|
نگاهی به آثار آیویوی، هنرمند چینی
هنرمندی که اعتراض میکند و میترسد
آیویوی (Ai Wei Wei) برای اهالی هنرهای تجسمی نامی آشنا است. هنرمندی که در بیشتر آثاری که تاکنون خلق کرده، نگاهی پرسشگرانه و انتقادی به انسان و مسائل اجتماعی و سیاسی داشته و به دلیل همین نگاه منتقدانه نیز همواره از سوی دولتش، هنرمندی چندان محبوب و پذیرفته نیست.
آیویوی زمانی در پاسخ به این سوال که آیا نمیترسد که با تولید این آثار به دردسر بیافتد، گفته بود که «میترسم، اما دقیقا چون میترسم کار میکنم.»
یکی از مهمترین ویژگیهای این هنرمند چینی این است که هنر را با کنشهای سیاسی در هم آمیخته است. درست است که آثارش با فرهنگ عامه پیوند دارد، اما همواره با کنایههای سیاسی و اجتماعی نیز همراه است و همین امر نیز باعث شده است که یکی از پیشروترین هنرمندان چینی و از شناخته شده ترین هنرمندان جهان محسوب شود.
پدرش شاعر بود و در یک سالگی به اتهام مخالفت با اهداف حزب کمونیست محاکمه و به همراه خانواده به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. آنها پس از اتمام دوره محکومیت به مدت ۱۶ سال در تبعید به سر بردند تا اینکه پس از مرگ مائو (بنیانگذار جمهوری خلق چین) در سال ۱۹۷۶ از تبعید خارج و به پکن بازگشتند. او درباره دوران کودکی خود اینچنین گفته است که «پدرم یک شاعر منتقد بود که از سوی حکومت به کارهای سخت در تبعید محکوم شد. این وضعیت ناگوار خیلی بر من تاثیر گذشت؛ لذا من رادیکال متولد شدهام، نه اینکه به تدریج رادیکال شده باشم.»
او از سال ۱۹۷۸ فعالیتهای هنری خود را به صورت پراکنده آغاز کرد. او چند سال و پس از برگزاری چندین نمایشگاه گروهی به آمریکا مهاجرت کرد و در نیویورک مشغول به تحصیل شد. بعدها البته تحصیل را نیمهکاره رها و در جریان زندگی با هنر معاصر آن روزها که توسط هنرمندانی همچون اندی وارهول شکل میگرفت، آشنا شد.
نخستین تجربههای جدی این هنرمند در نیویورک در حوزه عکاسی شکل گرفت. بالغ بر ۱۰ هزار عکس از زندگی عمومی، تظاهرات مدنی و حیات اجتماعی در نیویورک توسط او به ثبت رسید. این مجموعه تصاویر که به عنوان عکسهای نیویورک شناخته شدهاند، یکی از مهمترین میراث او از زندگی در نیویورک محسوب میشود. آنچه بیش از همه در این عکسها مشهود است، نگاه این هنرمند به کاپیتالیسم جهانی است.
اما هنر آیویوی به همین جا ختم نشد و او در ادامه مسیر حرفهای خود، دست به خلق آثاری زد که شهرت او را جهانی کرد. چیدمانهای عجیب و البته صاحب ایدهای که به باور بسیاری فقط یک اثر هنری نبودند، بلکه میتوانستند یک مانیفست سیاسی نیز محسوب شوند.
یکی از این آثار مشهور، چیدمان عظیمی از ۱۰۰ میلیون تخمه آفتابگردان مصنوعی از جنس چینی بود که در گالری تیت مدرن لندن به نمایش گذاشته شد. در این چیدمان تعداد غیرقابل شمارشی از تخمه های آفتابگردان در سطح وسیعی بالغ بر هزار متر مربع به نمایش گذاشته شده بود. کارشناسان هنری در تحلیل این اثر هنری به دو دلیل اصلی و مهم رسیدند؛ اول آنکه با توجه به اینکه تخم آفتابگردان خوراکی تنقلاتی مورد علاقه مردم چین است، در خاطره جمعی آنها نیز نقش بسیاری دارد و علاوه بر این به جریان انقلاب فرهنگی در این کشور نیز مرتبط است. دوم اینکه تعداد بیشمار تخمه ها کنایه از جمعیت میلیاردی چین است. از سوی دیگر استفاده از تخمه آفتابگردان در خلق این اثری هنری میتواند به نوعی نماد همدلی و همراهی در روزهای سخت نیز باشد.
آیویوی پس از ۱۲ سال زندگی در آمریکا، در سال ۱۹۹۳ به چین بازگشت و به فعالیتهای گوناگونی از جمله نویسندگی، طراحی، معماری و آفرینش آثار هنری پرداخت. او در دهه ۹۰ پرفورمنسهایی را با درون مایه انتقادی و کنایههای سیاسی انجام داد که به صورت عکس ارائه شدند. یکی از این نمونهها شکستن کوزهای از دوره سلسله هان (متعلق به ۲۰۰۰ سال پیش) بود. این اجرا در قالب سه عکس سیاه و سفید به نمایش گذاشته شد.
طبیعی بود که نمایش این اثر، اعتراض و واکنش کارشناسان اشیای قدیمی و دوستداران میراث فرهنگی را به دنبال داشته باشد. آیویوی اما در پاسخ به آنها باز هم پای سیاست را وسط کشید و گفت: «مائو به ما میگفت تنها باید به دنیای جدید فکر کنیم و برای آنکه کشوری نو بسازیم باید گذشته های کهنه را نابود کنیم.» در واقع آیویوی میخواست با این پرفرومنس رویکردی مبنی بر پاک کردن خاطرات فرهنگی گذشته را نقد کند.
یکی دیگر از آثار مشهور آیویوی، چیدمانهای دوچرخه او است. داستان از این قرار است که در سال ۲۰۰۷ حادثه تراژیک مرتبط با تجربه روزمره دوچرخه در شهر شانگهای اتفاق افتاد که توجه آیویوی را به خود جلب کرد. جوانی در حین دوچرخه سواری از سوی پلیس متوقف می شود تا مدارک مالکیت یا کرایه دوچرخه کنترل شود. او که مدرکی به همراه نداشت، با تعجب از پلیس میپرسد که چرا از میان صدها دوچرخه او را متوقف کرده اند. اما در نهایت او را به پاسگاه پلیس می برند و شب را هم در بازداشت به سر میبرد. روز بعد در خلال بازجویی به شدت به او توهین میشود و کتک می خورد. در نهایت پس از آزادی به پکن میرود و تلاش میکند از ماموران شکایت کند که البته به جایی نمیرسد. حس تحقیر در او باعث می شود که چند روز بعد با اسلحه به همان پاسگاه پلیس برود و با شلیک به مأموران پلیس، ۶ نفر را بکشد و سه نفر را مجروح کند. مرد جوان در نهایت به اعدام محکوم میشود.
آثار دوچرخه آیویوی نیز ریشه در همین جریان دارد. نگاه او به استفاده از تعداد زیادی دوچرخه در وهله نخست به نقش محوری دوچرخه اشاره دارد و دوم رابطه یک و تعداد زیادی از دوچرخه را نشان میدهد؛ به این معنا که اگر پیشتر برای یک دوچرخه اتفاق افتاد، اما وقوع آن برای هزاران دوچرخه دیگر نیز متحمل است.
یکی دیگر از آثار مشهور این هنرمند، سهپایهها است که در یک چیدمان، بیش از ۶ هزار سه پایه چوبی را در برلین به نمایش گذاشت. سهپایهها در این چیدمان کنار یکدیگر همچون دایرههای به هم چسبیده در ردیفهای خطی مستقر بودند. نکته قابل توجه این چیدمان این بود که این سهپایهها قدیمی و متعلق به دورههای مختلف تاریخی بودند، اما بیشترشان متعلق به دوران جمهوری دموکراتیک خلق چین بودند. تنوع تاریخی جنبه استعاری به چیدمان میبخشید که اشیای برآمده از عمق تاریخ در پهنه طولانی شش قرن که حالا در ردیفهای منظم همچون جامعهای خاموش و ساکن در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند.
آیویوی در سال ۲۰۱۱ و هنگام سفر به هنگ کنگ در فرودگاه پکن توسط پلیس بازداشت شد. این اقدام در پی ممنوعالخروج شدن صورت گرفت که علت آن به گفته خود هنرمند حضور نداشتن در مراسم اعطای جایزه صلح نوبل به نویسنده و فعال حقوق بشر چینی، لیو شائوبو بود. در نهایت پس از ۸۱ روز حبس، او به صورت مشروط و به قید وثیقه آزاد شد اما اجازه خروج از کشور و ارتباط با رسانهها را نداشت.
در مجموع نزدیک به سه دهه تلاش هنری آیویوی بیانگر نگرانیهای عمیق او از وضعیت جامعه مدنی در چین است. نگاه هنری او با دغدغه های اجتماعی و سیاسی جهان و به ویژه کشورش گره خورده است.
در پشت صحنه برنامه استعدادیابی خوانندگی چه خبر است؟
تهیه کننده «یک، دو، صدا» درباره دلایل تداوم این مسابقه استعدادیابی خوانندگی در رادیو معتقد است: گویندگی، خوانندگی و حتی استندآپ از مهارت های کلامی هستند که بهترین رسانه برای آنها رادیوست.
یکی از داوران مسابقه «یک دو صدا» درباره تداوم این جنس برنامه در رادیو نسبت به تلویزیون هم می گوید: در تلویزیون به دلیل محدودیت های پخش ساز و جذابیت هایی که در تصویر باید ایجاد شود و به دلیل یکسری مسائل، محدودیت هایی که داریم، شاید آنقدر برنامه سازی تصویری قابل رقابت نباشد. اما در رادیو چون صرفا مقوله ی صدا مطرح است، ممیزی ها برنامه ساز را اذیت نمی کند.
آنچه در ادامه این گزارش می خوانید، گفت و گوهایی با مجری گوینده، تهیه کننده و داور برنامه «یک، دو، صدا» است که در طول یک سال گذشته در شرایط کرونا روی آنتن رادیو بوده اند.
محدودیت های پخش ساز در تلویزیون و رادیو جداست
محمدرضا چراغعلی ـ آهنگساز ـ که همراه با حمید هیراد و مصطفی راغب داوری بخش نهایی مسابقه «یک دو صدا» را عهده دار است، درباره ی ساخت چنین برنامه ای در رادیو، اظهار می کند: رادیو برد وسیع تری دارد و قابل دسترس تر است. در ماشین مردم با آن ارتباط برقرار می کنند و جای چنین برنامه ای در آن خالی بود.
او که ساخت موسیقی برای خوانندگانی چون محمد اصفهانی، علیرضا افتخاری و مرحوم ناصر عبداللهی را در کارنامه هنری اش داشته است، درباره ی وظیفه رادیو در شرایط کرونا در ارتباط دادن هنرمندان با مخاطبان نیز می گوید: اگر بتوانیم برنامه ای تولید کنیم که مردم کمتر بیرون بروند موفق بوده ایم.
محمدرضا چراغعلی درباره ی مقایسه رادیو و تلویزیون در ساخت برنامه های استعدادیابی در حوزه خوانندگی، اظهار می کند: تلویزیون هم در این زمینه برنامه هایی داشته است اما به دلیل محدودیت های پخش ساز و جذابیت هایی که در تصویر باید ایجاد شود، یکسری محدودیت داریم. در رادیو چون صرفا مقوله ی صدا مطرح است، ممیزی ها برنامه ساز را اذیت نمی کند.
داور مسابقه «یک دو صدا» درباره ی علت همکاری اش با رادیو نیز می گوید: رادیو همیشه برای من جذاب بوده است و عوامل و تهیه کننده خوب، همگی باعث شدند که با کمال میل در خدمتشان باشیم.
خوانندگانی که نامشان برای کسی آشنا نیست در رایو چه می کنند؟
ابوالفضل آقاخانی ـ مجری و گوینده رادیو ـ درباره ی دشواری کار در شرایط کرونا و در عین حال لزوم تزریق روحیه و نشاط به مردم می گوید: در ارتباط با برنامه ما که در این ایام روی آنتن می رود، بله شرایط سختی است و نسبت به سال های گذشته ایده آل نیست اما با رعایت تمام شیوه نامه های بهداشتی که از سوی تهیه کننده و مدیران محترم لحاظ می شود، سعی بر این داریم برنامه ی ایده آلی را تقدیم شنوندگان کنیم و به خاطر وجود این ویروس در جامعه و در محل کار، خدایی نکرده ذره ای از کیفیت برنامه «یک، دو، صدا» کم نشود.
او به حرفهایش اضافه می کند: خیلی خوشحال هستیم که با این شرایط سخت، خوانندگانِ بسیار خوش صدایی که شاید نامشان برای کسی آشنا نیست در صحنه مسابقه «یک دو صدا» حاضر می شوند و با نظرات درستی که داوران می دهند، می توانیم کمال استفاده را از صدایشان ببریم و اینکه بتوانیم مسیر موفقیتشان را هموار کنیم.
بازیگرانی که خودشان و برنامه را زیر سوال می برند
آقاخانی درباره ی ارزیابی اش از حضور بازیگران در صحنه اجرا نیز اظهار کرد: تمام دنیا، بازیگران هم دوبلورند، هم اجرا می کنند و مشکلی از این بابت نیست. همینطور که خیلی مجریان بازیگر هستند، این ممانعتی در کل دنیا نیست اما اگر بازیگری قابلیت اجرا را ندارد، نباید صرفا به دلیل چهره بودن روبه روی دوربین یا پشت میکروفن قرار بگیرد. ولی در کل اگر قابلیت اجرا در فردی باشد، مشکلی وجود ندارد.
این گوینده و مجری رادیو با اعتقاد بر اینکه برخی افراد که این روزها در حال اجرا هستند، حتی به اصول اولیه ی اجرا هم واقف نیستند، اظهار می کند: این افراد صرفا به خاطر چهره بودن برنامه اجرا می کنند تا مخاطب جذب کنند. نمونه هایی در این زمینه داشتیم که چهره های سرشناسی بودند که به کار اجرا پرداختند ولی جواب نگرفتند. هم برنامه زیر سوال رفته است و هم شخصیت بازیگری خودشان.
«یک دو صدا» مشابه خارجی در رادیو نداشت
مهدی ساعی ـ تهیه کننده برنامه «یک دو صدا» ـ دیگر فردی است که در این گفت وگو شرکت می کند. او درباره ی شکل گیری این برنامه در رادیو می گوید: مسابقه «یک، دو، صدا» یک مسابقه استعدادیابی است. قطعا یکی از ملزومات رسانه این است که به خواسته های مخاطب توجه کند. خواسته مخاطب هم از ما این بود که شنیده بشود. حالا در بخش های مختلف مثل گویندگی، اجرا، خوانندگی، بازیگری و استندآپ. کاری که ما در این مسابقه کردیم این بود که بتوانیم این استعدادها را در قالب یک مسابقه جمع کنیم و یک فضای رقابتی ایجاد شود که در ادامه بتوانیم از همین شرکت کنندگان در بخش های مختلف رسانه استفاده کنیم که همین اتفاق هم خوشبختانه افتاد.
او ادامه می دهد: سال ۲۰۰۱۷ زمانی که برنامه را آغاز کردیم، برنامه مشابه خارجی هم نداشت. توانستیم در جشنواره جهانی ABU جزو کاندیداها بشویم و همین نشان داد که ما اولین نفری بودیم که در حوزه رادیو وارد این حیطه شدیم و جلو رفتیم.
بهترین رسانه برای خوانندگی رادیوست
این تهیه کننده درباره ی مقایسه رادیو و تلویزیون در ساخت برنامه های استعدادیابی در حوزه خوانندگی، اظهار می کند: اگر دقت کرده باشید مخاطبان معمولا سعی می کنند آثار موسیقایی را بشنوند تا ببینند و گوش کردن آن لذت بیشتری نسبت به دیدن آن دارد. شاید دیدن هم لذت داشته باشد ولی قطعا شنیدن لذت بیشتری دارد. به همین دلیل شاید مدیوم اصلی این برنامه رادیو باشد که این اتفاق در «یک، دو، صدا» رقم خورد. گویندگی، خوانندگی و حتی استندآپ از مهارت های کلامی هستند که بهترین رسانه برای آنها رادیوست.
در مسابقه «یک دو صدا» (بخش خوانندگی)، پس از پنج ماه رقابت بین ۱۲۰ خواننده، ۲۰ نفر به بخش نیمه نهایی رسیدند که این بخش سه شنبه، ۱۷ فروردین ماه در استودیو شماره یک رادیو برگزار شد.
اجرای «یک دو صدا» بر عهده ابولفضل آقاخانی و تهیه کنندگی برنامه را مهدی ساعی و زینب برومند بر عهده دارند. همچنین مهران حبیبی گزارشگر، مونا قنادها دستیار تهیه و لیلا حسین پور نویسندگی برنامه را بر عهده دارند.
اخبار
توضیح بنیاد سینمایی فارابی در پی انتشار یادداشت محسن دامادی
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در پی انتشار یادداشتی با عنوان «اندر حکایت وام دولت به نام کی؟ به کامِ کی؟» به قلم محسن دامادی، اعلام میشود:
مطلب قید شده در فضای مجازی، مبنی بر پرداخت 900 میلیون تومان وام از سوی بنیاد سینمایی فارابی به ایشان صحت ندارد و با پوزش از نام برده، اعلام می شود: چنین مبلغی به آقای دامادی پرداخت نشده است.
بر اساس آخرین اطلاعاتِ قراردادی آقای دامادی، در سال های 1394 و 1395 که در شفاف سازی مندرج در سایت بنیاد سینمایی فارابی موجود است، مبلغ 300 میلیون تومان تسهیلاتِ مالی برای تولید و ساختِ فیلم سینمایی «هما کی میاد» از بنیاد دریافت شده که این مبلغ با واگذاری 50 درصد از مالکیت فیلم و کلیه حقوق آن به بنیاد سینمایی فارابی در قبالِ اصلاح رقم فروش به 325 میلیون تومان، در سال 1399 تسویه شده و مبلغی به این کارگردان داده نشده و آقای محسن دامادی هیچ گونه بدهی به بنیاد سینمایی فارابی ندارد.
بازیگر «انبار» مطرح کرد؛
حس ناب در «انبار»
محمدرضا هلال زاده بازیگر فیلم کوتاه «انبار» که در قالب بسته «۱۰۸ دقیقه از یک قرن» روی پرده رفت، با بیان اینکه اصلیترین چالش انتخاب نقش و بازی کاراکتر عبدالله را درک بهتر از زندگی مهاجران افغان میدانم، اظهار کرد: برای من مواجهه با زندگی یک کارگر افغان و سختیهایی که به عنوان یک مهاجر در کشور دیگری دارد دغدغه بود از سوی دیگر نگاه آدمها به این افراد یکی از دلایل پذیرش نقش بود.
وی در ادامه با اشاره به نقش بازیگر در باورپذیری اثر گفت: بازیگری یک دنیای بزرگ و پر از چالش است. هر روز که بیشتر با نقش زندگی میکنی بیشتر عاشق خلق شخصیتهای متفاوت میشوی و دیگر نمیتوانی از آن دور شوی. بازیگری عشقی است که لازمهاش داشتن باور بزرگ و بلوغ ذهنی است که هرکسی قطعاً پس از سالها تلاش و تجربه میتواند به این بلوغ و باور برسد و ایفای نقش را به درستی و در چارچوبی باورپذیر به انجام برساند. وقتی کاراکتری به شما در یک فیلمنامه یا نمایشنامه پیشنهاد میشود و قرار است روزها و شبها آن نقش را زندگی کنید و از خودتان دور باشید، حس و حالی را زندگی میکنید که قابل وصف نیست، من در کنار تمام نقشها از جمله در رابطه با نقش عبدالله در فیلم کوتاه «انبار» این حس ناب را زندگی کردم. عبدالله یک سرکارگر شیرین و احساسی است که در کل فیلم دیگران را دعوت به آرامش میکند و به نوعی سرتیم و رهبر همکارانش در آن انبار ضایعات است.
هلال زاده عنوان کرد: روند شکلگیری شخصیت عبدالله در فیلم «کوتاه» انبار خیلی سریع اتفاق افتاد، من دیر به این پروژه ملحق شدم، زمان زیادی برای یادگیری گویش دری یا همان زبان افغان نداشتم و باید در کنار خلق شخصیت عبدالله گویش را هم همزمان به درجهای میرساندم که برای مخاطب به ویژه مخاطب افغان ما باعث کدورت خاطر و غیر قابل باور نباشد. فرصت را مناسب میبینم که همین جا از تمامی افغان زبانهای عزیز عذرخواهی کنم اگر قصور ناخواستهای در بیان و ادای کلمات داشتم.
به گفته وی، تجربه کار در فیلمهای کوتاه با مضمون اجتماعی به واسطه ارتباط تنگاتنگ با مخاطب و استقبال تماشاگر از این ژانر به واسطه بیان شادیها و غمهای جامعه بسیار لذت بخش و در عین حال سخت است و فیلم کوتاه «انبار» به دلیل به تصویر کشیدن مشکلات و معضلات مهاجران به ویژه مسائل کاری، اجتماعی تا حد قابل توجهی موفق است.
اخبار
پندار اکبری مطرح کرد؛
«گاندو» در ادامه پخش مهیجتر میشود
پندار اکبری درباره فصل دوم سریال «گاندو» که فعلاً پخش آن متوقف شده است و ادامه ماجراهای آن بیان کرد: فکر میکنم این فصل که هنوز ادامه آن باقی مانده خیلی مهیج است و هرچه جلوتر میرویم جذابتر خواهد شد. عملیاتهایی که در ادامه این فصل میبینیم غافلگیر کننده است و به نظرم تلویزیون، در این سالها آثار اکشن با این همه صحنههای مهیج کم داشته است.وی درباره توجه به این سریال در داخل کشور عنوان کرد: شاید اگر کشورهای خارجی چنین سریالی را میساختند در داخل آنها را به آثاری چون «هوم لند» و «۲۴» تشبیه میکردند و همه عوامل را روی سرشان میگذاشتند و میگفتند ببینید اینها چه کردهاند اما اصولاً کارهایی که خود ما تولید میکنیم ابتدا نقاط ضعفش را پیدا میکنند. این بازیگر در ادامه درباره قصه و نقش خود در ادامه فصل توضیح داد: التهابات این قصه هرچه جلوتر میرود برای بیننده بیشتر میشود. خود من هم که جزو این تیم عملیاتی هستم و در صحنههای اکشن حضور دارم، نقش سعید به گونهای است که یک جاهایی کاربردی و عملیاتی ورود میکند و یک جاهایی مثل همه آدمها اشتباهاتی دارد. فراتر از «گاندو» یکی از علایق شخصی من به همین فیلمها و سریالهای اکشن معمایی و جاسوسی است که خدا را شکر در «گاندو» اتفاق میافتد. خودم خیلی خوشحالم که از فیلمها و سریالهای اپارتمانی فاصله گرفتهام و خود را در این کار محک میزنم.
پرداختن به پروندههایی که سوخته نیست
بازیگر «گاندو» در پرداخت به پروندههای امنیتی نیز توضیح داد: سوژههای روز سوژههایی است که مردم در جریان آنها هستند و اتفاقاتی که اخیراً دیدهاند و با آنها دست و پنجه نرم میکنند و زمانیکه از زاویهای دیگر درباره آنها حرف زده میشود برایشان جذاب است. ویژگی «گاندو» این است که با قصههایی جلو میرود که هنوز خیلی از آنها نگذشته است و یا پروندهای نیست که سوخته باشد. وی درباره مشاورهها نسبت به نقش مامور امنیتی اظهار کرد: طبیعتاً بازی در هر نقشی جذابیت و چالش خود را دارد و شما وقتی نقش یک خلبان را بازی کنید مجبورید برای آن نقش تحقیق کنید و برای دکتر و نقشهای دیگر هم باید مشاوره و تحقیق داشته باشید. برای ما هم همین اتفاق افتاد و بچهها از طریق مشاورههای نظامی و امنیتی نکاتی را یاد گرفتند که در رفتار و حتی نگاه کردنشان این ملاحظات را رعایت کردند. این افراد شاید به لحاظ ظاهری شناخته شده نباشد و عمومیت مردم آنها را نشناسند اما نشانههای دیگری دارند که ما از طریق مشاورهها توانستیم خود را به نقش نزدیک کنیم.گاهی قصه و محتوای سریالها یکیست و فقط نامها عوض میشود
اکبری درباره ساخت سریال با مضامین امنیتی و سیاسی تصریح کرد: صداوسیما ثابت کرده است هر زمان سراغ سوژههایی رود که حرف دل مردم باشد مخاطبش را دو برابر میکند. ما گاهی با فیلمنامهها و قصههای تکراری و حتی فضای تکراری مواجه میشویم. حتی در دو فیلمنامه تلویزیونی میبینید قصه و محتوا یکی است و فقط نام شخصیتها عوض شده است. درحالیکه قصه جدید مثل خون تازهای به صداوسیما تزریق میشود و مخاطب را دو برابر میکند.
ساعت پخش سریالهای رمضانی مشخص شد
سریالهای «احضار»، «بچه مهندس»، «یاور» و «رعد و برق» به ترتیب از شبکههای یک، دو، سه و پنج سیما به روی آنتن میروند.
سریالهای رمضانی تلویزیون به ترتیب ساعت پخش به شرح زیر است:
شبکه سه - «یاور»
سریال «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی از روز چهارشنبه ۲۵ فروردین ماه همزمان با شروع ماه رمضان هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه سیما پخش می شود. این سریال ۳۰ قسمتی، ملودرامی اجتماعی است که در برخی از قسمتها نیز با ژانر معمایی و تم جوانمردی همراه شده است.بازیگرانی که در سریال «یاور» ایفای نقش می کنند، عبارتند از: داریوش ارجمند، امید علیمردانی، ارسلان قاسمی، محمد حاتمی، زهرا سعیدی، شبنم فرشادجو، فقیهه سلطانی، مهوش افشارزاده و اسماعیل محرابی.
شبکه دو - «بچه مهندس۴»
سریال «بچه مهندس ۴» که در ادامه سه فصل پیشین آن در گروه فیلم و سریال شبکه دو تهیه شده است، همزمان با ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه دو سیما پخش می شود.
این سریال به تهیهکنندگی سعید سعدی، کارگردانی احمد کاوری و نگارش حسن وارسته، امیر شاداب و احسان فکا روانه آنتن خواهد شد.
این سریال درامی اجتماعی است که داستان آن از دهه ۶۰ آغاز می شود و تا دهه ۹۰ ادامه پیدا می کند. قصه «بچه مهندس» متأثر از فضای جامعه امروز است و بسیاری از اتفاقات تلخ و شیرین این سال ها در آن گنجانده شده است. داستان سریال «بچه مهندس» در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی یعنی جواد جوادی مطرح میشود که در سیر خط اصلی داستان اتفاقات مختلفی رخ می دهد. ثریا قاسمی، فرهاد قائمیان، محمدرضا رهبری، مهشید جوادی، سیما خضرآبادی، سهند جاهدی، کورش سلیمانی، عبدالرضا اکبری، عباس جمشیدیفر، سیاوش چراغیپور، شیوا خسرومهر، عزتالله مهرآوران، شهین تسلیمی، محمدرضا هدایتی، امید روحانی، رضا استادی، رحیم نوروزی، علیرضا جلالیتبار، بهنام شرفی، وحید نفر، گروه بازیگران فصل چهارم این سریال را تشکیل میدهند.
بازپخش این سریال ساعت ۰۰:۴۵، ۱۶:۱۵ و ۱۱:۳۰ خواهد بود.
شبکه یک - «احضار»
مجموعه تلویزیونی «احضار» به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیهکنندگی محمودرضا تخشید، شبهای ماه مبارک رمضان ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما پخش میشود. در این مجموعه آرش مجیدی، رضا توکلی، نسرین نکیسا، مرتضی کاظمی، آدرینا صادقی، مینو آذرمگین، نازنین هاشمی، دینا هاشمی، میلاد میرزایی، افسانه چهرهآزاد، علی دهکردی، خیام وقار کاشانی، درسا بختیار، غزال نظر و صالح میرزا آقایی ایفای نقش می کنند.
شبکه پنج - «رعد و برق»
سریال «رعد و برق» شبکه پنج حدود ساعت ۲۳، پخش میشود.
«رعد و برق» پنجمین سریال تلویزیونی است که بهروز افخمی آن را کارگردانی کرده و روایتی از مناطق سیل زدهای است که نوروز سال گذشته درگیر شدند. این سریال که از مدت ها پیش در حال تولید است برای پخش رمضانی انتخاب شده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5491/23325/90446
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5491/23325/90447
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5491/23325/90448
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/5491/23325/90449
|
عناوین این صفحه
- هنرمندی که اعتراض میکند و میترسد
- در پشت صحنه برنامه استعدادیابی خوانندگی چه خبر است؟
- اخبار
- اخبار