|
اخبار
زیدان به پرز: بگذار جدا شوم
به نقل از آاس، هفته گذشته رئال مادرید با حاشیه بزرگی دست به گریبان شد. لو رفتن مکالمه کریم بنزما و فرلاند مندی بین دو نیمه بازی با گلادباخ که در آن کریم به مندی می گفت به وینیسیوس پاس ندهد چون او علیه تیم کار می کند، بازتاب گسترده ای در رسانه های ورزشی جهان داشت.
زین الدین زیدان در نشست خبری بازی با اوئسکا بهترین واکنش ممکن را به این موضوع نشان داد :« مهمتر از هر چیزی این بود که دو بازیکن در این باره حرف زدند و همه چیز شفاف سازی شد. درون زمین خیلی حرف ها زده می شود و باید همان جا باقی بمانند. ما یک تیم هستیم و انرژی مان را باید روی چیزهای دیگر بگذاریم.
چنین مسائلی خیلی هم بد نیستند چون نشان می دهند ما زنده و سرپائیم. دو بازیکن حرف زدند و قضیه دیگر تمام شده است. فکر نمی کنم وجهه کریم خراب شده باشد چون در زمین از این اتفاقات همیشه رخ می دهد. در این دوران دوربین ها همه جا هستند و این حواشی هم بازتاب پیدا می کند. اتفاقات شبیه به بنزما و وینیسیوس اصلا جدید نیستند.»
همانطور که زیدان گفت، این اتفاق جدیدی در فوتبال نیست و خود او 19 سال پیش شرایطی مشابه را تجربه کرده بود. تنها چند ماه از انتقال گران قیمت و بزرگ زیزو به رئال گذشته بود که ستاره فرانسوی به دفتر فلورنتینو پرز(رئیس رئال) رفت و به او گفت که قصد جدایی دارد.
دلیل این درخواست، اختلاف زیدان با فیگو بود چرا که ستاره پرتغالی در بازی ها به زیدان پاس نمی داد. زیدان شاکی از این اتفاق، قصد ترک رئال در انتقالات زمستانی را داشت ولی پرز به موقع عمل کرد و ابتدا از فیگو خواست تا به دفترش بیاید. او به فیگو گفت که اگر اختلافی با زیدان دارد، به کناری بگذارد و حداقل در زمین مسابقه باهم صلح کنند. پرز سپس این دو بازیکن را باهم روبرو کرد تا اختلافات را کنار بگذارند. در بازی بعدی فیگو همکاری اش با زیدان در زمین را شروع کرد که نتیجه اش فتح نهمین لیگ قهرمانان رئال در سال 2002 بود.
برنامه رئال مادرید
برای نقل و انتقالات زمستانی
به نقل از مارکا، رئال مادرید فصل 20-2019 را با دو جام به اتمام رساند. فتح سوپرکاپ و لالیگا باعث شد تا طولانی ترین فصل تاریخ به خوبی برای رئال به اتمام برسد با این حال حذف در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان به دست منچسترسیتی اتفاقی منفی در انتهای فصل بود.
فلورنتینو پرز نیز پس از مسجل شدن قهرمانی رئال در لالیگا صراحتا گفته بود که شرایط مالی به گونه ای است که نمی توانند اقدام به خرید بازیکن جدید کنند. هزینه های بالای بازسازی ورزشگاه برنابئو نیز مزید بر علت شده تا سران رئال به جای درخواست از بازیکنان برای کاهش دستمزد، قید خریدهای جدید را بزنند. این در حالی است که بسیاری معتقد بودند رئال حداقل در خط حمله نیاز به جذب یک مهاجم گلزن جدید و باکیفیت دارد.
حتی مجموعا 65 میلیون یورو کاهش دستمزد بازیکنان نیز نتوانسته شرایط را چندان مساعد کند و در نهایت با وجود اینکه زیدان نیاز به جذب یک مهاجم جدید را حس می کند و روی یوویچ و ماریانو هم اعتقادی ندارد، خرید زمستانی نیز از حالا منتفی است.
سران باشگاه تصمیم گرفته اند تا زمانی که شرایط عادی نشده و هواداران اجازه ورود به ورزشگاه ها را پیدا نکرده اند، به بازار نقل و انتقالات ورود نکنند. در اسپانیا برنامه ای برای بازگشت هواداران حتی در نیم فصل دوم هم نیست و به این ترتیب رئال در زمستان نیز خریدی نخواهد داشت.
زیدان امیدوار است همین مجموعه بازیکنان در نهایت بتوانند او را سربلند کنند.
لازم به ذکر است که رئال نسبت به فصل گذشته ضرری 200 میلیون یورویی را تجربه کرد با این حال به شکل معجزه آسایی توانست سود 320 هزار یورویی را به ثبت برساند.
تکرارنشدنی همچون مارادونا
حسن صانعی پور؛ اگر بخواهیم برای فوتبال مصداق و نمونه ای تعریف کنیم، بی شک باید به دیگو آرماندو مارادونا ستاره سال های گذشته آرژانتین و جهان اشاره کنیم. در واقع کاپیتان فراموش نشدنی آرژانتین فرا تر از یک بازیکن بوده و قدرت رهبری او در مستطیل سبز بی نظیر و مثالزدنی بود.
تولد
دیگو آرماندو مارادونا 30 اکتبر 1960 در بوینس آیرس چشم به جهان گشود. او هنگامی که کودکی هشت ساله بود با انجام حرکات نمایشی با توپ فوتبال در اماکن عمومی سعی میکرد بخشی از خرج خانواده فقیرش را تأمین کند. اسطوره فوتبال آرژانتین عاشق کیک بود و از همان ابتدا روحیه تهاجمی و تند خویی را در خود داشت. همان مقوله ای در دوران بازنشستگی او را به سیاست و اظهار نظرهای تند سیاسی کشاند.
شروع بازی
دیگو فوتبال را در باشگاه آرجنتینوس جونیورز آغاز نمود و ۱۵ساله بود که به تیم اول باشگاه پیوست. وی در حالی که تنها ۱۷ سال داشت به تیم ملی آرژانتین دعوت شد و در برابر مجارستان یک نیمه بازی کرد. قدرت بازی سازی، پاس های بلند و کوتاه میلیمتری، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبری تیم در میانه میدان، ضربه های ناگهانی و حیاتی، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالی از خصوصیات بارز مارادونا بود.
تیم ملی و قهرمانی
مارادونا از سال ۱۹۷۷ میلادی در تیم جوانان و بزرگسالان آرژانتین بازی کرد و ۹۱ گل به ثمر رساند. بوکا جونیورز، بارسلونا، ناپولی، سویا باشگاه هایی بودند که مارادونا در آن به بازی پرداخت. او در مدت ۲۰ سال فعالیت باشگاهی در سراسر جهان، ۲۵۹ گل به ثمر رساند. دیگو پس از درخشش در بوکا جونیورز جذب بارسلونا شد. اما داستان مارادونا در جام جهانی با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. دیگو در جام جهانی ۱۹۸۲ علیرغم انجام بازیهای دیدنی به دلیل یک حرکت غیر ورزشی در دیدار برابر برزیل در دور دوم از زمین اخراج شد. چهار سال بعد در جام جهانی ۱۹۸۶ در مکزیک مارادونا فوتبال زیبای خود را به نمایش گذاشت. دراوج حساسیتهای این جام دو تیم آرژانتین و انگلستان در مرحله یک چهارم نهایی در برابر هم قرار گرفتند. مارادونا با به ثمر رساندن دو گل تاریخی موجب پیروزی آرژانتین شد. نخستین گل مسابقه را مارادونا در ابتدای نیمه دوم با دست به ثمر رساند و چند دقیقه بعد در حالی که در میانههای میدان صاحب توپ شده بود با دریبل زدن هفت بازیکن انگلیسی توپ را وارد دروازه پیتر شیلتون نمود. هنرنمایی خارقالعاده مارادونا، آرژانتین را به قهرمانی جهان در سال ۱۹۸۶ رساند. در جام جهانی ۱۹۹۰ که به میزبانی ایتالیا برگزار میشد تیم آرژانتین توانست به کمک مارادونا ایتالیای میزبان را در مرحله نیمه نهایی در ورزشگاه شهر ناپل شکست دهد؛ البته با وجود این درخشش آرژانتین نتوانست در دیدار نهایی همانند دورهٔ قبلی جام جهانی بر آلمان غلبه کند و با کسب عنوان دومی به خانه بازگشت. با این حال مارادونا در رده ملی ۹۱ بار برای تیم ملی آرژانتین به میدان رفت و ۳۴ بار گلزنی کرد. و گل اول مارادونا در مقابل انگلستان که توپ را زیرکانه با دست وارد دروازه کرد، به گل «دست خدا» معروف شد.
مارادونا اولین بازیکن در تاریخ فوتبال بود که دو مرتبه رکورد نرخ نقل و انتقالات را در جهان شکست. او در بارسلونا و ناپولی به بیشتر موفقیتهای باشگاهی دست یافت. مارادونا همچنین توانست باشگاه ناپولی ایتالیا را دو بار در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹ به مقام قهرمانی لیگ ایتالیا برساند؛ و در سال ۱۹۹۰ نیز به همراه این تیم جام یوفا را فتح نمود.
حواشی و سیاست
با شروع مسابقات جام جهانی ۱۹۹۴ تماشاگران بار دیگر تواناییهای مارادونا را به چشم دیدند و آن را تحسین نمودند. هنگامی که در بازی برابر یونان گل زیبایی را برای تیمش به ثمر رساند کمتر کسی تصور مینمود که آرژانتین قهرمان جهان نشود. اما در پایان بازی آرژانتین و نیجریه که مارادونا به عنوان بهترین بازیکن زمین شناخته شده بود آزمایش دوپینگ شماره 10 آرژانتین مثبت اعلام شد. فیفا مارادونا را دو سال از شرکت در مسابقات فوتبال محروم کرد. بسیاری بر این باورند که با محرومیت مارادونا راه برای قهرمانی برزیل پس از ۲۴ سال هموار گشت. مارادونا مدعی شد که دارویی که او را به آن جهت از مسابقات محروم کرده بودند با هماهنگی فیفا و جهت کاهش وزن استفاده کرده بود. این جریان سرآغازی شد که مارادونا، بعد ها نسبت به ایدئولوژیهای دست چپی سمپاتی نشان بدهد. او زمانی که در کوبا تحت درمان بود با فیدل کاسترو رهبر کوبا ملاقات نمود. او تصویری از فیدل کاسترو را بر بازوی چپ و چه گوارا را بر بازوی راست خود نقش کرده بود و فعالیت های سیاسی خود را آغاز کرد.
زندگی خصوصی اسطوره آرژانتین، با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است و همین امر اعتبار مارادونا در مستطیل سبز را زیر سوال برده و آنچه از او باقی مانده و ذهن جوانان دهه های گذشته را به خود مشغول کرده است همان هنرنمایی هایی است که او در زمین فوتبال داشته و او را در تمام دوران فوتبال جهان بی بدیل کرده است.
مربیگری و ناکامی
دیه گو مارادونا همیشه با پله مقایسه شده و عموم کارشناسان فوتبال معتقدند که پله اندکی بهتر از مارادونا بوده است. ولی با این حال، مارادونا محبوبیتی دارد که پله فاقد آن است. پله محافظه کارانه از ورود به عالم مربیگری پرهیز کرد اما مارادونا اصولا انسانی رادیکال است و از پروا کردن، نمی هراسد، و بر خلاف پله قصد داشت جام جهانی را به عنوان مربی نیز بدست آورد. با این حال مارادونا هرگز نتوانست همچون دوران بازی در مربیگری موفقیت چندانی بدست آورد. او پس از هدایت تیم ملی آرژانتین و چند تیم باشگاهی در آرژانتین و کشورهای عربی کارنامه کاملا ناموفقی را از خود بجا گذاشته و شاید درگیری های سیاسی، تمرکز لازم برای پرداختن به مربیگری را از او گرفته است.
10 اتفاق از مارادونا
۳۴ سال از روزی که دیگو مارادونا آن بلا را سر انگلیسیها آورد میگذرد... نابغه شیطان، هنوز هم یک نابغه است، چه او را دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید. دوران بازی دیگو مارادونا مملو از لحظات جادویی بود. به ندرت اسطورههایی را داریم که اینقدر لحظات ناب در فوتبال ایجاد کرده باشند. همانطور که دیدار آرژانتین و انگلیس در جام جهانی ۱۹۸۶ برای همیشه ماندگار شد. به بهانه سالگرد گل دست خدا، نشریه «فورفورتو» نگاهی به لحظات خاص مارادونا انداخته است. کسی که در دوران بازی با پیراهن آرژانتین، بوکاجونیورز، بارسلونا و ناپولی جاودانه شد.
۱. جام جهانی جوانان (سال ۱۹۷۹)
مارادونا که برای جام جهانی ۱۹۷۸ بهدلیل اینکه زیادی جوان بود، توسط کارلوس منوتی خط زده شد، با این حال سال ۱۹۷۷ وقتی فقط ۱۶ سال سن داشت، اولین بازی ملیاش برای آرژانتین را انجام داده بود. منوتی هم او را برای تیم ملی جوانان آرژانتین انتخاب کرد و به ژاپن برد. در مرحله گروهی لهستان، اندونزی و یوگسلاوی را بردند و مارادونا ۳ گل زد. الجزایر را در یکچهارم نهایی با ۵ گل تحقیر کردند. سپس نوبت به اروگوئه رسید و مارادونا در آن دیدار هم گل زد. تا اینکه شوروی را در فینال ۳ بر یک بردند و دیگو سومین گل را زد. دیگو در آن مسابقات توپطلایی را برد و بهترین بازیکن شد.
۲. آرژانتینیوس جونیورز ۵ – بوکاجونیورز ۳ (سال ۱۹۸۰)
دیگو فقط ۱۵ سال سن داشت که اولین بازیاش را برای آرژانتینیوس جونیورز در اکتبر ۱۹۷۶ انجام داد و ۵ سال در اولین باشگاهش ماند تا به باشگاه رؤیاییاش بوکاجونیورز رفت، اما ۴ ماه قبل از اینکه راهی بوکا شود، در جریان دیدار مقابل این تیم که ۵ بر ۳ بردند، ۴ گل به ثمر رساند. قبل از آن بازی هوگو گاتی سنگربان بوکا به او لقب «کوچولوی چاق» داده بود. پنالتی، ضربه ایستگاهی، چیپ و بیرون پا. هر کدام از گلهایش را به شکلی به ثمر رساند. عملکردی عالی برای کوچولوی چاق!
۳. آرژانتین ۲ – انگلیس یک (یکچهارم نهایی جام جهانی ۱۹۸۶)
پیتر بردزلی هنوز آرزو میکند کاش مارادونا را همانجا در میانههای راه زده بود، اما دیگو رفت و رفت و با سرعت به دروازه رسید. ضربه آهستهاش هم در نهایت درون دروازه رفت تا «گل قرن» به ثمر برسد، اما گل اول عجیبتر و تاریخیتر بود. با همان قد کوتاه جهشی بلند کرد و بالاتر از پیتر شیلتون توپ را به درون دروازه فرستاد. داور «علی بنناصر» تونسی اصلاً متوجه نشد مارادونا با دست گل زده. این گل بعدها به «دست خدا» معروف شد. در نهایت آلبیسلسته آن بازی را ۲ بر یک برد و به نیمهنهایی رفت و در نهایت هم قهرمان شد.
۴. آرژانتین ۳ – آلمانغربی ۲ (فینال جام جهانی ۱۹۸۶)
شاگردان بکنباوئر با وجود اینکه در مرحله گروهی خوب نبودند و بهسختی صعود کردند، در مراحل حذفی عملکرد خوبی داشتند، اما بعد از شکست انگلیس، نمایش خوب آرژانتین مقابل بلژیک باعث شده بود آلمانیها نگران شوند. بکنباوئر با انرژی دوچندان بازیکنانش را به مصاف تکنیکیهای آرژانتین فرستاد. گلهای براون و والدانو، آلبیسلسته را پیش انداخت. بعد از اینکه آلمان بازی را با گلهای رومنیگه و فولر به تساوی کشاند، نوبت گلزنی بروچاگا رسید. یک گام رو به جلوی دیگر برای دیگو. کنترل توپ و چرخش و صاحب توپ کردن بروچاگا با دیدی عالی. او ستاره جام جهانی ۱۹۸۶ بود.
۵. دبل ناپولی در ایتالیا (سال ۱۹۸۷)
بعد از قهرمانی در جام جهانی، مارادونا افتخارآفرینی با ناپولی را آغاز کرد. تیمی که در ۲ فصل قبل با حضور مارادونا هم از مرحله یکهشتم نهایی کوپا ایتالیا فراتر نرفته بود و در فصول قبلی در سری A هشتم و سوم شده بود، این مرتبه فصل متفاوتی را پشتسر گذاشت. پارتنوپی در ۱۲ بازی ابتدایی فصل ۱۹۸۷-۱۹۸۶ هیچ شکستی نداشت. ناپولی مقابل یوونتوس و رم، تیمهای قهرمان و نایبقهرمان فصل قبل پیروز شد. دیگو تنها بازیکن غیرایتالیایی ترکیب ناپولی به شمار میرفت. یکی از ۱۰ گل او در این فصل، گل زیبایی بود که به رم زد. با این حال ناپولی با وجود کسب ۲ جام، در سری A میانگین گل ۱٫۹۳ را ثبت کرد که پایینترین بین قهرمانان تاریخ لیگ است.
۶. ناپولی ۳ – یوونتوس صفر (یکچهارم نهایی جام یوفای فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸)
ناپولی سال ۱۹۸۹ در جام یوفا به قهرمانی رسید و در مسیر فینال هم عملکرد درخشانی داشت. در مرحله یکچهارم نهایی پس از اینکه بازی رفت را با ۲ گل باختند، در بازی برگشت با درخشش مارادونا کامبک زدند و ۳ بر صفر پیروز شدند. مارادونا دقیقه ۱۰ با گلی که از روی نقطه پنالتی زد، پارتنوپی را برای بازگشت امیدوار کرد. این بازی ورزشگاه سن پائولو در ۹۰ دقیقه ۲ گل برای ناپولی داشت و باعث شد به وقتهای اضافه برود و گل دقیقه ۱۱۹ رنیکای فرانسوی باعث برد شیرین یاران مارادونا شد. در مرحله بعدی بایرنمونیخ را شکست دادند و در فینال هم اشتوتگارت را مغلوب کردند تا قهرمان شوند.
۷. زندگی، زنده است (نیمهنهایی جام یوفای فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸)
جالب است برایتان که یک آهنگ معروف بین برترین لحظات دیگو مارادونا قرار گرفته؟ وقتی قبل از دیدار نیمهنهایی جام یوفای فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸ آهنگ «زندگی، زنده است» از گروه اتریشی «اُپوس» پخش میشد، مارادونا با گرم کردنش همه را سرحال کرد. بازی رفت را ناپولی برده بود و تساوی ۲-۲ در آن بازی مقابل بایرنمونیخ حکم به فینالیست شدن مارادونا داد. هنوز هم که هنوز است آن گرم کردن مارادونا با آهنگ زیبایی که پخش میشد را میبینیم انرژی میگیریم. مارادونا با گرم کردن موزونش به همتیمیهایش هم انرژی میداد.
۸. اسکودتوی دوم ناپولی (سال ۱۹۹۰)
دو فصل متوالی ناکامی مقابل تیمهای میلانی و در نهایت انتقامگیری. ناپولی که یک فصل پایینتر از میلان و یک فصل پایینتر از اینتر قرار گرفت و اسکودتو را از دست داد، به دومین اسکودتو با مارادونا رسید. دیگو با ۱۶ گل بهترین آمار خودش در سری A را فصل ۱۹۹۰-۱۹۸۹ ثبت کرد. او که ۷ پاسگل، از جمله ۲ پاسگل در بازی حساس مقابل میلان داشت، فصلی استثنایی را سپری کرد. او ۱۰ گل در ۱۵ بازی آخر زد تا نقش اصلی در مسیر قهرمانی را ایفا کند. ۲ گل او در دیدار مقابل یوونتوس ماندگار بود. ناپولی پس از آن فصل دیگر قهرمان سری A نشد.
۹. برزیل صفر – آرژانتین یک (یکهشتم نهایی جام جهانی ۱۹۹۰)
حتی یک مارادونای نیمهآماده هم میتوانست روی بازی با بزرگترین رقبا تأثیر بگذارد. هرچند که این مرتبه پایان آرژانتین خوش نبود. آرژانتین مدافع عنوان قهرمانی که بازی اول را هم مقابل کامرون نبرده بود و مقابل رومانی هم متوقف شد، به لطف برد مقابل شوروی با قرار گرفتن در جایگاه سوم از مرحله گروهی گذر کرد. بزریل با آمادگی و ۳ برد به مصاف آرژانتین رفت، اما به سد مارادونا خورد. این یکی از بهترین نمایشهای مارادونای ۳۰ ساله بود. دریبلهای دیگو در آن بازی فراموشنشدنی است. آرژانتین تا فینال رفت و این مرتبه به آلمان باخت.
۱۰. آرژانتین ۴ – یونان صفر (مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۹۴)
پیش از اینکه تست «افدرین» مارادونا مثبت درآمد که او هم مربی شخصیاش را مقصر قلمداد میکرد، یونان و نیجریه را در جام جهانی ۱۹۹۴ شکست داده بودند. پیروزی مقابل نیجریه آخرین بازی مارادونا برای تیم ملی کشورش بود. پیش از آن، ستاره ۳۴ ساله آلبیسلسته نمایشی خیرهکننده مقابل یونان داشت. باتیستوتا در آن بازی هتتریک کرد و مارادونا هم یک گل زد. آخرین لحظات خوشی که مارادونا در تیم ملی آرژانتین دید. برای یک اسطوره روش بدی برای خداحافظی بود. آرژانتین بدون مارادونا را هم در دور بعد رومانی حذف کرد و به خانه فرستاد.
چند پرده از بازی یوونتوس - بارسلونا
۱- شیوهی پرسینگ یوونتوس بهصورت Zonal بود و به شکل Man-oriented یا نفر به نفر نبود. این بدان معناست که اگر توپ به یک سمت زمین برود، کل بلاک دفاعی یووه به همان سمت متمایل خواهد شد. راهکار مقابله با چنین شیوهی دفاعی، گردش توپ سریع و تعویض مدام منطقهی بازی است تا تیم دفاعکننده ساختار دفاعیاش طی این جابهجاییهای دائم بههم بریزد.
۲- در صحنهی گل بارسلونا، توپ به سمت چپ میآید و مسی با پاسی استادانه توپ را دقیقاً در جناح مخالف روی پای دمبله فرود میآورد. مادامی که دمبله مشغول حرکت در عرض با توپ است، بلاک دفاعی یووه در حال شیفت از چپ به راست قرار دارد و هنوز نتوانسته شکل منظمی بهخود بگیرد. دمبله هم از این بینظمی استفاده میکند و با به داخل زدن و شوتی ناگهانی دروازهی شزنی را فرو میریزد.
۳- یووهی پیرلو در دیدارهای قبلی از آرایش ۲-۴-۴ Mid-block استفاده میکرد اما در این مسابقه رو به آرایش ۲-۴-۴ High-press آورد. پیرلو احتمالاً گمان میکرد این تغییر منجر به غافلگیری تیم کومن خواهد شد، اما کاتالانها به خوبی توانستند از خط اول و دوم پرس بیانکونری با حضور دیبالا، مواراتا، کولوسفسکی، کیهزا، کوادرادو، بنتانکور و ربیو عبور کنند. چگونه؟ از راه به کناره بردن بازیها توسط آرائوخو و لنگله یا ارسال پاسهای چیپ نتو برای دو فولبک بارسا یا گریزمنی که تا نیمهی خودی عقب میآمد و تبدیل به گزینهی پاس اضافی دروازهبان بارسا میشد.
۴- تفاوت بزرگ بارسا با الکلاسیکو در محل استقرار خط دوم پرس بارسا بود؛ بوسکی(نیمهی اول دییانگ)، پیانیچ و پدری در این مسابقه نزدیکتر به چهار نفر خط دفاع بازی میکردند و فضای بین مدافعان و هافبکهای بارسا کاهش یافت؛ در نتیجه یووه برخلاف رئال نتوانست از منطقهی ۱۴ استفادهی خاصی ببرد.
۵- پیرلو گمان میکرد وینگر چپ بارسلونا همانند الکلاسیکو قرار است روی پای دفاع وسط راست یووه بیاید و فولبک راست یووه( کوادرادو) را در Shadow cover خود قرار دهد. در نتیجه تیم او خواهد توانست با یک پاس قطری از بونوچی به کوادرادو، از جناح راست حمله کند. کومن اما در تصمیمی هوشمندانه به پدری( وینگر چپ بارسا) دستور داده بود تا کوادرادو را Mark کند. بال کلمبیایی تحت تأثیر بازی درخشان پدری فرصت نفس کشیدن هم در جناح راست پیدا نکرد و از این طریق یکی از مهمترین طرحهای پیرلو برای Build-up از عقب زمین خراب شد.
۶-یووه با ترکیب دو نفرهی بونوچی-دمیرال یا مثلث دمیرال-بونوچی-دنیلو، فاز اول Build-up خود را تشکیل میداد و بارسا هم با مسی، گریزمن و دمبله روی سه مدافع بیانکونری فشار میگذاشت. بازی با پای بسیار ضعیف دمیرال و دنیلو باعث شده بود یووه در شکستن خط اول پرس بارسا با مشکل جدی مواجه شود. مدافعان یووه نمیتوانستند پاس طولی خوبی برای موراتا، دیبالا، کولوسفسکی و کیهزا ارسال کنند و کنارههای زمین را هم تیم کومن بهخوبی بسته بود تا پاسهای قطری بونوچی به کوادرادو و بقیه هم کارساز نباشد. اخراج دمیرال هم حاصل همین بازی با پای بد او و کنترل توپ ضعیفش بود.
۷- با خروج احتمالاً اجباری آرائوخو، کومن در تصمیمی بسیار عجیب دییانگ را به خط دفاع آورد و برای اولین بار در این فصل Double- pivot خود را با بوسکی و پیانیچ تشکیل داد. زوجی که عملکرد بسیار امیدبخشی داشت. دییانگ هم در خط دفاع با تهدید چندان جدی مواجه نشد. تنها در اولین توپی که در نیمهی دوم روی دروازهی بارسا آمد، دفع ناقص توپ توسط دییانگ باعث شد تا کوادرادو روی تیر دو صاحب توپ شود و با پاس تکضرب مواراتا را به گل برساند که با خوششانسی دییانگ و کومن این توپ هم آفساید اعلام شد.
۸- برخلاف تغییر پست اجباری کومن، تغییر پست اجباری پیرلو نتیجهی خوبی نداشت. با اخراج دمیرال، پیرلو تصمیم گرفت تعویض جدیدش، برناردسکی را از پست هافبک چپ به دفاع چپ منتقل کند و دنیلو را از دفاع چپ به دفاع وسط آورد. در صحنهی پنالتی منجر به گل بارسا، بیاحتیاطی برناردسکی که حاصل ناآگاهی او از اصول دفاعی بود، منجر به خطای او روی فاتی تازهتفس شد تا تیر خلاص به قلب بیانکونری شلیک شود.
۹- تقابل پیرلو و کومن تقابل سردرگمهای این فصل بود. برنده، تیم و مربی بودند که کمتر سردرگم بودند! راه درازی پیش روی هر دو مربی وجود دارد. یکیشان که کومن باشد، هر بازی مشغول امتحان کردن مسی، گریزمن، فاتی، پدری، کوتینیو و ترینکائو در چهار پست جلوی زمینش است، اما حداقل آرایش تیمش را به هنگام دفاع و حمله و محل استقرار بلاک دفاعیاش را دریافته، دیگریشان که پیرلو باشد، هنوز بین ۳-۴-۳، ۲-۵-۳ و این اواخر ۲-۴-۴ میچرخد و همچنان نمیداند قصد دارد بلاک دفاعیاش را از جلوی زمین بچیند یا از مرکز. فصل درازی در انتظار هواداران بارسلونا و یووه است.
فصل عجیب لیگ برتر؛ همه شانس قهرمانی دارند
به نقل از وبسایت هفتیک، اتفاق شگفت انگیز، سوالی است که که گواردیولا وقتی چشمانش را به نشانه عصبانیت بالا داده بود، پرسید” بعد از این نوبت چیست؟” منچسترسیتی مقابل پورتو به پیروزی مهم و البته راحت 3-1 دست پیدا کرد، هر چند پس از اعلام مصدومیت فرناندینیو، در کنار زمین جنجال ها بالا گرفت. فردای آن روز اعلام شد که هافبک برزیلی حداقل 4 هفته از میادین به دور خواهد بود.
به این ترتیب، حس اطمینان خاطر و تردید به صورت همزمان در آن شب برای سیتی به وجود آمد. رقبای سیتی یعنی منچستریونایتد، لیورپول، تاتنهام هاتسپرز و چلسی هم در همان نیمهشب چنین حسی را تجربه کردند. واضح ترین مثال هم اوله گونار سولسشر است که خیلی سریع تیم را از یکی از ضعیف ترین شکست های تاریخ باشگاه به یکی از بهترین عملکردهای دوران حضورش رساند. مربی یونایتد پس از پیروزی مقابل پاری سن ژرمن به درستی ، احساس بی گناهی میکرد و همینطور انتقادات نیز ادامه داشت ولی او نباید بیش از حد تحت تاثیر جو قرار بگیرد.
درسی که تا به اینجا از فصل 21-2020 گرفته ایم این است که هیچ احساسی ماندگار نیست زیرا دیدگاهها هر هفته بر اساس نتایج تغییر میکند. چیزی که در پایان بازی قبلی درست بود، ممکن است در پایان بازی بعدی کاملا غلط باشد. اگر لیگ برتر به خاطر کووید19، به یک فرم جدید و نادری از سرگرمی تبدیل شده، در حقیقت به یکی از آن سریال های کمدی تبدیل شده که هر قسمتش، نسبت به قسمت قبلی کاملا متفاوت و بی ربط است.
البته که “بعد از این نوبت چیست”. ممکن است شاهد یک فراز و فرود چشم گیر و شاید یک پایان دور از انتظار باشیم. مطمئنا این فصل تا به اینجا فصلی غیرعادی بوده که در شرایطی غیرعادی برگزار شده است. این نتایج عجیب و غریب مطمئنا تاثیری حتمی روی جدول خواهد داشت، جدولی که انتظار میرود بیش از همیشه پتانسیل تغییرات را دارد.
واقعیت لیگ برتر در یک دهه گذشته اینطور بوده که پس از پنج بازی، چهار تیم برتر جایگاهشان را محکم کرده و رفته رفته تثبیت میکنند. به صورت میانگین، 3 تیم از 6 تیم برتر تا به اینجا در این جایگاه قرار گرفته اند و سه باشگاهی که در پایان فصل سهمیه چمپیونزلیگ کسب میکنند، در پایان هفته پنجم در بین این 6 تیم حضور دارند.
این نحوه قرار گرفتن تیمها، فصل گذشته از ابتدا تا انتها تقریبا به صورت یکسان پیش رفت و لیورپول در صدر جدول قرار داشت، سیتی دوم و لستر پنجم بود. آمار دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد نسبت به روند عادی که در لیگ طی میشد، چقدر تغییر ایجاد شده است. این اولین بار پس از فصل 07-2006 است که یک باشگاه که فصل را پایین تر از رده ششم به پایان رسانده، توانسته در فصل بعدش، پس از هفته پنجم در صدر جدول باشد.
آخرین بار پورتموث تحت هدایت هری ردنپ توانست با پنج کلین شیت در پنج بازی اول و 13 امتیاز، در صدر جدول باشد. در حالی که به نظر میرسید قهرمانی لستر در سال 2016، اتفاقی نادر باشد، آمار نشان داده که “واقعیت” معمولا خود را تحمیل میکند.
به نظر میرسد در کمترین حالت میتوانیم بگوییم آنچه درباره رقابت قهرمانی میدانیم را میتوان فراموش کرد. متغیرهای بسیار زیادی در این میان نقش ایفا میکنند. چیزی که ما در چند سال اخیر متوجه شده ایم این است که مسائل مالی، رتبه های جدول را دیکته میکند؛ بهترین بازیکنان و مربیانِ مستعد را کنار هم جمع میکند تا کارآمدترین تاکتیک ممکن به کار گرفته شود که در نتیجه عملکرد و نتایج بهبود یابد.
فوتبال در بالاترین سطح ارائه میشد. اما مشکل فصل جاری اینجاست که “فوتبال در بالاترین سطح” امکان پذیر نیست. افت میانگین امتیازات تا به همین جا نشان میدهد که در فصل جاری قرار نیست شاهد قهرمانی تیمی با کسب بیش از 95 امتیاز باشیم شاید حتی تیمی با 80 امتیاز بتواند قهرمان شود.
این موضوع بیشتر بستگی به تقویم دارد که میتواند تاثیرات متفاوتی بگذارد. در درجه اول میتواند روی آمادگی بدنی تیم تاثیر بگذارد. تیمها هیچگاه در آمادگی صد در صد نخواهند بود و مصدومیتهای زیادی را تجربه خواهند کرد. تیمها بازیکنان کلیدی بسیاری را از دست خواهند داد. این موضوع را در مصدومیت فرناندینیو و ویرژیل فن دایک هم دیده ایم.
از این رو ممکن است نتایج فصل را مصدومیت ها تعیین کنند. تیمها از همراهی چرخ دنده هایشان محروم خواهند بود. سپس نوبت نحوه عملکرد این چرخ دنده هاست. برای همین است که این احتمال وجود دارد تاکتیکهای پیچیده و کارآمد جواب ندهد زیرا بازیکنان مورد نظر برای اجرای تاکتیک ها در زمین نیستند.
تیمها فرصت کافی برای تمرین کردن نخواهند داشت، مربی ها هم فرصت کافی برای بهتر کردن بازیکنها ندارند. فقط به نتایج این سه تیم پس از دیدارهای اروپایی شان در لیگ نگاه کنید. در واقع این فصل بر این اساس رقم خواهد خورد که تیمها تلاش میکنند نزدیک سطح خود باشند تا اینکه آن را حفظ کنند. بازیهایی مثل پیروزی 7-2 استون ویلا مقبل لیورپول یا پیروزی 5-2 لستر مقابل سیتی هم نشان میدهد که چقدر مرز بین ارائه یک فوتبال عالی و یک نمایش ضعیف نزدیک است. کارآزموده ترین رویکردها نیاز به بازیکنی دارد که آنها را اجرا کند.
توضیح نتایج عجیب لیگ برتر
عدم حضور هواداران، کوتاه بودن مدت پیش فصل و شیوع ویروس به خودی خود ترکیبی شده اند تا این شرایط جالب توجه را ایجاد کنند. به طور کلی، انسجام تیم با فشار بالا ایجاد میشود و ایجاد فشار شدید در این فصل ممکن است مقدور نباشد.
در چنین شرایطی ممکن است رویکردی که قبل تر به کلی کنار گذاشته شده، بیشترین بازده را داشته باشد. هر چه هرج و مرج لیگ برتر بیشتر باشد، به این معناست که هر تیمی که بتواند کمی انسجام خود را حفظ کند- مثل اسپرز تحت هدایت مورینیو، یونایتد تحت هدایت سولسشر یا اورتون تحت هدایت کارلو آنچلوتی- میتواند در رتبه بالاتری قرار بگیرد.
هرگونه ثبات به شدت موثر خواهد بود. برای همین است که پیروزی مقتدرانه سیتی مقابل آرسنال، بسیار کلیدی به نظر میرسید. برای همین است که مصدومیت فرناندینیو از این پیروزی هم مهم تر است. از آن پیچشها و دست اندازهایی است که معمولا در واقعیت با آن روبرو میشویم.
از آن فصل هایی است که نمیتوان احتمال موفقیت هر تیم یا رخ دادن هر اتفاقی را رد کرد. مسئله اینجاست که خیلی احتمالات از همین حالا پاک شده است. اینکه متوجه شویم چه اتفاقی در راه است، کار دشواری خواهد بود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4389/20492/81851
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4389/20492/81853
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4389/20492/81856
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4389/20492/81858
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4389/20492/81859
|
عناوین این صفحه
- اخبار
- تکرارنشدنی همچون مارادونا
- 10 اتفاق از مارادونا
- چند پرده از بازی یوونتوس - بارسلونا
- فصل عجیب لیگ برتر؛ همه شانس قهرمانی دارند