|
ماجرای جالب پیراهن رونالدو ؛
طارمی: بعد از گل به یوونتوس دنیا دورسرم چرخید
مهاجم ایرانی تیم فوتبال پورتو با بیان اینکه برای بازی با یوونتوس استرس داشته و گلزنی به این تیم به او الهام شده بود، گفت: در بازی برگشت با یووه در تورین پیراهن رونالدو را میگیرم.
مهدی طارمی در دیدار پورتو مقابل یوونتوس ایتالیا در لیگ قهرمانان اروپا موفق شد یک گل به ثمر برساند؛ دیداری که در نهایت با نتیجه ۲ بر یک سه بود پورتو تمام شد. طارمی در تازهترین اظهارنظر خود، اعلام کرد هنگام استراحت در روز بازی، خواب دیده است که برابر یوونتوس زود گل میزند. وی با بیان اینکه برای رویارویی با یوونتوس استرس هم داشته است، خاطره جالبی از درخواست بازیکنان پورتو برای گرفتن پیراهن رونالدو ستاره یوونتوس تعریف کرد.
آرزو میکنم فوتبالیستهای ایران در لیگ قهرمانان اروپا بازی کنند
طارمی درباره احساسش از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و بازی با یوونتوس گفت: همین که توانستم برای دقایقی لبخند روی مردم بیاوردم خوشحالم و باعث افتخارم است. آرزو میکنم فوتبالیستهای ایرانی در لیگ قهرمانان اروپا شرکت کنند و باعث سرافرازی ایران شوند. نمی گویم در حد جام جهانی مهم است ولی رقابتهای مهمی است.
استرس داشتم ولی خودم را کنترل کردم
وی افزود: بازی در لیگ قهرمانان اروپا از ابتدا (حضور در ترکیب اصلی) خیلی حس خوبی داشت. باعث غرور من بود. استرس هم داشتم. خدا را شکر توانستم خودم را خوب کنترل کنم و با یک بازی خیلی خوب از تیم پورتو یوونتوس را شکست دادیم. حس خیلی خوبی داشت که غیر قابل وصف است. آدم باید خودش تجربه کند.
از آجر انتقادات برای خودم خانه ساختم
مهاجم ایرانی تیم پورتو که با برنامه «فوتبال ۱۲۰» گفتگو میکرد، درباره اینکه چطور توانسته انتقادات علیه خودش در سالهای گذشته را نادیده بگیرد و از آجر انتقادات به شکل سازنده استفاده کند، گفت: خیلی کار سختی است. برادرم پیش از بازی (با یوونتوس) یک ویدئوی انگیزشی برایم فرستاد و سپس آنرا پاک کرد. گفت ویدئوها روی تو جواب نمیدهد چون خودت خیلی انگیزه داری. این ویدئوها خیلی برای جذابیت ندارد و از ذهنم پاک میشود. سعی میکنم این آجرها را بگیرم و از آن خانه بسازم. یک فوتبالیست باید بتواند این آجرها را روی هم بگذارد تا برای خودش یک خانه بسازد.
علت نیمکت نشینی در ابتدای فصل
طارمی درباره نیمکت نشینی هایش در پورتو و سپس درخشش در این تیم تصریح کرد: زمانی که به پورتو رسیدم شرایط ویژه ای بود. شرایط برای هماهنگی و سازگاری در یک تیم بزرگ سخت است ولی خیلی زود توانستم با باشگاه و بازیکنان و مربی هماهنگ شوم. زمان میبرد مربی اعتماد کند. کونسیسائو چند قهرمانی با پورتو به دست آورده بود. سرمربی نمیتوانست یک بازیکن را خیلی زود وارد تیم و به او اعتماد کند.
نمیتوانستم بنشینم و ناله کنم
وی گفت: کونسیسائو به یکسری از بازیکنان قبلی تیم خیلی اعتماد داشت. این کارم را سخت میکرد. من هم مجبور بودم تلاش و تمرین کنم و جایم را به دست بیاورم. اگر مینشستم و آه و ناله میکردم به جایی نمیرسیدم. مجبور بودم تلاش کنم و فرصتی به دست بیاورم تا جایگاهم را بگیرم. از وقتی جایم را به دست آوردم جوری تمرین کردم که جایم را به کسی ندادم. امیدوارم این روند خوب ادامه داشته باشد و بتوانم با گلها و پنالتیهایم لبخندی به لب مردم ایران بیاورم. این خیلی برایم ارزش دارد و از این حس خوب انرژی بگیرم.
محو رونالدو نشده بودم
مهاجم ایرانی تیم پورتو درباره تقابلش با کریستیانو رونالدو ستاره یوونتوس گفت: وقتی با بازیکنان بزرگ روبرو میشوم سعی نمیکنم خیلی به آنها نگاه کنم و یا محو این بازیکنان شوم. دوست دارم خودم به جایی برسم که یکسری بازیکنان مرا ببینند. نه اینکه از خودراضی باشم. دوست دارم خودم به آن جایگاه برسم و برای همین توجهی به اسامی ندارم. نفراتی مثل رونالدو جزو بازیکنان بزرگ دنیا هستند و کنار آنها ایستادن افتخار است ولی تا خودم به آن جایگاه نرسم محو آنها نمیشوم.
ماجرای الهام شدن گلزنی مقابل یوونتوس
طارمی افزود: ظهر بازی نمیخواستم بخوابم. شب قبل از بازی خوب خوابیده بودم. ظهر بازی یک باره برای ۳۰ تا ۴۵ دقیقه خوابم برد. تصویری ندیدم ولی این فکر به من خطور کرد که «چه میشود اگر زود گل بزنی». یک جور حسی بود که در خواب میخندیدم. وقتی بازیکنان درباره بازی فکر میکنند تا دقیقه ۵ سه گل میزنند. من زیاد تصویرسازی نمیکنم ولی وقتی از خواب بلند شدم حس خوبی بود.
بعد از گلزنی به یوونتوس دنیا دور سرم میچرخید!
مهاجم ایرانی پورتو خاطرنشان کرد: وقتی مقابل یوونتوس گل زدم انگار دنیا داشت دور سرم میچرخید. گفتم این فکر را کردم و گل زدم؛ ولی پیش خودم گفتم چرا اینقدر زود! خدا را شکر کردم. هیچ چیزی نمیتوانستم بگویم. بازیکنان با من حرف میزدند و نمیتوانستم جوابشان را بدهم! گفتم چه فکر میکردم و چه شد. این چه کسی بود که به من گفت زود گل می زنی؟!
روی رونالدو پنالتی رخ نداد
وی درباره خطای مشکوک روی رونالدو در محوطه جریمه و اینکه آیا آن خطا پنالتی بود؟ گفت: فکر نمیکنم. قبل از آنکه رونالدو روی زمین بیافتد بدن این بازیکن عقب بود. تعادلش از قبل به هم خورده بود و فکر نمیکنم پنالتی بود.
ماجرای گرفتن پیراهن رونالدو و اقدام جالب «په په»
طارمی درباره اینکه آیا رونالدو پیراهنش را بعد از بازی با بازیکنان پورتو عوض کرد؟ با خنده گفت: ۲۰-۳۰ بازیکنان ما به «په په» (کاپیتان و مدافع تیم پورتو و دوست صمیمی رونالدو) گفته بودند که از رونالدو لباسش را بگیرد. بعد از بازی په په با یک کیسه آمده بود و به بازیکنانی که درخواست کرده بودند، لباسها را تحویل میداد! لباسها فقط برای رونالدو بود. در نهایت فقط یک پیراهن با امضا باقی ماند. په په به من گفت این لباس را بگیر. په په بسیار آدم خوبی است. گفتم نه من لباس بازی برگشت رونالدو را در تورین از شما میگیرم.
تمجید ویژه از کاپیتان تیم پورتو
مهاجم ایرانی پورتو در خصوص اینکه آیا په په در خارج از زمین هم همینقدر خشن است؟ اظهار کرد: اصلاً! (با تاکید) داخل و خارج از په په در زمین فوتبال از زمین تا آسمان متفاوت است. به جرات می گویم په په جزو ۵ - ۶ بازیکن مهربان روی کره زمین است.
میگفتند مقابل یوونتوس از وسط زمین آنطرفتر نمی روید!
طارمی در خصوص رقابت با اسپورتینگ و فاصله با این تیم گفت: هیچ چیز در فوتبال غیر ممکن نیست. همانطور که خیلیها میگفتند یوونتوس شما را شکست میدهد. بعضی از دوستانم میگفتند شما از خط وسط زمین آنطرف تر نمی روید.
میتوانیم اختلاف امتیاز با اسپورتینگ را جبران کنیم
وی افزود: کارمان در لیگ پرتغال خیلی خیلی سخت شده است ولی میشود جبران کرد. لیگ پرتغال طوری نیست که نشود این اختلاف را جبران کرد. فکر نمیکنم اسپورتینگ این روند را تا آخر فصل ادامه بدهند. مثل سال گذشته که بنفیکا هشت امتیاز بالاتر از پورتو بود ولی در نهایت پورتو با هشت امتیاز بالاتر قهرمان شد. فکر میکنم امسال هم بتوانیم این کار را انجام بدهیم.
از حضور در پورتو خیلی خوشحال و راضی هستم
مهاجم ایرانی پورتو درباره اینکه آیا در پنجره نقل و انتقالات پیشنهاداتی داشته است؟ گفت: خیر؛ اینجا نقل و انتقالات زمستانی را به آن صورت جدی پیگیری نمیکنند و بیشتر دنبال صحبت برای آخر فصل هستند. چون من تقریباً وسط راه به پورتو اضافه شدم، یک مقدار زمان میبرد. شاید در آینده رقم بخورد. فعلاً شرایطم در پورتو خیلی خوب است و خیلی خوشحالم اینجا هستم. امیدوارم این روند را تا آخر فصل ادامه بدهم. خیلی از حضور در پورتو راضی هستم.
دوران طلایی چپها؟
ترجمه: نوید صراف
«جری ساینفلد» در تنها شوخی تمام طولِ عمرش درباره افراد چپدست گفت: «من خودم یک چپدست هستم و افراد چپدست دوستان زیادی ندارند چرا که کلمه «چپ» (Left) معمولاً برای مطالب منفی مورد استفاده قرار میگیرد! مثلا واژه تعارف الکی (Left-handed compliment) یا زمانی را تصور کنید که از مادر خود میپرسید برای شام چه داریم؟ و او پاسخ میدهد غذایی باقیمانده از ظهر (Leftovers) شما به مهمانی میروید و کسی آنجا نیست، میپرسید بقیه کجا هستند؟ رفتهاند! (They left) متوجه منظورم میشوید؟ هر چیزی که شامل «Left» باشد، معملاً منفی است.»
این حرف ساینفلد بامزه و البته درست است اما لحظهای بیخیال طنز و کمدی شوید و نگاهی به لیگ برتر انگلیس بیاندازید تا چیز متفاوتی را ببینید؛ جایی که این روزها کلمه چپ (Left) اصلا و ابداً عبارتی منفی نیست؛ به خصوص درباره مدافعان چپ! هر تیم لیگ برتری همیشه حداقل یک مدافع چپ در ترکیب خود داشته ولی کمتر پیش آمده که این همه مدافع چپِ خوب به خصوص در کارهای هجومی، همزمان در لیگ برتر هر هفته مقابل چشم بینندگان هنرنمایی کنند.
«اندرو رابرتسون»، «آرون کرسول»، «لوکاس دینیه»، «لوک شاو»، «کیران تیرنی» و «سرجیو رگیلون» شش ستاره لیگ برتر در سمت چپ خط دفاعی هستند و تازه باید به این اسامی، نفراتی همچون «اولکساندر زینچنکو»، «جیمز جاستین»، «مت تارگت»، «رایان برتراند»، «ازگان آلیوسکی» و «بن چیلول» را هم اضافه کنید. حضور این همه مدافع چپِ خوب به صورت همزمان، این سوال را به وجود میآورد که آیا در طلاییترین دوران مدافعان چپ لیگ برتر انگلیس هستیم؟ آیا این امر تصادفی است یا طرحی و برنامهای پشتش بوده؟
«گراهام لوسو»؛ یکی از بهترین مدافعان چپ زمان خود که 36 بار پیراهن تیم ملی انگلیس را بر تن کرد و در تیم بلکبرن - که در سال 1995 قهرمان لیگ برتر شد - هم حضور داشت، این روزها به عنوان مفسر تلویزیونی فعالیت میکند و در شبکه تلویزیونی NBC آمریکا حضور دارد. لوسو شک ندارد اتفاقی که این روزها در لیگ برتر انگلیس رخ داده، تصادفی نیست بلکه از طریق برنامهریزی هدفمند به وجود آمده و منجر به تبدیل شدن آن به یک قاعده شده است. لوسو که به عنوان یکی از مدیران باشگاه «رئال مایورکا» هم فعالیت میکند، در این باره میگوید: «من بین خودم و هیچ کدام از مدافعان چپ فعلی تفاوتی نمیبینم. در بلکبرن همیشه من را به بازی روبه جلو و نمایش خلاقیتهایم تشویق میکردند تا خودم را در موقعیت قرار دهم و هر چقدر میخواهم برای آلن شیرر، مایک نیول و کریس ساتن درون محوطه جریمه دست به موقعیتسازی بزنم. من اگر در هر نیمه کمتر از سه موقعیت برای مهاجمان ایجاد میکردم، با احساس نارضایتی به خانه برمیگشتم. پس از من نفراتی چون بیزانت لیزارازو و از همه مهمتر روبرتو کارلوس حضور داشتند و کمی بعد اشلی کول و لیتون بینس که همگی در حمله واقعا خوب بودند به صحنه آمدمد. در آن زمان تعداد مدافعان چپِ خوب زیاد نبود، اکنون اما یک نسل کامل از مدافعان چپ در زمین دیده میشوند. این موفقیت به مربیان برمیگردد که به مدافعان جوان آموزش میدهند و آنها را تشویق میکنند که بازی روبه جلو در زمین به نمایش بگذارند.»
نقش مهمی که مدافعان کناری و به خصوص دفاع چپها در بخش هجومی دارند، در آمارها مشهود و کاملا مشخص است. در پایان بازیهای ماه ژانویه لیگ برتر انگلیس، سه نفر از هشت پاسور نخست لیگ برتر مدافعان چپ بودند؛ از جمله رابرتسون، کرسول و دینیه که روی هم امضای خود را پای پنج گل به ثبت رساندند. آماری بیشتر و بهتر از «روبرتو فیرمینو» و «رحیم استرلینگ»! در همین مدت رابرتسون با خلق 38 موقعیت گل، در رده ششم این بخش قرار گرفت و با 103 سانتر و 1575 پاس، در صدر این دو قسمت ایستاده است. تمام این اتفاقات در فصلی رخ داده که فرم مدافع چپ 26 ساله لیورپول، در بهترین و آیدهآلترین حالت خود نبوده.
این روزها مدافعان چپ در لیگ برتر انگلیس، پادشاهی میکنند و شکی نیست که آنها همانقدر که از نظر دفاعی خوب هستند، در حملات هم عملکرد خیرهکنندهای از خود به نمایش گذاشتهاند. در همین رابطه اگر یک بار دیگر به نکتهای که لوسو به آن اشاره کرده نگاه بیاندازید با یک سوال جدید مواجه میشویم: مهارت مدافعان کناری در کارهای هجومی به خاطر آن است که فوتبال مدرن این را میخواهد یا فوتبال مدرن تحت تاثیر آنها قرار گرفته و به این شکل درآمده؟ به بیانی سادهتر؛ اول مرغ بود یا تخم مرغ؟
لوسو میگوید: «از منظر تاکتیکی، جدال تیمها در بعضی دقایق گره میخورد و در چنین مواقعی مدافعان کناری میتوانند عرض اندام کرده و با پیشروی خود حتی از یک وینگر هم بیشتر دست به خودنمایی و البته هنرنمایی بزنند. من دانش فهمیدن علت این را ندارم اما احساس میکنم در ردههای سنی پایینتر به کودکانی که در تیمشان به عنوان مدافع کناری توپ میزنند، گفته میشود که شجاعانه جلو بروند. در این مواقع هافبکهای دفاعی جای آنها را پوشش میدهند و این واکنشی است به شرایط مسابقه. مدافعان کناری باید در زمین راحت و از نظر تاکتیکی زیرک باشند تا بدانند چه زمانی جلو بکشند و کِی جای خود در خط دفاعی را حفظ کنند. آنها با توجه به مسافتی که در طول 90 دقیقه در زمین میدوند، باید از نظر فیزیکی هم از سطح بالایی بهره ببرند. این دقیقا همان چیزیست که عملکرد رابرتسون را تاثیرگذار میکند. فرقی ندارد او چقدر در زمین تلاش کرده باشد؛ همیشه چهره او به گونهایست که گویی همانند دقایق نخست مسابقه سرشار از انرژی است! او یک ورزشکار فوقالعاده به حساب میآید.»
کاپیتان تیم ملی اسکاتلند در چند سال اخیر بهترین مدافع چپ لیگ انگلیس بوده اما این روزها به طر غیر قابل انکاری رقیب جدیدی پیدا کرده است: «لوک شاو»؛ مدافع 25 ساله منچستر یونایتد که پس از سالهای پرفراز و نشیب، در این فصل عملکرد خوبی از خود به تصویر کشیده. مدافع چپ انگلیسی شیاطین سرخ در کارهای دفاعی بسیار قدرتمند است و این امر را به خوبی در مهار «محمد صلاح» اثبات کرد. لوک در کار هجومی هم پیشرفت قابل توجهی داشته؛ افزایش تعداد سانترها، شیوه و میزان لمس توپ در زمین حریف و کیفیتِ موقعیتهای خلق شده توسط او، در مقایسه با فصل گذشته به شدت فاحش بوده و حتی تعداد پاس گلهای او را از صفر به عدد سه رسانده است.
شاو با وجود عملکرد بسیار خوبی که داشته اما برای تیمش به اندازه «کیران تیرنی» بازیکن تاثیرگذار و مهمی نیست؛ این مدافع 23 ساله اکنون به خصوص در بخش هجومی، یکی از بهترینهای آرسنال به حساب میآید. همچنین «سرخیو رگیلون» که از زمان جدایی از رئال مادرید و پیوستن به اسپرز در سپتامبر، به یک بازیکن الهامبخش در شمال لندن تبدیل شده. «هری شرلوک»؛ نویسنده حوزه فوتبال و طرفدار تاتنهام، درباره او میگوید: «رگیلون قدرت ضربه فوقالعادهای دارد و میتواند از هر نقطهای در مستطیل سبز، توپ را روی دروازه رقیب بفرستد. او تبدیل به یکی از بازیکنان کلیدی ترکیب ژوزه مورینیو شده و هواداران نگران این امر هستند که شاید رئال مادرید در تابستان برای خرید مجدد او دست به کار شود. فراموش نکنید که رگیلون یک بند بازگشت در قراردادش دارد.»
لوسو در پایان میگوید: «در حال حاضر مدافعان چپ بسیار خوبی در لیگ برتر انگلیس حضور دارند و من به عنوان یک مدافع چپِ سابق، خوشحال هستم که آنها در نهایت، اعتباری که لایقش هستند را دریافت کردهاند. جداً من فکر میکنم اگر همه آنها را در یک صف قرار دهید و صورتشان را بپوشانید، کسی نتواند تفاوتشان را تشخیص دهد.»
تشدید مصدومیت بیرانوند
دروازهبان ایرانی به بازی برگشت لیگ اروپا میرسد؟
سایتهای بلژیکی از تشدید مصدومیت علیرضا بیرانوند پس از آسیب دیدگی او در دیدار شب گذشته مقابل رنجرز خبر دادند.
در دیدار رفت یک شانزدهم نهایی لیگ اروپا، آنتورپ مقابل رنجرز قرار گرفت و با شکست 4 بر 3 مواجه شد. در این دیدار علیرضا بیرانوند در ترکیب اصلی آنتورپ قرار گرفت و در دقیقه 77 به دلیل مصدومیت از ترکیب این تیم کنار رفت.
سایت بلژیکی nieuwsblad در گزارش خود نوشت که مصدومیت بیرانوند بدتر شده هم شده است و احتمال دارد که او در دیدار برگشت مقابل تیم اسکاتلندی در لیگ اروپا حضور نداشته باشد.
با مصدومیت ژان بوتز، بیرانوند به دروازه بان اصلی آنتورپ بدل شده بود ولی با آسیب دیدگی او این تیم با مشکل بزرگی روبهرو خواهد شد و باید با سنگربان سوم خود به میدان برود.
فرانک فرکوتن، سرمربی آنتورپ در خصوص این آسیب دیدگی گفت: بیرانوند روز قبل از مسابقه با رنجرز با تیم تمرین کرده بود و به همین دلیل در ترکیب قرار گرفت ولی اکنون به نظر میرسد مصدومیتش تشدید پیدا کرده است. اکنون زود است که در خصوص میزان آسیب او صحبت کرد ولی بازیها پشت سر هم برگزار میشود و باید دید چه اتفاقی رخ خواهد داد.
معمای افت لیورپول
ترجمه: نوید صراف
نیاز نیست از علاقمندان افراطی به فوتبال باشید تا متوجه شوید تفاوت فاحشی بین لیورپولِ ورژنِ فصل پیش با نسخه فصل جاری وجود دارد اما آیا این افت غیرقابل انکار فقط به خاطر مصدومیتهاست یا به دلیل فشردگی تقویم بازیهای این فصل لیگ برتر؟ یک راه حل ساده وجود دارد؛ میتوانیم خودمان را این گونه قانع کنیم که بگوییم با توجه به نحوه بازی سرخپوشان مرسیساید و با در نظر گرفتن این نکته که لیورپول بخشی زیادی از فصل را بدون سه گزینه اصلی خود در دفاع میانی سپری کرده، پس اگر شرایط عادی شود، آنها دوباره بلند خواهند شد. اما واقعیت امر شاید عمیقتر از این حرفها باشد؛ عمیق همچون شکست سنگین 4 بر یک مقابل منچسترسیتی در هفته گذشته! نتیجهای که حالا این سوال را مطرح کرده که آیا اتفاقی به مراتب جدیتر در حال وقوع است؟ اولین پاسخ در خصوص دلایل وضعیت فعلی آنفیلدیها را «روی کین» به زبان آورد. از نظر کین، لیورپولیها به خاطر مصدومیتهای بدموقع ستارههای کلیدیشان در این فصل بسیار بدشانس بودهاند و همین امر باعث کاهش تمرکز آنها شده؛ «ویرجیل فندایک»، «جو گومز» و «جوئل ماتیپ» در این فصل فقط در 22 مسابقه از ابتدا در ترکیب تیم به میدان رفتهاند و این نشان میدهد که لیورپول تنها 12 مسابقه را با دو دفاع میانی تخصصی آغاز کرده است. با توجه به این که «فابینیو» یا «جردن هندرسون» در این مواقع مجبور شدهاند یک خط عقبتر به ایفای نقش بپردازند، خط هافبک لیورپول هم تضعیف محسوسی را تجربه کرده است. به بیانی سادهتر باید گفت در تیمی بهمپیوسته همانند لیورپول، تغییر در یک قسمت، همواره روی بخشهای دیگر هم تاثیرگذار خواهد بود. از طرفی تقویم فشرده مسابقات، روی تیمهایی که سبک پرفشار و پیچیده پرسینگ را انجام میدهند، نسبت به تیمهایی با سبک بازی ایستا یا سبکهایی که نیاز کمتری به آمادگی جسمانی بالا دارند، به مراتب تاثیر بیشتری میگذارد. با این حال نباید دچار اشتباه شوید چرا که صحیح و تاثیرگذار بودنِ تمامی این دلایل، به این معنا نیست که عوامل عمیقتری در شکلگیری وضعیت فعلی لیورپول وجود نداشته باشد! ناامیدیهای اخیر «یورگن کلوپ» شاید نشاندهنده تیزهوشی او به خاطر آگاهی از این حقیقت باشد که شرایط لیورپول بیش از یک لغزش موقت و گذرا است! نشانههای بهمریختگی کلوپو پس از تساوی یک بر یک مقابل برایتون در ماه نوامبر بروز پیدا کرد و و از آن موقع کشمکشهایی با «کریس وایلدر»، «ژوزه مورینیو» و «شان دایچ» هم پیش آمد؛ واکنشهایی که تماشای آنها از سوی مردِ سابقاً خوشخنده، همگان را به شکی بزرگ فرو برد و پیامی روشن داشت؛ «یورگن کلافه شده است» برای درک دلیل این واکنشها کافیست بدانید که لیورپول از 14 بازی اخیرِ لیگ برتری خود، فقط پنج برد کسب کرده! اتفاق تلخی که در این شرایط، گریبان لیورپول را گرفته؛ سه شکست خانگی پیاپی این تیم پس از 68 بازیِ خانگی شکستناپذیری بوده! 9 امتیاز از 9 بازی اخیر در لیگ برتر! پنج مسابقه ناکامی در گلزنی! جالب این که پیش از این نیز نشانههایی درباره وقوع چنین اتفاقاتی دیده میشد اما کسی توجه کافی به آنها نکرد! جایی که پس از برتری 4 بر صفر مقابل لسترسیتی در «باکسینگدی»؛ لیورپول در سراشیبی قرار گرفت! تعجب نکنید؛ بله، لیورپول در 9 بازی بعدی به برد رسید اما آنها در هیچکدام از آن 9 مسابقه، همانند بازیهای نخست فصل، شناور بازی نمیکردند. برخی معتقد بودند این تاثیر قهرمانی فصل گذشته بود و بازیکنان کلوپ را اشباع کرده است!
به یاد داشته باشید که باخت 7 بر 2 مقابل استونویلا، پیش از مصدومیت فندایک رخ داد اما باز هم توضیحاتی درباره سختی سازماندهی پرسینگ در شرایط فعلی وجود داشت. ممکن است کین بگوید مصدومیتها در شکلگیری این شرایط بیشترین تاثیر را داشته اما لیورپول بیش از یک سال است که در بهترین فرم خود قرار ندارد!
شاید سادهترین پاسخ در خصوص علت افت لیورپول، «خستگی» باشد که بیشتر روحی است تا جسمی. به هر حال لیورپول تیمیست که در سه سال اخیر در اوج قرار داشته و حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا، قهرمانی اروپا و قهرمانی لیگ برتر انگلیس برای اولین بار پس از سی سال را در همین مدت کوتاه تجربه کرده. هسته اصلی تیم از آن موقع تغییر نکرده و تعجببرانگیز نیست که اگر این بار نتوانند همانند گذشته قدرتمند ظاهر شوند و در نهایت مقابل مشکلات سر خم کنند. اصلی که «بلا گوتمن» بر آن اصرار میورزد و میگوید «سال سوم کشنده است!» اصلی که البته معمولا درباره مربیان به کار میرود اما میتواند درباره بازیکنان هم درست باشد.«آنتروپی» کابوسِ تمام تیمهای فوتبال است و شاید کلوپ موقع جذب «تیاگو آلکانتارا» آن را تشخیص داده بود. انتقاداتی از تیاگو مبنی بر این موضوع وجود دارد که او سرعت بازی آنفیلدیها را کاهش میدهد اما نکته کلیدی در جذب او دقیقاً همین است؛ تیاگو آماده تا به لیورپول برای حفظ مالکیت و بردن بازیها بدون اینکه مدام با سرعت و شتاب بازی کند، یاری رساند. البته هماهنگی او با دیگر بازیکنان لیورپول کمی پیچیده شده و علت این موضوع هم این است که هافبک اسپانیایی در ترکیب ناقص سرخهای مرسیساید در خط میانی به ایفای نقش میپردازد و تنها یک بار توانسته بازی کنار هندرسون و فابینیو را از ابتدا تجربه کند؛ آن هم بازی شوم مقابل اورتون بود که فندایک به دام مصدومیتی سنگین و طولانی مدت افتاد!جذبِ «تاکومی مینامینو» تلاشی برای جوانتر کردنِ تیم و تزریق روحِ جوانی به ترکیب بود ولی این خرید به هر دلیلی جواب نداد. «دیگو ژوتا» هم که امید جدیدی برای لیورپول به حساب میآمد، از ابتدای ماه دسامبر مصدوم شده و تیم را تنها گذاشته است. بله؛ لیورپول به خاطر مصدومیتها کاملاً بدشانس بوده اما همین فاکتور را میتوان خوشاقبالی کلوپ نیز دانست؛ چرا که باعث شده مشکلات اساسی و پنهان لیورپول با ترکیبی که شاید دوران اوج خود را پشت سر گذاشته، آشکار و نمایان شود.
ماشین بایرن دچار روغنسوزی شده؟
ترجمه: نوید صراف
«هر کسی در این جهان به دلیلی در نهایت مدال میگیرد» این جمله مشهور «اوپرا وینفری» مجری توانمند و مشهور آمریکایی است که میتوان آن را با دیدی خارج از گود، به مراسم اختتامیه جام باشگاههای جهان بسط داد؛ جایی که هر بازیکنِ سرخپوش به دلیلی که چرائی آن بر همگان شیدا و هویدا نیست، مدالی طلایی رنگ به گردن آویخت و به خانه بازگشت.
برنده اصلی و قابل پیشبینی مراسم اهدای جام بدون هیچ شکی اما «روبرت لواندوفسکی» بود که جایزه اسپانسر مسابقات و همچنین توپ طلای این دوره از رقابتها را به دست آورد. مهاجم بایرن مونیخ به خاطر دو گلی که مقابل الاهلی مصر به ثمر رساند و البته تاثیری که روی گل پیروزیبخش «بنجامین پاوارد» مقابل تیگرز در بازی فینال داشت، به این عناوین رسید. با این حال آیا او واقعا در طول هفته، بهترین بازیکن بایرن مونیخ در قطر بود؟ پاسخ واضح است: هم بله و هم خیر!!
گیج شدید؟ پس بگذارید توضیح دهم؛ «خیر» به این دلیل که همتیمی او «جاشوا کیمیش» - که پس از «پیر آندره ژینیاک» از تیگرس به توپ برنز مسابقات رسید - بازیکنی کمنوسانتر و احتمالاً مهمتری در دو بازی بایرن برای رسیدن به ششمین قهرمانی فصل نشان داد! تحرک، سرعت و تعهد او در بازی تیمش به وضوح مشخص بود و در کل به خصوص در بازی فینال نسبت به لوا، موثرتر ظاهر شد. در نهایت اما نباید از ذکر این نکته مهم چشمپوشی کرد که مهاجم لهستانی به طرز فاحشی بهترین بازیکن حاضر در جام باشگاههای جهان به حساب میآمد و اگر او حتی میزانِ کمی از درخشش همیشگی خود را به نمایش بگذارد، هیچکسی حتی کیمیش هم نمیتواند به کیفیت جهانی لواندوفسکی نزدیک شود. بنابراین «بله»؛ او قطعا باید برنده این جایزه میشد.
همین شرایط در خصوص کلیتِ تیم بایرن مونیخ هم صادق است؛ باواریاییها در ورزشگاه «Education City» نتوانستند دقیقا آن فوتبال روان و چشمنواز خود را به تصویر بکشند اما با تمام این اوصاف همچنان بهترین تیم تورنمنت بودند. قبل از به صدا درآمدن سوت شروع مسابقات هم پیشبینی میشد که سرخهای شهر مونیخ به رکورد درخشان بارسلونا در سال 2009 برسند و یک ششگانه تاریخی را به نام خود ثبت کنند. آنها در سفر به دوحه، ترجیح دادند تا قدرت خود در جام باشگاههای جهان را حفظ کنند؛ با تاکتیکی هوشمندانه و قابل تقدیر. نه با یک حمله قهرمانانه بلکه به شکلی کاملاً تمرین شده. همین امر باعث شد سرخپوشان در بازگشت به خانه، به همان اندازه که مورد تحسین قرار گرفتند، آماج تند انتقادات را نیز به جان بخرند. بایرن در جدال با «تیگرز» فقط آن چه وظیفهاش احساس میکرد را در زمین به اجرا گذاشت و در نهایت با ضربه والی مدافعش، یک بر صفر برنده شد تا با کمترین هیاهو و بدون برگزاری جشنی قابل توجه، سوار همواپیما شود و به آلمان بازگردد. «تاریخ یک بار دیگر نوشته شد»، «لحظهای خاص در فوتبال رقم خورد»، «صفحهای از یک موفقیت عظیم دیگر در کتاب قطور افتخارات بایرن قرار گرفت»؛ همه اینها درست است ولی مسابقات همچنان ادامه دارند و شاگردان «هانس دیتر فلیک» باید در ادامه روزهای برفی آلمان به مصاف رقبای خود بروند؛ تشنه پیروزی بمانند و نشان دهند که برای کسب نهمین قهرمانی پیاپی در بوندسلیگا دندان تیز کردهاند. این در حالیست که باواریاییها همانند بسیاری از قدرتهای اروپا، در حد و اندازههای فصل گذشته خود ظاهر نشدهاند. آنها به خوبی میدانند که به همان دلیلی که در قطر قهرمان شدند، میتوانند بوندسلیگا را هم به لطف قدرت نسبی و نه لزوما مطلقِ خود، فتح کنند. فلیک از زمان تکیه زدن به نیمکتِ مربیگری بایرن در نوامبر 2019، در تمامی مسابقات تنها چهار بار طعم تلخ شکست را چشیده اما عملکرد پرنوسان در زمستان باعث نگرانی مدیران باشگاه شده است. در واقع آنها نگران این هستند که افت بایرن در دور حذفی لیگ قهرمانان اروپا - جایی که قدرت رقیبان بیشتر است - باعث دردسر سرخپوشان شود. از سوی دیگر برخی شرایط خارجی نیز در حال حاضر چندان باب میل به نظر نمیرسند؛ تیمی که مجبور شده با توجه به شرایط کرونایی، مدت زمان بیشتری را خارج از خانه بگذراند، مدام تحت فشار مراقبتهای پزشکی باشد و حتی برای حضور در یک تورنمنت کوچک هم بیشتر از گذشته انرژی و زمان صرف کند. دیگر حتی خوشبینترین هواداران بایرن نیز میداند که ماشینِ مونیخی در این فصل همانند فصل پیش بینقص عمل نمیکند. مشکل اینجاست که زمانی هم برای ترمیم وجود ندارد و نفرات جانشین نیز در حد و اندازههای بازیکنی همچون «فیلیپ کوتینیو» نیستند. سرمربی تیم، هرچقدر هم عجیب به نظر برسد، اما از عملکرد بازیکنانش آنطور که باید و شاید رضایت ندارد! عجیبتر اینکه حتی برخی از مدیران باشگاه نیز نسبت به او با وجود تمام افتخارات، خوشبین نیستند! در واقع آنها معتقدند که هانسی فردی شخصمحور و لجباز است که توانایی دیدنِ تصویر بزرگتر را ندارد! این خصوصیات وقتی مشکلزا میشود که سرمربی نشان داده به برخی از ستارههایی که باشگاه برای آنها هزینه کرده، چندان اعتقاد ندارد و یا از آنها در پستهای غیرتخصصی استفاده میکند. فلیک حتی معتقد است بعضی از نقلوانتقالات انجام شده توسط مدیر ورزشی تیم یعنی «حسن صالح حمیدزیچ»، در حد و اندازههای نامِ «بایرن مونیخ» نیستند.در ماههای اخیر روابط بین رییس هیات مدیره، «کارل هاینتس رومنیگه» و عضو هیات مدیره باشگاه یعنی «اولی هوینس» چندان گرم نبوده اما کسانی که از گذشته اوضاع بایرن را پیگیری میکنند خوب میدانند که این اختلافات و نزاعهای پشت پرده، همیشه در باشگاه وجود داشته و درست خواهد شد. آنچه در این بین مهم به نظر میرسد، اتفاق نظر آنها در خصوص لزوم تصمیمگیر درباره کادر فنی است! بله؛ سرمربی بایرن مجبور به نتیجه گرفتن است اما رضایت هواداران از این نتیجهگیری نیز بسیار اهمیت دارد. شاید به همین دلیل بود که فلیک در جام باشگاههای جهان، تا حدود زیادی از بازیکنان مد نظر مدیران باشگاه بهره برد و جالب اینکه به چیزی که میخواست رسید؛ اولاً موفق به ثبت ششگانه شد و دوماً با استفاده از چند بازیکنِ خاص، شاخه زیتون و صلح به سمت مدیران باشگاه دراز کرد. او در بازی روز دوشنبه با الاهلی، از ابتدا به روکا بازی داد و دو خرید جدید یعنی «اریک ماکسیم چوپو موتینگ» و «داگلاس کاستا» را همراه با «جمال موسیالا» 17 ساله در پانزده دقیقه پایانی مقابل «تیگرز» به جای نفرات ثابت خود یعنی «کینگزلی کومان»، «روبرت لواندوفسکی» و «لروی سانه» به زمین فرستاد. حرکت جسورانهای که جواب هم داد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5465/22113/87521
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5465/22113/87522
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5465/22113/87523
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5465/22113/87524
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5465/22113/87525
|
عناوین این صفحه
- طارمی: بعد از گل به یوونتوس دنیا دورسرم چرخید
- دوران طلایی چپها؟
- دروازهبان ایرانی به بازی برگشت لیگ اروپا میرسد؟
- معمای افت لیورپول
- ماشین بایرن دچار روغنسوزی شده؟