|
دیکانیو؛ داستان اهریمنی که فرشته شد
پائولو دیکانیو؛ کسی که حتی هنگام پینگ پنگ بازی کردن هم خشن است. به گفته خودش: «من یک آدم عصبانی هستم. وقتی رقابت میکنم، این تند مزاجی همراه من است.»
اسکای گزارش میدهد: تعصبش بر روی فوتبال هنوز مثال زدنی است و این را با خودش به دفتر اسکای در ایتالیا آورده است: «ما در میلان هستیم ولی من اهل رم هستم.» تیم محبوبش؟ لاتزیو: «سه برادر بزرگتر دارم که طرفدار رم بودند. چطور میتوانستم دنباله رو آنها باشم؟ باید بر عکس آنها پیش میرفتم.»
ماجراجویی دیکانیو باعث شد تا در ۲۸ سالگی از بازی کردن در بالاترین سطح سری آ دست بکشد و به فوتبال انگلیس نقل مکان کند تا چالشهای جدیدی را پیش روی خود ببیند. برای او، هر انسانی یک روی پاک و یک روی اهریمنی دارد که چیره شدن هر یک از آنها بر دیگری، بستگی به شرایط دارد. در سال ۱۹۹۶ دیکانیو به یک دو راهی رسید. او در برخی از بزرگترین باشگاههای ایتالیا بازی کرده بود (لاتزیو، یوونتوس، ناپولی و میلان) و به قهرمانی در سری آ و جام یوفا دست یافته بود. اما فقدانی را احساس میکرد. او هرگز مرد اول تیمش نبود: «از خودم پرسیدم چرا دوباره در ایتالیا بچرخم وقتی این فرصت را دارم تا فضای کاملا متفاوتی را به عنوان یک فوتبالیست و انسان تجربه کنم.
وقتی تامی برنز به عنوان سرمربی سلتیک چنین چیزی را به او پیشنهاد کرد، دیکانیو تصمیمش را گرفته بود: «رویای کوچکی برای من بود. در سنین پایین، با این پیراهن سفید و سبز با خطوط افقی که در آن زمان برای من ناآشنا بود، بازی میکردم. من و خانوادهام به سرعت احساس کردیم خانه دوممان را پیدا کردهایم.»
او در فصل اول ۱۵ گل زد و بهترین بازیکن سال لیگ اسکاتلند نام گرفت. اما او در پشت صحنه با عوامل باشگاه به مشکل خورده بود. او با امید به این که اگر عملکردش شروط لازم را برآورده کند در پایان فصل قرارداد بهتری به او پیشنهاد خواهد شد، به سلتیک پیوست. وقتی دیکانیو به دیدار فرگوس مک کان (ریاست وقت سلتیک) رفت، چیزی که انتظار داشت رخ نداد. او به من گفت: «به نظرم مردم چیزی از فوتبال نمیدانند چون تو فصل خوبی نداشتی». جواب دادم: «این طور نگویید آقای رییس! شوخی میکنید؟»
سلتیک در آن فصل پس از رنجرز قهرمان، دوم شد و دیکانیو حاضر بود عنوان فردی خود را با افتخاری تیمی عوض کند ولی مک کان حاضر به مذاکره نبود، همین طور دیکانیو: «من آدم خودخواهی نیستم. وضعیت طوری پیش رفت که باید میگفتیم: «چائو، چائو» (خداحافظ، خداحافظ). یک درد درونی دارم چون دوران فوق العادهای را کنار هواداران تیم داشتم و عاشقشان بودم ولی نمیتوانستم تحت نظر فردی بازی کنم که چنین رفتاری با من داشت.»
عملکرد دیکانیو در جنوب کشور نادیده گرفته نشد. شفیلد ونزدی به سرعت با پیشنهادی ۴.۲ میلیون پوندی دست به کار شد و او را به خدمت گرفت. تقریبا هر تیمی طعم گل خوردن از زوج او و بنیتو کربونه را چشید. ونزدی فصل ۱۹۹۷ را در رده دوازدهم لیگ برتر به پایان رساند و این زوج جمعا ۲۳ گل زدند. دیکانیو با ۱۴ گل آقای گل تیمش بود. در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۸، پاتریک ویرا (هافبک قدرتمند آرسنال که دیکانیو از زمان حضورش در میلان او را میشناخت) توسط ویم جونک بازیکن شفیلد ونزدی، نقش بر زمین شد و یک درگیری رخ داد. دیکانیو به سرعت سمت آنها دوید: «تلاش کردم به ماجرا خاتمه بدم و آنها را از هم جدا کنم. سپس مارتین کیون آمد و با حرکت زیرکانه و از روی عناد، تلاش کرد آنها را از هم جدا کند و ضمنا آرنجش را به صورتم زد.» کیون تاکید کرده است که آن یک اتفاق بود ولی دیکانیو سریعا برداشت دیگری داشت: «تلاش کردم گردنش را بگیرم و پایش را لگد کنم. آن یک واکنش احمقانه ولی غریزی بود.»
در پی این اتفاق، دیکانیو اخراج شد و باقی ماجرا همیشه به یاد میماند: «وقتی پل آلکاک (داور مسابقه) را دیدم که کارت قرمز را جلوی من گرفته است، کنترلم را از دست دادم. من که ضربه آرنج دریافت کرده بودم، درد هم کشیدم و حالا باید جریمه میشدم؟ بدون هیچ حرکت خشنی، او را کنار زدم. فقط یک هُل بود که البته تصمیم اشتباهی بود.» باشگاه به او پیشنهاد کرد مستقیما راهی ایتالیا شود چرا که تبعات سنگینی در انتظارش بود. محرومیت ۱۱ جلسهای او به صفحه اول و آخر تمامی روزنامهها راه یافت و حتی تونی بنکس فقید (وزیر ورزش وقت انگلیس) او را «وحشی» خطاب کرد.
در آن دوران سخت، کسی پشتیبان او نبود: «در دو هفته ابتدایی کسی با من تماس نگرفت. من میخواستم برگردم و با تیم تمرین کنم، بنابراین خودم تماس گرفتم. کسی را نکشتهام. مرا جریمه و تنبیه میکنید، بسیار خب ولی میخواهم در انگلیس بمانم. مرا به ماندن در ایتالیا مجبور کردند. خواسته من کاهش محرومیت ۱۱ جلسهای بود. کسی از من دفاع نکرد. سراغ وکلای دادگستری رفتم و آنها هم از من حمایت نکردند. در نهایت گفتم دیگر کافی است؛ شما باید مرا بفروشید. آنقدر رفتار بدی با من داشتند که هرگز از تصمیمی که گرفتم پشیمان نشدم. شاید به خاطر هواداران چنین حسی پیدا کرده باشم ولی باشگاه حتی نمیخواست پا درون رختکن تیم بگذارم.»
دیکانیو دیگر هرگز برای ونزدی بازی نکرد. قبل از مرگ آلکاک در سال ۲۰۱۸، دیکانیو فرصت عذرخواهی از او را پیدا کرد: «مکالمه شگفت انگیزی بود. ما انسان هستیم و اشتباه میکنیم؛ مهم این است به اشتباهاتمان پی ببریم و آنها را تکرار نکنیم. خیلی متأسفم که دیگر کنار ما حضور ندارد.» انگار دوران حضور دیکانیو در انگلیس به سر رسیده بود. با وجود پیشنهادهایی از ایتالیا، اسپانیا و گالاتاسارای ترکیه، دیکانیو فکر دیگری در سر داشت. مدیر برنامه من میگفت: «پائولو، فکر نمیکنم بتوانی به انگلیس برگردی.» به خودم گفتم منتظر زمان مناسب برای بازگشت به انگلیس میمانم. من کسی را به قتل نرساندهام و وحشی نیستم؛ این را ثابت خواهم کرد، اشتباهات مشابهی مرتکب نخواهم شد و سپس در آنجا به موفقیت میرسم چون هنوز در ابتدای دوران حرفهای خودم در انگلیس قرار دارم. شخصیت من در گذشته حاشیهساز شد ولی انرژی و قدرت لازم برای تغییر وضعیت را به من بخشید. فقط یک مرد دیوانه ولی باهوش، فرصت دیگری در انگلیس به من میداد.»
وقتی در ژانویه ۱۹۹۹ هری ردنپ قصد خود برای جذب دیکانیو را با تری براون (ریاست وقت باشگاه وست هم) در میان گذاشت، آقای رییس گفت: «هر کسی به جز او». اما ردنپ از دوران حضور دیکانیو در سلتیک او را در نظر داشت و در نهایت در انتقالی ۱.۵ میلیون پوندی (سه میلیون کمتر از رقمی که شفیلد برای جذب او پرداخت کرده بود) این بازیکن را به خدمت گرفت: «او (ردنپ) را یک روباه واقعی صدا میزدم. پیش خودش گفت میتوانیم از قیمت پایین او بهره ببریم. رابطه فوق العادهای بود؛ به سرعت از وضعیت جدیدم خوشحال شدم و به آرامش بیشتری رسیدم. وست هم مرا نجات داد. یک باشگاه مردمی، خیابانی و مملو از تعصب خالص.»
موفقیت از راه رسید. در اولین فصل حضور دیکانیو در وست هم، این تیم در رتبه پنجم به کارش پایان داد. دیکانیو فصل بعد در ۳۰ بازی لیگ برتری، ۱۶ گل زد. بازوبند کاپیتانی به او رسید و غرور گذشتهاش احیا شد. آن والی سال ۲۰۰۰ مقابل ویمبلدون، نقطه اوج کارش بود. اما در همان سال، او جوانمردی خودش را هم نشان داد. وقتی ارسال ترور سینکلر به دیکانیو رسید، پل جرارد (دروازهبان اورتون) به دلیل مصدومیت روی زمین افتاده بود. دیکانیو به جای گلزنی مقابل یک دروازه خالی که میتوانست برتری ۲-۱ تیمش را به دنبال داشته باشد، توپ را با دست گرفت:« وقتی دیدم جرارد بی هیچ دلیلی برای تظاهر کردن روی زمین افتاده است، ارزشهایم در اولویت قرار گرفتند. ظرف دو سه ثانیه باید آن موقعیت را درک میکردم.»
بازیکنی که روزگاری به خاطر هل دادن داوری ۱۱ جلسه محروم شده بود، جایزه «حرکت جوانمردانه سال» فیفا را کسب کرد. او با اشاره به شانه سمت راستش که فرشته روی آن مینشیند، میگوید: «این یکی بیشتر متعلق به من است.» در کریسمس ۲۰۰۱ تلفن دیکانیو زنگ خورد و شخصی به اسم سر الکس فرگوسن پشت تلفن بود. اولین بار از دو مرتبهای بود که فرگوسن برای جذب دیکانیو تلاش کرد. در واقع دیکانیو که قبلا به او گفته بودند بازی کردن در لیگ برتر را فراموش کند، از موفقترین تیم تاریخ لیگ برتر پیشنهاد داشت: «فکر کردم یک شوخی باشد و دوستم از ایتالیا به من زنگ زده است. دلم کمی فرو ریخت چون باعث شد احساس کنم از آنچه تصور میکردم بزرگتر هستم و خودم را دست کم گرفتهام. منچستریونایتد تماس گرفته بود و قصد داشت مرا برای انتقال به آنجا مجاب کند. چند دقیقهای احساس قدرت و بزرگی کردم. نه گفتن به سر الکس برایم عجیب بود. گفتم: «ممنونم، هزاران بار ممنونم ولی نمیتوانم. وستهم خانوادهای است که در بدترین لحظات زندگیام کنارم ماند و من کاپیتان آنها هستم. نمیتوانم موافقت کنم.» او گفت: «برایت احترام قائل هستم پائولو. به کسانی که چنین تفکری دارند، علاقه دارم. همان مردی هستی که فکر میکردم.» من در بدترین لحظات زندگی خودم به وستهم رفتم. در نهایت همان جا ماندم و از این بابت پشیمان نیستم، حتی با وجود این که یونایتد بهترین تیم شد و به قهرمانی در لیگ قهرمانان و لیگ رسید. هرگز آن جامهای قهرمانی را با چهار سال و نیمی که در وستهم سپری کردم، عوض نمیکنم.
زمانی که در سال ۲۰۰۴ فرصت بازگشت به لاتزیو فراهم شد، دیکانیو نمیتوانست به آن دست رد بزند.
هرگز هشت سالی که در انگلیس سپری کردم را فراموش نمیکنم؛ آنها مهمترین سالیان زندگی من بودند. من در انگلیس به آدم دیگری تبدیل شدم؛ یک انسان اخلاقمدار و کسی که برای دیگران احترام قائل است. بابت اینها، باید از مردمان انگلیس تشکر کنم.
ترس و وحشت در بلاروس
و آنها همچنان بازی میکنند. فوتبال در گوشه و کنار جهان مدتهاست که کفشهای غبارآلودش را آویزان کرده برای اینکه به مقابله با شیوع ویروس کرونا برود اما یک لیگ است که مثل قبل به کارش ادامه میدهد و با وجود افزایش میزان مرگ و میر همچنان به توپ لگد میزند.
لیگ برتر بلاروس یا ویشی شایا لیگا اگر بخواهید نام رسمیاش را بدانید، تنها رقابت فوتبال باقی مانده در اروپا و چهارمین در جهان در کنار نیکاراگوئه، بروندی و تاجیکستان است که هنوز درش را باز نگه داشته و با ویروس کرونا و اشاعه آن مشکلی ندارد.
«صادقانه میگویم غیرقابل درک است» این واکنش یوناس بائر هوفمان، دبیر کل اتحادیه جهانی بازیکنان موسوم به FIFPro است در برابر سرسختی و مقاومتی که تصمیم گیران برگزاری لیگ بلاروس به تعلیق این رقابتها نشان میدهند.
اما آیا واقعا جای شگفتی است وقتی رئیس جمهور این کشور، الکساندر لوکاشنکو، ویروس کرونا را به تمسخر گرفت و آن را ناشی از «جنون و روان پریشی» دانست؟! او تجویز کرده برای اینکه از شر این بیماری که تا به حال جان ۶۰ هزار نفر را در سراسر جهان گرفته، به سونا بروند و صد میلی لیتر ودکا مصرف کنند. بنابراین همه چیز در این کشور عادی است. این آخر هفته هر 16 تیم حاضر در لیگ سومین بازی فصل شان را انجام میدهند. شنبه شاختیور سولیگورسک با نمن به تساوی بدون گل رسید و باته بوریسوف - مشهورترین تیم بلاروس که نامش را در رقابتهای اروپایی شنیدهایم- روخ برست را با یک گل شکست داد.
اما واقعاً تا کی میتوانند ادامه دهند؟ هفته گذشته بلاروس نخستین قربانی مربوط به کرونا را داشت و ویکتور داشکویچ بازیگر ۷۵ ساله جان خود را از دست داد.
اوژنین رولوویچ مهاجم اف سی مینسک به دیلی میل میگوید: «دیوانگی محض است، ما تنها کسانی هستیم که داریم به بازی ادامه میدهیم. اینجا طوری رفتار میکنند که انگار چیز مهمی نیست و ما نباید بترسیم و نگران باشیم. اینجا یک ذهنیت عجیب وجود دارد که اگر شما از چیزی بترسید، انسان نیستید».
رولوویچ از مونته نگرو است و یکی از معدود بازیکنان شاغل در لیگ برتر بلاروس که انگلیسی صحبت میکند. در کشور خودش که نامزد و دختر ۱۱ ماهه اش در آن زندگی میکنند، بعد از ساعت هفت شب یا آخر هفتهها کسی اجازه تردد ندارد. در بلاروس اما هیچ محدودیت اجتماعی وجود ندارد فقط اینکه دستهایتان را بشویید و از تماس خودداری کنید. البته این در همه جا هست مگر زمین فوتبال.
رولوویچ ادامه میدهد: «تمرکز روی فوتبال واقعاً سخت است، شما نمیدانید بازیکنان دیگر کجا بودهاند و با چه کسانی تماس داشتهاند. شما قرارداد دارید و نمیتوانید بگویید بازی یا تمرین نمیکنم. از آن طرف هم خانواده و دوستان در کشورتان دائماً به شما توصیه میکنند مراقب خودتان باشید. شما بین دو موضوع متناقض گیر افتادهاید.» تنها رولوویچ چنین نظری ندارد، خودش میگوید: «فکر میکنم اگر بازیکنان حق رأی داشته باشند، ۹۰ درصدشان میگویند باید تمرین را تعطیل کنیم».
ژوائو ویلیام، مدافع برزیلی که برای تیم روخ برست بازی میکند، در مصاحبه با وبسایت تریبیونا در بلاروس اعتراف میکند که امیدوار است لیگ تعطیل شود: «من واقعاً ترسیدهام».
فدراسیون فوتبال بلاروس اصرار دارد که حتی یک باشگاه هم برای بازی نکردن ابراز تمایل نکرده است. الکساندر آلینیک سخنگوی این فدراسیون میگوید: «بازیکنان زیادی با رسانهها ارتباط دارند اما نظرات متفاوت است و هر کس دیدگاه خودش را دارد. برخی بازیکنان نگرانی بیشتری دارند، برخی کمتر. در دو هفته ابتدایی بازیها هیچ گزارشی دریافت نشده درباره اینکه یک بازیکن نخواهد بازی کند یا اردوی تیم را ترک کند.» با این وجود روی وبسایت رسمی باشگاه نمن گرودنو مصاحبهای با مدافع کناری اهل سنت پترزبورگ این تیم، آندری واسیلیف ترتیب دادهاند با این تیتر ترجمه شده از روسی که: «بازیکنان زیادی هستند که به شدت با ادامه مسابقات مخالف هستند».
او در این مصاحبه گفت: «اتفاق خیلی وحشتناکی است چون مردم دارند میمیرند. واقعاً نظر من این است که مردم دسته دسته میمیرند. وقتی میبینید تمام تورنمنتهای ورزشی در سراسر جهان به حالت تعلیق در آمده، باید دوباره و سه باره برای ادامه مسابقات فکر کنید.»
البته در میان مقامات تصمیم گیرنده ارادهای شکل گرفته درباره اینکه تغییراتی در برنامه صورت گیرد اگر اوضاع بدتر شود. چند هفته قبل رئیس فدراسیون فوتبال بلاروس اعلام کرده بود هیچ شرایط خاصی وجود ندارد اما در مسابقات این هفته قبل از ورود هواداران به ورزشگاه دمای بدن آنها سنجیده میشود. در استادیومها مواد ضدعفونی کننده دست تعبیه شده و به هواداران گفته شده با فاصله مشخص نسبت به یکدیگر در ورزشگاه بنشینند. آلینیک توضیح میدهد: «مثل صفحه شطرنج. شاید سخت باشد اما این کاری است که تلاش میکنیم انجام دهیم. ما هر روز بر اساس آمار و اطلاعاتی که وزارتخانههای بهداشت و ورزش ارائه میکنند، تصمیم میگیریم. اگر اوضاع بدتر شود، اقدام متناسب با آن را انجام خواهیم داد.»
برخی باشگاهها هم به صورت مستقل و خودمختار اقداماتی انجام دادهاند. هواداران باشگاه نمن از هواداران دیگر تیمها خواستهاند در مسابقات شرکت نکنند و گفتهاند: «ما فکر میکنیم یک نفر دارد به ما دروغ میگوید.» باشگاه شاختیور سولیگورسک هم از هواداران مسن و نوجوان و بیمار خود درخواست کرد در بازی شنبه برابر نمن حاضر نشوند.
بازیکنان روخ برست هم قبل از بازی با باته بوریسوف از تی شرتهایی استفاده کردند که رویش نوشته بود: «ما برای تمام دنیا بازی میکنیم».
در حالی که تصمیم بلاروس برای ادامه مسابقات فوتبال خشم و حیرت بسیاری را بر انگیخته اما از طرف دیگر خیلیها در جهان را متوجه لیگ این کشور کرده که هرگز مورد توجه نبوده. این لیگ ۱۰ قرارداد پخش در کشورهایی در اروپا امضا کرده است. اف سی اسلاتسک حتی یک پیج ساخته برای دریافت کمکهای مردمی از طریق چهار پول رایج دنیا از جمله دلار و یورو تا بتواند اسپانسر لازم را برای اجناس امضاشده خود پیدا کند.
آرتم سردیوک مهاجم اسلاتسک به دیلی میل میگوید: «من میخواهم بازی کنم چون در حال حاضر ما یکی از چند رقابت فوتبال در سراسر جهان هستیم که مردم میتوانند تماشا کنند و در این موقعیت دشوار از آن لذت ببرند. من احساس امنیت میکنم چون باشگاه تمام اقدامات لازم را انجام داده. به ما ماسک و دستکش ایمن دادهاند، تلاش میکنیم همه روز را در خانه باشیم مگر وقتی که تمرین یا بازی داریم. فکر میکنم سلامت ما دست خودمان باشد. گاهی وقتها فکر میکنم ما کمی هم خوششانس بودهایم چون الان همه دنیا ما را نگاه میکنند و میتوانیم خودمان را نشان دهیم. بعضی اوقات هم با خودم فکر میکنم که خدای من، این ویروس همه جا را گرفته و ما تنها کسانی هستیم که بازی میکنیم و خودمان را در معرض آن قرار میدهیم. از این یکی باید کمی ترسید»
بهترین دروازهبان یک دهه اخیر لالیگا کیست؟
یان اوبلاک در همه آمار برتر از دیگر دروازهبان های لالیگا در یک دهه اخیر بوده است.
به گزارش موندو دپورتیوو، یان اوبلاک اکنون بهترین دروازهبان جهان محسوب می شود. کمتر کسی شکی در این موضوع دارد. با این حال آمار هم بهترین بودن دروازهبان اتلتیکو مادرید را نشان می دهد. آمار می گوید او دروازهبانی است که در چهار فصل اخیر چهار بار جایزه سامورا (بهترین دروازهبان لالیگا) را کسب کرده و به دنبال پنجمین عنوان است.
علاوه بر این عنوان، آمار اعلام شده توسط Opta (کارشناسان آمار جهان فوتبال) نشان می دهد اوبلاک بی رقیب است. این سازمان روی عملکرد دروازهبان های لالیگا از فصل ۱۱-۲۰۱۰ تا فصل جاری تحقیق کرده که آمار دروازهبان اسلوونیایی قابل توجه است. او کمترین میانگین گل خورده را در یک دهه اخیر لالیگا به نام خود ثبت کرده است (دروازهبان هایی که حداقل ۱۰۰ بازی انجام دادند در این آمار بررسی شدند). دروازهبان اتلتیکو در ۱۸۰ بازی میانگین گل خورده ۰.۶۴ را به خود اختصاص داد.
در این بخش ویکتور والدس (دروازهبان سابق بارسلونا) در جایگاه دوم قرار دارد که در ۱۲۴ بازی ۹۸ بار دروازه اش باز شد و میانگین ۰.۷۹ را ثبت کرد. تیبو کورتوا، دروازهبان رئال مادرید در جایگاه سوم دیده می شود که به لطف دوران حضورش در اتلتیکو توانست میانگین ۰.۸۱ را در ۱۵۴ بازی با دریافت ۱۲۵ گل به ثبت برساند. اگر تنها آمار دروازهبان بلژیکی در رئال مادرید بررسی شود به میانگین ۱.۱ گل در بازی می رسد. این موضوع قدرت دفاعی تیم دیگو سیمئونه را نشان می دهد که در یک دهه اخیر باعث شده است دو دروازهبان اصلی اش آمار خیلی خوبی را به خود اختصاص دهند.
در رابطه با اوبلاک داستان کمی متفاوت است. او تنها در این آمار برتر نیست. دروازهبان اسلوونیایی در ۹۹ بازی دروازه اش را بسته نگه داشت. او اکنون تنها یک دیدار با رسیدن به یک رکورد تاریخی فاصله دارد. او می تواند اولین دروازهبان خارجی باشد که در تاریخ لالیگا به رکورد ۱۰۰ کلین شیت می رسد.
اخبار
آیا روی کین به فوتبال پدر ارلینگ هالند پایان داد؟
آلفی هالند هرگز از ویژگیهایی که پسرش در حال حاضر دارد، برخوردار نبوده است. گرام سونس نیز اخیرا در مصاحبهای گفته بود: «مادر ارلینگ (هالند) حتما بازیکن خوبی بوده است زیرا پدرش بازیکنی بسیار کند بود!» البته اگر بخواهیم انصاف را راجع به هالند بزرگتر رعایت کنیم، این بازیکن نروژی به قدری خوب بود که اکثر سالهای حضورش در فوتبال را در انگلستان و در تیمهایی همچون ناتینگهام فارست، لیدز یونایتد و منچسترسیتی بگذراند. با این حال هافبک نروژی در بین طرفداران لیگ برتر انگلیس بیشتر به دلیل دریافت یکی از بدترین و خشنترین تکلهای تاریخ شناخته می شود. در واقع بسیاری بر این باورند که روی کین به کار هالند در فوتبال پایان داد.
حادثه موردنظر در تاریخ ۲۱ آوریل ۲۰۰۱ افتاد، هنگامی که منچستریونایتد میزبان منچسترسیتی در ورزشگاه اولدترافورد بود. با این حال ریشههای این نبرد انتقام آمیز به مصدومیتی که روی کین در ۴ سال قبل از این بازی متحمل شد، مربوط می شود. در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۷ منچستریونایتد باید برای بازی با یکی از رقیبان سنتی و نفرتانگیز خود، لیدز یونایتد، به الاند رود می رفت. همانطور که روی کین درباره این بازی اعتراف کرده است، او شرایط حضور در این مسابقه را نداشته است. روی کین دقیقا دو روز قبل از این بازی، در یک هتل مست کرده بوده است. در کمال تعجب، او از ابتدا کار خود را در آن بازی شروع کرد و به مبارزه با اثرات باقی مانده از مستی و همچنین به مبارزه با آلفی هالند پرداخت.
«او به دست و پای من می پیچید»، روی کین این جمله را درباره هالند در بازی با لیدز در کتاب زندیگنامه خود در سال ۲۰۰۲ نوشته است: «۵دقیقه بعد، من خودم را درست در مقابل هالند انداختم، سعی می کردم به جای اینکه به او ضربه بزنم، به او پشت پا بدهم تا جلوی حرکت او را بگیرم و او را متوقف کنم و می دانستم که انجام این کار باعث جریمه شدن من می شود اما اون لعنتی مرا کلافه کرده بود!» با این حال، ضربه زدن به هالند در واقع باعث مصدوم شدن خود روی کین شد و رباط صلیبی پای چپ او پاره شد. در آن لحظه هیچ یک از بازیکنان لیدز از موضوع اطلاعی نداشتند اما هالند به همراه یکی دیگر از همتیمیهای خود، ودرال، به بالای سر روی کین آمدند و درحالی که کین روی زمین افتاده بود، او را به مصدومیتی دروغین و فریب دهنده متهم کردند.
با توجه به اینکه منچستریونایتد از تمامی تعویض های خود استفاده کرده بود، روی کین با تلاشی بیهوده سعی در ادامه بازی داشت و همین عامل موجب شد تا مصدومیت او بدتر شود و فصل را از دست بدهد. بعد از این اتفاق، روی کین و آلفی هالند چندین بار در ۴ سال آینده باهم رو به رو شدند و هیچ درگیری میان این دو بازیکن رخ نداد، تا اینکه هالند به منچسترسیتی پیوست. در بازیهای پایانی فصل ۲۰۰۰ روی کین به طور ناگهانی و طی حرکتی شرورانه، تصمیم به انتقام گرفت. کین در کتاب زندگینامه خود راجع به تقابل با هالند، ۴سال پس از مصدومیتش، می گوید: «به اندازه کافی صبر کرده بودم.»پس از اینکه تنها ۴ دقیقه از دربی شهر منچستر گذشته بود، کاپیتان منچستریونایتد در یک خطای وحشتناک و بسیار خشن بر روی زانوی راست هالند، هر دو پای او را از زمین بازی خارج کرد. روی کین در این باره می گوید: «ضربه خیلی سختی به او زدم. توپ در آنجا بود (به گمانم) و من بعد از خطا بر روی او گفتم: بگیرش حرومزاده!» دیوید ایلری، داور مسابقه، بی درنگ کارت قرمز را به روی کین نشان داد درحالی که روی کین قبل از دریافت کارت از سوی داور، زمین مسابقه را ترک کرده بود و منتظر داور نمانده بود! با این حال قبل از خارج شدن از زمین، خم شد و به هالندی که بر روی زمین افتاده بود و از درد به خود می پیچید گفت: «دیگر جلوی من نایست و بابت مصدومیتهای الکی به من نخند. به رفیقت ودرال هم بگو برای او هم دارم.»
در واقع این روی کین بود که پرده از این قضیه برداشت و با سخنان خود همه چیز را فاش کرد. هالند راجع به آن اتفاقی که در دربی افتاده بود، خیلی کم حرف زده بود و راجع به ان قضیه رازداری کرده بود. هالند در آن زمان به خبرنگاران گفته بود: «خندهدار است. از سال۱۹۹۷ ، او حتی به من نگاه هم نکرده است. همیشه در چنین بازیهایی شاهد این خطاها هستیم، اما این خطا کمی بیش از حالت عادی بود. من به شما نخواهم گفت که روی کین به من چه گفت. فقط بیایید این را بگوییم که حرف های خیلی خوبی نزد. خوشحالی من از این است که هر دو پای من از میدان بازی خارج شده بود، در غیر این صورت او صدمات و ضربههای بیشتری را به من وارد می کرد! در دفعه بعدی که با منچستریونایتد بازی داشته باشیم، باید بیمه درمانی خود را ارتقا دهم.»
کین به پرداخت ۵۰۰۰ پوند جریمه شد و از حضور در ۳ مسابقه محروم شد. با این حال، پس از اعتراف در زندگینامه خود مبنی بر اینکه خطای او تلافیجویانه و به قصد انتقام بوده است، توسط اتحادیه فوتبال انگلستان به پرداخت ۱۵۰ هزار پوند جریمه و از حضور در ۵ مسابقه محروم شد. آنها کین را به دلیل دو اتهام، مقصر دانستند. اولین اتهام مربوط به خطای او این بود که خطای او با انگیزهای نادرست و تلافیجویانه همراه بوده است. دومین اتهام مربوط به روی کین این بود که حرفهایی که روی کین راجع به خطایش بر روی هالند در کتاب زندگینامهاش گفته است به این دلیل است که او با گزارش آن رویداد به دنبال فروش بیشتر کتاب زندگینامهاش و به دنبال سود بیشتری بوده است.
با این حال، روی کین پس از این اتفاق نیز هرگز ابراز پشیمانی نکرد. روی کین در کتاب دیگر خود با نام «نیمه دوم» که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد در این رابطه گفته بود: «هالند در بازی مقابل من، مدام در حال تحریک من بود. آب زیرکاه بودن او موجب ناراحتی من می شد. من قصد داشتم به او ضربهای بزنم و به او بفهمانم که چه اتفاقی افتاده است. من قصد داشتم به او ضربه بزنم و پس از انجام این کار، رو به روی او ایستادم و گفتم: «بگیرش حرومزاده! و از انجام این کار پشیمان نیستم. اما من به هیچ وجه نمیخواستم باعث مصدومیت او شوم.»
اسطوره شیاطین سرخ بر این موضوع اصرار دارد که هرگز خواستار مصدوم شدن هالند نبوده اما کین نه تنها هالند را مصدوم کرد، بلکه به فوتبال او نیز پایان داد. با این حال، هالند بازی را با وجود مشکلاتی که داشت ادامه داد و ۴ روز بعد نیز در یک بازی دوستانه برای تیم ملی نروژ به میدان رفت در بازی مقابل لیدز یونایتد، ۶۸ دقیقه در زمین حضور داشت. هالند در تابستان همان سال تحت عمل جراحی قرار گرفت اما به جای پای راست او، زانوی چپ او تحت عمل قرار گرفت. در نهایت و در سال ۲۰۰۳، هالند به دلیل مصدومیت تصمیم به بازنشستگی گرفت و کمی بعد از آن حادثه، راجع به آخرین تاثیرات حرکت کین بر روی زانوی او سوال شد و او به روزنامه دیلی میل گفت: «این زانو هنوز هم مرا اذیت می کند و انگار درد آن نمی خواهد از بین برود. من باید این را قبول کنم. آیا آن تکل به دوران من در فوتبال پایان داد؟ من بعد از آن تکل، هرگز در یک مسابقه کامل حضور نداشتم، اینطور نبود؟ به نظر می رسد تطابق زیادی بین این دو حادثه وجود دارد، شما اینطور فکر نمی کنید؟»
علیرغم تشکیل پرونده نسبت به این موضوع در دادگاه، هالند هرگز علیه روی کین اقدام قانونی نکرد و در سال ۲۰۱۴ در مصاحبه با بی بی سی گفت: «من روی کین را به دلیل ضربهای که در آن مسابقه به من زد مقصر نمی دانم. آنچه که باعث نگرانی من می شود این است که او در کتاب اول خود گفته بود که قصد انتقام داشته است و من فکر نمی کنم انتقام جویی، بخشی از بازی فوتبال بوده باشد. من او را مقصر نمی دانم. من هیچوقت نگفتم که روی کین باعث پایان کار من در فوتبال شد. بازی با منچستریونایتد، آخرین بازیای بود که من به طور کامل در زمین حضور داشتم بنابراین شاید بازنشستگی من ارتباطی به حرکت روی کین داشته باشد.»
در هر صورت، واقعیت این است که اگرچه این امکان وجود دارد که روی کین در بسیاری از موارد مقصر باشد، اما پایان دادن به دوران بازی آلفی هالند، یکی از آن موارد نیست.
در زندان بر رونالدینیو چه گذشت؟
بازیکن بازنشسته برزیلی روزهای متفاوت و عجیبی را در زندان پاراگوئه سپری کرد.
به گزارش بی ساکر، رونالدینیو اکنون در یک هتل مجلل در حبس خانگی به سر می برد. بازیکن بازنشسته برزیلی به خاطر پاسپورت تقلبی یک ماه در زندان پاراگوئه بود. بلاس ورا، رییس بخش زندان در یک مصاحبه با نشریه اوله درباره روزهایی که ستاره سابق تیم ملی برزیل در آن جا بود صحبت کرد. او گفت: زمانی که رونالدینیو به آگروپاسیون آمد، در روزهای نخست همه می خواستند در کنارش باشند. با گذشت زمان حضور بازیکن بازنشسته عادی شد. او با خیلی از زندانیان دوست شد. همه چیز عادی بود. روند کار به خاطر رونالدینیو تغییری نکرد.
ورا افزود: در میان زندانیان قاچاقچی، شخص سیاسی، دزد و... بود اما هیچ کس مانند رونالدینیو مشهور نبود. سیستم ما نیمه باز بود و نه میله، قفل و نه کلیدی وجود داشت. چند روز طول کشید تا خود را با شرایط جدید وفق دهد. سپس بهتر شد و شروع کرد به تقسیم کباب ها. همچنین به فوتسال و فوتبال ساحلی بازی کردن مشغول شد.رییس بخش زندان آگروپاسیون در ادامه اظهار کرد: زمانی که رونالدینیو به زندان رفت یک تورنمنت بین زندانی ها شروع شده بود که او در این رقابت ها شرکت نکرد. در بازی فینال از او خواستند که با جام عکس بگیرد که آن پیشنهاد را قبول کرد. ورا درباره رسیدگی به ستاره سابق تیم ملی برزیل گفت: حال او را می پرسیدیم. اگر به چیزی نیاز داشت من در آنجا حاضر بودم. با لبخندی که روی لبانش است همیشه نشان میداد که حالش خوب است. هرگز در رفع نیازهای اولیه اش کمی و کاستی وجود نداشت.
او افزود: زمانی که در زندان حاضر شد لباسی را به تن داشت که با آن بازداشت شده بود. وکلایش برایش لباس های بیشتری آوردند. همچنین تلویزیون، یخچال کوچک و تخت های نو آوردند. آنها اجازه داشتند چنین کاری را انجام دهند. ورا در ادامه اظهار کرد: ۹ صبح نخستین یکشنبه ۵۰ دختربچه و پسربچه یک صف را تشکیل داده بودند تا از رونالدینیو امضا بگیرند. ما او را بیدار کردیم و به او اطلاع دادیم کودکان آمده اند و می خواهند تو را ببینند. او در پاسخ گفت که بله، مشکلی نیست. سپس به استقبالشان رفت و همه را در آغوش گرفت و برایشان امضا کرد. عصر دوباره این اتفاق تکرار شد و هر روز برنامه همین بود تا این که شیوع ویروس کرونا این ملاقات ها را متوقف کرد.
او در پایان گفت: من به خاطر سمتی که داشتم نمی توانستم با رونالدینیو عکس یادگاری بگیرم. باید مراقب باشم که هر عکسی از من منتشر نشود.
مقصد بعدی ویلموتس کجاست؟
رسانه های بلژیکی و ترکیه ای از دو مقصد احتمالی سرمربی سابق ایران سخن به میان آوردند.
به گزارش سایت دالماپورتال، مارک ویلموتس سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران که چند ماه هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، بعد از پایان همکاری با تیم ملی ایران بدون تیم بوده است و قصد دارد برای فصل آینده تیم جدید خود را انتخاب کند.
رسانه های بلژیکی خبر دادند آنتورپ مقصد بعدی این مربی است که در تیم ملی فوتبال بلژیک نیز کار کرده است و در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل و یورو ۲۰۱۶ هدایت تیم ملی کشورش را بر عهده داشت.
همچنین رسانه های ترکیه ای نیز خبر دادند باشگاه فنرباغچه ترکیه برای جذب این مربی با او وارد مذاکره شده است و مذاکرات دو طرف برای همکاری شروع شده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4252/19347/75744
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4252/19347/75745
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4252/19347/75746
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4252/19347/75747
|
عناوین این صفحه
- دیکانیو؛ داستان اهریمنی که فرشته شد
- ترس و وحشت در بلاروس
- بهترین دروازهبان یک دهه اخیر لالیگا کیست؟
- اخبار