|
در یک نشست آنلاین مطرح شد:
انتقاد از نحوه جمعآوری مجسمههای شهری توسط شهرداری تهران
به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، سومین نشست مجازی نهاد پیرامون ماهیت و کارکرد خانهها و انجمنهای هنری با موضوع «انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران؛ دیروز، امروز، فردا» عصر یکشنبه ۳۰ خرداد در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این برنامه آسیه مزینانی به گفتگو با عباس مجیدی، رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران پرداخت.
در ابتدا عباس مجیدی ضمن توضیح تجربه انجمن مجسمهسازان ایران در هشتمین دوسالانه ملی مجسمهسازی، بیان کرد: امروز ما الزامی نداریم که آثار صرفاً در موزه، در یک پایه مشخص و با آن شاخصههای تعریف شده دیده شود. معنای هنر و مجسمه در فضایی که قرار میگیرد و آن زمینهای که دارد، تأثیرگذار است و طبیعتاً اگر این اتفاق بیفتد دیالوگ بین اثر و زمینه اتفاق میافتد. رویکردها کاملاً معاصر بود و سعی کردیم اتفاق را آن طور که شایسته است رقم بزنیم.
وی گفت: تمایلات اولیه اساساً روی این نبود که الزاماً کار در موزه شکل بگیرد. تمایل جدی وجود داشت که کار از موزه بیرون کشیده شود. این نگاه از نقطه نظر بسیاری از افراد بود که در دل شهر و میان مردم بیاید ولی اینکه در کجا قرار بگیرد، انتقادها بیراه هم نبود. انتقادها همیشه میتوانند مثبت هم باشند.
مجیدی در بخشی از نشست با اشاره به نگرانیهای موجود عنوان کرد: یکی از نگرانیها مواجه شدن با یک فضای جدید بود و اینکه اگر آثار میخواهد به فضای باز بیاید، آثار بزرگی خواهد بود و هنرمند نیاز به حمایت دارد. به این سادگی نمیشود در ابعاد بزرگ آثاری بسازیم که حمایتی هم نباشد و این کار را چندین برابر سخت میکرد. کاری که در موزه اتفاق میافتاد، متفاوتتر بود و هنرمند با آثار در ابعاد کوچک کنار میآید. اما وقتی ابعاد بزرگ میشود و در فضای بیرونی میخواهد قرار بگیرد، یکی از جدیترین مسائل بحث هزینه خواهد بود.
رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران درباره نیاز بینالهای هنری به فضاهای ثابت و مشخص اظهار کرد: آنچه که مهم است به غیر از اینکه ما یک جای ثابت را باید داشته باشیم، فراموش نکنیم که بسیاری از بینالها در فضاهایی قرار میگیرند که میتواند هر نقطه جغرافیایی باشد، اما اینکه در آن فضا چگونه حمایت میشود، بخش اصلی قضیه است. در این بینال آثاری را داشتیم که اگر منصفانه قضاوت کنیم بسیار به جا نشسته بودند و حتی بعضیها ارتباط و دیالوگ آن با فضا برقرار کرده بودند.
دوسالانه مجسمهسازی بنا داشت آثار در تعامل با مردم قرار بگیرند
وی در پاسخ به اینکه انجمن میخواهد با مردم و مخاطب عمومی در ارتباط باشد، با تمام این ویژگیهایی که مد نظر بود، آیا توانستید آن مخاطب غیر معمول و غیر مرسوم نمایشگاهی را در بینال ببینید یا خیر، گفت: با وجود اینکه شرایط کرونا در اوج خودش بود و ما حتی بعد از این شرایط قرمز و… را دوباره تجربه کردیم، با تدابیری که اتخاذ شد استقبال خوب بود. ولی ما الزام مان این نبود که در جایی نمایشگاه برقرار کنیم که تعدادی بیایند و بازدید کنند. بحث ما این بود که هنر میان مردم میآید و در تعامل با مردم قرار میگیرد و این دیالوگ اتفاق میافتد. تا حدی این اتفاق افتاد. اگر بخواهیم جدی برخورد کنیم، انتظارمان خیلی بیشتر بود و این انتظار زمانی میتواند محقق شود که ما بتوانیم هنرمندان را حمایت کنیم. هنرمندانی که تفکر و ایدههای جدی دارند و این ایدهها میتواند در ارتباط با مردم و فضای شهری شکل بگیرد که مستلزم حمایت و کمک به مسائل مالی است و تا زمانی که این امکان محقق نشود، تمام تلاش ما هر چند بر اساس پایه تفکر معاصر باشد، چالشهایی را خواهد داشت.
مجیدی درباره رسالت و ماهیت برنامههای انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، بیان کرد: یک اشتباهی که همیشه وجود دارد این است که ما رسالتهایی که در اساسنامهها تحت عنوان هدف داریم، اشتباه میگیریم و خیلی مواقع این مشکلاتی را برای ما ایجاد میکند. این رسالتها باعث میشود که هیئتهای مدیره نیز احیاناً در بعضی مواقع سلیقهای عمل کنند. اما در مسیری که ما برای رقم زدن اتفاقات طی کردیم و موارد مختلفی که در قالب همکاری با نهادهای مختلف و ایونتهای مستقل داشتیم، بر اساس آن اهداف تعریف شده خودمان بوده است. زمانی میتوانیم موفق باشیم که یکسری هدفگذاریهای درست بر اساس یک چشمانداز صحیح داشته باشیم که آن چشمانداز بر اساس مفاد اساسنامه و رسالتهایی است که وجود دارد. نکتهای که مغفول میافتد همین است.
وی ادامه داد: اگر ما بتوانیم در هدف گذاریها طوری گام برداریم، بدون شک انجمن و سایرین هیأت مدیرههایی که میآیند، تقریباً اهداف نزدیک خودشان را در مسیر چشمانداز میبینند و متناسب با آن موضعهای خودشان را میگیرند. اینکه ما تصور کنیم که تمام آثار شهری باید به این فضاها سوق داده شود و گاهاً بسیاری از اینها مجسمهساز هم نیستند، تأسف بار است. در نتیجه میبینیم که مواجهههای عجیبی صورت میگیرد و آثاری که در خور شأن و منزلت جامعه ایرانی است شکل نمیگیرد.
مجیدی همچنین اظهار کرد: اگر واقعاً این مسائل در منظر تخصصی خودش صورت بگیرد و این اتفاقات درست در جایگاه خودشان تحلیل صحیح شود، ما انتظار این را داریم که از مردم حرفهای خیلی جدیتری را بشنویم. ما باید به مردم حق بدهیم. وقتی این اتفاقات صورت نمیگیرد و مردم از این موضوع آگاهی ندارند، به خودشان اجازه میدهند قضاوتهایی داشته باشد و این قضاوتها همان تأثیر حاصل سواد و آگاهی بصری است. بخشی از این تقصیر بر عهده مسئولین و بخشی هم به هنرمندان برمیگردد. شاید این اتفاق باعث شده که خیلی از هنرمندان آرام آرام منزوی شده، خودشان را دور کنند و ما شاهد آثار جدی نباشیم. اگر جلسات جدی نباشد، گفتگوهای صحیح و نشستها نباشد و دیالوگها برقرار نشود که این مسیر را در منظر درست خود پیش ببریم، شاهد اتفاقات بدی خواهیم بود.
وی یادآور شد: هم کنار بخشهای تخصصی شهر مثل جامعه معماری، مجسمهسازی و سایر نهادها کنار میتواند اتفاقاتی را رقم بزنند که ما شاهد یک الگوی مناسب باشیم و نهایتاً به یک قضاوت درست برسیم و شاهد آثاری باشیم که ضمن اینکه تأثیر روحبخشی دارند و در ارتباط جدی با مخاطب هستند، یک ارزش افزودهای برای جامعه داشته باشند.
وی درباره فعالیت انجمن در عرصههای عمومی، بیان کرد: اینکه در شهر چه اتفاقی میافتد و وظایف و رسالت ما چیست و چگونه باید عمل کنیم یک مطلب است. اینکه ما چگونه عمل میکنیم و چگونه عمل کردیم، مطلب دیگری است. بسیاری از مواقع ما شاهد اتفاقاتی هستیم که در فضای مجازی صورت میگیرد. بسیاری از آن به حق و بسیاری نیز کارشناسی نشده و بدون تدبیر درست است و وقتی در یک فضای جمعی رخ میدهد، طبیعی است که مسیری را پیش میبرد که خیلی مواقع جمع و جور کردن آن ساده نیست و ما گرفتار تعاریف میشویم که باز به همان مسئله خوانشها برمیگردیم. واقعیت این است که ما با یک جمعیت حداکثری در انجمن مواجهیم که شامل بسیاری از افراد فرهیخته است، از پیشکسوتان، شخصیتهای علمی و دانشگاهی و فرهنگی و… افرادی که فعالیتهای جدی مجسمهسازی دارند. در بسیاری از مواقع خاص سعی ما بر این است که همیشه مشاورههایی داشته باشیم. چون یک وقتهایی بیانیهها موضعگیریهای سریع شاید صورت خوشی نداشته باشد و انتظاری که باید را برآورده نکند.
انتقاد از نحوه جمعآوری مجسمههای شهری توسط زیباسازی
وی افزود: گاهی اتفاقاتی در سطح شهر صورت میگیرد، مانند اتفاقاتی که درباره میدان حر پیش آمد، که خبر اول غلط بود. اشاره به این شده بود که اثر استاد رحیمزاده ارژنگ، مورد تخریب قرار گرفته که این طور نبود و آن اثر سر جای خودش بود. آن چهار شیری هم که قرار بود تعمیر شوند و از اصل اثر قالب گیری صورت گرفته بود. طبیعی بود که ما موضع خیلی جدی نداشته باشیم. ولی من بلافاصله با تمام مسئولین ارتباط تلفنی داشتم و برایم تشریح کردند. اتفاق بسیار بد این بود که در فضای باز و در مکانی که مردم حضور دارند و از بسیاری از مسائل اطلاع ندارند، شاهد یک تخریب اثر بودند. منطق حکم میکرد که پردهای بکشند، برای این کار امکانی به وجود بیاورند و حداقل با نهاد انجمن مشاوره داشته باشد. اشکالی که میتوان گرفت این است و این اشکالات را خیلی وقت است که داریم و بارها و بارها درباره آن صحبت کردیم.
رئیس هیأت مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز اضافه کرد: ما سازمانی به نام سازمان زیباسازی در تهران داریم که البته در بسیاری از شهرها نداریم. اتفاقاتی که میافتد با منظر و تعاریف آنها و از نگاه آنان برای زیباسازی شهر شاید درست باشد ولی با مناسبات ما جور در نمیآید. ما برای شهر و مجسمه شهری تعریف داریم. اینکه مجسمهای حضور دائمی در شهر دارد و آثاری که موقت قرار دارند، برای هر کدام تعاریف مستقل داریم. آدمهای توانمندی داریم که قدرت بسیار زیادی برای اجرای این آثار دارند. افرادی که در این عرصه توانمندیشان ثابت شده است ولی منزوی هستند. بسیاری از افراد هستند که آثار از آنها انتخاب شده اما اجرا نشده است. اینها انتقادهایی است که وجود داشته، دارد و خواهد داشت. ما تمام اینها را قبلاً در نشستهای تخصصی گفتهایم. به هر بهانهای و در هر مناسبتی این مسائل را عنوان کردیم، به علاوه در جلسات گفتگوی مستقیم در تهران و همینطور در مشهد، در قالب نامه و مکاتبات اداری تمام اینها را یادآوری کردیم که داستان اتفاقی که قرار است در شهر برای یک اثر جدی ماندگار شهری چیست. وقتی ما یک جغرافیا و مکان خاص را تعریف میکنیم، برای آن فضا، مکان و مفاهیم خاص تعریف خاص خود را داریم که اثر باید یک روند مطالعاتی خودش پیش ببرد. یک هنرمند باید فرصتی برای مطالعه اثر بر اساس مضمون خاصش داشته باشد. این باید در تقابل با سایر بخشها و عنصرها قرار بگیرد.
وی یادآور شد: فراموش نکنیم که اینها قرار است تأثیر جدی روی سواد بصری مردم بگذارد. ما در قبال این رفتارها مسئول هستیم. باید در بحث بودجه بازبینی جدی صورت بگیرد. ما وقتی در برنامههای صنفی خودمان، در تیپ قراردادها، در تعرفهها و در تعاریف از اجرای یک اثر شهری دچار مشکل هستیم، باید انتظار چنین مسائلی را هم داشته باشیم. نه اینکه آثار خوبی در شهر نمیآید، کم است. میتواند مسائل به صورت حرفهایتر در یک مناسبات جدیتر در جایگاه خودش تعریف خود را داشته باشد.
مجیدی در پایان گفت: وقتی میخواهیم یک اثری را در یک فضا تعریف کنیم، باید دید در آن فضای فرهنگی، جغرافیایی چه اتفاقی گذشته، آن اثر چه ارتباطی با عناصر شهری دارد، چه دیالوگی با مخاطب برقرار میکند، از چه متریالی برایش استفاده میشود. اینها چیزهایی است که میخواهد هویت ایجاد کند و خیلی کم به آن بها داده میشود. متأسفانه به آثار موقت خیلی بیشتر از اینها بها داده میشود. ناگفته نماند که آثار موقت برای خودشان تعریف دارند و جایگاه خودشان را دارند ولی حکم یک مسکن را دارند. در مواقع خاصی میتوانند بیایند و تأثیر خود را بگذارند و بروند.
مدیر جلوههای بصری سریال جلیل سامان مطرح کرد
چم و خم های بردن «زیرخاکی» به 40 سال قبل
فصل دوم سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان و تهیهکنندگی رضا نصیرینیا که از ابتدای خرداد ماه روی آنتن شبکه یک سیما رفت، چند روز پیش به پایان رسید.
مخاطبان این سریال در فصل دوم نیز شاهد ماجراجوییهای فریبرز باغبیشه برای به دست آوردن گنج این بار در میدان جنگ بودند. ماجراجوییهای که دردسرهای فراوانی را برای او، خانواده و اطرافیانش ایجاد کرد. یکی از ویژگیهای این سریال به بازه زمانی وقوع داستان آن در سالهای پایانی دهه پنجاه بازمیگشت که شرایط تولید و آمادهسازی آن را متفاوت ساخته بود.
در همین ارتباط، کامران سحرخیز ـ مدیر جلوههای بصری فصل دوم «زیرخاکی» ـ با یادآوری اینکه پس از سریال «نفس» این دومین تجربه همکاری او و گروهش با جلیل سامان است، گفت: اگر بخواهم از نگاه یک بیننده اظهار نظر کنم، «زیرخاکی» یک سریال مفرح و جذاب است که برای مخاطبش ارزش قائل است؛ البته با توجه به اینکه معمولاً تا اواخر شب برای آمادهسازی پروژههای مختلف در استودیو هستم، کمتر پیش میآمد که سریال را روی آنتن ببینم اما در همین استودیو و در زمان کار بر روی نسخه نهایی هر قسمت شاهد بودم که با یک مجموعه حرفهای طرف هستیم. او اظهار کرد: جلیل سامان کارگردان کاربلدی است که روی تکتک سکانسها در هنگام تصویربرداری و همچنین در زمان کارهای پساتولید (پست پروداکشن) وسواس خاصی دارد. رفتاری که من از آن به عنوان وسواس سازنده یاد میکنم؛ چون از ایدهآلهای خودش کوتاه نمیآید و برای آن وقت میگذارد. برخی از کارگردانان و تهیهکنندگان نمیخواهند زمان و هزینهای برای مراحل فنی پس از تولید صرف کنند و صرفاً به دنبال آماده شدن کارشان در موعد مقرر هستند اما جلیل سامان کیفیت را فدای زمان نمیکرد. به نظر من استقبال مخاطبان از سریال هم نشان داد که این سختگیریها بیجهت نبوده است. سحرخیز افزود: هر قسمت از سریال «زیرخاکی»، هم در زمان تصویربرداری و هم در مرحله پست پروداکشن از یک فیلم سینمایی چیزی کم نداشت. به همین اعتبار هم مخاطبان از آن استقبال کردند. این سریال با وجود مفرح بودن و لحن و فضای همه فهمی که داشت، به ورطه سادهانگاری نیفتاد و عوامل آن همگی از افراد کاربلد این حرفه بودند. مدیر جلوههای بصری فصل دوم «زیرخاکی» درباره ماهیت کاری که او و همکارانش در بخش جلوههای بصری انجام میدهند نیز گفت: جلوههای بصری به فرآیندهایی اطلاق میشود که در زمان فیلمبرداری و سر صحنه به هر دلیلی امکان ثبت آن با کیفیت بالا وجود ندارد. این فرآیندها بسیار متنوع هستند و از انفجارها و عبور و مرور آدمها و اتومبیلها گرفته تا اشیاء و بناهایی که باید حذف و اضافه شوند را شامل میشود.
مدیر جلوههای بصری فصل دوم «زیرخاکی» گفت: در کارهای تاریخی این موضوع نمود بیشتری دارد؛ مثلاً سکانسهایی داریم که فیلمبرداری شده اما در آن تاریخ بناها، اماکن و مواردی مانند لولهکشی گاز و دکلهای برق وجود نداشتند و باید حذف شوند. گاهی هم مواردی باید با تصویرسازی کامپیوتری یا همان «سی جی آی» به تصاویر اضافه شود که این هم شاخه ای از جلوه های ویژه بصری است. این دخل و تصرف در سکانسها، اثر را برای بیننده باورپذیر میکند. در گذشته این موارد بسیار کمتر و موردی بود اما اکنون تقریباً همه سریالها و فیلمهای سینمایی از این ترفندهای جذاب بهره میبرند.
در رادیو نمایش؛
«پرانتز باز» پس از 6 سال رادیو بازگشت
به نقل از روابط عمومی رادیو نمایش، مارال دوستی سردبیر و تهیه کننده «پرانتز باز» درباره بازگشت این برنامه به آنتن رادیو نمایش گفت: «پرانتز باز» با رویکرد جدیدی بازگشته است چراکه ۶ سال این برنامه روی آنتن نبوده و با پررنگ شدن فضای مجازی اتفاقات زیادی افتاده تا آنجا که امروز هر شهروند دیگر خودش یک رسانه است.
وی ادامه داد: ما به احترام هر فرد و رسانه اش به جای آنکه این بار روی خبر متمرکز باشیم، تمرکزمان را بر بررسی و اطلاع رسانی می گذاریم تا در راستای یکی از اهداف رادیو نمایش که کارش اطلاع رسانی شفاف در حوزه فرهنگ است قدم موثری برداریم.
این تهیه کننده با سابقه رادیو افزود: در گذشته شعار «پرانتز باز» این بود که ما چشم سوم شما هستیم و شفاف و بی طرف و دقیق همه چیز را به شما اطلاع می دهیم و حالا می خواهیم به مردم بگوییم که ما این بار در واقع وقت بیشتری از شما را پیش خرید می کنیم تا هر آنچه را که لازم است برایتان تحلیل کنیم.
دوستی ادامه داد: در «پرانتز باز» از مسائل فرهنگی و به خصوص سینما خواهیم گفت و از آنجایی که این برنامه محتوای خبری داشت و در حال حاضر خبر آنچنانی و جریان خاصی در حوزه سینما وجود ندارد ما این بار پرونده باز می کنیم البته این پرونده باز را قبلا داشتیم به این صورت که درباره مسائل قابل بحث اطلاعات کافی می گیریم و اطلاعات کافی تحویل می دهیم و باز هم هر کس که درباره اش صحبت می کنیم می تواند روی خط بیاید و نظرش را بگوید و در نهایت کاملا بی طرفانه، شفاف و دقیق آن پرونده را بررسی می کنیم.
وی تأکید کرد: در «پرانتز باز» دوره جدید مشارکت مخاطب بالاتر است؛ آنها می توانند در هفته رأی بدهند و در طول هفته مشخص کنند که نظرات کدام کارشناس ما را بیشتر پذیرفته اند و کارشناسان به کدام پیشنهادی که مخاطب داده اهمیت بیشتری بدهند و انتخاب کنند که حرف ویژه آن هفته یا چهره ویژه آن هفته یا نفر ویژه آن هفته چه کسی است.
دوستی بیان کرد: همچنان بعضی از پرانتزهای محبوبمان را با رویکرد جدید حفظ کردیم مثل پرانتز عکس برای نابینایان، پرانتز اقتصاد، پرانتز نقش و بسیاری پرانتزهای دیگر.
وی افزود: در «پرانتز باز» ما پرانتز محبوب عکس را داشتیم که در این بخش کارشناسان حوزه عکس، عکس ها را توضیح می دادند و بیشتر مد نظرمان برای مخاطبان نابینا بود به دلیل آنکه لازم بود آنها عکس ها را ببینند، این بار جدا از تمرکز روی عکس برای نابینایان، پرانتز جدیدی را برای ناشنوایان باز می کنیم تا آنها نیز بتوانند از این برنامه استفاده کنند و این اولین باری است که یک برنامه رادیویی مختص ناشنوایان و با رابط ناشنوایان اجرا می شود، به این صورت که همان زمان که برنامه به صورت رادیویی اجرا می شود، در کنار آن دوستان رابط ناشنوا برنامه را اجرا می کنند و بحث هایی را که گفته می شود، مطرح می کنند ولی با زبان اشاره، دوستان ناشنوا هم می توانند در لایو آن را ببینند و به زودی اعلام می کنیم که در کدام رسانه تصویری می توانند آن را دنبال کنند.
معمای حذف و جابهجایی مجسمههای تهران
هنر شهری یا خیابانی در اکثر جوامع کاربرد فراوان دارد و اکثراً هنر مندان هنرهای تجسمی به خلق آثاری در فضاهای شهری میپردازند. این نوع از هنر غالباً توسط هنرمندانی گمنام در قالب دیوارنگارههای گرافیتی یا چیدمانهای انتقادی در کشورهای دیگر کاربرد دارد که از مهمترین چهرههای این هنر، بنکسی است. البته مجسمهها و نگارهها نیز از جمله هنرهای شهری به حساب میآیند که با توجه به کاربرد در محیط مذکور جانمایی میشوند. در ایران نیز این هنر، یکی از پرکاربردترین هنرها در سطح شهرها است که وظیفه سازمان زیباسازی است که بر این نوع از هنر نظارت دارد و در واقع هنرمندان را برای اجرای کارها بسیج میکند.
در این میان، باید توجه داشت که هنر شهری و اثری که روی دیوارهای شهر نقش بسته یا در میدانها و خیابانهای شهر جانمایی شده است، عمری دارد و بنا بر اثرات طبیعی همچون نور خورشید، باران و باد فرسوده میشود که قاعدتاً نیاز به مرمت خواهد داشت. از طرف دیگر نقدهای بسیاری به تعداد بسیار بالای آثار هنر ی در شهر و همچنین کیفیت بسیار پایین برخی آثار از سوی کارشناسان مطرح شده است که لزوم رسیدگی به این آثار را دوچندان میکند.
به تازگی جریانی در شهر تهران از سوی سازمان زیباسازی اجرا شده است که بر اساس آن، آثار و مجسمههایی که سالهای بسیاری از عمر آنها گذشته و بسیار فرسوده شدهاند و همچنین آثاری که جانمایی کارشناسی و درستی نداشتهاند، یا مرمت و جابجا میشوند یا اقدام به تخریب آنها میکنند.
نصب آثار هنری بدون دلیل و کارشناسی در سطح شهر
در رابطه با جابهجایی و حذف برخی آثار هنری در سطح شهر که اغلب نیز با اعتراض هنرمندان آنها در فضای مجازی مواجه شدهایم، با شاپور دیوسالار معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی تهران گفتگویی داشتیم. وی در ابتدای این گفتگو مقدمهای درباره فرصتها و تحولاتی که در عرصه هنر شهری در مدیریت جدید در نظر گرفته شده، ارائه کرد و گفت: امسال به دلایل تغییر مدیریت و بنا بر تحولات شهرداری و همچنین تجربیات خودم در حوزه شهری، فرصتی شد تا به مرمت، نگهداشت و حذف برخی آثار هنری در شهر بپردازیم. ما تنها کشوری در جهان هستیم که این همه عنصر هنری را بیدلیل و بدون کارشناسی نصب میکنیم و در الحاق کردن عناصر افراطی عمل میکنیم. اگر در شهر گشتی بزنید میبینید که خیلی از دیوارنگارههای شهری پوسته پوسته شدهاند به دلیل اینکه سالهای سال از عمرشان میگذرد و حتی تعدادی نیز عمری ۴۰ ساله دارند. همچنین هر ساله تعداد زیادی نقاشی دیواری نیز به دیوارهای شهر اضافه میشوند که همه آنها زیبا نیستند.
درصدد به آرامش رسیدن سیما و منظر شهری هستم
وی بیان کرد: امسال به دلیل فرصت پیش آمده، بیش از ۵۰ درصد امکانات زیباسازی را برای حذف، مرمت و پیرایش آثار هنر شهری گذاشتهام. از روزی که بر این مسند منصوب شدم، این آثار را شناسایی و بررسی کردیم تا بتوانیم سیما و منظر شهری را به آرامش برسانیم. البته آن دسته آثاری را که ارزشی هستند، نمیتوانیم تغییری دهیم و باید به سمت مرمت آنها برویم. دیوسالار با بیان اینکه باید فکری جدی درباره تغییر فضا و نماهای شهری شود، گفت: در همه جای دنیا، دیوارنگاره و المانهای هنری شهری خیلی محدود است و با توجه به سلیقهها، حتی سال به سال تفاوت میکند. بنابراین به اعتقاد من، شورای هنری زیباسازی و تجربیات موجود، آثار هنری در سطح شهر تهران نیز باید به روز شوند چون ذائقه مردم در حال تغییر است.
وی خاطرنشان کرد: در زیباسازی بررسی علمی روی عناصر حجمی موجود در سطح شهر انجام شده و به اعتبار نتایج حاصله سه رویکرد حذف، مرمت یا جابجا میبایست در دستور کار قرار گیرند. البته هدایت کلان این موضوعات هم با شورای هنری زیباسازی است که متشکل از هنرمندان و معماران و شهرسازان است و نظرات آنها مورد تأیید ما است.
حذف آثار هنری موقت و فستیوالی از سطح شهر
معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی تهران همچنین به آثار مناسبتی که دارای زمان ارائه هستند اشاره کرد و گفت: ما هر سال در رویدادی با عنوان «بهارستان» سفارش آثار حجمی داریم که برای مثال امسال بخش عمدهای از آثار با تم گاو و کرونا بودند، وقتی زمان ارائه آنها به پایان میرسد یعنی وقتی سال نو میشود که دیگر نمیتوانیم آثار با تم گاو را در سطح شهر داشته باشیم و باید تغییر کنند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا تخریب مجسمههای رنگی در محوطه میدان آزادی نیز در این راستا بوده یا خیر، گفت: بله، این مجسمهها نیز در زمره آثار موقت و فستیوالی بودهاند و از طرف دیگر از کیفت مصالح و متریال به کار رفته نیز برخوردار نبودهاند (بتن غیر مسلح و بدون اسکلت). مسأله مهمتر اینکه در هنگام تولید اثر از شرایط مطلوب ساخت نیز برخوردار نبودند به عنوان مثال رنگآمیزی این اثر در هوای بارانی موجب شده تا بتن کاملاً خشک نشده و به همین سبب دچار تخریب و فرسودگی شود چنانچه عکسهای قبلی این مجسمهها را ببینید، متوجه کیفیت پایین آنها خواهید شد. با این حال این مجسمهها سه سال در منظر عموم قرار داشتهاند و پس از ارزیابی شورای هنری و علمی زیباسازی، به دلیل فرسودگی شدید، عملیات حذفشان انجام شد.
جانماییهای اشتباه گذشته را اصلاح میکنیم
وی در مورد اینکه آیا با هنرمند یا هنرمندانی که این آثار را ساختند، موضوع حذف را در میان میگذارید، توضیح داد: بله، ما هنرمندان را در جریان کار قرار میدهیم حتی از آنها گزارشی بابت مرمت میخواهیم. متأسفانه هنرمند مجسمههای میدان آزادی حتی طی این چند سال به آثارش سر نزده و گزارشی از بابت میزان تخریب و امکان مرمت آنها به ما ارائه نکرده است. در جریان بررسی شورای هنری نیز ما به سختی توانستیم ایشان را پیدا کنیم و بعد از مطرح کردن موضوع، قیمتی که این هنرمند بابت مرمت به ما اعلام کرد، قیمتی بود که ما میتوانیم با این هزینه، یک اثر هنری دیگری جایگزینش کنیم. همچنین نکته دیگر در رابطه با این مجسمهها، جانمایی غلط آنها بود که در آینده این روند اصلاح خواهد شد؛ المان تاریخی و جهانی برج آزادی در این میدان وجود دارد و نباید تحت شعاع عناصر دیگری قرار بگیرد، چون خودش به تنهایی شاخص است و باید حریمش حفظ شود.دیوسالار در پایان در پاسخ به اینکه آیا با توجه به حریم برج آزادی، از این پس در محوطه این میدان اثر حجمی هنری نصب خواهد شد یا خیر، به مهر گفت: از نظر ما و شورای علمی و هنری زیباسازی، قاعدتاً نباید اثری در این میدان جانمایی شود اما باید با وزارت میراث فرهنگی نیز در این زمینه هماهنگی داشته باشیم.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/7537/26700/96160
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/7537/26700/96161
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/7537/26700/96162
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/7537/26700/96163
|
عناوین این صفحه
- انتقاد از نحوه جمعآوری مجسمههای شهری توسط شهرداری تهران
- چم و خم های بردن «زیرخاکی» به 40 سال قبل
- «پرانتز باز» پس از 6 سال رادیو بازگشت
- معمای حذف و جابهجایی مجسمههای تهران