|
می دانستید می خواهند سر ببُرند
آنها زدند،خودزنی دیگر چرا...؟
حامد فرضعلی بیک
طی دو سه روز اخیر، صحبتهای زیادی در ارتباط با باخت استقلال در اهواز مطرح شده و در این بین فرهاد مجیدی در کنار داوری به نام سید علی، سوژه اصلی بحث ها بوده اند.
درمورد سرمربی جوان آبی ها اظهارات و نظرات مختلفی وجود داشته و عده ای انتقاد کرده اند که وظیفه او آرام کردن بازیکنانش بعد از اخراج علی کریمی بود، نه اینکه بازیکنان سعی در مهار کردن وی داشته باشند و خواهش و التماس کنند که از اعتراضاتش دست بکشد اما گروهی نیز عنوان می کنند مگر امثال کیروش و قلعه نویی و دایی با همین حربه، کارشان را پیش نمی برند و از تیم خود دفاع نمی کنند؟
دسته دوم به زعم خود، پر بیراه هم نمی گویند. آنها معتقدند با عنایت به آنچه از ابتدای لیگ بر استقلال گذشته، فرهاد در آن صحنه مطمئن بوده که می خواهند باز سر استقلال را ببرند و چون چیزی برای از دست دادن نداشته، داخل زمین رفته و به داور معترض شده است.
آنها می گویند اگر خودمان را جای فرهاد بگذاریم و در عمل تمام شرایط را درک کنیم، شاید حق را به او بدهیم و بگوییم ما هم در موقعیت مشابه همین کار را می کردیم تا به سبک نامبردگان، احقاق حق کنیم.
این نوع استدلال، به نوعی دور از منطق نیست و قابل تامل می نماید اما اگر بخواهیم این حق را برای مجیدی قائل شویم، یک سوال نیز خطاب به او مطرح می شود...
وقتی برای فرهاد محرز بوده که می خواهند به هر بهانه ای شده، مانع موفقیت تیمش بشوند و دنبال جرقه بوده اند تا ضربه خودشان را بزنند، چرا بازیکنان خود را توجیه نکرده بود که حواسشان کاملاً جمع باشد و گزک دست داور ندهند؟
نوع واکنش مجیدی بعد از اخراج علی کریمی، صحّه بر این مورد می گذارد که وی پیشتر پیش بینی چنین اتفاقی را می کرده، پس چرا در چنین شرایطی شاگردانش را توجیه یا حتی تهدید نکرده بود که مراقب تک تک رفتار و تحرکاتشان باشند؟
علی کریمی عنوان می کند آبشک از ابتدای بازی فحاشی می کرده و روی اعصابش راه میرفته؛آیا این چیز جدیدی در فوتبال ایران است؟آیا بازیکنی در حد و اندازه کریمی، در عین اینکه می داند در فوتبال ایران تلاشهای غیرفنی و فوتبالی، سهم پررنگ و غیرقابل انکاری دارد، باید چنین ناشیانه و غیرحرفهای واکنش نشان دهد و شرایط را برای تحقق اهداف بدخواهان (اگر واقعاً چنین باوری دارند) فراهم کند؟
مجیدی پیش از بازی، آیا در این ارتباط با بازیکنانش صحبت کرده بود؟ اگر نه، پس حق شلوغکاری کنار زمین را هم نداشت و مقصر اصلی، شخص اوست. اگر هم شفاف و صریح گفته، پس اتفاقات بازی با فولاد نشان از آن دارد که بازیکن تره هم به ریش سرمربی خرد نمی کند.جز این است؟
یک سوال دیگر؛بزرگِ استقلال داخل زمین کیست؟اگر قرار باشد بازیکن ملی پوش و اروپا رفته ای همچون علی کریمی، تیمش را چنین خلع سلاح کند، از بقیه چه انتظاری می رود؟
اخراج علی کریمی ناحق بود؟ آیا نمی شد ده نفره بازی را حفظ کرد و حتی به پیروزی رسید؟ مگر وقتی تیم ده نفره می شود، دنیا به پایان می رسد؟ مجیدی اگر بعد از اخراج بازیکنش آن شلوغکاری ها را انجام نمی داد و بین دو نیمه به بازیکنانش آرامش می داد، چه بسا غلامی اخراج نمی شد و تیم از هم نمی پاشید...
گیریم سیدعلی کمر به قتل استقلال بسته بود، آیا در چنین شرایطی توسط خود آبی ها “خودزنی” هم باید انجام می شد؟همه جای کار ایراد دارد...کاش فرهاد به گونه ای دیگر عمل می کرد تا امروز اشتباهات داوری، پشت اقدام غیرحرفهای او پنهان نشود و رنگ نبازد...
داش آکل بازی لب کارون
مهدی طاهرخانی
هواداران استقلال؛ آنها تشنه دیدن روی محبوبشان در مستطیل سبز بعد از 4 ماه خاکستری قرنطینه بودند. همانهایی که امید بسیار داشتند تا بعد از وقفه چند ماهه، فرهاد مجیدی بتواند امتیازات رفته را جبران کند و تیمش را با پیروزی مقابل فولاد، به کورس بازگرداند. اما آنچه لب کارون برای آبیها رخ داد نه تنها یک کابوس تمام عیار بود بلکه حالا این سوال مهم مطرح است که آیا مجیدی جوان قادر به بازگرداندن این قطار سنگین و کند روی ریل سابقش است یا خیر؟
1.استقلال برابر فولاد در ورزشگاه خالی از تماشاگر باخت و آنها حالا تماما سعی و تلاش دارند که قاضی میدان را مقصر اصلی این شکست معرفی کنند. دلیلش هم چیزی نیست جز دو اخراج متوالی درون زمین و همچنین بیرون کردن فرهاد مجیدی از روی نیمکت. از بیانیه باشگاه که در آن به صورت کاملا آماتورگونه و بهت آور، صحبت کنارهگیری از لیگ برتر در صورت تکرار اشتباهات داوری، مطرح شده به خودی خود نشان میدهد در استقلال این روزها چه خبر است.
2.طی دو روز گذشته اکثر خبرگزاریها و همچنین سایتهای ورزشی با کارشناسان متعدد داوری تماس گرفتند و در مورد مهمترین اتفاقات بازی، یعنی اخراج علی کریمی و عارف غلامی پرس و جو کردند. تقریبا همه کارشناسان متفق القول بیان کردند هر دو اخراج درست بوده و موضوع زمانی عجیب میشود که میبینیم فولاد یک پنالتی طلبکار است! چند کارشناس اعتقاد داشتند که در نیمه نخست، توپ ارسالی از سوی بازیکن فولاد به دست راست عارف غلامی که کاملا از بدن جدا بود، برخورد کرده و داور میبایست نقطه پنالتی را نشان میداد. با این حال شاهد آن هستیم که مدیران استقلال خودشان را به ندیدن این حقایق زدند و بدون آن که موفق به مصاحبه تنها با یک کارشناس داوری شوند که آن فرد بگوید، داور عامل شکست آبیها بود، تمام قد در حال فریب هوادارانشان هستند. از سوی دیگر هوادار استقلال بعد از چهار ماه با دیدن این تیم که ازهمان ابتدای مسابقه، عملا توپ و میدان را به فولاد داده بود، شوکه شد و بعد از باخت دیواری کوتاهتر از داور پیدا نکرد. البته حرجی به جریان هواداری (چه قرمز، چه آبی چه هر رنگ دیگر) نیست؛ چون در آن جا این احساسات و شور زودگذر است که حکم میراند. اما تاسف بار آنجاست که مدیریت استقلال از سعادتمند تا مدیریت رسانهای سوار بر این موج احساسی میشود و بی آنکه حتی نظر مساعد یک کارشناس داوری را در پر شال خود برای ارائه مدرک داشته باشند، تهدید به کناره گیری از لیگ برتر میکنند. درست شبیه به فوتبال محلات که تیم بازنده، ناگهان زمین را ترک میکند و همه به خانههایشان میروند!
3.این مدیریت امروز استقلال است که شهامت رویارویی با واقعیت موجود را ندارد و عوض آنکه مقصران اصلی را مشخص و تنبیه کند و برای آرام کردن هواداران، به آنها وعده عدم تکرار این دست از عصیانگریهای آماتورگونه را بدهد، میگوید دستانی در کار است که ما برنده نباشیم! سعید رمضانی ژانر پلیسی جاسوسی به قضیه میدهد و از پیامکهای مشکوک قبل از بازی میگوید. خب! وقتی مربی بیتجربه تیم پنج دقیقه تمام به داور مسابقه حمله کلامی میکند، منتظر چه چیزی جز کارت قرمز است؟ آدرس غلط دادن به هوادار و در گامهای بعدی باور کردن همین توجیهات پوچ و توخالی موجب شده که دست استقلال سالیان سال از رسیدن به جام کوتاه بماند. استقلال به فولاد باخت و دلیل اصلیاش آرامشی بود که مجیدی بعد از اخراج علی کریمی از تیمش گرفت. اخراج یک بازیکن چه تاثیری داشت که آنگونه مربی خودش را به آب و آتش زد و عملا سیگنال خشونت و کمتحملی را روانه ذهن و ساق بازیکنان جوانی کرد که عاشق متعصب نشان دادن خود هستند؟ استقلال به واسطه یک اشتباه از سوی کریمی که اتفاقا بازیکن آرام و حرفهای است، 10 نفره شد اما آنها بازی را باختند چون در نیمه دوم، بازیکنان میهمان تصور میکردند داور فقط یک کارت قرمز در جیبش داشت و آن را خرج کرد. عارف غلامی برای باتعصب نشان دادن خود، طی چند دقیقه چنان حریصانه پی اخراج میگشت که هیچکس قادر به متوقف کردنش نبود. اگر قائدی چند دقیقه بیشتر در زمین میماند او هم بدون شک کارت زرد دومش را میگرفت. در اواخر مسابقه هم روزبه چشمی برای یک شروع مجدد به گونهای «هیستریک و عجیب» توپ را به زمین کوباند که گویا در مسابقه «چه کسی با تعصبتر است» در حال باخت به عارف است.
4.وظیفه سرپرستی این نیست که فردای مسابقه برای توجیه باخت، صحبتهای عجیب و غریب در مورد ارسال پیامکهای مشکوک به سرمربی تیم کند. اگر سعید رمضانی یک خط در مورد شرح وظایفش خوانده بود میدانست و میفهمید در نیمه دوم و در غیبت فرهاد مجیدی او وظیفه داشت با هشدارهایش به بازیکنان جوان اخطار بدهد که آنگونه خشن و بی محابا سراغ توپ و پای حریف نروند. شاید مجید نامجومطلق میتوانست این کار را انجام دهد اما چه کسی تا به حال نامجوی همیشه آرام را در حال داد زدن دیده است؟ غلامپور هم تنها وظیفه سازمانیاش در طول بازی، پریدن روی کت و کول مربی و ابراز شادمانی اگزجره و غلو آمیز است. وقتی فرهاد مجیدی با قیمت مفت، خودش را از هدایت تیمش از کنار زمین محروم میکند باید بداند در غیابش وزن و عیار نیمکت به چه منوال است.
5.بدون شک و تردید همیشه اشتباه داوری بوده و حتی با آمدن سیستم «وی ای آر» هم همانند آن چیزی که این روزها در لالیگا رخ میدهد، باز هم شاهد سوتهای اشتباه خواهیم بود. اما مدیریت استقلال باید عوض فریب هوادارانش و دادن آدرس غلط ، رک و روراست سراغ اصل مطلب برود. مگر میشود تمام جامعه پیشکسوت داوری، از صحیح بودن کارتها بگوید اما باشگاه استقلال در بیانیهاش، حرف دیگری را بزند؟ اینکه مدیر رسانهای این تیم برای خنک شدن دل هوادار مغموم تیم، متلکی به باشگاه رقیب بیاندازد، یعنی عوض مدیران حرفهای، شاهد حضور جریانی به غایت احساسی هستیم. تاسف برانگیزتر وقتی میبینیم مدیریت تیم هم بنا به مشاوره غلط اطرافیانش وارد این فاز عوام فریبی میشود و با ادامه این روند، استقلال کماکان میبازد و فرقش این هست هر بار، یک بهانه را برای توجیه در جیب دارد؛ یک روز وزیر پرسپولیسی، یک روز داور متمایل به قرمز، یک روز پیامکهای مشکوک، یک روز بیپولی مشکوک و عجیبتر آنکه با تغییر مدیریت بازهم این رفتارها ادامه دارد. شاید تعجب کنید که چرا؟ اما دلیلش ساده است چون همان مشاورانی که خود را متخصص حل مشکلات استقلال میدانند همیشه کنار این تیم هستند و فرقی ندارد مدیر چه کسی است. استقلال به فولاد باخت چون مربی جوان و احساسیاش، بعد از اخراج یک بازیکن، 5 دقیقه تئاتر خیابانی اجرا کرد. عوض اینکه در 15 دقیقه بین دو نیمه، بازیکنانش را دعوت به آرامش کند، تمام تیم در حال آرام کردن او بودند. نتیجه هم خیلی زود مشخص شد. عارف خان مگر تحمل میکند مربیاش اخراج شود و او بیمعرفتی کرده و اخراج نشود؟ روزبه هم سعیاش را کرد اما سعید رمضانی عوض آرام کردن این بچهها که مشخصا بدنشان آماده بازی سنگین در گرمای اهواز نبود، در حال گشتن کلمات بود تا یک معمای پلیسی را مطرح کند و بگوید؛ برای بریدن سر ما نقشهها کشیده بودند!
هم جنجالی؛ هم غیر بهداشتی
ناصر نامدار
بازی فولاد خوزستان و استقلال که اولین بازی لیگ نوزدهم پس از صدور مجوز برگزاری مسابقات بود بسیار جنجالی و پرتنش از آب درآمد. اتفاقی که اصلا قابل پیشبینی نبود. اغلب اهالی فوتبال فکر میکردند قرار است یک بازی سرد و کسل کننده و کم هیجان را ببینند. به هر حال تیمها حدود 4 ماه بود از مسابقات رسمی دور بودند. اما همه چیز به سمتی پیش رفت که «افتتاحیه مجدد» لیگ پر باشد از لحظات پرهیجان و نفسگیر. البته بخش زیادی از اتفاقات مسابقه دلنشین نبود. برخوردهای بیشمار، اعتراض به داوری و کارتهای زرد و قرمز زیاد باعث شد لذت دیدن یک مسابقه از لیگ داخلی آن هم بعد از 4 ماه به کام علاقمندان فوتبال در ایران زهر شود. ماجرای جنجالها البته به 90 دقیقهای که دو تیم در زمین با هم جنگیدند محدود نبود. قبل از شروع مسابقه و بعد از آن هم کلی داستان داشتیم.
پروتکل؟ پروتکل چیه؟
قبل از شروع مسابقات پروتکلی از سوی ستاد مقابل با کرونا و سازمان لیگ تهیه و به باشگاهها ارسال شد تا لیگ نوزدهم با بهترین شرایط بهداشتی انجام شود. پروتکلی که البته نسب به پروتکل لیگهایی مثل بوندس لیگا، سری آ و لالیگا خیلی هم سختگیرانه نبود. اما همین پروتکل هم در اولین مسابقه در عمل به میزان زیادی رعایت نشد تا نگرانیهایی به وجود بیاید. مثلا پرواز استقلالیها به اهواز که توسط فرهاد مجیدی و سعید رمضانی منشتر شد نشان میداد که فاصله اجتماعی در پرواز اصلا رعایت نشده و فاصله بین مسافران که روی صندلی نشستهاند بسیار کم است! اعضای باشگاه استقلال البته در ماه اخیر چند بار تست کرونا داده بودند که همه تستها منفی بود اما اگر فقط و فقط یکی از مسافران عادی پرواز تهران – اهواز مبتلا بوده باشد چه اتفاق تلخی رخ خواهد داد؟ این همان چیزی که بود که به حق موجب نگرانی استقلالیها شده بود. البته شرکت هواپیمایی که استقلالیها با آن به اهواز رفتند بیانیهای صادر کرد که هیچ کس را قانع نکرد. در طول مسابقه هم چند بار اتفاقاتی افتاد که باعث شد بازیکنان و اعضای دو تیم همه هشدارهای پروتکل را فراموش کنند. مثلا در صحنه اخراج بازیکنان و سرمربی استقلال، بازیکنان کاملا به هم و به داور چسبیده بودند. حتی چند بار روی سوتهای ساده داور بازیکنان اعتراض داشتند و به قول گزارشگر مسابقه در مساحتی 5 یا 6 متری حدود 20 نفر نزدیک به هم تجمع کرده بودند. قبل از سوت آغاز مسابقه هم مراسم استقبال از تیم مهمان مثل همیشه برگزار شد و اصلا انگار نه انگار کرونایی هست و پروتکلی! تک تک بازیکنان فولاد به سمت فرهاد مجیدی رفتند و او را در آغوش گرفتند. با این تفاوت که این بار به جای دست دادن، مشتشان را به هم زدند! در صحنه های گل هم شادی دسته جمعی را حتی پرشورتر از سابق اجرا کردند. چیزی که در لیگهای اروپایی دیگر به آن شکل نمیبینیم. چنین وضعیتی کاملا هشدار دهنده است و میتواند ادامه مسابقات را با مشکل مواجه کند.
کیفیت پخش تلویزیونی؛ افتضاح!
طبق پروتکل برگزاری مسابقات لیگ برتر، هواداران تا اطلاع ثانوی اجازه حضور در استادیومها را ندارند. به همین دلیل طبیعی است که استقبال از پخش تلویزیونی مسابقات بیشتر از قبل باشد. اما کیفیت پخش زنده مسابقه فولاد – استقلال از تلویزیون بسیار بد و ناامید کننده بود. ماجرا فقط مربوط به کیفیت تصاویر هم نبود. فیلمبرداری بازی هم اصلا کیفیت مناسبی نداشت و بسیاری از صحنه های مهم مسابقه از دست رفت و دیده نشد. مثلا تصویر صحنه آهسته گل اول فولاد به استقلال با تاخیر زیادی پخش شد. صحنه منجر به اخراج علی کریمی را هم خیلیها ندیدند و به همین دلیل برداشتهای متفاوتی از تصمیم داور صورت گرفت. بینندگان مسابقه و به ویژه هواداران استقلال در فضای مجازی حسابی به کیفیت پخش تلویزیونی اعتراض کردند. چرا که این اتفاق قبلا هم برای بازیهای این تیم افتاده بود. حتی در بازیهایی که در ورزشگاه آزادی برگزار شده بود. این مساله صدای مدیر عامل باشگاه فولاد را هم درآورد. سعید آذری یک روز بعد از مسابقه در این باره گفت: «این حق هوادارانمان است که وقتی اجازه حضور در ورزشگاه را پیدا نمیکنند، حداقل از خانههایشان بازی را با کیفیت بالا تماشا کنند. امیدواریم صدا و سیما تجهیزات جدیدی را برای پوشش تلویزیونی در استان فراهم کند تا هواداران ما نیز مثل سایر شهرهای کشور بازیهای تیم محبوبشان را با کیفیت خوب تماشا کنند، بهطور مثال اگر در بازی دیروز کیفیت تصویربرداری بازی وضعیت بهتری داشت، ابهامات داوری هم برای تیم حریف به وجود نمیآمد.»
ماجرای آبشک و کریمی چه بود؟
در اواخر نیمه اول داور بازی علی کریمی را با کارت قرمز مستقیم از زمین اخراج کرد. در صحنه آهسته خیلی مشخص نشد که چه اتفاقی افتاده که داور کارت قرمز مستقیم نشان داده. اما زوم روی تصاویر نشان داد که داور کاملا به صحنه نزدیک بوده و اتفاق در دو قدمی او رخ داده است. به این ترتیب شاید بشود به داور مسابقه برای تصمیم جنجالیاش حق داد. اما روایت دو طرف درگیری با هم متفاوت است. علی کریمی درباره درگیریاش با محمد آبشک گفته است: « او بازیکنی است که ناجوانمردانه بازی میکند. از اول مسابقه بدون توپ روی اعصاب میرود. فحش میدهد، بیاحترامی میکند، بیادبی میکند و با همین رفتارها داور را هم مجاب کرد تا مرا اخراج کند و سرمان را ببرد. من در حال دویدن بودم که پیراهنم را از پشت گرفت و کشید. او چند بار با کشیدن پیراهنم روی من خطا کرد و داور نگرفت. باورتان نمیشود او داشت پیراهنم را از پشت پاره میکرد و من تلاش می کردم تا از دستش رها شوم و پیراهنم را رها کند. هرگز قصد زدن آبشک را نداشتم. اصلا هم ضربهای به او نزدم. میگویند آرنجم به صورتش خورده، در صورتی که اصلا اینطور نبود. من فقط وقتی برای رهایی از دست او تلاش میکردم که نوک انگشتانم به گردنش خورد و او شروع به جیغ و داد و فریاد کرد.» اما آبشک این طور ماجرا را تعریف کرده است: «در مورد صحنه اخراج، باید بگویم داور اینقدر به صحنه نزدیک بود که اصلا نیاز به توضیح من ندارد. عکسى هم که منتشر شده جاى دست بازیکن مشخص هست و ضربهاى که به صورتم زد، حتماً که نباید کبود شود! اقدام به حرکت غیرورزشى خودش اخراج دارد. در تصاویر تلویزیونی هم کاملا مشخص بود که در حالت دویدن دستان ما به همدیگر خورد و اینکه من دستش را کشیده باشم اصلا درست نیست. اما او جلوی چشم داور با آرنج و دست به گردن و صورتم کوبید و داور هم در صحنه کاملا حضور داشت و اخراجش صد در صد درست بود. صحنهای نبود که من تمارض کرده باشم یا قبل از آن خطا کرده باشم. اگر من خطایی کرده بودم با توجه به اینکه داور خیلی نزدیک به صحنه بود قطعا با توجه به موقعیتی که بود آن را اعلام میکرد. اما جلوی چشم داور بود و اینقدر واضح؟ چه ربطی به من دارد و حرکت غیرورزشی بود. من اگر هم حرفی در زمین زدم در پاسخ به رفتار و الفاظ آنها بوده اما به جان مادرم که هیچ فحاشی نداشتم.»
اخبار
همه تقابل های یحیی گل محمدی و پیکان
پرسپولیس و پیکان در شرایطی به مصاف هم می روند که شرایطشان در جدول رده بندی کاملا متفاوت است. پرسپولیس با 47 امتیاز صدرنشین و شانس اصلی قهرمانی است و پیکان با 15 امتیاز قعرنشین و شانس اصلی سقوط است. علاوه بر اختلاف 32 امتیاز تیم ، کارنامه مربیان دو تیم نیز در تقابل های رودررو کفه ترازو را تا پیش از آغاز مسابقه به سود پرسپولیس سنگین می کند.
یحیی و پیکان
یحیی گل محمدی که از نیم فصل امسال جانشین گابریل کالدرون در پرسپولیس شده ، آمار قابل توجهی برابر پیکان دارد. او در هشت مسابقه ای که با تیم های مختلف مقابل پیکان انجام داده 6 بار برنده شده ، یک بار مساوی کرده و تنها یک بار شکست خورده است. تنها باخت گل محمدی در برابر پیکانی بوده که هدایتش را مجید جلالی به عهده داشت. این بازی در دور رفت لیگ هفدهم برگزار شد که گل محمدی هدایت تراکتور را به عهده داشت و تیمش روی یک گل به خودی عجیب با یک گل شکست خورد. تنها مساوی گل محمدی برابر پیکان در دور برگشت رقابت های لیگ هجدهم رقم خورد که او با شهرخودرو در برابر پیکان که حسین فرکی هدایتش را به عهده داشت به تساوی بدون گل رسید.
ویسی و پرسپولیس
در سوی دیگر میدان اما عبدالله ویسی روی نیمکت پیکان نشسته است. او در لیگ پانزدهم با استقلال خوزستان حسابی پرسپولیس را نقره داغ کرده و توانست مقام قهرمانی را به دست بیاورد. با این حال او تا به حال و از مجموع 15 مسابقه ای که برابر پرسپولیس انجام داده تنها دو بار پیروز شده است که یکی از آن ها پیروزی با ارزش با استقلال خوزستان در دور رفت لیگ پانزدهم بود و در نهایت سرنوشت قهرمانی را تغییر داد. دومین برد ویسی برابر پرسپولیسی اتفاق افتاده که هدایتش برعهده علی دایی بود. ویسی اما 9 بار مقابل پرسپولیس شکست خورده است و 4 بار به عنوان مربی با این تیم به نتیجه تساوی رسیده است. باید او در شانزدهمین جدال مستقیمش با پرسپولیس و آن هم در شرایطی که تیمش نیاز مبرم به امتیاز دارد می تواند رکوردش را بهبود بخشیده و عملکردی مثل دوران استقلال خوزستانش را برابر این تیم ارائه دهد یا تعداد شکست های او مقابل پرسپولیس دو رقمی می شود؟
ب.ز برای برانکو هم پیغام برده بود؟
بهروز زنجانی که او را ب.ز فوتبال ایران می نامند، با ب.ز اقتصاد تفاوت های بسیاری دارد. این ب.ز که به گفته مهدی تاج در روز عقد قرارداد با ویلموتس، کنار رییس فدراسیون فوتبال بود، چند هفته قبل در روزهایی که وکلای فدراسیون پرونده ویلموتس را بالا و پایین می کردند، در فدراسیون رویت شد و همراه تاج به جلسه رییس مستعفی فدراسیون با معاون ورزش قهرمانی وزیر ورزش و جوانان هم رفت. اولین بار وقتی طرفداری نوشت ب.ز در فدراسیون چه می کند، خیلی ها تصور کردند این جوان با ویلموتس در فوتبال ایران آفتابی شد اما ماجرای حضور او کنار فوتبال به روزهایی برمی گردد که کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی بود و بر سر ماجراهای اردوی ملی پوشان در دوحه با آرین قاسمی دچار سوتفاهم شد. آن روزها اهالی فوتبال بهروز زنجانی یا همان بروس زنجانی را کنار کی روش می دیدند و تصور می کردند زنجانی مترجم کی روش است. حتی شایعه شد که کی روش به قاسمی بی اعتماد شده و از سفارت پرتغال در ایران خواسته یک مترجم در اختیارش بگذارند و آنها هم بهروز زنجانی را معرفی کردند.
بعدها حتی شایعه شد زنجانی پسر یک دیپلمات سرشناس ایرانی است که با پسر مهدی تاج و پسر وزیر ورزش ارتباط دوستانه دارد و از این طریق به کی روش نزدیک شده است اما اطرافیان کی روش مدعی بودند این شخص یک ایرانی مقیم اروپاست که علاقه مند فوتبال است و بر حسب این علاقه به کی روش نزدیک شده و کارلوس هم که سخت به آدم ها اعتماد می کرد، به مرور به او اعتماد کرده است. مهدی تاج هم در تلویزیون تقریبا این حرف ها را تایید کرد و گفت زنجانی یک تاجر است که شغل خانوادگی اش تجارت شکر بوده و هیچ نقشی در استخدام ویلموتس نداشته است.
هر چه بود حالا درباره بهروز زنجانی یک روایت تازه به گوش می رسد، یک روایت تازه از ماجرایی قدیمی... گفته می شود بهروز زنجانی آن زمان که معتمد کارلوس کی روش بود، دو بار با برانکو ایوانکوویچ هم دیدار کرد. بار اول در هتل المپیک که تنها به دیدار سرمربی وقت پرسپولیس رفت و خود را یک علاقه مند فوتبال ایران معرفی کرد و بار دوم وقتی بود که به اتفاق فرزند رییس وقت فدراسیون فوتبال راهی رستورانی در شمال خیابان ولی عصر تهران شد تا از طرف کی روش برای برانکو پیام ببرد و میانجی آشتی دو مربی شود. برانکو این رستوران معروف بالای خیابان ولی عصر را محل مخصوص ملاقات های مهم خود کرده بود. او با سفیر کرواسی هم در همین رستوران ملاقات می کرد و به گفته نزدیکان ایوانکوویچ، ب.ز هم در همین رستوران با برانکو دیدار کرد. برانکو در این دیدار به فرستاده کی روش جواب رد داد و گفت حاضر به ملاقات با او نیست. گویا کی روش برای ملاقات با برانکو شرطی گذاشته بود و به همین دلیل برانکو زیربار این شرط نرفت و به فرستاده سرمربی تیم ملی گفت حاضر نیست با کارلوس کی روش ملاقات مشروط داشته باشد.
بهروز زنجانی مدتها یکی از افراد نزدیک به کی روش بود و بعد از رفتن کی روش، او هم از فوتبال ایران فاصله گرفت اما در جریان استخدام مارک ویلموتس، مهدی تاج از او خواست در جلسه مذاکره کنارش باشد. شاید آشنایی به زبان انگلیسی و رفاقت با افراد معتمد تاج پای او را به این ماجرا کشیده باشد.
مروری بر چند خبر مهم فوتبال ایران
هشدار به شجاع؛ خطر اخراج جدی است
شجاع خلیل زاده جزو بازیکنانی است که طی فصول اخیر معمولا در صف اول اعتراض به داوران قرار داشته و از این حیث محرومیت و کارتهای زیادی را متوجه خود کرده است. اتفاقی که باعث شده تا اکنون کادرفنی به دنبال توجیه و تذکر جدی به این بازیکن برای کنترل رفتارش در دیدارهای آتی و خصوصا جدال با پیکان باشد.
خلیل زاده که بارها مدعی شده بود قصد دارد از این رفتار دست بردارد و روی اعصاب خود در جریان بازی کنترل بیشتری داشته باشد، اما در این راه معمولا ناکام بوده است. با این حال اتفاقات بازی فولاد خوزستان و استقلال که با اخراج دو بازیکن آبیها همراه شده و فضای مجازی را به شدت ملتهب کرده، این نگرانی را در پرسپولیس شکل داده که کمیته داوران برای اثبات بی طرفی خود به دنبال برخورد قاطع با بازیکنان این تیم نیز باشد. در این ماجرا مسلما شجاع خلیل زاده در تیررس داوران قرار دارد تا در صورت تکرار رفتار خود و اعتراض به داور با کارت مواجه شود و در این راستا دستورات لازم و تذکر به این بازیکن داده شده تا در جدال با پیکان بیشتر مراقب رفتار خود باشد.
واکنش ابوالقاسمپور؛
دشمن سیدعلی هستم
بهنام ابوالقاسمپور، بازیکن سابق پرسپولیس تهران درباره پست اخیر فرهاد مجیدی در اینستاگرام گفت: بازی پرسپولیس و تراکتور سه سال پیش بود. زمانی که پخش زنده تلویزیونی بودم و پرسپولیس باخت. من گفتم که سیدعلی در حد و اندازه لیگ برتر نیست. سید علی در واکنش به صحبتهای من گفته بود من را بزرگ کرده است و همین مسأله باعث دعوای ما شد. من آن موقع رئیس تربیت بدنی شهرری بودم و فشار آوردم که از آن پست او را برکنار کنند. علی خسروی آمد و ما را آشتی داد.
ابوالقاسمپور در ادامه صحبتهایش درباره اتهامی که متوجه او برای ارتباط با سیدعلی و جواد نکونام شده اینطور توضیح میدهد: میتوانید این را از خسروی هم سوال کنید. من رابطه خوبی با سیدعلی ندارم و همه میدانند که دشمن او هستم. بروید سوال کنید و همه میدانند که چند مرتبه جلوی پست او را هم گرفتهام. در این باره از خسروی سوال کنید و او بهتر این ماجرا را میداند. من حتی بازی استقلال را ندیدم و نمیدانم داستان داوری و اینها چه بوده است.
پرینت مجیدی از پیامکها؛ داور گزارش نوشت
مسئولان باشگاه استقلال در حال آمادهسازی مستندات برای ارسال به کمیته انضباطی هستند.استقلالیها در شرایطی در حال تنطیم نامه و تهیه یک سی دی برای ارسال به کمیته انضباطی هستند که سعید رمضانی بعد از دیدار با فولاد اعلام کرد شب بازی پیامکهای مشکوکی به فرهاد مجیدی ارسال شده که او باید در بازی فردا مراقب باشد.
استقلالیها نیز بابت همین پیامها پرینتی را تهیه کرده و قرار است پیش از ساعت اداری امروز این پرونده را در قالب یک سی دی به کمیته انضباطی ارسال کنند. البته سید مهدی سید علی هم گزارش مفصلی را علیه مجیدی و علی کریمی به کمیته انضباطی ارسال کرده و خواهان رسیدگی به حرکات این نفرات در بازی با فولاد شده است.
ظاهرا سید علی در گزارش خود به کمیته انضباطی از فحاشی علی کریمی بعد از اخراج و پایان این مسابقه به خود گزارشی را نوشته و بابت استفاده از جمله فرهاد مجیدی در طول بازی «من ویلا ندارم که در اختیارت بگذارم» به این کمیته گزارش داده است.
آزادی حاجیلو چند ساعت پس از بازداشت
اصغر حاجیلو که صبح امروز با شکایت جواد نکونام بازداشت شده بود، بعد از چند ساعت حضور در دادسرای فرهنگ و رسانه آزاد شد. حاجیلو که امروز متوجه شد به خاطر مصاحبه چندی قبل خود علیه جواد نکونام و پیگیری سرمربی کنونی فولاد دادگاه حکم غیابی جلب برایش صادر کرده، با مراجعه به دادسرا بازداشت شد. سرانجام بعد از آنکه دادگاه حاجیلو برگزار شد و او توضیحاتش را به قاضی ارائه کرد، حکم آزادی او صادر شد. محسن حاجیلو گزارشگر سیما و برادر اصغر حاجیلو در این خصوص گفت: «از صبح امروز شوک عصبی بدی به من و اصغر وارد آمده است. واقعا ناراحتیم. مزد زحمات برادرم برای استقلال این است؟ این بنده خدا که هیچ پولی در طول سال ها حضور در استقلال نگرفت، الان هم اینگونه باید برایش رقم بخورد؟واقعا حرمت پیشکسوت را اینگونه نگه میدارند؟ اصغر باتعصب که می گفتند باید اینطور پاداشش را میدادند؟»
او در پاسخ به این پرسش که آیا اصغر حاجیلو با قید وثیقه آزاد شده، تاکید کرد: «خیر، قاضی وقتی برادرم را شناخته او را تبرئه کرده اما ما و خانواده مان از باعث و بانی این کار نمیگذریم. واقعا از صبح حالمان گرفته شده و آرامش نداریم.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4303/19789/78652
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4303/19789/78653
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4303/19789/78654
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4303/19789/78655
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4303/19789/78656
|
عناوین این صفحه
- آنها زدند،خودزنی دیگر چرا...؟
- داش آکل بازی لب کارون
- هم جنجالی؛ هم غیر بهداشتی
- اخبار
- مروری بر چند خبر مهم فوتبال ایران