|
انتقاد از معضل مدرکگرایی
«موسیقی پاپ» صاحب رشته دانشگاهی شد
آئین تفاهم نامه همکاری مشترک میان مرکز آموزش علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد ۴۶ تهران با مؤسسه فرهنگی هنری «آوازی نو» با حضور مدیران این دو مجموعه دانشگاهی و موسیقایی برگزار شد.
نادر مشایخی آهنگساز و رهبر ارکستر و از مدرسان موسیقی دانشگاه علمی کاربردی، در ابتدای این نشست خبری با ابراز خرسندی از امضای این تفاهم نامه بیان کرد: ما در حوزه موسیقی با مشکلات زیادی رو به رو هستیم. یکی از این معضلات موضوع مدرکگرایی است که بر روی خروجی حوزه موسیقی بازدهی چندانی ندارد. زیرا تمام نکاتی که در دانشگاهها موردبررسی و آموزش قرار میگیرند، متعلق به سالها قبل بوده که دیگر بهروز نیستند. این منابع از جهت غنای علمی نیز دچار ایرادها و معایب زیادی است که باید درباره همه آنها بازنگری کرد.
این هنرمند موسیقی ادامه داد: متأسفانه کتابهای مرجع آموزش موسیقی در دانشگاه، به هیچ عنوان بهروز نیستند و همین موضوع موجب بروز ضعفهایی شده که آثار موسیقایی را تبدیل به موسیقیهای به اصطلاح فست فودی کرده که اصلاً به صلاح دانش آموزان و دانش آموختگان این چارچوب نیست.
این مدرس دانشگاه افزود: تمام تلاش من در دانشگاه علمی کاربردی این است که همه بچهها با تمام وجودشان کار کنند و قطعاً این تلاشها موجب میشود که موسیقی ایرانی در تمامی جوانب با پیشرفتهای محسوسی رو به رو شده و تبدیل به یک جریان کاربردی در عرصههای هنری شود. این همان نکتهای است که در تفاهم نامههای این چنینی میتواند مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی استعدادها برای ورود به بازار کار
سوسن تقیپور مدیر مرکز آموزش علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد ۴۶ تهران نیز در ادامه این نشست رسانهای گفت: فکر میکنم اجراهای مرکز آموزش علمی کاربردی واحد ۴۶ نشان داده که میتواند حوزه صنعت و هنر را به حوزه اشتغال پیوند دهد. ما در این زمینه کارهای زیادی را انجام دادهایم تا بتوانیم در رسالت شناساندن هنر در بازار کار فعالیتهای متعددی را انجام دهیم. در این راه شناسایی درست استعدادها برای ورود به بازار کار و صنایع خلاق به ویژه حوزه موسیقی مهمترین رویکرد ماست. کما اینکه اکنون برای وارد کردن موسیقی پاپ نیز موفق شدیم به این تفاهم نامهای که امروز شاهد به امضا رسیدن آن هستیم، برسیم.
وی ضمن تشریح برنامه مرکز علمی کاربردی واحد ۴۶ به اضافه شدن رشته «آهنگسازی پاپ» در این مرکز دانشگاهی اشاره کرد و گفت: این رشته تاکنون در هیچ مرکز دانشگاهی تدریس نشده و ما تلاش کردیم تا به واسطه نیازی که در جامعه پیرامون موسیقی پاپ وجود دارد از طریق دانشگاه خودمان رشته «آهنگسازی پاپ» و کارشناسی «آواز ایرانی» را به تصویب برسانیم. این رشتهها از مهر ماه سال جاری در دانشگاه ما آغاز میشود و این نکته را هم لازم است بگویم که برای به نتیجه رسیدن این شرایط، فشار زیادی را متحمل شدیم.
تقی پور افزود: آنچه موجب شد امروز شاهد به امضا رسیدن یک تفاهمنامه با جریان حرفهای موسیقی پاپ کشور باشیم، نیاز بدنه حرفهای به تحصیلات دانشگاهی افراد و اشتغالزایی برای دانشجویانی بود که بعد از فارغالتحصیلی دغدغهای برای انجام کار نداشته باشند.
باید از ابتذال جلوگیری کنیم
سید حسن اردستانی مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی هنری «آوازی نو» هم در این نشست تصریح کرد: از زمانی که ما مؤسسه آوازی نو را تأسیس کردیم رسالتی داشتیم که بتوانیم اولاً استعدادها را شناسایی کرده و بعد با ایجاد بسترهای مناسب آنها را به سمت موسیقی صنعتی پیش ببریم. امروز قطعاً شرایط موسیقی در کشور ما دچار تغییراتی شده که میبایست با این شرایط فرهنگسازی کرده و از ابتذال جلوگیری کنیم. به همین منظور با توجه به اینکه شناسایی استعدادها و آموزش آنها برای ما از درجه بسیار مهمی برخوردار است، تصمیم گرفتیم با مرکز علمی کاربردی واحد ۴۶ وارد مذاکره شویم که نتیجه آن امضای این تفاهم نامه شد.
وی بیان کرد: این نگاه ما یک نگاه دغدغهمندی است که لزوم آموزش در موسیقی پاپ را برای ما بسیار با اهمیت جلوهگر میکند. ما امروز موسیقی به نام سرگرمکننده داریم که اگر بتوانیم این موسیقی را با مشورت کارگروههای دانشگاهی ترکیب کنیم قطعاً شرایطی پدید میآید که به موسیقی مبتذل ورود نکنیم. ما با این شرایط در تلاشیم تا نگاه شنیداری مردم را ارتقا دهیم و قطعاً با کارگروهی که اکنون با این تفاهم نامه آغاز میشود امیدوارم به اهداف خود برسیم. ما امروز وارد یک راه طولانی شدهایم که در بلندمدت باید نتیجه بدهد و من بسیار خوشحالم با راه اندازی رشته آهنگسازی موسیقی پاپ شرایط جدیدی برای این نوع دیدگاه پدید آمده است.
تشکیل کارگروه مشترک در حوزههای فرهنگی، طراحی برنامههای مشترک، ساخت تولید و تیزرهای تبلیغاتی کنسرتها توسط دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی واحد ۴۶ و مشارکت در شناسایی و افراد مستعد در حوزه موسیقی به مؤسسه آوازی نو بخشی از مفاد این تفاهمنامه را تشکیل میدهند.
صفر تا صدِ صدای دیوی؛
من از هوتن شکیبا متنفرم!
احتمالا اگر نظرسنجی درباره بهترین بازیگر جوان چند سال اخیر سینمای ایران صورت بگیرد، نوید محمدزاده رتبه اول را به خود اختصاص میدهد. دور از انتظار هم نیست، انصافا درخشش این بازیگر در فیلمهای عصبانی نیستم، ابد و یک روز، بدون تاریخ بدون امضا، مغزهای کوچک زنگ زده، سرخ پوست و متری شیش و نیم، رای به حقانیت این انتخاب و اظهارعلاقهمندی مخاطبان به ویژه تماشاگران نسل جوان میدهد.
با این همه، بازیگران دیگری همنسل نوید محمدزاده داریم که قابلیت و ظرفیت این محبوبیت و در صدر بودن را دارند مانند بهرام افشاری، پوریا رحیمیسام، مهدی کوشکی و هوتن شکیبا که همگی خاستگاه تئاتری دارند و باوجود جوانی به معنای واقعی کلمه، چند سال خاک صحنه خوردهاند و اغلب دانش آموخته رشته تئاتر و بازیگری هستند. اگر میبینید در سالهای اخیر حضور پررنگی در فیلمها و سریالها دارند و مدام دیده میشوند، ماحصل پشتکار و حضور مرتب تئاتری آنهاست.
البته امروز فقط با هوتن شکیبا کار داریم؛ بازیگر جوان و مستعدی که حضورهای سینماییاش کمتر از این دوستان همسن وسالی است که ذکر نامشان رفت، اما شکیبا فارغ از این کمیت اندک، یک سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را هم به خانه برده تا همین سرچراغی و در همین چند سال حضور جسته گریختهاش در سینما، جای پایش را در این رسانه محکم کرده باشد.
تبارشناسی تئاتر
یادم هست یک بار در یکی از نشریات سینمایی، قرار بود به بهانه بازی خوب هوتن شکیبا در نمایش اسکلیگ و بچههای پرواز (۱۳۹۱) گفتوگویی تلفنی با او داشته باشم اما مدیرمسؤول که او را نمیشناخت، مظنون شد که منِ خبرنگار چه زدوبندی با این بازیگر ناشناخته دارم که میخواهم با او مصاحبه کنم! به عبارتی ایشان اعتقاد داشت این بازیگران بیاسم و رسم را نباید پررو کرد. اما توضیحات من کارگر افتاد و مدیرمسؤول محترم را مجاب کردم که دلیل اصرار من برای مصاحبه با این جوان، صرفا توانایی و بازیاش در این نمایش است.
ضمن اینکه شکیبا آنموقع به عنوان صداپیشه و دوبله کارتون هم فعالیت پررنگ و موفقی داشت. شکیبا از اواخر دهه ۸۰ تا امروز، فعالیت مداوم و غبطهبرانگیزی در تئاتر داشته و تقریبا همه نقشی را هم روی صحنه تجربه کرده است. جن گیر، تبارشناسی دروغ و تنهایی، آوازهخوان طاس، باغ آلبالو، بر پهنه دریا، دن کامیلو، ستوان اینیشمور و... تنها برخی از نمایشهایی است که شکیبا در آنها درخشید. این پشتوانه تئاتری و میل همچنان به حضور صحنه ای، شکیبا را برای بازی در هر نقشی در سینما آبدیده و مهیا کرده است، به شرطی که تهیه کنندگان و کارگردانان سینما او را هم در قامت نقشهای خوب ببینند.
چالش عاشقانه یک تروریست
بعد از دو سه نقش مکمل که چندان باعث دیدهشدن شکیبا در سینما نشد، او سر از یک نقش اول پرچالش درآورد؛ بازی در نقش عبدالحمید ریگی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار. شکیبا هم باید لهجه منطقه سیستان و بلوچستان را درست ادا میکرد و هم باید روحیات مختلف یک تروریست را به تصویر میکشید و هم باید عشقاش به فائزه را نشان میداد. او با رعایت همه این ویژگیها، شخصیتی پیچیده خلق میکند. تردیدهای عبدالحمید برای اطاعت بیچون و چرا از برادرش درعین عشقی که به مادر بچههایش دارد، به خوبی در بازی نفسگیر و پرتعلیق شکیبا هویداست.
دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، شکیبا را به موفقیتی زودهنگام در سینما رساند و کار را برای او در ادامه مسیر تا حدی دشوار کرد. حالا تماشاگران از شکیبا انتظار دارند او را در نقشهایی مهم و جذاب ببینند، ولی بازی در فیلم «عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی، امتیازی برای شکیبا نبود و نقش خاص او هم در فضای مبهم قصه، پرداخت درستی نداشت. حذف ناگهانی شخصیت از داستان هم باعث شد نقش میلاد، تلاش ناکام و هدررفتهای باشد. با این حال منتظر نقشهای خوب دیگر شکیبا در سینما میمانیم و میدانیم کلی نقش خوب، انتظار او را میکشند.
حبیب مردم
شاید اگر بازیگر بیمعرفتی بود، با غرور و تبختر دیگر حاضر نمیشد در تلویزیون حاضر شود و به پیشنهاد بازی در ادامه نقش حبیب در سریال فوق لیسانسهها (ادامه سریال لیسانسهها) پاسخ مثبت دهد، اما شکیبا به دوستان و همکارانش و البته به مخاطبان و دوستداران حبیب و مجموعه احترام گذاشت و با نمک بیشتری در نقش جوان فوق لیسانسه پولدار و بدتیپ و عشق ازدواج ظاهر شد و نقش زیادی در موفقیت و محبوبیت این سریال داشت.
دابسمشهای حبیب با حرکات درست و بامزه چشم و ابرو، حسابی گل کرد و بارها در فضای مجازی دیده شد. تعهد شکیبا به پروژه و بازی جذاب، نمکین و پرجزئیات او در نقش حبیب، نشان داد بازیگر خوب و کاربلد، میتواند فارغ از برخی ادعاهای روشنفکری، هر کار خوبی را در هر مدیومی بپذیرد و برای بهتر دیده شدن نقش و اثر از هیچ کوششی دریغ نکند. قطعا مخاطبان هم قدر این تلاش و تعهد هنرمندانه را میدانند و او را به نیکی به هم نشان میدهند. از منظر دابسمش حبیب در همین فوق لیسانسهها عرض میکنم که یکی از آهنگهای هوروش بند را لبزده بود: «با انگشت همه نشون میدن منو!»
بچه دیو دوست داشتنی
خیلی کار سختی است که با وجود عروسکهای محبوب و ریشهداری چون کلاه قرمزی، پسرخاله، فامیل دور، پسرعمه زا، ببعی و جیگر، یک شخصیت عروسکی دیگری هم از راه نرسیده، به شهرت و محبوبیت برسد. البته با وجود افراد کاربلدی چون ایرج طهماسب و حمید جبلی، چنین مهمی دور از انتظار نیست.
با این حال به عنوان مثال، این اتفاق برای دیوی یا همان بچه غول مجموعه کلاه قرمزی هم افتاد و ترکیب صداپیشگی هوتن شکیبا و عروسکگردانی مهناز خطیبی، طرفداران زیادی پیدا کرد. دیوی که عاشق ماچ شدن است، در عادتی بامزه همه چیز را برعکس و وارونه میفهمد و به زبان میآورد، به عنوان مثال اگر میخواهد بگوید عمو من دوستت دارم، میگوید: خاله من ازت متنفرم!
شکیبا برای صداپیشگی این نقش از تجربیاتش در دوبله به خوبی بهره برده و وجه خبیثانه صدایش را به شکل بامزهای تقویت کرده است.
هم کمدی، هم جدی
هوتن شکیبا از جمله استعدادهای بازیگری سینمای ایران است که قابلیت بازی در نقشهای جدی و کمدی را دارد و از این نظر میتواند طیف گستردهای از نقشها را بازی کند. در همین مدت و سالهای اندک حضور، نقش جدی و خشن او در شبی که ماه کامل شد، نسبتی با نقش بامزهاش در طبقه حساس ندارد. آنها که تئاتر را جدی دنبال میکنند و بازیهای شکیبا را در این سالها روی صحنه دیدهاند، میتوانند مثالهای بیشتر و مهمتری درباره تفاوت این نقشآفرینیها بزنند.
در سینمایی که معمولا بازیگران در نقشهایی خاص و کلیشهای درجا میزنند و توانایی و استعدادی در بازی کردن نقشهای جدی و کمدی ندارند، باید بیشتر از اینها به استعداد بازیگرانی چون هوتن شکیبا، بهرام افشاری، پوریا رحیمی سام و ... توجه کرد. ضمن اینکه این نسل از بازیگران آن مرزبندی و تفکیک مضحک و قدیمی بازیگران تئاتری، بازیگران سینمایی و بازیگران تلویزیونی را از بین بردهاند و در هر مدیومی، بهترین کارایی را دارند.
تلویزیون پولی به گلزار نداد
محتوای«برندهباش» هم دست اسپانسر بود!
هاشم رضایت تهیهکننده مسابقه تلویزیونی «برنده باش» که این روزها تهیه کنندگی مسابقه «ایران» را بر عهده دارد، درباره شایعه دستمزد ۵۰ میلیونی محمدرضا گلزار برای «برنده باش» پس از گذشت بیش از یک سال از توقف تولید و پخش این برنامه، در پاسخ به سوال خبرنگار مهر در اینباره توضیح داد: من نمیدانم مقدار دستمزد مجری برنامه در آن زمان چقدر بود. قرارداد اصلی مجری با اسپانسر بود و طبیعتاً فقط خود مجری و اسپانسر از مبلغ آن اطلاع دارند.
این تهیهکننده برنامههای تلویزیونی ادامه داد: زمانی یک قرارداد در سازمان صداوسیما منعقد میشود و کل مدیران در جریان آن هستند و بخشهای اطلاعات و برنامهریزی، مدیریت مالی و… از جزئیات آن اطلاع دارند، درحالیکه این برنامه مثل یک فیلم سینمایی بود که در بیرون تولید میشود و بعد تلویزیون آن را برای پخش میخرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا واقعاً به عنوان تهیهکننده «برنده باش» هیچ قراردادی با محمدرضا گلزار نداشته است؟ اظهار کرد: من بهعنوان تهیهکننده این برنامه هیچ قراردادی نداشتم و تأکید میکنم نه از طریق تلویزیون نه از طریق بنده بهعنوان تهیهکننده هیچ پولی بابت اجرای «برنده باش» به آقای گلزار داده نشد.
این تهیهکننده در بخش دیگر درباره شرکتکنندههایی که برخی از آنها هنوز گله دارند که نتوانستهاند جایزه خود را دریافت کنند، اظهار کرد: در قبال این افراد هم اسپانسر مسئول است.
وی همچنین در توضیح بیشتر اظهار کرد: «برنده باش» برنامهای بود که بیرون از سازمان تولید شد چون ما دو نوع برنامه اسپانسرمحور داریم مدلی از این برنامهها اینگونه هستند که طرح و همه کارهای آن در شبکه انجام میشود و بعد یک نفر میآید اسپانسر آن میشود و هزینهای هم به سازمان میدهد تا او و برند سازمانش مطرح شود.
اخبار
تماشاخانه سنگلج آماده اجرا از اول تیر است
قول حمایت مالی از آثار
پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج درباره وضعیت از سرگیری فعالیتهای این سالن تئاتری، به خبرنگار مهر گفت: ما با گروه نمایشهای «کابوسهای مرد مشکوک» به کارگردانی ملیکا رضی و «عجیب السلطنه» به کارگردانی بهنود محمدی پور که اجراهایشان به دلیل شیوع ویروس کرونا در اسفندماه سال ۹۸ نیمهکاره ماند گفتگو کردهایم و آنها آمادگی از سرگیری اجراهای خود را دارند. یکی از این ۲ گروه چند روز است که طبق پروتکلهای بهداشتی تمرینهای خود را شروع کرده است.
وی ادامه داد: طبق اعلام کارگردانهای ۲ نمایش مدت زمان موردنیاز برای آماده سازی اجراهایشان ۱۰ روز است و در صورتیکه گروهها آماده اجرا شوند، ما از اول تیر فعالیت تماشاخانه سنگلج را از سر میگیریم.
مقتدی درباره رعایت پروتکلهای بهداشتی در اجرای آثار تماشاخانه سنگلج توضیح داد: ما از گروهها خواستهایم با توجه به بزرگی صحنه تماشاخانه سنگلج، تغییراتی در شکل اجرایی نمایش به لحاظ فاصله میان بازیگران ایجاد کنند. ما هم در پشت صحنه تماشاخانه تغییراتی را ایجاد کردهایم تا فاصلهگذاریهای بهداشتی رعایت شود.
مدیر تماشاخانه سنگلج با بیان اینکه با توجه به ظرفیت ۲۳۷ نفری این سالن تئاتری گروهها میتوانند با ۵۰ درصد ظرفیت سالن آثارشان را روی صحنه ببرند، درباره امکان حمایت مالی از گروههایی که در سنگلج به صحنه میروند یادآور شد: در زمانی که معضل ویروس کرونا شکل گرفت با آقای شهرام کرمی مدیرکل سابق هنرهای نمایشی در این خصوص گفتگوهایی داشتیم. در حال حاضر هم با آقای آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی در خصوص حمایت مالی از گروهها جلسهای را برگزار کردهایم که قرار است جلسه دومی نیز داشته باشیم. قرار است در خصوص نحوه حمایت مالی از گروههای تئاتری که در سالنهای دولتی اجرا میشوند ساز و کاری مشخص شکل بگیرد.
وی در پایان سخنان خود درباره وضعیت جدول اجراهای تماشاخانه سنگلج تا پایان سال جاری، تأکید کرد: به دلیل تعطیلیهای کرونایی ایجاد شده، برنامه اجراهای گروههای نمایشی نیز تغییر کرده است. مثلاً قرار بود نمایشی در تماشاخانه سنگلج به مناسبت ماه رمضان روی صحنه برود که این امر میسر نشد و باید دید گروه چه تصمیمی برای اجرای خود میگیرد. همچنین قرار بود تماشاخانه سنگلج درگیر برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی شود که وضعیت برگزاری این جشنواره نیز مشخص نیست. در کلیت میتوان گفت در صدد هستیم تا بیشتر کارگردانهایی که قرار بود آثارشان را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه ببرند، در جدول اجرایی سالن قرار بگیرند.
کلاهبرداری در فوتبال در «ستاره زهردار» رادیو نمایش
از روز شنبه بیست و چهارم خرداد سریالی رادیویی در رادیو نمایش پخش می شود که به موضوع کلاهبرداری در فوتبال می پردازد. این مجموعه رادیویی که «ستاره زهردار» نام دارد داستان خانواده ای متمولی است که در آرزوی قهرمان شدن نوجوان خود به شخصی مراجعه می کنند که در فوتبال حرفه ای دستی دارد تا این چنین شاهد رشد فرزند خود باشند اما در ادامه اتفاق هایی می افتد که نشان می دهد تمام وقایع خوب، بوی فریب و کلاهبرداری می دهند. مجموعه ۶ قسمتی «ستاره زهردار» را اکبر خوردچشم به نگارش درآورده و امیر زنده دلان کارگردان آن است.در این سریال رادیویی فریبا متخصص، نگین خواجه نصیر، سعیده فرضی، ایوب آقاخانی، حمید هدایتی، امیر فرحان نیا، عباس توفیقی، رامین پورایمان، ناهید مسلمی، مسعود زنوزی راد و تعداد دیگری از بازیگران اداره کل هنرهای نمایشی رادیو به ایفای نقش می پردازند.
اخبار
حمیدرضا قطبی:
حمایت از رونق در فیلمنامهنویسی، نیازمند قاطعیت و درایت است
کارگردان «جامهدران» گفت: حمایت بنیاد سینمایی فارابی از رونق فیلمنامهنویسی، یک اتفاق مثبت است که امیدوارم با قاطعیت و درایت ادامه یابد.
به گزارش امتیاز، حمیدرضا قطبی گفت: حمایت بنیاد سینمایی فارابی از کارهای اقتباسی، بها دادن به فیلمنامه و تنوع ژانر بسیار خوب و قابل احترام است و البته شاید این توجه و اهمیتبخشی دیر هم شده باشد، اما برای ارتقای سینمای ایران لازم است.او افزود: فیلمنامه اقتباسی در سینمای دنیا دارای جایگاه است و فیلمهای بزرگ سینما بر اساس رمانهای بزرگ ساخته شدند، اما باید توجه داشت که اگر به تولید و اکران، نگاه ساختاری صورت بگیرد و متولیان راهکار جامعی را در پیش بگیرند، تولید فیلمنامه روند درستی پیدا خواهد کرد. لازمه حیات سینما توجه توام به فیلمنامهنویسی و تولید فیلم است. شما برای بنا کردن یک ساختمان نیازمند فونداسیون درستی هستید که در سینما میتواند فیلمنامه باشد. از نگاهی دیگر، ممکن است این زیربنا خوب و قوی باشد اما اگر آجرهایی که روی آن قرار میگیرد کج باشد، تا ثریا میرود دیوار کج! او با اشاره به جزییات طرحهای حمایتی از تولید فیلمنامه، افزود: ما ممکن است صاحب یک فیلمنامه و یک فیلم خیلی خوب باشیم اما هرگز نتوانیم این فیلم را ارائه بدهیم و عرضه کنیم. قطبی در ادامه به مشکلات و حواشی پخش و اکران در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: چون من چنین تجربه تلخی داشتم و دارم، احساس میکنم باید نگاه مثبتی که در بخش فونداسیون [تولید فیلمنامه] صورت گرفته، راه خودش را باز کند و تا بخش اکران و پخش فیلم هم ادامه یابد.این کارگردان که دو فیلم «جامهدران» و «قطار آن شب» را بر اساس کتابهایی نوشته ناهید طباطبایی و احمد اکبرپور اقتباس کرده، در بخش دیگری از این گفتگو درباره طرح حمایت از سینمای اقتباسی پیشنهاد داد: چنانچه فیلمنامهای بر اساس کتابی پیشنهاد میشود، من فکر میکنم بهتر است راه تعامل و گفتگو با پیشنهاددهنده باز باشد تا کارشناس یا کارشناسان با زاویهدید او آشنا شوند. اگر ارادهای هست که کار اقتباسی خوب رواج یابد، این با مطالعه دو صفحه یا سه صفحه یا یک فیلمنامه به شکل موجز اتفاق نمیافتد. همچنین اگر ارادهای برای ساخت فیلم - بر اساس اقتباس یا تنوع ژانر- ِهست، اعتماد به سازندگان و مولفان آثاری که قبلا کارشان خوب دیده شده و مورد تشویق هم قرار گرفته، منطقی به نظر میرسد.قطبی گفت: در نهایت باید بگویم حمایت بنیاد سینمایی فارابی از رونق فیلمنامهنویسی در این سه طرح، یک اتفاق مثبت است که امیدوارم با قاطعیت و درایت ادامه یابد و برای سینمای ایران نتیجهبخش باشد.
افتتاح نمایشگاه عکسهای هادی کاظمی
قبل از بازیگری عکاسی میکردم
نمایشگاه عکسهای هادی کاظمی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با عنوان «برزخ» عصر جمعه ۲۳ خرداد با حضور جمعی از هنرمندان در گالری ماهور افتتاح شد.
در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه که با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شد، محمود کلاری، نادر داوودی، پانتهآ پناهیها، سمانه پاکدل، محراب قاسم خانی، محمدرضا علیمردانی، مستانه مهاجر، نفیسه روشن، ایمان یزدی، شهرام نجاریان و عباس حبیبی حضور داشتند.
هادی کاظمی درباره عنوان نمایشگاه عکسهایش به خبرنگار مهر گفت: «برزخ» توضیح خوبی درباره رویکرد و مفهوم این عکسها ارائه میدهد. برزخ از فاصله ۲ دنیای قبل و بعد میگوید، جایی میان گذشته و آینده. گمشدهای در زمان وجود دارد که به نظرم این برزخ در تمام عکسها معلوم است و خوش را نشان میدهد. در عکسهای این نمایشگاه یک نوع گمگشتگی، خلأ و بی وزنی وجود دارد.
وی به نوستالژی ای که عکسهایش مخاطب را با آن درگیر میکند اشاره کرد و افزود: وقتی مخاطب عکسها را میبینید، ناخواسته یک نوستالژی را پیگیری میکنید، مثلاً همه ما با ماشین پیکان خاطره داریم و من نمایش این نوستالژی را دوست داشتم.
این بازیگر در مورد سیاه و سفید بودن عکسها نیز اظهار کرد: عکسهای این نمایشگاه همه به شکل سیاه و سفید به نمایش گذاشته شدهاند که میتواند به انتقال پیام عکسها بیشتر کمک کند.
بازیگری به عکاسی من کمک کرده است و هم عکاسی به بازیگریام
وی در پاسخ به اینکه تفاوت هنر عکاسی با دیگر هنرهایی که تجربه کرده در چیست و اینکه عکاسی چه دارد که آن هنرها ندارند و ارتباط برقرار کردن با این هنرها، به مهر گفت: هم بازیگری به عکاسی من کمک کرده است و هم عکاسی به بازیگریام؛ قبل از اینکه بازیگری را شروع کنم عکاسی میکردم. به طور کلی نگاه من این است که همیشه اولین انتخاب لزوماً بهترین نیست و پیرو همین نگاه در بازیگری هم کارها را با وسواس انتخاب میکنم و این وسواس را در عکاسی نیز دارم. هنر عکاسی بسیار دقیق و لحظهای است؛ شما تصویری را در لحظهای ثبت میکنید که قبل و بعد از آن ممکن است هر اتفاقی بیفتد اما شما در آن لحظه انتخاب کردهاید.
کاظمی در پایان تاکید کرد: شاید مهمترین تفاوت عکاسی با دیگر هنرها همین ثبت تک و جزئی یک واقعیت است، واقعیتی که بعدها درباره قبل و بعد آن، هر کس میتواند دیدگاه و نگرش خاص خود را داشته باشد.
کلاری: عکسهای هادی کاظمی کاراکتر دارند
محمود کلاری فیلمبردار سینما که یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه «برزخ» بود، نیز درباره آثار هادی کاظمی به خبرنگار مهر گفت: از هادی کاظمی، توقع عکاسی به معنای آنچه که الان با آن روبرو شدم، نداشتم و تماشای این آثار برایم جالب بود. هادی غیر از اینکه بازیگر خوبی است، در زمینههای هنری دیگری هم خبره و پر از ایدههای فوق العاده است.
وی تاکید کرد: هنر تجسمی، ذات و روحیه آرتیستی میطلبد و یک هنرمند تجسمی باید درک و فهم زیباییشناختی در جانش داشته باشد و هنرمند به مرور زمان به آن در قالب آثارش شکل میدهد.
کلاری درباره مهمترین ویژگی آثار هادی کاظمی که سوژههای غیرجاندار را ثبت کرده، توضیح داد: در عکسهای هادی کاظمی که سوژههای غیرجاندار ثبت شدهاند، غیر از اینکه عکاس چه افکتهای بصری به عکسها میدهد، یکی از ویژگیهای مهم کار هنرمند این است که به آنها روح و جان میدهد که مهمترین ویژگی این آثار به حساب میآید همچنان که نمونههای متعددی نیز در بین آثار هنرمندان مختلف دیدهایم.
وی در پایان گفت: جنسِ لحظاتی که هادی کاظمی در عکسهایش ثبت کرده و آنها را در کنار هم چیده است، به نظر من یک کاراکتر را برای مخاطب تعریف میکند که قابل درک است و هادی کاظمی به خوبی و صورت موفقیت آمیز توانسته آن را تعریف کند و به همین دلیل او، هنرمندی باهوش در زمینه هنرهای تجسمی است.
نمایشگاه عکسهای هادی کاظمی با عنوان «برزخ» تا ۵ تیرماه در گالری ماهور به نشانی میدان هفت تیر، خیابان موسوی، پلاک ۵۷ برقرار خواهد بود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4294/19711/78335
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4294/19711/78336
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4294/19711/78337
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4294/19711/78338
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4294/19711/78339
|
عناوین این صفحه
- «موسیقی پاپ» صاحب رشته دانشگاهی شد
- من از هوتن شکیبا متنفرم!
- محتوای«برندهباش» هم دست اسپانسر بود!
- اخبار
- اخبار