ماجرای قرارداد مارک ویلموتس با فدراسیون فوتبال با پیچیدگی‌های جدیدی روبه‌رو شده است. مسلماً ابعاد جدیدی هم از این قرارداد وجود دارد که هنوز رسانه‌ای نشده یا برای ایران بهتر است تا زمان بررسی پرونده در فیفا و دادگاه عالی ورزش (CAS) و اعلام نتیجه آن، رسانه‌ای نشود.

آنچه رئیس پیشین فدراسیون فوتبال درباره قرارداد ویلموتس می‌گفت و هنوز از آن دفاع می‌کند، عنوان قرارداد خوب بود، اما چیزی که از قرارداد مشخص شده، نمی‌توانیم آن را چیزی جز یک قرارداد بد بدانیم. مهدی تاج گفته بود قرارداد کارلوس کی‌روش در عقد قرارداد با ویلموتس برای آنها درس بزرگی بود، اما با مشخص شدن نحوه قرارداد سرمربی بلژیکی باید گفت که گویا این درس‌ها برای رئیس سابق فدراسیون بدآموزی داشته است.

حالا این قرارداد بدتر از بد است که می‌تواند برای فوتبال ایران درسی بزرگ باشد. قراردادی که در صورت به نتیجه رسیدن آن در فیفا به سود مارک ویلموتس، فوتبال ایران را 6 میلیون یورو دیگر متضرر خواهد کرد، آن هم برای مربی‌ای که سودی برای فوتبال ایران نداشت. با این حال نباید به سادگی از کنار این قرارداد بد گذشت، در شرایطی که رقم قرارداد این مربی نیز به یکباره افزایشی نزدیک به سه برابر داشت.

عرف قیمت مارک ویلموتس بین مربیان چیزی حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون دلار بود و در حالی که با در نظر گرفتن شرایط ایران و پاداش صعود به جام جهانی آن را می‌شد تا ۱.۳میلیون دلار افزایش داد، اما به یک باره این قرارداد به ۲.۲۵میلیون یورو رسید. قراردادی که رقم شگفت‌انگیز آن معقولانه نیست و باید دید در پس پرده این قرارداد چه اتفاقاتی رخ داده و چه افرادی حضور داشته‌اند؟

مهدی تاج در خصوص نحوه حضور ویلموتس در تیم ملی اعلام کرد که او از سوی مرکز فرهنگی ایران و هلند به وزارت ورزش و جوانان معرفی شد و مسعود سلطانی‌فر هم نام ویلموتس را برای بررسی به فدراسیون فوتبال داد. هرچند این فدراسیون فوتبال بوده که اقدام به مذاکره با ویلموتس و عقد قرارداد با این مربی کرده و باید دید کانال‌های ارتباطی با این مربی چه کسانی هستند. مذاکرات با ویلموتس در مرکز فرهنگی ایران و هلند انجام نشد، بلکه مذاکرات با این مربی در بلژیک و سفارت ایران در بروکسل صورت گرفت.

اینجا می‌توان به این مورد توجه کرد که اگر حضور ویلموتس در تیم ملی همچنان از طریق مرکز فرهنگی ایران و هلند پیش می‌رفت، باید رد پای دیگری هم از آنها دیده می‌شد، اما در این میان نام افراد دیگری در میان است. فردی به نام «بهروز زنجانی» ملقب به «بوروس» که قبلاً هم در فوتبال ایران و اطراف تیم ملی نام او به چشم خورده است. زمانی که کارلوس کی‌روش در اردوی جنجالی دبی در دی‌ماه ۹۵ کادر ایرانی خود را از جمله دستیاران، مدیر تیم، مدیر رسانه‌ای و مترجم را اخراج کرد، نام فردی به عنوان مترجم جدید کی‌روش مطرح شد. آن فرد همین بهروز زنجانی یا بوروس بود که آرشیو اخبار در آن تاریخ نشان می‌دهد که این فرد در زمان کی‌روش هم به تیم ملی، این مربی یا فدراسیون فوتبال نزدیک بوده است.

حالا اینکه آیا بوروس در قرارداد با کی‌روش، جنجال‌های این مربی و مبالغ پرداختی به این مربی نقش داشته یا نه، مشخص نیست. با این حال آنچه کمی در خصوص او سؤال ایجاد می‌کند، نقش او در حضور مارک ویلموتس در ایران است. پیگیری‌ها نشان می‌دهد که این فرد در ترکیه حضور دارد. باید دید او فردی معتمد و نزدیک به مهدی تاج بوده که در زمان کی‌روش هم به تیم ملی نزدیک شد و نامش به سر زبان‌ها افتاد یا خیر، اما با بازگشت مترجم سابق کی‌روش، حضورش در تیم ملی اجرایی نشد.

در نهایت این سؤال باید از سوی مسئولان وقت فدراسیون فوتبال پاسخ داده شود که آیا زنجانی در حضور و عقد قرارداد ویلموتس با تیم ملی ایران نقشی داشت یا خیر.

 

مساله برانکو و پرسپولیس به یکی از پیچیده‌ترین موارد این روزهای فوتبال کشور تبدیل شده و هواداران سرخ نمی‌دانند که باید کدام حرف را باور کنند و تنها لحظه‌شماری می‌کنند تا پروفسور بتواند هرچه زودتر حق‌الزحمه‌اش را بابت ساخت یکی از رویایی‌ترین پرسپولیس‌های تاریخ دریافت کند. در این بین سیاست یک‌بام و دو‌هوای باشگاه پرسپولیس در قبال سرمربی اسبق و موفق تیم‌شان بدجوری توی ذوق می‌زند و سردرگمی زیادی را برای هواداران این تیم ایجاد کرده است. مسئولان باشگاه از یک‌سو دم از پرداخت بدهی‌شان به این مربی کروات می‌گویند و از سوی دیگر اعتراض خود به رای صادر شده در فیفا را اعلام می‌کنند تا از زور تعجب همه انگشت‌به‌دهان بمانند.

رغبتی از کدام توافق حرف می‌زند؟

با اینکه طبق اعلام کمیته حقوقی باشگاه پرسپولیس، اعتراض آنها به رای صادره فیفا درخصوص پرونده برانکو و دستیارانش به فیفا ارسال شده است، اما علی رغبتی یکی از اعضای هیات‌مدیره باشگاه پرسپولیس در گفت‌وگو با «فرهیختگان» از قدم‌های موثر باشگاه برای توافق با این مربی موفق صحبت کرد.

هرچند همیشه بلافاصله بعد از طرح این موارد، وکیل برانکو خیلی سفت‌وسخت اقدام به تکذیب خبر توافق و مذاکره کرد، اما باز هم شاهد این هستیم که پرسپولیسی‌ها بی‌توجه به این تکذیبیه‌ها کار خودشان را می‌کنند و برای ایجاد محبوبیت در میان هواداران طوری وانمود می‌کنند که در آستانه توافقی بزرگ با فردی هستند که چند مدیر در انجام آن ناتوان بودند.

اینکه رغبتی از انجام کدام کار بزرگ و براساس چه مذاکره‌ای حرف می‌زند، موضوعی است که شاید هیچ‌کس به اندازه خودش و البته همکارانش در باشگاه پرسپولیس نمی‌تواند در مورد آن صحبت کند.

دلخوری از اظهارات آقای عینک‌آفتابی

یکی از مواردی که این روزها عجیب جلب توجه می‌کند، مصاحبه‌های متعددی است که معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس با خبرنگاران انجام می‌دهد و در آن از باز بودن راه‌های توافق و تلاش‌های باشگاه برای انجام این کار مهم می‌گوید.

طبق شنیده‌ها این موضوع به گوش برانکو ایوانکوویچ رسیده و او از این اتفاق ابراز ناراحتی کرده است. براساس شنیده‌ها او بابت صحبت‌هایی که توسط مهدی خواجه‌وند، مطرح شده به نزدیکانش گفته است که نمی‌داند مدیران باشگاه از کدام توافق صحبت می‌کنند چون اصلا توافقی در کار نیست و چیزی که مشخص است حکم فیفا باید اجرا شود. مربی کروات گفته اینکه یک فرد حقوقی با عینک‌آفتابی و شال‌گردن بیاید مقابل خبرنگاران قرار بگیرد و از توافق با او صحبت کند، بسیار عجیب است و ظاهرا اوضاع برعکس شده و آقایان به‌جای اینکه برای پرداخت حقوق او و همکارانش که همراه با کلی موفقیت برای پرسپولیس بوده، اقدام کنند مدام مقابل دوربین‌ها ژست می‌گیرند و حرف‌هایی می‌زنند که هیچ‌کدام از آنها واقعیت ندارد.

برانکو از شنیدن این موضوع که مسئولان باشگاه می‌خواهند با کمی تخفیف پول او را به حسابش واریز کنند، شگفت زده شده و اعلام کرده است هیچ توافقی در کار نبوده و قرار نیست به کسی تخفیف بدهد. ضمن اینکه با اعتراض جدیدی که آنها به رای فیفا داشته‌اند، علاوه‌بر مبلغی که فیفا تعیین کرده است، آنها باید 5‌درصد هم جریمه دیر‌کرد بپردازند که از همین حالا باید به فکر تهیه این مبلغ هم باشند!

 با 5‌درصد جریمه دیرکرد چه‌کار می‌توان کرد؟!

با یک حساب سرانگشتی می‌توان متوجه شد که سرخ‌ها بابت جریمه دیرکرد مبلغ قرارداد برانکو که بیش از یک میلیون یورو است باید مبلغی در حدود ۵۰ هزار یورو بپردازند که با نرخ ارز این روزهای بازار رقمی در حدود یک‌میلیارد تومان می‌شود. پرسپولیسی‌ها می‌توانستند با هزینه کردن این پول در ورزشگاه شهید کاظمی تا مدت‌ها با خیال راحت زمین تمرینی خود را بیمه کنند و ضمن کاشت چمنی مطلوب، پیست دور زمین و همچنین برخی از امکانات لازم تمرینی را تهیه کنند، اما حالا باید این پول صرف یک بازی شود که نتیجه‌اش از پیش تعیین شده است و همه می‌دانند که این پرونده هم در فیفا تایید شده و زمان پرداخت این پول‌ها فرا می‌رسد.

 

امیر اسدی

 

با اینکه قریب به اتفاق بازیکنان خارجی لیگ برتر به ایران بازگشته‌اند و قرار است در تمرینات تیم‌های خود شرکت کنند، خبر خاصی از اشکان دژاگه در دست نیست؛ هافبک گرانقیمت و ملی‌پوش تراکتورسازی که قبل از کرونا و با تعطیلی لیگ برتر راهی آلمان شده و هنوز به ایران بازنگشته. او اکنون حدود سه ماه و نیم است که در آلمان به ‌سر می‌برد و حتی چندی قبل در مصاحبه‌ای به شدت نسبت به شروع مسابقات لیگ فوتبال ایران هم گلایه‌هایی را مطرح کرد. البته در ابتدا محدودیت‌هایی برای پروازهای بین‌المللی وجود داشت و همین مسأله باعث شده بود دژاگه به ایران برنگردد.

درباره دژاگه چند روز قبل شایعه شده بود که او اعلام کرده با شروع لیگ برتر هم به خاطر خطرات ناشی از شیوع کرونا حاضر نیست به ایران برگردد اما مدیران باشگاه این موضوع را تکذیب و اعلام کرده‌اند دژاگه مشکلی برای بازگشت ندارد.

دژاگه اما حالا که تمرینات تراکتور آغاز شده هنوز به ایران برنگشته است. جالب اینکه او برای بازگشت به تبریز و شروع تمریناتش با تراکتور اقدامی نیز انجام نداده است. درباره دژاگه البته شایعاتی به وجود آمده که او قصد بازگشت ندارد و از طرفی بخشی از مطالباتش نیز پرداخت نشده اما مسئولان باشگاه این موضوع را تکذیب کرده‌اند. حالا باید دید چه زمانی این اتفاق می‌افتد و کاپیتان تیم ملی در تمرینات تراکتور حاضر می‌شود.

اشکان دژاگه که فوتبال خود را از هرتابرلین در بوندس‌لیگا آغاز کرد و یکی از بازیکنان کلیدی تیم‌های پایه آلمان بود، بعد از درخشش در این تیم به ولفسبورگ رفت و پیراهن این تیم را پوشید و به قدری خوب کار کرد که فولام از انگلیس به عنوان مشتری پر و پا قرص، او را شکار کرد. دژاگه در لیگ برتر هم 5 گل برای فولام به ثمر رساند تا با قراردادی نجومی راهی لیگ قطر و باشگاه العربی شود.

از آن به بعد بود که دوران افت اشکان آغاز شد، هر چند او در این مدت هم همیشه یکی از بازیکنان کلیدی تیم ملی بود و کارلوس کی‌روش اعتقاد ویژه‌ای به سبک بازی‌اش داشت. یک دوره کوتاه بازی برای ولفسبورگ در بوندس‌لیگا و ناتینگهام‌فارست در چمپونشیپ را هم به رزومه دژاگه اضافه کنید تا به دوران حضور او در تراکتورسازی برسید.

برای لیگ هجدهم، زنوزی مالکیت تراکتورسازی را بر عهده گرفت و در همان بدو ورود به هواداران پرشور این تیم قول داد تا پای ستاره‌های مشهور تیم ملی را به تبریز باز کند. یکی از این ستاره‌ها اشکان دژاگه بود که در سفری پرماجرا همراه با مسعود شجاعی به تبریز رفت و مورد استقبال هواداران تراکتورسازی قرار گرفت. او سپس با پیراهن تراکتورسازی نخستین تمرین خود را انجام داد و حالا که حدود 21 ماه از آن دوران می‌گذرد، فعلاً تصمیمی برای بازگشت نگرفته است.

دژاگه در فصل اول حضورش در تبریز 24 بار در ترکیب تراکتورسازی قرار گرفت، 2048 دقیقه در زمین حضور داشت و شش گل برای این تیم به ثمر رساند. او در فصل دوم که هنوز به انتها نرسیده و تکلیف خودش هم مشخص نیست، با مصدومیت‌هایی مواجه شده و روی هم 18 بار در ترکیب تراکتورسازی قرار گرفته و 1318 دقیقه در زمین بوده. او دو گل برای تراکتورسازی زده که آمار خیره‌کننده‌ای برای کاپیتان تیم ملی ایران محسوب نمی‌شود.

درباره دژاگه می‌گویند که قراردادش به دلار است و او بخش زیادی از آن را دریافت کرده و فقط به دلیل ترس از شیوع دوباره ویروس کرونا راهی ایران نمی‌شود. موضوعی که می‌تواند در ادامه راه برای تراکتورسازی و حتی این بازیکن گران تمام شود. دژاگه در 33 سالگی این روزهای عجیب را سپری می‌کند و فعلاً در آلمان مانده و کنار خانواده و دوستان روزها را یکی پس از دیگری سپری می‌کند. آن هم در شرایطی که بازیکنان تراکتورسازی رفته رفته آماده می‌شوند تا در لیگ برتر به میدان بروند. اینکه دژاگه در مسیر متفاوتی نسبت به سایر بازیکنان حرکت می‌کند، شاید در ادامه به ضرر این باشگاه پرهوادار تمام شود. موضوعی که انگار مورد توجه کسی قرار نمی‌گیرد و مدیران باشگاه تراکتورسازی هم همچنان منتظر بازگشت دژاگه مانده‌اند تا از وجود او در ادامه مسابقات استفاده کنند.

 

بعد از فسخ قرارداد استقلال با کارگزار قبلی این باشگاه (شرکت آریابرتر)، تازه مشکلات این باشگاه آغاز شده است و از آنجایی که مسئولان این کارگزاری اعتقاد دارند بدون‌‌مجوز از آنها و به‌‌صورت غیرقانونی قرارداد قبلی فسخ و قرارداد جدید با کارگزاری جدید امضا شده است، حالا‌‌حالاها استقلالی‌‌ها باید پای عواقب آن بایستند.

از سوی دیگر مسئولان باشگاه استقلال همان‌‌طور‌‌که قبلا هم اشاره کردیم درخصوص دلایل فسخ قراردادش با آریابرتر، دلایل خاص خودش را داشته و اعتقاد دارند که آریابرتر به‌‌خاطر عدم‌‌تعهد به بندهای قراردادش درخصوص استقلال حق هیچ اعتراضی ندارد و در‌‌صورت اعتراض هم این استقلالی‌‌ها هستند که می‌‌توانند کار را از مسیر حقوقی پیگیری کنند، اما بعدا اتفاقاتی افتاد که نشان داد دست بالا با کارگزار سابق بوده و چه‌‌بسا آنها بتوانند با اقدامات حقوقی خود، استقلال را دچار دردسر کنند.

همچنین پس از اینکه از سوی سعادتمند گفته شد شرکت آریا‌‌برتر طی سال گذشته تا به امروز ریالی برای این باشگاه درآمد نداشته است، این شرکت تصمیم گرفت رسید واریز منابع مالی به‌‌حساب باشگاه یا خزانه باشگاه استقلال را منتشر کند که طبق این اسناد، آریابرتر رقمی میلیاردی به استقلال کمک مالی داشته است.

مدیرعامل استقلال در جمع خبرنگاران گفته بود: «در تاریخ 28 خرداد سال 98 با شرکت آریا‌‌برتر، قراردادی تنظیم کردیم که از آن تاریخ تاکنون، از این شرکت عایدی‌‌ای نصیب باشگاه استقلال نشده است. به‌‌عنوان نماینده باشگاه استقلال می‌‌گویم چرا شرکت آریا‌‌برتر در قالب دادخواست یا اظهارنامه، جلوی کمک شرکت فولاد متین را می‌‌گیرد که اجازه ندهد به استقلال مساعدت شود و باشگاه از پس هزینه‌‌های خود بربیاید؟ مگر آریا برتر سال گذشته چقدر به باشگاه کمک کرد؟ در قرارداد با این شرکت، دیناری به استقلال نرسیده است. در تاریخ 12 بهمن 98، الحاقیه‌‌ای در قالب قرارداد قرض‌‌الحسنه تضمین و قرار شد مبلغ 9 میلیارد و 674 میلیون تومان در یک‌‌ماه به استقلال پرداخت شود. در ادامه قرار شد که به‌‌صورت روزانه، استقلال مبلغ 40 میلیون تومان خسارت پرداخت کند. کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟»

نکته قابل توجه اینکه کارگزارها که طی سالیان گذشته به‌‌جای اسپانسرها در دو باشگاه سرخابی عنان کار را در اختیار گرفته‌‌اند، طبق تعهدات صورت گرفته باید در ازای استفاده از لوگوی این دو باشگاه از مبادی مختلف به تامین منابع مالی پرداخته و از جهت اقتصادی کمک‌‌حال استقلال و پرسپولیس باشند. این اتفاق طی چند ماه اخیر در پرسپولیس تا حدودی محقق شد، اما استقلالی‌‌ها در ازای قرارداد با کارگزار سابق خود نه‌‌تنها پولی را به‌‌عنوان حق اسپانسر دریافت نکرده‌‌اند، بلکه مبلغی را به‌‌عنوان قرض آن‌‌هم با جریمه دیرکرد، دریافت کرده‌‌اند تا امروز مجبور شوند روزانه 40 میلیون تومان نیز به‌‌عنوان جریمه پرداخت کنند. یعنی آریا‌‌برتر نه‌‌تنها عایدی‌‌ای برای آبی‌‌ها نداشت، بلکه با این ترفند به‌‌نوعی یک پولی هم از این باشگاه طلبکار شد.

یک ابهام بزرگ؛ طلب قدیمی را زنده کردند؟

شرکت آریا‌‌برتر، به‌‌عنوان کارگزار قبلی باشگاه استقلال مدعی است که باشگاه نباید قراردادی با کارگزار جدید امضا می‌‌کرد و باید تکلیف قرارداد این شرکت و استقلال مشخص می‌‌شد. همین مساله، باعث اختلاف‌‌هایی بین هیات‌‌مدیره و سعادتمند شد. اگرچه بعد از صحبت‌‌های مدیرعامل استقلال، فضا کمی تلطیف شد، اما شرکت آریابرتر برای روشن شدن ابهامات، مبالغ کمک خود را به باشگاه استقلال منتشر کرد. در واقع این شرکت مدعی شد که بیش از 10 میلیارد تومان به باشگاه استقلال به‌صورت قرض‌‌الحسنه کمک کرده است، در‌صورتی‌که قرار به پرداخت پول از سوی این شرکت نبوده است. با این حال انتشار اسناد پرداختی‌‌های کارگزار قبلی استقلال به این باشگاه، امروز یک سوال و ابهام بزرگ را در باشگاه استقلال به‌وجود آورده است.

هرچند به‌عقیده مدیرعامل استقلال، کلیت این قرارداد مبهم بوده و جای سوال دارد و حتی وی روز گذشته نیز این‌‌طور عنوان کرد که درخصوص وضعیت کارگزار قبلی، مباحث و مذاکرات خوبی صورت گرفته و قرار است در سه چهار روز آینده مشکل با کارگزار قبلی حل‌و‌فصل شود. در غیر این صورت یک‌سری شفاف‌‌سازی‌‌ها را انجام خواهند داد، اما موضوع پرداختی‌‌های آریابرتر و واریزی‌‌ها از موسسه مالی کوثر در ذهن مسئولان استقلال این سوال را ایجاد کرده است چراکه این پول‌ها از موسسه‌‌ای واریز شده که یک بدهی قدیمی به باشگاه استقلال دارد و حالا این ابهام وجود دارد که آیا ممکن است آریابرتر به قصد تسویه بدهی قدیمی این حساب با آبی‌پوشان این طلب را به اسم استقلال زنده و آن را در ازای کمک قرض‌‌الحسنه آن‌هم با جریمه دیرکرد روزانه در اختیار این باشگاه قرار داده باشد؟ دیروز که با یکی از مدیران ارشد باشگاه استقلال در این خصوص صحبت کردیم، تایید کرد که این ابهام در باشگاه وجود دارد و باید مورد بررسی قرار بگیرد.

 

قاضی‌زاده هاشمی با اشاره به تأکید فیفا بر استقلال برخی ارکان فدراسیون فوتبال بیان کرد: فیفا حوزه قضایی، اخلاق، استیناف، انتخابات و استیناف انتخابات را نهادهای مستقلی می‌بیند به این دلیل که با مجموعه حاکمه فدراسیون تبدیل به باند و تیم نشوند.

این نماینده مجلس اضافه کرد: فیفا در نامه پایانی خود به فدراسیون علاوه بر تأکید بر اصلاح موارد قبلی اساسنامه، اضافه کرده که وزیر ورزش به‌عنوان مقام دولتی حق حضور و رأی در مجمع فدراسیون را ندارد.

وی بر این باور است که عنوان «نهاد عمومی غیردولتی» برای فدراسیون به معنای دخالت در امور فدراسیون نیست، بلکه این نهاد دارای ساختار قانونی در کشور است مانند بسیاری از نهادهای کشورمان (کمیته ملی المپیک و جمعیت هلال احمر) که با حفظ استقلال خود نهاد عمومی غیردولتی محسوب می‌شوند.

قاضی‌زاده هاشمی در تعریف این عنوان گفت: طبق قوانین ملی، «نهاد عمومی غیردولتی» اشخاصی هستند که از قوای مختلف حاکمیتی و پشتیبانی‌های قانونی برخوردار می‌شوند و با اینکه مجامع آنها غیردولتی است، اما به آحاد جامعه خدمات می‌دهند.

نماینده مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: دخالت زمانی است که وزیر ورزش، دولت یا هر قوه دیگری فلان شخص را به‌عنوان رئیس فدراسیون و ... انتخاب کند و در غیر این‌صورت نه تنها دخالت، بلکه قانون‌پذیری است.

وی با بیان اینکه احترام به قوانین داخلی و ملی کشورها مورد تأکید و احترام فیفاست، گفت: فیفا هیچ وقت نگفته است شخصیت نهاد داخلی خودتان را زیر سؤال ببرید، اما عده‌ای که قانون «منع بکارگیری بازنشستگان» برای آنها صدق می‌کند، می‌گویند ما نهاد غیردولتی نباشیم و این را به معنای دخالت فرض می‌کنند، در صورتی که این موضوع دقیقاً طبق چارچوب‌گذاری قانون حاکم کشوری ماست.

قاضی‌زاده هاشمی با بیان اینکه نگارش اساسنامه و طرح تیپی فیفا برای فدراسیون‌های عضو خود یک طرح ثابتی است و برای همه هم یک پیش‌نویس ساده و مشخصی را ارائه می‌کند، گفت: با وجود انجام مذاکرات اساسنامه در سال گذشته، اما نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاد بلکه طرح پیشنهادی فیفا هم به کشوی میز رفت و پیگیری نشد.

این نماینده مجلس دلیل پیچیده شدن کار ساده‌ای چون اصلاح اساسنامه را در این می‌داند که عده‌ای در سیستم مدیریت ورزشی فدراسیون، اساسنامه را بازیچه دست خود قرار داده و صرفاً برای حفظ بقای خودشان نگارش می‌کنند و اگر هم جایی احساس خطر کنند اساسنامه به کشوی میزها منتقل خواهد شد.

وی افزود: حالا که فیفا این فرصت را برای ما فراهم کرده است مجلس، دولت و سایر ارگان‌ها هم باید مجموعه ساختاری را تشکیل دهند که وصل به اشخاص الف و ب نباشد و درون خود تحول و نوگرایی را ایجاد کند.

 

قاضی‌زاده هاشمی در رابطه با شرط هشت سال سابقه مدیریت ورزشی برای ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: این موضوع تحت نظر کمیته انتخاباتی قرار می‌گیرد، اما در هر صورت ورود افراد به گود انتخابات نیازمند پارامترها و صلاحیت‌های فنی است که کمیته تعیین می‌کند.

نماینده مجلس شورای اسلامی از مسئولان و دست‌اندرکاران حوزه فوتبال درخواست کرد که از قدرت و نفع شخصی خود برای آینده فوتبال ایران بگذرند و اجازه دهند که در گردش نخبگانی، یک نیروی قوی و تازه نفس و مقتدر و بر اساس رأی مجمع که برآمده از اراده بدنه ورزش کشور است انتخاب شود و البته این تحول آفرینی در چهار سال بعدی مجمع هم ادامه پیدا کند.

وی همچنین تصریح کرد: اصولاً ما با انحصارطلبی در هر رده از امر ورزش مخالفیم و قاعده استقلال رکن انتخاباتی را به‌عنوان یک قاعده ضد انحصار فوتبال می‌دانیم و بر آن هم به شدت تأکید داریم.

قاضی‌زاده هاشمی درباره لزوم تصویب «قانون جامع باشگاهداری» در مجلس یازدهم این‌طور گفت: ما این قانون را در مجلس یازدهم در دستور کار قرار خواهیم داد. البته در مجلس دهم هم در حوزه ورزش کم کار نکردیم و هم‌اکنون بسیاری از پروژه‌های عمرانی در شهرهای کوچک و روستاها براساس برنامه ششم توسعه و با اعتبارات 27 صدم درصد مالیات ارزش افزوده اجرا می‌شوند، درباره نظارت بر آن هم سؤالاتی از وزارت ورزش داریم که به موقع مطرح خواهیم کرد.

نماینده مجلس کشورمان تصریح کرد: ما به دنبال انتخاباتی ژورنالیستی و پروپاگانداهای موقعیتی نیستیم. نماینده مجلس برای ایفای رکن نظارتی خود باید مقتدر، صریح، شفاف و غیر وابسته باشد تا مطالبش از بُرندگی لازم برخوردار باشد.

 

موضوع اساسنامه فدراسیون فوتبال که یکی از بحث‌های مهم این روزهای ورزش کشور شده، با نظرات مختلفی از جمله مدیران سابق ورزش، فوتبال و همچنین ارکان قانونی کشور همراه بوده است. از جمله این مباحث گفت‌وگویی بود که در برنامه «ورزش بدون ویرایش» رادیو گفت‌وگو با حضور مصطفی هاشمی‌طبا، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، شهاب‌الدین عزیزی‌خادم، عضو سابق هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و احسان قاضی‌زاده هاشمی، نماینده مجلس انجام شد.

هاشمی‌طبا: گرفتن تأییدیه از هیئت دولت و توافق با فیفا هیچ کاری ندارد

مصطفی هاشمی‌طبا در این گفت‌وگو درباره آینده فوتبال ایران و شرایط اساسنامه مطلوب گفت: اصولاً ما خیلی قضیه را پیچیده و بزرگ کردیم. اساسنامه نوشتن و گرفتن تأییدیه از فیفا هیچ کاری ندارد. برای نوشتن اساسنامه فدراسیون فوتبال به قدری الگو وجود دارد و مسئله قابل حل است که هیچ نیازی به این همه بحث نیست. رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک تصریح کرد: ما اگر قرار است که با مسائل مملکت این‌گونه برخورد کنیم مسائل کلی مملکت‌مان را چگونه حل خواهیم کرد؟! متأسفم که این قضیه تا این اندازه با اهمیت تلقی می‌شود در صورتی که به راحتی می‌توان اساسنامه را نوشت و نظرات فیفا را هم در آن اعمال کرد.وی با بیان اینکه هیچ یک از نظرات فیفا مغایر با قوانین داخلی ایران نیست، اظهار داشت: به تأکید خود فیفا هیچ نظریه‌ای نباید مغایر با قوانین کشور ما باشد و بنابراین این همه بحث و گفت‌وگو لزومی ندارد. ضمن اینکه ما هیچ مشکل قانونی نداریم، بلکه مشکل از نوع اجرا و عدم رعایت مسائل بسیار ساده است. هاشمی‌طبا کار کردن فدراسیون بدون اساسنامه را عجیب و شوکه‌آور خواند و گفت: طبق قانون، اساسنامه باید به تصویب هیئت دولت برسد، اما فدراسیون در این مدت هم بدون تأییدیه کار می‌کرد. گرفتن تأییدیه از هیئت دولت و توافق با فیفا هیچ کاری ندارد، لذا واضح است که مسئولان مربوطه نمی‌خواهند کاری کنند. رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک با تأکید بر اینکه مدیریت اساسنامه باید مطابق با مُر قانون باشد، گفت: مسئولان موظفند که با مُر قانون کار کنند و همه در برابر قانون مساوی‌اند، اما مشکل این است که گویا در نظر عده‌ای، برخی افراد از دیگران بهترند. هاشمی‌طبا متذکر شد: مسئولیت نوشتن اساسنامه فدراسیون با وزارتخانه است و طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، وزارت ورزش باید با استفاده از نظرات کارشناسانه، اساسنامه فدراسیون را تأیید و تنظیم کند و برای هیئت دولت بفرستد. وی با اذعان به اهمیت ویژه مجریان ورزشی در تعیین مسیر آینده فوتبال کشورمان تأکید کرد: ما باید به مجمع بها دهیم یعنی باید مجمعی تشکیل شود که کاملاً دموکراتیک عمل کند. اعضای مجمع می‌توانند تشکیل مجمع فوق‌العاده را درخواست کنند و دخالت‌های بی‌جا هم در آن صورت نگیرد.

عزیزی خادم: افراد پرورش‌یافته مکتب علمی باید وارد گود شوند

شهاب‌الدین عزیزی خادم وضعیت فوتبال را در همه حوزه‌ها بحرانی خواند و گفت: این وضعیت حاصل دو دهه بی‌برنامگی حاکم بر ورزش فوتبال کشورمان است. عضو سابق هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و رئیس هیئت مدیره باشگاه سایپا با اظهار اینکه مجمع در رأس امور فوتبال کشور است و حرف اول و آخر را در فوتبال می‌زند، گفت: اصلاح ایرادات سخت و سنگین و تناقضات در اساسنامه فدراسیون فوتبال حاصل یک کار جمعی بود. مجلس شورای اسلامی، فدراسیون و همه با هم تصمیم عاقلانه‌ای اتخاذ کردند و با پرهیز از انگیزه‌های شخصی و سازمانی چارچوب‌هایی را با رعایت مسائل داخلی کشور تعیین کردند.

وی با تأکید بر اینکه استقلال فدراسیون فوتبال نباید خدشه‌دار شود، گفت: ما باید اساسنامه را با پرهیز از تنش و اجماع داخلی و نگاه تعاملی تنظیم کنیم به طوری که این اساسنامه برای سایر فدراسیون‌ها نیز به‌عنوان یک الگو مطرح شود.

عضو سابق هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال با تصریح بر نبود برابری فرصت در اساسنامه قبلی اظهار داشت: این اساسنامه می‌تواند الگوی سازمان یافته‌ای برای همه ما باشد و بر این اساس نباید گردش نخبگانی در آن محدود شود.

عزیزی خادم وضعیت فوتبال در همه حوزه‌ها را بحرانی خواند و گفت: این وضعیت حاصل دو دهه بی‌برنامگی حاکم بر ورزش فوتبال کشورمان است، اما امیدواریم که اصلاح اساسنامه نقطه آغازی برای نظارت باشد تا افراد تلفیقی و ترکیبی از فوتبال و اقتصاد وارد شوند و با برگزاری انتخابات بر مبنای عدالت و دموکراسی بتوانیم فوتبال را به رسالت اصلی خودش حرکت دهیم و نهایتاً با نظارت و حمایت مجمع هم از آسیب‌های آگاهانه یا ناآگاهانه به منافع ملی جلوگیری کنیم.

عضو سابق هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال بر این باور است که با روند حاکم بر فضای فعلی فوتبال یعنی فوتبال هزاره سوم و مبتنی بر اقتصاد نمی‌توان بدون مبانی اقتصادی یا سوابق مدیریتی حوزه اقتصاد را در انتخاب رئیس فدراسیون حذف کرد. وی همچنین گفت: افرادی باید وارد گود انتخابات شوند که پرورش‌یافته مکتب برنامه باشند که البته این مهم جز با تحقق ورود نخبگان و افراد باتجربه به حوزه ورزش میسر نخواهد شد. امیدواریم با اصلاح ساختار فدراسیون، از اساسنامه‌ای رونمایی کنیم تا همه خودشان را در معرض آرا قرار دهند و برنامه‌های‌شان را ارائه کنند.