مصدومیت دیاباته هم جدی نیست. نگرانی او بیشتر در خط دفاع است، هرچند در شهرآورد میتواند روی دانشگر و بودوروف هم حساب کند. اگر به خاطر تعویضهای اجباری نبود، انتظار میرفت مجیدی در بازی دیروز برای دقایقی از مدافع جدید بلغاریاش استفاده کند، ولی اصلاً بعید نیست که این بازیکن سورپرایز ترکیب استقلال در دربی باشد.
استقلال و پرسپولیس با وجود بحران مالی کمسابقه و زلزله شدیدی که روی نیمکت پشت سر گذاشتند، شرایط فنی خوبی دارند و این بار صحبت از «دربی رویایی» و «شهرآورد جذاب» انتظاری غیرمنطقی نیست. زمان نسبتاً زیادی تا پایان فصل مانده و حساسیتها احتمالاً تأثیر زیادی روی کیفیت بازی نخواهد گذاشت.
مهمتر از همه هر دو مربی رویکرد مثبتی دارند و تیمشان را برای برد به زمین میفرستند. هر دو مربی برای تثبیت جایگاهشان و مهر تأیید هواداران نیاز به بردن این بازی دارند و از طرف دیگر با رقابت فشرده بالای جدول تساوی برای هیچکدام از آنها کفایت نمیکند.
گلمحمدی و مجیدی در این زمان کوتاه وارثان خوبی برای تیم کالدرون و تیم استراماچونی بودهاند، ولی دربی عیار واقعی آنها را نشان خواهد داد. آنها انگیزه خیلی بالایی برای سه امتیاز بازی پنجشنبه دارند و این بهترین خبر برای هوادارانی است که در سالهای اخیر شهرآورد بارها ناامیدشان کرده است.
یادداشت
چراغ خاموش مثل نبی
حسین قهار
مدیری که در تمام سالهای گذشته به او لقب مرد پرنفوذ در سایه فوتبال کشور را دادهاند به نظر میرسد که از قدم زدن در تاریکی خسته شده است. او تمایل دارد با خارج شدن از سایه شرایط مدیریتی دیگری را با تبدیل شدن به نفر اول فوتبال ایران تجربه کند اما چگونه؟
مهدی محمدنبی به واسطه سالها حضور در سمت دبیرکلی فدراسیون با تمام معادلات مدیریتی فوتبال کشور آشنایی دارد. پس تبحر خوبی درباره معادلات و لابیهای انتخاباتی دارد و خودش چندین بار مجامع فوتبال کشور را برگزار کرده است. تعریف سادهتر هم این است که راه رسیدن به صندلی ریاست را بلد است.
او در سالهای اخیر از مدیران مورد حمایت وزارت ورزش بوده و از مدتها قبل پیشبینی میشد که برنامهای مفصل برای انتخابات فدراسیون فوتبال داشته باشد. نبی البته مدتها نامش به عنوان گزینه اصلی مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس و دبیرکلی فدراسیون در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح شده بود. منتهی بنا به دلایلی این اتفاق عملی نشد تا او مجبور باشد که فقط به عنوان عضو هیأت مدیره پرسپولیس به کارش ادامه بدهد تا زمان ثبت نام از نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال فرا برسد.
حالا هم که فوتبال ایران به صورت رسمی وارد کارزار انتخاباتی شده، در همه جا میبینیم و میخوانیم که گفته میشود او از چهرههای تأثیرگذار در انتخابات پیش روی فوتبال خواهد بود. بر اساس اطلاعاتی که از منابع خبری به دست آمده او در این مدت لابیهای لازم برای ورود به انتخابات را هم انجام داده و علینژاد معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش هم به واسطه سالها ارتباط دوستانه و کاری که با او داشته از حامیان قدرتمندش به حساب میآید. به این ترتیب نبی از معدود گزینههایی خواهد بود که هم حمایت قاطع وزارت ورزش را و هم ارتباطات نزدیک و نسبتاً قابل قبولی با اعضای مجمع فدراسیون دارد.
البته درباره این مسأله که آیا این مدیر قدرت دارد که با ثبت نام در ریاست و حضور در پروسه انتخابات به صندلی ریاست برسد ابهام زیاد است. درست است که مدیران اتحادیه باشگاهها، علی کفاشیان، وزارت ورزش و چند چهره شناخته شده فوتبالی و اقتصادی از حامیان او به حساب میآیند اما برای نشستن روی صندلی مهدی تاج نیاز به دو سوم آرا مجمع یعنی حداقل 50 رأی دارد. بدون تعارف باید نوشت که لابیهای کنونی او برای موفقیت در مجمع روز 25 اسفند ماه کافی نیست و در هفتههای پیش رو قطعاً باید برنامهریزی بیشتری برای پیدا کردن حامیان بیشتر در دستور کار خود قرار بدهد. درباره نبی نباید این نکته را هم فراموش کرد که او تا روزهای آخر ثبت نام دست خود را برای سایر رقبا رو نمیکند و به شدت مدیری محافظهکار به حساب میآید. او تمام کارهای لازم برای ثبت نام در انتخابات ریاست را انجام داده اما تا یک روز مانده به پایان زمان ثبت نام از نامزدها (19 بهمن) صبر خواهد کرد تا ببیند چه نفراتی در انتخابات ثبت نام خواهند کرد. بعد از آن اگر ببیند رقبایش را میتواند شکست دهد حضورش در انتخابات ریاست را قطعی میکند و اگر ببیند مدیرانی وارد گود شدهاند که سبد رأی و شرایط بهتری برای برنده شدن دارد، این احتمال هست که خودش را وارد این مکانیزم نکند.او فعلاً با دقت تحرکات انتخاباتی وزارت ورزش و مدیران کنونی فدراسیون فوتبال را زیر نظر دارد و برخیها معتقد هستند که حاضر با تعامل با سایر نامزدها نیز برای رسیدن به یک ائتلاف قدرتمند هست. با این حال درباره نبی و برنامههای انتخاباتیاش در روزهای آینده بیشتر خبر منتشر خواهد شد. عضو کنونی هیأت مدیره پرسپولیس البته تا به امروز در رسانهها هیچ مصاحبهای درباره برنامههای انتخاباتی خود انجام نداده و به عبارتی سادهتر با چراغ خاموش و در سکوت مطلق خبری و به دور از هرگونه هیاهو پروژه انتخاباتیاش را جلو برده است. نبی البته در دستگاههای دولتی و اجرایی کشور هم به نظر میرسد به خاطر سالها مدیریت ورزشی ارتباطات قابل توجهی برای خود دست و پا کرده و در صورت حضور رسمی در انتخابات قطعاً از این ارتباطات هم برای موفق شدن استفاده خواهد کرد.با قطعی شدن ثبت نام نبی برای ریاست فدراسیون در روزهای آینده جزئیات بیشتری درباره برنامههای انتخاباتی او و شخصیتهای حقیقی و حقوقی که قصد حمایت از او دارند منتشر خواهیم کرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74303
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74304
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74305
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74306
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74307
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4215/19018/74308
|
عناوین این صفحه
- استقلال؛ از محافظه کاری تا شجاعت افراطی
- پشت پرده حکم پرحاشیه وزیر برای علی دایی
- ای بینوا تیم ملی!
- آزمون معرفت، صداقت وفاداری برای قلعه
- یادداشت
- یادداشت