|
به بهانه حضور در انجمن صنفی تئاتر کمدی
اصغر سمسارزاده: بدشانسترین هنرپیشه بودم
هرچند بسیاری از مردم اصغر سمسارزاده را به واسطه فعالیتهای تصویریاش میشناسند ولی او در تئاتر هم کارنامه قابل توجهی دارد و جزو بازیگران یا به قول خودش هنرپیشگانی است که هم در کارهای روشنفکرانه روی صحنه رفته و هم در کارهای مردمپسند. سمسارزاده به تازگی نیز به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران انتخاب شده است. در این انتخابات، حسن قرایی رئیس هیئت مدیره، محسن افشار، نایب رئیس، پژمان علیپور، خزانهدار، علی یدالهی دبیر ، اصغر سمسارزاده و مهدی خزلبانی به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند و جمشید عسگری و مهرداد صادقی به عنوان بازرسان اصلی و آرمان پورحمزه به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
حضور سمسارزاده در این انجمن فرصتی شد تا هم اطلاعاتی درباره فعالیتهای این انجمن جویا شویم و هم نیمنگاهی به گذشته او در تئاتر بیندازیم.
این بازیگر پیشکسوت در آغاز درباره این انجمن تازه تاسیس به ایسنا توضیح میدهد: انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران در واقع همان انجمن تئاتر آزاد است که از مدتها پیش فعال بود ولی ثبت نشده بود اما این انجمن تازه به عنوان یک صنف زیر نظر وزارت کار ثبت شده است و امیدواریم با حمایت این وزارتخانه و همینطور وزارت ارشاد بتوانیم امور این اعضا را سر و سامان بهتری بدهیم.
او که امید دارد با ثبت این انجمن هنرمندان تئاتر آزاد از حمایت بیشتری برخوردار شوند، ادامه میدهد: سالهاست حق این بچهها به هزار و یک دلیل پایمال شده درحالیکه بسیار سختکوش هستند و امیدواریم نه تنها این انجمن بلکه همه انجمنهای سینمایی و تئاتری بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند.میدانم آقای راد هم برای خانه تئاتر زحمات بسیاری کشیدهاند و از ایشان قدردانی میکنم.
بعد از این توضیحات، سری به گذشته میزنیم و سمسارزاده از سالهای نخست فعالیت خود در تئاتر میگوید: سال 1337 در گروهی کار تئاتر را آغاز کردم که همه موفق و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیمزاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و ...
او ادامه میدهد: بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد.
سمسارزاده یکی از افتخارات بزرگ خود را همکاری با هنرمندانی مانند داود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس جوانمرد، جعفر والی، عباس مغفوریان، خلیل موحد دیلمقانی، آشور بانیپال بابلا و ... میداند .
او که با بازی در نمایش «آرش کمانگیر» با زندهیاد عباس جوانمرد همکاری داشته، یادآوری می کند: فقط یک بار افتخار همکاری با ایشان را داشتم زیرا بعد از بازگشت آقای داود رشیدی از فرانسه، عضو گروه ایشان شدم که گروه تئاتر «مردم» بود و همکاریهای بسیار خوبی با بزرگانی داشتم مانند آقایان انتظامی و محمد علی کشاورز که هرگز فراموش نمیشوند و همینطور با آقای علی نصیریان که سالار تئاتر ایران است و خدا حفظش کند.
او البته با لحن شوخ و شنگ خود اضافه میکند: من ذو حیاتین بودم! (جانداری که هم در خشکی زندگی میکند و هم در آب) هم کار روشنفکری داشتم و هم مطربی و هم مردمی. در لالهزار هم با دوستانی مانند آقایان شیراندامی و وحدت کار میکردم و بیشتر در تئاتر تهران فعالیت داشتیم.
این بازیگر پیشکسوت که چندی پیش برای انجام یک گفتگوی تصویری به تئاتر تهران رفته است، اضافه میکند: ظاهرا قرار است موزه تئاتر را در تئاتر تهران یا تئاتر نصر راهاندازی کنند. چند وقت پیش برای گرفتن یک مصاحبه تصویری به این تئاتر رفتم، همین که وارد آن شدم، بدنم رعشه گرفت. چه بلایی سر این تئاتر آمده است؟! تمام سالن انتظار آن، آینهکاری بود، آن هم نه آینهکاری معمولی بلکه یک آینهکاری بسیار زیبا و درست و درمان ولی همه آن آینه کاریها شکسته شده است. حالا امیدوارم طرح راهاندازی موزه عملی شود و در حد یک وعده باقی نماند.
او از دیگر تئاترهای لالهزار هم سخن میگوید؛ از روزگاری که مهین و مصطفی اسکویی، موسسان گروه تئاتر «آناهیتا» در لالهزار فعال شدند: خانم و آقای اسکویی بعد از تعطیلی تئاتر گلریز، به تئاتر فرهنگ یا تئاتر پارس لالهزار آمدند. آقای محمد علی جعفری هم در این تئاتر کار میکردند، نمایشهایی مانند «اتللو» و کارهای ارزشمند دیگری روی صحنه میبردند.
سمسارزاده خاطرنشان میکند: در لالهزار همه جور تئاتری بود؛ هم روشنفکری و هم مردم پسند. هنرمندانی مانند مجید محسنی، علی محزون، خانمها توران مهرزاد و ایرن، زندهیادان نوذری و قنبری و ... در این تئاترها فعال بودند. لالهزار تازه داشت رنگ فرهنگی میگرفت که انقلاب شد و تئاترها هم تعطیل شدند.
او یادآوری میکند: از سال 57 مدتی بیکار شدم بسیاری از همکارانم از ایران رفتند ولی من ماندم. من فقط هنرپیشه بودم و هیچگونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم. با این حال در کشور خودم ماندم تا اینکه بعد از چند سال اجازه فعالیت در رادیو به من داده شد و با برنامه «صبح جمعه با شما» وارد کار شدم که این همکاری همچنان هم ادامه دارد.
سمسارزاده با همان لحن طنزآمیزش میگوید: بدشانسترین هنرپیشه بودم. همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدتها بیکار شدم ولی در همان دو سه سالی که در اوج شهرت بودم، نزدیک به 30 فیلم بازی کردم که همه هم موفق بودند. یک زمانی شرایط اجتماعی، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمیگذارد کار کنیم.
او که در هشتمین دهه زندگی خود همچنان فعال است، میافزاید: پیش از کرونا مشغول بازی در یک نمایش بودم که تعطیل شد و حالا هم که همه چیز در رکود به سر میبرد. البته چند کار تصویری داشتهام و دارم، مثل یک تلهفیلم که در زنجان کار کردیم و فیلمبرداریاش به پایان رسیده و قبل از آن هم یک سریال کار کرده بودم. سریال دیگری هم با آرش معیریان دارم که برای شبکه یک ساخته میشود. انگار در کرونا وضعمان چندان بد هم نبود!
اصغر سمسارزاده در جمله پایانی خود به ایسنا به عنوان خبرگزاری دانشجویان ایران چنین میگوید: سلام مرا به همه دانشجویان برسانید! نمیدانید که نسل جوان را چقدر دوست دارم بخصوص دانشجویان را!
کارگردان برنامه مطرح کرد؛
فضای متفاوت «محاکات» رمضانی
مریم نوابینژاد طراح، سوژهپرداز و کارگردان مسابقه «محاکات» که در ایام نوروز ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه دو سیما رفت، درباره این برنامه بیان کرد: خدا را شکر از این برنامه استقبال خوبی شد و بازخوردهای زیادی داشتیم که عدهای بهصورت خانوادگی آن را در تعطیلات دیده بودند.
وی ادامه داد: «محاکات» در ابتدای ماه رمضان دوباره به آنتن برمیگردد و این بار مخاطبان قصههای مردم عادی را میشنوند. در نوروز فکر کردیم مردم بیشتر دوست دارند قصه چهرههای شناخته شده را بشنوند اما در ماه رمضان رویکرد برنامه قصههای مردمی است که به نظرم خیلی هم شنیدنی است و فضای متفاوتی دارد.
خروجی «محاکات» نوروزی؛ یک رمان و یک فیلمنامه
او که پیش از این کارگردانی «هزار داستان» را برعهده داشته است، درباره خروجی «محاکات» عنوان کرد: از دل این قصهها که در نوروز پخش شد دو داستان برای رمان و فیلمنامه به دست آمد و این داستانها به دو تیم سپرده میشود که آنها را به سرانجام برسانند. نوابینژاد درباره چگونگی انتخاب این داستانها نیز توضیح داد: برای انتخاب قصهای که به این مرحله برسد از دل ۱۳ داستان دو اثر انتخاب شد که توسط رایهایی که داوران در هر برنامه در پاکت میگذاشتند صورت گرفت. در برنامه سه کارشناس ثابت داشتیم و در هر قسمت کارشناس و داور مهمان هم حضور داشت که از مجموعه آرا و امتیازات همه داوران داستان و فیلمنامه نهایی انتخاب شد. برای ماه رمضان هم انتخابها تا چهار اثر افزایش پیدا میکند و براساس ۳۰ شب ۲ اثر برای رمان و ۲ اثر هم برای فیلمنامه انتخاب میشود تا برنامه خروجی هم داشته باشد.
وی درباره ایده این برنامه به مشورت با محمدرضا شهیدیفر اشاره کرد و گفت: من همیشه در گفتگوهایی که با آقای شهیدیفر داشتم فکر میکردم چقدر خوب است که بتوان از دل این قصهها فیلمنامهای نوشته یا فیلمی ساخته شود. خود من سالها در حوزه روزنامهنگاری اجتماعی و در حوزههای ادبی کار کردهام و خیلی وقتها میبینم برخی آثار قابلیت ساخت سینمایی دارند.
نمیخواستم گفتگو با این افراد تقلید از شیوههای همیشگی باشد
طراح و سوژه پرداز «محاکات» اضافه کرد: از طرفی نمیخواستم گفتگو با این افراد تقلید از شیوهای که همیشه یکی نشسته و یکی هم گوش کرده است، باشد. خواستم کاری کنم که به قصه التهاب بدهم و افراد برای شنیدنش کنجکاو شوند. قصههایی که واقعاً جذابیت دارند و فراز و فرودهایشان زیاد است. برای همین این ساختار را در نظر گرفتیم و فکر کردیم فرم خیلی مهم است.
نوابینژاد درباره مدل تعریف کردن قصهها به دور از فضای غم و تلخی که ویژگی برنامه است نیز یادآور شد: در «هزار داستان» و «مکث» که برنامههای قبلی من بودند اگر تلخی هم داشت عاقبت آن خوش بود. بالاخره زندگی بدون بحران درنمیآید و اگر یکی بگوید خیلی موفق است بالاخره باید به ته دره برسد و بعد دوباره بالا بیاید تا این موفقیت دیده شود.
کارگردان «محاکات» درباره اینکه چقدر خودش در روایت قصهها نقش دارد، بیان کرد: من همه قصهها را گوش میکنم و حتی درباره اینکه در بازههای زمانی ۱۰ دقیقهای شرکت کننده چطور قصه خود را شروع کرده و به پایان برساند با او حرف میزنم. سوالات را با منصور ضابطیان مجری برنامه چک میکنم و محورهای کلی قصه هر مهمان را هم به داوران میگویم تا در جریان کلیت ماجرا باشند اما آنها از جزئیات با خیر نیستند تا در حین تعریف قصهها و تحت تاثیر شگفتی خودشان سوال بپرسند.
وی درباره داوران بخش رمضانی برنامه نیز عنوان کرد: رسول نجفیان، امیر شهاب رضویان و فلورا سام سه داور ثابت برنامه هستند اما در کنارش از منتقدان سینمایی، فیلمنامهنویسان و کارگردانان هم بهره گرفتهایم که به صورت گردشی در برنامه حضور دارند.
چند هزار قصه شنیدهام
نوابینژاد درباره اینکه چگونه سوژههایش را پیدا میکند نیز گفت: من در این سالها چند هزار قصه شنیدهام، ۲۰ سال کار خبری کردم و در این سالها پنج دوره «هزار داستان» و ۱۲۰ قسمت «مکث» را ساختهام. راههای مختلفی را برای پیدا کردن این افراد طی میکنم از جستجوهای میدانی در انجمنها و نهادها تا گفتگوهایی که در تاکسی و میان مردم صورت میگیرد و حتی خیلیها خودشان با من تماس میگیرند و از راهی به دنبال افراد مورد نظر هستم که هر یک از این سوژهها یک پروسه دارد. به طور مثال خیلی از برنامهها از روی تیتر خبرها سوژههایشان را پیدا میکنند درحالیکه من خودم دست به جستجو میزنم.
وی که پیش از این سوژههای برنامه «ماه عسل» را معرفی میکرد در پاسخ به اینکه در برنامههایی مثل «هزار داستان» هنوز سایه «ماه عسل» دیده میشد گفت: سایه من بود که روی «ماه عسل» تاثیر گذاشته بود و آنها سوژههایی بود که خود من معرفی میکردم. کاری که در مطبوعات بر عهده داشتم و دو بار جایزه بهترین گزارش جشنواره مطبوعات را گرفتم. من هنوز لیستی را که اولین بار احسان علیخانی برای دعوت از مهمانان داد، دارم در آن لیست همه مسئول و مدیر و همان مهمانان همیشگی بودند و شاید فقط یک نفر بود که در کما رفته بود یا قصه خاصی داشت ولی بعد از آن من مهمانان خاص را به برنامه میآوردم.
حمید اعتباریان مطرح کرد؛
دولت در بحران کرونا کمکی به سینما نکرد
حمید اعتباریان تهیهکننده سینما درباره آخرین وضعیت فیلم سینمایی «ملاقات با جادوگر» به کارگردانی حمید بهرامیان بیان کرد: ما منتظر پروانه نمایش هستیم و مطمئنم این فیلم کمی شرایط سینما را تغییر خواهد داد چون فیلم به روزی است. امیدوارم سینماها زودتر باز شوند تا بتوانیم «ملاقات با جادوگر» را به نمایش بگذاریم. ما از سال گذشته منتظر دریافت این مجوز هستیم فکر میکنم دلیل این تاخیر کندی عملکرد دوستان سازمان سینمایی و عقب افتادن جلسات شورای پروانه نمایش به دلیل کرونا باشد. البته یکی دیگر از دلایلی که ما به طور جدی پیگیر کارهای پروانه نمایش نشدیم، شرایط بد این روزها بود. منتظر بودیم کمی وضعیت بهبود پیدا کند تا بتوانیم فیلم را به نمایش بگذاریم چون «ملاقات با جادوگر» در سینما تماشایی است.
اعتباریان با بیان اینکه «ملاقات با جادوگر» فیلمی در حوزه آقازادهها و کلاهبرداری است و با شرایط امروز تطابق زیادی دارد، مطرح کرد: نوع قصه و داستان «ملاقات با جادوگر» به «سن پطرزبورگ» شباهت دارد و یک کمدی باکلاس و باشخصیت است.
این تهیهکننده اظهار کرد: کرونا لطمه زیادی به سینما و تئاتر زده و معلوم نیست چه زمانی از این شرایط خارج میشویم. من شاهد بودم که سینماها به خوبی پروتکلها را رعایت کردهاند حتی نوع چینش صندلی و ضدعفونیها قبل از هر سانس به خوبی رعایت شده است اما مردم تحت تاثیر این تعطیلیهای چندباره و البته وحشت از کرونا قرار گرفتهاند در حالی که سینماها کمترین آلودگی را دارند.
اعتباریان تصریح کرد: به نظرم در این شرایط بحرانی دولت کمک چندانی به سینماها نکرده است. هرچند وعدههایی دادند اما این وعدهها چندان محقق نشد و سینماها همچنان آسیب میبینند.
این تهیهکننده توضیح داد: در همه جای دنیا دولتها به صنایع به ویژه صنعت سینما کمک کردند. حتی در ترکیه این اتفاق رخ داد. البته قرار بود در ایران هم شاهد این موضوع باشیم که چندان نبودیم به هر حال هر سینمایی چند نیروی فعال دارد که با تعطیلی سینماها بیکار میشوند. سالنداران هم با تعطیلی سینما قدرت پرداخت حقوق کارکنان باقی مانده را ندارند چون حتی آن مبلغ کمی که از محل حضور تماشاگران حاصل میشود، حالا دیگر قطع شده است. قرار بود وزارت ارشاد کمکهایی کند ولی آنقدر کند عمل میکند که این کمکها کارگر نبوده است.
کارگردان «هار» مطرح کرد؛
تجربه اضمحلال در یک «کت واک»
حسین پوریانی فرد نویسنده، طراح و کارگردان نمایش «هار» که قرار بود از ۱۷ فروردین ماه در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه برود درباره توقف اجرای این اثر نمایشی به دلیل قرار گرفتن تهران در وضعیت قرمز کرونا گفت: ما از ابتدا میدانستیم اگر تهران به دلیل گستردگی بیماری کرونا در وضعیت قرمز قرار بگیرد اجراهای تئاتر نیز متوقف خواهد شد که البته تصمیمی منطقی است. چون با این وضعیت و شرایط نامناسبی که وجود دارد اجرای تئاتر امکانپذیر نیست و هم برای گروهها و هم مخاطبان خطرناک خواهد بود اما با عادی شدن وضعیت و اعلام از سرگیری فعالیتها اجرا نمایش را شروع خواهیم کرد.
وی درباره تصمیم بر اجرای دوباره نمایش در شرایط این روزهای جامعه عنوان کرد: من هم دوست داشتم در زمان بهتری نمایشم را به صحنه ببرم و یا حداقل در موقعیتی که مردم کشورم تا حدودی واکسینه شده باشند و گروه نیز امنیت بیشتری داشته باشد اجرا کنم چون فعالیت بازیگرها فرقی با مشاغل پرخطر ندارد و مجبور هستند روی صحنه از ماسک استفاده نکنند. در نهایت تصمیم به اجرای نمایش در چنین وضعیتی یک انتخاب پرریسک است؛ اینکه انتخاب میکنید بعد از این همه مدت بیکاری اثری را به صحنه ببرید اما من و گروهم این مساله را پذیرفتیم که ممکن است نمایش قبل یا در حین اجرا به دلیل بحران کرونا تعطیل شود. انتقال فعالیتهای تئاتری از گروه سه به دو کمی ما را امیدوار کرد اما چند روز بعد از آن شاهد قرمز شدن تهران بودیم و دیگر چارهای جز تعطیلی نبود.
پوریانی فرد یادآور شد: به هر حال کل دنیا درگیر این شرایط هستند و تعطیلی سالنها هم امری منطقی است پس نباید غر بزنیم و اعتراض کنیم. اما مساله اصلی حمایتی است که باید از صندلیهای خالی شود که متاسفانه درست اتفاق نیفتاده است. فقط با حمایت دولت است که میتوان تئاتر را زنده نگه داشت. اساساً ابتدا ما باید خودمان قبول کنیم که تئاتر یک ضرورت است تا بعد بتوانیم این مفهوم را به مخاطبانمان هم انتقال دهیم.
وی درباره انتخاب قیمت بلیت ۵۰ هزارتومانی برای نمایش عنوان کرد: این قیمت با توجه به تعداد اعضای گروه و ۹ بازیگری که در این شرایط روی صحنه هستند انتخاب خود من بود. تلاشم این بود که بیشتر دانشجویان به دیدن نمایش بنشینند و قصد داشتم تخفیف نیم بها برای دانشجویان قرار دهم اما از آنجا که تماشاخانه ایرانشهر قیمت بلیتی کمتر از ۳۵ هزار تومان ندارد ما هم مجبور شدیم قیمت بلیت دانشجویی را ۳۰ درصد یعنی همان ۳۵ هزار تومان قرار دهیم اما تخفیف دانشجویی همه روزه وجود خواهد داشت و اولویت من در زمینه مخاطب، دانشجویان هستند.
این کارگردان تئاتر درباره ویژگیهای نمایش عنوان کرد: این اثر نمایشی برگزیده جشنواره تئاتر دانشگاهی است و من بورسیه تحصیلی مدرسه تئاتر «اپیداروس» یونان را برای این نمایش دریافت کردم. نمایش آذر و دی ۹۷ نیز در تالار مولوی به صحنه رفت که جزو پرفروشترین آثار این مجموعه شد. زمانی که قصد اجرای نمایشی را دارم به این فکر میکنم که چقدر کاری که میخواهم به صحنه ببرم بکر و کمتر تجربه شده است و همین وسواس هم باعث شده که در طول ۱۰ سال تنها سه نمایش اجرا کنم. تلاشم در زمان طراحی نمایش «هار» نیز به این صورت بود که کار برای خودم تازگی داشته باشد و بتوانم ذهن مخاطب را از شکل مرسومی که در تئاتر دیده به هم بریزم.
پوریانی فرد ادامه داد: نمایش نسبت به اجرای قبلی تغییراتی داشته است. فرمت اصلی همان است اما سالن عوض شده و نزدیک ۲ سال و نیم هم از اجرای قبلی گذشته و ما هم در این مدت همان آدمهای قبل نیستیم.
اخبار
«چپ دست» آماده نمایش شد
فیلم کوتاه «چپ دست» به نویسندگی و کارگردانی نسرین محمدپور و تهیهکنندگی فریبا عرب (کمپانی CHOSEN IMAGE) آماده نمایش شد.
به گزارش امتیاز، فیلم کوتاه «چپ دست» به نویسندگی و کارگردانی نسرین محمدپور با پایان مراحل فنی، آماده حضور در جشنوارههای داخلی و بینالمللی میشود. همچنین پوستر این فیلم کوتاه با طراحی متین خیبلی رونمایی و منتشر شد. فیلمبرداری «چپ دست» که در پاییز 1399 در مشهد و در شهرستان طرقبه آغاز شد، 7 روز به طول انجامید. در خلاصه داستان این فیلم کوتاه 15 دقیقهای آمده است: « مریم تصمیمی بزرگ در سر دارد و قصد دارد کاری انجام دهد و خود را برای این کار آماده میکند اما...»«چپ دست» نیز همچون دیگر فیلمهای نسرین محمدپور در حوزه زنان و آسیبهای اجتماعی است. پیش از این نیز، فیلمنامه «چپ دست» توانست تندیس و دیپلم افتخار رتبه اول بهترین فیلمنامه دومین جشنواره ملی فیلم کوتاه «مهر سلامت» و رتبه دوم چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی را کسب کند.یاسمن نصیری، رهام اسدی، سهیل رضایی، لیلا دلیر، رضا موسی زاده گلستانی، علی جوان، ناصر شجاعیفر، رضا لیودانی، رحیم اسدی، شهرزاد خوشخو، مصطفی رضایی، مسعود خانزاده، تکتم محمدی و محمدامین مجدی، بازیگران «چپ دست» هستند.
«مدخلیت فتح» مهمترین مساله در روایت آوینی
سال گذشته، همین ایام، رهبر معظم انقلاب همدلی مومنانه و ایثارهای عرصه کرونا را فتحی مهم خواندند و از حسرت فقدان راوی همچون سید مرتضی آوینی سخن گفتند. در پس ماجرای کرونا، روایتهای تصویری مستند و مکتوب توسط کارگردانان و هنرمندان جوان شکل گرفته است که هر یک به نحوی از انحاء درصدد بودند تا به شیوه روایت شهید آوینی نزدیک شده و همچون او، فتح الفتوحات فرهنگی و اجتماعی کنونی ملت ایران را روایت کنند.
برنامه مستند «ضیافتح» که به روایت مجاهدان عرصه سلامت پرداخته است یکی از همین آثار به شمار میرود.
مدخلیت فتح مهمترین مساله در روایت آوینی
جمال احمدی کارگردان برنامه مستند «ضیافتح» به خصیصه روایتگری شهید آوینی پرداخت و گفت: به گمانم مهمترین مسئله در روایت آوینی، مدخلیت فتح است فلذا نباید این روایت را صرفاً براساس یک فن و نبوغ شخصی فهم و تحلیل کرد. شهید آوینی روایتگر فتح است و تاکید مجدد رهبر معظم انقلاب به احیای روایت آوینی در دوران کنونی بدین سبب است که در دوران کرونا، ملت ما به فتحی دست یافته است.
وی بیان کرد: باید توجه کنیم که دوران فتح دورانی است که تاریخ وارد مرحله جدیدی میشود و طبعاً روایت خاص خودش را میطلبد که با روایت در زمان مرسوم و عادی متفاوت است. شهید آوینی در مورد برخی از آثارش میگوید که ما در بسیاری از ابزارهای تصویر و روایت، تصرف کردیم به نحوی که مثلاً پیش از آن مرسوم نبود که دوربین از روی سه پایه برداشته شود. در دوران کرونا نیز ما فتحی را داریم که روایتش محتاج آداب جدیدی است و الا به قول آوینی، با حجاب تکنیک نمیتوان حرف جدید این زمان را گفت و انتقال داد.
مستندساز جوان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با اشاره به ویژگی برنامه مستند «ضیافتح» گفت: روال مشهور مستندسازی اینگونه است که تحقیقی صورت میگیرد، سوژههایی کشف میشود و آگاهانه به سراغ آن سوژهها رفته تا تصویربرداری صورت بگیرد و در انتها نیز تدوین و کار نهایی برای پخش انجام میشود اما نگاه شهید آوینی که به بیان خودش نگاهی اشراقی است به متمایز با تامل و برنامهریزی پیشینی و ماتقدم درباره سوژهها و رویدادها است. وی تاکید کرد: نگاه آوینی توجه به رویدادها به عنوان پدیدهای زنده است که ما باید به ملاقات و دیدارش برویم و مرادش از فتح نیز همین است یعنی گویی همچون آتشفشانی جوشان چیزهایی از درون زمین میجوشد و مواجهه ما با این جوشش فقط با حضور و درک و مشاهده آن صورت میگیرد به نحوی که گویی همین که مشاهدهاش میکنیم، باز بسان موجودی زنده و پویا در حال جوشش و زندگی است. این کارگردان ادامه داد: ما در کارمان سعی کردیم از مدل انتخاب سوژه فراتر برویم و سعی کنیم آماده اتفاقات و رویدادهایی بشویم که در حال پدید آمدن است فلذا میبایست با نگاهی غیرحصولی و اشراقی با این رویدادها مواجه میشدیم یعنی خود را درون این اتفاقات رها کرده تا خود این رویدادها انسان را به سوی چیزی که حقیقت و باطنشان است بکشاند. ما سیزده فصل از «ضیافتح» را ساختیم و دقیقاً به همین نحوی که عرض کردم این مجموعه ساخته شد. اگر فردی الان مجموعه «ضیافتح» را مشاهده کند گمان خواهد کرد که گویی از ابتدا به شکل ارگانیک و برنامهریزی شده از ابتدا تمامی سوژهها و مواردش احصا و تبیین شده است در حالی که نحوه ساخته شدن این مستند دقیقاً بواسطه همان نگاه اشراقی و غیر برنامهریزی ماتقدم صورت گرفت و ساخته شد. ما از ابتدا سعی نداشتیم که مستندی بسازیم بلکه دیدیم که در ماجرای کرونا مردم زندگیشان را به خطر میاندازند و ما باید به سمت درک و بیان مواجهه مردم با این بحران برویم.
آوینی معرفت عرفانی امام (ره) جهان بینی خود را شکل داد
مقداد اموری از تهیه کنندگان و برنامه سازان جوان دیگری است از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که آثاری نظیر مستند «مشکل گشا» که به روایت مجاهدت کادر درمان در دوران کرونا میپردازد، فیلم کوتاه «روی ماه مادر» درباره شیوع کرونا و خانواده کادر درمان از جمله کارنامه هنری وی است.وی با اشاره به سنخ روایت شهید آوینی گفت: روایت عبارت است از زاویه دیدی که نسبت به وقایع و افراد شکل میگیرد و هر چه این زاویه دید، بدیع و عمیقتر باشد مسلماً اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. فهم بنده از ویژگی روایت سید مرتضی آوینی اینگونه است که ایشان ذیل معرفت عرفانی امام (ره) جهان بینی خودش را شکل داده است و وقتی به اتفاقات، وقایع و افراد نگاه میکند از همان زاویه دیدی که امام به مسئله نگاه کرده نظر میکند و این زاویه دید هم بدیع و هم واجد عمق و غنای عرفانی است.اموری با اشاره به کارهایی که در حوزه زنان انقلاب اسلامی به صورت مکتوب و تصویری انجام داده است گفت: ما سعی کردیم گفتمان رهبر انقلاب را در یکی از حوزههای تخصصی که حوزه زنان است ساری کنیم و این حوزه را از زاویه رهبر انقلاب روایت کنیم لذا بر همین اساس مرکز روایت گفتمان زن حقیقی را راه اندازی کردیم تا بتوانیم زن مجاهد مسلمان را از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دوره کنونی، براساس نگاه امامین انقلاب فهم و روایت کنیم. در همین زمینه کارهای مختلفی صورت پذیرفته که اکنون نیز ۱۰ عنوان کتاب در دست انتشار داریم و متناسب با تمامی این کتب نیز بناست تا روایتهای مستند و تصویری نیز تولید شود. سعی داریم عرصههای مختلفی که زنان انقلاب اسلامی درون آن مشغول به جهادند را از زاویه دید رهبر انقلاب روایت کنیم.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5490/23317/89437
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5490/23317/89438
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5490/23317/89439
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5490/23317/89440
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5490/23317/89441
|
عناوین این صفحه
- اصغر سمسارزاده: بدشانسترین هنرپیشه بودم
- فضای متفاوت «محاکات» رمضانی
- دولت در بحران کرونا کمکی به سینما نکرد
- تجربه اضمحلال در یک «کت واک»
- اخبار