|
درسهای تاریخ برای سال جهش تولید
مفهوم «تولید» در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایرانیان در طول تاریخ چه پیش و چه پس از اسلام، پذیرفته و رایج بود و به تبع آن مفهوم «صنعت» نیز از جایگاهی تاریخی در کشور ما برخوردار است. ایرانیان از دیرباز مردمی تولید کننده بودند و همچنین از نخستین مردمانی هستند که به مفهوم «صنعت» توجه کردهاند. به هر حال ایران از نخستین تمدنهای جهان است و تمدن و شهرنشینی با مفهوم صنعت ارتباط تنگاتنگی دارد.
تبار واژه تمدن یا Civilization واژه لاتینی civis است که به فارسی معنای شهرنشین بودن را میدهد. بسیاری از اندیشمندان حوزه جامعهشناسی اعتقاد دارند که یکی از مهمترین ویژگیهای تمدن وجود فنون و تکنیکهای پیشرفته در بیشتر شئون جامعه از جمله کشاورزی، ساختمان سازی، پیشهها و حرفههای مختلف و… است، چیزی که میتوان از آن به صنعتی بودن یاد کرد.
از مهمترین اسناد برای صنعتی بودن تمدنهای گذشته، ردپای این واژه در متون فرهنگی آن تمدن است. در شاهنامه «هنر» نزد ایرانیان یاد شده و مراد حکیم فردوسی از این واژه همان جنگاوری است: «هنر نزد ایرانیان است و بس * نگیرند شیر ژیان را به خس». بر این اساس مهمترین وجه صنعتی در ایران کهن، داشتن فنون مختلف و تبحر در سلاحسازی است. بر اساس متن شاهنامه فردوسی نخستین صنعتها به دوران جمشید شاه باز میگردد و این پادشاه بود که صنعت ساخت سلاح را ایجاد کرد.
در طول تاریخ نیز ایرانیان به صنعتهای گوناگونی چون صنعت نساجی، ابریشم، صنعت فرش، صنعت ساختمان سازی، ساخت ظروف و… مشهور بودند. پیشهوران هر صنعت نیز در قرون مختلف با تأسیس صنفهایی خود را از دیگر صاحبان مشاغل و ارباب حِرَف جدا میکردند و برای خود رسالهها و مکتوباتی در اصول اخلاقی حرفه خود نیز داشتند. حتی جنبشهای اجتماعی مهمی چون نهضت «حروفیه» در ایران توسط صنعتگران و ارباب حرف شکل گرفت.
اقتصاد ایران در دوران قاجار کشاورزی و شبه فئودالی بود. این نظام تولیدی بومی و درونی که از قافله علم عقب افتاده بود، از اواسط دوران ناصرالدین شاهی دچار تغییر شد. ورود تجار روس و انگلیس، استقرار کمپانی هند شرقی و استفاده از موقعیتهای جدید بینالمللی شکل نوینی از اقتصاد سیاسی در ایران را شکل دادبر این اساس باید گفت که علم و صنعت از آغاز صرفاً ابزاری جدا و نامرتبط به سیستمی که همۀ شئون هستی انسانی را در برمیگیرند، نبوده است. انسان حتی پیش از تاریخ ابزار را میشناسد و بنیاد صنعت در آن لحظهای است که ابزارسازی آغاز میشود. کامپیوتر و سفینههای فوق پیشرفته فضایی ادامۀ همان دستی هستند که نخستین بار تکه چوبی را همچون دست افزار به کار برد.
سیاوش جمادی، متفکر برجسته این دهههای ایران اعتقاد دارد که ابزارسازی نه در یونان آغاز شده و نه ویژه یک قوم و نژاد خاص بوده است. یونانیها شاید نخستین بار کوشیدند به این توانش ابزارسازی خودآگاهی پیدا کرده و به رابطه آن با یک کل اندیشه کنند؛ وگرنه علم و حتی صنعت به تنهایی و به عنوان ابزار سودمند خاص یونان و یونانیان نیست. به استناد آثار جورج سارتن یا جان گریبین یا دیگر مورخان تاریخ علم معلوم میشود که مثلاً حتی پیش از راجر بیکن زکریای رازی هم در خردانگاری مستقل و هم در علوم تجربی پیشاهنگ بوده است یا در جریان نهضت ترجمه و پس از آن در نجوم، مکانیک، جغرافیا، جبر، هندسه، طب تجربی، شیمی، و برخی از دیگر علوم چهرههایی چون جاحظ، فارابی، ابنسینا، ابوریحان، خیام نیشابوری، خوارزمی و دانشمندان دیگری از متن فرهنگ ایران برآمدهاند.
حتی درباره دوران پیش از اسلام در ایران هم مشکل توان گفت که علم و صنعت بدوی و فاقد خودآگاهی بوده است. یک امپراطوری قدرتمند که گستره فتوحاتش در زمان خسرو پرویز از دوران هخامنشیان نیز بیشتر شده بود با آن جامعه پیچیده و شهرهای آباد و جنگهای کمابیش دائمی با امپراطوری روم و نیز استلزامات اداره ایرانشهر بزرگ از جمله سیستم دیوانی و اخذ مالیات، تولید انواع جنگ افزار، مبادلات بازرگانی، کارگاههای سلطنتی تولید ظروف و بلور و آلات موسیقی، صنعت کشتی سازی و کانالکشی آب، تولید فرش، فن کتابت و نامه نگاری و ترجمه و مانند اینها نمیتواند در علم و صنعت با سنجهها و استاندههای زمان خود عقب مانده تصور شود. دانشگاه جندی شاپور چنانکه مورخان روایت کردهاند نه فقط یکی از آکادمیهای بزرگ پزشکی در زمان خود، بلکه همچنین مرکزی بوده است برای ترجمه آثار ادبی و حکمی از دیگر زبانها از جمله سریانی، سنسکریت و یونانی.
بر این اساس داشتن علم و صنعت خودآگاه از ویژگیهای جامعه ایرانی در طول تاریخ است و بر همین اساس هم نظام تولید در ایران، پیشرفته بود. ایرانیان در طول تاریخ تا ابتدای دوران قاجار، ملتی تولیدگر بوده و بجز تولید مایحتاج ضروری خود، به تولید کالاهای استراتژیک برای جهانیان نیز اقدام میکردند. فی المثل در دورههایی از تاریخ ابریشم ایران میان جهانیان طرفدار داشت و ایران از این طریق صاحب قدرتی سیاسی نیز شده بود.
تولید صنعتی در ایران شبه مدرن
اما ایران پس از دوران صفویه آرام آرام از تحولات جهانی علم عقب افتاد و به تبع ساختارهای تولید در ایران نیز آسیب دید. غرب نیز پس از رنسانس به یک جهش در عرصه علم رسید و توانست خود را در جاده صنعت بیندازد. صنعتی شدن دستاوردهای مهمی در عرصههای گوناگون برای آنها داشت. غربیها توانستند بر این مبنا به تولید انبوه برسند. همچنین آنها توانستند با ابداع وسایل نوین که حمل و نقل را سریع و آسان میکرد، تولیدات خود را به سراسر جهان عرضه کرده و ثروت پایدار ایجاد کنند.
سیاوش جمادی، متفکر برجسته این دهههای ایران اعتقاد دارد که ابزارسازی نه در یونان آغاز شده و نه ویژه یک قوم و نژاد خاص بوده است. یونانیها شاید نخستین بار کوشیدند به این توانش ابزارسازی خودآگاهی پیدا کرده و به رابطه آن با یک کل اندیشه کنند؛ وگرنه علم و حتی صنعت به تنهایی و به عنوان ابزار سودمند خاص یونان و یونانیان نیست
جهش علمی، صنعتی شدن و ثروت پایدار، غربیها را به سمت ابداع و توسعه جنگ افزارها و سلاحهای کشتارجمعی رهنمون کرد و به همین دلیل خوی استکباری آنها که پس از شکست در جنگهای صلیبی فروخفته بود، دوباره بیدار شد. نیاز به ماده خام و همچنین بازارهای بیشتر برای فروش، آنها را به سمت استثمار کشورهایی – از جمله ایران – کشاند که از قافله علوم جدید جا مانده بودند.
اقتصاد ایران در دوران قاجار کشاورزی و شبه فئودالی بود. این نظام تولیدی بومی و درونی که از قافله علم عقب افتاده بود، از اواسط دوران ناصرالدین شاهی دچار تغییر شد. ورود تجار روس و انگلیس، استقرار کمپانی هند شرقی و استفاده از موقعیتهای جدید بینالمللی شکل نوینی از اقتصاد سیاسی در ایران را شکل داد. این هنگام ایرانیان زیادی توانایی مسافرت و دیدن غرب را پیدا کردند و در نتیجه از تغییرات بینالمللی آگاه شدند و این آگاهی را به داخل منتقل کردند. بنابراین نیاز به بازنگری و بازبینی ساختار اقتصادی پیش آمد و اساساً انقلاب مشروطه نیز به این دلیل رخ داد که اقتصاد دوران قاجار نمیتوانست پاسخگوی مطالبات اجتماعی باشد.
ساختار و مناسبات جامعه ایران با انقلاب مشروطه تغییرات مهمی پیدا کرد. در دوران پس از مشروطه هم کمپانیهای بزرگ وارد ایران شدند. این جریان در ادامه به دوره رضا خان پهلوی میرسد. در دوره زمامداری پهلوی اول کارخانجات نوین وارد ایران شده و مصنوعات جدیدی تولید میشوند که در نظام تولید پیش از آن سابقه نداشتند. اما تولید در این دوران یک تفاوت عمده با دورههای پیشین دارد و آن هم در بومی نبودن ابزارها و افزارهاست. این بومی نبودن باعث شد تا نظام تولید صرفاً بر پایه مونتاژ و کپی از روی دست مصنوعات غربی شکل بگیرد. شاید بتوان گفت که به نظر خودآگاهی از صنعت از این دوران وجود نداشته است. هرچند که اندیشمندان مختلف سعی کردند تا با ورود به این عرصه نظری راه را برای رسیدن به این خودآگاهی باز کنند که این خود بحث مفصلی است و در این مجال اندک نمیگنجد.
ضرورت بازخوانی تاریخی مفاهیم «تولید» و «صنعت»
رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۹۹ را به نام سال «جهش تولید» نامگذاری کردهاند. توجه به مقوله تولید و رهایی از اقتصاد صرفاً نفتی دغدغه مهم معظم له از آغاز دوران رهبریشان بوده است. ایشان این تفکر را مدام به دولتهای مختلف ایران منتقل کردهاند. این دغدغه قطعاً از نگرانی ایشان نسبت به «مساله» و ساختار نظام تولید در ایران ناشی میشود.
اینکه چرا اکنون نظام تولید در ایران صنعتی به معنای کامل کلمه نیست و ما از این رهگذر توانایی رسیدن به ثروت پایدار را نداریم، شاید به نخستین مواجهات ما با مدرنیته نیز باز گردد و به همین دلیل نیز ضرورت بازخوانی تاریخی این مفاهیم در ایران را داریم. ریشه بسیاری از مشکلات ما در زمینههای علوم انسانی، اقتصاد و صنعت به دوران قاجار باز میگردد. هرچند که در آن دوران وطنپرستانی مانند امیرکبیر، حاج محمدحسن امین الضرب و… فعالیتهایی برای صنعتی شدن ایران و جهش تولید انجام دادند، اما استبداد دستگاه حاکم و عدم تعصب شاه و دیگر دولتمردان به مفهوم «وطن» و سازوکارهای اعتلای آن، حاصل این فعالیتها را بدل به «هیچ» کرد و بر همین مبنا نیز ورود صنعت به ایران به درستی ریل گذاری نشد.
از کمکاری نویسنده تاجسور نبودن طراحان؛ شکست کاراکتردر اسباببازی
آیدین مهدیزاده، پژوهشگر صنایع فرهنگی و فعال حوزه اسباببازی، درباره ظرفیتهای ادبی در خلق کاراکتر ادبی معتقد است که دیدگاههایی که در این حوزه از صنایع فرهنگی (اسباببازی و پرورش شخصیتها و کاراکتر) وجود دارد بیشتر درباره فرصتسوزی و استفاده نکردن از ظرفیتهای موجود است اما برخی از پژوهشگران و طراحان وارد این موضوع شدند و سعی دارند از ظرفیتهای ادبی غنی استفاده درستی داشته باشند. او میگوید، ادبیات کشورمان، بسیار غنی و پربار است، مخصوصاً در حوزه شخصیتپردازی و داستانسرایی. اما مشکلی که وجود دارد این است که این شخصیتها بسیار کهن هستند و هنوز پرداخت لازم برای استفاده در داستانها را ندارند. به عنوان مثال وقتی به مجموعه کلیله و دمنه مراجعه کنیم پر از داستانهای پندآموز است اما بخش بزرگی از این داستانها موضوعاتی دارند که نمیتوانیم برای کودکان بیان کنیم. اما نویسندگان ما میتوانند با آسانسازی این متون کمک بزرگی را در عرصه صنایع فرهنگی کنند. ما در اروپا بازیهایی را با «تم شرقی» میبینیم که هیچکدام از آن طراحان ایرانی نیستند بازیهایی همچون شهرزاد و نبرد قندهار که طرفداران زیادی در دنیا دارند. در ادامه گفتوگو آیدین مهدیزاده، پژوهشگر صنایع فرهنگی با خبرگزاری مهر میآید.
آقای مهدیزاده، با توجه به آثار ادبی غنی و پربار در کشورمان و اسطورههایی که در ادبیاتمان آمده است همچنان در خلق کاراکترسازی در حوزه ادبیات بسیار ضعیف هستیم و نتوانستیم آنگونه که شایسته و بایسته است اسطورههایمان را به کودکان معرفی کنیم، این ضعف نپرداختن به ظرفیتهای ادبی در خلق کاراکتر اسباببازی از کجا ناشی میشود؟
بگذارید در ابتدای امر، به مواردی اشاره کنم که خیلی از منتقدان و کارشناسان و فعالانی که در این حوزه هستند آن را مطرح نکردهاند یا اگر مطرح شده هم خیلی به آن نپرداختند. معمولاً تمامی دیدگاهها انتقادی است که میگویند ظرفیتهایی وجود دارد و یا مثلاً برخی مسائل خیلی دیده نشده است یا تنها فرصتسوزی شده و از این دست صحبتهایی که در قالب نقد بیان میشود و دوباره رها میشود.
اما واقعیت این است این موضوعی که شما بهعنوان پرونده تحلیلی _خبری راهاندازی کردید، ما از دو سال پیش اقتباس ادبی برای کاراکتر اسباببازی و بهخصوص بازیهای رومیزی و سرگرمی را با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع کردیم تا بر روی ادبیات متمرکز شویم و این مسیری را که شروع کردیم به خوبی پیش میرود. اما این پروژه نقاطی را برای من روشن کرده که قصد دارم به آنها اشاره کنم.
باید بگویم که ادبیات کشورمان، بسیار غنی و پربار است، مخصوصاً در حوزه شخصیتپردازی و داستانسرایی. اما مشکلی که وجود دارد این است که این شخصیتها بسیار کهن هستند و هنوز پرداخت لازم برای استفاده در داستانهای را ندارند. به عنوان مثال وقتی به مجموعه کلیله و دمنه مراجعه کنیم پر از داستانهای پندآموز است اما بخش بزرگی از این داستانها موضوعاتی دارند که نمیتوانیم برای کودکان بیان کنیم اگر به عنوان مصداقی به اینها اشاره کنم مثلاً درباره شکار حیوانات موضوعاتی در این داستانها وجود دارد که با پدیده محیط زیستی امروز ما مطابق نیست و نمیتوانیم این موضوعات را برای کودکان روایت کنیم. یا مباحث پندآموز خیلی دغلبازانه و حالتهای خاصی هست که روایتگری سختی را میطلبد و باید مجموعهای از نویسندگان با مشاورت و هماندیشی این فعالیتها را جلو ببرد و موضوعات را تبدیل به داستانهای امروزی برای کودکان کنند. زیرا این داستانهای کهن بهقدری متون سنگین دارند که حتی تعریفش برای بزرگسالان هم سخت است چه برسد کودکان.
اما در اروپا میبینیم که در این تجربه بسیار موفق بودند و اقتباسهای خوبی را انجام دادند که در جهان محبوب شده و طرفداران زیادی هم دارد!
بله! اگر بخواهم از تجربیات اروپایی بگویم خدمتی که «برادران گریم» به ادبیات آلمان کردند نه تنها برای آلمان بلکه برای جهان باعث افتخار است آنها داستانهای همانند سفید برفی، زیبای خفته و… را که داستانهایی بودند که ظرفیت داستانی برای کودکان را نداشتند اما آنها تبدیل به داستان امروزی کردند که برای کودکان ۵ ساله قابل روایت است اما زمانیکه ما از رستم حرف میزنیم برای کودکان ما کاملاً گنگ و مبهم است. یا داستان هفتخوان رستم را هم اگر ببینیم بهحدی خشن است و نکات دارد که اگر این داستانها را برای کودکانمان تعریف کنیم نه تنها ارتباط برقرار نمیکنند بلکه امکان ترسیدنشان هم زیاد است. از همینرو این داستانها باید بهروز شود.
مسئله این است که کدام متولی فرهنگی در این زمینه باید ورود کند؟ داستانی کهن و ادبیات غنی ما را بهروز کند! تا راهی برای خلق کاراکتر ادبی در صنایع فرهنگی، اسباببازی و… باز شود؟
ببینید، کسی که در مقام طراح قرار میگیرد باید تمام موضوعات اولیه و مواد لازم را دریافت کند تا آن را به محصولی همچون اسباببازی تبدیل کند. به اعتقاد من خلق یا پدید آوردن کاراکتر ادبی برای اسباببازی کار طراح اسباببازی نیست بلکه کار یک ادیب است که تمام این موارد را پرداخت امروزی داشته باشد البته ما نمونههایی در تاریخ داشتیم همانند والت دیزنی که اوایل فعالیتهایشان از ادبیاتشان بهره بردند اما در میانه راه با خلاقیت موضوعات جدید و کاراکتر و شخصیتهای بهروزی را خلق کردند یا در داستانها دخل و تصرفی ایجاد کردند. ما متأسفانه این جسارت را نه در نویسندهها جستوجو کردیم و نه در طراحان.
ادبیات ایران بهقدر فاخر و موضعی شده که عملاً طراحان جرأت نمیکنند به سمت این موضوعات بروند زیرا کسانی هم که به این سمت رفتند و ادبیات را با دخل و تصرف امروزی کردند خیلیها بر او هجمه وارد کردند که چرا به اصالت ادبی آن تجاوز کردند. ما از سمت و سوی نویسنده کمکاری داریم و از سمت طراحان هم مشکلمان این است که جراتورز نیستند یعنی در خودشان اعتماد به نفس نمیبینند زیرا ممکن است وارد این حوزه شوند و به شخصیتها دست بزنند و باعث نقد تند و منفی قرار میگیرند.
گویی نوعی از خودبیگانگی درون فعالان این حوزه وجود دارد؟
بله! از خودبیگانگی است ما زمانیکه راجع به ادبیات کهن حرف میزنیم ذهنمان به سمت شاهنامه، کلیله و دمنه و دیگر متون سنگین میرود در حالیکه میتوان به متون و داستانهای سبکتر و آسانتر رجوع کرد همانند قابوسنامه که نثر آسانتری دارد. متأسفانه ما از این متون هم بیگانه هستیم و بهعنوان مواد اولیه در آتلیه طراحی و دیزاین استفاده نمیشود که این موضوعات بزرگترین چالشها است که البته چالش خیلی پیچیدهای هم نیست به محض اینکه این موانع برداشته شود و طراحان از ادبیات بهره ببرند و به سمت روزمره برویم، قطعاً موفق عمل خواهیم کرد.
البته به نکته خیلی مهمی هم اشاره کنم که در نمایشگاه آلمان در حوزه بازیهای رومیزی و سرگرمی سال گذشته برگزار شد ما شاهد خیلی از بازیهای رومیزی بودیم که «تم شرقی» ایرانی به دنیا معرفی شد و جالب است که بگویم که طراح هیچکدام از این بازیها ایرانی نیست. یکی از همین بازیهای معروف که جایزه هم گرفته اسمش بازی «شهرزاد» است اما باز هم ایرانی نیست و مرتبط به داستان هزار و یک شب است اما ما ایرانیها درباره داستان هزار و یک شب واقعاً کملطفی کردیم و خیلی کم به آن پرداختیم. یکی دیگر از این موارد بازی «نبرد قندهار» است که ما در این زمینه هیچخبری نداریم اما در اروپا بسیار مورد استقبال قرار گرفته و فروش خوبی هم دارد، تمام این موارد نشان دهنده این است که ظرفیت قطعاً وجود دارد و ما نیاز به آشتی در حوزه ادبیات و طراحی داریم که اگر این اتفاق رخ دهد قطعاً اتفاقات خوبی در پس آن ایجاد خواهد شد.
معرفی بناهای ایرانی ثبتشده در فهرست میراث جهانی به نوجوانان
مجید شفیعی نویسنده کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: کتاب جدیدم بهزودی با عنوان «گذری بر خاک نمناک» توسط نشر تاریخ ایران منتشر و راهی بازار نشر میشود. اینکتاب مجموعهداستانی درباره ۱۰ بنای ایرانی ثبتشده در فهرست میراث جهانی است.
وی افزود: این ۱۰ بنای کهن که میراث سرزمین ما هستند، برای اولینبار سوژه داستانهایی در ژانر فانتزی و اساطیری شدهاند و از خانم منصوره اتحادیه مدیر نشر تاریخ ایران بهخاطر اعتمادی که برای چاپ کتابی برای نوجوانان کردند، سپاسگزارم چون مخاطبان اصلی ایننشر، بزرگسالان هستند.
اینداستاننویس در ادامه گفت: در نوشتن اینکتاب، بناهای ارزشمند و تاریخی را همراه با قهرمان داستانهایی کردهام تا آنها را از مهجوریت بیرون آورند و در نتیجه، نوجوانانمان بدانند چه بر میراث کهن ایران گذشته است. متن کتاب را هم در دو قسمت داستانی و غیرداستانی نوشتهام. بخش غیرداستانی برای شناخت کلی از بناهای موردنظر نوشته شده و بخش داستانی هم روایتی فانتزی- اساطیری از آنبناها را در خود جا داده است.شفیعی گفت: قصههای اماکنی که در اینکتاب به آنها پرداختهام، عبارتاند از «راز معبد» قصهای از معبد چغازنبیل، «خاک نمناک» قصهای از ارگ بم، «رویاها» قصهای از پاسارگاد، «گفتگوی ارواح» قصهای از تخت جمشید، «ماهی بزرگ» قصهای از سازههای آبی شوشتر، «زندان دیو» قصهای از تخت سلیمان، «خانه مهر» قصهای از کلیسای سنت استپانوس، «رویای سلطان» قصهای از گنبد سلطانیه، «باغ فیروزهای» قصهای از میدان نقش جهان و «کلمات سنگی» قصهای از سنگ نبشته بیستون.
وی در پایان گفت: تصویرگری قصههای اینکتاب توسط یاسمن جنیدی انجام شده و کتاب در حال حاضر در مرحله صفحهآرایی است.
محاسن نویسندگی آنلاین بیشتر از معایب آن است
مراسم رونمایی و جشن امضای رمان «پناه» نوشته الهام تیموری با حضور معصومه آباد بهعنوان منتقد، میثم نیلی رئیس هیئت مدیره، ابراهیم شمشیری مدیرعامل، سیدصادق رضایی عضو هیئت مدیره انتشارات سروش و حجتالاسلام کشوری دبیر قرارگاه عفاف و حجاب بعد از ظهر دیروز دوشنبه ۲۴ تیر در فروشگاه ترنجستان سروش برگزار شد.
در بخش اول اینمراسم تیموری بهعنوان نویسنده کتاب گفت: «پناه» سومین رمان من است که نوشتم و بعد از آن سهرمان دیگر هم کار کردم. ایده پناه مدتها در ذهن من بود. اما قسمت نشده بود آن را قلم بزنم تا اینکه سایت با حجاب، سفارش اینکار را به من داد. پس دست به قلم شدم و بهصورت روزنویس شروع به نوشتن کردم.
وی در پاسخ به اینسوال که چرا چاپ این اثر به طول انجامید، گفت: کارهای سفارشی و سختگیری خودم برای کار، باعث شد کار به طول بکشد.
تیموری با اشاره به تجربه خود در داستاننویسی در فضای مجازی گفت: شاید یکی از دلایلی که در فضای مجازی شروع به نوشتن کردم، این بود که خودم کتابخوان حرفهای بودم و از جایی به بعد، احساس کردم کتابخانهها آن کتابی را که من دوست دارم ندارند. پس رو به نسخههای مجازی کتاب آوردم و متوجه شدم که در اینکار نظارت خاصی وجود ندارد و هر کسی میتواند دست به قلم شود. که اینمساله میتواند به فرهنگ و الگو سازی جامعه آسیب وارد کند. من سعی میکنم دغدغهمند باشم و هدفدار کار کنم. از روز اولی هم که شروع به نوشتن کردم سعی کردم کارهای ارزشی انجام دهم. قضاوت این را که چهقدر موفق بودم، به مخاطب میسپارم.
تیموری در پاسخ به این سوال که رمان «پناه» چهقدر میتواند در جامعه امروز تاثیر داشته باشد، گفت: فکر میکنم بهعنوان یکنویسند نباید خیلی آرامانگرا باشم و باید وظیفهای را که احساس میکنم روی دوش من است، انجام دهم. امیدوارم نظر مثبت و نیتی که عنوان نویسند دارد، باعث شود اینموفقیت به دست بیاید؛ حتی اگر هر کتابی ۱۰ تا مخاطب داشته باشد که شما بتوانید به آن تلنگر بزنید.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به سبک نوشتاری کتاب اشاره کرد و گفت: هر نویسنده سبک خاص خود را دارد. اینمدل نوشتن شاید سبک من باشد و شاید در آثار دیگرم هم مشهود باشد. خیلی روی آن تمرکز خاصی نداشتم. چرا که از ابتدای نوجوانی مخاطب خوبی بودم و کتابهای مختلف را از ناشران مختلف را مطالعه کردهام.
در ادامه اینمراسم حجت الاسلام کشوری دبیر قرارگاه عفاف و حجاب گفت: قرارگاه عفاف و حجاب در سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران در عرصههای مختلف فعال است اما در برخی عرصهها حضور برجسته و پررنگتری دارد. یکی از آنها سایت باحجاب است که بههمت تعدادی از بانوان، از سال ۹۲ راه اندازی شد و اهدافی را نیز در سرلوحه تولیدات خود قرار داد که از آنجمله میتوان به مجموعه رمانهای سریالی اشاره کرد که در این راستا تاکنون ۶ اثر کار شده است و رمان «پناه» یکی از آنهاست.
دبیر قرارگاه عفاف و حجاب گفت در ادامه با اشاره به برگزاری جشنواره زیبانو در سال گذشته گفت: در اینجشنواره با موضوعیت عفاف و حجاب، در بخش تولیدات داستانی با نویسندگان جوانی آشنا شدیم که در ادامه راه میتوانیم از آنها بهره بگیریم.
وی افزود:رمان پناه تجربهای برای افرادی است که از این مسیر عبور میکنند. پناه به وسیله کتاب در مسیر قرار گرفت و این، از امتیازات کتاب است. اگرچه ابتدا با ادبیات ناموزون و خیلی نامربوط و نامبارک و احساس شادی زودگذر اما، سوال مهم توسط همان شهابالدین که کتاب را به او داد، در ذهنش شکل گرفت.
سید صادق رضایی هم بهعنوان سخنران بعدی این مراسم گفت: با توجه به شخصیتهای موجود در کتاب، اینکتاب جنسیت ندارد. ۴ شخصیت آن زن هستند و بیش از ۱۶ شخصیت تاثیرگذار مرد دارد. اما ایناثر ازجمله کتابهایی است که جنسیت ندارد و جنسیتبردار نیست. آقایان حتی در بخشهای مثبت و منفی کتاب بیشتر تاثیر دارند. شبیه این کتاب چند سال پیش در ترکیه نوشته و منتشر شده است. در اینجا فردی از خانواده فرار میکند و دوباره برمیگردد. اما در آنکتاب زنی حدود ۴۰ ساله فرار میکند و آنکتاب در کشور خود با شمارگان بالای یکمیلیون نسخه منتشر شد.
در بخش دیگری از اینمراسم، میثم نیلی با بیان اینکه عفاف، هویت یک دختر مسلمان ایرانی است و هویت پناهگاه اوست، گفت: حتی اگر فرد بخواهد با شتاب هم از آن فرار کند، به او بر می گردد. اینتفاوتِ کتاب «پناه» با دیگر کتابهایی است که در اینزمینه نوشته شدهاند. یک بخش از «پناه» مربوط به هویت اوست که ریشه در خاک و زمین و محیط زندگی او و خانواده او دارد. بخش دیگر هم مربوط به محبتی است که از امام هشتم در دل اوست.
وی در ادامه گفت: ما نیازمند کتابهایی هستیم که به بازگشت هویت گره خورده باشند. امروز در دنیا بنبست جریان مخالف آشکار شده اما در ایران زور رسانه و زور جریان روشنفکری اینراه را ادامه میدهد. در نتیجه ما نیازمند این گونه کتابها هستیم، کتابهایی که هویت بخش باشند. «پناه» هم مانند «من زندهام» هویتبخش است.
اخبار
آرشیو سازی با شیوع کرونا در معرض دگرگونی قرار گرفته است
هادی خانیکی جامعه شناس و استاد علوم ارتباطات با بیان این مطلب، تعطیلی کتابخانه ها را شُک بزرگ برای جامعه و افکار عمومی بیان کرد و گفت: تعطیلی ناگهانی مراکز علمی و فرهنگی از جمله کتابخانهها شُوک بزرگ برای جامعه بود اما دیجیتال سازی منابع موجب شده تا از طریق فضای مجازی منابع در دسترس عموم قرار گیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به این مطلب که الزامات دولت الکترونیک سبب شده بخش عمدهای از منابع دیجیتال سازی شوند؛ گفت: پیش از شیوع ویروس کرونا در سطح جهان، یک رقابت نه چندان آرام بین فرهنگ مجازی و فرهنگ کلاسیک (فرهنگ متعارف) وجود داشت که این امر به خوبی در فعالیت رسانهها مشهود است به طوری که شاهد رقابت بین روزنامهنگاری کلاسیک و رسانههای مجازی هستیم اما مواجهه با ویروس کرونا به این فرآیند شدت داد.
خانیکی درباره تاثیر ویروس کرونا بر فعالیت کتابخانهها و فرآیند کتابخوانی توضیح داد: مطالعه نسخههای مجازی کتاب در ایران قبل از شیوع ویروس کرونا آغاز شده بود و در گذشته نیز فایلهای pdf کتابها برای بهره مندی علاقمندان در سایتها یا شبکههای مجازی بارگذاری می شد. اما با شیوع و گستردگی ویروس کرونا این امر به ناگهان مورد توجه بیشتری قرار گرفت چرا که با توجه بر ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی دست یابی به نسخهها و کتابهای کاغذی میسر نشد.
وی اضافه کرد: میزان کتابخوانی را نمیتوان با شاخصهای قبلی سنجید، اینکه تیراژ کتاب پایین است به منزله این نیست که میانگین کتابخوانی در کشورعدد کمی دارد چرا که امروزه کتاب از طریق فضای مجازی در دسترس قرار گرفته است.
به گفته خانیکی؛ تعطیلی مراکز فرهنگی وعلمی مانند کتابخانهها، سینماها و حتی اماکن مذهبی در روزهای کرونایی به دلیل ناگهانی بودن شُوکی را به جامعه و افکار عمومی وارد کرده است.
وی ادامه داد: شرایط فعلی اجبار به یادگیری، اجبار به مطالعه را به دنبال دارد، این امر به این معنی است که باید به سراغ فرآوردههای فرهنگی رفت در چنین شرایطی صنعت نشر و مدیریت اسناد و صنعت آرشیو تماما در معرض دگرگونی قرار گرفته است.
خانیکی درپایان ضمن با اهمیت دانستن پرداختن به مقوله دادهها، انتشارات باز و آموزش باز اضافه کرد: امروزه سایتها به سمت دادههای باز سوق یافتهاند به طوری که با ارائههای مجازی و آنلاین سر و کار داریم.
مرمت خانه امام جمعه
در مرحله تایید شورای فنی
چهار ماه گذشت
۲۷ اسفند سال ۹۸ طرح مرمت خانه امام جمعه توسط بهره برداری که قبلاً هم خانه آقاجان نسب بابل را مرمت و به بهره برداری رسانده به شورای فنی صندوق احیای آثار تاریخی ارسال شد در آن زمان ایراداتی به طرح گرفتند و دوباره قرار شد تا سرمایه گذار این ایرادات را برطرف کند.
حالا این روند آنقدر طولانی شده که میتوان گفت ۴ ماه از ارائه طرح اولیه گذشته است و این طرح همچنان در حال رفت و برگشت است.
خانه تاریخی امام جمعه قرار است کاربری فرهنگی و پذیرایی داشته باشد ولی هنوز معطل طرح مرمتی مانده است. در این باره هادی میرزایی مدیرعامل صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی به خبرنگار مهر گفت: پروژه مرمت و بهره برداری از خانه تاریخی امام جمعه تهران در مرحله طراحی و اخذ تأیید شورای فنی است. سرمایه گذاری که قرار است برای این بنا کاربری فرهنگی و پذیرایی ایجاد کند، مشاور طرح را معرفی و طرح استحکام بخشی و مرمت را تنظیم کرده این اقدام حداقل سه تا چهارماه طول میکشید. ما به این طرح ایراد گرفتیم و آن را برگشت دادیم تا دوباره اصلاح شود.
وی با بیان اینکه در دوران قرنطینه چند بار پیرو این موضوع جلسه داشتیم گفت: باید طرح تکمیل و اصلاحات انجام میشد. شرایط و الزاماتی را مد نظر قرار دادیم چون مکلف هستند تا با همکاری دقیق ما کارها را پیش ببرند. مشاور باید بداند که متعهدانه طبق نظر ما کار کند نه سرمایه گذار.
میرزایی با اعلام اینکه بهره بردار خانه امام جمعه در طبقه بالا به هیچ عنوان حق کاربری پذیرایی ندارد بلکه صرفاً این بخش کاربری فرهنگی خواهد داشت، بیان کرد: مشاور خانه امام جمعه طرح خوبی داده است. قبلاً هم در مازندران فعالیت کرده و آنجا هم خوب کار کردهاند.
وی در پاسخ به این سوال که بهره بردار سال ۹۷ برنده مزایده شده و اواخر سال ۹۸ نیز طرح را داده است و طبق گفته بهره بردار ایرادات نیز برطرف شده ولی چرا در این مدت هنوز طرح آن به تصویب نرسیده است گفت: دستگاههای نظارتی به این بنا ورود کرده بودند و ابهاماتی داشتند وقتی آنها سوال میکنند باید تا زمان اغنا آنها موضوع را نگه داریم.
میرزایی در پاسخ به اینکه این ابهامات باید قبل از واگذاری بناها انجام شود نه بعد از آن گفت: این نقد درست است. همچنین به دلیل عدم اشراف دستگاههای نظارتی رسیدگی به این مسائل کند انجام میشود. در دورهای همکاران ما به این ضرورت نرسیده بودند که فهرست بناها قبل از واگذاری، به صورت عمومی منتشر شود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4317/19912/79198
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4317/19912/79199
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4317/19912/79200
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4317/19912/79201
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4317/19912/79202
|
عناوین این صفحه
- درسهای تاریخ برای سال جهش تولید
- از کمکاری نویسنده تاجسور نبودن طراحان؛ شکست کاراکتردر اسباببازی
- معرفی بناهای ایرانی ثبتشده در فهرست میراث جهانی به نوجوانان
- محاسن نویسندگی آنلاین بیشتر از معایب آن است
- اخبار