|
عجایب شهر عجایب شهر
هومن جعفری
گوش کردن به آهنگ های غیرمجاز تولید داخل، دستکم یک حسن دارد و آن اینکه می توانی زندگی غیر رسمی جریان یافته زیر پوست شهرت را دریابی. از آنجا که انگار همه شئونات زندگی ما مجاز است، گوش کردن به غیرمجازها دستکم این حسن را دارد که به ما بچه مثبت های سربه زیر و گوش به فرمان، می فهماند که زندگی همه آن قفسی نیست که ما در آن خود را زندانی کرده ایم. برای ما که عمری است در کار تولید محتواییم و فرم یا محتوا، برای ما مسئله همیشگی است، گوش کردن به این آهنگ های خارج از فرم، دستکم این حسن را دارد که فرصتی می دهد تا همان حرف های تکراری را با زاویه دید جدیدی بنویسیم. دستکم ، این فرصتی است برای فرار از نوشتن همان حرف های تکراری همه این سال ها که نوشتیم و فریاد زدیم و کسی گوش به آن نداد تا امروز که رسیده ایم به روزهای بحرانی تر از همیشه.
عجایب شهری است فوتبال ایران خاصه در این روزهای پیش تعلیق که فشار فیفا روی گلوی وزیر ورزش، وادارش کرده تا دستکم در ظاهر به عدم دخالت کردن در انتخابات فدراسیون فوتبال تن بدهد به این امید که ننگ تعلیق پرطرفدارترین رشته ورزشی ایران به دیگر لکه های سیاه دوران وزارت بدشگونش اضافه نشود. فضای فوتبال ایران را حالا می توان به روزهای بعد از سقوط رضا شاه توسط متفقین تشبیه کرد. انگار در زندان ها باز شده و رازها و ناگفته های سال های سیاهی که پشت سر گذاشتیم، حالا به بیرون درز می کنند. همین که مهدی تاج، دموکرات و پاسخگو شده و افشا می کند که وزیر ورزش بود که ویلموتس را برای هدایت تیم ملی پیشنهاد داد. خنده دارترش اما این موضوع که انتخاب سرمربی تیم ملی کشورمان به پیشنهاد انجمن دوستی ایران و هلند بوده! انجمنی که اصلا نمی دانستیم وجود خارجی دارد ولی حالا به لطف فیفا و فشارهای دیپلماتیکش، متوجه شدیم که انجمن دوستی ایران و هلند به وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال ایران سه مربی خارجی پیشنهاد کرده بود که یکی فرانسوی، یکی اسپانیایی و سومی بلژیکی بوده! عجایب شهری است این فوتبال بی در و پیکر که انجمن دوستی ایران و هلند که لابد وظیفه اش افزایش دوستی و ارتباط بین این دو کشور است، محض خنده حتی یک مربی هلندی معرفی نمی کند! احمقانه نیست؟ سرمان را نباید به دیوار بکوبیم که در دوران وزارت مسعود سلطانی فر، جای همه چیز در فوتبال ایران آنقدر عوض شده که مربی تیم ملی را اینگونه باید انتخاب کنیم؟ اینقدر احمقانه و خنده دار؟ بروید در هر جای دنیا و بگویید که انجمن دوستی بین دو کشور سه مربی از سه کشور دیگر را به کشور میزبان برای سرمربیگری معرفی کرده، درجا به شما شلیک می کنند! پناهندگی پیشکش!
این وسط لابد باید به همان حرف های محمد دادکان برگردیم که با صدای بلند فریاد می زد: «ببینید دلال این ماجرا چه کسی بوده؟» کسی برای این سوال در خیابان سئول پاسخی دارد؟ مخصوصا حالا که گندش درآمده که مسعود سلطانی فر سال 95 با همین انجمن ملاقاتی داشته و ساختمان تجاری آنها را نیز افتتاح کرده! باب مراودات تجاری در حوزه فرهنگ و گردشگری را چرا باید به فوتبال باز کرد؟ دلیلش چیست و برای هزارمین بار، چرا انجمن دوستی ایران و هلند باید مربی غیرهلندی معرف کند؟ احمقانه نیست؟
این همان عجایب شهری است که به قوت خواندن این مطلب، بد نیست اگر آهنگش را گوش کنی. بد نیست اگر با گوش کردن این آهنگ غیرمجاز، به همان تردیدهایی برسی که خواننده رسیده. اینکه چرا و چطورشهر و زندگی اینقدرعوض شده؟ اینکه زندگی اینقدر عوض شده که انگار ما در حبس بوده ایم و حالا باید دریابیم که همه جلو رفته اند و ما عقب مانده ایم! چرا همه چیز عوض شده؟ چرا چیزی سرجایش نیست؟ و چون خوب نگاه کنی، عجایب شهر، همین فوتبالی است که مسعود سلطانی فر برای ما ساخته. وزیری که سالها حرف اهالی فوتبال را به هیچ نگرفت تا آخر سر به ضرب چماق فیفا از روی صندلی غصبی فوتبال بلند شود.
*نام آهنگی از حمید صفت
تعلیق و تایید برای این فوتبال تفاوتی ندارد!
سعید سرفرازیان
خبر تعلیق فوتبال ایران عجالتاً تکذیب شد، اما باید بپذیریم در شرایط کنونی و با اتفاقاتی که در فوتبال ایران در حال رخ دادن است این تکذیبیه در اصل ماجرا که همان بلبشو بازار فوتبال ایران است تفاوتی ایجاد نمیکند. اوضاع فوتبال آنقدر قمر در عقرب است که حتی با اصلاح پیش نویس اساسنامه هم امیدی به بازگشت لوکوموتیو از خط خارج شدهی فوتبال به ریل آرامش و رسیدن به سر منزل مقصود وجود ندارد.
رفتارهای قیم مآبانه وزارت ورزش
متاسفانه وزارت ورزش و در رأس آن شخص وزیر ورزش با رفتارهای قیم مآبانهی خود در برخورد با امورات جاریه فوتبال فلسفهی وجودی فدراسیون فوتبال را به کلی تغییر داده و کارکرد آن را زیر سوال برده است.
نقشی که فدراسیون جهانی فوتبال برای فدراسیون فوتبال در نظر گرفته عملاً توسط وزارت ورزش نقض شده تا فدراسیون فوتبال صرفاً به مجری بی چون و چرای اوامر وزیر ورزش تبدیل شود، در حقیقت در فوتبال ایران همان چیزی رخ میدهد که وزارت ورزش در نظر دارد.
وزارت ورزش به بهانهی کمکهای مالی که هرز گاهی به فدراسیون فوتبال میکند خود را قیم و اختیاردار فوتبال ایران میداند، اگر زمانی هم فدراسیون فوتبال به رفتارهای وزارت ورزش در قبال فعل و انفعالات فوتبال اعتراضی داشته باشد وزارتخانه با تهدید قطع کمکهای خود فدراسیون را تحت فشار قرار میدهد و اینگونه فدراسیون فوتبال خلأ سلاح شده در اختیار وزارت ورزش قرار میگیرد.
دخالت و اظهار نظر وزارت ورزش در ریزترین نکات تا مهمترین تصمیمات حوزهی فوتبال ایران چنان زیاد شده که عملاً بود و نبود تشکیلات عریض و طویلی مانند فدراسیون توفیر چندانی به حال فوتبال ندارد. به همین دلیل برای وزارت ورزش خیلی سخت است به آسانی تن به تغییر اساسنامهای بدهد که دست او را برای دخالت فوتبال ببندد.
پنهانکاری و دروغگویی مدیران فوتبال
هفتاد و دو سال از عضویت فدراسیون فوتبال ایران در فیفا میگذرد اما در هیچ دورهای به اندازهی این مقطع از تاریخ پر فراز و نشیب فوتبال ایران از سوی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال پنهانکاری و سهل انگاری نشده است. روسای فدراسیون در دو دورهی اخیر متاسفانه در مورد تأیید اساسنامه فدراسیون فوتبال به همه دروغ گفتهاند و حالا که این موضوع رو شده دست پاچه شدهاند و میخواهند جوری دیگر وانمود کنند و توپ را به زمین فیفا بیندازند. در حالی که فدراسیون فوتبال باید با شفافیت مردم و رسانهها در جریان اخبار بگذارد و مانند سایر فدراسیون های فوتبال در جهان با فیفا همراه باشد با ندانم کاری و عدم شفافیت در امور کار فوتبال ایران را به جایی رسانده که اعتبار یک کشور زیر سوال برود. پیچاندن فیفا امکان پذیر نیست و تمرد از دستورالعمل های فیفا با پیامدهای ناگواری همراه خواهد بود.
واقعاً برای ما سوال است که چرا همیشه فدراسیون فوتبال ایران تحت فشار قرار دارد و به خاطر عدم همراهی و همکاری با فیفا به محرومیت و تعلیق از فعالیتهای بینالمللی تهدید میشود؟ فیفا خیلی صریح به اعضای خود میگوید دخالت سیاسیون در فوتبال منجر به عواقب بدی خواهد شد که تعلیق اولین و آخرین مجازات آن میباشد. معنای این همه دست دست کردن مسئولان فدراسیون فوتبال برای نوشتن یک اساسنامهی منطبق با خواستههای فیفا چیست؟
فدراسیون فوتبال باید بپذیرد با هواداران فوتبال و رسانهها صادق نبوده و همیشه در اینگونه موارد به مردم با پنهانکاری و عدم صداقت برخورد میکند. در بسیاری از اقدامات و فعالیتهای فدراسیون فوتبال شُبه و ابهام وجود دارد، از کنار بسیاری نکات مهم که بیشتر آن در حوزهی اخلاق مداری و فرهنگی است به سادگی عبور میشود و با تأسف فراوان به موضوعات کم ارزشی اهمیت داده میشود که ربط چندانی به فوتبال ندارد. عدم اعتماد و اطمینان به فدراسیون از سوی اهالی آن موجب از رونق افتادن فوتبال در ایران شده، لذت بردن هواداران از فوتبال سلب شده و در عوض به حجم بی اخلاقی و رفتارهای خشونتآمیز افزوده شده است. نمیخواهیم همهی این اتفاقات را حاصل بی توجهی مسئولان فدراسیون فوتبال به امور داخلی فوتبال بدانیم اما مطمئناً خارج شدن فدراسیون فوتبال از فعل و انفعالات فوتبال توسط وزارت ورزش نقش مهمی در پیش آمد این شرایط دارد.
خود رأی بودن وزیر ورزش
نام مسعود سلطانیفر وزیر ورزش دولت حسن روحانی پر تکرارترین اسمی است که این روزها در رسانهها میشنویم، نقشی که سلطانیفر در ورزش کشور ایفا کرده یک نقش خاکستری متمایل به سیاه است که در آینده بیشتر مشخص خواهد شد که او با دخالتهای بی مورد خود چه بلایی سر ورزش کشور آورده است. به هر گوشهای از ورزش ایران نگاه کنید متوجه خواهید شد رد پایی از سلطانیفر و خرابکاریهایی که او برای بر هم زدن برنامه های روتین ورزش انجام داده وجود دارد.
این شخص میخواهد در همهی فدراسیونهای ورزشی حرف اول و آخر را بزند، معرفی افراد نزدیک خود به عنوان مهره مد نظر وزارت ورزش در انتخابات ریاست فدراسیونهای ورزشی تا تعیین مدیران میانی در فدراسیونهای ورزشی از اقداماتی است که سلطانیفر خود شخصاً بر آنها نظارت دارد تا مبادا رشتهی کار از دستش در برود. بارها شنیده شده که هئیتهای ورزشی استان های کشور برای رأی دادن به مهرهی وزارت ورزش تحت فشار قرار میگیرند ولی هیچ وقت وزارت ورزش برای شفاف سازی در این مورد اقدامی نکرده است. وضعیت نابسامانی که در هئیت مدیرههای سرخابی ها وجود دارد و این باشگاهها با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم میکنند هم از شاهکارهایی است که سلطانیفر و دوستان رقم زدهاند. حالا همین مشکلات و مسائل با رنگ غلیظ و حجم بیشتری در فدراسیون فوتبال اعمال شده تا نام سلطانیفر به فوتبال گره کوری بخورد. وزیر ورزشی که میخواهد در ورزش ایران یک امپراتوری خصوصی برای خود داشته باشد یقیناً نمیتواند به همه با عدالت رفتار نماید.
متاسفانه حضور در ورزش باعث شده وزارت ورزش و جوانان از وظایف خود در بخش جوانان عقب بماند و این حوزه قربانی بخش ورزش شود هرچند اتفاقات روی داده در بخش ورزش هم مثبت نیست و آنچه نمایان است حاشیه و جنجال میباشد. حاشیه بر متن غلبه کرده و کاری هم نمیتوان برای آن انجام داد. برخی از نمایندگان مجلس در دورهی دهم خواهان استیضاح وزیر ورزش شدند اما همهی این درخواستها در بزنگاههای حساس ناکام ماندند تا مشخص شود عزمی بالاتر از مجلس وجود دارد که اجازه نمیدهد سلطانیفر از بدنهی دولت و تولیت ورزش ایران جدا شود.
عاقبت بخیری فوتبال ایران
با نکاتی که در مورد فوتبال و حال و احوال آن گفته شد تعلیق یا عدم تعلیق این ورزش جذاب و دیدنی توفیری ندارد. بر فرض اینکه فوتبال ایران تعلیق هم نشود، اساسنامه هم به صورت صوری اصلاح شود و فیفا هم اصلاحیه را تأیید کند ولی انصافاً و وجداناً این فوتبال میتواند ادعای جذابیت و زیبایی برای خیل عظیم هوادارانش داشته باشد.
ایراداتی که در فوتبال ایران وجود دارد با صد بار اصلاح کردن اساسنامه هم درست شدنی نیست. مشکلات و چالشها در فوتبال ایران چنان ریشه دوانده که با اقدامات صوری و ظاهری از بین نمیرود برای قطع این ریشهها عزمی جدی و ارادهای قوی نیاز است. ارادهای که نزد افراد متعهد، متخصص و مجرب وجود دارد، در حال حاضر اینچنین اشخاصی که درمانگر مشکلات فوتبال هستند از فوتبال و فدراسیون دور شدهاند و باید به کار و فعالیت دوباره دعوت شوند. عملکرد ضعیف و ابهام آمیز متولیان فوتبال ایران باعث بالارفتن دیوار بی اعتمادی بین فدراسیون فوتبال و اهالی دلسوز آن شده است. افرادی که بتوانند دلسوزانه و متعهدانه به اصلاح امور بپردازند و فوتبال را از لوث قوانین من درآوردی و بیهوده نجات دهند. در آن صورت است که میتوان امیدوار بود که فوتبال به همان ورزش لذتبخش و دیدنیای تبدیل شود که هوادارانش بدون دغدغه و نگرانی از محرومیتها و تعلیق به تماشای آن بنشینند و در رقابتهای لیگ برتر و سایر رقابتها هر تیمی با توجه به شایستگی و لیاقت خود به قهرمانی دست پیدا کند نه اینکه برای اثبات علاقه و محبت شخصی مسئول یک تیم سر تا پا مسلح شود و مابقی تیمها در برابرش بی دفاع رها شوند، در این گونه رقابت تنها مستطیل سبز میدان مبارزه باشد و بیرون از آن اتفاقی فوتبالی رقم نخورد. با ایجاد چنین شرایطی میشود به عاقبت به خیری فوتبال ایران امیدوار بود وگرنه اگر صوری اساسنامه اصلاح شود و واقعی دخالت ها ادامه داشته باشد درب بی عدالتی و بی اخلاقی بر همان پاشنهای میچرخد که در سالهای اخیر چرخیده است.
رادوی عصبانی؛ میتواند یکطرفه فسخ کند!
بوژیدار رادوشویچ سهشنبه هفته گذشته به همراه مدیر برنامههای خود در خیابان شیخ بهایی حاضر و وارد ساختمان باشگاه شد و پس از گفتگو با مدیران پرسپولیس با عصبانیت از ساختمان باشگاه خارج شد و جواب خبرنگارها را هم نداد. اما ماجرا چه بود؟ دلیل ناراحتی بوژیداررادوشویچ را میتوانید در گزارش زیر پیدا کنید.
بازگشت به ایران به اصرار دیگران
رادوشویچ، دروازهبان تیم فوتبال پرسپولیس برای حضور در تمرینات سرخپوشان پایتخت، ساعت ۵ صبح سهشنبه ششم خرداد با پرواز قطر وارد تهران شد. رادوشویچ که پس از تعطیلی بازیهای لیگ برتربه کرواسی سفر کرده بود قصد داشت زمانی به ایران برگردد که مسئولان باشگاه پول قراردادش را واریز کنند اما... او با اصرار مدیران پرسپولیس و مدیر برنامههایش به ایران بازگشت، اما ترجیح داد این بار زن و بچه اش را به تهران نیاورد.
شنبه به تو پول میدهیم
رادو بلافاصله پس از ورود به ایران تست کرونا داد و پس از منفی شدن تست در تمرینات پرسپولیس شرکت کرد. او قبل از تست گیری درباره زمان واریز پول خودش پرسید که به او گفتند «شنبه به تو پول میدهیم!» دروازهبان کروات تمرین کرد به این امید که دریافتی او را روز شنبه به اندازه سایر بازیکنان یعنی ۶۵ درصد برسانند. شنبه از راه رسید، اما خبری ازپول و دلار نبود!
سهشنبه حتماً پول تو را میدهیم!
دروازهبان بیحاشیه و کروات پرسپولیس به شدت از بدقولی مدیران پرسپولیس شاکی و دلخور شده و موضوع را به اطلاع مدیر برنامههایش رساند. رادوشویچ شاکی بود که چرا اصرار به بازگشت به او به ایران داشته در حالی که باشگاه قصد پرداخت پول قراردادش را نداشته است؟ مدیر برنامههای رادوشویچ با مدیران باشگاه تماس میگیرد که به او اطلاع میدهند روز سهشنبه هفته گذشته پولش حتماً پرداخت میشود و دوباره این دروازهبان با امید جدید ولی دلخور به تمرینات خودش ادامه میدهد.
سهشنبه هم خبری نبود!
روز سهشنبه هفته گذشته (۱۳ خرداد) رادو به همراه مدیربرنامههایش راهی دفترباشگاه پرسپولیس شد که طبق قول و قرار قبلی ۵۵ درصد پول قراردادش را گرفته و دریافتی اش به ۶۵ درصد برسد. این بار هم خبری از پول نبود و جالب آنکه دوباره وعده دادند یکشنبه ۱۸ خرداد ماه جاری حتماً پول میدهند!
رادو جوش آورد و با سایت باشگاه هم مصاحبه نکرد!
«همه بازیکنان ۶۵ درصد دریافتی داشتهاند، اما من فقط ۱۰ در صد گرفتهام و هر روز هم امروز، فردا میکنید و...» بوژیدار بسیار عصبانی و ناراحت شد وقتی دید باز هم خبری از پول نیست و باز هم مسئولان باشگاه وعده جدید میدهند! او حتی به درخواست مصاحبه سایت رسمی باشگاه پرسپولیس نیز پاسخ منفی داد و با ناراحتی گفت «مصاحبه نمیکنم!»
پول ایرانی داریم، دلار نداریم!
ظاهراً به رادوشویچ و سایر بازیکنان خارجی گفتهاند پول ایرانی داریم، اما دلار و ارز خارجی نداریم. از قرار معلوم مدیران باشگاه پرسپولیس میخواهند ارز ارزانتر تهیه کنند و بعد پول رادوشویچ، بشار و اوساگونا را پرداخت کنند که این مسئله زمانبر است. حالا وعده یکشنبه را دادهاند در حالی که رادوشویچ هنوز مطمئن نیست روز یکشنبه (فردا) هم بتواند پولش را بگیرد.
رادو میتواند قراردادش را یکطرفه فسخ کند!
شنیدهها حکایت از آن دارد که رادوشویچ حدود ۷ ماهی میشود که پول نگرفته است. البته او پول گرفته، اما مربوط به مطالبات سال گذشته میشود و نه امسال! در همین ارتباط یک منبع مطلع و حقوقی میگفت این گلر کروات میتواند به صورت یکطرفه قراردادش با پرسپولیس را فسخ کند. چرا؟ بر اساس قانون فیفا باشگاهها موظف هستند مرتب پول قرارداد بازیکنان خارجی خود را پرداخت کنند و در صورتی که ۳ ماه به آنها پول ندهند طرف میتواند قراردادش را یکطرفه فسخ کند. این قانون شامل باشگاه پرسپولیس و رادوشویچ هم میشود و این دروازهبان هم میتواند قراردادش را یکطرفه و قانونی فسخ کند. البته این دروازهبان کروات چنین قصدی ندارد ولی بسیار ناراحت است. او که دروازهبان اول یحیی گلمحمدی در فصل آینده است توقع نداشت باشگاه پرسپولیس اینطور سر کارش بگذارد!
اخبار
عادل و کریمی هر دو «آن» دارند
احسان محمدی
بین محبوب بودن و مشهور بودن فاصله بسیار است. در عصر حاضر بسیاری مشهور بودن به هر قیمت را ترجیح میدهند و خیلی برایشان مهم نیست که در قلب مردم جایی داشته باشند، همین که به چشم بیایند کفایت میکند چرا که از «چشم افتادن» این روزها برای بعضیها مثل مرگ، مترادف با از یاد رفتن است.
عادل فردوسیپور و علی کریمی از محبوبترین چهرههای دو دهه اخیر در ایران هستند. در تاریخ لیگ برتر بسیاری از ستارهها آمدند و رفتند، از احمدرضا عابدزاده و علی دایی گرفته تا مهدی رجبزاده و رضا عنایتی و آرش برهانی و محرم نویدکیا و ... آنها بازنشسته شدند ولی عادل فردوسیپور در فوتبال ایران هر روز به شهرت و محبوبیت بیشتری دست یافت و به چنان غولی در حوزه فوتبال تبدیل شد که کسانی با در افتادن با او تلاش کردند برای خود نام و اعتبار به دست بیاورند.
علی کریمی در حالی به یکی از بزرگترین ستارههای محبوب پرسپولیس تبدیل شده که در این باشگاه تقریباً هیچ رکورد اختصاصی ندارد. بازیکنانی هستند که از او سالهای بیشتری لباس قرمزها را به تن کردهاند، بیشتر از او گل به ثمر رساندهاند، چند برابر او با پرسپولیس جام گرفتهاند، بیش از او بازوبند کاپیتانی را به بازو بستهاند و ... اما او هم مثل فردوسیپور یک «آنی» دارد که همه این تفاوتها را از چشم انداخته است.
عصیان و سرکشی و معمولی نبودن همیشه هوادار دارد. کریمی در اوج دوران بازیاش هر وقت که دلش میخواست توپ را میگرفت و دست به حرکات انفرادی میزد. خیلی هم گوشش به اعتراضها بدهکار نبود. نسل جدید در اینترنت هایلایت بازیهای او را میبیند و حق دارد انگشت به دهان بماند اما این چند دقیقه خلاصهای از هزاران دقیقه بازی اوست.
کریمی گاهی مربیان، بازیکنان همتیمی و تماشاگران روی سکوها را کلافه میکرد. توپ لو میداد، خیلی در اختیار تیم نبود و کار خودش را میکرد و به کسی هم جواب نمیداد. این صحنهها را البته در اینترنت نمیتوانید پیدا کنید!
رویارویی عادل فردوسیپور که زبان طناز و هوش سرشاری دارد با پاهای جادویی علی کریمی حتی در یک بازی کاملاً دوستانه و غیررسمی برای رسانهها و هواداران فوتبال جذاب است.
عادل گاهی میتوانست با گوشه و کنایه و شیطنتهای کلامی یک بازیکن را از روی سکوها هم سرنگون کند، همان کاری که علی کریمی در زمین گاهی انجام میداد. او میتوانست به شکلی بازیکن حریف را دریبل بزند که همه را دیوانه کند.
در روزهایی که کرونا، کسب و کار فوتبال را تعطیل کرده است، عکسها و ویدئوهای این بازی دوستانه در خرداد 99 برای خورههای فوتبال لذتبخش است. عادل را سلیقه شخصی از تلویزیون دور کرد و گذر زمان هم علی کریمی را دریبل زد.
هر دو منتقدان سرسختی دارند ولی احتمالاً اگر منتقدان هم حق انتخاب داشتند، ترجیح میدادند زمان به عقب برگردد، عادل فردوسیپور دوباره پشت آن میز بلندش در 90 بنشیند، فوتبال گزارش کند و علی کریمی با موهای لخت بلند توپ را بردارد و سکوها را سرمست کند... این روزها بیشتر با آرزو و خاطرهها زندگی میکنیم تا اتفاقات واقعی!
ایران – برانکو؛ دهه اول مهر
- بر اساس اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا بازیهای انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ در ماههای مهر و آبان دنبال خواهد شد و در اولین بازی ایران ۱۷ مهر به مصاف هنگکنگ میرود که این بازی در استادیوم آزادی تهران و احتمالاً بدون حضور تماشاگر برگزار میشود. براساس توافق صورت گرفته میان فدراسیون فوتبال ایران و عمان بازی دوستانه بین تیم ملی دو کشور پیش از این بازی در استادیوم آزادی تهران برگزار میشود. پیشتر قرار بود بازی دوستانه دو تیم ۸ خرداد در استادیوم آزادی برگزار شود که این بازی به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزار نشد. بعد از این اتفاق تصور میشد این بازی از دستور کار دو تیم خارج شود، اما دو تیم علاقهمند هستند مهرماه و پیش از آغاز دوباره بازیهای انتخابی جام جهانی با هم دیدار کنند. طبیعتاً برگزاری این بازی دوستانه هم برای تیم ایران و هم برانکو خاطرهانگیز خواهد بود. برانکو در مسیر صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان سرمربی تیم ملی بود و بعد از مارک ویلموتس هم قرار بود سرمربی تیم ملی شود، اما فدراسیون فوتبال به اسکوچیچ رأی داد و برانکو هم مجبور شد هدایت تیم ملی عمان را برعهده بگیرد. البته برانکو از حضور در تیم ملی عمان راضی به نظر میرسد و امیدوار است یک بار دیگر حضور در جام جهانی را تجربه کند. او به عنوان مربی تیم کرواسی و همچنین سرمربی تیم ایران در جام جهانی حاضر بوده است.تاریخ احتمالی این بازی روزهای ابتدایی مهر تعیین شده است. با توجه به شیوع ویروس کرونا در همه کشورها عمان برای انجام این بازی با پرواز چارتر وارد تهران خواهد شد. برانکو برگزاری این بازی دوستانه را برای هر دو تیم مفید میداند و میگوید این بازی به هر دو تیم کمک خواهد کرد که با آمادگی بیشتر، بازیهای خود را در مرحله انتخابی جام جهانی بار دیگر آغاز کنند.
اسکوچیچ به بهانه برگزاری این بازی دوستانه بلافاصله بعد از پایان بازیهای لیگ، اردوی تیم ملی را تشکیل خواهد داد. علاوه بر بازیکنان داخلی لژیونرها هم در اردوی تیم ملی حاضر میشوند و براساس توافق صورت گرفته میان فدراسیون فوتبال ایران و عمان دو تیم در این بازی دوستانه از همه نفرات خود استفاده خواهند کرد.
اخبار
اصلاحات اساسنامه مدیریت
را اصلاح میکند؟
آرمن ساروخانیان
مصاحبه روز گذشته نبی، دبیر کل فدراسیون نگرانی درباره تعلیق فوتبال ایران را فعلاً برطرف کرد و به گفته او اساسنامه جدید بر اساس خواستههای فیفا تغییر کرده است. او از همراهی وزارت ورزش هم تشکر کرد که با حذف وزیر ورزش از فهرست مجمع فدراسیون مخالفتی نداشته است.
این یکی از موارد جنجالی اساسنامه فدراسیون بود که در سالهای گذشته بحثهای زیادی دربارهاش مطرح شد و گفته میشد که از نگاه فیفا استقلال فدراسیون از دولت را زیر سؤال میبرد.
در سالهای گذشته به نظر میرسید که این تغییر یکی از خطوط قرمز مدیریت ورزش ایران باشد و تلاشها برای اصلاح این بند چند بار به بنبست رسید، ولی در این بزنگاه جدید تصمیم عاقلانهای گرفته شد تا فوتبال گرفتار دردسرهای تعلیق و کمیته انتقالی نشود
به گفته نبی سایر بندهای مورد اعتراض فیفا هم اصلاح شده و حالا باید منتظر پاسخ جدید این سازمان باشیم. از این موارد میتوان به شرط ده سال مدیریت برای ثبت نام ریاست فدراسیون اشاره کرد که دایره رقبا را به شدت محدود میکرد.
انتخاب کمیتههای قضایی و حسابرسی هم به مجمع محول شده، یعنی امکان نظارت به عملکرد ریاست فدراسیون بیشتر از قبل خواهد بود. این تغییرات همزمان با آخرین ساعات مهلتی است که فیفا برای ارائه اساسنامه اصلاحشده به فدراسیون فوتبال ایران داده است؛ نشانهای از اینکه فدراسیون از ته قلب تمایل زیادی به تغییرات ندارد و علاقه داشت که رویه سابق پیگیری شود.
هرچند بندهای جدید روی کاغذ آمده، ولی به نظر میرسد نگاه حاکم بر فوتبال هنوز تغییر زیادی نکرده است. احتمالاً مدیران فدراسیون همچنان ترجیح بدهند دایره بسته مدیران تغییر زیادی نکند و از شفافیت گریزان باشند.
نتیجه این سبک از مدیریت پیش چشم ماست: قرارداد عجیب با ویلموتس که فوتبال و ورزش ایران باید تاوان سنگینی برای آن بدهد، فرصتهای از دست رفته درآمدزایی که فدراسیون را در آستانه ورشکستگی قرار داده و بیتوجهی به بحث توسعه متوازن که فوتبال ایران را از رقبایش در شرق و غرب قاره عقب انداخته است.
تغییر اساسنامه فدراسیون و تصویب نهایی آن میتواند گام اول در تحول فوتبال باشد، ولی قطعاً برای خروج از وضعیت فعلی کافی نیست و خانواده فوتبال با استفاده از حداکثر پتانسیلهای قانونی آن باید از بازگشت فدراسیون به نظام و سیستم سابق جلوگیری کند.
این وظیفه رسانهها، باشگاهها، بازیکنان، مربیان و اعضای مجمع است که مقابل تکرویها، غفلتها و پنهانکاریها بایستند و از در جا زدن فوتبال جلوگیری کنند.
در انتخابات قبلی فدراسیون این بحث مطرح میشد که وزارت ورزش یا اعضای مجمع جلوی ورود نامزدهای شایسته را میگیرند، ولی این بار میدان برای رقابت بازتر است و امیدواریم به همان نسبت شاهد حضور نامزدهای قدر و صاحب ایده باشیم.
انتظار میرود کسانی که ادعای متحول کردن فوتبال را دارند با برنامهای منسجم پا پیش بگذارند. کلیگوییها و شعارهای کلیشهای که در این سالها بارها و بارها شنیدهایم، فوتبال را به نقطه بهتری نمیرساند.
فدراسیون پس از رخوت چند سال اخیر نیاز به مدیرانی دارد که بتوانند از تمام پتانسیل فنی و اقتصادی فوتبال استفاده کنند و ساختاری بسازند که شایسته یکی از باسابقهترینها و برترینهای آسیا باشد.
بدون ایدههای جدید و اراده واقعی برای تحول، اساسنامه جدید دردی از فوتبال ایران دوا نخواهد کرد.
ربیع خواه؛ کاپیتان در اولین بازی سال پرسپولیس
محسن ربیع خواه که در لیگ شانزدهم یکی از انتقال های جنجالی و پرسروصدای پرسپولیس بود، حالا جای خود را در فهرست این تیم پیدا کرده و در بین هواداران نیز از مقبولیت قابل توجهی برخوردار است.
انتظار میرفت که او بعد از جدایی برانکو، در فهرست مازاد قرار بگیرد اما حتی کالدرون و گل محمدی نیز روی اسم این بازیکن قلم نکشیدند تا هافبک پرتلاش چهارمین سال حضور در پرسپولیس را هم تجربه کند.
او که اکنون باتوجه به مصدومیت محمد انصاری از ناحیه رباط صلیبی شانس خوبی برای ماندن در تیم دارد، روز گذشته کار را به عنوان کاپیتان آغاز کرد و برای اولین با پیراهن پرسپولیس در مراسم ابتدای بازی در کنار داوران و بازیکن تیم حریف حضور یافت تا یک اتفاق جالب را در دوره فوتبال خود تجربه کند. شاید خود او هم تصور نمیکرد که 4 سال در جمع سرخ ها بماند و به مهره ای کلیدی تبدیل شود.
نکته ویژه در عملکرد ربیع خواه این است که باوجود فشارهای بیرونی فراوان، او همیشه مهره ای بی حاشیه و تلاشگر بوده که در پست های مختلف، نمایش کم نوسانی را به نمایش گذاشته و شاید حتی اگر گل محمدی وی را در لیست مازاد قرار ندهد، بعد از امضای قراردادی جدید فوتبالش را در پرسپولیس به پایان برساند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4289/19665/78105
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4289/19665/78106
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4289/19665/78107
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4289/19665/78108
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4289/19665/78109
|
عناوین این صفحه
- عجایب شهر عجایب شهر
- تعلیق و تایید برای این فوتبال تفاوتی ندارد!
- رادوی عصبانی؛ میتواند یکطرفه فسخ کند!
- اخبار
- اخبار