|
نشست «شعر نوجوان، نیازها و ذائقهی نسل امروز» برگزار شد
نشست علمی تخصصی «شعر نوجوان، نیازها و ذائقهی نسل امروز» با حضور شاعران نامآشنای شعر نوجوان، روز سهشنبه ۱۵ بهمن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
این نشستِ تخصصی از سلسله نشستهای «فراسو» است که با حضور مصطفی رحماندوست، ساعد باقری و آتوسا صالحی شاعران حوزه شعر نوجوان برگزار شد.
انیسه موسویان، مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون با اشاره به موضوع این نشست تخصصی که «شعر نوجوان، نیازها و ذائقهی نسل امروز» است، گفت: شاید بهتر باشد که پیش از صحبت درباره شعر نوجوان، درباره خود نوجوانی صحبت کنیم. نوجوانی را انتقال از مرحله آخر کودکی به مرحله بالندگی و کمال میدانند. در مورد سن نوجوانی اتفاق نظر وجود ندارد و در فرهنگهای مختلف تعاریف متفاوتی وجود دارد، اما ما میتوانیم بگوییم سن ۱۱ تا ۱۸ سالگی سن نوجوانی است. نوجوان در این سن قدم به دنیای بیرون میگذارد و قدم در دنیای خودش میگذارد.
او از شاعران حاضر در این نشست خواست که نظراتشان را درباره تغییر تعریف نوجوان امروزی بگویند.
باقری با ابراز خوشحالی از برگزاری این نشست تخصصی درباره نوجوان گفت: این اتفاق نظر در وجود نداشتن تعریف نوجوانی خودش نشانه چیزی است، شاید اصلاً نتوانیم نوجوانی را در دوره خاصی تعریف کنیم. به نظر من نوجوانی هویت خاص خودش را دارد و نباید آن را بهعنوان حد واسطی بین کودکی و جوانی ببینیم.
او ادامه داد: البته اگر من به تعریف ۱۰ سال پیش نوجوانی بازگردم شاید با تعریف امروز نوجوانی متفاوت باشد. ولی باید بگویم پرشورترین خاطرههای من در دوره نوجوانی شکل گرفته است. با اینحال فکر میکنم نوجوانی اتمام دوره کودکی نیست، بلکه شروع دوره جوانی است.
رحماندوست در اینباره گفت: دوره نوجوانی، دوره سختی است ولی در ایران این دوره سختتر هم هست. ولی گروه عظیمی از نوجوانان ایرانی، نوجوانی نمیکنند. وقتی شما به برخی از نوجوانان امروز ایرانی نگاه میکنید، آنها زن و مرد خانواده هستند. متأسفانه ما نمیتوانیم به تعریف سازمان بهداشت جهانی در ایران اتکا کنیم.
او ادامه داد: به دفاع از کسانی که برای نوجوانان کار کردهاند، میگویم تقصیر نویسندگان نوجوان نیست. تقصیر نوجوانان هم نیست. باید برای نوجوانان زمینه نوجوانی کردن را فراهم کرد. بدبختانه نوجوان امروز، نوجوان بسیار آسیب دیدهای است. آسیب نوجوان امروز تقصیر کسانی است که مملکت را بهجایی رساندهاند که من هم بعد از چهل سال کار نمیدانم آیندهام چطور است.
صالحی با اشاره به اینکه در تعریف نوجوانی میتواند از تجربیات خودش صحبت کند بیان کرد: من در مقالهها خواندهام که اگر در گذشته هر ۱۰ سال تعاریف مفاهیم تغییر میکرد، در حال حاضر فاصله تغییر این تعریفها به دو، سه سال رسیده است؛ یعنی سرعت تغییرات بسیار بالا رفته است. حتی من شنیدهام در بعضی از تعریفها سن نوجوانی تا ۲۵ سال ارزیابی شده است.
او با اشاره به بالا رفتن سن نوجوانی در بعضی جوامع گفت: در این تعریف ویژگیهای اصلی را با سن منطبق میکنند. چون به خاطر فرهنگ و آموزش و پرورش هر جامعهای ممکن است بلوغ دیررس یا زودرس اتفاق بیفتد. حتی گاهی ما به این نتیجه میرسیم که به تعداد هر نوجوان، ممکن است تعریف از نوجوانی وجود داشته باشد. ولی در میان همه این تعاریف نقطه مشترک همان بحران هویت و خشم درونی است. بنابراین شاید بتوانیم در شعر نوجوان با جواب دادن به هیجانات آنها به مخاطب نزدیک بشویم.
شعر نوجوان چیست
باقری درباره تعریف شعر نوجوان گفت: شعری که برای او سروده میشود، شعر نوجوان است. شعری که او میخواند، شعر خوب نوجوان است. ولی هیچکدام از اینها مطلق نیست.
او تاکید کرد: ما امروز ۲۰ گونه نوجوان داریم. نوجوان پرتوقعی که مسئولیتپذیر نیست تا نوجوانی مانند آنکه آقای رحماندوست نام برد، نوجوانی که مرد خانواده شده است. بنابراین نویسندگان و شاعران میتوانند به تنوع گونههای این دوره توجه داشته باشند. شعری که نوجوان بخواند و دوست داشته باشد، شعر نوجوان نیست. چون ممکن است آن شعر آنقدر عامیانه باشد که نوجوان امروزی هم آن را خوانده است و دوست داشته است.
باقری با توجه به متغیر بودن تعریف نوجوان گفت: شعری که برای نوجوان سروده میشود و از سوی نوجوانان با استقبال روبهرو میشود، شعر نوجوان است.
رحماندوست در تعریف شعر نوجوان بیان کرد: متأسفانه ما بر اساس یافتههای روانشناسی نمیتوانیم به نوعی از نوجوانی برسیم که بتوانیم شعرها را با معیار آن ارزیابی کنیم. بخشی از شعر نوجوان، شعر نوجوانانی است که اهل کتاب، مطالعه و شعر هستند، بخشی از این شعر، شعر حکمی و شعر عامیانه است.
او ادامه داد: سروش نوجوان، مجله موفقی در دوران خودش بود که میتوانست شاعران جدید خلق کند. ولی امروز اگر این مجله هم وجود داشت، بازهم نمیتوانست شاعر درست کند. تفاوت مخاطب ما در حوزه شعر نوجوانی که به خاطر شرایط اقتصادی، سیاسی و ناامیدیهای آنهاست نباید ما را از فعالیت در این زمینه بازدارد.
رحماندوست تاکید کرد: مهم اینجاست که وقتی به قضاوت و داوری میرسیم، چه در نقد و چاپ باید تعریف کنیم که این شعر برای چه گروهی سروده شده است.
صالحی درباره سرودن شعر برای نوجوان امروزی گفت: شعر سطح عمیقتری از متون ادبی را در نظر میگیرد. ما به آن ادبیات ناب میگوئیم، هر عنصری در آن اهمیت دارد.
او ادامه داد: من فکر میکنم در سرودن شعر باید به بیزمانی برسیم. چرا که اشعار شاعری مانند حافظ که برای مردم زمانه خودش شعر سروده بود، حتی امروز هم خوانده میشود و میدانیم که در آینده هم مورد توجه خواهد بود.
صالحی با اشاره به اینکه ما به ادبیات عمیق نیاز داریم گفت: رمز ماندگاری ادبیات در «سطحبهسطح» عمیق شدن است که اصطلاحاً پوست پیازی گفته میشود. این رمز ماندگاری است که باعث میشود کسی در «روستا» یی یک شعر خاص را بخواند دوست داشته باشد و نوجوان شهری هم آن را بخواند و دوست داشته باشد.
رحماندوست در پاسخ به صحبتهای صالحی بیان کرد: اینکه بگوییم شعر بیزمان باشد، حرف قشنگی است. شعر بیزمان و مکان گفتن بسیار سخت است. مجموعهای از شعرهای ما را میخواستند برای کره جنوبی ترجمه کنند. تعدادی از شعرهای ما را برای آنها انتخاب کردند. بعد از مدتی متوجه شدم آنها اصلاً حرف ما را متوجه نمیشوند. شعر بیمکان و زمان گفتن در کشور ما بسیار دشوار است.
باقری درباره اینکه نوجوان امروز چقدر شعر میخواند گفت: چه بخواهیم نخواهیم. اگر شما بتوانید آثاری بیافرانید که آنها با آن ارتباط برقرار کنند، روی خلاقهای آنها تأثیر خواهید گذاشت. در حوزه شعر نوجوان دو تأثیر خواهیم داشت، یک تأثیر مستقیم روی مخاطب شعر شما و تأثیر غیرمستقیم روی آدمهای خلاق است.
او تاکید کرد: من نمیخواهم بگویم کدام از این تاثیرها مهمتر است، شاید اگر شما روی گروه دوم وقت بگذارید بیشتر تأثیر بگیرید و مخاطب بیشتری هم پیدا کنید. تفننی کار کردن در حوزه شعر نوجوان اشتباه است. چون نوجوان خلاق امروز از این شعرهای نوجوان، اگر خوشش بیاید الگوبرداری میکند. بنابراین مسئولیتپذیری در این حوزه بسیار مهم است.
در ادامه این نشست آئین نکوداشت بیوک ملکی شاعر نامآشنای حوزه شعر نوجوان نیز با حضور فاضل نظری مدیرعامل کانون پرورش فکری، محمدرضا زمردیان معاون فرهنگی کانون و جمعی از نویسندگان و شعرا برپا شد. دو عضو نوجوان انجمن ادبی کانون هم در پایان نشست در مورد شعر نوجوان و اشعار ملکی صحبت کردند.
یادآوری میشود این نشست از ساعت ۱۴ تا ۱۶ روز ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ در مرکز آفرینشهای فرهنگیهنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار شد.
رصد و مخابره رویدادهای آسیب زا، خبرنگاران را تهدید میکند
رصد و مخابره رویدادهای آسیب زا توسط خبرنگاران که به واسطه شغلشان از دور یا نزدیک باید به صورت مستمر و با جزئیات به آن بپردازند، تهدیدی جدی برای بهداشت جسمی و روانی خبرنگاران است.
سال ۹۸ سالی بود که با اخبار مربوط به سیل در برخی استانهای کشور آغاز شد که گستره این حادثه آنقدر زیاد بود که از روزهای عید خبرنگاران برای بازتاب اخبار بسیج شدند و نیروهای امدادی و انتظامی و بهداشتی و پزشکی پا به میدان گذاشتند. روزهای سختی بود. تصاویر تلخی منتشر میشد که خبرنگاران حتی آنهایی که در صحنه حاضر نبودند، عمدتا ناچار به مرور روزانه آنها بودند و نیروهای عملیاتی امدادی و انتظامی در صحنه از نزدیک آن را زندگی می کردند.
در کنار مردمی که زندگیشان روی آب بود و میزان بالایی از استرس یک حادثه طبیعی را تحمل میکردند، افرادی که به واسطه شغل خود درگیر این رویداد بودند نیز ویروس استرس به بدنشان وارد شد. گرچه با وجود گسترش فضای مجازی و هجوم اخبار چنین حوادثی، عموم مردم از دریافت چنین ویروسی در امان نیستند، اما فرسودگی و اثرات مخرب این استرس بر افرادی که به واسطه شغل خود درگیر چنین رویدادهایی میشوند، بعد از افرادی که به طور مستقیم از چنین حوادثی متأثر میشوند، بیشتر است تا جایی که اگر تا سالها قبل وقتی بحث اختلال طیف تروما، مثل اختلال استرس پس از حادثه و استرس حاد، مطرح میشد از ملاکهای مهم تشخیصی آن تجربه مستقیم رویداد به صورت بیرونی و عینی بود، امروزه این گزاره تغییر کرده و در کنار این ملاک ذکر شده که اگر فردی در رسانهها این اخبار را ببیند در صورتیکه مرتبط با شغلش باشد، میتواند دچار این اختلالها بشود. به معنای دیگر در چنین حوادثی حالا دیگر مهم دوری و نزدیکی به اصل حادثه نیست بلکه گاه به شکل مداوم و به واسطه شغل، در معرض رویدادهای استرس زا بودن، خود معیاری مهم برای در خطر بودن سلامتی است. حوادث استرس زا دسته وسیعی است و تنها به بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل، طوفان و گردباد، سقوط بهمن، آتش سوزی جنگلها و یا همه گیری بیماریها محدود نمیشود که بلایای غیر طبیعی مانند حادثه تصادف مرگ بار با اتومبیل، سقوط هواپیما و بحرانهایی که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه تبدیل میشود را نیز شامل میشود.
خبرها پشت هم خبرنگاران را احاطه کرده است و آخرین خبری که شکی رسانهای نیز محسوب می شد، خبر سقوط هواپیما و جان باختن شمار زیادی از هموطنان و غیر هموطنان بود که همین خبر هم با همه ابعاد سخت و تلخی که داشت ساعاتی بعد به اخبار مربوط به سیلی دیگر در استان سیستان و بلوچستان پیوند خورد و در واقع خبرنگاران هنوز فرصت پردازش اطلاعات یک حادثه را پیدا نکرده، در معرض اطلاع رسانی رویداد آسیبزای دیگری قرار گرفتند. و این روزها هم پیگیری اخبار بیماری کرونا، و اطلاع رسانی به مردم در جریان است. حالا دیگر بسیاری از خبرنگاران در فضای مجازی مینویسند که خواب به چشمهایشان نمیرسد چون نگران رویدادی هستند که احتمالاً فردا باید مخابره کنند و در پس عبارتهایی که از این نگرانی مینویسند، استرس و بی خوابی پیداست.
۴ گروهی که در معرض اختلالهای روانی پس از رویدادهای آسیب زا هستند
به طور کلی گرچه فرد آسیب دیده در تعریف به کسی اطلاق میشود که در اثر بلایا دچار صدمات جسمانی و روانی شده و خسارتهایی مادی و معنوی بر وی تحمیل شده است اما اختلالات روانی دسته گستردهتری را در بر میگیرد. اختلالات روانی به صورت یک سندرم یا الگوی رفتاری یا روانشناختی مهم بالینی تصور شده است که در یک فرد روی میدهد و با ناراحتی (یک علامت دردناک) یا ناتوانی (تخریب در یک یا چند زمینه مهم عملکرد) یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ، درد، ناراحتی و ناتوانی همراه است و جز حمایتهای روانی و اجتماعی راهی برای پیشگیری از اثرات زیانبار روانی چنین رویدادهایی نیست و حمایتهای روانی- اجتماعی به فعالیتهایی اطلاق میشود که به صورت همه جانبه توسط کارشناسان حوزههای مختلف صورت میگیرد.
به نظر میرسد با توجه به شدت حوادثی که روزهای گذشته در کشور رخ داده است، چهار گروه در معرض آسیب جدی و ابتلاء به اختلالهای جدی روانی از طیف تروما و حتی افسردگی و اضطراب هستند که میتواند در ادامه، زندگی آنها را تهدید یا مختل کند و برای همین در تمام دنیا استانداردهای مداخلات روان شناختی و درمانی متناسب با هر گروه، توصیه و با پروتکلهایی اجرا میشود.
دسته اول آسیب دیدگان حوادث هستند که بیشترین میزان مداخلات را نیاز دارند. دسته دوم نیروهای امدادی، نظامی و خبرنگارانی هستند که در این حوادث در صحنه حاضر میشوند و به طور کلی همه کسانی که از نزدیک شاهد آسیب دیدن فرد یا افراد هستند که این افراد نیز بلافاصله به خدمات روان شناختی در سطح بالا نیاز دارند. دسته سوم افرادی هستند که شاید از حادثه دور باشند اما به واسطه شغل خود وقتی در مواجه به تصاویر و اخبار این رویدادهای قرار میگیرند از آن متأثر میشوند.
خبرنگاران شاید در صدر این لیست قرار بگیرند خصوصاً آنکه آنها مکرراً در معرض اخبار حوادث گوناگون قرار میگیرند و جزئیات آن را به واسطه شغل خود باید دنبال کنند. در کنار آنها وقتی حادثهای مثل سقوط هواپیما رخ میدهد، کسانی که در خدمههای پروازی مشغول به کار هستند، نیز شامل این دسته میشوند. اینکه خطر ابتلاء به مشکلات روانی خصوصاً طیف تروما و در سادهترین شکل آن بروز نشانههای اضطرابی مثل اختلال در خواب، خلق پایین و گوش به زنگی در این دسته بسیار قابل تامل است، چیزی است که نسبت به دو دسته قبلی در بوته فراموشی قرار میگیرد. در نهایت دسته چهارم عموم مردمی هستند که هر کدام در سطحی از حساسیت و پیشینه ذهنی این رویدادها را دنبال میکنند که گرچه نمیتوان به طور مشخص آنها را افرادی در معرض اختلالهای جدی قلمداد کرد اما بروز نشانههایی از استرس و اضطراب در آنها امری قابل پیش بینی است.
حال در شکل استاندارد برای هر دسته از این گروه مداخلات خاص روان شناختی و درمانی و حمایتی باید تعیین شود و بلافاصله پس از حادثه ارائه شود؛ خصوصاً اینکه یکی از نظریههای مهم روان شناختی درباره درمان استرس حاد و جلوگیری از تبدیل آن به اختلال استرس پس از سانحه بیان میکند که بلافاصله افراد در معرض آسیب باید بتوانند بلافاصله گزارشهای خود را با متخصص در میان بگذارند و در واقع آنچه دیده و حس کردهاند را بیان کنند. هر چند در این میان باید این نکته را نیز مطرح کرد که عملاً شبکههای اجتماعی این روزها این نقش را تا حدی ایفا میکنند اما محدودیتهای فضای مجازی که مهمترین آن بروز نوشتاری به جای بروز کلامی هیجان هاست نمیتواند جایگزین مناسبی برای این امر قلمداد شود.
در این مجال قصد برشمردن و تشریح فرایند ایجاد اختلالهای روانی در پس رخ دادن یک حادثه و یا مرور علائم و نشانههای جسمی و روانی در افراد نیست بلکه تاکید بر این مهم است که بهداشت روانی شمار زیادی از افراد این روزها نیازمند توجه جدی است چرا که اختلالهایی مانند استرس پس از سانحه میتواند تمام زندگی فرد از جمله شغل، روابط بین فردی و زندگی خانوادگی، سلامت جسمانی و روانی را مختل کند، میتواند به انفجارهای خشم و هیجانهای غیرقابل پیش بینی در افراد بیانجامد و در نهایت نداشتن سلامت روانی هر فردی در جامعه، تهدیدی است برای سلامت روانی کل یک جامعه.
بهداشت روانی حلقه مفقوده شغلهای پر استرس
متأسفانه بخش بهداشت روانی و مداخلات روان شناختی در مواقع بحران یکی از حلقههای مفقوده جدی در جامعه است که استانداردهای آن نه توسط نهادهای دولتی و نه سازمانها و ارگانهایی که کارکنانشان در دسته مشاغل سخت قرار میگیرند، اجرا نمیشود. داشتن برنامهای برای بهداشت روانی جامعهای که تجربههای متناوب حوادث استرس زا را تجربه کرده است، یک بحث مفصل و نیازمند بررسی بسیار است اما در این میان و در نبود استانداردهای ابلاغی دقیق برای سازمانها، هر ارگان و نهادی میتواند به صورت مستقل به فکر پرسنل خود باشد چرا که در تمام دنیا امروزه بسیاری از سازمانها سعی در شناخت منابع، ایجاد فشار و تنش در محیط کارکنان کردهاند تا بتوانند از طریق راهکارهای مناسب محیطهای شغل مطلوب را برای کارکنان فراهم آورند و در نتیجه رضایت و عملکرد شغلی کارکنان را افزایش دهند و از سوی دیگر برخی از مشاغل به علت عوامل استرس زا و ماهیت پرتنشی که دارند (مانند خبرنگاری) بیشتر سبب ایجاد اختلالات روانی در بین افراد میشود که در نتیجه میتواند سبب غیبت و کاهش کارآیی کارکنان و در نهایت ایجاد هزینههای سنگین برای سازمان شود.
حال تصور کنید این روزهای زندگی یک خبرنگار در کشورمان را که به صورت مداوم در معرض خبرهای استرس زا قرار گرفته است و این در حالی است که شاید کمتر مدیر رسانهای به ذهنش برسد که این خبرنگاران برای آنکه سلامت شناخت و روان و قلمشان تضمین شود، به پایش های مستمر روانی نیاز دارند. فقط کافی است بدانیم رویداد تروماتیک باعث میشود جهان بینی مثبت فرد درباره جهان را به راحتی به چالش بکشد و یا اینکه تروما باورهای قبلی درباره امن بودن دنیا را از بین میبرد. تعدادی محرک دیگر نیز به وجود می آیند که باعث ایجاد واکنش ترس، از جا پریدن، و هوشیاری مفرط میشوند.
توصیه جدی به مدیران رسانهای کشور این است که در وهله اول شروع به یک پایش روانی از خبرنگاران توسط تیم مجرب روان شناسی کرده تا بتوانند افراد در معرض آسیب بیشتر و با نشانههای هشدار را شناسایی کنند و از نظر مالی و اجتماعی حمایت این افراد را در اولویت قرار دهند تا نزد روان شناس برای دریافت کمک بروند. هر چند متأسفانه در کشورمان تحقیقات قابل توجهی در خصوص اثربخشی یک فرایند مداوم مداخلات روان شناختی برای شغلی چون خبرنگاری صورت نگرفته است تا مدلی را به مدیران رسانهها پیشنهاد کند که طی آن بهداشت روانی خبرنگاران تضمین شود، اما شاید نیاز است تا رسانهها خود پیش قدم شوند و با توجه به ماهیت رسالتی که به دوش دارند، برای انجام این مباحث و پیشنهاد پژوهشها و مطالبه بهداشت روانی قشرهای مختلف جامعه از جمله کسانی که در مشاغل سخت فعال هستند، این خلاء را پر کنند. در این میان شاید آموزش تاب آوری بتواند یکی از مداخلات مؤثر پیشگیرانه باشد که رسانهها میتوانند به کار بگیرند.
رییس سازمان فرهنگی هنری:
دشمن وحدت مردم را نشانه گرفته است
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: حفظ وحدت مردم که دشمن آن را نشانه گرفته است و مردم به هر بهانهای وحدت را نشان دادهاند که آخرین ظهور آن در شهادت حاج قاسم سلیمانی بود.
به گفته روابط عمومی رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نخستین کنگره سرداران و ۲۰۰۰ شهید منطقه ۱۵ همزمان با ایام دهه فجر، با حضور سردار احمد وحیدی رئیس کمیسیون سیاسی دفاعی، امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، حجتالاسلام میثم امرودی رئیس سازمان فرهنگی هنری و جمعی از مقامات و مسئولان منطقه ۱۵، سهشنبه ۱۵ بهمن در پردیس تئاتر تهران برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام میثم امرودی ضمن خیرمقدم و تشکر از همه مسئولانی که در برپایی این مراسم کمک کردهاند، گفت: امسال چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن میگیریم. روزی تصور نمیکردیم که سرزمینی و جهانی بدون آمریکا داشته باشیم. امروز در حالی این پیروزی را جشن میگیریم که نه تنها آمریکا را در کشورمان نداریم که به فضل خدا به زودی شاهد بار بستن و رفتن آمریکا از خاورمیانه نیز خواهیم بود و همچنین به زودی شاهد محو اسرائیل این غده سرطانی از تمام سرزمینهای اسلامی بهویژه فلسطین عزیز خواهیم بود و این پیروزیهای مقتدرانهای که امروز داریم همه اینها به واسطه انقلاب بزرگ و شکوهمند اسلامی ایران است.
وی افزود: حضرت امام خمینی (ره) در وصیتنامه خود خطاب به مردم میفرمایند: عزت، اقتدار و استقلال خود را حفظ کنید و اسیر طرحهای پوشالی آمریکا و اسرائیل نشوید که هر روز یکی از این طرحها را روی میز میگذارند و میخواهند خوف را به دل ما بیاندازند، انقلاب اسلامی را حفظ کنید. وی همچنین رمز بقای انقلاب اسلامی را رمز پیروزی میدانند و به دو علت اشاره میکنند. یک وحدت مردم و دو انگیزه الهی.
امرودی در ادامه بیان کرد: حفظ وحدت مردم همان چیزی است که دشمن آن را نشانه گرفته است و به هر بهانهای مردم وحدت خودشان را نشان میدهند و آخرین جایگاهی که مردم توانستند ظهور وحدت خودشان را نشان دهند، در شهادت حاج قاسم سلیمانی بود. انگیزه الهی دومین نکتهای است که امام (ره) به آن اشاره میکند. رمز پیروزی انقلاب همین عکس شهدایی است که شما خانوادهها دستتان گرفتهاید. رمز پیروزی انقلاب ایثار و شهادتی است که وظیفه ماست که با برگزاری این کنگرهها آنها را حفظ کنیم. حفظ یاد شهدا یعنی اینکه فراموش نکنیم همه این پیشرفت، همه این وحدت، همه این استقلال، اقتدار و اسلامی که در دنیا هست به برکت آنهاست.
رئیس سازمان فرهنگی هنری گفت: دشمن بداند که این ملت یکپارچه است. همه اینها جگر گوشههای ما بودند. چه شهدایی که در جبههای جنگ به شهادت رسیدند و چه شهدایی که در هواپیما بودند. دشمن نمیتواند از وحدت ما سواستفاده کند. مقام معظم رهبری میفرمایند: وظیفه شماست که فرهنگ ایثار و شهادت را یادآوری کنید. سینه به سینه باید از تواضع، جهاد، انقلابی بودن، سواد و ثبات ایمان شهدا گفته شود.
امرودی در پایان گفت: امام (ره) میفرمایند برای حفظ انقلاب دو چیز لازم است. یک وحدت، دو انگیزه الهی. میخواهم من علت سوم پیروزی انقلاب را به دو علت دیگر اضافه کنم و آن وجود یک رهبری شجاع، آگاه، فقیه، نترس و اهل برنامه چون حضرت امام (ره) بود و اگر بناست انقلاب ما باقی بماند و حفظ شود، یقین بدانید رمز آن حفظ ولایت است. به فضل خدا پیروزی چهل ساله دوم انقلاب اسلامی را در مسجدالاقصی و با محو شدن آمریکا از عرصه جهان جشن میگیریم.
در ادامه مراسم سردار احمد وحیدی گفت: امروز در محضر دو هزار شهید بزرگوار که حاضر و ناظر جلسه ما هستند و در پیشگاه شما خانواده بزرگ شهدا هستیم، مجلسی که متعلق به دو هزار شهید باشد چه مقام و جایگاهی دارد. در یک چنین مجلسی و در دهه فجر حق این است که اول از امام (ره) بگوییم. میگویند انقلاب ما بر سه پایه بود؛ امام، امت و مکتب. امام ما امت ساخت. امت به دست امام ساخته شد. مکتب ما هم آنگاه که در لسان امام به دلهای پاک جامعه ریخته شد مورد قبول آنچنان که در اسلام ناب میشناسیم، قرار گرفت.
وی افزود: پس اگر خوب نگاه کنیم، میبینم که آن کسی که باعث این انقلاب شد، امام بود. امامی که این امت را ساخت و امامی که در سیر زمان مکتب اهل بیت را و آموزههای بزرگ آن را قطره قطره در دل و جان مردم تزریق کرد و مردم او را لمس کردند و با او آسمانی شدند. این امام، امام شهید ساز بود. امامی بود که عصر جدیدی را آغاز کرد و ما وارد عصر جدیدی شدیم. عصری که در آن پیوند زمین و آسمان برقرار شد. آنگاه که دشمنان بشر و انسانیت چهارصد سال بر جدایی زمین از آسمان کوشیدند و حقیقتاً فجر شد. با فجر شب گذشت. با نور گذشت. نور تابید که این شب به سر آمد. آن نور چه بود؟ آن نوری بود که از خون شهیدان ما درخشش گرفت و شهادت واژهای آشنا در قاموس ملت ایران شد. نه تنها در قاموس ملت ایران، بلکه در امت اسلام و حتی فراتر از آن. شهادت و مفهوم شهادت در عمیقترین لایههای وجودی انسان و جامعه نفوذ پیدا کرد و آنگاه معلوم شد که خداوند چه آفریده است.
در این مراسم همچنین از کتاب «بی تو پریشانم» شرحی بر داستان زندگی شهید مدافع حرم حجتالاسلام محمد پورهنگ که توسط همسر این شهید نوشته شده است، رونمایی شد.
توسط انتشارات دانشگاه عدالت
«طراحی فراگیر» منتشر شد/الگویی برای بهبود کیفیت زندگی
«طراحی فراگیر، دستیابی به محیطهای همهشمول» توسط انتشارات دانشگاه عدالت منتشر شد. طراحی فراگیر بهعنوان یک الگوی فراگیر، سبب تکامل طراحی برای بهبود کیفیت زندگی هر شهروندانِ جهان میشود.
انتشارات دانشگاه عدالت کتاب «طراحی فراگیر، دستیابی به محیطهای همهشمول» نوشته ادوارد استاینفلد و جردانا. ال مایسل و ترجمه مشترک مریم پیرهادی، مانا پیرهادی، سعید کاردار و علی سروش راد را با شمارگان هزار نسخه، ۵۱۴ صفحه و بهای ۸۵ هزار تومان منتشر کرد.
این کتاب توسط اساتید برجسته معماری نوشته شده است؛ نویسنده اول این کتاب پرفسور ادوارد استاینفلد مؤسس مرکز ایده (IDeA) در کشور آمریکا، در ۵۰ سال تجربه کاری خود، تحقیقات بیشماری انجام داده و هزاران دانشجو در زمینههای مرتبط با رویکرد طراحی فراگیر تربیت کرده است. او بیش از ۱۰۰ کتاب و ۳ اختراع به نام خود ثبت کرده است. بسیاری از تالیفات او در زمینههای طراحی دسترسپذیر و فراگیر مرجع اصلی بهشمار میروند. پروفسور استاینفلد به عنوان مشاور دولت آمریکا نیز فعالیت کرده و همچنین مدیریت پروژههای تحقیقاتی و اجرایی متعددی را برعهده داشته است. او در این زمینه جوایز معتبر بسیاری را نیز دریافت کرده است.
«طراحی فراگیر، دستیابی به محیطهای همهشمول» منبعی مهم برای معماران، طراحان داخلی، برنامهریزان شهری، معماران منظر، طراحان محصولات و تمامی افرادی که به رویکردهای دسترسپذیری و طراحی فراگیر علاقهمند هستند، محسوب میشود. همچنین این کتاب مرجع اصلی تدریس دورههای آموزش طراحی همه شمول، در مرکز طراحی فراگیر و دسترسی به محیط (IDeA) در دانشگاه بوفالو است. از مزیت گذراندن دورههای طراحی فراگیر با مرجعیت این کتاب، برای معماران ایالاتمتحده دریافت ۱۵ اعتبار CEU است.
طراحی فراگیر بهعنوان یک الگوی فراگیر، سبب تکامل طراحی برای بهبود کیفیت زندگی هر شهروند در این جهان میشود. طراحی فراگیر، راهکارهای طراحی با مزایایی برای همه است. به طور کل طراحی فراگیر نشاندهنده همگرایی در عمل طراحی با تمرکز بر سودمندی است. نظریهپردازان در حرفه طراحی، اذعان کردهاند که سودمندی یک عامل مهم در موفقیت هر طراحی است؛ هم در برنامهریزی شهری و هم در طراحی یک ساختمان یا محصول. در تاریخ طراحی، سودمندی بهندرت در کانون توجه طراحی حرفهای قرار گرفته است؛ حتی در اوایل قرن بیستم زمانی که عبارت «فرم تابع عملکرد است» مطرح شد، بازهم معماران به فرم توجه بیشتری نشان دادند. بسیاری از معماران این نگرش را پذیرفتند و بیشتر به کلیت توجه نشان میداند تا به فرم؛ درنتیجه ساختمانی که بر این اساس طراحی کردند، برای ساکنان سودمندتر شد.
سه گرایش عمده بهعنوان عوامل مؤثر در تغییر فرهنگ طراحی وجود دارد. نخست، تنوع فرهنگ مصرفگرایی در مقیاس جهانی در حال ظهور است و از کشورهایی با درآمد بالا شروع میشود و بهسرعت در نقاط دیگر گسترش پیدا میکند. این فرهنگ باوجود تفاوت فرهنگ فردی، دارای ارزش بیشتری است. افرادی که این فرهنگ را انتخاب میکنند، در واقع خود را نسبت به آن تغییر میدهند؛ بهعبارتدیگر، متحول میشوند. دوم، جمعیت جهان بهسرعت در حال پیر شدن است. در کشورهای در حال توسعه، جمعیت افراد مسنتر، حتی سریعتر از کشورهای توسعهیافته در حال افزایش است. علاقه به حفظ کیفیت زندگی افراد مسن، در تصمیمات فرهنگی مؤثر است. سوم، نیروهای اقتصادی خواستار استانداردهای بالاتری در جهت سودمندی هستند. پایداری (از بین بردن زبالهها) و اطلاعاتی که عملکرد را بهبود میبخشد، در تصمیمگیری افراد و سازمانها بهمنظور خرید مهمتر است.
مفهوم طراحی فراگیر از طریق جنبش حقوق معلولان و روندی که پیشتر بیان شد، پدید آمده است. تجربه اولیه آن با مفهومی فراتر از ریشههای آن مانند طراحی برای پیری، پایداری اجتماعی و طراحی کاربر محور در ارتباط بود. در همان زمان، طرفداران طراحی برای بهبود زندگی مردم، معیارهای ارزشمند طراحی فراگیر را به رسمیت شناختند؛ به همین دلیل نیز در این کتاب سعی شده تا از عقبماندگی جلوگیری شود و بهجای آن نگاهی روبهجلو دنبال شود. با بررسی طراحی فراگیر میتوان چگونگی جریانی را که به طراحی پایدار منتهی خواهد شد، شناخت.
این کتاب در سه بخش اساسی سازمان یافته است. بخش اول، ایجاد پایه و منطق برای الگوی طراحی فراگیر است. این امر شامل مفهوم مانع، کمبودهای طراحی فراگیر، تحول و اعمال طراحی فراگیر است. در ادامه بخش اول با بهرهگیری از جمعیتشناسی، روندی را که به تصویب این مفهوم منجر شد، نشان میدهد. بخش دوم این کتاب، خلاصهای از سه پایگاه دانش را در زمینه اعمال طراحی فراگیر نشان میدهد. این طراحی برای عملکرد انسان، طراحی برای بهداشت و سلامت و طراحی برای مشارکت اجتماعی است. آخرین بخش از کتاب، خلاصهای از شیوههای طراحی فراگیر را در طیف گستردهای از موضوعات، فراهم میکند. این فصلها در اماکن عمومی، مسکن، اصلاحات خانه، طراحی داخلی، طراحی محصول و حمل و نقل بررسی میشود. از ساختار این کتاب، میتوان در دورههای آموزش طراحی فراگیر استفاده کرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4219/19053/74473
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4219/19053/74474
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4219/19053/74475
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4219/19053/74476
|
عناوین این صفحه
- نشست «شعر نوجوان، نیازها و ذائقهی نسل امروز» برگزار شد
- رصد و مخابره رویدادهای آسیب زا، خبرنگاران را تهدید میکند
- دشمن وحدت مردم را نشانه گرفته است
- «طراحی فراگیر» منتشر شد/الگویی برای بهبود کیفیت زندگی