|
پنجره فولاد باز است اعلام نمیکنند
کنایه تند نکونام به جانشینش در فولاد
دوشنبه شب جواد نکونام سرمربی پیشین فولاد خوزستان روی خط برنامه فوتبال برتر آمد و در مورد مسائل مختلفی که در نهایت منجر به کناره گیری از هدایت فولاد شد صحبت کرد که مشروح صحبتهای کاپیتان پیشین تیم ملی را در این صفحه میخوانید:
بیرون ماندن من تعجبی ندارد
اول از همه آرزوی موفقیت میکنم در بازیهای پیش رو برای تیم ملی کشورمان و خوشحالم از اینکه چهار بازیکن ملی پوش داشتیم که متاسفانه یکی از آنها کنار گذاشته شد ولی به 3 بازیکن عزیز تبریک میگویم که من پارسال و سال قبل مربی آنها بودم و واقعا زحمت کشیدند و لیاقت این را داشتند. بازیکنان دیگری هم بودند که میتوانستد در این جمع باشند ولی آرزوی موفقیت دارم برای تیم ملی و امیدوارم به جام جهانی صعود کنند. دربارهی مربیگری و کاری که به هرحال امسال در فولاد انجام شد، برنامه ریزی ما خیلی خوب بود چون ما از سال قبل و زمانی که هنوز تیم سهمیه آسیایی را نگرفته بود ما و آقا سعید و رئیس محترم کارخانه فولاد آقای مهندس محمدی، درباره قرارداد بازیکنان، تیم بستن و شرایطی که باید ایجاد شود برنامه ریزی را زود شروع کردیم و باعث شد بتوانیم تیم خوبی را روانه مسابقات کنیم و بتوانیم این نتایج را بگیریم. با اینکه اگر نگاه کرده باشید، تراکتور سازی پنجره نقل و انتقالاتی اش یک سال بسته بود و نتایج و عملکرد تیمشان با توجه به نبود بازیکن خیلی سخت بود. امسال ما، با این شرایط و کرونا و سختیها توانستیم به کمک دوست خوبم، مدیر عزیزمان آقا سعید تیم خوبی را روانه مسابقات کنیم. فکر میکنم عملکردمان خوب بود کما اینکه در لیگ میتوانستیم جایگاه بهتری داشته باشیم و واقعا خستگی بازیها در لیگ، جام حذفی، آسیا و شرایط کرونایی به ما ضربه زد. جای تعجبی ندارد که من بیرون باشم. من تمام صحبتم را میکنم. این صحبتهای من فقط برای مردم و هواداران فولاد است که به من لطف داشتند و در این چند روز به من پیغام دادند و با تماسها سوال کردند که چرا نیستم و تیمی که من قهرمان کردم چرا نماندم.
تا آخر عمر با رابطه مربیگری نمیکنم
من در سه تیم مربیگری کردم، خانه به خانه بابل، نساجی مازندران و فولاد خوزستان؛ هیچ کدام از این تیمها من را با رابطه انتخاب نکردند. من قطعا تا آخر فوتبال هم با رابطه مربیگری نمیخواهم و نخواهم کرد ولی مربیهای دیگر این کار را میکنند. مربیهایی که خرج کردند و زمانی که از لیگ یک آنها را بیرون میاندازند می آیند و تیم میگیرند. اینها پارسال در خوزستان علیه تیم فولاد خوزستان کار انجام میدادند. نه علیه من بلکه علیه تیم فولاد خوزستان. عملکرد هم مشخص است تیم قهرمان شده و سال قبل هم در باشگاههای آسیا بود با هزینههایی که اگر صلاح است باشگاه فولاد از قراداد من تا بقیه بازیکنان اعلام کند. نسبت به امسال و تیمهای دیگر و هر چیزی که میخواهند بسنجند. اتفاقاتی که در خوزستان برای من افتاد و دوستانی که ناراحت بودند از اینکه نکونام در خوزستان مربیگری میکند، باعث شد شرایط سخت شود ولی من شرایط سخت تری را گذرانده بودم. من در استقلال و تیم ملی و اوساسونا شرایط به مراتب سخت تر است و بازیها بزرگ تر است و تیمها بزرگتر هستند ولی من تحمل کردم، با تیم تلاش کردیم و با بازیکنان و کادر فنی زحمت کشیدیم.
شاگردان من گل سرسبد نقل و انتقالات بودند
ما دیدیم که فقط خودمان باید به خودمان کمک کنیم و این اتفاق افتاد که توانستیم تیم را قهرمان کنیم و فولاد سهمیه آسیایی بگیرد و این باعث افتخار من است که خوزستان استانی که واقعا مردمش لیاقت بهترینها را دارند حیف است که در باشگاههای آسیا نباشند و جزو تیمهای مدعی و قهرمان نباشند. بهترین بازیکنان لیگ در نقل و انتقالات بازیکنان فولاد بودند. چندتا بازیکن از تیم من گل سرسبد نقل و انتقالات بودند به دلیل عملکرد خودشان و تیممان بوده است و قطعا تیمهای دیگر به دنبال بازیکنان ما هستند. از سعادت حردانی که قرارداد نداشت و زمانی که او رابه باشگاه فرستادم، قراداد چهل میلیونی بستند که من ناراحت شدم و گفتم چرا بازیکن من باید چهل میلیون بگیرد؟ کسانی که در باشگاه باعث پنجره بسته فولاد شدند و در این زمان برگشتند، اصلا چرا باید برگردند؟ فوتبال ما جای تعجب زیاد دارد. کسی که باعث شده با پرونده بازیکن این اتفاق بیفتد که پنجره نقل و انتقالاتی بسته شود الان در باشگاه پست گرفته است و این ها معلوم است که به دلیل ارتباط است.
فوروارد میخواستم با دفاع وسط مذاکره کردند
به یکی از اعضای هیئت مدیره گفتم فلان بازیکن را بگیرید؛ زمان آقای پروین دو نام حسینی بود که یک اشتباهی شده بود یکی سید جلال و یکی سید محمد که سید محمد بازیکن ابومسلم بود. ما امسال همین مشکل را داشتیم. به اعضای هیئت مدیره گفتم فلان بازیکن را بگیرید؛ به آنها گفتم او رفته است و گفتند نه هنوز هست ما صبح با او صحبت کردیم. من بازیکن فوروارد را گفتم و ایشان با بازیکن دفاع وسط صحبت کرده است! گفتم این بازیکن فوروارد است و شما با دفاع وسط صحبت کردید، بازیکن سایپا بوده و من اینها را به آنها گفته بودم. یک هفته من با باشگاه فولاد صحبت کردم و به احترام باشگاه یک هفته صبر کردم چون آقای گودرزی رئیس محترم هیئت مدیره به من گفتند که اگر قرار باشد جایی بروی اول باما مذاکره کنید و من طبق قولی که داده بودم گفتم چشم و فکر میکنم دوشنبه هفته گذشته با باشگاه فولاد مذاکره کردم و تا یک شنبه هفته بعد هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچ صحبت و تماسی با من نداشتند و خیلی جالب است که گفتند نکونام قرار است به ما خبر دهد. ما یک جلسه خصوصی سه نفره داشتیم و کامنتهای زیر اخبار نقل و انتقالات یک سایت ورزشی مبلغ قراردادی که من پیشنهاد دادم را نوشتند. مشخص است که کسی که با من دشمن بوده و این خبر را بیرون داده و میخواهد در هیئت مدیره کار کند. روز اولی که من به جلسه رفتم گفتم ایشان در هیئت مدیره است و اگر حرفی بزند من با تیم کار نمیکنم به دلیل اینکه او به مردم خوزستان و تیم بزرگ فولاد خوزستان ظلم کرده است چرا باید در هیئت مدیره باشد؟ یکی از شروطی که من آنجا بودم این بوده که ایشان نباید باشد به دلیل اینکه به فوتبال ظلم کرده و تمام اینهایی که به همدیگر وابسته بودند را من از تیم دور کردم به خاطر سلامت و پاکسازی تیم فولاد خوزستان.
پنجره نقل و انتقالات باز است و اعلام نمیکنند!
مسئله اینکه نمیخواستند من باشم نبوده و من خودم گفتم که نمیخواهم بمانم. هفتهای که من با آقای گرشاسبی و آقای عزیزی خادم بودم، گفتند بروید کار را شروع کنید و پنجره نقل و انتقالاتی هم باز میشود. پنجره نقل و انتقالاتی هم باز است و من نمیدانم چرا اعلام نمیکنند چون میخواهند تلاش کنند گرچه تلاشها را آقا سعید انجام داد. دوستان گفتند که پنجره بسته است و دیدند راهی نیست که بخواهند بهانه را اعلام کنند گفتند نکونام به تهران بیا تا صحبت کنیم گفتم من جلسه آمدم صحبت کردیم و همه چیز انجام شده است ولی شرایطی را دیدم که صلاح نبود. به نظرم مردم خوزستان و هواداران فولاد همه میدانند و جواب این اتفاقات را گرفتند به خاطر اینکه در فوتبال دنیا اگر کسی اشتباه کند استعفا داده و میرود و هیچ باشگاهی او را راه نمیدهند. ولی در این باشگاه اتفاقات برعکس افتاد و وقتی دیدم منافع اسیب میبیند که بازیکنان یکی یکی میروند و کسی نمیخواهد با آنها صحبت کند و قراداد را تمدید کنم من هم گفتم بهتر است نباشم. شرایطی که پیش آمد شایسته فولاد نیست. چون هواداران و مردم انتظار دارند و شرایطی داشتیم که حداقل در کورس مدعی باشیم ولی در پنجره بسته نقل و انتقالاتی چهار بازیکن خوب من جدا شدند.
همه چیز را صادقانه به مردم میگویم
من نمیتوانستم تعهد بدهم چرا که در هیئت مدیره با من بد هستند و اگر با این شرایط بروم درون کار هزارتا مشکل برایم به وجود بیاید؛ از الان در کار من خلل ایجاد میکنند و من هم باید پاسخگو باشم به مردم. تمام هواداران فولاد من را میشناسند یک آدمیام که تمرکزم روی کارم است و هر اتفاقی هم بیفتد صادقانه میگویم. ولی وقتی دیدم قرار است به هواداران فولاد خدشه وارد شود و این حربهای شود که تیمم نتیجه نگیرد، من گفتم نمیتوانم چرا که مسئولیت دارم و باید به مردم صادقانه بگویم. ناراحتی من هم از روز اول بود و قبل از اینکه جلسه شروع شود گفتم ایشان اگر بخواهد باشد و حرف بزند درمورد تیم من، من اجازه نمیدهم چرا که ایشان عملکردش از سال اول حضورم مشخص است تا الان. معلوم است دشمنی میکند ولی من تصمیم گرفتم دیگر در باشگاه فولاد نباشم. آرزوی موفقیت میکنم برای آنها و همین که شاکله اصلی تیم را همان شاکله بازیکنانی که من سه سال در خدمتشان بودم تشکیل داده باعث افتخارم است. استان خوزستان لیاقت این را دارد که این تیم همیشه در بالای جدول باشد.
مربی از دسته دو اخراج شده لیگ برتری میشود!
در این مورد اسم نیاز نیست ببرم و اینها که حرف میزنند من جوابشان را نمیدهم و موقعی جواب میدهم که به هر حال میتواند در اندازهای قابل احترام باشد. یک سریها در مورد ما صحبت میکردند که ما به فامیلشان که هم دوره ما بوده زنگ میزدیم میگفتد: آقا اصلا ولش کن! ما با ایشان اصلا صحبت نمیکنیم. اینها کسانی بودند که به هم مرتبط بودند و یک صحبتهایی میکردند که باشگاه فولاد ضربه میخورد. ده هفته مانده بود که لیگ تمام شود و شروع کردند گفتند آقای آذری میخواهد عوض شود چرا که مدیریت تیم کارش را درست انجام میداد. تیمی که مدیریتش یک سال تیم را سوم و سال بعد قهرمان کرده چرا باید تغییر و تحول داشته باشد؟ اگر عملکرد بد است بگویند. من یک روز به آقا سعید زنگ زدم و گفتم دارید میروید که گفت نه اینها شایعه است. از مدیریت باشگاه این مشکل را داشتیم تا خودمان چرا که کار سالم انجام میدادیم، یکسری از دوستان آنجا دستشان کوتاه شده بود و شرایطشان سخت بود. من هم کسی هستم که فقط کارم را انجام میدهم و میخواهم باشگاه هم کنارم باشد؛ اگر قرار باشد در باشگاه نفری باشد که علیه تیم فولاد باشد نمیشود کار کرد. امسال این اتفاق داشت میافتاد که تصمیم گرفتم فولاد نمانم. نه دنبال این هستم که با رابطه تیم بگیریم؛ نه میخواهم و نه نیاز دارم و گفتم میمانم بیرون و اگر قسمت شد مربیگری را ادامه میدهم. در این فوتبال که مربی را از دسته دو بیرون میاندازند و میآید بهترین تیم لیگ برتر را میگیرد. تیم ها را متلاشی میکنند و بازهم تیم دارند.
خارج از ایران اطلاعاتم را کامل میکنم
فعلا استراحت برایم واجب بود چرا که سه سال خیلی سخت بود و فعلا خبری از تیم داشتنم نیست. استراحت به من خیلی کمک میکند و در آینده دو تا کلاس هست که میروم برای گذراندن آنها خارج از ایران تا بتوانم اطلاعاتم را کامل کنم. مربیگری باشد ادامه میدهم و نباشد فقط به خاطر عشق و علاقهام آن را تماشا میکنم. کسانی که از نزدیک مرا میشناسند میدانند چه وقتی برای کارم میگذارم و نتیجهاش هم تا به حال گرفتم.
بحران جهانی و چند ماه عقب ماندگی برای ما؛
چالشهای فوتبال ملی در بزنگاه تاریخی
ایران در میان کشورهایی قرار داشت که خیلی زود پس از شیوع ویروس کرونا با این ویروس درگیر شد، ولی حالا در خیلی از کشورهایی که پس از ایران با این بیماری درگیر شدند، با مدیریت درست شرایط، جامعه آنها تقریبا به حالت طبیعی و با ثبات در آمده، ولی در ایران هر روز شرایط نگران کنندهتر از روز گذشته پیش میرود و حالا یکی از دغدغههای اصلی مسئولان فدراسیون از دست رفتن میزبانی پس از ماهها تلاش است و تیم ملی هم از نظر تدارک با شرایطیتر حتی بدتر از تیم ملی سوریه و عراق به مرحله نهایی رسیده است.
با این حال تیم ملی فوتبال ایران در روزهای آخر خردادماه 1400 توانست در شرایطی که نگرانی زیادی بابت نرسیدن فوتبال ایران به مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی وجود داشت، بدون لغزش و با پیروزی در 4 بازی پیاپی به دور نهایی برسد، اما این اتفاق مهم در حالی رخ داد که لیگ برتر فوتبال ایران در فاصله هفت هفته مانده تا پایان، نیمه کاره رها شد و پس از انجام ماموریت دشواری که پیش روی اسکوچیچ و ملی پوشان قرار داشت، بازیکنان شاغل در لیگ داخلی به کوران رقابتها بازگشتند و البته لژیونرها به لطف برنامه ریزی مناسبتری که تجربه کردند، برای مدتی فرصت استراحت پیدا کردند.
حالا تنها 2 روز تا انجام اولین دیدار مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی فاصله داریم؛ لژیونرها پس از استراحتی که داشتند، با انجام تمرینات پیش فصل و برگزاری چند هفته ابتدایی در لیگهایشان روز دوشنبه (هشتم بهمن ماه) به اردو ملحق شدند و در سوی دیگر ملی پوشان شاغل در ایران باز هم مانند سال گذشته با استراحت نامناسب به این رویداد مهم رسیدهاند و همین موضوع یکی از نگرانیهای اصلی سیاوش یزدانی مدافع استقلال بود که تیمش تا فینال جام حذفی هم راه یافته بود و مانند سایر بازیکنان لیگ ایران با بدنی ناآماده به اردوی تیم ملی در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی رسیده است.
تمام این اتفاقات سبب شده تا حالا تیم ملی که مینی کمپی را با حضور 22 بازیکن از لیگ داخلی آغاز کرده بود و 12 بازیکن از این فهرست خط خوردند، تنها فرصت انجام یک جلسه تمرینی جدی را را پیش رو داشته باشد، که آن هم روز سهشنبه 9 شهریور بود؛ چرا که در روزهای گذشته لژیونرها که اسکلت اصلی ترکیب را تشکیل میدهند حضور نداشتند و روز چهارشنبه هم تمرین بسیار سبکی برگزار میشود تا بازیکنان تیم ملی که اکثریت آنها مسافتهایی طولانی را هم برای رسیدن به ایران طی کردهاند، تحت فشار بدنی قرار نگیرند و با شرایط خوبی روز پنج شنبه مقابل سوریه صفآرایی کنند.
به این مشکلات، ابتلای اسکوچیچ و هاشیمان و مربی گلرهای تیم ملی به ویروس کرونا را هم اضافه کنید و اینکه کریم باقری و مهرداد خانبان هم تازه از روز سهشنبه با حل شدن دیوانسالاری حاکم بر ساختار فدراسیون و باشگاههای فوتبال در ایران، در تمرین تیم ملی حضور پیدا کردند.
البته که در همین بین نکات بسیار امیدوارکنندهای نظیر نیروی انسانی توانمند و با کیفیت و لژیونرهایی که برخلاف بازیکنان لیگ داخلی با بدنهای آمادهتر به تمرینات اضافه شدهاند، وجود دارند و میزبانیای که پس از نزدیک به 2 سال بار دیگر در آزادی خواهیم داشت، به ملیپوشان به کسب سه امتیاز کمک خواهد کرد. ضمن اینکه سرمربی کروات تیم ملی احتمالا به همان سیستم و همان بازیکنانی اعتماد خواهد کرد، که در خردادماه روزهای خوبی را در منامه سپری کردند و میتوان گفت برای پشت سر گذاشتن این چالشها، شاهد تغییرات زیاد در آرایش تیم ملی نخواهیم بود.
احتمالا با کیفیتی که بازیکنان تیم ملی و سرمربی کروات تیم ملی در مرحله قبلی مقدماتی جام جهانی از خودشان به نمایش گذاشتند و با رکورد شکنی موفق به شکست بحرین و سپس عراق شدند، اهالی فوتبال خیلی نگران دیدار برابر سوریه نیستند و در دیدار برابر عراق هم نفرات تیم ملی با انجام یک مسابقه و برگزاری جلسات تمرینی بیشتر در کشور قطر، به هماهنگی و آمادگی بیشتری دست خواهند یافت، اما همچنان نگرانیهای زیادی در مورد تقویم فوتبال ایران وجود دارد.
در سالی که منتهی به جام جهانی 2022 قطر میشود، باید دید چطور مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ میتوانند برنامههای خود را برای موفقیت هر چه بیشتر تیم ملی و برنامه ریزی مسابقات لیگ سازماندهی کنند؛ برنامهای که هم بتواند فرصت برگزاری تمرین و انجام بازیهای دوستانه پیش از مصافهای سرنوشتساز مانند دیدار برابر کرهجنوبی را مهیا کند و هم تقویم لیگ را طوری پیاده کند که پس از 2 سال همچنان 2،3 ماه از برنامه برگزاری مسابقات فوتبال در دنیا عقب نباشیم.
البته که در پایان باید اشاره کرد، فوتبال تنها بخشی از جامعه ایران را طی یک سال و چندماهی که از ویروس کرونا گذشته به تصویر میکشد و بیشک برای بازگشت فوتبال به مسیر طبیعی، راهی جز بازگشت جامعه به این مسیر وجود ندارد و در این بین مسئولان فدراسیون باید هوشیار باشند و تلاش کنند تا با واکسینه کردن افرادی که به طور مستقیم با فوتبال درگیرند از جمله تمامی بازیکنان شاغل در فوتبال ایران و مسئولان برگزاری مسابقات و درنهایت صدور اجازه برای تماشاگرانِ واکسینه شده، رفته رفته فوتبال را به چرخه طبیعی خود بازگردانند.
نبرد تجربه و ثبات برای بازوبند
کمال – امیری؛ کاپیتان سوم پرسپولیس کیست؟
بسیاری در شمایل احمد نوراللهی کاپیتانی پرسپولیس را از همان روزهایی میدیدند که پیراهن شماره 28 سرخپوشان را برتن داشت و خیلی زود خود را به ترکیب اصلی رسانده بود. زمانی که در هفته آخر نیم فصل لیگ شانزدهم، سیدجلال برای بازی خداحافظی بازوبند را به او سپرد، این شک تبدیل به یقین شد که نوراللهی در آینده این جایگاه را در اختیار خواهد گرفت اما درست زمانی که میرفت دوره انتقالی فرا برسد، پیشنهاد شباب الاهلی و سقف قرارداد پرسپولیس سبب شد تا احمد نور از جمع سرخپوشان پایتخت جدا شود.
نوراللهی در سالهای گذشته بارها بازوبند کاپیتانی را در اختیار داشته؛ به خصوص در لیگ نوزدهم که سیدجلال به دلیل مصدومیت و همچنین آمادگی بالای شجاع و کنعانی روی نیمکت حضور داشت و عالیشاه نیز به تناوب بازی میکرد. در لیگ بیستم جدایی شجاع سبب شد تا مدافع شماره چهار در 39 سالگی یک فصل را فیکس باشد و نوراللهی کمتر فرصت کاپیتانی را پیدا کند.
اما عبور امید عالیشاه از مرز 30 سالگی و رسیدن سیدجلال به 40 سالگی، نشان میداد که نوراللهی قرار است این بازوبند را در اختیار بگیرد. حضور پرتعداد وینگرهای پرسپولیس، نیمکت نشینی امید عالیشاه در برخی مسابقات را اجتناب ناپذیر میکرد و در چنین شرایطی قرمزها دلخوش به ستارهای بودند که بیش از 200 بار پیراهن تیمشان را برتن کرده بود و در عبور از روند طبیعی حسینی، میتوانست این خلا را پر کند.
با این حال نوراللهی در شرایطی که پیشنهاد موردنظر از باشگاه پرسپولیس به او نرسید، ترجیح داد که آفر میلیون دلاری شباب الاهلی را بپذیرد و از پرسپولیس برود تا خلا کاپیتانی به شکلی دیگر اتفاق بیفتد. جای خالی کاپیتان سومی که بارها و بارها با بازوبند از ابتدای مسابقه حضور یافته بود و حالا با تصمیمش کادرفنی را در موقعیتی پیچیده قرار میداد.
جدایی احمد نوراللهی در حالی رخ داد که پرسپولیسیها بازیکنان باتجربه بسیاری را در ترکیب خود دارند. حتی بوژیدار رادوشویچ گلر ذخیره سرخپوشان نیز ششمین سال حضورش در این تیم را آغاز کرده و چند بازیکن دیگر هم چنین وضعیتی دارند.
از نظر سابقه، کمال کامیابینیا به عنوان تنها بازمانده نخستین سبد خرید برانکو ایوانکوویچ، شایسته کاپیتانی است. اما اولا او همین حالا مصدوم است و از طرف دیگر در رقابت با میلاد سرلک و رضا اسدی، امکان حضور فیکس در 30 بازی لیگ برتر را نخواهد داشت.
پس از او نام وحید امیری دیده میشود که در 33 سالگی مدیران باشگاه را مجاب به امضای قرارداد سه ساله کرده و با چهار سال سابقه حضور در پرسپولیس، مهرهای باسابقه به حساب میآید. سپس نوبت به سیامک نعمتی خواهد رسید که از لیگ هفدهم در جمع سرخپوشان حاضر است و بعدتر بازیکنانی نظیر مهدی ترابی، مهدی شیری و... .
علاوه بر مشخصههای همیشگی یک کاپیتان نظیر قدرت رهبری، توانایی ارتباط و مقبولیت در بین بازیکنان، نکتهای که برای کادرفنی پرسپولیس اهمیت ویژهای خواهد داشت، ثبات این مهره در ترکیب تیم است. به عنوان مثال نوراللهی فصل گذشته در تمام بازیهای پرسپولیس حضور داشت و در لیگ هجدهم و نوزدهم نیز کمتر پیش آمد که نامش در ترکیب اصلی قرار نگیرد؛ آیا کمال کامیابینیا و وحید امیری چنین مشخصهای را دارند؟ یا حداقل کدام یک به چنین موقعیتی نزدیک تر خواهند بود؟
از طرف دیگر حضور بازیکنی 28 ساله در این جایگاه، باشگاه را امیدوار به آینده ای با ثبات برای جایگاه کاپیتانی اش میکرد چرا که امکان حضور طولانی مدت در تیم را داشت. مسئله ای که عکس آن باعث نگرانی در بین هواداران پرسپولیس میشود. پس از خداحافظی کریم باقری، پرسپولیس در یک دوره 4-5 ساله کاپیتانی واقعی را در اختیار نداشت و همین موضوع در تزلزل موقعیت تیمی و افزایش حواشی نقشی قابل توجه داشت.
اگرچه قرارداد نوراللهی با شباب الاهلی یک ساله است اما طرفداران، پیشکسوتان و احتمالا مربیانی که امیدوار بودند احمد نوراللهی در لیگ بیست و یکم خود را برای قبول کاپیتانی آماده تر از قبل کند و تردیدهای درباره خود را از بین ببرد، حالا بیم آن را دارند که پس از خداحافظی سیدجلال حسینی (در سالیان پیش رو) وضعیت جایگاه کاپیتانی نیز به خطر بیفتد؛ هرچند که عالیشاه با نمایش های درخشان در لیگ بیستم، امیدها را به خود افزایش داد و حالا باید دید که در سال جدید چه خواهد کرد. سالی که فارغ از آینده میان مدت، برای پرسپولیس اهمیت زیادی دارد و یک لغزش ممکن است باشگاه را از ریل موفقیتهای چند ساله اخیر خارج کند.
فقط سه بازیکن بالای 30 سال در فهرست اسکو
لگد محکم جوانان برای شکستن درِ تیم ملی
دراگان اسکوچیچ که با نتایج خوبش در دور قبل و رساندن ایران با شرایط پیچیده به مرحله نهایی انتخابی جام جهانی قطر حالا در افکار فوتبالیها مقبولیت بیشتری کسب کرده چندی پیش در خصوص انتقادی که نسبت سن و سال بازیکنان تیمش مطرح بود واکنش نشان داده و معتقد بود میانگین سنی 28 سال تیمش که در بحرین به میدان رفت بهترین سن برای فوتبال بازی کردن در این سطح بوده و اگر سن بازیکنان بالاتر از این هم برود مشکلی برای تیم ایجاد نمیشود و آنها میتوانند تفکرات او را در زمین پیاده کنند.
البته دراگان گویا علیرغم این صحبت بدش نیامده به تیمش نیروی جوانی تزریق کند و از همین رو در مینی کمپ شاهد حضور چهرههای جدید و جوانی بودیم که چند تن از آنها در لیست نهایی هم برای خود جایی پیدا کرده و ممکن است اگر در بازی سوریه شرایط خوب پیش رود اولین بازی ملی خود را نیز تجربه کنند.
اسکوچیچ ماه پیش و قبل اتمام مسابقات لیگ طی صحبتهایش در خصوص شانس دعوت جوانان به تیم ملی گفته بود: جوانها باید روحیهای داشته باشند که با لگد درِ تیم ملی را شکسته و وارد این تیم شوند. من از آنها این را میخواهم و هنوز منتظرم چنین چیزی ببینم.
گویا این تلنگر به جوانان و قائل شدن شانس برای آنها باعث شده که بازیکنان کم تجربهتر بیشتر تلاش کرده و نظر اسکو را جلب کنند و حتی برای اولین بار یک بازیکن دهه هشتادی پایش به تیم ملی باز شود.
گلرهایی که میتوانند سالها دروازه را بیمه کنند
تیم ایران در این نسل گلرهای بسیار خوبی را دارد و حتی اسکوچیچ مجبور شده روی نام بهترین سنگربانهای لیگ ایران خط قرمز بکشد و سه لژیونر را دعوت کند. بیرانوند ۲۹ ساله است، عابدزاده ۲۸ و پیام نیازمند ۲۶ سال دارد که با این سن و عملکرد خوب خود، این سه نفر سالها میتوانند پای ثابت اردوهای ملی باشند.
چهار چهره جدید در خط دفاع یوزها
خط دفاعی ایران به نسبت بازیها پیشین با توجه به مصدومیت پورعلی گنجی و مجیدحسینی، دو مدافع اصلی جام جهانی روسیه دچار تغییراتی شده و همچنین در این اردو خبری از دانیال اسماعیلیفر نیست و دفاع راست فولاد در تیم است. شجاع خلیلزاده و حسین کنعانی به ترتیب ۳۱ و ۲۷ سالهاند که احتمالا زوج ترکیب اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند. صادق محرمی ۲۵ سال دارد و میلاد محمدی که تجربه بسیار خوبی نیز در زمینه ملی کسب کرده در سن ۲۸سالگی است. اما جعفر سلمانی و عارف آقاسی ۲۴ سال، صالح حردانی ۲۳ سال و سیاوش یزدانی ۲۹ سال دارند و چهرههای جدید تیم ملی در خط دفاعی هستند.
مسنترین و جوانترین بازیکن ایران در خط هافبک
در کمربند میانی تیم ملی ترکیبی از جوانان با انگیزه و با تجربه ها حضور دارند. نورافکن که پیش از این هم سابقه دعوت به تیم ملی را دارد در اوج جوانی و در سن ۲۴سالگی میتواند بسته به نظر کادرفنی در هافبک دفاعی یا دفاع چپ به میدان برود. عزت اللهی، محمد کریمی و قلیزاده ۲۵ و سرلک که دومین اردوی ملی خود را تجربه میکند ۲۶ساله هستند؛ ترابی ۲۷ و احمد نوراللهی، زبیر نیک نفس، علیرضا جهانبخش و سامان قدوس ۲۸ سال دارند. وحید امیری مسنترین بازیکن با ۳۳ سال و یاسین سلمانی، اولین دهه هشتادی ملی پوش ۱۹ سال دارد.
خط آتش، ترکیبی از جوانی و تجربه
در خط حمله تیم ملی چهار بازیکن حضور دارند که سه نفر آنها یعنی انصاریفرد ۳۱ساله، طارمی ۲۹ساله و آزمون ۲۷ ساله با بازی در جام ملتها و جام جهانی تجربه بالایی دارند و همچنین از سن نسبتا مناسبی هم برخوردارند. چهارمین مهاجم تیم ملی نیز قایدی ۲۳ساله است که میتواند در دورنهایی انتخابی جام جهانی قطر تواناییهای خود را در زمینه ملی نیز به رخ بکشد.
اسکوچیچ با تغییر لیست نسبت به چهار بازی گذشته بیش از یک سال میانگین سنی تیم را پایین آورد و به زیر ۲۷ سال رساند. تیمی که چشم یک ملت به ساقهای آنها دوخته شده تا بتوانند سومین حضور پیاپی ایران را در جام جهانی رقم بزنند. با این لیست تفاوت ترکیب اصلی و ذخیرهها از نظر تجربه بیشتر شده و باید دید اسکوچیچ در عمل چقدر روی جوانترها حساب کرده و آیا فرصت چشمگیری به آنها خواهد رسید یا خیر.
از 1500 کیلومتر فاصله تا دست به جیب شدن برای هواداران؛
ماجرای عشق 55 ساله پیرمرد بندرلنگهای به استقلال
فعالیت نقل و انتقالاتی استقلال طی هفته های گذشته آغاز شده و هواداران این تیم در این روزها، پیگیر اخبار تیمشان و بازیکنان جذب شده بودند. تعداد زیادی از طرفداران این تیم نیز مقابل ساختمان باشگاه حضور پیدا کردند تا از نزدیک در جریان اخبار مربوط به تیمشان قرار بگیرند.
در این میان داستان حضور یکی از هواداران استقلال با سایرین متفاوت بود. شرفایی پیرمرد بندر لنگه ای که 1500 کیلومتر را به عشق تیم مورد علاقه اش طی کرده بود، طی یک هفته گذشته مقابل ساختمان باشگاه استقلال حضور داشت. او در این مدت بارها دست به جیب شده و برای هوادارانی که مقابل ساختمان باشگاه حضور داشتند، مواد خوراکی از قبیل آب، بستنی و... خریداری کرد.
این هوادار پا به سن گذاشته که طی روزهای اخیر ویدیوهایی نیز از او در فضای مجازی منتشر شده بود، در مراسم کوچکی که در دفتر باشگاه استقلال برگزار شد، مورد تجلیل قرار گرفت. شرفایی که محل کار او در بندر لنگه بوده و مشغول ساخت و ساز گلدسته مساجد است، طی هفته گذشته بالغ بر چند میلیون تومان از حساب شخصی خود برای تغذیه هوادارانی که پشت درب ساختمان باشگاه منتظر حضور بازیکنان جدید هستند، خرج کرده است.
این هوادار عاشق و شیفته استقلال، می گوید که 55 سال است اخبار تیم مورد علاقه اش را پیگیری می کند و با وجود تمام سختی ها و مشکلات، طی روزهای گذشته مقابل ساختمان باشگاه حضور داشته تا شاهد بسته شدن تیمی قدرتمند از سوی فرهاد مجیدی باشد.
شرفایی درخصوص حضورش در ساختمان باشگاه استقلال گفت: من از شهر بندرلنگه آمده ام. خیلی به استقلال علاقه دارم. وقتی وارد ساختمان باشگاه شدم، به من گفتند مهمان هستی و من پاسخ دادم نه من مهمان نیستم. همه می گویند استقلال خانه دوم ماست ولی من می گویم اینجا خانه من است. 55 سال است که قلب من اینجاست. من 1500 کیلومتر از تهران فاصله دارم ولی در تمام این 55 سال به استقلال عشق و علاقه داشته ام.
وی درباره اینکه در باشگاه چه هدیه ای به او داده شده، پاسخ داد: من زمانی که وارد ساختمان باشگاه استقلال شدم، نمی توانستم صحبت کنم و از شوق و هیجان می لرزیدم. به اندازه گرفتن ستاره سوم استقلال خوشحال شدم.
او در مورد اینکه جام های استقلال را در دفتر باشگاه از نزدیک دیده است گفت: جام ها را دیدم و دستی هم به جام قهرمانی آسیا کشیدم و با آنها عکس هم گرفتم. به سایر جام ها نیز گفتم خوش به حالتان که در کنار جام قهرمانی آسیا قرار دارید. چون خیلی ها هستند که حسرت دیدن این جام را دارند.این هوادار استقلال ادامه داد: اگر هم به شهر خودم برگردم، قلب من اینجاست. از همه استقلالی ها که یک هفته است با هم هستیم و مانند فرزندان من شده اند، تشکر می کنم.
او در پایان گفت: میلیون ها نفر مانند من هستند که اینگونه عاشق استقلال هستند. دختر عموی من به کرونا مبتلا شده و روی تخت بیمارستان به او اکسیژن وصل است ولی هر روز با من تماس می گیرد و اخبار استقلال را جویا می شود. من خیلی هیجان زده هستم و نمی توانم به خوبی صحبت کنم.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8581/28034/98741
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8581/28034/98742
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8581/28034/98743
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8581/28034/98744
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8581/28034/98745
|
عناوین این صفحه
- کنایه تند نکونام به جانشینش در فولاد
- چالشهای فوتبال ملی در بزنگاه تاریخی
- کمال – امیری؛ کاپیتان سوم پرسپولیس کیست؟
- لگد محکم جوانان برای شکستن درِ تیم ملی
- ماجرای عشق 55 ساله پیرمرد بندرلنگهای به استقلال