|
آلمانی ها قرآن دست نویس میرزا احمد نیریزی شاه نویس نسخ ایرانی را چاپ کردند
۸ برگ خط میرزا احمد نیریزی ۱۰ هزار پوند در لندن
احمد نیریزی را بزرگترین خوشنویس خط نسخ ایران میشناسند و خط جلی نسخ او را تکرار ناپذیر می دانند از همین رو آلمانی ها در سال ۱۳۸۰ قرآن نفیسی از او را با دستگاههای مدرن تصویربرداری و چاپ کرده اند و حراج های هنری تشنه ارائه آثار او هستند امری که فقط سه بار ساتبیز لندن و باران تهران بدان دست یافته اند.
احمدبن شمسالدین محمد نیریزی یا میرزا احمد نیریزی، از بزرگترین خوشنویسان خط نسخ و کاتب قرآن در قرن دوازده هجری است. او در اواخر حکومت صفوی در شهر نیریز فارس متولد شد اما تاریخ تولد و وفات او مشخص نیست.
احمد نیریزی در خطهای شکسته و نستعلیق مهارت داشت اما او را به عنوان بزرگترین خوشنویس خط نسخ ایران میشناسند. او شیوه خاصی از خط نسخ را به وجود آورد که مورد استقبال خوشنویسان پس از او قرار گرفت و به نسخ ایرانی شهرت یافت.
او فراگیری خط نسخ را نزد آقا ابراهیم قمی آغاز کرد و از روی خط علاءالدین تبریزی بسیار مشق کرد، اما سرانجام شیوه نویی در خط نسخ به وجود آورد که تا مدتها سرمشق نسخنویسان ایران شد.
شهرت احمد نیریزی در خط نسخ و ثلث همپایه شهرت میرعماد در نستعلیق و درویش عبدالمجید در خط شکسته است.
میرزا احمد از آغاز جوانی به خوشنویسی مشغول بوده و در زمان زندگی و پس از درگذشتش چنان شهرتی داشت که استقبال از آثارش باعث میشد آثاری که به قلم اساتید دیگر بود با نام او امضا و فروخته شوند. نیریزی در طول بیش از نیم قرن خوشنویسی درآمد فراوانی از این راه داشت اما به مقدار اندکی از آن قناعت میکرد و بقیه را به فقرا میبخشید. در یکی از قطعات به خط او نوشته شده است: «در مدت عمر شصت هزار تومان حقالتحریر و حقالکتاب دریافت داشتهام.»
قرآننویسی در طول قرنهای متمادی در کشور ما رواج داشت و اوج این هنر ارزشمند را میتوان در عصر صفوی دید. در قرنهای ۱۱ و ۱۲ قمری قلم نسخ به دست استادانی مانند محمدابراهیم قمی، عبدالله محمدحسن یزدی، محمدحسن کازرونی و... رونق تازهای گرفت؛ اما احمد نیریزی این خط را به اوج کمال رساند و با وجود اینکه تا قرن ۱۴ خوشنویسان برجستهای از او پیروی کرده و آثاری به شیوۀ او پدید آوردند، مقام او در نسخ جلی دستنیافتنی ماند.
اگر چه نیریزی در برخی قطعات خود تواضع بسیاری به اساتیدش ابراز میدارد، اما او توجه خاصی به شیوه یاقوت مستعصمی داشت و آن را سرمشق خود قرار داد و ممارست فراوان موفق به ابداع نسخ ایرانی شد.
او به شیوه نسخ یاقوتی و نسخ ریحانی که تا پیش از آن در کتابت مصاحف ایرانی رواج داشت پایان داد و کاتبان ایرانی پس از دوره صفویه شیوه نیریزی را سرمشق خود قرار دادند و پس از آن محمد شفیع ارسنجانی، کاتب به نام قرآن کریم در دوره قاجاریه شیوه نسخ ایرانی را به کمال رساند.
قلم میرزا احمد در نسخ دارای لطافت، ملاحت و استحکام است. او به اتصالات قوت بیشتری داد و تناسب بیشتری در کلمات به وجود آورد. اعرابگذاری در خط او به گونهای است که چشم را به سمت کلمه بعدی هدایت کرده و خواندن را آسانتر میکند.
او در حدود سال ۱۱۰۰ هجری قمری به دعوت آخرین پادشاه صفویان به اصفهان مهاجرت کرد و در دربار صفوی به کتابت قرآن، ادعیه و نسخ دینی پرداخت و از پادشاه صفوی لقب «سلطانی» را دریافت کرد.
میرزا احمد، خوشنویس پرکاری بود که به سبب پشتیبانی مادی و معنوی شاه سلطان حسین صفوی و درباریان او، آثار بسیاری را کتابت کرد و مجموعه آثار باقیمانده و منسوب به او بیشتر از آثار هر خوشنویس دیگری است. با اینحال وجود نسخههای جعلی و ثبت شدن آثار خوشنویسان دیگر به نام او باعث میشود در اصالت تعدادی از این آثار تردید وجود داشته باشد و به طبع خریداران باید با مراجعه به گالری ها و موزه های شناخته شده و معتبر آثار او را خریداری کنند.
اولین اثری که از احمد نیریزی شناخته شده است کتاب صحیفه سجادیهای است که در سال ۱۰۸۷ قمری کتابت شده است.
گفته میشود که ۹۹ مجلد قرآن، ۷۷ مجلد صحیفه و بسیاری از ادعیه و مرقعات دیگر به خط او باقیمانده است، درحالیکه تعداد قرآنهایی که بیتردید به خط میرزا احمد هستند شاید به ۱۰ نسخه هم نرسد.
شماری از آثار این کاتب بزرگ قرآن کریم در کتابخانههای ایران و دیگر کشورهای جهان، موزهها و مجموعههای خصوصی نگهداری میشود. گرچه همه این آثار به خط نسخ کتابت شدهاند، اما گاه در آنها خطوط دیگری هم مشاهده میشود. نسخههایی از صحیفه سجادیه و دعای کمیل موجود در موزه گلستان علاوه بر کتابت به خط نسخ دارای بخشهایی به خط نستعلیق است. در یک قرآن رحلی کوچک، دعای ختم تلاوت به قلم رقاع کتابت شده و در یک قرآن دیگر حاشیههایی به قلم شکستهنستعلیق دیده میشود.
بزرگترین اثر نیریزی قرآن وزیری بود که در سال ۱۳۳۲ به ملک مسعود پادشاه عربستان هدیه شد.
از دیگر آثار به جای مانده از او قرآنی نفیس است که در سال ۱۱۲۸ هجری قمری کتابت آن به پایان رسید و در مدتی حدود ۳۰ سال در اصفهان تذهیب شد. این قرآن نفیس که مدح بسیاری از هنرمندان معاصر را برانگیخته است، سال ۱۳۸۰ در کشور آلمان با دستگاههای مدرن تصویربرداری و چاپ شد.
خلع شاه سلطان حسین صفوی به دنبال سقوط اصفهان توسط افغانها و پراکنده شدن درباریان که پشتیبان هنری و مشوقان احمد نیریزی در کار خوشنویسی بودند، ضربهای شدید برای او بود و از آن زمان تعداد نوشتههای او به شدت کاهش یافت. تاریخ دقیق و محل دفن این خوشنویس نیز مشخص نیست. عدهای آرامگاه او را در کربلا و عدهای دیگر در زادگاهش نیریز دانستهاند. اما جلالالدین همایی مدفن میرزا احمد را در بقعه درب امام در اصفهان دانسته و گفته است که اگرچه اثری از آن دیده نمیشود اما میرزای نیریزی در همین مقبره به خاک سپرده شده است.
قیمت آثار احمد نیریزی در بازار هنر
آثار گرانقدر میرزا احمد نیریزی نه تنها در زمان خود با اقبال فراوان مواجه بود که در روزگار ما نیز همچنان مشتاقان خود را در داخل و خارج از ایران دارد.
دومین حراج باران اثری از میرزا احمد نیریزی متعلق به سال ۱۰۸۷ قمری را ارائه کرده بود که به مبلغ ۴۰ میلیون تومان فروخته شد.
اردیبهشت ۹۸ نیز در حراج هنرهای اسلامی و هند ساتبیز قرآن تذهیب شده کوچکی به خط احمد نیریزی متعلق به ۱۱۱۹ قمری ۳،۷۵۰ پوند رقمی شد و یک کتاب دعا نوشته شده توسط احمد نیریزی شامل ۸ برگ ۱۰،۰۰۰ پوند چکش خورد.
در حسرت روایت تصویری از عاشورا
چه کسی دست فیلمسازان را بسته است؟
وحید چاووش کارگردان سینمای مستند در گفتگو با خبرنگار مهر درباره لزوم ساخت فیلم و سریال با محوریت قیام عاشورا بیان کرد: کارگردانان عرصه فیلم داستانی پیش از این، چند فیلم با موضوع عاشورا و معصومین (ع) ساختهاند ولی به دلایلی این جریانها ادامه پیدا نکرده است. چندی پیش مصاحبه مهدی فخیمزاده کارگردان سریال امام رضا (ع) را میدیدم که ایشان گفتند بعد از ساخت آن سریال دیگر پشت دستم را داغ کردم که وارد این حوزهها نشوم چون تجربه سختی بود!
وی افزود: متاسفانه مدعی در این زمینه بسیار زیاد است و صاحبنظران هم با یکدیگر اختلافنظرهایی دارند. این به نظرم بزرگترین مانع پیش روی سینماگران است. کسانی که خودشان بیشتر از همه دم از کمکاری در این حوزه میزنند به یکباره با اثری در اینباره مخالفت میکنند، کمااینکه زمان سریال «مختارنامه» داوود میرباقری هم شاهد بودیم که طیفی با آن مخالفت کردند.
هر گوشه از قصه عاشورا حماسه است
این مستندساز تأکید کرد: من با همه سلولهایم معتقدم هر گوشه از قصه عاشورا عجیب و حماسه است، از ماجرای حضرت علیاصغر (ع) گرفته تا قمر بنیهاشم (ع)، حضرت رقیه، خود سیدالشهدا (ع) و… هر کدامشان را مردم در روضهها میشنوند و در ذهن خود تصویرسازی میکنند. قصه و حماسههای عجیب و غریبی هستند که اگر صهیونیستها چنین قصهای داشتند از روی آن هزار فیلم ساخته و در دنیا پخش کرده بودند.
چاووش اظهار کرد: ما دیدیم که در فیلم «۳۰۰» افسانهای درست کردند که اصلاً حقیقت و وجود خارجی نداشت و آن را به خورد همه دنیا دادند در حالی که قصه عاشورا افسانه نیست و یک واقعیت و حماسه است. بنابراین همه عالم باید از آن خبردار شوند. اما ما چند فیلم ساختهایم؟ چقدر دغدغه داریم تا این قصه را معرفی کنیم؟ اصلاً چه رسانهای قویتر از سینما سراغ داریم که بتوانیم این قصه را تعریف کنیم؟ چرا نمیگذارند؟ فیلمسازان که آرزو دارند بسازند. هر کسی بخواهد در این زمینه کار کند با کمال افتخار وارد میشود، از همین رو باید دید چه کسانی دست و پای فیلمسازان را بستهاند.
این مستندساز با اشاره به هزینههای ساخت فیلمهای عاشورایی اضافه کرد: قطعاً چنین آثاری هزینهبر هستند اما آیا واقعاً ارزشش را ندارد؟ این هزینهای که میشود، در برابر منفعتی که به دست میآید ناچیز است. ضمن اینکه موضوع در این حوزه هزینهها نیست، اگر اجازه ساخت بدهند همین افرادی که روضه میروند، خودشان کمک نقدی میکنند و حاضر میشوند پول جمع کنند تا فیلم ساخته شود.
وی افزود: معدود افرادی هم که درباره عاشورا فیلم ساختهاند نفسشان توسط برخی افراد بریده شد! سراغ احمدرضا درویش کارگردان «رستاخیز» بروید و ببینید که اصلاً دیگر انگیزهای برای ادامه کار در این مسیر دارد؟ از آقای میرباقری بپرسید و ببینید که چقدر برایش مانع تراشی کردهاند و حرص خورد تا «مختارنامه» به سرانجام برسد؟ بله من هم قبول دارم که لازم است هزینههای زیادی برای ساخت این آثار شود، ولی این موضوع، مسأله اصلی نیست، مسأله اصلی همین توجهی است که وجود ندارد، همین تشتتی است که در آرای بالادستیها وجود دارد.
شاید مدیران به اندازه مردم عِرق ندارند!
این مستندساز ادامه داد: شاید مدیران اهمیت این واقعه و حماسه را درک نمیکنند، شاید به اندازه مردم عرق ندارند. من در کوچه و خیابان میبینم که برخی به خاطر این شرایطی که پیش آمده و بیماری کرونا، مثل سالیان گذشته نمیتوانند عزاداری کنند و به یکباره به گریه میافتند این نشان میدهد که مردم با همه قلب خود عاشق سیدالشهدا (ع) هستند. اما برخی از مدیران ما به اندازه مردم امام حسین (ع) را نشناختهاند. به نظرم باید یک دوره امام شناسی برای آنها بگذاریم تا این موضوع را از مردم عادی یاد بگیرند.
چاووش افزود: هرچند هر سال یک سری آثار تکراری در این حوزه پخش میشود، اما اگر به میان مردم بروید میبینید که با این وجود باز هم دوست دارند همان آثار را تماشا کنند این نشان میدهد که ما چقدر در این حوزه پتانسیل داریم. نباید فراموش کنیم که تنها مردم داخل کشور علاقهمند به شنیدن این واقعیتها نیستند، بلکه اگر مردم دنیا داستان این حماسه را بشنوند به آن سجده میکنند.
«سودو» با استقبال تئاتریها مواجه شد
یاس خاسب سرپرست گروه تئاتر «بدن دیوانه» که چندی است تصمیم به برگزاری فستیوال بینالمللی «سودو» گرفته و فراخوان فستیوال را هم منتشر کرده، درباره وضعیت مراحل مختلف این فستیوال به خبرنگار مهر گفت: با توجه به استقبال عالی هنرمندان فیزیکال و علاقمندان هنر حرکت و بدن فستیوال «سودو» پاییز امسال در جزیره کیش برپا میشود. تمهیدات مختلف برای انجام این مهم صورت گرفته و تنها شاید بروز حادثهای بالاتر از خطر کرونا تغییری در زمان برگزاری فستیوال ایجاد کند.
وی ادامه داد: اما بنا به شرایط جاری و عدم دسترسی به فضاهای مناسب و همچنین مشکلاتی از جمله نحوه آماده سازی فیلم قابل ارائه در بخش نخست فستیوال، همگی دال بر این تصمیم شد که به عزیزان داوطلب فرصت بیشتری داده شود و مهلت ارسال آثار تا پایان شهریور تمدید شد. چرا که فستیوال «سودو» مانند باقی جشنوارههای فضای مجازی نیست و متفاوت از لحاظ سبک و شیوه اجرایی و همچنین محتوای آثار بسیار فراگیر و متنوع است. یکی از اصلیترین و مهمترین این ویژگیها را میتوان در نحوه ارائه آثار دانست به این معنا که قالب جشنوارههای تئاتری و سینمایی مجازی دوران کرونا در ایران تا به امروز بر پایه کلام و مونولوگ و استفاده از اتودهای روتین بازیگری و در دسترس برای همه بوده که این امکان را به هر کسی میداد تا با هر نوع توانایی در هر فضایی حتی خانگی و شاید تصویر کلوزاپ صورت خود قطعهای را برای ارائه مهیا سازد و در همان فضاهای مجازی نمایش داده شود.
خاسب در ادامه سخنان خود تأکید کرد: در «سودو» توجه و تمرکز بر هنر مفهومی فیزیکال و بدن است با حضور تمامی رشتههای مختلف هنرهای حرکتی، آئینی نمایشی، رزمی و ورزشی. از این رو با تمدید مهلت فراخوان، در واقع ایجاد فرصت لازم برای گروههای متقاضی به عمل میآید تا با دقت و وقت بیشتر در کار تخصصی روی اثر حرکتی با انتخاب آزاد در فضایی متناسب، به آفرینش و ارائه نتیجه مطلوب اجرایی خود برسند.
سرپرست گروه تئاتر «بدن دیوانه» درباره تنوع استقبال صورت گرفته از فراخوان فستیوال «سودو»، اظهار کرد: نکته بسیار جالب توجه و قابل تأمل در نخستین دوره فستیوال «سودو» در ایران حضور بسیار متنوع شرکت کنندگان از نظر سن، جنسیت، جغرافیا، قومیت، حرفه، شغل و رشته تحصیلی است که این موضوع خود به تنهایی بیانگر این است که هنر بدن و حرکت در جهان زبان مشترک تمام موجودهای آزاد به خصوص انسان است.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: بسیار باعث افتخار و مایه مباهات بنده است که به لطف خدا و عشق و همدلی اعضای آکادمی «بدن دیوانه» و فستیوال «سودو» و همه عزیزان هنرمند و هنردوست توان این را یافتیم تا بستری ویژه برای کشف و شناخت و معرفی و حمایت از این استعدادهای شگفتانگیز که گاهی بنا به شرایط به ناحق نادیده گرفته شدهاند، بسازیم و فراهم بیاوریم.
ماجرای حذف سلبریتیهااز«شوتبال»
محمد پیوندی کارگردان «شوتبال» درباره این مسابقه و ویژگیهای آنکه تا پیش از محرم روی آنتن رفت به خبرنگار مهر بیان کرد: برنامهسازی در تلویزیون کار آسانی نیست و به نظرم در میان ساختارهای مختلف برنامهسازی، مسابقه سختترین ژانر است.
وی که پیش از این در تیم برنامههای گفتگومحور مثل «ماه عسل» یا «دعوت» حضور داشته است، بیان کرد: این اولینبار بود که فضای ساختار مسابقه محور را تجربه میکردم و این تجربه برایم مفید و مثبت بود.
پیوندی با اشاره به تغییراتی در فصل اخیر «شوتبال» و قصههای تیمهایی که در برنامه وارد شده است، اظهار کرد: قرار بود تا حدی شوتبال را تغییر دهیم و فکر کردیم مخاطبی که دنبال مسابقه و هیجان است به روال تمام مخاطبان مسابقهها برایش اهمیت دارد که چه تیمی برنده و بازنده است. سعی کردیم سراغ تیمها و آدمهایی برویم که حتی اگر ورزشی هستند زندگیشان زوایایی داشته باشد که مخاطب با آن همذاتپنداری کنند.
تغییر «شوتبال» از سلبریتی محوری به مردمی شدن
وی با اشاره به رویکرد این مسابقه در فصل جدید که از رویکرد سلبریتی محور خارج شد و به سمت مردم محور رفت، عنوان کرد: ما فکر کردیم اگر قرار است مردم این مسابقه را دنبال کنند باید خودشان را در مسابقه ببینند. نظر من این است که همه آدمها عادی هستند مگر اینکه بخشی از حرفهایشان را بشنوید و وارد دنیای آنها شوید.
پیوندی درباره مردمی کردن مسابقه نیز گفت: ابتدا تردیدهایی نسبت به این کار وجود داشت که مسابقهای که سلبریتیها در آن حضور یافتهاند و مخاطب هم داشته است با تغییر رویکرد دچار ریزش مخاطب شود. اما خدا را شکر مسابقه با اقبال خوبی برخوردار شد و تجربه برنامههای پیشین هم ثابت کرده که هر آدمی که در زندگی به حرفشان گوش کنید و کشفشان کنید میتوانند مردم با آنها همذات پنداری کنند.
وی درباره قصه آدمها در مسابقه و اینکه چقدر مخاطب توانست با آنها همراه شود، گفت: در برنامههای گفتگو محور فرصت دارید این آدمها را به چالش بکشید و مخاطب را با زوایای مختلف زندگی وی همراه کنید اما «شوتبال» یک مسابقه بود که در حدود ۳۷ قسمت پخش شد و مخاطب به تدریج در مراحل پایانی ما را پیدا کرد و اتفاقاً هیجان داشت که چه آدمهایی با چه زندگیها و قصههایی با یکدیگر مسابقه میدهند بدون اینکه ما شوآف یا هیاهویی داشته باشیم.
آدمهایی که وقتی به تلویزیون دعوت میشدند به آنها میگفتند گریه کنید
کارگردان «شوتبال» اضافه کرد: مخصوصاً که این آدمها مثلاً گروهی از معتادانی بودند که به زندگی بازگشته بودند یا سرطانیهایی بودند که خوب شده بودند. یا ما تیمی از بچههای بهزیستی را آوردیم که همه اینها بازخورد زیادی داشتند و در کنار بچههای دومیدانی یا تیمهای ورزشی رقابت کردند که به آنها اعتماد به نفس میداد. اینها آدمهایی بودند که اگر پیش از این به تلویزیون دعوت شدند به آنها میگفتند گریه کنید و حرفهای زندگیتان را بزنید. اما حالا توانمندیهایشان دیده شده بود و این دیده شدن به آنها فرصت میدهد که روحیه بگیرند.
پیوندی اظهار کرد: برای مردم هم جذاب است که این توانمندیها را ببینند. در کنار اینها پزشکان و یا تیمهای ورزشی را هم داشتیم که آنها هم بازخوردهای خوبی گرفته بودند و اصلاً بخشی از مخاطبان برنامه اطرافیان همین شرکت کنندگان بودند که به آنها بازخوردهای خوب میدادند.
وی درباره شرایط ضبط برنامه در وضعیت کرونایی نیز گفت: ضبط این فصل از برنامه تقریباً در وضعیت کرونایی بود اما سعی کردیم پروتکلها رعایت شود. مثلاً هر ۱۰ روز تیم اصلی عوامل تست میدادند. خود شرکتکنندههایی هم که مسابقه میدادند با رعایت اصول بهداشتی بود.
پروتکلهای بهداشتی «شوتبال» مثل فوتبال
پیوندی در ادامه درباره برخی از آیتمهای این مسابقه که افراد بدون ماسک و در عین حال در فاصلههای نزدیک در کنار هم به رقابت میپرداختند و ریسک این کار بیان کرد: «شوتبال» را نباید چندان با دیگر برنامهها مقایسه کرد. خود شبکه پروتکلهایش را برای ما به شکل یک برنامه ورزشی ابلاغ کرد. اگر فوتبال هم ببینید تستها انجام میشود و در نهایت رقابت میکنند ما هم برای شرکتکنندهها سعی کردیم پروتکلهای ورزشی پیش از مسابقه انجام شود و به همین دلیل شرکتکنندهها فقط ماسک نمیزدند و باقی موارد انجام میشد. حتی مجری هم ماسک میزد او در عین حال این مسابقه را هم باید شبیه فوتبال دیده شود که ما هم فاصله اجتماعی و سایر پروتکلها را تا جایی که ممکن بود رعایت کردیم.
وی درباره امکان تغییر برخی از این آیتمها در شرایط کرونایی تصریح کرد: از آنجایی که «شوتبال» یک رقابت ورزشی بود آیتمی را حذف نکردیم و از این حیث باید به «شوتبال» مثل یک رقابت واقعی ورزشی نگاه شود.
پیوندی در پایان به دیگر ویژگیهای این مسابقه و حضور بانوان در آن به عنوان یک مزیت اشاره و بیان کرد: یکی از ویژگیهای این مسابقه حضور بانوان بود که در استودیو میدویدند و حرکت داشتند و شاید پیش از این دیده نشده بود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4344/20133/80147
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4344/20133/80148
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4344/20133/80149
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4344/20133/80150
|
عناوین این صفحه
- ۸ برگ خط میرزا احمد نیریزی ۱۰ هزار پوند در لندن
- چه کسی دست فیلمسازان را بسته است؟
- «سودو» با استقبال تئاتریها مواجه شد
- ماجرای حذف سلبریتیهااز«شوتبال»