|
ترس سولشر، سردرگمی کومان
دیدارهای سهشنبهشب لیگ قهرمانان اروپا با دو نتیجه نسبتا عجیب همراه بود. شکست منچستریونایتد و بارسلونا که البته درمورد دوم تنها به از دست رفتن صدرنشینی گروه منجر شد اما شاگردان اولهگنار سولشر با تسلیم شدن برابر لایپزیگ شانس صعود از گروه را درحالی از دست دادند که تا همین هفته قبل شانس اصلی صعود از این گروه بودند و از دو بازی آخر خود تنها نیاز به یک تساوی داشتند اما از رسیدن به آن باز ماندند. بارسا در ادامه فرصت جبران اشتباهاتش برابر یووه را خواهد داشت و اگرچه قرار گرفتن در رتبه دوم گروه باعث میشود در دور بعد با قرعه سختتری روبهرو شوند، حداقل این شانس را دارند تا در مراحل حذفی حضور داشته باشند اما یونایتد راهی لیگ اروپا خواهد شد تا در این تورنمنت درجه دو به کار خود ادامه دهد.
مزد ترس
یونایتد مسابقات را با دو برد عالی آغاز کرد. برتری در زمین پاریسنژرمن و سپس برد دور از انتظار 5 بر صفر برابر لایپزیگ، تیم سولشر را در موقعیت بسیار خوبی قرار داد اما ظاهرا قرار نیست نتایج پرنوسان یونایتد پایانی داشته باشد. آنها به باشاکشهیر باختند تا هواداران کمی نگران شوند اما برتری در مسابقه برگشت برابر این تیم ترکیهای تا حد زیادی خیال آنها را از بابت صعود راحت کرده بود. تیم فقط یک امتیاز از دو بازی بعدی میخواست و البته هر دو مسابقه را باخت.
سولشر حالا بار دیگر خطر اخراج را بهخوبی حس میکند. اتفاقی که در دوران حضورش روی نیمکت شیاطین سرخ بارها رخ داده و هر بار او با کسب چند نتیجه خوب باعث شده مدیران باشگاه از تصمیم خود منصرف شوند اما اینبار ناکامی در لیگ قهرمانان میتواند برایش گران تمام شده و باعث برکناریاش شود. یونایتد در 20 دقیقه ابتدایی دیدار برابر لایپزیگ بسیار آشفته بود و با دریافت دو گل عملا کارش برای بازگشت به بازی آن هم در زمین حریف بسیار سخت شد.
سولشر در این دیدار 7 بازیکن با خاصیت دفاعی را در ترکیب تیمش قرار داد و از همان ابتدا مشخص بود که برای کسب تساوی به زمین حریف رفته است و همین احتیاط بیش از حد بهجای اینکه به کمک او بیاید، خیلی زود به ضررش شد و در همان دقیقه 2 بازی گل نخست را دریافت کرد. سرمربی نروژی در این مسابقه سه مدافع کناری در ترکیب خود داشت اما عملا کنارههای زمین را به حریف واگذار کرده بود. ناگلزمن بهخوبی از این ضعف یونایتد استفاده کرد و ارسال 34 پاس بلند از سوی بازیکنان لایپزیگ در نیمه نخست نشان میدهد که او بهخوبی از نقاط ضعف حریفش آگاه بوده است.
اشتباهات همیشگی در خط دفاعی و درون دروازه یونایتد به اتفاقی تکراری در دیدارهای اخیر این تیم تبدیل شده است و دیگر کمتر کسی از جاگیری اشتباه مگوایر یا لیندلوف در زمان حمله حریف تعجب میکند. سولشر اگرچه فصل پیش تیمش را در رتبه سوم لیگ قرار داد و نتایج قابلقبولی گرفت اما در لیگ قهرمانان آنها در 10 بازی اخیر خود 6 شکست داشتهاند که روند بسیار ضعیفی برای سومین باشگاه ثروتمند فوتبال دنیا محسوب میشود.
هری مگوایر، کاپیتان یونایتد پس از این دیدار گفت: «در 20 دقیقه ابتدایی اصلا عملکرد خوبی نداشتیم و همین باعث شد 2 گل دریافت کنیم. ما در اواخر مسابقه شانس خوبی برای به تساوی کشاندن بازی داشتیم و تا آستانه زدن گل سوم هم پیش رفتیم اما درنهایت موفق نشدیم. دوست ندارم بهدنبال بهانه برای توجیه این شکست باشم. 11 بازیکن در تیم حضور داشتند و به نظر باید مبانی اصلی فوتبال را یاد بگیریم. بازی را بسیار بد و ضعیف شروع کردیم و نتوانستیم برابر ارسالهای آنها واکنش مناسبی داشته باشیم.»
در این میان، ستارههای سابق این تیم ازجمله پل اسکولز و ریو فردیناند به انتقاد از شیوه بازی تیم و شکست در این دیدار پرداختند اما فیل نویل، مدافع سابق این تیم و سرمربی تیم ملی بانوان انگلیس به حمایت از سولشر پرداخته و میگوید: «به نظر من بازی روز شنبه برابر منچسترسیتی میتواند در آینده او نقش بسیار مهمی داشته باشد. اگر یونایتد بتواند در دربی منچستر پیروز شود اتفاق بزرگی برای مربی و بازیکنان تیم خواهد بود و به نظرم سولشر میتواند در این تیم به کارش ادامه دهد. آنها در 30 دقیقه ابتدایی دیدار با لایپزیگ بسیار بد بازی کردند و برای این کار تنبیه شدند. به نظر تیم در گروهی بسیار بسیار سخت قرار گرفته بود و درنهایت نتوانست از آن صعود کند. حالا راهی لیگ اروپا میشوند و به نظرم باید روی این مسابقات تمرکز کرده و فاتح آن شوند. من تصور میکنم در داخل باشگاه تصمیم جدی برای برکناری سولشر وجود ندارد و برخلاف اخباری که در رسانهها منتشر میشود، آنها برنامهای برای جانشینی او ندارند.»
یکی از اتفاقاتی که در آستانه این مسابقه حساس تمرکز این تیم را به هم زد، صحبتهای مینو رایولا، مدیربرنامههای جنجالی پل پوگبا بود که عنوان کرد موکلش با یونایتد به پایان راه رسیده و عملا اخبار مربوط به جدایی او را تایید کرد. به این ترتیب رایولا بار دیگر حاشیهای جدید برای یونایتد ایجاد کرد و باید دید سرنوشت این هافبک فرانسوی پرحاشیه در اولدترافورد نهایتا به کجا خواهد رسید.
از لالیگا تا لیگ قهرمانان
رویارویی دوباره مسی و رونالدو در زمین مسابقه یکی از هیجانانگیزترین اتفاقات سهشنبهشب فوتبال اروپا بود که درنهایت با برتری رونالدو و یارانش به لطف دو گلی که این ستاره پرتغالی زد، همراه بود. بارسا در ادامه روند نزولیاش اینبار در زمین خود با 3 گل به یوونتوس باخت تا پس از 38 بازی بار دیگر شکست خانگی در لیگ قهرمانان را تجربه کند.
رونالد کومان قرار بود تیم را از شرایط بحرانی نجات دهد اما این مربی هلندی نیز فقط درحال ثبت رکوردهای منفی برای باشگاه است. بارسا حالا در لیگ قهرمانان هم شکست را تجربه میکند و اگر خیلی زود فکری برای حل مشکلات تیم نشود در ادامه فصل با بحران بزرگتری مواجه خواهند شد. افت مسی و مصدومیت ستارههایی چون دمبله، پیکه و فاتی باعث شده آبی و اناریها بهدنبال راهحلی برای این بحران باشند که البته هنوز کومان نتوانسته به آن برسد.
آنتوان گریزمان با انتقاد از نمایش تیم برابر یوونتوس میگوید: «در نیمه نخست واقعا بازی بدی ارائه کردیم. انگیزه لازم را نداشتیم و در دوندگی، دفاع، حمله و همهچیز واقعا بد بودیم. وقتی ما نمایش ضعیفی داشتیم چه کسی باید بهعنوان مقصر معرفی شود؟ باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا در بازیهای آینده عملکرد بهتری داشته باشیم. تنها راهحل خروج از شرایط کنونی این است که در کنار هم تلاش کنیم و باور داشته باشیم که میتوانیم به روزهای خوبمان برگردیم. روز یکشنبه آینده بازی مهمی را درپیش داریم و باید خودمان را برای ارائه یک بازی خوب آماده کنیم.»
بارسا از مدتها پیش تلاشهای خود برای حضوری موفق در بازار نقلوانتقالات زمستانی را آغاز کرده و بهدنبال این است تا با خرید نفرات مدنظرش مشکلات خود را برطرف کند اما مشکل اصلی اینجاست که تیم با بحران مالی مواجه است و برای خرید نفرات جدید نیاز دارد برخی بازیکنان خود را به فروش برساند یا سراغ بازیکنان آزاد برود. این شرایط برای کومان مشکلات زیادی را ایجاد کرده است و تیمی که در سالهای قبل بهراحتی سراغ ستارههای گرانقیمت فوتبال دنیا میرفت، حالا برای تامین هزینه خریدهای معمولی خود نیز با مشکل روبهرو است.
دنیا بدون مسی و رونالدو چگونه خواهد بود؟
فوتبال سالهاست که ما را مجذوب خودش کرده. در این بین نمیشود از نقش ستارگانی گذشت که با درخشش خارق العاده خود هم ما را عاشق فوتبال کردند و هم خودشان تا ابد بخشی از تاریخ حیرتانگیز این ورزش شدند. قصه مارادونا هنوز هم برای فقیرترین مردم کشور ایتالیا بوی غرور میدهد، کوچه پسکوچههای برزیل پر از زمزمه از پسر سیاه پوستی است که کشورش را به پادشاهی جهان رساند و کرایوف قهرمان بیتکرار قصههای مادران هلندیست.
اما داستان ما چطور؟ میراث ما برای فرزندانی که در آینده از ما درباره فوتبال سؤال میکنند چه خواهد بود؟ خوشبختانه ما افسانه بزرگتری داریم، چطور میشود گفت انسانهای بدشانسی هستیم وقتی در دورانی زندگی کردیم که شانس دیدن جذابترین رقابت تاریخ فوتبال را داشتیم. تجربه تماشا و مسحور شدن در برابر ستارگانی که هیچ کس نمیداند برای تولد یکی دیگر از آنها باید چند سال صبر کرد.
سالهاست پوشیدن لباس تیم مورد علاقهمان، انتظار جلوی تلویزیون و هیجان برای تماشای یک نمایش دیگر از آنها شیرینترین بخش زندگیمان نام گرفته. ما از واژهای فراتر از رقابت صحبت میکنیم، فراتر از رؤیا و شاید فراتر از همه تصورات...!
قصه ما برای آینده داستان دو پسر از دو سرزمین متفاوتست که به فاصله هزاران کیلومتر از هم کارشان را آغاز کردند، جنگیدند، عرق ریختند و حتی شکست خوردند اما ناامید نشدند، پسرانی که خیلی زود پوسترهایشان روی دیوار اتاق ما نقش بست و دوست داشتنشان حالا دیگر بخشی از وجود ما شده. با لباسهایشان به خواب میرویم و در خواب آنها را در آغوش میکشیم ...!
ما از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو یعنی نمادهای جذابترین رقابت فردی تاریخ فوتبال صحبت میکنیم. بیشک فوتبال بازیکنان بینظیر زیادی را به ما نشان داده اما برگ برنده آنها جای دیگراست.
استعداد در کنار استمرار از آنها ستارههایی را ساخته که بیش از یک دهِه میدرخشند و هر روز قلههای جدیدی را فتح میکنند؛ رکوردهایی که آنها برای شکستنشان مدتهاست یاد گرفتهاند که پیش از هر چیز باید از سد خودشان بگذرند.
ما خوش شانس بودیم که توانستیم یک دهه الکلاسیکویی را تماشا کنیم که تابلوی پیش از بازی اسم مسی و رونالدو را روبهروی هم قرار میداد؛ نمایشی که از لحظه خروج رونالدو از تئاتر رؤیاها آغاز شد و تا هنگام ورودش به تورین هیجانانگیزترین رقابت فوتبال لقب گرفت...! همه میدانیم، بارسا و رئال دشمنان قدیمیاند اما اسم این دو بازیکن رقابت تازهای را فارغ از خود بازی به نمایش میگذاشت.
تنش بین هواداران این دو بازیکن گاهی بیشتر از خود دشمنی این دو باشگاه مورد توجه قرار میگرفت. داستانی که حتی با خروج پسر پرتغالی از مادرید هم به پایان نرسید و کوچ چند میلیونی هواداران رئال به صفحه مجازی یوونتوس میتواند گواهی بر این ادعا باشد. الکلاسیکو هنوز هم زنده است، نفس میکشد. هر بار میلیونها هوادار را در سراسر دنیا پای گیرندههایشان میخکوب میکند اما نبود ستارههایی که سالها قطببندی جدیدی را نه تنها در این بازی بلکه در دنیا برقرار کرده بودند، ضربه بزرگی به یکی از جذابترین رقابتهای دنیا زده.
در مادرید دیگر cr7 وجود ندارد که با در آوردن پیراهنش انتقام مردم مادرید را از مسی و کاتالانها بگیرد، از آن طرف دیگر لئو هم مثل گذشته تحسین نمیشود چون اینبار حتی با شکست مادرید او فقط یک دشمن سنتی را شکست داده و رقیب واقعیاش کیلومترها دور از زمین بازی الکلاسیکو مشغول درخشش است.
به ثمر رساندن حداقل 50 گل در هر فصل، کسب یازده توپ طلا و قهرمانیهایی که تاریخ باشگاههایشان را به قبل و بعد از حضور آنها تقسیم میکند نشانگر این است که ما با عجیبترین افسانه تاریخ فوتبال طرف هستیم... ! شاید برای هر معادلهای در ریاضی بتوان پاسخی پیدا کرد اما مسأله مسی بهتر است یا رونالدو؛ شاید بیجوابترین سؤال تاریخ باشد. هواداران هیچ کدام قبول نمی کنند که اسم قهرمان محبوبشان بعد از نفر دیگر بیاید.
اما تنها موردی که همه آنها روی آن اختلافی ندارند، بینظیر بودن ستارههای هر دو طرف است. هر چقدر هم عاشق مسی باشید، نمیتوانید پس از تماشای پرواز سه متری رونالدو از شدت هیجان فریاد نزنید، یا چه کسی میتواند به گلزنترین بازیکن تاریخ الکلاسیکو احترام نگذارد؟ به قول لوییز فیگو مقایسه آنها مثل مقایسه فراری و مازراتیست، هیجانانگیز اما بیجواب.
استمرار و حفظ کیفیت بازی طی سالهای طولانی بزرگترین کاریست که آنها به سرانجام رساندند. رونالدوی برزیلی با همه درخششی که داشت بعد از چند فصل و مصدومیتهای نابههنگامش هرگز به آمادگی سابق بازنگشت. شاعر فوتبال در دهه سوم زندگیش بین باشگاههای برزیلی دست به دست میشد و زلاتان مغرور و آماده هم در دورهای مجبور شد بازی در mls را تجربه کند! اتفاقاتی که هیچ کدام برای مسی و رونالدو رخ ندادند. ما با هر سلیقهای، آنها و تلاششان را تحسین میکنیم و کلاهمان را به نشانه احترام ازسر بر میداریم! اما مثل هر افسانه دیگری داستان ما هم روزی با خداحافظی قهرمانهایمان به پایان خواهد رسید.
تصور نبود مسی و رونالدو شاید غیر ممکن به نظر برسد اما در نهایت روزی خواهد رسید که مسی با دستانی برافراشته و چشمانی اشکبار برای همیشه نیوکمپ را ترک میکند و رونالدو در بین فریاد هوادارانی که نمیخواهند با واقعیت فوتبالِ بدون رونالدو کنار بیایند، کفشهایش را تا ابد میآویزد و ماجراجویی تازهای را آغاز میکند. اما سؤال بزرگتر اینجاست که دنیای فوتبال بدون این دو نفر چطور پیش میرود؟ آیا بازیکنانی وجود دارند که بتوانند مانند مسی و رونالدو عطش سیریناپذیر عشق ما به فوتبال را سیراب کنند؟ البته که با توجه به آمارهای باور نکردنی آنها این کار غیر ممکن به نظر میرسد اما دنیای فوتبال همیشه برگی برای رو کردن دارد.
پسران زیادی در سراسر جهان هر روز با آرزوی ستاره شدن کفشهایشان را میپوشند و تا آخرین نفس برای رسیدن به رؤیاهایشان میجنگند. از دل آنها اما گاهی ستارههایی پدید میآیند که ما را به فردای فوتبال امیدوار میکند.
جوانهایی که در رئال سوختند؛ هوس مادرید
رئالمادرید رؤیای کودکی هر بازیکنی است. رؤیایی که برای تبدیل کردنش به واقعیت باید سالیان سال تلاش کنی تا شاید بتوانی به آن دست پیدا کنی اما همین جذابیت رئالمادرید باعث شده در این سالها پدیدههای نوظهور به بنبست بخورند. جوانهایی که به سقف آرزوهایشان رسیدند اما نتوانستند این سقف را برای خود به طور ثابت نگه دارند. رئالمادرید برای آنها فقط سرابی از عظمت و شکوه بود و مثل یک انسان بدون استفاده از آن کنار گذاشته شدند.
خوان ماتا
قبل از اینکه به تیم اصلی برسد کارش با رئالمادرید به اتمام رسید. او محصول آکادمی باشگاه بود اما حضور در تیم اصلی برایش به رؤیایی دستنیافتی تبدیل شده بود. البته ترس از نرسیدن به رؤیاهایش هم در جدایی از رئال بیتأثیر نبود. او ۱۵ سالگی عضو باشگاه رئال شد اما چون فرصت کافی برای درخشش پیدا نمیکرد سال ۲۰۰۷ به والنسیا رفت.
ساموئل اتوئو
برای این بازیکن کامرونی سرنوشت کاملاً برعکس نوشته شده بود. سامی ۱۶ ساله بود که از آکادمی کادجی به رئالمادرید پیوست. رئال اما جای بزرگان بود و اتوئو باید برای کسب جایگاهش میجنگید. او نتوانست با بازیکنانی همچون رونالدو برزیلی، رائول گونسالس و فرناندو مورینتس رقابت کند و هیچوقت در ترکیب اصلی به عنوان بازیکن ثابت دیده نمیشد. در آخر فقط با انجام ۷ بازی بدون گل زده سال ۲۰۰۰ به مایورکا رفت و از آنجا به بارسلونا و با درخشش در لباس آبیواناری، تیم رئال را در حسرت گذاشت.
فابینیو
۱۸ ساله بود که باشگاه رئالمادرید برای آیندهنگری او را از فلومیننزه برزیل خریداری کرد. فابینیو از برزیل به پایتخت اسپانیا رفت و در تیم دوم رئال کنار موراتا، کاسمیرو و واسکز کارش را شروع کرد. سال ۲۰۱۳ در جریان پیروزی ۶ بر ۲ مقابل مالاگا توانست اولین حضورش را با نظر ژوزه مورینیو جشن بگیرد. با خروج آقای خاص و آمدن کارلو آنچلوتی اوضاع برای فابینیو تغییر کرد. نادیده گرفتن از سوی کارلتو باعث شد به طور قرضی به موناکو فروخته شود و سپس قراردادش را دائمی کند. فابینیو با لیورپول قهرمانی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کرد.
مارکوس آلونسو
متولد مادرید و پرورشیافته باشگاه رئال بود. او سال ۲۰۱۰ در تیم جوانان بود که از مانوئل پیگرینی برای بازی در تیم اصلی فرصت گرفت. برای مارکوس آلونسو اما رئالمادرید بیشتر با ته صف ایستادن همراه بود. آلونسو به انگلیس رفت و پیراهن بولتون را به تن کرد تا فوتبالش نابود نشود. مارکوس در مقطعی به فیورنتینا رفت و حتی برای ساندرلند هم بازی کرد. این رزومه باعث شد به چلسی ملحق شود و آنجا راه اصلیاش را پیدا کند. آلونسو در لباس چلسی طوری درخشید که دیگر کمتر کسی حضور ۷ سالهاش در رئال را به یاد میآورد.
روبرتو سولدادو
متولد والنسیا بود اما در ۱۵ سالگی مسیرش به رئالمادرید تغییر پیدا کرد. رؤیاپردازیها برای روبرتو سولدادو در تیم دوم رئال با زدن ۶۳ گل در ۱۲۰ بازی به جایی نرسید چون فرصتی به او برای حضور در تیم اصلی داده نمیشد. او در ۴ سال تنها ۱۹ بازی فرصت پیدا کرد و ۴ گل به ثمر رساند. فابیو کاپلو مهر خروج او را زد تا با ۲۶ میلیون پوند روزهای ناامیدکننده دیگری را اینبار در تاتنهام تجربه کند.
سانتیاگو کانیزارس
سال ۱۹۸۸ بود که در تیم سوم رئالمادرید عضویت داشت. او ۳ بار به تیمهای مختلف قرض داده شد اما در بازگشت هیچوقت نتوانست جای بودو ایلنر آلمانی را درون دروازه کهکشانیها بگیرد. سال ۱۹۹۸ به والنسیا رفت تا با موهای بلوندش اسطوره خفاشها شود. در تیم ملی اسپانیا هم از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۶ توانست ۴۶ بازی انجام دهد اما آنجا هم متأسفانه پشت خط یک مادریدی دیگر به نام ایکر کاسیاس ماند.
خوسلو
همه او را پدیده جدید باشگاه و کریس رونالدوی آینده عنوان میکردند. ماشین گلزنی رده جوانان بود که با پیراهن سلتا در ۱۸ سالگی رئالیها را به خریدش مجاب کرد. او در تیم دوم رئال موفق شد ۷۲ بازی انجام دهد و ۴۰ گل به ثمر برساند. خوسلو سال ۲۰۱۱ بالاتر از موراتا به عنوان گلزن برتر شناخته شد. با این حال کریس و کریم بنزما راه نفوذ را به تیم اصلی بسته بودند. بنابراین سال ۲۰۱۲ با ناامیدی به هوفنهایم رفت تا تجربه ناموفق فوتبال آلمان بعدها به استوکسیتی و نیوکاسل در لیگ برتر هم سرایت کند. خوسلو با رؤیای توپ طلا در لباس رئال شانس پیشرفت را به دست نیاورد و به معمولیترین بازیکن ممکن تبدیل شد.
اخبار
مسی تنها ماند
کارلوس توسکتس، رئیس موقت بارسلونا، امکان اخراج مربی تیمش را ندارد، به همین دلیل رونالد کومان هنوز هدایت بارسلونا را بر عهده دارد. اگر این فصلی معمولی بود، این مربی هلندی تا حالا اخراج شده بود. اما حالا اینچنین نیست و بارسا در وضعیتی فوقالعاده قرار دارد؛ در آشفتگی بیسابقه.
البته کومان کاملاً مسئول مشکلات کاتالانها نیست و دیگران هم نقش پررنگی دارند. اما او زمانی که مربی این تیم میشد میدانست وارد چه شرایطی میشود و در این شرایط هم فاجعهبار کار کرد. بارسا البته پیش از بازی کابوسوار مقابل یوونتوس به مرحله بعد لیگ قهرمانان اروپا صعود کرده بود، اما آنها با باخت ۳-۰ برابر یووه در گروهشان دوم شدند و حالا به مصاف یکی از تیمهای اول گروههای دیگر میروند.
بارسا در مرحله یکهشتم نهایی با هر تیمی که روبهرو شود بخت کمی برای صعود خواهد داشت. کومان تأثیر مثبتی روی بارسلونا ندارد. آنها در این فصل حتی یکبار هم بازی باخته را به پیروزی تبدیل نکردهاند و مقابل یوونتوس هم بسیار بعید به نظر میرسید این کار را بکنند. کومان احتمالاً تا فوریه اخراج خواهد شد؛ البته اگر بارسای بحرانزده پول لازم برای اخراج او را داشته باشد. اما پس از انتخابات در ۲۴ ژانویه، مشخص نیست رئیس جدید تا چه زمانی کومان را تحمل خواهد کرد. بارسا دیگر عملاً هیچ امیدی به نگه داشتن مسی ندارد. او را نمیتوان مجاب کرد که با این تیم و این مربی میتواند فاتح یک جام شود. تعجب نکنید اگر او بخواهد در همین ژانویه برود.
او را متهم میکنند که دیگر دلش با بارسا نیست، اما این منصفانه نیست. او مقابل یووه بار دیگر بهترین بازیکن تیمش بود. تعداد ضربات (۱۱)، ضربات داخل چارچوب (۷)، لمس توپ (۱۲۵) و دوئل (۱۹) او بیشتر از هر بازیکن دیگری در میدان بود. انگار که او بیش از حد سخت تلاش میکرد. او بازی را بدون گل زده به پایان برد، در حالی که رقیب دیرینش، کریستیانو رونالدو، از روی نقطه پنالتی دو گل به ثمر رساند. رونالدو در مجموع تنها سه شوت زد.
این تفاوت دو اسطوره حال حاضر فوتبال دنیاست. مسی برای تیمی بازی میکند که زیر نظر کومان رو به زوال است و یووه با آندرهآ پیرلو دارد پیشرفت میکند. بارسا تقریباً در تمامی آمار بهتر از یووه عمل کرد، بهجز تنها آماری که اهمیت دارد؛ یعنی تعداد گلهای زده. بارسا مانند هیأتمدیرهاش متخصص خودویرانگری است.
پنالتی اول بازی سختگیرانه گرفته شد و یک مدافع جوان (رونالد آرائوخو) آن را مرتکب شد. آرائوخو تنها به این دلیل بازی میکرد که بارسا در خط دفاعی کسی را نداشت. به همین دلیل است که کلمان لنگله تحت فشار بازیهای پیاپی فرسوده شده است. او زمانی به قابل اعتماد بودن معروف بود، اما حالا به نظر میرسید منتظر است که اشتباه کند. او با دست خود پنالتی دوم را به رونالدو تقدیم کرد.
در واقع یووه پس از ۲۵ دقیقه بازی تأثیرگذار در نیمه اول کار خاصی انجام نداد. آنها در آن ۲۵ دقیقه کاملاً به خط میانی دونفره کومان غلبه کردند. اما پس از آن دیگر نیازی نبود خودشان را خسته کنند. این چیزی است که برای رقیبان تیم کومان بارها اتفاق افتاده است. مقابل این بارسا خوب دفاع کنید و منتظر باشید آنها به شما گل هدیه بدهند.
فراموش نکنید بارسا در حالی پا به این مسابقه گذاشت که در خانه کادیس با نتیجه ۲-۱ شکست خورده و در لالیگا در رده نهم قرار داشت. آنها ۱۲ امتیاز کمتر از اتلتیکومادرید دارند. تنها چیزی که وجهه بارسای کومان -که بدترین شروع فصل خود در ۳۲ سال گذشته را داشته است- را حفظ میکرد پنج برد آنها از پنج مسابقه در لیگ قهرمانان بود. اما گروه بارسا به شکل حیرتانگیزی ضعیف بود و دینامو کیف و فرانسواروش مشخص بود که هیچ خطری برای بارسا ایجاد نمیکنند. یووه هم با پیرلو هنوز خودش را پیدا نکرده بود. بارسا با درخشش مسی در بازی رفت ۲-۰ پیروز شده بود و اگر در بازی برگشت ۲-۰ میباخت هم باز اول میشد. اما آنها در نهایت خوششانس بودند که تنها سه گل دریافت کردند؛ همانطور که کومان خوششانس است که بهخاطر اینکه اوضاع را از بد به بدتر تبدیل کرده، اخراج نمیشود.
زیباییهای جهان بایرن
باشگاه بایرن پس از افتتاح مجتمع تجاری - رفاهی اختصاصی خودش، جزئیات طرح موسوم به «جهان بایرن» را فاش کرد. در این مراسم که با حضور مدیرباشگاه و اعضای هیاتمدیره باشگاه آلمانی برگزار شد از«جهان بایرن» به عنوان پروژهای فاخر و پلی بین اقتصاد و فوتبال نام برده شد.
سازه عظیم، یک مجموعه ساختمانی چند منظوره است که ۳ هزار و ۵۰۰ مترمربع مساحت دارد.این پروژه منحصربه فرد درمنطقه «ویناشتراف» در ۷ طبقه گسترش یافته و شامل فروشگاه باشگاه، ۲ رستوران و یک هتل با ۳۰ اتاق است. با توجه به شیوع ویروس کرونا، برنامه افتتاحیه با حداقل جمعیت، ضمن رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و به شکل مختصری با حضور اعضای هیات مدیره انجام گرفت.
جایگاهی برای تفاخر
هربرت هاینر، رئیس هیات مدیره باشگاه پس از مراسم افتتاحیه ادعا کرد اکنون تمام مجموعه بایرن میتواند به این پروژه افتخار کند. او در این باره گفت: « با این سازه جدید انگار باشگاه ما درمونیخ و در سراسر جهان در خانه جمع شده است. دقیقا این یک نقطه تعادل بین سنت و مدرنیته محسوب میشود درجهان بایرن، همه آنچه باید از باشگاه ما بدانید، وجود دارد.»
این ساختمان با نمای تاریخی خود کاملا در مرکز مونیخ قرار میگیرد و از این رو همکاری موفق بین باشگاه و شهر را نشان میدهد. همه اعضا و هواداران بایرن میتوانند منتظر بازدید از این بنای باشکوه باشند.
کارل هاینز رومنیگه، مدیرعامل بایرن هم در این باره اظهار داشت: «ساخت چنین مجموعهای یک نقطه عطف دیگر در تاریخ باشگاه ما وهمچنین نشانهای از این است که حتی در دوران دشوار فعلی به دنبال آینده بهتر هستیم و میخواهیم موقعیت آینده خودمان را بهینه کنیم. در مرحله برنامهریزی، به ظاهر ساختمان توجه زیادی نشان دادیم. درکنار آلیانز آرنا، دفاتر باشگاه ما در«سابنر اشتراف» و «جهان بایرن» یک موقعیت چشمگیرجدید و یک منظره فوق العاده برای تماشاست. »
«یورگ واکر» سازنده و طراح اصلی مجموعه معتقد است «جهان بایرن» در فوتبال بینظیر است و بار دیگر نقش پیشگام باشگاه را نشان میدهد. او در این باره افزود: «این برند تجاری، تاریخ ما را با جذابیت بینالمللی باشگاه ترکیب میکند. همراه شرکایمان یک اقدام نوآورانه و نام تجاری جدیدی را در یک سطح خاص به هواداران وهمه بازدید کنندگان ارائه میکنیم. با افتتاح هتل و رستوران باواریایی و بینالمللی، ضمن حفظ ارتباط خودمان با هواداران بومی، بینالمللی بودن بایرن را هم نشان میدهیم. تعامل همه عناصر تجاری و ورزشی در مرکز تجاری جدید بایرن، استانداردهای جدیدی را در تجارت و خرده فروشی رقم میزند.»
مساحت مجتمع تجاری - رفاهی بایرن، ۳ هزار و ۵۰۰ مترمربع است که واحدهای تجاری ۳ طبقه از ۷ را شامل میشود. در طبقه همکف و اول ۲رستوران وجود دارد؛ یکی با غذاهای باواریایی و دیگری با اغذیه بینالمللی. هتل به سبک باواریایی در طبقات دوم تا چهارم در مجموع دارای ۳۰ اتاق است که در دیوارهایش نوشتهها و تصاویری از تاریخ قهرمانیهای بایرن وجود دارد. طبقه پنجم محل برگزاری رویدادها و جلسات تعیین شده و از این طبقه، برجهای Frauenkirche کاملا قابل رویت است.
برندDO&CO شریک تجاری رستورانهای باواریایی و بین المللی، هتل و برگزاری رویدادها خواهد بود. شرکت مورد اشاره در وین، پایتخت اتریش واقع شده و درحال حاضر کل مناطق توریستی درباواریا را زیرپوشش خدماتش دارد. درست مانند فرآیند صورت گرفته درساخت استادیوم «آلیانز آرنا»، بهترین جانمایی ممکن با قابلیت دسترسی همگانی برای ساخت این مرکزخرید در نظر گرفته شد. مسئولان ساخت مرکز تجاری- رفاهی بایرن در راه ایجاد نمای چشمگیر به سبک نقاشی دیواری، تصمیم گرفتند براساس بناهای تاریخی مربوط به قرن هجدهم عمل کنند.حفظ اصول معماری نوین و ادغام آن با سبک سازههای قدیمی شهر مونیخ، یکی از ایدههای اصلی پروژه بود.
سرخیو راموس به بارسلونا پیشنهاد شده بود
انتخابات ریاست باشگاه بارسلونا به زودی برگزار می شود و فریکسا یکی از کسانی است که برای جانشینی جوزپ ماریا بارتومئو، رئیس مستعفی این باشگاه، تلاش می کند.
او اکنون فاش کرد که این باشگاه کاتالانی زمانی فرصت داشت تا سرخیو راموس را به خدمت بگیرد:» ما نمی توانیم راموس را بخریم. او سمبل رئال مادرید و تحت هیچ شرایطی نمی تواند به اینجا بیاید.
وقتی او برای سویا بازی می کرد من دوست داشتم به اینجا بیاید. آنطور که من فهمیدم، او به بارسلونا پیشنهاد شد. من بودم، او را می خریدم.»
آینده لیونل مسی مهمترین موضوعی است که رئیس جدید باشگاه بارسلونا باید حل کند و هرچند فریکسا از اهمیت این موضوع آگاه است اما معتقد است که موضوعات مهم دیگری هم وجود دارند.
« رئیس به همراه مدیریت ورزشی باشگاه باید در مورد چیزهای زیادی تصمیم بگیرد. لئو مهم است اما تنها موضوع نیست.»
فریکسا همچنین تاکید کرد که رئال مادرید تنها تیمی است که در لالیگا از داوری ها سود می برد:» داوران به تیم های بزرگ کمک نمی کنند، آنها به رئال مادرید کمک می کنند. واقعا اینطور فکر می کنم.
برای هر باری که ممکن است آنها به بارسلونا کمک کنند، 50 بار به رئال کمک می کنند.»
نتایج اخیر بارسا باعث شده تا تردیدهایی در مورد آینده رونالد کومان ایجاد شود اما فریکسا تاکید کرد که این مربی هلندی همچنان میتواند در نوکمپ بماند:»اگر انتخاب شوم، او به کارش ادامه می دهد. ما در بارسلونا همیشه به مربیان اعتماد می کنیم. این اتفاق برای فرانک رایکارد و یوهان کرویف رخ داد. این چیزی است که باشگاه به آن نیاز دارد.»
او همچین در مورد نتیجه انتخابات هم گفت:» من فکر می کنم این شانس را دارم که در انتخابات پیروز شوم. اعضای باشگاه بارسلونا یک رئیس صادق می خواهند که به آنها واقعیت ها را بگوید.
کسی که بتواند باشگاه را هدایت کند و بارسلونا را از چالش هایی که با آن روبرو است، عبور بدهد. من قصد ندارم برای پیروزی در انتخابات از ابزار سیاسی استفاده کند.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4419/20738/82801
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4419/20738/82802
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4419/20738/82803
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4419/20738/82804
|
عناوین این صفحه
- ترس سولشر، سردرگمی کومان
- دنیا بدون مسی و رونالدو چگونه خواهد بود؟
- جوانهایی که در رئال سوختند؛ هوس مادرید
- اخبار