|
سینما قرص نیست که بخورید و کارگردان شوید
به نقل از ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نشست تخصصی «کالبد شکافی فیلم کوتاه» با موضوع «بررسی سه فیلمنامه فیلم کوتاه» با حضور شادمهر راستین در ساعت ۲۰ و موضوع «بررسی سه فیلم کوتاه» با حضور کیوان علیمحمدی در ساعت ۲۲ با اجرای رامتین شهبازی شامگاه پنجشنبه ۱۵ آبان در لایو اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد.
رامتین شهبازی در ابتدا گفت: این نشست را به استاد محمدرضا اصلانی تقدیم میکنیم که حق بزرگی بر گردن سینمای ایران دارند. ایشان سینما را با نگاهی شاعرانه و خاص دنبال کردهاند.
جذابترین شروع برای فیلمهای کوتاه شکستن کلیشههاست
سپس شادمهر راستین درباره انتخاب سه فیلمنامه «شوفر» به نویسندگی رضا نجاتی، «حلقه معمولی» به نویسندگی نوا رضوانی و «دیدن» به نویسندگی سهیل امیرشریفی برای این نشست گفت: این سه فیلمنامه به این جهت انتخاب شدهاند تا سه گونه روایی را در فیلم کوتاه ببینیم. ساختار روایت در یک فیلم یک دقیقهای با فیلمی بلند هیچ تفاوتی ندارد چون ما یک شخصیت و قصه، یک شخصیت و یک تجربه یا یک شخصیت و یک موقعیت را با تماشاچی به اشتراک میگذاریم.وی افزود: بنابراین زمان در اصول ارتباطی فیلمنامهای که به فیلم تبدیل میشود چندان مهم نیست. فیلم کوتاه به این واسطه که از جهت زمان قواعد فیلم بلند را میشکند، جذابیت دارد، زمان فیلم کوتاه قواعد بازی مشخصی دارد و میدانیم که قرار نیست بین ۲۵ تا ۳۰ دقیقه تحلیل روانشناختی عمیقی از شخصیت ارائه کنیم، جذابترین شروع برای فیلمهای کوتاه شکستن کلیشههاست. به عنوان مثال در فیلم «شوفر» پدری که آموزش رانندگی میدهد بیشتر از آموزش، اقتدار خود را دیکته میکند. راستین تاکید کرد: وقتی فیلم کوتاه میبینیم، میدانیم که چندان قرار نیست به عمق قصه و شخصیت برویم و فاصله شروع و نقطه عطف اول در فیلم کوتاه بسیار کوتاه است، مانند فیلم «روتوش»، ولی میانهها بسیار شبیه به فیلمهای بلند است.
حرفهای بزرگ و فیلمهای کوتاه
این فیلمنامهنویس با اشاره به فیلم کوتاه «دیدن» گفت: در فیلم «دیدن»، روایت بسیار مهم است. فضاسازی در فیلم کوتاه باید در دل ماجرا و لایههای درونی صورت بگیرد و در فیلم «دیدن» شاهد این نکته در فیلمنامه هستیم و در واقع فیلمنامه نشان میدهد نویسنده استراتژی فیلم کوتاه را به خوبی میشناسد. اصل شگفت زده کردن در فیلم کوتاه در هر لحظه باید رخ بدهد و این موضوع را باید در نوشتن فیلمنامه مورد توجه قرار دهیم. همچنین فیلمنامه باید با اقتدار تمام شود. شخصیت اصلی هم باید همواره علی رغم میل خود اقداماتی را انجام دهد تا تماشاگر جذب قصه شود، خلاف باور عدهای، شخصیت هیچ وظیفهای برای پیشبرد قصه ندارد. ضمن اینکه فیلم کوتاه اصلاً مانع این نمیشود که فیلمنامه نویس حرف بزرگی بزند.
وی افزود: کار فیلم کوتاه ایجاد تفکر است نه سرگرمی، به همین دلیل توصیه میکنم که به تماشاچی فرصت فکر کردن درباره قصه و ماجرا را بدهید.راستین در ادامه درباره فیلمنامه «حلقه معمولی» گفت: این فیلمنامه از همان اول با قدرت دیالوگ و اتفاق آغاز میشود. در فیلمنامه میتوانیم در مرحله اول اتفاق تصادف را بگذاریم اما نمیتوانیم در آن مرحله نتیجه گیری را هم داشته باشیم. این فیلمنامه از حداقل دیالوگ استفاده میکند و فضاهای بدون دیالوگ آن کاملاً فیلمنامهای است.در ادامه این نشست نوبت به پرسش مخاطبان رسید و راستین در پاسخ به این پرسش که جایگاه ساختار در فیلم فانتزی و انتزاعی چگونه است؟ گفت: ساختار بر مبنای سه پردهای شدن شکل میگیرد و برای شکستن ساختار باید این سه پرده را شکست. انیمیشن یا فانتزی بدون ساختار نیستند بلکه ساختار دارند، اساس سینما این است که ساختار روایی وجود دارد و میتوانیم این ساختار را به هر شکلی که مدنظر داریم تغییر دهیم.وی درباره چگونگی به کار نبردن دیالوگ در فیلم کوتاه بیان کرد: دیالوگ در هر صورت در فیلم به شکلی وجود دارد اما شکل روایی آن متفاوت است.
فیلمفارسی بد است چون اجازه تخیل به مخاطب نمیدهد
سپس نوبت به نشست کیوان علیمحمدی رسید. در ابتدای این برنامه رامتین شهبازی، این نشست را به داریوش مهرجویی کارگردان سینما تقدیم کرد. در ادامه کیوان علیمحمدی کارگردان سینما گفت: فیلمساز بزرگی میگوید هنر آشکار نمیکند بلکه پنهان میکند وقتی ما با اثر هنری نابی رو به رو میشویم با کندوکاو در آن اثر هنری است که میتوانیم به ذهن و حرکات فیزیکی خالق آن اثر در لحظه خلق کردن پی ببریم.وی افزود: فیلمساز بزرگ دیگری میگوید در هنر نباید همه چیز را نشان داد. از این مقوله میخواهم به تخیل و ایجاز برسم چون هنر نسبت مستقیم با این دو موضوع دارد. هر چقدر به عنوان یک فیلمساز بتوانیم توشه خودمان را از جهان عکس، نقاشی و… پر کنیم و جان و روح ما با این مقولات عجین شوند فیلمساز خوبی خواهیم بود و همین موضوع به ایجاد رابطه دو سویه با مخاطب کمک میکند، در واقع مخاطب به جای اینکه فقط یک مصرف کننده باشد میتواند رابطهای با فیلمساز و اثر برقرار کند. فیلم فارسی به خاطر این بد است که ارتباط دو سویه را قطع میکند، اجازه تخیل را به مخاطب نمیدهد و او لحظهای نمیاندیشد.
وی افزود: وقتی میخواهیم درباره «کارگردانی» صحبت کنیم، درباره هر فیلمی با موجود زندهای رو به رو هستیم که نام فیلمنامه را به یدک میکشد و اگر هر لحظه از آن غفلت کنیم این موجود زنده میمیرد پس برای اینکه این موجود زنده به حیات خود ادامه دهد، باید طراحی دقیقی از فیلم داشته باشیم. این موضوع کمک میکند که ساختار منسجمی داشته باشیم. فیلم باید ریشه داشته باشد و اگر نه، فرو میریزد. علیمحمدی ادامه داد: اگر طراحی دقیقی نداشته باشیم، دکوپاژ داشتن بی معنی است. در چنین مواقعی باعث مرگ فیلمنامه میشویم. ضمن اینکه طراحی ساختار از دل تحلیل دقیق فیلمنامه میآید. از سوی دیگر تا وقتی تحلیلی از رنگ، صدا و… نداشته باشیم، نمیتوانیم دکوپاژ کنیم.
یک کارگردان با مصورساز متفاوت است
این کارگردان توضیح داد: در مواجهه با یک فیلمنامه باید فراتر از واژهها پیش رفت. یک کارگردان خلاق باید بداند با یک مصورساز متفاوت است، ما انبوهی از فیلمها را میبینیم که موضوعات مختلف دارند ولی شبیه به هم هستند زیرا مصور شدهاند نه کارگردانی. کارگردانی که مصورسازی میکند فقط به ظاهر واژهها توجه دارد. پس اگر بتوان زندگی پشت واژهها را کشف کرد، تماشاگر احساس میکند برای اولین بار است که در یک فیلم جهان را می بیند. فرم همیشه محتوا را در دل خود دارد، نباید محتوای فیلم را فریاد زد.
کارگردان «گیلدا» در ادامه با اشاره به فیلمهای کوتاهی که دوست داشته است، اظهار کرد: فیلم «مردی که اینجا نبود» را دوست داشتم چون خلاقیت و قدرت تخیل بالایی دارد. شروع فیلم نمایی دارد که مربوط به تابلوی هشدار و ورود ممنوع است. هیچ شناختی به کارگردان و فیلم نداشتم اما این پلان را که دیدم، یاد نحوه شروع فیلم «همشهری کین» افتادم. همین یک پلان در نهایتِ ایجاز من را به جهان آن فیلم برد. بنابراین فکر کردم قرار است با فیلمی رو به رو شوم که در آن مقوله «نگاه به خود» مطرح میشود در ادامه هم سوالم این بود که آیا این فیلم در درون خود نگاهی به سینما را دارد یا نگاه به خود را که در نهایت متوجه شدم این فیلم نه تنها نگاهی به سینما دارد بلکه نگاهی به کاراکتر هم دارد.
وی گفت: با دیدن همین پلان ابتدایی میتوانیم تصور کنیم که فیلم قرار است از نظر بصری خود را به جهان «همشهری کین» و ویژگیهای آن نزدیک و بدون اینکه پرگویی کند به ما میگوید که در این اثر تاریکی بر نقاط روشن غلبه دارد. بعد که تیتراژ شروع میشود و نام شخصیتها را میبینیم با زبان سینما باز هم آیکونهای سینمای گنگستری را میبینیم و متوجه میشویم که فیلم ویژگیهای آثار نوآر را دارد. همه اینها به دلیل تحلیل دقیق کارگردان از فیلم است. وقتی میخواهید فیلمی بسازید که تاریکی در آن غلبه داشته باشد باید به منابع نوری هم فکر کنید و این از دل جهان منسجم فیلم میآید. سایههای بلند یکی از ویژگیهای فیلم نوآر است و در «مردی که اینجا نبود» هم این موضوع خود را به دل فیلم میآورد و با جهان فیلم رابطه دارد. جهان فیلم کاملاً یک دست و منسجم است. همچنین آینه در جای جای این فیلم خود را نشان میدهد و معنای خاصی دارد، یک عنصر هویت دار است و درام ما را پیش میبرد.
سفر از دل تابوت به زندگی
این کارگردان ادامه داد: جهان فیلم نیز سرد و منجمد است، شخصیتها مثل قندیل هستند و همه فریز شدهاند. تنها لحظهای که میبینیم، شخصیت حرکت میکند همان مرکز ثقل است. طراحی صحنه هوشمندانه ای هم دارد و عناصر درست انتخاب شدهاند، مثل بطریهای یخ زده، کتاب هملت و…. این فیلم سفری از دل شب به روز است؛ از دل تابوت به زندگی. «مردی که اینجا نبود» از جهان ذهنی شخصیتی روایت میشود که در کودکی اتفاقی برای او رخ داده و فیلم را از نگاه او دنبال میکنیم. علیمحمدی عنوان کرد: دومین فیلم کوتاهی که دوست دارم «زرد خالدار» است، نقطه قوت «زرد خالدار» جهان منسجم اش است که بر اساس یک ساختار دقیق و سنجیده شکل گرفته یعنی جهانی را ساخته است که در مرز خیال و واقعیت حرکت میکند و خیلی موفق است به طوری که نمای پایانی فیلم برای تماشاگر قابل باور است. جهان فیلم از دل گرافیک دقیق و هوشمندانه و از جهان ذهنی دختری که عروسک گردانی میکند، آمده است. در نمای آغازین «زرد خالدار» میبینیم که دختر سوار اتوبوس است و فضای صوتی واقع گراست، فیلم نور آبی و سردی دارد که با ایجاز به ما میگوید با شخصیتی رو به رو هستیم که با این دنیای پیرامون ناسازگار است.
فیلمی که نقاشانه است
کارگردان «شهر قصه» توضیح داد: با پلان اول «زرد خالدار» متوجه میشویم که شخصیتش با محیط ناسازگار است در همین رابطه گرافیک فیلم هم دقیق است، گرافیک فیلم به من میگوید که کارگردان رنگ را میشناسد، کارگردان «زرد خالدار» در جهانی که ساخته خوش سلیقه بوده است و پلانهایش از نظر ساختار درست هستند. به نوعی ما را به جهانی لذت بخش دعوت میکند. یکی از نکات هوشمندانه فیلم هم قابهای ثابت آن است. علیمحمدی بیان کرد: وقتی تحلیل درستی از جهان فیلم داریم، بازی بازیگر درست جا میافتد پس لازم نیست دیگر حرکات عجیب و غریب کند به خاطر همین است که فیلم «زرد خالدار» نقاشانه است. کارگردان با شناخت دقیقی که نسبت به فیلم خود دارد از هرچه چیزی درست استفاده کرده است. نکته هوشمندانه دیگر «زرد خالدار»، صدای این فیلم است یعنی از صدای خارج قاب خوب استفاده شده و کاملاً مشخص است که به صدا فکر شده است. از سوی دیگر جهان یک دست و مینیمال فیلم ما را به پلان آخر میرساند و آن هنگام است که آن را میپذیریم.کارگردان «شبانه روز» با اشاره به اینکه فیلم کوتاه سوم مورد علاقهاش «تو هنوز اینجایی» است، گفت: فیلم از همان نمای آغاز با طراحی صدا و نور، کدی به ما میدهد، یعنی به ما میگوید که قرار است خودتان را به جهان ذهنی شخصیتها نزدیک کنید. کارگردانان این فیلم برای رسیدن به جهان ذهنی این شخصیتها از پیش طراحی کردهاند. در این فیلم دوربین رها و آزاد است و هویت دارد، خنثی نیست و در درام نقش فعال دارد. تدوین هم هرجا که دوست دارد، فواصل را باز و گاهی آنها را به هم نزدیک میکند.
این کارگردان در بخش دیگر از صحبتهایش با بیان اینکه هیچ مرحله غیر مهمی در سینما نداریم، گفت: تمام مراحل سینما از همان لحظه اول و اولین واژهای که روی کاغذ میآید تا تیتراژ پایانی مهم است پس نام فیلم هم میتواند کنجکاوی برانگیز باشد.
وی خطاب به هنرجویان سینما گفت: برای اینکه کارگردان خوبی شوید، بخوانید، بشنوید، در جامعه زندگی کنید تا این تجربه درونی شود. نمیشود یک کتاب بخوانیم و فکر کنیم کارگردان شدهایم. کتابهای خوب زیادی در بازار داریم که مربوط به گفتگو با کارگردانهای مختلف است، وقتی این کتابها را بخوانید خیلی چیزهای خوبی یاد میگیرید. سینما قرص یا کپسول نیست که آن را بخورید و کارگردانی یاد بگیرید، سینما نتیجه تجریه زیستی ماست. هر چیزی که با جهان فیلم ما عجیبن شود، باعث حسن آن جهان میشود. این موضوع موقعی بحران میشود که در دل ساختار ما جا نمیافتد و به یک عنصر تحمیلی تبدیل میشود.
علی محمدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا لازم است که کارگردان، فیلمبرداری بلد باشد، گفت: اگر به عنوان کارگردان فیلمبرداری، لنز و نور را نشناسید چگونه میتوانید جهان بصری فیلم را تشخیص بدهید؟ اگر تدوین را نشناسید چگونه میتوانید نقطه کات را بشناسید؟ پس باید خوب جهان بصری را بشناسید و حتماً آگاه باشید. برخی برای اینکه قاب بندی را بلد نیستند فکر میکنند با دوربین روی دست میتوانند تمام نابلدی خود را بپوشانند.
صبوری در سینما را یاد بگیرید
علیمحمدی در بخش دیگر از صحبتهایش عنوان کرد: در سینما باید صبوری را یاد بگیرید، باید فضا را روایت کنید که کار راحتی نیست. همه اینها با صبوری با زندگی کردن و تحقیق دقیق به وجود میآید. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا دکوپاژ کردن سر صحنه اشتباه است یا نه گفت: بله. نباید سرصحنه دکوپاژ کنید چون اسیر لحظه میشوید باید از قبل به همه چیز فکر کنید وقتی شما از قبل به هیچ چیز فکر نکرده باشید، سر صحنه اسیر لحظه میشوید و فکر میکنید آن لحظه بهترین اتفاق است در حالی که به یک چیز ساده رسیدهاید ضمن اینکه سر صحنه یک گروه پنجاه نفره شما را نگاه میکنند، خلوتی ندارید که به چیزی فکر کنید باید از قبل به همه چیز فکر کنید و سر صحنه بیشتر باید منتظر یک لحظه درخشان باشید نه اینکه تازه دکوپاژ کنید.
آنچه در شب نهم جشنواره فیلم کوتاه تهران گذشت
تاکنون ۱۶ نشست از کارگاههای جشنواره فیلم کوتاه تهران در بستر اینترنت به سرانجام رسیده اما هنوز شرایط کرونایی برای نمایش فیلمهای رویداد سینمایی مهیا نشده است، نمایشهای جشنواره فیلم کوتاه تهران و آغاز رسمی این رویداد همچنان در گروی دستور ستاد ملی مقابله با کرونا و بازگشایی سینماهاست.
روز گذشته سامان شهامت صدابردار سینما در گفتگویی فیلم کوتاه را عرصهای پیشرو خواند و عنوان کرد: «به نظرم امروزه فیلم کوتاه ما از سینمای بلند جلوتر است اما به همان اندازهای که فیلمهای کوتاه پیشرو هستند، مورد توجه قرار نمیگیرند.»
در دهمین روز نشست تخصصی «۳۷-۲۰» جمعه ۱۶ آبان قرار است دو نشست دیگر با حضور سعید رحمانی و رامتین شهبازی با موضوع ساختار فیلم کوتاه در صفحه اینستاگرام انجمن سینمای جوانان پیگیری شود.
جایزه بهترین فیلم جشنواره آرلینگتون به «گاو آمریکایی» رسید
به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «گاو آمریکایی» به نویسندگی و کارگردانی آسمان طوسی که در بسته «بازگشت کوتاه» سینماهای «هنروتجربه» قرار دارد، به تازگی توانسته است جایزه بهترین فیلم را در بخش کوتاه دهمین دوره جشنواره بینالمللی Alrington آمریکا از آن خود کند.بخش فیلم کوتاه این جشنواره چندی پیش به پایان رسیده است و هم اکنون بخش فیلمهای بلند آن در حال برگزاری است.
«گاو آمریکایی»، نامزد بهترین فیلم بخش بینالملل سیزدهمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان شارجه امارات، برنده جایزه بهترین فیلم در بخش زیر ۳۵ سال بیست و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی زنان Sugardi altrove میلان-ایتالیا، برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره داکاDhuka))کشور بنگلادش، برنده لوح تقدیر سی و چهارمین دوره جشنواره بینالمللی fifak تونس و جشنواره منطقهای خلیج فارس و برنده تندیس ایسفا و بهترین کارگردانی جشنواره وارش بوده است.
این فیلم کوتاه علاوه بر حضور در چندین جشنواره داخلی تاکنون در جشنوارههای مختلف خارجی از جمله سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی osnabrueck آلمان، بیست و سومین دوره جشنواره بین المللی olympia یونان، سیزدهمین دوره جشنواره فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو iff))، شصت و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه Oberhousen آلمان، سی و چهارمین دوره جشنواره بینالمللی fifak تونس، سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی film on بلژیک، دهمین دوره جشنواره بینالمللی mikrofaf صربستان، سیزدهمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان شارجه امارات، سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی Buff سوئد، پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی داکا بنگلادش، بیست و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی زنان Sugardi altrove میلان-ایتالیا، هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی Eberswalde آلمان، دهمین دوره جشنواره بینالمللی Alrington آمریکا، پنجمین دوره جشنواره بینالمللی Planos پرتغال، نهمین دوره جشنواره بینالمللی MovieValley ایتالیا، پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی Arica Nativa Rural شیلی و چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی Lublin لهستان حضور داشته است.
پروفیلم فست مسئولیت پخش بینالمللی این اثر را برعهده دارد.
چرا تعطیلی تئاتر و سینما مقطعی تمدید می شود؟
ایمان افشاریان نویسنده و کارگردان تئاتر درباره آسیبی که تعطیلی فعالیتهای تئاتری به بدنه تئاتر کشور وارد کرده است گفت: معتقدم اگر دولت اعلام کند که تئاتر برای طولانی مدت تعطیل است، این مسئولیت و وظیفه را پیدا میکند که از اهالی تئاتر حمایت کند و چون نمیخواهد این کار را انجام دهد، ترجیح میدهد که تعطیلی تئاتر و سینما به صورت مقطعی اعلام شود.
وی ادامه داد: در حال حاضر هیچ گروه حرفهای قادر به آماده سازی یک اثر نمایشی نیست و اصلاً منطقی هم نیست چون برای حداقل یکی شدن دخل و خرج تئاتر نیاز به فروش بلیت و تماشاگر داریم، پس الان که تماشاگری وجود ندارد، تئاتری هم وجود ندارد. البته بحرانها و معضلاتی که در تئاتر وجود دارد، زیاد ارتباطی به بحران کرونا ندارد چون آنقدر مشکلات عدیدهای در نچرخیدن چرخ تئاتر وجود دارد که کرونا تنها این مشکلات را عیانتر کرده است.
چرخه معیوبی در تئاتر ما جریان دارد که زیاد ارتباطی به کرونا ندارد. از زمانی که در تئاتر خصوصی سازی اتفاق افتاده است دولت فراموش کرده که اجرای خصوصی سازی احتیاج صددرصد به سوبسید دارد و در همه دنیا هم اتفاق میافتدافشاریان یادآور شد: فرض کنید قرار است نمایشی را با حضور ۲ بازیگر غیرچهره در یک سالن ۱۵۰ نفره که فروش ۸۰ درصد گیشه آن نیز تضمین شده است، به صحنه ببریم با احتساب همه هزینهها در نهایت ۱۰۰ میلیون تومان هم کم میآوریم چون تمام هزینهها از اجاره سالن گرفته تا ایاب و ذهاب و هزینه پلاتو برای تمرین برعهده خودمان است. دولت هیچ حمایتی از تئاتر نمیکند و اجراها هم به شیوهای شده است که مجبور هستید از یک بازیگر چهره در کارتان استفاده کنید و همین مساله ماهیت اصلی تئاتر را از بین برده است چون برای تأمین مخارج باید متوسل به اسپانسر شد و اسپانسر هم بدون وجود بازیگر چهره حاضر به سرمایهگذاری در کار نیست. چرخه معیوبی در تئاتر ما جریان دارد که زیاد ارتباطی به کرونا ندارد. از زمانی که در تئاتر خصوصی سازی اتفاق افتاده است دولت فراموش کرده که اجرای خصوصی سازی احتیاج صددرصد به سوبسید دارد و در همه دنیا هم اتفاق میافتد.
کارگردان «فرانکنشتاین» متذکر شد: معتقدم در این شرایط هم تئاتر باید کلاً تعطیل شود چون تئاتر با نفس تماشاگر زنده است و اگر جادوی حضور تماشاگر در صحنه نباشد آن اجرا موفق نخواهد بود. تئاتر آنلاین و تله تئاتر هم مشتقات تئاتر هستند و عملی کردنشان در این شرایط بد نیست و شاید بتوانند به عنوان یک جایگزین معرفی شوند و با عناوین تازهای مثل «کرونا تئاتر» که مناسب این دوران است، فعالیت کنند اما این به معنای روشن نگاه داشتن چراغ تئاتر نیست. چون همین اتفاقات باعث میشود خیال دولت راحت شود و بگوید حالا که تئاتر تعطیل نیست پس وظیفهای هم در قبال حمایت از آن وجود ندارد. وی با ابراز تأسف از اینکه چندین ماه است هنرمندان تئاتر درآمدی نداشتهاند، بیان کرد: در چنین شرایطی تئاتر باید با اختصاص سوبسیدهای دولتی کاملاً تعطیل شود چون کرونا با کسی شوخی ندارد و شاهد هستیم روزانه بیشتر از ۴۰۰ نفر در حال مرگ هستند. این آمار به معنای یک فاجعه انسانی است و شبیه همان طاعون و وبایی است که قرنها قبل جان هزاران انسان را گرفت و تنها ظاهرش مدرن شده است. افشاریان در پایان صحبتهایش بیان کرد: وقتی به عنوان بازیگر روی صحنه هستید و تعداد تماشاگر به اندازه مورد انتظارتان نیست، حالتان بد میشود چه برسد به اینکه بدانید، قرار است تنها نصف ظرفیت سالن بلیت فروشی شود که در این شرایط آن نصف ظرفیت هم پر نخواهد شد پس انگیزه مناسبی برای روی صحنه رفتن نخواهید داشت. از طرف دیگر از کجا میدانیم هرکدام از عوامل نمایش و یا مخاطبانی که کنار هم نشستهاند، ناقل بیماری نیستند؟ چون این امکان وجود دارد که هرکس با وجود اینکه نکات بهداشتی را هم رعایت میکند، به بیماری مبتلا یا ناقل باشد. ما برای بیرون آمدن از این معضل نیاز به قرنطینه کامل داریم تا شاید بتوانیم باز هم مثل روزهایی که خیلی از ما دور است و قبلاً تجربه کردهایم دوباره کنار یکدیگر در خیابان راه برویم و فعالیتمان را از سر بگیریم.
اخبار
نمایش اینستالیشن تهی برنده سومین جایزه ویستا در گالری ویستا
گالری ویستا میزبان نمایشگاه انفرادی کلثوم صالحی است که سال گذشته یکی از دو برنده سومین دوره جایزه ویستا بود.
به گزارش امتیاز؛ « تهی»، عنوان این نمایشگاه است که یک اینستالیشن است و تا ۲۶ آبان ماه به تماشا است. سال گذشته هیات داوران جایزه ویستا در خصوص کار کلثوم صالحی نوشته بودند:» ایده کلثوم صالحى ویژگى هاى درونى ساختارهاى معمارى و پوست حیوانى را در همنشینى بیانگرانه اى پیش رو قرار می دهد.» صالحی برای معرفی اثر تهی خود نوشته است : انسان یک بایگانی است! زخمی را درنظر بگیرید که حتی وجود ندارد، چیزی برای مرهم گذاشتن و مراقبت کردن نیست اما دردی است بی پایان که گاهی خارج از حد توان تحمل می شود. چیزهای زیادی در انسان یا هرموجود دیگری وجود دارد که دیده نمی شوند، اما تاثیری چنان عمیق دارند که غیر قابل تصور است; تعریف درستی نمیتوان از آنها ارائه داد اما می توان به خوبی آنها را حس کرد. در برابر اتفاقات بزرگ انسان علاقه دارد تا نشانه یا قسمتی از آنرا نزد خود نگاه دارد، مثل اینکه شئی مقدس برای پرستیدن داشته باشد یا مامنی برای پناه بردن. انسان یک بایگانی است! بایگانی نهفته ای از تاثیرات; با مرور زمان دلیل آنها فراموش می شود و در گوشه ای از ذهن یاد بود آن باقی می ماند بدون آنکه چیزی را به ظاهر تغییر دهد. هر انسان یک بهشت و یک جهنم، یک گورستان و یک محل تولد درونش دارد. هم مرزی جاودان تضادها. تضادی که کسی جز او به آن آگاه نیست.»جایزه ویستا، به ایده های برتر هنری تعلق می گیرد که آبان ماه سال گذشته بنا به رای هیات داوران، به طور مشترک به کلثوم صالحی و حمید رضا آزاد رسید. گالری ویستا به نشانی تهران، خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچه دوازدهم با الزام رعایت همه قوانین بهداشتی میزبان علاقمندان است.
پاشنه آشیلی که «اکران آنلاین» را با سر به زمین زد
به نقل از روابط عمومی رادیو نمایش، دومین قسمت از برنامه «نمای نقرهای» با اجرای محمدرضا مقدسیان شامگاه جمعه ۱۶ آبان از شبکه رادیو نمایش پخش شد.
پرونده نخست این برنامه به موضوع «اکران برخط در دوران شیوع کرونا» اختصاص داشت که با حضور محمدرضا لطفی، کارگردان و احسان هوشیارگر، فعال رسانه برگزار شد.
آسیب شناسی اکران آنلاین در دوران کرونا
در ابتدای این نشست محمدرضا لطفی منتقد و کارگردان سینما گفت: من طرفدار اکران برخط هستم، اکران برخط قرار است در کنار اکران حضوری و نمایش فیلمها در سالن سینما حضور داشته باشد، سینما به هیچ وجه تعطیل شدنی نیست.
او ادامه داد: ما دو نگاه داریم، یک نگاه کوتاه مدت به دوران کرونا و دوم نگاه بلندمدت به پس از کرونا، ما باید با ویروس کرونا زندگی خود را وفق دهیم. امروز مردم تمایل چندانی به سینما رفتن ندارند، ما در چنین شرایطی دو راه پیش رو داریم، یا سینما را تعطیل کنیم یا راهکاری برای آن پیدا کنیم که اکران آنلاین و برخط است.
کارگردان «تعارض» بیان کرد: ما نمیتوانیم جلوی تکنولوژی، پیشرفت و تغییر را بگیریم، اکران آنلاین در همه نقاط دنیا بسیار موردتوجه است. ما الان سالن سینما در اختیار نداریم و اگر اکران آنلاین را به شکل درست اجرا میکردیم امروز چرخه اکران از حرکت باز نمیایستاد و دو میلیون مخاطب گذشته سینما را از دست نمیدادیم. ضمن اینکه وقتی دوران کرونا تمام میشد و سالنهای سینما باز میشدند، یک اتفاق بزرگ و درخشان برایمان رخ میداد و آن هم حضور یک پلتفرم قابل و خوب برای اکران آنلاین فیلمها بود تا از حجم فیلمهای در صف نمایش در سینما هم کاسته شود.
لطفی درباره جنبه صنعت سینما توضیح داد: ما وقتی راجع به سینما صحبت میکنیم، سینما یک ماهیتی دارد که دارای دو سر ریشه و صنعت است. فیلم پس از گذر از پروسه تولید وارد مقوله صنعتی میشود و با این تعریف وقتی بستر جدیدی برای عرضه فراهم میشود باید برای آن تبلیغات گسترده و درست صورت بگیرد تا مخاطب با آن آشنا شود. اولین و مهمترین کاری که ما باید انجام میدادیم و متاسفانه محقق نشد رسمیت بخشیدن به اکران آنلاین و معرفی درست آن به مخاطبان بود. ما آغاز خوبی در اکران آنلاین داشتیم که با فیلم «خروج» هم شروع شد، حتی فیلم «طلا» هم اثری تازه و بدیع بود. اما پس از دو سه فیلمی که به صورت آنلاین نمایش داده شدند، فیلمهای ضعیف که از زمانشان گذشته بود را در بستر آنلاین به نمایش گذاشتیم که اگر سالنهای سینما هم باز بودند فروش چندانی نمیکردند، این اتفاق مخاطبان سینما را زده کرد.این کارگردان در پاسخ به اینکه به عنوان کارگردان به بازگشت سرمایه فیلم خود در بستر اکران آنلاین اعتماد دارد یا نه گفت: بله، یادمان نرود که از یک صنعتی صحبت میکنیم که در دوران غیرکرونا هم ۹۰ درصد فیلمها هم قادر به بازگشت سرمایه اولیه خود نبودند. یک فیلمی که ۱۰ میلیارد تومان هزینه تولید آن شده است باید ۳۰ میلیارد تومان بفروشد تا سرمایه اولیه آن بازگردد.لطفی درباره قاچاق فیلمها در بستر اینترنت بیان کرد: این دقیقاً همان پاشنه آشیلی است که اکران آنلاین را با سر به زمین زد. ما در کشوری هستیم که از لحاظ انتظامی، امنیتی و قضایی قدرت بالایی داریم و واقعاً برای من بسیار عجیب است که نتوانیم جلوی قاچاق فیلمها در چند کانال تلگرامی و شبکههای اجتماعی را بگیریم.سپس احسان هوشیارگر فعال رسانه گفت: طبق آمار رسمی سامانههای اینترنتی پخش فیلم اعلام کردهاند، بیشترین تعداد مخاطبانی که به تماشای فیلمها نشستهاند، کمتر از پنج هزار نفر است. در طول هشت ماه اخیر مخاطبان سینمای ایران کجای تصمیمات اکران آنلاین فیلمها بوده است؟ در سال ۹۷ و ۹۸ فیلمهای سینمایی روی پرده قاچاق شدند و با تمهیداتی این بحران برطرف شد و دیگر شاهد قاچاق فیلم در حال اکران نبودیم. سه ماه پیش فیلم «خرس» که توقیف بود و مالکیت آن به بنیاد سینمایی فارابی واگذار شده بود، با حساب کاربری تقلبی در اینترنت قاچاق شد. در چنین شرایطی ما چه راهکاری برای حفظ امنیت فیلم در بستر اینترنت داریم؟وی ادامه داد: به نظرم اگر سینماها باز بود، فیلمی که در اکران آنلاین چهار هزار مخاطب داشت قطعاً میتوانست در صورت باز بودن سالنهای سینما این میزان و حتی بیشتر هم تماشاگر داشته باشد، پس به نظرم وقتی امکان حفظ امنیت فیلمها در فضای اکران آنلاین وجود ندارد چرا باید نمایش اینترنتی آنها را داشته باشیم؟ سپس محمدرضا لطفی گفت: بزرگترین مشکل ما این است که انگیزه و همتی برای صیانت از فیلمها نیست، اما من آمار پنج هزار مخاطب اکران آنلاین فیلمها را جایی نشنیدهام و آماری که دیدم بسیار بیشتر از این تعداد بود. به عنوان مثال یک فیلمی مانند «زنها فرشتهاند ۲» در شرایطی که فیلم بکر و تازه است، رقیب سرسختی ندارد، در اکثر سالنها به نمایش در میآید و تبلیغات گستردهای هم دارد اما ۶۰۰ میلیون تومان میفروشد. همین فیلم در اکران آنلاین یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروخت. همین اتفاق برای فیلم «بیحسی موضعی» هم رخ داد. حال اگر ما از این سیستم صیانت درستی میکردیم و فیلمهای بدیعی را نمایش میدادیم قطعاً میتوانستیم بهره کافی و خوبی از آن ببریم اما متاسفانه این فرصت خوب را با سیاستگذاری اشتباه سوزاندیم.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4393/20521/82011
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4393/20521/82012
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4393/20521/82013
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4393/20521/82014
|
عناوین این صفحه
- سینما قرص نیست که بخورید و کارگردان شوید
- جایزه بهترین فیلم جشنواره آرلینگتون به «گاو آمریکایی» رسید
- چرا تعطیلی تئاتر و سینما مقطعی تمدید می شود؟
- اخبار