|
سلوک اجتماعی آقا رحیم ارباب
بدخواه همنوعان نباشید تا عمرتان طولانی شود
توجه به«انسان»در منظومه فکری و سلوک عملی آیتالله ارباب چشمگیر است. او راز عمر طولانی خود را در این میدانست که هیچگاه برای کسی بد نخواست. در گذشته چنین شخصیتهایی مرجعیت اجتماعی داشتند.
پس از پایان هشت سال دفاع مقدس، ضرورت بازسازی خرابیهای جنگ و همچنین توسعه کشور پیش آمد. این توسعه نیاز به مبانی نظری داشت که متأسفانه چندان جدی گرفته نشد. روند توسعه بدون توجه به ضرورتهای اسلامی اقتصاد وضعیت فرهنگی عجیبی را پیش آورد که مؤلفه اصلی آن کمرنگ شدن و زیرسوال رفتن همبستگی اجتماعی است.
در این سالها مد شده که با کوچکترین رخداد سیاسی یا اجتماعی، اربابان بازار آزاد معیشت مردم عادی را به خطر انداخته و اجناس و مایحتاج ضروری مردم را به قیمتهایی نجومی عرضه کنند. متأسفانه این رویه بدل به سنتی سیاه شد و به صورتی هرمی کل جامعه را دربر گرفت. اگر تاجری سودجو در رخدادی کالای ضروری مردم را به چندبرابر قیمت معمول عرضه میکند، متأسفانه کاسب خردهپای محلی نیز که همسایه مشتریان روزانه خود است، انبارش را در این شرایط به روی مردم نمیگشاید. چند برابر شدن قیمت ماسک و خوراکیهایی چون زنجبیل، مرکبات و… در این هنگامه شیوع ویروس کرونا شاهدی بر این مدعاست. گران شدن اجناس و مایحتاجی که مصرفشان در این روزهای شیوع ویروس کرونا در رژیم غذایی روزانه مردم، ضروری است، جز بدخواهی برای همنوع و کاسبی کردن با خون هموطنان، همشهریان و همسایهها، چه میتواند باشد؟
اما مردم ایران همیشه اینگونه نبودهاند. تا چند دهه پیش علما و بزرگان فکری مرجعیت فرهنگی ایرانیان را بر عهده داشتند. طریق سیر و سلوک اجتماعی آن شخصیتها، سبک زندگی طبقات مختلف مردم را تعیین میکرد و همین نکته باعث همبستگی اجتماعی عجیبی شده بود که نتایج مهمی داشت که حتی پیروزی بر رژیمی مانند پهلوی را میتوان از جمله این نتایج دانست.
گران شدن اجناس و مایحتاجی که مصرفشان در این روزهای شیوع ویروس کرونا در رژیم غذایی روزانه مردم، ضروری است، جز بدخواهی برای همنوع و کاسبی کردن با خون هموطنان، همشهریان و همسایهها، چه میتواند باشد؟اربابان معرفتی که مرجعیت فکری و اجتماعی مردم ایران را بر عهده داشتند، به دلیل توجه خاصشان به «انسان» به مقامات بالای عرفان نیز رسیده بودند. مکتوبات مهمی پس از درگذشت آنها در شرح این مقامات منتشر شده است. یکی از این بزرگان آقا رحیم ارباب است. شخصیت برجستهای که از معمرین بود و طول عمر ایشان برکات مهمی را برای فرهنگ ایران معاصر درپی داشت.
شخصیت علمی آقا رحیم ارباب
آیتالله العظمی آقا رحیم ارباب از جمله آخرین نسل از علمای مکتب فکری و فلسفی اصفهان است. او جامع علوم عقلی و نقلی بود، بهگونهای که حتی مراجع نجف از جمله مرحوم آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی اعتقاد داشتند که نظیر آیت الله ارباب در حوزه نجف پیدا نمیشود.» از میان اساتید آیت الله ارباب، چهار شخصیت بسیار مهم هستند: آیات میرزا جهانگیر خان قشقایی، ملامحمد کاشانی (آخوند کاشی)، سیدمحمد باقر درچهای و حاج میرزا بدیع درب امامی.
آقا رحیم ارباب قوانین الاصول را نزد حاج میرزا بدیع درب امامی خواند و بعدها متوجه دروس خارج فقه آیتالله العظمی سیدمحمد باقر درچهای شد. آیتالله درچهای معاصر آیت الله العظمی سیداسماعیل صدر بود و پس از درگذشت ایشان، مردم برای امور شرعی به آیت الله درچهای رجوع کردند. ویژگی مهم آیتالله درچهای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که بر اساس نظریات فقهیاش انجام میگرفت. نزد میرزا بدیع درب امامی هم مسائل اجتماعی اهمیت ویژهای داشت.
آیتالله ارباب عمده علوم و حکمت اسلامی را نزد جهانگیر خان و آخوند کاشی به این شرح خواند: شرح اشارات محقق طوسی و شفای ابنسینا، درس اخلاق استدلالی و درس نهج البلاغه نزد میرزا جهانگیرخان قشقایی و یک دوره حکمت مشا، علوم مختلفی مانند هیأت و ریاضیات و در ادامه حکمت متعالیه را نزد آخوند کاشی.
در طریق سیر و سلوک نیز آیت الله ارباب از جهانگیرخان و آخوند کاشی پیروی میکرد و بویژه در عرفان عملی از شاگردان خاصه آخوند کاشی بود. بیست سال شاگردی نزد آخوند کاشی از آقا رحیم ارباب شخصیت برجستهای ساخت. آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، رفقای صمیمی همدیگر بودند و حضور آنها رونق حوزه اصفهان را موجب شده بود. چهرههای برجستهای که از دل این حوزه بیرون آمده و اثرگذار شدند همگی از شاگردان این دو عارف و حکیم برجسته بودند. هرچند این دو از عرفای برجسته روزگار خود و از بزرگان حکمت متعالیه یا فلسفه صدرایی بودند، اما تسلط آنها در مکاتب دیگر علوم عقلی بویژه فلسفه مشا حیرت انگیز است. ضرورت دارد که پژوهشهای متعددی از زوایای گوناگون به مجالس درس این دو شخصیت برجسته و حکیم پرداخته شود.
این طریق شاگردی که باعث شد تا آیت الله ارباب جامع علوم مختلف شود، مهمترین دلیلی بود که زندگی شخصی و همچنین فتاوای ایشان همه بر مدار عقل و توجه به انسان و کیفیت حضورش در اجتماع باشد. حکایت کردهاند که آیت الله ارباب در فقه بسیار خوش سلیقه بود و استقلال فکری داشت. ضرورت دارد که فتاوای ایشان در یک کتاب مجزایی جمع و روی آن پژوهش شود.
برخی ویژگیهای اخلاقی و سلوک اجتماعی آقا رحیم ارباب
همه شاگردان و نزدیکان آیتالله ارباب نوشتهاند که در طول سالها درک محضر ایشان هیچگاه کوچکترین تعبیری که خلاف ادب باشد و یا تعبیری که اشاعه داشته باشد و غیبت و یا تهمت از ایشان مشاهده نکردهاند. تهمت زدن آثار سو اجتماعی بسیاری به همراه دارد و این بر کسی پوشیده نیست. ایشان دربرخورد با نظر مخالف نظر علمی خودشان نیز بسیار متین و اخلاقی عمل میکردند.
آیت الله ارباب در سال ۱۳۵۵ در حالی که نزدیک به یک قرن سن داشتند، وفات کردند. درباره علت طول عمرشان به کسی بیان کردند که: این بدان علت است که در زندگی ابداً بدخواه کسی نبودهام مخصوصاً نسبت به خویشان و نزدیکان خود که همیشه خیر خواه آنها بودهام، لذا خداوند متعال طول عمر به من عنایت فرمودهیکی از کارهای مهم آیت الله ارباب تاکید ویژه بر ترتیب نسلها بود. ایشان نه تنها الگویی برای مردم زمانه خود به شمار میرفت و با رفتارهای خود به صورت عملی تبلیغ سبک زندگی اسلامی را میکرد، اهتمام ویژهای نیز داشت به ترتیب کودکان و برنامههای خاصی را برای پرورش نسل آینده پیشنهاد میکرد.
آیت الله ارباب در سال ۱۳۵۵ در حالی که نزدیک به یک قرن سن داشتند، وفات کردند. درباره علت طول عمرشان به کسی بیان کردند که: این بدان علت است که در زندگی ابداً بدخواه کسی نبودهام مخصوصاً نسبت به خویشان و نزدیکان خود که همیشه خیر خواه آنها بودهام، لذا خداوند متعال طول عمر به من عنایت فرموده.» البته این خیرخواهی محدود به نزدیکان و ایرانیان نبود. در تاریخ ثبت است که آیت الله ارباب در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد.
یکی از مهمترین و بهترین کتابها در شرح حال، طریق سیر و سلوک و خاطرات آیت الله ارباب «ارباب معرفت» نام دارد که به کوشش و قلم محمدحسین ریاحی تدوین شده است. این کتاب را ابتدا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان منتشر کرد و بعدها با ویراستی جدید توسط انتشارات جنگل و جاودانه بازنشر شد.
روایتهایی که در این کتاب از سلوک اجتماعی آیت الله ارباب در قالب خاطرات نزدیکان ثبت شده بسیار حیرت انگیز است. کاش بشود فرصتی را فراهم کرد تا همه مردم فرصت مطالعه این خاطرات را داشته باشند. خاطراتی که از یک سبک زندگی خاص حکایت میکنند؛ سبکی از زندگی و طریقی در سیر و سلوک اجتماعی که عنصر مفقود شده فرهنگ امروز ماست. چند روایت از این کتاب را بخوانیم:
نخست؛ حجتالاسلام والمسلمین شیخ اسدالله جوادی نقل کرده که: «سالی بود که در اصفهان بارندگی بسیار شد و خانههای زیادی خراب یا در شرف خراب شدن بود. آقا همسایهای داشتند که آنقدر هم مذهبی نبود و چند بچه داشت. آقا به عیالشان فرموده بودند بروید در خانه همسایه و ببینید در چه وضعی هستند، همسرشان آمده و دیده بود که زن و بچه همسایه گریه میکنند و اتاق آنها مشرف به خراب شدن بود و موضوع را برای آقا نقل کرده بود.
آیت الله ارباب فوراً آنها را به منزل خود برده بودند. نکتهای که جالب توجه است اینکه آقا یک اتاق و یک پس اتاق بیشتر نداشتند و فرموده بودند که شما در اتاق زندگی کنید من و همسرم در پس اتاق. پس از قطع بارندگی و مرمت خانه، همسایه قصد رفتن به منزل خود را کرد. در آن حال آقا فرموده بودند من باید ببینم که اتاق قابل زندگی هست یا نه و بعد از آن باید بروید. پس از تحقیق دیده بودند که منزل او قابل سکونت است سپس فرموده بودند حالا مختارید میخواهید بمانید یا بروید اختیار با شماست.»
روایت دوم؛ محمدباقر کتابی نیز روایت کرده است که: «وقتی که عازم سفر بیت الله بودم و جهت خداحافظی منزل آقای ارباب رفتم به ایشان عرض کردم آقا آمدهام خداحافظی، ضمناً یک مقداری پول درآورده و گفتم که این پولها بر ذمه من است که آمدهام خدمت شما بدهم. آقا دست در جیبشان کردند. مقداری پول درآورده و به من دادند و فرمودند: آقا چرا از فلان همسایهتان غافلید. این پولها را با پولهای خودتان روی هم گذاشته و به او بدهید.»
ما چه بودیم و چه شدیم؟
سیمای بزرگان در سالهای شیوع وبا و تیفوس
روایتهایی از سلوک اجتماعی بزرگان دین و مصلحان در هنگامه سختیها بویژه سالهای شیوع بیماریهای عفونی و قحطی وجود دارد که ناشی از فرهنگی بود که امروزه فراموش شده است.
این سالها به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی با پدیدههای عجیب و غریبی در فرهنگ ایران مواجه هستیم. پدیدههایی که سابق به این میزان همه گیر نبوده و اینسان بر فرهنگ عمومی مردم تأثیر نگذاشته بودند. البته با ثبت این پدیدههاست که میتوان از تأثیر نئولیبرالیسم بر اخلاق نیز سخن گفت.
غارت فروشگاهها زمانی که شایعه گران کردن کالاها پخش میشود، جدل و نزاع هنگام دریافت کمکهایی چون «سبد حمایتی دولت»، صفبندی برای دریافت بنزین در آخرین ساعات روزی که قرار است فردایش این کالا گران شود، احتکار کالاهای اساسی مردم توسط تاجران سودجو (که بارها در این سالها شاهد این مساله بودهایم) و این روزها که شیوع کرونا مردم را نگران و مضطرب کرده هم احتکار و گرانی ماسک و مواد ضدعفونی کننده.
ما چه بودیم و چه شدهایم؟ قطعاً در دههها و قرون گذشته هم محتکران، تاجران خدانشناس و مردم بیتوجه به «دیگری» هم وجود و حضور داشتند، اما عموم مردم در بزنگاهها جز عمل به تکلیف انسانی و شرعی خود به چیز دیگری فکر نمیکردند. عموم علما و مصلحان اجتماعی نیز بیشترین حجم تبلیغی خود را بر تبیین وجوه اجتماعی اسلام و اهمیت جامعه از منظر دین گذاشته بودند. ادامه این جنبش را میتوان در مباحث پیرامون فقه تمدن ساز امروز نیز پیگیری کرد. به عبارتی اگر آن جنبش نبود، حوزه معرفتی فقه تمدن ساز شکل نمیگرفت.
شاید بتوان یک دلیل عمده برای این همبستگی شدید مردمی در دهههای پیشین را در پیوند هرچه بیشتر علما و روشنفکران با مردم عادی دانست. پیوندی که امروزه منقطع شده است. در تاریخ و پیشینه فرهنگی ایران معمولاً مدارس علمیه در حوالی بازارها فعالیت داشتند و جالب اینجاست که در منابع بسیاری از حضور تجار و بازاریان در درسهای اخلاق و مکاسب حوزهها نیز سخن به میان آمده است، اما اکنون چه شده است؟ چرا حوزه در این سالها از طبقات مختلف اجتماعی فاصله گرفته است؟ خبری از حضور تجار و بازاریان و کاسبان در دروس اخلاق و فقه معاملات در حوزهها منتشر میشود؟ بگذریم.
در این سالها از زندگی بزرگان دین و علم کتابهای متعددی منتشر شده است. نقطه مشترک این کتابها توجه به عامه مردم و بهبود وضعیت آنهاست و فضیلت این چهرهها نیز در همین نکات است. به عنوان مثال بزرگی یک شخصیت دینی و یا عرفانی به این نیست که «طی الارض» داشته یا «کفشها جلوی پایش جفت میشدهاند»، بلکه بزرگی آنها به این بوده که در روزگار و هنگامه سختی و رنج، از مقامات روحی و جسمی خود در جهت کاستن رنج مردم بهره میبردند. روایتهای حیرت انگیزی از زندگی اجتماعی بزرگانی چون شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله بروجردی، آیتالله آقا رحیم ارباب، آیتالله حرم پناهی و… و تلاش آنها برای کاستن از آلام مردم در حین سختیها و مصائب منتشر شده است. روایتهایی که البته امروزه برای ما حیرت انگیز است و برای مردم آن روز و خود این بزرگان طبیعی بود. طبیعی بود که آنها در آن بزنگاهها به تکلیف شرعی و اجتماعی خود عمل کنند و عامه مردم نیز به تاسی از آنها رفتار میکردند. ما در این برهه این تکالیف را فراموش کردهایم.
بجز این حتی در منابع و متونی چون «تذکرةالاولیا»، «نفحات الأنس من حضرات القدس» و… بیشترین کرامات به شخصیتهایی نسبت داده شده که بیشترین توجه را به «انسان» داشتهاند. فراموش نکنیم که بیماریهای همه گیر و دیگر مصائب و مشکلات روزی تمام میشوند، مهم این است که در این بزنگاهها چه چهرهای از خود در تاریخ ثبت خواهیم کرد؟
شیخ هادی نجم آبادی و پرستاری از بیمار وبازده
شیخ هادی نجمآبادی از بزرگان تهران در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بود. از او به عنوان معلم مشروطه نیز یاد کردهاند. شیخ یکی از اصحاب آقا سید جمالالدین اسدآبادی نیز بود و تنها کسی که جرأت داشت پس از اعدام میرزا رضای کرمانی برای او مجالس ترحیم بگیرند. به او تهمتهای بسیاری زده و علمای سنتی او را به جهت نوع فتاوایش و همچنین سیر و سلوک اجتماعی که داشت، تکفیر کرده بودند. در اینجا قصد نداریم به معرفی شیخ هادی بپردازیم، فقط یک مورد از کنشهای اخلاقی اجتماعی او را که ریاست امور شرعی بخشی از مردم تهران را نیز بر عهده داشت، بازگو خواهیم کرد.
محمود حکیمی در کتاب «هزار و یک حکایت تاریخی» به نقل از مجله وحید، چند حکایت درباره شیوه سیر و سلوک اجتماعی آقا شیخ هادی نجم آبادی آورده است که یکی از این حکایتها شگفت انگیز است. این حکایت را در ادامه بخوانید:
یکی از اطرافیان شیخ هادی نجم آبادی نقل کرده است که «یک روز یکی از علاقهمندان شیخ که مردی افغانستانی بود و گاهگاهی به دیدن شیخ میآمد برای او پیغام داد که: من دچار بیماری وبا شدهام به خاطر خدا بر سر بالینم بیایید.
شیخ با آنکه سالها بود هیچ جا نرفته بود آهنگ عیادت بیمار را کرد به من گفت تو هم بیا. من قبول کردم و به همراه وی به خانه بیمار وبا زده رفتیم. بیمار از شدت استفراغ و اسهال کاملاً توانایی خود را از دست داده بود، به طوری که در حضور ما دو بار به سختی خود را به توالت رساند، ولی بار سوم دیگر یارای حرکت نداشت. شیخ رو به من کرد و گفت این مرد غریب است، قادر به حرکت نیست. وی را سرپا بگیر که پیش خدا بیمزد نیست.
من برخاستم، او را به توالت بردم و سرپا گرفتم ولی از شدت عفونت و گند حالم بهم خورد. سپس او را شسته و خوابانیدم. پس از چندی بازهم آن مرد غریب اسهال گرفت. این بار خود شیخ برخاست و او را بغل گرفت. من هرچه اصرار کردم که من جوانم و شما پیر و ناتوانید، این کار را به من واگذار کنید، قبول نکرد و گفت و این بار نوبت من است.
و بعد مرد بیمار را به توالت برد. از آن پس شیخ هادی تا زمان مرگ بیمار غریب و بیکس افغانستانی به خانه او میرفت و پرستاریش میکرد و پس از مرگ بیمار او را به خاک سپرد.»
پرستاری شریعت سنگلجی از بیمار تیفوسی که در حال جان دادن بود
شریعت سنگلجی نیز یکی از بزرگان نواندیشی دینی بود که مجالس درس بسیار شلوغی داشت و در سخنرانیها و دروس عمومی اخلاقش نیز طیفهای گستردهای از مردم شرکت میکردند. مسجد محل جلوس و درس و بعدها مقبره او هماکنون در خیابان فرهنگ تهران وجود دارد.
مرحوم زندهیاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی در فصل «از آبگیر سنگلج تا باد شهریار» از کتاب «آفتابه زرین فرشتگان» شرحی از علت درگذشت شریعت سنگلجی داده است که باید مورد توجه قرار داد.
شریعت سنگلجی در بامداد پنجشنبه پانزدهم دی ۱۳۲۲ برابر با تاسوعای ۱۳۶۳ قمری به دلیل بیماری تیفوس درگذشت. در سالهای ابتدایی دهه ۲۰ (همزمان با جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین) بیماری تیفوس در کشور به دلایل بسیاری از جمله حضور جنگ زدههای لهستانی در ایران، شیوع پیدا کرد. به طور کل تیفوس بیماری زمان جنگ بود و کشتار بی امانی داشت و شپش عامل انتقال میکروب آن بود. این بیماری باعث شده بود تا بسیاری از علمای مشهور آن دوران اعم از سنتی یا روشنفکر به مدد مردم جامعه خود بیایند.
شریعت سنگلجی نیز در یکی از روزهای پاییز یا زمستان سال ۱۳۲۲ جوانی مبتلا به تیفوس را در خیابان مشاهده میکند که در حال جان دادن بود، چرا که بیمارستانها از پذیرش او خودداری کرده بودند. او این جوان را به خانه خود آورد و مشغول مداوا و تیمارداریاش شد، اما خود و دیگر اعضای خانوادهاش گرفتار این بیماری شدند. آن جوان و اعضای خانواده شریعت نجات پیدا میکنند، اما شریعت و برادر کوچکترش بر اثر این بیماری جان به جان آفرین تسلیم میکنند.
انتشار شایعات درباره کرونا تنها مایه اغتشاش خبری است
معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد میگوید انتشار گمانه زنیها، شایعات بدون منبع مشخص و بدون تأیید نهادهای رسمی صرفاً افزایش اضطراب و اغتشاش خبری را در پی خواهد داشت.
کارگاه آموزشی «مدیریت بحران با محوریت کرونا» با حضور ۲۵ نفر از روزنامهنگاران حوزه سلامت در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی، دکتر اکبر نیکپژوه متخصص طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی و رامین رادنیا مدیر واحد پورتال سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران سخنرانان این کارگاه آموزشی ۳ ساعته بودند.
محمد خدادی در ابتدای این نشست، ضمن ارائه توصیههایی در خصوص سازوکارهای اطلاعرسانی در شرایط بحرانی، بر لزوم مرجعیت رسانهای رسانههای رسمی در جریان رویدادهای اخیر بهویژه شیوع بیماری کرونا تاکید کرد.
معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی به انتشار گسترده شایعات و گمانهزنیها درخصوص شیوع ویروس کرونا اشاره و خطاب به خبرنگاران حاضر گفت: انتشار گمانه زنیها، شایعات بدون منبع مشخص و بدون تأیید نهادهای رسمی صرفاً افزایش اضطراب و اغتشاش خبری را در پی خواهد داشت و آرامش و امنیت روانی مردم را هدف قرارمیدهد.
وی تاکید کرد: با توجه به انتشار گسترده اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی، وظیفه رسانههای شناسنامهدار و رسمی است که میداندار و مرجع اطلاع رسانی برای مردم باشند تا ضمن جلوگیری از نگرانی بی مورد، موجب حفظ آرامش روانی مردم با دریافت اخبار درست و دقیق مورد نیازمردم دراین شرایط شویم.
بر اساس این گزارش، دکتر اکبر نیکپژوه، متخصص طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی نیز به بیان تاریخچه، سابقه و انواع گونههای ویروس کرونا پرداخت و ضمن ارائه توصیههایی به خبرنگاران حوزه سلامت، آنها را به کسب اطلاعات موثق از مراجع رسمی و تلاش مضاعف در کاهش نگرانیها و التهابات جامعه دعوت کرد.
وی ضمن تشریح فرآیند رشد ویروس کرونا و مقایسه نقشه ژنتیکی این ویروس با دو ویروس سارس و مرس که در سالهای گذشته موجب تلفات انسانی در جهان شدند، به این نکته اشاره کرد که خطر اصلی در ویروس کرونا سرعت شیوع آن است وگرنه بیش از ۸۰ درصد مبتلایان با درمان اولیه بهبودی پیدا میکنند و بقیه نیز در بیمارستان درمان میشوند. به گفته دکتر نیک پژوه تلفات انسانی این ویروس بر اساس آمارهای جهانی بین ۱/۵ تا ۳ درصد مبتلایان است که عمدتاً یا سالمند بوده و یا دارای بیماریهای زمینهای بودهاند.
وی راه اصلی ورود ویروس کرونا را مخاط دهان و بینی و نیز چشم بیان کرد که در صورت رعایت بهداشت دست و شستشوی مداوم آن احتمال ابتلاء به حداقل میرسد.
این متخصص طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی با اشاره به علائم اولیه بیماری از جمله «تب، سرفه خشک و درد قفسه سینه» از تهیه و ابلاغ پروتکلهای درمان این بیماری توسط وزارت بهداشت و روشن شدن مسیر درمان مبتلایان خبر داد و تاکید کرد: ایمنی بدن در قریب به اتفاق بیماران منجر به مقاومت در برابر ویروس کرونا و درمان آن بدون نیاز به بستری شدن در بیمارستان شده است.
دکتر نیک پژوه در انتها به ارائه آخرین اطلاعات موجود از شیوع بیماری کویید ۱۹ یا ویروس کرونا در سایت سازمان بهداشت جهانی پرداخت.
در ادامه رامین رادنیا نیز در سخنانی، آموزش و آگاه سازی افکار عمومی جامعه در شرایط بحرانی را مهمترین اصل در پیشگیری، آمادگی و مقابله و مدیریت بحران عنوان کرد و گفت: سطح سواد و تحصیلات مخاطبان، ابزارهای در اختیار برای آموزش و اطلاع رسانی، برخورداری رسانه از اطلاعات و دانش موضوع مورد نظر، زبان مشترک برای انتقال معانی پیامها، زمینههای فرهنگی پذیرش، وضعیت اقتصادی جامعه، میزان مقبولیت، مشروعیت و اعتبار منبع پیام، تجربههای پیشین، سطح حمایت و مشارکت اجتماعی، هنجارها، نگرش و باورهای عمومی، ازجمله عوامل مؤثر بر فرآیند اطلاع رسانی و آموزش جامعه در برابر بحرانها است.
وی خطاب به خبرنگاران حاضر در این کارگاه آموزشی گفت: به طور حتم تجربه ما در مواجهه با کرونا آگاهی عمومی جامعه ایران را نسبت به بیماریهای فراگیر افزایش خواهد بخشید و نگاه به بهداشت محیط، الزامات پوشش درمانی و همچنین اطلاع رسانی و آموزش عمومی در برابر بحرانها متحول شده و نتایج مثبت آن نصیب نسلهای آینده خواهد شد.
وی در پایان افزود: تاکنون رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی گوی سبقت را از رسانههای سنتی ربودهاند. دوسویه بودن ارتباطات و ایفای نقش مخاطب در رسانه، شفافیت و اعتبار، سرعت انتقال پیام، گستردگی مخاطب، سهولت دسترسی و نهایتاً قدرت نظارتگری مزیت رسانههای نوین به شمار میآید.
گفتنی است کارگاه آموزشی «روزنامه نگاری بحران» در چارچوب سیاست معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی برای گسترش آموزشهای تخصصی روزنامه نگاری طراحی و اجرا شد.
اخبار
اقدامات سازمان فرهنگی هنری برای مقابله با شیوع بیماری ویروسی کرونا
مدیر کل ارتباطات و امور بینالملل سازمان فرهنگی هنری از اقدامات این سازمان برای مقابله با شیوع بیماری ویروسی کرونا در مراکز فرهنگی هنری شهر تهران خبر داد.
به گزارش امتیاز، سعید صدرائیان مدیر کل ارتباطات و امور بینالملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از اقدامات این سازمان برای مقابله با شیوع بیماری ویروسی کرونا در مراکز فرهنگی شهر تهران خبر داد و گفت: به منظور پیشگیری از شیوع ویروس کرونا فعالیتهای فرهنگی هنری شامل بخشهای آموزشی، نگارخانهها و موزهها تعلیق شده اگرچه فعالیتهای روزمره ستادی و مراکزسازمان فعال بوده و متوقف نشده است.
وی با بیان اینکه نصب بنرهای آموزشی با موضوع کرونا در مراکز سازمان فرهنگی هنری از جمله اقدامات در بحث پیشگیری بوده است افزود: فعالیت تمامی کتابخانههای سازمان نیز تا ساعت ۱۷ بوده و به جز بخش امانت، سایر بخشها از جمله سالنهای مطالعه، بخش مرجع و نشریات کودک و نوجوان تا اطلاع بعدی تعطیل خواهد بود. همچنین مجموعههای ورزشی این سازمان شامل آبی و غیرآبی نیز به منظور مقابله با شیوع بیماری کرونا تعطیل است.
صدرائیان از تعطیلی مراکز سازمان فرهنگی هنری در روزهای پنجشنبه و جمعه تا پایان سال خبر داد و افزود: پاکسازی و سالمسازی فضاهای عمومی مراکز از جمله نمازخانه، سالنهای انتظار، کلاسها و... هم با استفاده از مواد ضدعفونی کننده در حال انجام است.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که شهروندان با حفظ آرامش و روحیه تعاون، در انجام اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با بیماری کرونا همکاری کنند.
ترجمه دومین کتاب طنز «میراث آمریکا» چاپ شد
کتاب «زندگانی من و روزگار سخت» نوشته جیمز تِربِر با ترجمه حسن هاشمی میناباد توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «زندگانی من و روزگار سخت» نوشته جیمز تِربِر بهتازگی با ترجمه حسن هاشمی میناباد توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه طنز» است که اینناشر چاپ میکند. نسخه اصلی اینکتاب در سال ۱۹۶۳ توسط انتشارات بَنتام منتشر شده است.
اینکتاب مجموعهای از حوادث کمیک پرآبوتاب و پراغراق از زندگی تازهجوانی نویسنده در دوران اقامتش در خانه پدری در کلمبوسِ اُهایو و ماجراهای غریب خانوادهاش است که برای مخاطب نامتعارف خواهند بود. ایننویسنده در توصیف یکماجرای عامدانه برای زیادکردن چاشنی خنده، از اینشاخه به آنشاخه میپرد، از خط اصلی داستان خارج میشود و حوادث عجیبوغریبی را نقل میکند که شگفتانگیز هستند.
حسن هاشمی میناباد پیشتر کتاب «حکایتهایی برای زمانه ما باز هم حکایتهایی برای ما» را از همیننویسنده ترجمه کرده که بهار امسال توسط نشر نو چاپ شد. جیمز گرووِر تربر متولد سال ۱۸۹۴ و درگذشته به سال ۱۹۶۱ رماننویس، طنزپرداز، روزنامهنگار، نمایشنامهنویس و طراح آمریکایی بود که بیشتر به خاطر داستانهای کوتاهش شناخته میشود. او از طنزپردازان بزرگ آمریکاست که «میراث آمریکا» لقب دارد. از ایننویسنده بهعنوان دومین طنزپرداز بزرگ آمریکا پس از مارک تواین یاد میشود. «حکایتهایی برای زمانه ما» مجموعهای از قصههایی به سبک داستانهای اِزوپ و لافونتِن است که همگی ابتدا در مجله نیویورکر چاپ شده بودند و سپس در سال ۱۹۴۰ بهطور مستقل چاپ شدند.
«زندگانی من و روزگار سخت» دو مقدمه و یکموخره دارد که مقدمه اول را جان ک.هاچِنز نوشته و باقی را خود جیمز تربر. بدنه کتاب هم ۹ فصل اصلی دارد.
عناوین ۹ فصل کتاب بهاینترتیب هستند: «شبی که تختخواب افتاد»، «ماشینی که همهاش باید هل میدادیم»، «روزی که سدّ شکست»، «شبی که روح آمد»، «باز هم واهمههایی در شب»، «یک قطار کلْفَت»، «سگی که مردم را گاز میگرفت»، «ایام دانشجویی» و «روزگار تیره در هیئت مشمولین».در قسمتی از فصل «ماشینی که همهاش باید هلش میدادیم» میخوانیم:
حالا که پدربزرگ بهاصطلاح میدانست چهکسی مرده، بهنظرش ادامه زندگی با یک مِیّت و تصور اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده، هرچه بیشتر بگذرد اسباب ننگ و شرم است. خشمش بالا میگرفت و تهدید میکرد که اگر فیالفور مراسم تدفین انجام نشود، به اداره بهداشت شکایت میکند. دیدیم که باید یک کاری بکنیم. بالاخره یکی از دوستان پدر به نام جورج مارتین را قانع کردیم که به شکل و شمایل مردهای دهه ۱۸۶۰ در بیاید و خود را عمو زناس جابزند تا بتوانیم خیال پدربزرگ را راحت کنیم. عمو زناس قلابی با پازلفیها و کلاهشاپوی نمدی از جنسِ خزِ سگ آبی، با ابهت و عالی به نظر میرسید و چندان بیشباهت نبود به عکس لوحیِ جیوهای که از عمو در آلبوم خودمان داشتیم. آن شب، درست بعد از شام، را هیچوقت از یاد نمیبرم زمانی که این زناس قدم به اتاق نشیمن گذاشت. پدربزرگ با قد بلند و بینی عقابی و عزم راسخ، گرومپگرومپ در اتاق بالا و پایین میرفت. تازهوارد هر دو دستش را باز کرد و بلندبلند خطاب به پدربزرگ گفت: «سلام، کلِم!» پدربزرگ آهسته برگشت، نگاهی به این مهمان ناخوانده انداخت و بادی به گلو انداخت. با صدای بم پرطنینش پرسید: «تو دیگه کسی هستی؟» مارتین بلندبلند جواب داد: «من زناس هستم! برادرت زناس، سُر و سر و گنده! سرحال و قبراق!» پدربزرگ گفت: «زنانس؟ این رو باش! زناس در سال ۶۶ از آفت شاهبلوط مرد!»اینکتاب با ۱۸۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4232/19181/74994
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4232/19181/74995
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4232/19181/74996
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4232/19181/74997
|
عناوین این صفحه
- بدخواه همنوعان نباشید تا عمرتان طولانی شود
- سیمای بزرگان در سالهای شیوع وبا و تیفوس
- انتشار شایعات درباره کرونا تنها مایه اغتشاش خبری است
- اخبار