|
گرافیک یک هنر سفارشی است؛
حرفهای کسی است که از هنرش پول درمیآورد
«گرافیک یک هنر سفارشی است و این تفاوت اصلی گرافیک و نقاشی است. گرافیک مبتنی بر سفارش است، در گرافیک شما باید به این پرسش پاسخ بدهید که سفارشدهنده از شما چه میخواهد، سپس با توجه به تحقیقاتی که انجام میدهید و مطالعاتی که دارید، به مفهومی میرسید که باید آن را به بهترین شیوه و سادهترین شکل بیان کنید.» رضا یعقوبی قلعهنو هنرمند گرافیست و از فعالان حوزه تبلیغات، این جملات را بیان میکند.
با او درباره گرافیک و چالشهای آن در زمانه کنونی گفتگو کردهایم.
* گرافیک یکی از رشتههای هنری است که با پیشرفت تکنولوژی و فراگیرشدن رایانه، جای خودش را میان جوانان باز کرده است. برخی گمان میکنند این همهگیری به دلیل ارزان و در دسترس بودن ابزار طراحی است که بر خلاف هنرهای دیگر (مانند نقاشی) ملزومات خاصی نیاز ندارد. برخی هم معتقدند رایانهها کار را ساده کردهاند و هر کس به صرف داشتن دیدگاه هنری و حتی بدون تبحر عملی، میتواند به خلق اثر بپردازد. نظر شما چیست؟
این کاملاً درست است که با نرمافزارهای گرافیکی خیلی کارها سادهتر شده است، اما این فقط در بحث اجراست، حتی خود اجرا هم نیاز به تجربه و تخصص دارد، گرافیک قبل از اینکه اجرا بشود نیازمند ایده است، حتی وقتی شما ایده هم داشته باشید و ابزار کار را هم بشناسید باز هم برای خلق یک اثر ایده آل نیازمند دانش بصری هستید. شناخت عناصر بصری، ترکیببندی، رنگشناسی و استفاده مناسب از تصویر و نوشته همه نیازمند دانشی فراتر از علم استفاده از کامپیوتر و نرمافزارهای کامپیوتری است. به عنوان مثال نشانه موزه رضا عباسی کار استاد مرتضی ممیز است اما خوشنویسی آن کار استاد محمد احصایی است، در جایی خواندم که استاد ممیز از استاد احصایی خواستهاند خوشنویسی را برایشان انجام دهند و سپس با آن نشانه را طراحی کردند و خود آقای احصایی از دیدن نتیجه کار بسیار شگفتزده شده بودند. این نشانه بسیار زیبا حاصل ترکیبی از خوشنویسی، طراحی، ترکیببندی و... است که با یک ایده بسیار عالی در کنار هم قرار گرفته اند. این میشود یک کار منحصر به فرد و ماندگار در تاریخ.
گرافیک را هنر ارتباط تصویری ترجمه کردهاند، یعنی انتقال مفهوم با زبان تصویر و گرافیست باید مثل یک سخنور که علم کلام میداند علم تصویر بداند و از طریق آن با توجه به نوع پیام و نوع مخاطب ارتباط را برقرار کند.
امروزه همه گوشیهای موبایل دوربینهای خوبی دارند، ولی آیا همه کسانی که از این گوشیها استفاده میکنند عکاس هستند و میتوانند عکسهای خوب بگیرند؟ قطعاً نه! درست است که وقتی شما هزار فریم عکس با گوشی موبایل میگیرید، چندتایی هم اتفاقی خوب از آب درمیآیند ولی کار یک عکاس حرفهای چیز دیگریست.
ولی همه اینها باز به سفارشدهنده برمیگردد که میخواهد کاری در چه سطحی تحویل بگیرد، همزمان که جوانان زیادی با فراگیری نرمافزارهای گرافیکی وارد این بازار شدهاند، سطح درک صاحبان صنایع و سفارشدهندگان نیز نسبت به هنر گرافیک رشد قابل توجهی داشته و متوجه شدهاند که کار یک حرفهای و یک آماتور تفاوت زیادی با هم دارند و البته هنوز هم جای فرهنگسازی در این زمینه وجود دارد.
هر چه آثار گرافیک بهتری خلق شوند، سواد بصری جامعه رشد بیشتری پیدا میکند و سطح توقع عموم جامعه از این هنر نیز بالاتر میرود و یاد میگیریم چیزهای خیلی بیشتری از یک نرمافزار گرافیکی برای خلق یک اثر ماندگار لازم است.
* برخی معتقدند گرافیک فاقد خلاقیت است چون هنری توصیهپذیر است. چقدر با این دیدگاه موافقید؟
گرافیک یک هنر سفارشی است و این تفاوت اصلی گرافیک و نقاشی است، گرافیک مبتنی بر سفارش است، در گرافیک شما باید به این پرسش پاسخ بدهید که این سفارش از شما چه میخواهد، سپس با توجه به تحقیقاتی که انجام میدهید و مطالعاتی که چه بصری و چه کتابخانهای انجام میدهید به مفهومی میرسید که باید آن را به بهترین شیوه و سادهترین شکل بیان کنید. در واقع هر سفارش بیان خاص خودش را میطلبد، هر چند هنرمند در انتخاب روش اجرا آزاد است و در این زمینه هر کس سبک خودش را باید داشته باشد.
* پس حرفهای شدن در هنر گرافیک چه معنایی دارد؟ آیا صرفاً حرفهای شدن در تکنیک است؟
تعریف حرفهای در هنر اینگونه رایج است که حرفهای کسی است که از هنرش پول درمیآورد. میخواهم بگویم این موضوع تا حد بسیار زیادی درست است، برای حرفهای شدن باید وارد بازار کار شد، باید خودت را با جریان بازار هماهنگ کنی، گرافیک هنری است که باید برای عامه مردم قابل فهم باشد، هر چند هر سفارشی مخاطب خاص خودش را دارد، باید بتوانی پلی ایجاد کنی بین یک کسب و کار و مخاطبان آن، هر چقدر بهتر بتوانی این این ارتباط را راحتتر و بهتر انجام دهدی حرفهایتری.
* معضلی که میان تازهواردان به حوزه گرافیک هم دیده میشود، کپی کردن است. نظرتان درباره کپی آثار گرافیک چیست؟
اصولاً تقلید کردن کار خوبی نیست، اما مشق کردن کار درستی است. متأسفانه گرافیستهای جوان، این روزها زیاد به مشق کردن اهمیت نمیدهند و میخواهند با تقلید از کار دیگران کاری در همان حد ایجاد کنند، همین میشود که این روزها خیلی از پوسترهایی و لوگوها و حتی طراحیهای بستهبندی و... کپی هستند. یک کپی هر چقدر هم خوب انجام شود باز هم کپی است و با اصل تفاوت زیادی دارد، باید تفکر پشت یک طراحی را کشف کنی و بعد آن را طراحی کنی، به عنوان مثال ما در یکی از ناشران کمک آموزشی، سبک خاصی برای طراحی جلد کتابها ایجاد کرده بودیم که یک تفکری پشت آن بود، خیلی از ناشران سعی کردند این سبک را تقلید کنند و حتی دوستان گرافیست به من میگفتند از فلان انتشارات با من تماس گرفتهاند و گفتهاند یک جلد طراحی کن شبیه جلدهای فلان ناشر، ولی در واقع آنها به هویت پشت این طراحیها توجه نکرده بودند و در اکثر مواقع موفق هم نمیشدند. باید سفارش را درک کنی، برایش مفهومی در ذهنت پرورش بدهی و تازه شروع کنی به اتود زدن و امیدوار باشی کار خاص و متفاوتی خلق کنی.
*وضعیت گرافیک تبلیغاتی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
گرافیک در ایران پیشرفتهای بسیار خوبی داشته و گرافیک تبلیغاتی به دلیل حمایت مالی که در آن وجود دارد، کارهای خوبی را تجربه میکند، اما متأسفانه هنوز هم خیلی از کارها از حرفهای بودن فاصله دارند، یک گرافیست که در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند با چالشهای زیادی دست به گریبان است، سفارش دهنده یک نظر دارد، مدیر آژانس، مدیر خلاقیت، مدیرگرافیک و خلاصه هر کسی در این روند نظر خاص خودش را دارد و گرافیست خیلی وقتها مجبور است از ایدهآلهایش فاصله بگیرد تا نظر همه را تأمین کند.
مسئله مهم دیگر سلیقه است، خیلی وقتها سفارشدهنده فکر میکند وقتی نظری خلاف نظر طراح دارد، این موضوع به اختلاف سلیقه مربوط میشود، در حالی که بسیاری اوقات اینگونه نیست، وقتی در دو اثر طراحی شده، همه اصول طراحی و زیباییشناسی رعایت شده باشد، شما میتوانید سلیقهای از یکی از این کارها خوشتان بیاید، ولی وقتی در یکی از این کارها این اصول رعایت نشده باشد، شما نمیتوانید بگویید سلیقهی من این را میپسندد، این کار به طور کلی اشتباه است و اصلاً نباید در مرحله نظرخواهی قرار بگیرد.
* برخی معتقدند تعرفه رسمی خدمات گرافیکی که از سوی انجمن طراحان گرافیک ایران تعیین میشود، بسیار بالاست و این موضوع، سفارشدهندگان را به سمت طراحان جوان و غیرعضو انجمن سوق میدهد. نظر شما درباره قیمت خدمات طراحی و گرافیک چیست؟
اصولاً کار هنری را نمیتوان به راحتی قیمتگذاری کرد، حتی هستند اساتید و هنرمندانی که قیمتهایی به مراتب بالاتر از تعرفه انجمن برای کارهایشان دریافت میکنند و مشتری خودشان را هم دارند.
تعرفه انجمن طراحان گرافیک همه ساله پس از بررسیهای کارشناسی تعیین میشود، قبول دارم که خیلی از طراحان گرافیک حتی اعضای رسمی انجمن با قیمتهایی کمتر از این تعرفه کار میکنند، اما در نظر داشته باشید این قیمتها، قیمت پایه برای دریافت کار از افراد حرفهای است که سالها در این رشته فعالیت کرده و تجربه کسب کردهاند. طراحان جوان تجربه کار کمتری دارند و توقع کار با کیفیت کمتری هم از ایشان میرود. کاری که یک طراح حرفهای انجام میدهد به هیچ وجه قابل مقایسه با کار یک هنرمند تازهکار نیست، پس طبیعی است که هزینه این کارها هم با هم متفاوت باشد.
*چرا خلق یک تبلیغ خلاقانه و نوآور، کار راحتی نیست؟
در واقع باید گفت هیچ کار خلاقانه و نوآوری به سادگی انجام نمیشود. این که بتوانی خلاق باشی و ایده نو و جدیدی را خلق کنی، نیازمند ممارست و تمرین و مطالعه زیاد است، ایدهها همهجا هستند و باید بتوانی متفاوت به همه چیز نگاه کنی، هر چیز سادهای که میبینی، یک روی خلاقانه هم دارد که باید به آن به شکل دیگری نگاه کرد. این که یک نفر از دیدن دندانه شکسته یک شانه معمولی یاد اکولایزر موسیقی بیفتد و با شکستن نامنظم دندانهها حس اکولایزر را به مخاطب القا کند، شاید ساده به نظر برسد ولی اینگونه ایدهپردازی لازمهاش تمرکز و دانش و تجربه فراوان است.
*از راههای رسیدن به ایده خلاق بگویید. آیا تکنیک ویژهای برای ایدهپردازی و رسیدن به یک نتیجه درخشان وجود دارد؟
بهتر است بگویم مسیر خاصی وجود ندارد، هر کس میتواند از مسیر منحصر به فرد خودش به یک ایده برسد، تکنیکهایی برای رسیدن به ایده وجود دارد که معمولاً در اتاق فکرها استفاده میشود، اما نکتهی اصلی، رهایی است، باید خودت را از هر بندی رها کنی و ذهنت را به پرواز دربیاوری. البته در گرافیک این موضوع خیلی سخت است، چون تو فقط باید در یک محدوده خاص که سفارش برایت تعیین کرده حرکت کنی، درک سفارش و درونی کردن آن گام اول در یک طراحی موفق است.
*هنگام طراحی از چه چیزهایی الهام میگیرید؟
خود سفارش و تحقیقاتی که درباره آن میکنید به عنوان مهمترین منبع الهام است. به عنوان مثال من در طراحی نشانه یک دارو متوجه شدم که پزشکان و متخصصان داروسازی این دارو را به عنوان «شیطان آبی» میشناسند، همین صفت منبع الهام من برای طراحی این دارو شد و اتفاقاً اولین طرحی که برایش آماده کردم مورد تأیید قرار گرفت و چاپ شد. من خیلی وقتها دعوت دوستانم برای شرکت در اتاق فکرها را رد میکنم، برای اینکه نمیتوانم ذهنم را برای ایدهپردازی در یک زمان محدود کنم، معمولا وقتی به یک اتاق فکر میروم تا چند روز بعد از آن هم برایش ایدههایی به ذهنم میرسد و همینطور درگیری ذهنی دارم.
*معمولاً بعد از پیدا کردن ایده سراغ برندها میروید یا برعکس بعد از انتخاب برندها ایدهپردازی میکنید؟
همانطور که گفتم، گرافیک یک هنر سفارشی است، اول باید سفارشی وجود داشته باشد تا برای آن ایدهپردازی و طراحی انجام شود، اما خب خیلی وقتها ایدههایی برای بعضی برندها به ذهنم میرسد ولی هیچوقت اجرا نمیشوند، حتی خیلی از آنها را یادداشت میکنم شاید روزی از آن استفاده کردم.
*آیا بین زندگی شخصی و الهامهای منجر به خلق اثر ارتباطی وجود دارد؟
گرافیک در همه زندگیام ورود کرده است. من همه چیز را ساده و خلاصه میکنم، سعی میکنم خیلی سریع و صریح به اصل مطلب بپردازم، این ویژگی اصلی گرافیک است، در یک اثر گرافیکی نباید چیزی کم باشد و نباید چیزی اضافه باشد، هر نمادی باید دلیل داشته باشد، در زندگی شخصی هم سعی میکنم هر چیز اضافهای را حذف کنم تا به حالت ایدهآل مد نظرم نزدیک شود.
*ورودتان به این حرفه چطور اتفاق افتاد؟
خیلی اتفاقی، من خبرنگار یک هفتهنامه بودم و باید هر هفته یک صفحه مطلب را برای چاپ آماده میکردم. همین که کنار همکاران صفحهآرایی بودم، احساس کردم به این کار علاقه دارم و شروع کردم به یادگرفتن نرمافزارهای Photoshop و Pagemaker و کمکم صفحه خودم را خودم طراحی میکردم، بعدها دورههای طراحی گرافیک را گذراندم و با طراحی دستی و اصول زیباییشناسی و سواد بصری آشنا شدم و سعی کردم بیشتر در این زمینه کار کنم. البته ورودم به دانشکده هنرهای زیبا و آشنا شدن از نزدیک با مرحوم استاد مرتضی ممیز هم انگیزه بسیار زیادی برای ادامه این کار برای من بود.
* از استاد ممیز نام بردید. طراحان مورد علاقهتان چه کسانی هستند؟
من از هر کاری که در آن خلاقیت به کار گرفته شده باشد لذت میبرم، خیلی از اساتید و حتی طراحهای جوان کارهایشان این خصوصیت را دارد، هر چند این روزها با شک و تردید به خیلی از آثار نگاه میکنم چون به دلیل وجود اینترنت، تعداد کارهای کپی از کارهای اصل خیلی بیشتر شده است.
اخبار
«منیر قیدی» سریال «ویلاییها» را هم میسازد
«ویلایی ها» عنوان فیلمی به کارگردانی منیر قیدی، نویسندگی منیر قیدی و ارسلان امیری و تهیهکنندگی سعید ملکان است که در سال ۹۵ ساخته شد.
بنا بر این گزارش، این فیلم سینمایی قصه خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز زن ۵۰ سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران میآید تا بچههای خود را به خارج از کشور ببرد... در این فیلم که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده، طناز طباطبایی، پریناز ایزدیا، ثریا قاسمی، صابر ابر، علی شادمان، آناهیتا افشار، معصومه بیگی، فریما کهنمویی و گیتی قاسمی ایفای نقش کرده اند. حالا منیر قیدی تصمیم گرفته یک مجموعه نمایشی با همین عنوان را برای گروه فیلم و سریال شبکه پنج سیما بسازد. البته او در این سریال تهیهکننده کار است و مشخص نیست که کارگردانی را هم برعهده دارد یا خیر.این سریال که با نام موقت «ویلایی ها» شناخته می شود، در ۲۶ قسمت ۴۵ دقیقهای ساخته خواهد شد و در حال حاضر در مرحله تحقیق و نگارش به سر میبرد.
کنش گری منفی رسانههای معاند همزمان با آغاز محرم
مجتبی کبیری یگانه تحلیلگر رسانه، در برنامه از سکوت تا بایکوت شبکه رادیویی گفتوگو؛ با اشاره به آغاز کنش گری منفی رسانه های معاند همزمان با آغاز محرم گفت: رسانه های خارجی تاسوعا، عاشورا و محرم را بعنوان سرفصل روز خود قرار دادند و این موضوعات را در حزه میدانی پیاده سازی کردند وی دویچوله، آناتولی، رادیو زمانه، رادیو فردا، ایران اینترنشنال، العربیه، من و تو و بی بی سی را 8 رسانه ای معرفی کرد که در مقابل سه گانه محرم، کرونا و عاشورا در ایران موضع گیری منفی داشتند. کبیری یگانه با بیان این مطلب افزود: عزاداری و سلامت دو کلید واژه ای است که به وفور در خبرهای پیاده سازی شده ی این رسانه ها دیده می شود. وی ادامه داد: رسانه دویچوله از عزاداری بسیار سخن گفته ولی بخش سلامت را بسیار کمرنگ نشان می دهد و هرچه به سمت تاسوعا و عاشورای حسینی پیش می رویم، کلید واژه عزاداری کمرنگ شده و کلید واژه سلامت توسط این رسانه ها پررنگ می شود. کبیری یگانه خاطرنشان کرد: بی بی سی سکان دار موج دوم این جریان و دوگانه سازی این عملیات روانی است و این پاسکاری رسانه ای در خروجی اندیشکده ها دیده می شود.
پیگیری بیمه هنرمندان سنتی و صنایع دستی در مجلس
در بازدید علی کریمی فیروزجایی نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسامی که با مشایعت عبادرضا اسلامی کولایی رییس فرهنگسرای نیاوران همراه بود، کریمی در سخنانی اظهر داشت: بسیار خوشحالم که آثار هنرمندانی از سراسر ایران در این فرهنگسرا در معرض دید عموم قرار گرفته است. وی خاطر نشان کرد: برگزاری این نمایشگاهها میتواند در چرخش چرخه اقتصادی هنرمندان تاثیرات مثبتی به همراه داشته باشد. تولیدات فرهنگی که از نسلهای گذشته به ما رسیده است، در کنار انتقال فرهنگی می تواند تلنگری برای انسان امروزی باشد که از مفاهیم انسانی و طبیعت دوستی فاصله گرفته است. نماینده مردم بابل در مجلس با ذکر این مطلب که باید در کمیسون آموزش و تحقیقات مجلس حلقه وصلی میان مراکز علمی تحقیقاتی و دانشگاههای فنی و حرفه ای با هنرمندان این حوزه باشیم تا این هنر ها به دست فراموشی سپرده نشوند، ابراز داشت: مشکلات صنفی و بیمه هنرمندان صنایع دستی و سنتی از مسائلی است که باید در مجلس پیگیری کنیم تا هنرمندان صنایع دستی به کارشان دلگرم تر شوند و چراغ چنین هنرهایی تا سالهای سال روشن بماند.
اخبار
«هشتونیم» از رخوت کرونا میگوید؛
روایت زیست هنرمندان در قرنطینه
علی شمس از تولید پروژهای مشترک میان هنرمندان ایران و ایتالیا خبر داد که قرار است در قالب ۸ فیلم کوتاه به چگونگی زیست هنرمندان در دوران کرونا بپردازد.
علی شمس نویسنده و کارگردان تئاتر درباره پروژ «هشت و نیم» که با همکاری یک کمپانی ایتالیایی کلید خورده است به خبرنگار مهر گفت: طی یک همکاری مشترک با یک کمپانی ایتالیایی پروژهای با نام «هشت و نیم» شکل گرفته است که با مضمون «چگونه پاندمی کرونا زندگی ما را در هشت و نیم اپیزود تغییر داد» تولید میشود. این پروژه محصول مشترک کمپانی دن کیشوت از ایران و کمپانی تئاتر اینستَبیلی واگانتی از ایتالیا است که شامل ۸ فیلم کوتاه و یک تیزر معرفی درباره زیست هنرمند در دوران قرنطینه و رخوتی که کرونا در زندگی هنرمندان تئاتر به وجود آورده، میشود.
وی ادامه داد: این پروژه با ایدههای مشترک و بهرهگیری از دیدگاههایی متشکل از ۲ فرهنگ ایران و ایتالیا در مورد دوران قرنطینه شکل گرفته است و کارگردانی بخش ایتالیا را آنا دورا دورنو با اجراگری نیکولا پیانزولا و کارگردانی بخش ایران را من و با اجراگری دانیال خیرخواه برعهده داریم. این پروژه اولین کار من در زمینه ویدئو آرت است و به این نتیجه رسیدم حالا که شرایط حضور در صحنه تئاتر وجود ندارد میتوانم از این طریق دیدگاههای خودم را به تصویر بکشم. در واقع این پروژه یک واکنش خارج از فضای رسمی به بحران کرونا و وضعیت هنرمندان در این شرایط است که در یک پلتفورم مجازی عرضه میشود.
شمس درباره انتخاب نام این پروژه توضیح داد: این پروژه، همنام اسم فیلم «هشت و نیم» ساخته مشهور فدریکو فلینی است و همانطور که در آن فیلم شاهد رخوت مارچلو ماستریانی بازیگر اثر بودیم در این پروژه نیز به شرایط زیست هنرمندان در دوران رخوت کرونا توجه میشود. تاکنون اولین اپیزود از این پروژه منتشر شده است و دومین اپیزود آن نیز طی چند روز آینده پخش خواهد شد.
وی در پایان صحبتهایش بیان کرد: ایتالیاییها پلتفورمهای متنوعی برای عرضه این اپیزودها دارند و حتی قرار است ۲ اپیزود آن در فستیوال تئاتر بولونیا که ماه آینده به صورت مجازی برگزار شود نیز به نمایش در آید اما در ایران به دلیل برخی از محدودیتها ما تنها از طریق فضای اینستاگرام این آثار را به نمایش میگذاریم.
مستندی روانشناختی درباره ترامپ
وقتی «خودشیفتگی» بدخیم میشود!
اینکه آیا دونالد ترامپ از یک بیماری روانی جدی رنج میبرد چیزی است که بارها مطرح شده و خیلی از مواقع با کمدی و طنز همراه شده است. بسیاری از مردم عادی هم در تمام مدت ریاستجمهوری او به این مساله فکر کردهاند، بنابراین بسیاری از مواردی که فیلم مستند جدید «بیصلاحیت: روان دونالد ترامپ» مطرح میکند برای مردم آشنا خواهد بود.
این فیلم که ساخته دن پارتلند است و بیستوهشتم آگوست منتشر میشود در توضیحاتش میگوید ترامپ یک «خودشیفته بدخیم» است. این فیلم با جزییات به چهار شاخصه ترامپ میپردازد که در مرکز این سندروم قرار دارد: پارانویای شدید او (این حس که هر خبرنگار که از او سوال چالشبرانگیز میپرسد یا هر عضو تیمش که جلویش سر تعظیم فرو نمیآورد میخواهد او را پایین بکشد)، اختلال شخصیت ضداجتماعی او (دروغگویی مداوم و عدم پشیمانی درباره انجام دادن نابودکنندهترین کارها)، سادیسم (هزاران حمله و توهین در توییتهایش) و خودشیفتگی یا نارسیسیسم او.
علاوه بر این، فیلم علاقه او به خلق کردن و زندگی کردن در واقعیت خودش را مطرح میکند و به تحلیل آن میپردازد. فیلم در عین حال به بررسی نبود کامل همدلی در او میپردازد؛ ویژگیای که مسلماً شاخصه تعیینکننده یک فرد جامعهستیز است. این مستند همچنین او را با هیتلر و موسولینی و دیگر رهبران خودکامهگرای زمانه مقایسه میکند.
اما مستند «بیصلاحیت» در شاخصههای ترامپ ظرافتهایی هم پیدا میکند. به طور مثال، ریک رایلی نویسنده کارکشته ورزشی و نویسنده کتاب «فرمانده تقلب کردن: چطور گلف ترامپ را توضیح میدهد» میگوید ترامپ از جمله بهترین رئیسجمهورها در گلف است. او این سوال را میپرسد چرا ترامپ باید نیاز داشته باشد در گلف تقلب کند؟ اما او این کار را میکند.
به گفته رایلی، ترامپ ماشین گلف خود را طوری دستکاری کرده که دو برابر سریعتر از دیگران حرکت کند تا اگر نیاز داشت سریعتر به مقصد برسد و بتواند نتیجه را دستکاری کند. او توپش را در جای اشتباه میکارد و یا وقتی توپ را داخل رودخانه میفرستد، آن را انکار میکند. او وقتی میبازد یا حتی وقتی تنها بازیکن بوده، باز هم ادعای قهرمانی میکند. فیلم همچنین به بررسی این موضوع میپردازد که او سعی کرده مقابل تایگر وودز (قهرمان گلف دنیا) هم در گلف تقلب کند. این فیلم میگوید اگر ترامپ در گلف تقلب میکند، در همه چیز تقلب میکند. این فیلم ۸۴ دقیقهای از میانههای راه از زندگی درونی ترامپ گامی به عقب برمیدارد و به بررسی موضوعهایی از جمله این میپردازد که آیا او نژادپرست است یا خیر. جورج کانوی (که برای تصدی پست دستیاری دادستان کل در دولت ترامپ در نظر گرفته شده بود) در این فیلم شهادت میدهد که ابتدا با شک به این موضوع پرداخت، اما بعد با قاطعیت دید که او نژادپرست است و بخش زیادی از سیاستها و سخنانش با موسولینی و هیتلر همخوانی دارد.فیلم با این سوال بینش روانشناختی خود از ترامپ را با سیاستهایش مخلوط میکند که آیا او هرگز از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد؟ این ترسناکترین سوالی است که میتوان درباره او پرسید و اگر پاسخ این سوال در وضعیت روانی او ریشه داشته باشد، میتواند نابترین نمایش از این وضعیت وخیم باشد.
رضا ناجی سرطان را شکست داد
رضا ناجی هنرمند پیشکسوت سینما گفت: خوشبختانه مشخص شد که دوره درمان با موفقیت طی شده است.
این دومین مبارزه رضا ناجی با سرطان روده بوده که بعد از پشت سر گذاشتن عمل جراحی روده و طی کردن دوازده دوره شیمی درمانی، پیروز مبارزه شده است.
عروس خوزستان راهی جشنواره فیلم کوتاه تهران شد
«عروس خوزستان» نخستین مستند داستانی با موضوع مسجد جامع خرمشهر راهی سی و هفتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد.
این مستند به نویسندگی و کارگردانی نغمه فتاحی، روایتگر داستان مقاومت مردم خرمشهر به پشتوانه مسجد جامع خرمشهر است.
بنیاد علوی، مجری طرح «عروس خوزستان» است و در این مستند داستانی، مجید فرهاد کریمی، آمنه پورحسینی و راحله شمیم اصل بازی کردهاند.
فصل دوم «دست فرمون» با تغییرات گسترده روی آنتن شبکه نسیم
ضبط فصل دوم مسابقه «دست فرمون» با اجرای کامران تفتی، تهیهکنندگی محمود محمودی و کارگردانی مسعود صنم پس از ماهها پیش تولید چند روزی است در بوستان ولایت آغاز شده است.
در جهت ایجاد جذابیت و هیجان بیشتر برای مخاطبان فصل دوم مسابقه «دست فرمون» که بهزودی از شبکه نسیم پخش خواهد شد، این برنامه به لحاظ ساختاری تغییرات بسیاری داشته و بخشهای متنوعی به آن اضافه شده است.
«سرزده» از سه شنبه پخش میشود
جموعه تلویزیونی «سرزده» به کارگردانی بهادر اسدی از سه شنبه چهار شهریور مصادف با پنجمین روز از ماه محرم بروی آنتن می رود.
این سریال تولید صداوسیمای خراسان رضوی است و به سفارش مرکز سیمای استان ها و شبکه یک سیما تهیه و تولید شده است.
«روایت کربلا» از عماریار منتشر میشود
مجموعه برنامه «روایت کربلا» در پنج قسمت ۱۰ تا ۱۵ دقیقهای ویژه کودکان و نوجوانان به مناسبت فرارسیدن ایام محرم، هر دو روز یک بار در دهه نخست این ماه از طریق «عماریار» منتشر میشود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4343/20125/80102
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4343/20125/80103
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4343/20125/80104
|
عناوین این صفحه
- حرفهای کسی است که از هنرش پول درمیآورد
- اخبار
- اخبار