|
نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر به کار خود پایان داد
مراسم اختتامیه نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر با رونمایی از ۱۷ مجسمه خلق شده در این رویداد و با پیام «سید مجتبی حسینی» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تقدیر ازهنرمندان حاضر در این رویداد به کار خود پایان داد.
به گزارش امتیاز؛ ابوذر حلواییپور مدیر روابط عمومی این شرکت و رئیس نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر در آیین پایانی این مراسم ضمن قدردانی از تمام کسانی که در برگزاری این رویداد سهم داشتهاند، گفت: در راستای تحقق اهداف فرهنگی هنری و ایفای مسئولیتهای فرهنگی اجتماعی شرکت معدنی و صنعتی گل گهر و طبق برنامهریزیها و اهدافی که برای سال ۱۴۰۰ تنظیم شده بود، اولین دوره سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر با همکاری جمعی از هنرمندان مجسمهساز در سیرجان برنامهریزی شد.
به گفته او هدف این رویداد در وهله نخست، فراهم کردن فرصتی برای حضور هنرمندان در شهر سیرجان بود و در گام دوم توجه به هنر مجسمهسازی و گسترش این هنر در شهر سیرجان و تقویت بنیه هنری هنرمندان این شهر است.
حلواییپور ادامه داد: از بدو تصمیمگیری در خصوص برگزاری این سمپوزیوم تلاش کردیم استانداردهای لازم رعایت شود و کارها به صورت اصولی و حرفهای و با استفاده از مشاوران و هنرمندان قوی در این زمینه پیش برود. یکی از مهمترین سیاستهای ما در برگزاری این رویداد پایهریزی و تداوم این کار در سالهای آینده است و امیدواریم این سمپوزیوم در سالهای آتی به همت و میزبانی شرکت گل گهر و محوریت شهر سیرجان ادامه داشته باشد.
او درباره پیامدهای برگزاری چنین رویدادی برای جامعه سیرجان گفت: این سمپوزیوم یک رویداد جدید برای مردم و هنرمندان سیرجان است و با توجه به تمهیداتی که اندیشیده شده است بدون شک پیامدهای مثبت و خیلی خوبی را برای هنرمندان و مردم سیرجان خواهد داشت. امیدواریم هنرمندان بهره لازم را از این رویداد ببرند تا در سالهای آتی هنرمندان مجسمهساز سیرجانی در سطح کشور معرفی شوند و در سمپوزیومهای مختلف شرکت کنند.
مدیر روابط عمومی شرکت معدنی و صنعتی گل گهر در پایان سخنانش افزود: امیدواریم در سالهای سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر را با سنگ و متریال های دیگر برگزار کنیم.
سید مجتبی موسوی مدیر هنری سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر که در کارنامه خود سابقه برگزاری 16 سمپوزیوم بزرگ را دارد گفت: با این من نیز فرزند خطه کویر هستم اما تا پیش از سفر به سیرجان تصور نمی نمیکردم این شهر از قابلیتهای خوبی برای برگزاری سمپوزیوم مجسمهسازی برخوردار است.
به گفته او، مردمان سیرجان بسیار دغدغهمند و اهل فرهنگ و هنر هستند و سمپوزیوم مجسمه سازی با اقبال خوبی از سوی اهالی سیرجان و هنرمندان سراسر کشور روبرو شد. او افزود: از زمانی که نخستین بار برای گفتوگو در خصوص برگزاری سمپوزیوم مجسمهسازی به سیرجان سفر کردم تا برگزاری این رویداد تنها 5 ماه زمان برد و این موضوع ناشی از درایت و همراهی مدیران و همکاران شرکت گل گهر و گروه سیاستگذاری این رویداد بود.
موسوی ادامه داد: پس از انتشار فراخوان سمپوزیوم در 27 خردادماه 184 طرح از 103 هنرمند به دبیرخانه این رویداد رسید که این آمار بسیار امیدوار کننده است و پس از داوری 17 طرح پذیرفته شدند، از این میان در میان پذیرفتهشدگان دو هنرمند خانم و 15 هنرمند مرد حضور داشتند. اما در بخش دستیاران تعادل میان هنرمندان خانم و مرد برقرار شد. در مجموعه در این رویداد 45 هنرمند حضور داشتند.
او افزود: پشتبانی شرکت گل گهر از سمپوزیوم مجسمهسازی بی سابقه بود و در جریان برگزاری این رویداد با ابتکار احمد زیدآبادی برای نخستین بار کارگاه آموزش مجسمه سازی برای کودکان راه اندازی شد و 40 قالب گچی در اختیار کودکان گذاشته شد.
او در بخش پایانی سخنانش نوید تولد هنرمندان برجسته مجسمهساز سیرجانی در سال های آتی را داد و ابراز امیدواری کرد با تداوم برگزاری سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر بزودی سیرجان به عنوان یکی از قطب های گردشگری فرهنگی و هنری کشور بدل شود.
سعید شهلاپور یکی از اعضای هیات داوران گفت: به عنوان یک ایرانی بر خود می بالم که مجموعه صنعتی گل گهر با درایت مدیرانش توانسته است در امرتولید آثار هنری به خوبی ورود کند و سهمی در اعتلای هنر مجسمه سازی در سرزمینم داشته باشد.
او افزود: من تاکنون در برگزاری بیشتر سمپوزیوم هایی که در ایران برگزار شده، سهم داشته ام اما بدون اغراق می گویم سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر یکی از حرفه ای ترین رویدادهای مجسمه سازی است که تاکنون در ایران برگزار شده است.
محمدرضا علیزاده مدیرکل ارشاد استان کرمان گفت:خوشبختانه در سال های اخیر فرصت و امکانی فراهم شده تا در استان کرمان رویدادهای مهم تجسمی رقم بخورد و جای بسی خوشحالی است که امشب شاهد اختتامیه پنجمین سمپوزیوم مجسمه سازی این استان هستیم. به پشتوانه هنرمندانی چون علی اکبر خان صنعتی و محمد هژبر ابراهیمی باید بگویم که هنرمندان کرمانی همیشه در عرصه ملی حرفی برای گفتن دارند.
او افزود: او ابراز امیدواری کرد با اقدامات فرهنگی و هنری که در سیرجان صورت گرفته بزودی سیرجان به قطب مجسمه سازی کشور بدل شود. او همچین از راه اندازی هنرستان هنرهای زیبا درسیرجان و بم در مهرماه سال جاری خبر داد.
در این مراسم محمد رضا علیزاده پیام معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را قرائت شد.
در بخشی از این پیام آمده است:« سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر سیرجان با برنامه ریزی و در ارتباط و همکاری هنرمندان، شهروندان و بخش اقتصادی و صنعتی می تواند مقدمه ای برای تحول فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سیرجان با تمرکز بر هنر باشد و وجوه فرهنگی و هنری سیرجان که بر جنبه های اجتماعی و اقتصادی نیز موثر است، بیش از گذشته تقویت شود. این سمپوزیوم در نخستین دوره با مشارکت هنرمندان حرفه ای در هیات انتخاب و تولید آثار، نویدبخش ادامه فرایندی فرهنگی و هنری در جان سیرجان است. از حامیان و هنرمندان نخستین سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر سیرجان قدردانی می کنم و برای هنرمندان و فعالان هنر سلامتی و موفقیت را آرزو دارم.»
حجت نجمینیا مدیر مجتمع گل گهر نیز در این مراسم گفت: حمایت های همیشگی مهندس عتیقی مدیرعامل شرکت در تحقق مسئولیتهای اجتماعی و برگزاری این رویدادها نشان دهنده نگاه عمیق مجموعه گل گهر به فرهنگ و هنر است و در پنج ماهی که کلید برگزاری سمپوزیوم مجسمه سازی در سیرجان زده، مجموعه گل گهر حمایت همه جانبه خود را معطوف به این رویداد کرد که همین جا باید از مدیران این مجموعه و هنرمندانی که در برگزاری این رویداد سهم داشتند قدردانی کنم.
به گفته نجمی نیا، سمپوزیوم مجسمه سازی گل گهر در نخستین گام آن قدر حرفه ای و خوب برگزار شد که میتواند تنها به اتکا برگزاری این رویداد مدعی شد سیرجان توانایی این را دارد که در آینده بسیار نزدیک پرچم دار فرهنگ و هنر در جنوب شرق کشور باشد.
حمید شانس از هنرمندان پیشکسوت مجسمهسازی، داور و عضو شورای سیاستگذاری یکی دیگر از سخنرانان مراسم اختتامیه بود که در سخنانش به ابعاد لزوم برگزاری چنین رویدادهای هنری و به ویژه برگزاری این رویداد بزرگ هنری در سیرجان پرداخت.
در پایان مراسم از هفده هنرمند، دستیاران، ستاد اجرایی و مدیران شرکت گلگهر که در سمپوزیوم همکاری داشتند، تجلیل شد.
فریدون نجفی:
برگزاری جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان، سینمای این حوزه را سرپا نگاه داشت
فریدون نجفی معتقد است که جشنواره کودک و نوجوان تنها پایگاهی است که درباره سینمای کودک حرف میزند و امید سینمای کودکان و نوجوانان به حساب میآید. برگزاری این جشنواره باعث شد که حیات سینمای کودک ادامه دار باشد.
به گزارش امتیاز؛ فریدون نجفی، کارگردان، درباره اهمیت برگزاری جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: جشنواره کودک و نوجوان تنها پایگاهی است که درباره سینمای کودک حرف میزند. جشنواره امید سینمای کودک و نوجوان است. در یک برههای سینمای کودک خاموش شده بود و تنها جشنواره کودک بود که با برگزاریاش این سینما را سرپا نگهداشت. از طرفی، جشنواره، با ایجاد رقابت بین فیلمسازان، برای آنها انگیزهآور است. ایجاد انگیزه برای رقابت باعث میشود به مرور کیفیت کارها بالا برود.
او ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی سالهاست برای سینمای کودک تلاش میکند؛ اما کاش نهادهای دیگر مانند آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری یا حوزه هنری، در زمینه سینما کودک با یکدیگر همکاری و حداقل سالی یک یا دو فیلم خوب و باکیفیت را تولید کنند. ما قصههای ایرانی زیادی داریم که جنبه تبدیل شدن به انیمیشن یا فیلم را دارند. به طورکلی، ادبیات ایران، با ادبیات کودک و نوجوان شروع میشود؛ اما با امکاناتی که ما در ایران داریم نمیتوانیم، آنطور که باید آن قصهها را فانتزی بسازیم.این کارگردان با اشاره به اینکه داستانهای ما دسته کمی از داستانهای خارجی ندارند، در خصوص قهرمانسازی در فیلمهای کودک بیان کرد: ما در قصههایمان قهرمان داریم. اصولا قصه باید قهرمان پرور باشد؛ اما یکسری کدهای جهانی هست که به فیلمنامه بر میگردد. وقتی ما یک فیلمی را میسازیم نباید آن را به یک فرهنگ محدود کنیم. اگر هالیوود در ساخت فیلمهای کودک موفق شده به این دلیل است که آن کدهای جهانی را در فیلمهایش ارائه میدهد. به همین خاطر سراسر دنیا با آن فیلمها ارتباط برقرار میکنند. من معتقدم با این ادبیات وسیعی که داریم، اگر فیلمها را براساس فرهنگ ایرانی اما با نگاهی جهانی بسازیم، میتوانیم در سینمای کودک موفق شویم.کارگردان فیلم «اسکیباز» ضمن تاکید بر اینکه بچههای نسل جدید از هوش بالایی برخوردارند افزود: ذهن بچههای امروز از فیلمهایی که ما میسازیم خیلی جلوتر است. لذا فیلمسازان باید بدانند که برای چه کسی فیلم میسازند. این موضوع مسئولیت آنها را بیشتر کرده است. بچههای امروز خیلی راحت پای هر فیلمی نمینشینند. به همین دلیل ما باید فیلمهایی بسازیم که ذهن مخاطب کودک را ارتقا بدهد.
نجفی در پایان درباره شعار امسال جشنواره، «سینما، سرزمین خیال» گفت: شعار خیلی خوبی را انتخاب کردند. یکی از اهداف فیلم ساختن بهویژه در این حوزه، پرورش قوه تخیل است؛ لذا این شعار مناسبت خوبی با جشنواره دارد.
روایت فرهاد فخرالدینی از یک شاعر؛
برای «شهریار» موسیقی هیچ وقت مبتذل نشد
فرهاد فخرالدینی آهنگساز و رهبر ارکستر شناخته شده کشورمان چندی پیش به مناسبت گرامیداشت یاد و نام مرحوم سیدمحمد حسین شهریار دلنوشته ای را در قالب یک اثر تصویری پیش روی مخاطبان قرار داده بود که در آن به بررسی ابعاد و زوایای مختلف دیدگاههای این شاعر بزرگ ادبیات پارسی به موسیقی ایرانی پرداخته است.
فخرالدینی در بخشهایی از این یادبود تصویری که در فضای مجازی با عنوان «شبهای شهریار و شهریاران ادب» پیش روی مخاطبان قرار گرفته بود، نوشته است:
استاد محمد حسین شهریار علاقه بسیار فراوانی به موسیقی داشت و خود نیز با موسیقی ایرانی آشنا بود؛ اولین معلم شهریار در شعر و موسیقی بنا به گفته خودش مادرش بوده، او در شعر زیبای «ای وای مادرم» چنین میگوید: «او با ترانههای محلی که میسرود با قصههای دلکش و زیبا که یاد داشت، از عهد گاهواره که بندش کشید و بست، اعصاب من به ساز و نوا کوک کرده بود. او شعر و نغمه در جان و دلم به خنده کاشت»
شهریار دانستن موسیقی را برای شاعر، شرط اول میداند، خود در مقدمه کلیات دیوانش در جلد دوم چنین مینویسد: «از این جهت است که شعرای اولیه در همه اقوام و ملل دنیا موسیقی دانها بودهاند در ایران ما هم شعرای اولیه چون رودکی و دیگران چنگ مینواختند و از ترانه وارد جهان شعر و شاعری شدند.»
در قصیدهای که برای رودکی سروده است، در بیتی چنین میگوید: «شاعر و نغمه ساز و رود نواز / خوش و خوش لهجه و خوش الحان بود»
شهریار به جای چنگ، سه تار را انتخاب کرده بود و در نوازندگی آن از بهترین دوستان خودش، استاد ابوالحسن صبا و استاد احمد عبادی بهره گرفته بود. او با بیشتر موسیقیدانان معروف دوران خود دوست و معاشر بود و علاقه شدید او به موسیقی و دوستی دیرینهاش با اقبال سلطان و صبا و هنرمندان دیگر سبب آشنایی او با موسیقی ایرانی شد.
در مورد آشنایی خود با ردیف موسیقی ایرانی در غزلی میگوید: «منی شکسته که خوانم ز سوز سینه به ماهور / مگر به ساز صبا بشنوم جواب شکسته»
برای شهریار موسیقی و شعر هیچ گاه کهنه و مبتذل نشد. او عاشق شعر و موسیقی بود. در غزلی چنین میگوید: «آنچه دیدم از نوای زندگی نامبتذل / ناله سیم سه تارم بود و دیوان غزل»
در غزلی دیگر ناله سه تار خویش را تسلی بخش حال زار خود میداند: «نالد به حال زار من امشب سه تار من / این مایه تسلی شبهای تار من. ای دل ز دوستان وفادار روزگار / جز ساز من نبود کسی سازگار من»
شهریار در مواقعی که دچار بیخوابی میشود به ساز خود پناه میبرد: «گفتم اکنون که نیارم خفتن / باز با ساز غم دل گفتن»
او همواره نوای موسیقی را همدم و غم خوار خود میداند و در غزلی دیگر چنین میسراید: «بنال ای نی که من غم دارم امشب / نه دلسوز و نه همدم دارم امشب»
شهریار بیان احساس به وسیله موسیقی را از شعر موثرتر میداند و به مصداق آنجا که سخن باز میماند موسیقی آغاز میگردد، میگوید: نیست در شعر من آن رقت و ایهام قدیم / دگر این قصه حوالت به زبان ساز است – گوش کن ترجمه راز و نیاز من و توست / لحن موسیقی اگر ساز و اگر آواز است»
و در غزلی دیگر میگوید: «باز کن نغمه جان سوزی از آن ساز امشب / تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب – ساز در دست تو سوز دل من میگوید / من هم ازدست تو دارم گله چون ساز امشب – زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است / بیم آن است که از پرده فتد راز امشب»
شهریار با بیشتر هنرمندان و موسیقیدانان زمان خود مثل اقبال سلطان، صبا، احمد عبادی، حسین تهرانی و دوستان دیگر معاشر و با صبا بیش از دیگران مانوس بود. شهریار در آن محافلی که هنرمندان جمعاند، ولی وقتی صبا در آن مجلس نیست، جای او را خالی میبیند و با یاد او میسراید: «شهریارا نه تو این بس همه با یاد صبا / هر که دل داشت در این شهر صبایی دارد»
مرگ صبا اثری جانگداز در روحیه لطیف حساس و شاعر نازک طبع به جا میگذارد و میپندارد که دنیا به سر آمده است. او در قصیدهای که برای دوست خود سروده، چنین میگوید: «عمر دنیا به سر آمد که صبا میمیرد / ور نه آتشکده عشق کجا میمیرد – صبر کردم به همه داغ عزیزان یا رب / این صبوری نتوانم که صبا میمیرد»
شهریار در همه حال به یاد صباست و در اشعار خود همواره از او یاد میکند. در بیتی که برای بانو صبا سروده، چنین میگوید: «یاد صبا ترانه محزون عمر ماست / با سوز این ترانه محزون چه میکنی»
او درباره استاد احمد عبادی دوست دیرینهاش میگوید: «ز شوق سوز دل آمیختم به ناله ساز / که ساز در کف معبود من عبادی بود»
شهریار بعضی اوقات با تکرار و تاکید بعضی از حروف، موسیقی مناسبی به شعر خود میدهد، مثلاً در غزل «پروانه در آتش» از تکرار «شین» سوزش گرمای وجودش را در موسیقی شعر تجسم میبخشد: «پروانه وش از شوق تو در آتشم امشب / میسوزم و با این همه سوزش خوشم امشب»؛ جالب است که یادآوری کنم در موسیقی ساز سنج، صدای «ش» میدهد و در جاهایی که احتیاج به این داریم که سوزش گرما و تابش خورشید را نشان دهیم از این صدا استفاده میکنیم.
شهریار در برخی موارد که از موسیقی صحبت میکند به قدری به موسیقی نزدیک میشود که میتوان صدای موسیقی را از شعر او شنید. شهریار با موسیقی به وجد میآید و این وجد را در شعر او میبینیم. موسیقی شعر شهریار در اثر جاودانهاش «حیدربابا» چنان است که گویی موسیقی نیز برای کوهها و رودها و دشتهای حاصلخیز آذربایجان ساخته شده و در عین حال این موسیقی بیانگر زندگی روستایی این خطه با آداب و سنن خاص خود است.
شهرام مکری مطرح کرد؛
سینمای تجربی از خطر حاکمیت مخاطب بر سینما می کاهد
نشست «برخط فرضی» انجمن سینمای جوانان ایران با حضور شهرام مکری و اجرا و کارشناسی تی یام یابنده به موضوع «فرم و چرایی ساختن فیلم تجربی» اختصاص یافت.
مکری در ابتدای این نشست گفت: علاقه من به سینما مثل بسیاری از هنرمندان دیگر به آثار کلاسیک بازمیگردد و از طریق تماشای فیلم به سینما جذب شدم و جزو دسته افرادی نبودم که برای بیان ایدهها و نقطهنظراتشان به مدیوم سینما وارد شدهاند. این دسته اگر فیلم نسازند، نقاشی میکشند یا شعر و کتاب مینویسند اما من که جز دسته اول هستم، هیچ ایده و تصوری ندارم که در صورت فیلم نساختن چه کار دیگری میتوانم انجام دهم.
این کارگردان ادامه داد: علاقه جدی من به سینماگر شدن به دوران «پست مدرنیسم» سینما باز میگردد و جریاناتی مانند آزاد شدن ویدیو در ایران و تماشای حجم زیادی از آثار سینمایی نیز باعث این علاقهمندی شد تا دستور زبان سینما را بیاموزم. مسیری را که انتخاب و دنبال کردم، در دانشگاه نیز ادامه دادم.
مکری گفت: امروز از دوران «پساپستمدرنیسم» حرف میزنیم و برای آموزش سینمای کلاسیک باید به مطالعه تاریخ سینمای دنیا بپردازیم. اما یکی از مفاهیمی که این روزها در هنر با آن مواجه هستیم مقوله بی تاریخ بودن هنر و سینما است. در این عصر، ابتدا به یک اندیشه فکر میکنیم و بعد به جستوجوی قواعد آن تئوری در تاریخ میپردازیم و در حوزه مورد نیاز خودمان دانش و آگاهیمان را افزایش میدهیم.
حاکمیت مخاطب در هنر، آن را به واهمه میاندازد
این کارگردان بیان کرد: بهیاد داشته باشیم قبل از اینکه یک عکس، بیانگر یک مفهوم باشد، کاغذی است که شما ترکیب رنگ و نور را در آن میبینید. این تلقی بیانگر مفهوم فرم در سینما است و در زبان فیلم مورد توجه قرار میگیرد. پس وقتی راجعبه مفهومی چون «فرمالیسم» صحبت میکنیم باید برای مختصات مبدا تعریفمان توضیح ارائه دهیم. این درست است که همه آثار سینمایی، فرم مخصوص به خود را دارند اما زمانی که درباره مفهوم «فرمالیسم» صحبت میکنیم، مرجع صحبتمان به جریانی هنری در جواب «امپرسیونیسم انتزاعی» است.
مکری تصریح کرد: مفهومی داریم به اسم «زامبیگری در فرمالیسم»، این مفهوم یعنی وقتی ایدهای برای اولین بار استفاده میشود، میتوان از آن به عنوان یک فرم شورشگر یاد کرد. اما کسانی که بعدها دوباره از آن فرمی که قرار بود در مقابل جریان قرار بگیرد، استفاده میکنند، آن فرم را به بخشی از بازار تبدیل میکنند و مثل زامبی تکثیر میکنند. از این رو حاکمیت مخاطب در هنر، میتواند اتفاق ترسناکی باشد و من را به واهمه میاندازد.
کارگردان «ماهی و گربه» در بخش دیگری از صحبت خود تصریح کرد: در حالت معمول ما فیلم را یک وضعیت سهگانه بررسی میکنیم که لایه اول در سینمای داستانی خود ماجرا و قصه و لایه دوم، خلق حس برای قصه است. در لایه سوم نیز به قصه، ساختار میبخشیم. باید ببینیم میشود با اصل تفکیکپذیری، این لایهها را از هم تفکیک و یا حتی آنها را جابهجا و یا یکی از آنها را حذف کرد. این ماجرا در ذهن من جرقهای را ایجاد کرد که با این لایهها بازی کنم و این تفکیکپذیری سینمای تجربی را رقم میزند.
مکری بیان کرد: به اعتقاد من، ساختن فیلم تجربی به صورت کلی به سینما کمک میکند. چراکه این ایده را با خود به همراه دارد که دست از ترسیدن برداریم. وقتی یاد میگیریم از ترس دست بکشیم، مسیر برای خلاقیت و اتفاقات جذاب باز میشود. ما همواره این چالش را داریم که چطور اثری عامهپسند داشته باشیم که توجه منتقدان و هنرمندان را نیز برانگیزاند. به نظرم این ایده، کمی محافظهکارانه است.
سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری سعید پوراسماعیلی و دبیری علمی احمد الستی ۲۴ آذر ۱۴۰۰ در بخشهای مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار میشود.
اخبار
حسیبا ابراهیمی بازیگر «لوتریا» شد
حسیبا ابراهیمی در فیلم سینمایی «لوتریا» به کارگردانی علی عطشانی که در مکزیک ساخته میشود، ایفای نقش میکند.
به گزارشامتیاز، حسیبا ابراهیمی بازیگر افغانیالاصل که در استرالیا زندگی میکند، برای ایفای نقش در فیلم سینمایی «لوتریا» به کارگردانی علی عطشانی و تهیهکنندگی میگوئل سالیناس انتخاب شد.
حسیبا ابراهیمی متولد ۲۱ دسامبر ۱۹۹۶ در افغانستان است که در سال ۱۳۹۲ با بازی در فیلم «چند مترمکعب عشق» وارد سینما و در همان ابتدای ورودش نامزد سی و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین بازیگر زن شد و در جشنوارههایی همچون اسکار، شیکاگو، داکا، فیلم گنت و… حضور یافت. پس از آن در فیلمهای «پرنده پرنده نبود»، «لینا»، «زندگی ناتمام»، «حبیب» و «حوا، مریم، عایشه» به ایفای نقش پرداخت که جایزه بهترین بازیگر زن را از فستیوال فیلمهای آسیایی لسآنجلس برای این فیلم دریافت کرد. ابراهیمی همچنین در نمایشهای «بابام تو کاغذا گم شد» و «ادیبها» و سریالهای «شیرین»، «شهربانو»، «خط سوم» (فصل ۱ و ۲) و «رویا» «فصل ۱ و ۲) و همچنین مستندهای «زنان قابله»، «کودکان و جرایم»، «تغییر آب و هوا»، «موسیقی جهانی» و «نقطه عطف» بازی کرده است.
فیلمبرداری «لوتریا» به عنوان دومین فیلم علی عطشانی در هالیوود، دسامبر سال جاری (آذرماه) با حضور بازیگران و عوامل هالیوود و مکزیک در شهر مکزیکوسیتی آغاز خواهد شد.
میگوئل سالیناس تهیهکننده مکزیکی «لوتریا» مدیر عامل کمپانی ۳D Nuke است و پیش از این تهیهکننده فیلم Memories/ Recuerdos و «به انقلاب بپیوندید» بوده که فیلم «به انقلاب بپیوندید» به تهیه کنندگی او موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم در بخش مسابقه La Jolla California of the Mentions شده است.
داستان این فیلم بر اساس یک داستان واقعی و حکایت کولبری جوان اهل کردستان ایران است که به کشور مکزیک رفته است.
در این فیلم تعدادی از بازیگران و عوامل ایرانی نیز حضور خواهند داشت و پیش از این آنتونیو مونروی بازیگر مطرح سینمای مکزیک که در فیلم «آپوکالیپتو» ساخته مل گیبسون نیز به ایفای نقش پرداخته بود، بهعنوان بازیگر این فیلم معرفی شده است.
تعدادی از عوامل ایرانی «لوتریا» که تاکنون حضورشان در این فیلم قطعی شده عبارتند از:
تهیهکننده ایرانی: مهدی منیری، نویسنده فیلمنامه: محمودرضا ثانی، مجری طرح: مصطفی محمدخانی، پیمان مرادی و امیرمسعود خوشنویس، گروه کارگردانی: عبدالله صفاری و طراح هنری: سید علی اسماعیلی.
این فیلم محصول کمپانی امریکن برایتلایت فیلم پروداکشنز در هالیوود است.
با «جوکر» ورق برگشت
روزهای آغازین سپتامبر سال ۲۰۱۹، آوازه «جوکر» دوباره و دوباره بر سر زبانها افتاد. پنجرههای فضای وب از تبلیغات، نظرات و اخبار فیلمی به کارگردانی «تاد فیلیپس» خبر میدادند؛ کارگردانی که پیشتر، فیلمهای کمدیِ زیادی ساخته بود، و یکسال قبل هم بخشی از تهیهکنندگی فیلم «ستارهای متولد شد» را برعهده داشت. بهعقیده بسیاری از دوستدارانِ سری فیلمهای «جوکر»، بهترین و کاملترین قسمت آن، «شوالیه تاریکی» محصول سال ۲۰۰۸ است. فیلمی که «کریستوفر نولان» آن را خلق کرد و «هیث لجر» در آن بهغایت درخشید. «جوکر» ۲۰۱۹ بیش از مقوله «قدرت»، بر «چگونگی» و «رنج» تمرکز دارد. چیزیکه کفه ترازوی این فیلم را مقابل تماشاگران و منتقدان سنگین میکرد، سرگذشت جوکر بود؛ اینکه طی چه فرایندی انسان جورکشِ ستمدیده، به قدرتی بیمثال بدل میشود؟
رضا درستکار، منتقد سینما درباره این فیلم میگوید: گزاره «سینما عمدتاً بازتاب است، نه جریانساز» میتواند مطلع خوبی برای این فیلم باشد. «جوکر» بازتاب شرایط زمانه خودش است؛ بدین معنا که ارزشهای کلاسیک و سنتی که تا سالیان سال به جامعه تزریق میشد و مورد تأیید قرار میگرفت، باعث شد تا افراد به دو گروه «خوبها» و «بدها» تفکیک شوند.
او در ادامه شرح میدهد: بهطور کلی، در داستانهای سریالی کمیکبوکها، مثل جوکر، بتمن و... همیشه قسمت زیبای ماجرا، سر رسیدن ابرقهرمانها و غلبه خیر بر شر بود، اما با ساخته شدن «جوکر» ۲۰۱۹ ورق برگشت و قصه شکل جدیدی به خود گرفت. این فیلم گرانیگاهِ «خوبی» و «بدی» را عوض کرد؛ طوریکه نویسنده میخواست بگوید شخصیتهایی که در دستهبندی «خوبها» قرار میگیرند، الزاماً چندان هم خوب نیستند؛ چراکه وقتی جوکر ظهور میکند، بهجای آنکه خود منشاء آسیب یا پلیدی باشد، بازتاب پلیدیها میشود. مرد سادهای که با اختلال واکنشی جسمانی دستوپنجه نرم میکند و بهخاطرِ شغلش لباس دلقکها را میپوشد، آنقدر تحت فشار و تحقیرِ اطرافیان قرار میگیرد و رنجهای مختلفی را متحمل میشود که گرانیگاه خود را گم میکند و به نیروی شرّی بدل میشود تا در مقابل نیرویی پلیدتر از خودش بایستد. و داستان تقابل خوبها و بدها به جنگ میان بدها و بدترها تبدیل میشود.
درستکار میگوید: اگر قرار باشد از منظر یک جامعه آمریکایی این فیلم را تحلیل کنیم، بدینگونه میشود که بتمن و نیروهای خیر همان «دموکراتها» هستند که افرادی صلحطلب و ظاهرالصلاحاند و جوکر و نیروهای شرّ «جمهوریخواهانِ» جنگافروز و ناآراماند که همواره درصدد آشوب بهپا کردن هستند. حتّی بعضی از منتقدان آمریکایی، شخصیت جوکر را به «دونالد ترامپ» نیز تشبیه کردهاند! اما نگاه افرادی که از این سوی جهان به جوکر مینگرند، معنای دیگری را تفسیر میکند.
این منتقد که در حوزه مستندسازی نیز فعالیت میکند، درباره عناصر فنی «جوکر» ۲۰۱۹ اینطور بیان میکند: فیلم ساخت خیلی خوبی داشت. «واکین فینیکس» بازیگرِ خوبی است و شخصیت کاریزماتیکی دارد. در این فیلم هم بازی خوبی از خودش ارائه داد. بارها شده فینیکس حتّی در فیلمهای عاشقانه هم نقش شخصیتهای نامتعادل را ایفا میکند و در بازی، ایست، حالات چهره و ژستش دلهره را به مخاطب منتقل میکند. ویژگیهای این بازیگر در شخصیت جوکر تشدید شده است.
درستکار میافزاید: بهرغم تمام موفقیتها، این فیلم چندان مناسب کشورهای جهان سوم نیست، چون بسیار بدون مداقه و تحلیل، برآشفتن، آشوبیدن و بهنوعی انقلاب کردنِ بدون هدایتگری، مرز و هسته اصلی را تبلیغ میکند. در جوکر ۲۰۱۹ جامعه به ضد خودش تبدیل میشود و بهجای آنکه برآورنده اصلاح و آرامش باشد، به فضایی مشوّش و ناامن تبدیل میشود که نتایج فرحناک و دلچسبی را بهدنبال نمیآورد. برای مثال، در سال ۱۳۵۷ در ایران انقلابی صورت گرفت که نتیجه آن به یک حکومت مستقر منجر شد، اما در این فیلم امنیتی در کار نیست و بهانه پایمال شدن حقوق، به حجم گستردهای از خشونت و گسیختگی تبدیل میشود. البته این نکته حائز اهمیت است که جوکر بهدلیل انتشار ویروس کرونا و شروع پاندمی، امکان اثربخش بودنِ عمومی را تا حدّ زیادی از دست داد. این منتقد درباره انطباق و اشتراکات میان محتوای فیلم «جوکر» و جامعه کنونیِ ایران، و بهطور کلی فرایند «جوکر شدن»، میگوید: از منظر بازتاب، باید موضوع را در سردمداران و مدیرانِ جامعه جستوجو و تحلیل کرد؛ چراکه هر حرکت اشتباه آنها منجر به از بین رفتن حقیقت میشود و به جامعه و مردم آسیب میزند. در این سطح، مرز میان حقیقت و امر غیرعموم بسیار باریک است. یک مدیرِ سردمدار در جامعه میبایست به حقوق اولیه انسانها توجه کند، و نگذارد اعتراضِ برحقِ مردم به مرحله انفجار برسد، چراکه در آنصورت، انسانی که پیشتر، مظلومانه مورد آزار قرار گرفت، از طریق مصونیتی که توسط تودهها پیدا میکند، خطرناک میشود.درستکار که پیشتر «روز برمیخیزد» را کارگردانی کرده است، درباره معنا و ارتباط نمادها در این فیلم میگوید: ترکمانا نعل را وارونه زن. بخشی از اقبال «جوکر» بهخاطر معکوس کردن نمادهاست. در سریهای قبل با خشونت و عصبانیت اعتراضات شخصیتهای فیلم نمایش داده میشد، و حالا با لبهای خندانِ نقاشیشده! خندهای که تجلّی درد و خشم است. جوکر میخواهد بفهماند که به خندهاش اعتباری نیست و نیروی خیر به قطب شرارت تبدیل شده است.
او در پایان توضیح میدهد: «جوکر» بازتاب قدرت در جامعه است. در پایان فیلم، این شخصیت با نقابی خندان و باطنی خشمگین، همه را به «جوکر شدن» تشویق میکند. اما نکته این فیلم درست در جایی نقش میبندد که از دل کمیکبوکها، شخصیتی تراشیده و ساخته شده است که مصائب و مشکلات جامعه او را وادار کرده تا چیزی باشد که قبلاً نبوده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9592/29125/100118
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9592/29125/100119
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9592/29125/100120
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9592/29125/100121
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9592/29125/100122
|
عناوین این صفحه
- نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی گل گهر به کار خود پایان داد
- برگزاری جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان، سینمای این حوزه را سرپا نگاه داشت
- برای «شهریار» موسیقی هیچ وقت مبتذل نشد
- سینمای تجربی از خطر حاکمیت مخاطب بر سینما می کاهد
- اخبار