|
رئیس آینده چند فاکتور می خواهد
پول، سیاست، صندلی
انتخابات فدراسیون فوتبال قرار است چند روز دیگر و بهطور دقیق دهم اسفندماه برگزار شود. رقابت برای رسیدن به صندلی ریاست این نهاد بین چهار چهره مختلف برگزار میشود که هرکدام کاریزما و ویژگی منحصربهفرد خودشان را دارند که این مورد میتواند تعیینکننده رقابتی به نسبت سخت بین آنها باشد: علی کریمی، شهابالدین عزیزیخادم، مصطفی آجرلو و کیومرث هاشمی.
از بین این چهار چهره، تا روز یکشنبه دو نفر برنامههایشان را بهصورت کتبی ارائه داده بودند و دو نفر دیگر هم قرار است بهزودی از برنامههایشان رونمایی کنند. البته این مورد به غیر از برنامه تلویزیونی است که سه نفر موافق و علی کریمی مخالف حضور در آن بودند و یحتمل بخشی از برنامهها هم در این برنامه تلویزیونی ارائه شده و در ادامه بیشتر ارائه میشود.
با نگاهی به فهرست کاندیداهای موجود، میتوان به این نتیجه رسید که به غیر از علی کریمی، سه نفر دیگر، فوتبالی، به این معنی که در سطح حرفهای بازی کرده باشند، نیستند. آنها مدیری از جنس ورزش هستند که بهواسطه حضور چندسالهشان در فوتبال به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند سکاندار فدراسیون فوتبال باشند. جنس کارایی این سه نفر هم با دیگری متفاوت است؛ اگر شهابالدین عزیزیخادم بیشتر در حوزه اقتصادی فعالیت کرده، مصطفی آجرلو، مدیرعاملی و فعالیتهای مدیریتی دیگری در باشگاههای مختلف فوتبال داشته و کیومرث هاشمی هم با ریاست بر کمیته ملی المپیک، دستی بر آتش ورزش داشته؛ هرچند او پیشتر عهدهدار سرپرستی فدراسیون فوتبال هم بوده است.
حالا این چهار چهره به رقابت با یکدیگر میروند تا سرانجام رئیس آینده فدراسیون فوتبال مشخص و جایگزین مهدی تاج روز دهم اسفند، به علاقهمندان به فوتبال معرفی شود. نکته نگرانکننده در این بین اما وضعیت کنونی فوتبال ایران است که کار را نه برای این چهار نفر بلکه برای تمامی نفراتی که قرار است در آینده با رئیس منتخب همکاری کنند، دشوار میکند. ماجرا از این قرار است که وضعیت فدراسیون فوتبال ایران هیچوقت تا به این اندازه بحرانی نبوده است. بحرانی که هم حاصل ناآگاهی مدیریتی بوده و هم اینکه ضعف اقتصادی حسابی آزارش داده است. از آن گذشته، نداشتن لابی در عرصه جریان سیاست داخلی و از آن مهمتر سیاست خارجی هم مزید بر علت شده تا فوتبال ایران در منطقه بیش از زمانهای دیگر منزوی باشد.
برخلاف تصور و شعار دهنپرکنی که فوتبال را از سیاست جدا میکند، به نظر میرسد رئیسی که انتخاب میشود تمرکزش را بیش از هرچیز دیگری باید بر حوزه سیاست بگذارد! شاید این مورد خیلی عجیب باشد ولی با مرور اتفاقاتی که سالهای اخیر رخ داده، مشخص میشود این موضوع اهمیت زیادی دارد. برای روشنترشدن بحث بهتر است به مثال اعمال نفوذ عربستانیها در ماجرای میزبانی تیمهای ایرانی اشاره کرد که ضربه زیادی به ورزش ایران زد. مسئولان وقت فدراسیون فوتبال ایران از آنجا که وزنی در ایافسی نداشته و در نتیجه قدرت لابی در آن نهاد را نداشتند، میتوانستند با کمکگرفتن از چهرههای بانفوذ در عرصه سیاسی، دستکم کاری کنند تا دیگر کشورهای عربی به سود عربستانیها رأی ندهند و حق فوتبال ایران پایمال نشود. این توانایی هم نزد هیچکدام از رؤسای قبلی نبود و آنها بیش از هر چیزی به فکر بقایشان در فدراسیون فوتبال بودند. در واقع ترجیحدادن منافع فردی بر جمعی، کاری کرد که عربستانیها حرفشان را به کرسی نشاندند. این فقط یک مورد ملموس از فعالیتهایی است که میشد رؤسای قبلی فدراسیون فوتبال انجام دهند. حالا ارتباط تنگاتنگ با حوزه و چهرههای سیاسی در ادامه مسیر گرهگشاست و میتواند در ازبینبردن تحریمهای عجیبوغریبی که بر فوتبال اعمال شده و گرفتن میزبانی برای ردههای مختلف فوتبال بهدردبخور باشد. ضمن اینکه این ارتباط برای اعمال نفوذ در سطح وزرا هم به درد میخورد و دستآخر میتواند منجر به برگزاری بازیهای دوستانه باکیفیت و اردوهای باکیفیتتر در کشورهای دیگر آنهم با هزینه کشور میزبان شود. اگر باور این مورد برای کسی دشوار است، کافی است به کاری که پیشتر صفاییفراهانی برای برگزاری اردوی تیم ملی در اسپانیا رقم زد، رجوع شود. صفاییفراهانی بهخوبی از این خصیصه سیاسی و ارتباطش با سیاسیون استفاده کرده و نفعش را فوتبال ملی ایران برد.
نکته دیگری که نیاز به گفتن زیادی ندارد، وضعیت اقتصادی فدراسیون فوتبال ایران است؛ بر کسی پوشیده نیست که این فدراسیون در آستانه ورشکستگی است و هرکدام از چهار کاندیدای کنونی که به صندلی ریاست برسند، باید تلاشی صدچندان کنند تا این مشکلات برطرف شود. اگرچه در برنامه هر چهار کاندیدا سروساماندادن به وضعیت اقتصادی فدراسیون فوتبال گنجانده شده ولی از حرف تا عمل فاصله بسیار زیاد است.
فدراسیون علاوه بر بدهیهای سنگینی که دارد، مشکلات زیرساختی بسیاری هم تجربه میکند که در دو دوره قبلی از رفعورجوع کردن سادهترین مشکلات هم ناتوان نشان داده است. به غیر از مسئله شکایت مارک ویلموتس و درخواست غرامت سنگین 6.2 میلیون یورویی، آمادهکردن امکانات برای ردههای پایهای در دو بخش زنان و مردان، برگزاری تورنمنتهای مختلف و اعزام به تورنمنتهای بینالمللی به علاوه تأمین هزینه اردو و پوشاک، همگی معضلاتی هستند که حلوفصلکردن آنها به ظاهر ساده است ولی در عمل نیاز به تزریق پول زیاد دارد. در این بین تدوین سازوکاری اقتصادی که نیازمند رفع تمامی این نواقص باشد، امری اجتنابناپذیر است؛ ضمن اینکه بهدستآوردن اسپانسری قوی که بتواند قرارداد مالی هنگفتی با فدراسیون فوتبال هم ببندد، موضوعی است که دو فدراسیون قبلی هرگز در محققکردنش موفق نشان ندادهاند.
حالا اگر همین دو فاکتور ساده کنار هم گذاشته شود، مشخص است که کار کاندیداهای فدراسیون فوتبال در آینده چندان ساده هم نیست.
3 عضو هیاتمدیره دنبال مجیدی و قلعهنویی بودند، ولی فکری با یک تماس ماند
درگیری لفظی مدیران استقلال با نماینده وزارت
طلسم برگزاری جلسه هیاتمدیره استقلال بهصورت حضوری سرانجام شکسته شد و اعضا بههمراه مدیرعامل و مشاوران باشگاه دور هم جمع شدند تا درخصوص مسائل مختلف مرتبط با این باشگاه ازجمله برطرف کردن مشکلات مالی، تصمیمگیری درخصوص برخی بازیکنان مانند میلیچ و تغییرات احتمالی کادر فنی با یکدیگر به شور پرداخته و موارد مختلف را ارزیابی و بررسی کنند.
در این جلسه اگرچه درنهایت مقرر شد تا محمود فکری بهعنوان سرمربی استقلال همچنان به کار خود ادامه دهد، اما در این بین نکته اصلی آنجایی بود که باوجود تمایل بیشتر اعضا برای قطع همکاری با فکری، در کمال تعجب سرمربی استقلالیها در سمت خود فعلا ماندگار شده و این درحالی است که در جلسه شب گذشته تصمیم بر آن شد تا طی دوهفته آینده و تا پایان سال به کادر استقلال برای تغییر و تحولات و بهبود روند تیم فرصت داده شود.
در این بین احمد مددی، مدیرعامل استقلال که بهخاطر سکته قلبی مدتی در بیمارستان و خانه بستری بود، با تجدید قوا به محل استقرارش در باشگاه بازگشت و در اولین اقدامش به هر شکلی سعی کرد تا محمود فکری را در نقش سرمربی ابقا کند و این درحالی بود که در اصلیترین جلسه هیاتمدیره استقلال، تمام اعضا اعماز خلیلزاده، آصفی، نظری و عبدیان و حتی نامداری مشاور تاثیرگذار هیاتمدیره برای برکناری فکری اتفاقنظر داشتند، اما بعد از ۳ ساعت بحث و در هنگام رایگیری نهایی برای عزل فکری، یکی از اعضا با مقامات وزارت ورزش و جوانان تماس گرفته و تلفن را روی بلندگو گذاشت تا همه اعضا صحبتهای او را بشنوند که در ادامه این مقام عالی در وزارت خطاب به اعضای هیاتمدیره اعلام کرد که به صلاح نیست فکری برکنار شود و البته این موضوع در ادامه مورد اعتراض اعضا واقع شده و یکی از اعضا بهتندی عامل تماس را خطاب قرار داده و نسبتبه این حرکت وی معترض شد. همچنین بعد از این صحبتها بین یکی از اعضا با مقام وزارتی بهصورت تلفنی بحثی درگرفته و بهرغم اینکه وی و سایر اعضای هیاتمدیره مخالفت صریحشان را با ابقای فکری اعلام کردند، حرف آخر را مقام وزارتی زده و اعلام کرد که فعلا باید فکری بر سر کارش باشد.
جانشین فکری که بود؟
اگرچه طی روزهای اخیر و با شایعه برکناری محمود فکری صحبتهای زیادی درخصوص جایگزینی او مطرح شده و از اسامیای مانند امیر قلعهنویی، فرهاد مجیدی، مهدی پاشازاده و حتی محمد تقوی نام برده شد، در جلسه شنبهشب بیشتر زمان به موضوع برکناری فکری اختصاص پیدا کرد و جالب اینکه قرار بود بعد از این اتفاق طرفین در جلسه دیگری که مقرر شده بود امروز و فردا برگزار شود، تکلیف جانشین فکری را مشخص کنند که البته همانطور که اشاره کردیم، این اتفاق با تصمیم مسئولان بلندپایه وزارت ورزش منتفی شد تا دیگر بحث جایگزینی نیز مطرح نباشد. در این بین شانس امیر قلعهنویی و فرهاد مجیدی از آنجایی بیشتر از سایر گزینهها بود که فرهاد موردتوجه یکی از اعضا و امیر قلعهنویی نیز مدنظر دو عضو دیگر قرار داشت و حتی روزهای گذشته شنیده میشد که با این دو گزینه صحبتهایی هم انجام شده، با اینحال فعلا فکری در سمت خود ابقا شد تا خبری از جایگزین جدید نباشد.
پردهبرداری از پیشجلسه هیاتمدیره
جلسه شنبهشب درحالی برگزار شد که شنیده میشود پیش از این جلسه، احمد مددی بههمراه اسماعیل خلیلزاده به دیدار وزیر رفت تا هماهنگیهایی را انجام دهد و این درحالی است که جزئیات بیشتری از این جلسه درز پیدا نکرده، اما اینکه چرا در جلسه هیاتمدیره و بعد از شنیدن صحبتهای وزیر ورزش خلیلزاده نسبتبه این اظهارات معترض میشود، جای سوال بهوجود میآورد که در پیشجلسه هیاتمدیره بین او و مدیرعامل استقلال با وزیر ورزش و جوانان چه گذشته است.
استعفای واقعی یا صوری؟
بلافاصله بعد از پایان جلسه شنبهشب که البته با بامداد یکشنبه تلاقی پیدا کرد، باتوجه به این اتفاقات برخی اعضای هیاتمدیره استقلال نسبتبه بهبود روند باشگاه برای آینده تقریبا ناامید شدهاند، تا جاییکه خبر استعفای دستهجمعی این اعضا در صورت ادامه این روند به گوش میرسد. بعد از پایان این جلسه اعضای هیاتمدیره استقلال نسبتبه روند جلسه گلایههای خود را مطرح کردند. روز یکشنبه در خبری غیررسمی اعلام شد اسماعیل خلیلزاده استعفای خود را تقدیم وزیر کرده و قرار است بهزودی این خبر رسانهای و اعلام شود، اما این اتفاق تا لحظه تنظیم این گزارش محقق نشد تا اینطور بهنظر برسد که استفاده ابزاری از رسانهها بهمنظور تهدید برای استعفا طبق روال چندماه اخیر ادامه داشته و حالا که شایعه استعفای خلیلزاده دوباره منتشر شده است، چهبسا این موضوع هم یک بازی رسانهای جدید برای تحتفشار قرار دادن وزارت ورزش یا ارکان دیگر باشد.
مسائل مالی در اولویت بعدی
بعد از بحث و بررسی درخصوص تغییرات در بدنه کادرفنی و منتفی شدن این موضوع اعضا دقایقی را درمورد مسائل مالی به صحبت پرداختند، این درحالی است که باشگاه استقلال این روزها ازلحاظ اقتصادی روزهای تاریکی را سپری میکند و باوجود آنکه حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد تعهدات هایوب بهعنوان کارگزار انجام شده، تقریبا بهطور میانگین ۳۰ درصد از قرارداد بازیکنان به آنها پرداخت شده که همین موضوع و اختلاف حساب بهوجودآمده مطمئنا تبعات سنگینی را برای این باشگاه در آینده نزدیک بههمراه خواهد داشت. با اینحال در این جلسه مدیرعامل استقلال به نقل از کارگزار اعلام کرده که هایوبیها مشکلی برای پرداختیهای بعدی نداشته و آنها همچنان برای پوشش مالی استقلال پایکار هستند. البته همانطور که نوشتیم، گویا قرار است با دستور هایوب مطالبات بودوروف، مدافع بلغارستانی فصل گذشته این تیم پرداخت شود تا پنجرههای استقلال نیز باز شده و درصورت جذب بازیکن استقلالیها بتوانند از هفته شانزدهم از تمام دارایی خود در رفسنجان مقابل این شهرستان استفاده کنند.
۵۰ هزار دلار، ریال شد!
چندیپیش و زمانی که احمد سعادتمند، مدیرعامل استقلال قصد داشت تهران را به مقصد قطر برای همراهی آبیپوشان در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا ترک کند، با بیتدبیری صورتگرفته مبلغ زیادی ارز از سعادتمند و همراهانش که در آن زمان گفته شد برای پرداخت به وینفرد شفر بههمراه داشتند گرفته شده و این مبلغ به ارزش ۵۰ هزار دلار توسط پلیس فرودگاه توقیف شد. بر همین اساس استقلالیها در این مدت تمام تلاش خود را بهکار گرفتند تا با رفع توقیف این مقدار ارز برخی از مشکلات مالی خود را سروسامان بخشیده و چالههای خود را پر کنند. با اینحال نکته قابلتوجه اینکه در جلسه شنبهشب مدیرعامل این باشگاه اعلام شد که این مبلغ رفع توقیف شده و با تبدیل آن به ریال طی مدت اخیر برخی بدهیها تسویهحساب و بقیه آن نیز صرف مطالبات و مخارج باشگاه شده است که البته این موضوع نیز مورد گلایه اعضای هیاتمدیره قرار گرفت که چرا بدون هماهنگی این امر صورت گرفته و مددی با آنها در این خصوص صحبتی انجام نداده است.
پول میلیچ جور شد
نکته دیگر اینکه در دقایقی صحبت از بازیکن کروات این تیم در این جلسه به میان آمده و اعضا اعلام کردند که تقریبا صبر میلیچ به پایان رسیده و چهبسا او اتفاقاتی را رقم بزند که درنهایت تبعات آن دامنگیر باشگاه استقلال شود، بنابراین یکی از اعضای هیاتمدیره آمادگی خود را برای پرداخت مطالبات هروویه میلیچ به وی اعلام کرد تا این بازیکن هرچه سریعتر به تهران بازگشته و به تمرینات استقلال اضافه شود. بنابراین قرار است تا پایان این هفته این اقدام انجام شود و درنهایت بازیکن کروات به ایران برگردد.
اعتصاب در پیش است؟
از تمرینات استقلال خبر میرسد که بازیکنان این تیم همچنان نسبتبه روند پرداختیهای باشگاه و عمل به تعهدات درقبال قراردادهایشان شاکی بوده و طبق اعلام یکی از نزدیکان باشگاه به خبرنگار «فرهیختگان» این احتمال وجود دارد که بازیکنان استقلال امروز یا فردا دست به اعتصاب زده و در تمرینات حاضر نشوند. البته چهبسا با افشای این موضوع کادر فنی ورق را برگردانده و با تعطیلی تمرینات برای مدیرعامل جهت تامین منابع مالی زمان بخرد، اما هرچه که هست، بازیکنان از بدعهدی باشگاه بهشدت ناراحت و نگران هستند و اگر این روند ادامه داشته باشد، اعتصاب آنها دیر و زود دارد، اما سوختوسوز نخواهد داشت.
نکته دیگر اینکه چندی پیش نوشتیم که بند فسخ بسیاری از بازیکنان فعال شده و مددی اعلام کرده آنهایی که معرفت دارند، در استقلال خواهند ماند. با اینحال درصورت عدم پرداختی جدید باید منتظر ماند تا مشخص شود آیا واقعا بازیکنان به حرف مدیرعامل این باشگاه گوش کرده و بدون دریافت مبلغی از قرارداد خود و براساس علاقه و تعصب در این باشگاه خواهند ماند یا خیر.
80هزار دلار برای رضایتنامه، 3 میلیارد دستمزد برای نیمفصل
پرسپولیس-مغانلو منتفی نشده ولی احتمالش کم است
پرسپولیسیها با 5 پیروزی پیاپی در هفتههای اخیر توانستند بار دیگر صدر جدول را به تصرف خود دربیاورند و دوباره بهعنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی نام خود را مطرح کنند. حالا که سرخها در آرامش و روحیه بالا به سر میبرند، زمان آن فرارسیده که مشکلاتی که این تیم در نیمفصل اول با آن دستوپنجه نرم میکرد برطرفشده و آنها بدون دغدغه بازیهای نیمفصل دوم و البته لیگ قهرمانان آسیا را آغاز کنند. یکی از بزرگترین مشکلات آنها در نیمفصل اول کمبود بازیکن این تیم در چند پست حساس بود که باعث شد گلمحمدی برای پرکردن این جاهای خالی از بازیکنان موجود در پستهای غیرتخصصی استفاده کند و حالا آنها قصد دارند برای نیمفصل دوم این مشکل را برطرف کنند و یکی از گزینههای اصلیشان شهریار مغانلو است که ابتدای فصل به لیگ پرتغال رفت.
80هزار دلار برای رضایتنامه دائمی
همانطور که طی چند روز گذشته رسانههای مختلف خبر دادهاند مغانلو یکی از اهداف پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات است و آنها قصد دارند با جذب این بازیکن بلندقامت بخشی از بار خط حمله خود را بر دوش این بازیکن بیندازد و بدین ترتیب در بازیهایی که گره کور خورده میشود، یحیی قابلیت تغییر سیستم و ترکیب خود را داشته باشد. به همین جهت از مدتها قبل مذاکرات پرسپولیس با سانتاکلارای پرتغال آغاز شد و از این تیم پرتغالی خواستند که شرایط خود را برای انجام شدن این انتقال اعلام کند. هرچند گمانهزنیها درخصوص مبلغ رضایتنامه این بازیکن در روزهای اخیر زیاد بوده و هر رسانهای یک مبلغ و شرایط خاص را برای این انتقال اعلام میکرد، اما همانطور که پیش از این نوشته بودیم سانتاکلارا برای صدور رضایتنامه مغانلو مبلغی در حدود 60 هزار یورو طلب کرده و حالا از باشگاه پرسپولیس خبر میرسد که رقم دقیق این انتقال 80 هزار دلار است که با توجه به اختلاف مبلغ یورو با دلار، نزدیک به همان مبلغ است. البته موضوع دیگری که در این بین مطرح میشود بحث نحوه صدور رضایتنامه است. برخیها بر این باورند که این مبلغ برای رضایتنامه این بازیکن برای نیمفصل است و درصورتی که سرخها او را بهصورت دائمی بخواهند این مبلغ به 300 هزار دلار میرسد. در این خصوص یکی از مسئولان باشگاه پرسپولیس گفت: «واقعا برخی از اخبار سرگیجهآور است و مشخص نیست که از کجا درمیآید. مذاکرات باشگاه با سانتاکلارا انجام شده و آنها رقم پیشنهادی خود را به ما اعلام کردهاند، اما این مبلغ برخلاف آنچه در رسانهها اعلام میشود برای نیمفصل نیست و رقم درخواستی باشگاه پرتغالی برای صدور رضایتنامه دائمی این بازیکن است.»در این خصوص شنیده میشود باشگاه پرسپولیس پیشنهاد جذب قرضی این بازیکن برای نیمفصل را به سانتاکلارا ارائه کرده است اما ظاهرا این باشگاه حاضر نیست مغانلو را بهصورت قرضی در اختیار تیمی قرار بدهد و تنها درصورتی با این انتقال موافقت میکند که تیم ایرانی قصد داشته باشد او را بهصورت کامل جذب کند.
مذاکرات قطع نشده است
دیروز برخی از رسانهها اعلام کردند که با توجه به مبلغ درخواستی باشگاه سانتاکلارا و عدمتوانایی مالی سرخها برای پرداخت این مبلغ، مذاکرات بین طرفین خاتمه یافته و این انتقال منتفی شده است، اما پیگیریها نشان میدهد که تلاش باشگاه پرسپولیس برای انجامشدن این انتقال ادامه دارد و آنها امیدوارند تا بتوانند این بازیکن را برای نیمفصل دوم به خدمت بگیرند.شنیدهها حاکی از آن است که پرسپولیس علاوهبر اینکه با رقم درخواستی باشگاه سانتاکلارا مشکل دارد، با مغانلو هم اختلافاتی دارد که این موارد در رایزنیهای باشگاه و نماینده بازیکن درحال بررسی است. ظاهرا مغانلو برای یک نیمفصل از سرخها رقمی در حدود 3 میلیارد تومان درخواست کرده که بهزعم قرمزهای تهرانی این مبلغ بالاتر از سقفی است که باشگاه برای بازیکن درنظر گرفته و چانهزنیها برای رساندن این رقم به یک مبلغ منطقیتر ادامه دارد. باشگاه پرسپولیس بر این باور است که پرداخت این مبلغ باعث میشود جو خوب حاکم بر تیم برهم بخورد و صدای بازیکنان فعلی این تیم دربیاید، به همین جهت آنها بر اساس مبالغی که بهعنوان سقف درنظر گرفته شده، حاضرند که این مهاجم را به خدمت بگیرند.
قرارداد 115 هزار دلاری و رضایتنامه 80 هزار دلاری؟!
پرسپولیسیها یکی از مواردی که نمیتوانند در موضوع انتقال شهریار مغانلو هضم کنند، بحث نحوه قیمتگذاری روی این بازیکن است. آنها بر این باورند که وقتی سانتاکلارا این بازیکن را با قیمت 115 هزار دلار برای هر سال به استخدام خود در آورده و یک نیمفصل هم او را در اختیار داشته، چرا حالا برای صدور رضایتنامهاش باید رقم 80 هزار دلار طلب کند. سرخها معتقدند این انتقال باید با رقمی بهمراتب پایینتر اتفاق بیفتد و تیم پرتغالی باید در این میان منطق را هم درنظر بگیرد. ضمن اینکه این بازیکن در سانتاکلارا به موفقیت چندانی دست پیدا نکرده و در گلزنی توفیق چندانی نداشته است که حالا بخواهد قیمتش بالا برود.پرسپولیسیها همچنین روی مبلغ درخواستی مغانلو هم بحث دارند و بر این باورند که وقتی او با 115 هزار دلار حاضر شده در یک کشور اروپایی زندگی و بازی کند، نباید بیش از این مبلغ را از یک تیم ایرانی بخواهد. البته شنیده میشود مغانلو برای اینکه بار دیگر به مرکز توجهات برگردد و فوتبالش را احیا کند، علاقه زیادی دارد که پیراهن سرخ را بر تن کند. البته در این بین شنیده میشود ترابی در روزهای اخیر بار دیگر نشان از روزهای آمادهاش داده و با پایان محرومیت آلکثیر و ویژگی بازیاش، او هم یکی دیگر از نفرات فیکس در ذهن گلمحمدی است و با توجه به عدمعلاقه یحیی به استفاده همزمان از 2 مهاجم نوک، کار مغانلو برای رسیدن به ترکیب اصلی هم سخت است.
آفت و آسیبهای شخص پرستی در استقلال
سعید سرفرازیان
نمیدانم عادت زشت شخص پرستی از کی و چگونه وارد فرهنگ هواداران استقلال به این شدت و غلظت شد، موضوعی که این روزها به بزرگترین عامل برای حمله به و تخریب استقلالیهای قدیمی و خاطره ساز شده است، توفیری هم ندارد از علی منصور تا حاج محمود فکری طعم تلخ حملات ناجوانمردانه هواداران را چشیدهاند، هرچند در این موضوع عدهای محدود از هواداران استقلال نقش آفرینی میکنند اما به دلیل بازتاب گسترده در فضای مجازی باعث میشود تا کار سخت شود هم برای فعالیت مربیان استقلالی در تیم و هم برای رسانهایهای حرفهای که میخواهند رفتار و عملکرد پیشکسوتان استقلال را به نقد بکشند چون با هر اظهار نظری که بر خلاف میل فنها و پیجهای هواداری باشد بارانی از سنگهای تهمت، دروغ و افترا بر سرت باریدن میگیرد به ناچار یا باید سکوت کنید و یا همراه همان فضایی باشید تا از گزند تهمت های ناروا در امان باشید.
البته هستند دوستانی که قید همراهی و همگام بودن با این فضا را زدهاند و همان کاری را انجام میدهند که اعتقاد دارند. مهمترین دلیل به وجود آمدن این موضوع در استقلال افتادن عنان اختیار فضای مجازی به دست افراد کم سن و سال بی تجربه و کم سواد در مورد کار رسانهای درست میباشد. شما به واقع با افرادی روبرو هستید که در عشق به یک فرد حد و مرزی را نمیشناسد هرچند پشت صحنه این موضوع نگاه مالی و اقتصادی شدیدی هم قرار دارد که به موضوع رنگ و جلای دیگری بخشیده است، در چنین آشفته بازاری که تشخیص درست از نادرست، معتبر از نامعتبر و حتی دوغ از دوشاب یک کار سخت است هدایت هواداران به سمت درست و منطقی ماجرا به نوعی سختترین کار دنیاست.
متاسفانه برخی از بازیکنان هم با وارد شدن در چنین شرایطی کمک شایانی به گسترش این موضوع کردهاند، ظاهراً برای آنها راحت تر است که حق و حقوق خود را در فضای مجازی دنبال کنند تا رفتن به باشگاه و نشستن روبروی مدیران، البته خلأ حضور مدیران کاربلد، متخصص و مجرب که به بالا و پایین فوتبال ایران اشراف داشته باشند خصوصاً در باشگاههای پرهوادار یک عامل مهم دیگر برای گسترش و بسط این موضوع شده است. مخلص کلام، شرایط لجام گسیخته رسانهای زرد در فضای مجازی حاصل نبود فرهنگ درست و حتی دادن خوراک مناسب فرهنگی و رسانهای درست در رسانههای معتبر کشور است.
وقتی شرایط سخت اقتصادی رسانههای معتبر را هم به سمت خبررسانیهای زرد سوق میدهد، نباید انتظار داشت یک جوان یا نوجوان کمتجربه و پرشور با دنیایی از احساسات در پشت گوشی و تبلت و کامپیوتر خود کار فرهنگی انجام دهد و از مربیای حمایت کند که به خاطر توانایی های فنی مستحق نشستن روی نیمکت است نه داشتن هواداران زیاد، یا نباید اگر از فردی خوشمان نیامد او را آماج شدیدترین انتقادات و اعتراضات قرار دهیم و مرزهای اخلاق مداری را جابجا کنیم. در پایان چند سوال از مدیران محترم باشگاه استقلال!!!
چرا حوزهی رسانهای استقلال همیشه درگیر و دار حواشی است؟
چرا نباید یک استقلالی کاردرست که تعداشان هم کم نیست در باشگاه فعال باشد؟
چرا هر زمان که یک فرد درست و حسابی که میخواهد به فضای رسانهای استقلال سر و سامان دهد خیلی زود از کار برکنار میشود و یا چنان عرصه را بر او تنگ میکنند تا عطای کار در استقلال را به لقای آن ببخشد؟
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5468/22140/87607
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5468/22140/87608
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5468/22140/87609
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5468/22140/87610
|
عناوین این صفحه
- پول، سیاست، صندلی
- درگیری لفظی مدیران استقلال با نماینده وزارت
- پرسپولیس-مغانلو منتفی نشده ولی احتمالش کم است
- آفت و آسیبهای شخص پرستی در استقلال