|
آلبوم خبرساز کاخ گلستان نمایان شد
نامش آلبوم شماره ۳۶۲ است که در زمان انتشارِ خبر مفقود شدنش به «آلبوم ناصری» مشهور شد؛ آلبومی نفیس و تاریخی که خوشبختانه ۱۵ روز بعد از زمان اعلام خبر گم شدنش پیدا شد و از همان زمان درخواستهای مختلفی برای رونمایی عمومی از این اثر مطرح شد.
به گزارش ایسنا، ۱۳ مرداد امسال با انتشار خبر مفقود شدن آلبوم ناصری از آلبومخانه کاخ گلستان به عنوان دومین آلبومخانه غنی در دنیا، همه توجهها بار دیگر به تنها مجموعه جهانی پایتخت جلب شد؛ تا ۲۸ مرداد که خبر پیدا شدن آن منتشر شد و مدیر مجموعه جهانی گلستان در آن زمان توضیح داد: «اواخر اسفند سال ۹۸ امیناموال آلبومخانه کاخ گلستان در آخرین انبارگردانی خود متوجه شد که یک آلبوم ناصری حاوی ۱۰۰ قطعه عکس کوچک در قفسه نیست. این موضوع را به من اعلام کرد و بلافاصله برای پیشگیری از موضوعات سوء بعدی، اقدامات حقوقی انجام شد. با واحدهای ذیصلاح وزارتخانه، پلیس اینترپل و قوه قضائیه نیز در این زمینه مکاتباتی انجام دادیم، حتی مشخصات و تصاویر اثر نیز برای پلیس اینترپل ارسال شد. درنهایت این آلبوم در انبارگردانیای که توسط کمیتهای متشکل از نمایندگان اداره کل موزهها و اموال منقول فرهنگی تاریخی، اداره کل حراست، یگان حفاظت میراثفرهنگی و ذیحسابی و اداره کل امور مالی وزارتخانه و مدیریت کاخ گلستان انجام شد، صبح سهشنبه (۲۸ مرداد ۹۹) در آلبومخانه کاخ گلستان پیدا شد.
آفرین امامی - مدیر مجموعه جهانی کاخ گلستان - در بخش نخست برنامه رونمایی از این آلبوم که به صورت مجازی برگزار شد، به تاریخچه اختراع دوربین عکاسی و وارد شدن آن به کشور و علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی اشاره میکند.
او درباره آلبومخانه کاخ گلستان میگوید: این مرکز دومین و بزرگترین آلبومخانه دنیا به حساب میآید که جمعآوری تصاویر آن از ۱۲۸۶ قمری آغاز شده است، یعنی قدمت جمعآوری تصاویر به ۱۷۶ سال میرسد. همچنین بیشترین عکسهای دوره ناصری در سال ۱۲۷۵ قمری گرفته میشود.
امامی با اشاره به اینکه اکنون ۶۱ هزار اثر در آلبومخانه این کاخ نگهداری میشود، ادامه میدهد: این مجموعه تصاویر شامل عکسها، آلبومها، زونکنها، محصولات پایشی، نگاتیو و پوزیتیو است که تصاویر موجود آن با موضوعاتی مانند مسابقات زنان قاجار، سفرهای پادشاهان قاجار، کودکان، همسران، افراد درباری، طبیعت بناهای قدیمی آن دوره و بناهای تاریخی، مراسمها و جشنها با استفاده از دو تکنیک مختلف عکاسی شدهاند.
او همچنین از نمایش دیگر آثار تاریخی مجموعه جهانی کاخ گلستان به صورت پخش زنده در صفحه اینستاگرامی کاخ گلستان خبر میدهد.
در ادامه این پخش آنلاین، منصوره آزادواری - مسوول امور بینالملل و کارشناس هنری مجموعه جهانی کاخ گلستان - با نشان دادن تصویر صفحه نخست آلبوم میگوید: این آلبوم ۵۰ صفحه و ۱۰۰ تصویر را شامل میشود که توسط شخص ناصرالدین شاه حاشیهنویسی شده است. طبق چیزی که این شاه قاجاری در سال ۱۳۰۳ در بالکن عمارت دوشان تپه نوشته است در زمان نوشتن این حاشیه در آلبوم ۲۲ سال از گرفتن تصاویرِ آن گذشته، بنابراین تاریخ ثبت این عکسها حدودا مربوط به ۱۲۴۴ شمسی است و در سال ۱۲۶۵ شمسی حاشیهنویسی انجام شده است.
او در ادامه با ورق زدن برخی از صفحههای این آلبوم میگوید: شروع آلبوم با تصویری از ناصرالدین شاه است که تحقیقا در نیمه اول صفحه قرار دارد و تصویری از جوانی اوست و تصویر دوم متعلق به مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه است. در کنار آن کلمه «مرحومه» مرقوم شده، یعنی در زمان نوشتن حاشیه، وی مرحوم شده بود.
او گرفتن فیگور مشخص و نشستن همه افرادی را که تصویر آنها در این آلبوم هست روی یک صندلی مشخص (که اکنون در تالار آینه کاخ در معرض نمایش است)، نکته خاص این آلبوم ناصری میداند و ادامه میدهد: تصویر سوم آلبوم متعلق به «سلطان حسین میرزا» و تصویر چهارم متعلق به «کامران میرزا» است.
آزادواری با اشاره به اینکه تصاویر بعدی متعلق به بانوان حرم ناصری است، تاکید میکند: آلبومی که تصاویر در آن قرار گرفته ایرانی نیست و آنچه محرز است، بین سفر دوم و سوم ناصرالدین شاه، عکسهای آلبوم ناصری انتخاب شده و در این آلبوم قرار گرفته و حاشیهنویسی ناصرالدین شاه انجام شده است.
او با بیان اینکه پژوهش روی این آلبوم هنوز میتواند انجام شود، میافزاید: هر کدام از آثار موجود در کاخ گلستان میتوانند موضوع پژوهشی گسترده باشند.
ملکیان - متخصص مرمت نسخ خطی و اسناد دور قاجار - نیز در توضیحاتی میگوید: سعی کردیم استحکامبخشی اولیه را روی این اثر انجام دهیم، هر چند به نسبت قدیمی بودن آن، خوشبختانه آسیب چندانی ندیده است.
در آن زمان علت مفقود شدن این آلبوم عکس در آلبومخانه کاخ گلستان را کوچک بودن سایز آن نسبت به ابعاد دیگر آلبومهای مجموعه اعلام کردند و گفتند به همین علت در قفسههای آلبومخانه جابهجا شده و مشخص نبوده است.
مجله سروش با پرونده اکبر عالمی منتشر شد
مجله سروش ویژه آبان ماه با پرونده «استاد صبور، مجری با سواد» درباره اکبر عالمی منتشر و روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت.
در سرویس فرهنگ این شماره از سروش به زندگی زنده یاد اکبر عالمی پرداخته شده است. هفت هنر از راوی هنر هفتم، روایت سه ترس مقدس در سخنان مرحوم عالمی و … از عناوین این بخش هستند. همچنین در این بخش ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان سینما با عنوان «سینمای ایران، بزرگ استاد سینمایش را از دست داد» در خصوص زنده یاد عالمی مینویسد: « از سال ۶۰ تا ۶۷ که جنگ بود و ما همیشه دسترنج فیلمبرداریهایمان از جنگ را به دست ایشان ظاهر میکردیم. چه لذتی داشت در میان سر و صدای دستگاههای لابراتور صدا و سیما، صدای فریاد استاد را میشنیدیم. آن صدا به من میگفت که وارد لابراتوار نشده ایم، وارد کلاس درس شدیم.»
در سرویس رسانه و در بخش آنتن از فرصت گفت و گو و بستر آن برای اطلاع رسانی صحبت شده است. امت مداری رسانهای، نبرد رسانههای برون مرزی با تحریمهای دولتی، گفت و گو با حسن شمشادی فعال رسانهای، قاب ذائقه، و.... از عناوین پرونده ویژه سرویس رسانه هستند.
علیرضا کمیلی فعال رسانهای بین الملل و سخنگوی امت واحده در خصوص بحران سوریه و بستر اطلاع رسانی معتقد است: به نظر من مهمترین مشکل ما در رسانههای برون مرزی مان مسئله کادر و نیروی انسانی است. علی الخصوص این مساله در شبکههای پرس تی وی و هیسپان تی وی مشهود است. در این شبکهها وقتی جذب نیرو کرده اند، به این توجه کرده اند که فرد متقاضی لهجه و زبانی قوی داشته باشد و برایشان خیلی مهم نبوده که جهت گیری آنها چگونه است. به همین دلیل است که ما میبینیم بخش یاز کسانی که زمانی در پر تی وی بوده اند، الان در خارج از کشور با معارضین جمهوری اسلامی همراه هستند».
همچنین حسن شمشادی در گفت و گو با سروش در این رابطه معتقد است: طبیعتاً افرادی که یم خواهند به فعالیت برون مرزی بپردازند باید ویژگیهای خاصی نسبت به خبرنگاران عادی داشته باشند، هم باید از نوع نگاه به آن کشور و منطقه آشنایی بیشتری داشته باشند و هم زبان و هم فرهنگ آن کشور، تقسیمات جغرافیایی، سیاسی، مذهبی و نقاط قوت و سستی را بهتر بشناسند.»
در سرویس هنر و پرونده سینما در میز نقد به معرفی آثار سینمایی اکران شده پرداخته شده است. گفت و گو با محمدرضا شفاه تهیه کننده فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است در خصوص فراز و نشیبهای تولید یک اثر سیاسی با عنوان «تجربه من میگوید نمیتوان یک فیلم جدی سیاسی ساخت! نیز در قسمت مصاحبه ماه منتشر شده است.
در پرونده ویژه این بخش با عنوان اسارت در دنیای ابتذال کمدیها به بررسی سینمای کمدی ایران پرداخته شده است. «بالاتر از خنده»، «بررسی رویکرد سینمای هالیوود با سینمای ایران در حوزه آثار کمدی»، و … از دیگر عناوین این بخش هستند. همچنین در این بخش «یک تلاش نافرجام» نقدی کوتاه بر فیلم سینمایی «بی حسی موضعی « دارد.
خندههای بی ریشه عنوان مطلب دیگری است که در مصاحبه با محمدرضا شهبازی طنزپرداز و مجری تلویزونی به چاپ رسیده است و به آسیب شناسی طنز در ایران میپردازد.
در پرونده موسیقی به فراز و نشیبهای موسیقی دهه شصت پرداخته شده است و در ادامه سروش با محسن صفایی فرد، پژوهشگر موسیقی و مدیر باشگاه ترانه راه به گفت و گو نشسته است. در بخش دیگر این پرونده با عنوان ساز ناکوک سیاست بازان در صدای خسرو آواز ایران به بررسی ویژگیهای متمایز کننده زنده یاد محمدرضا شجریان پرداخته شده است.
همچنین سروش در این قسمت در مطلبی با عنوان «صدا وس یما یکی از مهم ترین نهادهای حمایتی موسیقی بعد از انقلاب است» با محمدباقر معلم، مدیر سابق دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما در خصوص بررسی نحوه مواجه مدیران با موسیقی در سالهای ابتدایی انقلاب به گفت و گو نشسته است.
«تارهای ریشه دار» عنوان مطلب دیگری در پرونده موسیقی است که به بررسی وضعیت موسیقی در عصرهای مختلف پرداخته است.
حرفهای غصه دار قفسهها، زنان بازیچه عاشقانههای سیاه، عاشقانههای آرام در زندگیهای ناآرام شهیدان، گفت و گو با بهناز ضرابی زاده و … از عناوین سرویس ادب این شماره از مجله سروش هستند. همچنین رد مطلبی تحت عنوان «زن ایرانی، در آئینه جمال و جلال» به بررسی رد پای زنان در آثار ادبی عاشقانه و عارفانه پرداخته است.
در قفسه این شماره، سروش سراغ روایت عشق و شجاعت در ادبیات زنانه دفاع مقدس رفته است و سه کتاب بابا رجب» چهارمین کتاب تاریخ شفاهی زنان قهرمان در برگیرنده خاطرات خانم طوبی زرندی همسر جانباز شهید رجب محمدزاده، «ساجی» خاطرات نسرین باقرزاده همسر سردار شهید بهمن باقری، «دریا دل» به نویسندگی مریم قربانزاده خاطرات مرحومه فاطمه دهقانی همسر سردار شهید ابوالفضل رفیعی را معرفی کرده است.
هنرمندی که دل سنگ را نرم کرد
یک هنرمند اسپانیایی با تراش زدن سنگها به شیوهای خاص، ظاهری نرم و انعطافپذیر به آنها میبخشد. سنگها سطح چندان انعطافپذیری ندارند اما هنر خلاقانه خوزه مانوئل کاسترو لوپز این حقیقت را به چالش کشیده است. این هنرمند اسپانیایی سنگها را طوری تراش میزند که گویی سطحی پوشیده از چین و چروکهای نرم و سبک بافت دارند.
این خطای دید اعجابانگیز بوده و بیانگر حرمتی است که لوپز برای موضوع هنرش قائل است.
وی در این باره میگوید: رابطه من با سنگ نه فقط فیزیکی بلکه جادویی هم هست. سنگها خود را برایم آشکار کرده و از من پیروی میکنند، ما یکدیگر را درک میکنیم.
این مجسمهساز خلاق که کار خود را با قطعات معمولی کوارتز یا گرانیت شروع کرد، همیشه قبل از تراش زدن هر سنگی شکل و بافت طبیعی آن را درنظر میگیرد.
وی در این باره میگوید: خودم را با ذات سنگ هماهنگ میکنم و سعی میکنم از خصوصیاتش بیشترین بهره را ببرم. آنچه لازم باشد را حذف میکنم و به تکههایی که باید سر جایشان بمانند، دست نمیزنم.
نتیجه این کار مجسمههایی سنگی است که گویی به تدریج در گذر زمان فرسایش یافته و به دست عناصر طبیعت به این شکل درآمدهاند تا به دست بشر.
نگاهی به کتاب «فرماندهان نبرد»؛
داشتن نگاه تیزبینانه به جنگ برای دیدن خاکریزهای پنهان
* داوود خدایی نویسنده و پژوهشگر
«جنگ تحمیلی خیلی زود فرماندهانش را شناخت؛ فرماندهان جوانی که در اولین روزهای جنگ تحمیلی جلوی دشمن سینه سپر کردند…» این، بخشی از شروع نویسنده برای کتاب «فرماندهان نبرد» است؛ میتوان اینگونه گفت که؛ جنگ تحمیلی خیلی زود نویسندگانش را شناخت؛ نویسندگان جوانی که قلم و هنر خود را برای ثبت و ضبط خاطرات جنگ و انتقال آن به کار گرفتند و از گلوله، آتش، مقاومت، عشق و حیات و وطن نوشتند.
فرماندهان نبرد عنوان جلد اول از مجموعه کتابهایی است با همین نام که در آن وقایع و تجربیات جنگ دوباره از زبان فرماندهان خط اول نبرد بازروایی میشود. این اثر در قالب تولیدات کارگروه «نهضت خاطرهگویی دفاع مقدس» منتشر شده است. این نهضت با فرمان مقام معظم رهبری و حکم ایشان به سرلشکر رحیم صفوی، شروع شده است؛ شروعی مبارک و امیدوارکننده
«فرماندهان نبرد» هفت نبرد را از دریچه نگاه هفت فرمانده روایت میکند که در اینجا به بعضی از ویژگیهای خاص آن، اشاره میشود.
اول: این خاطرات در قالبی زیبا و شکیل به مخاطب ارائه شده است که نشاندهندهی احترام متولیان پروژه به شعور خوانندگان است. طرح روی جلد متفاوت و جذاب با ترکیب رنگ خوب و ملایم آن، ضمن چشمنواز بودن، باعث میشود مخاطب از بعد بصری نیز، از کار خوشش بیاید. هیچ یک از اجزا تشکیلدهنده طرح روی جلد بهتنهایی برجسته نشده، ولی همه در کنار هم، مانایی طرح را در ذهن مخاطب شکل داده، القاکننده معنای واحدی هستند. مهندسی کتاب اعم از طراحی، صفحهآرایی و چاپ به درستی برنامهریزی و اجرا شده است؛ مسئلهای که بیشتر تولیدات حوزه ادبیات پایداری از آن رنج برده، ضربه میخورند.
دوم: یکی از نویسندگان حرفهای جنگ، ساسان ناطق است. شاید بهتر است بگویم این جنگ بود که ناطق را کشف کرد. ناطق به عنوان یک داستاننویس شناخته شده، وارد حوزه مستندنگاری شد و آثاری متفاوت را در حوزه جنگ نوشت. همین ویژگی او باعث میشود آثارش علاوه بر مؤلفههای خاطرهنگاری، از بعد عناصر داستانی مشترک با خاطرهنوشت نیز مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. خاطرهنوشت ماهیتی دوگانه دارد که بخشی از آن برگرفته از تاریخ و بخش دیگر آن مربوط به داستان است. هر خاطرهنوشت با توجه به شگردهایی که در آن بهکار رفته، به یکی از این دو ژانر گرایش دارد. یکی از ملاکهایی که میتواند گرایش داستانی خاطرهنوشتهها را پررنگ نماید، استخراج و تحلیل عناصر داستانی در آن است. استفاده منطقی از ابزارهایی چون گفتکو، شخصیتپردازی، فضاسازی، عنوان اثر، شروع و پایان مستحکم، همچنین فلاشبک، باعث جذابیت در اثر شده، آن را از یکنواختی بعضی خاطرهنوشتها، جدا میکند.
- فرماندهان نبرد هفت فصل دارد که هر کدام را یک فرمانده روایت کرده است. عناوین فصلهای کتاب (نبرد موشکها، شیرهای جوان، نبردِ سال سخت، سرزمین پیشمرگان، زرهپوش، تفنگی برای مهریه و دژ) چشم و گوشنواز است. اگر مؤلفههای یک عنوان خوب را در ذهن مرور کنیم، به قوت و کارکرد آنها پی میبریم. در بیشتر عناوین انتخابی، نوعی موسیقی پنهان وجود دارد که القاکننده حالت حماسی آن بوده، محتوای خاطرات را شنیدنی و دیدنی میکند. همچنین، هر یک از فصلهای کتاب، به تنهایی جامع و کامل بوده، میتواند در جذب مخاطب و تشویق وی بر خواندن اثر، تأثیرگذار باشد.
- در شروع خاطرات از شگردهای داستانی استفاده شده است؛ شروعی که هم زیباست، هم ضربه دارد. یک شروع خوب میتواند خواننده را بیهیچ مقدمه و هدر رفتِ زمان، وارد فضای خاطره نموده، ذهن او را درگیر اتفاق نماید.
شروع و نقطه شروع باید علامت سوالهایی را در ذهن مخاطب به وجود آورد تا خواننده برای رسیدن به جواب سوالها، چارهای جز دنبال کردن نوشته نداشته باشد. «وقتی روی تابوت را برداشت»، «ناگهان صدای تیراندازی بلند شد»، «خبر تکاندهنده بود» و «کمکم داشت چشمهایم گرم میشد که با شنیدن خبر از جا پریدم»، جملات آغازین تعدادی از روایتهای این کتاب است که هر یک به تنهایی اتفاق داستانی بوده، مابقی تفسیر این جملات.
- معرفی شخصیت راوی و شخصیتهای فرعی خاطرات، هم از بعد ظاهری و هم درونی، در بازه زمانی اندکی که نویسنده در اختیار داشته، بهدرستی انجام گرفته است و بهراحتی میتوان برای هر یک تصویری ذهنی را متصور شد.
-دیالوگهای به کار رفته در خاطرات به گونهای انتخاب شده که نمیتوان جمله دیگری را غیر از جملات به کار رفته، جایگزین کرد. همچنین دیالوگها به مکالمه تبدیل نشده و توانسته به وظایف ذاتی خود که کمک به شخصیتپردازی و پیشبرد روایت است، کمک زیادی کند.
- فضاسازی روایتها نیز به مدد ذهنیت داستانی نویسنده، متناسب با اتفاق و موقعیت رخداد، از گفتههای راوی استخراج، و به زیبایی به تصویر بدل شده است.
سوم: سوال اساسی در مورد این اثر ضرورت نگارش «فرماندهان نبرد» است؛ آن هم در شرایطی که بیشتر این خاطرات در کتابهای دیگر منتشر شده است! این سوال با خوانش عمیق خاطرات پاسخ داده میشود: «زاویه دیدی که نویسنده برای راوی خود نسبت به اتفاقات مشخص کرده و منظری که به رویدادها نگاه شده.» البته این ویژگی تنها به این اثر ساسان ناطق معطوف نمیشود. هر یک از آثار این نویسنده با اثر ماقبل خود تفاوتهای ساختاری در نحوه روایت و نوع زبان انتخابی داد. در واقع نویسنده به هر اثر خود مؤلفه جدیدی اضافه میکند که این امر به هر یک از نوشتههایش، شخصیت مستقلی میدهد.
فرماندهان نبرد نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع میتوان گفت این اثر روایت خاکریزهای پنهان جنگ، از پشت خاکریزی پنهان است. مخاطب امروز دنبال همین خاکریزهای پنهان است چراکه کشف این اطلاعات و اتفاقات برایش جالب است. اگر با نگاهی هنرمندانه و تیزبینانه به جنگ نگاه کنیم، با انبوهی از این خاکریزها روبهرو خواهیم شد که فتح هر یک، میتواند خوراک ذهنی میلیونها مخاطب باشد. همچنین، با تصرف این خاکریزها، پازلهای مفقوده جنگ، به درستی در جای خود مینشیند و تصویر جنگ هر روز کامل و کاملتر میشود.
«ابوباران» به چاپ سوم رسید
کتاب ابوباران شامل خاطرات مصطفی نجیب، مدافع حرم افغانستانی به نوشته زهرا سادات ثابتی به تازگی توسط انتشارات خط مقدم چاپ سوم رسیده است. این کتاب که کمتر از یک ماه از انتشار آن میگذرد به چاپ سوم رسیده است. مصطفی نجیب در توصیف روایتش از روزگاری که گذرانده است نکته جذابی را عنوان کرده که همین نکات با قلم زهرا سادات ثابتی توانسته تا مخاطب را جذب کند. در بخشهایی از کتاب که به خاطرات این مدافع حرم افغانستانی از حضور در ارتش افغانستان میپردازد آمده است: «بین مردم افغانستان، ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «خر سوارشدن، یک عیب است؛ پیاده شدن از آن، یک عیب دیگر.» این دو جمله، گویای حال من در آن روزهای ورود به افغانستان بود. در تابستان سال ۸۳، مستقیم به کابل رفتم اولین کاری که کردم این بود که به وسیله شناسنامه قدیم پدرم که همراه خود آورده بودم، شناسنامه افغانستانی گرفتم. اما با داشتن شناسنامه جدید، چیزی برایم عوض نشد.
اخبار
مطالعات مصرف مخاطبان انیمه و مانگا در ایران منتشر شد
نخستین اثر پژوهشی برای روشن کردن ابعاد مختلف فرهنگی انیمه و مانگا در ایران به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.
کتاب مطالعات مصرف مخاطبان انیمه و مانگا در ایران به قلم مرضیه ادهم میکوشد تا از منظر مطالعات فرهنگی و با روش مردم نگاری مجازی به مطالعه مصرف رسانه انیمه و مانگا در ایران بپردازد و به تحلیل و شناسایی انواع هویتهای برخاسته از مصرف این رسانه دست یابد.
استقبال نوجوانان ایرانی از انیمههای (داستانهای مصور پینما) ژاپنی، پدیدهای قابل توجه است. کتاب حاضر که در حقیقت بر اساس پایاننامه نویسنده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و با همین عنوان نگاشته شده است، یک بررسی میدانی است که نشان میدهد نه تنها در ایران میل زیادی به دیدن انیمه های ژاپنی وجود دارد، بلکه نوعی فرهنگ غیر رسمی هم میان طرفداران انیمه شکل گرفته است.
مسعود کوثری دانشیار دانشگاه تهران در مقدمهای بر این اثر توضیح میدهد: در این فرهنگ غیر رسمی، گونه ای از سلسله مراتب هم به وجود آمده است. عده ای با صرف وقت بیشتر، یادگرفتن برخی واژه های ژاپنی و کار مجانی برای گسترش فرهنگ انیمه، جایگاهی مناسب در میان هواداران کسب کرده و القاب خاصی را به خود اختصاص داده اند. گردهمایی سالیانه این هواداران و تبادل دهها ترابابت انیمه، حاکی از رشد و گسترش این فرهنگ غیررسمی است که تقریبا مراجع رسمی فرهنگی خبری از آن ندارند .
پژوهشگر مطالعات مصرف مخاطبان انیمه و مانگا در ایران از روش تحقیق مردمنگاری آن هم از نوع مجازی برای پژوهش حاضر استفاده کرده و معتقد است: حیات این حوزههای فرهنگی مدیون فضای مجازی است و مطالعه و مشاهده آنان نیز تنها در همین محیط قابل پیگری است.
در این کتاب جمعیتی از جوانان بین ۱۴ تا ۳۰ سال مخاطبان انیمه و مانگا اعلام شده اند که این مسئله بر اهمیت مطالعه این حوزه فرهنگی می افزاید. جوانان به عنوان مصرف کنندگان و جوانی به عنوان بستری برخوردار از معانی تجاری، سهم بزرگی در شکلگیری مصرف دارد.
وجود خرده فرهنگ های جوانان در هر جامعه ای می تواند گویای تحولات اجتماعی و فرهنگی به سامان باشد و دریچه ای برای ورود نوآوری های فرهنگی تلقی شود . در مواردی نیز می تواند به عنوان منبع تهدید و نابه سامانی و موضوع شکاف بین نسلی واقع شود . از این جهت ، رابطه این خرده فرهنگ ها با فرهنگ مسلط در هر جامعه ای از اهمیت خاص سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است .(ص. ۱۱)
این کتاب در ۵ فصل نوشته شده است و نویسنده نخستین فصل با عنوان «دایره المعارف انیمه و مانگا» به تعریف این دو واژه، ژانرها و اصطلاحات آن، بازار انیمه و مانگا در جهان و در ایران میپردازد.
فصل دوم با عنوان «مردمنگاری به مثابه روش»، به مسائلی چون مردمنگاری و مطالعات فرهنگی، مردمنگاری به عنوان روش تحقیق، گامهای مردمنگاری، مشاهده مشارکتی و متنوگرافی اختصاص دارد. در این فصل همچنین به سوالاتی چون رتبهبندی اعضای سایت دنیای انیمه، چه کسانی انیمه میبینند و مانگا میخوانند پاسخ داده خواهد شد.
فصل سوم کتاب با عنوان «رایت مصرف» نظریههای پیرامون مصرف فرهنگی، انواع مصرف انیمه و مانگا، اجتماع مجازی و خرده فرهنگ را بررسی میکند. فصل چهارم «روایت هویت» را در بخشهای هویت، فضای مجازی و مصرف هویت بخشی مورد بررسی قرار میدهد.
فصل آخر کتاب با عنوان «پایان چرخه: روایت سبک زندگی» به مسائلی چون سبک، مفهوم سبک زندگی، سبک زندگی مخاطبان انیمه و مانگا، مسائل پراهمیت کوچک و این راه همچنان ادامه دارد میپردازد.
مطالعات مصرف مخاطبان انیمه و مانگا در ایران در ۱۹۵ صفحه و به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات روانه بازار نشر شده است.
نقاش موج های رنگی با کرونا رفت
«محمد ملحی» (Mohamed Melehi) که از برجستهترین نقاشان نوگرا مراکش شناخته میشود چندی پیش به ویروس کرونا مبتلا شد و در نهایت پس از انتقال به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در پاریس، در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
این هنرمند در شهر «اصیله» متولد شد و برای تحصیل در رشته هنرهای زیبا در سن ۱۹ سالگی به اسپانیا مهاجرت کرد؛ پس از مدتی به ایتالیا و درنهایت به نیویورک نقل مکان کرد. او در دوران کاریاش که بیش از نیم قرن را دربرگرفت به عنوان نقاش، عکاس، طراح گرافیکی، ناشر و معلم فعالیت داشت.
«موج» از نشانه های اصلی نقاشیهای این هنرمند مراکشی است که آثارش در نمایشگاههای متعدد و در کشورهای مختلف جهان به نمایش گذاشته شدند.
در سال ۱۹۶۳ «ملحی» به نخستین هنرمند آفریقای شمالی تبدیل شد که آثارش در قالب یک نمایشگاه گروهی در موزه هنر مدرن به نمایش گذاشته شده است.
با اعلام خبر درگذشت «ملحی» هنرمندان و چهرههای شناخته شده بسیاری با انتشار پیامهایی در فضای مجازی به این هنرمند ادای احترام کردند.
اخبار
تسلیت حسین عالم بخش بابت فوت
کریم اکبریمبارکه
هنرمندان پارسی همواره پیش از آنکه ایفاگر هنرشان باشند، اخلاق ، تواضع و مردمداری را هنرمندانه مشق کرده اند. استاد عزیزم کریم اکبریمبارکه یکی از بارزترین هنرمندان عرصه تئاتر ، تلویزیون و سینما بود که زبانزد فروتنی و خوشروئی بود و من مفتخرم که در صحنههای بسیاری در کنار او آموختم. آموختم اول انسان باشم و پس از آن کارگردان یا هر عنوانِ هنری دیگر؛ نقش آفرینی او در نمایش خاتون بیشک از بهترین روزهای زندگی من در صحنه تئاتر بود. خبر درگذشت او غم بزرگی بر دلم نشانده که نمی توان توصیف کرد.
عمو کریم مهربان در آغوش خدای مهربانی ها آرام باشی.
این مصیبت را به خانواده داغدارش و جامعه هنری تسلیت عرض میکنم.
حسین عالم بخش
مجموعه چهار جلدی «قصههای جورواجور» چاپ شد
مجموعه ۴ جلدیی «قصههای جورواجور» برای بچهها توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
عناوین مجموعه «قصههای جور واجور» عبارتند از: «خیابانی که حوصلهاش سر رفت»، «کت و شلوار بازیگری من»، «جوجه عمه ربابه» و «عکاسباشی» که هر کتاب شامل ۱۵ داستان از ۱۵ نویسنده مختلف در ژانرها و تمهای گوناگون ویژه مخاطبان نوجوان است.درونمایه و مضامین این داستانها مختلفاند و موضوعاتی چون جنگ تحمیلی، انقلاب اسلامی، روستا و … را شامل میشود و ضمن اینکه داستانها گرچه ویژه گروه سنی نوجوان است اما میتواند برای مخاطب بزرگسال نیز حس نوستالژی داشته باشد. این مجموعه چهار جلدی با داستانهایی از محسن مؤمنی شریف، محمد حمزه زاده، فرهاد حسنزاده، داوود امیریان، مهدی میرکیایی، معصومه عیوضی، یعقوب آژند، داریوش عابدی، هدی حدادی، سعیده موسوی زاده، یوسف قوجق، مهناز فتاحی، علی اکبر والایی، ابراهیم حسن بیگی، عبدالمجید نجفی، زهرا حیدری، اکبر صحرایی و دیگر نویسندگان منتشر شده است.
رمان «گوشهایت را تیز کن» چاپ شد
رمان «گوشهایت را تیز کن» نوشته فاطمه شیخالاسلامی توسط موسسه قدر ولایت منتشر شد.بپرسید و دنبال پاسخ پرسشها بگردید! پرسشهای خوب بیش از هر چیز نشان میدهد که شما آدم خلاقی هستید و مغزتان هنوز کار میکند و در گیرودار پیداکردن پاسخ به پرسشهای خود یا دیگران، جرقههایی تازه در ذهن شما روشن میشود و کسی چه میداند شاید تبدیل شدید به یک مخترع، مکتشف، فیلسوف، نظریهپرداز، نویسنده یا دانشمند بزرگ!کتاب «گوشهایت را تیز کن» یک کتاب از سؤالهای کودکان و نوجوانان است که در قالب رمان بیان شده و رنگ و بوی فلسفه به معنای یافتن جواب سؤالها بطور منظم و منطقی پیدا کرده است. این رمان را فاطمه شیخالاسلامی نوشته و امیروحید سعیدیفر آن را به گرافیک زیبا آراسته است.میشود گفت این اولین رمانی است که مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت در حوزه کودک ونوجوان منتشر کرده است.در مقدمه کوتاه این رمان، چگونگی شکلگیری و محتوای آن ذکر شده است:
«شاید هیچ وقت فکر نمیکردم که بتوانم بلند بلند بخندم و در همان حال به مرگ فکر کنم! این کتاب کوچک، ناخودآگاه و در جریان یک زندگی ساده و اتفاقهای خندهدار روزمره، شما را با هشت نظریه متفاوت درباره مرگ و دنیای زیبا و شگفتانگیز پس از آن مواجه میکند که در طول ۱۴ قرن در تاریخ فلسفه اسلامی مطرح و تکمیل شده است! جالب است بدانید که بیشتر گفتوگوها و رویدادهای کتاب، از یادداشتهایی برداشته شده که نویسنده از پرسشها و پاسخهای بچههای ۵ تا ۱۵ ساله در بیست سال گذشته جمعآوری کرده است.»
این رمان در ۱۲۶ صفحه رقعی با قیمت ۲۵,۰۰۰ تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
فینالیستهای گنکور ۲۰۲۰ شناخته شدند
آکادمی گنکور سومین فهرست جایزه گنکور دربرگیرنده ۴ فینالیست مهمترین جایزه ادبی فرانسه را دیروز منتشر کرد.
برنده نهایی اینجایزه دهم نوامبر به صورت آنلان معرفی میشود.
۴ نامزد نهایی گنکور ۲۰۲۰ هم که دیروز معرفی شدند، عبارتند از:
«بیقرارها» نوشته دجایلی امادو عمل از انتشارات امانوئل کولا
«ناهنجاری» نوشته اروی لو تلیه از انتشارات گالیمار
«تاریخنگاری سلطنت» نوشته مائل رنوار از انتشارات گراسه
«تسئوس، زندگی جدیدش» نوشته کمی دو تولدو از انتشارات وردیه
آکادمی گنکور به ریاست دیدیه دوشان با حضور اریک-امانوئل اشمیت، پاسکال برونر، پل کنستانت، پاتریک رمبو، طاهر بن جلون، کامیل لورن، فرانسواز شاندرناگور، فیلیپ کلودل و پییر آسولین این نامزدهای را انتخاب کردهاند.
سال پیش ژان پل دوبوا برای رمان «همه مردان به یک شیوه زندگی نمیکنند» برنده جایزه گنکور شد.
اینجایزه از سال ۱۹۰۳ اهدا میشود و برنده آن چکی معادل ۱۰ یورو دریافت میکند تا نشان داده شود اعتبار این جایزه خیلی بیشتر از ارزش مادی آن است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4388/20486/81792
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4388/20486/81793
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4388/20486/81794
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4388/20486/81796
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4388/20486/81798
|
عناوین این صفحه
- آلبوم خبرساز کاخ گلستان نمایان شد
- مجله سروش با پرونده اکبر عالمی منتشر شد
- هنرمندی که دل سنگ را نرم کرد
- اخبار
- اخبار