|
علی دایی سوختنی نیست
فدراسیون فوتبال ایران روزهایی بحرانی را تجربه میکند؛ این بحران که پیش از این فقط میتوانست ورشکستگی بهدلیل بستن قرارداد عجیب و غریب با مارک ویلموتس بلژیکی باشد، حالا جایش را به سوژه دیگری هم داده و قرار است ساختمان این نهاد در مزایده به فروش برسد؛ اگرچه این مزایده به عقب افتاده تا مشکلات فدراسیون با شستا حلوفصل شود، ولی مدرکی در دست نیست که نشان دهد مسئولان کنونی فدراسیون توانایی تأمین بدهی به شستا را داشته باشند و دوباره اگر دولت به داد این ساختمان نرسد، احتمالا باید شاهد فروشش بود. در این بین حیدر بهاروند، سرپرست کنونی سازمان لیگ هم بعد از مدتها سکوتش را شکسته و آنهایی را که از فدراسیون انتقاد کردهاند، به بیدانشی متهم کرده و دست آخر هم خطونشان کشیده که «احدی حق انتقاد از اعضای مجمع را ندارد». چه بهاروند و دوستانش در فدراسیون خوششان بیاید چه نه، آنها با کمدانشی در مدیریت فوتبال، این نهاد را به سمتی بردهاند که دیگر امیدی به نجاتش نیست، مگر با ورود چهرههای جدیدتر و البته توانا.
فارغ از اینکه در این چند سال اسامی مختلفی برای ریاست بر فدراسیون فوتبال ذکر شده، همواره از علی دایی، کاپیتان سابق تیم ملی ایران، بهعنوان یکی از گزینههای جدی ریاست بر این فدراسیون نام برده شده است. دایی اگرچه هر بار این موضوع را رد میکند، ولی بهصورت مکرر، هر زمان که به انتخابات فدراسیون فوتبال نزدیک میشویم، نامش مطرح میشود؛ او البته بهدلیل بندهای عجیب و غریب تکمیلی که در اساسنامه قبلی فدراسیون فوتبال گنجانده شده بود، توانایی شرکت در این انتخابات را نداشت؛ اما حالا با اصلاح اساسنامه، نهتنها علی دایی بلکه چند چهره ورزشی دیگر هم فرصت این را دارند تا در انتخابات شرکت کنند. حالا که قرار است 10 اسفند دوباره انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود، نام علی دایی مطرح و شایعه شده که او قرار است برای انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کند؛ اما دایی همین روز گذشته و در گفتوگویی که با میزان داشته این موضوع را برای بار چندم رد کرده است. «از طرف بزرگان فوتبال آسیا در خارج از ایران و همچنین بزرگان فوتبال در داخل ایران با من صحبت شد که در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کنم و برنامههای خود را هم به فدراسیون بدهم، اما هرگز حاضر به حضور در چنین انتخاباتی نیستم و بههیچعنوان قبول نمیکنم در انتخابات شرکت کنم. من به درد ریاست فدراسیون فوتبال نمیخورم».
اتفاقا اگر کسی از بین چهرههای ورزشی به درد ریاست فدراسیون فوتبال بخورد همین علی دایی است؛ تأثیر پررنگ علی دایی در عرصه بینالمللی و نفوذش در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا میتواند فدراسیون به قهقهرا نزدیکشده فوتبال ایران را به یکی از بهترین فدراسیونهای آسیا تبدیل کند؛ بهویژه اینکه علی دایی با روابط اقتصادی مهمی که دارد میتواند بحران بیپولی را یک بار برای همیشه از سر فدراسیون فوتبال بردارد.
البته علی دایی باهوشتر از آن است که اسیر چنین اتفاقی شود؛ او هر آن که اراده کند میتواند رئیس فدارسیون فوتبال ایران شود، به شرط آنکه فضا برای رقابت سالم مهیا باشد. دایی بهخوبی میداند جریانی قوی علیه او در فوتبال کشور به راه افتاده که دستش از رسیدن به صندلی سرمربیگری در تیمهای مختلف را هم کوتاه کرده است، چه برسد به آنکه بخواهد اجازه فعالیت دایی در سطحی بالاتر را دهد. علی دایی همین چند وقت پیش تأیید کرد که مهدی تاج برای انتخاب او بهعنوان سرمربی دو بار مذاکره مستقیم داشته، ولی یکباره غیب شده و دیگر سراغش نیامده است. برای پیداکردن علتش نیاز به جستوجوی زیادی نیست؛ چراکه بسیاری ماجرای محرومیت علی دایی از فوتبال در ایران را میدانند. پیشتر البته «شرق» در گزارشی تحت عنوان «چرا علی دایی نباید رئیس شود»، به سختیهای پیشروی شهریار فوتبال ایران در این مسیر اشاره کرده است و اصرار برای رئیسشدن دایی و انکار از سوی او دیگر مورد چندان پیچیدهای نیست.
واقعیت این است که علی دایی این روزها پیشنهادهای خارجیاش را سبکسنگین میکند و به احتمال زیاد اگر با اورتون به توافق برسد، راهی انگلیس میشود تا از فضای فوتبال ایران فاصله بگیرد؛ البته دایی نشان داده بهسختی تصمیم به انجام کارهای متفاوت میگیرد و باید پیشنهاد اورتون به او آنقدری جذاب و مهیج باشد که دایی را راغب به سفر انگلیس کند. تا آن زمان اما بعید است او خودش را به مهرهای سوخته در فوتبال بیقاعده ایران تبدیل کند. دایی بهخوبی میداند حتی اگر بهعنوان رئیس فدراسیون فوتبال ایران هم در این برهه انتخاب شود، باز آنقدر موانع بر سر راهش وجود دارد که ممکن است تصویر چندان درخشانی از او در آینده باقی نگذارد. فارغ از اینکه او اصلا تمایلی به نشستن روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ندارد، به نظر میرسد ریاست این مجموعه برای او کوچک است! دایی یکی از برجستهترین چهرههای فوتبالی ایران در دنیاست و هنوز هم بسیاری، فوتبال ایران را با نام علی دایی میشناسند. رابطهاش با فدراسیون کشورهای عربی آنقدر خوب است که اگر بخواهد بهراحتی میتواند برای ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا هم اقدام کند. از طرفی او ارتباطهایی بسیار قوی در فیفا دارد که در پستهای مدیریتی (باز هم اگر بخواهد) این نهاد بینالمللی هم میتواند بهراحتی مشغول شود. حالا برای کسی که میتواند رئیس AFC شود، آیا صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ایران وسوسهکننده است؟
هراس به رنگ سرخ
در مسابقهای که به وضوح 2نیمه متفاوت داشت، پرسپولیس برابر ذوبآهن تن به تساوی یک - یک داد تا بعد از باخت به اولسان هیوندای و توقف مقابل نساجی قائمشهر، سومین مسابقه دور از پیروزیاش را تجربه کند. نوع اتفاقات این دیدار و مخصوصا نمایش ضعیف پرسپولیس در نیمه دوم طوری بود که در آستانه 2 بازی حساس برابر سپاهان و استقلال، زنگ خطر را برای سرخپوشان به صدا درآورد.
مهاجم ندارند که ندارند
مهمترین مشکل پرسپولیس همانی است که از ابتدای فصل وجود داشت و به دفعات تکرار شده، اما علاجی نیافته است. این تیم مهاجم ندارد و بسیار سخت به گل میرسد. پرسپولیس در ششمین بازیاش در حالی به عدد 6گل زده رسید که هیچکدام از آنها را مهاجمان نزدهاند. پای مهدی عبدی در لیگ هنوز به گلزنی باز نشده است. او نسبت به سن و سالش تحرک کمی هم دارد و این مسئله برای پرسپولیس مشکلساز شده. وحید امیری هم بهعنوان مهاجم سابق کمتر از فصول گذشته بهسمت دروازه ضربه میزند. در مورد آرمان رمضانی هم هیچ حرفی برای گفتن باقی نمانده. حالا دیگر موقعیت خراب کردن او عادی شده و بین بازیکنان تیم هم حوصلهای برای گذاشتن استوریهای حمایتی وجود ندارد.
جلال تا کی دوام میآورد؟
با توجه به سن و سال بالای جلال حسینی، روند استراحت دادن به او از ابتدای فصل گذشته آغاز شد. با این حال بعد از جدایی شجاع خلیلزاده، حسینی به ناچار در کنار محمدحسین کنعانیزادگان بهعنوان مدافع ثابت در همه بازیها به میدان رفته و روشن نیست که او تا چه زمانی این برنامه فشرده را تاب خواهد آورد. اگر پرسپولیسیها یک گزینه جانشین برای حسینی رو میکردند و در برخی مسابقات از او سود میبردند، هم به جلال فشار کمتری میآمد و هم یک یار ذخیره برای روز مبادا در آبنمک باقی میماند. پرسپولیس 3 روز دیگر با سپاهان بازی دارد و 10 روز دیگر با استقلال؛ درصورتی که این برنامه باعث مصدومیت سنگین جلال شود، چنین خسرانی برای پرسپولیس غیرقابل جبران خواهد بود.
بحران دفاع چپ
اخراج انضباطی و غیرضروری سعید آقایی باعث شد پرسپولیس برای بازی حساس سهشنبه برابر سپاهان دفاع چپ در اختیار نداشته باشد. اگرچه کارت بازی محمد انصاری صادر شده، اما طبیعتا بازیکنی که چندینماه از میادین دور بوده، نمیتواند به شکل ناگهانی آن هم در چنین مسابقه سنگینی به زمین برگردد. بنابراین یافتن جانشین او کار دشواری خواهد بود. فعلا نزدیکترین گزینه به ذهن، حضور وحید امیری در پست دفاع چپ است، هرچند او هر بار در این منطقه به بازی گرفته شده نمایشهای ضعیفی داشته است. ضمن اینکه عقب نگه داشتن امیری، بخشی از همین مختصر نیروی تهاجمی پرسپولیس را هم از بین خواهد برد.
بشار بیجانشین
از حالا به بعد، پس از هر ناکامی پرسپولیس اسم بشار رسن یکی از پرتکرارترین کلیدواژهها برای سرخپوشان خواهد بود. قبلا هم گفتیم و نوشتیم در فوتبال بدون بازیساز ایران، رسن یک مهره بیجانشین است، اما به هر حال او یک روز باید میرفت و چنین روزی حالا فرارسیده است. در همین دیدار با ذوبآهن جای خالی بازیکنی که بتواند توپ را نگه دارد و پاسهای کلیدی ارسال کند، در میانه میدان پرسپولیس حسابی به چشم آمد؛ مخصوصا که احمد نوراللهی هم مدتهاست افت کرده و کیفیت سابق را ندارد. پرسش اینجاست که این روند تا کی ادامه خواهد یافت؟
ریسکناپذیری یحیی
نهایتا میرسیم به عدمعلاقه سرمربی پرسپولیس به ریسک کردن. یک سالگی حضور یحیی گلمحمدی در پرسپولیس نزدیک است، اما او هنوز پدیدهای که کشف خودش باشد در این تیم رو نکرده. نه یک دفاع میانی، نه یک مدافع چپ، نه یک هافبک بازیساز و نه یک مهاجم مستعد. سوگواری بابت جدایی بشار و محرومیت عیسی آلکثیر و... برای پرسپولیس امتیاز نمیشود. یحیی باید خلاقیت بیشتری نشان بدهد. پارسال در مسابقات تشریفاتی پایان فصل این فرصت را داشت و از آن سود نبرد. با این حال هنوز هم دیر نشده و او باید به جوانان اعتماد کند.
استقلال فکری و بایرن تراپاتونی
جیووانی تراپاتونی پس از پیروزی در پایان یکی از فینالهای که در دوران حضورش در بایرنمونیخ تجربه کرده بود در پاسخ به یکی از خبرنگاران با این سؤال که «اگر بازی یک دقیقه دیگر ادامه داشت دروازهتان بازشده بود» گفت: «ببخشید؛ کاری بیشتر از بردن و قهرمانی از دستم بر نمیآمد.»
مشابه همین صحبتها را در این چند روز اخیر پس از پایان دیدار گل گهر و استقلال دائم در حال شنیدن آن هستیم که در صورت این اتفاق و یا اتفاقی دیگر استقلال قادر به شکست گل گهر نمیشد. اتفاقاتی از قبیل درخشش رشید مظاهری، اشتباهات فردی علیرضا حقیقی، بیدقتی منشا در زدن ضربه آخر، خوششانسی و .... که درواقع به نظر میرسد همه اینها در جهت کمرنگ جلوه دادن مهمترین برد استقلال از ابتدای لیگ تا به امروز مطرحشده است. این در حالی است که محتملترین اتفاق ممکن در دقیقه 30 ضربه پنالتی دوم وریا غفوری بود که آن را از دست داد، در شرایطی که او اگر این پنالتی را تبدیل به گل گرده بود، احتمال داشت گل گهر شکست سختی را تجربه کند.
اینکه استقلال توانست با درخشش رشید مظاهری از سد گل گهر سیرجان بربیاید نباید این هم فراموش شود که به همان اندازه برای به خدمت گرفتن این بازیکن شاخص هم هواداران این تیم وهم مسئولان روزهای سختی را در فصل نقل و انتقالات تجربه کردند تا آنجا که حتی دو هفته ابتدایی لیگ هم هنوز تکلیفش برای حضور در درون دروازه استقلال مشخص نشده بود. ضمن اینکه کنترل حاشیههای حضور همزمان این گلر شایسته و ملیپوش با سید حسین حسینی که در فصل گذشته 55 بازی برای استقلال به میدان رفته، تا پایان فصل یکی از مهمترین دغدغههای محمود فکری و کمکهایش برای رسیدن به هدفشان در استقلال محسوب میشود، بنابراین پیروزی با اتکا به درخشش رشید امری است که امکان دارد دربازیهای آینده نیز تکرار شود.
اینکه خط دفاع استقلال در دیدار مقابل گل گهر روز نسبتاً ضعیفی را پشت سر گذاشت بخش زیادی از آن برمیگردد به میزان آمادگی شاگردان امیر قلعهنویی در مقطع کنونی از فصل که تا پیش از به صدا درآمدن سوت پایان بازی توانسته بود در میان تمام تیمهای مدعی تیمش را درنهایت شایستگی به صدر جدول برساند. آنهم با اتکا به توان غیرقابلانکار این تیم در فاز هجومی، بهنوعی که با توجه به آمار ثبتشده تا قبل از این دیدار آنها توانسته بودند بالاتر از هر تیمی در هر بازی 5 موقعیت خطرناک ایجاد کنند و بهترین گل زن و پاسور لیگ را هم به خودشان اختصاص دهند.
حال با صرف مطالب فوق از چنین تیمی با این درجه از آمادگی زمانی که در زمین خودش با دو گل عقبافتاده است، چه انتظاری جز این میتوان داشت که از زمین و هوا برای کسب حداقل امتیاز، تیم رقیبش را تحتفشار قرار دهد. بیاییم حملات گل گهر را خصوصاً از دقیقه 80 به بعد مرور کنیم.
در دقایق انتهایی بازی سرمربی باتجربه گل گهر با اضافه کردن علیرضا ابراهیمی مدافع بلندقامت و گلزنش در کنار یونس شاکری و پیمان رنجبری، دو مهاجم کلاسیک که خیلی خوب سر هم میزنند و حضور گادوین منشا، محسن کریمی، سعید صادقی و دو مدافع چپ و راست که مشخص است ارسال از جناحین را بلد شدهاند و خطرناک تراز این دو نفر ارسالهای طولی بینقص احمد زنده روح، استقلال را بیش از هر بازی در این فصل تحتفشار گذاشت، تا جایی که در دقیقه 95 سه مدافع استقلال را همزمان وادار به آن اشتباه محرز میکند، ولی حضور یک گلر آماده بازهم این قانون نانوشته را ثابت میکند که رسیدن به اهدافی مثل قهرمانی میسر نخواهد شد، مگر با داشتن یک دروازهبان ششدانگی مثل رشید مظاهری. بیجهت نبود که او را یکی از بهترین خریدهای استقلال در طی این ده سال اخیر قلمداد میکردند.
احتیاج استقلال یا بهتر بگوییم محمود فکری به این برد از هر چیزی که تصورش را کنیم واجبتر بود. باید بپذیریم که پیروزی مقابل گل گهر با هر درجه از کیفیت و نمایشی تا به اینجا بهترین دستاورد استقلال مدل 1400 به شمار میرود؛ البته به شرطی که این روند جایش را بهتساوی یا شکست مقابل آلومینیوم ندهد. پیروزی مقابل گل گهر سیرجان علاوه بر سه امتیاز یک بازی خارج از خانه همراه خودش اهداف دیگری را نیز تأمین کرد:
1.باز شدن پای مهدی قایدی مهاجم جوان و آینده دار استقلال به گل که طولانی شدن عدم گلزنی با توجه به اشکهای او در دیدار مقابل شهر خودرو کمکم داشت به یک مشکل اساسی هم برای خودش و هم برای تیم تبدیل میشد، باز شدن پایش به گلزنی آنهم در آستانه دربی 94 میتواند بهترین خبر ممکن برای استقلالیها باشد.
2.برتری مقابل تیم آماده و صدرنشین وقت لیگ، آنهم در خانه خودش از آن دسته از بردهایی است که اعتمادبهنفس کل مجموعه تیم را ارتقاء میبخشد، امری که استقلال برای بازگشت به دوران اوجش بیشازپیش به آن احتیاج دارد.
3.درخشش فوقالعاده رشید مظاهری و تثبیت جایگاهش در این دیدار بازهم در فاصله دو هفته مانده تا مهمترین بازی نیمفصل یا همان دیدار مقابل پرسپولیس.
4.صدرنشینی مجدد استقلال (بدون در نظر گرفتن دیدارهای عقبافتاده پرسپولیس) آنهم با یک بازی کمتر که بازتابش را در تمرینات تیم میتوان بهوضوح دید.
5.نمایش امیدوارکننده و ارائه یک بازی ترکیبی البته تا قبل از دست دادن پنالتی دوم (دقیقه 30). همان چیزی که بعضا هواداران استقلال حتی فارغ از نتیجه بهدستآمده در طول این 7 هفته اخیر بهشدت در انتظار ان بودند.
6.نقش مهدی مهدی پور بهعنوان مرکز ثقل تیم در کنار مسعود ریگی که با توجه به این دیدار نشان دادند در صورت بازی بیشتر در کنار هم میتوانند به یکی از نقاط قوت استقلال در این فصل محسوب شوند.
بههرحال آنچه مسلم است و نمیتوان آن را انکار کرد، اینکه استقلال تا مرز تیم شدن به معنای واقعی هنوز احتیاج به کار بسیار دارد البته با استناد به آخرین گفتگوی محمود فکری در برنامه آنتن میتوان این نکته را نیز استنباط کرد که استقلال برای رسیدن به شرایط مطلوب هوادارانش و نیل به اهدافی چون قهرمانی در لیگ برتر و حضور مقتدرانه در لیگ قهرمانان آسیا به همان اندازه که احتیاج به تمرین و پیشرفت تاکتیکی و سایر عوامل در حوزه امور فنی دارد، به همان مقدار هم ازلحاظ وفاق تیمی و یکپارچگی و اتحاد درونی احتیاج به محیطی دوستانه دارد که نتایجی از قبیل برد مقابل گل گهر میتواند در تقویت این امر کاملاً مؤثر واقع شود.
فراموش نکنیم یکی از شروط لازم برای رسیدن به موفقیت هر تیمی داشتن نیمکتی دلواپس و درعینحال یکدل است. درواقع هیچ توفیقی در سطح ملی و باشگاهی به دست نیامده است مگر اینکه اعضای یک تیم برای همدیگر حاضر به جانفشانی باشند و این هنری است که مربیان استقلال میتوانند با الگوبرداری از نوع رفتار مربیان بزرگ جهان به آن دست یابند که امیدواریم برخورد اخیر با هرویه میلیچ در همین راستا صورت گرفته باشد.
با تمامی این تفاصیل استقلال این روزها در مجموعه نفت تهرانسر خودش را برای برگزاری دیدار مقابل آلومینیوم در روز دوشنبه آماده میکند با صرف به این مطلب که یک برد در این دیدار میتواند آنها را به قهرمانی نیمفصل بیشازپیش نزدیک کند، عنوانی که هرچند افتخاری محسوب نمیشود، اما در جای خودش و در این برهه کنونی برای استقلال و هوادارانش میتواند بسیار باارزش تلقی شود.
اخبار
داستان ساعات تلخ تنهایی گلر گلگهر
علیرضا حقیقی با هیچکس حرف نمیزد؛ تک و تنها روی صندلی نشسته بود و سرش داخل گوشی بود. این دقایقی بعد از بازی گل گهر و استقلال بود که کاروان سیرجان برای از دست ندادن پرواز خیلی زود خود را به فرودگاه این شهر رسانده و در انتظار سوار شدن به هواپیما بودند. زمانی که بازیکنان و اعضای تیم کوپه کوپه در جاهای مختلف جا گرفته و از شکست خوردن مقابل استقلال حسرت می خوردند.
یک سمت جلال امیدیان، سعید الهویی و ترابپور نشسته بودند و از بدشانسی تیمشان میگفتند و در سمت دیگر هم بهنام برزای و یونس شاکری و در یک سمت علیرضا حقیقی که داشت مسوولیت این باخت را روی شانه های خود حمل می کرد. برای یک فوتبالیست شاخص و اسمی، خبرها همیشه خیلی زودتر از آنچه که فکر می کنید میرسد. بنابراین علیرضا حقیقی به محض دسترسی به موبایل از طعنه های بی پایان نویسنده های جوان در شبکه های اجتماعی آگاه شده بود.
این در حالیست که او به اندازه کافی خودش را سرزنش کرده و تلاش زیادی برای جبران اشتباهش کرده بود و حتی در لحظات پایانی بازی مقابل استقلال دو بار برای سرزنی خود را به محوطه جریمه حریف رسانده بود اما هرگز سانتری از بازیکنان کناری روی سر او قرار نگرفت. حقیقی همچنین می توانست سازنده یک گل هم باشد اما دراپ 60 متری او که روی سر منشا نشسته بود با ضربه تکمیلی شاکری به اوت رفت. همه این ها برای این بود که او می خواست نقش خود را مقابل آبیهای میزبان برابر سفیدهای میهمان کم کند. او در دقایق ابتدایی بازی در یک پاس به عقب و در شرایطی که قصد دریبل مهاجم استقلال را داشت، توپ زیر پایش گیر کرد و در حالی که ارسلان مطهری آهنگ دروازه گل گهر را کرده بود توسط او متوقف شد تا داور یک کارت زرد و یک پنالتی نصیب استقلال کند و گل اول به ثبت برسد. او روی گل دوم و ضربه غیرقابل مهار قایدی تقصیر نداشت اما روی شانس گل سوم استقلال، در حالی که وریا با عبور از خط دفاعی گل گهر با او تک به تک شده بود با تکلی بی مهابا او را متوقف کرد تا پنالتی دوم برای آبیها شکل بگیرد. اگرچه کاپیتان استقلال این توپ را به اوت زد تا علیرضا حقیقی احساس کند خدا همچنان نیم نگاهی به او دارد.
در نیمه دوم به جز یک بار فرصتی روی دروازه حقیقی نیامد و در عین حال تلاش 45 دقیقه ای بازیکنان برای به پاشنه چرخاندن دروازه حریف به جایی نرسید که نقطه اوجش ضربه ثانیه های پایانی گادوین منشا بود که مظاهری با کف دست آن را به کرنر زد تا گلر استقلال تحسین ها را به سمت خود، متوجه کند در حالیکه که شاید منشا این ضربه را زمینی و به سمت چپ و راست می زد گل تساوی به ثمر می رسد و فشار از روی دوش حقیقی برداشته می شد. با این حال همیشه بین یک مهاجم و دروازه بان، این دروازه بان است که باید بار مسوولیت بیشتری را به دوش بکشد و می شود گفت که اشتباه در آخرین نقطه اطمینان، غیرقابل بخشش تر از فرصت هایی است که روی دروازه حریف از دست می رود.
علیرضا حقیقی در ابتدای مسابقه با همان استایل همیشگی و مخصوص خود وارد زمین شد و به سمت دروازه جنوبی خود را گرم می کرد که رشید مظاهری با کمی تاخیر وارد میدان شد و جالب اینکه می خواست برای ورود به چمن گل گهر از پیشکسوت خود در تیم ملی اجازه بگیرد که حواس حقیقی به این سمت میدان نبود. بنابراین مظاهری و عزیزیان به سمت دروازه مقابل رفتند تا گرم کردن را شروع کنند، آن هم در مسابقه ای که قرار بود فقط یکی از این دو قهرمان باشد و تاج محبوبیت را بر سر بگذارد. کاری که رشید مظاهری با دفع ضربه منشا انجام داد و افسوس را بر دل حقیقی گذاشت.
حقیقی در طول پرواز هم اگرچه با یکی از دوستانش دقایقی صحبت می کرد اما در بیشتر اوقات توی خودش بود و یک گیم موبایلی خانه سازی را انجام میداد و البته به محض اینکه خبردار شد رشید قصد رخصت گرفتن از او را داشته، برای همتایش در تیم استقلال پیامک فرستاد. او که سرزنش ها و نگاه های سنگینی روی خود می دید، در نهایت باید با انگیزه به تمرینات برگردد تا این اشتباه را در دیدار با پرسپولیس جبران کند. مسابقه ای که برای او حتی از جدال با استقلال مهمتر است چرا که باید مقابل تیمی قرار بگیرد که دروازه بانی دیگر را به وی ترجیح داد. این میدان فرصتی برای یادآوری حقانیتی است که حقیقی برای خود متصور است. دروازه بانی که در جام جهانی و تیم های خارجی بازی کرده و بعد از یک نیم فصل درخشان و در حالیکه ممکن بود به پرسپولیس برود، گل گهری شد.
او در این فصل در تیم امیر قلعه نویی روزهای خوبی داشته اما این روزها بیشتر درباره دو روز بد او (مقابل استقلال و پیکان) صحبت می کنند. اما بازی با پرسپولیس حکم همان اولین حضورش را دارد که با شیرجهای به سمت توپ شلیک شده از سوی علی دایی، پنالتی این اسطوره گلزنی را در اولین ثانیه حضورش در پیراهن پرسپولیس مهار کرد. حالا اگرچه در نقش یک گلر رقیب و در تیم مقابل.
هیچ تیمی به میانگین تضمین قهرمانی نرسیده است
این یک واقعیت است که کیفیت لیگ فوتبال ایران از نظر برنامه ریزی و به ویژه مسائل فنی افت فاحشی نسبت به دوره های پیش تر داشته و برای دیدن بازی های زیبا و تماشاگر پسند باید چند هفته صبر کرد. کار به جایی رسیده که برای تماشای یک بازی جذاب و تماشاگر پسند از تیم های بزرگ و پرطرفدار نیز باید چند هفته صبر کرد تا شاید تیم های بزرگ و مدعی قهرمانی پس از مدت ها بتوانند بازی قشنگی را ارائه دهند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که به جز یکی دو تیم، کمتر تیمی در لیگ باشگاهی فوتبال ما، تاکتیک های هجومی را برای پیروزی به نمایش می گذارد و تمام تیم ها به ارائه بازی عرضی روی آورده اند و تمام مربیان هم مدعی ارائه فوتبال مالکانه هستند! انگار هر چه توپ در عرض حرکت داده شده و توپ از این سوی میدان به آن سوی میدان رسانده شده و در خط دفاعی و یک سوم میانی زمین خودی پاس های کوتاه و عرضی رد و بدل شود، نشان دهنده فوتبال مالکانه است. آن هم بدون این که در طول نود دقیقه حتی به اندازه تعداد انگشت های یک دست برای مهاجمان فرصت گل فراهم شود.
نتیجه گرایی این روزها اصل اول فوتبال ماست و تیم های بزرگ هم سعی می کنند با کمترین اختلاف گل به پیروزی برسند. تقریبا هیچ سرمربی برای ارائه فوتبال زیبا ریسک نمی کند. این نگرش مربیان باشگاهی، اثر خود را در جدول رده بندی لیگ بیستم کاملا واضح نشان می دهد. نگاهی به جدول به خوبی نمایان می کند میانگین امتیازی هیچ تیمی حتی به عدد 2 هم نمی رسد تا به شکل عجیبی از استاندارد امتیازی فوتبال روز دنیا عقب باشیم اما در فوتبال ما گویا همین میانگین پایین امتیازی برای کسب عنوان قهرمانی کافی است.
طبق یک فرمول قدیمی هر تیم برای کسب عنوان قهرمانی باید میانگین 2 امتیاز در ازای هر بازی کسب کند. میانگین 2 امتیاز در هر بازی به علاوه 1 امتیاز اضافی برای بالاترین استاندارد قهرمانی است و 2 امتیاز در ازای هر بازی منهای یک امتیاز برای پایین ترین حد استاندارد میانگین امتیازی تیم قهرمان. یعنی در یک لیگ 16 تیمی که هر تیم 30 بازی انجام می دهد، 59 امتیاز پایین ترین امتیاز قهرمانی است و 61 امتیاز بالاترین امتیاز... البته در 19 دوره قبلی لیگ برتر پیش آمده یک تیم با امتیازی کمتر از 59 هم قهرمان شود (نمونه اش سایپای لیگ ششم) ولی تقریبا امتیاز 61 در لیگ 16 تیمی تضمین کننده قهرمانی تیم است.
نگاهی به جدول نشان می دهد هیچ تیمی نتوانسته به بالاترین حد امتیازی استاندارد قهرمانی برسد و تنها استقلال است که با کسب 15 امتیاز از 8 مسابقه، به فرمول دو امتیاز منهای یک امتیاز رسیده که پایین ترین استاندارد امتیازات لازم برای کسب عنوان قهرمانی محسوب می شود و تضمین کننده قهرمانی نیست. پرسپولیس نیز از 6 بازی 10 امتیاز اندوخته که نشان می دهد حد امتیازی این تیم از دو امتیاز منهای یک نیز پایین تر است.
آماری که کاملا نشان میدهد هیچ تیمی در حد و اندازه قهرمانی امتیاز کسب نکرده و همه تیمها دچار مشکلات فنی هستند اما هر کارشناسی کوچکترین اشاره ای به مشکلات فنی هر تیمی داشته باشد، مورد شدیدترین هجمه ها از سوی ادمین های مجازی تیم موردنظر قرار خواهد گرفت. چرا که قرار است به جای دیدن مشکلات و ارائه راهکار برای حل این مشکلات فنی، فقط بهانه تراشی شده و دنبال مقصر بیرونی بگردیم. حال باید دید در هفته های آینده تیم های مدعی می توانند امتیازات لازم را کسب کرده و به میانگین لازم برای کسب عنوان قهرمانی برسند یا نه.
معادلات جذاب زمستانی با اسم رمز ترابی و کریمی
مهدی ترابی و علی کریمی دو ستاره ای هستند که هر یک به دلایلی ممکن است به کار خود در لیگ فوتبال قطر ادامه ندهند که البته این مسئله برای مهدی ترابی محتمل تر از علی کریمی است.
ترابی که در ابتدای این فصل بعد از مشکل زمانی برای حضور در قطر و تائید پیشنهاد الدحیل، در نهایت تیم العربی را برای ادامه فوتبالش انتخاب کرد و به این تیم سرخپوش پیوست، از بدو ورود به قطر و قرنطینه، با مشکل مصدومیت مواجه بود و همسترینگ او به طرز عجیبی آزارش داده و تکرار این مسئله باعث شده که رابطه او با باشگاه به عنوان ستاره ای تاثیرگذار و تعیین کننده به هم بخورد.
در عین حال علی کریمی هم که از زمان حضور در القطر بازی های نسبتا خوبی با این تیم انجام داده، به نظر به دنبال تیمی بزرگتر از زردپوشان قطری برای ادامه بازی است چرا که اهداف مهم تری برای بازی در تیم ملی و حضور در اسکواد ملی برای جام جهانی 2022 را در ذهن دارد و به همین سبب ممکن است دوباره سر از ایران در بیاورد و پیراهن استقلال را برتن کند. البته در مورد علی کریمی شایعات جدی وجود دارد که به الدحیل خواهد پیوست اما باید منتظر قطعیت این شایعه ماند که اگر این اتفاق رخ دهد و کریمی از القطر به الدحیل چرخ بخورد، استقلالی ها باید حداقل یک نیم فصل دیگر برای بازگشت وی به اردوی تیمشان صبر کنند. بازیکنی که از دید آن ها، قهرمانی شان در لیگ را قطعی میکند.
مهدی ترابی هم که جدایی اش از پرسپولیس، دلایل مختلفی داشت و البته بخشی از مشکلاتش به مدیریت باشگاه نیز بازمیگشت، به محض شایعات مبنی بر ترک فوتبال قطر، تماس پرسپولیس را متوجه خود کرده و آن ها مذاکرات اولیه را برای بازگرداندن او آغاز کرده اند. ترابی بازیکنی تعیین کننده در لیگ برتر ایران بود که قهرمانی فصل گذشته، تا حد زیادی به درخشش او و گل ها و پاس گل های تاثیرگذارش، مربوط میشد. طبیعتا پرسپولیسی ها که بشار رسن را از دست داده اند، همه کار میکنند تا او را در جمع خود داشته باشند.
البته این دو بازیکن در خصوص بازگشت به ایران کوچکترین اظهارنظری نکرده اند اما به هر صورت برای احتمالات باید جایی را باز کرد؛ احتمالاتی مثل این که شما به عنوان یک فوتبالیست ممتاز، لیگ فوتبال قطر چندان به دلتان ننشیند و دوست داشته باشید به آغوش هوادارانتان در تیم پرطرفداری که عضوش بوده اید، بازگردید.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4435/20872/84382
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4435/20872/84383
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4435/20872/84384
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4435/20872/84385
|
عناوین این صفحه
- علی دایی سوختنی نیست
- هراس به رنگ سرخ
- استقلال فکری و بایرن تراپاتونی
- اخبار