|
مارکو فانباستن، پیانیست فوتبال جهان
موفقیت و افتخار، بذر تراژدی را میکارد. در وصف نقطه اوج حرفهای، میتوان گفت جایی که دیگر هیچ وقت تکرار نمیشود. آنچه بعد از آن اتفاق میافتد احتمالاً حرکتی به سمت سراشیبی است، سریع یا کند، به تدریج یا ناگهانی.
چه نقطه اوج بینظیری! زدن یک گل مهم برای تیم کشورت در یک فینال مهم، گلی که منجر به اولین جام برای تیم ملیات میشود، و همه اینها با یک شاهکار که هنوز هم بسیاری از فوتبالنویسها و گزارشگرها آن را زیباترین گل به ثمر رسیده در یک فینال میدانند. از همانجا شاید سرازیری شروع شد، اما چه چیزی زیباتر از منظرهای که از آن بالا میشد دید، در آن نقطه اوج.
این روزها فوتبالیستها شبیه دوندهها شدهاند. بدنهایی عضلانی، با بالاتنه کار شده و شکمهای ششتکهای که میشود روی آنها پنیر رنده کرد! در عوض، بازیکنان دوران قبل از شروع لیگ برتر، بیشتر شبیه کسانی بودند که ساندویچ با پنیر رنده شده را بر بدن زدهاند! البته نه به این معنی که بازیکنان لاغراندام در آن زمان نبودند. دنیس لاو یکی از آنها بود. یان راش، گویی چند عضو استخوانی بود که با سبیلهایش آنها را به هم وصل کرده بود. گری لینه کر هم خوشاندام و با بدن آفتاب گرفته بود، حتی قبل از آنکه به اسپانیا برود.
اما در مورد مارکو فانباستن، چیزی متفاوت وجود داشت. لاغراندام بود و قد او ۱,۸۹ متر، درست هم قد دفاعهای یارگیری مثل پائولو مالدینی و بلندتر از امثال رونالدو کومان و میک مککارتی. برخلاف بازیکنان قد بلند، حرکاتش سریع بود و چشمنواز، با اندامی خوشفرم: «بچه که بودم آرزویم این بود ژیمناست شوم، اما بعد فهمیدم که خیلی خوب فوتبال بازی میکنم». این را خودش میگوید و ادامه میدهد: «به نظرم این پیش زمینه به طراوت و چابکی من در زمانی که فوتبال را جدی گرفتم، خیلی کمک کرد.»
پیانیست
لاغر و منعطف، «قوی سپید اوترخت» از قدرت بازیخوانی خاص آژاکسیها برخوردار بود. این خاصیت در کنار چابکیاش به او این اجازه را میداد که به جاهایی بزند که مدافعان حریف نه توان پیشبینی اش را داشتند و نه قدرت مهارش را. وقتی هم به آنجا میرسید با مغز محاسبهگر خود میدانست که چطور کار را تمام کند: با سر یا پا، محکم یا نرم.
در دورهای که شورتهای ورزشی کوتاهتر از حالا بودند، پاهای لاغر او خیلی دراز به نظر میرسیدند، اما قوی بودند مثل انگشتهای یک پیانیست در ارکستر. در توصیف «بیلی پرستون» پیانیست فقید آمریکایی گفته میشد او هرگز انگشتانش را هنگام نواختن پیانو در جای اشتباهی نمیگذارد. فانباستن همین کار را با پاهایش در زمین فوتبال انجام میداد.
متولد روز هالووین سال ۱۹۶۴، مارکو فانباستن فوتبال را در شش سالگی از تیمی محلی شروع کرد و یک دهه بعد به آژاکس پیوست، تیمی که برادر بزگتر او، استنلی، را نپذیرفته بود. آوریل ۱۹۸۲، اولین بازی اش را انجام داد و جایگزین مردی بهنام یوهان کرویف شد. در عرض ۲۰ دقیقه کار خودش را کرد و گل زد. در فصل ۸۳-۱۹۸۲ توانست ۹ گل در ۲۰ بازی لیگ برای آژاکس بزند، به همین دلیل بود که آژاکس تصمیم گرفت مهاجمش ویم کیفت را بفروشد.
طی چهار فصل آینده فانباستن ۲۸ گل در ۲۶ بازی و ۲۲ گل در ۳۳ بازی به ثمر رساند، کفش طلای اروپا را با ۳۷ گل در ۲۶ بازی کسب کرد و یک فصل هم ۳۱ گل در ۲۷ بازی زد. در فصل ۸۷-۱۹۸۶ که یوهان کرویف آژاکس را به قهرمانی جام برندگان جام اروپا رساند، فانباستن ۶ گل در ۹ بازی به ثمر رساند.
ایتالیا
آن زمان، بزرگترین لیگ در فوتبال اروپا، سری A ایتالیا بود و در آنجا سیلویو برلوسکنی در حال تبدیل میلان به یک اَبَرباشگاه بود. آریگو ساکی سرمربی میلان، فانباستن را با رقم ناچیز ۸۷۵ هزار پوند خرید که باعث عصبانیت کرویف شد، ضمن اینکه او رود گولیت را هم برای جانشینی ری ویلکینز گرفت.
هر دو بازیکن هلندی در همان اولین بازی خود برای میلان گل زدند، اما در ماه نوامبر، فانباستن اولین مصدومیت از مصدومیتهای پرشمار مچ پایش را تجربه کرد. سایمون کوپر در این مورد نوشته: «به عنوان بازیکن، فانباستن جوان، همان موقع از درد در حال از دست رفتن بود، اما هیچکس این موضوع را نمیفهمید.» در فصل بهار برگشت و جبران کرد. از روی نیمکت به بازی آمد و مقابل تیم ناپولی که با دیگو مارادونا مدافع عنوان قهرمانی بود، گل برد میلان را به ثمر رساند.
فانباستن آماده شد برای تابستانی که همراه بود با عشق و نفرت. جام ملتهای اروپا ۱۹۸۸ در آلمان غربی بود و فانباستن به عنوان گزینه سوم خط حمله نارنجیهای هلند انتخاب شد. رینوس میشل سرمربی وقت هلند، ویم کیفت و جانی بوسمن را به مارکوی ۲۳ ساله ترجیح میداد. بعدها فانباستن در مورد آن دوران حق را به مربی میدهد: «بوسمن چند بازی در زمان مصدومیت من انجام داده بود و گلهای خوبی هم زده بود. بنابراین دلیلی نداشت که مربی به ترکیب تیم برنده دست بزند. هلند هم بازیهایش را میبرد.»
شانس
گولیت قبل از شروع تورنمنت در مصاحبه با تایمز گفته بود: «فانباستن میتواند بزرگترین اسلحه ما باشد. او توانایی ویژهای در دیدن دروازه حریفان و فضاسازی برای خودش دارد.» مارکو میدانست که شانس بازی کردن را پیدا خواهد کرد، خودش میگوید: «فقط تماشا میکردم و یاد میگرفتم، منتظر لحظهای بودم که فرصت به دست بیاورم.»
این شانس خیلی زود برایش فراهم شد. در همان بازی اول، تیم ملی هلند مقابل شوروی نمایشی پایینتر از حد استاندارد داشت. والری لوبانوفسکی مربی علمگرای شوروی، ۱۱ بازیکن از تیم باشگاهی خودش یعنی دیناموکیف را به زمین فرستاده بود. آنها در نیمه اول به گل رسیدند و لوبانوفسکی هم میانه میدان را تقویت و هلند را مجبور به ارسالهای بلند کرد. فانباستن حدود دقیقه ۶۰ به زمین آمد و با یک ضربه سر تیر دروازه شوروی را لرزاند. هلند آن بازی را یک بر صفر باخت، اما فانباستن جای خود را در ترکیب اصلی پیدا کرد، برای یک بازی سخت مقابل انگلیس.
انگلیس بابی رابسون هم مثل هلند بازی اول را به ایرلند باخته بود. رود گولیت و فرانک ریکارد درخشیدند، اما ستاره میدان، مارکو فانباستن بود که هتتریک کرد تا هلند ۳ بر یک برنده شود. فانباستن در مصاحبه با فورفورتو در این مورد گفت: «یک روز خاص بود. از آن به بعد همه چیز برای ما در یورو ۸۸ خوب پیش رفت». هلند بازی بعد مقابل ایرلند را هم یک بر صفر برد تا در مرحله بعد حریف آلمان که بزرگترین دشمن آنها به حساب میآمد، شوند.
دشمن
هلندیها از آلمانیها هم به خاطر اتفاقات جنگ جهانی دوم کینه داشتند و هم از نظر فوتبالی بابت باختی که در فینال ۱۹۷۴ مقابل تیم ملی این کشور متحمل شدند. بنابراین بازی ۱۹۸۸ در ورزشگاه هامبورگ از حساسیت زیادی به ویژه برای هلندیها برخوردار بود. در فینال ۱۹۷۴ ابتدا هلند جلو افتاد و بعد مغلوب گلهای پول برایتنر و گرد مولر شد و جام را از دست داد. این بار تاریخ، اما به شکلی دیگر تکرار شد.
آلمان ابتدا با ضربه ایستگاهی لوتار ماتئوس پیش افتاد. سپس فانباستن یک پنالتی از مدافع یارگیر خود یورگن کوهلر گرفت و رونالدو کومان آن را برای هلند به گل تساوی تبدیل کرد. فانباستن دقیقه ۸۹ گل برتری را زد تا قدرت تمامکنندگی و انعطافپذیری خود را به رخ بکشد.
هلند حالا دشمن خود را شکست داده بود، فانباستن میگوید: «برد مقابل آلمان، به ویژه در خاک آلمان، اتفاقی نیست که همیشه رخ بدهد. هلندیها بعد از سالها که شکست فینال ۱۹۷۴ را در یاد داشتند توانستند آلمان را ببرند و این برای ما لذتبخش بود.»
حالا هلند به فینال رسیده بود و باید دوباره مقابل شوروی قرار میگرفت. تیمی که در نیمهنهایی ایتالیا را که مالدینی جوان را در ترکیب خود داشت شکست داده بود و عملکردی فوق العاده داشت. نارنجیها میخواستند خاطرات دو شکست در فینالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ را از بین ببرند. مارکو با یادآوری آن روزها میگوید: «ما روی دور افتاده بودیم. همه چیز مثبت بود. اکثر بازیکنان اعتماد به نفس خود را به دست آورده بودند. تقریباً هیچکس استرس نداشت. کاملاً مطمئن بودیم که ما برنده هستیم.»
ریسک
در فینال، هلند تیم برتر میدان بود. دقیقه ۳۲ فانباستن با ضربه سر توپ را جلوی پای گولیت انداخت و او گل اول را برای شاگردان رینوس میشل زد؛ و در نهایت در دقیقه ۵۴، گل معروف از راه رسید. آرنولد موهرن از سمت چپ یک سانتر بلند را ارسال کرد که از هر چهار مدافع شوروی رد شد و در گوشه سمت چپ محوطه جریمه این تیم به فانباستن رسید. موهرن که آن موقع ۳۷ ساله بود اینطور میگوید: «همه میگویند آن بهترین سانتر من بود، اما این حرف اشتباه است. مارکو یک پاس نهچندان خوب را به یک پاس معرکه تبدیل کرد. فکر میکردم توپ را به داخل ششقدم میکشاند و بعد ضربه میزند.»
فانباستن خودش اعتراف میکند که: «کمی خسته شده بودم. توپ که آمد پیش خودم گفتم اوکی، میتوانم آن را نگه دارم و وسط این همه مدافع کارهایی انجام دهم و میتوانم راه آسانتری را انتخاب کنم: ریسک کنم و شوت بزنم.» همه ما خوشحالیم که او ریسک کرد و شوت زد. آن گل همچنان شگفتانگیز و تماشای آن لذتبخش است، هرچند بار هم که آن را دیده باشی. از بستهترین زاویه ممکن، مارکو محل فرود سانتر بلندی که به سمتش آمد را دقیق حساب کرد. مغز او به بدنش دستور دارد که به بهترین فرم ممکن بایستد و سپس ضربه زده شد. حتی رینوس میشل هم میدانست آنچه که میبیند به بخشی از تاریخ فوتبال تبدیل خواهد شد. از روی نیمکت بلند شد، دستهایش را روی چشمان و دهانش گذاشت و سرش را با تعجب تکان میداد.
مهاجمی که انتخاب سوم هلند بود، پنجمین گل خود را زد و آقای گل جام شد: «احساس فوق العادهای داشتم. به جز هیجانی که بابت گل زدن داشتم، خودم نمیفهمیدم که چه کار کردهام. در واکنشهای من میتوانید این موضوع را متوجه شوید. با خودم میگفتم: چی شد؟»
باورنکردنی
همتیمیهایش هم باور نمیکردند. رود گولیت گفت: «یک میلیون بار دیگر هم از آن زاویه ضربه بزند توپ وارد دروازه نمیشود.» و ریکارد هم تأکید کرد: «توپ خیلی بالا بود، فکر نمیکردم گل شود.» خود مارکو میگوید: «برای زدن چنین گلی باید خوششانس باشی و در آن لحظه من این شانس را داشتم.»
شوروی سعی کرد باخت ۲ بر صفر را جبران کند و یک پنالتی گرفت، اما فان بروکلین دروازهبان هلند، آن را مهار کرد تا نارنجیها با درخشش فانباستن و البته بقیه بازیکنان، بالاخره طعم قهرمانی در یک تورنمنت ملی مهم را بچشند. مارکو زیباترین گل همه فینالهای تاریخ را به ثمر رساند، بازیکنی که کاپلو او را «بهترین مهاجمی که داشتهام» و آریگو ساکی او را «بهترین مهاجم تاریخ فوتبال» میدانند و مارادونا هم بهترین بازیکنی که مقابلش بازی کرده را بین او و روماریو انتخاب میکند.
افشای رسوایی اخلاقی ستاره ایتالیایی چلسی
جورجینیو ستاره ایتالیایی تیم چلسی، درگیر یک ماجرای حاشیهای شده است. روزنامه انگلیسی «سان» در گزارشی اختصاصی و افشاگرانه نوشته است این بازیکن مجبور شده به رابطه عاطفی چهار ساله خود با نامزدش پایان دهد به این دلیل که مشخص شده پیامهای نامناسبی به یکی از کارمندان خانم باشگاه چلسی میفرستاده است. این بازیکن که اصالتی برزیلی دارد، اما برای تیم ملی ایتالیا بازی میکند و این فصل هم در تیم چلسی درخشیده است، ۲۸ ساله است و دارای دو فرزند. او به الیسا اسکالکن ۲۶ ساله که جزو کارمندان باشگاه است پیامهای نامناسبی میفرستاده و در مورد رابطه با او سؤالهایی میپرسیده است.
ماجرا وقتی روشن شد که آرون هیوز ۲۵ ساله که نامزد الیسا بود، درست چند سال قبل از سفر تفریحی به سریلانکا به همراه الیسا، این پیامها را میبیند و کاملاً شوکه میشود. آرون قصد داشت در سریلانکا رسماً از الیسا درخواست ازدواج کند. او در این مورد گفته: «جورجینیو رابطه ما را نابود کرد. گستاخی او را هنوز هم نمیتوانم باور کنم.» افشا شدن این موضوع درست چند روز قبل از خبر بارداری کاترین هاردلینگ همسر هافبک ۵۷ میلیون پوندی چلسی صورت گرفت. آرون گفت که الیسا مدتی بعد از شروع کار در باشگاه چلسی با بازیکن برزیلیالاصل چلسی آشنا شده است. الیسا اصالتی ایتالیایی- سریلانکایی دارد.
جورجینیو سال ۲۰۱۸ از ناپولی به چلسی منتقل شد و از آنجایی که الیسا به زبان ایتالیایی مسلط بود از او خواسته بودند که نقش مترجم را برای بازیکن جدید چلسی ایفا کند و همین موضوع باعث شکل گیری رابطه بین این دو شد. آرون که هوادار تیم آرسنال است ادامه ماجرا را اینطور تعریف میکند: «الیسا هر روز بیشتر در مورد جورجینیو حرف میزد. تا جایی که من به قضیه مشکوک شدم. به نظر میرسید خیلی تحت تأثیر زندگی ستارهها قرار گفته بود. این موضوع کمکم داشت من را اذیت میکرد. تابستان سال گذشته وقتی گفت قرار است همراه تیم چلسی به اردوی ژاپن برود، از اینکه او بیش از حد به این بازیکن نزدیک شده است نگران شدم و به خودش هم گفتم. وقتی که برگشت از او پرسیدم اتفاقی نیفتاد؟ و او گفت نه. تا اینجا من هنوز پیامها را ندیده بودم. چند هفته بعد بود که آن اتفاق افتاد.»
آرون که مدیر پروژه ساختمانی است، سپتامبر سال گذشته و یک شب قبل از سفر به سریلانکا متوجه ماجرای پیامها شد و به گفته خودش ضربه روحی بدی خورد. الیسا در واقع در بخش پذیرایی ورزشگاه استمفوردبریج کار میکند. آرون گفت رفتار الیسا از چند شب قبل کاملاً عجیب به نظر میرسید و حتی یک بار به داخل حمام رفت و با فریاد از او خواست که تنهایش بگذارد: «من به اتاق رفتم و دیدم تلفن او صدا کرد. رفتم که خاموشش کنم که ناگهان دنیا روی سرم خراب شد. دیدم کلی پیام بین او و جورجینیو رد و بدل شده. در یکی از پیامها جورجینیو از او خواسته بود که به اتاقش در هتل ژاپن بیاید. بعد هم کلی پیامهایی که شوخیهای زنندهای هم در آن بود را دیدم.»
آرون گفت از این پیامها اسکرینشات گرفته و وقتی آن را به الیسا نشان داده، او با گریه گفته ماجرا آنطور نیست که تو فکر میکنی: «نمیدانستم چه کار باید بکنم. میخواستم به سریلانکا برویم و از او خواستگاری کنم. از طرفی برای کنسل کردن سفر هم دیر شده بود بنابراین مجبور شدم بروم و دو هفتهای که آنجا بودم بدترین روزهای زندگیام بود. اصلاً با هم حرف نمیزدیم و فضا خیلی وحشتناک و سنگین بود. وقتی برگشتیم او از من خواست که یک فرصت دیگر به او بدهم و رابطهمان ادامه پیدا کند، اما من گفتم دیگر نمیتوانم به او اعتماد کنم و به همین دلیل از او جدا شدم. جورجینیو مثلاً کاپیتان دوم چلسی است. او چطور الگویی است که برای نامزد یک نفر دیگر پیام میفرستد و رابطه برقرار میکند؟ برای من به عنوان هوادار آرسنال نکته بدتر این بود که او مقابل آرسنال گل هم زد و همین باعث شد اعصابم بیشتر خرد شود.»
افشاگری غیرمنتظره مایکل جردن
تکان دهنده؛ پارتی کوکائین و الکل در شیکاگو بولز
مایکل جردن در مستند جدید از زندگی اش به ذکر خاطراتی تکان دهنده از روزهای ابتدایی حضورش در شیکاگو بولز پرداخت. مایکل جردن 15 فصل در NBA برای تیمهای شیکاگو بولز و واشینگتن ویزاردز بازی کرد و بسیاری او را بهترین بسکتبالیست تاریخ می دانند.
جردن یکی از تأثیرگذارترین ورزشکاران بارز نسل خودش بود و به عنوان ابزاری برای محبوبیت NBA طی دو دهه 80 و 90 مطرح بود. او به همراه محمدعلی کلی اسطوره بوکس و پله اسطوره فوتبال سه شخصیت تاریخی و برگزیده ورزشی قرن بیستم هستند که بیشترین تأثیر گذاری را در ورزشهای خود در سطح جهان تا به امروز گذاشتهاند. از دلایل شهرت او هم دوران بودن با بیشتر بسکتبالیستهای مطرح تاریخ است که از نظر بسیاری از کارشناسان، وی تقریباً از همهه این بازیکنان بهتر بود. در مستندی جدید از زندگی جردن به نام «رقص آخر»، او صحبت هایی تکان دهنده در مورد روزهای ابتدایی حضورش در شیکاگو بولز مطرح کرد.جردن 6 سال با بولز فاتح NBA شد اما در ابتدا اتفاقاتی غیرمنتظره برای او در شیکاگو رخ داد:« در اردوی پیش فصل بودیم و در یک هتل مستقر شدیم. می خواستم با هم تیمی هایم بیشتر آشنا شوم. همه در اتاقی جمع بودند و من در زدم. صدایی به آرامی گفت که ساکت باشید انگار کسی پشت در است. پرسیدند چه کسی هستی؟ و من پاسخ دادم «ام جی». سپس در باز شد و من وارد شدم. تقریبا همه تیم آنجا بودند و چیزهایی دیدم که پیش از آن هرگز ندیده بودم.
کوکائین، ماری جوانا و انواع مشروبات الکلی را می توانستید ببینید. بلافاصله اتفاق را ترک کردم. به این فکر می کردم که اگر کسی آن صحنه ها را ببیند، خودم نیز به اندازه دیگران مقصر خواهم بود. از آن لحظه به بعد، تقریبا در تیم تنها بودم.»
جردن در ادامه می گوید:« به کلاب های شبانه نمی رفتم. سیگار نمی کشیدم. کوکائین و مواد مخدر دیگر را مصرف نمی کردم و حداقل در دورانی که باز م ی کردم به طرف نوشیدنی های الکلی هم نمی رفتم. فقط به بسکتبال فکر می کردم و بعد از تمرین به خانه می رفتم. تفریح مورد علاقه ام، بازی ورق و تماشای فیلم و سریال در خانه بود.»
جردن البته پس از بازنشستگی عادات خوب خود را کنار گذاشت. عکس ها و فیلم های زیادی از او با سیگار های برگ و در حال مصرف نوشیدنی های الکلی منتشر شد با این حال او در دوران ورزشی خود یک حرفه ای به تمام معنا بود و شاید دلیل موفقیت هایش در کنار استعداد بالای او، همین رعایت نکات حرفه ای بود. می گفتند که نوشیدنی مورد علاقه جردن «سون آپ»، بود.
نکته جالب اما اظهارات فیل جکسون سرمربی سابق شیکاگو بولز و لیکرز بود. کسی که هم با مایکل جوردن و هم با کوبی برایانت سابقه کار کردن دارد.
جکسون در مقایسه بین جردن و برایانت در کتاب خود نوشته است:« کوبی به مراتب حرفه ای تر از جردن بود و به خصوص در حفظ آمادگی بدنی و رعایت موارد حرفه ای، او خیلی بهتر عمل می کرد.»
اظهاراتی که خلاف حرف های جردن را ثابت می کند و به نظر می رسد او چندان هم در مقابل سیگار، الکل و مواد مقاومت نمی کرد.
البته انتقاد کردن از اسطورهها کار بسیار سختی است، ستارگان بزرگی مثل مارادونا یا جردن در سراسر جهان طرفداران خود را دارد و به راحتی نمی شود از بعد سیاه زندگی آنها نوشت از طرفی نمی توان روی واقعیت پارچه کشید و آن را نادیده گرفت.
جاسوسی؛ سرگرمی دوران قرنطینه
دوران 40روزه قرنطینه حوصله خیلیها را سر برده. بازیکنان با وجود آنکه در خانههای پرامکانات زندگی میکنند و از طریق لایو اینستاگرام با هواداران خود در ارتباط هستند، باز هم گاهی زیرآبی میروند. نمونههای قبلی را در گزارشهای پیشین خواندهاید که بعضیها در حال رانندگی در حالت غیرعادی و تصادف دستگیر شدند و بعضی دیگر سوتی دادند و دیگران را متوجه بیرونرفتن خود کردند، ببینیم بازیکنان در دوران قرنطینه چگونه خودشان را سرگرم میکنند.
کینگزلی کومان که هنوز از بند مصدومیت بهطور کامل رها نشده، با ماشین گرانقیمت مکلارن خود تردد میکند. او با همین اتومبیل وارد محل تمرین بایرن مونیخ شد که چون قراردادش را نقض کرد، از سوی باشگاه جریمه شد. بازیکنان و اعضای باشگاه باید از خودروی آئودی که اسپانسر است، استفاده کنند. کومان بهانه آورده بود که عقب ماشینش خراب است.
برخی بازیکنان نیمکتنشین رئال مادرید حوصلهشان سر رفت و برای سرگرمی به جاسوسی روی آوردند. آنها اخبار تیم را به رسانهها لو میدهند ازجمله تماس تصویری زیدان با بازیکنان را که این موضوع عصبانیت سرمربی رئال را دربرداشته است.
لوکا یوویچ که جزو نخستین بازیکنان مشکوک به کرونا بود و در استخری که ستاره بسکتبال رئال مادرید در آن شنا کرده بود، حضور داشت، بعد از رهایی از این مشکل به کشورش برگشت اما نتوانست مقررات قرنطینه را تحمل کند و بهدلیل نقض قوانین قرنطینه در صربستان در آستانه دادگاهیشدن است. او در 29اسفند بهدلیل خروج بیدلیل از منزل از سوی پلیس بازداشت شده و ادعا کرده بود برای خرید دارو به بیرون میرود.
اندی رابرتسون، یکی از بهترین مدافعان چپ کنونی فوتبال، دوران قرنطینه را در چت با همتای خود در سمت راست خط دفاعی لیورپول سپری میکند و با الکی آلنورد در تماس است و گاهی هم با مرور کامبک تاریخی مقابل بارسلونا یادی از خاطرات شیرین فوتبالیاش میکند.
یورگن کلوپ در حال یادگیری خانهداری است. سرمربی لیورپول گفته: «کارهای جدیدی در قرنطینه یاد گرفتهام ازجمله اینکه هماکنون مسئول ظرفشویی هستم؛ نخستین املت عمرم را درست کردم و چالش بعدی هم یادگیری بستن کراوات است.»
ممفیس دیپای هلندی بهخاطر انتشار ویدئویی از حیوان خانگیاش بهشدت از سوی حامیان حیوانات مورد حمله و انتقاد قرار گرفته است. او برخلاف ستارهها که عکسهایی از حضور حیوانات سهبعدی گوگل در منزلشان پست کردهاند، با یک حیوان وحشی واقعی زندگی میکند. حیوان خانگی او یک لایگر است که از پیوند شیر نر با ببر ماده شکل میگیرد (فرمولش مثل بهوجود آمدن قاطر است). منتقدان علاوه بر اینکه از حضور حیوان وحشی در آپارتمان انتقاد دارند، معتقدند که به دنیا آوردن چنین حیواناتی که محصول طبیعت نیستند و صرفا برای سرگرمی و تجارت به بار میآیند، انسانی نیست.
کریستیانو رونالدو در کاخ شخصیاش با پسرها و همسر آیندهاش سر و کله میزند. نامزدش موهایش را کوتاه میکند و خودش به اندازه یک باشگاه حرفهای امکانات برای ورزشکردن دارد. اخیرا او با پیژامهای در فیلمی دیده شده که 3هزار پوند قیمت دارد و خیلیها انتقاد کردهاند از این زندگی لوکس و تجملاتی. اما در عین حال او خیلی هم تجملاتی نیست و زیاد به این موضوعات توجهی ندارد. در عکسی دیگر یک خودکار بیک روی میز او دیده شده که نهایت سادهزیستی است. او حتی به پسر بزرگش هم که درخواست گوشی موبایل آیفون کرده بود، گفته از این خبرها نیست و برای رسیدن به جایگاه و چیزها در زندگی باید تلاش کرد. آیپاد ارزانقیمت و قدیمی او را هم حتما به یاد دارید که کریستیانو هنوز از آن استفاده میکند.
داگلاس کاستا هر روز اخبار فوتبال ایتالیا را پیگیری میکند تا زودتر به تمرینات برگردد. میلان به خارجیهایش پیغام داده که کمکم برگردند. او منتظر دریافت پیغام از باشگاه یوونتوس است تا از این به بعد به جای وقت تلفکردن در لایو تتلو و تهی، به فوتبال و سرگرمی مورد علاقهاش بپردازد.
تعطیلی بیش از 2 ماه نیست
اگر لیگ بلاروس را درنظر نگیریم، الان تقریبا 40 روز (دو روز کمتر) است که هیچ مسابقه فوتبالی ندیدهایم. با این حال بهنظر نمیرسد لیگهای اروپایی غیر از بلژیک تعطیلبردار باشد. میلان بازیکنان خارجی خود را فرا خوانده تا بهزودی تمرین را از سر بگیرند. رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا اصرار دارد از اواسط ماه میلادی آینده یعنی تقریبا 3 هفته دیگر سری آ از سر گرفته شود و برای همین تیمها باید اردوی آمادهسازی خود را آغاز کنند. باشگاههای لیگ برتری هم موافقت خود را برای ادامه لیگ و 92بازی باقیمانده اعلام کردهاند. آلمانیها که زودتر از بقیه تمرینات خود را استارت زدند. حتی تاریخ فینال لیگ قهرمانان اروپا هم تعیین شده و با 3ماه تأخیر در تاریخ هشتم شهریور برگزار خواهد شد؛ فینال یوفا هم روز پنجم شهریور. بازیها قطعا بدون تماشاگر خواهد بود اما برخی باشگاهها از صورتک هواداران روی مانکنهایی که روی سکوها قرار خواهند گرفت برای تغییر جو کسالتبار ورزشگاههای خالی استفاده خواهند کرد. برایتون هم قصد دارد صدای ورزشگاه با حضور هواداران را از بلندگوها پخش کند. چون به قول استاد علیفر در فوتبال چیزی قابل پیشبینی نیست، ممکن است صدای شادی بعد از گل تماشاگران پخش شود درحالیکه یک نفر آن وسط لایی خورده است! به هر حال بهنظر میرسد دوران دوری از فوتبال که فردا به 40روز میرسد، بیش از 60روز طول نکشد و دو ماهه سر و ته قرنطینه و تأثیر کرونا بر مسابقات هم بیاید.
اخبار
جنجال جدید رونالدو به خاطر شرکت در یک مهمانی
ایتالیا همچنان به عنوان یکی از کشورهایی محسوب می شود که بیش از همه از بحران کرونا آسیب دیده است. کالچو یکی از نخستین رقابت های فوتبال بود که تعلیق شد چون تست اغلب بازیکنان یوونتوس مثبت اعلام شد. یک ماه بعد زمانی که هنوز فوتبال در این کشور متوقف مانده است تصاویری از رفتارهای نامناسب کریستیانو رونالدو و بونوچی منتشر شد که با انتقادات زیادی همراه شد.
اما نام رونالدو دوباره به خاطر یک جنجال دوباره بر سر زبان ها افتاد. مهاجم پرتغالی یوونتوس اخیرا در جشن تولد یکی از خواهرزاده های خود در فونچال پرتغال شرکت کرد. تصاویری که از این مهمانی منتشر شد همه را تحت تاثیر قرار داد چون در یک مکان کوچک افراد زیادی دور هم جمع شده بودند. پنجشنبه هفته گذشته دولت پرتغال شرایط اضطراری را تا اواخر ماه می تمدید کرد. این رفتار رونالدو برخلاف قوانین کشور پرتغال در روزهای بحران کرونا محسوب می شود. در این جشن مادر و نامزدش، جورجینا هم حضور داشتند.
همچنین ایتالیاییها پس از منتشر کردن تصاویری توسط مارتینا، همسر بونوچی در شبکه های اجتماعی خشمگین شدند. آن ها برای جشن تولد پدرش دور هم جمع شده بودند. در برخی از پیام ها می توان این جمله ها را دید: آیا با هم زندگی می کنند یا مگر رفت و آمد و دور هم جمع شدن ممنوع نیست؟
مارتینا مجبور به توضیح شد و گفت: «از هفتم مارس پای خود را از خانه بیرون نگذاشته بودم و دو روز پیش و تنها یک بار این کار را کردم. خرید ها را به خانه می آورند. پدر و مادرم هم که پیش من آمدند از هفتم مارس در قرنطینه بودند. می توانید از ما هر انتقادی کنید اما نه از لحاظ شهروندی و مسئولیت پذیری. ما کمک کرده ایم و به این کار خود ادامه خواهیم داد.»
دومین بلایی که اتلتیکو سر لیورپول و انگلیس آورد!
دیدار لیورپول مقابل اتلتیکومادرید آخرین دیدار مهمی بود که پیش از تعطیلی موقت لیگ قهرمانان در اروپا برگزار شد و سفر هواداران اسپانیایی به انگلیس از نظر برخی نقش مهمی در انتقال ویروس به این کشور داشته است، زیرا اسپانیا در آن مقطع ار مراکز مهم شیوع کرونا در اروپا بود. در نهایت تیم دیگو سیمئونه با نتیجه ۲-۳ لیورپول را شکست داد و سه هزار هوادار این تیم صعود به مرحله بعد را در آنفلید جشن گرفتند. آنجلا مک لین مشاور ارشد دانشگاه در این رابطه گفت: «من فکر می کنم در آینده و وقتی همه تحقیقات انجام شد، دیدن اینکه چه ارتباطی بین ویروس های موجود در لیورپول و ویروس های اسپانیا وجود دارد بسیار جالب خواهد بود. طرح این فرضیه مطمئنا جالب است.» ریشی سوناک رئیس دانشگاه در سخنانی در همان جلسه اظهار داشت که دولت در طول این بحران تصمیم هایی درست در زمان مناسب گرفته است.
این اظهارات در شرایطی صورت می گیرد که شهردار مادرید تصمیم به برگزاری بازی را اشتباه خواند. خوزه لوئیس مارتینز آلمودیا به رادیویی اسپانیایی گفت: «این منطقی نبود که سه هزار هوادار اتلتیکومادرید در آن زمان مقطع آنفیلد سفر کنند. وقتی به عقب نگاه می کنیم درمی یابیم این کار اشتباه بود. من فکر می کنم باید در آن زمان بیشتر احتیاط می کردیم. البته از روز قبل از بازی شورای مادرید اقدامات مهمی را در مورد کاهش تجمع های گسترده مردم اتخاذ کرده بود.» در اوایل ماه نیز یورگن کلوپ سرمربی لیورپول مخالفت خود را ابراز کرده و گفت: «صبح دوشنبه من با مرور اخبار مربوط به مادرید بیدار شده و شنیدم که آنها مدارس و دانشگاه ها را از روز چهارشنبه تعطیل می کنند، بنابراین طی شدن روند آماده سازی برای آن بازی واقعا عجیب است.»
زیدان فصل بعد سرمربی رونالدو میشود؟
اخبار در فرانسه حاکی از آن است که یوونتوس با زین الدین زیدان، سرمربی موفق رئال مادرید در تماس بوده و از او خواسته تا در فصل آینده در تورین مشغول به کار شود. طبق ادعای le10sport، شرایط زیزو در رئال مادرید نامشخص است و به همین دلیل باشگاه ایتالیایی شرایط انتقال زیدان به تورین را در نظر گرفته است. با توجه به شکست 1-2 خانگی مقابل منچسترسیتی، رئال مادرید کار دشواری برای صعود به مرحله بعدی لیگ قهرمانان دارد. لوس بلانکوس در کوپا دل ری حذف شده و در لالیگا نیز در حال حاضر پایین تر از بارسلونا در رده دوم قرار دارد. اخباری در مورد رابطه نه چندان خوب زیدان با فلورنتینو پرز، رئیس باشگاه رئال مادرید منتشر شده و در صورت عدم فتح جام، ممکن است زیزو در تابستان پیش رو برای دومین بار برنابئو را ترک کند.
البته زیدان تا ژوئن 2022 با رئال مادرید قرارداد دارد، اما به نظر او چندان موافق استراتژی مورد استفاده از سوی مدیران باشگاه نیست و ادامه این روند می تواند حکم جدایی او از رئال را امضا کند. زیدان از سال 1996 تا 2001 در تورین بازی کرده و بازیکن محبوبی در یوونتوس به شمار می آید. کسب سه قهرمانی پیاپی در لیگ قهرمانان اروپا باعث شده یوونتوس بیش از هر سرمربی دیگری او را متخصص فتح این جام بداند و ممکن است زوج زیدان- کریستیانو رونالدو فصل بعد و در تورین به دنبال کسب موفقیت در لیگ قهرمانان باشد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4260/19416/76058
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4260/19416/76059
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4260/19416/76060
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4260/19416/76061
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4260/19416/76062
|
عناوین این صفحه
- مارکو فانباستن، پیانیست فوتبال جهان
- افشای رسوایی اخلاقی ستاره ایتالیایی چلسی
- تکان دهنده؛ پارتی کوکائین و الکل در شیکاگو بولز
- جاسوسی؛ سرگرمی دوران قرنطینه
- اخبار