|
شماره ۶۳ و پنج جامپ تا ۱۲ میلیارد تومان؛
«۹» راز گران شدن تابلوی آیدین آغداشلو
حسین هاشم
اگر فیلم چکش خوردن تابلوی ۱۲ میلیاردی « خاطرات امید» آیدین آغداشلو را ببینید، درمی یابید چنانکه دو بیدر ( تعقیب کننده ) شماره ۶۳ ( خریدار نهایی) را همچنان تعقیب می کردند او حاضر بود خیلی بیش از این عدد را نیز برای تصاحب اثر بپردازد.
مجموعه دار شناخته شده ای که صاحب تابلوی خاطرات امید است، برای چنین خریدی دلایل متعددی دارد که اگر شما هم عینک بازار هنر بزنید و به اصول آن آشنایی داشته باشین شاید آن را منطقی ببینید؛ لابهلای این ۹ بند به بخش هایی از این منطق هم اشاراتی شده است:
یک: شرح ماجرا
لطفن فیلم لحظه چکش خوردن گران ترین تابلوی نقاشی ایران، همین اثر ۱۲ میلیاردی را یک بار دیگر با دقت ملاحظه فرمایید؛ آقای شماره ۶۳ که گوش به فرمان تلفن همراهش بود، آن قدر برای خرید این تابلو عجله و اشتیاق داشت که برای مغلوب کردن دو بیدر( تعقیب کننده) خود، پنج بار jump می کند تا به آنها این پیام آشکار را بدهد که او به هر قیمتی این کار را می خواهد و حوصله یکصد میلیون، یکصد میلیون بالا رفتن قیمت را هم ندارد.
کار فروش این تابلو به رسم حراج تهران، کمی پایین تر از برآورد اولیه، از یک میلیارد تومان آغاز شد و ابتدا ۷ خریدار برای خرید این اثر وارد رقابت شدند، اما در اوج ناباوری جمعیت حاضر، اتفاق خاص پس از عبور از عدد ۸ میلیارد تومان رقم خورد، در حالی که احتمالا همه چشم به راه رقابت نزدیک سه خریدار باقی مانده بودند، آقای شماره ۶۳ ساز خود را گونه ای دیگر کوک کرد:
خریداران اول و دوم که هر دوی آنها هم در زمره مجموعه داران شناخته شده هستند ۸ میلیارد و ۱۰۰ و سپس ۸ میلیارد و ۲۰۰ را پیشنهاد می دهند لیکن آقای شماره ۶۳ در اولین جامپ عدد روانی ۱۰ میلیارد تومان را اعلان می کند؛ به چهره حسین پاکدل، حراج گذار دقت کنید، هیجان زده و مسرور می گوید « ای والله»، « من دیگه بیایم پایین». پیداست او هم انتظار ندارد این بید میلیاردی بیش از این ادامه یابد اما در کمال ناباوری ماراتن ادامه می یابد؛
دو بیدر پس از ثانیه هایی از این شوک بزرگ، به خود آمده پیاپی ۱۰ م و ۱۰۰ و نیز ۱۰ م و ۲۰۰ را پیشنهاد می دهند اما آقای ۶۳ بدون کم ترین وقفه ای ۱۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان را به حراج گذار پبشنهاد می کند تا تمایل جدی خود برای خرید را با جامپ دوم اعلام کند.
دو تعقیب کننده این بار با وقفه بیشتری ۱۰ م و ۶۰۰ و سپس ۱۰ م و ۷۰۰ را روی میز می گذارند اما آقای ۶۳ بدون لحظه ای درنگ ۱۱ میلیارد تومان را فریاد می زند، این عدد در طنین صدای پاکدل انعکاس جالبی دارد. در این عدد، یکی از تعقیب کنندگان عرصه رقابت را ترک می کند.
حالا دیگر فقط یک بیدر در برابر آقای شماره ۶۳ باقی مانده، قاطعیت او با پرش هایی که انجام داده به همه ثابت کرده او به هر قیمتی خواهان این تابلو است، چند صد میلیون گران تر ، برای او فرقی نمی کند.
آخرین تعقیب کننده آقای ۶۳ عدد ۱۱ م و ۱۰۰ م را پیشنهاد می دهد و آقای ۶۳ خیلی چکشی و بلافاصله می گوید ۱۱م و ۵۰۰ م ؛ آخرین تقلای آندر بیدر ۱۱ م و ۶۰۰ م است که برای پنجمین بار آقای شماره ۶۳ جامپ می کند و ۱۲ میلیارد تومان را می گوید و تمام!
دقت کرده اید آقای ۶۳، پس از عدد هشت میلیارد به جای یکصد میلیون تومان ، اعداد را رند شده و در مضرب ۵۰۰ میلیون تومان پیش می برد تا تعقیب کنندگان دست بکشند و به خواست او تمکین کنند. این همه آن چیزی ست که شما هم می توانید در فیلم منتشر شده این صحنه تاریخی ببینید.
حالا لابد می پرسید چرا باید آقای شماره ۶۳ دست به چنین کاری بزند و اثری که حراج گذار یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان قیمت گذاری کرده ۱۰ برابر برآورد اولیه خریداری کند؟
پرسش به جایی ست ؛ هیچ کس از انگیزه های درونی و فردی ایشان با خبر نیست، لیکن با من موافق هستید که این آقای شماره ۶۳ با چنین توان مالی، حتمن ضریب هوشی بالایی در تجارت دارد و به حتم از قیمت کنونی تابلویی مشابه این اثر با خبر است و لابد اجازه نمی دهد کلاه گشاد سرش برود ؛ اینجاست که باید به قوانین حراج ها و متر و معیارهای خاص بازار هنر بدان توجه کرد و با آن ارزش ها این خرید را سنجش کرد که در ادامه متن به سنجه هایی اشاره می شود:
دو : هر چه گران تر ارزشمندتر!
یکی از مشهورترین تاکتیک های حراجی های هنری، گران خریدن و با سر و صدای زیاد و حتی شوک آور خریدن است؛ حراج های هنری مانند یک بازار هستند و از مولفه های بازار پیروی می کنند. بازار هنر اما تاکتیک های خاص خود را نیز دارد یک نمونه پرکاربرد آن، گران خریدن است.
موزه اسلامی قطر برای آنکه توجهات جهانی را به خود جلب کند دست روی آثار نام های بزرگ تاریخ هنر می گذاشت و آنها را آگاهانه چندین برابر برآوردها می خرید تا نگاهها را به خود و مجموعه اش جلب کند.
راهکاری که خریدار اثر « منجی» لئوناردو داوینچی هم در پیش گرفت و لوور ابوظبی و گنجینه اسرار آمیزش در آن میان درخشید.
مجموعه داران بزرگ که برای گنجینه خود بلند پروازی دارند اصرار دارند آثار مورد علاقه شان را از حراجی هایی بخرند که معتبرند و رسانه ها به آنها توجه می کنند و در فرایند خرید دست و دلبازانه رفتار می کنند زیرا می دانند در همان لحظه خرید برای اثرشان شخصیت و ارزش افزوده مادی و معنوی پدید می آید.
سه: معروف ترین تابلوی ایران!
اگر ادعا شود تابلوی» خاطرات امید « آیدین آغداشلو، امروز یکی از معروف ترین نقاشی های ایران است گفته گزافی نیست. به لطف فروش ۱۲ میلیاردی، این اثر در یک فاصله زمانی یک روزه به یک آیکون ایرانی شناخته شده بدل شد که بازتاب بین المللی داشت.
احتمالا خیلی از شما مجسمه دیوار پرسپولیس پرویز تناولی که سال ۲۰۰۸، در حراجی کریستیز دو میلیون و ۸۰۰ هزار دلار چکش خورد را ندیده اید اما خاطرات امید را دیده اید. به نظر شما چه میزان بودجه و چه فاصله زمانی لازم بود تا این کار به این میزان از شهرت دست یابد؟
چهار : چرا تابلوهای آیدین آغداشلو پتانسیل رشد دارند؟
یکی از شناخته شده ترین مولفه های هر بازاری این است « هر چه عرضه کم تر، تقاضا بیشتر» و به موازات آن می گویند:» هر چه عرضه کم تر قیمت بالاتر»
آیدین آغداشلو یکی از کم کارترین هنرمندانی ست که به آنها «مستر» می گویند، او پس از شش دهه کار نقاشی سه سال پیش توانست یک نمایشگاه انفرادی برپا کند، چون بسیار گزیده و کم کار است و در میان انواع مشغولیات هنری اش از نوشتن و تدریس گرفته تا مرمت، گرافیک، کارشناسی آثار هنری و ...گاهی نقاشی هم کشیده است.
معروف است نقاشی را تمام نکرده به فروش می رسد و به اصطلاح رایج waiting list ، فهرست خریداران در انتظار دارد. مبرهن است چنین هنرمندی بستر مساعدی برای رشد قیمت آثارش دارد.
پنج: آیا حاشیه ها تابلوی ۱۲ میلیاردی آفرید؟
برای پاسخ به این پرسش از استدلال دوست روزنامه نگارم ، محمود نورایی، سردبیر هنرآنلاین وام می گیرم که شنبه گذشته نوشته است :
« ... با توجه به حواشی که در مورد آیدین آغداشلو در ماههای اخیر به وجود آمده بود، بسیاری از منتقدان حضور اثری از او را در حراج تهران مورد نکوهش قرار دادند که چنین موضوعی به دلایل متعدد منتفی است. زیرا با توجه به اینکه حواشی ایجاد شده در پیرامون این هنرمند مبانی قانونی ندارد و هیچ دادگاه داخلی و حتی خارجی (با توجه به حضور این هنرمند در کانادا) هنوز محکومیتی را متوجه او نکرده، خروج اثر او از حراج سیزدهم به نوعی رسمیت بخشیدن به حاشیهها بود که چنین موضوعی میتوانست بار منفی بر کارنامه حراج تهران داشته باشد.
از سویی دیگر رشد قیمتی چنین اثری که با قیمت پایه یک میلیارد و ۲۰۰ تا یک میلیارد ۶۰۰ تومان در حراج تهران عرضه شد هم دقیقا به همین حواشی ایجاد شده در پیرامون هنرمندش باز میگردد که در حراجهای بینالمللی دنیا هم مسبوق به سابقه است و از این رو نیز نقدی را متوجه حراج تهران نمیکند. زیرا ایجاد حاشیه برای یک اثر هنری و یا هنرمند آن، خود هیجانات ناشی پیرامون اثر او را افزایش میدهد.
همچنین ایجاد حاشیه پیرامون هنرمندی که آثار متعددی در میان سرمایهگذاران هنری و مجموعهداران دارد به نوعی در خطر قرار دادن بخشی از سرمایه آنهاست و همین موضوع باعث میشود تا سرمایهگذاران در چنین بازاری از منافع مالی خود دفاع و حتی به استفاده از چنین حواشی برای ارزش افزوده دادن به دارایی خود بپردازند که چنین موضوعی در بازارهای سرمایهای امری عادی است...»
بله، من هم موافقم که اگر حاشیه سازی های بدون سند این چند سال تاثیری بر بازار هنری آثار آغداشلو نداشت، اما مطلب بسیار غیر منصفانه نیویورک تایمز به جهت اهمیت این رسانه، به حتم در برانگیختن بخشی از مجموعه داران هنری تاثیر مستقیم داشت.
شش : چرا مدیران حراج در ۱۲ میلیاردی شدن کار دخالتی نداشتند؟
نشانه های بسیار بدیهی و ملموس وجود دارد که فروش این اثر در صحت و سلامت بود و پیش از همه مدیران حراج تهران از این رکورد کاملن بی اطلاع و بی خبر بودند.
اگر قرار بود مدیران حراج مهندسی کنند تا تابلوی خاطرات امید آیدین آغداشلو ۱۲ میلیارد تومانی شود و به اصطلاح از استاد نقاش دلجویی و حمایت شود، به حتم راههای متعددی داشتند تا آن را منطقی جلوه دهند و این همه حاشیه منفی برای خود خلق نکنند.
اول این که مانند دو کار دیگر در این حراجی که قیمت پایه ۵ تا ۶ میلیارد داشتند و هر دو هنرمند هم نسل آیدین آغداشلو هستند، برآورد قیمت کار را بالاتر می گذاشتند.
دیگر این که اگر قرار بوده آیدین آغداشلو اولین چهره حراج سیزدهم شود، کافی بود اثر او ۷ میلیارد به فروش رود که حتمن حجم تبعات امروزی را نداشت. چرا باید کار او تا ۱۲ میلیارد بالا رود و این همه تنش و شایعه علیه حراج و استاد نقاش بسازد؟
البته پایان هفته ای که گذشت با اعلام رسمی دفتر حراج تهران مبنی بر اینکه اقای شماره ۶۳، خریدار «خاطرات امید» آغداشلو دو اثر دیگر گران قیمت آن شب، پرویز تناولی شش میلیارد و ۷۰۰ میلیونی و تابلو دو میلیارد و ۶۰۰ میلیونی رضا درخشانی را هم خریداری کرد و جناب اندر بیدر ( آخرین تعقیب کننده ) نیز اثر پنج میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومانی محمد احصایی را از آن خود کرد حالا دیگر نشانی های تازه ای از این رکورد تاریخی به ثبت رسیده است.
هفت: شائبه بسیار عجیب کپی بودن!
پیداست که سوزن برخی حاشیه سازان به روی نام استاد آیدین آغداشلو گیر کرده است و گویا در این مسیر هر وسیله ای مباح است؛ هم زمان با تشکیک در قیمت ۱۲ میلیاردی، حاشیه سازان محترم از کم اطلاعی افکار عمومی نسبت به مباحث هنر معاصر سو استفاده عجیبی کردند و گفتند اثر «خاطرات امید» کپی از نقاشی های کلاسیک اروپایی به خصوص نقاشان صاحب نام جهانی مانند ساندرو بوتیچلی، یا پیرو دلا فراچنسکو و دومنیکو گرلاندایو است.
واقعا این خنده دارترین اتهامی است که می توان به این اثر و مجموعه «خاطرات انهدام» آیدین آغداشلو زد؛ افسوس که دشمنی با یک استاد هنر به چنان قهقهرایی می رود که تهمت زنندگان آگاهانه یک سبک و سیاق معمول هنری را نادیده می انگارند و اطلاعات غلط و اشتباه به مردم می دهند.
جستجوی ساده در Google به اطلاع جوینده می رساند که این شیوه ای معاصر است که هنرمند برای القای جهان بینی خود وارد گفتگو با استادان کلاسیک و آثاری که آیکون جهانی هستند، می شود؛ هنرمند ضمن بازآفرینی اثر ، با گنجاندن معنای خویش، هویت و مفهوم اثر را دچار دگرگونی می کند و اثری امروزی می آفریند؛ در این مسیر دو چالش جدی پیش روی هنرمند است یکی قدرت قلم تا بتواند این بازآفرینی را به بهترین شکل انجام رساند و دیگری تغییر بنیادین معنای اثر.
از این دو منظر کاملن پیداست ساخت یک اثر تازه از یک اثر بسیار شناخته شده جهانی که صدها سال است در موزه اوفیتزی و ... به نمایش و ستایش است امر سخت و پیچیده ای است.
هشت: بدبینی بخشی از جامعه
می گویند بخشی از افکار عمومی باور نمی کند کسی برای تابلوی» خاطرات امید» آیدین آغداشلو ۱۲ میلیارد تومان پرداخت کرده باشد، به همین دلیل فحاشی می کنند!
به نظرم این بازخورد بسیار باعث تاسف است اما برای ایران این روزها، اصلن عجیب نیست، این ابر غلیظ بدبینی، سوتفاهم و روح بی اعتمادی بنا به دلایل گوناگون در جان ایرانی ریشه دوانده و در همه مسائل خود را بروز می دهد، فواره این نگاه در انبوه ناسزا ها و حمله های زامبی وار در شبکه های مجازی تجلی دارد که دیگر برای تک تک ما به یک اتفاق طبیعی روزانه بدل شده و با کمال شرمندگی به آن عادت کرده ایم.
بگذارید در همین باب، دو نمونه اخیر را با هم مرور کنیم:
تیم پرسپولیس ۴ سال پیاپی قهرمان ایران شده، در همین مدت دو بار به فینال آسیا رسیده، آن وقت بخشی از افکار عمومی اصلا باور نمی کند، حتی این افتخارات را به رسمیت نمی شناسند و با اطلاق تیم حکومتی به پرسپولیس سعی دارد نتایج صدها مسابقه فوتبال را زیر سئوال ببرد، به همین ترتیب بازار تهمت و فحاشی حتی از مرزهای ایران عبور کرده و گاه به آبروریزی های بین المللی کشیده است.
یا به تازگی عکسی از آب پاشیدن به مجسمه آلبرتو جاکومنتی در موزه هنرهای معاصر تهران پخش شد، بخشی از جامعه هنری با ادبیاتی عجیب و هنجار شکن فضای اینستاگرام را به تسخیر خود درآوردند، تحلیل های رادیکالی هم در همین فضا متولد شد و ... اما به کل کسی نمی شنید مجسمه مزبور سه سال است در حیات موزه نیست و در فضای داخلی موزه جانمایی شده است؛ این عکس مربوط به صحنه ای از یک فیلم مستند بود که می گویند سال ۱۳۸۶ ساخته شد.
نه: دو سال بعد!
خاطرات امید آیدین آغداشلو، گران ترین نقاشی تاریخ ایران است اما یقین دارم تا مدت مدیدی نمی تواند این عنوان چشمگیر را از آن خود کند، دوره پسا کرونا اقبال به خرید آثار هنری با سرعتی شگفت آور همراه خواهد بود و برای پیش بینی شکسته شدن قیمت ها لازم نیست شم نوستراداموس داشته باشین.
خاطرم هست سال دوم حراج تهران که سهراب سپهری ۷۰۰ میلیون تومان فروش رفت، بخش خبری ۲۰ و ۳۰ اعلام کرد « چرا باید قیمت یک نقاشی این عدد شگفت انگیز باشد» ؛ حالا پراید چهار پنج میلیونی آن موقع ۱۰۰ میلیون تومان می ارزد و همان تابلو چند میلیارد، آن هم فقط با فاصله هفت سال!
یا وقتی سهراب ۵ میلیارد و یکصد میلیون تومان چکش خورد برخی فکر می کنند این رکورد تا چندین سال مانا است و فقط توسط یک تابلوی سهراب دیگر شکسته خواهد شد، اما دیدید که این رکورد به هیچ وجه جاودانه و دست نیافتنی نبود و در همین حراج سیزدهم تهران، آثار چهار هنرمند از سپهری پنج میلیاردی عبور کردند.
جزئیاتی از نمایشگاه تصویرگری فجر
به نقل از روابط عمومی سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، علی خدایی تصویرساز و یکی از داوران سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر درباره کیفیت آثار سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی گفت: من سال گذشته هم در این جشنواره داور بودم و به نظرم کیفیت کارها امسال خیلی خوب بود و ما بسیار سخت گیرانه آثار نهایی را برای جشنواره انتخاب کردیم.
این داور بخش تصویرسازی بیان کرد: در انتخاب کارها چند موضوع را مدنظر قرار دادیم که یکی از آنها این بود که اساس کارها مثل طراحی و تکنیک و خلاقیت مطلوب باشد. حالا ممکن است در بخشی از این جنبهها فرد قویتر باشد. مثلاً در طراحی قدرت بیشتری داشته باشد یا تکنیک حرف اول را بزند. یا ممکن است نگاهی بسیار خلاقانه در کار باشد. سعی کردیم نگاه جامعی داشته باشیم تا آثار راه یافته به نمایشگاه متنوع شود و کارها شبیه هم نباشد.
خدایی درباره کارکرد جشنوارهها نیز اظهار کرد: یکی از کارهای مسئولان فرهنگی برگزاری جشنوارهها و دوسالانههاست. در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ این جشنوارهها و دوسالانهها رونق داشت و ما تاثیرش را به وضوح دیدیم. در بخش دانشگاه و در نگاه ناشران یک تحول و حرکت رو به جلو مشاهده میشد. در جامعه تصویرگری شاهد جهش بودیم. الان هم اگر فعالیتهای مؤثری را شاهد هستیم به پشتوانه همان سالها است.
این داور جشنواره تجسمی فجر اضافه کرد: به نظرم اینکه جشنواره تجسمی فجر تداوم دارد و برای اجرای آن اهتمام هست جای تقدیر دارد چون برای حوزه تصویرگری این جشنواره اهمیت دارد و فعالیتها را گسترش میدهد.
وی در ادامه با اشاره به تأثیر کرونا بر فعالیت تصویرگران گفت: کرونا روی روحیه و فعالیت تصویرگران تأثیرگذار بوده و این هنر در رکود است و جشنوارهها هم اکثراً به تعویق افتاده برای همین چنین نمایشگاهها و جشنوارههایی مثل فجر میتواند مؤثر باشد و تصویرگران را از رکود دربیاورد.
خدایی در ادامه با اشاره چالشهای جشنواره تجسمی فجر نیز گفت: به نظرم لازم است که در اهدای جوایز تجدید نظر شود و به تعداد بیشتری برگزیده جایزه اهدا شود. وی ادامه داد: در کلیت این موضوع که جشنواره به صورت آزاد با موضوعات برخورد میکند مثبت است و دست هنرمندان باز است. ما در داوری سعی کردیم نگاهمان سلیقهای و تک بعدی نباشد و ملاکهای مهم دیداری و تجسمی را در نظر گرفتیم. اینکه ما انگشت میگذاریم روی یک مجموعه کار و آن را برگزیده میکنیم خود به خود و به صورت ناخودآگاه یک پیش فرضهایی را به بخشی از جامعه تصویرگری انتقال میدهد و برای همین سعی کردیم بسیار آگاهانه و مسئولانه با آن برخورد کنیم.سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر ۱۸ بهمن ۹۹ در مرکز فرهنگی و هنری صبا کار خود را آغاز میکند.
جزئیات اکران آثار در سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر39
به نقل از روابط عمومی ستاد اطلاع رسانی جشنواره فیلم فجر، محمدرضا فرجی مدیر امور سینماهای جشنواره فیلم فجر درباره تعداد سالنهایی که فیلمها در آن به نمایش در میآید گفت: امسال با توجه به اینکه قرار است ۳۰ درصد ظرفیت سینماها جهت اکران فیلم استفاده شود، ۷۰ سالن و ۴۱ مرکز در تهران و شهرستانهای پیرامون پایتخت را برای جشنواره انتخاب کردیم که این سالنها در مناطق مختلفی از شهر تهران قرار گرفتهاند.
مدیر امور سینماهای جشنواره فیلم فجر درباره نحوه فروش بلیت و قیمت آن گفت: امسال بنا بر ضرورتهای به وجود آمده شیوه کاملاً متفاوتی را برای فروش بلیت در نظر گرفتهایم. به این ترتیب مخاطبان با ورود به سه سامانه «ایران تیک»، «سینما تیکت» و «گیشه هفت» میتوانند بلیت فیلمهای مورد نظر خود را در همان روز خریداری کرده و برای تماشای فیلم به سینماهای جشنواره مراجعه کنند.
وی تاکید کرد: فروش بلیت به شکل حضوری و گیشه در جشنواره امسال به صورت کلی حذف شده است، اما برای هر شماره تلفنی که در یکی از این سامانهها ثبت میشود خرید ۴ بلیت امکان پذیر است و مخاطبان باید توجه داشته باشند که امسال فروش بلیت به شکل سری هم از برنامه جشنواره حذف شده است.
فرجی درباره سالنهای اکران واقع در تهران و شهرستانها گفت: به جز سه سینمای «کیان»، «راگا» و «تماشا» که قیمت بلیت آنها ۲۰ هزارتومان است، باقی بلیتهای جشنواره به قیمت ۳۰ هزارتومان به فروش میرسد. قیمت بلیت در شهرستانهای اطراف تهران هم با قیمت ۲۰ هزارتومان به فروش خواهد رسید. تاکنون ۴ سینمای «فجر» در اسلامشهر، «فرهنگ» در رباطکریم، سینما «کارون»، سینما «نسیم» در نسیمشهر و سینما «هنر» در پیشوای ورامین جهت اکران فیلمها در خارج از تهران در نظر گرفته شده است.
وی افزود: امسال با حمایتها و پیگیریهای مدیران در سازمان سینمایی ۴ پردیس سینمایی جدید هم به مرحله بهرهبرداری رسیده که در جدول برنامه سینماهای مردمی میزبان جشنواره ۳۹ هستند. پردیس سینمایی «هدیشمال»، «صبا مال»، «نارسیس» و «لوتوس مال» از جمله پردیسهایی هستند که با شروع جشنواره افتتاح خواهند شد.
مدیر امور سینماهای جشنواره درباره چگونگی اعمال شیوهنامههای بهداشتی در جشنواره هم گفت: در هر سالن چیدمان صندلیها به گونهای طراحی شده که فاصله اجتماعی به درستی رعایت شود. سیستم تهویه سالنها و محل ورود و خروج هوا در سالنها مورد بررسی قرار گرفته و به مدیران هر سالن آموزشهایی در این جهت داده شده است. هم چنین به منظور جلوگیری از تجمع در هر سینما، رعایت یک فاصله زمانی برای ورود هر مخاطب به سالن در نظر گرفته شده است. ما شرایطی را در نظر گرفتهایم تا سلامت مخاطبان در بدو ورود به هر سالن مورد بررسی قرار بگیرد و از ورود افراد مشکوک به بیماری «کووید ۱۹» به سالنها جلوگیری خواهد شد.
فرجی درباره ضدعفونیکردن سالنها گفت: قبل و بعد از هر سانس ما عملیات ضدعفونی را در همه سالنهای سینمایی میزبان جشنواره در دستور کار قرار خواهیم داد. ما هر سانس را با احتساب اینکه یک فیلم ۱۰۰ دقیقه باشد، سه ساعت در نظر گرفتهایم و با این حساب یک ساعت و ۱۰ دقیقه به شکل تقریبی برای ضدعفونی سالنها فرصت خواهد بود.
سی و نهمین جشنواره فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۹۹ همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دبیری سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد برگزار خواهد شد.
نکوداشت 2 هنرمند در «سال نوا»
به نقل از گزارش امور رسانه ای سال نوای موسیقی ایران، ششمین سال نوای موسیقی ایران در ادامه برپایی ویژه برنامه های مجازی خود که از روز هشتم بهمن ماه آغاز شده، با برپایی چند برنامه مختلف در نوبت های جداگانه از مقام هنری فوزیه مجد پژوهشگر شناخته شده موسیقی، اسماعیل تهرانی آهنگساز و رهبر ارکستر قدردانی کردند.
قدردانی از بانوی هنرمندی که در پژوهش آرام و قرار نداشت!
شریف لطفی پداگوژیست و رهبر ارکستر درتجلیل از مقام فرهنگی و هنری فوزیه مجد گفت: آشنایی بنده با فعالیت های اجرایی و آموزشی موسیقی خانم فوزیه مجد به سال های نوجوانی زمانی که بنده در هنرستان موسیقی مشغول به تحصیل بودم باز می گردد. آن زمان که ما در این مجموعه حضور داشتیم شاهد حضور معلمی بودیم که فاصله سنی زیادی با شاگردانش نداشت اما با صلابت و جدیتی که در این عرصه داشت فضایی را فراهم کرد که ما نکات آموزشی زیادی را از این هنرمند ارزشمند فرا بگیریم. وی افزود: فوزیه مجد از جمله هنرمندان و پژوهشگران موسیقی کشورمان بود که در بسیاری از موارد تبدیل به الگوی ما شد. او قطعا یکی از تاثیرگذارترین و معتبرترین بانوان هنرمند ایران در عرصه موسیقی است که شیوه و رفتار آموزشی او برای جامعه موسیقی دربرگیرنده ارزش های فراوانی است. او از جمله هنرمندانی است که خود را محدود به یک گونه خاص موسیقی نکرد. این هنرمند وقتی از سن شش سالگی به سراغ پیانو رفت تلاش کرد با عبور از مراحل مختلف آموزشی چه در ایران و چه در خارج از کشور به تجربه اندوزی در حوزه های دیگر موسیقی نیز بپردازد. و ما می بینیم که وی در بخش هایی چون نوازندگی سنتور، آهنگسازی، موزیکولوژی و به طور ویژه موسیقی نواحی ایران چه تلاش هایی را انجام داد. به اعتقاد من فوزیه مجد جستجوگری است که ذهن او آرام و قرار ندارد. او در موسیقی هیچ گاه خود را به بخشی از این هنر محدود نکرد و با بی پروایی قدم به فضا و چارچوب هایی گذاشت که از وی به عنوان یک هنرمند ممتاز یاد می کنیم. ارائه پیشینه ای از فعالیت های فوزیه مجد با روایت ساحل کریمی، اهدای تندیس و لوح ششمین سال نوای موسیقی ایران با حضور شریف لطفی و علی جعفری پویان، اجرای تک نوازی پیانو با اجرای قطعه «نمایش» اثر فوزیه مجد و «گل پامچال» با تنظیم و پیانو نوازی بصیر فقیه نصیری بخش های دیگر آیین نکوداشت را تشکیل می دادند.
روایت کامبیز روشن روان از یک دوستی ۶۰ ساله با اسماعیل تهرانی
نوبت دوم، دومین شب از ششمین سال نوای موسیقی ایران در حالی از فضای مجازی پیش روی مخاطبان قرار گرفت که دست اندرکاران این رویداد از مقام هنری اسماعیل تهرانی موزیسین صاحب نام موسیقی ایرانی قدردانی کردند. کامبیز روشن روان آهنگساز و نوازنده شناخته شده کشورمان درباره اسماعیل تهرانی گفت: من با استاد اسماعیل تهرانی دوستی ۶۰ ساله ای داریم که این دوستی از هنرستان موسیقی ملی آغاز شد و پس از آن در مجموعه ها و فضاهای دیگری همچون دانشکده هنرهای زیبا، کوراتت تهران به رهبری ارکستر حسین دهلوی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مجموعه های دیگر نیز ادامه یافت و تاکنون هم برقرار است. او نوازنده بسیار برجسته سنتور است که من یادم می آید وقتی در هنرستان موسیقی فعالیت می کردیم یکی از بهترین نوازندگان سنتور آن دوران بود که خاطرم هست وقتی قطعه ای را برای تک نوازی سنتور ساخت توانست در این حوزه نوازندگی تحول بسیاری را پدید آورد. در مورد آهنگسازی اسماعیل تهرانی هم باید گفت که او یکی از آهنگسازان بسیار خوب موسیقی ملی ایران است که کارهای ماندگاری را هم خلق کرد. وی افزود: اسماعیل تهرانی نشان داده که علاوه بر نوازندگی و آهنگسازی یکی از مدیران توانمند موسیقی ما در مدیریت مجموعه های موسیقایی و حوزه رهبری ارکستر است. او علاوه بر اینها یک معلم توانمند هم است که در این سالها شاگردان زیادی در مکتب او پرورش یافته اند. به هر صورت من براین باورم اسماعیل تهرانی فقط یک نوازنده سنتور، یک آهنگساز، یک مدیر و یک رهبر ارکستر نیست. او هنرمند جامع الاطرافی است که بنده افتخار دوستی ۶۰ ساله با او دارم و امیدوارم روزی دوباره شرایطی فراهم شود که بتوانیم با یکدیگر ملاقات کنیم.
اسماعیل تهرانی از شوراهای بی ثمر به دور بود
کریم قربانی نوازنده ویولنسل و مدرس دانشگاه هم ضمن قدردانی از برگزاری رویداد «سال نوا» درباره تاثیرات حضور اسماعیل تهرانی در موسیقی ایرانی بیان کرد: آن چیزی که قبل از علم و آگاهی اسماعیل تهرانی برایم مهم بوده و هست، ادبیات و فرهنگ اجتماعی این هنرمند است که تلاش کردم این ویژگی را یاد بگیرم. بعدها هم این افتخار را داشتم که در برنامه ها و رویدادهای مختلفی همراه اسماعیل تهرانی باشم. باید بگویم من به لحاظ احساسی خیلی به اسماعیل تهرانی وابسته هستم. کما اینکه از نظر علمی هم وی جایگاه ممتازی دارد که جدیتش در فعالیت های موسیقایی از او به یکی از تاثیرگذارترین موزیسین ها معرفی کرده که میزان دقت و وسواس درستش در اجرای آثار همواره برایم جالب توجه است.
وی افزود: تهرانی در کار آهنگسازی و نوازندگی سنتور هم جزو بهترین هاست. این هنرمند در این عرصه کارهایی انجام می داد که واقعا برایم عجیب بود. به اعتقاد من اسماعیل تهرانی تاثیر بسیار زیادی روی هنرجویان خود گذاشت. او با رفتار و ادبیات معلمی خود روی تک تک هنرجویان آنچنان موثر عمل می کرد که در عین مهربانی به نوازندگان نظم را یاد می داد. او برای موسیقی ایرانی زحمت های زیادی کشیده که واقعا باید از زوایای مختلف به او پرداخت. این مدرس موسیقی در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: متاسفانه در این روزهای موسیقی متفکر به شکل موثر وجود ندارد و اگر در این سالها از هنرمندانی چون اسماعیل تهرانی بیشتر داشتیم قطعا می توانستیم موفقیت های بیشتری کسب کنیم. متاسفانه من در این سالها هنرمندان متفکری که به معنا و مفهوم مطلق کلمه دلسوز موسیقی باشند کم دیدم واسماعیل تهرانی تا به امروز یکی از هنرمندان دلسوزی است که به دور از شوراها و شعارها تلاش کرد با دلسوزی و انسانیت فرهنگی در خدمت موسیقی باشد.
قضاوت درباره سال نوا را به زمان بسپارید
میلاد کیایی، استاد دانشگاه و نوازنده سنتور نیز در آیین مجازی نکوداشت اسماعیل تهرانی نیز در تجلیل از مقام هنری اسماعیل تهرانی توضیح داد: دوستی من و اسماعیل تهرانی از ۶۰ سال پیش آغازشده و همچنان نیز ادامه دارد. این در حالی است که همکاری من با وی بیشتر جنبه فرهنگی داشته که در این راستا چندین برنامه هم در مجموعه های مختلف اجرا شد. اسماعیل تهرانی یکی از هنرمندانی است که علاوه بر وجوه هنری ممتازی که دارد از جنبه های فرهنگی و اخلاقی مثبتی برخوردار است. او هنرمندی است که سرشار از جنبه های اخلاقی و معنوی است که به دوستی با او افتخار می کنم. من امیدوارم همواره دلی پر از شادی داشته و در کاری که انجام می دهد امیدوارانه موفق باشد.
وی با اشاره به برگزاری ششمین سال نوای موسیقی ایران افزود: به اعتقاد من رویداد سال نوا از جمله برنامه های معتبر حوزه موسیقی است که دورنمای بسیار خوبی برای آیندگان خواهد داشت. این رویداد با وجودی که مدیریت جوانی دارد اما اندیشه اش فراتر از زمان است چرا که هدفش نمایش و ارائه جنبه های فرهنگی هنرمندان موسیقی به نسل آینده است که بدانند در روزگاران پیش از آنها چه کارهای ارزشمندی صورت گرفته است. همین موضوع فرآیند قابل ستایشی است که برای همه ما ارزشمند است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4452/21008/85038
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4452/21008/85039
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4452/21008/85040
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4452/21008/85041
|
عناوین این صفحه
- «۹» راز گران شدن تابلوی آیدین آغداشلو
- جزئیاتی از نمایشگاه تصویرگری فجر
- جزئیات اکران آثار در سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر39
- نکوداشت 2 هنرمند در «سال نوا»