|
پنج کنارهگیری مدیریتی؛ ارتش یک نفره
حمیدرضا عرب
بیهیچ اغماضی استقلال در لیگ نوزدهم اسفبارترین اوضاع مدیریتی خود در ۱۰ سال اخیر را تجربه کرد و حتی میتوان فصل جاری را که هنوز زمان قابل توجهی تا پایان آن باقی مانده یکی از پرچالشترین فصول تاریخ این باشگاه نامید. استقلال در فصلی که گذشت عملاً ۴ مدیرعامل را بر مسند مدیریت خود دید. ابتدا فتحی بعد خلیلزاده، سپس فتحاللهزاده و در نهایت سعادتمند! حال شاید با روی کار آمدن سعادتمند که مورد حمایت بالادستیها هم قرار دارد، لااقل تا پایان فصل دیگر شاهد تغییرات در مدیریت این باشگاه نباشیم.
در همین حال میبینیم که بدنه هیأت مدیره این باشگاه تقریباً خالی شده و سعادتمند به تنهایی زمام امور را در دست گرفته که حضور تنها یک مدیر به اصطلاح پای کار در این تشکیلات عریض و طویل خطایی است نابخشودنی. بعد از موافقت با جدایی فتحاللهزاده، دو عضو دیگر هیأت مدیره نیز از سمت خود کنارهگیری کردند. هرچند در هفته جاری خبرهایی مبنی بر بازگشت احتمالی خلیلزاده و منزوی به گوش رسید اما هیچ یک از این دو عضو هیأت مدیره تا امروز در باشگاه آفتابی نشدهاند و حتی درباره نحوه همکاری خود با باشگاه نیز توضیحاتی ندادهاند.
این وضعیت در حالی معمای مدیریت استقلال را پیچیده کرده که پیشتر نیز میرشاد ماجدی و امیرحسین فتحی به جهت سازماندهی هیأت مدیره کنار گذاشته شدند تا استقلال با جدایی فتحی، فتحاللهزاده و استعفای ماجدی، منزوی و خلیلزاده ۵ تغییر را در ماههای اخیر تجربه کند و ناخواسته به باشگاهی آشفته در دایره مدیریتی بدل شود.
اکنون مدیریت باشگاه استقلال تنها به دست یک نفر است. فردی که پیشتر ریاست هیأت مدیره را هم به عهده داشت و درباره او گفته میشود که قابلیت سازمان دادن به اوضاع کنونی استقلال را دارد؛ ادعایی که بعد از ماجرای کمک خواستن از فردی به نام ابرا که قرار بود به سعادتمند پول بدهد زیر سؤال رفت و دستگاه نظارتی فیالفور وارد ماجرا شد و اجازه نداد این فرد مراودهای با باشگاه استقلال داشته باشد.
تحلیل اینکه دورنمای استقلال با شرایط فعلی و اتفاقات عجیب اخیر چگونه رقم خواهد خورد نمیتواند چندان دشوار باشد. اگر تصور کنیم سعادتمند به تنهایی و با هیأت مدیرهای ۲ نفره قادر است سنگهای بزرگ پیش روی استقلال را بردارد اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم و چه بسا گافهای بزرگتری نیز داده شود.
از همه نگرانکنندهتر جریان موافق او در فضای مجازی است که بیآنکه حقایق را دریابند و پیرامونش بحث کنند، تنها با تکرار این جمله که باید به مدیر جدید وقت داد، میکوشند جاده را برای مدیر جدید باز کنند و از هواداران وقت بگیرند، درحالی که این شیوه نادیده گرفتن مشکلات و عدم مطالبهگرایی هم خود سعادتمند را در دام خواهد انداخت و هم باشگاه استقلال و هوادارانش را.
پرواضح است که از زمان جدایی فتحی هیچ اتفاق مثبت و راضیکنندهای در باشگاه استقلال رخ نداده و تغییرات پیدرپی و عدم شفافیت در این حوزه آینده این باشگاه را سخت به مخاطره انداخته است. امروز شاید نقطه پرسش تنها احمد سعادتمند نباشد که برای بیرون آوردن استقلال از چالشهای مالی تا امروز هیچ برنامه روشنی را ارائه نکرده و در روزهای گذشته هم تیرش برای گرفتن کمک مالی به سنگ خورده.
به واقع باید دایره نگاه را گستردهتر کرد و از تصمیمگیران کلان باشگاه استقلال پرسید که دلیل این همه بیثباتی و رفت و آمدهای بسیار به هیأت مدیره استقلال چیست و مهمتر اینکه اکنون چرا هیأت مدیره استقلال تنها ۲ عضو دارد: یک عضو فعال به نام مدیرعامل و یک عضو خاموش به نام حجت نظری.
اگر منزوی و خلیلزاده راضی به بازگشت نیستند در سالی که ادعا میشود استقلال واگذار هم خواهد شد لازم است لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده باشگاه استقلال از یک هیأت مدیره منسجم و کامل برخوردار باشد. کمترین ثمری که بودن افراد ورزشی و اقتصادی در هیأت مدیره این باشگاه دارد این است که کار تقسیم خواهد شد و علاوه بر آن تعدد نظرات به یقین کمک قابل توجهی به مدیرعامل خواهد کرد اما در حالی که استقلال بعد از جدایی استراماچونی نیاز به ترمیم اساسی در هیأت مدیره خود داشت میبینیم که شکلگیری هیأت مدیره به بنبست خورده و صفر تا صد کار به دست فردی سپرده شده که اولین روزهای مدیریتش بر یک باشگاه مهم و پرحاشیه را پشت سرمی گذارد. استقلال در فصلی که هنوز به پایان نرسیده در تغییرات مدیریتی و حتی فنی رکورد شکسته و کمبود بودجه نیز مزید برعلت شده تا نتایجش در بازیهای لیگ نیز تحتالشعاع قرار بگیرد.
اختلاف پرسپولیس-کارگزار
درآمد بهار: صفر!
مهدی روزخوش
سه شنبه هفته گذشته باشگاه پرسپولیس با ارسال نامهای رسمی به شرکت داده آتیه پرداز، رسما خواست تا قرارداد طرفین فسخ شود. این شرکت که با امضای محمد حسن انصاریفرد به عنوان کارگزار پرسپولیس، همکاری خود را با این باشگاه آغاز کرده بود، با گذشت شش ماه نتوانست انتظارات را برآورده کند تا اینکه در نهایت طاقت مدیران پرسپولیس به سر آمد و تصمیم به فسخ قرارداد گرفتند.
از قرار معلوم چند روز پیش از ارسال نامه فسخ از سوی باشگاه پرسپولیس، رئیس هیأتمدیره و همین طور مسئول پروژه شرکت داده آتیه پرداز، جلسهای با مدیران باشگاه پرسپولیس برگزار میکنند تا درباره راههای درآمدزایی بحث و تبادل نظر شود. در این جلسه مسئولان شرکت کارگزار رسما اعلام میکنند تا پایان بهار، هیچ درآمدی در برای پرسپولیس نخواهد بود و با توجه به پرداخت ١۵میلیارد و ۵٠٠میلیونی که داشتهاند، پرسپولیس عملا به این شرکت بدهکار است. آنها حتی در این جلسه عنوان میکنند، پرداخت این پول در قرارداد نبوده و اگر میدانستند پرسپولیس قرار نیست این پول را برگرداند، هرگز آن را پرداخت نمیکردند.
از نکات دیگر اختلاف طرفین، مباحث پیرامون فضای رسانهای باشگاه است. در قرارداد ذکر شدهاست باید اداره تمام فضای رسانهای باشگاه اعم از صفحه رسمی اینستاگرام و توییتر، کانال و سایت رسمی در اختیار کارگزار باشد. به عبارت دیگر مسئولان روابط عمومی و رسانه باشگاه هیچ اختیاری در اداره این فضاها ندارند. شرکت کارگزار هم با استناد به همین بند، دامنه سایت رسمی باشگاه را به نام خود تغییر داده و اداره صفحه رسمی اینستاگرام و توییتر باشگاه را نیز از اختیار عوامل رسانهای باشگاه خارج کرده است.
در همین رابطه پرسپولیس در دو نامه رسمی خواسته بود تا پسورد اینستاگرام و توییتر باشگاه را در اختیار داشته باشد اما کارگزار پاسخ داده که بر اساس قرارداد نه تنها اداره این دو فضا را به پرسپولیس نمیدهد، بلکه باید اداره کانال را هم به طور کامل در اختیار بگیرد.
نکته دیگر اختلاف طرفین بحث جذب اسپانسر است. در قراداد آمده است که پرسپولیس عملا حق مذاکره برای جذب اسپانسر را ندارد و حتی اگر شرکتی برای اسپانسری به پرسپولیس پیشنهادی بدهد، باشگاه باید آن شرکت را به کارگزار معرفی کند تا قرارداد با کارگزار به امضا برسد و پس از کسر درصدی، درآمد اسپانسری به پرسپولیس برسد. همین بند باعث شده در عمل دست مدیران پرسپولیس برای درآمدزایی بسته شود تا پرسپولیس فقط چشم به جیب کارگزار داشته باشد.
طبق اسناد رسمی باشگاه پرسپولیس، طی شش ماه فعالیت شرکت داده آتیه پرداز، این شرکت از قرارداد اسپانسری یک تولید کننده قهوه، ٢میلیارد تومان و از قرارداد فروش پیراهن در صداوسیما، ٧٠٠میلیون تومان به عنوان «درآمد» به پرسپولیس پرداخت کرده و در دوره محمد حسن انصاریفرد، طی دو مرحله در مجموع ١۵میلیارد و ۵٠٠میلیون تومان هم به عنوان «قرض» به پرسپولیس داده که بابت این پول چک ضمانت اخذ شده است. به عبارت ساده کارگزار در شش ماه که برند باشگاه پرسپولیس، فضاهای تبلیغاتی و تمام فضاهای رسانهای (سایت رسمی، صفحه رسمی توییتر و اینستاگرام) در اختیار داشته، فقط ٢میلیارد و ٧٠٠میلیون برای پرسپولیس درآمدزایی کرده و حالا مدعی طلب ١۵میلیارد و ۵٠٠میلیونی شده است.
باشگاه پرسپولیس با یک بحران بزرگ مالی روبهرو است. این باشگاه باید به زودی ٢میلیون و ۵٠هزار یورو بابت احکام قطعی فیفا پرداخت کند و در ادامه هم فکری به حال مطالبات بازیکنان کند. با این حال باید دید مدیران پرسپولیس در روزهای آینده چه برنامهای برای جذب منابع مالی دارند.
استقلالکشی از نوجوانان تا بزرگسالان
حمیدرضا عرب
زمزمه لغو بازیهای لیگ برتر و اعلام قهرمانی پرسپولیس از مدتها قبل و به مجرد آنکه لیگ به دلیل شیوع کرونا تعطیل اعلام شد به گوش میخورد اما اعتراضهای پیوسته استقلالیها و کشیده شدن این ماجرا به فضای مجازی تا حد زیادی کفه ترازو را به سود استقلال سنگین کرد تا این ماجرا قدری به نفع استقلال پیش برود.
شاید اگر فشار استقلالیها نبود سازمان لیگ و دیگر متولیان فوتبال حکم قهرمانی پرسپولیس را امضا میکردند و استقلال با وجود برخورداری از شانس قهرمانی از این فرصت طلایی محروم میماند و نمیتوانست در رقابت جوانمردانه شانساش برای رسیدن به جام را آزمایش کند. در حالی که به نظر میرسد متولیان برگزاری لیگ برتر به این نتیجه رسیدهاند که باید برنامهای برای برگزاری دوباره لیگ تدوین کنند اما خبرهایی از رقابتهای دستهها و گروههای سنی پایینتر به گوش رسید که نشان داد در آن رقابتها نیز حقوق تیمهای پایه استقلال نادیده گرفته شده است.
رضا حسنزاده مربی تیم امید استقلال به شدت از تصمیم به اعلام پایان لیگ از رده نوجوانان تا امیدها و حتی بزرگسالان که زمزمهاش بود ناراحت است و در واکنش به معرفی تیمهای امید استقلال و نیروی زمینی به عنوان تیمهای راه یافته به رقابتهای کشوری میگوید: «ما و نیروی زمینی را به عنوان تیمهای راه یافته به لیگ کشوری اعلام کردهاند در حالی که هیچ جای دنیا چنین تصمیمی گرفته نشده و فیفا اجازه نداده بازیها تمام شود. من نمیدانم چرا هیأت فوتبال استان تهران و شخص آقای شیرازی چنین تصمیمی اتخاذ کردهاند. آنها برچه مبنایی میگویند لیگ امیدها تمام شود درحالی که ما شانس قهرمانی داریم؟ چرا نیروی زمینی را قهرمان اعلام کردند؟ لااقل دو تیم را قهرمان معرفی میکردند. من از حق بازیکنانم نمیگذرم و اجازه نمیدهم حقوقشان پایمال شود. به آقای سعادتمند هم اعلام کردم که از حقمان نمیگذریم. من به شدت از این تصمیم ناراحتم.»
علیرضا اکبرپور مربی تیم نوجوانان استقلال نیز از تصمیمهای اتخاذ شده ناراحت است و بارها دیدیم که در قبال تیم بزرگسالان استقلال نیز اتفاقاتی از این دست رخ داد و حتی شاهد تمرین کردن بازیکنان پرسپولیس به شکل گروههای ۵ نفره بودیم در شرایطی که بازیکنان استقلال به جهت حفظ سلامت و احترام به قوانین در خانههای خود و به شکل انفرادی تمرین میکردند. پرسشی که ذهن استقلالیها را سخت به خود مشغول کرده این است که چرا و به چه دلیل اغلب تصمیمها بر ضد این باشگاه رقم میخورد و با روح و روان این باشگاه و هوادارانش بازی میشود؟ چرا هرآنچه در روزهای شیوع ویروس کرونا شنیدیم به سود پرسپولیس بود و نه استقلال و دیگر باشگاهها؟! آیا دستهایی میخواهد استقلال را از فرصت رسیدن به جامهای پیش رو در ردههای سنی گوناگون محروم سازد و مجال رقابت را از این تیم بگیرد؟! خواسته یا ناخواسته یک استقلال کشی بزرگ از ردههای پایه تا بزرگسالان به راه افتاده و شرایطی که بعد از ماجرای انتشار ویروس کرونا به راه افتاده سناریوهای تلخی را علیه استقلال به راه انداخته است و موجبات دلخوری و آزرده خاطری هواداران این باشگاه را فراهم کرده است.
مدیران باشگاه استقلال شاید در این ایام بیشتر در اندیشه پرداخت حقوق بازیکنان باشند و فراهم کردن مقدمات مالی مناسب برای روزها و ماههای آتی اما به واقع مدیریت باشگاه استقلال نباید اجازه دهد حقوق این باشگاه در ردههای مختلف سنی به راحتی پایمال شده و با توجیه اینکه شیوع کرونا اختلالهایی ایجاد کرده شانس قهرمانی استقلال نادیده انگاشته و به راحتی احکامی صادر کنند که بیش از همه به استقلال آسیب وارد کند.
شاید اگر قطع بازیها عملی شد بهتر باشد که باشگاه استقلال نیز موضوع را به کمیته انضباطی فدراسیون کشانده و از این طریق پیگیر ماجرا شود و اگر جوابی نگرفت از کانال فیفا پیگیر موضوعات اخیر شود.
دو اشتباه مدیر پرسپولیس!
محمد قراگزلو
مهرداد هاشمی عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس و مدیرعامل سابق باشگاه سایپا با دست پر به برنامه فوتبال برتر رفت و با تسلط کامل روی مسائل مربوط به باشگاه و مدیریتش رودرروی مجری برنامه نشست تا از کمبودها، مشکلات و مسائل پیرامون مدیریت باشگاهش بگوید. هر چند صحبتهای صریح هاشمی در خصوص فقدان منابع مالی در باشگاه و اطلاعرسانی شفاف برای بازیکنان باعث شده مشکلات حاشیهای تازه و خطرناکی در تیم پرسپولیس به وجود بیاید اما آنچه در این حضور حدوداً مفصل در تلویزیون بیرون زد نگاه از بالا به پایین این مدیر باسابقه و اعتبار بخشیدن به دانش مدیریتیاش بود تا جایی که مجری برنامه را وا داشت تا بگوید: «اینجا دو واحد مدیریت را پاس کردیم.»
فعلاً به مسائل کلی و مباحث اصلی مثل اینکه مدیریت در باشگاه سایپا با منابع مالی مشخص، حاشیهها و مسائل حساسیتبرانگیز بسیار کمتر و پشتوانه دولتی با مدیریت در پرسپولیس تفاوتهای اساسی دارد، نمیپردازیم و به دو گاف در میان صحبتهای او اشاره میکنیم که ناشی از کمبود اطلاعات ایشان از مسائل مدیریتی و فوتبالی است.
هاشمی در بخشی از صحبتهایش به این نکته اشاره کرد هر قراردادی که با باشگاه پرسپولیس وجود داشته باشد که امضای مدیرعامل و یکی از اعضای هیأت مدیره در آن وجود نداشته باشد فاقد وجاهت قانونی است و ما میتوانیم از آن مدیر و طرف قرارداد شکایت کنیم.
هاشمی در حالی ادعای تدریس مدیریت دارد که این ادعای او خلاف قانون است. ماده ۱۳۵ لایحه اصلاح قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷ میگوید: «کلیه اعمال و اقدامات مدیران و مدیرعامل شرکت در مقابل اشخاص ثالث نافذ و معتبر است و نمیتوان به عذر عدم اجرای تشریفات مربوط به طرز انتخاب آنها اعمال و اقدامات آنها را غیرمعتبر دانست.»
در واقع این ماده قانونی میگوید در هر قراردادی که مدیرعامل باشگاه امضا میکند، شخص مدیرعامل به عنوان نماینده باشگاه شناخته میشود و شرکت یا باشگاه تنها میتواندعلیه آن نماینده طرح دعوی کرده و نمیتواند یقه طرف مقابل را بگیرد. در واقع چنانچه مدیرعامل باشگاه حتی یک دستمال کاغذی را امضا کند و تعهد بدهد، این تعهد پابرجاست و شما میتوانید علیه آن مدیر اقامه دعوی کنید اما علیه طرف دیگر قرارداد نمیتوان دعوایی را مطرح کرد که نمونه آرای آن در کتب مربوط به قانون تجارت وجود دارد.
اما گاف دوم هاشمی فوتبالی است و از اطلاعات ناقص او نشأت میگیرد. هاشمی در حالی اعلام کرد در قضیه دعوای باشگاه سایپا با ورنر لورانت این باشگاه برنده شده و تنها پروندهای بوده که فوتبال ایران در فیفا پیروز شده تا ارزش مدیریت خود را بالا ببرد که این ادعا صحت ندارد. واقعیت این است که فوتبال ایران در دادگاه عالی ورزش (CAS) که نهاد بالادستی کمیته انضباطی فیفاست در دعوای دو پرونده برنده شده و این چیزی است که حداقل با استناد به مدارک و آرای این نهاد از آن باخبریم.
اولین مورد مربوط به پرونده برونو سزار مهاجم برزیلی سابق سپاهان است که با فسخ یکطرفه قراردادش سر از تیم النصر امارات درآورد اما در نهایت با رأی دادگاه عالی ورزش محکوم به پرداخت ۳۱۳ هزار دلار به عنوان جبران خسارت به سپاهان شد.
پرونده دوم مربوط به پرونده مارینکو ماریچ بازیکن سابق صبای قم است که با طرح بیماری و اینکه باشگاه به او رسیدگی نکرده از باشگاهش شکایت و تقاضای غرامت کرد اما نهایتاً باشگاه ایرانی در CAS پرونده را برد.
مهرداد هاشمی مدیر باسابقه و مطلعی است که طی یک سال واندی حضورش در هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس به جهت زوایایی که با مدیران وقت یا سیستم اداره باشگاه داشته در دوران مدیریت ایرج عرب و محمدحسن انصاری فرد تقریباً هیچ نقشی در امور اساسی باشگاه ایفا نکرده که میتوان با استناد به صحبتهایش در برنامه دوشنبه شب این نکته اساسی را بیرون کشید. حالا هاشمی مدعی است او و همراهانش در تیم مدیریتی باشگاه که طی یک ماه و نیم اخیر زمام امور را در دست گرفتهاند همه مسائل مدیریتی و حقوقی را بی حرف و با بالاترین دقت و دانش پیش خواهند برد و در مورد تمام آنها جوابگوهستند اما با در نظر گرفتن همین دو گافی که به آنها اشاره شد باز هم باید امیدوار باشیم پرسپولیس از ناحیه کمبود دانش مدیرانش دچار خسران بیشتری نشود.
اخبار
امیدوارم واگذاری پرسپولیس و استقلال،
میراث ماندگار ما باشد
دستور روحانی برای واگذاری مجموعههای بزرگ دولت
وزیر ورزش و جوانان گفت: با واگذاری استقلال و پرسپولیس، اقدامی ماندگار در تاریخ ورزش کشور انجام خواهد شد.
دویست و چهلمین شورای معاونان وزارت ورزش و جوانان با حضور مسعود سلطانی فر تشکیل شد.
دکتر مسعود سلطانی فر در جمع معاونان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به عزم ملی گسترده تری که با دستور رئیس جمهور برای واگذاری مجموعه های بزرگ دولت در کشور ایجاد شده است، گفت: همه امکانات حقوقی و قانونی در مسیر واگذاری استقلال و پرسپولیس بایستی در اختیار این دو مجموعه قرار بگیرد.
وزیر ورزش و جوانان افزود: آقای دکتر روحانی در موضوع خصوصی سازی و واگذاری بسیار مصمم هستند و هم اکنون فضای بسیار خوب و عملیاتی و اجرایی برای سرعت گرفتن روند خصوصی سازی سرخابی ها با کمک وزارت اقتصاد و امور دارایی و سازمان خصوصی سازی شکل گرفته است .
سلطانی فر تصریح کرد: با واگذاری استقلال و پرسپولیس، اقدامی ماندگار در تاریخ ورزش کشور انجام و به عنوان یک میراث مدیریتی و کمک به آینده ورزش کشور ثبت خواهد شد.
پرسپولیس تابع قانون؛
همه چیز به سود ماست
محمد قراگزلو
درست دو ماه قبل یعنی روز ۴ اسفند هم خبری از فوتبال نبود. یعنی نه اینکه فوتبال تعطیل بود بلکه تعطیلش کردند. آن روزها سر و کله کرونا تازه پیدا شده بود و قرار بود بازی بزرگ هفته بیستم بین دو مدعی قهرمانی لیگ برتردر اصفهان بدون حضور تماشاگر برگزار شود اما نه تماشاگر آمد نه تیم میزبان. البته از نیامدن تماشاگران که خبر داشتیم اما غیبت تیم میزبان همه اهالی فوتبال را شوکه و متعجب کرد. اینطوری یکی از اتفاقات نادر تاریخ لیگ برتر رقم خورد و جدا از اینکه سپاهان نخواست تا برگی دیگر از تاریخچه الکلاسیکوی ایرانی ورق بخورد و در آرشیو ذهن فوتبالیها نقش ببندد، برگزار نشدن این مسابقه حواشی عجیب و غریبی داشت و یکی از حساسترین پروندههای انضباطی فوتبال ایران را رقم زد.
روز ۸ اسفند کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با استناد به مواد٥١، ٦٢، ٨٦، ٩١، ٩٦، ١١٧ از مقررات انضباطی مصوب سال١٣٩٧پرسپولیس را سه بر صفر برنده و سپاهان را به مبلغ 150 میلیون تومان جریمه کرد اما مطابق انتظار باشگاه اصفهانی به کمیته استیناف شکایت برد تا بلکه ورق برگردد.
حالا درست دو ماه بعد از آن مسابقه برگزار نشده جلسه مهم و سرنوشتسازی در کمیته استیناف فدراسیون فوتبال برگزار میشود. در این جلسه غیر از رئیس و اعضای کمیته استیناف از هر باشگاه سه نماینده حضور خواهند داشت. از باشگاه پرسپولیس مهدی رسولپناه، افشین پیروانی و مهدی خواجوند به جلسه میروند و از باشگاه سپاهان هم مدیر باشگاه، مدیر تیم و معاونت حقوقی باشگاه در جلسه حضور خواهند داشت.
در آستانه جلسه استیناف اما تنش بین اعضای دو باشگاه بالا گرفته و بعد از رد و بدل شدن صحبتهایی تند بین امیر قلعهنویی و افشین پیروانی سپاهانیها فتیله را بالا کشیده و همچنان میگویند پرسپولیس نمیخواسته بازی کند و آنها همین حالا مصمماند تا این بازی برگزار شود. آخرین نمونهاش همین دیروز اتفاق افتاد که فتاحی مدیر تیم سپاهان مقابل فدراسیون فوتبال به خبرنگاران گفت پرسپولیس ارادهای برای بازی کردن نداشت.
با این حال عناصر و عوامل اصلی تیم پرسپولیس بار دیگر تأکید میکنند آن روز هدفشان بازی کردن بوده و اصلاً برای همین در میدان حاضر شدند. پرسپولیسیها میگویند شاید الان سپاهان دوست داشته باشد بازی کند اما آن روز علاقهای به برگزاری مسابقه نداشت وگرنه حداقل به زمین چمن میآمد و آنجا گرم میکرد اما پرسپولیسیها تأکید میکنند هر اتفاقی بیفتد از قانون تبعیت میکنند و دوست دارند قانون اجرا شود.
قرمزها همچنان معتقدند همان ۱۵ دقیقهای که برای حضور تیم سپاهان در زمین مانده بودند را نباید منتظر میماندند و فقط به احترام مردم، فوتبال ایران و تماشاگران میلیونی پای تلویزیون انتظار کشیدند.
با اعلام دوباره اعضای تیم پرسپولیس فتاحی مدیر تیم سپاهان شب قبل از بازی در جلسه منیجرمیتینگ اعلام میکند اگر بازی بدون تماشاگر برگزار شود سپاهان در میدان حاضر نخواهد شد اما همان جا افشین پیروانی مدیر تیم پرسپولیس معترض میشود که این مسأله در حیطه اختیار مسئولان دو تیم نیست و قانون سازمان لیگ هر چه بگوید باید اجرا شود.
پرسپولیسیها معتقدند هدف تیم سپاهان در آن روز بازی کردن نبود و مسعود مرادی به عنوان نماینده داوران، جلال مرادی ناظر بازی و تمام اعضای تیم برگزارکننده مسابقه میتوانند شهادت بدهند میزبان دوست نداشته مسابقه برگزار شود ضمن اینکه تابش مدیرعامل وقت باشگاه سپاهان هم اعتراف کرد تا ساعتی قبل از مسابقه در استانداری بوده تا بتواند مقدمات لغو بازی را فراهم کند که موفق هم نشده است.
در واقع همه گزارشها و موارد قانونی به سود پرسپولیس و به ضرر سپاهان است و اصلاً به استناد همین گزارشها بود که کمیته انضباطی رأی صریحی در این خصوص داد. حالا نیز پرسپولیس با خیال راحت منتظر اجرای قانون مینشیند و روی اختلاف ده امتیازی در جدول حساب باز کرده است. جلسه امروز ساعت ۱۱ صبح در فدراسیون فوتبال برگزار خواهد شد و نمایندگان دو باشگاه همان حرفهای دو ماه قبل را تکرار خواهند کرد اما از دل این دوئل سه مقابل سه قرار است رأیی بیرون بیاید که دوباره میتواند ماجراها و حاشیههای تازهای را باعث شود.
یادداشت
بازنگری اجباری در اقتصاد فوتبال
آرمن ساروخانیان
سالهاست که باشگاههای فوتبال ایران گرفتار بیانضباطی مالی و دردسرهای آن هستند. تعهدات قراردادها به ندرت جدی گرفته میشود و همیشه با فهرستی طولانی از مربیان و بازیکنان ایرانی و خارجی طلبکار روبهرو هستیم. هرچند این روزها مشکلات مالی باشگاهها به اوج رسیده و منابع بودجه به شدت محدود شده، ولی این عادت بد به شرایط فعلی ارتباط ندارد و باشگاهها در دوران طلاییشان هم نیازی به تسویه قراردادها نمیدیدند. در این ماجرا اما فقط باشگاهها مقصر نیستند و نبود ساز و کار نظارتی به مدیران اجازه چنین بدقولیهایی داده است. در سالهای نه چندان دور باشگاههای ایرانی بودجه خوبی داشتند، ولی عادت شده بود که همیشه هزینهها بیشتر از ورودی مالی باشد و نتیجهاش شکایتهای پرشماری بود که روی میزها خاک میخورد و همزمان خیال باشگاهها راحت بود که قرار نیست با آنها برخورد سختگیرانهای شود. همچنین آنها میدانستند که در شرایط بحرانی میتوانند روی دوپینگهای مالی و کمکهایی که از منابع مختلف میرسد حساب کنند، ولی مشخص بود که این شلختگی مالی نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. در این سالها هزینهها بالاتر رفته، قیمت بازیکنان خارجی با گران شدن دلار چند برابر شده، منابع مالی محدودتر است و بالاخره اینکه فیفا و کنفدراسیون آسیا سختگیری بیشتری دارند و هیچ راهی برای فرار از بدهیها وجود ندارد.بیدلیل نیست که در میان مدیران فوتبال رغبتی برای پذیرش مسئولیت دیده نمیشود و آنها خوب میدانند که عبور از این وضعیت چه کار سختی است. فدراسیون فوتبال در این شرایط ظاهراً تصمیم گرفته که نظارت بیشتری روی امور مالی باشگاهها داشته باشد و آنها را از حرکت به سمت ورشکستگی نجات بدهد، هرچند این اتفاق میتوانست خیلی زودتر بیفتد و کار به اینجا نرسد. نورشرق، رئیس کمیته تعیین وضعیت فدراسیون در مصاحبه اخیرش تأکید کرده که باید دوره سه تا چهار ساله انضباط مالی سخت بر باشگاهها حاکم شود. سختگیری برای اجازه ثبت قرارداد به باشگاههای بدهکار مهمترین راهکار این کمیته است و باید دید چقدر در اجرای آن جدی است. در گذشته هم فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ادعاهای مشابهی را مطرح کرده بودند، ولی هیچوقت در اجرا جدی گرفته نشد تا این بار هم حس اولیه نسبت به آن بدبینانه باشد. با این حال به نظر میرسد که فوتبال ایران دیگر توان بدهی و شکایت مالی بیشتر از این را ندارد و اگر این کمیته هم نتواند در مأموریتش موفق شود، باشگاهها سرنوشتی جز ورشکستگی نخواهند داشت. انضباط مالی که کمیته وضعیت فدراسیون به آن اشاره دارد به معنی ریاضت اقتصادی اجباری باشگاهها و محدود کردن هزینهها تا جای ممکن است. قطعاً تصمیماتی که در این مسیر گرفته میشود، میتواند روی کیفیت فنی تیمها تأثیر منفی بگذارد، ولی باید یادآوری کرد که در شرایط فعلی اولویت اول، دوم و سوم باشگاهها سر و سامان دادن به وضعیت مالی آنهاست. حتی ممکن است باشگاههایی مجبور شوند قید برخی از ستارگان تیمشان را بزنند و به بازیکنان گمنام یا جوانتر تکیه کنند، ولی این هم بخشی از قانون فوتبال و در موارد بحرانی تنها راه چاره است. انتظار میرود در این شرایط خاص مدیران باشگاهها هم این اولویت را درک کنند و در این زمینه با هواداران صادق باشند.بخشی از وضعیت فعلی نتیجه رویکرد غیراصولی مدیران باشگاهها است که با ولخرجی فقط تلاش کردهاند مطابق خواسته هواداران پیش بروند و کوهی از بدهی به جا گذاشتهاند. بحران مالی فعلی شاید فرصتی برای فوتبال ایران باشد تا در اقتصادش بازنگری کند. ارقام قراردادها منطقیتر شود و باشگاهها به جای وعدههای بزرگ سراغ دستمزدهایی بروند که قابل پرداخت باشد و ماهانه به حساب بازیکنان واریز شود. فسخ قرارداد یکطرفه از سوی بازیکنان و مربیان خارجی که در لیگ نوزدهم چند بار اتفاق افتاد، هرچند برای فوتبال ایران تلخ بود، ولی یادآوری کرد که مدیریت سنتی دیگر پاسخگو نیست و بیانضباطی مالی میتواند داشتههای فنی تیمها را هم بر باد بدهد.
پرواز بلند بعد از این خبرها
سردار آزمون را همیشه میان انبوهی از خبرهای رنگارنگ یافتهایم، خبرهایی درباره انتقالش به باشگاههای بزرگ و جدایی از لیگ روسیه اما این خبرها تازه نیستند. در چند سال اخیر همیشه تکرار شدهاند.
تکرار این خبرها همیشه این شائبه را ساخته که اخبار نقل و انتقالات سردار همیشه خبرسازیهای رسانهای هستند و واقعیت ندارند. شاید بخشی از این اخبار را بتوانیم خبرسازی تصور کنیم اما سردار سازنده تمام این اخبار نیست و بسیاری از فرصتها برای او پدید آمدهاند و به دلایلی به واقعیت تبدیل نشدهاند.
خبرسازی در رسانه فارسی برای سردار آزمون نه در لیگ روسیه به کارش میآید، نه باشگاهی را در کالچو و لیگ برتر و لالیگا تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین شائبه خبرسازی چندان موضوع بااهمیتی نیست، حتی اگر سردار به آن گرایش داشته باشد.
سردار آزمون از پدیدههای یک دهه اخیر فوتبال ایران است، پدیدهای که برای هیچ باشگاه ایرانی منافعی تولید نکرد و سپاهان او را به آسانی از دست داد. سردار در لیگ روسیه حالا نمیتواند به تنهایی تصمیم بگیرد و باشگاه او سپاهان نیست که استعدادهایش را رایگان تقدیم لیگهای دیگر کند. حالا سردار یک درآمد بزرگ برای زنیت است و حتی حق رشد او به یک باشگاه ایرانی نمیرسد.
سردار آزمون میتواند درآمد خوبی برای باشگاهش بسازد اما در ایران همه به انتقال او به یک تیم هیجانانگیز در کالچو یا لیگ برتر فکر میکنند ولی انتقال سردار، مسألهای نیست که سردار فقط در آن نقش داشته باشد، بلکه باشگاه او بزرگترین منافع را مال خود میکند و در این تصمیم نقش اصلی را خواهد داشت.
حضور سردار در کالچو یا هر لیگ باکیفیتی در اروپا میتواند اتفاق خوشایندی برای فوتبال ایران باشد. فوتبال ایران در سالهای اخیر هرگز نتوانست موفقیت بازیکنی در اروپا را در قواره ستارههای سابق خود ببیند، مثل آنچه علی دایی و مهدی مهدویکیا یا علی کریمی در دوران خود رقم زدند اما حضور سردار از این منظر برای ایرانیها جذاب است و خبرها گاهی پاسخی به این میل و هیجان هستند. سردار آزمون نباید در آینده سازنده چنین حسرتی باشد. او باید فارغ از این خبرسازیها، بهترین تصمیم را برای آیندهاش بگیرد، تصمیمی برای یک پرواز بلند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76129
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76130
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76131
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76132
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76133
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4262/19431/76134
|
عناوین این صفحه
- پنج کنارهگیری مدیریتی؛ ارتش یک نفره
- درآمد بهار: صفر!
- استقلالکشی از نوجوانان تا بزرگسالان
- دو اشتباه مدیر پرسپولیس!
- اخبار
- یادداشت