|
برزیده: کسی که در ایران فیلم جنگی میسازد باید به «دفاع مقدس» اعتقاد داشته باشد
هالیوود از آدمها ماشین جنگ برای کشتار تولید میکند
سینمای ژانر جنگ دارای دستهبندی و طبقهبندیهای مختلفی است. گاهی دوربین به میان خاکریزها و در میدان جنگ و نبرد میرود و گاهی در دل شهری که در حال مقاومت و دفاع است. بخشهای دیگری مانند فیلمهای عملیاتی و جاسوسی جنگی و یا سبک زندان و... وجود دارد که آنان را در گزارشی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اما همانطور که اشاره شد یکی از این اشکال زمانی است که فیلم روایتگر مقاومت و دفاع مردم از شهر باشد. در این حالت مردم و شهر دو جزء و عنصر مهم و در حقیقت نقش آفرین اصلی فیلم میشوند. ما در سینمای دفاع مقدس خود دارای نمونههایی از این سبک سینمای جنگ هستیم، فیلمهایی مانند روز سوم ساخته محمدحسین لطیفی و دکل ساخته حسن برزیده. در سینمای جهان نیز میتوان به فیلمی مانند استالینگراد اشاره کرد که درباره مقاومت و دفاع مردم این شهر تاریخی روسیه در جنگ جهانی است.
از این رو با کارگردان دکل که یکی از ماندگارترین فیلمهای دفاع مقدس در گونه شهر مقاوم است به گفتوگو پرداختیم تا ابعاد و زوایای مهم ساخت این سبک از فیلمهای جنگی را با او که در سالهای جوانی این فیلم را ساخته است مرور کنیم.
* آقای برزیده به نظر شما تفاوت اصلی و ماهوی فیلمهای جنگی ما در فضای شهری و مردمی که از شهرشان دفاع میکنند با نمونههای خارجی و غربی آن چیست؟
ژانر جنگ تعریفی همهگیر و فراگیر جهانی دارد، وقتی میگوییم جنگ در آمریکا هم همان معنایی را دارد که در روسیه دارد. آنچه که معنای جنگ را در ایران متفاوت میکند ماهیت این جنگی است که ما با آن در 8 سال روبرو بودیم. برای همین آن را دفاع مقدس میخوانیم زیرا از مرزها و آب و خاک کشور دفاع کردیم. اما این موضوع در دیگر کشورها در وهله اول مفهومپذیر نیست و ناگزیریم که بگوییم جنگ، چون واقعاً شناخته شده نیست.
البته در همه دنیا دفاع، مقدس است چون دفاع، ماهیتاً امری تحسین شده و مقدس است. همه جای دنیا حتی یک کشور کمونیست مثل روسیه، زمانی که مردمش وارد جنگ میشوند و دفاع میکنند با اینکه کمونیست است چون دفاع میکند پسوند قداست را با خود دارد چون دفاع از خاک قداست دارد.
وقتی از ژانر حرف بزنیم باید بگوییم ژانر جنگی که در قواعد سینما مفهوم است. اما چون جنگ ما از نوع و سنخ دفاع بوده که امری مقدس است اصطلاحاً در سینمای ما دفاع مقدس خوانده میشود.
آنچه که جنگ ما را از دیگر جنگها و دفاع از شهرها متمایز کرده است وجهه اعتقادی و ارزشی آن است. به عنوان کسی که از نوجوانی وارد عرصه جنگ شدهام و چون آبادانیام توفیق اجباری داشتم که در جنگ باشم، به نظر من این جنگ ما به شدت ایدئولوژیک بود چون هم کشورهایی که از قدیم میخواستند به خاک ما دستدرازی کنند و آن را مال خودشان کنند و هم اهداف سیاسی دیگر داشتند.
زمانی که انقلاب شد؛ بخشی از پشتوانه عراق که توسط آمریکا بود از حمایت شاه که دیگر موجودیتی نداشت به حمایت عراق و صدام برخاست و برای حمایت و کمک به او آمدند تا عراق، مقاصد خود را پیدا کند. حتی صدام به کشورهای عربی منطقه گفت که من خط مقدم شما هستم. آمریکا هم عملاً با انقلاب ما مخالف بود و منافع سیاسیاش در منطقه ازدست رفته بود، از اینرو به عراق برای جنگ با ما کمک کرد. پس هم به دلیل دفاع از کشور به خاطر مقاصد سیاسی و قومی عربهای منطقه خصوصاً عراق و صدام و هم به علت رفتار آمریکا که ریشه در انقلاب ما داشت، دفاع از کشور و جنگیدن ما کاملاً سویه اعتقادی و ایدئولوژیک داشت.
* سبک فیلمهایی که به روایت جنگ درون شهر میپردازد، به دلیل آنکه شاهد کشتار زنان و کودکان و روایتگر تلخیها و مصایب جنگ میشود، میتواند به فضای فیلمهای تلخ و اصطلاحاً ضدجنگ تبدیل شود.
دو نکته وجود دارد، یکی اینکه بخشی از ساخت فیلم چه مدافع جنگ و چه ضد جنگ باشد؛ برمیگردد به اثر و سازنده آن. اغلب سینماگران ما فیملنامه را خودشان مینویسند و در حقیقت به عنوان سینمای مؤلف شناخته میشوند. بنابراین اینکه مؤلف به جنگ و دفاع از ملت اعتقاد داشته باشد یا خیر خیلی مهم است؛ به اینکه جنگ ما جنگ ارزشها بوده است یا اینکه باید نگاه سیاه و تلخی به آن داشته باشد.
حقیقت این است که اگر هزار سال تاریخ تکرار شود و کشوری به کشور دیگر حمله کند قطعاً مردم آن دیار از کشور خودشان دفاع میکنند. این حقانیت دفاع از مردم و خاک در هنر تبدیل به حماسه میشود و بنابراین سینمای جنگی ما که در حقیقت آینه دفاع از کشور است، میشود سینمای حماسی.
زمانی هم که حماسه خلق میشود خصوصاً با این توضیحاتی که گفته شد، مورد تحسین واقع میشود. الان صدها سال از حادثه کربلا میگذرد اما آیا کسی امام حسین (ع) را برای قیامشان سرزنش میکند؟ البته در جنگ ناکامیهایی نیز وجود دارد که به بخش دنیوی مربوط است مانند مرگ و ویرانیها اما حقیقت آن، زیبایی است. دقیقاً مانند چیزی که حضرت زینب گفتند که غیر از زیبایی چیزی ندیدم با اینکه آن همه قتل و فجایع را به چشم دیدند اما حقیقت آن حوادث را با چشم دل دیدند.
در جنگ ما نیز هزاران نفر شهید شدند و آسیبهای جدی دیدند. همین الان در آسایشگاههای ما جانبازان زیادی هستند که وضعیت دلخراشی دارند یا بچههای زیادی هستند که بدون پدر و مادر بزرگ شدند؛ اینها صحنههای غمباری است اما همه برای نجات جان ملت و دفاع از کشور بوده است. یعنی برای یک امر مقدس. افرادی که برای این امر کشته شدند اسطورههای این کشورند که برای این آرمان شهید شدند.
البته شخصاً از بچههای جنگ و دفاع مقدسم زیرا اصالتاً ساکن آبادانم و آرزو میکنم هیچ وقت جنگ نباشد و کشوری در هیچ جای دنیا درگیر جنگ نباشند و در شرایط بهتری اختلاف میان کشورها حل شود. اما این را نباید فراموش کرد که مردم هر کشوری که به آنجا حمله شود بر اساس رفتاری که میکنند در تاریخ قضاوت میشوند. اگر ایستادند تحسین میشوند اگر هم نه مورد سرزنش و تکفیر تاریخ قرار میگیرند. مردم ما ایستادند و تاریخ هم آنان را تشویق میکند.
بنابراین اگر من فیلمساز اعتقاد داشته باشم، از همین زوایه دید فیلم جنگی را باید بسازم و همین کار را هم میکنم.
دوم اینکه سینمای ما و هنرمندانی که از زاویه دید منفی و انتقادی به جنگ نگاه میکنند به این سؤال باید پاسخ بدهند که واقعیت این جنگ چه بوده است؟ ما به هیچوجه در این جنگ پیشقدم نبودیم نه تنها ما که اهلبیت و ائمه نیز در هیچ جنگی پیش قدم نبودند. اما در سال 1359 به کشور ما حمله شد و جوانان ما نیز باید در این جنگ شرکت میکردند. سوءاستفاده یا خیانتی در این دفاع و مقابله با دشمن که نبوده است.
برای همین به نظرم اصلاً نمیشود که فیلم ضدجنگ تولید کرد مگر آنکه واقعیت را تحریف کنیم و محتواهایی را خود فیلمساز به آن اضافه کند. شاید ما به مسائل سیاسی و داخلی نقد داشته باشیم اما اگر منصف و راستگو و قائل به عدم تحریف تاریخ باشیم، این جنگ، جنگی کریه و زشت نیست و تصویر بدی از گذشته ارائه نداده است.
اما در ادامه برای اینکه بخواهم دقیقتر به سؤال شما پاسخ بدهم و از نگاه سینمایی بررسی کنم باید بگویم که در این نوع فیلمها باید هرچیز ددمنشانه و خوی غیرانسانی دشمن را به تصویر بکشید. مردمی که در شهری به آرامی زندگی میکنند و یکباره توسط دشمن بدذاتی مورد حمله قرار گرفتهاند. اولین قدم این است، اینکه دشمنی که طرف دیگر ماجرا است و با چنین خوی و خصلتی حمله کرده است را به تصویر بکشیم. بعد که چنین معرفی شد مخاطب فیلم با نیروی خودی همذاتپنداری میکند و به طور طبیعی کنشهای آنان قابل توضیح و توجیه خواهد بود. این مطلب عین واقعیت است، من ساکن آبادان بودم و مردمی که زندگی میکردند را دیدم که یکباره مورد هجوم دشمن قرار گرفتند. این صحنه باید برای مخاطب در فیلم نمایش داده شود که مردمی بیگناه توسط دشمن مورد حمله قرار گرفتند.
* چیزی که دقیقاً در فیلمهای جنگی هالیوود دیده میشود همین است، دشمنی با خوی به شدت وحشی و خشن، مخاطب به همین دلیل به نیروی آمریکایی که حتی متجاوز است حق میدهد.
دقیقاً؛ حالا که این نکته را گفتید پس برای توضیح بهتر این مثال را میزنم. در فیلم «غلاف تمام فلزی» ساخته کوبریک، میبینیم که کشوری به وضوح از آدمها ماشین جنگ برای کشتار تولید و تریبت میکند و در اختیار جریانی به نام سرمایهداری قرار میدهد؛ نظامی که به کشورهایی مانند ویتنام حمله میکند و مردم آنجا را بدون هیچ گناهی میکشد. خوب در چنین فیلمی باید ظلم و خشونت و تصویر کریه و سیاه از این جنگ را نشان بدهیم اما در مورد جنگ ما تفاوت دارد. مردم ما ماشین جنگی نبودند حتی ساخت سنگر و مانع را هم چندان بلد نبودند و با آموزشهای نظامی فشرده توسط ارتش و سپاه یاد گرفتند.
علاوه بر این، نکتهای که باید اینجا اضافه کنم این است که جذابیت فیلمهای مقاومت شهری و جنگی برای این است که مردم نقش اصلی را بازی میکنند. ارتش و سپاه و بسیج در جنگ کنار مردم بودند اما بار اصلی روی دوش مردم بود. خصوصاً آنکه ارتش بسیار قوی نداشتیم و سپاه هم نوپا بود اگرچه که بچههای هوانیروز ارتش زحمات بسیاری را کشیدند در حالی که ارتش فقط 11 لشکر مکانیزه داشت!
بنابراین برخلاف ماشین جنگیهای قتل عامی که در فیلمهای هالیوودی میبینیم مردم ما در جنگ آدمهایی بودند که باید دفاع میکردند و بس، این خیلی متفاوت است از چیزی که در فیلمهای جنگی میبینیم و غیر از این اگر در فیلممان چیزی نشان بدهیم دروغ است و تحلیل شخصی خود فیلمساز است.
* کمی درباره ساخت فیلم دکل توضیح بدهید؛ اینکه در شهری مانند آبادان که در روزهای بعد از جنگ هنوز شرایط جنگ زده را داشت و در چنین شهری فیلم ساختید. شرایط آن موقع چطور بود و چقدر خود محیط در این زمینه برای فضاسازی کمک کرد؟
لوکیشن فیلم خودِ شهر آبادان بود؛ شهرک سینمایی و یا جای دیگری نبود. آبادان در آن سالها شهری بود که هنوز مثل امروز فعال نبود، در واقع شهری بود که بعد از جنگ چندان به کار نیفتاده بود و میشد در آن فیلمی مانند دکل ساخت.
هنگام فیلمبرداری ما به گرمای 50 درجه خوردیم و برخی از عوامل حتی مریض شدند اما در کل همکاری میان ارگانها و مردم و عوامل خیلی بهتر از الان بود. انگیزه کافی برای کار وجود داشت البته نسبت به الان از نظر پیشرفت در تکنیک و ابزار عقبتر بودیم.
البته من به بعد انسانی جنگ علاقه داشتم تا اکشن و برای همین بحثهای فنی و تکنیکی چندان اهمیت زیادی نداشت اما امروز اگر کار جنگی بخواهم بسازم باید این مسائل را در بالاترین سطح ممکن درنظر بگیرم و سراغ متخصصینی بروم که چاشنی اکشن همراه با جلوههای ویژه فنی را در فیلم جای بدهم.
برای همین شاید آن روزها فیلم جنگی راحتتر وسط شهر ساخته میشد. ما برای استفاده از بازار، آنجا را قرق و هزینه مغازهدارها را نیز پرداخت کردیم، اما امروز چنین کاری ممکن نیست.
یک سیاستی در همه کشورها هست که مردمی که در شهرهای مرزیاند باید از نظر امکانات رفاهی و خدمات اجتماعی در شرایطی باشند که در صورتی که به شهر آنان حمله شد قدرت روحی برای دفاع و مقابله با دشمن را داشته باشند. این یک استراتژی کاملاً درست است که زمانی که حکومت هوای مردم مرزنشین را داشته باشد آنها نیز روزهای سخت و دشوار، نظام و مملکت خودشان را تنها نگذارند. اگر با مردم یک شهر و منطقه کاری کنیم که به آنجا تعلق خاطر و شهرشان را دوست داشته باشند، هنگام دفاع در شهر خود میایستند.
در شرایط فعلی کشور ما اگر خدای ناکرده مورد حمله دشمن واقع شود قطعاً بار دیگر از مرزهای جنوبی مورد تصادم با دشمن واقع خواهد شد؛ آیا مسئولین ما در این سالها توانستند شهرهای جنگ زده خرمشهر، آبادان، سوسنگرد، دهلران، اهواز و... را به وضعیت مناسبی بازگردانند و مردم را از نظر معیشت تأمین کنند؟ مردمی که از کشور دفاع کردند و جانشان را در دستانشان گرفتند. البته تمام مردم ایران در دفاع از کشور سهیم بودند اما بدون شک مردم جنوب در این مبارزه سهم ویژهای داشتند و بیشتر خسارتها و آسیبهای روحی و جسمی متوجه آنان بود.
خبرساز شدن فرودگاه کنارک؛ معاون گردشگری در گرجستان
در این هفته پس از آنکه اعلام شد فرودگاه نظامی کنارک تعطیل شده بسیاری از مسافران و مردم شهرستان کنارک و چابهار که از این مسیر منتقل میشدند سرگردان بودند. مسافران از راه شهر زاهدان و یا ایرانشهر خود را به چابهار میرساندند. قضیه اینجاست که سازمان منطقه آزاد چابهار اعلام کرد تا پایان سال ۱۴۰۰ فرودگاه بین المللی چابهار را در خود منطقه افتتاح میکند به همین دلیل نیروی هوایی فرودگاه نظامی کنارک را تعطیل کرد و به گفته استاندار سیستان و بلوچستان شرط بازگشایی، را لغو پروژه شهر فرودگاهی چابهار دانست.
این درحالی است که بسیاری از افراد و مسئولان همواره بر محرومیت زدایی چابهار با ایجاد شهر فرودگاهی و راههای بین المللی هوایی تاکید میکردند در واقع این شهر فرودگاهی بر توسعه گردشگری این منطقه نیز تأثیرگذار بود.علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی نیز که چند باری ادعا کرده بود روی مناطق محروم کار کرده و استان سیستان و بلوچستان را جز استانهای با ظرفیتی میداند که حتی میتواند در منطقه سواحل مکران آن نیز منطقه آزاد ایجاد کرد، در گفتگوی تلویزیونی خود در جریان تعطیلی فرودگاه کنارک حضور پیدا کرد اما مانند همیشه نسبت به این موضوع واکنشی نداشت و این وزارتخانه طبق معمول سکوت اختیار کرد.
چالش جدید دفاتر مسافرتی
دفاتر خدمات مسافرتی در ایران تا کنون برای ایجاد و فعالیت در حوزه گردشگری میبایست در کنار مدارکی که وزارتخانه برای ارائه مجوز لازم دارد، ۲۵ میلیون تومان ضمانتنامه بانکی و ۲۵ میلیون تومان سفته نیز ارائه میکردند، اما طبق دستورالعملی که به تازگی صادر شده، آژانسها میتوانند ضمانتنامه خود را به سفته تغییر دهند. در این صورت آژانس داران میتوانند ۵۰ میلیون تومان سفته به معاونت گردشگری ادارههای کل میراث فرهنگی استانها ارائه کنند. این درحالی است که اگر کمیسیونهای رسیدگی به شکایات در استانها درباره یکی از آژانسها رأی صادر کند، اداره کل میراث فرهنگی تنها میتواند سفتهها را به اجرا بگذارد و دیگر ضمانتنامه ای در اختیار برای اعمال فشار به آن آژانس مسافرتی را ندارد.
طبق آئین نامه میبایست هر آژانس مسافرتی در مکانی اداری مستقر میشد اما اکنون در دستورالعمل جدید معاونت گردشگری آمده که این دفاتر مسافرتی میتوانند در امکانی با موقعیت اداری استقرار داشته باشند. یعنی اگر یک واحد مسکونی با موقعیت اداری در اختیار مدیر آژانسی باشد او میتواند از محل فعلی خود به این مکان منتقل شود.
سفر هوشمند بروید را جایگزین سفر نروید کنید
علیاصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با حضور در برنامه تلویزیونی درباره وضعیت صنعت گردشگری گفت: در شرایطی که کشور با شیوع ویروس کرونا مبارزه میکند، در کشور، ما هیچوقت هتلها را تعطیل نکردیم بلکه پروتکلهای سختگیرانه به همه هتلها ابلاغ شد ولی بسیاری از آنها مشتری نداشتند و خودشان تعطیل کردهاند چون هزینه باز ماندن هتلها زیاد است. در هماهنگی با ستاد مبارزه با کرونا گشایشی ایجاد شد. در برههای از زمان، حجم زیادی از سفر اتفاق افتاد و گردشگری نفس کشید اما با آمدن موج دوم بیماری، سفرها متوقف شد و به حالت قبل برگشت. الان احساس میکنیم این زمان زیادی طول کشیده است. سرمایهگذاریهای زیادی در گردشگری شده که اگر شکست بخورد، غیرقابل برگشت است. بسیاری از افراد هر چه داشتند، جمع کردند و یک بومگردی راه انداختهاند. الان نه تنها مهمان ندارند بلکه با فشار مالیات، قسط و … مواجه هستند.
وی از جلسه مشترک با وزیر بهداشت در هفته آینده خبر داد و گفت: ما میخواهیم که راههای ورود گردشگران خارجی به ایران باز شود. نه ما کرونا به آنها بدهیم و نه از آنها کرونا بگیریم. در بحث گردشگری داخلی هم میخواهیم مسئولان به جای آنکه بگویند «سفر نروید» اعلام کنند «سفر هوشمند یا سفر ایمن بروید». ما میدانیم که اگر سفرها در قالب تور گردشگری اتفاق بیفتد، میتوان رعایت بهداشت را در طول سفر کنترل کرد چون هماکنون ناوگان حمل و نقل نیز پروتکلهای بهداشتی دارد و اتاق هتلها اگر توسط یک نفر استفاده شود، تا ۲۴ ساعت امکان پذیرش فرد دیگری در آن اتاق وجود نخواهد داشت.
معاون گردشگری به گرجستان رفت
معاون گردشگری وزارت میراثفرهنگی در یکصد و دوازدهمین نشست شورای اجرایی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) از ۲۵ تا ۲۷ شهریورماه جاری در شهر «تفلیس» کشور «گرجستان» برگزار میشود؛ حضور یافت. در صد و دوازدهمین نشست شورای اجرایی سازمان جهانی گردشگری که با حضور «ولی تیموری» معاون گردشگری وزارت به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران برگزار شد؛ موضوعات اساسی صنعت گردشگری از سوی وزرای گردشگری بیش از ۳۰ کشور مطرح شد.مباحثی از جمله آغاز فرآیند انتخاب دبیرکل جدید سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) در بازه زمانی سالهای ۲۰۲۲ الی ۲۰۲۵، ارائه راهکارهای اجرایی کشورهای عضو در چارچوب شعار سازمان جهانی گردشگری شامل «گردشگری و توسعه روستایی» با رویکرد اصلی حفظ و احیای سنتها، بهبود شرایط اقتصادی و نیز ایجاد فرصتهای شغلی برابر برای روستاییان از جمله مهمترین موضوعاتی است که در این نشست مطرح شد.همچنین در حاشیه این نشست معاون گردشگری کشور با مقامات گردشگری کشورهای عضو شورای اجرایی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) دیدار و گفتگو داشت. پیرو این اقدام، تیموری در دیدار با «زوراب پلولیکاشویلی» دبیرکل سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، پیگیری مصوبات تفاهمنامه سال ۲۰۱۸ را در دستور کار قرار داد که از مهمترین بندهای آن میتوان به تداوم همکاری مشاور سازمان جهانی گردشگری در بازنگری طرح توسعه گردشگری کشور اشاره کرد.
وزارت میراث فرهنگی پیشنهادش را برای درج در لایحه اصلاح قانون مالیات ارائه کرد
این هفته علیرضا ارجمندی مدیرکل دفتر مناطق نمونه گردشگری وزارت میراث فرهنگی با تأکید بر لزوم حمایت از تولیدات صنایعدستی و توسعه گردشگری که از دغدغههای مهم این وزارتخانه است گفت: «این لایحه در کمیسیون اقتصادی هیئت دولت بررسی میشود.»مدیرکل دفتر مناطق نمونه گردشگری معاونت سرمایهگذاری و امور مجلس تصریح کرد: «پس از بررسیهای تخصصی و تصویب مواد لایحه در کمیسیون اقتصادی هیئت دولت به مجلس شورای اسلامی ارسال و پس از تصویب نهایی در مجلس بهمنظور اجرای مواد آن به دولت و سایر مراکز ذیربط ابلاغ میشود.»او با اشاره بر حساسیت حوزه گردشگری و صنایعدستی و لزوم توسعه زیرساختهای این بخش، افزود: «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیشنهادهایی از جمله ابقای معافیت مالیاتی در حوزههای ساخت و بهرهبرداری از تأسیسات گردشگری، حوزه تولیدات صنایعدستی و لحاظ کردن معافیت مالیاتی در هر نوع نقل و انتقال قطعی املاک و حق واگذاری آثار تاریخیفرهنگی، اجاره آثار تاریخیفرهنگی، حقوق دریافتی کارگران شاغل در حوزه صنایعدستی، فرش دستبافت و هنرهای سنتی را ارائه کرده است.»
اخبار
طرحی جدید از استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. پدرش «حاج میرآقا بهجت تبریزی» نام داشت که در تبریز وکیل بود. شهریار دوران کودکی را -به علت شیوع بیماری در شهر- در روستاهای قایش قورشاق و خشگناب بستانآباد سپری نمود. پس از پایان سیکل (راهنمایی) در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری بهعلت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیشآمدهای دیگر ترک تحصیل کرد.
پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. او در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمد و با یکی از بستگان خود بهنام «عزیزه عبدخالقی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند -دو دختر به نامهای شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی- بود.
شهریار و دنیای هنر
شهریار به تمامی هنرها، به ویژه شعر، موسیقی و خوشنویسی علاقه داشت. او نسخ، نستعلیق و خط تحریری را خوب مینوشت و قرآن را با خط خوش کتابت میکرد. در جوانی، سه تار را به نیکویی تمام مینواخت، ولی پس از مدتی در پی تحولاتی درونی، برای همیشه آن را کنار گذاشت.
مهمترین اثر استاد شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است
ویژگی شعر شهریار
بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام، ویژگیهای شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده میشود شاعر با شجاعت، پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاورهای در میآمیزد و از اینکه ادیبان، سطح شعرش را نازل بپندارند نمیهراسد. این تلفیق شاعرانه، از ویژگیهای شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده میشود. او از کاربرد مضامین نو، پروایی نداشت و در این زمینه، نوآوریهای فراوانی دارد.
شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشتهاست. اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابیطالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشتهاست.
شعر در خدمت دین
شهریار، شعر را هنرمندانه به خدمت گرفته بود تا مذهب، ملت و میهن خود را به جهانیان معرفی کند. شعر او، گاه خواننده را به شعرهای دور و دراز میبرد، به آسمانهای عرفان و انسانیت کامل، پرواز میدهد و عالمهایی بالاتر از این عالم ظاهری را که خود درک کرده است به او نشان میدهد. گاه نیز خواننده را دگرگون میکند و او را وا میدارد بی اختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصتهای از دست رفته و بر آن گذشتهای که باز آمدنی نیست اشک بریزد و همه گذشته تلخ و شیرین خود را در آن ببیند. در واقع، هر یک از شعرهای شهریار، پردهای از سوز و سازها و افت و خیزهای زندگی او را نشان میدهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن میگوید.
شهریار و پرواز تا بی نهایت
روح پاک شهریار، این شاعر آزاده، در بامداد ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، به سوی بارگاه پروردگارش پر کشید. جسم خسته و نحیف او، با احترامی کم نظیر، بنا بر وصیتش در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد که مدفن بسیاری از شاعران و هنرمندان آن دیار است. اما بدون شک، شعرهای او و آهنگ صدای گیرایش که همراه با موضوعات تغییر میکرد و شنونده را کاملاً دگرگون میساخت و قیافه آرام او، همچنان در خاطر همه مردم این مرز و بوم، زنده و جاوید خواهد ماند.
توسط نشر ققنوس؛
ترجمه «موسی» چاپ شد/شرح مختصر عهد عتیق و سیره موسای پیامبر
کتاب «موسی» نوشته گرهارت فونراد با ترجمه فاطمه صبائی و محمد صبائی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «موسی» نوشته گرهارت فونراد بهتازگی با ترجمه فاطمه صبائی و محمد صبائی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات جیمز کلارک منتشر شده است.
یک بار موسی چنان با خدا سخن گفت که بیحرمتی آشکار به مقام الهی بود. موسی به تنگ آمده بود. این مرد بزرگ زیر بار مسئولیت خویش فروشکسته بود؛ با خدا به جدال برخاست و آشکارا از او خواست که بار سنگینِ این مسئولیت را از دوش او بردارد.
اینکتاب با ۱۱۱ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
اخبار
رییس و مدیران سازمان فرهنگی هنری به پویش «جرم بزرگ» پیوستند
حجت الاسلام میثم امرودی و جمعی از مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، به منظور اعلام انزجار از تکرار اهانت نشریه شارلی ابدو، به پویش رسانه «جرم بزرگ» پیوستند.
به گزارش امتیاز، پویش رسانهای «جرم بزرگ» از تمامی اهالی فرهنگ و رسانه دعوت میکند با انتشار پست مشترک در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، از تکرار بی شرمانه توهین نشریه فرانسوی زبان «شارلی ابدو» اعلام انزجار کنند.
به همین منظور، روزگذشته رییس و مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، با انتشار پستهایی در فضای مجازی، این توهین وقیحانه را محکوم کردند.
پویش رسانهای «جرم بزرگ» از تمامی اهالی فرهنگ و رسانه دعوت می کند با انتشار پست مشترک در فضای مجازی صفحات شخصی؛ اعلام انزجار خود از توهین نشریه فرانسوی زبان «شارلی ابدو» را با هشتگهای:
#جرم_بزرگ
#تروریسم_رسا نه ای
#شارلیابدورسانه_نیست
به زبان فارسی
#جریمةعظیمة #الارهابالاعلامی #شارلیابدولیس_اعلامًا
به زبان عربی
#GreatCrime #MediaTerrorism #CharlieHebdoIsNotMedia
به زبان انگلیسی و
#GrandCrime #TerrorismeMédiatique #CharlieHebdoNestPasUnMédia
به زبان فرانسوی که برای اعلام انزجار از این اقدام بیشرمانه رسانهای طراحی شده است؛ بارگذاری کنند.
علاقه مندان برای پیوستن به این پویش و دریافت پست اختصاصی می توانند، عکس و نام خود را به صفحه رسمی فرهنگسرای رسانه در اینستاگرام به نشانی: farhangsararesaneh@ دایرکت کنند.
فینالیستهای جایزه کتاب آلمان معرفی شدند
دیروز ۱۵ سپتامبر طبق اعلام قبلی، جایزه کتاب آلمان ۶ رمان برتری را که به فهرست نهایی این رقابت راه یافتند، معرفی کرد.
از وقتی زمان ثبت نام برای شرکت در این دوره به پایان رسید هفت عضو هیات داوری این جایزه ۲۰۶ کتاب را بررسی کردند و پس از انتشار فهرست اولیهای که دربرگیرنده ۲۰ رمان بود، در مرحله بعد ۶ رمان را به عنوان فینالیست انتخاب کردند.شرط شرکت در این رقابت انتشار کتاب از اکتبر ۲۰۱۹ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بوده است.
هانا انگل مایر سخنگوی هیات داوری هنگام انتشار فهرست اولیه با صدور بیانیهای در این باره گفته بود: برخلاف خبرهایی مبنی بر اینکه در ماههای اخیر کتاب نخواندهایم، کشف بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب جدید نشان دهنده امید زیادی است.
وی افزود: این تعداد کتاب هیات داوران را با پانورامایی از رمانهای بیشتر واقعگرایانه روبهرو ساخت. تعداد قابل توجهی از آنها از روایتی خودزندگینامهای بهره گرفتهاند و برخی از آنها موضوعی تاریخی را انتخاب کردهاند. این فهرست در عین حال دربرگیرنده رمانهایی است که به مباحث اخیر درباره هویت سیاسی میپردازند. خوشحالیم که همچنین کتابهایی خلق شدهاند که فرمهای تجربی را به چالش کشیدهاند. بنا بر این فهرست اولیه ما نه تنها دربرگیرنده طیفی وسیع از نظر موضوعی بلکه طیفی وسیع از شکلهای بیان شعری هم هستند.
نویسندگان و رمانهایی که به عنوان فینالیست انتخاب شدهاند عبارتند از:
بوو بِیِرگ برای «مارپیچها» (کلاسن، ژانویه ۲۰۲۰)
دوروتی المایگر برای «از کارخانه شکر» (کارل هانسر، آگوست ۲۰۲۰)
توماس هچ برای «بندقلب» (کیپنهویر & ویچ، سپتامبر ۲۰۲۰)
دنیس اوده برای «نور پراکنده» (سورکمپ، آگوست ۲۰۲۰)
آن وبر برای «آنت، یک حماسه قهرمانانه» (ماتیس & زایتس برلین، فوریه ۲۰۲۰)
کریستین وونیکی برای «بانویی با دستِ نقاشی شده» (برنبرگ، آگوست ۲۰۲۰)
به این ترتیب هلنا آدلر، بریگیت برنباخر، آرنو کامندیش، رومان ارلیش، والری فریچ، چارلز لوینسکی، لایف راندت، استفان روییس، رابرت سیتالر، افا سیشلاشمیت، اولیوا ونزل، فرانک ویتسل، ایریس وولف و ینیس وونهبرگر از رسیدن به مرحله نهایی بازماندند.ارزش جایزه کتاب آلمان ۳۷۵۰۰ یورو است که از این میان برنده ۲۵ هزار یورو و هر یک از فینالیستها نیز ۲۵۰۰ یورو دریافت میکنند. ۱۲ اکتبر برنده این رقابت در مراسمی که آغازگر نمایشگاه کتاب فرانکفورت خواهد بود، معرفی میشود. هیچیک از نامزدها تا لحظه اعلام نام برنده در این مراسم، از انتخابش خبر نخواهد داشت.
اهدای انگشتر ویژه به مهمانان
ویژهبرنامه گفتگومحور «حس مشترک» در سه روز آینده با حضور سیدعلی صالحی، امیر غفارمنش و شهره سلطانی روی آنتن میرود.
ویژهبرنامه گفتگومحور «حس مشترک» به تهیهکنندگی پویان هدایتی در روزهای پایانی شهریورماه میزبان سه بازیگر سینما و تلویزیون میشود. «حس مشترک» به تهیهکنندگی پویان هدایتی کاری از گروه معارف شبکه دو با مشارکت سازمان اوقاف و امورخیریه است که در ایام محرم و صفر هر شب بعد از خبر ساعت 22.30 از شبکه دو سیما پخش میشود.همچنین بازپخش این برنامه روز بعد در ساعت های 06:40 و 14:00 از شبکه دو سیما خواهد بود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20255/80713
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20255/80714
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20255/80715
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20255/80716
|
عناوین این صفحه
- هالیوود از آدمها ماشین جنگ برای کشتار تولید میکند
- خبرساز شدن فرودگاه کنارک؛ معاون گردشگری در گرجستان
- اخبار
- اخبار