|
علی کریمی از خودیها بنالد یا کتوشلواریها؟
انتخابات فدراسیون فوتبال ایران امروز یکشنبه برگزار میشود تا تکلیف جانشین مهدی تاج، رئیس مستعفی فدراسیون فوتبال، بعد از قریب به یک سال مشخص شود. جدال اصلی برای صندلی ریاست فداسیون فوتبال است که چهار چهره تقریبا متفاوت به رقابت با یکدیگر میپردازند: کیومرث هاشمی، شهابالدین عزیزیخادم، مصطفی آجرلو و علی کریمی. پرواضح است که متفاوتترین چهره این انتخابات علی کریمی است؛ نامزدی مستقل که برخلاف سه نفر دیگر که از مدیران دولتی به شمار میآیند، از جنس فوتبال است و هرچه شهرت به دست آورده، از همین مستطیل سبز بوده است. البته تفاوت دیگری که رقابت علی کریمی را با «کتوشلواریها» متمایز میکند، این است که طرفداران آنها همگی نامزد مدنظرشان را برنده انتخابات و رئیس آینده فدراسیون فوتبال میدانند؛ ولی در عین ناباوری، عدهای از فوتبالیها، شانس علی کریمی برای رسیدن به صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را اندک میدانند. اگرچه غالب چهرههای سرشناس فوتبال امید دارند علی کریمی به چرخه ناقص مدیریتی در فوتبال ایران پایان دهد؛ ولی عده زیادی از آنها از همان روزی که علی کریمی برای انتخابات نامنویسی کرده، به طرز عجیبی روی این داستان پافشاری کردهاند که «او شانسی برای برندهشدن ندارد». اگرچه همه افرادی که چنین جملهای را درباره علی کریمی به کار بردهاند، خود را در زمره هواداران او برشمردهاند، ولی به نظر میرسد این نقلقولها رفتهرفته فضا را برای اتفاقات غیرمنتظره و توجیهات بعد از انتخابات هموار میکند.
نکتهای که البته دراینمیان مشترک است و تقریبا همه هواداران ناامید علی کریمی به آن اصرار دارند، شیوه برگزاری انتخابات است که آنها این کارزار را نه انتخابات، بلکه انتصابات توصیف میکنند. یکی از این چهرهها، محمد پنجعلی، بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس است. او درباره شانس ریاست علی کریمی بر فدراسیون فوتبال میگوید: «کریمی پا پیش گذاشته و امیدوارم موفق شود؛ اما کار را سخت میبینم. همه میدانیم که انتخابات چگونه است. به نظرم بیشتر انتصابات است تا انتخابات. تا الان هم این موضوع ثابت شده است. قطعا علی کریمی هم با اشراف بر این موضوع وارد رقابت شده است. خیلیها دلشان نمیخواهد علی کریمی رئیس فدراسیون فوتبال شود. موفقیت فوتبال کشور مستلزم این است که واقعا حق به حقدار برسد؛ اما از قدیم همه میدانیم انتخابات به چه شکلی پیش میرود. چشمم آب نمیخورد در این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد».
حسن روشن هم دیگر پیشکسوت نامآشنای فوتبال ایران است که شانس علی کریمی برای رئیسشدن را کم میداند. او که پیشتر دلیل این موضوع را انتصاب رأیدهندگان از سوی دولت دانسته و گفته بود آنها طبیعتا به گزینه مدنظر دولت رأی میدهند، روز جمعه هم بدون اشاره به دلیل فوق، به این نکته اشاره کرد که علی کریمی رأی نمیآورد. «از نظر کلی همه کاندیداها خوب هستند و در این بحثی نیست؛ اما باید کمی جزئیتر به این دوستان نگاه کنیم. علی کریمی گزینهای ایدئال برای اهالی فوتبال است؛ اما همه میدانیم در انتخابات رأی نمیآورد».
علیرضا منصوریان که خودش را یکی از دوستان فوتبالی علی کریمی میداند و ابراز علاقه میکند کریمی رأی بیاورد، اینبار ادعای جالبتری را مطرح میکند و به علی کریمی هشدار میدهد که رئیس از قبل انتخاب شده و علی شانسی نخواهد داشت. «رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شده و فقط اسم آن را اعلام نمیکنند». منصوریان البته بعدها درحاشیه مراسم بازی یادبود علی انصاریان و مهرداد میناوند تلاش کرد بهصورت منطقیتری اظهاراتش را مبنیبر شانسنداشتن علی کریمی بیان کند. «اگر قرار باشد علی کریمی رأی بیاورد، باید کسانی که حق رأی دارند، اصطلاحا دلی به او رأی بدهند. او خوششانس نخواهد بود، چراکه بعید میدانم رؤسای هیئتها به یک فرد فوتبالی رأی بدهند که از جنس ماست».
اظهارات چهرههای سرشناس فوتبال که ابتدا خود را حامی علی کریمی میدانند و سپس ناامیدیشان از رأیآوردن او را ابراز میکنند، بهوضوح تداعیکننده این است که علی کریمی در بین چهرههای فوتبالی هم مخالفانی دارد که علاقهای به رئیسشدن او ندارند. این موضوعی است که خداداد عزیزی، پیشتر بهطور آشکارتری از آن پرده برداشت. خداداد که خودش یکی از افرادی است که شانس علی کریمی را کم میداند، در این زمینه میگوید: «انتخاب رئیس فدراسیون انتخاب رئیسجمهور نیست که عامه مردم بخواهند رأی بدهند که اگر این بحث بود، علی کریمی مثل آبخوردن رأی میآورد؛ اما الان یک تعداد خاص در مجمع فدراسیون فوتبال رأی میدهند، اگر حدود صد نفر را در مجمع در نظر بگیریم، از این تعداد شاید ۱۰ درصد فوتبالی باشند و ۹۰ درصد غیرفوتبالی به شمار میروند. آن ۱۰ درصد هم شامل کاپیتان تیمهای ملی یا مربی تیم ملی هستند و ۳۰ درصد را رئیس هیئتها که هیچکدام فوتبالی نیستند، تشکیل میدهند و طبیعتا از خدایشان هم هست که علی کریمی انتخاب نشود. همین فوتبالیهای خودمان هم بعضیهایشان حاضر نیستند به علی رأی بدهند؛ چون آنها هم تحت تأثیر مدیران و رؤسای خود هستند و نگاه میکنند ببینند که آقای رئیس چه میگوید. بنابراین شانس علی خیلی کم است؛ چون او آدم خیلی سالمی است که اهل زدوبند و رابطه و خیلی چیزهای دیگری نیست که در فوتبال ما مرسوم است. من به علی گفتم اگر میخواهی رئیس فدراسیون شوی، باید لابی کنی، باید بروی و با رؤسای هیئتها صحبت کنی یا نمایندههایت این کارها را انجام دهند. در هر صورت ۳۳ نفر را رؤسای هیئتهای فوتبال تشکیل میدهند و طبیعتا از قبل افراد دیگر هم به سراغ اینها میروند و با آنها میبندند. اوضاع عجیبوغریب است و بههمیندلیل به نظر من علی شانس کمی دارد».
حالا سؤالی که در آستانه انتخابات مطرح میشود، این است که وقتی عدهای از چهرههای سرشناس فوتبالی پیش از برگزاری انتخاباتی سرنوشتساز برای فوتبال ایران، شانس فوتبالیترین چهره این انتخابات را کم میدانند، چه توقعی از رقبای کتوشلوارپوش است که برای از دور خارجکردن علی کریمی وارد لابیهای مرسوم نشوند؟ آنها با دیدن این آمادگی نزد فوتبالیها و پذیرش این موضوع که شانس نماینده آنها کمتر است، به راحتی بیشتری، یارکشیها را انجام میدهند و طبیعتا وضعیت برای علی کریمی در آستانه انتخابات سختتر از گذشته میشود. البته خود علی کریمی و مهدی مهدویکیا (نایبرئیس معرفیشده از سوی علی کریمی) هم با بخشی از جریانهای پشت پرده آشنا شدهاند؛ ولی آنها برخلاف عدهای از فوتبالیها که امیدشان را از دست دادهاند، هنوز امیدوارند بتوانند این فوتبال را «پاک» کنند. دستکم این ادعایی است که در بخشی از بیانیهشان دارند. «از معادلات پشت پرده کاملا آگاهیم؛ اما داوطلب شدیم تا ثابت کنیم انتقادهای چند سال گذشته فقط شعار نبوده و با کسی هم حبوبغض شخصی نداریم؛ بلکه معتقدیم این فوتبال باید عاری از فساد و کاملا پاک و شفاف باشد. فوتبال برای ما و خیلی از پیشکسوتان، خط قرمز است؛ پس نباید فوتبال قربانی زدوبندهای ناسالم شود؛ زدوبندهایی که در آن حق داوران، بانوان، پیشکسوتان، هواداران و استعدادهای ناب و... نادیده گرفته شود و فقط عدهای خاص و بعضا چهرههای غیرفوتبالی از آن بهرهمند شوند. پس ثبتنام کردیم تا بلکه بتوانیم از انتقادهایمان دفاع کنیم و ثابت کنیم نقدهایم صرفا حرف نیست و حالا که آمدهایم شعارمان خیلی واضح و روشن فوتبال پاک و مبارزه علیه فساد فوتبالی است».
فوتبال ایران از دایره بسته خارج میشود؟
تماشای میزگرد نامزدهای ریاست فدراسیون، کسانی را که منتظر شنیدن راههای برونرفت فوتبال ایران از بنبست فعلی بودند، چندان امیدوار نکرد. بیشتر حرفهای سه نامزد حاضر در برنامه «فوتبال برتر» کلیگویی و بدون ضمانتهای اجرایی محکمی بود؛ بیشتر آنها، چرا که ایدههای تازهای هم مطرح شد ولی مشخص نیست محدودیتهای حاکم بر فوتبال و روابط درهم تنیده اعضای آن اجازه چنین تغییراتی را بدهد.
گره کور اقتصاد و حق پخش تلویزیونی
صحبت نامزدها با بحث درباره اقتصاد فوتبال ایران شروع شد که بزرگترین معضل این روزهای این ورزش پرطرفدار است و فدراسیون و تعداد زیادی از باشگاهها را در آستانه ورشکستگی قرار داده. فوتبال ایران سالهاست که از حق پخش تلویزیونی، مهمترین منبع درآمدزایی محروم است و بعید است بدون دستیابی به این حق بتوان تغییر اساسی در اقتصاد فوتبال به وجود آورد. با این حال نامزدها تمایل زیادی به ورود به این حوزه نشان ندادند، شاید بر این باور بودند که ممکن است حرفهایی که علیه منافع تلویزیون میزنند پیش از پخش حذف شود.
فقط کیومرث هاشمی اشاره کوتاهی به موضوع حق پخش داشت و گفت: «فوتبال دنیا مسیر توسعه حرفهای خود را طی کرده و ما لازم نیست راه جدیدی را ابداع کنیم. راه درآمدزایی فوتبال مشخص است. بین ۵۰ تا ۶۰ درصد بحث درآمدزایی، پخش تلویزیونی است. مابقی هم بحث فروش کالاهای ورزشی و اسپانسرینگ است. برخی اوقات باید این مشکلات در بستر قانون حل شود. مثال آن قانون 30-70 (70 درصد درآمد حق پخش و تبلیغات فوتبال به صدا و سیما میرسد) است که آن را تصویب کردند اما آن نفعش به فوتبال نمیرسد.»
تجربه سالهای قبل نشان میدهد که دستیابی به حق پخش نیاز به لابی در بالاترین سطوح تصمیمگیری کشور دارد و به نظر نمیرسد هیچکدام از نامزدهای فعلی ریاست فدراسیون چنین نفوذ و برشی داشته باشند. از طرف دیگر با روحیهای که از هاشمی سراغ داریم، بعید است که او تن به این چالش سخت بدهد.
مصطفی آجورلو صحبتی از حق پخش تلویزیونی نکرد و درباره ایدههایش برای درآمدزایی گفت: «آیا درآمد سالانه هزار میلیارد رویاست؟ نه. ما نباید از بدهی بترسیم چرا که میتوانیم با ظرفیتهایی که داریم آنها را پرداخت کنیم. نباید فکر کنیم پول فقط در خود فوتبال است. پول پیش هوادار و مردم است و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم. فوتبال برای امروز ما بسترهایی دارد که لازم نیست حتماً آنها را کشف کنیم. اروپا از این امکانات استفاده میکند و ما نیز باید از آن بهره ببریم.»
تکیه به پول هواداران مشابه همان فرمولی است که باشگاههای پرطرفدار در سالهای گذشته با قراردادهای کارگزاری برگزیدهاند، ولی تجربه نشان داده که ظرفیت محدودی دارد و چندان نمیتوان به آن تکیه کرد. اساس موفقیت چنین روشی در مرتبه اول رضایت هواداران از کیفیت فنی لیگ است، ولی لیگ برتر در حال حاضر چنین شرایطی ندارد. به علاوه با اوضاع اقتصادی فعلی، امید بستن به کمک هواداران که اکثراً نوجوان و جوان هستند رویاپردازانه به نظر میرسد.
شهابالدین عزیزی خادم هم درباره درآمدزایی به موارد زیر اشاره کرد: «فیفا فوتبال را یک تجارت میداند. چرا شرکتهای صنعتی ترغیب نمیشوند به فوتبال؟ چون برای درآمدزایی استراتژی وجود ندارد. برای رسیدن به یک مبحث باید آسیبشناسی کنیم. پروژه تجاریسازی در بحث باشگاهی منفی بوده است. استراتژی، بازاریابی مدون از برنامههای مختلف و خود برندسازی مجدد فدراسیون فوتبال از جمله برنامه ما است. باید به جزئیات پاسخ دهیم. از تغییر لوگو تا تلویزیونهای اینترنتی همه میتوانند برای فوتبال درآمدزایی کنند. راهاندازی لیگ فوتبال مجازی هم در برنامه من وجود دارد و پیشبینی بودجه نیز صورت گرفته است.»
تجاریسازی لیگ و برندسازی مجدد فدراسیون نیاز به خانهتکانی اساسی در فوتبال دارد. برند لیگ برتر و فوتبال ایران تنها با بالا رفتن سطح فنی، توسعه ورزشگاهها، اعطای امکانات بیشتر به تماشاگران و پخش تلویزیونی استاندارد ارتقا پیدا میکند. در فوتبال ایران فعلاً چنین پتانسیلی دیده نمیشود و برای رسیدن به این نقطه نیاز به سرمایه اولیه و یک برنامه بلندمدت است. استفاده از ظرفیت تلویزیونهای اینترنتی راهکاری است که پیش از این آزموده شده و بینتیجه مانده. این همان گرهای است که در مذاکرات با تلویزیون وجود دارد و باز کردن آن ظاهراً از توان فدراسیون خارج است.
تجارب قبلی به جای برنامه
در بخش دیگری از میزگرد که به برنامه نامزدها درباره راههای توسعه فوتبال پایه اشاره داشت، آنها اکثراً به تجارب قبلیشان پرداختند که در مختصات فعلی فوتبال ایران چندان مؤثر نیست.
هاشمی که سابقه فعالیت در وزارت آموزش و پرورش را دارد، توجه به فوتبال آموزشگاهی را راه کشف استعدادها و ارتقای فوتبال پایه میداند. ولی اساس موفقیت در ورزش آموزشگاهی امکانات و زیرساختهایی است که باید در اختیار مدارس باشد و بیشتر در کشورهایی مثل آمریکا، آلمان و چین مؤثر بوده، آن هم در رشتههایی غیر از فوتبال!
آجورلو هم به واسطه فعالیت در ورزش شهرداری تهران به برگزاری مسابقات محلات اشاره کرد، در حالی که فوتبال محلات با برچیده شدن زمینهای خاکی کارآییاش را از دست داد و بازگشت به این روش نه تنها عملی نیست که یک گام رو به عقب محسوب میشود.
علمیترین و مدرنترین راه کشف استعدادهای فوتبال و رشد آنها از مسیر باشگاههاست، ولی در سالهای اخیر فدراسیون نتوانسته باشگاههای بزرگ را مقید به سرمایهگذاری در فوتبال پایه کند و تنها باشگاههای محدودی مثل فولاد و سپاهان در این مسیر تلاش کردهاند.
یکی دیگر از روشهای توسعه فوتبال راهاندازی مراکز استعدادیابی در استانهایی است که باشگاههای ثروتمندی در آنها حضور ندارند و با این روش میتوان فوتبال را به گوشه و کنار ایران رساند. آجورلو وقتی از سفر به استانهای مختلف میگفت اشارهای به این موضوع داشت. عزیزی خادم هم گفت که هیأتها در صورتی که پروژههایی تعریف کنند، میتوانند از حمایت فدراسیون فوتبال بهرهمند شوند.
معدود ایدههای جدید
در میان صحبتهایی که نامزدهای ریاست فدراسیون مطرح کردند و تقاوت زیادی با وعدههای نامزدهای ادوار قبلی نداشت، شاید تنها استفاده از «مدیر فنی خارجی» برای فدراسیون ایده جدیدی بود که از سوی عزیزی خادم مطرح شد. فوتبال ایران از نظر فنی در سالهای اخیر درجا زده و ضعف فنی که پس از جدایی مربیان خارجی در لیگ برتر دیده میشود هم آن را تأیید میکند. انتخاب یک مدیر فنی مناسب در درازمدت میتواند ضعف در بخش آموزش را برطرف کند و فوتبال ایران را به سمت یک سبک بازی مشخص ببرد.
کریمی برنده بود یا بازنده؟
غیبت علی کریمی جنجالیترین بخش این میزگرد بود و ستاره سابق تیم ملی به دلیل غیر زنده بودن این برنامه در آن حاضر نشد. هرچند هواداران کریمی در فضای مجازی از این تصمیم استقبال کردند، ولی او به عنوان چهره منتقد این انتخابات فرصت خوبی را برای مطرح کردن حرفها و ایدههایش از دست داد. در یک کلام این تصمیم بیشتر از آنکه به نفع کریمی در قامت نامزد ریاست فدراسیون باشد موضع او به عنوان یک ناراضی را تقویت کرد.
مغالطهها کم نبودند
مثال زدن از فوتبال حرفهای کشورهای اروپایی، یکی از مغالطههای رایج این میزگرد بود. بارها شنیده شد که نامزدها در پاسخ به سؤالات مختلف از جمله تکراری «فوتبال جهان قبلاً این راه را رفته» استفاده کردند، بدون در نظر گرفتن اینکه در موضوعاتی مثل حق پخش یا فوتبال زنان قوانین بالادستی اجازه چنین تصمیماتی را میدهد یا نه. در مجموع بخش زیادی از حرفهای نامزدها مشابه همان حرفهایی بود که از مدیران قبلی فوتبال شنیده بودیم و رسانهها در سالهای گذشته بارها و بارها آنها را به عنوان راه حل مطرح کردهاند، با وجود این اکثر آنها عملی نشده و فوتبال ایران سالهاست که در یک دایره بسته حرکت میکند. آیا برنده انتخابات حساس یکشنبه میتواند این فوتبال را از این دایره بسته خارج کند و نامزد برنده پای حرفش میماند؟
آیا استقلال به تغییر بزرگ نیاز دارد؟
فوتبال ایران سالهاست که با غلطهای مصطلح درگیر است. یکی از آنها، گزاره «تقویت تیم در نیمفصل» است که در این سالها تبدیل به مطالبه اصلی هواداران شده. آنچه برای ما تصویر شده فعالیت حداکثری همه تیمها در موعد نقل و انتقالات زمستانی است. فارغ از اینکه کدام تیم به تقویت نیاز دارد و چه کمبودهایی احساس میکند، فضایی به وجود آمده که انگار همه باید در نیمفصل 6 بازیکن جدید جذب کنند و هر تیمی از این قاعده پیروی نکند، کلاه سرش رفته.
سال گذشته را به خاطر دارید که استقلال در همین مقطع، دچار چه تنشی بود. استراماچونی به تازگی ایران را ترک کرده بود، استقلال سه بازی را با بدون مربی پشت سر گذاشت، از فرهاد مجیدی هم چندان استقبالی نشده بود و ارسلان مطهری فقط به عنوان تنها گزینه خرید زمستانی مطرح بود. در آن روزها، گروهی از هواداران هر دقیقه و هر ساعت به مدیران تیم فشار میآوردند که چرا بازیکن جدید جذب نمیکنید؟ این در حالی بود که استقلال با جذب مطهری، عملاً تبدیل به تیم کاملی شده بود که نیازی برای تغییر و تحولات بزرگ نداشت اما رسانههای هواداری، با منطق «چرا تیم رقیب فلان بازیکن را جذب کرده اما ما بیکار هستیم» چنان فضای تیره و تاری ترسیم کرده بودند که انگار دنیا به آخر رسیده.
نتیجه آن همه فشار غیرمنطقی و صرفاً احساساتی، خرید نیکولای بودروف بلغاری شد که هیچ برتری ویژهای نسبت به مدافعان جوانی مانند شاهین طاهرخانی نداشت و تنها خاصیتش این بود که امروز باعث و بانی بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی استقلال شود! امسال هم با آغاز فصل نقل و انتقالات، همان گزارههای غلط دوباره روی میز آمدهاند. هر روز و هر شب، چندین بازیکن در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی به استقلال «لینک» میشوند و مدیرعامل تیم که میزان پرداختیهایش صدای اعتراض بازیکنان را بلند کرده، به مربی تیم وعده میدهد که چند بازیکن موردنظرش را جذب میکند اما پرسش گمشده این است: «آیا اساساً استقلال به تغییر بزرگ نیاز دارد؟»
از درون دروازه تا نوک حمله، استقلال صاحب یکی از بهترین و بالانسترین اسکوادهای حال حاضر ایران است. رشید مظاهری در نیمفصل اول، بهترین دروازهبان لیگ بوده. در خط دفاعی، مدافعانی که در بازار فعلی در دسترس باشند، کیفیت بالاتری نسبت به 4 مدافع فعلی تیم ندارند. در مرکز زمین هم اوضاع محمود فکری بد نیست و بالاخره در خط حمله، استقلال با اختلافی قابل توجه نسبت به سایر رقبا، بهترینهای لیگ را در اختیار دارد. این البته به معنی بینیاز بودن استقلال از خرید جدید نیست اما مسأله آن است که برخی نامهایی که این روزها به عنوان «گزینه خرید» مطرح میشوند، به لحاظ فنی از نفرات فعلی تیم سطح پایینتر هستند.
اگر بخواهیم جزئیتر به ماجرا نگاه کنیم، استقلال فقط با یک «خرید بزرگ» در پست هافبک بازیساز تبدیل به مجموعهای کامل میشود تا جای خالی علی کریمی به نوعی پر شود. این نکته را هم باید درنظر بگیریم که با وجود ممنوعیت جذب بازیکنان خارجی (که امروز با قاطعیت میتوان گفت چه قانون ناکارآمد و مضری بوده)، گزینههای بسیار محدودی برای خرید از لیگ برتر وجود دارد. استقلال برخلاف بسیاری از دورههای لیگ، لااقل در لیگ بیستم نیاز چندانی به تغییر اساسی در ترکیب بازیکنانش ندارد. فعالیت محدود در بازار نقل و انتقالاتی هم ابداً به معنای ضعف و عقب ماندن از سایر رقبا نیست. ای کاش مدیران باشگاه به پیروی از ضرب المثل مشهور «یکی مرد جنگی به از صد هزار» به جای اینکه به سراغ خرید چند بازیکن متوسط بروند، یکی دو خرید بزرگ اما کارآمد انجام دهند.
اخبار
توافق جدید پرسپولیس با کارگزار و الحاقیهای که هم تایید شد هم تکذیب؛
سمیعی تا اردیبهشت به آتیه زمان داد
پرسپولیسیها در فاصله چندروز مانده به دیدار هفته شانزدهمشان برابر سایپا، هنوز نتوانستهاند پنجره نقلوانتقالاتیشان را باز کنند و با اینکه گفته میشود تمام بدهیشان به ماریو بودیمیر را پرداخت کردهاند، اما این موضوع توسط وکیل این بازیکن تایید و به اطلاع فیفا نرسیده است تا آنها برای استفاده از مهدی ترابی در دیدار روز دوشنبه مطمئن نباشند. ازسوی دیگر سرخها هنوز به غیر از ترابی نتوانستهاند صید دیگری در بازار نقلوانتقالات داشته باشند که شاید عمدهترین دلیلش نبود پول در حساب باشگاه باشد و جدای از آن ۲ پرونده شایان مصلح و سوشا مکانی هم وجود دارد که میتواند مشکل جدید سرخها باشد. به تمام این مشکلات باید مشکل پرداختی به بازیکنان و اعضای کادرفنی را هم اضافه کرد که باوجود گذشت یک نیمفصل هنوز دریافتیشان ۲۰ درصد است و قول مدیران برای پرداخت بخش دیگری از مطالبات بازیکنان در نیمفصل نیز هنوز رنگ و بوی واقعی به خودش نگرفته و قطعا این مشکل هم بهزودی میتواند برای سرخها به معضلی جدی تبدیل شود. حالا تلاش مدیران سرخ برای این است که در روزهای پایانی سال بتوانند بخشی از بدهی بازیکنان و اعضای کادرفنی را پرداخت کنند و جلسات و رایزنیهای جعفر سمیعی و اعضای هیاتمدیره برای انجام این مهم در روزهای اخیر ادامه داشته و البته ظاهرا به توفیقات جدیدی هم دست پیدا کردهاند.
سمیعی و پافشاری به فسخ دوطرفه قرارداد کارگزار
جعفر سمیعی از زمانی که سکان هدایت باشگاه پرسپولیس را در دست گرفت، جلسات زیادی را با آتیه دادهپرداز برگزار کرد تا بتواند راهحلی برای توافقی جدید و تزریق پول به باشگاه ازطریق کارگزار پیدا کند، اما او در مقاطع حساس مختلفی مثل پیش از دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا و زمان سررسید پرداخت پول ماریو بودیمیر، نتوانست مدیران آتیه دادهپرداز را مجاب کند که به باشگاه پولی بپردازند. آتیهایها اعتقاد داشتند که حسننیت خود را به پرسپولیسیها نشان دادهاند و زمانی که بدهی به برانکو باشگاه را تهدید میکرد، آنها با پرداخت زودهنگام مطالبات باشگاه تا پایان سال، این خطر را از سر سرخها باز کردند و حالا هم باتوجه به روزهای پایان سال، شرایط این را ندارند که قسط سال آینده را به حساب باشگاه واریز کنند. اما جعفر سمیعی که برای ایجاد آرامش در تیم به زمین و زمان بدهکار شده، معتقد بود باید کارگزار در این مقاطع حساس خودش را از جنس پرسپولیس میدید و بهنحوی باری از روی دوش مدیران برمیداشت و به همین دلیل گزینه فسخ قرارداد را روی میز گذاشت. سمیعی که میدانست فسخ یکطرفه قرارداد برای باشگاه تبعات مالی و حقوقی بههمراه دارد، درطول مذاکرات خود با مدیران کارگزار ۲ موضوع را پیگیری میکرد. او ابتدا معتقد بود کارگزار نتوانسته در درآمدزایی و رساندن مبلغ بیشتر به باشگاه کمک کند و باید در این رابطه فعالتر شده و به هرشکلی در روزهای پایانی سال مبلغی قابلتوجه را به حساب پرسپولیس واریز کند و موضوع دوم هم این بود که باتوجه به شرایط و عدم نرمش مدیران آتیه دادهپرداز درقبال حل مشکلات باشگاه، طرفین برای فسخ دوسویه قرارداد اقدام کنند.
کارگزار پا پس کشید
آتیهایها که از بابت فسخ یکطرفه قرارداد ازسوی پرسپولیسیها خیالشان راحت بود و میدانستند که مدیران سرخ آنقدرها هم بیتجربه نیستند که تبعات فسخ یکطرفه را به جان خود بخرند و به این همکاری خاتمه بدهند، بعد از اینکه با فشارهایی برای توافق جهت فسخ قرارداد بهصورت دوطرفه مواجه شدند، تاحدودی پا پس کشیدند و مذاکرات را به سمت و سوی دیگری بردند. مدیران کارگزار باشگاه پرسپولیس که ۲ راه بیشتر پیشروی خود نمیدیدند، برای اینکه از قطع این همکاری جلوگیری کنند مدتی است به مدیران سرخ قول این را داده بودند که پیش از پایان سال مبلغی را به حساب سرخها واریز کنند تا بدین ترتیب کمکی به شرایط بد مالی این باشگاه کرده باشند. اما آنها انجام این کار را منوط به جلسات بیشتر و توافقات نهایی میدانستند که همین موضوع باعث شد این قضیه کشدار شده و حتی مدیران سرخ را مشکوک کند که با این قول و قرارها، آتیه دادهپرداز درحال زمان خریدن است. البته روند مذاکرات نشان میداد آنها از موضع ابتدایی خود عقب نشستهاند و تهدید سرخها به فسخ قرارداد کارساز بوده است.
امضای الحاقیه جدید و قول تزریق پول؟
دیروز خبری در فضای مجازی دستبهدست شد که گزیده خبر این بود؛ پرسپولیسیها با کارگزار به توافق رسیده و همکاری طرفین ادامه دارد. شنیدن این موضوع کافی بود تا مشخص شود بالاخره پرسپولیسیها برای دریافت پول از آتیه دادهپرداز به نتیجه رسیدهاند. برای اینکه از نتایج این توافق جدید باخبر شویم، پیگیریهایی را صورت دادیم و یکی از افراد مطلع و نزدیک به باشگاه پرسپولیس به خبرنگار «فرهیختگان» خبر داد که بعد از جلسات طولانی، درنهایت طرفین به توافقاتی دست یافته و الحاقیه جدیدی را به امضا رساندهاند که براساس آن کارگزار متعهد شده تا پیش از پایان سال مبلغ قابلتوجهی را به حساب باشگاه واریز کند تا مشکلات مالی آنها تا حد زیادی برطرف شود. البته پیش از این عنوان میشد که کارگزار برای پرداخت این پول شروطی برای باشگاه گذاشته که مهمترین آن تمدید یکساله قرارداد و همچنین درآمدزایی بیشتر است. البته یکی از مدیران پرسپولیس روز جمعه بحث امضای الحاقیه جدید را رد کرد و اعتقاد داشت این توافق با فشار سمیعی و عقب کشیدن کارگزار صورت گرفته و پرداخت پول پیش از عید نوروز را تایید کرد. مسئولان آتیه هم در اینخصوص پاسخگو نبودند تا ابهام در اینمورد وجود داشته باشد.
سمیعی تا اردیبهشت به کارگزار فرصت داد
با اینکه پرسپولیسیها با آتیه دادهپرداز به توافق رسیدهاند و قرار است همکاری طرفین ادامه داشته باشد، اما بهنظر میرسد این بهمعنی حل تمام مشکلات موجود نیست و همچنان مشکلاتی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد و درخصوص آن تصمیمگیری شود. پرسپولیسیها معتقدند تمام راههای درآمدزایی به روی باشگاه بسته شده و اگر هم اتفاقی در این زمینه رخ بدهد، درصد قابلتوجهی از آن به جیب کارگزار میرود.
از سوی دیگر آنها معتقدند کارگزار هیچ فعالیتی برای درآمدزایی بیشتر انجام نمیدهد و این برخلاف قول و قرارهای طرفین است و اگر این اتفاق در فاصله حدودا ۱۰ ماهه که از شروع قراردادشان گذشته رخ میداد، حالا پرسپولیسیها مبلغی بهمراتب بالاتر از کف قرارداد را دریافت میکردند. از اینرو جعفر سمیعی در صحبتهایش با کارگزار، به آنها تا اردیبهشت زمان داد تا راهکارهای مناسب جهت درآمدزایی بیشتر را پیدا کرده و در پایان سال اول قراردادشان پای میز مذاکره بنشینند که در این زمان یا ادامه همکاری با بندهای جدید محکمتر انجام شود یا تصمیم جدیدی در این خصوص گرفته شود.
سود پول به حساب ماریو نشست، مصلح و مکانی مشکلساز نمیشوند
پرسپولیس – سایپا بدون ترابی؟
پرسپولیسیها با وجود باز شدن پنجره نقلوانتقالاتی هنوز نتوانستهاند به غیر از مهدی ترابی که در زمان نقلوانتقالات لیگ ستارگان قطر به این باشگاه ملحق شد، گزینه جدیدی را به خدمت بگیرند و سرخپوششدن نفراتی مثل شهریار مغانلو و علی نعمتی هم هر روز ابعاد تازهتر و پیچیدهتری پیدا میکند و مشخص نیست که درنهایت مدیران سرخ میتوانند لباس قرمز بر تن آنها کنند یا اینکه باید شاهد حضور گزینههای دیگری در این تیم باشیم. البته مربیان پرسپولیس این روزها تلاش میکنند کمتر مصاحبه و درخصوص استخدام نفرات جدید هم کمتر اظهارنظر کنند تا با این اقدام فشار کمتری روی دوش مدیران باشگاه باشد و آنها بتوانند در آرامش کامل مذاکرات با نفرات موردنظر را پیش ببرند و درنهایت بهترین نتیجه را در جذب بازیکن از خود برجای بگذارند.هرچند حتی اگر سرخها بازیکنان دیگری را به خدمت گرفته بودند هم نمیتوانستند فعلا از این نفرات استفاده کنند و دلیل مهم آن هم بسته بودن پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه بهدلیل شکایت ماریو بودیمیر است که با وجود وعدههای مدیران باشگاه، همچنان بسته است و نمیتوان زمان دقیقی هم برای حل این مشکل در نظر گرفت.
بخش پایانی بدهی به حساب ماریو ننشسته
با وجود اینکه سرخها امیدوار بودند طی یکی از روزهای هفته گذشته پنجره نقلوانتقالاتیشان باز شود و بتوانند قراردادهای جدیدی را که میبندند بدون دغدغه به ثبت برسانند اما این اتفاق هنوز میسر نشده و مشخص نیست که چه زمانی قرار است این امر میسر شود.
مدیران پرسپولیس که روی قول وکیل بودیمیر حساب کرده و تصور میکردند با پرداخت اصل مبلغ بدهی میتوانند روی باز شدن پنجرهشان حساب کنند تا دیرکرد سالیانه پولش را در فرصت مناسبتری بپردازند، با تغییر نظر وکیل این بازیکن مجبور شدند بخش پایانی این پول را که مربوط به دیرکرد سالیانه پولش میشود نیز به حسابش واریز کنند و منتظر باز شدن پنجرهشان بمانند.
البته ظاهرا تا روز شنبه این پول به حساب بودیمیر ننشسته بود و با این اوصاف و با توجه به تعطیلات شنبه و یکشنبه فیفا، حتی اگر این پول در این ۲روز هم به حساب این مهاجم کروات بنشیند، کار برای سرخها سخت میشود و ممکن است آنها پیش از دیدار با سایپا نتوانند روی باز شدن پنجره نقلوانتقالاتیشان حساب کنند و این به این معناست که مهدی ترابی نمیتواند برابر تیم اسبق خود به میدان برود.
خودنمایی فدراسیون در آستانه انتخابات؟
یکی از معضلات جدیدی که پرسپولیسیها با آن دستوپنجه نرم میکنند و در میان تمام بدهیهایشان، مشکلات باشگاه را دوچندان کرده مربوط به شکایت شایان مصلح و سوشا مکانی از سرخهاست که حالا قرمزپوشان پایتخت را مجاب کرده حدود یکمیلیارد و 300میلیون به این ۲بازیکن پرداخت کرده و از مشکلات و اقدامات بعدی جلوگیری کنند.
با توجه به احکام صادرشده بهنظر میرسید حتی اگر فیفا پنحره نقلوانتقالاتی پرسپولیس را باز کند، آنها بهدلیل بدهی به این ۲ بازیکن نمیتوانند قرارداد بازیکنان جدید خود را تا زمان تسویه کامل با این ۲بازیکن به ثبت برسانند اما ظاهرا قوانین داخلی حاکم بر فوتبال تا آن اندازه قدرت ندارد که بتواند سرخها را از جذب نفرات جدید بازدارد.
در این خصوص از باشگاه پرسپولیس خبر میرسد حکمی که رسانهای شده ابلاغ حکم است و هنوز این حکم به حالت اجرایی درنیامده است. ضمن اینکه حتی اگر این حکم اجرایی شود، بازهم آنها میتوانند با استناد به اینکه قصد توافق با نفرات مورد شکایت را دارند، حکم را از حالت اجرایی به حالت تعلیق دربیاورند تا مشکلی برای ثبت قراردادهای موجود وجود نداشته باشد.
البته برخی پرسپولیسیها معتقدند احکام صادره ازسوی فدراسیون در طول مدت زمان کوتاه برای خودنمایی در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال است وگرنه دلیلی ندارد حکم سوشا مکانی که مربوط به لیگ پانزدهم است همزمان با حکم مصلح که برای ۶ماه قبل است صادر شود. البته سرخها معتقدند این مدل رای صادر کردنها فقط برای پرسپولیس نیست و تقریبا تمام تیمهای لیگ برتر با باران صدور حکم علیه خودشان مواجه هستند ولی درنهایت هیچکدام از این احکام اجرا نمیشود!
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5471/22169/87728
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5471/22169/87729
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5471/22169/87730
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5471/22169/87731
|
عناوین این صفحه
- علی کریمی از خودیها بنالد یا کتوشلواریها؟
- فوتبال ایران از دایره بسته خارج میشود؟
- آیا استقلال به تغییر بزرگ نیاز دارد؟
- اخبار