|
سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال
نشست «سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال» ، با حضور سیدجمالالدین اکبرزادهجهرمی (استادیار ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی) و علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی) و با دبیری امیررضا تجویدی بهصورت برخط برگزار شد.
به گزارش امتیاز؛ در ابتدای برنامه علیرضا تابش به موضوع مجازی و واقعیبودن پرداخت و تصریح کرد: ما الآن در عصر پسادیجیتال هستیم و دیگر مبحثی به اسم واقعی و مجاری وجود ندارد؛ بلکه هم واقعیست وهم مجازی. ما الآن یک دنیا داریم و آن دنیای پلتفرمهاست که محصولات فرهنگی را هم مشخصاً در این پلتفرمها جستجو میکنیم که این مربوط به دوران کرونا نیست. در دنیای امروز، ما یک بدن جسمانی، یک بدن روحانی و یک بدن اطلاعاتی داریم. پشت این پلتفرمها، چیزی به نام هوش مصنوعی وجود دارد که با استفاده از آن، اطلاعات را آنالیز و مصرف را درحوزههای مختلف اندازهگیری میکنند. اساساً تمام شئون زندگی ما درگیر یک زندگی پلتفرمی شده و کرونا آمد و یک سیلی محکم به ما زد تا ما به نوع مدیریت دادهها و کنترل برخی اطلاعات، شدت و سرعت بیشتری دهیم. زیرساختهای این الگو از چندی پیش شروع شده بود و کرونا درواقع، نوعی از رفتار و مصرف فرهنگی ما را تغییر و شتاب داد.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به فرصتها و تهدیدهای کرونا، خاطرنشان کرد: ما امروز با شیب منفی تولید و عرضه حامل دیجیتالی DVD روبرو هستیم و اساسا تولید آن روبه تعطیلی میرود. در این یک سال همه گیری کرونا، با ظهور پدیده اکران آنلاین روبرو هستیم که از ابتدا تاکنون، حدود ۳۰ فیلم سینمایی اکران شده است. اتفاق دیگری هم در ۱۰ سال گذشته افتاده و آن ایجاد موجی از سریالسازیها در حامل DVD و در سالهای اخیر، در VODها هستند که رقیب تلویزیون ایران به شمار میآیند. امروز این پدیده، تبدیل به یک کسبوکار پرسود برای تولیدکنندگان این سریالها شده که حتی خود پلتفرمها هم، به سمت تولید این سریالها رفتهاند که تأثیرات مهمی را بر روی ذائقه مخاطب ایرانی داشتهاند. بهطوری که میتوان بررسی کردکه پس از دیدن سریال پرطرفدار شهرزاد، ذائقه ایرانی چه تغییراتی میکند. اما درمورد چالشهای این حوزه، برخی مباحث حقوقی بین تأمینکنندگان آثار سینمایی و پلتفرمها به وجود آمده که ازجمله آنها، چالش بر سر قیمتگذاری آثار است و تولیدکنندگان فیلم، گاهی اوقات مجبور میشوند قیمت پیشنهادی پلتفرم را قبول و اثر خود را برای نمایش در اختیار آنها بگذارند. چالش دیگر، همان مسأله انحصاری بودن پلتفرمهای VOD در ایران است و از آنجا که خود وارد تولید محتوا شدهاند، روی بالا رفتن دستمزد بازیگران تاثیر گذاشته که این خود تأثیر منفی بر روی تولیدات سینما و دستمزدهای بازیگران در این عرصه گذاشته است. موضوع دیگر این است که سریالسازی در بخش خصوصی، دست آنها را باز گذاشته و خارج از چارچوبهای سریالسازی تلویزیون، کار میکنند. اما از طرف دیگر بازتاب خوب این سریالها و حتی صادرات آنها به کشورهای منطقه و فارسیزبان دیده میشود. بهطورکلی طی سالهای گذشته عادت مصرف رسانهای در ایران تغییر کرده و از طرف دیگر، مخاطبان جدیدی هم در دوران کرونا داشتیم که اساساً باید همه اینها ذائقهسنجی شوند. اینکه چطور ما از این مفاهیم و اطلاعات، دادهسنجی کنیم، در ارتقای صنعت فیلمسازی بسیار مهم است.
تابش در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به چالش های پیش روی مدیریت فرهنگی در کشور عنوان کرد: شیوه مدیریت فرهنگی در کشورهای مختلف، متفاوت است. الگوی سیاستگذاری فرهنگی و هنری ما از سال ۱۳۸۴ به این طرف، تغییری نکرده درحالیکه این ۱۵ سال، سالهای بسیار مهمی برای کشورهای دیگر بوده است. کشورهای چین، کره و حتی کشورهای اروپایی در مقررات فرهنگی و هنری و حتی فناورانه، سیاستگذاری متفاوت و توأم با پیشرفتی داشتهاند. به نظر من کرونا کاری کرد که ما این تغییر را بیشتر حس کنیم. ما به عنوان مدیران فرهنگی باید با سیاستهای تشویقی و ایجابی، کاری کنیم که این مرحله هم در عرصه فرهنگ و هنر ایران سپری شود و به آن جایگاهی که حق کشور ما در منطقه است، برسیم.
در بخش بعدی برنامه، سیدجمالالدین اکبرزادهجهرمی با بیان اینکه صنعت سینما بخش قابل توجهی از درآمد خود را خارج از سالن سینما به دست میآورد، به شرح مختصری از تاریخچه آن پرداخت و اذعان کرد: بعد از اختراع تلویزیون، ما شاهد تماشای فیلم، خارج از سینماها هستیم. بعد از اختراع تلویزیون، یکی از برنامههای ثابت آنها، پخش برنامههای سینما بوده است. در سال ۱۹۷۶ ما اختراع ویدئو را داریم و کمی پس از آن، گسترش بنگاهها و موسساتی که فیلمها را اجاره میدهند و افراد میتوانند در خانه فیلم ببینند. در دهه ۱۹۹۰، شاهد حضور DVD و در دهه ۲۰۰۰ م، گسترش اینترنت را داریم که پس از آن، تغییراتی رخ میدهد که ازجمله مهمترین آنها، تغییرات در نوع مصرف افراد است. بنابراین بخش قابل توجهی از درآمد صنعت سینما، از خارج از سالنهای سینما به دست میآید و این مسأله مهمیست که کرونا این روند را تسریع داده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه صحبتهای خود، بر لزوم شناخت روندهای جاری در جریان پلتفرمیشدن پیش از دوران کرونا تأکید کرد و گفت: شاید بتوانیم بگوییم کرونا از جهاتی، روند پلتفرمی را فقط تسریع کرده و به مثابه کاتالیزور عمل کرده است. ما ابتدا باید روندهای جاری و درحال جریان را بشناسیم و ببینیم که چگونه بوده تا بعد درباره کرونا و تسریع بخشیدن آن صحبت کنیم. بحث پلتفرمها، به مفهوم همگرایی رسانهای گره خورده است. ما از دورهای به بعد، با برخی تحولات مثل دیجیتالشدن، تحولات حوزه نرمافزاری کامپیوتری، تحولات نقد و انتقال داده و ... مواجه میشویم که همه اینها به همگرایی رسانهای منجر شده است که مرز بین رسانهها از بین رفته است. حال این پدیدهای که در جهان به شدت درحال گسترش است، وقتی به ایران میرسد، به دلیل زمینهها و شرایط بافتیای که به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ایران وجود دارد، با محدودیت روبهرو میشود. اما در حال حاضر، الزامات جامعه جدید نمیتواند آن محدودیتهای قبلی را تحمل کند و اتفاقی که امروز در کرونا افتاده، همین است. کرونا کاری کرده که آن محدودیتهای پیشین، خود را با عریانی بیشتری به نمایش بگذارند؛ محدودیتهایی که جلوی توسعه روند پلتفرمیشدن جامعه را گرفته بودند. به همین دلیل کرونا باعث شد که ما با یک بازنگری و بازاندیشی، به تأمل درمورد سیاستهای پیشین خود دست بزنیم و ببینیم که این روند را چگونه میتوانیم ادامه دهیم.
در نشست خبری فیلم عنوان شد؛
موشکی که شریفتر از سیاستمداران است
نشست خبری فیلم سینمایی «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ ۱۶ بهمن ماه در برج میلاد محل برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
علی اوجی تهیهکننده این اثر در ابتدای این نشست با اشاره به درگذشت علی انصاریان گفت: چند روزی است که گریه امان ما را بریده است. با علی انصاریان رفاقتی داشتم و از شما میخواهم به احترامش یک دقیقه سکوت کنید.
وی در ادامه افزود: شایعهای هم شده بود که من کرونا دارم و اینجا آمدهام. ما مشغول فیلمبرداری فیلم آقای کیمیایی هستیم و به شدت مراقبت میکنیم تا عوامل ما دچار بیماری نشوند و مرتب از دوستان تست میگیریم. این شایعه درست نیست و من کرونا ندارم. این چهار ماسکی هم که زدم از ترس است. خواهش میکنم برای واکسن کرونا مدیریت کنند تا عزیزانمان را از دست ندهیم، بزرگان کشور تدبیری کنند تا دیگر داغ نبینیم.
وی در ادامه گفت: این فیلمنوشت یک سال پیش به من پیشنهاد شد، یک اختلافی بین من و حمیدرضا آذرنگ، پیش آمد چون بازیگری پیش نیامد و او خواست خودش در فیلم بازی کند. من مخالفت کردم و با هم قهر کردیم و همکاری ما هم منتفی شد. گفتم راضی نیستم اولین کارت را خودت بازی کنی. حمید قهر کرد و ماجرا به سمت دیگری رفت تا اینکه دوباره از سمت عبداله اسکندری و حمید به پروژه دعوت شدم. البته محسن تنابنده هم از فیلمنوشت خوشش آمده بود و تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم.
روزی روزگاری آبادان را در تهران ساختیم
اوجی ادامه داد: «روزی روزگاری آبادان» را به دلیل کرونا و مسایل بهداشتی، در تهران ساختیم. سهیل دانشاشراقی بهعنوان طراح صحنه هم خیلی با ما همراه بود. یک اتفاق دیگر این بود که محسن تنابنده از پروژه آقای فرهادی آمده بود و تستش مثبت شده بود، همان موقع از هفتاد نفر از عوامل پروژه تست گرفتیم و شکر خدا همه منفی بود. محسن استراحت کرد تا اینکه حالش خوب شد. این تنها چالش پروژه ما با کرونا بود.
آذرنگ درباره اینکه حرف اصلی فیلمش چه بوده است؟ بیان کرد: اگر فیلم خودش جوابی به این سوال نداده باشد که چه میخواست بگوید، من هرچه بگویم توجیه است، غلط میدانم که من بخواهم توضیح بدهم.
وی درباره داستان فیلم گفت: روز اول آغاز جنگ آمریکا و عراق موشکی به اشتباه به یکی از انبارهای آبادان خورده بود این روزها حرف از خطاهای انسانی است و ما آدمهای زیادی را از دست میدهیم.من در آن مقطع در مواجهه با آن خبر فقط خیال پردازی کردم که اگر با این مجموعه تصاویر رو به رو میشدیم چه میکردیم.
این کارگردان درباره اینکه چرا نمایشنامه ۱۵ سال پیش خود را تبدیل به فیلم سینمایی کرده است ادامه داد: در سالنهای مهجور تئاتر در ایران تنها سی روز یک تئاتر روی صحنه میماند و حداکثر چهار هزار نفر میتوانند حرف تو را بشنوند. بچههای تئاتر دوست دارند حرفشان را با تعداد بیشتری به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر قصه جنگ قصه کهنهای نیست. روز به روز چهره نکبتبار آن را میبینیم احساس میکردم میرایی ندارد و با توجه به زیاده خواهیهای انسان که مدام به جنگ منتج میشود ترجیح دادم بسازم.
فاطمه معتمدآریا هم در ادامه بیان کرد: دو الگوی زندگی و پهلوانی را از دست دادیم. امروز فکر میکردم اگر من نبودم شاید مردم درد کمتری میکشیدند تا اینکه علی انصاریان رفت.
وی درباره حضور در این پروژه هم گفت: سابقه تئاتری که من و آذرنگ داشتیم باعث شد این فیلم مهمتر و جذابتر باشد در طول یک سال و نیم که منتظر این کار بودم فراز و نشیبهای زیادی دیدم که باعث میشد کار به عقب بیفتد. روز اول به او گفتم خوشحال میشوم در این اثر با هم همکاری کنیم و هنوز همان حس را دارم. نگاه این فیلم خانوادگی و کلی است و صحبت از جایزه شوخی است و نگاهی به آن ندارم.
آذرنگ هم درباره همکاری با معتمدآریا عنوان کرد: همراهی یک ساله و نیم سیمین معتمدآریا برای من ارزشمند بود. هرچند فراز و نشیبهای زیادی داشتیم گاهی گفته میشود بازیگری سخت که جوابهای محکمی به آن وجود دارد. مثلاً اگر یک آدم حتی عزیزترین خود را از دست بدهد، موظف است بیاید و کارش را انجام بدهد با یک کوه درد بیاید اما خودش را در یک فضای شوخ به نمایش بگذارد. معتمدآریا یکی از زیباترین لحظههای زندگی خود را به خاطر این فیلم ندیده گرفت؛ او روز تولد نوهاش نبود. شکوه و عظمت رفتاری او سر من را پایین نگه میدارد و من از او تشکر میکنم.
آذرنگ: هنوز در حال ریکاوری هستم
آذرنگ در ادامه گفت: من تا قبل از این کارگردانی تئاتر زیاد انجام داده بودم و مشکلات کارگردانی را میدانستم در مدیوم دیگری میدانستم کارگردانی کار سختی است اما هرگز نمیدانستم اینقدر رنج، سختی و سختکوشی را توأمان با هم میخواهد، یک مدیریت کلان میخواست. در مقام کارگردان یک مجموعه تخصص دورت هست که باید به لحاظ روحی و کاری با آنها کنار بیاید با علم به اینکه میدانستم کار سختی است. الان بیشتر میدانم سختتر است که بدنم میلرزد به کار بعدی فکر کنم هنوز ریکاوری میشوم امیدوارم لیاقت این را داشته باشم که ادامه مسیر بدهم.
وی گفت: پیشنهاد اجرایی هر اثری در خودش مستتر است فیلمنامه این اثر بیشتر از این نیاز نداشت و خود قصه ایجاب میکرد این اتفاقات بیفتد.
سپیده عبدالوهاب تدوینگر این فیلم اظهار کرد: تدوینگری این فیلم و کار با آذرنگ برای من یک شانس بود یکی از بهترین تجربههای کاری من بود. با یک کارگردانی که اینقدر پذیرنده و با دانش بود، همکاری خوبی داشتیم.
حسام ناصری آهنگساز عنوان کرد: من تمام تلاشم را که کردم آنچه در توانم بود انجام بدهم تا بهترین اتفاق بیفتد آذرنگ با تواضع من را خیلی جاها راهنمایی میکرد. من موسیقی تئاتر زیاد کار کردن بودم تله فیلم و فیلم کوتاه هم داشتم اما این فیلم دو نیمه دارد و با صحبتهایی که با آذرنگ داشتیم اتفاق خاصی را در نیمه اول نداشتیم اما چون در نیمه دوم فضا میشکند سعی کردیم کار را به نتیجه برسانیم.
سهیل دانش اشراقی طراح صحنه این اثر گفت: ما حدود یک سال و نیم درگیر این پروژه بودیم و بالاخره کار انجام شد. از اول قرار بود بخش داخل خانه دکور باشد کرونا باعث شد بخشهای خارجی را نتوانیم در آبادان فیلمبرداری کنیم و تمام بخشهای داخلی و خارجی را در تهران دکور زدیم و متاسفانه نتوانستیم یک پلان را در آبادان بگیریم خانه با طور واقعی ساخته شده است. جای مسعود سلامی خالی است چون فیلمبرداری چیره دستانه و استادانه او بی نظیر بود. من در این فیلم جای موشک هم صحبت کردم.
اوجی گفت: هرچند این اولین فیلم آذرنگ بود اما کارگردانی حرفهای و دغدغه مند بود و به قدری مسلط بود که ما هیچ مشکلی در طول فیلمبرداری نداشتیم.
الهام شفیعی بازیگر این اثر گفت: این کار جز لذت برای من نبود کنار کسانی بودم که الگوی من بودند و آرزوی کار با آنها را داشتم من سالها تئاتر کار میکردم و این اولین تجربه سینمایی من بود.
هیراد آذرنگ بیان کرد: بهترین تجربه من پسر حمید آذرنگ بودن است. از پدرم که به من اعتماد کرد تشکر میکنم روزهای سختی بود. من از ۱۵ سالگی در خوزستان تئاتر کار میکردم در هنرستان سینما خواندم و در نمایش «خنکای ختم خاطره» کار کردم.
در طول کارگردانی فیلم بدترین پدر دنیا بودم
آذرنگ گفت: من در طول فیلم بدترین و خشنترین پدر دنیا برای او بودم حتی عوامل به من میگفتند با پسرت اینطور رفتار نکن اما حالا جلوی همه از او عذرخواهی میکنم ما حرفه بی رحمی داریم فقط میخواستم این موضوع را به او یادآوری کنم.
وی درباره پیشبینیاش از آینده دنیا هم بیان کرد: من میخواهم بگویم دنیا بیرحمانه به سمتی میرود که پدیدههای شوم انسانیت را بیشتر از انسانها به یادمان میآورند مثلاً کرونا خیلی چیزها به یادمان آورد، انگار ما انسانها موجودات فراموش کار و خودخواهی هستیم.
معتمدآریا هم گفت: این روزها طبیعت عنادی با انسانها دارد به جای فکر کردن به آینده باید به این لحظه فکر کنیم که هم را دوست داشته باشیم و به هم مهربانی کنیم.
آذرنگ اظهار کرد: موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریفتر از سیاستمداران امروز است که برای انسانها دل نمیسوزانند و دلشان به رحم نمیآید، اگر در این فیلم سیاستمداری جای موشک بود حتماً سر این خانواده کلاه میگذاشت و چند بلای دیگر هم سرشان میآورد اما موشک قصه ما اینطور نبود.
انجمن بازیگران آمریکا معرفی کرد؛
بهترین بازیگران فیلمهای سینمایی و برنامههای تلوزیونی 2020
به نقل از ورایتی، بامداد پنجشنبه به وقت محلی لیلی کالینز و دیوید دیگز در صفحه اینستاگرام انجمن بازیگران آمریکا، اسامی نامزدهای امسال را اعلام کردند.
بازیگران فیلمهای «۵ قطره خون»، «بلک باتم ما رینی»، «میناری»، «شبی در میامی» و «دادگاه شیکاگو ۷» بیشترین موفقیت را کسب کردند.
قابل توجه اینکه چادویک بوزمن بازیگر فقید، دو نامزدی در این جوایز کسب کرده که برای نقش اصلی در «بلک باتم ما رینی» و نقش مکمل در «۵ قطره خون» است. البته وی همراه گروه بازیگران این دو فیلم نیز در فهرست جوایز حضور دارد.
در نتیجه پاندمی جوایز انجمن بازیگران باید در ژانویه اهدا میشد اما با دو ماه تاخیر بیست و هفتمین مراسم اهدای این جوایز یکشنبه ۴ آوریل ۲۰۲۱ برگزار میشود. این مراسم از شبکههای TNT و TBS ساعت ۶ بعداز ظهر پخش خواهد شد.
اسامی نامزدها به شرح زیر است:
بهترین گروه بازیگری در یک فیلم
«۵ قطره خون»، «بلک باتم ما رینی»، «میناری»، «شبی در میامی»، «دادگاه شیکاگو ۷»
بهترین بازیگر زن نقش اول در یک فیلم
ایمی آدامز برای «مرثیه هیلبیلی»، وایولا دیویس برای «بلک باتم ما رینی»، ونسا کربی برای «تکههای یک زن»، فرانسیس مکدورماند برای «سرزمین آوارگان»، کری مالیگان برای «زن جوان امیدبخش»
بهترین بازیگر مرد نقش اول در یک فیلم
ریز احمد برای «صدای متال»، چادویک بوزمن برای «بلک باتم ما رینی»، آنتونی هاپکینز برای «پدر»، گری اولدمن برای «منک»، استیون یئون برای «میناری»
بهترین بازیگر زن نقش مکمل در یک فیلم
ماریا باکالووا برای «بورات ۲»، گلن کلوز برای «مرثیه هیلبیلی»، اولیویا کولمن برای «پدر»، یون یو-جونگ برای «میناری»، هلنا زنگل برای «اخبار جهان»
بهترین بازیگر مرد نقش مکمل در یک فیلم
ساشا بارون کوئن برای «دادگاه شیکاگو ۷»، چادویک بوزمن برای «۵ قطرهخون»، دنیل کالوگا برای «یهودا و مسیح سیاه»، جرد لتو برای «چیزهای کوچک»، لزلی اودوم جونیور برای «شبی در میامی»
بهترین گروه بازیگری در یک سریال درام
«بهتر است با سال تماس بگیری»، «بریجرتون»، «تاج»، «اوزارک»، «سرزمین لاوکرافت»
بهترین بازیگر زن در یک سریال درام
جیلین اندرسون برای «تاج»، اولیویا کولمن برای «تاج»، اما کورین برای «تاج»، جولیا گارنر برای «اوزارک»، لورا لینی برای «اوزارک»
بهترین بازیگر مرد در یک سریال درام
جیسون بیتمن برای «اوزارک»، استرلینگ کی- براون برای «ما همین هستیم»، جاش اوکانر برای «تاج»، باب اودنکرک برای «بهتر است با سال تماس بگیری»، رگی-جین پیج برای «بریجرتون»
بهترین گروه بازیگری در یک سریال کمدی
«برای من مرده»، «مهماندار»، «بزرگ»، «شیتز کریک»، «تد لاسو»
بهترین بازیگر زن در یک سریال کمدی
کریستینا اپلگیت برای «برای من مرده»، لیندا کاردلینی برای «برای من مرده»، کیلی کوئوکو برای «مهماندار»، آنی مورفی برای «شیتز کریک»، کاترین اوهارا برای «شیتز کریک»
بهترین بازیگر مرد در یک سریال کمدی
نیکلاس هولت برای «بزرگ»، دن لوی برای «شیتز کریک»، یوجین لوی برای «شیتز کریک»، جیسون سودیکیس برای تد لاسو، رامی یوسف برای «رامی»
بهترین بازیگر زن در یک مینیسریال یا فیلم تلویزیونی
کیت بلانشت برای «میس آمریکا»، میکیلا کول برای «میتوانم نابودت کنم»، نیکول کیدمن برای «فروپاشی»، آن یا تیلور-جوی برای «گامبی وزیر»، کری واشینگتن برای «آتشهای کوچک در همه جا»
اخبار
تقابل واقعیت و حقیقت در «راشومون»
احسان عبدالملکی کارگردان نمایش «راشومون» که در بخش رقابتی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفت درباره این اثر نمایشی گفت: این نمایش اقتباسی تقریبا وفادارانه از فیلم «راشومون» آکیرا کوروساوا است که البته جرح و تعدیل هایی هم برای تبدیل شدن به نمایشنامه در آن انجام گرفت از جمله تغییراتی که در نمایش شکل گرفت تبدیل شخصیت واحد زن فیلم به ۲ کاراکتر بود تا ۲ وجه برداشت ذهنی انسان را به نمایش بگذارم. کاراکتر فرد عامی هم از داستان حذف و نقش راهب و هیزم شکن پررنگ تر شد. همچنین یکی از بازیگران نمایش با گریم و لباس واحد در سه نقش هیزم شکن، سامورایی و راهزن ایفای نقش کرده است چون این کار برای قالب مینیمالی که برای شیوه اجرایی نمایش انتخاب کرده بودیم، مناسب بود. وی درباره داستان نمایش توضیح داد: داستان «راشومون» درباره جنایت و قتل است که از زاویه دید ۴ نفر روایت می شود اما اینکه کدامیک از این ۴ روایت از منظر دادگاه واقعیت باشد یا حقیقت، کلاف سردرگمی است که تا انتها ادامه دارد. عبدالملکی یادآور شد: تم اصلی این نمایش به تقابل بین واقعیت و حقیقت از منظر قضاوت کردن، مربوط می شود. حقیقت آن چیزی است که در ذهن ماست اما واقعیت یک برداشت عینی است و این امکان وجود دارد که تفاوت هایی بین واقعیت و حقیقت وجود داشته باشد که آن هم به نوع نگاه و بینش هر شخص باز می گردد از این رو تا ۳۰-۴۰ سال گذشته درباره این فیلم کوروساوا اعتقاد بر این بود که قطعا یکی از ۴ روایتی که در فیلم وجود دارد درست و بقیه غلط هستند اما در دهه های اخیر نظریه دیگری به لحاظ فلسفی مورد توجه قرار گرفته و آن هم این است که هر ۴ روایت می تواند درست باشد اما اینکه کدامیک واقعیت و کدام حقیقت است، مشخص نیست و همین مساله سختی قضاوت کردن درباره یک موضوع را مشخص می کند. این فیلم به چالش کشیدن و درگیر کردن ذهن مخاطب را تا پایان حفظ می کند و همین مساله برای من جذاب بود اما در عین حال تبدیل کردن آن به نمایشنامه نیز برایم کار سختی بود. وی درباره موسیقی نمایش عنوان کرد: در این اجرا ما چالش دیگری را هم تجربه کردیم که برایمان جذاب بود و آن هم این بود که از ادوات موسیقی ایرانی مثل کمانچه و سنتور برای تولید ملودی ژاپنی استفاده کردیم. در نهایت کار تبدیل شد به یک نمایش بینافرهنگی بین ایران و ژاپن که در اجرا ریشه های مشترک فرهنگی بین ۲ کشور را پررنگ تر کردیم. مساله اصلی این اثر نمایشی عدم قطعیت است که می توان به عنوان وجه مشترکی بین فرهنگ ایران و ژاپن از آن نام برد. این کارگردان عنوان کرد: حرفه من معماری است و این نمایش اولین کاری است که در حوزه نویسندگی و کارگردانی تئاتر انجام داده ام که خوشبختانه بهمن ماه پارسال اجرای عمومی داشت و توانست به بخش مسابقه جشنواره تئاتر فجر نیز راه یابد. من عضو سازمان نظام مهندسی کل کشور و سازمان نظام مهندسی استان گیلان هستم و سازمان نظام مهندسی برای راه یابی این اثر به جشنواره من را مورد حمایت بسیاری قرار داد. این نگرش و دید وسیعی هنری که دوستان در هیات مدیره نظام مهندسی داشتند برایم ارزشمند است و اگر حمایت آنها نبود شاید این نمایش به جشنواره راه پیدا نمی کرد.
عبدالملکی در پایان درباره تجربه حضورش در جشنواره گفت: تجربه ای که از حضور در جشنواره تئاتر فجر به دست آورم برایم لذت بخش بود چون این جشنواره ویترین تئاتر ایران محسوب می شود و بهترین ها برای حضور در این رویداد انتخاب می شوند و رقابت جذابی بینشان شکل می گیرد اما در زمینه پرداخت کمک هزینه شاید مسئولان جشنواره بهتر باشد که مساله تورم را هم در نظر بگیرند و امکانات جشنواره را بهتر مهندسی و مدیریت کنند چون برای گروه هایی که از شهرهایی غیر از تهران به جشنواره می آیند رفت و آمد و تامین هزینه گروه کار سختی است.
معاون سیما از «سلمان فارسی» بازدید کرد
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سیما، حمید شاه آبادی معاون سیما که روز ۱۶ بهمن به همراه جواد رمضان نژاد رئیس مرکز سیما فیلم و جمعی از مدیران سیما برای بازدید از پشتصحنه سریال «سلمان فارسی» به شهرک سینمایی نور رفته بود، ضمن قدردانی از زحمات یکساله داوود میرباقری و عوامل سریال گفت: انصافاً سریال «سلمان فارسی»، اثری بزرگ، بینالمللی و بین الادیانی است و باید به مردم ایران بشارت داد که بار دیگر، اثری ارزشمند از داوود میرباقری خواهند دید. اثری که مقاطع مهمی از تاریخ کشورمان از جمله تاریخ ورود اسلام به ایران را روایت میکند.
معاون سیما با اشاره به تنوع نماها، ایفای نقش بیش از ۷۰۰ بازیگر اصلی، نقشآفرینی تعداد زیادی بازیگر خارجی، حضور هزاران هنرور و فعالیت بیش از ۲۴ کارگاه گفت: بهره گیری از همه ظرفیتهای داخلی، مزیت درخور توجه سریال عظیم «سلمان فارسی» است.
وی در بازدید چهارساعته خود، با قدردانی از همه عوامل سریال در حال ساخت «سلمان فارسی»، و حضور در صحنه فیلمبرداری دو پلان در محوطه یک دیر این سریال، از بخشهای مختلف شهرک سینمایی نور مانند مکه، کعبه و شعب ابی طالب، و نیز دکورهای شهر نمادین دمشق بازدید کرد و در جریان برنامهریزیهای ساخت و سازهای دکورها قرار گرفت.
داوود میرباقری، نویسنده و کارگردان سریال «سلمان فارسی» نیز با تشکر از حضور معاون سیما و هیئت همراه گفت: حضور دوستان همیشه تأثیرگذار بوده و باعث میشود ما باانرژی و قوت قلب بیشتر پیش برویم.
وی با اشاره به اهمیت زمانبندی در تداوم این پروژه ابراز امیدواری کرد انشاءالله با همراهی دوستان، مساعدتهای لازم انجام شود تا ساخت دکورهای سریال، طبق زمان بندی پیش برود.میرباقری به وضعیت فعلی ساخت سریال «سلمان فارسی» هم اشاره کرد و گفت: ما از پارسال تاکنون، مشغول فیلمبرداری بخش میانی سریال هستیم که در بیزانس میگذرد. سلمان فارسی که در نوجوانی، ایران را ترک میکند و مسیحی میشود، حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیسا و دیرهای مختلف بیزانس، سیر و سلوک میکند و ما هماکنون مشغول فیلمبرداری این فصل هستیم. نویسنده و کارگردان سریال «سلمان فارسی» اعلام کرد با برنامهریزیهای انجامشده حدود ۳ ماه دیگر، فصل بیزانس به پایان میرسد.میرباقری گفت: ترجیح ما این است که بعد از فصل بیزانس، فیلمبرداری فصل اول که فصل ایران است را شروع کنیم.وی به زمانبندی ۴ ساله برای پایان کار اشاره کرد و ابراز امیدواری کرد بهموقع، کار به پایان برسد. معاون سیما همراه با برخی از مدیران تلویزیون، حدود ۴ ساعت در شهرک سینمایی نور حضور داشتند. آنها ابتدا از بخشهای مختلف شهرک سینمایی نور مانند مکه، کعبه و شعب ابیطالب بازدید کردند و سپس در لوکیشن سریال «سلمان فارسی» حضور یافتند. شاهآبادی سپس با حضور در محل ساخت برخی از دکورهای شهر دمشق، در جریان برنامهریزیهای آینده جهت ساختوسازهای دکورها قرار گرفت.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4457/21049/85158
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4457/21049/85159
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4457/21049/85160
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4457/21049/85161
|
عناوین این صفحه
- سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال
- موشکی که شریفتر از سیاستمداران است
- بهترین بازیگران فیلمهای سینمایی و برنامههای تلوزیونی 2020
- اخبار