|
ورون در یونایتد؛ جادوگری که یک بازیکن عادی شد
درباره خریدهای گران قیمت خارجی که به انگلستان می آیند، همیشه جای شک و تردیدی وجود داشته است و نظرات بسیار مختلفی در این رابطه مطرح شده است. به عنوان مثال، یکی از این نقل و انتقالات، پیوست خوان سباستین ورون از لاتزیو به منچستریونایتد در ماه جولای سال ۲۰۰۱ است که هزینه این انتقال حدود 28 میلیون پوند بود. ورون شروع بسیار دلگرم کنندهای در ابتدای حضورش در انگلستان داشت و این نشان می داد که سر الکس فرگوسن خرید بسیار موفقی را انجام داده است. این مسئله حتی نیکی بات، هافبک تنومند شیاطین سرخ را نیز تحت تاثیر قرار داد و این سوال مطرح می شد که آیا با وجود ورون، نیکی بات می تواند به ترکیب اصلی منچستریونایتد بازگردد یا خیر. بات در این رابطه می گوید: «من برای بازی در مقابل اورتون محروم شده بودم و او (ورون) در برابر اورتون بازی کرد. من فقط نشسته بودم و با خود فکر می کردم که: «من دیگر هرگز برای منچستریونایتد بازی نخواهم کرد، عملکرد او کار مرا تمام کرد. باید حرکتی انجام دهم.» ورون بهترین بازیکنی بود که تا به حال دیده بودم، البته به جز کانتونا. تا به حال هرگز کسی مانند او را در تمرینات ندیده بودم.»
اما پس از گذشت مدتی، عملکرد او در منچستریونایتد افت کرد و در ماه مِی سال بعد، سر الکس فرگوسن برای دفاع از ورون در برابر انتقاداتی که به او وارد می شد، با یک لحن غیر رسمی در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: «ورون بازیکن بسیار بسیار خوبی است.» و در حالی که اتاق کنفرانس را ترک می کرد، خطاب به خبرنگاران گفت: «شما یکسری احمق و کودن هستید!»
این یک دفاع بسیار دلسوزانه و قدرتمند از بازیکن خود بود، اما مخالفتهای زیادی با این دیدگاه فرگوسن صورت گرفت. در تابستان سال بعد، ورون با نصف مبلغی که از لاتزیو خریداری شده بود، منچستریونایتد را به مقصد چلسی ترک کرد. مدتها بعد، هر دو انتقال ورون در انگلستان یعنی پیوستن او به منچستریونایتد و پس از آن پیوستن او به چلسی، از دیدگاه نشریه تایمز جزء 50 انتقال بسیار بد تاریخ لیگ برتر انگلیس انتخاب شد.
با توجه به اینکه رقم انتقال ورون در آن زمان و در انگلستان رکوردشکن بود، چنین دفاع مستحکمی را از یکی از رکترین سرمربیان اسکاتلندی دریافت کرد و پس از انتقال به چلسی، در مجموع برای این هافبک آرژانتینی ۷۷ میلیون پوند خرج شد و او را به یکی از گرانترین فوتبالیستهای آن زمان تبدیل کرد، اما چه اشتباهی در جذب چنین استعداد به ظاهر فوق العادهای رخ داد؟ ورون بازیکنی بود که همچنان از نظر استثنایی بودن و میزان استعداد، از پله کمتر در نظر گرفته نمی شد و حتی او در سال ۲۰۰۴ در بین ۱۲۵ بازیکن برتر سال انتخاب شد، با وجود اینکه پس از انجام چند بازی انگشت شمار برای چلسی، این باشگاه را هم ترک کرد. اما داستان واقعی پشت صحنه این ستاره آرژانتینی در اولدترافورد چیست؟ شاید تعجبآور باشد اما بیش از یک پاسخ برای این معما وجود دارد و مانند بسیاری از این پاسخها، بستگی دارد که مخاطب از چه دیدگاهی به این پاسخها نگاه کند.
خوان سباستین ورون در تاریخ ۹ مارس ۱۹۷۵ و در شهر لا پلاتا آرژانتین متولد شد. خوان رامن، پدر او نیز از فوتبالیستهای مشهور دوره خود بود و موفق به دریافت لقب جادوگر شده بود. جای تعجبی نیست که پسری که پدر خود را در بالاترین سطح دنبال کرده، خودش روزی موفق به کسب لقب جادوگر کوچک شود و چنین چیزی کاملا طبیعی بود. به دنبال راه پدر خود، سباستین ورون در سال ۱۹۹۳ به استودیانز پیوست و پس از آن به مدت ۳ سال در بوکاجونیورز حضور داشت و در ۱۷ مسابقه در کنار دیگو مارادونا به میدان رفت. ورون حضور کوتاهی در لا بمبونرا داشت و پس از آن توسط اسون گوران اریکسون، که یکی از حامیان این هافبک برای مدتی طولانی بود، به سمپدرویا پیوست.
در آن زمان ورون به تیم ملی آرژانتین دعوت شد و در جام جهانی ۱۹۹۸ برای کشور خود به میدان رفت و پس از آن با قراردادی به ارزش ۱۵ میلیون پوند به پارما فروخته شد. در آن زمان، اریکسون به لاتزیو رفته بود و در آیندهای نزدیک، آنها به طور اتفاقی یکدیگر را ملاقات خواهند کرد. ورون در تنها سال حضور خود در پارما، موفق به فتح کوپا ایتالیا و جام یوفا شد. همین عامل کافی بود تا اریکسون ترغیب به خرید ورون شود و او دقیقا همان هافبکی بود که اریکسون در لاتزیو به آن نیاز داشت تا تیمش بتواند برای فتح اسکودتو به رقابت بپردازد. از قضا اولین بازی ورون در برابر منچستریونایتد در سوپرجام اروپا و در شهر موناکو بود که لاتزیو آن مسابقه را با نتیجه ۱-۰ پیروز شد و عملکرد او، سرمربی منچستریونایتد (فرگوسن) را تحت تاثیر قرار داد.
توافق برای انتقال ورون به لاتزیو برای رئیس این باشگاه یعنی سرخیو کراگوتی، بیش از ۱۸ میلیون پوند هزینه داشت اما این سرمایه گذاری، بازگردهای بسیار بیشتری را برای لاتزیو در سال ۲۰۰۰ به همراه داشت و این تیم در آن سال موفق به فتح کوپا ایتالیا و سوپر جام ایتالیا شد. در همین حال بود که یوفا محدودیتهایی را برای بازیکنان خارجی کشورهای اروپایی اعمال کرده بود و با یکسری پیگیریها، به ورون اتهاماتی با توجه به شواهدی که نشان می داد گذرنامه او جعلی است، وارد شد و مورد پیگرد قانون قرار گرفت. در نهایت این هافبک آرژانتینی به همراه کراگنوتی در سال ۲۰۰۷ رفع اتهام شدند اما کسی که در جعل این گذرنامه دخالت داشت، النا تدالدی، به مدت ۱۵ ماه زندانی شد.
در سال ۲۰۰۰، شکست لاتزیو در برابر رئال مادرید در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا می تواند یکی از عواملی باشد که باعث شد تا فرگوسن ورون را به عنوان یک گزینه برای خط هافبک خود در نظر بگیرد. استفاده از ترکیب ۲-۴-۴ موفقیتهای زیادی را برای منچستریونایتد در رقابتهای داخلی انگلستان به ارمغان آورده بود، تا وقتی که این چینش در بازی مقابل رئال مادرید (در لیگ قهرمانان سال ۲۰۰۰) و در برابر چینش ۳-۳-۴ این تیم زیر سوال رفت و باعث شد تا روی کین و پل اسکولز به عنوان موتورهای شیاطین سرخ در خط هافبک ناتوان شوند و باعث شد تا سعی و تلاشهای این دو هافبک در این چینش بی نتیجه بماند.
سال بعد، فرگوسن عملکرد تکراری دیگری را از تیم خود تجربه کرد زیرا بایرن مونیخ اوتمار هیتسفلد با سبک بازی مشابه با رئال مادرید دلبوسکه و چینش ۳-۳-۴ موفق به شکست شیاطین سرخ در هر دو دیدار رفت و برگشت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان سال ۲۰۰۱ شد. کسب سومین قهرمانی متوالی در لیگ برتر انگلیس برای منچستریونایتد قطعی شده بود و با اینکه چینش ۲-۴-۴به یونایتد اجازه می داد تا بتواند بر رقابتهای داخلی تسلط داشته باشد اما فرگوسن خواستار کسب یک عنوان قهرمانی دیگر در لیگ قهرمانان اروپا بود و به این نتیجه رسید که استفاده از چینش ۲-۴-۴ در برابر تیمهای قدرتمند در اروپا جواب نمی دهد. اگر فرگوسن می خواست تا چینش خود را در منچستریونایتد جا بیاندازد، به یک هافبک دیگر نیاز داشت و ذهن او خوان سباستین ورون را به عنوان آن هافبک برای تطبیق چینش جدید انتخاب کرد.
پس از فصل ۲۰۰۰، فرگوسن تصمیم گرفت خرید جدیدی را انجام دهد و برای این کار، با مطرح کردن پیشنهادی رکوردشکن، به تیم فروشنده فشار آورد. بعدها ورون فاش کرد که تحت تاثیر اصرار اریکسون، لاتزیو را ترک کرده است: «من با آقای اریکسون که رابطه خیلی خوبی داشتم، خیلی صحبت می کردم. او توصیههای زیادی به من کرد و چیزهای زیادی را به من توضیح داد. او خیلی به من فشار آورد تا به انگلیس بیایم و در آنجا بازی کنم.»
البته در آن زمان اریکسون شهر رم (تیم لاتزیو) را ترک کرده بود و به اصرار و ترغیب آدام کروزیر، پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی انگلستان را بر عهده گرفته بود. بنابراین ورون باید با شخص متخصصی که شناخت عمیقی از فوتبال انگلستان داشت، صحبت می کرد. با این حال، شاید لازم بود تا اریکسون خیلی به ورون برای آمدن به لیگ برتر انگلیس اصرار نکند. ورون همچنین احترام زیادی برای دیگر هافبک های منچستریونایتد مانند دیوید بکام، پل اسکولز و روی کین قائل است و با شور و اشتیاق از «لذت بسیار زیاد به خاطر بازی کردن در کنار این بازیکنان فوق العاده» صحبت می کند.
وقتی که یک بازیکن از لیگهای دیگری به خصوص از محیطهای پر تحرکی همچون سری آ و لالیگا به انگلستان می آید، به یک بازه زمانیای احتیاج دارد تا بتواند با سبک بازی انگلیسی سازگار شود و بتواند خود را با سرعت بازیها در انگلستان تطبیق دهد و اعتماد به نفس و فرم خود در لیگ قبلی را در انگلستان بازیابی کند. بسیاری از افراد گفتهاند که اگرچه ورون در بعضی از بازیهای ابتدایی بازیکن بسیار خوبی به نظر می رسید و در تمرینات هم فوق العاده بود، اما همین عامل می تواند دلیل اصلی افت و بدتر شدن عملکرد او باشد؛ به خصوص در آن فصل فرسایشی که موجب خستگی بیش از حد ورون شد و به مرور مشخص شد که او برای بازی کردن در سیستم بازی انگلیسی نامناسب است.
با این حال، در روزهای ابتدایی حضور ورون در منچستریونایتد، چنین افکاری معقول به نظر نمی رسید زیرا فرگوسن با کمی تاخیر ورون را در ترکیب اصلی خود قرار داد و این بازیکن آرژانتینی در 8 بازی اول خود به عنوان یک هافبک موفق به زدن ۴ گل شد و شروع قدرتمندانهای در لیگ برتر انگلیس داشت. در ماه بعد، ورون موفق به کسب جایزه بهترین بازیکن ماه لیگ برتر شد و به نظر می رسید که همه چیز درست پیش می رود. باخت خانگی ۲-۱ منچستریونایتد در برابر بولتون باعث سقوط ناگهانی شیاطین سرخ و شروع یک روند بد برای آنها شد و در ۷ بازی فقط یک پیروزی کسب کردند. شک و تردیدهایی در رابطه با کیفیت ورون به وجود آمده بود و فرگوسن برای استفاده از خرید جدید و با استعداد خود، چینش تیم را به ۱-۵-۴ تغییر داد. پس از آن، فرگوسن پس از آزمایش کردن این ترکیب، مجددا چینش خود را به ۲-۴-۴ بازگرداند و همین عامل موجب شد تا بازیکنان اعتماد به نفس خود را از دست بدهند زیرا آنها اطمینان نداشتند که هفته آینده در چه جایی و در چه پستی بازی خواهند کرد.
بهره بردن از ورون در بازیهای لیگ قهرمانان اروپا می تواند دلیل محکمی بر این امر (نامناسب بودن ورون در سیستم بازی انگلیسی) باشد. سرعت و عملکرد بهتر او در بازیهای لیگ قهرمانان شبیه به سرعت و عملکرد ورونی بود که در سری آ می درخشید و قطعا او یکی از عوامل کلیدی صعود منچستریونایتد از دور گروهی لیگ قهرمانان بود زیرا در 4 بازی از 6 بازی مرحله گروهی موفق به گلزنی شد. با این حال، مصدومیتهای مکرر پاشنه پای ورون باعث شد تا او بخش عمدهای از نیم فصل دوم را از دست بدهد و در همین زمان بود که بسیاری از افراد به این نتیجه رسیدند که ورون ارزش این هزینه را نداشته است و در همین زمان، فرگوسن سخنان شدید اللحن خود علیه خبرنگاران (بالاتر اشاره شد) را زد.
با این حال خود ورون این عقیده را داشت که انتقال به انگلستان می تواند عامل مهمی در مشکلات او باشد، با اینکه چند ماه اول حضور او در انگلستان موفقیت آمیز بود. ورون در مصاحبه با FFT در سال ۲۰۱۶ از افکار و عقایدش در دوران حضورش در منچستریونایتد صحبت کرده بود: «تفاوت اصلی میان سری آ و لیگ برتر از لحاظ فیزیکی و جسمانی بود. من تمرینات آمادگی جسمانی را بسیار مهم می دانم. من از کشوری که تمرینات بسیار سختی را در پیش فصل برای آمادگی بازیکنان خود برگزار می کند (ایتالیا) به کشوری که انجام بازیها تنها راه تمرین کردن است (انگلستان) رفتم. در انگلستان، تیمها کل سال را مشغول فوتبال بازی کردن هستند: در کریسمس، در روزهای سال نو و همیشه بدون توقف و استراحت در حال بازی کردن هستند. من در ۶ ماه اول حضورم در انگلیس با این قضیه به خوبی کنار آمدم اما بعد از ماه دسامبر، ادامه کار برای من خیلی دشوار بود.»
این مصاحبه ورون، تقریبا نظرات بسیاری از کارشناسان در آن زمان را تائید می کند و به نظر می رسید که فرگوسن موضع سختی در برابر این نظرات و عقاید داشت. البته درک این موضوع سخت به نظر نمی رسد که یک مربی برای محافظت از بازیکن خود در برابر فشار رسانهها باید با انتقادات، به سختی برخورد کند. همچنین فرگوسن هر حقیقتی که در میان شایعات رسانهها نهفته بود را رد می کرد. روزنامه ساندی تایمز شایعهای را منتشر کرده بود که به سرعت پخش شد و طبق این شایعه، پس از شکست منچستریونایتد در برابر لورکوزن در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، دو تن از بازیکنان باتجربه یونایتد، ورون را کنار کشیده و به او توضیح داده بودند که در این باشگاه باید چگونه کار کند و چه کارهایی را انجام دهد. ماجرا از این قرار بود که دو تن از بازیکنان منچستریونایتد تصمیم گرفته بودند تا به این شرایط خاتمه دهند و معتقد بودند که وابستگی ورون به محیط قبلی که در آن بازی می کرد (ایتالیا و سری آ) باعث شده بود تا در هر دو دیدار رفت و برگشت نیمه نهایی در برابر لورکوزن، منچستریونایتد از صعود به فینال باز بماند. البته فرگوسن تمامی این شایعات را رد کرده و گفته بود که این شایعات کاملا مزخرف و دروغ هستند.
احتمالا حقیقت اصلی ماجرا هرگز مشخص نخواهد شد. با این حال، برخی از بازیکنان سابق منچستریونایتد نظرات خود درباره اینکه پس از انتقال رکوردشکن ورون به منچستریونایتد، این تیم دچار فروپاشی شد را مطرح کردهاند. گری نویل در مصاحبه با اسکای اسپورت، اذعان کرده بود که امضای قرارداد با ورون برای تغییر در فرم و چینش تیم بوده است اما در تاثیرات و کارایی ورون شک و تردیدهایی وجود دارد. نویل در این رابطه می گوید: «به نظر من یکی از بزرگترین چالشها زمانی است که شما ترکیبی از بهترین بازیکنان را در اختیار داشته باشید و بخواهید تا از بین این بازیکنان، یکی را انتخاب کنید. این اتفاق در یونایتد رخ داد و ما در خط هافبک خود بکام، گیگز، اسکولز و روی کین را داشتیم. در این لحظه شما با خود فکر می کنید که آیا باید بازیکنی را به عنوان ذخیره آنها خریداری کنم یا باید بازیکنی را بخرم که آنها را به چالش بکشد و جایگزین آنها شود؟ من فکر می کنم که ورون با مبلغ ۲۸ میلیون پوند به تیم ما آمد که در آن زمان خرید گران قیمتی محسوب می شد. شاید او به اندازه کافی در تیم ما خوب ظاهر نشد اما ما مجبور بودیم تا در کنار او بازی کنیم و به دلیل حضور ورون در خط هافبک، اسکولز مجبور شد تا یک خط جلوتر برود و همین عامل باعث اختلال در تیم شد.»
با توجه به این اظهارات، به نظر می رسد که نویل این اعتقاد را داشته است که سیستم بازیای که باعث کسب موفقیتهای زیادی در این باشگاه شده، با ورود ورون دچار اختلال و فروپاشی شده است. همانطور که بالاتر اشاره شد، نیکی بات با ورود ورون به تیم، جایگاه خود را در خطر می دید اما اقدام متفاوتی انجام داد. بات از این نکته که ورون نمی تواند یا نمی خواهد با سیستم بازی انگلیسی سازگار شود، استفاده کرد. نیکی بات این نکته را نیز گوشزد می کند که برخی از اعضای تیم سعی می کردند تا ورون را متقاعد کنند که چگونه در این باشگاه رفتار کند و کارهایی که از او انتظار می رود را انجام دهد. نیکی بات در سال ۲۰۰۴ منچستریونایتد را ترک کرد و به نیوکاسل پیوست اما در این رابطه و در گفت و گو با نشریه تایمز می گوید: «فوق ستارگانی بودند که به این باشگاه آمدند و نتوانستند در اینجا دوام بیاورند. ورون یکی از آنها است. با اینکه ورون پسری بسیار خوب و بازیکنی فوق العاده بود اما نمی دانست که مفهوم بازیکن منچستریونایتد بودن یعنی چه! او حس و حال این باشگاه را درک نمی کرد و نمی توانست خود را با سرعت لیگ برتر وفق دهد. هواداران منچستریونایتد نمی خواستند یک قیچی برگردان ضعیف یا یک پاس بیرون پا را مشاهده کنند. آنها از بازیکنان خود تعصب و جنگندگی می خواستند. آنها می خواستند تا پیتر اشمایکل توپ را بگیرد و آن را برای گیگز پرتاب کند و تیم فقط و فقط حمله کند، حمله حمله حمله!»
با توجه به اظهارات گری نویل و پس از آن نیکی بات، به نظر می رسد که این ایده که ورون هرگز به اولدترافورد تعلق نداشته درست بوده است. شاید دلیل اصلی این موضوع، سیستم بازی انگلیسی بود و یا شاید این به دلیل خواستههای ویژه و متفاوت هواداران منچستریونایتد بوده باشد و شاید دلیل اصلی این باشد که ورون به عنوان بازیکنی معرفی شد که قرار است همه چیز را تغییر دهد، درحالی که بسیاری از اعضای تیم معتقد بودند که هیچ چیز نیاز به تغییر ندارد.
به هر دلیلی، ورون شروع بسیار خوبی در منچستریونایتد داشت اما هر چه قدر که شروع او خوب بود، به همان اندازه نیز در ادامه کار با افت و نمایش های ضعیف همراه شد. کاملا قابل درک است که فرگوسن به دنبال راهی بود تا از بازیکن خود در برابر رسانهها محافظت کند اما سال بعد، به نظر می رسید که فرگوسن انتقال ورون را ناکامی قلمداد می کند و با نصف مبلغی که ورون را خریداری کرده بود، او را به چلسی با مدیریت نو پای رومن آبراموویچ فرستاد. این انتقال باعث شد تا عملکرد ورون بهبود پیدا کند و او با انجام چند بازی معدود برای چلسی، به صورت قرضی به اینترناسیونال و پس از آن استودیانتس بپیوندد و پس از پایان قرارداد خود با چلسی، به وطن خود بازگردد و برای باشگاه زادگاه خود بازی کند.
خوان سباستین ورون به عنوان یکی از بهترین هافبکهای اروپا به منچستریونایتد پیوست و انتقال او به منچستریونایتد، سر و صدای زیادی را به پا کرد و قرار بود تا با ورود او، تغییرات زیادی در این تیم ایجاد شود. او با مبلغی رکوردشکن در آن زمان به یونایتد آمد اما پس از گذشت مدتی مشخص شد که او ارزش پرداخت این مبلغ را نداشته است. دو سال پس از پیوستن به منچستریونایتد، دوران حرفهای او با یک شیب نزولی همراه شد و پس از گذراندن مدتی در چلسی، به صورت قرضی و به مدت دو سال در تیمهای دیگر بازی کرد و پس از گذشت دو سال، ارزش این بازیکن ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد و بعد از اتمام قراردادش، چلسی را هم ترک کرد. خوان سباستین ورون به عنوان جادوگر کوچک، نتواسنت جادوی خود در اولدترافورد را انجام دهد.
آغاز یک افسانه؛ تو از کدام سیاره آمدی؟
یک می ۲۰۰۵ آلباسته تبدیل به اولین تیمی شد که دروازه اش به روی لیونل مسی گشوده شده است. امروز پانزدهمین سالروز اولین گل رسمی مسی برای بارسلوناست. روندی که هنوز هم ادامه دارد و توقف ناپذیر به نظر می آید. بارسا آن روز محکوم به پیروزی بر آلباسته بود. رئال مادرید در زمین سوسیداد پیروز شده بود تا فاصله با بارسا را به سه امتیاز کاهش یابد. بارسا که در بازی های رودررو نتایج بهتری کسب کرده بود، به فاصله ۴ هفته تا پایان فصل، نیاز حیاتی به پیروزی خانگی برابر آلباسته ای داشت که تقریبا سقوطش حتمی بود.
آبی اناری ها تا دقیقه ۹۰ با یک گل پیش بودند و نتوانسته بودند حاشیه امنیت مناسبی ایجاد کنند تا اینکه مسی دقیقه ۸۸، جانشین سامی اتووئو شد. برای آن بازی، نوکمپ رکورد جدیدی از تماشاچی در فصل را به ثبت رسانده بود و به نظر ارزشش را هم داشت. به طور قطع هنوز کسی شناخت چندانی از لیونل مسی نداشت. پدیده ای که در آن فصل و برابر اسپانیول اولین بازی رسمی خود را انجام داده بود و به فاصله دو دقیقه پس از ورودش به زمین توانست اولین گل خود با پیراهن بارسا را به ثمر برساند. گلی بسیار با ارزش که برد بارسا را قطعی کرد تا هواداران در ورزشگاه شعار قهرمانی سر بدهند.
مسی یک دقیقه پس از ورودش به زمین روی پاس والی رونالدینیو گلزنی کرد اما به اشتباه توسط کمک داور، آفساید اعلام شد. کمی بعد روی پاس مشابه دیگر از ستاره برزیلی، مسی با یک ضربه فنی، توپ را از روی سر دروازه بان عبور داد تا این بار گل او مورد قبول واقع شود. شادی گل مسی تاریخی هم شد. او روی دوش رونالدینیو اولین گل خود را جشن گرفت.
گل مسی تقریبا مسیر قهرمانی بارسا را هموارتر کرد. گلی که اولین از ۶۲۷ گل او برای بارسا به حساب می آید: ۴۳۸ گل در لالیگا، ۱۱۴ گل در لیگ قهرمانان، ۵۳ گل در کوپا دل ری، ۱۴ گل سوپرکاپ اسپانیا، ۳گل سوپرکاپ اروپا و ۵ گل در جام جهانی باشگاه ها. مسی ۱۲۶ بار دبل کرده، ۴۶ بار هت تریک، ۶ بار پوکر (۴ گل در بازی) و یک بار نیز در جریان مسابقه توانسته ۵ گل به ثمر برساند.
او بهترین گلزن تاریخ باشگاه است و این مهم را ۲۰ مارس ۲۰۱۲ و پس از هت تریک برابر گرانادا رسمی کرد. تا پیش از آن و برای بیش از ۶۰ سال، رکورد با ۲۳۲ گل در اختیار سزار بود و احتمالا رکورد گلزنی مسی برای بارسا برای بیش از ۶۰ سال ماندگار خواهد بود.
مسی گل شماره ۵۰۰ خود را ۲۳ آوریل در برنابئو و برابر رئال به ثمر رساند. در دیداری که ۲-۲ پیش می رفت و مسی دقیقه ۹۳ توانست گل برتری بارسا را به ثمر برساند. گل شماره ۶۰۰ او نیز اول می سال گذشته به ثمر رسید. گل سوم مسی و بارسا به لیورپول در واقع گل شماره ۶۰۰ او محسوب می شد.
گلی از روی یک ضربه کاشته و از فاصله ای دور که دنیا را حیرت زده کرد. یک هفته بعد، بارسا برد ۳-۰ خانگی برابر لیورپول را از دست داد و با شکست ۴-۰ از لیگ قهرمانان کنار رفت؛ با این حال همان هت تریک مسی در بازی رفت، احتمالا برای رسیدن او به ششمین توپ طلا کفایت می کرد.
شش توپ طلا، شش کفش طلا، ۴ لیگ قهرمانان، سه جام جهانی باشگاه ها، سه سوپرکاپ اروپا، شش جام حذفی، هشت سوپرکاپ اسپانیاو ... از افتخارات فردی و تیمی مهم لیونل مسی با پیراهن بارسا هستند.
نکته مهم اما اینجاست که ۱۵ سال پس از ثبت اولین گل برای بارسا، لیونل مسی همچنان یک مرجع و یک ستاره بی همتا محسوب می شود. تداوم او در این مدت زمان مدید، از او یک فوق ستاره بی تکرار ساخته است. مسی دیگر چیزی تا ثبت گل ۷۰۰ برای بارسا فاصله ندارد و با ادامه همین روند، تا سال بعد به این مهم دست خواهد یافت.
گل مسی به آلباسته، اولین گل رسمی او برای بارسا بود ولی اولین گل او با پیراهن بارسا تابستان ۲۰۰۴ در بازی پیش فصل برابر پالاموس به ثمر رسید. او در برد شش گله بارسا، زننده گل چهارم بود.
با احتساب ۷۰ گل لیونل مسی برای تیم ملی آرژانتین، او توانسته ۶۹۷ گل رسمی در دوران فوتبالش به ثمر برساند و تنها سه گل تا ۷۰۰ گله شدن فاصله دارد. بهترین آمار گلزنی او به سال ۲۰۱۲ بر می گردد که توانست ۷۳ گل در همه رقابت ها به ثمر برساند.
همان سال مسی توانست با ثبت ۹۱ گل(۷۳ بارسا+ ۱۸ آرژانتین) یک رکورد تاریخی را به نام خود ثبت کند. همان سالی که پپ از بارسا رفت و هدایت آبی اناری ها به تیتو ویلانووا رسید. سالی که لیونل مسی برای اولین بار پدر شد. در لالیگا سویا با پذیرش ۳۷ گل و در لیگ قهرمانان، آرسنال با ۹ گلی که از مسی دریافت کرده، بیشترین زجر را در مقابل فوق ستاره آرژانتینی تجربه کرده اند. دیگو آلوز از سویا نیز به عنوان دروازه بان، بیشتری گل را از مسی دریافت کرده است.
سال ۲۰۱۲ بارسا با لیونل مسی ۴۶ بازی را پیروز شد، ۹ بازی را مساوی کرد و ۵ بار مغلوب شد هرچند بارسا تنها توانست فاتح کوپا دل ری شود. او سال ۲۰۱۲ توانست ۵ گله تاریخی خود برابر لورکوزن در لیگ قهرمانان را نیز به ثبت برساند. انتخاب یک گل به عنوان بهترین گل مسی کار بسیار دشواری است و شاید خود او هم نتواند انتخابی قطعی داشته باشد. در ۷۱۸ بازی برای بارسا و ۱۳۸ بازی با پیراهن آرژانتین، مسی گل های فراوان و مهمی به ثمر رسانده است.
به این فهرست می توان گلی که ۲۲ مارس ۲۰۱۰ وارد دروازه ساراگوسا کرد، گلی که ۸ مارس ۲۰۱۱ به آرسنال زد، گل به رئال در نیمه نهایی لیگ قهرمانان سال ۲۰۱۱، گل ۶ آوریل ۲۰۱۵ به بایرن مونیخ در نوکمپ در نیمه نهایی لیگ قهرمانان یا گل فینال کوپا دل ری ۲۰۱۵ به بیلبائو را هم اضافه کرد
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19483/76323
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19483/76324
|
عناوین این صفحه
- ورون در یونایتد؛ جادوگری که یک بازیکن عادی شد
- آغاز یک افسانه؛ تو از کدام سیاره آمدی؟