|
فردیت در اینستاگرام
جزیرههای جدا افتاده از هم
مایکل پاتریک لینچ، در کتابِ اینترنت ما میگوید: اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلانداده، شرایطی را تشبیه میکند که از ما دور نیست. ممکن است شرایطی که او توصیف میکند، آیندهای از زندگی ما باشد که تکنولوژیها رقم میزنند. او در این کتاب از خواننده میخواهد تا شرایطی را تصور کند که در آن تراشهای در مغز انسان جاسازی شده است که هر لحظه، اطلاعات هر محتوایی را که اراده کنیم تا درباره آن بدانیم، در پیش چشمان حاضر شود. همه چیز زیباست! دیگر نگران نیستیم تا چیزی را فراموش کنیم یا نگران نیستیم تا در جمعی که درباره موضوع تازهای صحبت میکنند، ما از آن بیاطلاع باشیم. همه ما داناییم.
او پس از شمردن مزیتهای چنین شرایطی، خواننده را به خود میآورد و درباره تهدیدهایی که این شرایط دارد برای او مینویسد: «درست همانطور که اتکای بیش از اندازه بر یکی از حواس، باعث تضعیف حواس دیگر میشود، ممکن است وابستگی بیش از اندازه به چنین تکنولوژی توانایی دستیابی به اطلاعات از مسیرهای دیگر را نیز تضعیف کند، چراکه آن مسیرها سختترند و به تلاش خلاقانه بیشتری نیاز دارند». ما در گذشته اگر میخواستیم چیزی را بدانیم، بایستی تلاش و کوشش بیشتری میکردیم. برخی مواقع لازم بود پیش کسانی برویم که درباره موضوعی اطلاع دارند و از آنها بیاموزیم. بعضی مواقع لازم بود تا خود مستقیماً، چیزی را تجربه کنیم تا درباره آن آگاهی کسب کنیم. با این وجود، در دنیای رسانهایشده و کوچکشده امروز، همه تجربهها و همه آگاهیها در اختیار ماست و بهراحتی قابل جستوجو و دستیابی است. اینترنت ما را به افرادی بدل کرده است همهدان و نادان.
شبکههای اجتماعی، بهویژه شبکه اجتماعی اینستاگرام که قابلیت بصری دارد، فهم ما از خودمان را نیز تغییر داده است. همه آنچه در اینترنت رخ میدهد، ساختنی است. ما در حال ساختن خودمان هستیم. ایدهآلهای دستنیافتنی خودمان در دنیای واقعی را، تلاش میکنیم تا در فضای مجازی بسازیم و به تصویر درآوریم. تفریحات، سبک زندگی و علائق خود را به دیگران نشان میدهیم و آنان با یک لایک (به معنای تحسین) درباره چیزی که ما به تصویر درآوردهایم، ابراز علاقه میکنند. اگر بخواهیم دیده شویم، باید دائماً، چیزهایی جدید یا کارهایی عجیب، از خود نشان دهیم و الا، در سیل رخدادهای جدیدی که فضای مجازی را به فضایی لرزان و بیثبات بدل کرده است، گم میشویم. دیگر، کسی به ما توجهی نمیکند. محبوبیت و شهرت همانقدر که راحت و سریع، ولو در ابعاد کم، به وجود میآید، در چشمبرهمزدنی نیز از بین میرود. ما تا وقتی در فضای اینستاگرام خواستنی هستیم که چیزی جدید برای عرضه داشته باشیم. اینستاگرام بیش از آنکه ما را به درونمان سیر دهد تا با شناخت دقیق از خود، زندگی خود را پیش ببریم، ما را نه از زاویه دید خودمان به خودمان که از زاویه دید دیگران به خودمان، شکل میدهد. فردی که اهلیِ فضای اینستاگرام است و عطش دیدهشدن دارد، در معرض حداقل دو آسیب جدی است.
نخست، آسیب خودشیفتگی است. در این آسیب دیگران محتوایی را که فرد بارگذاری میکند، میپسندند و او را تحسین میکنند. فرد صاحب پیج، این تحسین را دلیلی بر «شاخبودن» خود میپندارد و بهزودی، خودش، در محوریت همه فعلوانفعالات مجازی قرار میگیرد. کوچکترین اعتراضی را با فحاشی (فحاشی نوعی برهمخوردن رابطه انسانی است و باعث میشود دیگران از ما رویگردان شوند) پاسخ میگوید. آسیب دوم، زمانی رخ میدهد که دیگر حنای چنین فردی برای دیگران رنگ و لعابی ندارد. کسی او را تحسین نمیکند. آن فردی که تا دیروز، اگر پستی میگذاشت، تعداد زیادی دنبالکننده او را تحسین میکردند، امروز تنهایی است که دیگر کسی به او توجه نمیکند. سرعت، اصلیترین مولفه در فضای اینستاگرام است و همان چیزی است که فضای اینستاگرام را بدل به فضایی ناپایدار کرده است. سوال اینجاست که سرعتی که در فضای مجازی، رخدادها و حتی ما را شکل میدهد، چه نسبتی با انسانیت ما دارد؟ انسان برای شناخت خود، برنامهریزی برای زندگی خود و تعامل با پدیدههایی که در اطراف اوست، نیاز به درنگ دارد. درنگ، لحظهای است در اکنون که انسان در آن به گذشته میاندیشد، خود را تحلیل میکند و برای آینده خود برنامه میریزد. انسان در لحظه درنگ، فارغ از رخداد پیرامونش، سعی میکند تا پدیدهها را تحلیل کند و گره از کلاف سردرگم آن باز کند. اما، امروزه، این فرصت در فضای اینستاگرام از ما گرفته شده است. ما فارغ از اینکه در چه شرایطی زندگی میکنیم و چه امکاناتی پیرامون ماست، وقتی سبک زندگی فردی را در اینستاگرام میبینیم که جذاب است، خود را دارای فقدان و کمبود تلقی میکنیم.
در اینستاگرام همه چیز، دیگرانند. چنین نگاه لذتجویانه و احساس فقدانی در اینستاگرام، دائماً، ما را از زندگی ناراضی میکند و باعث میشود تا ما از لذتهای واقعی در دنیای واقعی بهره نبریم. آنچه در حال رخداد است در اطراف ما، راضیکننده نیست بلکه همه آنچه لذتبخش و راضیکننده است، زندگیهایی است که در اینستاگرام نشان داده میشود. مصرف محتواهای این چنینی و دنبالکردن افرادی که در اصطلاح لاکچری لایف دارند، نوعی تخلیه روانی برای آنانی است که از زندگی این چنینی محرومند. آنان، وقتی با واقعیت زندگی روزمره خود روبهرو میشوند، به دنبال راه فراری به اینستاگرام میگردند تا از تماشای زندگی بهتر لذت ببرند. ممکن است در چنین نگاهی، دیگرانی که نقش محوری در زندگی ما دارند، مقصرانی باشند که ما نمیتوانیم به سبک زندگی دلبهخواه اینستاگرامی خود برسیم. آیا این نگاه به زندگی، ما را جمعیتر کرده است یا ما را بیشتر در لاک ناکامیهای خود فروبرده است؟ آیا اینستاگرامزدگی ما را تنها کرده است؟ کاربران دائمی اینستاگرام، خود را در جزیرههایی از جنس تلفن همراه محبوس کردهاند و در دنیای واقعی چیزی برای عرضه ندارند. بسته به آنکه فضای مجازی چگونه تعریف شود، شبکههای اجتماعی دلیلی بر معضل تنهایی هستند. با استفاده از اینستاگرام، شرایطی به وجود میآید که فرد از ارتباط مستقیم احساس بینیازی میکند و به این ترتیب، تجربه جمعی در دنیای واقعی با اختلال روبهرو میشود.
فیک نیوزها، فرصتی برای دولتها!
اجلاس گردهمایی روزنامهنگاران کشورهای مختلف جهان هر ساله در اوایل سال میلادی (عمدتاً ماه مارس، اواخر اسفند یا اوایل فروردین) در کشور کره جنوبی برگزار میشود. امسال اما بهدلیل همهگیری ویروس کرونا، ابتدا زمان برگزاری اجلاس سال ۲۰۲۰ به تعویق افتاد و در نهایت اعلام شد که گردهمایی امسال بهصورت مجازی در روزهای ۲۴ تا ۲۶ شهریورماه جاری برگزار خواهد شد.
«فیک نیوزها و آینده رسانهها»، «رسانهها و راههای کنترل بیماری کووید -۱۹» و «جنگ و صلح دو کره و تاثیر بینالمللی آن» موضوع نشستهای امسال این اجلاس است که سخنرانان منتخبی از کشورهای مختلف درباره آنها سخن میگویند.
علیرضا بهرامی، روزنامه نگار ایرانی، یکی از سخنرانان روز نخست اجلاس در کنار روزنامهنگارانی از کشورهای بنگلادش، ایرلند، کامبوج، کلمبیا، مصر، هندوستان، اندونزی، روسیه، کویت، لبنان، نپال، پاکستان، فلسطین، پاراگوئه، فیلیپین، ویتنام، جمهوری دومنیکن، ایالات متحده آمریکا و کره جنوبی بود که زیر عنوان «فیک نیوزها، فرصتی برای دولتها»، سخنرانی کرد.
علیرضا بهرامی در اجلاس روزنامهنگاران جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی، گفت: در جمهوری اسلامی ایران نیز، مانند سایر کشورهای جهان، در چند سال گذشته، با پیشرفت تکنولوژی و گسترش ابزارهای ارتباطی، فرصتها و مخاطرههایی برای رسانههای استاندارد سنتی پدید آمد. از یک سو، رسانهها فرصت یافتند که در بسترهای مختلف و با سرعت و وسعت بیشتری با مخاطبان ارتباط برقرار کنند، از سوی دیگر، حیات اقتصادی برخی از رسانهها با تهدید مواجد شد. از یک سو، نوعی دموکراسی ارتباطی برای تمامی شهروندان ایجاد شد و از سوی دیگر، سودجویان نیز فرصت یافتند که به تخریب روابط اجتماعی در جامعه بپردازند. در این میان، فیک نیوزها نقش تخریبی ویژهای ایفاء کردند؛ یعنی خبرهایی که از نظر ظاهری، شرایط اخبار استاندارد را برای عموم مردم دارند، اما درواقع خبرهایی جعلی هستند که برای اهدافی فرومایه مانند افزایش مخاطبان از راههای نادرست، تولید و منتشر میشوند. ضمن آنکه ایران علاوه بر شرایط عمومی که مشابه دیگر کشورهای جهان است، در وضعیت تحریم و تقابل اقتصادی و سیاسی برخی کشورها قرار دارد.
وی افزود: از نگاه کارشناسان دانشگاهی و متخصصان، افزایش سواد رسانهای مردم، از مهمترین راههای مراقبت از جامعه در برابر رشد سریع انتشار فیک نیوزها است. اما تجربه ایران ثابت کرده که علاوه بر اهمیت این روش، راه تضمینشدهتری هم وجود دارد. در ایران نیز در چند سال گذشته، سواد رسانهای جزو درسهای مدرسه قرار گرفت. همچنین فعالیتهای دیگری همچون راهاندازی فرهنگسراها یا انجمنهای مربوط به سواد رسانهای شکل گرفت. اما هیچکدام نتوانستند در برابر موج گسترش فیک نیوزها چندان مؤثر باشند. تجربه رخدادهای چند ماه گذشته در ایران نشان داد که راه مؤثر دیگری هم پیش روی دولت قرار دارد.
بهرامی ادامه داد: به خاطر دارید که چند ماه پیش یک هواپیمای مسافری که بیشتر سرنشینان آن را مسافران ایرانی تشکیل میدادند، در جریان تنش نظامی میان ایران و آمریکا، به اشتباه، در نزدیکی فرودگاه تهران مورد اصابت موشک قرار گرفت. چند روز طول کشید تا دولت ایران با انتشار اطلاعیهای رسمی، مسئولیت این سانحه را برعهده گرفت. در طول این چند روز، فضای مجازی و شبکههای غیر رسمی، از رسانههای رسمی ایران پیشی گرفتند و موج بیاعتمادی به رسانههای رسمی پدید آمد. رسانههای رسمی داخلی به حمایت از پنهانکاری متهم شدند و فضا برای انتشار هر گونه خبر درست یا نادرستی در فضای مجازی فراهم شد.
بهرامی در ادامه به عملکرد رسانههای ایران در زمان شیوع کرونا پرداخت و گفت: اما چند هفته بعد، در جریان شیوع ویروس کرونا ۲۰۱۹ این وضعیت تا حدودی بهبود یافت. پس از انتقادهای روزهای اول به نحوه اطلاعرسانی دولت ایران درباره بیماری کووید ۱۹، اطلاعرسانی مستمر و اعتماد به کارکرد رسانههای رسمی و استاندارد، فضا را برای فیک نیوزها هرروز سختتر کرد. سخنگوی وزارت بهداشت ایران روزانه برای رسانهها نشست خبری برگزار کرد و اطلاعات لازم به صورت منظم به رسانهها منتقل شد. همچنین رسانهها بنا بر مسؤولیت اجتماعی خود، به کنکاش مداوم در فعالیتهای دولت در این زمینه پرداختند. در ایران نیز، در روزهای نخست، در فضای مجازی، بازار گمانهزنیها و انتشار اطلاعات بیاساس، داغ بود. همچنین سودجویان اقتصادی با انتشار اخباری جعلی مبنی بر اینکه مثلاً استفاده از یک دانه یا ادویه گیاهی خاص، در جلوگیری از ابتلا به ویروس جدید کرونا مؤثر است، رونق یافته بود. اما استمرار روش پاسخگویی دولت و همچنین استمرار خود بیماری باعث شد آن اخبار جعلی به مرور رنگ ببازند. اعتبار رسانههای رسمی ایران که در ماجرای سقوط هواپیما آسیب دیده بود، بهبود یافت.
وی اضافه کرد: این تجربه نشان داد که یکی از راههای محافظت از هر جامعهای در برابر اخبار جعلی، بالا بودن میزان پاسخگویی مسوولان آن جامعه است؛ مخصوصاً که همه میدانیم، یکی از دلیلهای گسترش خبرهای جعلی در جامعه این است که علاوه بر آنکه ظاهر خبرهای درست و حرفهای را دارند، به نیازهای جامعه توجه دارند و سعی میکنند به دغدغههای مردم بپردازند؛ تا با استقبال بیشتری مواجه شوند. از این رو میتوان گفت، شیوع اخبار جعلی این فرصت طلایی را برای دولتهایی چون ایران پدید آورده است که برای جلوگیری از آسیبهای آنها، با پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی جامعه و نزدیک شدن به خواست مردم، وضعیت بهتری را برای همگان پدید آورند.
به گزارش مهر، بهرامی سال گذشته نیز در اجلاس سال ۲۰۱۹ روزنامهنگاران جهان در سئول، یکی از ۱۷ روزنامهنگار منتخب برای سخنرانی بود که درباره تاثیر مخرب تحریمهای دولت ترامپ بر حیات رسانههای مستقل ایران سخن گفت.
آژانسهای گردشگری تا ۲۰۲۱ مسافر خارجی ندارند
شیوع ویروس کرونا خیلی از کسب و کارهای گردشگری را معلق و یا تعطیل کرد از جمله سفر و گردشگری در بین کشورها با این وجود سازمان جهانی گردشگری میگوید که بعد از پذیرفتن حضور این ویروس در زندگی بشر باید بتوانیم در کنار آن سفر ایمن داشته باشیم. برخی از کشورها مرزهای خود را به روی گردشگران برخی از همسایههای خود با رعایت سختگیریهای درست باز کردهاند چون اقتصاد کشورشان بر پایه گردشگری شکل گرفته بوده و میبایست آن را فعال میکردند. اما در ایران هنوز این اتفاق نیفتاده است و هنوز مرزها برای ورود گردشگران باز نیست. به همین دلیل فعالان گردشگری در حوزه ورودی هنوز نمیدانند تکلیف شأن حتی برای چند ماه آینده چیست.
چون بسیاری از آنها باید از هم اکنون برای جذب گردشگر اقدام کنند. اما اکنون سه مشکل پیش روی آنهاست. یکی اینکه حتی اگر گردشگری درخواست سفر به ایران را داشته باشد، مرزهای کشور به روی خارجیها باز نیست دوم اینکه بسیاری از گردشگران خارجی برای سفرهای خود از ماهها قبل برنامهریزی میکنند اما به دلیل شیوع ویروس این برنامهریزی در حال حاضر امکان پذیر نیست. سوم اینکه شرایط سفر تغییر کرده و باید بستههای جدید سفر با شرایط ویژه دوباره تهیه و برای آن تبلیغ شود اقدامی که هنوز برای ایران انجام نشده است.
حامد حقیقی مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی که در حوزه ورود گردشگر به کشور فعالیت میکند به خبرنگار مهر گفت: برای شهریور ماه ۵ گروه کوچک از گردشگران اسپانیایی و کانادایی و فرانسوی داشتیم که میخواستند به ایران بیایند اما چون فعلاً ایران به گردشگران خارجی ورودی ویزا نمیدهد این سفرها نیز لغو شد. متأسفانه اکنون آژانسهای مسافرتی هیچ اقدامی نمیتوانند برای برنامهریزی سفر در ماههای آینده داشته باشند ما معمولاً از الان برای بهار سال بعد باید تبلیغ میکردیم و برنامه ریزیها برای ورود گردشگران خارجی را انجام میدادیم اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. گردشگران خارجی از یک سال قبل یا حداقل از ۶ ماه قبل برای سفرشان به یک کشور خارجی برنامهریزی میکنند و میدانند که در تعطیلات ژانویه و یا تعطیلات دیگر به کجا میخواهند بروند ما هم میدانیم که چه ماهی میزبان کدام گردشگران هستیم اما اکنون حداقل میدانیم که تا ۱۴۰۰ مسافری نداریم. ژانویه هم حتماً مسافر نخواهیم داشت.
عباس اسماعیلی نیز از آژانس داران قدیمی است که به خبرنگار مهر میگوید: وقتی هنوز نمیدانیم که چطور قرار است با ویروس زندگی کنیم چطور برای سفر گردشگران برنامهریزی کنیم اگرچه کشورهای خارجی برای زندگی با ویروس برنامهریزی کردهاند ولی ما هنوز این اقدام را انجام ندادهایم اگر بدانیم که چطور باید با ویروس سفر کنیم میدانیم که چطور گردشگران را هم به ایران بیاوریم.
وی ادامه میدهد: زمانی به دلیل گرانی دلار و عوارض خروج از کشور، تنها آژانس دارانی که مسافر از ایران خارج میکردند دچار ضرر شدند حالا ما که در حوزه ورودی کار میکنیم متضرر شدیم چون کسب و کار ما تنها با گردش خارجیها در ایران میچرخید اما الان این راه هم بسته شده است. درحالیکه فعالان گردشگری بینالمللی میگویند که باید بتوانیم این سفرهای بینالمللی را مدیریت کنیم. ما از الان میدانیم که ژانویه ۲۰۲۱ هیچ مسافری نداریم حداقل بهار و تابستان سال ۱۴۰۰ نیز هیچ مسافری نخواهیم داشت یعنی در واقع ما یک سال دیگر هم بیکار هستیم حتی اگر آخر همین امسال مشکل ویروس حل شود. مسافران ما یک روزه تصمیم به سفر نمیگیرند. همان موقع هم که مرزها باز بود سفر به ایران اولویت آخر گردشگران خارجی بود الان حتی اگر همه مرزها باز شود باز هم سفر به ایران در اولویت آخر هست. به خصوص اینکه خبرهای شیوع بی رویه ویروس در ایران به خبرهای بد از کشورمان اضافه کرده است.
زهرا میری نیز از فعالان حوزه ورود گردشگران خارجی به ایران است که تبلیغ مثبت درباره ایران را امری واجب میداند و به خبرنگار مهر میگوید: ما باید بتوانیم تبلیغ خوب برای کشورمان را دوباره شروع کنیم. باید گردشگران خارجی بدانند که ایران هم در حال مبارزه با ویروس است و پروتکلهای بهداشتی در مسیر گردشگران خارجی بیشتر رعایت میشود ولی ما مثل همیشه در این زمینه هم کم کاری کردهایم این اتفاقات باعث میشود تا وقتی مرزها باز شد گردشگران هنوز برای ورود به ایران تردید کنند. من هم مانند بسیاری از آژانسهای مسافرتی، دفتر خودم را تعطیل کرده ام و تنها به برخی از کارمندان گفتهام موضوع کنسلی سفرها را پیگیری کنند و یا گاهی ایمیلی را جواب بدهند.
اخبار
فراخوان مقاله وبینار نقش ادبیات، فرهنگ و علوم انسانی در تمدنسازی
رایزنی فرهنگی ایران در بنگلادش با مشارکت دانشگاههای ایران و بنگلادش، وبینار تخصصی با موضوع «بررسی نقش ادبیات، فرهنگ و علوم انسانی در تمدنسازی» در تاریخ ۲۳ اسفندماه سال جاری ساعت ۱۰ تا ۱۸ به وقت داکا به زبانهای بنگلا، فارسی و انگلیسی برگزار میکند. محورهای مقالات و سخنرانیهای این وبینار شامل عامل ایجاد و افول تمدنها، عوامل رشد و شکوفایی تمدنها، نقش ادیان در تمدنسازی، مظاهر مادی و معنوی تمدنها، معنا و مفهوم تمدن اسلامی و همچنین، معنا و مفهوم تمدن نوین اسلامی میشود. بررسی نقش ادبیات در تمدن سازی، بررسی نقش فرهنگ در تمدن سازی، نقش علوم انسانی و علوم فنی و مهندسی در تمدن سازی، ظرفیتهای ایران و بنگلادش برای مشارکت در ساخت تمدن سازی از دیگر محورهای مقالات و سخنرانیها است. از این رو، فراخوان مقاله برای این وبینار تخصصی از سوی رایزنی فرهنگی ایران در بنگلادش اعلام شد. مهلت ارسال چکیده مقالات و سخنرانیها، ۱۲ بهمنماه سال جاری به نشانی ایمیل دبیرخانه: Dhaka.icro@gmail.com خواهد بود.گفتنی است؛ علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن دبیرخانه: ۰۰۸۸۰۲۹۶۱۱۹۸۷ تماس حاصل کنند.
نویسندههایی که ادا درمیآورند
کیوان ارزاقی با بیان اینکه ادبیات ما ادبیات فقیری است میگوید: چیزی که در این چند سالها دیدهام، اگر مُد و جریانی اتفاق افتاده به این سمت رفته که ادا اصولی دربیاورند.این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره تبعیت ادبیات از مُد اظهار کرد: ابتدا باید تعریفی از مُد داشته باشیم؛ زمانی که تبِ چیزی بین مردم رایج میشود به نوعی مد است، از لباس و پوشاک گرفته تا مو، موسیقی و فیلم و ادبیات. بهنظرم «مُد» فینفسه نمیتواند چیز بدی باشد. اما وقتی در فرهنگ ایرانی درباره مد صحبت میکنیم بار منفیاش بیشتر از بار مثبتش است. او سپس با بیان اینکه مد میتواند جریانساز باشد، گفت: بعد از جنگ جهانی اول و دوم در اروپا، بحث پوچگرایی مانند یک موج راه افتاد و چیزی شبیه مد شد که آدمها در رابطه با پوچگرایی بنویسند و از دل آن کتابهای خوبی بیرون آمد. دلیل این موضوع، این بود که با مقتضیات آن روز اروپا متناسب بود؛ اما شاید امروز چنین چیزی جواب ندهد. در واقع میتوان گفت مد میتواند هم مثبت باشد هم منفی. ارزاقی در ادامه بیان کرد: بهنظرم در ادبیات فقیر و بیجان ایران، مُد نمیتواند نه خیلی مثبت باشد و نه خیلی منفی. ادبیات ما ادبیات فقیری است. چیزی که در این چند سالها دیدهام، اگر مد و جریانی اتفاق افتاده به این سمت رفته که ادا اصولی دربیاورند. اینطور نبوده که منِ نویسنده داستانی بنویسم و به این فکر کنم که داستانم در فلان قالب ادبی قرار بگیرد. اگر حس کنم داستانم میتواند در قالب رئالیسم جادویی باشد، مقتضیات زمان و مکان این اجازه را به من میدهد که در این قالب بنویسم. اگر همه بخواهند از رئالیسم جادویی که در آمریکای جنوبی شکل گرفته و باب شده تبعیت کنند، قاعدتا نمیتواند چیز خوبی باشد زیرا فرهنگ، موسیقی و نگاه آنها با شرق آسیا و ما متفاوت است. اگر رئالیسم جادویی در آنجا شکل میگیرد در واقع بخشی از زندگی آنها را تشکیل میدهد و اگر ما بخواهیم عینا آن را جلو ببریم، به جواب درستی نمیرسیم. البته امکان دارد یکی از دوستان نویسنده داستانی را در قالب رئالیسم جادویی بنویسد و موفق هم شود. نویسنده «سرزمین نوچ» و «زندگی منفی یک» خاطرنشان کرد: فکر میکنم مد در هر قالبی که باشد باید بتواند نیازهای روز جامعه را پاسخ دهد. اگر من به عنوان نویسنده بخواهم در قالب مد بنویسم، ایرادی ندارد، اما باید بتوانم به دغدغههای خودم و جامعه در قالب داستانی که مینویسم، پاسخگو باشم.او در پایان گفت: دغدغه نویسنده و مخاطب ایرانی همان دغدغه مردم اروپایی نیست؛ میلان کوندرا چیزی مینویسد و مد میشود، اگر من هم بخواهم با همان روند جلو بروم، جواب نخواهم گرفت. اگر در آمریکا جریانی شکل گرفته و استقبال بسیار زیادی از آن شده و کتاب در آنجا توانسته جواب بدهد، امکان دارد اگر آن را به ایران بیاوریم جواب بدهد یا ندهد. اما قاعدتاً نگاه ما، مسائل اقتصادی و اجتماعیمان با آنها خیلی متفاوت است. در بحث اجتماعی، عمده مردم ما دچار غم نان هستند و رشد توسعه فردی به آن شکلی که در جوامع اروپایی میبینیم، شکل نگرفته است. بنابراین شما باید با شکل و شمایلی بنویسید که مخاطب هم ارتباط برقرار کند. در خیلی از مواقع عینا پیاده کردن جواب نمیدهد و نیاز دارد که ما آن را بومیسازی و ایرانیزه کنیم، یعنی نیاز جامعه را بشناسیم و با آن شکل و شمایل ببینیم.
رمان زندگی مولانا به چاپ هشتم رسید
رمان «رومی (جلالالدین محمد)» نوشته بهمن شکوهی بهتازگی توسط انتشارات نگاه به چاپ هشتم رسیده است. چاپ اول این کتاب پاییز سال ۹۷ به بازار نشر آمد و تابستان ۹۸ هم به چاپ سوم رسید. داستان رمان از دوران کودکی مولانا در بلخ شروع شده و تا بزرگسالیاش در قونیه ادامه پیدا میکند. آشنایی این فقیه با شمس تبریزی و تبدیلشدنش به یک عارف شیدا از موارد مهمی است که شکوهی در نگارش رمان در نظر داشته است. برهه تاریخی حمله مغول به ایران هم از مولفههای تاریخی و مقاطع مهم زندگی مولاناست که شکوهی در «رومی» به آن توجه کرده است. نویسنده «رومی» در فرازهایی واقعیت و افسانه را بهصورت توام روایت کرده است.بهمن شکوهی نویسنده این کتاب، سابقه سرایش شعر و دوستی با شاعرانی چون قیصر امینپور را دارد که در حیطه نگارش نثر، داستان برهههای مختلف زندگی مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر و عارف بزرگ ایرانی را در قالب رمان عرضه کرده است.
چاپ هشتم اینکتاب با ۵۷۸ صفحه و قیمت ۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
اخبار
ادعای حق به شهر؛ از رانت انحصاری تا شورش
انتشارات آگاه ششمین چاپ کتاب «از حق به شهر تا شهرهای شورشی» اثر دیوید هاروی و ترجمه خسرو کلانتری و پرویز صداقت را با شمارگان ۲۲۰ نسخه، ۲۵۲ صفحه و بهای ۴۷ هزار تومان منتشر کرد.
چاپ پیشین (پنجم) این کتاب سال ۱۳۹۸ با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان منتشر شد و چاپ نخست آن نیز سال ۱۳۹۵ با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۱۷ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. مقدمه کتاب به قلم هانری لوفور، جامعه شناس و فیلسوف قرن بیستمی فرانسوی است که آثار مهم او در ایران با ترجمه آیدین ترکمه منتشر شده است.
کتاب دو بخش و هفت فصل دارد. بخش نخست کتاب با عنوان «حق به شهر» شامل چهار فصل به ترتیب با این عناوین است: «حق به شهر»، «ریشههای شهری بحرانهای سرمایهداری»، «خلق کمونهای شهری» و «هنر رانت». این میان فصل هنر رانت از اهمیت ویژهای برخوردار است. هاروی در این فصل به خوبی توانسته مباحثی چون نسبت رانت انحصاری و رقابت، سرمایه نمادین جمعی، علائم تمایز و رانت انحصاری را تبیین و تحلیل کند.
بخش دوم کتاب با عنوان «شهرهای شورشی» سه فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «باز پس گرفتن شهر»، «لندن ۲۰۱۱: سرمایهداری وحشی به خیابان میزند» و «وال استریت را اشغال کنید: حزب وال استریت با عقوبت روبهرو میشود».
به باور هاروی شهر سنتی را توسعه حاکم سرمایهدارانه به قتل رسانده است؛ این شهر قربانی نیاز پایانناپذیر برای مساله اضافهانباشت سرمایه برای رشد بیپایان و بیقاعده شهری میشود، صرفنظر از پیامدهای اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی آن. به باور هاروی ادعای حق به شهر در حقیقت ادعای چیزی است که دیگر وجود ندارد بهعلاوه، حق به شهر یک دال تهی است. همهچیز منوط به آن است که چه مدلولی در آن قرار داده شود؛ فعالان بخش مالی و ساخت و ساز کنندگان میتوانند مدعی آن شوند و تردیدی نیست که حقشان است. اما بیخانمانها و مهاجران نیز میتوانند حق خود را طلب کنند. ما بهناگزیر در برابر این پرسش قرار میگیریم که حقوق چهکسانی را باید به رسمیت بشناسیم.
هاروی در ادامه با نقل قولی از مارکس در «کاپیتال» که سرنوشت حقوق برابر را هم قدرت رقم میزند، تعریف حق خود بدل به موضوع مبارزه میشود. او شهرهای شورشی را در بطن سرمایه و همچنین مبارزه طبقاتی تحلیل میکند و طیفی از شهرها، از ژوهانسبورگ گرفته تا بمبئی، از نیویورک تا سائوپائولو، را مورد بررسی قرار میدهد. هاروی، با رجوع به تجربه کمون پاریس و نیز اشغال وال استریت و شورشهای لندن، این پرسش را مطرح میکند که چگونه میتوان شهر را از نو سازمان داد تا از نظر اجتماعی عادلانهتر و از نظر بومشناختی عقلانیتر باشد و شهر چگونه میتواند کانون مقاومت ضد سرمایهداری شود.
هاروی فیلسوف چپ و انسانشناس برجسته بریتانیایی و آمریکایی است. او از مشهورترین متفکران عرصه پسامدرنیسم به شمار میآید. یکی از مهمترین کتابهای او «وضعیت پسامدرنیته: تحقیق در خاستگاههای تحول فرهنگی» نام دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. اندیشههای او درباره کرونا نیز کتاب شده است که چندی پیش با عنوان «بیماری فراگیر در عصر نئولیبرال» به فارسی ترجمه و منتشر شد.
ارائه پیشنهادهای میراثفرهنگی برای درج درلایحه اصلاح قانون مالیات
علیرضا ارجمندی مدیرکل دفتر مناطق نمونه گردشگری وزارت میراث فرهنگی با تأکید بر لزوم حمایت از تولیدات صنایعدستی و توسعه گردشگری که از دغدغههای مهم این وزارتخانه است گفت: «این لایحه در کمیسیون اقتصادی هیئت دولت بررسی میشود.»
او افزود: «مواد لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم بهمنظور حفظ و نگهداری از آثار تاریخیفرهنگی و کمک به مالکان بخش خصوصی برای احیا و مرمت آثار و همچنین حمایت از رشد و توسعه صنعت گردشگری، ترویج صنایعدستی، فرش دستبافت و هنرهای سنتی بومی و اصیل در دستور کار کمیسیون اقتصادی هیئت دولت قرار دارد.»
مدیرکل دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایهگذاری و امور مجلس تصریح کرد: «پس از بررسیهای تخصصی و تصویب مواد لایحه در کمیسیون اقتصادی هیئت دولت به مجلس شورای اسلامی ارسال و پس از تصویب نهایی در مجلس بهمنظور اجرای مواد آن به دولت و سایر مراکز ذیربط ابلاغ میشود.»
او با اشاره بر حساسیت حوزه گردشگری و صنایعدستی و لزوم توسعه زیرساختهای این بخش، افزود: «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیشنهادهایی از جمله ابقای معافیت مالیاتی در حوزههای ساخت و بهرهبرداری از تأسیسات گردشگری، حوزه تولیدات صنایعدستی و لحاظ کردن معافیت مالیاتی در هر نوع نقل و انتقال قطعی املاک و حق واگذاری آثار تاریخیفرهنگی، اجاره آثار تاریخیفرهنگی، حقوق دریافتی کارگران شاغل در حوزه صنایعدستی، فرش دستبافت و هنرهای سنتی را ارائه کرده است.»
او گفت: «استمرار ماده ۱۴۲ قانون مالیاتهای مستقیم میتواند بهعنوان اهرم انگیزشی مانند کشورهای چین و هند برای جلب و جذب افراد جامعه به منظور فعالیت و اشتغال در تولید صنایعدستی عمل کند، این امر نهتنها زمینهساز رشد مطلوب اشتغال در تولید صنایعدستی میشود بلکه با توسعه و رونق تولید موجب افزایش درآمد ناخالص ملی و ارزآوری کشور خواهد شد.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4358/20243/80684
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4358/20243/80685
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4358/20243/80686
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4358/20243/80687
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4358/20243/80688
|
عناوین این صفحه
- جزیرههای جدا افتاده از هم
- فیک نیوزها، فرصتی برای دولتها!
- آژانسهای گردشگری تا ۲۰۲۱ مسافر خارجی ندارند
- اخبار
- اخبار