|
نگاهی به بیست گلر برجسته فوتبال ایران
هنرنمایی مردان شماره یک
حسن صانعی پور
پانزدهم آوریل، روز جهانی دروازبان نام گرفته است. مردانی که همواره، در هر شرایطی، مورد توجه بوده و میزان توانایی های آنان ارتباط مستقیمی با موفقیت های تیم دارد. آمادگی روحی و روانی، در کنار مهارت های شخصی، می تواند سرنوشت یک لیگ و یا تورنمنت را تغییر بدهد. به همین مناسبت نگاهی کوتاه،به بیست گلر برجسته ایران خواهیم داشت.
گلرهنرمند فوتبال ایران
عزیز اصلی منش، دروازبان دهه چهل فوتبال ایران و پرسپولیس، نخستین دروازبان المپیکی ایران است. اصلی که به خاطر پرش های بی نظیرش به عزیز فنر معروف شده بود. به همراه تیم ملی فوتبال ایران قهرمان آسیا نیز شد. اصلی در سال 1968 دروازبان اول ایران درجام ملت های آسیا بود. و بعد از خداحافظی از فوتبال وارد عرصه بازیگری سینما شد. اصلی در سن 79 سالگی دار فانی را وداع گفت.
گربه سیاه فوتبال
فرامرز ظلی که خیلی زود از دنیای فوتبال کنار رفت. دروازبان سال های دور پاس و استقلال بود. نسب خانوادگی او به شاهان قاجار می رسد. ظلی در چهارصد دستگاه، محله ی ستاره ساز تهران در کناراصغر شرفی و منوچهر حبیبی پرورش یافت. قهرمانی در رده نوجوانان تهران به همراه اکبراعتصام نیا و منوچهر زندی آغاز افتخارات فرامرز می باشد. با این حال برق تهران اولین باشگاهی بود که ظلی به عضویت آن درآمد. و سپس در تیم کیان به هنرنمایی پرداخت و همان زمان توسط حسین فکری به تیم ملی دعوت شد. او به خاطر پوشیدن لباس مشکی به گربه سیاه فوتبال ایران معروف شده است.
اولین عقاب آریایی
اسطوره آبی های ایران در بیست و سوم آذرسال بیست و هشت، چشم به جهان گشود. دومین دروازبان برتر قرن آسیا، بنیان گذار مکتبی بود که او را در تاریخ فوتبال ایران بی نظیر کرده است. دروازبان اول ایران در بازی های آسیایی 1972، قهرمانی آسیا و حضور در المپیک و جام جهانی را در کارنامه ورزشی خود دارد. از خصوصیات وی در بازی، چالاکی و عکس العمل های فوق العاده وی بود. و به لحاظ اخلاق، به رک گویی و صداقت شهره است. ناصر حجازی و غلامرضا تختی تنها چهرههای ورزشی ایران هستند که نام آنها در مجموعه کتاب مفاخر و نام آوران ایران زمین، در کنار نامهایی چون ابوعلی سینا، سعدی شیرازی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، قرار گرفته است. حجازی در ابتدا به بسکتبال علاقمند بوده و حتی به تیم ملی جوانان هم دعوت شد. اما به طور اتفاقی درون دروازه تیم آموزشگاه های دوران دبیرستان ایستاد ونام خود را در تاریخ فوتبال ایران تکرار ناپذیر کرد. تحصیلات حجازی در رشته زبان انگلیسی و تلسط او در استعداد یابی و توانایی های فنی وی باعث شد تا او با تیم محمدان بنگلادش یقه تیم های ریز و درشت آسیایی را بگیرد. حجازی در ایران سابقه مربیگری دراستقلال تهران و ذوب آهن اصفهان را دارد. و آبی های پایتخت با وی به فینال جام باشگاه های آسیا صعود کردند.
آقای کلین شیت آسیا
منصور رشیدی، زاده مسجد سلیمان، “شهر فوتبال ایران” است. او دربیست بازی ملی از دروازه ایران محافظت کرده است و تنها دروازبان آسیا است که در جام ملت های آسیای 1967 موفق شد در تمامی بازی ها، کلین شیت کند. المپیک 1972 مونیخ اوج هنرنمایی رشیدی در دوران فعالیت ورزشی وی بوده و سابقه بازی در استقلال تهران و نفت تهران را دارد. شاید بدشانسی او، همدوره بودن وی با ناصر حجازی باشد، که باعث گردیده همواره با او مقایسه شود. اما هرگز این موضوع او را در رسیدن به اهدافش بی انگیزه نکرده بود. منصور بعد از خداحافظی از فوتبال در عرصه مربیگری فعال بوده است.
اولین رکورد دار
بهرام مودت، دروازبان باشگاه پرسپولیس و پیکان، جام ملت های آسیا را در سال 1972و 1976 تجربه کرده است. هرچند در این سال ها زیر سایه نام حجازی و رشیدی بود، اما باید به درخشش بی نظیر او در سال های حضورش در پرسپولیس، اشاره کنیم. مودت توانست با بسته نگه داشتن دروازه خود به مدت 844 دقیقه در رده 128 دروازبانان جهان قرار بگیرد. همچنین اودر رده بندی بهترین دروازبانان جهان در رتبه اول ایران نیز قرار گرفته است.
نسل طلایی خوزستان
کریم بوستانی فعالیت خود را با تاج مسجد سلیمان آغاز کرد. او با عضویت در تیم منتخب خوزستان به فوتبال ایران معرفی شده و به تیم ملی دعوت گردید. بوستانی شاید اولین دروازبانی باشد که بازی در خارج از ایران تجربه کرده است. او به مدت یک سال در تیم بن یاس امارات بازی کرد. و سپس در همان تیم مربیگری را آغاز نمود. تجربه حضور او در کادر فنی استقلال خوزستان، استقلال تهران و سپاهان و کسب مقام قهرمانی با این تیم ها، نشان از دانش و تجربه وی در امر مربیگری دارد. بوستانی سابقه سرمربیگیری استقلال خوزستان را نیز در کارنامه دارد.
غافلگیری به سبک سلطانی
بهروزسلطانی، دهم دی ماه 1336 بدنیا آمد. او که یکی از دروازبانان بلند قامت فوتبال ایران محسوب می شود، که خیلی زود دنیای فوتبال را رها کرد. مصدومیت او از ناحیه پا و شرایط نه چندان مناسب اوضاع اقتصادی فوتبال در دهه شصت، وی را متقاعد کرد که از فوتبال خداحافظی کند. اسطوره دروازبانی پرسپولیس استاد غافلگیر شدن و خوردن گل از راه دور بود.
سرخابی محبوب
احمد رضاعابدزاده را باید سخت کوش ترین فوتبالیست ایران بدانیم. بازیکنی که هرگز دست از تلاش برنداشته و به حداقل ها راضی نبود. او علاوه بر تمرینات گروهی، برنامه خاص تمرینی خود را دنبال می کرد. احمد رضا فوتبال را با هلال احمر اصفهان شروع کرد و با تام به شهرت رسید. دعوت به تیم ملی جوانان و قهرمانی در لیگ قدس، ابتدای هنرنمایی های احمد رضا بود. عابد زاده با پیوستن به استقلال تهران و قهرمانی در لیگ ایران به تیم ملی دعوت شد. و بازی های خاطر انگیزی دربازی های آسیایی پکن و مقدمانی جام جهانی از خود به یادگار گذاشت. او بعد از پیوستن به پرسپولیس، فوتبال خود را در این باشگاه به اتمام رساند. محبوبیت منحصر به فرد وی در نزد هواداران ایران تا بدانجاست که در بازی خداحافظی او، هواداران آبی و قرمز وی را مورد تشویق قرار دادند. مصایب عابدزاده در دوران زندگی، او را به مرد خستگی ناپذیر فوتبال ایران تبدیل کرده است. مهار پنالتی های حساس و خونسردی وی در درون دروازه که باعث بالارفتن روحیه همبازی های او می شد، به همراه بیماری ها و جراحی های او در دروان بعد از قهرمانی، قصه زندگی او را خواندنی تر کرده است.
پرواز توام با قهرمانی
بهزاد شهنی غلامپور، معصومیت خاصی در چهره دارد. غلامپور در طول دوران فوتبال خود به خاطر داشتن نوسانات زیاد، ثبات چندانی را در عرصه باشگاهی و ملی نداشته است. دریافت دوازده گل در مقدماتی جام جهانی 1994 او را ازدروازه تیم ملی دور کرد. با این وجود در بیست و هشت بازی از دروازه تم ملی محافظت کرده و توانست در بازی های آسیایی 1998، در کنار علی دایی و علی موسوی پایه گذار قهرمانی این تیم در آسیا شود. باید گفت، بهزاد هرگز به مرد بی چون چرای دروازه تبدیل نگردید. او علاقه خاصی به علی دایی داشته و همواره به عنوان دستیار در تیم های باشگاهی همراه وی بوده است. از نکات قابل توجه در مورد غلامپور، سابقه هشت بازی در تیم ملی فوتسال است که وی را در این مورد منحصر به فرد کرده است. شادی های پس از گل بهزاد غلامپور در دوران مربیگری نیز، از نکات قابل توجهی است که زبانزد خاص و عام شده است.
گلری به دنبال موفقیت
سعید عزیزیان با وجود اینکه یک سال در استقلال تهران بازی کرده است. اما همیشه خود را طرفدار پرسپولیس می داند. او با جوانان پرسپولیس کار خود را آغاز کرده و همواره زیر سایه بهروز سلطانی و وحید قلیچ بود. و نتوانست شایستگی های خود را بروز بدهد. او در دوران سربازی با بازیکنان استقلال آشنا می شود و برای نشان دادن خود به استقلال می پیوندد. سال های حضور دوباره او در پرسپولیس توام با موفقیت هایی برای عزیزیان بود. مهار ضربه غافلگیرانه بازیکنان الهلال و صعود به فینال جام در جام آسیا از افتخارات سعید عزیزیان می باشد.
ورزش توام با هنر
نیما نکیسا خیلی زود چهره شد و خیلی زود نیز پایان یافت. محمد مایلی کهن او را به تیم ملی دعوت کرد. نیما در جام جهانی 1998 مقابل یوگسلاوی به میدان رفت، و توانست بازی خوبی را به نمایش بگذارد. نکیسا همیشه تحت الشعاع شهرت عابد زاده قرارداشت. با این حال در رشته هایی چون شنا، اسب سواری و بوکس نیز فعالیت داشته است. نکیسا بعد از اتمام دوران حرفه ای خود به موسیقی روی آورد و رفاقت با مرحوم عبدالهی باعث شد که در این عرصه موفقیت هایی بدست آورد.
آقای اعتراض فوتبال ایران
پرویز برومند علیرغم داشتن توانایی های زیاد، اسیر حواشی ناخواسته ای شد که او را از مسیر خارج کرد. برومند دروازبان سوم ایران در جام جهانی فرانسه هم بود. اما هرگز نتوانست تبدیل به دروازبان اول ایران شود. داستان درگیری او با مرحوم حجازی و اختلافات پنهان و آشکار وی با طباطبایی و نیز ضربه وی به صورت پایان رافت در دربی پایتخت، حواشی او را بیشتر از متن کرده است. پرویز در سال های اخیر اعتراضات بسیاری را در مورد مدیریت و مربیان باشگاه استقلال داشته و همیشه معتقد است که باشگاه استقلال اسیر حواشی مخربی شده و شایسته ها را از خود دور کرده است. پسر آرام دوران طفولیت که الگوی خود را ناصر حجازی می داند و با مهدی هاشمی نسب رفاقتی دیرینه دارد، بعد از مصدومیت و جدا شدن از استقلال نتوانست به سطح اول فوتبال ایران بازگردد. تمام امیدواری وی پیشرفت فرزندانش پارسا و پارسیا و رسیدن به تیم ملی است.
شیر کپنهاک
هادی طباطبایی دروازبان اسبق تیم ملی، در مسابقه دوستانه ایران با دانمارک، آنچنان درخشان ظاهر شد که مورد تحسین اشمایکل بهترین گلر وقت اروپا قرار گرفته و لقب شیر کپنهاک را به خود اختصاص داد. او با جنجال بیگانه است. اما همواره از بیان حقایق ترسی ندارد. هادی در26 سالگی مورد توجه باشگاه اینتر میلان هم قرار گرفت اما در نهایت نتوانست با این تیم قرارداد امضا کند. هادی که عضویت تیم استقلال تهران را داشت به علت مصدومیت تیم ملی را از دست داد. طباطبایی با کسب مدرک A آسیا، سابقه مربیگری در تیم امید را هم در کارنامه خود دارد.
چیلاورت آسیا
داود فنایی مربی حال حاضر پرسپولیس تهران، فوتبال خود را از محلات تهران آغاز کرد. او ابتدا در پست فولوارد بازی می کرد. داود دروازبانی آرام و کم حاشیه بود که اخلاق مداری را شیوه کار خود کرده بود. مصدومیتی ناخواسته، فنایی را از شرایط آرمانی دور کرده و خیلی زود از فوتبال خداحافظی کرد. فنایی عاشق فیلم و سینما است. و با علی انصاریان و پژمان جمشیدی رابطه صمیمی دارد. داود بعد از سال ها توانست به آرزوی دیرینه خود یعنی مربیگری در پرسپولیس برسد. و نقش مهمی در این تیم ایفا کند. تحصیلات او در رشته مدیریت، کمک فراوانی به وی در زندگی حرفه ای کرده و معتقد است؛ انسان در کاری که استعداد ندارد نباید ورود کند.
یکنواخت از فولاد تا تیم ملی
ابراهیم میرزاپور از فجر خرم آباد به فولاد خوزستان پیوست. واکنش های عالی او در کنار جوانانی چون شریفی نسب، بداوی و مبعلی، جام قهرمانی لیگ برتر ایران را در سال 1384 برای فولاد به ارمغان آورد. اعتماد برانکو به او باعث شد تا میرزاپور تبدیل به دروازبان اول ایران در مسابقات جام جهانی 2006 آلمال شود. ابراهیم علیرغم اشتباهاتی که داشت، دوران خوبی را در آن سال ها پشت سر گذاشت. هر چند میرزاپور در شش قدم دروازه، بسیار عالی کار می کرد، اما در مهار شوت های راه دور ضعف هایی داشت که، جایگاه او را در تیم ملی به خطر انداخت.
از محبوبیت تا فراموشی
حسن رودباریان در تیم پاس مطرح شد. سال هایی که پاس تهران با وجود مردانی چون نکونام و هاشمیان در فوتبال ایران یکه تازی می کرد، رودباریان دروازبان اول این تیم بود. انتقال او به پرسپولیس همزمان با دعوت او به تیم ملی شد. رودباریان در تیم مدعی قلعه نویی، جام ملت های دراماتیکی را در سال 2007 پشت سر گذاشت. تراکتور سازی، پیکان و مس کرمان آخرین تیم های روباریان در لیگ ایران بودند. او برای گذراندن کلاس های مربیگری خارج از ایران زندگی می کند. در واقع رودباریان در اوج محبوبیت و با وجود پتانسیل بالا، خیلی زود تر از یاد ها فراموش شد.
تاوان عشق و تعصب
سید مهدی رحمتی اسکویی، سال های پایانی فوتبال خود را در مشهد می گذراند. او سابقه سه دوره حضور در تیم استقلال تهران را داشته و در فصول آخر، بازوبند کاپیتانی این تیم را به بازو می بست. درون مایه های مذهبی مهدی که با عشق سرشار وی به فوتبال توام شده است، از او بازیکنی ساخته، که توانایی های منحصر به فردی را از خود بروز می دهد. رحمتی در مهار ضربات ویران کننده حریف و خلق عکس العمل های شگفت انگیز در رویاروی با مهاجمان شهره است. و شاید بتوان تنها ضعف وی را در خروجی های وی دانست. او در سال 1388 دروازبان اول تیم ملی ایران شد. و اگر اختلاف وی با کیروش که بیشتر به یک سوء تفاهم شبیه بود پیش نمی آمد، رکوردار بازی ملی می گردید. فجر سپاسی، استقلال تهران، پیکان تهران، مس کرمان و سپاهان اصفهان تیم هایی بودند که سید مهدی رحمتی قبل از رفتن به شهر خودرو، در آن بازی کرده است. رحمتی در حال حاضر رکوردار کلین شیت دربی های پایتخت است. در واقع عشق سرشار او به تیم هایی که در آن عضویت داشته، همواره تاوانی گران برای او به همراه داشته است. مسایل و اختلافاتی که او را، در سه مرحله از استقلال تهران جدا کرده، و حرف حدیث هایی برای او بوجود آورده، هرگز از یاد نرفته است. احترام ویژه رحمتی به حجازی آنجا که پیراهن او را در فینال جام حذفی می پوشد، مثال زدنی است.
تبحر در مهار پنالتی
وحید طالبلو با اعتماد قلعه نویی، مقابل سپاهان اصفهان، درون دروازه استقلال تهران ایستاد. “نقطه ی شروعی که او را در جاده موفقیت انداخت.” مهار پنالتی بازیکنان چون علی دایی، مهرزاد معدنچی و بسیاری دیگر از بزرگان فوتبال ایران، باعث شد تا لقب عابد زاده دوم را به او بدهند. توانایی طالبلو در این موضوع، قلعه نویی را وادار کرد تا در مسابقه یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا، او را در دقیقه 120 جهت مهار پنالتی، جایگزین رودباریان کند. رقابت تنگاتنگ وی با طباطبایی در استقلال تهران، آمادگی ویژه ای به او بخشیده و اولین قهرمانی استقلال در لیگ برتر نیز با وی اتفاق افتاد. طالبلو در سال های آخر دوران بازیگری خود به علت افت شدیدی که داشت ،مورد بی مهری قرار گرفت و فوتبال را رها کرد.
دروازبان مهاجر ایران
وقتی کیروش علیرضا حقیقی را مقابل آرژانتین، درون دروازه تیم ملی گذاشت، هیچ کس گمان نمی کرد که وی نود دقیقه، مسی و یارانش را آزار بدهد. او از کودکی به دروازبانی علاقه داشته و به سرعت توانست تبدیل به گلری شش دانگ شود. علیرضا هرچند در 18 سالگی جذب پرسپولیس شد. اما به علت حضور فرشید کریمی، حسن رودباریان، میثاق معمارزاده و مهدی واعظی، تبدیل به بازیکنی سکو نشین شد. اما جدایی و مصدومیت آنان فرصتی بود که او خود را در تیم محبوبش نشان بدهد. علیرضا طی انتقالی درسال 2014 به روبین کازان پیوست. و سپس به اسپورتینگ کوویلیا رفته و مدتی هم به طور قرضی به پرسپولیس برگشت. مهاجرت فراوان علیرضا که در فصل اخیر نیز درلیگ ایران فعالیت کرده، شرایط ثابت او را برهم زده و او نتوانست روندروبه رشد و ثبات خود را در ترکیب تیم ملی حفظ نماید.
به رسم غیرت به رنگ سادگی
علیرضا صفر بیرانوند، آنقدر خوب و توانا هست که مربیان باشگاهی و ملی، پیراهن شماره یک تیمشان را به او بدهند. جوان رعنای لرستان که برای رسیدن به آرزوی های دیرین خود راهی تهران گردید، خیلی زود در نفت تهران تبدیل به مهره ای تاثیر گذار شد. نفت تهران با حضور او و مردانی چون امیری و پادوانی، سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را کسب کرده و در تنها حضور خود در آسیا از گروه مقدماتی صعود کرد. سقف بلند آروزی ها بیرانود باعث شد تا وی جذب پرسپولیس تهران شود. در حالی که کیروش، بعد از اخراج رحمتی، برای محافظت از دروازه تیم ملی، به جوانان دلخوش کرده بود، با اعتماد به علیرضا، افق روشنی را پیش روی اوگذاشت. بیرانود در تمام قهرمانی های سال های اخیر پرسپولیس نقش بسزایی داشته تا جایی که پروین بعد از پیوستن او به قرمز پوشان گفته است؛ پرسپولیس در هر فصل با وجود علیرضا ده گل از حریفان جلو است. مهار پنالتی رونالدو، وجه بین المللی بیرانود را بالاتر برده، تا جایی که ای اف سی او را نامزد مرد سال آسیا کرد. علاوه بر آن، علیرضا بیرانود با آمادگی مثال زدنی خود و با مهار ضربه سر استثنایی ژاوی، پرسپولیس را برای اولین بار راهی فینال آسیا کرد. علیرضا فصل آینده را در لیگ بلژیک توپ خواهد زد. باید به ویژگی های علیرضا، پرتاب های دست، بی نظیر وی را که می تواند، مهاجمان خود را براحتی در موقعیت ضد حمله قرار بدهد، اشاره کرد. خصوصیتی که او را در آسیا و حتی جهان متمایز کرده است.
نگاه
عملگرایی فرمول محبوبیت ماندگار
حمیدرضا عرب
مدیریت باشگاهی همچون استقلال که حتی سختافزار مناسبی در ساختمان خود ندارد و برخی طبقاتش بهدلیل بیتوجهیهای مکرر مدیران سابق فرسوده، مستهک و بلااستفاده مانده ساده نیست و با چند مصاحبه و وعده نمیشود دورنمای شفافی برایش تصور کرد.
باشگاهی که حتی ابتداییترین تجهیزات را در اختیار بخش رسانهای خود که بهواقع مهمترین رکن اجرایی است، قرار نداده و فعالان در این حوزه با کمترین امکانات روزگار میگذرانند نیازمند اقدامی سریع و عملی در راستای از بین بردن کاستیهای ریز و درشت است و بهواقع با چند مصاحبه و وعده نمیتوان این باشگاه را مدیریت کرد. باشگاه استقلال اکنون بیش از آنکه به نشستهای مکرر مدیرعامل و برخی پیشکسوتان و انتشار عکسها و خبرهای آنها در رسانهها نیازمند باشد عمیقاً محتاج کاری ستادی است تا از وضع بغرنج امروز خارج شود و قدری سر و سامان بگیرد.
استقلال هنوز تکلیف خود را با زمین تمرینش نمیداند و همان بلایی که سر برخی طبقات باشگاه آمده و به انباری بدل شده، سر کمپ ناصر حجازی و زمین مرغوبکار هم آمده و این دو ورزشگاه که میتوانستند منبع درآمد بزرگی برای باشگاه باشند تا حد زیادی بلااستفاده ماندهاند.
احمد سعادتمند در حالی تلاش میکند رضایت برخی پیشکسوتان باشگاه را جلب کند و با انجام برخی نشستها بهاصطلاح آنها را در تیم خود قرار داده و حمایت ظاهریشان را داشته باشد که عملاً تا امروز که نزدیک به ۲ هفته از حضورش در باشگاه گذشته، حرکتی در راستای کاستن از بدهیهای انباشته انجام نداده و روشن نیست که آیا اساساً قصد ورود به این دایره را دارد و میخواهد از حجم بدهیهای کلان بکاهد یا اینکه تمام حواس او معطوف به پرداخت بخشی از دیون بازیکنان و اعضای کادر فنی است تا برای اندک زمان هم که شده اوضاع پیرامونش را آرام کند؟
حرکتها و رفتارهای احمد سعادتمند هیچ نشانهای از دورنگری در خود ندارد و مردی که در مصاحبه اخیرش مدعی شده استقلال ظرفیت ۳۰۰میلیون درآمد سالیانه را دارد هرگز برنامه خود برای عبور از دیوار بلند بدهیها، مشکلات سختافزاری باشگاه و مسائلی از این دست را اعلام نکرده است.
دایره پیشکسوتان باشگاه استقلال و آنها که در این باشگاه استخوان خورد کردهاند بهحدی وسیع است که سعادتمند اگر تا پایان سال همین رویه را ادامه دهد و پذیرای حضور پیشکسوتان باشگاه باشد باز هم زمان برای دیدار با استقلالیهای سابق کم میآورد.
شاید سعادتمند نیز در معادلات خود به این نتیجه رسیده باشد که تعامل با این افراد در آغاز راه بتواند مسیر را برای او هموار کند اما بهواقع اگر سعادتمند مرد عمل و کارهای تلنبارشده در باشگاه عریض و طویل استقلال باشد نهتنها از جانب پیشکسوتان بلکه از سوی منتقدان همیشگی نیز گزندی به او نمیرسد و هیچگاه خطری از اینسو او و یارانش را تهدید نخواهد کرد. سعادتمند باید به این باور برسد که این عملگرایی است که وجه تمایز خواهد شد میان او و دیگر مدیران استقلال، نه همان رویهای که در روزهای آغازین شروع به کار دیگر مدیران نیز بارها شاهدش بودیم. عکس پشت عکس!
سعادتمند قول دریافت سند قطعی کمپ حجازی و ورزشگاه مرغوبکار را داده که این خوب است اما وقت آن رسیده که آقای مدیربرنامهاش را برای برونرفت این باشگاه از بدهی انباشته بیش ۱۰۰میلیاردی اعلام کند یا بگوید برای اینکه استقلال را به باشگاهی ساختارمحور بدل سازد چه برنامههایی دارد و اساساً ترفند او برای درآمدزایی چیست؟
امروز تا حدی در باشگاه استقلال آرامش برقرار است اما وضعیت امروز ناشی از تعطیلی لیگ و تمرینات است و تردیدی نیست اگر لیگ بهدلیل شیوع کرونا تعطیل نبود ماجرا طور دیگری رقم میخورد و شاید فشار کاری بهحدی پیش میرفت که حتی اجازه نمیداد او با تعداد قابل توجهی از پیشکسوتان استقلال دور یک میز بنشیند و چای و شکلات میل کند. سعادتمند باید قدر این آرامش را بداند و بهدنبال راهحل و راهکار باشد. فردا که لیگ شروع شود شاید برای او مجالی باقی نگذارد.
زیباترین گل از راه دور تاریخ لیگ قهرمانان به نام ستاره پرسپولیس
مهدی ترابی، ستاره پرسپولیس با کسب حداکثر آرا زننده زیباترین گل از راه دور تاریخ لیگ قهرمانان آسیا معرفی شد.
چند روز پیش بود که کنفدراسیون فوتبال آسیا در سایت خودش در خصوص انتخاب زیباترین گل از راه دور تاریخ لیگ قهرمانان آسیا نظرسنجی مطرح کرد. در این نظرسنجی گل مهدی ترابی به السد قطر و گل آندرانیک تیموریان به بوریرام تایلند از ایران دیده میشدند. در نهایت گل مهدی ترابی به السد قطر با کسب ۵۱ درصد آرا به عنوان بهترین گل از راه دور لیگ قهرمانان آسیا انتخاب شد. همچنین گل آندرانیک تیموریان به بوریرام تایلند نیز با ۴۹ درصد آرا دومین گل برتر شناخته شد.
یادداشت
بیرو نه، دستکش طلایی برای نیازمند
امیر اسدی
اگر به زندگینامه اغلب دروازهبانها سرک بکشیم، حتماً با این جمله مواجه میشویم که ابتدا مهاجم یا هافبک بوده و بعدها درون دروازه قرار گرفتهاند. قریب به اتفاق آنها هم به دلیل کمبود بازیکن به دروازه تبعید شده و سالها بعد به دروازهبانهایی مشهور تبدیل شدهاند. دروازهبانی پر تنش است و پرریسک، زیرا هیچ جای بخششی برای یک دروازهبان وجود ندارد. شاید یک مهاجم بتواند موقعیتهای فراوانی هدر بدهد، شاید هافبکها و مدافعان بتوانند پاسهای اشتباه زیادی رد و بدل کنند و یا در آفسایدگیری محاسبه خوبی نداشته باشند اما دروازهبان با اولین اشتباه مورد هجوم قرار میگیرد و سیبل رسانهها، مربیان و همچنین هواداران میشود. کم لطفی بزرگ به دروازهبانها این است که همیشه به اشتباهاتشان مشهور هستند و کمتر سهمی از جوایز دارند. دروازهبانها هنرمندان درون زمین به شمار میروند و چون هر خالق هنری نیازمند تحسین هستند. در روز دروازهبان که البته کمی از آن عبور کردهایم، نگاهی آماری به دروازهبانهای حاضر در لیگ ایران و البته آمار آنها میاندازیم. آماری که به گمانهزنیها درباره بهترین دروازهبان سال 98 لیگ برتر پایان میدهد. شاید پیشتر همه بر این عقیده بودند که علیرضا بیرانوند دروازهبان سال بوده اما این آمار که از یک فروردین تا 29 اسفند 98 جمعآوری شده نشان میدهد پیام نیازمند با عملکردی درخشان از دروازهبان پرسپولیس و تیم ملی سبقت گرفته و این عنوان را به دست آورده است. در این گزارش آمار پنج دروازهبان به نامهای علیرضا بیرانوند، حسین حسینی، پیام نیازمند، محمدرشید مظاهری و مهدی رحمتی مورد بررسی قرار گرفته است.
پیام نیازمند
( 25 بازی، 16 کلینشیت و 14 گل خورده)
از همان زمانی که فقط 17 سال داشت و با نظر فرهاد کاظمی در تیم بزرگسالان پیکان بازی کرد، میشد آینده درخشانی برای پیام نیازمند تصور کرد. دروازهبانی که بعدها با پیکان در لیگ برتر حاضر شد و سپس پیراهن سپاهان را پوشید. نیازمند در یکی دو سال اخیر یکی از بهترین دروازهبانهای فوتبال ایران بوده و نخستین بار توسط کارلوس کیروش به اردوی تیم ملی دعوت شده و همراه سایر بازیکنان به جام ملتهای آسیای 2019 سفر کرده. نیازمند در سال 98، 21 بازی در لیگ برتر انجام داد و 2 بازی در لیگ قهرمانان آسیا. در جام حذفی هم 2 بازی، یک کلینشیت و یک گل خورده حاصل کار نیازمند بوده. ماحصل تلاش او 15 کلینشیت در لیگ و جام حذفی و یکی هم در آسیا است. یعنی روی هم 25 بازی و 16 کلینشیت که آمار درخشان 64/0 را نشان میدهد. میانگین تعداد گلهای خورده پیام به ازای هر بازی هم 56/0 است.
علیرضا بیرانوند
(34 بازی، 18 کلینشیت و 23 گل خورده)
علیرضا بیرانوند هر چند در سال 98 مثل سالهای قبل نبود اما کمتر کسی است که بتواند منکر تواناییهای او باشد. بیرانوند در لیگ برتر 20 بازی درون دروازه پرسپولیس قرار گرفت، 11 بار دروازهاش را بسته نگه داشت و 12 گل دریافت کرد. او در بازیهای ملی هم 6 بار درون دروازه بود، 3 بار کلینشیت کرد و 4 بار هم دروازهاش باز شد. در جام حذفی هم 2 بازی و 2 کلینشیت حاصل کار شماره یک تیم ملی بوده. بیرانوند روی هم در سال 98، 34 بازی انجام داد که 18 کلینشیت و 23 گل خورده در کارنامه او به ثبت رسید. او در 52 درصد بازیها کلینشیت کرده و البته میانگین 67/0 گل خورده به ازای هر دیدار به نام او نوشته شده.
محمدرشید مظاهری
(31 بازی، 14 کلینشیت و 25 گل خورده)
شاید اگر رشید مظاهری در لیگ نوزدهم درون دروازه تراکتور نبود، این تیم نمیتوانست در زمره مدعیان قرار بگیرد و برای کسب سهمیه آسیا تلاش کند. مظاهری بخصوص در ابتدای لیگ یکی از بهترین دروازهبانها بود اما وقتی طلسم بسته نگه داشتن دروازهاش شکست، از نظر روحی کمی متزلزل شد. او بعدها به دوران آمادگی برگشت و با تجربه بالای خود به تراکتور کمک کرد تا در جدول ردهبندی صعود کند. مظاهری در سال 98، 6 بازی در لیگ و 3 بازی در لیگ قهرمانان آسیا برای ذوبآهن انجام داد که حاصل آن 4 کلینشیت و 7 گل خورده بود. او 21 بازی هم برای تراکتور انجام داد، 11 کلینشیت به نام خود ثبت کرد و 17 بار هم دروازهاش باز شد. در جام حذفی هم یک بازی و یک گل خورده حاصل کار مظاهری بوده. یعنی روی هم 31 بازی انجام داد و 14 کلینشیت و 25 گل خورده به نام او نوشته شد. میانگین کلینشیتهای مظاهری 45/0 و گلهای خورده او به ازای هر بازی 8/0 است.
مهدی رحمتی
(28 بازی، 12 کلینشیت و 24 گل خورده)
در 37 سالگی همچنان دود از کنده بلند میشود و مهدی رحمتی یکی از بهترین دروازهبانهای فوتبال ایران است. رحمتی ابتدای سال 98 عضو باشگاه استقلال بود اما فقط یک بار در ترکیب این تیم به میدان رفت و یک گل نیز دریافت کرد. در فصل نقل و انتقالات تابستانی، دروازهبان سابق تیم ملی به مشهد کوچ کرد تا برای شهر خودرو بازی کند. رحمتی در ماههای اخیر یکی از بازیکنان کلیدی شهر خودرو بوده، 21 بار در ترکیب این تیم قرار گرفته، 11 کلینشیت کرده و 16 گل نیز وارد دروازهاش شده. در لیگ قهرمانان آسیا هم رحمتی 4 بازی انجام داده، یک کلینشیت به نام خود ثبت کرده و 6 بار نیز دروازهاش فرو ریخته. در جام حذفی هم 2 بازی، یک کلینشیت و یک گل خورده حاصل کار رحمتی بوده. روی هم رحمتی در سالی که گذشت آمار 42/0 کلینشیت و میانگین 85/0 گل خورده در هر بازی را به نام خود نوشت.
حسین حسینی
(37 بازی، 11 کلینشیت و 34 گل خورده)
قبل از جدایی مهدی رحمتی از استقلال، حسین حسینی مدعی بود که باید دروازهبان اصلی باشد و همیشه درون دروازه قرار بگیرد. رحمتی که رفت، حسینی هم نشان داد که بدون رقیب بزرگ نمیتواند یک دروازهبان ششدانگ برای استقلال باشد. حسینی در سالی که گذشت 27 بازی در لیگ برتر انجام داد، 8 بار کلینشیت کرد و 26 گل خورد. آمار او در آسیا هم 8 بازی، 2 کلینشیت و 7 گل خورده است. در جام حذفی هم 2 بازی، یک کلینشیت و یک گل خورده حاصل کار حسینی بوده. حسینی روی هم آمار ضعیف 29/0 درصد کلینشیت و 91/0 گل خورده در هر بازی را از خود بر جا گذاشت تا ثابت شود هیچ دروازهبانی بدون حضور رقیب آماده نمیتواند روزهای موفقی را سپری کند
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4256/19380/75903
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4256/19380/75904
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4256/19380/75905
|
عناوین این صفحه
- هنرنمایی مردان شماره یک
- نگاه
- یادداشت