|
فرصت ناب مرور ۱۰۰ سال اخیر هنر ایران زیر یک سقف هر روز که بخواهید
بازگشت گنجینه موزه بانک پاسارگاد به میان مردم
واقعا سخت است در این روزهای وانفسا خبری بشنوید که حال تان را خوش کند اما هفته پیش این اتفاق خوب افتاد:» گنجینه موزه بانک پاسارگاد به زودی، لابد پس از پایان فاجعه کرونا، در دسترس نگاه مردم قرار می گیرد.»
به گزارش امتیاز؛ کم تر عضوی از جامعه تجسمی ست که روزهای تلخ مرداد ماه ۱۳۹۶ را فراموش کرده باشد، روزهایی که رئیس وقت فرهنگستان هنر، موزه بانک پاسارگاد که در موسسه صبا اجاره نشین بود را به حبس برد و یک سال مردم را از تماشای آن محروم کرد.
هر چند که خیلی ها معتقدند این اتفاق تلخ، زمینه ساز شهرت افزون تر این موزه و جلب نظر بیشتر افکار عمومی به این گنجینه ارزشمند شد اما مرداد و شهریور ۹۶ سایه ای از ترس و بدگمانی بر هنر سایه انداخته بود، بسیاری هراسیده بودند رفتار عجیب رئیس وقت فرهنگستان هنر می تواند موجبات فرار سرمایه از هنر شود و وقتی گنجینه موزه یک بانک این گونه مورد تهاجم قرار می گیرد احتمالا دیگر سرمایه گذاران هنر، عطایش را به لقایش خواهند بخشید.
اما چنین گمانه ای تنها چند روز دوام آورد، وقتی با ورود تمام قد جامعه هنری برای صیانت از گنجینه موزه بانک پاسارگاد هم سرمایه اجتماعی بی مانندی برای بانک پاسارگاد پدید آمد هم سرمایه گذاران هنر دریافتند هنرمندان نخستین پاسداران سرمایه های هنر هستند.
هفدهم مرداد و تنها سه روز پس از ادعای غریب رئیس وقت فرهنگستان هنر، نصرالله افجه ای، جلال شباهنگی،علیرضا سمیع آذر، علی شیرازی، ناصر پلنگی، طاهر شیخ الحکمایی ، لیلی گلستان، پریوش گنجی، مصطفی دشتی و ... در مصاحبه های رسانه ای اعلام کردند گنجینه بانک پاسارگاد اصیل است و از سال ۱۳۸۷ اجاره نشین موسسه صبا است.
شهریور ماه آیدین آغداشلو، پرویز تناولی... شهادت دادند آثارشان را به موزه بانک پاسارگاد داده اند و بارها از آن بازدید کرده اند.
حرکت جالب توجه هنرمندان البته با بی ادبی دامنه دار و هتاکی رئیس وقت فرهنگستان هنر همراه می شد تا اینکه ۱۵ مهر ۱۳۹۶ نامه اعتراضی ۶۰۰ هنرمند خطاب به رئیس جمهور روحانی در رسانه ها انتشار یافت و پاییز رفتن رئیس وقت فرهنگستان هنر کلید خورد. هر چند این رفتن تا شهریور ۱۳۹۷ به درازا کشید که مایه گلایه جدی و حیرت بسیار جامعه هنری شد!!
گنجینه بانک پاسارگاد از اذرماه سال ۱۳۹۷ پس از اعاده حیثیت و برکناری رییس سابق فرهنگستان هنر، با نظر مدیر جدید فرهنگستان و هیات امنای آن،در چارچوب قراداد جدید در طبقه فوقانی موسسه صبا دایر شد و مردم به خصوص توریست های خارجی و جامعه دانشگاهی که مشتاق دیدار شاهکارهای مدرن و معاصر ایران هستند از این فرصت بی مانند بهره مند شدند.
اما پاییز امسال در محافل هنری زمزمه انتقال گنجینه موزه بانک پاسارگاد از موسسه صبا در گالری گردی های تجسمی پیچیده بود، جامعه هنری با خبر شدند که مدت قرارداد اجاره موزه در صبا به پایان رسیده و شایعاتی مطرح بود که بانک پاسارگاد تمایلی به اکران عمومی آن ندارد و قرار است آن را به انبارها بسپارد.
جالب اینکه ۲۹ بهمن وقتی دوازدهمین جشنواره تجسمی فجر در موسسه صبا بر پا شد و خانواده تجسمی و خبرنگاران دیدند بعد از حدود ۱۰ سال طبقه دوم صبا خالی شده و خبری از گنجینه موزه بانک پاسارگاد نیست دامنه شایعات گسترش یافت.
لیکن خوشبختانه خبر خوب آقای امین تفرشی،چهره شناخته شده بانک پاسارگاد در عالم هنر همه این گمانه زنی های منفی را منتفی کرد؛
یازدهم اسفند علی اکبر امین تفرشی، مدیر ارشد اجرایی موزه بانک پاسارگاد خبر داد:» تماشاگه هنرهای تجسمی معاصر بانک پاسارگاد با توجه به اتمام مدت قرارداد از میانه پاییز امسال از موسسه فرهنگی هنری صبا نقل مکان کرده و با هدف رونق افزایی به محیط فرهنگی و هنری کشور، به زودی در یک فضای زیبای تاریخی و فرهنگی دایر میشود.»
امین تفرشی افزود: «مایه مباهات است بانک پاسارگاد و گروه مالی پاسارگاد بر مبنای تعهد اجتماعی خود و با همراهی شایان توجه هنرمندان ارزنده کشور، توانستهاند گنجینهای فاخر و ارزشمند گرد هم آورند که غنای تاریخی و فرهنگی مثال زدنی در خصوص هنر مدرن و معاصر ایران را دارد.»
او تاکید کرد:» یکی از جدیترین اهداف تاسیس موزه هنرهای تجسمی معاصر بانک پاسارگاد علاوه بر حمایت از هنر و هنرمندان ایران زمین، کمک به اشاعه مفهوم اقتصاد هنر و راه اندازی تماشاگهی دائمی بود تا هنردوستان، دانشجویان رشتههای هنر، شهروندان و میهمانان خارجی بتوانند مجموعه تقریباً کاملی از آثار هنری معاصر ایران را زیر یک سقف مرور کنند و بسیار خرسندیم از سال ۱۳۸۷ این مهم را ممکن ساختهایم و اکنون در مکان تازه با امکانات گستردهتر، آن را ادامه خواهیم داد.»
این جدیت بانک پاسارگاد برای اکران دائمی گنجینه اش را یک سرمایه بزرگ اجتماعی باید قلمداد کرد؛ ویژه از این حیث که ایران با وجود غنی ترین منابع هنری خاورمیانه دچار فقر مفرط در زمینه موزه است و همین امروز شما تصمیم بگیرید از نمایشگاهی دیدن کنید که یکصد سال اخیر نقاشی و مجسمه ایران را مرور کند، چنین فرصتی و چنین مکانی ندارید. بانک پاسارگاد با درک درست این خلا بزرگ و مهم بر اساس تعهد اجتماعی خود گنجینه ای را شکل داد که اگر از بخش ایرانی موزه هنرهای معاصر تهران غنی تر نباشد، به یقین به آن تنه می زند.
امین تفرشی در همین خبر با اعلام این نکته که در سالها و ماههای اخیر هم گنجینه موزه بانک پاسارگاد با خرید آثار بسیار شاخص و شاهکارهای هنری جدید، غنیتر و جذاب تر شده است، اعلام کرد: عملیات بهسازی و آماده سازی محل جدید استقرار موزه، در حال انجام است و محیط نمایشی استانداردی که شایسته مردم ایران و هنر ایران باشد را تدارک دیده ایم که امیدواریم به زودی در قالب یک افتتاحیه با شکوه درهای این مجموعه نفیس و ارزشمند به روی هموطنان عزیز و فرهیخته و اهالی فرهنگ و هنر گشوده شود.
گنجینه تماشاگه هنرهای تجسمی معاصر بانک پاسارگاد بیش از یک دهه است با تلاش مستمر و بهرهگیری از نظرات کارشناسان خبره، با در اختیار داشتن حدود ششصد قطعه اثر هنری شاخص مدرن و معاصر به مجموعهای گرانبها و منحصر به فرد در زمینه هنرهای تجسمی معاصر بدل شده است و در حقیقت مرور تاریخ هنر معاصر ایران از این طریق امکانپذیر شده است.
چشمانداز جدید همکاری جهانی سینمای ایران با جهان شرق و آسیا
تابش: لزوم گسترش نگاه کسب و کاری در سینمای ایران
«علیرضا تابش» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی شامگاه دوشنبه ۱۹ اسفند ۹۸ طی گفتوگو با «محمود گبرلو» در برنامه «نمای نقرهای» رادیو نمایش به پرسشهای مختلفی پیرامون فعالیتهای بنیاد سینمایی فارابی در سال ۹۸ در عرصه جهانی و داخلی پاسخ داد.
به گزارش امتیاز، «علیرضا تابش» در شروع سخنان خود در این برنامه گفت: سینمای ایران سال پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و نمود آن آثاری بود که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. بنیاد سینمایی فارابی هم در حمایت از بخشی از این آثار و فیلمها سهم و نقشی داشت. امسال هم مثل چند سال گذشته جوانان و نسل کارگردانان خلاق سینمای ایران در عرصههای مختلف حرفهایی برای گفتن داشتند و امیدوارم در سال جدید، پس از اتفاقاتی که اینروزها شاهدش هستیم - ویروس کرونا و فراگیریاش- مردم بتوانند مجموعه فیلمهایی را که آماده اکران است، در فضایی پرنشاط و با خیال آسوده ببینند؛ چرا که آنها باید به قضاوت محصولات سینمای ایران بنشینند.
تسهیلگری فارابی در عرصه حضور جهانی
او ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی در این زمینه جهت حضور پخشکنندگان و فیلمسازان در جشنوارههای معتبر جهانی نقش تسهیلگر دارد. بنیاد سینمایی فارابی همواره سعی کرده است هر سال بعد از حضور در رخدادهای مهم بینالمللی - به خصوص دو جشنواره برلین و کن- ارزیابی خود را از حضور آثار ایرانی، فعالیت پخشکنندگان ایرانی، موفقیت مذاکرات با پخشکنندگان و تهیهکنندگان و مباحثی که در حوزه تولید مشترک میگذرد و تعامل ارتباطات بین دستاندکاران سینمای ایران با کسانی که به غرفه سینمای ایران میآیند و ایرانیهایی که در بخشهای مختلف بازار حضور و فعالیت دارند، ارائه دهیم. همانطور که میدانید، جشنوارههای معتبری چون کن و برلین برای حضور فیلمها حق ثبت نام قابل توجهی میگیرند و اینگونه نیست که دستاندرکاران فیلمها به سفر توریستی بروند. آنها مجبورند برای موارد مختلفی چون سفر هوایی، محل اقامت، هزینه ثبت نام برای حضور در جشنواره، بازار و... هزینه کنند. آن چیزی که صادقانه باید به آن اشاره کنم، این است که برآورد ما در گفتوگوی خصوصی با پخشکنندگان بخش خصوصی سینمای ایران که هر سال با صرف هزینههای معمول حضور در این جشنوارهها حاضر میشوند، این است که آنها از این حضور رضایت دارند اما بنا به دلایلی، تمایلی برای عنوان میزان توافقات یا قراردادهایی منعقد شده و ارائه اطلاعات و گزارش از دریافتی حق پخش و نمایش، وجود ندارد. این البته دلایلی هم دارد؛ شاید به خاطر مسأله مالیات باشد و از سویی حضور بخش خصوصی سینمای ایران در بازارهای بینالمللی، حضوری نوپا است.
تابش گفت: باید توجه داشت در یک برهه از سینمای ایران، در دهههای ۶۰ و ۷۰ و ۸۰، نهاد قدرتمندی مثل بنیاد سینمایی فارابی در همه عرصههای سینمای ایران یکهتازی میکرد. هر که میخواست فیلمی تولید کند تا آخرین مرحله تولید و پس از تولید، با کمک بنیاد سینمایی فارابی این کار را انجام میداد. از آن سو هر که قصد داشت فیلمی را به خارج از کشور ببرد، باید به سراغ بنیاد سینمایی فارابی میرفت. اما این کمپانی یا نهاد که تمام قد در عرصه سینما فعال بود، آرام آرام تحت تأثیر تغییر اکوسیستم سینمایی، دچار تغییراتی شد. در دهههای ۸۰ و ۹۰، آرام آرام بخش خصوصی در سینمای ایران رشد کرد.
عمده آثار موفق ایران در دنیا محصول فکر جوانان خلاق سینمای ایران است
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسش محمود گبرلو درباره حضور فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته محمدرسولاف در جشنواره برلین و موفقیت این فیلم گفت: واقعیت این است که این فیلم مراحل اخذ مجوز از معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی را طی نکرده و طبعاً آثاری میتوانند زیر چتر سینمای ایران در جشنواره برلین و غرفه سینمای ایران حضور داشته باشند که مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (پروانه ساخت و پروانه نمایش) را کسب کرده باشند.
او گفت: شخصاً علاقمندم که آثار فیلمسازان ما در اقصی نقاط کشور از همین مسیر عبور کند و بتوانند به سهولت فیلمشان را بسازند. نمیخواهم مشخصا نام فیلمی را بیاورم اما طبق مقررات، فیلمهایی که به لحاظ مضمونی خطوط قرمز را رعایت نمیکنند یا هنجارهای رسمی را به رسمیت نمیشناسند، به لحاظ قانونی تکلیفشان روشن شده و عملا در گردونه نمایش یا اکران یا حمایت جشنوارهای قرار نمیگیرند.
تابش در ادامه درباره برخی تحلیلها درباره حضور موفق فیلمهای دارای مجوز از سینمای ایران در جشنوارههای جهانی با برچسبهایی چون سیاهنمایی یا دوری از واقعیات اجتماع و ... گفت: به عدد آدمهای روی زمین، میتوان درباره یک اثر هنری ایده و نظر و تحلیل دریافت کرد و اساساً جشنوارهها، آوردگاهی برای تضارب آرا و بروز اندیشههای مختلف درباره یک اثر هنری هستند. منتقدان سینمای ایران هم مثل منتقدان خارجی، حق دارند که راجع به یک اثر هنری ابراز نظر کنند و نظرات موافق و مخالف درباره آثار داشته باشند، اما وقتی فیلمی موفق شده مجوزهای لازم را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرد، این که با سلیقه شخصی بگوییم سیاه نماست یا امیدآفرین نیست یا ضد امید و امیدآفرینی است، به نظرات شخصی افراد و منتقدان برمی گردد که البته نظرشان محترم است.
تابش گفت: خوشحالم این را میگویم عمده آثاری که این روزها در جشنوارههای مهم جهانی کسب اعتبار میکند، برای سینمای ایران جایزه به دست میآورند و اساسا حضور موفق سالیان سال فیلمهای ایرانی در صحنههای مهم بینالمللی، محصول فکر جوانان خلاق سینمای ایران است و نشان از یک آینده روشن دارد.
او درباره ارائه نظرات کارشناسی در بخش بینالملل برای تحلیل، ارزیابی و تأیید حضور یا عدم حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی گفت: در این زمینه کارشناسی و تحلیل در حد و اندازه خودش وجود دارد، اما این که برای هنرمند تعیین تکلیف شود، مطلقا اینگونه نیست. کما این که مثلا در جشنوارههای داخلی ما نیز چنین نیست. در جشنواره اخیر فیلمهای کودکان و نوجوانان که در اصفهان برگزار شد، برای اولین بار کمیته تحلیل اقتصادی فیلم را در حاشیه جشنواره برگزار کردیم و کارشناسانی، ساعتها با تهیه کننده و پخش کننده و کارگردان هفت فیلم ایرانی جشنواره، جلسهای را برگزار و آنها را متقاعد کردند اگر این شیوههای پیشنهادی را به کار بگیرند، در اکران پیشرو، موفقتر خواهند بود. در واقع نوعی گارانتی فروش را هم به آنها پیشنهاد داده بودند. از آن جمع، ۴ فیلم تا به امروز اکران شده و آن دوستانی که به توصیههای گروه کارشناسی ما اعتنا کردند، خوشبختانه در اکران موفق شدند و فیلمهای آنها جزو فیلمهایی هستند که هزینههای خودشان را درآوردند و فروش نسبتاً مناسبی هم نسبت به سرانه فروش در سینمای کودک و نوجوان داشتند. این در حالی است که یکی از دوستان که فیلم پرسروصدایی هم ساخته بود، به توصیهها یا نظرات کارشناسان توجهی نکرد و فیلم او در اکران شکست بدی خورد، در حالی که با چند فرمول پیشنهادی کارشناسان میتوانست برای فیلم او اتفاقات بهتری رخ بدهد... همین موضوع در حوزه بینالملل هم صادق است اما این به آن معنا نیست که ما برای پخشکننده فیلم تعیین تکلیف کنیم. این جزو تعاریف و سیاستهای بنیاد فارابی نیست اما آنچه به عنوان مشورت به نظر ما میرسد، میگوییم. چه بسا در بسیاری از ملاقاتها، طرف خارجی آمده پشنهادی داشته و ما او را به بخش خصوصی وصل کردهایم و تسهیل کننده این ارتباط بودهایم. بعضی از آن ارتباطات به سرانجام رسیده و برخی موفق شده، برخی هم ناموفق و رها شده. بنابراین ما نقش وصلکننده در حوزه بینالملل داریم و آن هم به تشخیص و تجربه و کار کارشناسی اتفاق میافتد. در فراز و فرودهای سالهای گذشته هم یک ارزیابی واقعیتری از بخش خصوصی خودمان داریم و هم سابقه و تولیدات طرف خارجی را تحلیل میکنیم و به این نکته میرسیم که آیا یک کمپانی با یک سابقه و روزمه است که میتوان به همکاری با آن فکر کرد یا خیر...
باید نگاه تصدیگر را کنار بگذاریم و نگاه تسهیلگر داشته باشیم
تابش در ادامه این برنامه در توضیح بیشتر تغییر نقش بنیاد سینمایی فارابی در عرصه بینالملل نسبت به گذشته گفت: همانطور که اشاره شد، ما در گذشته به خاطر شرایط خاص تولید و اکران، یک فارابی قدرتمند داشتیم که حقیقتاً مدیریت همه عرصهها را در اختیار داشت اما این اکوسیستم چندسالی است که تغییر پیدا کرده و آرام آرام بخش خصوصی ما موفق شده که خودی نشان بدهد، به جشنوارهها برود، فیلم بفروشد، قرارداد تولید مشترک امضا بکند و... همه تلاش و همت ما در بنیاد فارابی این است که تسهیلکننده فعالیت بخش خصوصی باشیم، کمتر مداخله کنیم و بتوانیم برخی از وظایف حمایتی را که به نوعی روی دوش بنیاد سینمایی فارابی است، با نگرش جدید اجرا کنیم. این که نگاه تصدیگر را کنار بگذاریم و نگاه تسهیلگر داشته باشیم.
او ادامه داد: در شرایط موجود، با توجه به فعالیت بخش خصوصی، این که نهادی مثل فارابی بیاید و بخواهد یک تنه و با انحصار، حضور در بازارهای جهانی را قبضه کند، هنر نیست و البته غیر ممکن است.
چشمانداز جدید همکاری جهانی سینمای ایران با جهان شرق و آسیا
او درباره برخی ملاقاتهای مدیران بنیاد سینمایی فارابی با نمایندگان فرهنگی و سینمایی دنیا گفت: ما به همراه پخشکنندگان بخش خصوصی هر سال برای حفاظت از برند سینمای ایران در دو جشنواره معتبر غرب کن و برلین حضور داریم. با همه نقدهای برخی دوستان رسانهای نسبت به این حضور، معتقدیم برای دفاع از کیان سینما، فعالان سینمای ایران باید برای حفظ برند سینمای ایران در این رویدادها حاضر باشند. بنیاد فارابی نیز حسب وظیفهاش تسهیلگر حضور بخش خصوصی در عرصه پخش بینالمللی است. همان بخش خصوصی که خوشبختانه در این سالها توانسته به یک درآمدزایی برای پخش فیلمها و فروش رایت برخی از آثار سینمایی و حتی قراردادهای تولید مشترک هم برسد. درست است بعد از هر جشنوارهای دوستان ما در بخش خصوصی بنا به دلایلی گزارش رسانهای از حضورشان نمیدهند، ولی اگر به اتفاقاتی که در طول سال رخ میدهد، دقت کنید، این که فیلمی از سینمای ایران به جشنواره ساندنس آمریکا، شانگهای چین، بوسان کره و توکیو میرود یا در مسکو جایزه میگیرد، همه اینها نتایج رایزنیها و مذاکرات اولیهای است که در چتر سینمای ایران (در جشنواره برلین یا کن) رخ داده است.
تابش گفت: ما طی دو سال اخیر رویکردی را در بنیاد سینمایی فارابی به طور جدی دنبال کردیم که مبنای پژوهشی و مطالعاتی هم داشت و آن ورود به بازار جهان شرق و آسیا است. مشخصاً کارشناسان ما وقت بسیار زیادی را در این زمینه صرف کردند و بسیار خوشحالم که الان این خبر را بدهم که بعد از مذاکرات پیاپی و سفرهای طرف چینی و بالعکس، ما به یک توافقنامه جامع با سینمای چین رسیدیم. طرف چینی وسواس بسیار زیادی دارد و به لحاظ اداری هم سلسله مراتب حزب و دستگاههای فرهنگی آنها باید لحاظ شود تا در زمینه همکاریهای خارجی به توافق نهایی برسند. خوشبختانه کلیات توافقنامه جامع با چین به تصویب رسیده است که به زودی باید امضا شود.
او تأکید کرد: این توافقنامه، سینمای ایران را به یک بازار بزرگ وصل خواهد کرد و عملاً به بخش خصوصی سینمای ایران اجازه میدهد که هم در توزیع و اکران فیلم و هم در عرصه تولید مشترک به یک دنیای جدید ورود کند.
او اظهار داشت: همین الان دو پروژه تولید مشترک با چین دنبال میشود؛ یکی فیلم کارگردان معروف سینمای ایران مجید مجیدی است و یکی هم یک پروژه انیمیشن- رئال است که علی نوری اسکوی با چینیها در دست اجرا دارد. این دو قرارداد در حوزه سینمای داستانی و انیمیشن حائز اهمیت است و امیدوارم در آینده نزدیک درهای بازار جدید همکاری در جهان شرق و آسیا و مشخصاً چین به روی سینمای ایران باز شود.
تابش ادامه داد: البته کشورهای دیگری هم در این زمینه برای همکاری آماده هستند. با ۴ مقام پاکستانی از بهار ۹۸ تا تابستان ۹۸ صحبت کردیم که یکی از آنها دولتی بود و سه پخش کننده و تهیه کننده بخش خصوصی که به دعوت جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، امسال به ایران آمدند. برای یکی از پخش کنندگان برنامه گفتوگو با پخش کنندگان ایرانی ترتیب دادیم و آنها از استودیوها و دفاتر پخش سینمای ایران و خانه سینما بازدید و در جلساتی شرکت کردند. امیدواریم با پاکستان دو برنامه جدی را دنبال کنیم؛ یکی پخش فیلمهای ایرانی در بازار پاکستان اکران و فروش اینترنتی در پلتفرمهای جدید و دیگری بحث تولید مشترک است؛ ما با طرف پاکستانی برای تولید مشترک فیلم سینمایی به توافق رسیدیم. آنها یک دهه است این انتظار را از سینمای ایران دارند و خوشبختانه مذاکرات ما خیلی جدیتر از گذشته پیش رفته است. فیلمنامه برای طرف پاکستانی فرستاده شده و آنها هم استقبال کردهاند و امیدوارم وارد فاز تولید مشترک شویم.
تفاهم با پخشکنندگان فیلم در شبه قاره و هند برای عرضه اینترنتی فیلمهای ایرانی صورت گرفته است. با روسیه و کره جنوبی تفاهمنامه همکاری امضا شده است، با بنگلادش، صربستان و ارمنستان هم توافقات خوبی برای همکاری در زمینههای تولید و عرضه فیلم صورت گرفته است.
چشمانداز سال ۹۹ بنیاد سینمایی فارابی، گسترش نگاه کسب و کاری در سینما
علیرضا تابش در این گفتوگو درباره چشمانداز سال ۹۹ بنیاد سینمایی فارابی اظهار داشت: در عرصه بینالملل توجه به بازارهای شرق جهان را دنبال خواهیم کرد. مذاکراتی که انجام دادیم نیاز به پیگیری دارد و به ثمر رساندن مذاکرات در برنامه کاری ما قرار دارد. البته آن چیزی که بنیاد سینمایی فارابی به نمایندگی از سینمای ایران امضا میکند به معنای ایجاد فضا برای انحصار خودش نیست بلکه ما تسهیلگر شرایط برای بخش خصوصی سینما هستیم تا آنها بتوانند به راحتی با طرفهای خارجی کار کنند. در عرصه داخلی هم امیدوارم ما در سال ۱۳۹۹ با کمکهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بتوانیم مرکز نوآوری و شتابدهی سنیمای ایران را برای گسترش نگاه کسبوکاری در سینمای ایران راه بیاندازیم.
دولت برای معیشت هنرمندان موسیقی چاره اندیشی کند
مدیرعامل خانه موسیقی چند روز پس از شیوع ویروس کرونا در کشورمان از دولت خواست تا برای موضوعات معیشتی هنرمندان در این شرایط چاره اندیشی کند.
حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی گفت: بسیاری از فعالیتهای موسیقی پس از شیوع ویروس کرونا تعطیل شده اندو اکنون دغدغه جدی خانه موسیقی معیشت هنرمندان است که دولت باید برای آن چارهای بیندیشد. در حال حاضر اتفاق ناگواری همه کشور را تحت تأثیر قرار داده است که به مثابه یک شوک برای کشور بوده است. ضمن اینکه همه میدانیم که ماههای پایانی سال فعالیت همه صنوف به خصوص فعالیتهای موسیقی شدت میگیرد اما متأسفانه با این اتفاقی که افتاد همه چیز مختل شد، همه دچار مشکل شدند و جامعه هنری و موسیقی کشور هم از این موضوع مستثنی نبود. فعالیتهای موسیقی هم به این دلیل که با مخاطب و اجتماع سروکار دارد بیشتر آسیب دیده و فعالیتهای اهالی موسیقی و به خصوص کنسرتهای موسیقی عملاً میسر نیست.
وی با اشاره به مختل شدن حوزه آموزش موسیقی نیز گفت: بسیاری از آموزشگاهها و کلاسهای موسیقی عملاً تعطیل شده اند که این مسأله بسیار جدی و مهمی است. از طرفی هم معلوم نیست این مسأله تا چه زمانی ادامه دارد. در این مدت تماسهایی از سوی هنرمندان داشتیم نگرانیهایشان ابراز کرده و میکنند.
مدیرعامل خانه موسیقی با اشاره به گردش اقتصادی ناچیز آموزشگاههای موسیقی گفت: آموزش موسیقی به آن معنا کار اقتصادی نبوده و نیست و آموزشگاهها به زحمت خودشان را سرپا نگه داشتهاند و بحران مخاطب همیشه وجود داشته است. ممکن است یک یا دو آموزشگاه توانسته باشند خوب کار کنند اما در کل وضعیت خوبی ندارد. از سوی دیگر دامنه این تعطیلیها و فعالیتهای موسیقی تمام شهرها را گرفته و فقط مختص تهران نیست. شهرستانها که به زحمت سرپا بودند و با مضیقههای بسیاری روبرو هستند. حتی بسیاری از آموزشگاهها برای پرداخت اجاره ملکشان مشکل دارند، بسیاری ثبت نام ترمهای جدید ندارند و مدرسان موسیقی که معیشتشان از این طریق بوده و راه دیگری ندارند با مشکل روبرو هستند.
نوربخش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در بخشهای پاپ کنسرتهایی بود که درآمد زایی داشت اما در بخش کلاسیک و نواحی به آن معنا رونق اقتصادی وجود نداشت بنابراین آموزش بخشی بود که اینها میتوانستند فعالیت کنند که الان با تهدید جدی روبرو شدهاند. در واقع الان کل جامعه موسیقی درآمدزایی ندارند.پس باید به این مساله به طور جدی اندیشید و از مجموعه دولت و شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد خواهش جدی داریم فکری برای بخش موسیقی بکنند. باید برای برای جبران این خسارتها و تأمین معیشت هنرمندان موسیقی با تاکید بر بخشهای آسیبپذیر فکری اساسی کنند و چارهای بیاندیشند. به هر حال این دغدغه جدی خانه موسیقی است. امیدواریم از این ورطه عبور کنیم و هرچه زود تر این مساله تمام شود. چرا که اگر ادامه یابد تبعات بعدی هم دارد. تا همه چیز به روال عادی برگردد بسیار طول میکشد. الان اولویتهای مردم چیز دیگری است اول سلامت و بعد معیش
یت است و همه این موضوعات را کنار میگذاریم میبینیم که بخش موسیقی نیاز به یک تمهید جدی دارد.
اخبار
کرهایها با وجود کرونا سینما رفتند
استقبال از «مرد نامرئی»
«مرد نامرئی» با وجود خطر ویروس کرونا در کره جنوبی پرفروش شد و «۱۹۱۷» نیز عنوان دوم گیشههای کره جنوبی را کسب کرد.
گیشههای کره جنوبی با وجود خطر گسترش ویروس کرونا در کشور با فروش بیش از ۲۳۰ هزار بلیت در دو روز شنبه و یکشنبه، به فروش خود ادامه دادند.
این آمار پایینتر از فروش ۲۸۵ هزار بلیت آخر هفته پیش است و حتی به نصف فروش یک هفته قبل تر از آن نمیرسد.
با این حال در میان فیلمهایی که مردم آنها را در سینماها تماشا کردند «مرد نامرئی»، «۱۹۱۷» و «هیولاها بر حصیر پنجه میکشند» سه جایگاه نخست را از آن خود کردند.
«مرد نامریی» که فیلمی در ژانر ترسناک است ۶۵۱ هزار دلار فروش کرد و ۸۵ هزار و ۱۷۱ نفر به تماشای آن نشستند. این فیلم در مجموع در دو هفتهای که از اکرانش میگذرد ۳۱۴ هزار بلیت فروخته و ۲.۲۸ میلیون دلار فروش کرده است.
درام جنگی «۱۹۱۷» نیز ۴۹۰ هزار دلار دیگر از فروش ۶۰ هزار بلیت کسب کرد و در مجموع در سه هفتهای که از اکرانش میگذرد فروشش را به ۴.۱۳ میلیون دلار رسانده است. در مجموع بیش از ۵۳۸ هزار بلیت برای این فیلم به فروش رفته است.
تریلر جنایی کرهای «هیولاها بر حصیر پنجه میکشند» هم ۲۳۳ هزار دلار از فروش ۳۰ هزار بلیت کسب کرد و مجموع فروشش را به ۴.۱ میلیون دلار از فروش بیش از ۵۶۸ هزار بلیت در سه هفته رسانده است.
این سه فیلم در مجموع ۶۲.۲ درصد از کل فروش سینماهای کشور را در این آخر هفته به خود اختصاص دادند.
درام آمریکایی «زنان کوچک» و کمدی «کاندیدای صادق» دیگر فیلمهای پرفروش هفته بودند.
جالب اینکه با اکران نشدن فیلمهای جدید به دلیل خطر گسترش ویروس کرونا، توزیع کنندگان فیلم به اکران مجدد فیلمهای قدیمی روی آوردهاند و «هری پاتر و زندانی آزکابان» و «درباره زمان» به ترتیب ۷۵ هزار دلار و ۳۷ هزار دلار فروش کردهاند و در فهرست فروش جایگاه نهم و دهم را به خود اختصاص دادهاند.
عبور همدلانه از بحرانی که تمام میشود
تولید اثر در فضای مجازی
یک کارشناس و پژوهشگر موسیقی از هنرمندان صاحب نام و فعال عرصه موسیقی خواست تا با تولید آثار موسیقایی امید بخش و فعالیت همدلانه در فضای مجازی شرایط امیدافزایی بیشتری در جامعه فراهم کنند.
رضا مهدوی کارشناس و مدرس موسیقی در گفتگو با خبرگزاری مهر با اشاره به اقداماتی که هنرمندان عرصه موسیقی در شرایط بحرانی شیوع بیماری کرونا میتوانند انجام دهند، توضیح داد: اکنون کشور ما در شرایط ویژهای قرار دارد بنابراین هنرمندان به ویژه هنرمندان عرصه موسیقی میتوانند در دو حوزه همراه خوبی برای تلطیف کردن فضای موجود و ایجاد فضای امید بخش در جامعه باشند. کما اینکه تجربه نشان داده بسیاری از هنرمندان فعال این حوزه همواره همراه خوبی برای مردم در شرایط سخت بودهاند.
وی ادامه داد: اولین حرکتی که در این شرایط میتواند تا حد زیادی موثر واقع شود ابراز همدردی و انتقال حس همراهی است که میتواند یکی از بهترین و موثرترین ابزارها برای تقویت روحیه و ایجاد امیدواری برای مردم باشد از سوی دیگر تولید آثار هنری که بتواند در این شرایط حال و هوای متفاوت و روحیه بخشی را جامعه منتقل کند میتواند یکی دیگر از مولفههایی به حساب آید که هنرمندان عرصه موسیقی برای انجام آن اقدام کنند هرچند تولید یک اثر موسیقایی در این شرایط دشواریهایی دارد که نباید از آن غافل بود.
این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی تاکید کرد: هنرمندان موسیقی در تمامی ژانرها نشان دادهاند که همیشه کنار مردم بودهاند بنابراین هرچه در توان داشته باشند در این شرایط انجام میدهند. به هر حال اکنون همه در شرایطی هستیم که امیدافزایی مهم ترین نکتهای است که باید به آن توجه کرد. ما اگر بتوانیم در این شرایط نسبت به آنچه بهعنوان شایعه در فضای مجازی مطرح میشود، بیتفاوت باشیم و اتفاقاً دست به تولید کارها و آثاری بزنیم که بتواند در برابر این شایعات ناامیدکننده مقابله کند قطعاً شاهد تاثیر مثبت این روند در جریان زندگی مردم خواهیم بود.
مهدوی گفت: چهرههای شاخص عرصه موسیقی نیز در این شرایط میتوانند مهمترین کارها را انجام بدهند تا نگذارند این شرایط بحرانی بیش از پیش مردم را آزار دهد. اگر چه دقت روی نکات پزشکی و پیشگیرانه اولین اقدام برای مبارزه با بیماری کروناست اما ایجاد روحیه و حس همدلی در بحرانی که قطعا پشت سرگذاشته خواهد شد میتواند مهمترین کاری باشد که هنرمندان ما در فضای مجازی برای عبور از این بحران انجام دهند. کاری که تاکنون انجام شده و انصافا هنرمندان در این زمینه همراه خوبی بودند.
ماجرای اعتماد به نفس بازیابی شده
یک مبتلا به اوتیسم در «سحر»
مستند «سحر» به کارگردانی سجاد ترابی با محوریت دختری به نام سحر است که علاوه بر نابینایی اوتیسم نیز دارد.
مستند «سحر»، با درونمایه امیدبخشی و راوی زندگی یک بیمار مبتلا به اوتیسم پس از یک ماه تصویربرداری در تهران، آماده نمایش شد.
سحر، دختری است که از ۲ معلولیت رنج میبرد، نابینایی و اوتیسم خفیف. نابینایی سحر، باعث تشدید بیماری اوتیسم او شده و او را به یک فرد در خودمانده تبدیل کرده است. زمانی که فرد مبتلا به اوتیسم مشکل ارتباطی و کلامی خود را حل کند، میتواند کاملاً به شرایط عادی بازگردد. این اختلال یکی از انواع اختلالات دوران کودکی است. اختلالی که رشد و گسترش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی فرد را مختل میکند. اوتیسم در ۳ سال اول زندگی بروز میکند و مادام العمر است و مشکلات زیادی را برای رشد کودک در حیطههای مختلف رشد (شناختی، اجتماعی، عاطفی) ایجاد میکند و کودک و خانواده را دچار انواع چالشها میکند.
در این مستند شاهد هستیم که اتفاقی در زندگی سحر، همه چیز را تغییر میدهد و اولین ارتباطهای او شکل میگیرد و اعتماد به نفس از دست داده خود را باز مییابد و به موفقیتهای بزرگی در زندگی میرسد.
در این مستند، در کنار روایت زندگی «سحر»، با مهتاب اسحاقی هم آشنا میشویم که به درمان کودکان مبتلا به اوتیسم خفیف، کمک و بیماری آنها را درمان میکند.
فیلم مستند «سحر» به کارگردانی سجاد ترابی و تهیه کنندگی سیدجمال عودسیمین با تصویربرداری حمیدرضا کیوان فر و محمدرضا ارشدی و صدابرداری حسین همدرسی تهیه شده در مؤسسه اومافیلم و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4239/19241/75268
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4239/19241/75269
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4239/19241/75270
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4239/19241/75271
|
عناوین این صفحه
- بازگشت گنجینه موزه بانک پاسارگاد به میان مردم
- تابش: لزوم گسترش نگاه کسب و کاری در سینمای ایران
- دولت برای معیشت هنرمندان موسیقی چاره اندیشی کند
- اخبار