|
روایتی کوتاه از انتقال فرهنگ ایران به اروپا؛
استفاده از طرح شلوار بختیاری برای برند مد و لباس فرانسه!
یک فعال گردشگری میگوید که دخترم سرپرست طراحان ایوسنلوران پاریس است شلوار بختیاری یا همان دبیت را به رنگهای مختلف طراحی کرده و زنان فرانسوی هم از آن استقبال میکنند.
فریدون رئیسی دهکردی در حال حاضر بازرس جامعه هتلداران کشور و رئیس جامعه هتلداران استان چهارمحال و بختیاری است.
پدر فریدون اولین پزشک چهارمحال بوده است. همان زمان که شهرکرد، دهکرد بود یعنی دوره رضاشاه. وقتی در سال ۱۳۱۹ پدرش از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد برای جلوگیری از وبا به زابل سفر کرد و همانجا ساکن شد. فریدون هم در زابل به دنیا آمد. از آنجا که خانواده او با شغل پدر هر چند سال در یک شهر ساکن میشدند، فریدون هم در دبیرستان البرز تهران ادامه تحصیل داد تا اینکه به اتریش رفت و بعد به آمریکا مهاجرت کرد تا مدرک مدیریت صنعتی بگیرد. بعد از آن به درخواست پدرش به ایران برگشت و مشغول خدمت شد.
او میگوید: مدیرعامل شرکت مشاوری شدم که در تهران ۵۰ سال قدمت دارد. در ۱۷۰ پروژه بزرگ مانند پروژههای بندری یا فرودگاهی کار کردیم و با وجود اینکه اقامت دائم آمریکا را دارم پناهنده کوهرنگ هستم. در آمریکا یا اتریش، آلمان یا انگلیس مجبور بودم مانند آنها رفتار کنم. خودم نبودم. اما اینجا خودم هستم. وقتی به زبان مادری صحبت میکنم دیگر لازم نیست آن را ترجمه کنم. شاید مناطقی از آن کشورها زیباتر از ایران باشد اما آنجا خانه من نیست. من به اینجا برگشتم تا به مردم بختیاری خدمت کنم.
زمانی که شهرکرد، ده کوچکی به نام دهکرد بود پدربزرگ فریدون ملک و املاک زیادی داشت. از آن موقع در دهکرد ساخت و ساز زیادی انجام گرفت تا اینکه کم کم به شهرکرد تبدیل شد. شهرکردی که حالا فریدون درباره اش میگوید: دوست داشتم همانطور دست نخورده و بکر باقی میماند اینجا متحول شده ولی هنوز هم خوب است. متأسفانه خیلی سریع با بتن ریزی طبیعت را خراب میکنیم اما خوشحالم که مرکز شهرستان شد. من معتقدم بختیاریها صاحبان اصلی این منطقه هستند و باید خیلی بیشتر به اینجا رسیدگی شود.
رئیسی دهکردی حالا در کوهرنگ هتل ساخته است و به دلیل علاقهای که به فرش خشتی بختیاری دارد، سرتاسر هتل تحت مدیریتش را در شهرستان کوهرنگ با فرشهای دستبافت بختیاری پوشانده است حتی کف آسانسور هتل و روی میز پذیرش را.
او با این کار توجه گردشگرانی که به هتلش میآیند را به هنر مردم این استان جلب میکند او حتی از پاگرد پلهها هم نگذشته و آنها را با نمدهای تهیه شده توسط مردان بختیاری مفروش کرده است.
این هتل غیر از آنکه محل اقامت گردشگران طبیعتگرد است به نوعی موزه فرش هم هست چون فرشهایی که در این هتل استفاده شده نه تنها قدیمی هستند بلکه هر کدام دارای نقوش سنتی این دیار بوده و هر کدام قصهای دارند.
هتل فریدون رئیسی کنار تونل کوهرنگ واقع شده جایی که باید برای دیدن طبیعت بکری کوهرنگ از همین جا بار سفر بست و یا راهی پیست معروف اسکی کوهرنگ شد. او در هتلش میزبان گردشگرانی از سوئیس و اتریش است همانها که از کوههای آلپ میآیند. وقتی با گردشگرانش هم صحبت میشود و میگوید که چند سالی در کشورشان زندگی کرده آنها جواب میدهند که طبیعت کوههای آلپ با تله کابین و هتل و آسفالت خراب شده و دیگر بکر نیست. آنها به کوهرنگ میآیند چون نسبت به آلپ دست نخورده تر مانده و هنوز بکر است و انرژی مثبت دارد.
رئیسی در عین حال که معتقد است باید طبیعت کوهرنگ بهتر از آلپ بماند و دست بشر آن را آلوده نکند اما میگوید باید مراقب بود تا زیرساختهای گردشگری منطقه هم تقویت شود. ایران چیزی کمتر از سوئیس ندارد به شرطی که برای گردشگر فضایی را فراهم کنیم که بتواند در هتلی مناسب اقامت کند و یا غذای خوبی بخورد و راهنمای گردشگری حرفهای در اختیارش باشد. خیلی از گردشگران خارجی دوست دارند که در کنار عشایر چند روزی باشند حتی شیر گوسفند بدوشند. همه گردشگران خارجی که دنبال ساحل نیستند کسانی که به ایران میآیند بین ۶۰ و ۸۰ سال سن دارند. آنها گردشگران فرهنگی هستند دوست دارند تخت جمشید و عالی قاپو را ببینند آنها بدشان میآید که بیایند و طبیعت اینجا را هم ببینند استان چهارمحال و بختیاری هم که در حد فاصل اصفهان و شیراز است.
او میگوید: کسانی که به هتل می آیند وقت کمی دارند شاید یکی دو شب در هتل بمانند سعی کردم در همین زمان کوتاه بافتهای محلی اینجا را به آنها معرفی کنم. دخترم سرپرست طراحان لباس ایوسنلوران در پاریس است باور میکنید شلوار بختیاری را در رنگهای مختلف مثل قرمز طراحی کرده و زنان فرانسوی چقدر از آن استقبال میکنند. یا حتی لباس چوقا چقدر با همان طرح و نقشهاش برای گردشگران خارجی جذاب است. ما باید بتوانیم این داشتهها را به گردشگران خارجی معرفی کنیم./مهر
شگفتی بازار نشر آمریکا در دوران کرونا
شیوع کرونا در آمریکا فروش کتاب را با وجود آشفتگی اقتصادی بالا برد
در رویدادی که شاید بتوان بزرگترین شگفتی در دوران کرونا خواند، در حالی که اقتصاد آمریکا به آشفتگی کامل کشیده شده، بازار کتاب نسبت به ۶ ماه نخست سال پیش، رشد یافته است.
در حالی که شیوع کرونا در آمریکا اقتصاد این کشور را با مشکلات جدی روبه رو کرده است، بازار نشر این کشور در مقایسه با ۶ ماه نخست سال ۲۰۱۹ رشدی ۲.۸ درصدی را تجربه کرد.
آمار رسمی نشان میدهد ۶ ماه نخست سال ۲۰۲۰ فروش کتاب برابر ۳۲۲.۱ میلیون دلار بوده است که در مقایسه با همین بازه زمانی در سال ۲۰۱۹ که برابر ۳۱۳.۵ میلیون دلار بود، این رشد را ثبت کرده است.
این رشد از آنجا ناشی شده که کتابهای غیرداستانی مختص کودکان با فروش بیشتری روبه رو شدند و والدین سعی کردند با خرید این کتابها، به آموزش کودکان که از ماه مارس با بسته شدن مدرسهها در خانه ماندند، کمک کنند.
در عین حال به دنبال رشد مبارزات مدنی و اعتراضها به قتل جورج فلوید در اواخر ماه می (خرداد) فروش کتابهای مرتبط با مسایل نژادی و نژادپرستی و جنبشهای مدنی در آمریکا افزایش یافت.
آمار نشان میدهد در بخش کتابهای غیرداستانی کودکان و نوجوانان بزرگترین رشد ایجاد شده که برابر ۲۵.۵ درصد در مقایسه با سال ۲۰۱۹ است. در این میان یک کتاب با عنوان «اولین کتاب یادگیری نویسندگی من» نوشته کریستال رادِک به تنهایی بیش از ۳۷۹ هزار نسخه فروش کرد و به عنوان یک کتاب کار موفق شد تا نام خود را در جایگاه نهم فهرست پرفروشهایی متشکل از انواع کتابها جای دهد.
در بخش کتابهای غیرداستانی آموزشی در بخش آموزش زبان بیشترین افزایش فروش مشاهده شد که ۶۴.۹ درصد افزایش داشت و تعداد نسخههای کتاب فروخته شده در این بخش ۴۱.۲ درصد افزایش یافت.
با این حال در بخش داستانی کودک و نوجوان نیز افزایش فروش مشاهده شد و ۷.۱ درصد نسبت به سال پیش فروش کتاب در این بخش افزایش یافت. در این بخش بیشترین آمار افزایش مربوط به بخش داستانهای کلاسیک بود که ۱۱ درصد افزایش را ثبت کرد.
در بخش نوجوانان نیز انتشار کتاب جدید سوزان کالینز یعنی «تصنیف پرندگان نغمه خوان و مارها» که مقدمهای بر سه گانه پرفروش «بازیهای گرسنگی» بود نقش قابل توجهی در افزایش فروش داشت و این کتاب به تنهایی ۸۸۷ هزار نسخه فروش را ثبت کرد و پرفروشترین کتاب نیمه اول سال ۲۰۲۰ شد.
در بخش داستان بزرگسال نیز پس از چند سال افزایش فروش خیلی ملایم، امسال ۲.۹ درصد افزایش فروش مشاهده شد و کتابفروشان نیز تایید کردند که شمار بیشتری از مردم به دنبال کتابهایی بودند که بتوانند از کرونا فاصله بگیرند. در این میان «چرک آمریکایی» نوشته جنین کامینز با فروش ۳۶۲ هزار نسخه یکی از موفقترینها بود. در این بخش آمار فروش تعداد نسخههای کتاب در بخش رمانهای گرافیکی و ادبیات داستانی به میزان ۱۰.۲۳ درصد و ۸.۲ درصد افزایش داشت.
در عین حال در بخش کتابهای غیرداستانی بزرگسال فروش کتاب در نیمه نخست سال ۲۰۲۰ کاهشی ۳.۴ درصدی را مشاهد کرد و در این بخش کتابهای سفر با کاهش ۴۲ درصدی روبه رو شدند؛ هر چند کتابهای ورزشی، پزشکی و سلامت رشد ۳۰.۸ درصدی را ثبت کردند.
البته در این میان آمار کتابهای درسی مشخص نیست و فروش این کتابها به دلیل تعطیلی مدرسهها باید پایینتر از حد معمول باشد. با این حال همه این آمار نشان میدهد مردم برای مقابله با کووید ۱۹ به کتابخوانی روی آوردند و در حالی که فروش کتاب در این نیمه از سال میتوانست خیلی بدتر از اینها باشد، آمار قابل قبولی به دست آمد.
توسعه نیافتگی؛ درد ناپیدای دیرینه ما
اخوان شاعر توسعه نیافتگی است
محمد زارع شیرین کندی
توسعه نیافتگی وصف مردمانی است که از تاریخ خویش بریدهاند اما به تاریخ غرب متجدد هم نپیوستهاند. توسعه نیافتگان به ظواهری از تجدد و توسعه بسنده و دل خوش کردهاند و گمان میکنند که متجددند.
توسعه نیافتگی وضع خاص و استثنایی و غریبی است. توسعه نیافتگی وضعی بشدت پرسش انگیز و تفکرانگیز است. توسعه نیافتگی و ریشهها و عوامل و علل وشواهد و نشانههای آن را باید اندیشید. وقت شعارها و ادعاهای بزرگ گذشته است. توسعه نیافتگی وضع و وصف مردمانی است که از تاریخ خویش بریدهاند اما به تاریخ غرب متجدد هم نپیوستهاند. توسعه نیافتگان به ظواهری از تجدد و توسعه بسنده و دل خوش کردهاند و گمان میکنند که توسعه یافته و متجدد شدهاند و این همان جهل مرکب است که دامن گیر و مانع بزرگ آنان شده است. آنان خود نمیدانند که بی تاریخ شدهاند و بی تاریخی یعنی سردرگمی، سرگشتگی، آشفتگی، آوارگی، غربت و بی خانمانی.
در وضع توسعه نیافتگی، غیر از مشکلات و مصائب عظیم، سیاست زدگی که در واقع نوعی فلک زدگی است غلبه دارد؛ سیاست معیار است و به همه چیز به چشم سیاست نگریسته میشود. زمانی که غرب از راه رسید، ما، به گفته شایگان، در «تعطیلات تاریخ» به سر میبردیم و در هوای عفن استبداد و اختناق تنفس و زیست میکردیم. غرب مقتدر خود را با ادوات پیشرفته صنعتیاش بر خاورمیانه ایها و همه مردمان غیرغربی تحمیل کرد. سلطه و استیلای غرب اختیاری نبود.
انسان فاوستی غرب روحاش را به شیطان فروخته بود تا کل عالم و کاینات را مسخر خویش سازد. غرب با این نیت به استیلا و استعمار دست یازید که غیرغربی را صغیر و ضعیف و ناتوان از مدیریت حیات خویش تلقی میکرد. در نظر غربیان، دیگران عقل و علم و قدرت استفاده از منابع و ذخایر مادی و معنویشان را نداشتند. لذا این همه امکانات دیگران را متعلق به غربیان میدانستند که باید به غرب منتقل میشد. توسعه نیافتگی و فلک زدگی ما درد ناپیدای دیرینه ماست. این درد دستکم در آن روزی عیان شده و صریحا به زبان آمده است که عباس میرزای نجیب و درمانده خطاب به ژوبر، فرستاده ناپلئون، گفت که ای بیگانه! چه قدرتی موجب برتری شما نسبت به ما میشود؟ علت پیشرفتهای شما و سبب ضعف دایمی ما چیست؟ شما هنر حکومت کردن و فاتح شدن را بلدید و ما در جهل شرم آور خود در جا میزنیم و بندرت آینده نگری میکنیم . آیا خالق عالم خیر بیشتری به شما میرساند تا به ما، آیا خداوند خواسته است امتیاز بیشتری برای شما قایل شود؟ ای خارجی! بگو ما برای اعتلای ایران چه کار باید بکنیم؟
از آن زمان تاکنون چیزی تغییر نکرده و وضع بر همین منوال است. از آن زمان تاکنون، به رغم تغییر و تحولات گسترده و بسیار، تصمیمات و اقدامات، خیزشها و جنبشهای گسترده و بسیار، نه میدانیم چه میتوانیم بدانیم، نه میدانیم چه کار باید بکنیم، نه میدانیم چه کار باید نکنیم و نمیدانیم چه امیدی داشته باشیم. از آن زمان تاکنون نه متجدد شدهایم نه در سنت ماندهایم . نه با خودیم نه بی خود. نه اینجاییم نه آنجا. از اینجا مانده از آنجا رانده. در گردونهای طبیعی و عاری از سد و مانع نمیگردیم. وضع برزخی غریبی است. شاعران در زمانه عسرت گوشها و چشمها و شامههای قوی و تیزی دارند و پیش از دیگران میشنوند و میبینند. شاعر توسعه نیافتگی اخوان است. اخوان زمانه ما را «کج آیین قرن دیوانه، دژ آیین قرن پر آشوب»، «بی آزرم و بی آیین قرن» میخواند و از پایتخت این قرن میپرسد.
او در ادامه وضع ما را بدرستی وصف میکند: «آه ، دیگر ما / فاتحان گوژپشت و پیر را مانیم / بر به کشتیهای موج بادبان از کف / تیغهامان زنگ خورده و کهنه و خسته / کوسهامان جاودان خاموش / تیرهامان بال بشکسته /ما /فاتحان شهرهای رفته بر بادیم / راویان قصه های رفته از یادیم / کس به چیزی یا پشیزی برنگیرد سکه هامان را.» در چنین فضایی است که شاعر دیگر، حسین منزوی، از بی اثر و بی خاصیت و منفعل شدن «ما» و تاریخ و هویت ما میگوید : «دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را / تیغیم و نمیبریم ابریم و نمیباریم / ما خویش ندانستیم بیداری مان از خواب / گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم!». نیز به گفته شفیعی کدکنی «به پایان رسیدیم اما/ نکردیم آغاز / فروریخت پرها/ نکردیم پرواز».
جامعه توسعه نیافته جامعه نومیدی است که در آن تفاوت نمیکند گل بروید یا خار؛ اصلا فرق نمیکند چیزی بروید یا نروید. اخوان میگوید که «باغ نومیدان چشم در راه بهاری نیست». در چنین وضعی، کسی در انتظار خبر تازهای نیست زیرا «قاصد تجربههای همه تلخ» با دلها میگوید که هر خبری میرسد دروغ است و فریب . « قاصدک ! در دل من همه کورند و کرند». میتوان گفت که در چنین اوضاع و احوالی نوعی پوچی خفی و نیست انگاری پنهان غالب است زیرا نه امید و ایمانی هست و نه دوستی و محبت و شفقتی. هر گونه پیوند و عهد و پیمان و هر نوع لبخند و سوگند دروغین است. «بده ...بدبد... چه امیدی؟ چه ایمانی؟»؛ «دروغین است هر سوگند و هر لبخند».
شاعر خود را در قفس تنگی احساس میکند که «ره هر پیک و پیغام و خبر بسته است/ نه تنها بال و پر ، بال نظر بسته است/ قفس تنگ است و در بسته است.» اوج افول معنا و سقوط حقیقت و سیطره نیست انگاری در یک جامعه توسعه نیافته در پایان «زمستان» توصیف شده است: «هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان/ نفسها ابر، دلها خسته و غمگین/ درختان اسکلتهای بلورآجین/ زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه/ غبارآلوده مهر و ماه/ زمستان است». شاعر جامعه توسعه نیافته در چنین جوی چگونه میتواند زندگی کند؟ او دلش تنگ است . «و هرسازی که میبیند بدآهنگ است».
او در جامعهای زندگی میکند که نامتوازن و نامتعادل است و هیچ چیز در جای خودش نیست. او از ناسازگاریها مینالد. کلام شاعر متوجه تعارصات و بحرانهاست. اخوان میگوید «گلبانگ ز شوق گل شاداب توان داشت / من نوحه سرای گل پژمرده خویشم / گویند که امید و چه نومید، ندانند/ من مرثیه گوی وطن مرده خویشم». او میخواهد توشه بردارد و قدم در راه بی برگشت بگذارد.
ممکن است کسی بگوید تا حالا منفی بافی و سیاه نمایی بوده است، چه سخنی برای خروج از این وضع میتوان گفت. به نظر میرسد که گام اول، اندیشیدن است. بدون اندیشیدن از هیچ بن بست تاریخی نمیتوان بیرون شد و صرفا با تفکر است که شاید گره از کار فروبسته توسعه نیافتگی و بی تاریخی گشوده شود. ما توسعه نیافتگان تاریخ بیشتر عمل کردهایم و کمتر تفکر. ما اعمال نیندیشیده و نسنجیده بسیار زیاد انجام دادهایم. تاریخ بلند توسعه نیافتگی سرشار است از کارها و اقدامات بی مبنا، بی ثمر و بیهوده که در جو سیاست زده و بنا به اقتضائات سیاست انجام گرفته است. اکنون وقت آن است که اندکی بیندیشیم و باریک اندیشانه بسنجیم و سپس عمل کنیم. در گام بعدی، کوشش، مجاهدت ، عزم و همت بلند است که میتواند یاری رسان باشد. با اندیشیدن و سعی و جهد بلیغ میتوان راه فردا را که اکنون تیره و تاریک است، تصور کرد. با تفکر بنیادی و خواست و تصمیم و اراده نیرومند شاید بتوان از راه فردا صورت و نقشی در ذهن بست.
اخبار
سرهنگی مطرح کرد؛
نصف خاطرات جنگ دست اسرای عراقی است
مرتضی سرهنگی معتقد است نصف جنگ و دفاع مقدس ما در دست اسرای عراقی است و اگر قرار باشد شناختی از جنگ حاصل شود، باید خاطرات ایناسرا را استخراج و مرور کرد.
کتاب «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» نوشته مرتضی سرهنگی بهتازگی توسط انتشارات سروش به چاپ پنجم رسیده است. این کتاب دربرگیرنده مصاحبههایی با اسرای عراقی است که در سالهای دفاع مقدس به اسارت نیروهای خودی درآمدند.
سرهنگی که بهعنوان یکی از محققان و پژوهشگران دفاع مقدس و پدر معنوی دفتر هنر و ادبیات جنگ شناخته میشود، در این کتاب به ادبیات تبلیغاتی دوران جنگ وفادار است و حال و هوای جاری در اثر، بهطور مشخص آن را بهعنوان یک اثر دهه شصتی معرفی میکند. مصاحبههای مندرج در این کتاب، ابتدا در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شدند که با استقبال مخاطبان، قالب کتاب را به خود گرفتند.
یکنکته مهم درباره این کتاب، نقل قولی از مولف آن است که گفت خود مصاحبهها فینفسه تاریخی و ارزشمند هستند؛ حالا مصاحبهکننده هرکه میخواهد باشد!
چاپ چهارم این کتاب سال ۶۰ توسط انتشارات سروش عرضه شد و ارائه چاپ پنجمش تا امروز میسر نشده بود. سرهنگی هم در اینباره میگوید دیگر چاپ بعدی را ندیدیم، ما هم پا به پای تقویمها آمدیم و رسیدیم به امروز که چاپ پنجم آن را انتشارات سروش پیش روی ما میگذارد.
ارائه چاپ پنجم کتاب «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» بهانهای شد تا با مولف آن گفتگویی کوتاه داشته باشیم.
*آقای سرهنگی حدود ۳۰ سال از چاپ چهارم این کتاب میگذرد. این اتفاق را از دید شما ببینیم!
میتوانم بگویم این اتفاق، یعنی مصاحبه با اسرای جنگی و چاپ خاطرات آنها تاکنون در هیچ کشوری انجام نشده است. اما ایران، این کار را انجام داد و این به خوش رفتاری ایرانیها با اسرای جنگی بر میگردد که درنهایت حاضر به گفتوگو شدند. این کتاب و کتابی که در سوره مهر چاپ شده حاصل مصاحبه و گفتوگو هستند، اما تقریباً ۶۵ عنوان کتاب دیگر از اسرای عراقی باقی مانده که به قلم خود اسرا نوشته شده است. حالا هم بعد از حدود ۳۰ سال این خاطرات با همان ادبیات چاپ دوباره میخورد.
* قائل به تفاوت قبل و بعد هستید؟ چون به «همانادبیات» اشاره میکنید.
جنگ دو دستور زبان دارد. دستور زبان جنگ، دستور زبان تبلیغی است و این در همهجای دنیا مرسوم است؛ یک ادبیات شورانگیز و حماسی که مردم را برای مقاومت و پایداری تهییج میکند. اما دستور زبان پس از جنگ، دستور زبان تعقلی است و پشت آن فکری نهفته است.
* جالب است که کتاب، پس از سالها با همان ادبیات زمان جنگ چاپ شده و تغییری در آن ایجاد نکردهاید.
اجازه دادم همانادبیات باقی بماند و با همانادبیات به چاپ برسد. چرا که اگر روزی قرار شد کسی دستور ادبیات جنگ را در کتابها دنبال و جستوجو کند، این کتاب منبع خوبی از آن دوران است. اما اگر در حال حاضر بخواهیم این کتاب را بنویسیم، قطعاً ادبیات، زبان و نوع بیان آن فرق خواهد کرد. آن زمان لازم بود که با چنین ادبیاتی کتاب چاپ شود.
* آن موقع و در آن سن و سال جوانی، دغدغه شما چه بود که این مصاحبهها را انجام دادید؟
وقتی سربازی وارد کشوری میشود و با پوتین خود بر آن شهر و خاک قدم میگذارد، مانند یکپادشاه بیتاج و تخت است و هر کاری بخواهد انجام میدهد.، ابتدای جنگ من در منطقه و در جنوب حضور داشتم و میشنیدم که این سربازان در خرمشهر، سوسنگرد، بستان و … چه کارهایی انجام دادهاند. پس احساس کردم میتوانند حرف بزنند و از جنگ بگویند. بههمینخاطر سراغ اسرای عراقی رفتم. بعدها متوجه شدم نصف جنگ در دست اینها است و اگر قرار باشد شناختی از جنگ پیدا کنیم، باید خاطرات اینها را مرور کنیم.
با این رویکرد با تعدادی از اسرای عراقی که در دسترس و در تهران بودند مصاحبه انجام دادم. البته برای مصاحبه به شهرستانها هم رفتم، اما بهتر دیدم اجازه بدهیم که خود این اسرا قلم به دست گیرند و خاطراتشان را بنویسند که نتیجه آن حدود ۶۵ کتاب شد.
*چرا عکسها و مشخصات اسرای عراقی در کتاب وجود ندارد؟
اگر بنا بود آن ایام کلیه مشخصات و عکسهای اسرا کنار مصاحبهشان چاپ شود، به اشکال بزرگی بر میخوردیم. اولیناشکال متوجه خود و خانواده اسرا در عراق میشد. البته عکسها و مشخصات اسرا موجود است و با توجه به اینکه دیگر نشانی از حکومت خونریز حزب بعث عراق در روی زمین نیست، بهمرور منتشر خواهد شد./مهر
خاطرات خودنوشت «من هیچکاره بودم» منتشر شد
کتاب «من هیچکاره بودم» مجموعه خاطرات خودنوشت حاج حسن روحانی نژاد، جهادگر و خیّر خستگیناپذیر تبریزی، از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
کتاب «من هیچ کاره بودم» خاطرات حاج حسن روحانی نژاد، جهادگر و خیّر خستگیناپذیر تبریزی، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
این کتاب قصه خودنوشت مردی ۸۰ ساله است که در زندگیاش هر لحظه که خواسته بایستد و نفسی تازه کند، چشمش به کمبودها و رنجهای دیگران افتاده و همین او را به ادامه دویدن واداشته است. کسی که برای ساختن دنیای بهتر، منتظر هیچ دولت و ارگانی نمانده و با دست خالی معجزه کرده و پیش رفته است. معلولان را سر و سامان داده، صدها مدرسه ساخته، مسجدهای زیادی را بناکرده و یا بهبود داده، نمازخانه و ورزشگاه و خانه برای محرومان ساخته و بیشتر از همه اینها «دل» ها را آباد کرده و هر وقت که کسی از او تشکر کرده، بالا را نگاه کرده و از ته قلبش گفته: به خدا که «من هیچ کاره بودم!» کتاب «من هیچ کاره بودم»، در قطع رقعی و در ۴۱۸ صفحه به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
ترجمه دانشنامه مصور نوجوانان به کتابفروشیها رسید
مجموعه کتاب «آن زیر چیست؟» که در قالب دانشنامههای تصویری مخاطبان را با مفاهیم علمی آشنا میکند، بار دیگر از سوی کانون پرورش فکری در اختیار نوجوانان قرار گرفت.
«سرک کشیدن زیر پوست»، «سرک کشیدن زیر پوست زمین»، «سرک کشیدن زیر پوست خودرو» و «سرک کشیدن زیر پوست شهر» عنوانهای این کتابها با قلم «کارن لاتچانا کِنی» و «اِستر پورتر» هستند.این دانشنامههای تصویری را «اِستیوون وود» و «آندره لوزانو» تصویرگری کردهاند و امیر طاهری ترجمهی مجموعه را بر عهده داشته است. کتاب «زیر پوست» به فیزیولوژی بدن انسان میپردازد و اطلاعات مناسبی از دستگاههای مختلف بدن در اختیار مخاطبان قرار میدهد، «زیر پوست زمین» به لایهها و طبقات و همه بخشهای درونی و طبیعی زمین میپردازد و «زیر پوست خودرو» نوجوانان را با مکانیک و نحوه کار قطعهها و بخشهای داخل خودرو آشنا میسازد.
همچنین «زیر پوست شهر» آن بخشی از زیرِ زمین را که به دست انسان ساخته شده است را مانند تونلها، مترو و… مورد توجه قرار میدهد.سه عنوان از این مجموعه به چاپ چهارم رسیدهاند و کتاب «سرک کشیدن زیر پوست خودرو» به چاپ سوم رسیده است. همچنین کتاب «سرک کشیدن زیر پوست شهر» ۱۱ هزار تومان و سه عنوان دیگر ۱۳ هزار تومان قیمت دارد. این مجموعه با رعایت کامل قوانین بینالمللی نشر (کپیرایت) و اجازهی رسمی انتشارات capstone از آمریکا به چاپ رسیده است.هر یک از کتابهای این مجموعه ۳۲ صفحه دارد و برای گروه سنی ۱۲+ (نونگاه) و با شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه از سوی کانون پرورش فکری منتشر شده است.
علاقهمندان میتوانند این مجموعه را از فروشگاههای محصولات فرهنگی و فروشگاههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور تهیه کنند.
نمایشگاه کتاب مجازی توسط وزارت ارشاد برپا میشود
مدیرعامل موسسه فراگیر وزارت ارشاد، از برپایی نمایشگاه کتاب مجازی در سال جاری خبرداد و تاکیدکرد این رویداد جایگزین نمایشگاه کتاب تهران نخواهد بود.
برنامه تقاطع فرهنگ در گفتگو با ایوب دهقانکار مدیرعامل موسسه تجمیعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آنتن رادیو گفتگو پخش شد.
دهقانکار در اینبرنامه نامگذاری برای ایننهاد را بر عهده اعضای هیئت امنا دانست و گفت: قرار بود یکشنبه هفته گذشته جلسه حضوری هیئت امنا برگزار شود ولی با توجه به شرایط کرونایی امکان برپایی جلسه حضوری میسر نشد. آنچه هم اینک بر سر زبانها افتاده، بعنوان موسسه «فراگیر» نامیده میشود ولی قاعدتا این نام موقت بوده و جایگزینی خواهد داشت.وی در رابطه با اینتغییر و تحولات در وزارت ارشاد گفت: فرایند ساماندهی موسسات قریب سه سال در دست بررسی بود و ضمن نقد و بررسیهای متعدد، در بهمن۹۸ بصورت جدی مطرح شد. فرایند ادغام یکباره صورت نگرفت. عدهای تصور میکردند اینفرایند در سال پایانی دولت طبیعی نباشد اما آنچه امروز شاد بودیم، از سهسال گذشته کلید خورده است. دهقانکار ضمن قدردانی از نظرات موافق و مخالف و تاکید بر مثبت بودنِ هشدارها در راستای کاهش آسیبهای احتمالی در اینمسیر گفت: اینسه موسسه تا حد بسیار زیادی فعالیتهایی به هم پیوسته و موازی کاری داشتند و امیدواریم با فرایند هم افزایی، شاهد خروجی مثبت در حوزه فرهنگ و کتاب و ادبیات باشیم.
این مقام مسئول در وزارت ارشاد در رابطه با تعیین تکلیف مراسم جوایز و دیگر فعالیتهای سابقه دار هر یک از موسسات ادغام شده، گفت: معتقدیم ثبات و تغییر فی النفسه ارزشمند نیست و در حقیقت ثباتی نیکوست که فعالیتهای مثبت را ادامه داده و تغییری خوبست که منجر به ایجاد فعالیتهای مثبت شود. آندسته از فعالیتهایی که جامعه نشر و حوزه کتاب از آن رضایت داشتند، حفظ خواهد شد و با قوت بیشتر ادامه خواهد یافت.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره پیشبینیها برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال جاری گفت: تلاش داریم نمایشگاه مجازی برپا شود و از تجربیات تیم فنی برای شکل گیری این رویداد مجازی بهره بردهایم. در سال ۹۹ حتما یک نمایشگاه مجازی خواهیم داشت اما این رویداد جایگزین نمایشگاه کتاب تهران نخواهد بود.
اینمدیر حوزه فرهنگ و ادبیات کشور در بخشی دیگر از این برنامه گفت: اصنافی که دارای کد کارگاهی بودند، لیست خود را ارائه و ما آن را تحویل دولت دادیم. همچنین لیست مخاطبان وزارت ارشاد مانند یک نویسنده یا ناشر مستقل، اخیرا به دولت ارائه شده است و در صدد هستیم حقوق این صنوف ضایع نشود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4314/19887/79082
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4314/19887/79083
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4314/19887/79084
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4314/19887/79085
|
عناوین این صفحه
- استفاده از طرح شلوار بختیاری برای برند مد و لباس فرانسه!
- شیوع کرونا در آمریکا فروش کتاب را با وجود آشفتگی اقتصادی بالا برد
- اخوان شاعر توسعه نیافتگی است
- اخبار