|
مجبور شدم نبی را کنار بگذارم
کفاشیان: یک سال در «بلک لیست» وزارتخانه بودم
رئیس سابق فدراسیون فوتبال می گوید مهد محمدنبی از اتفاقات سال ۹۳ و استعفای اجباری از دبیرکلی به خاطر فشارهای وزارت ورزش دلخور نیست. او وزارت ورزش و پرداخت نشدن بودجه را باعث چنین تصمیمی می داند.
به گزارش ایسنا، طی روزهای گذشته فدراسیون فوتبال به طور رسمی نامزد میزبانی جام ملت های آسیا ۲۰۲۷ شد تا به همراه کشورهای عربستان، قطر و هند برای برگزاری این رویداد بزرگ رقابت کند. اقدام برای گرفتم مهم ترین رویداد فوتبالی آسیا در شرایطی است که این فدراسیون درگیر مشکلات عدیده ای است و برای برگزاری انتخابات، با مشکلات اساس نامه رو به رو است.
علی کفاشیان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال و نایب رئیس اول درباره اتفاقات اخیر در فدراسیون و همینطور احتمال بازگشتش به فوتبال صحبت کرد.
*این روزها خبرهای زیادی درباره بازگشت شما به فدراسیون فوتبال شنیده می شود. به طور صریح می گویید که صحبتی انجام شده است یا خیر؟
بارها گفتم که با توجه به تجربهای که در فوتبال دارم، علاقه مند به بازگشت و ریاست و نامزدی شدن برای انتخابات نیستم. این مسائل از من گذشته است. من به خاطر خلاء موجود در اساس نامه با هیات رئیسه تماس گرفتم و گفتم هر کمکی از دست برآید، انجام می دهم. البته اصراری برای بازگشت ندارم و صحبتی هم درباره این اتفاق نشده است.
*با کدام یک از اعضای هیات رئیسه صحبت کردید؟
با آقای بهاروند، طالقانی و ... تماس گرفتم و گفتم اگر لازم است میتوانند از تجربه من استفاده کنند اما قصدی برای شرکت در انتخابات و ریاست ندارم.
*یکی از اتفاقات مهم در فدراسیون فوتبال بازگشت مهدی محمدنبی به این فدراسیون بود. در واقع او در سال ۹۳ و در دوره ریاست شما استعفاء داد تا گزینه وزارت ورزش جانشین او شود. آقای نبی از شما به خاطر حمایت نکردن دلخور نیست؟
نبی از من دلخور نیست و با هم رفیق هستیم. وقتی قرار بر بازگشت او به فدراسیون شد، تماس گرفت و با من صحبت کرد و من هم به او گفتم به فدراسیون فوتبال کمک کند. هیچ دلخوریای بابت اتفاقات سال ۹۳ وجود ندارد. او آدم با گذشتی است.
*ماجرای استعفای نبی با فشار های وزارت ورزش را به خاطر دارید؟
وزارت ورزش یک سال فشار آورد و خیلی اذیت کرد. ما یک سال با این شرایط تعامل کردیم اما دیگر من را به وزارت ورزش راه نمیدادند. یک سال در «بلک لیست» وزارت ورزش بودیم و بودجه نمیدادند. به قدری فشار آوردند که ناچار شدیم نبی را کنار بگذارم. به خود نبی هم گفتم که چارهای ندارم و او هم این موضوع را پذیرفت.
*بازگشت نبی به فدراسیون را موثر میدانید؟
او امور اجرایی فدراسیون را میداند و مسلط است. باید زودتر تکلیف فدراسیون فوتبال مشخص میشد تا انتخابات را برگزار کنیم.
*این روزها تماسهایی با مربیان خارجی میشود تا جانشین دراگان اسکوچیچ شوند. ظاهرا افرادی در خارج از فدراسیون دنبال این جابهجاییها هستند. اطلاع دارید چه کسانی دنبال این موضوع هستند؟
نه به خدا، یک سالی است که در جریان اتفاقات فدراسیون نیستم و نمیدانم چه کسانی قصد جا به جایی در فدراسیون را دارند
*اخیرا فدراسیون فوتبال درخواست خود را برای میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۷ به AFC ارسال کرده است. این اتفاق یادآور تلاش فدراسیون فوتبال و شما برای میزبانی جام ملتهای ۲۰۱۹ است.
ما برای میزبان درخواست کردیم و همه اطلاعات را در قالب یک کتابچه برای AFC فرستادیم. رقبای ما هم در ادامه کنار رفتند و فقط ما و امارات مانده بودیم. امارات به علت تسهیلات و پیشنهادهایی که ارائه کرده بود، توانست نظر AFC را جلب کند. انصافا هم امارات شایسته این میزبانی بود.
*با وجود درخواست کشورهایی مانند قطر، عربستان و هند شانسی هم برای ایران میماند؟ فکر می کنید درخواست ایران منطقی است؟
نمیتوانم بگویم که کدام کشور نظر AFC را جلب میکند. در سال ۹۳ شانس با ایران بود و توانستیم تا دو کشور پایانی شانسمان را حفظ کنیم. به نظرم ما باید همیشه برای میزبانی داوطلب شویم. یک موقعی امارات رقیب ما میشود و شکست میخوریم اما امکان داشت کشوری مانند بنگلادش رقیب ما باشد و بتوانیم میزبانی را به دست بیاوریم. در آن سال کنفدراسیون فوتبال آسیا دید امارات بهتر است و خدایی هم میزبانی بهتری داشت.
*چرا ایران برای رقابتهای ردههای پایه درخواست میزبانی نمیدهد که شانس بیشتری داشته باشد
ایران باید برای ردههای پایه هم درخواست میزبانی بدهد. به نظرم هر گونه میزبانی فوتبال ما را میسازد و باعث ساخت و ساز استادیومهای جدید میشود.
*در دوره ریاست شما فقط یک بار میزبان رده سنی نوجوانان در آسیا شدیم.
درست است یک بار میزبان مرحله نهایی نوجوانان شدیم اما چندین بار رقابتهای منطقهای را برگزار کردیم. خیلی مهم است که در ردههای پایه میزبانی کنیم.
*یکی از مهمترین موضوعات درباره شما مربوط به محرومیت ۵ ساله از فوتبال از سوی کمیته اخلاق است که با اعتراض شما راهی کمیته استیناف شد. نوبت رسیدگی به پرونده شما نرسیده است؟
هنوز جلسه دادرسی برگزار نشده است. اطلاع ندارم که چه زمانی قصد دارند به این پرونده ورود کنند.
*اعتراض شما به رای کمیته اخلاق ارتباطی به بازگشتتان به فوتبال دارد یا قصد اعاده حیثیت دارید؟
من پارسال اعتراض زدم و هنوز رسیدگی نشده است. این موضوع مربوط به الان نیست که بخواهم به فوتبال برگردم.
فعلا روی نام استراماچونی خط قرمز بکشید
میثم مختاری
بعد از به تعویق افتادن مسابقات فوتبال در جهان و به تبع آن به تعویق افتادن رقابتهای مقدماتی جام جهانی فوتبال در آسیا، اخباری مبنی بر تغییر سرمربی تیم ملی شنیده شده است. ابتدا شایعاتی در رابطه با بازگشت کالدرون به ایران مطرح شده و حالا هم صحبت از نشستن استراماچونی بر روی نیمکت تیم ملی طرح شده است. این شایعات هم با این فرض مطرح میشوند که با تعویق مسابقات دیگر گردنه حساسی مشاهده نمیشود که ناچار باشیم با اسکوچیچ ادامه دهیم و میتوان سراغ گزینههای بهتری رفت. ابتدا باید عنوان کرد کمتر کسی است که مخالف توانمندی بیشتر استراماچونی و کالدرون نسبت به اسکوچیچ در امر مربیگری باشد. آنها حتی آشنایی کامل با فوتبال ایران و بازیکنان ایرانی پیدا کردهاند و در شرایط حساس فعلی تیم ملی نیازی به زمان برای آشنایی بیشتر ندارند. اما باز هم گزینه ماسبی برای جانشینی اسکوچیچ نیستند. در این یادداشت این دلایل را بررسی خواهیم کرد:
۱- شرایط فعلی هیچ تفاوتی با ابتدای بهمنماه که اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد، ندارد. هنوز هم فدراسیون بیپول است و چه بسا فشار مالی به آن بیشتر شده باشد و زمان پرداخت برخی بدهیها رسیده باشد و با توجه به فشرده بودن تقویمهای فوتبالی، در صورت از سرگیری مسابقات، و نبود زمان برای برگزاری اردوهای آمادهسازی، باز هم زمان کمی برای یک مربی وجود دارد و تیم ما حتما باید تمام بازیها ببرد و اسکوچیچ حداقل در زمان فعلی با اکثر لژیونرهای تیم ملی خواستهها و شرایط خود را مطرح کرده است. ضمن اینکه همان زمان هم استراماچونی و کالدرون بدون تیم بودند. پس چرا همان زمان این انتخابها صورت نگرفت؟ اگر آن زمان فدراسیون بدون رئیس و سکاندار بود، هنوز این شرایط وجود دارد و همچنان همان تیم مدیریتی چند ماه پیش، با کمترین تغییر، در فدراسیون تصمیمات را اتخاذ میکنند. پس چیزی تغییر نکرده که بخواهیم مربی را تغییر دهیم. مگر اینکه با این تغییر بخواهند بر روی برخی از بحرانها و پروندهها سرپوش بگذارند و فضای رسانهای را تغییر دهند.
۲- هم در ذهن بازیکنان و هم هواداران متزلزل شده و آنها این اجازه را به خود میدهند که هر طور که صلاح میدانند رفتار کنند و حتی در تقابل با مربی قرار بگیرند. فراموش نکنید که ابتدای فعالیت کیروش در ایران این موضوع وجود داشت و سرآمد همه بدخلقیها رحمتی بود که تصور میکرد یا تصور میشد که بعد از رفتن کیروش باز هم به تیم ملی برگردد. اما کیروش ماند و رحمتی دیگر رنگ پیراهن تیم ملی را ندید و بعد از آن دیگر کمتر کسی جرأت کرد که حتی در خلوت خود با کیروش مخالفت کند. این شرایط را مقایسه کنید با جام جهانی ۲۰۰۶ که همه مطمئن بودند که برانکو برای آخرین دفعات تیم را هدایت میکند و دیگر مرد کروات نتوانست در آن تیم حرف آخر را بزند. یا فراموش نکنیم که عزل شبانه دایی و مربیگری دو روزه مایلیکهن باعث شد تا باندبازی در تیم قطبی اوج بگیرد. درست است که اسکوچیچ قدش به نیمکت تیم ملی نمیرسد، اما کنار گذاشتن او قد نیمکت تیم ملی را از این هم پایینتر میآورد و بعید نیست که بازیکنانی که بعد از دوران کیروش توانسته بودند زیرآب ویلموتس را بزنند و اسکوچیچ را فقط در رسانهها به عنوان مربی خود بدانند، با اولین اخمی، نقشههای جدید برای سرمربی جدید بکشند.
۳- استراماچونی به دلیل مشکلات مالی در کوران مسابقات قید مربیگری استقلال را زد و با وجود وساطت مقامات دولتی حاضر به بازگشت نشد.. تقریبا همان کاری که ویلموتس کرد و تیم ملی به وضعیت فعلی افتاده است. اگر فدراسیون توان پرداخت حقوق مربیان را در موعد مقرر دارد، پس چرا نتوانست با ویلموتس به توافق برسد؟ اگر هم نه، پس چرا دوباره روی تیم ملی قمار میکند؟ نکند که فدراسیوننشینان غیبت مربی و سردرگمی تیم به مذاقشان خوش آمده که دوست دارند با استراماچونی هم تجربه کنند؟ فراموش نکنیم که یکی از دلایل انتخاب اسکوچیچ، هزینه کم، راه آمدن او با تاخیر در پرداخت و اطمینان به تعهد او به تیم ملی تحت هر شرایطی بود. مواردی که در ویلموتس وجود نداشت و در استراماچونی هم وجود ندارد.
هرچند که فدراسیون فوتبال خبر مذاکره با استراماچونی را تکذیب کرده ، اما اتفاقات اخیر فوتبال ما نشان داده که هر وقت تکذیبها محکمتر باشد، باید احتمال وقوع آن را بالاتر دانست. البته وضعیت تحریمها و شرایط مالی و مدیریتی فدراسیون هم حکم به شایعه بودن این خبر میدهد، مگر اینکه برخی از مدیران فدراسیون فوتبال به هیجان و دیوانگی عادت داشته باشند و فکر کنند مدیریت فوتبال یعنی بمب ترکاندن. این احتمال هم وجود دارد که به دلیل وضعیت نامشخص فدراسیون فوتبال، هر کسی بخواهد بدون اطلاع بقیه کار خود را پیش ببرد و به نمایندگی از فدراسیون دست به مذاکرات این چنینی بزند. هر چه که هست، فدراسیون مسئول وضعیت فعلی است و تنها تکذیب شایعه کافی نیست، چون دیگر اعتمادی وجود ندارد و مدیران فدراسیون فوتبال بایستی با رفتار و عملکرد و توجه خود نسبت به تیم ملی و اسکوچیچ این شایعات را تکذیب کنند.
برای پروین؛ کاش همان بالا بمانی
بهروز رسایلی
این روزها اسم علی پروین زیاد اطراف باشگاه پرسپولیس شنیده میشود. شایعات هم متعدد است؛ راه و بیراه، محتمل و غیرممکن. از یک طرف میگویند مهدی رسولپناه که سرپرست موقت باشگاه است برای رسیدن به کرسی مدیرعاملی دنبال لابی با شرکت پیشکسوتان کهن و مشخصا خود علی پروین است، از سوی دیگر هم شایعه شده مردادماه و با واگذاری سهام سرخپوشان در بورس، همین شرکت در اولویت دریافت بخشی از سهام پرسپولیس قرار خواهد گرفت؛ ادعایی که اصلا معلوم نیست مبنای قانونی دارد یا نه و تازه اگر داشته باشد هم قطعا حرفهای و منصفانه نیست. درست در همین اوضاع و احوال و در شرایطی که 2 صندلی هیأتمدیره در باشگاه خالی است، گفته میشود ممکن است وزیر ورزش روی اعلام نام علی پروین بهعنوان یکی از اعضای جدید به جمعبندی برسد و سلطان را یکبار دیگر به کادر مدیریتی سرخپوشان برگرداند. به راستی اما، آیا چنین بازگشتی مفید خواهد بود؟
علی پروین سالهاست که بازنشسته شده؛ نه از مربیگری و مدیریت که اساسا از هر نوع کار اجرایی مرتبط با فوتبال حرفهای. آخرین دوران حضور او در هر کدام از این مناصب، برای خودش و پرسپولیس خاطرات تلخی را به همراه آورد. او در واپسین روزهای هدایت سرخپوشان بهعنوان سرمربی «هو» شد و بعد از آن همه افتخارآفرینی به شکلی نامناسب از پرسپولیس کنار رفت. پروین اوایل دهه ۹۰ و در دوران وزارت محمد عباسی بهعنوان عضو هیأتمدیره در پرسپولیس مشغول شد، اما حضوری کماثر و ناموفق داشت. او حتی لابهلای تغییرات مکرر مدیریتی در همان سالها، برای چندماه مدیرعامل پرسپولیس هم شد، اما ناتوان از خلق کوچکترین اتفاق مثبت در این باشگاه بود. تنها خاطره به جا مانده از پروین در آخرین دوره مدیریتش بر پرسپولیس، افشای دیالوگهای بگومگوی شدید او با علی دایی بود که حسابی به ضرر هر دو طرف تمام شد. دایی آن زمان سرمربی پرسپولیس بود و بهخاطر افشای این دیالوگها با مازیار ناظمی و وزارت ورزش درافتاد؛ مسیری که به عزل پر از جنجال او انجامید. خود پروین هم اندکی پس از آن جلسه برای همیشه از صحنه قدرت کنار رفت تا امروز که بعد از سالهای طولانی، بار دیگر به دلایل مبهم شایعه بازگشتش به تیم مدیریتی باشگاه رسانهای شده است.
حقیقت آن است که پروین (با همه عظمت نام و سوابقش) هیچیک از مولفههای کارآمدی در هیأتمدیره را ندارد؛ نه پولساز است، نه چارت مدرن مدیریتی را میشناسد و نه لابیهای راهگشا برای باز کردن گرههای باشگاه را در اختیار دارد. حداکثر قرار است از نام و اعتبار او استفاده شود که این یکی هم بدون حضور تنشآمیز او در هیأتمدیره «شدنی» است. پروین باید بزرگتر معنوی پرسپولیسیها باشد. درستترین نقش برای او، مثلا همین کاری است که اخیرا در غائله پیش آمده بین افشین پیروانی و امیر قلعهنویی انجام داد؛ اینکه با ورودی «امری» خواهان عقبنشینی پیروانی شد و شاگرد سابقش را به عذرخواهی و دلجویی واداشت. قبول کنیم انجام هر کاری در دنیا یک محدوده سنی دارد و الان شرایط پروین طوری نیست که دنبال جور کردن درصد به درصد قرارداد بازیکنان یا خواندن غرولندهای مجازی آنها باشد. او جایی بالاتر از همه این کاغذها، میتواند نقش مرجع عرفی و غیررسمی را برای قرمزها ایفا کند؛ جایگاهی که برازنده مردی با این اسم و رسم باشکوه است.
کیروش پاسخ شکایت فدراسیون فوتبال را داد
خبرآنلاین- کارلوس کیروش معتقد است فدراسیون فوتبال با شکایت به دادگاه cas نمیتواند او را محکوم کند.
فدراسیون فوتبال پس از شکایت کیروش و حکمی که صادر شد قصد دارد از سرمربی اسبق تیمملی به دادگاه cas شکایت کند. پاسخ کارلوس کیروش به ماجرای شکایت فدراسیون فوتبال به این شرح است:
سلام کارلوس عزیز،
آیا شنیدی که فدراسیون فوتبال ایران قصد دارد علیه تو در دادگاه cas شکایت کند؟
پیامی برای آنها داری؟
من از یک خبرنگار این سوال را دریافت کردم و پاسخم را برای آنها ارسال کرد.
دبیرکلی فعلی فدراسیون فوتبال ایران، آقای مهدی محمدنبی یکی از بالاترین اعضای هیات رییسه به همراه علی کفاشیان بیشتر از هشت سال قبل اولین توافق قراردادی من با فدراسیون فوتبال را پذیرفتند و امضا کردند.
من مطمئنم آقای کفاشیان و نبی، کسانی که من به آنها اعتماد و باور دارم، شاهد و گواه من خواهند بود، زیرا آنها در مقابل خدا نمیتوانند این توافق و پیمان خوب را انکار کنند.
قرارداد دوم من با آقای تاج هم فقط یک نسخه کپی با همان کلمات یکسان و همان پیمان بود که با آقایان دکتر اسلامیان و ساکت توافق شد.
من همچنین اعتقاد دارم آقای اسلامیان و ساکت هم مقابل خداوند و دادگاه cas در سمت من خواهند بود.
متاسفانه وقتی شما با افرادی بدون صداقت، شخصیت و اصول اخلاقی مواجه میشوید، نمیتوانید چیز دیگری توقع داشته باشید. ولی دادگاه cas از آن وسایلی نیست که رییس قبلی فدراسیون فوتبال ایران در گذشته از آن استفاده کرد تا ایجاد ترس کند یا مردم به خصوص بازیکنان و کارمندانش را بترساند.
دادگاه cas یک دادگاه مستقل، قابل احترام و یک موسسه بین المللی معتبر است.
هزینه کردن زمان و پول در دادگاه cas با پرونده علیه کارلوس کیروش تنها راهی است که آنها انتخاب کردند تا توجهات طرفداران تیم ملی را از مشکلات واقعی که آنها باید بررسی کنند، دور کنند؛ همچون قرارداد با مربی اخیر تیم ملی!
درود
اخبار
اصرار به لیگ، از کجا سرچشمه میگیرد؟
فرشاد کاسنژاد
انگار بخشی از اصرار به برگزاری بازیهای باقیمانده از فصل لیگ برتر، از دست نرفتن درآمدهایی در حوزه تبلیغات است، درآمدهایی که فدراسیون فوتبال ایران و سازمان لیگ با نیمهکاره رها شدن فصل از دست میدهند. اما آنچه باعث میشود که اغلب باشگاهها -ظاهراً به جز پرسپولیس- میخواهند فوتبال تعطیل باشد تا با امنیت بیشتر شاید فصل آینده از دست نرود، نکته کلیدی ماجراست، اینکه باشگاهها سهم چندانی از این درآمدها ندارند.
درآمد باشگاهها در ایران از تبلیغات محیطی و درآمدهای روز بازی مثل بلیتفروشی و فروش محصولات باشگاه و... آنچنان در مقابل هزینههای هر بازی و هزینههای باشگاهداری ناچیز است که باشگاهها را برای برگزاری بازیها در این وضعیت پرخطر ترغیب نمیکند اما فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برای از دست نرفتن درآمدها و پرسپولیس با توجه به شانس بیشتر قهرمانی از برگزاری بازیها حرف میزنند و چندان متوجه عواقب این تصمیم نیستند.
حتی برگزاری بازیها که بیتماشاگر خواهد بود هیچ درآمدی برای باشگاهها در روز مسابقه خلق نمیکند، چون نه خبری از همان درآمد ناچیز بلیتفروشی است و نه حق پخش تلویزیونی در ایران پرداخت میشود که باشگاه نصیبی از این فعالیت پرخطر ببرد.
در اقتصاد فوتبال ایران که باشگاهها همیشه چند برابر درآمدهای خود هزینه میتراشند و بدهیهای چند ده میلیاردی و حتی صد میلیاردی به بار میآورند، بدیهی است که برگزاری بازیها زیانبار و تعطیلی آن سودآور است، حتی اگر ویروس کرونا منجر به تعطیلی فوتبال نشود. در چنین بلبشوی اقتصادی هولناکی، اصرار به برگزاری بازیها و ایجاد خطر برای بازیکنان، مربیان، داوران، خبرنگاران و عوامل اجرایی بازیها از کدام منافع جمعی سرچشمه میگیرد؟ با برگزاری بازیها به فرض درگیری چند بازیکن با کووید ۱۹ دوباره بازیها تعطیل خواهند شد و تعطیلی دوباره میتواند برنامههای فصل آینده را به خطر بیندازد. نکته مهمتر این است که برگزاری بازیها شاید برای چند باشگاه که همیشه از فرصتهای مالی بیشتری بهره میبرند چندان دشوار نباشد اما برای باشگاههایی با اقتصاد ضعیف و بسیاری از تیمهای لیگ یک و دو کار پیچیده و دشواری خواهد بود. تیمهای کوچک نه توان سفر با رعایت فاصله اجتماعی دارند، نه توان مالی پرداخت هزینههای هتل با اتاقهای جداگانه برای هر بازیکن. بنابراین هزینههای جاری باشگاهها چند برابر بیشتر از گذشته خواهد شد و این میتواند به مشکلات اقتصادی آنها اضافه کند. یک یا چند باشگاه که فرصتهای مالی بهتری نصیبشان میشود یا فدراسیون و سازمان لیگ که به محفوظ ماندن درآمدهای خود فکر میکنند نباید تصمیمی خودخواهانه بگیرند.
باشگاهها بر سر این مسأله تازه که با شیوع ویروس کرونا پیش آمده، دوباره و چندباره از درآمدهای ناچیز خود که توسط فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ باید پدید بیاید، حرف زدهاند و هیچکس نمیداند چرا محاسبات این درآمدها هرگز شفاف نیست و فهرست روشنی از این درآمدها منتشر نمیشود. این درآمدها چیست و کجاست و چرا باشگاهها همیشه از ناچیز بودن یا دریافت نکردنش حرف میزنند؟ بیانیه کانون مربیان فوتبال ایران حاوی هشدارهایی است که پیش از اشاره کانون مربیان نیز باید برای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ روشن باشد.
فدراسیون و سازمان لیگ باید نخبهترین کارشناسان را در استخدام خود داشته باشد، نه اینکه با کارمندها اداره شوند. پیشنهاد کانون مربیان نیز البته بحثبرانگیز است و یکی از چندین و چند پیشنهاد مطرح ماه اخیر در گفت و گوهای اهالی فوتبال و ژورنالیستهاست اما زوایای مهمی از آن در این پیشنهاد خام دیده نشده که به کارشناسی دقیق در یکی دو ماه اخیر نیاز داشت، کاری که در فدراسیون و سازمان لیگ انجام نشد.
اشتهای سیریناپذیر برای دیده شدن
احسان محمدی
در فضای مجازی سر به سرش میگذارند که بیشتر شبیه شخصیتهای سریال یوسف پیامبر است تا یک فوتبالیست. خودش هم انگار خیلی از این شوخیها بدش نمیآید. مدل موها و ریش و فرم چشمهایش برای بازی کردن او در یک سریال تاریخی همان عصر مناسب است. رامین رضاییان مدتهاست که برایمان یک تصویر پررنگ در فوتبال نساخته است اما تا دلتان بخواهد از او در شبکههای اجتماعی عکسهایی با لباسهای متفاوت و تیپ منحصر به فرد دیدهایم.
پسر شمالی فوتبال ایران خیلی معمولی نیست. از آنهاست که احتمالاً وقتی بازنشسته شد و به میانسالی رسید با دیدن این عکسها بگوید کاش آن روزها دست به انتخابهای بهتری میزد و با آن همه استعداد و توانی که داشت بیشتر در زمین فوتبال میدرخشید و روی سکوها تشویق میشد تا اینکه ستاره شبکههای اجتماعی باشد و لایک جمع کند. ستارههای جوان البته از این نصیحتهای پدربزرگ گونه خیلی خوششان نمیآید و هرچه بزرگترها بگویند که این راه را ما قبلاً رفتهایم و بهتر است فوتبال را فدای شهرت نکنید، گوششان بدهکار نیست. صدای تحسینها آنقدر بالا است که زمزمههای پیرانه اصلاً شنیده نمیشود.
اختلاف او با برانکو و جداییاش چیزی نیست که از یاد هواداران برود. او و مهدی طارمی اسمشان با کودتای ترکیه گره خورد! تا از پرسپولیس رفتند در ترکیه چنان آشوبی به راه افتاد که تانکها به خیابان آمدند اما کسی از آنها با لباس تیمهای ترکیه حتی یک بازی به خاطر نمیآورد. یک جدایی نا به هنگام که هواداران از آن به عنوان ناسپاسی یاد میکنند و میگویند اگر مانده بودند چه بسا تیم فاتح لیگ قهرمانان آسیا میشد.
از هنگام بازی کردن او با لباس پرسپولیس دو تصویر در ذهنم برجسته مانده است. یکی وقتی به راهآهن گل زد و چنان به سبک کریستین رونالدو شادمانی کرد که انگار جام را بردهاند و خبر ندارد تیم هنوز در تفاضل گل از استقلال خوزستان پایینتر است. عادل فردوسیپور گزارشگر آن بازی چنان لجش گرفته بود که به نوعی با طعنه سرزنشش کرد. گویی دلش میخواست داد بزند که به جای جشن پس از گل توپ را بردار و ببر وسط زمین!... آن بازی در نهایت با اشک برای قرمزها تمام شد. نایب قهرمانی فقط به خاطر تفاضل گل کمتر دردناک است.
صحنه دیگر هم در بازی پرسپولیس - سپاهان بود که او به سبک لیونل مسی - لوئیز سوارز، ضربه پنالتی را به مهدی طارمی پاس داد تا پرسپولیس در یک رقابت شانه به شانه از سد زردپوشهای اصفهان بگذرد. گلی که البته اسباب کُریخوانی شد و هواداران روی سکوها حسابی جشن گرفتند اما گفته میشود در رختکن برانکو به شدت با هر دو بازیکن برخورد کرده است که رفتارشان غیرمسئولانه بوده و اگر توپ گل نمیشد به همه تیم ضربه زده بودند.
او در تیم ملی هم هافبکی دونده - رونده بود و کیروش حتی در جام جهانی ۲۰۱۸ به رضاییان اعتماد کامل داشت. درگیریهای او با کاستا و رونالدو در خاطرهها مانده است و کمتر کسی یادش میآید که در دیدار مقابل اسپانیا ضربه رضاییان به توپ باعث شد که دقیقه ۵۴ کاملاً اتفاقی به ساق پای کاستا برخورد کند و درون دروازه بیرانوند بغلتد وگرنه با آن سبک دفاع صخرهای تیم ملی و بازی فداکارانه احتمالاً آنها به گل نمیرسیدند.
رضاییان در تیم ملی شاید ستاره کاملی نبود اما کسی به او خرده نمیگرفت که کمکاری میکند یا بازیکن ضعیفی است. مدافع - هافبکی دونده که گاهی خودش را به محوطه جریمه میرساند تا از ضربات سرش استفاده کند و هنگام قرار گرفتن پشت ضربات ایستگاهی با ژست رونالدو ضربه میزد هنوز آینده را پیشرو دارد و البته پنهان نمیکند که دوست دارد به پرسپولیس برگردد. گرچه هوادارانی هنوز از او دل چرکین هستند اما تجربه نشان داده است که به محض برگشت و زدن یک گل و کمی دلبری برای هواداران همه چیز از یاد میرود. هواداران فوتبال در لحظه زندگی میکنند و میدانند حضور یک رضاییان آماده حتی با حاشیههایش در فضای مجازی به تیم انرژی مضاعف میبخشد و همیشه گل و پاس گل خاصیت عجیبی برای تطهیر بازیکنان دارد!
زنوزی: قانون فوتبال را نوشتید و امضای زوری گرفتید!
مالک باشگاه تراکتور به شدت نسبت به دوران حضور نصیرزاده در باشگاه ماشینسازی انتقاد کرد.
پروندههایی که فیفا بخاطر شکایت بازیکنان خارجی علیه باشگاههای تراکتور و ماشینسازی صادر کرده، با عصبانیت محمدرضا زنوزی مواجه شده و او در مصاحبههای اخیرش بارها از مدیریت هوشنگ نصیرزاده در زمان حضور در ماشینسازی انتقاد کرده است که اکنون نیز در گفتوگویی جدید علیه او به صحبت پرداخت. زنوزی در خصوص آخرین وضعیت شکایت بازیکنان خارجی علیه تراکتور و ماشینسازی گفت: رُک و پوستکنده یک موضوعی را میگویم و به کسی تهمت نمیزنم. من راجع به چیزی که اسناد و مدارک آن وجود دارد، صحبت میکنم. ما یک بازیکنی در ماشینسازی داشتیم که چند تمرین با تیم انجام داد، اما رفت و از ما شکایت کرد
او با اشاره به زمان مدیرعاملی نصیرزاده در باشگاه ماشینسازی عنوان کرد: ما میگوییم آقای مدیر! یا شما مدیریت در فوتبال را بلد هستید یا نیستید. شما که ادعا میکنید مدیریت در فوتبال بلد را هستید و ادعا میکنید قوانین فدراسیون را ما مینویسیم، چگونه از بازیکن تسویه حساب گرفتید، اما خود شما و مدیر دفترتان به این بازیکن خارجی پیامک دادید؟
مالک باشگاههای تراکتور و ماشینسازی اضافه کرد: شما که مدعی هستید، قانون را بلد هستید، مگر نمیدانید پیامک و صدای شما را این بازیکن به فیفا میبرد و میگوید به زور از من تسویه حساب گرفتند؟ زنوزی تصریح کرد: اگر شما بگویید قوانین فوتبال و فیفا را بلد نیستم، آن موقع بنده میگویم من اشتباه کردم یک مدیری که کارش را بلد نیست، در راس باشگاه گذاشتم، اما وقتی میگویید من قوانین فوتبال ایران را نوشتم و پس از آن، بنده شما را مدیرعامل آن باشگاه(ماشینسازی) کردم، شما باید بدانید که فیفا از صداها و پیامکهای شما به بازیکن، استناد میکند و میگوید آن بازیکن را تحت فشار قرار دادید و از او امضای زوری گرفتید او ادامه داد: حکمی که فیفا برای باشگاه ماشینسازی صادر کرده، این است که طبق پیامکها و صداهایی که در تلفن همراه آن بازیکن خارجی بوده، رای داده است. جالب اینکه وکیلی هم که باید از ما دفاع کند، رفته و حرفهای آن بازیکن را تایید کرده است! وکیلی که انتخاب شده، وکیل ما بوده یا بازیکن
مالک باشگاه ماشینسازی عنوان کرد: آقای مدیرِ باشگاه، اگر اطلاعات حقوقی ورزشیتان خوب بوده و ادعا دارید، چرا به آن بازیکن هم صدا و هم پیامک دادید؟ شما مگر نمیدانستید فیفا با استناد به پیامهای شما، باشگاه ماشینسازی را محکوم میکند
زنوزی تاکید کرد: وقتی چنین اتفاقی برای ما افتاده، باید دو نتیجه گرفت؛ یا در انجام این کار آگاهی وجود نداشته(در حالی که ادعا میکنید اطلاعات حقوقی ورزشی و فوتبالتان زیاد است)، یا باید قبول کنیم که خودمان این کار را انجام دادیم و به بازیکن گفتیم، برود و از فیفا شکایت کند و از طرف دیگر، به وکیل اعلام کردیم که حرفهای بازیکن را در فیفا تایید کند. غیر از این نمیتواند باشد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4269/19492/76365
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4269/19492/76366
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4269/19492/76367
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4269/19492/76368
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4269/19492/76369
|
عناوین این صفحه
- کفاشیان: یک سال در «بلک لیست» وزارتخانه بودم
- فعلا روی نام استراماچونی خط قرمز بکشید
- برای پروین؛ کاش همان بالا بمانی
- کیروش پاسخ شکایت فدراسیون فوتبال را داد
- اخبار