|
یک هوادار پول رضایتنامه مغانلو را داد
شاید بعد از آن برد 5 گله در سیرجان و بالا رفتن آوراژ گلزنی پرسپولیس خیلیها یادشان رفته بود که این تیم به عنوان مدافع عنوان قهرمانی و مدعی جدی به دست آوردن پنجمین جام متوالی مهاجم گلزن قابل، تمام کننده و درجه یک ندارد اما در همین بازی مقابل سایپا مشخص شد سرخها تا چه حد به مهاجم نوک گلزن نیاز دارند.
بعد از ناکارآمدی آرمان رمضانی خیلی طول نکشید تا مشخص شود مهدی مهدیخانی هم در این پست کارایی لازم را ندارد ضمن اینکه نوسان مهدی عبدی و عدم دوندگی کافی این مهاجم کاری کرد تا او نیمکتنشین شود و وقتی به عنوان بازیکن ذخیره به میدان آمد برای گلزنی اعتماد به نفس لازم را نداشته باشد.
البته قبلتر ناکارآمدی رمضانی بر همه مسلم شده بود و در مورد مهدیخانی کمی بیشتر طول کشید ضمن اینکه آریا برزگر در برنامههای یحیی جایی نداشت. تنها در خصوص مهدی عبدی تردیدهایی وجود داشت. برخی هنوز هم معتقدند یحیی در صورت اطمینان به این بازیکن جواب میگیرد و عبدی که در اوج جوانی در نیمه نهایی و فینال آسیا گل زده و دو بار در دربی نامش را به عنوان گلزن ثبت کرده حتماً با اعتماد بیشتر راندمان بالاتری خواهد داشت اما این مهاجم غیر از نوسان در گلزنی قادر نبود تا خط دفاع حریفان را تحت فشار بگذارد و اینطوری کادر فنی را مجاب کرد که از ترکیب اصلی بیرون برود.
کادر فنی از شهریار چه میخواهد؟
نمایش عبدی و مهدیخانی در بازی با سایپا و البته ناکامی عالیشاه و امیری مقابل دروازه حریف آن هم در شرایطی که پرسپولیس در این مسابقه به اندازه کافی موقعیت گل جدی درست کرد بار دیگر یادمان آورد که این تیم چقدر به مهاجم نوک که تمامکننده و قابل باشد نیاز دارد؛ مهاجمی که از دو سه موقعیت گلی که نصیبش میشود حداقل یک گل بزند و در طول فصل بالای ده گل به ثمر برساند.
در فصول قبل علی علیپور با وجود نوسانی که در گلزنی داشت این وظیفه را انجام میداد و وقتی از تیم جدا شد قرار بود آلکثیر این وظیفه را به دوش بکشد که محرومیت امانش نداد. حالا و با اضافه شدن شهریار مغانلو او باید همان وظیفهای که علیپور انجام میداد را به دوش بکشد حتی اگر بازیکنی تازهوارد باشد و از ابتدای فصل فرصت هماهنگی با بازیکنان کناردستیاش را پیدا نکرده باشد.
البته کادر فنی پرسپولیس با خصوصیات فنی مغانلو کاملاً آشناست و با آگاهی سراغ این بازیکن رفته کما اینکه قبل از آلکثیر دنبال مغانلو بود. کادر فنی پرسپولیس میداند این بازیکن غیر از آیتم مهم گلزنی هم در زمان دفاع تیمی و مقابله با توپهای بلند به تیمش کمک میکند هم برای تحت فشار گذاشتن خط دفاع حریف گزینه مناسبی است.
با این حال اگر دو آیتم بعدی را کنار بگذاریم از مغانلو انتظار میرود در نیمفصل دوم لیگ برتر حداقل 8-7 گل به ثمر برساند و اگر به این تعداد گل یا بالاتر برسد میتواند عنصری تعیینکننده در راه قهرمانی مجدد سرخها باشد.
شرایط انتقال مغانلو چطور تغییر کرد؟
هفته قبل یحیی گلمحمدی در مصاحبهای اعلام کرد جذب شهریار مغانلو با ارقامی که در خصوص رضایتنامه و مبلغ درخواستی خودش اعلام شده برای باشگاه پرسپولیس معقول نیست و به نظر میرسید این انتقال به کلی منتفی شده اما بعد از یکی دو روز ماجرا چرخید و حالا سه چهار روزی است همه از نهایی شدن این انتقال میگویند.
واقعیت اینکه بعد از مطرح شدن ارقام بالایی که در رسانهها هم منعکس شد هم حمید مطهری (مربی مغانلو در پیکان) هم گلمحمدی با این بازیکن صحبت کردند و شرایط را به گونهای تغییر دادند تا مغانلو و مدیر برنامههایش از ارقام اولیه پایین بیایند و شرایط انتقال را مهیا کنند.
البته مغانلو هم که میداند برای بازی در پرسپولیس خودش هم باید تلاش کند هوشیار شد که طبیعتاً از این انتقال سود فوتبالی بالایی خواهد برد و نمیتواند برای پرسپولیس ارقام نجومی و غیرمنطقی مطرح کند.
برای نهایی شدن این انتقال باشگاه سانتاکلارای پرتغال ابتدای 80 هزار یورو میخواست ضمن اینکه خود مغانلو هم طلب قراردادی 3 میلیاردی برای نیمفصل کرده بود. انتقالی که برای پرسپولیس حدود 6 میلیارد تومان آب میخورد اما بعد از صحبتهای مربیان پرسپولیس با این بازیکن شرایط به کلی تغییر کرد. حالا قرار است باشگاه سانتاکلارا بابت صدور رضایتنامه این بازیکن 50 هزار یورو دریافت کند و خود این بازیکن هم قراردادی شش ماهه به مبلغ 5/1 میلیارد تومان ببندد.
حالا این رقم با توجه به مشکلات خط حمله پرسپولیس منطقیتر به نظر میرسد بخصوص که قرار است پول رضایتنامه این بازیکن که چیزی حدود 5/1 میلیارد تومان میشود را یک هوادار متمول پرداخت کند و باشگاه پولی از این بابت پرداخت نمیکند. در واقع مغانلو برای پرسپولیس5/1 میلیارد تمام میشود البته برای نیمفصل که با توجه به قرارداد 2/3 میلیارد تومانی آرمان رمضانی برای یک فصل یک برد بزرگ به حساب میآید.
امکان خرید قطعی مغانلو هم هست
با توجه به قرضی بودن قرارداد مغانلو با پرسپولیس و اینکه او فقط نیمفصل پیراهن این تیم را خواهد پوشید فقط در دور گروهی لیگ قهرمانان آسیا در خدمت پرسپولیس خواهد بود و تا پایان فصل میتواند برای پرسپولیس بازی کند اما اگر این بازیکن در پرسپولیس بدرخشد احتمال خرید قطعی او نیز وجود دارد و آن وقت باشگاه پرتغالی رقم بیشتری از پرسپولیس طلب خواهد کرد.
با این حال آنچه برای کادر فنی پرسپولیس اهمیت دارد نیمفصل باقیمانده از لیگ برتر و مسابقات آسیایی پیش رو است. آنها معتقدند شاید با تمام کمبودهایشان در خط حمله بتوانند از بازیهای لیگ به امتیازهای لازم برسند اما در آسیا حتماً به مهاجمانی با کیفیت مغانلو نیاز دارند هر چند هم ترابی به این خط اضافه خواهد شد هم عیسی حدود دو هفته قبل از شروع لیگ قهرمانان 2021 مجوز بازی خواهد گرفت.
تست سوم «خوشتیپ اول»
برای فرهاد مجیدی سرمربی شدن در استقلال به طور اضطراری در اواسط یا اواخر فصل تجربه تازهای نیست و در نتیجه باید از سران این باشگاه پرسید که در این مرتبه تازه گزینش وی چه چیزی را از این قضیه جستوجو میکنند.
فرهاد مجیدی مرتبه اول در لیگ هجدهم هنگامی که استقلال با وینفرد شفر در مشهد مغلوب پدیده (شهرخوردو) شد، به طور ضربتی و برای چهار دیدار باقیمانده آبیها در لیگ برتر و یک بازی لیگ فوتبال قهرمانان آسیا هدایتگر آنها و جانشین شفر شد و کم و بیش همان نتایجی را گرفت که اگر مرد پیر آلمانی هم باقی میماند، همان نتایج را میگرفت. با همین طرز اندیشه بود که مدیران استقلال فرهاد را برای فصل بعدی نخواستند و آندرهآ استراماچونی را آوردند اما وقتی این مرد ایتالیایی از دیدن بدعهدیهای این مدیران عاصی و از فوتبال ایران فراری شد، یک بار دیگر مجیدی را به طور اضطراری و شتابزده صاحب پست سرمربیگری این تیم کردند.
سناریوی مرتبه جدید نیز بسیار شبیه به ماجراهای استراماچونی است با این تفاوت ظاهری که دست مدیران استقلال برای رویکرد به دستیاران محمود فکری و انتخاب یکی از آنها (مرفاوی یا مظلومی) بهعنوان سرمربی موقتی باز بود ولی به این نتیجه تکراری و درست یا غلط رسیدند که مجیدی از آنها بهتر است. راستی مجیدی چگونه آدمی است؟ شکی نیست که او در فاصله کمی تا 45 ساله شدن همچنان «خوشتیپ اول» در میان مربیان معروف ایران و حتی کل جامعه فوتبال کشورمان است و با آن هیکل تراشیده و مانکنیاش حداقل 10 سال جوانتر نشان میدهد و این باور را در ذهنها ایجاد میکند که اگر همین امروز بهعنوان بازیکن وارد زمین شود بهتر و موفقتر از بسیاری از فورواردهای پرطمطراق روز عمل خواهد کرد. آنچه سران قبلی استقلال و مدیران فعلی این تیم در او جستوجو و البته آن را یافت میکنند، نه فقط سیمای خوش او بلکه محبوبیت فراوان وی روی سکوها و نزد هواداران استقلال است. درست است که کارنامه نه چندان موفق مجیدی در دو مرتبه قبلی سرمربیگریاش در استقلال و حاشیهها و درگیریهایش با احمد سعادتمند در مرتبه دوم از محبوبیت وی کاسته و به سبب تبعات بسط کرونا اصولاً تماشاگری روی سکوها وجود ندارد که نام وی را فریاد بزند اما باز هم فرهاد محبوبتر از هر گزینه دیگری است که ممکن بود سران استقلال به وی بیندیشند. محبوبتر از جواد نکونام که فقط یک فصل و نیم آبیپوش شد، دوست داشتنیتر از امیر قلعهنویی که در مقطع سوم سرمربیگریاش در استقلال هر عمارت خوبی را که در دو مرتبه قبلی ساخته بود ویران کرد و البته محبوبتر از ساکت الهامی که صبح دیروز در باشگاه استقلال مشاهده شد و مجتبی جباری گفت که «ساکت» برای سرمربیگریاش در جمع آبیها از وی کمک فکری خواسته و به روایت بهتر از او درخواست کرده که دستیار اولش در امر هدایت استقلال باشد.
محبوبیت چیست؟ در فوتبال محبوبیت چیزی است که مدیران ناموفق میتوانند پشت آن پنهان شوند تا تصمیمهای غلطشان دیده نشود و چنانچه تیم شکست خورد به لطف همان محبوبیتها بتوان ترکشهای اعتراض شدید هواداران را بیاثر کرد. در اینگونه موارد مهم نیست فرد مورد اشاره نامش چیست. در مربیگری چه رزومهای دارد و اصولاً در این حرفه به کدام کلاس و چه میزان از کارآیی رسیده است، کافی است مردم او را دوست داشته باشند و به سبب همان علاقه چشم بر نتایج ضعیف احتمالی وی ببندند. طبیعی است که اینگونه آدمها تاریخ مصرف مشخصی دارند و به محض اینکه محبوبیتشان به شدت کم یا به کلی محو شد، مدیران به سراغشان نخواهند رفت حتی اگر مربیان بسیار خوبی از دیدگاه فنی باشند.
مجیدی از دیدگاه فنی چگونه مربیای است؟ او مردی است که در هیچ تیم باشگاهی دیگری بجز استقلال امتحان پس نداده تا عیار کارش روشنتر شود و تنها سرمربیگری دیگرش در تیم ملی امید در تابستان و ابتدای پاییز 1398 بود که فقط سه ماه طول کشید و به دلیل اختلاف نظر با استیلی، مدیر تیم استعفا کرد. مجیدی در مقطع دوم مربیگریاش در استقلال نیز کار بزرگی انجام نداد. او استقلال را در لیگ نایب قهرمان کرد که پیشتر علیرضا منصوریان و شفر هم به این مهم دست یافته بودند و در فینال جام حذفی مغلوب هیاهویی شد که خود او با دعوای آشکارش با احمد سعادتمند به راه انداخته بود و از طریق چنان حاشیهسازی تأسفبار و کودکانهای تمرکز را از تیمش گرفته و حاشیه را بر آبیها حاکم کرده بود. درست است که تراکتور با بازی طوفانی و زیبای نیمه اولش در آن فینال با نتیجه نهایی 2-3 برنده و فاتح جام حذفی شد اما این مجیدی بود که با جنگ زرگریاش با مدیری که میگفت مجیدی حتی حاضر نشده فوت پدرش را به وی تسلیت بگوید جاده صاف کن آن ناکامی شده و به معنای واقعی کلمه خودزنی کرده و استقلال را به ته چاه فرستاده بود.
با این پیشزمینهها چقدر میتوان امیدوار بود که مجیدی در مرتبه سوم انتصابش بهعنوان سرمربی استقلال موفق باشد و بهتر از دو دفعه قبلی عمل کند. پاسخ به طور دقیق مشخص نیست اما شکی نیست که شرایط بیشباهت به مرتبه دوم روی کار آمدن اضطراری وی نیست. تفاوت ظاهری در این است که فرهاد در آن مرتبه جانشین استراماچونی بسیار محبوب شد و این بار جای «فکری»ای را گرفته است که پس از کسب یکسری نتایج ضعیف آبیها واقعاً از وی قطع امید کرده بودند و کمی تا قسمتی منفور شده بود. تمامی حسابها و امیدها و مسائل قبلی و اینکه مجیدی شخصاً چطور آدمی است اینک از صورت معادلات حذف شده و فقط این مسأله مهم است که او چگونه میتواند از مهرههای اغلب ناموفق مانده استقلال در نیم فصل اول لیگ بیستم بازیهایی را در ادامه کار بگیرد که برای «فکری» امکانپذیر نبود و در آن راه کم آورد.
ریز نتایج استقلال در نیم فصل دوم لیگ نوزدهم با هدایت مجیدی قدری بهتر از ریز نتایجی است که فکری در نیم فصل اول لیگ بیستم گرفت اما تفاوتها در حدی نیست که معیار و روال مشخصی برای پیشبینی سرنوشت استقلال در لیگ بیستم بهدست ما بدهد. بنابراین فقط فن مربیگری مجیدی و حجم تواناییهای او در این زمینه شرط است، آنهم در روزهایی که لابد دستیاران فکری مثل او استقلال را ترک خواهند کرد و اصولاً مجیدی فردی است که فقط با افراد مورد وثوق خودش کار میکند نه با دستیاران دیگران. او مرتبه پیش هم به مجید نامجو مطلق روی آورد و نه به لشکر سلم و تور و البته کم اثری که فکری را در پنج ماه اخیر همراهی میکردند. قدر مسلم اینکه سران استقلال دست به تعویض اضطراری سرمربیشان نزدند تا دوباره نایب قهرمان لیگ شوند و فقط کسب قهرمانی شغل آنها و آینده مجیدی را بیمه میکند و در غیر این صورت هر دو طیف فوق در پایان فصل رفتنی خواهند بود و شاید بین مرتبههای سوم و چهارم فراخوانی مجیدی به صندلی داغ سرمربیگری استقلال فاصله بسیار بیشتر در قیاس با سه مرتبه قبلی بیفتد.
در این هنگام ابهام و نامشخص بودن اوضاع و قایم شدن مجدد «دوستان» پشت مجیدی و در حالی که سر مجیدی همیشه برای دعوا کردن با مدیران درد میکرده است، این تنها چیزی است که میتوان با اطمینان و یقین درباره او و تیمش و سرنوشت آنها گفت و هر چیز دیگری گمانهزنی صرف و باد هواست.
آخرین اخبار نقلوانتقالاتی آبیها؛ جدایی قطعی پورحمیدی با اشتباه استراتژیک
قاسمینژاد منتظر استقلال، طاهرخانی در انتظار تایید فرهاد
با انتخاب فرهاد مجیدی بهعنوان سرمربی تیم فوتبال استقلال بهجای محمود فکری تا حدودی امیدواری به اردوی آبیها و نزد هواداران این تیم برگشت تا درصورتی که روند فنی فصل گذشته این تیم در لیگ و جامحذفی ادامه پیدا کند احتمالا یکبار دیگر خیلی زود استقلال بتواند با کمکردن فاصله امتیازی خود با صدر جدول خود را بهعنوان صدرنشین رقابتها و مدعی قهرمانی معرفی کند.
این درحالی است که به گواه بسیاری از کارشناسان، استقلال در فصل جاری یکی از پرمهرهترین تیمهای لیگ برتر بهشمار میرود تا جایی که بعضا در دیدارهای این تیم مقابل رقبا حتی نیمکت پروپیمان آبیها بیشتر از داخل زمین جلب توجه میکرد و این موضوع نشان میدهد اگر مدیریت درستی روی تمامی داشتههای این تیم توسط کادرفنی و سرمربی جدید اعمال شود مطمئنا آینده روشنی در انتظار این تیم با فرهاد مجیدی خواهد بود. با این حال در نیمفصل اول و بهخاطر مشکلات عدیده و البته عدم مدیریت ازسوی کادرفنی و بهویژه محمود فکری بسیاری از این داراییها سوخت شد و آنطور که باید و شاید نتوانستند تمامی ظرفیتهای خود برای حضور موفق در استقلال مثل فصول گذشته را بهکار گرفته و تکرار کنند که درنهایت این محمود فکری و استقلال بودند که در انتهای نیمفصل اول کار را با ناکامی به اتمام رساندند.
البته پیش از این محمود فکری برای ادامه حضور در استقلال و همچنین نقشهراه جدید برای موفقیت لیست بازیکنان خود را برای تقویت این تیم بهمنظور جذب آنها دراختیار مدیریت قرار داده بود اما با این حال با ورود فرهاد مجیدی کمی تا قسمتی اوضاع تغییر کرده و چهبسا این لیست بهروز شده و در این بین اسامی جابهجا شوند، اما طبق شنیدهها درخصوص نفراتی مانند سعید واسعی، امین قاسمینژاد و شاهین طاهرخانی این احتمال وجود دارد که طی روزهای آینده اتفاقاتی درخصوص این بازیکنان مرتبط با استقلال رخ دهد که باید در این زمینه منتظر ماند.
قاسمینژاد منتظر پاسخ باشگاه
در این خصوص شنیده میشود امین قاسمینژاد، مهاجم ششدانگ شهرخودرو که مدنظر باشگاههای دیگر لیگ برتری قرار گرفته منتظر تصمیم آخر باشگاه استقلال درخصوص حضورش در این تیم باقیمانده و پیشنهادهای خود را منوط به تعیینتکلیف با آبیپوشان کرده است. قاسمینژاد در ابتدای فصل گزینه تیمهای دیگر ازجمله پرسپولیس بود اما در شهرخودرو ماند و قبل از شروع نقلوانتقالات نیمفصل نیز صحبت از احتمال حضوش در پرسپولیس مطرح شد اما درنهایت به باشگاه رقیب نزدیک شد و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد باید بهزودی شاهد آبیپوش شدنش باشیم.
واسعی در حد حرف
سعید واسعی دیگر بازیکنی است که نامش بهعنوان گزینه استقلال مطرح شده ولی پیگیریها از باشگاه نشان میدهد فعلا استقلالیشدن این بازیکن در حد حرف است هرچند تراکتور نیز مانعی جدی در راه انتقال واسعی به استقلال محسوب میشود و اگر سعید بخواهد شاگرد مجیدی شود خودش باید تلاشش را برای گرفتن رضایتنامه انجام بدهد. واسعی پیش از شروع فصل هم گزینه حضور در استقلال بود اما درنهایت راهی تبریز شد.
بازگشت طاهرخانی؟
شاهین طاهرخانی که تقریبا باید او را از پیکان جداشده بدانیم هم یکی از گزینههای استقلال محسوب میشود، البته از آنجایی که وی پیش از این در استقلال شاگرد فرهاد مجیدی بود، منتظر است تا این مربی درخصوص بازگشتش به جمع آبیپوشان نظر نهاییاش را بدهد. شنیده میشود مجیدی به طاهرخانی اعتقاد دارد و به احتمال زیاد این بازیکن در نیمفصل دوم دوباره پیراهن استقلال را بر تن خواهد کرد.
جدایی قطعی پورحمیدی
درخصوص حسین پورحمیدی، گلر فصل گذشته استقلال که بهصورت قرضی نیمفصل اول راهی آلومینیوم شده و در این تیم درخشید، شنیده میشود این دروازهبان آیندهدار استقلالی که به گواه کارشناسان بهترین گلر نیمفصل اول لیگ برتر بود، با اشتباه استراتژیک مدیریت باشگاه بهصورت قطعی راهی تراکتور شده و در ازای او سعید مهری به استقلال پیوسته است و خبرهایی که درباره حضور قرضی او در تبریز منتشرشده، صحت ندارد.
میلیچ در آستانه بازگشت
درکنار این نقلوانتقالات استقلالیها بعد از بازگشت مجیدی، شاهد بازگشت هرویه میلیچ نیز خواهند بود. مدافع کروات آبیها در اواسط فصل با کادرفنی قبلی دچار چالش شد و به بهانه مسائل مالی ایران را ترک کرد اما هرگز خبری از شکایت او نشد تا مشخص شود که قصد بازگشت دارد و حالا با رفتن فکری و آمدن مجیدی مسیر بازگشت او نیز هموار شده است. دیروز نیز مدیران باشگاه از علاقهمندی مجیدی به استفاده مجدد از میلیچ خبر دادند.
اخبار
معاون باشگاه مسرفسنجان مطرح کرد؛
قرارداد 10 میلیاردی دروغ است، اولویت کیانی تراکتور بود
شایعه قرارداد 10میلیاردی مهدی کیانی با تیم مس رفسنجان دهان به دهان میچرخد. این بازیکن که در نیمفصل جاری خواهان زیاد داشت بالاخره به مس پیوست و گویا مبلغ قراردادش صدای دیگر باشگاهها را درآورده است. با این حال مسیها نسبت به این موضوع بیتفاوت بودند. برای آنکه بدانیم در این تیم تازهوارد صنعتی چه خبر است و این مخارج چگونه برای قرارداد بازیکنان تامین میشود، با معاون باشگاه مسرفسنجان صحبت کردیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با علی علیزاده را در ادامه میخوانید.
* در فصل نقلوانتقالات کولاک کردید!
بازیکنانی که محمد ربیعی لازم داشت جذب کردیم و شرایط نسبت به قبل بهتر شده است. امیدوارم در ادامه راه با عملکرد بازیکنان و تلاش همه اعضای تیم به جایگاه بهتری برسیم و موقعیت خود را در جدول ردهبندی تثبیت کنیم.
* میگویند با کیانی قرارداد 10میلیاردی بستهاید!
کدام پول؟ کدام قرارداد؟ چه کسی گفته است ما چنین پولی دادیم؟ من قرارداد او را بستم و این مبلغ را تکذیب میکنم. کجای قرارداد چنین چیزی نوشته یا چه کسی گفته ما چنین پولی دادیم؟ یعنی من خودم نمیدانم چه مبلغی قرارداد بستم؟
* خودتان بگویید با چه مبلغی و چندساله قرارداد بستید؟
قراردادی یکسال و نیمه بستیم و مبلغش هم مسکوت است ولی آن 10میلیاردی که میگویید نیست. فقط همینقدر بدانید قراردادش در حد دیگر بازیکنان است و ما هیچوقت ریتم قرارداد بازیکنان را بههم نمیزنیم. هرچند مهدی بازیکن بزرگی است و ارزشهای زیادی دارد ولی اصل باشگاه تغییر نمیکند. قرارداد او نجومی نیست و قراردادی متعادل است. آن چیزی که فکر میکنید به هیچوجه درست نیست ولی مبلغ را اعلام نمیکنم.
* این روزها با مبالغی که اعلام میشود قراردادهای متعادل حوالی همین 10میلیارد میچرخد!
پس چرا به مبلغ قرارداد ما اعتراض دارید؟ وقتی وریا غفوری در استقلال قرارداد 14 میلیاردی میبندد توقع دارید مهدی کیانی برای تیم مس رفسنجان چهار، پنج میلیارد نگیرد؟ وقتی جلوی ورود بازیکن خارجی را گرفتند همین میشود. رقمها را بیجهت بالا بردند. با این حال ما از خریدمان راضی هستیم و خدا میداند ما آن 10میلیاردی که میگویید را به کیانی ندادیم. مبلغ معقولی پرداخت کردیم چون نمیخواهیم هارمونی باشگاه بههم بریزد.
* ولی برخی میگویند او از تراکتور 9 میلیارد میخواست و درنهایت با شما قرارداد 10 میلیاردی بست!
من این حرف را قبول ندارم چون تشویش اذهان عمومی است. یک زمانی وقتی در تیم پرسپولیس بازی میکردم برای پرداخت مالیات به اداره مالیات رفتم. روزنامه را مقابل من قرار دادند و گفتند چون چهارصدمیلیون قرارداد بستم باید معادل این مبلغ مالیات بدهم، درحالی که قرارداد من 100 میلیون بود. درمورد کیانی هم همین اتفاق رخ داده است. با این حال ممنونم که با من تماس گرفتید و حقایق را از زبان من منتشر میکنید، چراکه این مبالغ در مورد تیم ما شایعه است. متاسفانه حرف زیاد میزنند.
* اگر اولویتش پول نبود پس چرا به تیم شما پیوست؟
چون در تیم تراکتور در پست او بازیکن زیاد بود. با این حساب فقط در چند بازی میتوانست به میدان برود. وقتی بازیکن بالای 30سال سن دارد به تیمی میرود که در مدت باقیمانده فوتبالش بتواند بازی کند. ضمن اینکه میدانم به مهدی کیانی در تبریز و باشگاه تراکتور کملطفی کردند. مهدی دو روز در تبریز ماند و حتی قولوقرارش با من را به هم زد. میخواست با آنها صحبت کند و حتی قسم میخورد که خودش به آنها زنگ زد و خواهان همکاری بود. آنها کیانی را آنطور که باید نخواستند و مهدی خودش بیشتر مایل بود به این تیم برود. خودش اینها را به من گفت.
* شما چرا او را میخواستید؟
کیانی بازیکن کوچکی نیست. ما او را با جدیت خواستیم. به پای او میمانیم و به او اعتقاد داریم. شک نکنید به ما کمک خواهد کرد. هدف ما بقا در لیگ برتر است. جذب مهدی کیانی و چند بازیکن دیگری که میخواهیم جذب کنیم تقویت تیم برای فصل بعد است. سال بعد قیمت بازیکنی مثل کیانی برای قلب دفاعی در خوشبینانهترین حالت چیزی حدود هفت، هشتمیلیارد است. شک نکنید قیمتها از این هم بیشتر میشود. ضمن اینکه تیم ما تیمی شهرستانی است. در پایتخت حضور نداریم که بازیکنان زیادی در دسترس ما باشند. جذب چنین بازیکنانی برای تیمی در رفسنجان سخت است.
* پس برای فصل بعد درحال یارگیری هستید؟
هدف ما برای فصل بعد قرار گرفتن بین 6 تا 8 تیم بالای جدول است. باید فکرهای بلندمدت داشته باشیم. البته این نفرات امسال هم کمک میکنند ولی هدف اصلی ما فصل بعد است. ما دوراندیشی کرده و به اهداف بلندمان نگاه میکنیم. اگر ماندیم که با همین فرمان ادامه میدهیم و اگر هم نبودیم بنای خوبی گذاشتیم و آنها که آمدند میتوانند بهرهبرداری کرده و از این امکانات استفاده کنند. ما باید تا وقتی هستیم کار خودمان را انجام دهیم.
* بازی بعدی با گلگهر و بازهم دربی کرمانیها نزدیک است؟
دربی در پیش داریم که حساس است. این بازی مثل همه بازیها سه امتیاز دارد ولی حساسیت دربی را دارد. امیدوارم بتوانیم از این تیم خوب امتیاز بگیریم. کارمان خیلی سخت است چون هم تیم خوبی هستند و هم کادر فنی خوبی دارند. سعی خود را میکنیم دستپر از سیرجان خارج شویم. تیم ما شخصیت خود را حفظ کرده و همانطور که از ابتدا تلاش کردیم شخصیت پیدا کرده است.
* استقلال را خیلی خوب در شهرتان متوقف کردید.
حتی میتوانستیم برنده باشیم. بازیکنان از فرصتها استفاده نکردند، گل بدی خوردیم. به هرحال بازی مقابل استقلال شرایط خاصی دارد و یک امتیاز از این تیم ارزشمند است.
* نسخه فکری را با این نتیجه پیچیدید!
ما کاری به فکری نداشتیم. مسئولان باشگاه استقلال نسخه فکری را پیچیدند. ما کاری به کار آنها نداشتیم. فوتبال همین است ولی اگر به پای این مربی صبر میکردند او میتوانست بهتر از این نتیجه بگیرد. مگر بد نتیجه گرفته بود؟ سوم جدول بود نه وسط جدول. خیلی زود درمورد این مربی تصمیم گرفتند.
* فرهاد مجیدی جانشین خوبی برای فکری است؟
مجیدی هم همین شرایط را دارد اگر به پای او هم یکی، دو سال صبر نکنند اشتباه محض است. باید به هر مربی که میآید چند سال زمان دهند. سخت است مربی بیاید و در همان سال اول تیم را قهرمان کند. من در هردو تیم استقلال و پرسپولیس بازی کردم و فضا را میشناسم. یکی از دلایل موفقیت پرسپولیس نظم تیمی و آدمهایی است که در این تیم هستند. در زمین سیدجلال و روی نیمکت یحیی و کریم تیمداری میکنند. حالا شما به استقلال نگاه کنید هر دو، سه هفته یکبار یک تغییری در این تیم میدهند و نابودش میکنند. فکر میکنم حتی انتخاب فرهاد هم نیاز به زمان دارد. همین فرهاد را هم اگر چند هفته نتیجه نگیرد با شعار حیا کن رها کن بدرقه میکنند. به این حرف من شک نکنید. هوادار، پیشکسوت و مدیر باید حمایت کنند. حالا که فرهاد را انتخاب کردند به پایش صبر کنند تا نتیجه بگیرد.
چرا جباری فقط منتظر نیمکت استقلال است؟
ساعتی قبل از انتخاب مجیدی به عنوان سرمربی جدید استقلال، مصاحبهای از مجتبی جباری منتشر شد که ادعا میکرد ساکت الهامی با او برای همکاری در استقلال تماس گرفته است. الهامی ظاهراً گزینه دوم باشگاه استقلال بود که در نهایت انتخاب نشد، ولی همین تماس کوتاه با جباری دلیلی شد تا شماره 8 سابق استقلال به انتخاب مجیدی، همبازی سابقش معترض شود.
جباری در این باره گفت: «اینکه یک مربی بخواهد با فضای مجازی انتخاب شود، کار درستی نیست. باشگاه متعلق به کسی نیست که اینگونه بخواهند روی آن مانور بدهند. کسانی باید به استقلال بیایند که توانمند بوده و دنبال منافع شخصی خودشان نباشند. در بحث مربیگری در سالهای اخیر سعی کردم از تمام چیزهایی که وجود داشت، استفاده کنم و خودم را بالا ببرم. فراموش نکنید چند بار میتوانستم به عنوان مربی از جمله زمان وینفرد شفر در استقلال کار کنم اما دوستان با ارتباطات توانستند ما را دور نگه دارند و افراد دیگری را نزدیک کنند.»
جباری معتقد است که مجیدی با فشار فضای مجازی مدعی نیمکت شده، ولی نمیگوید که خودش با کدام کارنامه میخواهد روی نیمکت بنشیند و برای اثبات توانمند بودن خودش فقط باید به حرفهایش استناد کنیم که در این مدت خودش را «بالا برده است».
یکی از مشکلات استقلال و پرسپولیس در این سالها سهمیهای است که بازیکنان سابق برای نشستن روی نیمکت برای خودشان قائل هستند. طبق یک رسم نانوشته هر کدام از آنها تنها به پشتوانه بازی برای استقلال حداقل یک بار باید این نیمکت را تجربه کنند، بدون اینکه توجهی به آمادگی فنی آنها شود. آخرین مورد از این دست محمود فکری بود که با کادری تمام استقلالی آمد و نتیجهای جز ناکامی کسب نکرد.
سؤال بزرگ درباره مربیان جوان مثل جباری این است که چرا برای مربیگری فقط منتظر نیمکت استقلال هستند؟ اگر مجتبی واقعاً به مربیگری علاقه دارد و خودش را مجهز به علم این کار میبیند، چرا در خانه نشسته و در تیم دیگری کار نمیکند؟ چرا مثل پیروز قربانی، امید روانخواه یا رضا عنایتی فعال نیست تا هم تجربهاش را بالا ببرد و هم برای رسیدن به نیمکتهای بزرگتر و احیاناً استقلال پخته شود؟
آماده شدن برای مربیگری فقط حضور در کلاسها، خواندن جزوهها و دیدن فیلمها نیست و تجربه واقعی با تجربه در تمرینات و بالا و پایینهای حین مسابقه به دست میآید.
سابقه بازی در استقلال قطعاً عامل مثبتی برای مربیگری این تیم است، ولی فاکتور اصلی نیست و دانش فنی و تجربه مربیگری فاکتورهای بسیار مهمتری است. آخرین مربی موفق استقلال استراماچونی بود که پیش از سفر به تهران نه فضای این تیم را میشناخت نه محبوبیتی روی سکوها داشت، ولی توانست تیم را متحول کند و دل هواداران را در فضای مجازی و واقعی ببرد.
جباری مدعی است که گزینه خوبی برای حضور در کادر فنی استقلال است، ولی بعد از ماجرای جانشینی شفر که خودش به آن اشاره داشت، تنها دوره کوتاهی به کادر فنی گلگهر اضافه شد و مشخص نیست چرا در بهترین سالهای کسب تجربه مربیگری در خانه نشسته است؟ شاید اگر در این سالها جباری و همبازیان سابقش تلاش بیشتری در عرصه مربیگری داشتند، باشگاه استقلال در سال ممنوعیت ورود مربیان خارجی با کمبود گزینه روبهرو نمیشد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5475/22197/87885
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5475/22197/87886
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5475/22197/87887
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5475/22197/87888
|
عناوین این صفحه
- یک هوادار پول رضایتنامه مغانلو را داد
- تست سوم «خوشتیپ اول»
- قاسمینژاد منتظر استقلال، طاهرخانی در انتظار تایید فرهاد
- اخبار