|
بیخداحافظی!
لیگ برتر ایران مثل سایر لیگهای داخلی و خارجی همچنان تعطیل است و شاید با ادامه این روند بدون انجام بازیهای باقیمانده به پایان برسد. همین چند روز قبل علیرضا بیرانوند در گفتوگو با همشهری از اینکه ممکن است بعد از یک لیگ ناتمام از پرسپولیس برود و فرصت خداحافظی با هواداران را نداشته باشد، ابراز ناراحتی کرد. اما احتمال دارد او تنها بازیکنی نباشد که بدون خداحافظی لیگ ایران را ترک میکند. در تیمهای بالانشین لیگ برتر بازیکنان دیگری هم هستند که ممکن است شانس ترانسفر داشته باشند و دیگر آنها را در لیگ ایران نبینیم؛ بازیکنانی که شاید آخرین بازیشان در لیگ ایران را در زمستان ۹۸ انجام داده باشند؛ بدون اینکه خبر داشته باشند این آخرین بازی آنهاست. این مطلب به چند تن از این چهرهها میپردازد.
علیرضا بیرانوند
قراردادش با باشگاه آنتورپ قطعی شده و بلافاصله بعد از پایان این فصل پرسپولیس را به مقصد بلژیک ترک خواهد کرد. دروازهبان شماره یک تیمملی نخستین بازیکنی است که خروجش از لیگ فوتبال ایران قطعی شده و فصل بعد قطعا در اروپا بازی خواهد کرد. بیرو خیلی دوست داشت در جشن قهرمانی لیگ از هواداران پرسپولیس خداحافظی کند و 4فصل حضورش در این تیم را با ۴ قهرمانی در لیگ به پایان برساند اما فعلا مسابقات تعطیل است تا نه فرصت خداحافظی برای بیرانوند فراهم شود و نه فرصت کسب قهرمانی برای پرسپولیس.
علی علیپور
لیگ نوزدهم که به پایان برسد بهاحتمال فراوان علی علیپور نیز به همراه بیرانوند، پرسپولیس را به مقصد بلژیک ترک خواهد کرد. مهاجم گلزن پرسپولیس با وجود اصرارهای فراوان مدیران این باشگاه هرگز حاضر به تمدید قرارداد نشد تا بتواند در تابستان از جمع سرخپوشان جدا شود. مهاجم شماره ۷۰ بهاحتمال فراوان دومین خروجی قطعی پرسپولیس در پنجره نقلوانتقالات تابستانی خواهد بود؛ پنجرهای که البته معلوم نیست دقیقا چه زمانی باز میشود تا آقای گل سابق لیگ برتر ایران شانس خودش را در لیگهای دیگری هم آزمایش کند. علیپور از روسیه و بلژیک پیشنهاد دارد و با رفتن او پرسپولیس در نقلوانتقالات تابستانی حداقل به جذب ۲ مهاجم جدید نیاز خواهد داشت.
مهدی قائدی
مهاجم بوشهری که امسال با درخشش در خط حمله آبیها به جواناول این تیم تبدیل شده احتمال دارد با همین یک فصل درخشان راهش را به آن سوی آبها باز کند و از لیگ ایران برود. مهاجم شماره ۱۰ استقلال امسال قول داده بود لااقل ۱۰ گل برای تیمش بزند و تا همین مقطع از بازیها هم به قولش عمل کرده است. بعد از این درخشش، هر روز شایعاتی درخصوص پیشنهاد باشگاههای اروپایی برای این بازیکن به گوش میرسد اما اگر پیشنهادهای اروپایی را هم شایعه فرض کنیم، بعید نیست باشگاههای قطری برای خرید این مهاجم تکنیکی سرکیسه را شل کنند، در آن صورت استقلال برای حل بخشی از مشکلات مالیاش این بازیکن را خواهد فروخت و قائدی بدون خداحافظی ایران را ترک خواهد کرد.
محمد محبی
بازیکنی که تنها یک سال است از گمنامی خارج شده و در لیگ برتر میدرخشد ممکن است با همین درخشش یکساله سر از لیگهای عربی دربیاورد. محمد محبی فصل گذشته در ترکیب شاهین درخشان ظاهر شد و با تیم محبوب بوشهریها به لیگبرتر صعود کرد. انتقال به سپاهان هم خللی در اوجگیری این بازیکن خوشتکنیک ایجاد نکرد و او در لیگبرتر و لیگ قهرمانان آسیا نیز مانند لیگیک درخشان ظاهر شد. محبی بههمراه نورافکن و پیام نیازمند بهترین بازیکنان سپاهان در این فصل بودهاند. شاید او به اندازه علیپور و ترابی شانس ترانسفر به لیگهای خارجی را نداشته باشد اما چندان هم بدون شانس نیست.
مهدی ترابی
میتوان او را بهترین بازیکن داخلی لیگ ایران در این فصل دانست. ترابی بهترین بازیکن پرسپولیس در این فصل و بعد از شیخ دیاباته دومین بازیکن برتر لیگ نوزدهم بوده است. ستاره شماره9 پرسپولیس میتواند یکی از طعمههای حاضر و آماده لیگ ایران برای باشگاههای خارجی باشد. ترابی همین یکی، دو سال گذشته هم میتوانست مثل همبازیاش در سایپا یعنی علی قلیزاده راهی بلژیک شود و در این کشور به فوتبالش ادامه بدهد اما انتقال به پرسپولیس به او فرصت داد تا قهرمانی در لیگ ایران را تجربه کند و در تیم ملی هم بیشتر از قلیزاده شانس درخشش داشته باشد. شاید وقت انتقال این بازیکن به اروپا هم دیگر سر رسیده باشد. اگر لیگ ایران بهدلیل شیوع کرونا فرصت ادامه پیدا نکند، ترابی که زننده آخرین گل پرسپولیس بوده بدون بازی خداحافظی این تیم را ترک میکند و دیگر در پیراهن قرمز پرسپولیس دیده نمیشود.
شجاع خلیلزاده
مدافع محبوب پرسپولیسیها یک پیشنهاد خوب از تیمهای قطری در جیب دارد و میتواند شانس خودش را در لیگ ستارگان امتحان کند. در این سالها هیچکدام از مربیان تیمملی به شجاع خلیلزاده میدان ندادهاند و او همچنان حسرت حضور در تیم ملی را تحمل کرده است. اما درخشش در لیگ ایران و همچنین حضور مؤثر در لیگ قهرمانان آسیا باعث شده بازیهای او به چشم تیمهای قطری بیاید. شجاع هم ازجمله بازیکنانی است که احتمال دارد با رفتن از لیگ ایران، همان بازی پرسپولیس و شهرخودرو در روز هشتم اسفندماه ۹۸ را بهعنوان آخرین بازیاش در لیگ ایران به یادگار بگذارد.
سیل تغیرات در پرسپولیس؛ پایان دوران پرجام؟
میثم مختاری
این روزها اخبار خوبی از باشگاه پرسپولیس به گوش نمیرسد و از گوشه و کنار صحبتهایی مبنی بر خروج برخی از مهرههای کلیدی پرسپولیس شنیده میشود که اصلا به مذاق هواداران این تیم خوش نیامده است. به خصوص اینکه شرایط مدیریت این تیم هنوز مشخص نشده و همین موضوع احتمال خروج این بازیکنان و تبدیل شدن این شایعات به واقعیت را قوت بخشیده است. ابتدا بهتر است که برای روشن شدن شرایط، برخی از این تغییرات را بررسی کنیم. علیرضا بیرانوند به طور قطعی فصل بعد در پرسپولیس نخواهد بود و قرارداد این دراوزهبان ملیپوش با آنتورپ بلژیک برای فصل بعد امضا شده و مدیران پرسپولیس با وجود علم به این موضوع، از نیمفصل هیچ کار خاصی برای پر شدن جای علیرضا بیرانوند نکردهاند. نباید فراموش کرد که طی یکی دو سال اخیر، هر وقت صحبت از لژیونر شدن بیرانوند میشد، در رسانهها از رشید مظاهری و پیام نیازمند به عنوان جانشین احتمالی بیرانوند نام برده میشد که با توجه به قرارداد این دو دروازهبان با تیمهای فعلی خود برای فصل بعد، نمیتوان به حضور آنها در پرسپولیس امیدوار بود. به خصوص رشید مظاهری که با توجه به موضعگیریهای این فصل خود، در ذهن هواداران پرسپولیس بیشتر بذر نفرت را کاشته است. پیام نیازمند هم که یک سال دیگر با سپاهان قرارداد دارد و حتی اگر خودش هم بیمیل به حضور در پرسپولیس نباشد، بعید است مدیران اصفهانی با انتقال او موافقت کنند. مدیرانی که موضع سختشان در این باره، در رابطه با شجاع خلیلزاده هم به خاطر نیمفصل قرارداد اعمال شد و شجاع به ناچار یک سال دیرتر به پرسپولیس آمد. آنها حتی با حضور قلعهنویی بر روی نیمکت تیم ملی هم موافقت نکردند تا نشان بدهند که چقدر از فروش بازیکن متنفر هستند. بشار رسن هم دیگر بازیکنی است که به احتمال ۹۹ درصد فصل بعد در پرسپولیس جایی نخواهد داشت. مصاحبههای اخیر بشار بر این احتمال صحه میگذارد.
بشار رسن که برخلاف تمام عراقیهای قبلی لیگ فوتبال ایران، فراتر از حد انتظار نسبت به قرارداد خود متعهد بوده، بالاخره صبرش از بیمسئولیتی مدیران پرسپولیس لبریز شده و دیگر تمایلی به تمدید قرارداد با پرسپولیس ندارد. شاید اگر مدیران پرسپولیس ترجیح میدادند که حداقل دلارهای موجود در باشگاه را به جای استوکس و اوساگونا، که منفعتی هم برای تیم نداشتند، خرج بشار کنند، میشد این روزها امیدوارانهتر به تمدید قرارداد بشار نگاه کرد. اما افسوس که این مدیران فقط برای لحظه تصمیم میگیرند و هیچ توجهی به فردا ندارند. علی علیپور هم سومین گزینه احتمالی خروج از پرسپولیس است و اگر این اتفاق رخ دهد، بیشتر از همه باید بابت اینکه باشگاه هیچ درآمدی از آن کسب نخواهد کرد، تاسف خورد. در حالیکه فصل قبل علیپور میتوانست با انتقال خود، بر اساس برخی از اخبار، ۷۰۰ هزار دلار به حساب پرسپولیس واریز کند. اما مسئولان وقت پرسپولیس به دلیل اینکه نمیخواستند با بحران جدیدی بعد از عدم بازگشت برانکو روبرو شوند، با این انتقال مخالفت کردند و علیپوری که از نظر ذهنی اصلا تمرکز کافی را ندشت، در تیم نگه داشتند تا حالا با خیال راحت و رایگان لژیونر شود.
البته شهریار مغانلو و عیسی آل کثیر شاید در ظاهر گزینههای مناسبی برای جانشینی علیپور باشند اما همیشه فوتبال آنطور که فکر میکنم پیش نمیرود و قبلا هم بازیکنان زیادی به استقلال و پرسپولیس آمدهاند که در تیم خود ستاره بودن اما در این دو تیم نه تنها به نتیجه خاصی نرسیدهاند، بلکه فوتبالشان نابود شده است. آخرین مثال از این نمونه از بازیکنان، مرتضی تبریزی است که در ذوبآهن یک ستاره بود و در استقلال به نیمکت دوخته شده است. دیگر بازیکنی که این روزها شایعه رفتنش از پرسپولیس به گوش میرسد شجاع خلیلزاده است که گویا از وضعیت خود اصلا راضی نیست و با توجه به اینکه لژیونر شدن او کمک مالی دلاری به باشگاه میکند، بعید نیست که مدیران پرسپولیس به سرعت با درخواست انتقال او موافقت کنند. در ضمن این را نباید فراموش کرد که سیدجلال 39 ساله قطعا توان بازی کردن مثل فصلهای اخیر را ندارد و در صورت انتقال شجاع، پرسپولیس نیاز به جذب یک بازیکن دیگر در تراز سیدجلال حسینی و کنعانیزادگان برای دفاع وسط دارد. خبر بد دیگر برای هواداران پرسپولیس منتشر شدن شایعاتی در رابطه با احتمال لژیونر شدن مهدی ترابی است. بازیکنی که با درخشش در پرسپولیس و تیم ملی، حداقل مورد توجه قطریها قرار دارد و اگر خودش تمایل داشته باشد، امکان لژیونر شدن این بازیکن هم وجود دارد. در کنار همه این موارد نباید فراموش کرد که محمد نادری هم با قرارداد قرضی در پرسپولیس است و شاید کورتریک بلژیک دیگر تمایلی به قرض دادن نادری نداشته باشد. حال اگر تمامی احتمالات بالا برای پرسپولس رخ دهد، بازیکنی در تراز آنها در بازار فوتبال ایران برای جانشینی، در دسترس نیست و اصلا هم نمیتوان با این وضعیت بازار ارز و سابقه خرید بازیکنان خارجی طی چند سال اخیر در پرسپولیس، به جذب گزینههای خارجی کارآمد امیدوار بود. پس در بهترین حالت پرسپولیس با وجود پر کردن لیست خود از بازیکنان با کیفیت برای فصل بعد در تمامی پستها، حداقل تغییرات زیادی را در ترکیب خود تجربه خواهد کرد که در چند سال اخیر بیسابقه خواهد بود.
قطعا تمامی این تغییرات هواداران این تیم را به فکر خواهد برد که آیا با وجود این جابجاییها میتوان به قهرمانی این تیم در فصل بعد امیدوار بود؟ در فوتبال هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست. اما تیمها برای دفاع از قهرمانی خود و کسب جامهای متوالی نیاز به ثبات دارند که این مهم در سه سطح توصیف میشود. ثبات مدیریت، ثبات فنی و ثبات بازیکنان. در دوره مدیریت علیاکبر طاهری در هر سه سطح این ثبات بجود آمد. هم مدیریت این تیم بدون تییر ماند. هم برانکو بر روی نیمکت این تیم باقی ماند و هم بازیکنان در پنجرههای نقل و انتقالاتی با کمترین تغییرات روبرو شدند. بعد از دوران مدیریت طاهری، هر چند فاکتور ثبات از بخش مدیریت باشگاه کنار رفت، اما باز هم کادر فنی و ایدههای فنی این تیم سر جای خود بودند و بازیکنان در چالش پنجرههای بسته با کمترین تغییرات روبرو شدند. در ادامه با آمدن کالدرون، تنها نقطه اتکای این تیم، ثبات بازیکنان شد و باعث شد تا پرسپولیس با وجود باختهای ابتدای فصل مقابل رقبای اصلی قهرمانی، رفته رفته خود را احیا کند و در پایان نیمفصل به قهرمانی برسد. اما با شرایط فعلی به نظر میرسد که آخرین قلعه فتحناپذیر پرسپولیس هم دچار تغییرات عدیده خواهد شد و به سختی میتوان به قهرمانی پرسپولیس در فصل بعد امیدوار بود. تغییر شش بازیکن اصلی تیم موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. از آن طرف هم در صورت قهرمانی پرسپولیس در فصل جاری، که در صورت ادامه لیگ دور از انتظار نیست، دیگر رقبا تشنه جام قهرمانی هستند و بعید است که این فرصت ویژه را از دست بدهند.
نقشه فرهاد: قهرمانی استقلال در روز آخر
حمیدرضا عرب
اینکه در ظاهر شاتس آنچنانی برای استقلال قائل نمیشوند ریشه در یک بیتجربگی محض نسبت به وقایع فوتبال دارد وگرنه جبران ۸ امتیاز عقب ماندگی- اگر ۳ امتیاز بازی عقب افتاده را هم در کاسه استقلال ببینیم- برای این استقلال که تلخیهای بسیاری را در ماههای اخیر تجربه کرده کار سختی هم نیست و آبیها قابلیت باز پس گیری صدر و حتی قهرمانی در روز آخر را دارند.
در عین حال جریانی به غلط در حال القای این باور است که حتی اگر لیگ دوباره شروع شود باز هم کاری از دستان استقلال ساخته نخواهد بود و مجیدی و یارانش به جام نخواهند رسید اما این یک پیشگویی مغرضانه است که اساس فوتبال و جاذبههای پنهانش را زیر سؤال خواهد برد و هیچ عاقلی در چنین شرایط امتیازی حکم به قهرمانی پرسپولیس نخواهد داد.
روی کاغذ که هیچ، واقع بینانه است بگوییم استقلال با تمام محاسبات فوتبال شانس ۵۰ درصدی برای قهرمانی دارد و از این ظرفیت برخوردار است که حتی در مقابل دیگر مدعیان که تا پایان لیگ پنجه در پنجه آنها خواهد انداخت به پیروزی دست یابد. دلیلی که فرهاد مجیدی را هم امیدوار میسازد تا در لیگ نوزدهم هرگز از میدان رقابت پا پس نکشد داشتن تیمی بدون مصدوم است. همان تیمی که وقتی همه سرمایههایش را در اختیار داشت به صغیر و کبیر رحم نمیکرد.
نگاهی بیندازیم به آمار گلزنی استقلال در فصل جاری که پی به ترسناکی خط آتش استقلال میبریم کما اینکه نباید از یاد ببریم خط حمله استقلال با جذب ارسلان مطهری تیغ دارتر هم شده و از یک هارمونی قابل توجه برخوردار است. حال شاید سازمان دفاعی استقلال به مانند خط آتش قابل تحسین نباشد اما آیا میشود زهردارترین خط آتش لیگ را فاقد شانس و اقبال کافی دانست و چنین تعبیری را نهادینه کرد که استقلال شانسی برای قهرمانی ندارد؟
در روزهایی که لیگ تعطیل شد همه مصدومان استقلال از راه رسیدند. از مهدی قائدی تا شیخ دیاباته. حتی استقلال از اقبال بازی گرفتن از داریوش شجاعیان هم بهره میبرد و همین که او را کنار ۳ ضلعی وحشتناک استقلال در خط حمله تصور کنید به سختی پیکار با خط آتش آبیها پی میبرید.
اردشیر لارودی میگفت این استقلال بهترین استقلال هجومی ۱۰ سال اخیر است. تیمی هماهنگ با ضرباهنگی دلنشین که هر بینندهای را به وجد میآورد. شاید اگر استقلال در خط دفاع خود از استحکام بیشتری برخوردار بود میشد همین حالا تیمی که به دستان استراماچونی ساخته و تحویل مجیدی داده شد را در صدر جدول هم دید اما اکنون به هر دلیل فنی و غیر فنی استقلال جایگاهی را تجربه میکند که بهانهای شده برای جریانی تا شانسش را حداقلی بدانند اما این برداشتهای غیر فوتبالی و بیشتر هواداری حقیقت امروز لیگ نیست و باید برای استقلال نیز اقبال بسیاری قائل بود، حتی به اندازه پرسپولیس که شاید خود را تافتهای جدا بافته و از پیش برنده میداند.
کافی است پرسپولیس در همان بدو بازگشت به لیگ دچار سکته شود که بعید هم نیست در بازی با پیکان درحال سقوط چنین حالاتی را تجربه کند. آنگاه اگر استقلال بازی عقب افتاده خود را هم ببرد چه داستانی در لیگ رخ خواهد داد؟ آیا هواخواهان سرخ بازهم با قطعیت از قهرمانی تیم خود حرف خواهند زد؟
استقلال به ترتیب با سایپا، پارس جم، تراکتور، صنعت نفت، نساجی، سپاهان، شهرخودرو، پیکان و شاهین بازی دارد و پرسپولیس با پیکان، شاهین، ماشینسازی، فولاد، مسجدسلیمان، نساجی، ذوبآهن، گل گهر و سایپا بازی خواهد کرد. روی کاغذ بازیهای استقلال سختتر جلوه میکند اما نتیجه را روی زمین چمن تعیین میکنند نه این پیش داوریها و پیشگوییها. استقلال باید برای شانساش بحنگد کما اینکه میشنویم فرهاد همین هدف را دارد و حتی در اندیشه سورپرایز قهرمانی در روز آخر است. البته فرهاد این مکنونات ذهنی را به زبان نمیآورد اما از درون عمیقاً به وقوع یک اتفاق شیرین و غیرمنتظره ایمان دارد و در جمع همکاران فنیاش بارها به برخورداری تیمش از شانس قهرمانی و تلاش تا روز آخر اشاره کرده است.
دبیاسی: در آستانه سرمربیگری ایران بودم
همه چیز در دقایق پایانی تغییر کرد
سرمربی پیشین تیمهای تورینو و اودینزه میگوید تا سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران فاصله چندانی نداشته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جانی دبیاسی که از زمان قطع همکاریاش با باشگاه آلاوس در ماه نوامبر 2017 دیگر هدایت تیمی را برعهده نداشته است، میگوید به نیمکت سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران خیلی نزدیک بوده است.
این سرمربی ایتالیایی در گفتوگو با سایت شخصی جانلوکا دیمارتزیو، خبرنگار و گزارشگر سرشناس ایتالیایی درباره احتمال بازگشتش به عرصه سرمربیگری گفت: پیش از هر چیز باید ببینیم که این مسائل بهداشتی چگونه پیش خواهد رفت، با این حال به دنبال پروژهای هستم که من را جذب خود کند.
وی در ادامه اظهار داشت: من به سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران نزدیک بودم، اما همه چیز در دقایق پایانی تغییر کرد و شیوع ویروس کرونا هم همه چیز را کلاً بست.
اخبار
شلختگی مالی، سم مهلک برای فوتبال
آرمن ساروخانیان
مشکلات مالی در فوتبال ایران موضوع تازهای نیست. هرچند بالا رفتن نرخ دلار و تحریمهای بانکی دردسر باشگاهها و فدراسیون را به اوج رسانده، ولی قبل از آن هم فوتبال ایران برای تعادل در ترازهای مالیاش مشکل داشت، مربیان و بازیکنان بابت پرداخت نشدن دستمزدشان گلایه داشتند و پروژههای عمرانی معمولاً نیمهکاره میماند یا افتتاحش به تأخیر میافتاد.
دلیل مشکلات مالی فوتبال ایران در این سالها کمبود بودجه نبوده است. در فصول گذشته پول زیادی به لیگ برتر تزریق شده و باشگاههایی که اکثراً از بودجه عمومی ارتزاق میکنند، با ریخت و پاشهای بیمورد تورم زیادی به فوتبال تحمیل کردند؛ پولی که اگر درست هزینه میشد و پای نقل و انتقالات مشکوک هدر نمیرفت، باشگاهها حالا موقعیت خیلی بهتری داشتند و شاید چند جام قارهای هم به نام فوتبال ایران ثبت میشد.
فدراسیون فوتبال هم از این نظر عملکرد بهتری از باشگاهها نداشته است. مدیران این مجموعه بیتوجه به مسئولیتشان برای درآمدزایی، نگاهشان فقط به بودجه عمومی بوده است. پیدا کردن اسپانسر مناسب برای تیم ملی که مهمترین منبع درآمد هر فدراسیونی است معمولاً فراموش شده و حتی یک فروشگاه برای عرضه البسه تیم ملی به هواداران وجود ندارد. فدراسیون در هزینه کردن هم بدسلیقگی به خرج داده تا همیشه خزانهاش خالی باشد.
ابهامات مالی فدراسیون در این سالها کم نبوده و توجیهات مدیران هم نتوانسته رسانهها و افکار عمومی را قانع کند؛ پروندههای پرشماری که گاهی به خاطر اختلافات درونی مجموعه به رسانهها درز پیدا کرده و در موارد دیگر از چشم عموم پنهان مانده است. شفافیت مالی یکی از کمبودهای بزرگ فدراسیون (و به طور کلی فوتبال ایران) است و با وجود چارت عریض و طویل و اصلاح چندباره اساسنامه مشخص نیست کدام بخش مسئول رسیدگی به این ابهامات است.
آسیب این شلختگیها در فوتبال فقط به تراز مالی فدراسیون و باشگاهها نیست. این عملکرد غیرشفاف و رسیدهای مالی مبهم میتواند هواداران را هم از فوتبال فراری دهد. فوتبال در میان لایههای پایین جامعه طرفداران زیادی دارد و این تصویر گلآلود از عملکرد مالی فدراسیون و باشگاهها نتیجهای جز بیزاری برای این هواداران دلسوخته ندارد.
خراب کردن تصویر فوتبال بزرگترین آسیبی است که عملیات مالی مشکوک به این ورزش وارد میکند و میتواند سرمایهگذاران صادق را از آن فراری بدهد. کافی است واکنش بازیکنان و مربیان خارجی به این آشفتگی را ببینیم و به یاد بیاوریم که موفقترین خارجیهای فوتبال ایران در سالهای اخیر هم به خاطر بینظمیهای مالی و بدقولیها تصمیم به جدایی گرفتند.
نمایش اصلی فوتبال در زمین چمن جریان دارد و بازیگران نقش اول بازیکنان و مربیان هستند، ولی تا وقتی اوضاع در پشت پرده اصلاح نشود و مدیریت به مسیر درست و اصولی برنگردد، نمیتوان انتظار نتایج بهتر و موفقیتهای بیشتری را داشت.
یعنی هواداران عامل آن رسوایی را دوست دارند؟
این روزها وضعیت مدیریتی پرسپولیس هم مثل استقلال نابسامان است. هنوز مدیرعامل این باشگاه معرفی نشده و البته هیات مدیره هم یک عضو کم دارد. در این شرایط چند مدیرو مدیرعامل اسبق پرسپولیس هم دست به کار شدهاند و با مصاحبههای مختلف سعی دارند نام خود را بر سر زبانها بیندازند تا شاید شانسی برای بازگشت به این باشگاه پیدا کنند. در این میان اما ادعاهای خندهدار بعضی از آنها واقعا باورنکردنی است. مثلا به بخشی از صحبتهای علی اکبر طاهری توجه کنید: «از زمانی که من از پرسپولیس جدا شدم همیشه هواداران عزیز به من لطف داشتند. اخیرا هم دیدم که بعضی از هواداران اعلام کردند که دوست دارند من به پرسپولیس برگردم. ما در کارمان صداقت داشتیم و همه چیز شفاف بود. خیلیها میخواستند برای ما حاشیه درست کنند که من تمام اسناد موجود در هر مسئلهای را در خبرگزاریها و صداوسیما منتشر کردم. حتی زمانی که قرار بود من بروم خیلی سریع قرارداد با ایرانسل را امضا کردم تا باشگاه در آینده مشکلی نداشته باشد. اتفاقا قرارداد خیلی سفت و محکمی هم برای پرسپولیس بستم. من عادت نداشتم به خاطر خودشیرینی مدیر بعدی را بدبخت کنم.» او در حالی از شفافیت و صداقت حرف میزند که با وجود قولی که در تماس تلفنی با برنامه نود برای رفع ابهامات عملکردش داده بود، هرگز در این برنامه حاضر نشد و این ابهامات به قوت خود باقی ماندند و از خوششانسی او برنامه نود هم مدتی بعد تعطیل شد. بامزهترین بخش ادعاهای او اما این است که میگوید جوری کار کرده که مدیرعامل بعدی را بدبخت نکند. یعنی اگر این بخواهیم این ادعای ایشان را بپذیریم، مجبوریم از یکی از اقوام درجه یک خانواده پدری خودمان بخواهیم تا رسوایی جعل قرارداد با مهدی طارمی را که منجر به محرومیت 4 ماهه او و همچنین محرومیت دوپنجرهای پرسپولیس از نقل و انتقالات شد گردن بگیرد. بگذریم از این که پرسپولیس در این افتضاح تاریخی چندصدهزاردلار هم جریمه شده بود که این یکی با رایزنی روسای جمهور دو کشور ختم به خیر شد و اگر این مداخله نبود، پرونده طاهری در پرسپولیس سیاهتر هم میشد. حالا به بقیه اتفاقات در دوره مدیریتی ایشان کاری نداریم اما فقط همین یک مورد کافی است تا ایشان دیگر خودش هم رویش نشود دور و بر باشگاه پرسپولیس آفتابی شود. اما نمیدانیم این فوتبال چه دارد که هیچکس نمیتواند از خیر مدیریت در آن بگذرد!
تضاد در پرسپولیس؛ از حرف تا عمل
باشگاه پرسپولیس در حال حاضر یکی از سختترین دوران خود را سپری میکند، چرا که وجود ۱۱ پرونده فعلی، شرایط نابسامان مالی بازیکنان، اختلاف بین بازیکنان به دلیل جلسه با مدیریت باشگاه، پرداخت بدهی ۶ میلیاردی بابت جذب یحیی گلمحمدی به شهر خودرو و خیلی از مسائل دیگر؛ چالشهای جدی را پیش روی پرسپولیس قرار داده است. موضوع دیگر نگران کننده در پرسپولیس این است که آینده همکاری خیلی از بازیکنان این تیم هم با وجود پیشنهاد از برخی باشگاهها در ابهام قرار گرفته است.مهدی رسول پناه از تاریخ ۲۱ اسفند ماه در پی استعفای محمدحسن انصاریفرد از مدیرعاملی پرسپولیس به عنوان سرپرست زمام مدیریت باشگاه را در دست گرفت. آن هم در حالی که بدهیهای باشگاه بیش از پیش عرصه را برای هر مدیری تنگ کرده بود. البته رسول پناه در شرایطی به باشگاه آمد که پرسپولیس با یازده پرونده فعال در فیفا دست و پنجه نرم میکرد. برانکو و زلاتکو ایوانکوویچ، مارکو استیلینوویچ، گابریل کالدرون، خواکین و اینیگو والنسیا، نیلسون کوریا جونیور، فرناندو گابریل، ماریو بودیمیر و سرتن چوک مواجه بود، اما عضو علل بدل سابق هیات مدیره که پس از فوت جعفر کاشانی توانست جواز نششستن روی صندلی هیات مدیره را کسب کند و سپس به عنوان سرپرست باشگاه معرفی شود، در پی حل این مشکلات است.سرپرست باشگاه صبح امروز در گفتوگو با سایت باشگاه پرسپولیس گفت: «باشگاه با حساسیت و دقت خاصی، مسائل مختلف مربوط به تیم و بازیکنان را دنبال میکند. پیگیری دغدغههای هواداران و اعضای تیم در اولویت کار باشگاه قرار دارد ولی اگر درباره آن صحبت نمیشود به این منظور است که مسائل را در آرامش دنبال کنیم. تقویت بنیه اقتصادی و ایجاد راههای کسب درآمد که برای آنها جلسات مکرر هیات مدیره انجام میشود در همین راستا قرار دارد.» وی در حالی این صحبتها را مطرح کرد که از زمان حضور باشگاه، مشکلات خودش را بیش از گذشته نشان داد. ابتدا عنوان شد مشکل باشگاه با ۲ تن از شاکیان (گابریل و چوک) حل شده و دیگر خطری از سوی این مربی و بازیکن اسبق باشگاه پرسپولیس را تهدید نمیکند اما هر ۲ این نفرات در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اعلام کردند که هیچ اقدامی برای حل مشکل آنها صورت نگرفته و حتی وعدههایی هم که پیش از آن داده شده نادیده گرفته شده است. از طرفی شهر خودرو بابت طلب یحیی گلمحمدی از باشگاه پرسپولیس مبلغ ۴ و نیم میلیارد تومان میخواست که به خاطر دیرکرد، این مبلغ به بیش از ۶ میلیارد رسید. همچنین بحث جدایی برخی بازیکنان کلیدی تیم مانند شجاع خلیلزاده، مهدی ترابی، علی علیپور و بشار رسن مطرح شد که آنچه به طور کامل مشخص است این بازیکنان تنها به دلیل مشکلات مالی و عملی نشدن وعدههای مدیران، قصد ترک باشگاه را دارند. در این بین، بشار رسن هافبک عراقی پرسپولیس که از محبوبیت ویژه ای هم بین هواداران تیم برخوردار است، به صراحت اعلام کرد که به خاطر مشکلات مالی زیاد، در پایان فصل از پرسپولیس میرود. سایر بازیکنان هم مشکلات مالی عدیدهای بر سر پاداشها، دریافت قرارداد و خیلی از مسائل دیگر دارند. نکته جالب این بود که مدیران تیم فوتبال پرسپولیس به خاطر رفع این مشکل از تعدادی از بازیکنان تیم درخواست جلسه کردند که همین جلسه هم به دلیل بیاطلاعی سایر بازیکنان با حواشی زیادی همراه بود و به نوعی باعث ایجاد چند دستگی بین اعضای تیم شد. از طرفی دیگر بیشتر صحبتهای سرپرست باشگاه پرسپولیس شبیه به شعار است چرا که هنوز حکم مدیرعاملی وی نیامده و او به عنوان سرپرست در باشگاه مشغول فعالیت است. البته با توجه به شرایط کنونی به نظر میرسد که او از سایت باشگاه بهعنوان ابزاری استفاده کرده که شعارهایش را مطرح کند چرا که حرفهای امروز او با آنچه در این یک ماه از عملکردش در پرسپولیس دیدیم، کاملا در تضاد است.
عجلهای که کار دست استقلالیها داد!
اتفاق رخ داده در باشگاه استقلال درباره پرداخت مطالبات دو بازیکن خارجی این تیم بار دیگر برای آبیپوشان دردسر ایجاد کرد.روز گذشته باشگاه استقلال از پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ خبر داد. این موضوع اما بلافاصله با واکنش این دو بازیکن خارجی مواجه شد و هر دو گفتند که پولی نگرفتهاند. واقعیت این است که استقلال روزهای خوبی را سپری نمیکند و در این میان انتشار یک خبر خوب موجی از امید را در دل هواداران این تیم ایجاد میکند اما اگر آن خبر، چند ساعت بعد تکذیب شود بیاعتمادی نزد هواداران شکل میگیرد؛ آن هم در این روزهایی که همه از کرونا و قرنطینه به ستوه آمدهاند و منتظر شنیدن یک خبر خوش هستند. احمد سعادتمند از روزی که بهعنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شد اعلام کرد که به دنبال جذب منابع مالی و کارهای دیگر اقتصادی است. طبیعی بود که در این شرایط پرداخت پول بازیکنان در اولویت باشد و انتشار خبر پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ در همین راستا صورت گرفت، اما آیا بهتر نبود مسئولان استقلال پیش از رسانهای کردن این خبر از دو بازیکن تیمشان استعلام میگرفتند که آیا پول به حسابشان واریز شده است یا نه به خصوص که دیروز یکشنبه و روز تعطیلی کشورهای خارجی بود. نکته دیگر، تشکر مدیرعامل استقلال از یک هوادار با نام بردن از او در رسانه رسمی باشگاه استقلال به دلیل پرداخت مطالبات این دو بازیکن بود؛ اتفاقی که با این سرعت سابقه نداشته است. در واقع علاوه بر میلیچ و دیاباته که این موضوع را رد کردند، سایر بازیکنان نیز هنوز پولی نگرفتهاند. باشگاه استقلال امروز اعلام کرد که به زودی 10 درصد مبلغ قرارداد بازیکنان را پرداخت میکند اما مدیرعامل باشگاه روز گذشته از یک هوادار بابت پرداخت پول دو بازیکن خارجی - که هر دوی آن را رد کردند - تشکر کرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4259/19406/76017
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4259/19406/76018
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4259/19406/76019
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4259/19406/76020
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4259/19406/76021
|
عناوین این صفحه
- بیخداحافظی!
- سیل تغیرات در پرسپولیس؛ پایان دوران پرجام؟
- نقشه فرهاد: قهرمانی استقلال در روز آخر
- همه چیز در دقایق پایانی تغییر کرد
- اخبار