|
گروکشی با داوران برای اهداف انتخاباتی؟
پیش از آنکه گزارش را آغاز کنیم بهتر است نگاهی بیندازیم به اسامی داوران هفته هشتم و همچنین دیدار معوقه پرسپولیس در هفته پنجم که از سوی سایت فدراسیون فوتبال اعلام شد:
*مس رفسنجان – سپاهان: مهدی مرجانزاده- علی میرزابیگی – امین زاهدی- مهدی نجار
*شهر خودرو- آلومینیوم اراک: احمد محمدی- محمد عطایی – هیوا بهمنی – علی بای
*پیکان - سایپا: عبدالنبی پورخلف – محمدرسول ذورقی- حامد تازهپور- ابوالفضل دوستی
*ذوبآهن – گلگهر: مهدی سیدعلی – هادی طوسی – علیرضا مرادی – حسین زیاری
*ماشینسازی– نفت مسجدسلیمان: محمدباقر پورباقر- حمیدرضا کنعانی – محسن سلطانی- فرهاد امینی
*نفت آبادان - تراکتور: پیام حیدری- فرهاد مروجی – محسن بابایی- علیاصغر مومنی
*نساجی– پرسپولیس: موعود بنیادیفر- محمدجواد مداح – قهرمان نجفی – یاسر همرنگ
میگویند مشت نمونه خروار است و حالا برای مصداق این ضربالمثل به نظر میرسد انتشار اسامی داوران فقط یک هفته از رقابتهای لیگ برتر(هفته هشتم) کافی باشد و حالا بر همین اساس این سوال پیش میآید که اسم چند نفر از داوران یا کمکداورانی که در هفته هشتم رقابتها برای تیمها به قضاوت پرداختند را شنیده و آنها را میشناسیم؟ این درحالی است که همین روال نیز در هفتههای گذشته وجود داشته و در فصل جدید رقابتها و طی هفتههای گذشته از این اسامی جدید در لیست داوران و چینشهایی که انجام شده کم وجود نداشته و جالب اینکه در فصل بیستم و طی هشت هفته گذشته داورانی از ۲۲ استان (۳۶ داور و داور چهارم) و کمکداورانی از ۳۱ استان(۷۷ کمکداور) کشور رقابتهای لیگ برتر را سوت زدهاند تا شاهد جامعه آماری وسیعی از داوران و کمکداوران در سطح کشور برای قضاوت لیگ برتر فوتبال ایران که بالاترین سطح از برگزاری رقابتها هست، باشیم.
حالا این سوال پیش آمده که سپردن حساسترین و مهمترین رقابتهای فوتبال باشگاهی به داوران جوان و کمتجربه به نزدیک شدن زمان انتخابات فدراسیون فوتبال ارتباط دارد یا خیر چراکه طبق شنیدهها به نظر میرسد این چینشهای داوری با جامعه آماری به وسعت کل کشور با هدف جلب رضایت هیاتهای استانی انجام شده و چهبسا این رضایتمندی هیاتها در روز برگزاری انتخابات به یک رای واحد برای انتخاب فردی که مسئولان امروز فدراسیون فوتبال و بهویژه هیاترئیسه برای ریاست فدراسیون نظر دارند، تبدیل شود.
رضایتمندی هیاتها، اولویت انتخاب داوران
طی چند روز گذشته با داوران و کمکداوران باتجربه و همچنین کارشناسان داوری صحبت شده است و تقریبا همگی معتقدند در آستانه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال، کمیته و دپارتمان داوری در هماهنگی کامل با ارکان حاکم بر فوتبال کشور سعی میکند تا در چینشهای خود رضایتمندی هیاتها را جلب کند و این موضوع را در اولویت قرار داده است. حال اینکه داوران بیتجربهای که بعضا با قضاوت در پنج دیدار لیگ دسته اول حالا برای مناسبات پشت پرده برای رقابتهای لیگ برتر انتخاب میشوند مطمئنا این امر منجر به آن چیزی میشود که خروجیاش را امروز در فوتبال ایران شاهد هستیم یعنی جنجال در بیشتر رقابتهای فوتبال کشور که نشأت گرفته از یک قضاوت ضعیف از یک داور بیتجربه است.
هیچکس پاسخگوی داوران باتجربه نیست
نکته قابل توجه اینکه به نظر میرسد اراده برای پیگیری و برخورد نیز با این قضیه وجود نداشته چون در هر حال خود مسئولان ذیربط در این ارتباط دخیل هستند و این درحالی است که مسئولان داوری کشور در پاسخ به اعتراضات داوران باتجربه و قدیمیتر به آنها اعلام میکنند بین آنها و داورانی که یک سال است به لیگ برتر آمدهاند هیچ فرقی وجود ندارد و همین موضوع نارضایتی و گلایه داوران بینالمللی و باتجربه لیگ را به همراه داشته است. داورانی که تا پیش از این به خاطر تجربهشان اگر ادعا نکنیم هر هفته حداقل هر یک هفته درمیان قضاوت میکردند اما حالا به خاطر روال جدید چینش داوران باید ۳ تا ۴ هفته منتظر ابلاغ جدید بمانند و این درحالی است که درخصوص این اتفاق در فدراسیون فوتبال هیچکس هم پاسخگوی داوران قدیمی نیست.
ابلاغهای نوبتی!
نکته دیگر اینکه داوران فوتبال نیز مثل فوتبالیستها باید در شرایط مسابقه و آمادگی مطلوب قرار داشته باشند. داوران نیز مثل فوتبالیستها و تیمها اگر از شرایط مسابقه دور بمانند بهطور حتم هم از لحاظ روحی و روانی و هم از لحاظ جسمی دچار مشکلات عدیده شده و درنهایت دود این اتفاق به چشم داوری ایران خواهد رفت. داوری که هر چهار هفته یکبار به او ابلاغ میرسد هر اندازه هم که از لحاظ بدنی خودش را آماده نگه دارد بهطور طبیعی هیچ آمادگی روحی و ذهنی برای قضاوت بازی ندارد چون از فضای قضاوت دور شده و جالب اینکه عملکرد یک داور چه خوب باشد و چه بد از آنجایی که ابلاغها به صورت نوبتی به آنها میرسد همین موضوع از انگیزه آنها کاسته و مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. این درحالی است که تا پیش از این اگر یک داور در دیدارهای لیگ اشتباهی مهلک را مرتکب میشد بهطور طبیعی جریمه وی سه تا چهار هفته دوری از مسابقات بود اما حالا اگر داوران در حد ممتاز هم سوت زده و بدون مشکل و ایراد یک مسابقه حساس که بهطور مثال یک سر آن استقلال یا پرسپولیس باشند را هم به پایان برسانند باز هم باید همان سه تا چهار هفته را برای ابلاغ بعدی منتظر بمانند.
جوانگرایی یا گروگشی؟
به نظر میرسد استدلال کمیته داوران و فدراسیون فوتبال جوانگرایی و پشتوانهسازی برای داوری فوتبال کشور باشد این درحالی است که این ادعا درحالی صورت میگیرد که از جمع حدود ۱۴۰ داور و کمکداور که در ۸ هفته گذشته رقابتها را سوت زدهاند بسیاری از آنها سابقه قضاوت در ۵ مسابقه لیگ دسته اول را هم ندارند و از سوی دیگر بر خلاف آییننامه کمیته داوران سن آنها بیشتر از سن مجاز داوری بوده و همین امر ادعای جوانگرایی و پشتوانهسازی فدراسیون فوتبال را زیر سوال میبرد. درواقع از این جمع شاید فقط ۴ یا ۵ نفر از جوانان داوری کشور به چرخه مسابقات وارد شدهاند و شرایط سایرین خیلی با شعاری که این روزها فدراسیون فوتبال میدهد، تطابق ندارد.
داور بینالمللی: روحیهای برای قضاوت باقی نمانده است
درخصوص این مساله با یک داور باتجربه لیگ برتری صحبت کردیم که بهطور طبیعی نمیخواست نامش فاش شود. وی به «فرهیختگان» گفت: «با وجود آنکه پیشکسوتان و مسئولان و حتی خود داوران در این خصوص پرسوجو میکنند اما هیچ عزمی برای پیگیری این ماجرا وجود نداشته و کسی پاسخ درست نمیدهد و اگر با مسئول مربوطه نیز تماس میگیریم آنها عنوان میکنند بین شما با داوری که بهتازگی وارد لیست شده هیچ تفاوتی وجود نداشته و باید به صورت مساوی قضاوت کنید. واقعا نمیدانم چنین چیزی وجود دارد که یک داور تمام سختیهای مسابقات در لیگهای متفاوت را به دوش کشیده و از سوی دیگر سلسله مراتب برای رسیدن به لیگ برتر را رعایت کرده و تمام ردهها را برای رسیدن به جایگاه فعلی سپری کرده اما به بهانههای واهی و به اسم تساوی حقوق همه داوران حالا میبینیم که اینطور بین داوران بینالمللی و داوران جدید فرق قائل میشوند و به این شکل عجیب چیدمانها را انجام میدهند. این موضوع به یک معضل تبدیل شده و داوران هم شرایط روحی مناسبی ندارند که این همه تجربه و سابقه نادیده گرفته شده و با داوری که تازه یک سال است به لیگ برتر آمده مقایسه میشوند.»
تصمیم استرسزا
یکی دیگر از داوران بینالمللی در این خصوص به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: «با ابلاغ جدید فدراسیون فوتبال طی هفتههای گذشته استرس زیادی گرفتم تا یک وقت اشتباه تاثیرگذاری را مرتکب نشوم چراکه همین حالا ابلاغهایم هر سه چهار هفته یکبار شده و علاوهبر اینکه همین تعداد کم قضاوت حساسیتها را زیاد میکند اگر بخواهم اشتباهی هم مرتکب شوم قطعا ابلاغ بعدی ۵ تا ۶ هفته بعد طول خواهد کشید و همین موضوع تمرکز لازم برای یک قضاوت خوب را از داوران میگیرد و این درحالی است که از لحاظ جسمی و ذهنی نیز آنها را بههم میریزد و از لحاظ آسایش روحی و روانی نیز تاثیرگذار است.»
از کاپشن شخصی تا هدستهای نمایشی!
در همین زمینه مسئولان داوری فوتبال کشور نهتنها پاسخگو رسانهها نیستند بلکه به اعتراض داوران هم گوششان بدهکار نیست. جالب اینکه همواره از مسئولان دورههای قبل ایراد میگرفتند اما حالا خودشان عملکرد پرانتقاد و پرحاشیهای را تا به اینجای کار به ثبت رساندهاند و درحالی که به هفته نهم رقابتها رسیدیم هنوز از تامین لباسهای جدید و گرم داوران خبری نیست و عجیب اینکه در دیدار پرسپولیس و نساجی داور چهارم این دیدار به خاطر سرمای هوا و زیر بارش شدید باران از کاپشن شخصی خود استفاده کرد تا ناهماهنگی در این بین بیشتر از هر چیز دیگری توی ذوق بزند و الان نیز پیراهنی مورد استفاده داوران قرار میگیرد که دو سال پیش به آنها داده شده است. این درحالی است که شنیده میشود فدراسیون فوتبال برای اسپانسرینگ داوران ۴ میلیارد تومان پول دریافت کرده اما نهتنها البسه جدید به آنها نداده بلکه حقالزحمه داوری آنها را هم بهطور کامل پرداخت نکرده و از آنجایی که نه هزینهای برای تست کرونا و نه برگزاری کلاسهای داوری که به صورت وبینار برگزار شد، پرداخت شده است، عملا داوران به بیلبوردهای تبلیغاتی فدراسیون فوتبال تبدیل شدهاند و جالب اینکه حتی شنیده میشود برخی هدستهای داوری که در اختیار آنها قرار میگیرد خراب و با توجه به ارائه تکنولوژی جدید تاریخ مصرف بسیاری از آنها رو به پایان است.
یک بار از تهرانیها تست گرفتند، شهرستانیها تست ندادند!
کرونای داوران در کمین بازیکنان
امسال فقط یکبار هیات فوتبال استان تهران از داوران تهرانی تست کرونا گرفته و فدراسیون فوتبال نگاه متعهدانهای نسبت به این ماجرا نداشته است. حال اینکه ادعا میشود تیمها باید ۵ روز یکبار با این هزینههای سنگین و بهمنظور حفظ سلامت بازیکنان و کادر فنی و خانوادههایشان و عوامل برگزاری مسابقه تست کرونا بدهند اما عملا این موضوع در فدراسیون برای داوران جدی گرفته نشده و در فصل جاری فقط یکبار داوران تهرانی تست کرونا دادند و از تست کرونای سایر داورهای شهرستانی خبری نبوده و اگر هم یک داور شهرستانی تستی داده است براساس تعهد اخلاقی خود و با هزینه شخصی این کار را انجام داده است و مشخص نیست به صورت طبیعی اگر یک داور فوتبال ناقل و مبتلا به کرونا باشد در این صورت چه خطرات فراوانی بازیکنان فوتبال و عوامل برگزاری مسابقات را تهدید خواهد کرد!
پایان تاج و رفقا؟
نوشتن درباره معضلات کنونی فدراسیون فوتبال که حاصل ناآگاهی در عرصه مدیریت در این نهاد بوده، نیاز به صد یا شاید هزاران صفحه دارد و در کنارش ساعتها بحث کارشناسی میطلبد؛ شاید تنها نقطه اشتراک تمامی مباحث کارشناسی و نوشتههای انتقادی درباره فدراسیون فوتبال کنونی ایران، ضعف مدیریتیاش باشد که پیشتر بارها دربارهاش حرف زده و مطلب نوشته شده است. صحبت از گذشتهها حالا شاید دیگر درد زیادی دوا نکند، به غیر از آنکه درس عبرتی برای آیندگان شود تا «آنهایی که شایستگی دارند، روی صندلی مدیریت» فدراسیون فوتبال ایران بنشینند.
در واقع، الان قریب به یک دهه بعد از اتفاقات ریزودرشت مدیریتی در فدراسیون فوتبال و شاهکارهایی که رؤسای این نهاد در این بازه زمانی رقم زدهاند، فرصتی دست داده تا برای همیشه پای آنهایی که سواد مدیریتی مورد نیاز در فوتبال را ندارند از فدراسیون قطع شود. البته که این مورد در بیان کار سادهای به نظر میرسد، وگرنه وقت عمل، احتمالا به وضوح حس خواهد شد ریشههای مدیریت غلطی که سنگ بنایش در یک دهه اخیر در فوتبال ایران گذاشته شده، آنقدر ریشه دوانیده که به این سادگیها نمیشود آن را از بین برد.
حالا اما با وجود آنکه نمیشود بهطورکلی ریشههای دوانیدهشده از مدیریت قبلی در فدراسیون فوتبال را از بین برد، ولی میشود امید زیادی داشت از قدرت و نفوذشان کاسته شده تا فوتبال ایران دوباره روی ریل آسایش بیفتد؛ البته که برای انجام چنین کاری یک فاکتور بسیار مهم نیاز است؛ خواستن. آیا تمایلی برای اصلاح مدیریت بر فدراسیون فوتبال وجود دارد؟
10 اسفند؛ تکرار یا رستگاری؟
طبق خبر تازهای که از فدراسیون فوتبال به گوش میرسد، بعد از تأیید اساسنامه جدید، قرار شده انتخابات فدراسیون فوتبال دهم اسفند همین سال برگزار شود؛ انتخاباتی که قرار بود بعد از استعفای ناگهانی مهدی تاج برگزار شود به دلیل نواقص بیشمار در اساسنامه چندینبار به تعویق افتاد و حالا با رفعورجوعکردن نسبی نواقص، به نظر میرسد شرایط مهیا میشود تا فدراسیون فوتبال، دهم اسفند انتخابات سرنوشتسازی را برگزار کند. اینجاست که نقش افرادی که توانایی و حقدادن رأی را دارند مشخص میشود؛ در واقع این وظیفه سنگین بر دوش آنهاست که باید انتخاب کنند در روی همین پاشنه جیرجیرکننده بچرخد یا با تعویض کلی در و لولای در بتوان از آرامش به وجود آمده در فدراسیون فوتبال استفاده کرد.
برای روشنشدن بیشتر بحث نیاز است تا چند مورد مشخص شود؛ اول وضعیت مهدی تاج، رئیس سابق و علی کفاشیان، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال ایران است. وضعیت مدیریتی در فوتبال، درست از زمانی که این دو نفر سکاندارش شدند، آشفتهتر شد؛ البته که آشفتگیاش در زمان کفاشیان کمتر از جنجالهای عجیبوغریبی بود که مهدی تاج رقم زد. علی کفاشیان بعد از دو دوره ریاست بر فدراسیون فوتبال، نتوانست برای سومین بار روی صندلی ریاست بنشیند؛ تراشیدن مانع برای ورود کفاشیان به انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال اما مانعی برای تداوم تفکرات مدیریتی او نبود؛ چراکه بعد از علی کفاشیان، مهدی تاج، دست راست کفاشیان، روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ایران نشست و راه رفیق قدیمی را ادامه داد. اینکه چطور مهدی تاج بهعنوان رئیس انتخاب شد، درحالیکه شانس دیگر گزینهها بیشتر به نظر میرسد موضوعی است که قبلا به آن پرداخته شده، ولی مورد مهم اینکه مدیریت تاج بر فدراسیون فوتبال، آنقدر بحثبرانگیز شد که دست آخر به ظاهر بیماری قلبیاش را بهانه کرد و از فدراسیون فوتبال و ریاست آن استعفا داد.
تسلسل تفکرات کفاشیان – تاج بر فدراسیون فوتبال، با استعفای مهدی تاج از بین نرفت، بلکه به مدیری دیگر منتقل شد! اینبار نوبت به حیدر بهاروند، رئیس وقت سازمان لیگ رسید تا جای مهدی تاج را روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ایران بگیرد؛ البته بهعنوان سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال. او که از دوستان مهدی تاج محسوب میشود، در مدیریتش بر فدراسیون همان شیوه رفقای قدیمی را پیش گرفته و با دوستانی که از قبل در همین فدراسیون و مدیریتش حضور داشتهاند، طی طریق کرده است.
حالا سادهانگارانه است اگر پذیرفته شود حیدر بهاروند و دوستان کنونیاش در فدراسیون فوتبال، نقشه مدیریتی را بین خودشان دست به دست نکرده باشند و سودای ریاست بر فدراسیون فوتبال، از 10 اسفند به بعد را در سر نپرورانده باشند!
پس سؤالی که دوباره باید تکرار شود، این است که آیا فوتبال قرار است با همین چرخه محدود رفاقتی اداره شود یا نیروی تازهنفسی خارج از این حلقه تنگ بهوجودآمده در فدراسیون، روی کار بیاید و دمی تازه در کالبد نیمهجان این نهاد بدمد؟ برای رسیدن به پاسخ، نیاز به زمان طولانی نخواهد بود، ولی برای رسیدن به جواب مثبت باید در پی نشانههایی بود که این تغییر را ملموس کند.
پایان تفکرات «تاج» و رفقا؟
بندهای اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال، راه را تا حدودی برای ورود چهرههای تازهتر باز کرده است؛ دیگر خبری از آن دایره تنگی که مدیران وقت برای اطرافیان خود به وجود آورده بودند، نیست و گزینههای متعدد با تفکرات متنوعی میتوانند برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نامنویسی کنند. این راه همانقدر که برای چهرههای جدید باز است، برای رفقای مانده تاج و کفاشیان در فدراسیون فوتبال هم باز است! پس همین مورد میتواند دوباره دوگانگی تغییر- تکرار را به وجود بیاورد.
بااینحال، یکی، دو بند در اساسنامه گنجانده شده که حداقل دست مهدی تاج و علی کفاشیان را از فدراسیون فوتبال کوتاه میکند. طبق گزارشی که ایسنا نوشته، اساسنامه جدید فدراسیون اجازه حضور مجدد تاج و کفاشیان در کرسی ریاست یا هیئترئیسه فدراسیون فوتبال را نمیدهد. طبق بند ۳۳ از ماده ۳۳ اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال، هیچ شخصی نمیتواند بیش از سه دوره متوالی یا متناوب عضو هیئترئیسه فدراسیون باشد (چه بهعنوان رئیس چه نایبرئیس یا سایر اعضای هیئترئیسه) درحالحاضر و در سالهای گذشته فقط دو نفر هستند که در سه دوره متوالی یا متناوب عضو هیئترئیسه فدراسیون فوتبال بودهاند؛ علی کفاشیان و مهدی تاج، دو مدیری هستند که از سال ۸۶ در سه انتخابات متوالی (۸۶، ۹۰، ۹۵) توانستند سمتهای مختلف هیئترئیسه را تصاحب کنند و با این ماده و قانون، هیچ شانسی برای شرکت در انتخابات ۱۰ اسفند ندارند.
البته بدون همین بند هم به نظر نمیرسید این دو شانسی برای حضور در انتخابات داشته باشند؛ چراکه پیشتر کارنامهشان را نشان داده و البته پایشان در یکی، دو پرونده هم گیر است؛ علی کفاشیان که بهتازگی محرومیت یکسالهاش بعد از گمشدن عجیبوغریب پول حق پخش برطرف شده و با توجه به همان مورد نباید زیاد مورد استقبال قرار بگیرد. مهدی تاج هم که اصولا قلب شکنندهای دارد و بعید است همین امر شانسی برای ورود مجددش به چرخه ریاست باقی بگذارد!
رفقای این دو اما فعلا در فدراسیون فوتبال سمت دارند و همانطورکه در بالا عنوان شد، بدشان نمیآید به ریاست و مدیریتشان در فدراسیون فوتبال ادامه دهند؛ حیدر بهاروند و فریدون اصفهانیان دو نفر باقیمانده از فدراسیونهای قبلی هستند که این دو هم با دو بار حضور در هیئترئیسه، در صورت انتخاب برای فدراسیون بعدی، به ایستگاه پایانی میرسند. این دو اگر بتوانند موانع موجود بر سر قانون منع بهکارگیری بازنشستگان را دور بزنند، بدون تردید برای انتخابات پیشرو اقدام میکنند؛ فارغ از اینکه آیا توانایی مدیریت را دارند یا خیر. درمورد بهاروند نیاز به اشاره به اتفاقات چندان زیادی نیست؛ او مسئول برگزاری رقابتهای لیگی بود که فینال جام حذفیاش در اهواز بین پرسپولیس و داماش گیلان به یک فاجعه ختم شد! او همان فردی است که از سوی کمیته اخلاق محرومیت سنگینی گرفت، ولی بعد از سوی دوستش، مهدی تاج، رأی شکست و به چرخه مدیریتیاش برگشت. حیدر بهاروند اتفاقا سرپرست کنونی فدراسیون فوتبالی است که برای برگزاری منظم این روزهای بازیهای لیگ به بنبست عجیبی خوردهاند و صدای همه را درآوردهاند. او البته پایش در پرونده قرارداد یکطرفه مارک ویلموتس هم گیر است و هنوز بهطورکامل نتوانسته بیتقصیری خود را ثابت کند. او حالا با همین کارنامه بدش نمیآید همچنان برای چند سال دیگر روی همین صندلی بنشیند و به مدیریتش ادامه دهد.
شانسی برای تغییر وجود دارد؟
با توجه به محدودشدن دسترسی علی کفاشیان و مهدی تاج به فدراسیون فوتبال، بله، شانسی برای تغییر وجود دارد، ولی با توجه به حضور بیشمار دوستان این دو در فدراسیون کنونی و زمینهسازی برای انتخابات پیشرو، بهراحتی هم نمیتوان امیدوار به تغییر بود. تنها دلخوشی علاقهمندان به فوتبال میتواند ورود چهرههای تازه، آنهایی که خارج از دایره رفقای تاج هستند، به چرخه انتخابات باشد.
این روزها اگرچه به صورت مشخص و دقیق فهرستی از کاندیداها رو نشده، ولی همانهایی که نامشان از گوشهوکنار شنیده میشود نیز در زمره افرادی هستند که دل خوشی از مدیریت تاج و مجموعهاش نداشتهاند؛ موضوعی که به خودی خود میتواند پایهگذار تغییر در چارت مدیریتی فدراسیون آتی باشد. سعید آذری، مدیرعامل کنونی باشگاه فولاد، تازهترین فردی است که گفته برای انتخابات شرکت میکند؛ او عضوی از همین فدراسیون است، ولی جالب اینکه تنها عضو منتقد فدراسیون تاج است! انتقادهای آذری کار را به جایی کشاند که او را برای چندوقتی محروم هم کردند. اینکه منتقد فدراسیون، کسی که خواستار اصلاح بندهای اساسنامه شده، خودش برای ریاست اقدام کند، موضوعی است که باید به فال نیک گرفت.
شهابالدین عزیزیخادم و مصطفی آجرلو هم از دیگر چهرههایی هستند که شنیده شده برای ریاست اقدام خواهند کرد؛ وجه اشتراک این دو، زخمخوردن از مهدی تاج است! تاج زمانی که رئیس فدراسیون فوتبال شد، با این دو نفر رقابت داشت و سرانجام با شکستدادن آنها، صندلی مهم را به دست آورد. او البته با عزیزیخادم لابی کرد و رأیهای عزیزیخادم را گرفت، ولی در ادامه برخلاف وعدهای که به او داده بود، عزیزیخادم را وارد چرخه مدیریتی فوتبال نکرد. آجرلو هم که از همان ابتدا اعتقاد داشت تاج با حمایت یکی از چهرههای مهم دولتی به صندلی ریاست رسیده و استحقاق چنین جایگاهی را نداشته است. آجرلو انگیزه زیادی برای گرفتن انتقام از دارودسته مهدی تاج دارد. مهدی نبی، حبیب کاشانی، محمدحسین قریب و هدایت ممبینی نیز دیگر نفراتی هستند که نامشان پیشتر برای ریاست فدراسیون فوتبال مطرح شده بود؛ کاندیداهایی که با توجه به سابقه همکاریشان با فدراسیون در فصول اخیر، بعید است تفکرات نویی برای فوتبال داشته باشند.
اخبار
زمان آغاز جام حذفی مشخص شد
با تصمیم کمیته مسابقات سازمان لیگ فوتبال ایران فصل جدید مسابقات فوتبال جام حذفی باشگاههای کشور از اواخر ماه جاری آغاز خواهد شد. در شرایطی که سازمان لیگ فوتبال و کمیته مسابقات این سازمان روزهای سخت و فشردهای را برای برگزاری لیگ پشت سر میگذارند، برنامهریزی جام حذفی نیز انجام شده است. طبق تصمیم اتخاذ شده، جام حذفی فوتبال باشگاههای کشور فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ از اواخر دی ماه با حضور قهرمان استانها آغاز میشود و پس از مشخص شدن چهره تیمهای برتر، به ترتیب تیمهای لیگ دسته سوم، دوم، اول و لیگ برتری وارد جدول مسابقات خواهند شد.
دو تا سیامک لازم است
در بازگشت به لیگ ایران، پرسپولیس بازی معوقهاش برابر نساجی را در زمین باتلاقی ورزشگاه وطنی قائمشهر برگزار کرد و با تساوی یک - یک متوقف شد. به هر حال 2 امتیاز از کف تیم یحیی گلمحمدی رفت، اما این بازی نکات خاص خودش را داشت.
1- مهمترین مسئله در جدال قائمشهر، انرژی و نیروی فراوانی بود که پرسپولیسیها برای پیروزی گذاشتند. شاید انتظار میرفت نایبقهرمان دلشکسته آسیا بعد از شکست خوردن در نیمه اول این بازی، آن هم در زمین خراب و شرایط بد جوی وا بدهد، اما پرسپولیس در نیمه دوم نمایش توفانی داشت و به واقع بدشانس بود که بیشتر از یک گل نزد. این همه میل به پیروزی در شرایطی است که قرمزها 4 دوره پیاپی قهرمان لیگ برتر شدهاند، اما در چنین روزی نشان دادند اهل کوتاه آمدن نیستند و چشم به «گلات» دوختهاند.
2- گل تساویبخش پرسپولیس روی ضربه سیامک نعمتی و مختصر تأثیر احمد نوراللهی در دهانه دروازه به ثبت رسید. شوت نعمتی تقریبا از همان زاویه و شرایطی زده شد که این بازیکن در فینال لیگ قهرمانان آسیا صاحب موقعیت شد، اما خب آنجا ضربه او دقیق نبود. بعد از فینال خیلیها از یحیی گلمحمدی ایراد گرفتند که چرا نعمتی را به جای شیری در پست دفاع راست بازی نداد. او در آغاز مسابقه با نساجی چنین کرد، اما در نیمه دوم ناچار شد با تعویض پهلوان و عالیشاه فانتزیباز، از نعمتی قدرتی در خط میانی سود ببرد؛ تغییری که جواب هم داد و سیامک بعد از ساختن گل اول حتی تیر دروازه حریف را هم لرزاند. کاش میشد پرسپولیس 2 تا سیامک نعمتی عین هم داشته باشد؛ یکی را در دفاع راست بازی بدهد و دیگری را در پست وینگر!
3- در فوتبال مرز بین بهشت و جهنم خیلی باریک است. فقط خدا میداند اگر پاس به عقب ناشیانه مهدی شیری که در آب گیر کرد تبدیل به گل دوم نساجی میشد و پرسپولیس میباخت چه اتفاقی رخ میداد. آن صحنه اما با هوشیاری حامد لک و جلال حسینی به خیر گذشت تا شیری دقایقی بعد با یک ارسال بلند، روی گل تساویبخش تیم تأثیر بگذارد. قطعا حال شیری الان نسبت به قبل از بازی با نساجی بهتر است. در فوتبال ثانیهها، سانتیمترها سرنوشت را تعیین میکنند.
4- در صحنهای که شیری اشتباه کرد، نوع پوشش جلال حسینی بسیار آموزنده بود. او درنهایت وظیفهشناسی و با احتیاط کامل از بدنش برای پوشش فضای پشت سر حامد لک کمک گرفت و موفق شد تیمش را در بازی نگه دارد. حسینی یک نعمت بسیار بزرگ برای پرسپولیس است. بدون او آیا این همه موفقیت ممکن بود؟
5- نهایتا باید به آرمان رمضانی اشاره کرد که همچنان گزینه اول و اصلی یحیی گلمحمدی برای تعویض و تغییر جریان بازی است. حالا نوع اثرگذاری او در بازی پرسپولیس بهطور کامل مشخص شده؛ اینکه در نبردهای هوایی از جثهاش کمک بگیرد و بین بقیه عناصر تهاجمی توپ پخش کند. شبیه این کار را با کیفیت بالاتر، 2 سال پیش بودیمیر برای پرسپولیس انجام میداد. به هر حال رمضانی روی تک گل پرسپولیس برابر نساجی مؤثر بود و دیگر شوت سرکشی هم که به تیر دروازه خورد، باز روی مداخله او زده شد.
گلایه هیات مدیره باشگاه پرسپولیس از گلمحمدی به مدیر عامل
هیات مدیره باشگاه پرسپولیس همچنان نسبت به صحبت های اخیر یحیی گل محمدی درباره تصمیمات آنها دلخور هستند.
یحیی گل محمدی پس از نایب قهرمانی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا انتقادات تندی را علیه هیات مدیره این باشگاه بابت موافقت با جدایی بشار رسن کرد.
سرمربی پرسپولیس عدم نتیجه گیری در فصل جاری را نیز گردن این تصمیم هیات مدیره انداخت تا مخالفت خود را با تصمیمات آنها نشان دهد. انتقاداتی که نه تنها به مذاق آنها خوش نیامده است بلکه باعث شد تا هیات مدیره نسبت به جدایی بشار رسن بیانیهای را صادر کرده و لیست بازیکنان این تیم را طبق خواستههای کادر فنی اعلام کرده و آنها را برای دفاع از قهرمانی در لیگ برتر کامل بداند.گلایههای هیات مدیره باشگاه به گوش جعفر سمیعی مدیرعامل پرسپولیس نیز رسیده است. سمیعی که هنوز عضو هیات مدیره باشگاه نیست رابطه خوبی با یحیی گل محمدی دارد و از جدایی بشار رسن نیز گلایه کرده است. با این حال هیات مدیره پرسپولیس خواستار برخورد سمیعی با سرمربی تیم شده تا موضوعات اینچنینی رسانهای نشود و فشار هواداران روی دوش هیات مدیره نیفتد. سمیعی که بطور مرتب با یحیی گل محمدی در تماس است نشستی را در هفته جاری با وی برگزار میکند تا سرمربی پرسپولیس را دعوت به آرامش کند. این در حالی است که گل محمدی رابطه خوبی هم با علی رغبتی و غلامعلی محمد علیپور در هیات مدیره پرسپولیس دارد اما همچنان با مهدی رسول پناه سرپرست سابق و رئیس فعلی هیات مدیره قهر است تا علیه تصمیمات قبلی او موضع گیره کرده و او را دلیل اصلی جدایی بازیکنان تاثیر گذار پرسپولیس بداند.
بازگشت ترابی و رامین به پرسپولیس با موانع خاص
با جدایی ستارههای پرسپولیس طی مدت اخیر، اکنون هواداران این تیم پذیرای هرگونه شایعات جذابی در خصوص نقل و انتقالات و احتمالا بازگشت بازیکنان باکیفیت قبلی و یا جذب نفرات جدید برای زمستان هستند.
تازهترین شایعات در خصوص رامین رضاییان و مهدی ترابی برای بازگشت به پرسپولیس شکل گرفته که طی روزهای اخیر به ترند شماره یک صفحات هواداری این تیم تبدیل شده است و با جدیت بالایی از سوی آنها دنبال میشود و البته با واکنشی از سوی باشگاه پرسپولیس و همچنین این دو بازیکن همراه نشده است تا به صورت قطعی بتوان درباره آن نظر داد.
با این حال رامین رضاییان که طی فصول اخیر و بعد از جدایی از پرسپولیس همواره در صدر اخبار مربوط به بازگشت به این تیم بوده، در این فصل در انتقالی جذاب شرایط حضور در الدحیل به عنوان یکی از دو غول فوتبال قطر حضور یافته است. پیش از این نیز بعد از حضوری کوتاه مدت در فوتبال اروپا و تیم اوستنده بلژیک نیز شایعات زیادی درباره بازگشت رامین رضاییان به پرسپولیس شکل گرفته بود که البته میشد حدس زد که با حضور برانکو ایوانکوویچ این انتقال صورت نخواهد گرفت.
در ادامه در فصل گذشته که رضاییان قرارداد خود با الشحانیه را تمدید کرد نیز شایعات درباره بازگشت وی به پرسپولیس شدت گرفته بود. جایی که رضاییان تصور نمیکرد برانکو ایوانکوویچ به همکاریاش با پرسپولیس خاتمه دهد و خیلی زود قراردادش را با این باشگاه قطری تمدید کرده بود و در نهایت با نمایشی درخشان در این تیم توانست راهی الدحیل قطر شود.
در خصوص مهدی ترابی نیز شایعات داغ شده است. هافبک تکنیکی و گلزن پرسپولیس بعد از یک فصل و نیم حضور در جمع سرخپوشان در ابتدای این فصل با فسخ قراردادش راهی قطر و تیم العربی شده است. با این حال با مصدومیتهای فراوان و حضوری کمرنگ در این تیم، شایعات درباره جداییاش از جمع بازیکنان العربی شدت گرفته است. اتفاقی که البته بعید به نظر میرسد مدیران و خصوصا کادرفنی العربی چندان مایل به آن باشند و حتی در دوران مصدومیت این بازیکن ملیپوش و تکنیکی بارها خارج از دوره درمانی وی، خواهان بازگشت به ترکیب شدهاند که همین عاملی برای تشدید مصدومیت ترابی طی هفتههای اخیر بوده است.
شرایط دو ستاره در الدحیل و العربی
رامین رضاییان با قراردادی دو ساله و مهدی ترابی با قراردادی یک ساله به الدحیل و العربی پیوستهاند. طی روزهای اخیر شایعات و اخبار زیادی درباره احتمال جدایی رامین رضاییان از الدحیل شکل گرفته است که رسانههای مطرح قطر نیز به آن پرداختهاند. با این حال هنوز موضع رسمی باشگاه الدحیل در این خصوص اعلام نشده است.
مهدی ترابی نیز که با اعتماد ویژهای از سوی العربی همراه است و این موضوع باعث شده حتی فرصت کافی برای استراحت و طی کردن مناسب دوران نقاهت نیز به این بازیکن داده نشود. اتفاقی که باعث شده بازگشت زودهنگام این بازیکن طی چند مرحله به ترکیب العربی باعث تشدید مصدومیت این بازیکن نیز شود. با این حال بعید است ترابی در شرایط فعلی اولویت باشگاه العربی برای خروج از لیست تلقی شود.
پرسپولیس ترابی و رضاییان را میخواهد؟
مهمترین موضوع و سوال اینجاست که آیا کادرفنی پرسپولیس در شرایط کنونی به این دو بازیکن و خصوصا رامین رضاییان احتیاج دارد؟ یحیی گل محمدی طبق ادعای باشگاه هنوز لیستی برای نقل و انتقالات زمستانی ارائه نداده است. این در حالیست که مطمئنا اولویت او و کادرفنیاش برای نقل و انتقالات، جذب مدافع میانی و مهاجم خواهد بود. جدایی شجاع خلیل زاده بعد از نقل و انتقالات این باشگاه، یک خلا بزرگ را شکل داده است که نیازمند این است تا سرخها به دنبال جایگزینی برای وی باشند. از سوی دیگر محرومیت آل کثیر و ناکامی دیگر مهاجمان تیم نیز نیاز برای جذب مهاجم جدید را شکل داده است تا در اولویت این تیم قرار داشته باشد. با این حال هجمههایی که طی روزهای اخیر در خصوص سمت راست دفاعی تیم شکل گرفته و بکارگیری از بازیکن غیرتخصصی در این پست، شاید احتمال بازگشت رامین رضاییان را افزایش دهد. با این حال همچنان موانعی در این راه وجود خواهد داشت.
در خصوص مهدی ترابی هم شاید این تیم و خصوصا کادرفنیاش با توجه به ترافیک موجود در خط میانی، نیازی به بازگرداندن وی نداشته باشند. بعد از جدایی ترابی، یحیی گل محمدی احسان پهلوان را به خدمت گرفت. موضوعی که باعث میشود شانس بازگشت ترابی در شرایط فعلی را کم تصور کرد.
موانع در جذب بازیکنان مدنظر
همانطور که گفته شد برای بازگشت رامین رضاییان و مهدی ترابی و یا هر کدام از این دو بازیکن، سه شرط درخواست کادرفنی برای جذب و مذاکره، تمایل بازیکن برای این انتقال و در نهایت شرایط مالی برای دریافت رضایتنامه و قرارداد باید دید برای این موضوع مهیا خواهد شد یا خیر.
با توجه به قرارداد دو ساله رامین رضاییان با الدحیل قطر، قطعا این باشگاه برای دریافت رضایتنامه او مبلغ بالایی درخواست خواهد کرد که در کنار آن باید به درخواست مالی این بازیکن نیز توجه کرد. مانع دیگر برای پیشنهاد با رامین رضاییان باز هم به موضوع قرارداد دو ساله او با الدحیل مرتبط است که در صورت مذاکره مستقیم این باشگاه با بازیکن سابقش، میتواند با شکایت باشگاه الدحیل و محرومیت و جرایمی برای پرسپولیس همراه باشد. بازیکنان و باشگاهها تنها در صورتی قادر به مذاکره مستقیم با بازیکنان خواهند بود که تنها شش ماه از قرارداد وی با باشگاه متبوعش باقی مانده باشد.
برای مهدی ترابی نیز به همین شکل خواهد بود. ترابی حدود دو ماه قبل با العربی قرارداد بسته است و 10 ماه دیگر از زمان همکاری طرفین باقی مانده است و در صورت درخواست کادرفنی برای جذب این بازیکن، باشگاه پرسپولیس باید این درخواست را از باشگاه العربی داشته باشد و مذاکره مستقیم با ترابی میتواند دردسر دیگری برای این باشگاه شکل دهد.البته به شروط بالا باید این نکته را هم اضافه کرد که پرسپولیس تا زمان نقل و انتقالات بتواند شرایط خروج از بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی احتمالی را هم شکل دهد. شرایطی که با شکایت ماریو بودیمیر و در ادامه گابریل کالدرون این احتمال را شکل داده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4431/20838/84231
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4431/20838/84232
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4431/20838/84233
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4431/20838/84234
|
عناوین این صفحه
- گروکشی با داوران برای اهداف انتخاباتی؟
- پایان تاج و رفقا؟
- اخبار
- بازگشت ترابی و رامین به پرسپولیس با موانع خاص