|
سکوت سنگین نامزدهای انتخابات؛ برنامه ندارند
فرشاد کاسنژاد
سکوت نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال انگار با این پیشفرض در ذهن آنها همراه است که کارنامههایی درخشان در مدیریت ورزش دارند و حتی لازم نیست یک جمله درباره انگیزه و برنامه خود برای ریاست فدراسیون فوتبال حرف بزنند. ما انگار محکومیم که به رغم سکوتشان تشخیص دهیم آنها با توجه به سوابق مدیریت در ورزش چه آثار باشکوهی را با خود به ارمغان میآورند.
سکوت نامزدها اما گرههای کور فوتبال ایران را بیشتر عیان میکند. این یک واقعیت است که فدراسیون فوتبال دچار بحرانهای مالی است، بحرانهایی که البته بخشی از آن خودساخته است و بخش دیگری گرهخورده با آنچه در اقتصاد ایران میگذرد. فدراسیون فوتبال اگرچه نمیتواند به دلیل تحریمهای بانکی مطالبات خود را از فیفا دریافت کند اما با قراردادهای عجیب و شائبهبرانگیز بدهیهای بزرگی مثل بدهی ۶ میلیون یورویی احتمالی را برای خود ساخته؛ یک بدهی خانمانسوز برای فوتبال ایران که اگر ویلموتس در دادگاه موفق شود، آنگاه فدراسیون فوتبال دیگر نمیتواند خود را به بهانه مطالباتش از فیفا موفق در زمینه مالی جلوه دهد و مهدی تاج هم از منزل پاسخگو نخواهد شد که چرا چنین قرارداد گزاف و عجیبی را امضا کرده است و چرا هنگام فسخ نتوانست منافع فدراسیون فوتبال را تأمین کند.
این فقط بخشی از ماجرای اقتصادی فدراسیون فوتبال است و درباره عملکرد صادق درودگر و تیم اقتصادی سازمان لیگ و عجله آنها برای قراردادهای جدید پیش از انتخابات فدراسیون فوتبال سؤالات پرشماری مطرح است. سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هرگز موفق نشدهاند از حقوق باشگاهها محافظت کنند و بگذریم از اینکه فدراسیون مهدی تاج هرگز نتوانست موضع شفافی درباره موضوع حق پخش تلویزیونی داشته باشد و قدرت انحصاری آن رسانه همیشه فدراسیونی پرخطا را به مراعات ناچار کرد.
نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال این روزها حتی وارد چنین گفت و گوهایی نمیشوند و هیچ موضعی درباره این مسائل ندارند و برنامهای برای تغییر این روند ارائه نمیدهند. نه ایدهای تازه از نامزدها میشنویم، نه برنامهای مکتوب میبینیم. آنها شاید ترجیح میدهند در خفا و از طریق مذاکرات پشت پرده آرای لازم را در مجمع جلب کنند و راه ریاست در فدراسیون فوتبال را از مسیر طرح ایدهها و دیدگاههای خود نمیبینند. شاید بیراه هم فکر نکردهاند، چون برای اعضای مجمع فدراسیون فوتبال ایدههای نامزدها اهمیتی ندارد و آنچه در آرای آنها تأثیر خواهد گذاشت، چگونگی ارتباطشان با رئیس بعدی است.
نامزدها علاقهای به طرح مباحث و ایدهها و برنامههای خود در رسانهها ندارند، از نقد و بحث گریزان هستند و این دوری از رسانهها البته میتواند نشانه فقر ایده و نظر باشد. برنامهای در کار نیست که بتوان در دفاع از آن وارد بحث شد یا نقدش را منجر به اصلاح روند تلقی کرد. ما با چند اسم مواجهیم و پیشینههایی که نه تنها هیجانانگیز نیستند، بلکه نگرانیهایی را برای آینده پدید میآورند.
تا روز ۲۵ اسفندماه فرصت چندانی باقی نمانده. اعضای مجمع فدراسیون فوتبال باید تا روز انتخابات نامزدها را بررسی کرده باشند، به شناخت دقیق از انگیزهها و اهداف و برنامههای آنها رسیده باشند و بدانند فردا قرار است چه اتفاقاتی برای فدراسیون فوتبال رخ دهد. تنها نامزدی که سابقه شرکت در انتخابات ریاست فدراسیون را دارد، محمدحسین قریب است. او در انتخابات دو دوره پیش فدراسیون فوتبال که به عنوان نامزد مورد اعتماد وزارت ورزش و جوانان مطرح شده بود، شکست خورد و البته در همان مقطع برنامهای را ارائه کرده بود. بازخوانی یک پاراگراف از آن برنامه نشان میدهد که اغلب برنامهنویسیها برای انتخابات چه کیفیتی دارند و چقدر از توجه به موضوعات مهم دور هستند: «کارکردهای سیاسی / بسیاری از سیاستمداران معتقدند برای برقراری رابطه بین دو کشور، یکی از بهترین ابزار و وسیلهها فوتبال است. این امر نشان میدهد که این ورزش گروهی برای مقاصد سیاسی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد، چرا که مسابقه بین دو تیم کشور در واقع مسابقه بین دو ملت است. دست دادن بازیکنان دو کشور با یکدیگر، لباس عوض کردن، دادن هدیه به یکدیگر و حضور مسئولین رده بالای کشور در بازی فوتبال میتواند زمینه ایجاد نوعی رابطه بین کشورها باشد.»
بله، احتمالاً در روزهای آینده برنامههایی با متنهایی شبیه این و با کلیگوییهای بیاهمیت از نامزدها خواهیم خواند و انتخابات بدون روشن شدن برنامههای کاربردی برای فدراسیون آغاز میشود و آرای اعضای مجمع بدون شناختی واقعی از نامزدها و بر اساس تصمیماتی که بر پایه مصلحتهای دیگری گرفته شده، به صندوق انتخابات ریخته میشود.
نکونام: کیروش دوست داشت در ایران بماند
کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران اعتقاد دارد که فدراسیون فوتبال در انتخاب سرمربی این تیم، نقش اصلی را بر عهده نداشته است. جواد نکونام درباره اینکه از او به عنوان یکی از گزینههای سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران نام برده میشد، گفت: نظر لطف دوستان است که من میتوانم روی نیمکت تیم ملی بنشینم، اما به نظرم اگر تصمیمگیریها در فوتبال ما درست انجام میشد، زمانی که کیروش در فوتبال ما بود باید اتفاقات بهتری میافتاد.
وی ادامه داد: هم تیم امید به المپیک برود و تیم ملی شرایط بهتری داشته باشد، اما این برنامهریزیها به ما مربیان ضربه وارد کرد و این کاری که در تمام دنیا صورت میگیرد، مثل زمانی که کیروش حضور داشت جلسات خوبی بین او و رئیس فدراسیون برگزار میشد و من در جلسات حضور داشتم. در این نشستها تصمیمگیریهایی برای آینده فوتبال میشد که به نفع آن بود.
سرمربی فولاد خوزستان در این باره که آیا با او برای سرمربیگری تیم ملی مذاکره شده است یا خیر، تصریح کرد: در این مورد صحبتی ندارم. الان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و نمیخواهم وارد جزئیات آن شوم، اما مهم این است که در شرایطی که ما کیروش یعنی سرمربی پیشین رئال مادرید و دستیار فرگوسن را داشتیم، به جایی رسیدیم که در اقدامی اشتباه، ویلموتس را انتخاب کردیم. او هم در فوتبال دنیا مربی شناختهشدهای است و حداقل لیاقت این را داشته که مربی تیم ملی بلژیک بوده است.
نکونام با اشاره به انتقاداتی که از سرمربی پرتغالی پیشین تیم ملی ایران میشد، خاطرنشان کرد: پس از کیروش، دوست دارم دوستانی که از او انتقاد میکردند بگویند الان فوتبال ایران کجاست؟ من آن موقع گفتم و حالا هم به صورت رسمی اعلام میکنم که فوتبال ما پس از کیروش دچار افت شدیدی خواهد شد. شما هم میبینید که این شرایط پیش آمده است. برای من فقط مهم تیم ملی کشورم است و شخص مهم نیست. کیروش، برانکو و بلاژویچ برای فوتبال ایران زحمت کشیدند و فوتبال ایران به این عزیزان مدیون است.
وی که با برنامه «سلام صبح بخیر» گفتگو میکرد، در ادامه بیان کرد: من این مربیان را میشناسم و قطعاً قبل از این عزیزان هم کسانی بودند که برای این فوتبال زحمت کشیدند. کیروش حاضر بود با مبالغی پایینتر از قراردادی که با ویلموتس بستند، در ایران بماند و تمام شناخت را نسبت به ایران داشت. او میتوانست افتخارات بیشتری برای ما کسب کند و اشتباه خودمان و قدر ندانستن باعث شد او جدا شود. اکنون این حال و روز فوتبال ماست.
کاپیتان پیشین تیم ملی ایران درباره تغییر نظر مدیران فدراسیون فوتبال برای انتخاب مربی داخلی برای سرمربیگری این تیم اظهار داشت: دو موضوع وجود دارد. یکی اینکه به نظرم فدراسیون فوتبال تصمیمگیرنده نبوده است، چون اصلاً کسی در فدراسیون اعلام نمیکند که ما این کار را کردیم. شک نکنید هر کسی هم بگوید ما این کار را کردیم، به خاطر این است که فشار از بالا برداشته شود.
«نمیدانم کجا،، اما با صحبتهایی که شده، مردم میدانند سرمربی تیم ملی از کجا و چگونه انتخاب شده است.»، نکونام ضمن بیان این جمله گفت: کل ایران به انتخاب مربی تیم ملی نقد دارند و مخالف آن هستند. به نظرم به مربیان ایرانی بیاحترامی شد. قطعاً مربیان زیادی داریم که همین الان میتوانند روی نیمکت تیم ملی بنشینند. در حال حاضر میتوانست این اتفاق بیفتد، اما تصمیمگیرنده جای دیگری بود
وی در این باره که آیا شاگردان دراگان اسکوچیچ میتوانند به جام جهانی ۲۰۲۲ صعود کنند یا خیر، اظهار داشت: تمام این کارها انجام شده که تیم ملی به جام جهانی صعود کند. ما در مرحله گروهی به، اما و اگر رسیده ایم. قبلاً وقتی از مرحله گروهی صعود میکردیم، همه میگفتند میخواستید از این گروه هم صعود نکنید، اینکه راحت بود! اما کار همین حالا به، اما و اگر کشیده است. شما میدانید عراق تیمی بود که نمیتوانست ما را ۱۰ نفره ببرد، اما راحت به این تیم میبازیم و باید ببینیم آیا میتوانیم آن را ببریم؟
سرمربی فولاد خوزستان با اشاره به ضعف حریفان ایران در مرحله گروهی مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ خاطرنشان کرد: این تیم ملی عراق به نظر من خیلی ضعیف است. بحرین هم تیم ضعیفی است و این تیمها در بدترین شرایط خود هستند. زمان برانکو در جام ملتهای آسیا با بحرین که خیلی قوی بود، بازی کردیم و آن را شکست دادیم.
نکونام با اشاره به تیمش گفت: امیدوارم فوتبالمان هر روز موفقتر شود. تشکر ویژه از هواداران تیم فولاد دارم که همیشه ما را حمایت کردهاند تا بتوانیم شرایط ایدهآلی را برای آنها رقم بزنیم.
اسپانسر مشترک: به استقلال پول قرض دادیم!
تیم پرسپولیس این روزها در امارات مشغول آمادهسازی خود برای رویارویی امروز مقابل الشارجه در چارچوب لیگ قهرمانان آسیاست و نکته مهم اینجاست که محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل باشگاه در این سفر تیم را همراهی نکرده تا در تهران پیگیر مسائل مالی و درآمدزایی تیمش باشد. نکتهای که انصاریفرد تلاش دارد در ادامه مسیر خود در پرسپولیس پیگیرش باشد، بحث وصول طلبها و پرداخت قرارداد بازیکنان و کادرفنیاش است و البته در این راه نباید از حقوق برانکو و کالدرون هم غافل باشد. تلاش کردیم اخبار این روزهای باشگاه پرسپولیس را در قالب یک گزارش آماده کنیم که در زیر میخوانید.
پرسپولیس- بانک گردشگری در آستانه امضای قرارداد
یکی از دلایلی که انصاریفرد در امارات پرسپولیس را همراهی نکرده، موضوع جلسه با اسپانسر جدید باشگاه است. بانک گردشگری که لوگوی آن در بازی دربی روی پیراهن سرخها بهعنوان اسپانسر درج شده بود، هنوز قرارداد نهایی با این باشگاه به امضا نرسانده است.در این خصوص انصاریفرد در 2 روز گذشته جلساتی را با اسپانسر جدید برگزار کرده و شنیده میشود که دو طرف توانستهاند به توافقات خوبی درخصوص بندهای قرارداد برسند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، بهزودی قرارداد نهایی به امضای طرفین میرسد. گفتنی است سرخها هنوز مبلغی از این اسپانسر جدید بهعنوان پیشپرداخت دریافت نکردهاند و گفته میشود چک سرخها آماده است تا بعد از امضای قرارداد به آنها تحویل داده شود.
پاسخ ایرانسل به ناراحتی سرخها؛ استقلال قرض کرده است
طی چند روز گذشته خبر جسته و گریختهای درخصوص واریز مبلغ 3میلیارد تومان از سوی ایرانسل به حساب باشگاه استقلال شنیده شد و همین خبر کافی بود تا ناراحتی پرسپولیسیها از اسپانسر مشترک را سبب شود. سرخها معتقد بودند اگر قرار باشد استقلالیها پولی از اسپانسر بگیرند، سرخها نباید از این قاعده مستثنی باشند، اما پاسخ ایرانسلیها به سرخها باعث شد آنها دیگر دلخور نباشند. ظاهرا استقلالیها برای اینکه بتوانند برخی موارد مالی خود را برطرف کنند، از ایرانسل خواستهاند 3 میلیارد بهعنوان قرض به حسابشان واریز شود تا در آینده یا این مبلغ را از درآمدشان کسر کنند یا به صورت نقدی برگردانند. گفتنی است طبق شنیدهها پرسپولیس تا به این جای فصل با ایرانسل تسویه کرده و هیچ طلبی از این اسپانسر ندارد.
علی بیرو اسفندماه به بلژیک میرود
با اینکه طبق قول و قرار پرسپولیسیها با نماینده بلژیکی تیم آنتروپ، این تیم بلژیکی باید نیمی از مبلغ رضایتنامه علیرضا بیرانوند را به حساب سرخها واریز میکرد، اما در روز نهایی شدن قرارداد آنها اعلام کردند که 150 هزار دلار را موقتا به حساب پرسپولیس واریز میکنند و 200 هزار دلار را هم بعد از حضور بیرانوند در بلژیک برای گذراندن تست پزشکی پرداخت میکنند و مابقی مبلغ را هم بعد از انتقال کامل. به همین جهت قرار است بیرانوند تا پیش از پایان سال جاری راهی بلژیک شود تا در تست پزشکی این باشگاه حضور پیدا کند و پرسپولیس بتواند مابقی طلب خود را از آنتروپ وصول کند. ظاهرا طبق توافق باشگاه پرسپولیس و تیم بلژیکی 2 زمان مختلف برای این کار در نظر گرفته شده که باید دید کدام تاریخ شرایط بهتری برای پرسپولیس دارد، اما مطمئنا این کار در اسفندماه انجام میشود.
تفاهمنامه تکذیب شد قرارداد رادو نهایی است
چندی پیش خبری از باشگاه پرسپولیس به رسانهها مخابره شد که به تمدید قرارداد 3 ساله بوژیدار رادوشویچ با این تیم مربوط میشد، اما مدتی نگذشت که عدهای عنوان کردند این تنها تفاهمنامهای میان رادو و سرخها بوده که درصورت عمل کردن به مفاد این تفاهمنامه، قرارداد نهایی امضا میشود. اما دیروز حسین قدوسی، مدیر روابطعمومی باشگاه پرسپولیس ضمن تکذیب خبر تفاهمنامه گفت: «قرارداد رادو به صورت تمام و کمال و قطعی بسته شده است و بندهای این قرارداد هم توسط اماموردی، معاون اجرایی باشگاه و بنده تهیه و به تایید انصاریفرد رسید. ضمن اینکه رادوشویچ بر سر تمام بندهای قرارداد با باشگاه توافق کرد و این قرارداد قطعی و نهایی است. نظر گلمحمدی و فنایی از کادرفنی و افشین پیروانی هم در این خصوص کاملا مثبت بود و بقیه صحبتهای مطرحشده را تکذیب میکنم.»
یحیی به دنبال کاهش فشار تمرینات
پرسپولیسیها از ابتدای نیمفصل دوم تا به این جای کار بازیهای سنگینی را پشتسر گذاشتهاند که خیلیها این بازیها را تونلوحشت سرخها میدانستند. حالا رفتهرفته این بازیهای سخت به انتهای خود نزدیک میشود، اما شاید بعد از دیدار با الشارجه که امروز برگزار میشود، جدال برابر سپاهان یکی از حساسترین بازیهای این فصل پرسپولیس باشد. یحیی که خوب میداند یکی از مهمترین بازیهای تیمش برای رسیدن به قهرمانی همین بازی است، یک مشکل بزرگ دارد که آن هم خستگی بازیکنان تیمش است. شاگردان گلمحمدی بعد از بازی برابر استقلال راهی قطر شدند و مقابل الدحیل قرار گرفتند و سپس مجددا به ایران بازگشته و راهی امارات شدند. حالا پرسپولیسیها باید فردا عصر به ایران برگردند و روز یکشنبه در یک بازی خارج از خانه به مصاف سپاهان بروند. گلمحمدی تلاش میکند با کم کردن فشار تمرینات، از خستگی ناشی از سفرهای فراوان جلوگیری کند و باید دید تا چه حد در این راه موفق میشود.
5 نکته از شکست تلخ استقلال در کویت
«امروز مصدوم جدید چی داریم؟» وضعیت این روزهای استقلال باور نکردنی شده. در این سالها، هیچ تیمی نبوده که اوضاع آسیب دیدگی مهرههای کلیدیاش تا این حد بحرانی شود. هرچه میگذرد، به تعداد مصدومان آبیها اضافه میشود و در آخرین پرده، این علی کریمی، فرشید باقری و هرویه میلیچ بودند که ساعتی پیش از بازی، رقابت با الاهلی را از دست دادند. با موقعیتی که استقلال در آن گرفتار شده، انتخاب ترکیب اصلی، آسانترین کار ممکن است چرا که مربیان عملاً انتخاب دیگری به جز این ندارند! فرهاد مجیدی در روزی که به مطمئنترین بازیکنان خط میانی و حملهاش دسترسی نداشت، چارهای نداشت جز اینکه میلاد زکیپور را جانشین میلیچ کند، روزبه چشمی بعد از مدتها به خط میانی منتقل شود و یک بار دیگر به علی دشتی اعتماد کند. در واقع مجیدی برای اینکه تیمش شوک کمتری را تحمل کند، به ترکیب سه نفره خط دفاعی تیمش مقابل الشرطه دست نزد و روی استفاده از عارف غلامی که فقط دو سه جلسه تمرین کرده بود، ریسک نکرد تا شاهین طاهرخانی در یک بازی بسیار حساس در زنجیره خط دفاعی قرار بگیرد اما برخلاف بازی قبلی، این طاهرخانی نبود که با اشتباه فردی استقلال را در موقعیت شکست قرار دهد. در بازی دیشب، روی گل اول بودوروف که سنگین نشان میداد، چند متر جا ماند تا حسینی مجبور به خطای پنالتی شود و در گل دوم، محمد دانشگر با یک اشتباه آماتوری، مقدمات گل برتری الاهلی را فراهم کرد. این اشتباهها، تا پایان بازی جبران نشد تا در روزی که آبیها میتوانستند بازنده نباشند، دست خالی ورزشگاه جابر الاحمد را ترک کنند. اوج ناامیدی از دانشگر وقتی بود که گل زیبای ارسلان مطهری با ماندن او در منطقه آفساید، به شکلی عجیب مردود شد.
علی دشتی که در بازی با نفت مسجدسلیمان یک نیمه جانشین وریا غفوری شده بود و نمایشی ناامید کننده داشت، این بار نزدیکترین بازیکن به ارسلان مطهری بود، یعنی جایی که در تمام این فصل، دربست در اختیار ستارهای به نام مهدی قائدی بوده. ورود دشتی به ترکیب 11 نفره، بدان معنا بود که فرهاد از یک طرف میخواست وزن تیمش در خط میانی را بالاتر ببرد و از طرف دیگر، از مرتضی تبریزی کاملاً ناامید شده و دیگر روی او حسابی باز نمیکند. دشتی در 75 دقیقهای که در زمین بود، نشان داد که وقتی نزدیکتر به دروازه حریف باشد، بازیکن مؤثرتری است اما نه آنقدر که بتواند در ادامه فصل، برای فرهاد مجیدی مهرهای تأثیرگذار باشد. دشتی در این بازی نشان داد که چرا در تمام نیم فصل اول، همدم نیمکت بوده.
کابوس پنالتی نزدنهای استقلال که از دوره مربیگری وینفرد شفر شروع شد، هنوز هم ادامه دارد. در فوتبال ایران، هیچ تیمی در 2 فصل گذشته به اندازه استقلال پنالتی هدر نداده و عجیب اینکه شانس از دست دادن پنالتی، با حساسیت بازی نسبت مستقیم دارد. هرچه بازی حساستر، پنالتی ناامیدکنندهتر! اگر وریا غفوری، در همان نیمه اول بازی را به حالت مساوی برمیگرداند، استقلال حتی میتوانست تیم برنده این بازی باشد. واقعیت این است که الاهلی، تیم ترسناکی نبود و اگر در شرایط طبیعی با استقلال روبهرو میشد، شانسی برای پیروزی نداشت.
لیگ قهرمانان آسیا هنوز برای استقلال تمام نشده. هرچند که این بازی، میتواند در آینده این گروه بسیار تأثیرگذار باشد. نگرانی اصلی برای فرهاد مجیدی، درگیر شدن در ماراتن مسابقات بیوقفه در اسفندماه است که دقیقاً هر 4 روز یکبار باید تیمش را به زمین بفرستد. برنامه بازیهای آینده استقلال و فشردگی کم نظیر آن، از الاهلی و هر حریف دیگری ترسناکتر است!
اخبار
خداحافظی هاشمیان از تیم ملی؟
وحید هاشمیان همزمان با ورود مارک ویلموتس، به تیم ملی بازگشت. او که دارای مدرک مربیگری پرولایسنس از آلمان است، آمده بود تا کسب تجربه کند و بشود سرمایهای برای تیم ملی. این مدرک را هیچکس غیر از هاشمیان در ایران ندارد. چهرههای مطرح فوتبال آلمان هم به این سادگی نه مجوز حضور در چنین کلاسی را میگیرند و نه میتوانند به سادگی معتبرترین مدرک حرفهای مربیگری آلمان و شاید حتی جهان را بگیرند. از همان روز اول همه از حضور وحید هاشمیان استقبال کردند و از این نوشتند که فدراسیون فوتبال تصمیم به جایی گرفت.
همکاری وحید و ویلموتس، اما چندان به درازا نکشید. عدم توانایی ویلموتس چه در مدیریت تیم و چه در مسائل فنی باعث شد هاشمیان هم عاصی شود. فدراسیون هم که فهمیده بود مربی بلژیکی این کاره نیست، رأی به برکناریاش داد. بعد از جدایی ویلموتس همه روی یک موضوع نظر مشترک داشتند؛ حفظ وحید هاشمیان به عنوان مربی تیم ملی. خیلیها نگران بودند مبادا در این ماجرا او آسیب ببیند.
در این بین، اما اخباری هم منتشر شد که جالب بود. علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی در یکی از مصاحبههایش افشا کرد احتمالاً وحید هاشمیان مربی موقت تیم ملی میشود. خیلی زود رسانهها به این شایعه داغ پرداختند که با توجه به آسان بودن بازی هنگکنگ و کامبوج به احتمال فراوان هاشمیان در آن دو بازی مربی موقت خواهد بود و بعد از آن سرمربی جدید انتخاب میشود. فدراسیون هم شایعه را تکذیب نکرد تا موضوع جدی به نظر برسد، اما رفته رفته مشخص شد نقشه تغییر کرده است. فدراسیون فوتبال با وجود نزدیک بودن به انتخابات، خیلی سریع اسکوچیچ را سرمربی تیم ملی کرد تا پیشبینیها را به هم بزند.
در روزهای اخیر و با حضور مربی کروات این سؤال مطرح بود که آیا وحید هاشمیان دستیارش میماند؟ وقتی چند روز قبل از اسکوچیچ در این باره سؤال کردیم گفت هنوز هیچ چیز مشخص نیست و مشغول صحبت با وحید هستند. دیروز، اما یک منبع آگاه در فدراسیون فوتبال فاش کرد مذاکرات هاشمیان و رئیس رؤسا در گام اول به بنبست خورده و این مربی احتمالاً از کادر تیم ملی جدا شده است. نکته اینجاست که هفته قبل هاشمیان به نزدیکانش گفته بود تصمیم دارد بماند ولی اینکه در جلسه چه اتفاقی افتاده، هنوز مبهم است. هیچکس در این باره اطلاعاتی نمیدهد. هاشمیان هم تصمیم گرفته فعلاً سکوت کند تا اینکه تکلیف به طور قطعی مشخص شود. ظاهراً قرار است دوباره مذاکرات ادامه پیدا کند. آن منبع آگاه، اما به خبرورزشی گفت: «فکر میکنم احتمال همکاری بسیار کم باشد و حتی اسکوچیچ در حال بررسی گزینههای دیگر هم هست.»
اینکه مربی کروات نمیخواهد با هاشمیان کار کند و یا اینکه وحید تصمیم گرفته جدا شود، سؤال بزرگی است که در صورت جدایی قطعی، طرفین میتوانند به روشنی درباره آن توضیح بدهند.
اتفاق روز؛ مدیر استقلال متواری شد!
انتخابات هیئت مدیره جدید باشگاه استقلال در تاریخ سیزدهم بهمن ماه ۹۸ برگزار شد و با حکم سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان فردی به نام مهدی شریفی نیک نفس به عنوان یکی از اعضای جدید هیئت مدیره این باشگاه تهرانی معرفی شد، اما این عضو جدید باشگاه استقلال گویا یکی از متهمان فراری فساد کلان اقتصادی است و او با همکاری عدهای توانسته از کشور فرار کند و به امارات برود.
وی در پرونده ۶ میلیارد و ۶۵۶ میلیون یورویی پتروشیمی و کاتالیستهای تقلبی نقش داشته و به همین دلیل هم اکنون از کشور متواری شده است. در پرونده پتروشیمی نام ۱۴ متهم به چشم میخورد که برای آنها کیفرخواست صادر شده و بر اساس این کیفرخواست اتهام این افراد مشارکت و معاونت در اخلال کلان اقتصادی در حوزه پتروشیمی است.
مهدی شریفی نیک نفس با اطلاعی که داشته به بهانه دور زدن تحریمها و پیگیری پروندههای پتروشیمی از کشور خارج شد و با دقت در پرونده او میتوان متوجه شد که کارشناس پرونده از فرار او مطلع بوده ؛ از سوی دیگر متأسفانه بازپرس متهم علیرغم تاکیدات انجام گرفته او را ممنوع الخروج نکرده و بدون آن که قرار وثیقه صادره در خصوص متهم را تقلیل دهد با دستور غیرقانونی ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان از وثایق او را هم رفع بازداشت کرد.
مشخص نیست با وجود آن که او جزء متهمان بوده، وزیر ورزش چگونه برای او حکم عضویت هیئت مدیره در یکی از پر طرفدارترین تیمهای فوتبال کشور را صادر کرده است؟
آیا واقعا مشکل استقلال «تلویزیون» است؟
باشگاه استقلال ساعاتی قبل از بازی با الاهلی یک بیانیه تند و تیز علیه تلویزیون صادر کرد و پرسید چرا صبح بازی این تیم با الاهلی عربستان مهدی امیرآبادی را آوردهاند روی آنتن شبکه دو و او را در مورد جکتریدی و دوپینگ سوالپیچ کردهاید. در این بیانیه کلی هم طعنه و کنایه زده شده به مسابقه پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا که صداوسیما به آن بازی به اصطلاح «نگاه ملی» داشت. اول اینکه توضیح بدهیم رویه صداوسیما در مورد آن بازی را نپسندیدیم. مسابقه باشگاهی حتی اگر بین دو تیم از دو کشور مختلف باشد، باز ربطی به منافع ملی و این داستانها ندارد.
از اینکه بگذریم بهتر است استقلالیها به جای حمله به دیگران، امیرآبادی را مهار کنند که تازه در این سن و سال از مصاحبه خوشش آمده و هی دارد آشی را که پخته هم میزند! ما قول میدهیم اگر امیرآبادی مصاحبه کردن را متوقف کند، داستان جکتریدی خود به خود جمع خواهد شد. زورتان به پیشکسوت خودتان نمیرسد، یقه تلویزیون را میگیرید؟
بعد هم بهتر است تنظیمکننده بیانیه استقلال یادش نرود شب بازی نیمهنهایی لیگ قهرمانان بین پرسپولیس و الهلال، برنامه نود که قطعا از برنامه صبحگاهی شبکه دو خیلی پربینندهتر بود، داستان محرومیت طارمی و پرسپولیس را شخم زد. اگر قرار است غیررنگی و منصفانه نگاه کنیم، بهتر است همه چیز را کنار هم قرار بدهیم، اما اگر فقط میخواهیم جلوی عوامالناس ژست تعصب بگیریم، داستان فرق میکند.
خیزش دوباره ژنرال؛ با سپاهان مدل 2020
سام ستارزاده
روزی که استقلال قلعهنویی شهرآورد 81 را به پرسپولیس برانکو واگذار کرد، سرمربی وقت آبیپوشان یک سرمربی تمام شده پنداشته میشد. قلعهنویی آن روز، چهار سال و نه ماه پیش، چهرهای که همچنان مخاطب را به یاد کلمه «افتخار» میانداخت؛ هنوز نمیشد استقلال را بدون او و با جام تصور کرد اما گویی او و تفکرات تاکتیکیاش به آن نسل تعلق نداشتند. مردی که از سکوهای آبی لقب ژنرال را گرفته بود تا تجسم او بدون نشانهای پر زرق و برق که بوی افتخار میدادند غیرممکن باشد، گویا به اشتباه در دهه خود باقی نمانده بود و به دورانی راه یافته بود که اندیشههای نوین، بهویژه تفکرات کارلوس کیروش، فوتبال ما را پیش میراندند.
هرچه زمان بیشتر میگذشت، لقب ژنرال بیشتر رنگ میباخت؛ درست مانند محبوبیت قلعهنویی نزد استقلالیها. آخرین خاطرات مشترک او و آبیهای پایتخت در تلخی با یکدیگر رقابت میکنند. پنجمی و ششمی لیگ، دوری دو ساله از لیگ قهرمانان آسیا، سکوهای خالی از تماشاگر در دیدارهای خانگی، تحقیر مقابل تراکتور با شکست چهار بر یک در آزادی و شکست رفت و برگشت در دربیهای لیگ چهاردهم، تنها بخشی از این خاطرات هستند که اگر تمام آنها را کنار هم میچیدیم، این را به آسانی باور میکردیم: «امیر قلعهنویی به ته خط رسیدهاست.»
اما سهشنبه قبل، روزی که قلعهنویی با سپاهان فوتبال آسیا را شگفتزده ساخت، واژهای غیر از «احترام» برازنده عملکرد تیم ژنرال نبود. دوباره آن پیراهن سنگین و پر از نشان بود که پاکیزه از هر غباری توجه جلب میکرد. سپاهان پس از چهار سال غیبت به لیگ قهرمانان آسیا برگشته بود و برابر العین قرار گرفته بود؛ نامدارترین باشگاه فوتبال امارات. نه میشد مانند دیدارهای لیگ به قلعهنویی از آن انگهای دون آلفردویی همیشگی زد و نه میشد سطح فنی رقیب متمول و سرمربی مطرحش (پدرو امانوئل که سال گذشته التعاون را قهرمان جام شاهنشاهی عربستان کرد) زیر سؤال برد.
پس از استقلال، قلعهنویی سبک فوتبالش را در هیچ تیم دیگری تغییر نداد. در ملوان، بحران مالی و بلاتکلیفی مدیریتی را یک ماه هم تحمل نکرد. در تراکتور، احترامش روی سکوهای دره گرگها را تا حدی بازیابی کرد ولی طلسمهای بزرگ باشگاه را -غیر از صعود از دور گروهی لیگ آسیا- نتوانست بشکند. ذوبآهن را در سطح برترینهای فوتبال باشگاهی ایران نگاه داشت تا راهش را برای بازگشت به تیم اول اصفهان هموار سازد اما در تمامی این تیمها، یک فوتبال ارائه میشدند؛ نتیجهگرا، مبتنی بر بازی مستقیم، متکی بر ارسال از جناحین، متوسل به یک فن که هزاران بار تمرین شده است. زندگی به شما یک فرصت مجدد برای اثبات قابلیتهایتان را نمیدهد زیرا شما امیر قلعهنویی نیستید. او دوباره به سپاهان رسیده بود؛ سپاهانی که مثل او زخم خورده بود و به دنبال برخاستنی دوباره از دل خاکستر. با حسین فرکی، ایگور استیماچ، عبدالله ویسی و زلاتکو کرانچکار پی راه پرواز دوباره گشته بود اما پر و بال نمیگرفت. با این حال، ژنرال خوششانس بود که مدیریت جدید (و کنونی) شیرهای زایندهرود میدانست چگونه تمام خواستههایش را تأمین کند؛ میدانست ثبات برای پیشرفت تیم تا چه اندازه کاربردی است و از هر چیزی مهمتر، از صمیم قلب به سرمربی جدید باشگاه اعتماد کرده بود.
سپاهانی که العین را در هزاع بن زاید به سخره گرفت، همان تیمی بود که قلعهنویی سالها تلاش کرد بسازد. مالکیت را به حریف میداد، جناحین را برای خودش برمیداشت اما سخت میگذاشت توپ از دفاع چند لایهاش عبور کند و قدر تک موقعیتها را میدانست. کیروش استنلی، کشف برزیلی قلعهنویی، نهتنها روی هوا، بلکه روی زمین هم مرگبار ظاهر میشد. سروش رفیعی و سجاد شهباززاده به روزهای اوج خود نزدیک شدهاند. محمد طیبی و شایان مصلح بهخوبی جای عزتالله پورقاز و گئورگی ولسیانی مصدوم را پر کردهاند، محمد محبی، محمدرضا حسینی و سعید آقایی هم مهمترین قطعات پازل امیراردشیر را تکمیل کردهاند.
سالهای گذشته، قلعهنویی بازیهای حساس را به شفر و برانکو واگذار کرده بود اما سپاهان امسالش، درندهتر از تمام فصلهای این دهه بوده؛ از دست استقلال استراماچونی گریخته و پرسپولیس کالدرون را مقهور ساخته. گروه مرگ کنفرانس غرب لیگ قهرمانان آسیا بهترین جا برای سرمربی باثباتترین تیم مدعی لیگ نوزدهم است تا اثبات کند بیدلیل گزینه سرمربیگری تیم ملی نشده بوده است؛ تا اثباتکند که فوتبال ایران هنوز به یک امیر قلعهنویی نیاز دارد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4226/19114/74750
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4226/19114/74751
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4226/19114/74752
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4226/19114/74753
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4226/19114/74754
|
عناوین این صفحه
- سکوت سنگین نامزدهای انتخابات؛ برنامه ندارند
- نکونام: کیروش دوست داشت در ایران بماند
- اسپانسر مشترک: به استقلال پول قرض دادیم!
- 5 نکته از شکست تلخ استقلال در کویت
- اخبار