|
اظهارات جدید ابهران از دربی معروف 30 دیماه سال 1373
25سال بعد با داور جنجالیترین دربی تاریخ فوتبال ایران
داور جنجالیترین دربی تاریخ فوتبال ایران گفت: من در نزدیکی امیر قلعهنویی و مجتبی محرمی بودم و تمام حرفهایشان را شنیدم، خیلی منشوری بود و بعد که کتککاری کردند سریع به هر ۲ بازیکن کارت قرمز دادم.
بدون شک دربی ۳۸ جنجالیترین مسابقه تاریخ ۲ تیم استقلال و پرسپولیس محسوب میشود، مسابقهای که در روز ۳۰ دیماه سال ۷۳ در حضور ۱۱۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی برگزار شد. پرسپولیس فصل ۷۳ را با اقتدار شروع کرد و در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی نیز با دو گل از حریف سنتی پیش افتاد، اما بازی پس از به تساوی کشیده شدن در ۲ دقیقه پایانی جنجالی شد و دعوای مجتبی محرمی و امیر قلعهنویی یکی از بزرگترین جنجالهای تاریخ فوتبال ایران را رقم زد. بازی به دلیل ورود تماشاگران به زمین ناتمام ماند و فدراسیون بلافاصله تشکیل جلسه داد و به سرعت پرسپولیس را مقصر و ۳- صفر بازنده اعلام کرد! ۱۱ سال محرومیت برای ۵ بازیکن، مدیرعامل، سرپرست و پزشکان تیم صادر شد که در تاریخ بینظیر است. مجتبی محرمی با ۳ سال محرومیت به یکی از سنگینترین احکام انضباطی تاریخ فوتبال ایران محکوم شد و در مجموع ۲۰ میلیون تومان جریمه هم نصیب سرخپوشان شد که در آن زمان این مبلغ حتی بیشتر از دستمزد بزرگترین ستارگان فوتبال ایران بود و این در حالی بود که فقط چهار بازیکن موثر استقلال در این درگیری ۲سال محروم شدند.
احمد ابهران با قضاوت در آن مسابقه تاریخساز شد و نامش به عنوان جنجالیترین داور دربیها جاودانه شد. ابهران حرفهای جالبی درباره آن بازی بر زبان آورد.
* میخواهیم از دربی سال ۷۳ حرف بزنیم، مسابقهای که جنجالیترین بازی تاریخ ۲ تیم لقب گرفت؟
این یک نبش قبر است، یک برگشت به عقب است، ۲۶ سال از آن مسابقه گذشته است و نمیدانم این چقدر میتواند برای خوانندگان جذابیت داشته باشد. من دوست ندارم به گذشته برگردم و درباره مسابقهای حرف بزنم که آن همه اتفاقات زشت را به همراه داشت. در تمام این مدت دوست نداشتم و خیلی کم درباره شهرآور سال ۷۴ حرف زدهام.
* به هر حال این دربی بخشی از تاریخ فوتبال ایران است که شما کارگردان آن بودید؟
چرا من کارگردان بودم، من چه کاره بودم؟ یعنی مقصر آن همه حاشیه و جنجال من بودهام، نظر شما این است؟
* ما چنین نظری نداشتیم، اما جنجالیترین دربی را شما سوت زدید، مسابقهای که سنگینترین محرومیتهای تاریخ را به همراه داشت؟
به من ارتباطی ندارد، من در این محرومیتها چه نقشی داشتم، رییس فدراسیون فوتبال بودم؟ رییس کمیته انضباطی بودم؟ چه کاره بودم که بخواهم بازیکنان را محروم کنم؟ من این مسابقه را سوت زدم و به نظرم کارم را درست انجام دادم.
* چطور شد برای قضاوت این دربی انتخاب شدید؟
بهترین داور ایران در آن سالها بودم و مرا انتخاب کردند، یک جوری میپرسید چطور برای قضاوت این دربی انتخاب شدید انگار با لابی و خواهش، بازی استقلال و پرسپولیس را سوت زدم، احمد ابهران ۲ سال پیاپی بهترین داور ایران انتخاب شده بود، همیشه بهترین سوتها را میزدم، آن بازی حساسترین شهراورد ۲ تیم محسوب میشد، در مرحله نیمه نهایی لیگ به مصاف یکدیگر رفته بودند، دربی حکم مرگ و زندگی را برایشان داشت و با توجه به سوابق و تجربهام و آیتمهای دیگری که حتما داشتم از من خواستند تا بازی را سوت بزنم.
* قبل از بازی به کاپیتانهای ۲ تیم چه گفتید، داوران امروز به آنها میگویند همکاری کنید و رفتار حاشیهسار انجام ندهید؟
من هم همینها را گفتم، قبلا از این که برای انتخاب زمین شیر یا خط بیندازم و مراسم ابتدای بازی را انجام دهم به کاپیتانهای ۲ تیم گفتند بازی حساسی است و همکاری کنید تا خدای ناکرده اتفاقی رخ ندهد. من قبل از بازی این اتفاقات را پیشبینی کرده بودم، هنگامی که برای شروع بازی از تونل بیرون آمدیم نارنجکی از سمت هواداران پرسپولیس به داخل زمین افتاد که همه جا را دود گرفت و من کمکهایم را تا ثانیههایی ندیدم. متاسفانه علیرغم تمام صحبتهایی که انجام داده بودم هیچکس همکاری نکرد. شما مطبوعاتیها که همیشه مرا متهم میکنید به سوت زدن آن بازی خودتان میدانید چقدر در آن حاشیهها نقش داشتید.
* چه نقشی داشتیم؟ سوت اشتباه زدیم؟ در زمین حضور داشتیم؟ به قول خودتان چکاره بودیم که بخواهیم جنجالساز دربی باشیم؟
آن سالها دربی خیلی کم برگزار میشد و رسانههای ورزشی از یک ماه قبل به این بازی پرداخته بودند و جوری دربی را بزرگ کرده بودند که انگار فینال جام جهانی است، همین نوشتهها بود که حساسیت بازی را به اوج رسانده بود.
*یعنی دربی حساسیت نداشته و مطبوعاتیها به آن دامن زده بودند، پس سوتهای شما درست بود و هیچ نقشی نداشتید؟
داشتم؟
* به هر حال وقتی مسابقهای از دست داور خارج میشود نقش او غیر قابل انکار است، این را که باید قبول داشته باشید؟
جنجال بازی به خاطر اشتباهات من نبود. همه کارشناسان تصمیمات مرا تأیید کردند.
* همه تصمیمات؟
همه تصمیمات، من به خاطر آن دربی ۳۰۰ هزار تومان پاداش گرفتم، اگر اشتباهی داشتیم این پاداش را به من میدادند؟ باز هم تاکید میکنم مقصر من نبودم.
* اما داوری شما باعث شد تا سالها قضاوت دربی به داوران ایرانی داده نشود؟
این هم تقصیر من است؟ اینکه شرایط و جو به گونهای پیش رفت که دربی به داوران ایرانی داده نشود، این به خاطر شرایط و فضای آن روزهای فوتبال بود، به خاطر این بود که دربی به جنجال کشیده نشود. مسوولان فدراسیون فوتبال و وقت سازمان تربیت بدنی این تصمیم را گرفتند. من حتم دارم اگر دربی سال ۷۳ به بهترین داور جهان داده میشد بازهم درگیری اتفاق میافتاد چرا که بازیکنان ۲ تیم برای دعوا به زمین آمده بودند، آنها میخواستند تا بازی به حاشیه کشیده شود.
* آنها میخواستند بازی به حاشیه کشیده شود؟ پس نقش شما چه بود؟ میتوانستید از ابزارهایتان که همان کارتهای زرد و قرمز بود به درستی استفاده کنید؟
من قانونی سوت زدم، آنجا که باید کارت زرد میدادم، دادم، آنجا که باید اخراج میکردم اخراج کردم، جایی بازی نیمهکاره رها شد که کنترل دست من نبود. وقتی تماشاگران به زمین ریختند گناه من چه بود؟ آنهایی مقصر هستند که در نیمه اول کاری نکردند.
* نیمه اول چه اتفاقی افتاد؟
در یک صحنه تماشاگری به زمین آمد و بعد از لحظاتی به بیرون هدایت شد، آن روزها مثل الان نبود که یگان ویژه در میان تماشاگران مستقر باشد، آنها در تونل مینشستند، شاید که نه حتما اگر وضیعت امنیتی ورزشگاهها مثل امروز بود آن همه هوادار به زمین نمیریختند.
* اولین جرقه درگیری کجا زده شد؟
ضربه آزاد غیر مستقیم به سود پرسپولیس اعلام کردم، فرشاد پیوس پشت توپ ایستاد، به او گفتم تا زمانی که سوت نزدم حق ضربه زدن نداری، خط دفاع استقلال در حال چیدهشدن بود و من به آن نظارت میکردم که او به توپ ضربه زد و گل شد، طبق قانون گل خطا بود و آن را مردود اعلام کردم، همین تنش و درگیریها را آغاز کرد.
* بعد ماجرای اخراج شاهرودی پیش آمد؟
شاهرودی نیمه اول یک کارت زرد گرفته بود، در نیمه دوم خطای شدیدی روی صادق ورمزیار انجام داد و باید اخراج میشد، این بازیکن بعد از اینکه در حال رفتن به رختکن بود برای تماشاگران دست زد و آنها را تحریک کرد.
* خطایی که گرفتید هم پر حرف و حدیث بود؟
خطای صد درصد بود، آن پنالتی از کره مریخ هم معلوم بود، اعتراض کردند، اما فرشاد پیوس پشت توپ ایستاد و گل کرد.
* پس از اعلام پنالتی مسعود غفوری اصل به سینه شما کوبید، اما هیچ واکنشی نشان ندادید، حداقل یک کارت زرد به او میدادید؟
بله باید به او کارت زرد میدادم، اما این کار را انجام ندادم.
* گل دوم پرسپولیس با اعتراض شدید همراه بود؟
بهزاد غلامپور ماجرا را با رفتار خوبش تمام کرد.
* چطور؟
بازیکن پرسپولیس سانتر کرد و بهزاد داداشزاده ضربه سر زد که توپ پس از تیرک از خط دروازه استقلال گذشت، من یک لحظه به کمکم نگاه کردم و او وسط زمین را نشان داد، این یعنی توپ به گل تبدیل شده است، استقلالیها اعتراض میکردند و قبول نداشتند توپ گل شده است، اما بهزاد غلامپور آمد و به همبازیانش گفت من با چشمان خودم دیدم توپ گل شده است، همین جمله او باعث شد تا آنها آرام شوند.
* به اوج جنجال برسیم، دقیقه ۸۸ و زمانی که مجتبی محرمی و امیر قلعهنویی درگیر شدند؟
من در آن نزدیکی بودم، آنها با هم به جر و بحث پرداختند و بعد کتککاری کردند.
* جر و بحث، یعنی هیچ حرفی به هم نزدند؟
چرا زدند، اتفاقا خیلی هم به یکدیگر حرف زدند.
* شما این حرفها را شنیدید؟
گفتم که همان نزدیکی بودم و تمام حرفهایشان را شنیدم، خیلی منشوری بود، بعد که کتککاری کردند سریع به هر ۲ بازیکن کارت قرمز دادم.
* شاید پس از زدن آن حرفهای منشوری کارت قرمز میدادید کار به کتککاری و ادامه ماجراها کشیده نمیشد؟
من تا بخواهم کارت قرمز را از جیبم بیرون بیاورم آنها کتککاری کرده بودند و دیگر فرصتی برای هیچ واکنشی نبود، مدت زمان جر و بحث این ۲ نفر تا کتککاری فقط و فقط چند ثانیه بود. من در آن لحظات فقط یک اشتباه کردم.
* کدام اشتباه؟
در درگیری قلعهنویی و محرمی، محمود فکری از پشت به محرمی لگد زد که متاسفانه از دید من پنهان ماند، باید به بازیکن استقلال کارت قرمز نشان میدادم که همیشه اعتراف کردهام اشتباه کردهام؛ و بعد تماشاگران به داخل زمین ریختند و بازی نیمهکاره رها شد. تماشاگران از سمت پرسپولیس به داخل زمین ریختند و تا یگان ویژه خودش را برساند کار از کار گذاشته بود، اغتشاش شده بود و در آن شلوغی من دیدم ۲ نفر با چاقو به سمت من حملهور شدهاند.
* در آن شلوغی شانس آوردید که زنده ماندید؟
دقیقا، یکی از آنها در نزدیکی من بود که مرحوم اکبر قاسمی از مسوولان وقت هیات فوتبال استان تهران پشت پا زد و کاپشنش را روی صورتش انداخت و نفر دوم را احمدرضا عابدزاده با دستهایش از پشت گرفت، این ۲ نفر جان من را نجات دادند.
* بعد از بازی محرومیتهای سنگینی برای بازیکنان ۲ تیم گرفته شد؟
وقتی سوت پایان مسابقه زده شد و بعد از جنجالهای رخ داده من و ۶ بازیکن استقلال و پرسپولیس را برای پرسش و پاسخ بردند و بعد از چند روز آن محرومیتهای سنگین در نظر گرفته شد.
* یعنی شما را بازداشت کردند؟
خیر، فقط برای پرسش و پاسخ و اتفاقاتی که در زمین افتاد رخ داد رفتم، من گزارش کاملی از اتفاقات زمین را در اختیار مسوولان ذیربط قرار دادم.
* عابدزاده جان شما را نجات داد، اما محرومیت سنگین برای او گرفته شد؟
عابدزاده محروم نشد.
* او ۲ سال از حضور در میادین فوتبال محروم شد؟
نشد.
* آقای ابهران شاید فراموش کردهاید و یا الان حضور ذهن ندارید، اما پس از پایان بازی مجتبی محرمی ۳ سال، احمدرضا عابدزاده ۲ سال، رضا شاهرودی یک سال و پیوس، بهزاد داداشزاده، امیر قلعهنویی، محمود فکری، صادق ورمزیار و مسعود غفوریهای اصل هر کدام ۶ ماه محروم شدند.
تا آنجایی که به خاطر دارم عابدزاده محروم نشد، اما شاید اشتباه میکنم.
* بداخلاقترین بازیکن آن دربی را میتوانید نام ببرید؟
با جرات میتوانم بگویم به جز سه، چهار بازیکن همه بازیکنان آن دربی بداخلاق بودند. با هر سوتی که میزدم چند نفری اعتراض میکردند.
* بعد از این مسابقه تا مدتها سوت نزدید، درست است؟
داوری میکردم، اما نه در تهران، آن دربی در دیماه سال ۷۳ برگزار شد و من تا اردیبهشت ماه سال ۷۴ در ورزشگاه آزادی سوت نزدم.
* بعد از بازی هواداران ۲ تیم برای شما مشکلی درست نکردند؟
نه، آنها مرا نمیشناختند، مثل الان نبود که داوران شناخته شده باشند، بازیهای ۲ تیم پخش مستقیم نداشت و یا به ندرت پخش میشد. بعد از بازی به تبریز رفتم و کسی با من کاری نداشت.
* به جز این بازی قضاوت جنجالی دیگری نداشتید؟
نه، از خودم نمیخواهم تعریف کنم، اما قاطعترین داور ایران بودم و به جز دربی سال ۷۳هیچکسی جرات اعتراض را به من نداشت.
* اگر به گذشته برگردید باز هم شهراورد سال ۷۳ را با همان سبک و روش سوت میزنید و یا نحوه قضاوت خود را تغییر میدهید؟
من به جز اینکه محمود فکری را باید اخراج میکردم و به مسعود غفوریاصل کارت زرد نشان میدادم بقیه تصمیماتم درست بود.
* اگر الان دربیها را سوت میزدید مشکلی پیش نمیآمد؟
فوتبال نسبت به گذشته سرعت بیشتری به خود گرفته است، اما مقررات سفت و سخت شده و و داوران کار راحتی برای قضاوت کردن دارند، آن زمان به ما میگفتند فلان بازی را در تهران یا شهرستان باید قضاوت کنید، خودمان میرفتیم ترمینال بلیت میگرفتیم و میرفتیم، اسکانمان با خودمان بود، با هزینه شخصی به ورزشگاه میرفتیم و وقتی بازی تمام میشد پیاده راه میافتادیم و اگر یکی دلش میسوخت ما را تا مسیری میرساند، اما الان برای داور بلیت هواپیما میگیرند، بهترین هتلها رزرو میکنند و با ماشینهای لوکس میرسانند. ما در روزهای سخت داوری کردیم.
* بعد از اینکه داوری را کنار گذاشتید با فرشاد پیوس و امیر قلعهنویی در تراکتور همکاری کردید.
من سرپرست تراکتور بودم و این ۲ عزیز سرمربی و این فرصت همکاری نصیب من شد. با جرات میتوانم بگویم آنها از با اخلاقترین مربیان فوتبال ایران بودند.
* هیچ وقت درباره اتفاقات آن دربی جنجالی حرف نزدید؟
هیچ وقت.
* یعنی قلعهنویی نگفت چرا مرا اخراج کردید؟
نه، خودش میدانست اخراجش درست بود.
بررسی جدیترین سوال هواداران فوتبال:
4 احتمال با 9 مخالف و 3 موافق؛ سرنوشت لیگ نوزدهم چه میشود؟
هادی شاه مرادی
سرنوشت فصل نوزدهم لیگ برتر یکی از جدی ترین ابهاماتی است که به چالش اصلی ورزشی این روزهای کشورمان تبدیل شده است.
دیگر بر کسی پوشیده نیست که ویروس کرونا حسابی هواداران فوتبال را در اقصی نقاط جهان کلافه کرده است. تعطیلی تحمیلی این ویروس بر پیکره پرطرفدارترین رشته ورزشی دنیا شامل حال باشگاه های ایران هم شده تا همچنان لیگ نوزدهم در حالت معلق قرار داشته باشد.
حالا از آخرین روزی که در کشورمان تیم های لیگ برتری به مصاف هم رفته اند 70 روز میگذرد و گمانهزنی در خصوص تعیین تکلیف این رقابت ها جدی ترین سوالی است که ذهن اهالی فوتبال را به خود مشغول کرده است.
تمام احتمالات برای لیگ نوزدهم
سرنوشت نهایی نوزدهمین دوره لیگ برتر ایران در حالی با چند حالت روبرو است که تمام این احتمالات موافقان و مخالفانی جدی دارد و همین کار را برای مسئولان امر تصمیم گیری در این خصوص سختتر میکند.
قبل از بررسی احتمالاتی که شامل این فصل لیگ برتر میشود، لازم به یادآوری است که در حال حاضر پرسپولیس با 10 امتیاز اختلاف نسبت به سپاهان صدرنشین لیگ است و استقلال در حالی در رده چهارم قرار دارد که در صورت پیروزی احتمالی در بازی معوقه خود، به 8 امتیازی صدر جدول میرسد. هر چند همه اینها باعث عدم اتخاذ یک تصمیم مناسب برای ادامه مسابقات شده اما جالب است بدانید سرنوشت لیگ نوزدهم از چهار حالت خارج نیست؛
احتمال اول که میتوان گفت بعیدترین اتفاق ممکن خواهد بود، بستن پرونده این فصل مسابقات بدون معرفی قهرمان می باشد. موافقان این موضوع پیشنهاد میدهند تیم های اول تا چهارم به عنوان نماینده های فصل بعد کشورمان در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا معرفی شوند و برای تعیین تیم های سقوط کننده نیز بین تیم های پایین جدولی یک تورنمنت چندجانبه و بدون تماشاگر برگزار شود.
احتمال دوم که بیشترین مخالف را به خود می بینید، اعلام پایان رقابت ها با معرفی پرسپولیس به عنوان تیم قهرمان است. در واقع موافقان این ایده، جدول کنونی لیگ را به منزله جدول نهایی لیگ پیشنهاد میکنند و معتقدند در این صورت، تکلیف تیم های حاضر در فصل بعد لیگ قهرمانان و تیم های سقوط کننده به لیگ یک نیز مشخص میشود.
در سومین احتمال گفته میشود ادامه مسابقات لیگ تحت تدابیر بهداشتی و به میزبانی شهرهایی که نسبت به ویروس کرونا وضعیت سفید دارند، برگزار شود اما عدم وجود تعداد شهرهای وضعیت سفی که دارای شرایط استاندارد لازم منجمله زمین تمرین و ورزشگاه مناسب باشد مانع تحقق این پیشنهاد خواهد شد. ضمن اینکه اساس حضور بازیکنان در زمین بازی و احتمال انتقال ویروس کرونا بین آنها نیز مزید بر علت شده تا ستاد مبارزه با کرونا همچنان مخالف اجرایی شدن این ایده باشد.
احتمال چهارم شامل ادغام لیگ نوزدهم و بیستم میشود. به این معنا که هفته های باقیمانده از این دوره مسابقات به فصل آتی موکول شده و در واقع لیگ بیستم طی 40 هفته و معرفی دو قهرمان برگزار گردد. فرسایشی شدن لیگ بیستم در کنار تغییرات احتمالی شاکله هر تیم به واسطه نقل و انتقالات تابستانی، از اصلی ترین دلایل مخالفان این پیشنهاد است
9 مخالف، 3 موافق و 4 ممتنع
نامعلوم بودن چگونگی نابودی ویروس کرونا و به تبع آن عدم تعیین زمان مشخص برای ادامه رقابتها، باعث اظهارنظر مدیران باشگاه ها شده که از این میان میتوان موضع هر باشگاه برای ادامه مسابقات لیگ را مشخص نمود. از همین روی باید گفت تیم های استقلال، شهرخودرو، تراکتور، نفت آبادان، ماشین سازی، نفت مسجدسلیمان، نساجی، پارس جنوبی و گل گهر مخالف برگزاری ادامه مسابقات شده اند و تیم های فولاد، ذوب آهن، سایپا و پیکان آمادگی خود برای انجام هرگونه تصمیم از سوی مسئولان ورزشی را اعلام نموده اند. نکته جالب اینکه دو تیم بالانشین جدول یعنی پرسپولیس و سپاهان به همراه تیم شاهین شهرداری بوشهر که در رده ماقبل انتهای جدول قرار دارد، سه تیم موافق از سرگیری دوباره لیگ نوزدهم هستند.
تهدید باشگاهها و تبعات سنگین آن
در کش و قوس چگونگی از سرگیری یا لغو نوزدهمین دوره لیگ، برخی باشگاه ها مانند تراکتور و نساجی طی بیانیه هایی با مطرح کردن اهمیت سلامت مردم و بازیکنان به شدت با برگزاری دوباره مسابقات مخالفت کرده و حتی اعلام نموده اند در صورت ادامه لیگ، در این مسابقات حاضر نخواهند شد. این در حالی است که طبق ماده 22 بند 7 آئین نامه سازمان لیگ چنانچه یک تیم به صورت عمدی در 2 بازی از برنامه مسابقات حاضر نشود، به صورت خودکار از جدول رقابت ها کنار گذاشته شده و به دو دسته پایینتر سقوط خواهد کرد. قطعا تیم هایی که چنین ادعا را مطرح کرده اند، از این قانون باخبرند.
همه در انتظار جلسه ۲۵ اردیبهشت
طبق خروجی آخرین جلسه ستاد مبارزه با کرونا در ورزش، قرار است روز ۲۵ اردیبهشت طی نشستی پیرامون لیگ برتر فوتبال و سایر مسابقات ورزشی تصمیم گیری لازم انجام شود. به هر حال باید تا آن روز منتظر ماند و دید در نهایت طبق صلاحدید این ستاد، دستور به ادامه برگزاری مسابقات داده خواهد شد یا سایر احتمالات مذکور عملی میشود.
فولاد و جلالی؛ همیشه پای یک کروات در میان است!
حرف های افشین پیروانی در رابطه با گلر تیم فوتبال ذوب آهن و اشاره به اینکه نمایش او ابهام دار بوده است، سبب شد تا امیرقلعه نویی بار دیگر در مورد مسابقه معروف فولادخوزستان و ذوب آهن که با نتیجه 4 بر 1 خاتمه یافت و در سوی دیگر استقلال، پیام مشهد را شکست داد و جام قهرمانی را بالای سر برد، اظهار نظر کند.
پس از این صحبتها، نوبت به مجید جلالی سرمربی وقت فولادخوزستان هم رسید و او در مصاحبه ای به صورت تلویحی اعلام کرد که اراده ای برای قهرمان شدن ذوب آهن در بازی آخر وجود داشته و گفته که او را درست روز بازی آخر مقابل ذوب آهن، از مربیگری فولاد خوزستان اخراج کرده اند و این تصمیم از سوی جلالی به نوعی تلاش آگاهانه برای کاهش انگیزه بازیکنان تیمش ارزیابی شده است. او اینطور در این رابطه صحبت می کند و می گوید که انگار قرار بود، ذوب آهن در لیگ قهرمان شود و در جام حذفی هم به ما بمازند تا فولادخوزستان صعود کند؛ اما نه ذوب آهن قهرمان لیگ شد و نه فولادخوزستان در مسابقه جام حذفی که چند روز بعد از آخرین بازی لیگ دهم برگزار می شد، موفق به شکست دوباره ذوب آهن شد. با این همه اینکه چرا مجید جلالی آنطور از نحوه کنار گذاشتنش یک روز پیش از بازی برابر ذوب آهن با خبر می شود، ماجرای جالبی دارد که در ادامه از زبان سرپرست وقت باشگاه فولادخوزستان یادآوری می شود.
صحبت با ابن قاسم سرپرست وقت فولادخوزستان و حرف های او؛ فرضیه دیگری برای بررسی این ماجرای جنجالی فراهم می کند؛ فرضیه ای که در آن هدف اصلی بدون توجه به سایر اتفاقات پیرامون باشگاه فولادخوزستان، بازگرداندن لوکا بوناچیچ به اهواز بوده است و البته بانیان این تصمیم در آن دوران خیلی بدشانس بوده اند که بگوویچ هموطنش لوکا را در هتل محل اقامتش می بیند و به یکی از بازیکنان ذوب آهن می گوید تا خبری مهم با این مفهوم دهان به دهان شود:« لوکا بوناچیچ ایران است تا جانشین مجید جلالی در فولاخوزستان شود.» ابن قاسم در این رابطه و در مورد اتفاقاتی که پیش از بازی نهایی فولادخوزستان برابر ذوب آهن رخ داده، می گوید:« از بازی قبل متوجه شدیم، اتفاقاتی در حال وقوع است. مثلا در سفر بودیم که برخی از اعضای کادر فنی بدون اطلاع قبلی حضور نداشتند.»
او سپس به ماجرای برکنار شدن مجید جلالی اشاره کرد و گفت:« شب قبل از بازی با ذوب آهن متوجه شدیم، لوکا بوناچیچ به تهران آمده و مسئولان باشگاه در حال مذاکره با او هستند. این خبر را هم بگوویچ که در همان هتل محل اقامت بوناچیچ در تهران اسکان داشته، به یکی از بازیکنان ذوب آهن می گوید و او هم در تمرین پیش از بازی، به بازیکنان فولاد خوزستان این خبر را می دهد. در واقع در تمرین قبل از بازی، یکی از بازیکنان ما به نام آقای احمدی متوجه می شود که لوکا می خواهد مربی فولاد شود و این را بازیکنان ذوب آهن به او می گویند و بقیه بچه ها و اعضای تیم هم فهمیدند. بعد از این اتفاق، آقای جلالی به من گفت می خواهم مدیرعامل تیم را ببینم و با او صحبت کنم ولی پیش از اینکه بتواند با مدیرعامل ( دهکردی مدیرعامل وقت باشگاه فولادخوزستان) صحبت کند، او رفته بود. آقای جلالی گفت که آقای مدیرعامل (دهکردی) کجاست که گفتم رفته است. معاون ایشان (اژدری) با آقای جلالی صحبت کرد و گفت این حق مسلم ماست که با مربی های دیگر صحبت کنیم و شما هم بروید با تیم های دیگر صحبت کنید. آقای جلالی به او گفت، چرا الان این خبر را اعلام کرده اید و دنبال سرمربی هستید!؟»
سرپرست وقت باشگاه فولادخوزستان در پاسخ به این سوال که عزمی از سوی مقامات وزارت صنایع برای قهرمان شدن ذوب آهن وجود داشته، اینطور واکنش نشان داد:« بعید می دانم. آن بازی همه فکر می کردند، ذوب آهن برنده می شود ولی ورق برگشت و بازیکنان ما خیلی خوب بازی کردند و 4 گل زیبا زدیم. درست مانند لیگ سیزدهم که کسی فکر نمی کرد، پرسپولیس با راه آهن مساوی کند؛ ولی آنها مساوی کردند و ما قهرمان شدیم. فوتبال که مثل ریاضی نیست.»
ابن قاسم در ادامه به اتفاقات فصل بعد اشاره کرد:« برای فصل بعد آقای بوناچیچ تیم جدید ساخت و شرایط را به طور کلی به هم ریخت ولی چون نتیجه نگرفت، در هفته های میانی اخراج شد و از تهران دستور آمد که معاونت ورزشی باشگاه و مربی هر دو عوض شوند. بعد هم که دوباره آقای جلالی برگشت و تیم را در لیگ حفظ کرد.»
از او در رابطه با دلیل حذف مجید جلالی پرسیدیم که او گفت:« من فکر می کنم احتمالا اختلافاتی قدیمی وجود داشته که مجبور به حذف جلالی شدند. آقای جلالی خودش در این مورد می داند. فکر نمی کنم دستور آنچنانی برای این بازی صادر شده باشد. یکی از دلایلی که باعث کنار گذاشتن آقای جلالی شد، هزینه بالای تیم او از سوی مسئولان عنوان شد و وقتی آقای جلالی لیست داد، گفته بودند می توانیم از بازیکنان تیم های پایه خودمان با هزینه بسیار کمتر استفاده کنیم؛ به جای گرفتن بازیکنانی مثل فرهاد مجیدی و آرش برهانی که آقای جلالی درخواست جذبشان را داده است.»
در واقع می توان اینطور نتیجه گرفت، اینکه ذوب آهن قهرمان شود یا استقلال تهران که در نهایت این عنوان به آبی های پایتخت نشین رسید، برای مدیران باشگاه فولادخوزستان به هیچ وجه اهمیتی نداشته است و آنها در روزهایی که امیرقلعه نویی حرف از انجام بازی جوانمردانه می زده، بدون توجه به این مسائل، در حال انتخاب مربی فصل بعدی تیمشان بوده اند؛ انتخابی که البته فرجامی برای فولادی ها نداشت و پس از اخراج بوناچیچ که طبیعتا با دریافت کامل مطالباتش همراه بوده، جلالی بار دیگر در میانه های فصل به تیم بازگشت.
اخبار
عجایب باشگاهداری؛
قرض و تمجید از اسپانسر
فرشاد کاسنژاد
کشمکش در هیأت مدیره باشگاهها در موضوع انتخاب اسپانسر نمیتواند از یک جریان پویا و سالم اقتصادی خبر بدهد. چیزی شبیه یک جدال بین مدیران باشگاه در جریان است که در آن منافع باشگاه چندان مد نظر نیست بلکه مناسباتی دیگر و روابطی خارج از روابط حرفهای باشگاه و اسپانسر در تعیین اسپانسر نقش دارند.
پرده دیگر ماجرا این است که اعضای هیأت مدیره استقلال و پرسپولیس بارها از کمکهای اسپانسرها تقدیر و تشکر میکنند و معلوم نیست چرا اسپانسر باید پس از هر بار پرداخت پول به باشگاه مورد تمجید قرار بگیرد و چرا روابط باشگاه و اسپانسر در چارچوب قراردادها تنظیم نشده و هر بار موضوع قرض گرفتن مطرح میشود. مدیران باشگاهها بارها گفتهاند که اگر کمک اسپانسر نبود، فلان سفر یا بهمان پرداخت به بازیکنان مقدور نمیشد و شأن باشگاهی با تاریخی به قدمت چندین دهه را آنچنان نازل میکنند که انگار بدون کمک اسپانسر باید اعلام انحلال میکردند. در حالی که این نتیجه مدیریت شماست که باشگاه را هر بار به اوج بحران مالی میرسانید، بدهیهای بزرگتر خلق میکنید و بعد میخواهید با قرض و تعهدات بیپشتوانه باشگاه را اداره کنید. اینها ابهامات کوچکی در باشگاهداری نیستند و میتوانند نشانههای واضحی از روابط غیرحرفهای بین مدیران باشگاه و اسپانسرها باشند. حتی اغلب استفاده از واژه اسپانسر برای تعریف مفهوم روابط باشگاهها و این شرکتها منطق اقتصادی ندارد و کاربردی غلط از این واژه در ادبیات باشگاهها مرسوم شده است. هیچکس شفاف نوع این روابط و قراردادها را توضیح نمیدهد و میزان درآمدها نیز همیشه مخفی است. چنین روابطی آگاهانه یا ناخودآگاه میتواند فسادآور باشد و لازم نیست از اشاره به فسادآوری این جریان پرهیز کنیم. استقلال و پرسپولیس هر روز خبرهایی را درباره قرارداد با اسپانسر جدید میسازند، هر روز خبری میشنویم که به توافق رسیدهاند یا نرسیدهاند، هر روز خبر فسخ قرارداد پیشین و امضای قرارداد جدید میرسد و هیچکس پاسخگو نیست که چرا این قراردادها کوتاهمدت هستند و این همکاریها دوام ندارند؟ تعطیلات فوتبال به دلیل شیوع ویروس کرونا میتواند قراردادها را با مشکلاتی مواجه کند و خسارتهایی برای باشگاهها داشته باشد، چون اسپانسرها بخشی از فرصتهای تبلیغاتی خود را از دست دادهاند اما هیچ توضیح شفافی درباره قراردادها و آثار اقتصادی تعطیلی فوتبال ارائه نمیشود. فوتبال ایران از تعطیلی فوتبال متضرر نمیشود بلکه برگزاری بازیها زیانآور است. این چه فوتبالی است که با هیچ نظمی سازگار نیست؟ شفافیت اقتصادی در این باشگاهها بهترین راه برای برداشتن قدمهای تازه است. فقط با شفافیت حسابهای باشگاه روشن میشود که چه ظرفیتهایی وجود ندارد و باشگاهها در چه اموری بدهیهای بزرگ و بیجا خلق میکنند تا مجبور به استقراض و پیشخور کردن درآمدها و تعریف و تمجید در وصف اسپانسرها باشند، اسپانسرهایی که عملکرد و روش آنها نیز شفاف نیست. اطلاعات رسانهها از این جریان مخفی ناچیز و غیرمستند است و در چنین فضایی که پر از ابهام شده، نمیتوان با واقعیتها مواجه شد و دریافت که چه آیندهای پیش روی باشگاههاست.
باسابقهترین مربیان لیگ برتر؛
قلعهنویی در صدر
پس از گذشت ۱۹ دوره از لیگ برتر فوتبال ایران، مربیهای مختلف خارجی و داخلی سابقه نشستن روی نیمکت تیمهای ایرانی را داشتند و توانستند افتخارات بزرگ و کوچک زیادی را کسب کنند. امیر قلعهنویی، سرمربی فعلی سپاهان و پیشین استقلال در صدر فهرست باسابقهترین مربیهای لیگ برتر قرار دارد.
قلعهنویی ۴۸۴ بار روی نیمکت تیمهای استقلال، سپاهان، ذوبآهن، مس کرمان، استقلال اهواز و تراکتور نشسته است و توانسته طی این سالها ۵ قهرمانی لیگ برتر و ۴ نایب قهرمانی کسب کند و پرافتخارترین مربی لیگ برتر نیز نام بگیرد. او این قهرمانیها را با تیمهای استقلال و سپاهان به دست آورده است و توانسته بود فوتبال کرمان را برای نخستین بار صاحب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا کند.
پس از سرمربی سپاهان، مجید جلالی سرمربی فعلی گل گهر سیرجان با ۳۲۸ بازی در رده بعدی قرار دارد و اختلاف زیادی با قلعهنویی صدرنشین دارد. جلالی با هدایت ۱۱ تیم در لیگ برتر فعالیت کرده و روی نیمکت تیمهایی چون پاس، تراکتور و فولاد نشسته است و یک بار با پاس قهرمان لیگ برتر شده است. جلالی این فرصت را دارد با ادامه پیدا کردن لیگ نوزدهم، از علی دایی که او هم با ۳۲۸ بازی در رد دوم قرار دارد پیشی بگیرد. شهریار فوتبال ایران با تیمهایی چون پرسپولیس، سایپا، صباباطری، راهآهن و نفت تهران در لیگ برتر فعالیت کرده است و یک قهرمانی با سایپا و یک نایبقهرمانی با پرسپولیس را در کارنامه خود دارد.
غلامحسین پیروانی در ۲۶۷ بازی هدایت تیمهایی چون فجرسپاسی، ابومسلم مشهد و صنعت نفت آبادان در لیگ برتر را بر عهده داشته است اما هیچگاه نتوانسته نتایج درخوری را با تیمهایش کسب کند. بعد از او نیز فرهاد کاظمی با ۲۵۶ بازی در رده پنجم است. این مربی سابقه هدایت ۱۱ تیم لیگ برتری از جمله سپاهان، ذوبآهن و استیل آذین را برعهده داشته است.
در این بین مربیانی چون امیر قلعهنویی و مجید جلالی با توجه به حضورشان در تیمهای لیگ برتری، میتوانند رکورد خود را افزایش دهند و دستنیافتنیتر شوند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19517/76483
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19517/76484
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19517/76485
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19517/76486
|
عناوین این صفحه
- 25سال بعد با داور جنجالیترین دربی تاریخ فوتبال ایران
- 4 احتمال با 9 مخالف و 3 موافق؛ سرنوشت لیگ نوزدهم چه میشود؟
- فولاد و جلالی؛ همیشه پای یک کروات در میان است!
- اخبار