|
وزیر ورزش و جوانان خبر داد:
واگذاری استقلال و پرسپولیس در مرداد
تنها راه نجات این دو باشگاه، فوتبال و ورزش ما این است که این دو باشگاه واگذار شوند و این اتفاق در قالب بورس وفروش سهام در مردادماه امسال انجام خواهد شد
سلطانیفر گفت: استقلال و پرسپولیس را مرداد واگذار میکنیموزیر ورزش و جوانان اعلام کرد که تنها راه نجات استقلال و پرسپولیس واگذاری آن ها به بخش خصوص است.
دکتر مسعود سلطانی فر در نشست با منتخبین مردم استان مازندران در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی گفت:»دوره کنونی را به دلیل تحریم های ناعادلانه و غیر قانونی آمریکا و شیوع ویروس کرونا که شرایط بسیار سختی را برای کشورها ایجاد کرد و اقتصاد دنیا را تحت تأثیر قرار داده ، یکی از سخت ترین دوره های کشور است.»
وزیر ورزش و جوانان موفقیت های ورزش طی سه سال گذشته در ابعاد قهرمانی را هم موفقیت آمیز و چشمگیر ارزیابی کرد و توضیح داد : تیم ملی فوتبال مقتدرانه ترین صعود به جام جهانی ٢٠١٨ را در فاصله دو هفته به پایان رقابتها محقق ساخت و در گروه موسوم به مرگ هم در رقابت با قهرمانان دنیا، اروپا و آفریقا بهترین نتیجه در طی ٥ دوره حضور ایران در تاریخ جام جهانی فوتبال را به ارمغان آورد و در جام ملت های آسیا نیز فوتبال ملی ایران بعد از ١٤ سال به نیمه نهایی رسید و در عرصه باشگاهی هم پرسپولیس و استقلال به عنوان بنیان اصلی فوتبال کشور با ٥٠ میلیون هوادار نتایج خوبی گرفتند.
وزیر ورزش وجوانان کسب 62 مدال در بازی های آسیایی 2018 جاکارتا را هم بیشترین تعداد مدال در تاریخ بازی های آسیایی بعد از انقلاب اسلامی برای کاروان ورزشی ایران عنوان کرد و از جام خوشه چین برای روستاییان که با هدف استعدادیابی در بین جامعه روستای باعث رقابت بین یک و نیم ملیون نفر شد و المپیاد استعدادهای برتر که در رقابت با میلیون ها نفر ورزشکار مستعد بین 12 تا 15 سال برای شناسایی نخبگان در سراسر کشور برگزار شد ، به عنوان حرکت قابل توجهی در فرآیند توسعه ورزش همگانی ، استعدادیابی و ارتقا ورزش قهرمانی نام برد .
سلطانی فر تاکید کرد که عزم و اراده دولت و وزارت ورزش و جوانان برای واگذاری پرسپولیس و استقلال بسیار جدی است و به هر شکل ممکن عزم جدی دارم تا این اتفاق را رقم بزنم چرا که تنها راه نجات این دو باشگاه، فوتبال و ورزش ما این است که این دو باشگاه واگذار شوند و این اتفاق در قالب بورس وفروش سهام در مردادماه امسال انجام خواهد شد .
دکتر سلطانی فر فعال شدن اقتصاد ورزش را هم در کشور ضروری دانست و اطهار داشت : اقتصاد ورزش در ایران به نسبت خیلی از کشورها تفاوت دارد بطوریکه تازه بعد از چهل سال که صدا و سیما زیر بار حق پخش به عنوان یکی از منابع مهم ورزش نمی رفت ، توانستیم حق پخش را در قالب تبصره ای در بودجه ۹۹ با بهره 30 درصد وزارت ورزش و جوانان و 70 درصد صدا و سیما بگنجانیم و امیدوارم عزم و اراده لازم در صدا و سیما برای اجرای این مهم وجود داشته باشد .
حرف حساب سیری چند
دعواهای فوتبالی اهالی مستطیل سبز
سعید سرفرازیان
حال نزار فوتبال ایران در روزهای اخیر با انتشار چند خبر و افشاگری عجیب و غریب نزارترر هم شده است.
از جعل اسناد و قرارداد در خارج از کشور برای تیغ زدن فوتبال ایران تا همدستی افرادی در داخل کشور برای انجام این کار همه و همه باعث شده تا با وجود تعطیلی مسابقات اما اخبار حاشیهای فوتبال ایران داغ و شنیدنی باشد.
بازگشت تاج فوتبال از سفر
مهدی تاج در چند وقت اخیر چهرهی خبرساز فوتبال ایران بوده است. سفر غیر منتظره به خارج از کشور و خبر بیماری او در آن سوی آبها نشان میداد شاید دیگر بازگشتی برای مهندس فوتبال ایران در کار نباشد و او هم به سرنوشت دهها نفر از کسانی تبدیل شود که با شبهات مالی از کشور خارج شدند و هرگز برنگشتند، اما مهدی تاج به ایران بازگشت تا خود را برای روزهای سختی آماده کند، روزهایی که باید بنشیند و دانه دانه به ابهامات مالی فدراسیون فوتبال در این سالها که کم هم نیستند پاسخ دهد. هرچند این موضوع در حالی تحقق مییابد که واقعاً ناظران و داوران قضایی ورزش کشور برای مهدی تاج چنین برنامهای را داشته باشند و او را به پای میز محاکمه و عدالت بکشانند از مو از ماست بهم زدهی فوتبال ایران بیرون کشیده شود.
دعوای خطیر و زنوزی
انگار علی خطیر را برای دعوا و مرافه های فوتبالی خلق کردهاند. از روزی که پای این فرد به فوتبال ایران باز شده او با بسیاری از اهالی فوتبال ایران درگیری لفظی و حتی فیزیکی پیدا کرده است. هرچند لحن روان و مهارت در بیان مواضعش باعث شده که همیشه از سوی رسانهها برای شنیدن حرفهایش وقت و زمان در اختیارش قرار دهند به ویژه در رادیو ورزش او ظاهراً یک تریبون ویژه دارد تا در مورد همه چیز فوتبال نظر دهد، آخرین زد و خورد لفظی مرد پرحاشیه فوتبال ایران با مالک متمول تراکتور صورت گرفته، جایی که زنوزی خطیر و نصیر زاده را به کلاهبرداری و فریب دادن فدراسیون فوتبال و تیمهای باشگاهی کشورمان معرفی کرده و خطیر هم او را به سواستفاده از پول و ثروتش متهم کرده است. هرچند هر دو طرف وعده دادهاند در آیندهی نزدیک در مورد هم دیگر اسنادی را فاش خواهند کرد تا هواداران با چهرهی واقعی طرف مقابل بیشتر آشنا شوند. البته لازم به ذکر است هنوز اولین شخصی که در فوتبال ایران وعده داد در آیندهی نزدیک افشاگری کند حرفی نزده، از این قصه قریب به سه دهه میگذرد حتی شاید آن شخص بدرود حیات هم گفته باشد.
اولیایی و وکیل برزیلی
حاج کاظم اولیایی مدیر عامل سابق استقلال و یکی از موی سپیدان دنیای فوتبال ایران از وکیلی برزیلی گفته که این شخص با سو استفاده از وضعیت پروندههای قضایی فوتبال ایران در فیفا و تعداد بالای این گونه مسائل حقوقی دست به پرونده سازی علیه فوتبال ایران میزند و تأسف بارتر که با ساخت و پاخت با برخی افراد در داخل و خارج از کشور فوتبال ایران را تیغ میزند، حاج کاظم اولیایی اضافه کرده غیبت نهادهای نظارتی و کنترلی قوی مسبب این اتفاقات است و اینگونه به فوتبال ایران هزینههای سرسامآور و گزاف تحمیل میشود ایشان هم از وجود اسناد و مدارک مستدل خبر داده که در آیندهی نزدیک از آنان رونمایی خواهد کرد.
چشم فدراسیون پنج ستارهی فوتبال ایران روشن روشن، که اینگونه مچل یک وکیل برزیلی میشود و بیخ گوش آن کلاهبرداری های مالی هنگفتی علیه فوتبال ایران صورت میگیرد.
پرسپولیس و سه امتیاز باد آورده
کمیتهی استیناف فدراسیون فوتبال هم در مورد نتیجهی بازی برگزار نشدهی سپاهان و پرسپولیس همان رأیای را تأیید کرد که چندی قبل کمیتهی انضباطی صادر کرده بود. یعنی بازی با نتیجهی سه بر صفر به سود سرخپوشان پایتخت اعلام شد تا سه امتیاز شیرین و بدون رنج به امتیازات پرسپولیس اضافه شود. این موضوع نشان داد کمیتهی انضباطی و کمیتهی استیناف یک روح هستند در دو اتاق و چندان توفیری بین آنها وجود ندارد و در هر صورت رأی این دو نهاد قضایی فدراسیون فوتبال یکی است، و حتی این موضوع به طولانی شدن دادرسی و بالا رفتن هزینههای تیم یا افراد معترض میشود. البته شاید دیدار حاج مهدی دادرس شوخ طبع و رفقای اخمویش تنها حُسن این شرایط باشد که میشود به عنوان یک موضوع مثبت قلمداد کرد. حالا سرخپوشان با خیال آسوده منتظر آغاز لیگ برتر و یا اعلام قهرمانی این تیم توسط مدیران سازمان لیگ هستند و با فاصلهی امتیازی به وجود آمده میتوانند به تکرار قهرمانی خود برای بار چهارم در لیگ برتر خیلی امیدوار باشند. باز هم تاکید میکنیم کمیتهی استیناف توفیری با کمیتهی انضباطی ندارد و هرچه دوستان در کمیتهی انضباطی بگویند مورد تأیید است، علی برکت الله.
سخت گیری آقا فرهاد مجیدی
سرمربی جوان استقلال این روزها از دندهی چپ بلند شده و به هر اقدامی که مدیران باشگاه انجام میدهند عکسالعمل منفی نشان میدهد، ظاهراً ایشان فراموش کرده که سرمربی تیم استقلال است و باید به تصمیمات باشگاه عمل کند، کاری به غلط یا درست بودن اقدامات باشگاه و مدیران آن نداریم اما گردن نهان سرمربی به تصمیمات غیر فنی مدیران استقلال یک امر بدیهی است و سر پیچی از آن دور از ادعای حرفهای بودن یک شخص مانند فرهاد مجیدی است. مجیدی باید از میان این رفتارها و پذیرش مسئولیت خود در قبال رفتارهای حرفهای و استعفا دادن و آزاد گذاشتن دست مدیرعامل باشگاه برای انتخاب جانشین او یکی را انتخاب نماید، واقعاً اگر کار کردن با احمد سعادتمند برای فرهاد مجیدی سخت است لزومی ندارد تیم استقلال از این شرایط آسیب ببیند، مگر اینکه او نگران قراردادی باشد که با استقلال به امضا رسانده و خوب میداند در صورت استعفا نمیتواند ادعای مالی برای استقلال داشته باشد، هم خدا را خواستن و هم خرما را چندان شایستهی فردی چون فرهاد مجیدی که ادعای استقلالی بودن و پیروی از مکتب ناصر حجازی را دارد نیست. پس بهتر است از انجام حرکات بچگانه و تفرقه افکنی بین هواداران و بازیکنان استقلال پرهیز کند.
بیراهه مدیریتی فوتبال ایران
بازی با نام استراماچونی و وضعیت عادل فردوسی پور
حسن صانعی پور
فرهنگ آموزش و فقدان روش های صحیح پرداختن به آن، جامعه مدنی ایران را دچار انحرافاتی کرده است. به عقیده شهید مطهری؛ عناصر تشکیل دهنده یک نظام تربیتی، به صورت نظامدار و منطقی با هم ارتباط دارند. و چیستی انسان و ارزش های انسانی دو عنصر اساسی در نظام تربیتی می باشند. مقوله ای که در ورزش و فوتبال به شدت به فراموشی سپرده شده است.
بازی با نام استراماچونی
از زمان ورود آندره آ استراماچونی، مربی جوان ایتالیایی به ایران که منجر به موفقیت های او با تیم استقلال شد. هجمه عجیبی بر علیه او و باشگاه استقلال براه افتاد. مدیران وقت استقلال که موفقیت این باشگاه در اولویت برنامه های آنان نبود، کاملا ساده و آماتوری از کنار هشدارهای او گذشتن و در نهایت او را فراری دادند. از طرفی فدراسیون فوتبال نیز در ماه های آخر سال 98 با کناره گیری تاج و مطرح شدن بحث اساسنامه و مخالفت های فیفا بدترین دوران خود در سال های اخیر را سپری کرد. انتخاب نبی به عنوان دبیر کل نیز چاره مناسبی برای گذر از بحران نبود. با وجود این مشکلات، مطرح شدن نام سرمربی سابق استقلال جهت هدایت تیم ملی در حالی که هنوز اسکوچیچ برنامه خود را ارایه نداده است. و زمان برگزاری مسابقات ملی مشخص نیست، بازی روانی و غیر اخلاقی بعضی از رسانه ها و شاید دلالان برای متشنج تر کردن اوضاع است. استراما با تکذیب این خبر و حمایت از سرمربی تیم ملی، به این جریان مخرب پایان داد.
موسوی و گذشتن از مرز واقعیت ها
عضو سابق هیات مدیره استقلال، برای هواداران و باشگاه استقلال خط و نشان کشیده است. او به مدیران استقلال برای پرداخت طلب وی، فرصت داده و در فضای مجازی نیز با ادبیات نامناسب با هواداران برخورد کرده است. انتخاب سعادتمند و دوری موسوی از مدیریت استقلال، دلیل عمده این رفتار موسوی تلقی شده وبه نظر می رسد کمک های ایشان به استقلال نیز انگیزه هایی غیر از هواداری داشته است. گذشتن از مرزهای واقعیت توسط موسوی عجیب به نظر می رسد. زیرا درک شرایط استقلال و بدهی های کلان این باشگاه در مقایسه با کمک ایشان و مطالبه آن، نشانی از دلبستگی و یا هواداری ندارد.
وضعیت عادل فردوسی پور
علیرغم گذشت یک سال از تعطیلی برنامه نود، فعالیت فردوسی پور در صدا و سیما با برنامه فوتبال 120 ادامه پیدا کرده است. توانایی های عادل در عرصه برنامه های ورزشی به خصوص فوتبال انکار ناپذیراست. و محدود کردن وی به خواندن نریشن های برخی از آیتمهای برنامه مذکور نیز عادلانه به نظر نمی رسد. عادل در این مورد می گوید؛ خواندن کتاب و ترجمه را جایگزین برنامه های تلویزیونی کرده است. هرچند هیچ چیزی برای او جای فوتبال را پر نخواهد کرد. انتقادی که بر کار فردوسی پور وارد می باشد این است که او بیشترسلایق شخصی را در کار خود دخالت داده، و با وجود تسلط کامل در گزارشات تلویزیونی همواره سعی داشت اعتقادات خود را بر بیننده تحمیل نماید. با این حال خلع برنامه نود در فوتبال ایران همچنان باقی مانده است.
آرش برهانی و مدیران استقلال
آرش برهانی معتقد است؛ “هر کسی مدیرعامل استقلال میشود، فقط دو سه ماه آینده خود را میبیند و میگوید به هر طریقی به باشگاه پول بیاورم و این مدت را بگذرانم تا دهن بچههای تیم و کادر فنی بسته شود و مدتی تماشاگران را سمت خودم بیاورم، اما کسی نمیگوید که این پول را چطور و از کجا آوردید و چطور خرج کردید؟” منابع مالی باشگاه و تامین اعتبارات، احتیاج به فرصت کافی و داشتن مشاوران و متخصصان دارد. اینکه بعد از رفتن هر مدیری بدهی های باشگاه افزایش می یابد و مدیران قبلی نیز پاسخگوی آن نیستند، ریشه در شیوه مدیریت و نحوه انتخاب آنان داشته و بدیهی است که اختیارات مدیران تا حدی نیست که قادر به انجام کارهای زیر بنایی شده و یا بعد از اخراج ملزم به پاسخگویی باشند. برهانی در این خصوص می گوید؛ مطمئن باشید هر جای دنیا بود، آن مدیر متخلف در باشگاه محاکمه میشد. برخی ازمدیران آنقدر در باشگاه استقلال خرابکاری کردند که باید به زندان میرفتند و بخاطر بدهیهایی که روی دست باشگاه گذاشتند، محاکمه میشدند.
میزبانی و استراماچونی؟ اصلا به شما نمیآید!
بهروز رسایلی
فدراسیون فوتبال این روزها رئیس ندارد؛ بنابراین مشخص نیست شایعاتی که حول و حوش این مجموعه و سیاستهای آتیاش منتشر میشود بر چه پایهای استوار است؛ مثلا همین 2 شایعه اخیر؛ اینکه ایران برای میزبانی از جام ملتهای آسیا در سال 2027درخواست داده یا اینکه دوستان مشغول مذاکره با آندرهآ استراماچونی هستند تا او را سرمربی تیم ملی کنند. واقعا کی در فدراسیون دارد این کارها را میکند؟ هرچند این واقعا مهم نیست. لااقل این دو خبر اخیر آنقدر غیرقابل باور هستند که قبل از هر چیز میتوان یک دل سیر به آنها خندید!
شرایط ما جان میدهد برای میزبانی!
شایعه درخواست ایران برای میزبانی از جام ملتهای 2027را نخستینبار سخنگوی فدراسیون مطرح کرد؛ درحالیکه این مجموعه فعلا رئیس ندارد و قاعدتا چنین پروژههایی باید با نظر نفر اول اجرایی کلید بخورد. به هر حال ناتوانی ایران در کسب میزبانی این رقابتها آنقدر بدیهی است که هرچه بنویسیم به جایی نمیرسد. یادتان باشد ما در آبرومندترین استادیوم کشورمان برای میزبانی از فینال لیگ قهرمانان آسیا چه مصایبی داشتیم و چطور ناظران کنفدراسیون دهها ایراد از ورزشگاه آزادی گرفتند. بعد در این شرایط ما برای میزبانی استاندارد از 24تیم، چقدر موجودی داریم؟ مسئله ورود زنان به ورزشگاهها و داستان نوشیدنیهای ممنوعه و مناقشاتمان با کشوری همچون عربستان را هم که اصلا باز نکنیم، بهتر است. به همه دلایلی که سالهاست فوتبال ایران میزبان هیچ تورنمنت بزرگی نبوده، یقینا این خیز هم به جایی نخواهد رسید. از این بحث بگذریم، سنگینتریم.
کار با استراماچونی اصولگرا؟
آندرهآ استراماچونی بهترین استقلال یک دهه گذشته را ول کرد و رفت، بعد از آن هم یک عزم ملی برای بازگرداندن او راه افتاد که به جایی نرسید. بعد الان کدام عقل سلیمی قبول میکند او بیاید و به همین راحتی هدایت تیم ملی را بپذیرد؟ آن هم درحالیکه بیتعارف فعلا وضع تیممان خوب نیست. اگر در ایران قدرت چانهزنی وجود داشت، همان زمان باید استرا را روی نیمکت استقلال برمیگرداندیم، وقتی با همه زورمان نتوانستیم این کار را بکنیم، الان چطور قرار است مربی ایتالیایی را راضی به حضور روی نیمکت تیم ملی کنیم؟ بعد حالا اصلا فرض کنید استراماچونی آمد و کار را هم گرفت، با اصولگرایی و اخلاق تند او که 3 تا سور به کیروش زده چه میکنیم؟ استراماچونی در استقلال 10 بار بهخاطر کمبود امکانات قهر کرد و در خانه نشست. او فقط 3 بار محل تمرین تیم را ترک کرد که یک مرتبه از آن بعد از تعویض لباس بازیکنان و حضور آنها در زمین بود! با این شرایط واقعا ما استانداردها و امکانات لازم برای کار با این مربی را داریم؟ یا هر روز قرار است غرولندهای او را بشنویم؟ باز اگر کیروش غر میزد یک رزومه قوی پشت سرش بود اما استرا با وجود تیم شایستهای که برای استقلال ساخت، آن کارنامه را هم ندارد. به هر حال طرح این شایعه هم بسیار عجیب و غیرقابل باور بود؛ طوری که بدون تکذیبیه فدراسیون هم نمیشد شانسی برای وقوعش قائل بود.
اخبار
با سرمربی تیم ملی چه میکنید؟
فرشاد کاسنژاد
شاید من یا شما، هر کدام سرمربی بهتری را برای تیم ملی ایران در ذهن داشته باشیم، شاید انتخاب دراگان اسکوچیچ را نپسندیم، آن انتخاب را شتابزده یا بیکیفیت بدانیم، شاید در بین مربیانی که برای فوتبال ایران نامهای آشناتری شدهاند، خبر مذاکره با آندرهآ استراماچونی برای سرمربیگری تیم ملی بیش از انتخاب اسکوچیچ جذاب باشد اما در میان این خبرها و تکذیبها یک نکته را نباید فراموش کنیم: جایگاه سرمربی امروز تیم ملی ایران نباید با این شایعات آسیب ببیند. در ماههای اخیر بارها شایعه برکناری دراگان اسکوچیچ از تیم ملی را شنیدهایم و هر کدام از این شایعات درباره حضور کالدرون یا استراماچونی، تمرکز سرمربی تیم ملی را ناخودآگاه به هم میزند و به چهره حرفهای او خدشه وارد میکند. فدراسیون فوتبال وقتی با یک مربی قرارداد دارد، باید خود را حافظ جایگاه حرفهای مربیاش بداند. اگرچه سخنگوی فدراسیون با تکذیبهای پی در پی سعی میکند نشان دهد که این شایعات بیاساس هستند اما واقعیت این است که نمیتوانیم اخبار مذاکره با کالدرون و استراماچونی را سراسر شایعه بدانیم. درباره آخرین خبر -مذاکره با استراماچونی- میتوان گفت که بعید است استراماچونی یا وکیلش بدون هیچ مذاکرهای، این شایعه را بسازند چون میدانند که با تکذیبش مواجه میشوند و این نوع خبرسازیهای بیپایه و اساس به چهره یک مربی حرفهای خدشه وارد میکند و منجر به اهمیت بیشتر او در بازار مربیان نمیشود.فدراسیون فوتبال ایران روزهایی را سپری میکند که تشکیلاتی سازمانیافته با جایگاههای مشخص ندارد و احتمال اینکه از سوی برخی ارکان این فدراسیون مذاکراتی با مربیان دیگر انجام شود، چندان دور از ذهن نیست. فدراسیون حتی به صورت موقت وظایف و مسئولیتهای مهمی بر دوش دارد و نباید آنچنان فضای آشفتهای داشته باشد که هر بار خبر مذاکره با مربیان دیگر را در حین قرارداد با سرمربی فعلی تیم ملی بشنویم. این حتی در همین فدراسیون فوتبال ایران هم کمسابقه است که به رغم قرارداد با سرمربی تیم ملی، اخبار مذاکراتش با مربیان دیگر منتشر میشود و تکرار این اخبار میتواند مخاطب را به این نتیجه برساند که تکذیبها را باور نکند. دراگان اسکوچیچ همین چند روز پیش از برنامهها و نقشههایش برای آینده حرف زده بود و پیشتر مسافرتهایی برای دیدار با لژیونرها به این سو و آن سوی اروپا داشت. او مشغول ساختن رابطهها و شکل دادن به تیمش است. دستیارانش را انتخاب کرده و البته تعطیلی فوتبال به دلیل شیوع کرونا یک مانع بزرگ برای پیش رفتن برنامههای اوست. اما اسکوچیچ میداند که این شایعات یا اخبار درباره مذاکره با کالدرون و استراماچونی به اعتماد بازیکنان به او آسیب میزند و این حتماً برای سرمربی تیم ملی که مسئولیت بزرگی را بر عهده گرفته، نگرانکننده است. فدراسیون فوتبال نمیتواند با انتشار بیانیه تکذیب همه چیز را جبران کند، بلکه باید در خود جستوجو کند و ببیند تصمیمش برای آینده چیست و البته ببیند این اخبار چرا ساخته میشوند. فدراسیون مجبور است در رسانهها تکذیب کند اما خودش میداند که در درونش چه میگذرد. تیم ملی ایران برای رسیدن به جام جهانی باید مسیری سخت و پرخطر را طی کند و واقعبینانه باید بگوییم که احتمال از دست دادن جام جهانی قطر چندان دور از ذهن نیست. پس در چنین وضعیت هولناکی باید حساستر از همیشه باشیم و بدانیم که تیم ملی و سرمربیاش به مراقبتهای بیشتری نیاز دارند و همین شایعات میتواند آسیبهایی بزرگ برای تیم ملی در این مسیر سخت باشد.
تقلای آبیها در باتلاق
فصل عجیب استقلال با اتفاقات عجیبتری تداوم دارد. فصلی که تا به حال 4مدیر بالای سر آبیها بوده و هیچکدام نتوانستهاند حتی آرامشی حداقلی ایجاد کنند. بحران مالی، پروندههای فیفا، اعتراض بازیکنان و حالا اختلافهای مدیریتی! مدیر جدید آبیها به مذاق سرمربی و بازیکنان خوش نیامده است. استوری اعتراضی و هماهنگ بازیکنان که با هدایت سرمربی رخ داده و امتناع مجیدی از ملاقات با سعادتمند روزهای سختی را برای استقلال رقم زده است.
فرهاد همچنان در قرنطینه: مجیدی همچنان از ملاقات با مدیر جدید طفره میرود. مجیدی از انتصاب سعادتمند راضی نیست. این نارضایتی بعد از برکناری مدیر رسانهای نزدیک به فرهاد تشدید هم شده. بنابر ادعای رسانه رسمی باشگاه استقلال، قرار بود روز گذشته فرهاد مجیدی جلسهای با احمد سعادتمند داشته باشد که این اتفاق رخ نداد و خبرنگارهای حاضر جلوی در باشگاه شاهد حضور سرمربی آبیها نبودند. بعد از این اتفاق رسانه رسمی باشگاه استقلال ادعا کرد که فرهاد مجیدی از سعادتمند درخواست کرده جلسه هفته آینده برگزار شود و مدیرعامل باشگاه هم با خواسته او موافقت کرده است.
اتفاق عجیب؛ موسوی از استقلال غرامت میگیرد؟ عبدالرضا موسوی عضو پیشین هیأت مدیره استقلال که بهدلیل اختلاف با مسعود سلطانیفر از این باشگاه جدا شد، در ازای کمک مالی به استقلال قراردادی با مدیرعامل وقت امضا کرده که ابعاد آن قابلتامل و شگفتانگیز است. موسوی در برههای که به استقلال اضافه شد، مبلغ 7 میلیارد تومان به باشگاه پرداخت کرده که شنیده میشود، این رقم هزینه قرارداد بازیکنان و کادر فنی شده است؛ این کمک که عنوان میشد بهصورت قرضالحسنه و در قالب یکی از شرکتهای وی انجام شده، دارای ابعادی جالب توجه است. خبرگزاری فارس گزارش داد که این باشگاه نهتنها باید در تاریخ معینی این کمک مالی را به وی برمیگرداند؛ بلکه در ازای هر روز دیرکرد، باید روزانه 50میلیون تومان ضرر پرداخت کند. در واقع، مدیری که در این مدت مدعی کمک به استقلال و اجرای پروژههای اقتصادی بلندمدت و رویاپردازانه بود، در قبال دیرکرد کمک قرضالحسنهاش، روزانه 50میلیون تومان زیان از تیم محبوبش دریافت میکند! اگر موسوی به استقلال علاقه دارد، چگونه حاضر شده روزی 50میلیون تومان از این باشگاه ضرر بگیرد؟ البته، در قرارداد ذکر شده این رقم در قالب وام قرضالحسنه پرداخت شده است. آیا برای وام قرضالحسنه روزانه چنین مبلغ سنگینی جریمه لحاظ میکنند؟طبق قراردادی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار دارد، استقلال میبایست در تاریخ 20اسفندماه 98این رقم را بهحساب شرکت موسوی واریز میکرد و در ازای هر روز دیرکرد، تا امروز باید رقمی معادل 2میلیارد و 500 میلیون تومان زیان بپردازد. با این شرایط، باید پرسید افرادی که به این شکل به عضویت هیأت مدیره باشگاههای مردمی در میآیند، میتوانند در لایوهای اینستاگرامی از عشق و علاقه به مردم و هواداران این تیم صحبت کنند؟ فلسفه حضور شخصی گمنام و متمول مانند موسوی در هیأت مدیره باشگاهی بزرگ و مردمی مانند استقلال، دریافت دیرکرد چند 10میلیونی است؟
طلسم پادووانی شکسته میشود؟ این روزها بحث مطالبات لئاندرو پادووانی مدافع سابق استقلال و عدمپرداخت آن توسط این باشگاه و تبعاتی که شکایت احتمالی این بازیکن دارد، به بحث داغ بین هواداران این باشگاه تبدیل شده است. در این بین بعضی از رسانهها مدعی شدهاند با توجه به اینکه پادووانی با پیراهن استقلال با معلولیت جسمی روبهرو شده است ممکن است فیفا این باشگاه را با جریمه چند میلیون دلاری روبهرو کند. از طرفی برخی هم این موضوع را رد میکنند ولی در این بین سعادتمند مدیرعامل باشگاه استقلال در پیغامی به پادووانی از مدافع سابق آبیها خواسته که به تهران بیاید. بهنظر میرسد سعادتمند قصد پرداخت طلب این بازیکن را دارد، پادووانی هم امیدوار است که این طلسم خیلی زود شکسته شود.
فورکل استقلال را محروم میکند؟ مارتین فورکل بابت یک سال حضور در استقلال در فصل گذشته مبلغ 20هزار دلار از این باشگاه طلبکار است اما در این مدت و با وجود تهدیدهای مکرر، احمد سعادتمند اقدامی برای بستن پرونده او انجام نداد.نکته مهماین است که باشگاه استقلال تا دیروز فرصت داشت طلب مارتین فورکل را پرداخت کند که این اتفاق رخ نداد و با این حساب آبیها با خطر محرومیت روبهرو شدهاند. با این شرایط ممکن است کمیته انضباطی فیفا رأی به محرومیت استقلال از دو پنجره نقل و انتقالاتی بدهد یا حتی از این تیم امتیاز کسر کند؛ این در شرایطی است که کل طلب فورکل از استقلال 20هزار دلار بود ولی احمد سعادتمند در تامین همین هزینه هم ناکام بود تا آبیها در خطر افتادن به دردسر بزرگی باشند.
فرهاد مجیدی؛ هر ۱۷ روز یک بحران
فرهاد مجیدی زمستان سال گذشته بزرگترین ریسک زندگی ورزشیاش را انجام داد و در حالی به عنوان جانشین اندرهآ استراماچونی روی نیمکت استقلال نشست که با توجه به محبوبیت فوق العاده مرد ایتالیایی میان هواداران، اصلاً بعید نبود در این قمار بزرگ بازنده شده و قسمت قابل توجهی از مقبولیت خود میان استقلالیها را از دست بدهد ولی با این وجود خطر کرد و سرمربیگری استقلال را پذیرفت. انصافاً هم حداقل تا وقتی مسابقات برقرار بود، نتایج کاملاً قابل قبولی گرفت. مشکل اصلی مجیدی امور فنی تیم نیست بلکه حاشیههای عجیب و غریبی است که برایش از در و دیوار میبارد. در واقع با یک محاسبه ساده میتوان گفت فرهاد مجیدی هر ۱۷ روز بحران جدیدی را مقابل چشمان خود دیده است که بدون شک عبور از آنها مستلزم صرف انرژی بسیار زیادی است.
استارت در شرایط خاص: فرهاد در حالی به عنوان سرمربی استقلال انتخاب شد که هواداران این تیم به شدت از مدیران باشگاه بابت از دست دادن سرمربی ایتالیایی موفقشان شاکی بودند و کاملاً بدیهی بود که به محض کسب اولین نتایج ضعیف علاوه بر انتقاد مجدد از کادر مدیریتی، سرمربی جدید را نیز زیر سؤال میبردند و شاید اگر چنین اتفاقی میافتاد، آنهایی که روی سکو علیه فرهاد فریاد میزدند اصلاً به این مسئله توجه نمیکردند که او یکی از محبوبترین چهرههای تاریخ باشگاه استقلال است. در چنین وضعیتی مجیدی اعتبارش را کف دست گرفت و به صحنه آمد.
جدال با کنفدراسیون: تازه چند روز از سرمربی شدن فرهاد میگذشت که فوتبال ایران با کنفدراسیون فوتبال آسیا بر سر میزبانی لیگ قهرمانان دچار اختلاف نظر شدیدی شد و کار به یک جنگ تمامعیار رسید. ماحصل این جنگ محروم شدن نمایندگان ایران از میزبانی مرحله پلی آف بود و البته تغییر تاریخ مسابقات که باعث شد همه برنامههای استقلال تا حد زیادی دستخوش تغییر شود. در لابهلای همین ماجرا، برف شدید تهران زمین تمرین را نیز خراب کرد و البته شکل پرواز به امارات و قطر نیز داستانهای خودش را داشت تا اعصاب مجیدی کاملاً بر هم بریزد ولی با این وجود پیروزیهای فوق العاده ارزشمند مقابل الکویت و الریان قطر باعث اعتماد هواداران به سرمربی جوان شد.
شهرآورد: استقلال انصافاً در شهرآورد هم خوب بود و تا دقایق پایانی مسابقه همه چیز به نفع آبیپوشان جلو میرفت، اما اشتباه حسین حسینی و برخی بحثها پیرامون داوری در نهایت موجب شد مسابقه با تساوی به اتمام برسد. اگر استقلال بازی روز ۱۷ بهمن مقابل پرسپولیس را میبرد، قطعاً شرایط مجیدی در این باشگاه به شکلی دیگر رقم میخورد.
انبوه مصدومان: مسابقات متوالی و مسافرتهای متعدد باعث خستگی شدید و مصدومیت بازیکنان استقلال شد و این بحران جدیدی بود که فرهاد باید با آن دست و پنجه نرم میکرد. مجیدی در حالی برای تقابل با الاهلی عربستان به سوی کویت پرواز کرد که شش بازیکن اصلیاش را در اختیار نداشت و در نهایت مغلوب این حریف شد، اما انصافاً تیمش نمایش خوبی ارائه کرد و علیرغم ناکامی، تحسین طرفداران را در پی داشت.
کرونا: شیوع ویروس کرونا دردسر دیگری بود که برای فرهاد رخ داد. البته این معضل گریبانگیر تمام دنیا شد و سرمربی استقلال هم حالا چارهای جز کنار آمدن با آن ندارد. مجیدی به خوبی میداند اگر رقابتهای لیگ برتر دوباره آغاز شده و به صورت فشرده دنبال شود، چارهای جز کسب نتایج مطلوب نداشته و اگر استقلال خوب نتیجه نگیرد، هیچکس به مشکلات قبلی او توجهی نخواهد کرد.
تقابل مدیریتی: از ابتدای تعطیلات نوروز رویارویی مدیریتی استقلال و فرهاد شروع شد. مجیدی دل خوشی از مدیرعامل شدن علی فتحا... زاده نداشت همانطور که پس از انتخاب احمد سعادتمند نیز واکنش مثبتی نشان نداد تا دردسر تازهای برایش رخ بدهد. دردسری به نام بیپولی و بلاتکلیفی بازیکنان. فرهاد آنقدر عاقل است که بداند اگر شاگردانش پول نگیرند، انگیزهای برای بازی ندارند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4266/19464/76281
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4266/19464/76282
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4266/19464/76283
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4266/19464/76284
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4266/19464/76285
|
عناوین این صفحه
- واگذاری استقلال و پرسپولیس در مرداد
- دعواهای فوتبالی اهالی مستطیل سبز
- بازی با نام استراماچونی و وضعیت عادل فردوسی پور
- میزبانی و استراماچونی؟ اصلا به شما نمیآید!
- اخبار