|
۳۵ هنرمند فوتوژنیک در گالری سو
این روزها گالری سو میزبان نمایشگاه فوتوژنیک است که آثار ۳۳ هنرمند ایرانی و دو هنرمند کانادایی و فرانسوی زیر این عنوان را به تماشا دارد.
به گزارش امتیاز؛ در این مجموعه، هنرمندان نمونههایی از تأثیرهای متقابل و چندوجهی استفاده از رسانههای نقاشی، عکاسی و فیلم را ارائه میکنند.
هنرمندان حاضر در این نمایشگاه عبارتند از:
ساسان ابری، سوگل احدی، نازنین اهری پور، راضیه ایرانپور، شمیل بصری، گلناز بهروزنیا، مرتضی
پورحسینی، مونا جانمحمدی، آهو حامدى، حنانه حیدری، سحر خیطان، رئوف دشتی، هما دلورای،
شنتیا ذاکرعاملی، لیلی رشیدی، پویا رضی، سارا سعدالدین، پانیذ سهرابی، ملیکا شفاهی، پیمان
شفیعیزاده، کوروش شیشهگران، ترمه ضیایی، مهسا طهرانی، محمد غزالی، کژال فخری، نیکی فلاح فر،
پرنیان قربانی، امیر کریمی، غزل مجیدی، غزل مروی، داریوش نهداران، دانا نهداران، افروز ودودی و
ماکسیم کوربی پرون و رمی بولنوا.
برای معرفی نمایشگاه فوتوژنیک این متن توسط گالری سو منتشر شده است:
آن چنان که در گذشته از تأثیر متقابل مدل و اثر نقاشی صحبت میشد، از دورهای بحثی نیز دربارهی رابطهی میان عکس و نقاشی، و تناظرهای میان عناصر آنها به وجود آمد. واژهی فوتوژنیک که در فرهنگ عامه به سوژهای اطلاق میشود که در عکس صورتی درخشان دارد، در اصل به معنای هر چیزی است که میل به عکاسی یا کشیده شدن و ثبت را در وجود آدمی تقویت میکند.
نمایش اخیر، مطابق چنین تعریفی، نمونههایی از تأثیرهای متقابل و چندوجهی استفادهی هنرمندان از رسانههای نقاشی، عکاسی و فیلم را ارائه میکند. این تأثیرات، از طرفی در نگاه هنرمندان، و از طرف دیگر در لحن، سبک، و تکنیک آثار آنان مشهود است؛ به طوری که نفوذ جریانها و حتی مفاهیم اساسی رسانههای دیگر، در درونمایه، کارماده و گفتمان آثار هنرمندان به وضوح دیده میشود.
در جریان جمعآوری این آثار از طرفی، تعدادی از هنرمندان به عنوان شاهد/ راوی، موضوعات معاصر خود را بیان کردهاند، و از طرفی دیگر برخی با تکنیکهای مختلف و کار روی تصویر عکاسی و یا در به عینیت درآوردن اجرا و ثبت اتفاق٬ به دستکاری حوادث و خلق روایت پرداختهاند. اینچنین، با آثاری مواجهیم که صرفنظر از تکنیک اجرایی، تشابههایی بین حال، گذشته و عمل نقاشی دارند. بررسی این فرآیندهای ادراکی نه جایگزینی برای تاریخ است و نه مقایسهی دوران، بلکه میتواند کنار آمدن با حال حاضر و مواجهه با شرایط کنونی باشد.
فوتوژنیک که ۲۱ آذر آغاز شده تا ۹ دی در گالری سو به نشانی خیابان استاد نجات اللهی (ویلا)،سمیه، پورموسی، پلاک ۳۰ میزبان هنردوستان است.
شبنم قلیخانی و چالش بازی در2نقش
این شب ها سریالی از شبکه دو بروی آنتن می رود که راوی قصه ای از جا به جایی دو آدم است، آدم هایی که از طبقه های مختلف جامعه هستند و بنا به شرایطی که برایشان پیش می آیند و با یک دروغ جایشان با یکدیگر عوض می شود. دروغگویی و عواقب که این روزها موضوع مبتلابه جامعه ما است، در داستان این سریال دیده می شود و عاقبت دروغگو نیز به خوبی به تصویر کشیده خواهد شد.
اغلب مخاطبان تلویزیون وقتی نام «شبنم قلی خانی» می آید او را با گریم و چهره ای که در مریم مقدس داشت به خاطر می آورند و حتی برخی ها او را مریم مقدس صدا می زنند! قلی خانی در سریال بیگانه ای با من است، نقش نسا را بازی می کند که طی شرایطی خود را به جای مینو جا می زند و وارد موقعیت متفاوتی از زندگی می شود. با «قلی خانی» درباره چالش های ایفای نقش نسا و مینو و جزئیاتی که در این سریال به آن پرداخته شده است گفت و گویی شده است.
** شما از معدود بازیگرهایی هستید که در هر کار تصویری حضور ندارید و با دقت و حساسیت بالایی نقش هایتان را انتخاب می کنید. برای حضور در سریال «بیگانه ای با من است» هم به همین شکل نقش نسا را انتخاب کردید؟
-بله واقعا حساسیت خاصی نسبت به قصه کار، کارگردان و خود نقش پیشنهادی دارم. اینکه نقشی که می خواهم بازی کنم چقدر در آن کار موثر است. آیا منفعل هست یا نیست؟ و اینکه پیام کلی و هدف آن کار چیست؟ به هر حال تلویزیون و سریال هایی که ساخته می شود یک رسالتی دارد و آنهم این است که بخواهد موضوعی را به مردم آموزش داده یا یادآوری کند. بنابراین با وسواس نقش هایم را انتخاب می کنم. بعد از سریال آنام حدود دو سالی بود که هیچ نقش یا کاری را انتخاب نکردم تا اینکه بیگانه ای با من است پیشنهاد شد. از سویی آقای امینی را از سال ۸۵ با سریال اولین شب آرامش می شناختم و در آن سریال با این کارگردان همکاری کرده بودم و وقتی قصه بیگانه ای با من است را خواندم به نظرم قصه بسیار جذابی آمد.
همچنین نقش نسا از نقش هایی بود که فراز و نشیب بسیاری داشت به خصوص روند سنی این نقش که مرا با چالش بزرگی مواجه می کرد. من در این سریال از سن ۲۰ تا ۵۰ سالگی نسا را بازی کردم و تا به حال در هیچ فیلم و سریالی چنین اتفاقی برایم نیفتاده بود و دوست داشتم که خودم را در این ژانر محک بزنم و خداراشکر با توجه به بازخوردهای مخاطبان فکر می کنم این موقعیت را با موفقیت سپری کردم و سربلند شدم. البته که نظر مخاطبین و مردم بسیار مهم است و امیدوارم بعد از پایان پخش سریال، نظر مردم همین باشد.
** با توجه به اینکه در این سریال دو موضوع جابه جایی دو شخصیت و دروغ گویی دست مایه اصلی داستان است، چقدر متن این سریال برای شما جذابیت داشت؟
-آنچه که اول از همه برایم مهم است متن و فیلم نامه کار است. نوع نگاه نویسنده به این قصه خیلی جدید بود. دروغ گفتن یکی از مسائل اجتنابناپذیر در جامعه ما است. به هر حال همه ما در زندگی مان دروغهایی گفتیم و نمی شود بگوییم هیچ کسی در زندگی اش دروغی نگفته اما بزرگی و کوچکی این دروغ خیلی مهم است و در این سریال شخصیت نسا بر اساس شرایطی که برایش پیش میآید و به خاطر فرزندش دروغی را می گوید که شاید دروغ بسیار بسیار بزرگی است و سالهای سال با این دروغ زندگی میکند. اما اینکه نقش نسا نقش منفعلی نبود و همچنین فیلم نامه بسیار قوی و شخصیت پردازی های خیلی خوبی داشت، از جذابیت ها و دلیل های موفقیت این کار به حساب می آید. جا دارد از همین جا به خانم فروهیده نویسنده کار خسته نباشید بگویم و امیدوارم که در کارهای بعدی شان همین قدر خوب و موفق باشند.
** و اینکه تا به حال قصه های زیادی درباره جا به جایی دو شخصیت مشاهده شده است و این الگوی روایی تا حدودی تکراری است. چقدر سعی شده که با عناصر مختلف جلوی این تکرار گرفته شود؟
-برای نوشتن فیلم نامه ها الگوهای مشخصی وجود دارد، اما نگاه فیلمنامهنویس به همین سوژه های تکراری مهم است که یک نگاه جدیدی داشته باشد. در این فیلمنامه یک نگاه نویی وجود دارد. شخصیت نسا دروغ میگوید و این جا به جایی شکل می گیرد و ما هیچ وقت این شخصیت را منفی نمی بینیم چرا که او به خاطر شرایطی که در آن قرار دارد مجبور است این دروغ را بگوید. شاید خودش هم اول نمیداند که با گفتن این دروغ چه اتفاقاتی ممکن است برایش بیفتد. اما به هر حال این دروغ را گفته و با این دروغ جلو میرود. به نظر من عناصری که در فیلمنامه این کار وجود دارد تکراری بودن سوژه جا به جایی دو شخصیت را که شاید در خیلی از فیلم ها دیده ایم، کمرنگ کرده است. مخاطب احساس نمی کند قصه ای را میبیند که یکبار قبلاً دیدهاست.
** موضوع بعدی که در این سریال تمرکز خاصی روی آن بوده نکوهش دروغگویی است. فکر می کنید چنین موضوعی در جامعه امروزی ما چقدر مبتلابه باشد؟
-تا به اینجای قصه که پخش شده است به جایی نرسیدیم که بخواهیم در مورد نکوهش دروغگویی صحبت کنیم و هنوز کسی متوجه نشده او دروغی گفته است.
** و آیا این دست سریال ها و آثار نمایشی چقدر در بخش فرهنگ سازی و آسیب شناسی دروغ گویی موفق خواهند بود؟
-باید سریال تا پایان پخش شود و بعد در این باره صحبت کنیم. برای مثال زمانیکه سریال «هشت و نیم دقیقه» پخش شد، فکر نمی کردم مردم تا این اندازه با چنین سریالی ارتباط برقرار کنند و بعد از پایان پخش متوجه شدم چقدر خانم های جوانی هستند که چنین ماجرایی برایشان اتفاق افتاده است و بسیاری از خانم ها بودند که بعد از فوت همسرشان با ماجرای ارث و میراث به این شکل درگیر بودند. تا زمانی که قصه از سمت مخاطب و جامعه به طور کامل دیده نشود، نمیتوان درباره آسیب شناسی آن صحبت کرد و از الان واقعا نمی شود درباره آن حرفی زد. به هرحال دروغ گویی کم و بیش در همه جوامع وجود دارد. البته برخی ها آنقدر دروغ میگویند که خودشان هم باور می کنند و آن بدترین نوع دروغ گویی است.
** شما در این سریال در اصل دو نقش بازی کردید. نسا کارگری که در خانه مینو کار می کند و وضعیت مالی مناسبی ندارد و مینو که نسا خود را به جای او معرفی کرده است. برای بازی کردن در هر کدام از این نقش ها چقدر دچار چالش شدید؟ و بزرگترین چالش شما چه بود؟
- برای هر نقشی که تا الان بازی کردم دچار چالش بودم چون که همه این نقشها با خودم متفاوت بوده است. مسلما در زندگی شخصی هم آدم دیگری هستم، اما وقتی وارد آن نقش می شوم سعی میکنم خودم را به آن نقش نزدیک کنم. مسلماً نقش نسا که کارگری یک خانواده را انجام می دهد، برای من پر چالش تر بود تا مینویی که وارد آن خانواده میشود. اما هر دو سر نقش نسا و مینو برای من جذابیت هایی داشت اما جذابیت های نسایی که کارگری می کرد خیلی بیشتر بود و خیلی با او نزدیک شدم و وقتی سکانس ها را دیدم بیشتر به دلم نشست. شاید به این دلیل بود که با خودم خیلی متفاوت بود.
** و اینکه برای ایفای نقش یک کارگر به متن پای بند بودید؟ یا از ما به ازاهایی که در اطراف دیده شده بود، استفاده کردید؟
-برای همه نقش ها و کاراکترهایی که در این سریال بود به متن پایبند بودیم و از خودمان اضافه نکردیم چونکه آقای امینی تاکیدی روی این موضوع داشتند که جمله ای جا به جا نشود. اما در رفتار، نوع بازی، حرکت دست مسلماً من هم از نمونه های بیرونی که دیده بودم وام گرفتم. به هر حال ما بازیگرها زندگی میکنیم که از آن زندگی بیاموزیم برای اینکه نقش ها را به درستی ایفا کنیم درمورد من هم این ماجرا وجود داشت و از رفتار افرادی که به این شکل بودند وام گرفتم.
** از سویی اجرای این دو نقش از لحاظ فرمی با یکدیگر تفاوت داشت. به خاطر طبقه اجتماعی که مینو و نسا را از هم جدا می کرد و در ادامه نوع رفتار و لحن صحبت شان. چنین موضوعی چقدر برای خودتان پررنگ بود و چطور این دو نقش به عبارتی بیرون نزد و به خوبی و هرکدام در جایگاه خود اجرا شد؟
-هدایت کارگردان و کنترل او من بازیگر را کنترل می کرد و هدایت بازیگری که توسط کارگردان انجام می شود باعث می شود نقش را استرلیزه کند و بازی هایش بیرون نزند و جای درست بازی اش را نشان دهد.
** شما به خاطر چهره معصومی که دارید کمتر در نقش های منفی یا خاکستری بازی می کنید و حضورتان در نقش نسا و زمانیکه تصمیم می گیرد جای مینو باشد کمی او را خاکستری می کند. در این باره بفرمایید.
-نقشه ها و کاراکترها متفاوت هستند. گاهی مثبت، گاهی منفی و گاهی نیز خاکستری هستند. از طرفی در بازیگری چهره خیلی ملاک نیست. اتفاقاً اگر چهره من مثبت است شاید نقش منفی برای من بهتر باشد به این خاطر که مخاطب نمی تواند تشخیص دهد که حق را به چه کسی بدهد، اما وقتی چهره و نقش هر دو منفی هستند مخاطب ناخودآگاه می گوید این آدم، آدم خطاکاری است. به طور کلی میگویم اگر کارگردانی به بازیگری که چهره مثبتی دارد نقش منفی بدهد، برنده است و در حقیقت مخاطبش را با یک چالش روبرو می کند و آدمی با چهره مثبت به مخاطب اجازه قضاوت کردن صددرصد را نمیدهد.
** در این سریال با آقای امینی و معیریان به عنوان کارگردان همکاری داشتید. همکاری با دو کارگردان آنهم در یک سریال سخت نبود؟ چطور هماهنگی صورت گرفت که کار دو دست نشود؟
-تصویربرداری فصل اول کار با آقای امینی تمام شد و ما وارد تصویربرداری فصل دوم شدیم که سال ها از فصل اول به لحاظ زمانی فاصله داشت. بنابراین اگر سبک و شیوه این دو کارگردان هم با هم متفاوت باشد هیچ تأثیری در روند کار نمی گذارد و من به عنوان بازیگر چون این نقش را در ۳۲ قسمت برای فصل اول بازی کرده بودم، همان ریتم را برای فصل دوم هم داشتم. کار کردن با هر دوی این عزیزان برای من باعث افتخار بود و از این همکاری تجربه های بسیاری آموختم.
** این روزها مشغول چه کاری هستید؟ آنطور که شنیدم داور جشنواره تئاتر هستید. در اینباره می فرمایید.
-چند پیش داوری جشنواره در شهرهای استان تهران مثل ورامین، شهریار، شهرری و ... را به عهده داشتم. کارهای خوبی به این جشنواره ارائه شد و اختتامیه هم برگزار شد. خوشحال بودم که گروه های با استعدادی را در این دوره از جشنواره دیدیم.
** به نظر شما برای اینکه مخاطبان جذب سریال های تلویزیونی شوند، چه مواردی باید به کار گرفته شود؟ وجود دغدغه های روز مردم در جامعه نیز می تواند یکی از آنها باشد؟
-بهتر است درباره موضوعات روز جامعه و آنچه که نوجوان ها و جوان ها به آن علاقه مند هستند و دغدغه آنها است سریال بسازیم. علاوه بر این غیر از قصه خوب، انتخاب بازیگرانی که برای مردم محبوب هستند و مردم با آنها خاطره های خوبی دارند نیز می تواند در موفقیت کار و جذب مخاطب تاثیر گذار باشد.
** با توجه به اینکه در رشته کارگردانی تحصیل کردید، قصد ندارید کاری را کارگردانی کنید؟
-کارگردانی کردن همیشه دغدغه من بوده است، رشته تحصیلی هم کارگردانی است. تا الان هم فیلم های کوتاه بسیاری را ساختم، اما خیلی دوست دارم بتوانم فیلم بلند خوبی را کارگردانی کنم.
** شما بازیگری را به طور جدی با نقش «مریم مقدس» شروع کردید که نقش خاصی هم بود. هنوز هم از برکت های آن نقش بهره مند هستید؟
-بله همین طور است. بارها در مصاحبههای مختلفی هم به این موضوع اشاره کردم که نقش حضرت مریم (س) برای من برکت های فراوانی داشت و مسیر کار حرفهایم که مسیر خوب و درستی بوده را مدیون این نقش هستم. هنوز که هنوز است زمانیکه می بینم برای چندمین بار این فیلم پخش می شود و مردم هنوز دوستش دارند و بارها نگاهش کردند و برایم باعث افتخار است.
به گزارش فارس، سریال «بیگانه ای با من است» به کارگردانی احمد امینی و آرش معیریان هر شب از شبکه دو سیما پخش می شود. در این سریال شبنم قلی خانی، سامرند معروفی، زنده یاد پرویز پورحسینی، پوراندخت مهیمن، ایوب آقاخانی، پژمان بازغی، میلاد میرزایی، مهدیه نساج و ... به افای نقش می پردازند.
بیطرفی در مستند معنی ندارد
مستند «کودتای ۵۳» ساخته تقی امیرانی درباره کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ است که افشاگریهای تازهای را درباره بانیان این کودتا به تصویر میکشد. ایسنا به بهانه نمایش این مستند در جشنواره حقیقت گفتوگویی با کمال تبریزی داشته و او نظرات متفاوتی نسبت به دیگر منتقدان دارد. کمال تبریزی در پاسخ به اینکه چه اتفاقها و پرداختن به کدام شخصیتها را در مستند «کودتای ۵۳» مغفولمانده میداند، بیان کرد: «بهنظرم این فیلم علیرغم ساختار خوب و کشش و جذابیتی که دارد از روی عمد وارد موضوعات و رفتارهای سیاسی دوران کودتا نشده و تلاش بیش از اندازهای دارد که نگاه کاملا بیطرف به وقایع داشته باشد و متاسفانه همین امر باعث شده بسیاری از حقایق و حوادث واقعی مربوط به برخی شخصیتها از کل ماجرا حذف شود. با اطلاعات نهچندان کاملی که من از این واقعه دارم تصور میکنم مهمترین آنها آیتالله کاشانی و نقش حزب توده در این رخداد اسفبار است و بدون قصد مقایسه باید بگویم که فاز اول سریال ممنوعه «سرزمین کهن» به شکل جذاب و نسبتا کاملتری به این حادثه میپردازد و تحقیق و نگارش آقای علیرضا طالبزاده بسیار دقیق و موشکافانه است. تصویری که درمجموع از این مستند درباره این حادثه به ذهن متبادر میشود دو حفره بزرگ دارد؛ آیتالله کاشانی و حزب توده!»تبریزی که بهعنوان یکی از دانشجویان خطامام(ره) درجریان سفارت آمریکا حضور داشته در پاسخ به اینکه چقدر روایت این جریان و ماجراهای دیگر فیلم را درست میداند و آیا راهی برای راستیآزمایی وجود دارد، گفت: «واقعیت امر این است که من هیچگاه آدم سیاسی نبودم و علاقهای هم نداشته و ندارم که فردی سیاسی باشم، اما درباره سیاست همیشه کنجکاو بوده و هستم. ماجرای تسخیر سفارت آمریکا هم از این امر مستثنی نیست. آن زمان من دانشجوی دانشگاه پلیتکنیک بودم و فعالیت عمدهام در گروه فیلم و عکس دانشگاه و نمایش و سپس بررسی و تحلیل برخی فیلمهای سینمایی آن دوران بود و درست به همین دلیل، دانشجویان مصمم به تسخیر سفارت از من و بعضی دیگر از همکارانم دعوت کردند که همراهشان باشیم و همه وقایع را بهصورت مستند در قالب فیلم و عکس ثبت کنیم.» او ادامه داد: «همانطور که میدانید تقریبا همه متریال موجود در زمینه فیلم و عکس از این رخداد تاریخی توسط من و سایر همکارانم تهیه شده است، بنابراین بهعنوان دانشجوی خطامام و طبیعتا تحلیلگر سیاسی اطلاعات لازم و کافی ندارم که از این منظر پاسخ شما را بدهم، اما بهعنوان یک فیلمساز معتقدم در هر فیلمی چه داستانی و چه مستند داستانی که بهنظر من این فیلم از نوع اخیر است؛ راستیآزمایی و صحت روایت فیلم در برابر نظریه و نگاه شخصی و جهانبینی فیلمساز اهمیتی ندارد. فیلمسازان در همهجای دنیا برای اثبات فرضیهها بهخصوص از نوع سیاسی آن فیلم نمیسازند بلکه فیلمساز واقعی کسی است که دیدگاه و نظریه اختصاصی خود را در هر موردی بیان میکند که شما میتوانید آن را قبول یا رد کنید! اما فیلمسازان جهان به کار خود ادامه خواهند داد، به همین دلیل وقتی فیلمی را میبینیم اهمیت اینکه چه میگوید و چگونه میگوید از درست و غلطبودن آنچه میگوید مهمتر است! «کودتای ۵۳» فیلمی با ساختار مناسب یک مستند و قابلتامل است و از نظر من نوع نگاه و حرفی که دارد برای جوانانی که حافظه و اطلاعات تاریخی ضعیف دارند یا حتی ندارند عبرتانگیز است و از این منظر فیلمی تاریخی است که کاربرد امروزی دارد و به همین دلیل ارزشمند است.»تبریزی در ادامه در پاسخ به اینکه آیا بهنوان یک فیلمساز فکر میکند در ایران میتوان چنین فیلمی ساخت و دسترسی آزاد به اطلاعات آرشیوشده و منتشرنشده ممکن است، گفت: «این بستگی به موضوع تحقیق شما دارد. بسیاری موضوعات هستند که بهراحتی میتوان به منابع آن دسترسی داشت و حتی برای تحقیق در آن از شما استقبال هم میشود، اما موضوعات حساس دیگری هم هستند که تا اطلاع ثانوی محرمانه محسوب شده و امکان دسترسی به آنها فراهم نیست. البته همه میدانیم که اطلاعات مربوط به این فیلم نیز سالها ازسوی سازمان اطلاعات آمریکا و انگلیس محرمانه و غیرقابل دسترس بوده و سازندگان فیلم مثلا اگر 20 سال پیش قصد ساخت آن را داشتند امکان گرفتن اطلاعات فعلی هرگز برای آنها میسر نبود. بنابراین دسترسی آزاد به هر نوع اطلاعاتی فعلا در همه نقاط جهان دارای محدودیتهایی است که البته شعاع آن در کشورهای مختلف متفاوت است.»
اخبار
پروندهای به یاد زندهیاد «کامبوزیا پرتوی» در شماره 215 ماهنامه تخصصی «فیلمنگار»
پروندهای به یاد زندهیاد «کامبوزیا پرتوی» در نسخه دیجیتال شماره 215 (دی 99) ماهنامه فیلمنامهنویسی فیلمنگار در سایت این ماهنامه تخصصی منتشر شده است.
به گزارش امتیاز، در این پرونده عناوینی چون نویسنده متولد میشود (فرهاد توحیدی)، آمدن یا نیامدن کامبیز؟ مسئله این است! (جابر قاسمعلی)، لذت، اکسیژن مرگ است (محمدعلی سجادی)، مردی در سایه (شمس لنگرودی)، آبروی سینمای ایران (فرید مصطفوی)، معصومیت آن کودک خردمند (سیروس الوند)، نگاهی به کارنامه کامبوزیا پرتوی، مروری بر فیلمنامههای کودک و نوجوان پرتوی، مینیمالیسم در آثار کامبوزیا پرتوی، طرح فیلمنامه «هر شب تنهایی»، کوتاه با رسول صدرعاملی درباره دو فیلمنامه «شب» و «هر شب تنهایی»، میراث پرتوی؛ فیلمنامههای متکی بر جستوجو و پرسه، زنان در فیلمنامههای کامبوزیا پرتوی، تحلیلی بر مضامین دینی مستتر در سه فیلمنامه از پرتوی، خالق شخصیتهای زنان عصیانگر ارائه شده است.
علاقهمندان به فیلمنامهنویسی و خوانندگان این ماهنامه تخصصی میتوانند با مراجعه به سایت www.filmnegar.ir ضمن خرید نسخه پیدیاف (به شکل نسخه دیجیتال)، از مطالب بخشهای سینمای ایران و سینمای جهان منتشر شده در این سایت استفاده کنند.
نمایش آثار منتخب مسابقه عکس «آئین یلدا»در تهران و پاریس
نمایشگاههای مجازی عکس «یلدا» در تهران و پاریس شامل برگزیدگان دورههای دوم و سوم مسابقه عکس آئین یلدا که توسط دبیرخانه مسابقات فرهنگی هنری سفرههای ایرانی اسلامی برگزار شد، با موافقت و حمایت سازمان زیباسازی شهرداری تهران و همراهی رایزنی جمهوری اسلامی ایران در تهران و پاریس در حال برگزاری است.
آثار این نمایشگاههای مجازی از بین صدها اثر رسیده به دبیرخانه این مسابقات با دبیری محمدصالح حجتالاسلامی و توسط هیأت داوران متشکل از حسن غفاری، مجید ناگهی، حسین کریمزاده، بابک برزویه و آیتای شکیبافر انتخاب شدند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این نمایشگاه، نمایش آثار منتخب دو دوره این مسابقات در کنار یکدیگر است که شامل منتخبین دوره دوم (سال ۱۳۹۱) -که نمایشگاهش تا امروز برپا نشده - و منتخبین سومین دوره این مسابقه که سال ۱۳۹۸ برگزار شد میشود. بنابراین به نوعی میتوان گفت این نمایشگاه مروری کوتاه بر «یلدا» در طول یک دهه است.
مخاطبان میتوانند برای تماشای نمایشگاه برخط در پاریس به لینک http://shabeyalda.fr و نمایشگاه آنلاین در تهران به لینک doorbin.net/gallery مراجعه کنند.
نمایش آثار در ایران تا پایان روز ۱۱ دی ماه و در فرانسه تا ۳۰ دی (۲۰ ژانویه ۲۰۲۱) ادامه خواهد داشت. اگرچه نمایشگاه یلدا به مدت یکسال در دسترس علاقمندان در آرشیو گالری ایرانی خواهد بود.
اسامی عکاسان آثار حاضر در نمایشگاه بزرگ عکس آئین یلدا به ترتیب حروف الفبا شرح زیر است:سمیرا ابراهیمی، آمنه اسدی فرد، زهرا استادرضا، میثم امانی، محمد آهنگر، داوود ایزدپناه، مهدی ایمانی، بهرام بیات، الهام توماری، امید جعفرنژاد، راحله حصاری، جواد حقیقتناصر، عبدالله حیدری، حسین خدیمی، هادی دهقان پور، علیرضا رجایی، محسن سجادی، فاطمه سلجوقی، سمانه شیرازی، هادی عسگری، احسان عظیمی، شریفه علی آبادی، ابراهیم علی پور، امیر عنایتی، جابر غلامی، جمشید فرجوند، میلاد فلاحی، حسن قائدی، مهدی کرمی، احمدرضا کریمی، سعید کریمی نژاد داوود کهن ترابی، عبدالرحمن مجرد، مهدی معتمد، منصوره معتمدی، حامد ملکپور، سید سجاد موسوی، سیدرضا مهری، سیدجواد میرحسینی و مرتضی نیکوبذل.مسابقات فرهنگی هنری سفرههای ایرانی اسلامی، از سال ۱۳۸۷ با تمرکز بر چهار مناسبت رسمی کشور یعنی عید نوروز، ماه رمضان، ماه محرم و شب یلدا فعالیت خودش را آغاز کرد. هدف از برگزاری این مسابقات که تماماً در بخش خصوصی طراحی و اجرا شد و به تناسب و در مواردی از حمایتهای مادی و معنوی بخشهای عمومی و دلتی هم بهرهای برده ثب، معرفی و احیا زیباییهای سبک زندگی ایرانی و اسلامی جامعه ایرانی است. گفتنی است، نمایشگاه منتخبان سومین دوره مسابقه عکس و نقاشی «آئین یلدا» به دلیل وقوع اتفاقات نیمه دوم سال ۱۳۹۸ و پاندمی کرونا و به تبع آن تعطیلی برنامهها و فعالیتهای فرهنگی هنری برگزار نشد اما با تلفیق این نمایشگاه با دوره قبلی، ۲ نمایشگاه مجازی در تهران و پاریس از اول دی ماه ۹۹ در حال برگزاری است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20817/84139
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20817/84140
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20817/84141
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20817/84142
|
عناوین این صفحه
- ۳۵ هنرمند فوتوژنیک در گالری سو
- شبنم قلیخانی و چالش بازی در2نقش
- بیطرفی در مستند معنی ندارد
- اخبار