|
محمد بحرانی:
پولسازترین صنعت در جهان، سینمای کودک و نوجوان است
«محمد بحرانی» گفت: پولسازترین صنعت در جهان، صنعت سینمای کودک و نوجوان است. در بازار فیلمهای کودک و نوجوان در دنیا، پایان اکران عمومی، تازه اول کار در چرخه اقتصادی و مرچندایز است.
به گزارش امتیاز، این صداپیشه و بازیگر درباره برگزاری سی و سومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به صورت آنلاین گفت: کرونا، مشاغل مختلف را تحتتأثیر قرار داده و سینما و برنامههایش هم از این قاعده مستثنا نیست.
او ادامه داد: خیلی از جشنوارههای سینمایی ما به جشنواره محلی تبدیل شده بودند و بسیاری از این رویدادها فقط معبری برای اهالی سینما بودهاند. امسال باتوجه به نحوه برگزاری، مردم هم میتوانند در این رویدادها دخیل باشند. باید بپذیریم که کرونا خیلی از عادتهای رفتاری ما را تغییر داده است. بنابر این ما ناچاریم با شرایطی که به وجود آمده، کنار بیاییم. هرچند سینما و تئاتر یک رسانه جمعی هستند، اما با برگزاری جشنواره به صورت آنلاین موافق هستم و امیدوارم این نحوه برگزاری، امسال یک تجربه یونیک باشد و از سال بعد به همان روال قبل برگردیم.
بحرانی با اشاره به این که حتما در اولین قدم در عرصه برگزاری جشنواره آنلاین آزمون و خطاهایی خواهیم داشت، اظهار داشت: از سویی باید توجه داشت که این بیماری، یک تحول بزرگ در مشاغلی که مربوط به تولید محتواست، ایجاد کرده است. به طور مثال مخاطبان و سهام شرکت نتفیلیکس که یک کمپانی بزرگ در صنعت ویاودی است، در این ماهها ارزش پیدا کرده است. در ویاودیهای داخلی نیز همین اتفاق افتاده است. از این دیدگاه، با این تحلیل که میشود از تهدیدها، فرصت ساخت موافق هستم.
او افزود: یک بررسی در تاریخ سینمای جهان به ما نشان خواهد داد که پولسازترین صنعت در جهان، صنعت سینمای کودک و نوجوان است. به طور مثال، در یک مقطع تاریخی یک انیمیشن مثل «مرد عنکبوتی» مطرح شد و بعد از آن شاهد بودیم که چگونه در تجاریسازی برند این انیمیشن کار صورت گرفت چنانچه امروز هم در تم تولد بچهها، شاهد برند این انیمیشن هستیم. شما یک فیلم بزرگسال میسازید که خوب هم میفروشد و در ویاودی هم به فروش خوبی میرسد و تمام! اما در بازار فیلمهای کودک و نوجوان در دنیا، این پایان، تازه اول کار در چرخه اقتصادی و مرچندایز است، در حالی که در ایران این چرخه برعکس است و چرایی آن معلوم نیست!
این فعال سینمای کودک و نوجوان بیان کرد: درطول چهار،پنج سال گذشته به تمام کسانی که مالکیت عروسک «جناب خان» را عهدهدار بودند، پیشنهاد دادم که برای این عروسک، کاری کنند. این عروسک در گوشهای افتاده و خاک میخورد. عروسکی که صنعت ندارد به چه درد میخورد؟
بحرانی در بخش دیگری از این گفتوگو، به ضرورت شناخت سلیقه و نگاه نسل جدید از سوی فیلمسازان سینمای کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: تمام کسانی که کار کودک میکنند باید ادبیات نسل جدید را بلد باشند. ما یاد گرفتهایم که به ادبیات نسل بعد از خودمان انگ مبتذل بزنیم. ادبیات و فرهنگ پویاست و ما باید تفاوت نسلها را بپذیریم.
نادر فلاح: «زمین گرم» قصه پیچیدگی آدمهاست
به طور معمول سریال های خانوادگی که دغدغه اجتماعی نیز دارند مخاطبان بسیاری را با خود همراه می کنند. حال ممکن است این آثار نقدی هم به وضعیت جامعه و شرایط اقتصادی روز وارد کنند. این شب ها سریال «زمین گرم» از شبکه سه سیما پخش می شود و مخاطبان بسیاری نیز پیدا کرده است، از مخاطبینی که از برخی شخصیت های سریال منزجرند تا فردی که کاراکتر اصلی که یک شخصیت سفید مطلق است را دوست دارد.
علییار بعد از سالها دوری از پدرش، حالا با شرایطی مواجه شده که باید بین همسر و پدر یکی را انتخاب کند. پدری که سالها به او و همسرش ظلم کرده و این روزها دچار جنون شده است و به حضور تنها پسرش که دارایی اش از این دنیا است نیاز دارد.
استوار یکی از شخصیت های محوری سریال «زمین گرم» است که این شب ها قصه حول محور و حضور او می چرخد و با آمدنش به زندگی علییار او و خانواده اش را دچار تشویش کرده است.
«نادر فلاح» قبل تر نقش های شاخصی برای تلویزیون بازی کرده بود، از «جواد سرپرست» در سریال «عقیق» گرفته تا «اسکندر» سریال «زیر خاکی» و .... اما او این شب ها در قالب یکی از نقش های بحث برانگیز و جنجالی دوران کاریاش قرار قرار گرفته است. شخصیتی که او در این سریال بازی می کند برای مخاطب سریال زمین گرم، حرف های زیادی برای گفتن و درس گرفتن دارد.
با فلاح درباره شخصیت استوار، از قدرت تا جنون صحبت کردیم:
** این روزها همچنان مشغول تصویربرداری هستید؟
- بله کماکان مشغولیم.
** بازخوردها تا الان به چه صورت بوده است؟
- به نظرم بد نبوده. وضعیت استوار طوری است که مردم هم از او خشمگین می شوند و منزجرند به خاطر رفتارهایی که با عروس و پسرش دارد و دیکتاتوری که در رفتارش بوده و از طرفی هم بعد از جنون و دیوانگی اش و ناتوانی که از او می بینند و تحت حمایت پسر کوچکش قرار می گیرد، برایش دلسوزی می کنند. در هر صورت بین بازخوردهایی که تا به حال دریافت کردم تناقضی به این شکل وجود دارد و یک جایی مردم از استوار می ترسند و یک جایی هم دلشان برایش می سوزد و از او بدشان می آید.
** بازی شما در این سریال به گونه ای است که انگار در دو نقش بازی کردید. این موضوع کار شما را سخت تر نکرد؟
- بله در هرحال وضعیت این آدم تناقض دارد و می توان گفت که دو نقش را در این سریال بازی کردم. چونکه استوار بعد از جنون به آدم دیگری تبدیل می شود و این ها در نوع رفتار، تکلم، میمیک چهره و ... مشخص است و تغییرات اساسی در اینها می بینیم. اما هر دوی این نقش ها ویژگی های مشترکی دارند و من به عنوان بازیگر باید این ها را حفظ می کردم و امیدوارم توانسته باشم حفظشان کنم.
** برای ایفای نقش استوار قطعا با سختی هایی مواجه بودید؟
- تا زمانی که دیوانه نشده بود چالش ها و درگیری هایی دارد و سخت ترین بخش بازی من تفکیک و مهندسی این دو وضعیت سالم و دیوانه بودنش است. اینکه چطور نگاه و صدا و رفتارش را قبل و بعد از جنون طراحی کنم. از اینها که بگذریم می رسیم به سختی کار در بخش فیزیکی که شامل چاله کندن هایش زیر باران، اسیری و فرار و ... می شود.
** به هرحال شخصیت استوار از شخصیت هایی است که تا چند قسمت ابتدایی سریال زورگویی و خشونت خاص خود را در برخورد با اطرافیانش دارد و از نیمه به بعد سریال این آدم تغییر می کند و این تغییر تا جایی پیش می رود که حتی نمی تواند کارهای شخصی خود را نیز به تنهایی انجام دهد. شما برای ایفای این نقش با این قبیل افراد معاشرت داشتید یا اینکه از قبل آنها را از نزدیک دیده بودید و یا اینکه خود را ملزم کردید به دیدار با این افراد؟
- از این افراد در اطرافم زیاد دیدم. اغلب آدم ها در جوانی و زمانی که سالم هستند و انرژی دارند با تکیه بر قدرت بدنی شان زورگویی می کنند و برای آدم های ضعیف تر از خودشان شاخ و شانه می کشند. حتی یکی از نزدیکان ما فردی بود که تا وقتی جوان تر و سالم تر بود، به همین شکل رفتار می کرد و صدای بلندی داشت و داد می زد و فرزند و همسرش را کتک می زد و دست به زن داشت اما به روزی افتاد که فرزند و همسرش او را ترک کردند و او به وضعیتی افتاد که حتی به سختی راه می رفت و نیازمند به این بود که حتما کسی کنارش باشد و او را حمایت کند، اما الان دوران پیری را با تنهایی می گذراند.
** یعنی در اصل یکی از اهداف سریال «زمین گرم» در مورد شخصیت استوار این است که تا زمانیکه قدرت دستت است، قدرت نمایی نکن.
- بله دقیقا درست است و هیچ کس نباید به قدرت امروزش اعتماد کند چونکه فردایی هم در راه است و معلوم نیست سرنوشت انسان به چه صورت می شود.
** در بخش هایی از این سریال شاهد حرف ها و جملاتی هستیم که اشاره به وضعیت فعلی کشور دارد.
- بله در کل درام و آثار نمایشی لایه های معنایی زیادی دارد و می توان همه جوره از آن تعبیر و تفسیر کرد. ما وقتی می گوییم یک انسان قدرتمند به زمین می خورد این شامل تمام قدرتمندها خواهد شد.
** نقش و شخصیت استوار را تا چه اندازه روانشناسی کردید؟ و چقدر به فیلم نامه ای که آقای نعمت اله در اختیارتان قرار داده بودند، بسنده کردید؟
- خب یکسری اطلاعات را از فیلم نامه داشتم و بیشتر دریافت هایم از جهان اطرافم بود و اینکه بخواهم به طور مشخص روانشناسی و آنالیزش کنم،نبود. الان طوری شده که دارم از تجربیات و تکنیک های بازیگری و سواد اندکی که دارم استفاده می کنم و این داشته هایم به صورت ناخودآگاه و درونی خودش برای تولید یک شخصیت در ذهنم فعال می شود.
** شما تا به حال نقش های مشابه استوار را در تئاتر بازی کرده بودید؟
- یک تئاتر بازی کردم به نام سرحدات لیر و درباره لیرشاه بود و من نقش لیر را بازی کرده بودم که آنجا هم بخش به رخ کشیدن قدرت را داشت و هم دیوانگی و جنون.
** در کارهای تلویزیونی و سینمایی چطور؟
- در سریال عقیق نقش جواد سرپرست آدم قدرتمندی را بازی می کردم اما به این روزی که استوار افتاد، نیفتاد. سرپرست شکست خورد و فرار کرد و نماند تا روزهای بدش را ببیند. اما استوار روزهای بدش را هم می بیند.
** درباره چگونگی انتخاب نام استوار برای این شخصیت اطلاعاتی دارید؟
- به هر حال آقای نعمت اله حساب شده روی شخصیت هایش نامگذاری می کند. در اسم استوار هم یک قدرتی وجود دارد مثل جواد سرپرست که در نامش هم قدرتی دیده می شد. البته نباید این را هم نادیده بگیریم که نام فامیلی استوار، مرجان است و این مرجان انگار می خواسته نام او را تلطیف کند. در عوض نام همسر استوار، حشمت است. شاید خواسته بگوید مردانگی به زورگویی و قدرت نیست. آن فردی که از زورش استفاده می کند تا به ضعیف تر از خودش زورگویی کند، زن است. اما از سویی همسرش که مردانه تر رفتار می کند و به روستا می رود و فرزندش را بزرگ می کند را حشمت نام گذاشته است. آقای نعمت اله نگاه جنسیتی ندارد و معنی مردانگی را می بیند منهای جنسیت.
** در حال کلی فیلم نامه «زمین گرم» چقدر برای شما جذابیت داشت و زمانیکه آن را خواندید قصه کار درگیرتان کرد؟
- این سریال قصه خوبی دارد و روابط خانوادگی را به خوبی نشان می دهد. افرادی که در روابط شان دچار اختلاف نظر، عقیده، شیوه زندگی می شوند در این قصه برایم جذاب بود. حالا اینکه مردی از اوج قدرت به حضیض ذلت می افتد و مورد حمایت پسرش قرار می گیرد و از طرفی افرادی که نسبت به او نفرت دارند مانع تراشی می کنند و نفرت را کش می دهند. پیچیدگی روابط انسانی را در قصه این سریال خیلی دوست داشتم.
** خودتان کدام یک از این دو نقش استوار را بیشتر دوست داشتید؟
- ترکیب این دو درست است. اگر صرفا آدم های ضعیف و ویران شده را بخواهیم نشان دهیم یاس و نا امیدی در مخاطب ایجاد خواهد شد و اگر هم صرفا قدرت و دیکتاتوری را بخواهیم نشان دهیم باز هم حس بدی در ذهن ایجاد خواهد کرد. حالا هم برای من به عنوان بازیگر و هم برای مخاطب. اینکه اتفاقی رخ می دهد و یک انسان از جایگاهی به جایگاهی دیگر منتقل می شود حادثه ای دراماتیک است که جذابش کرده است و به نظرم اگر تلفیق این دو نقش نبود شاید اصلا من این نقش را قبول نمی کردم. اگر قرار بود استوار آدمی شبیه به جواد سرپرست باشد قبولش نمی کردم چونکه تا الان از این دست نقش های منفی بازی کردم.
** دلیل پذیرش این نقش چه بود؟
- اینکه می بینید یک آدم قدرتمند دچار زوال می شود و این برای من بسیار جذاب بود.
** در حالت کلی فکر می کنید چه اتفاقی می افتد که یک بازیگر در یک نقش موفق و ماندگار می شود؟ چون بسیاری از نقش ها بودند که بازیگرهایی آنها را ایفا کردند اما آنقدر که تصور می شده ماندگار نشدند و برای مخاطب جذاب نبوده است.
- سالها رنج هنر کشیدن و کسب تجربه و دانش اندوزی به داد یک بازیگر می رسد. البته در هر حرفه ای به همین شکل است. اینکه چقدر شما نسبت به حرفه تان دانش داشته باشید و چقدر برای رسیدن به جایگاهی که دارید تلاش کرده باشید مهم است. هر چه سن بالاتر می رود، دانش و تجربه کمک می کند تا انسان بتواند عمیق تر حرفه اش را انجام دهد و در بازیگری هم همین طور است. من فکر می کنم همه اینها به من کمک کرده تا بتوانم در ۴۸ سالگی این نقش را بازی کنم و اگر در نظر مخاطب مقبول افتاده است، ماحصل یک عمر کار کردن من در این حیطه بوده است.
** در زمین گرم با نقش استوار اختلاف سنی هم دارید؟
- بله من ۴۸ سالم است اما استوار ۵۶ سال سن را دارد.
** به نظر شما این در قالب شخصیتی که بازی کردید حل شده است؟
- با توجه به بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتم آنها کاملا این موضوع را پذیرفته اند.
** شما در گذشته با آقای نعمت اله همکاری کرده بودید. از تجربه جدید با او که حالا اولین کارش را کارگردانی می کند، راضی بودید؟
- البته به نظر می آید که زمین گرم اولین سریالی است که آقای نعمت اله آن را کارگردانی کرده است، او در طول دوره هایی که تمام فیلم نامه هایش را نوشته است و کارگردان های دیگر آن را ساخته اند، خودش در کنار ساخت و ساز اثر بوده است و کلی تجربه داشته است. شاید یک بخش هایی در کارگردانی آن کارها هم کمک ها و هم فکری هایی کرده باشند. فکر می کنم اگر نقطه ضعفی هم هست به خاطر زمان بندی محدودی بود که ما برای این سریال داشتیم و کرونا باعث شد تا تصویربرداری ما مدتی تعطیل شود و بعد از تعطیلی هم سرعت کار بالا رفت و این ممکن است روی کیفیت کمی تاثیر گذاشته باشد. اما در مجموع کار موفقی شده است.
** تا به حال چه نقش هایی دوست داشتید بازی کنید که بازی نکردید؟
- دوست دارم از بازی کردن در نقش های منفی فاصله بگیرم گرچه در تمام قصه ها شخصیت های منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمی کند، اما این نقش ها عملگرا هستند. اما دلم می خواهد کمی از این شخصیت ها فاصله بگیرم و نقش هایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم به عنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من به عنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی می کند.
** بله همین طور است متاسفانه وقتی کارهای اول و دوم را بازی می کنید دیگر در همان قالب می مانید و پیشنهادها به همان سمت می رود.
- البته من نقش مثبت هم در سریال محکومین بازی کردم. مردی که از زندان آزاد شده بود و از پدر مریضش مراقبت می کرد. اما میلم به این سمت بیشتر است و حتی شخصیت های کمدی و فضاهای کمدی و طنز را خیلی دوست دارم. در سریال زیرخاکی هم تا یک حدی تجربه اینچنینی داشتم. در هر حال من بازیگرم و فیلم نامه و پرداخت شخصیت برایم اهمیت بسیاری دارد. شاید باز هم نقش منفی قبول کنم اما نقش منفی متفاوت با یک پرداخت و شکل و شمایل متفاوت. همین کاراکتر استوار از سایر نقش های منفی که تا به حال بازی کرده بودم متفاوت است. در هر حال منفی تعریفی است که در ذهن تماشاگر شکل می گیرد.
** در کل شخصیت های منفی در آثار نمایشی برای مخاطب جذاب تر هستند.
- بله شاید به این خاطر است که بیشتر در ذهن ها می مانند.
** شاید هم به این خاطر است که شما نقش های منفی را بهتر از مثبت بازی می کنید.
- این به خاطر این است که در زندگی هم همین طور است و اغلب ما آدم ها بدی اطرافیان بیشتر از خوبی هایشان در ذهنمان می ماند و انگار که ذهن عادت کرده است.
** در شرایط کرونایی کار کردن سخت نیست؟
- با رعایت تمامی اصول و مقررات بهداشتی پیش می رویم و خودم هم یک ماه پیش به این بیماری مبتلا شدم و مدتی در منزل استراحت کردم. به هر ترتیب این بیماری در کشور ما شیوع پیدا کرده و باید مراقبت کرد.
اخبار
دعوت از «جنایت بىدقت» برای حضور در بخش مسابقه جشنواره شیکاگو
فیلم «جنایت بىدقت» ساخته شهرام مکرى و تهیهکنندگى نگار اسکندرفر در بخش مسابقه جشنواره فیلم شیکاگو با یازده فیلم رقابت خواهد کرد.
به گزارش امتیاز؛ تازهترین ساخته مکرى که تا همین دو هفته پیش در جشنواره فیلم ونیز به نمایش گذاشته شد در فستیوال شیکاگو براى دریافت هوگوى طلایى با آخرین ساختههاى آندری کونچالوفسکى از روسیه و نائومی کاوازه از ژاپن رقابت میکند. نسرین میرشب پخشکننده بین المللى فیلم امیدوار است که حضور در این فستیوال معتبر، بازتاب خوبى براى معرفی بهتر و دیده شدن فیلم در آمریکاى شمالى داشته باشد.جشنواره شیکاگو که دوره پنجاهوششم آن از ٢٣ مهر به مدت ١٢ روز در شیکاگو برگزار میشود، قدیمىترین فستیوال آمریکاست و سال قبل فیلم «پرتره زنى در آتش» جایزه اصلى آن را دریافت کرد. همچنین فیلم «زرد خالدار» به کارگردانى باران سرمد در بخش رقابتى فیلم کوتاه و فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته محمد رسولاف در بخش بزرگان سینما؛ در این جشنواره به نمایش درمىآیند.
روایتی از فداکاری ها در «چهل جرعه دفاع مقدس»
محمدرضا عبدالهی مدیر روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: امسال به لطف خدا توانستیم چهلمین سالگرد دفاع مقدس را که یادآور رشادت ها، حماسه ها، از خودگذشتگی ها و جانثاری شهدا و جانبازان عزیز این مرز و بوم است را در قالب «چهل جرعه دفاع مقدس» برگزار کنیم.
وی ادامه داد: اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر تهران در بستر و رسالت خود، از هنر به عنوان گویا ترین و جذاب ترین زبان در معرفی و صیانت از این رویداد ارزشی بزرگ استفاده کرد. در این راستا برنامه هایی با توجه به چهلمین سالگرد دفاع مقدس طراحی و برگزار شد که ایثار و فداکاری حوزه سلامت در ایام کرونا از جمله آنها بود.
عبدالهی تاکید کرد: برنامه های فوق الذکر در دو بخش فرهنگی و هنری با رعایت پروتکل بهداشتی و به صورت مجازی برگزار شدند. معرفی 40 شعر منتخب در حوزه دفاع مقدس، معرفی و تجلیل از 40 ناشر برتر در حوزه دفاع مقدس، رونمایی از 40 اثر دفاع مقدس (در حوزه کتاب)، تجلیل از خبرنگاران حوزه دفاع مقدس و سلامت، انتخاب 40 اثر 60 ثانیه ایی دفاع مقدس در حوزه نمایش، انتخاب40 اثر موسیقیایی در حوزه مقاومت، مصاحبه و گفتگو با خانواده های ایثارگر و شهدای فرهنگ و هنر و انتشار از طریق سایت، برگزاری نمایشگاه مجازی پوستر چهل جرعه دفاع مقدس متشکل از اولین طرح تا مدافعان حوزه سلامت، برگزاری نمایشگاه مجازی از 40 اثر عاشورایی و دفاع مقدس و بازدید از 40 موسسه فعال در حوزه دفاع مقدس از جمله برنامه ریزی های ما در هفته دفاع مقدس بود. وی افزود: خوشبختانه تا به حال که نیمی از هفته دفاع مقدس گذشته، برنامه ها طبق روال پیش رفته و از جمله آنها می توان به مراسم تجلیل از خانوادههای معظم شهدای مدافع سلامت و تقدیر از پزشکان، پرستاران و پرسنل مدافعان سلامت بیمارستان گلستان نداجا اشاره کرد که همزمان با دومین روز از هفته دفاع مقدس با حضور امیر کاویانی معاون هماهنگکننده نیروی دریایی ارتش، سردار علیاصغر محسن شیخی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان تهران، عیسی فرهادی فرماندار تهران و علی اکبر شیرکوند رئیس اداره ارشاد شهر تهران برگزار شد.
وی در پایان گفت: در هفته جاری نیز نمایندگان دفتر اسناد رسمی بناست نشستی با وزیر ارشاد داشته باشند. همان طور که گفتم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر تهران راستای تعهدی که دارد، از هنر به عنوان گویا ترین و جذاب ترین زبان در معرفی و صیانت از این رویداد ارزشی بزرگ استفاده کرده است.
کرمی زاده: تئاتر دفاع مقدس قابلیت جهانی شدن دارد
رضاکرمیزاده کارگردان یاسوجی نمایش های موفقی همچون چاقوی دم کرده شب را روی صحنه برده است و رضا گشتاسب نویسنده اثر هم در نمایش دستهایت کو مم حسن با ساختاری غیر رئالیستی تصویری جدیدی از آدم های دوران دفاع مقدس و نوع روابطشان را نشان می دهند . این نمایش هم در داخل و هم خارج از کشور در جشنواره هایی مثل چین با اقبال تماشاگران روبه رو شده و این نمایش با حضور در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر توانست حضور موفقی را تجربه کند و در بیست و دومین جشنواره تئاتر فتح که آبان ماه سال گذشته در خرمشهر برگزار شد، توانست ۹ جایزه را در بخشهای مختلف کسب و به عنوان برترین نمایش جشنواره به دست بیاورد.
چهار رفیق اهل یک آبادی به جنگ می روند و در میدان جنگ یکی یکی کشته می شوند. ممحسن که از بقیه سادهتر است در این عملیات آخر دستهایش را در برخورد ترکش از دست میدهد و حالا ترس دارد که به خانه برگردد؛ چون پدرش او را با دو دست سالم میخواهد که بتواند پای درخت های لیمو را پاک کند، به آنها آب بدهد و رسیدگی کند. در رویاهای دم آخریاش میبیند که اگر با دست بریده برگردد، حتما پدرش او را با شلاق به باد کتک خواهد گرفت. به همین دلیل ممحسن ابتدا خود را در آبادی و در کنار مادرش و بعد در میان مادران همولایتیاش میبیند و در نهایت میپذیرد که مثل بقیه تمام بشود.
در این میان یوسف کوچکترین فرزندی است که مادر به بچههای جوانتر سپرده تا در میدان جنگ مراقبش باشند. او تنها فرزند خانواده است که حالا به اصرار سر از جنگ درآورده و اتفاقا می خواهد خود را شجاعتر از بقیه نشان دهد. یوسف را جلوتر از بقیه فرستادهاند تا اگر دشمن در کمین نبود با سوتزدن به بقیه خبر بدهد. اما او که سوتزدن بلد نیست، وامیماند و بالاخره با تیربار نیروهای دشمن نقش بر زمین میشود. علیسینا شاگرد زرنگ مدرسه و کاظم نیز دو رزمنده دیگری هستند که در این نمایش حضور پررنگی دارند تا بیانگر دوران رفاقت در آن برهه از جنگی باشند که همه چیز در آن نیست و ویران میشود. در این بین یک زن هست که نقش همه مادران را بازی میکند. گاهی در نقش نرگسگلی دختری که ممحسن دوستش دارد اما به دلیل تعلق داشتن به ایل ترکزبان نمیتواند آن را به خانوادهاش بگوید و...
نمایش دستهایت کو مم حسن به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی رضا کرمیزاده و تهیهکنندگی وحید لک مرداد ماه در تماشاخانه سرو به صحنه رفت. بازیگران نمایش اکبر آیین، نازنین نادرپور، اردلان فنی، وحید شفیعی، پوریا نیک اقبالیان و نویسنده رضا گشتاسب هستند. در این نمایش سربازانی شهید شدند. قصه این نمایش جذاب است، از نظر ساختاری و فرمی هم خوب است.
در ارتباط با این نمایش به مناسبت هفته دفاع مقدس با رضا کرمی زاده، کارگردان به گفت و گو نشستیم:
*لطفا درباره روند ایده تا اجرای نمایش برایمان توضیح بدهید؟
نمایش «دست هایت کو مم حسن» تولید سال 98 برای جشنواره فتح خرمشهر بود که نه تندیس اول این جشنواره را نیز کسب کرد بعد از آن سال گذشته ما معرفی به فجر مسابقه شدیم که جایزه بهترین کار دفاع مقدس را به خود اختصاص داد . همزمان با جشنواره تئاتر فجر کمپانی های اروپایی که کارها را رصد می کردند، کار دست های کو مم حسن از طرف کمپانی روسیه برای شرکت در جشنواره تئاتر این کشور انتخاب شد. این جشنواره شهریور ماه قرار بود برگزار شود که به خاطر کرونا عقب افتاده و قرار است زمان جدید آن را اعلام کنند.
*چه چیزی از کار نمایش شما در انتخاب مدیران کمپانی روس جالب توجه بود؟
اول اینکه درست است که کلیت کار ما دفاع مقدس بود اما موضوع جنگ بود جنگی که امکان دارد هر جایی اتفاق بیافتد . اتفاقا یکی از کسانی که از طرف کمپانی روس کار ما را دیده بود خیلی احساساتی شده بود و می گفت من هم مثل این شخصیت ها هستم یعنی پدرش را در جنگ روسیه از دست داده بود و خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود در کل کار ما به کلیت جنگ هم می پردازد.
*برای جشنواره های دیگر هم دعوت داشتید؟
بله، البته بعد از این هم به مدت یک ماه ماه اجرای عموم داشتیم که در این اجرا مخاطبانی داشتیم یکی همین منطقه آزاد کیش بود که برای همین الان از ما دعوت کردند که گروه به کیش بیاید و اجرایی هم به مناسبت هفته دفاع مقدس داشته باشیم.
*در ارتباط با بازخورد کار در تماشاخانه سرو هم برایمان توضیح بدهید که در این ایام کرونایی چطور شد ریسک اجرا کردید؟
گروه ما حدود بیست سال است که فعالیت می کند و ما یک نوع جنس تئاتر خاص با مخاطبان خود را داریم خیلی بازخورد کار در سرو بود بهرحال این تماشاخانه خیلی سال نیست که به راه افتاده و خیلی از مخاطبان می گفتند که برای نخستین بار است که برای دیدن این کار به تماشاخانه سرو آمده و اصلا به این تماشاخانه نیامده بودند. به طور کلی کار در این شرایط کرونا و سالنی که ما در آن اجرا رفتیم ، خیلی خوب بود.
*برگردیم به نمایشنامه رضا گشتاسب ، شما سالهاست که با او کار میکنید و درباره این نمایشنامه و ادامه همکاری تان با او توضیح دهید.
من و رضا گشتاسب از روز اولی که هر دو می خواستیم وارد هنر تئاتر شویم با هم بودیم و گروه تئاتر شادن را با هم تشکیل دادیم که رضا گشتاسب متن می نوشت و من کارگردانی میکردم یا خود رضا کارگردانی می کرد و نویسنده و طراح صحنه هم ثابت خودمان بودیم و فقط جابه جا می شدیم. علاوه بر این هم یک تیم بازیگری هم داریم مثل آقای اکبر آیینی ، پوریا یوسف ، اردلان فهیم که بیست سال است که کنار هم تئاتر کار می کردیم و گروهمان تقریبا ثابت است و هر سال هم تجربیات جدیدی با هم کسب می کنیم.
البته گروه ما سال 2009 در تئاتر آلمان اجرا رفته، در جشنواره تئاتر شانگهای اجرا داشتیم و این تجربیات بین المللی ما است. ما تجربیات بین المللی هم در اروپا و آسیای شرقی و روسیه هم داشتیم اما تا به حال این گروه اجازه نداشته در تئاتر شهر اجرا برود.
*به چه علتی؟
نمی دانم چه سیستمی است ما حدود دوازده دوره در فجر شرکت کردیم،تندیس هم گرفتیم و کار داشتیم که کاندیدای بازیگری بوده اما به نظرم در این رابطه باید آنها صحبت کنند و می گویند که ازاین بازیگران چهره چون ندارید ما نمی توانیم کار شما را قبول کنیم بهرحال ما گروهمان مشخص است و روی عقایدمان می ایستیم و شاید هم ما عقایدمان با آنها متفاوت است یا اینکه از دوستانشان محسوب نمی شویم. بهرحال کل ایران گروه تئاتر ما را می شناسند ما بیست سال در جشنواره های منطقه ای شرکت می کردیم و با هم رقابت داشتیم به خاطر همین همه هم را می شناسیم.
*نکته پایانی؟
یک دست مریزاد به همکارانم که در این شرایط تئاتر کار می کنند چرا که اینها مطمئنم افرادی هستند که عاشق تئاتر هستند نه اینها که برای پول و مادیات جلو می برندواقعا این عده می خواهند چراغ تئاتر را روشن نگه دارند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4364/20296/80926
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4364/20296/80927
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4364/20296/80928
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4364/20296/80929
|
عناوین این صفحه
- پولسازترین صنعت در جهان، سینمای کودک و نوجوان است
- نادر فلاح: «زمین گرم» قصه پیچیدگی آدمهاست
- اخبار
- کرمی زاده: تئاتر دفاع مقدس قابلیت جهانی شدن دارد